Telegram Web Link
Forwarded from Dr. AliBeitollahi (Ali Beitollahi)
Chamshir_Rep_Final_Beitollahi_N_24-11-1400.pdf
15.6 MB
گزارش سد چمشیر-تدوین دکتر علی بیت اللهی، بهمن ماه 1400،

با سلام خدمت همه دوستان و کارشناسان و صاحبنظران، گزارشی که بر اساس ارزیابی 9 گزارش موجود و 8 مقاله منتشر شده، بازدید میدانی و مذاکرات و مشاوره ها در خصوص "سد چمشیر" بصورت کاملا داوطلبانه تهیه کرده ام با هدف ملاحظه دوستان به اشتراک می گذارم. امید است که شاید برخی از موارد و نکات آن مفید واقع گردد.
www.tg-me.com/Dr_AliBeitollahi
امیر علی برای خرید کادوی روز پدر رفته بود که توسط سگهای ولگرد در باسمنج تبریز کشته شد. عده ای بی شرم با دروغگویی گفتند که گرگ کودک را کشته و علتش جمع آوری سگها بوده است. شرم نمی کنید؟ تا کی می خواهید این جنایتها را ادامه دهید. سگ پروران ایرانی که اسمشان را حامی گذاشته اند ضد انسان، ضد حقوق بشر و ضد حقوق کودکانند که باید برخورد جدی با آنها را از دستگاههای مسئول مطالبه کنیم.
https://www.tg-me.com/environ_concerns
جنایتکاران سگ پرور امیر علی را در مسیر خرید کادوی روز پدر کشتند
مدتهاست قاتلان و شیادانی به نام حامی حیوانات (البته حیوان از نظر اینها فقط سگ و گربه است) با فضا سازی رسانه ای و با کمک یک شبکه تلویزیونی منسوخ شده جلوی جمع آوری سگها را می گیرند. آنها با سازماندهی گسترده و جمع آوری پول غذا رسانی انبوه کرده و هر کس در مورد سگها بنویسید را بی آبرو می کنند. روش آنها خیلی شبیه خود سگ هاست، پاچه می گیرند و سر و صدا می کنند. من کاری به آن اندک انسانهای مهربان ندارم که از روی ناآگاهی و تحت تاثیر تبلیغات به حیوانی غذا می دهند، می دانم با گفتگو و آگاهی براحتی قانع شده و دست از کارشان می کشند. حرف من آن گروه خشن و اغلب کاسب و بیماری است که منطق ندارند و متاسفانه توانسته اند با لات بازی همه را بترسانند‌. البته اینها آدمهایی دارند که مرتب لابی می کنند. از پایین فشار می آورند و در بالا با برخی مقامات نوشابه باز می کنند.
نتیجه عملکرد این جماعت را همه می بینیم. همه جا پر سگ است. روز جمعه که به شهر قدس رفته بودم، در یک کوچه ۹ سگ جمع بودند (اسلاید سوم). آدم وحشت می کند، حتی در پارکهای ملی آفریقا نیز، به ندرت ۹ حیوان درنده در کنار هم دیده می شوند. متاسفانه فساد گسترده در شهرداری ها و تیمهای جمع آوری سگها باعث شده در یک همکاری نانوشته شهرها و اطراف آن در قرق سگها و داخل شهر هم در قرق گربه ها شود. آنهایی که جمع می کنند فقط سگها را از این شهر به آن شهر و یا محیطهای طبیعی منتقل می کنند.
بارها و بارها نوشته ایم و هزاران هزار شکایت و اعتراض و تلفن می شود، ولی گویا اراده ای پنهانی است که کاری به اینها نداشته باشید. حتی وقتی وزیر کشور گفت سگها را جمع کنید فقط برای رسانه ها بود نه عملی کردن دستور.
وقتی داستان امیر علی را خواندم تمام بدنم به لرزه افتاد.طفلک رفته بود برای پدرش کادوی روز پدر بخرد. دروغگویان با بی شرمی داستان سازی کردند که گرگ این کودک را کشته و علتش جمع آوری سگها بوده است!؟ چقدر می شود بی شرم و بی وجدان بود.
روی سخنم با افرادی چون سپهر سلیمی، فرزاد علیزاده و سلبریتی ها است: چگونه می توانید با این همه کشتار و زخمی شدن کودکان کنار بیایید؟
شماها مرتب لابی کردید و با اطلاعات نادرست مسئولین را گول زدید. شماها همه اتان در بالا شهر سکونت می کنید و هیچوقت درک نمی کنید که حمله سگ به یک کودک چقدر وحشتناک است. یکبار فیلم حمله اخیر در یاسوج را نگاه کنید. بدانید که وحشت افرینی و کشتن کودکان یک اقدام غیر انسانی، ضد حقوق بشر و حقوق کودکان و جنایت علیه بشریت است.
فیلمها و اسلایدها در لینک اینستاگرام.
#حسین_آخانی
https://www.instagram.com/p/C2nbGWnrT7J/?igsh=aHdlbmZweTFod2Nh
هشدار مهم
سال گذشته که من با یک استاد ترکیه ای حیات وحش داستان حمله سگها به کودکان را گفتم، به من گفت رفتار سگها در ایران تغییر کرده و این بزودی فراگیر می شود. آن موقع هم پیش بینی کرده بودم فاجعه بزرگی در راه است. جماعت سگ گرا شروع کردند به فضا سازی علیه من.من نه سگ ستیزم و نه تحمل کشتار حتی یک موش دارم. آقای دکتر شریفی استاد دامپزشکی دانشگاه مشهد هم هشدار دادند که کاری نکنید که به تفنگ بکشد.
شماها که با لگد زدن به علم بازی غذا دادن به سگ ها رارونق دادید و مانع جمع آوری آنها شدید هم مسئول کشتار کودکان هستید و هم مسئول کشتار سگها.
برف می بارد

