Telegram Web Link
How_Are_Small_Businesses_Adjusting_to_COVID_19_Early_Evidence_from.pdf
789.4 KB
📝🦠معرفی مجموعه مقالات اقتصادی

📎How Are Small Businesses Adjusting to COVID-19? Early Evidence from a Survey

#COVID_19
#Coronavirus
@esaofatu
Forwarded from اقتصاد سلامت ایران
تاریخ و زمان برگزاری:

🗓چهارشنبه 23 مهرماه

ساعت ۱۰ الی ۱۲

لینک ورود به کارگاه 🙂👇

http://webc.tbzmed.ac.ir/abdekhodam

ارتباط با ما:
✉️[email protected]
🆔@healtheconomics
🆔@edoshmis
Forwarded from اقتصاد سلامت ایران
💯کارگاه 2 روزه

تاریخ و زمان برگزاری:

🗓 چهارشنبه ۲۳ و ۳۰ مهر ماه

ساعت ۹ الی ۱۳


جهت ثبت نام به آدرس لینک زیر مراجعه نمایید: 🙂👇

sunflowermag.info/awr

ارتباط با ما:
✉️[email protected]
🆔@healtheconomics
🆔@edoshmis
♦️⚡️جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۰ به دو اقتصاددان آمریکایی تعلق گرفت:

«پاول آر. میلگروم» و «رابرت بی‌ویلسون» اساتید اقتصاد دانشگاه استنفورد به دلیل پیش‌برد نظریه حراج و کشف قالب‌های جدید در آن

⚡️آکادمی علوم سلطنتی سوئد در بیانیه‌ای گفت: "قالب‌های جدید حراج نمونه خوبی است از این که چگونه تحقیقات پایه می‌تواند منجر به ابداعاتی شود که به نفع جامعه باشد."

⚡️همچنین وبسایت رسمی جایزه نوبل در توئیتر خود نوشت: "حراج‌ها همه جا هستند و زندگی روزمره ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. برندگان جایزه علوم اقتصادی، پاول میلگروم و رابرت ویلسون، نظریه حراج را بهبود بخشیده و قالب‌های جدید آن را ابداع کرده‌اند که به نفع فروشندگان، خریداران و مالیات‌دهندگان در سراسر جهان است."

@esaofatu
📚معرفی کتاب

♦️در کتاب "In 100 Years" ده اقتصاددان برجسته -از جمله برندگان جایزه نوبل و چندین برنده احتمالی- ایده‌های خود را در مورد اینکه آینده در قرن بیست‌ و دوم چگونه پیش خواهد رفت، ارائه می‌دهند.

🌀انجمن علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی قصد دارد در ادامه ترجمه مقاله رابرت سولو از این کتاب را با عنوان "پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست و دوم"، منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار دهد.

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...

🌀در صورت تمایل لینک کانال را با سایر علاقه‌مندان به اشتراک بگذارید:
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
📚معرفی کتاب ♦️در کتاب "In 100 Years" ده اقتصاددان برجسته -از جمله برندگان جایزه نوبل و چندین برنده احتمالی- ایده‌های خود را در مورد اینکه آینده در قرن بیست‌ و دوم چگونه پیش خواهد رفت، ارائه می‌دهند. 🌀انجمن علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی قصد دارد در ادامه…
📚خلاصه کوتاهی از کتاب "In 100 Years":
@esaofatu

♦️در این کتاب ده اقتصاددان برجسته -از جمله برندگان جایزه نوبل و چندین برنده احتمالی- ایده‌های خود را در مورد اینکه آینده در ۱۰۰ سال پیش‌رو چگونه پیش خواهد رفت، ارائه می‌دهند.

♦️این کتاب مهم و جذاب نشان می‌دهد که اقتصاددانان نسبت به نویسندگان داستان علمی-تخیلی برای پیش‌بینی آینده مجهزترند!

♦️ایده‌های اقتصاددانان (مبتنی بر تئوری و تمرین‌های عملی) منعکس‌کننده دانش آنها از قوانین تعاملات انسانی و همچنین سال‌ها آزمایش و تأمل است. پیش‌بینی این اقتصاددانان برای نمای نزدیک آماده است، که شاید به اندازه یک اثر داستانی آماده فیلمنامه نباشد!