برف می بارد به روی خار و خارا سنگ.

کوه ها خاموش،

دره ها دلتنگ؛

راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ ...
سیاوش کسرایی
https://www.tg-me.com/environ_concerns
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برم الوان در فهرست تالابهای بین المللی رامسر
از خبرهای خوب این روزهای نه چندان شاداب محیط زیست کشور، همزمان با  روز بین المللی تلاب ها، پذیرش تالاب برم الوان در فهرست تالابهای با اهمیت بین المللی معروف به "کنوانسیون رامسر" است‌. این تالاب بینظیر که در سازند گچساران و در استان کهکیلویه و بویر احمد است به دلیل رنکارنگ بودن آبش در طول سال، به نام برم الوان "آب رنکارنگ" نامگذاری شده است.
من ضمن تبریک به مردم خوب منطقه و دوستان محیط زیستی  از تلاشهای سازمان حفاظت محیط زیست در ثبت آین تالاب به عنوان ۲۶ مین تالاب با ارزش بین المللی ایران تشکر می کنم.
جنایت مالچ در خوزستان
دیدن این صحنه ها شبیه فیلم جنایت بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی است که جهان فهمید که استفاده از این بمب برابر است با نسل کشی (لینک زیر در اینستاگرام). کسانی که قیر داغ بر روی زیست بومهای ماسه ای می ریزند، نفس عملشان هیچ تفاوتی با آن جنایتکاران جنگی که بر روی مردم بمب اتم ریختند ندارند. فقط باید باشی و از نزدیک ببینی که از دهانه دستگاه مالچ پاشی چی بیرون می رود و چگونه موجودات یک منطقه را قتل عام می کنند. اصلا خودتان به زمین سیاه و مسیرهایی که این مالچ پاش و مالچ بر برده است نگاه کنید، به پوشش گیاهی نگاه کنید. آیا اینها هدفشان مبارزه با ریز گرد است؟ کدام تحقیق در آن منطقه ثابت کرده که نابودی چند ده هکتار از زیست بوم ماسه ای معضل ریز گرد خوزستان و ایران را حل می کند؟ در کدام ژورنال معتبر منتشر شده است‌؟ شما را می گویم جناب ز.. عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه ت که بر اساس گزارش جنابعالی این مالچ پاشی ها صورت می گیرد. ممکن است به من یکی از مقالات علمی تان نشان دهید که این حجم مالچ پاشی تاثیری بر تنوع زیستی نداشته است و توانسته معضل ریزگرد منطقه را درمان کند؟ مگر ۴۰۰ میلیون تومان (که شاید نصف آن را به شما دادند) چه ارزشی داشت که چنین راهکاری را به منابع طبیعی دادید؟
گاهی به خود می گویم، مگر می شود نام خود را کارشناس گذاشت، نام خود را متخصص منابع طبیعی گذاشت، نام خود را استاد دانشگاه گذاشت و چنین روش بدوی را برای درمان یک مشکل که جایش جای دیگری است استفاده کرد. مانند این است که ما بگوییم انفلونزای پرندگان داریم و حالا برای جلوگیری از آن خزندگان را قتل عام کنیم. تمام ماسه زارهای خوزستان با کنترل چرا واجد پوشش انبوه گیاهی خواهند شد‌.
بدون کوچکترین تردیدی ماجرای مالچ مثل خیلی برنامه های بی هدف دیگر از جمله همین بازی مسخره کاشت یک میلیارد درخت توسط افرادی با ضریب هوشی بسیار پایین حمایت می شود و چون منافع مالی پشت پرده دارد همچنان در ساختار به شدت آلوده دستگاههای دولتی ادامه می یابد. این بازیگران دنبال یک لقمه نان آلوده اند و تا زمانی که برای آن جایگزین دیگری پیدا نکنند راهشان را ادامه می دهند. فصل های بودجه مملکت صاحبانی دارد و سهمی هم برای مالچیان در نظر گرفته شده است، تا هم ذخیره قیر پالایشگاهها مصرف شود و هم بهانه ای باشد برای برخی منابع طبیعی چی ها تا پولی به اداره خود تزریق کنند. حالا چه بر سر سرزمین می آید برای آنها مهم نیست.
فیلم از سید باقر موسوی، ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ @seyed.bagher.mousavi
#مالچ_پاشی_را_متوقف_کنید
#حسین_آخانی
https://www.instagram.com/reel/C3MSOrViCAM/?igsh=ZGNlcW10aWhtbmVp
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺طرح انتقال آب از خلیج فارس به کشور شوخی یا جدی؟