♦️ده اقتصاددان برجسته از جمله:
• دارون عاصم‌اوغلو،‌
• آنگوس دیتون،
• آویناش دیکسیت،
• ادوارد گلیسر،‌
• اندرو مس‌کالل،
• جون رومر،
• آلوین راث،
• رابرت شیلر،
• رابرت سولو
• مارتین وایتزمن
در این کتاب ایده‌های خود را در مورد جهانِ قرن بیست و دوم ارائه می‌دهند.

♦️در طیفی از سناریوهایی از خوش‌بینانه گرفته تا بسیار تیره و تار، این اندیشمندان موضوعاتی مانند تحول کار و دستمزد، افزایش مداوم نابرابری، پیشرفت اقتصادی چین و هند، چرخه تکرار بی‌پایان رکود و بازسازی (پیش‌بینی شده)، منافع ناشی از فناوری، پیامدهای اقتصادی افراط‌گرایی سیاسی و تأثیرات بلندمدت تغییر اقلیم را مطرح می‌کنند.

♦️به عنوان مثال رابرت شیلر برنده جایزه نوبل ۲۰۱۳، دیدگاهی خلاقانه از روش‌های مدیریت ریسک آینده با استفاده از فناوری اطلاعات را ارائه می‌دهد و مارتین وایتزمن احتمال جذاب و در عین حال هشداردهنده استفاده از تکنیک‌های مهندسی جغرافیایی را برای کاهش اثرات اجتناب‌ناپذیر تغییر اقلیم مطرح می‌کند.

🌀انجمن علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی قصد دارد در ادامه، ترجمه مقاله رابرت سولو از این کتاب را با عنوان "پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست و دوم" منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار دهد.

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...

🌀در صورت تمایل لینک کانال را با سایر علاقه‌مندان به اشتراک بگذارید:
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
🌎اندیشه‌های سرگردان: پیش‌بینی‌های رابرت سولو برنده جایزه نوبل از قرن آینده

♦️سؤالاتی که باعث شد ایگناسیو پالاسیوس-هوئرتا¹ با اقتصاددانان برجسته جهان ارتباط برقرار کند، سؤالاتی فراگیر بودند:

⚡️این جهان زمانی‌که من در آن نباشم، چگونه خواهد بود

⚡️آیا جنگ‌های جهانی دیگری رخ خواهد داد

⚡️آیا فقر به آن صورتی که امروز می‌شناسیم از بین رفته است

⚡️زندگی نوادگان من چگونه خواهد بود

♦️گرچه اقتصاددانان نیز مصنون از اشتباه نیستند، پالاسیوس-هوئرتا ادعا می‌کند:

"اقتصاددانان درباره قوانین تعاملات انسانی بیشتر می‌دانند و آنها عمیق‌تر و با رو‌ش‌های بهتر از هر انسان دیگری تفکر کرده‌اند."
پس چرا از آنها نپرسیم؟

♦️این پیش‌فرض کتاب "۱۰۰ سال دیگر" است، مجموعه مقالاتی با سفارش و بازنگری پالاسیوس-هوئرتا که برای آن از اقتصاددانان برجسته‌ای دعوت شده بود تا ایده‌های خود را در مورد آنچه که در آینده انتظار می‌رود ارائه کنند.

♦️یکی از این مقاله‌ها، نوشته رابرت سولو است که جایزه نوبل علوم اقتصادی در سال ۱۹۸۷ برای نقش او در پیشبرد نظریه‌های رشد اقتصادی به او تعلق گرفت. در این مقاله، سولو موضوعاتی از جمله اثرات گرم شدن کره زمین و تغییرات اقلیم بر رشد اقتصادی، سال کاری کوتاه‌تر و افزایش نابرابری درآمدی را مطرح می‌کند.

♦️⚡️کانال انجمن علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی قصد دارد در ادامه، ترجمه مقاله رابرت سولو از این کتاب را در پست‌هایی با عنوان "پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست و دوم" منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار دهد.

_____________
۱- ایگناسیو پالاسیوس-هوئرتا استاد مدیریت و استراتژی در دانشکده اقتصاد لندن است.
_____________


🌀 با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...

🌀 در صورت تمایل لینک کانال را با سایر علاقه‌مندان به اشتراک بگذارید:
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
❗️Vacancy: Consultant/Coordinator needed!❗️

UNDP Iran's Country Office is looking for a consultant coordinator for the project “Support and Coordination of Economic Empowerment and Disaster Preparedness for Women and Youth”.

🔹If you're interested, please see the link below for more information and apply ASAP as the deadline has been extended to 20th October 2020. In the table at the bottom of the page you should be looking for the subject: UNDP-Iran Request for Providing National Consultancy for “Support and Coordination of Economic Empowerment and Disaster Preparedness for Women and Youth” Project.


https://www.ir.undp.org/content/iran/en/home/procurement.html

#شغل
انجمن علمی اقتصاد علامه
📚معرفی کتاب ♦️در کتاب "In 100 Years" ده اقتصاددان برجسته -از جمله برندگان جایزه نوبل و چندین برنده احتمالی- ایده‌های خود را در مورد اینکه آینده در قرن بیست‌ و دوم چگونه پیش خواهد رفت، ارائه می‌دهند. 🌀انجمن علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی قصد دارد در ادامه…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش اول|

💭 صد سال اخیر به اندازه کافی سخت بود!

♦️صد سال زمانی بسیار طولانی است، البته نه در مقیاس تکاملی، بلکه از نظر اقتصادی. برآورد متعارف درآمد ملی واقعی سرانه برای سال ۲۰۱۰ در ایالات متحده در سال ۱۹۱۰، آن را ۱۹/۲ درصد از ارزش آن در سال ۲۰۱۰ تخمین می‌زند!

♦️این میزان، متوسط رشد سالانه ۱/۶۶ درصدی را نشان می‌دهد. در سال ۱۹۱۰ حساب‌های ملی وجود نداشته است، بنابراین این عدد به خودی‌خود زیر سؤال است. علاوه بر این، مشخص نیست که چگونه می‌توان این انتزاع عددی را به مقایسه تجربه زیسته یا "استاندارد زندگی" تفسیر کرد.

♦️با ارقام سال ۲۰۱۰، درآمد سرانه ۴۳۰۰۰ دلاری محقق شده است. ما تقریباً می‌دانیم چه عواملی آن را ممکن می‌سازد و چه چیزی مانع از آن می‌شود. برآورد درآمد سرانه سال ۱۹۱۰، یعنی ۸۳۰۰ دلار ("با قیمت‌های ثابت") از نظر محتوا بسیار مبهم بوده و از دقت کمی برخوردار است.

♦️بخش قابل توجهی از مفاهیم استاندارد زندگی ۲۰۱۰ در سال ۱۹۱۰ در دسترس و حتی قابل تصور نبود. بخاطر این موضوع، حتی یک سیب ۱۹۱۰ نیز میوه‌ای متفاوت از مدل ۲۰۱۰ بود که با همین نام تولید می‌شد. چطور کسی در سال ۱۹۱۰ می‌تواند درک کند که زندگی اقتصادی یک قرن بعد چگونه خواهد بود، حتی با داشتن برآورد صحیحی از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی؟ پاسخ به این سؤال قابل فهم نیست. منظور من این نیست که جواب صرفاً از دید ما پنهان مانده است، اما هنوز هم مشخص نشده است.

♦️با این وجود، اگر ریپ ون وینکل¹ در سال ۱۹۱۰ به خواب رفته بود و در سال ۲۰۱۰ از خواب برمی‌خاست، متعجب و متحیر می‌شد، اما زندگی انسانی که او می‌دید، همچنان قابل تشخیص بود. تجربه ریپ ون وینکل بعدی نیز احتمالاً به همین ترتیب خواهد بود!

_____
۱- اشاره دارد به کتاب «ریپ ون وینکل و افسانه دره خفته» اثر واشنگتن ایروینگ.
_____

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش اول| 💭 صد سال اخیر به اندازه کافی سخت بود! ♦️صد سال زمانی بسیار طولانی است، البته نه در مقیاس تکاملی، بلکه از نظر اقتصادی. برآورد متعارف درآمد ملی واقعی سرانه برای سال ۲۰۱۰ در ایالات متحده در سال ۱۹۱۰، آن…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش دوم|

💭 قرن بعدی سخت‌تر است!

♦️مشکلات کیفی هستند، البته مشکلات کمی حقیقی نیز وجود دارند. چیزی که هنگام شروع برابر با واحد باشد و با سرعت متوسط ۱/۲ درصد در سال به مدت ۱۰۰ سال رشد کند، در پایان قرن برابر با ۳/۳۰ خواهد بود. اگر به جای آن با نرخ ۱/۶ درصد در سال رشد می‌کرد، در پایان به ۴/۸۹ می‌رسید، یعنی یک و نیم برابر میزان قبلی! این مورد را می‌توان به عنوان بهره‌وری، یا بهره‌وری کل عوامل (TFP)، یا حتی درآمد سرانه در نظر گرفت.