گفتگوی چالشی مخالفان با یک صنعتگر در utv! حاضر نیستید پنجره کلاسهای دانشگاه تهران را درست کنید

دیدن مشروح کامل اینجا کلیک کنید

@ut_internet_tv| شبکه دانشگاه تهران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مناظره مالچ پاشی در خوزستان، ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران
جمال موسویان، مدیر کل منابع طبیعی خوزستان
داوود میرشکار، مدیر کل محیط زیست خوزستان

فیلم کامل مناظره در تلوبیون.
https://telewebion.com/episode/0xb67a3ed
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از ویژگی های بد جامعه ما افراط است. به طرز شگفت آوری ماجرای سگ و گربه و کفتر حتی مرزهای افراط را هم گذرانده است. این نگاه به این حیوانات مهاجم هیچ فرقی با افراط داعشی ندارد. وقتی شما خودت را محق می دانی آنچه را دوست داری بر دیگران تحمیل کنی و زندگی و محیط زیست آنها را به لجن بکشی، آیا کاری جز داعش وطالبان و افراطیون مذهبی می کنی؟ فقط ظاهر شیک داری، ولی درونت به همان اندازه پر نفرت از کسانی است که با تو متفاوتند. تو حتی حق حیات برای دیگر جانداران هم قائل نیستی، خودخواهی و بی منطقی و جهل متاسفانه در چنین افرادی حد و مرزی ندارد‌. اگر ما در قرن بیست و یکم گرفتار انواع جهل هستیم، قبول کنیم نه کار داخلی هاست و نه کار خارجی هاست، کار خودمان است که داخلی ها و خارجی ها از آن سودشان را می برند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان راه آهن در ایران؛ چرا در ایران بعد از رضا خان و ج. ا. توسعه صنعتی به سمت خودروسازی و دوری از حمل و نقل عمومی رفت.
آیا واقعا این وسعت از مساحت ایران درگیر فرونشست هست؟

◾️جدیدا مقاله جالبی در یکی از ژورنال‌های ژئوفیزیک آمریکا در ارتباط با وضعیت فرونشست در دنیا بر اساس جمع آوری اطلاعات موجود و چاپ شده از محدوده فرونشست ها در کشورهای مختلف،  و سپس  استفاده از هوش مصنوعی برای پیش بینی وضعیت فرونشست  در  کل کشورها چاپ شده.