♦️فاصله ۱/۲ تا ۱/۶ محدوده قابل قبولی از نرخ رشد است. در واقع، من می‌توانستم به راحتی یک شکاف وسیع‌تر با اختلاف چشمگیرتر در نقاط انتهایی انتخاب کنم. اما امروز هیچ کس نمی‌تواند به عنوان پیش‌بینی رشد بهره‌وری طی ۱۰۰ سال آینده، به طور جدی روی یک عدد خاص و نه اعداد دیگری بحث کند. حدس زدن ممکن است هیچ ضرری نداشته باشد، اما حدس زدن محض یک استدلال نیست. تنها توجیه انجام چنین پیش‌بینی‌ای امروز این است که زنده نخواهیم ماند تا بفهمیم چقدر اشتباه کرده‌ایم! و این شاید توجیه کافی نداشته باشد.

♦️اما من کمی بیشتر ادامه خواهم داد و به زودی سؤالات بیشتری را مطرح خواهم کرد. در حال حاضر درآمد خانواده متوسط در ایالات متحده کمی بیش از ۶۰ هزار دلار است. آیا می‌توان تصور کرد که رقم مربوط به ۲۱۱۳ باید چهار برابر آن (به قیمت‌های ثابت) باشد؟ (این کمی کمتر از پنج برابر افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه از سال ۱۹۱۰ تا ۲۰۱۰ است. در این مرحله، میانگین‌ها یا حتی متوسط‌ها ناکافی به نظر می‌رسند و یک شخص می‌خواهد در مورد توزیع اطلاعات بیشتری کسب کند، اما بیخیال!) بله، من فکر می‌کنم این قابل تصور است. در گفتمان سیاسی فعلی آمریكا (شاید نه در اوج اعتدال) درآمد سالانه ۲۵۰ هزار دلار به عنوان حداکثر "طبقه متوسط" توصیف می‌شود و به نظر نمی‌رسد کسی بخندد! چرا یک خانواده طبقه متوسط یک قرن بعد، قادر به دستیابی و لذت بردن از آنچه امروز برای متوسط طبقه به عنوان سطح بالای زندگی تلقی می‌شود، نباشد؟

♦️در حین تفکر در مورد اینها، باید تغییر مداوم هزینه‌های مصرف‌کننده به سمت خدمات و اجتناب از کالاهای مادی را در خاطر داشت. در سال ۱۹۶۰، ۴۷ درصد از کل هزینه‌های (اسمی) مصرف‌کننده به خدمات اختصاص یافته است و تا سال ۲۰۰۹ این سهم به ۶۸ درصد رسیده است. مقایسه با سال ۱۹۱۰ حتی شدیدتر خواهد بود. این تغییر احتمالاً ادامه خواهد داشت و در زمینه آموزش، مراقبت‌های شخصی، جهانگردی، تفریح، خدمات مالی و مواردی از این دست با کشش درآمدی بالای تقاضا رخ می‌دهد، گرچه مراقبت‌های بهداشتی پیچیده بوده و هنوز حل نشده است. حتی در این صورت، سرعت انتقال به خدمات طی یک دوره طولانی با افزایش بالقوه زیاد در درآمد و امکان تغییر در ترجیحات و فناوری، نامشخص است.
______

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
آیا تمایل دارید در وبینار صفر تا صد نحوه اپلای کردن برای ادامه تحصیل شرکت نمایید؟
Anonymous Poll
72%
بله
28%
خیر
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش دوم| 💭 قرن بعدی سخت‌تر است! ♦️مشکلات کیفی هستند، البته مشکلات کمی حقیقی نیز وجود دارند. چیزی که هنگام شروع برابر با واحد باشد و با سرعت متوسط ۱/۲ درصد در سال به مدت ۱۰۰ سال رشد کند، در پایان قرن برابر با…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش سوم|

💭ساعت‌های کاری

♦️عدم‌اطمینان عمده همراه با پیامدهای مهم در الگوی مصرف، منجر به تغییر تصمیمات میان کار و اوقات فراغت می‌شود. در نیمه اول قرن بیستم، میانگین ساعات سالیانه یک کارگر تمام‌وقت آمریکایی به آهستگی اما کاملاً مطمئن پائین آمد. پس از چهل یا پنجاه سال، به نظر می‌رسید که این تمایل به میزان قابل توجهی کاهش یافته یا از بین رفته است.