◾️همینطور که در توضیح شکل این مقاله می‌بینید،  شکلی که بر ای ایران و جاهای دیگر به تصویر کشیده شده مربوط به پیش بینی وضعیت فرونشست هست بر اساس مدل هوش مصنوعی و  نه لزوما وضعیت فعلی آن در کشورها

◾️توجه داشته باشیم که پیش بینی مدل های هوش مصنوعی به کیفیت دیتاهای موجود و همچنین تعداد دیتاهای مورد Training مدل ارتباط مستقیم دارد

◾️در ارتباط با ایران به قاطعیت می‌توان گفت که این نقشه به دلیل محدودیت های مدل هوش مصنوعی و همچنین عدم استفاده از همه داده های فرونشست در ایران، به دلایلی دچار  overprediction در پیش بینی مساحت فرونشست شده

◾️مساحت در گیر فرونشست در ایران بخاطر استخراج مستقیم آب‌های زیرزمینی بسیار کمتر از پیش بینی این مدل هوش مصنوعی هست

@mahdi_motagh
وقتی قرار نیست چیزی در مدیریت کلنگی سیل در ایران تغییر کند.

▪️شکل بالایی در تصویر فوق مربوط به سیل دی ماه ۱۳۹۸ در سیستان هست. بعد از تهیه نقشه سیل مطلب کوتاهی به اتفاق دکتر آخانی در روزنامه همشهری با عنوان " تور سد سازها در آب گل آلود سیل "  نوشتیم مبنی بر اینکه باید طرحی نو در مدیریت سیل در ایران  در انداخت

◾️۴ سال بعد دوباره همان مناطق محروم سیستان  و دقیقا  به همان شکل در پایین دست سدها و انواع و اقسام مخازن آبخیزداری دچار سیل و حادثه  شد و مصیبت برای مردم فراهم آورد (تصویر پایینی).

◾️دولت ها می آیند و میروند ولی گویا قرار نیست کوچکتریت تغییری در مدیریت گلنگی سیلاب در ایران پدید آید