♦️امروزه کارگران آمریکایی (و ژاپنی و کره‌ای) ساعات بیشتری در سال را نسبت به همتایان خود در کشورهای با درآمد بالا در اروپا کار می‌کنند. میانگین ساعات کار سالانه در ایالات متحده حدود یک چهارم بیشتر از فرانسه و آلمان است. در مورد علل این تفاوت، اختلاف‌نظر وجود دارد.

♦️یک دیدگاه که اغلب ابراز می‌شود این است که منشأ اختلاف "فرهنگی" است. آمریکایی‌ها دوست دارند پیش بیفتند. در یک جامعه مصرف‌گرا، این به معنای کسب درآمد بیشتر و هزینه بیشتر است. اروپایی ها ممکن است کمتر به این چیزها علاقه‌مند باشند و به گذراندن اوقات فراغت بیشتر تمایل داشته باشند. (بعضی اوقات فراموش می شود که برخی از استفاده‌های متداول اوقات فراغت به چیزهای زیادی احتیاج دارد.) وقتی افزایش بهره‌وری مجبور به انتخاب می‌کند، آمریکایی‌ها عموماً تمایل به انتخاب کالاهای بیشتر دارند و اروپایی‌ها یک روز کاری کوتاه‌تر و تعطیلات طولانی‌تر را انتخاب می‌کنند.

♦️دیدگاه دیگر این است که نرخ کل مالیات بر درآمد حاصل از یک ساعت حاشیه‌ای (نهایی) در اروپا بسیار بیشتر از ایالات متحده است. حتی بدون تفاوت عمده در ترجیحات یا هنجارهای اجتماعی، پاسخ‌های رفتاری معمول باعث می‌شود که اروپاییان ساعات کمتری از آمریکایی‌ها کار کنند.

♦️در هر دو بحث احتمالاً حقیقتی نهفته است. من به راحتی می‌توانم باور کنم که انتقال به درآمد بسیار بالاتر منجر به یک سال کاری کوتاه‌تر در ایالات متحده خواهد شد، به خصوص اگر سن بازنشستگی افزایش یابد. این امر دست‌کم تفاوت بین ۱۹۱۰ و امروز را تکرار می‌کند. اما هیچ پایه محکمی برای حدس وجود ندارد.
______

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش سوم| 💭ساعت‌های کاری ♦️عدم‌اطمینان عمده همراه با پیامدهای مهم در الگوی مصرف، منجر به تغییر تصمیمات میان کار و اوقات فراغت می‌شود. در نیمه اول قرن بیستم، میانگین ساعات سالیانه یک کارگر تمام‌وقت آمریکایی به…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش چهارم|

💭ساعت‌های کاری

♦️اما در مورد سال کاری یک واحد سرمایه حقیقی به عنوان مثال یک "ماشین" چه می‌توان گفت؟ پاسخ روشنی وجود ندارد! صرفاً برای سادگی فرض کنید اندازه نیروی کار ثابت بماند. بنابراین کاهش میانگین ساعت‌های کار در سال، معادل کاهش نسبی در کل ساعات کاری است. فرض کنید از نظر شدت سرمایه‌بری معین (مجموع ساعات کاری یک ماشین تقسیم بر مجموع ساعات کاری نیروی کار) به موضوع نگاه می‌کنیم. بنابراین کل ساعت‌های کاری ماشین نیز با کاهش مواجه می‌شود.

♦️طبق تعریف، موجودی ماشین‌آلات از طریق تقسیم کل ساعت کار ماشین‌آلات بر میانگین ساعات کار شده در هر ماشین حاصل می‌شود. یک حالت حدی این است که میانگین ساعات کار هر ماشین ثابت در نظر گرفته شود (اگر همه ماشین‌ها به طور مداوم ۲۴ ساعت در ۷ روز هفته کار کنند). موجودی ضروری سرمایه نیز کاهش می‌یابد.

♦️در حالت حدی دیگر می‌توان تصور کرد که ساعات کار یک ماشین متناسب با ساعات کار نیروی کار کاهش یابد (به عنوان مثال، ماشین "من" فقط وقتی کار کند که من نیز کار می‌کنم). بنابراین موجودی ضروری سرمایه