@mahdi_motagh

لینک مطلب ۴ سال گذشته در روزنامه همشهری
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/93665/
روز درختکاری و آنچه بر من در ماسه زارهای غرب کرخه گذشت
۴۰ سال است که من در طبیعت ایران تحقیقات علمی می کنم. در این ۴۰ سال، همیشه دلم گرم بود به مهمانوازی تقریبا همه ادارات کل محیط زیست و منابع طبیعی و البته مردم بومی. امروز در سفر علمی به ماسه زارهای خوزستان در غرب کرخه با اتفاقی مواجه شدم که مات و مبهوت مانده ام. من به دعوت اداره کل محیط زیست خوزستان برای بررسی اثرات محیط زیستی مالچ نفتی و شرکت در جلسه ای در استانداری برای این مسئله به اهواز آمدم. با خودروی سازمان محیط زیست و به همراه رئیس محیط زیست سوسنگرد به منطقه رفتیم.
یگان حفاظت منابع طبیعی مانع بازدید ما شدند و در برگشت با ماشین مالچ بر راه ما را بستند. بعد از یک ساعت معطلی و رفتار توهین آمیز رئیس یگان حفاظت و معاون اداره ما را مجبور به پاک کردن همه عکسها و مستندات علمی کرده و ما را مجبور به امضای صورتجلسه ای مبنی بر عدم انتشار هر گونه عکس و فیلم از منطقه کردند‌.
من گزارش این اتفاق را در این کلیپ به شما دوستداران محیط زیست و هم چنین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و رئیس سازمان منابع طبیعی منتشر می کنم. من همین امروز هم تلفنی با آقای سلاجقه صحبت کردم. سازمان حفاظت محیط زیست طبق قانون خاک حق دارد هر کجا که خاک آلوده می شود، بررسی کند. من به عنوان یک پژوهشگر که با حکم دانشگاه به سفر پژوهشی آمده ام، حق دارم در مکانهای غیر نظامی کار علمی انجام دهم. بخصوص آنکه منطقه ای محصور نیست و هیچ تابلویی مبنی بر ممنوعیت قانونی عکسبرداری و فیلمبرداری ندارد.
آیا کسانی که با قلدری مانع تیم پژوهشگر می شوند، دغدغه منابع طبیعی دارند؟ نگرانی این دوستان چه بود که از عکس و فیلم می ترسیدند؟ چگونه است که یک پیمانکاری که قیر بر تنوع زیستی این مملکت می پاشد می تواند سد راه یک پژوهشگر رسمی مملکت شود؟ شما که خدمت می کنید نگران چه هستید؟
من حرفی ندارم، سیاهی اتفاق امروز مانند سیاهی مالچ بر کارنامه منابع طبیعی خواهد ماند.
#حسین_آخانی
#مالچ_پاشی_را_متوقف_کنید
#خوزستان
لینک فیلم در اینستاگرام
https://www.instagram.com/reel/C4I-to4BkJo/?igsh=cGJhZmczaGNyYzYz
صفحه لوح، نوشتارهای دکتر کامران شریفی، دانشیار دانشگاه مشهد را دنبال کنید. خط به خط مطالبش مستند و ارزش خواندن دارد.
Forwarded from لوح (Kamran Sharifi)
کوری آموزشی و پژوهشی ۱۲: فاجعۀ یک سوء تفاهمِ به ظاهر علمی و مسئلۀ آقازاده‎ها
در پیوند با فایل پیوست


دهۀ شصت شمسی است. دانشگاه‎ها پس از انقلاب فرهنگی تلوتلو خوران می‎خواستند سرپا شوند. به استاد دانشگاه همچون یک کارمند یا کارگر ساده نگریسته بودند. باد کاشتند تا بعدها طوفان درو کنند. موسسه‎ای به نام کمبریج در انگلستان که هیچ ربطی به دانشگاه کمبریج ندارد، نامه‎ای به یکی از سناتوران سابق انتصابی شاه می‎نویسد که از نظر این موسسه شما مرد علمی سال شده‎اید، البته چیزی درحدود دویست دلار هزینه امور اداری است که باید ارسال فرمایید. در سال ۶۶ کسی حق نداشت که از وی نام ببرد (صفحۀ آخر فایل پیوست). یک دفعه رئیس فعلی فرهنگستان ادب فارسی از وی تجلیل می‌کند. در درون حاکمیت عده‎ا‎ی فریاد برداشتند که چه نشسته‎ا‎ید که خارجی‎ها می‌‎دانند که ما چه گوهری داشته‎ا‎یم و نمی‌‎دانستیم. عده‎ا‎ی می‌‎دانستند که چه خبر است، گفتند صدایش را درنیاورید حالا که به فکر افتاده‎اند که از یک متخصصِ دانشگاهی قدردانی کنند، مانع نشوید. محمود حسابی خیلی شانس آورد که با کارنامۀ بسیار ضعیف علمی ناگهان به یک بت idol تبدیل شد، خیابان و مدرسه جایزه گرفت و در کتاب‎ها آمد. متاسفانه یکی از اساتید خوب و نیک نام "لوح‎بان" هم در دام همین موسسه با همین دویست دلار و همین سوءتفاهم افتاد. یک کلاهبرداری ساده به آفت علم در کشور تبدیل شد، نه به خاطر کلاهبرداری بلکه به خاطر سوءتفاهمی که از علم در نگرش ما وجود دارد.

هیچ کس منکر خدمات اجرایی و آموزشی دکتر محمود حسابی نیست، اما هر چیز را در اندازه های واقعی خود باید نگریست. به نظر می‌‎رسد این وضعیت سرمنشاء یک سوءتفاهم بزرگ در علم شد که آثار مخرب و رو به گسترش آن را به صورت سونامی مقالات فاقد منطق اکتشاف علمی می‎بینیم. یک مثال آن پیشتر در کوری آموزشی و پژوهشی ۹ آمد.

سرچشمۀ این کوری شاید به دوران عیسی صدیق در تاسیس دانشگاه تهران در زمان پهلوی اول و حتی پیشتر برگردد. ما نیاز به یک بازنگری در نگاه خودمان به دنیا و به ویژه علم داریم. خیلی سریع برای این که انگیزۀ خود را برای کار علمی بالا ببریم، فوری آن را با عرفان، که شاید درجۀ غلظت آن در خونمان بالا باشد گره می‌‎زنیم. در کتاب استاد عشق در مورد دکتر حسابی کار به عرفون کشیده است. رسوخ این اندیشه در کتابهای درسی آموزش و پرورش کوری آموزشی و پژوهشی را به دانش آموزان هم سرایت می‌‎دهد. وقتی ببیند که چنتۀ محمود حسابی خیلی خالی است، دچار سرخوردگی خواهند شد. این پیام درستی به جوانان و نوجوانان نیست.

این دانش آموزان از دکتر خمسوی، یک فیزیکدان برجسته چیزی نمی‌‎دانند که مورد آزار دکتر حسابی و دیگران واقع شد که گوشه نشینی اختیار کرد. برخلاف ادعاهای آقا زاده‌ای که سرمنشاء همۀ دروغ‎ها در ملاقات، همپیالگی و پالوده خوریِ حسابی با بزرگان علم فیزیک دنیا بود، این دکتر غفاری، بازنشستۀ ناسا، بود که با بزرگانی چون لویی دوبروی، آینشتاین و اپنهایمر کار کرده و از بنیانگذاران ناسا است. کسی اسمش را نشنیده و وقتی که به ایران آمد، در دانشگاه تهران تحملش نکردند (فایل پیوست).

این آفت از بی‌سیاستی در زمینۀ علم و فناوری برمی‎خیزد. استمرار سیاست یک کشور را آگاه می‌‎سازد که کدام زمینه ها ضعف دارد و کجاها را باید ترمیم و اصلاح کرد. این بی سیاستی موجب شده است پژوهشگران از روی بلاتکلیفی کارهای انفرادی انجام دهند که به انگیزۀ ارتقای شغلی است اما پایدار و منسجم نیست. این انگیزه‎ها، اعضای هیات علمی را به مهمترین عامل محدودیت تبدیل می‌‎کند زیرا برای اصلاحات آموزشی کمترین انگیزه را دارند، چون این آموزش به مهارت‎ها و صلاحیت لازم برای موفقیت حرفه‎ای دانشجویان بی‎توجه است؛ یک نوع کوری آموزشی همین است. نکتۀ مهم این است که تهیۀ مقالات بدون نیروی ارزان و تقریباً مفت دانشجو ممکن نیست.

نتیجۀ کار یک آقازاده به فاجعه علمی و دروغ پراکنی انجامیده است و شاید خودِ دکتر حسابی فقید هیچ ارتباطی با موسسۀ کذایی کمبریج برقرار نکرده باشد. با این حال، کار دروغ گویی به جایی کشیده که در بلندگوی ملی صحبت از شرکت پدر بزرگوار در مسابقات دوچرخه سواری تور دوفرانس می‌‎کند و سندی هم برای آن ارائه نمی‌‎دهد (مراجعه کنید به ماهروز با عنوان فیزیکدان و دوچرخه سوار).

با الهام از محمد قائد، بهتر است آقازادۀ پدر شعر نو ایران، و آقازادۀ قلمزن ستیهنده و آقازادۀ یکی از آشناهای آلبرت آینشتاین در این طرف‎ها موسسه‎ا‎ی به نام شیادیران دات کام تاسیس کنند.
=============================================
(بخش پیشین، کوری آموزشی و پژوهشی ۱۱: چیزی نگذشته و چیزی هم نمانده است).
=============================================

کامران شریفی
دانشکدۀ دامپزشکی
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۴۰۲/۱۲/۲۰
https://www.tg-me.com/ksharifiRRB
2024/05/12 08:58:13
Back to Top
HTML Embed Code: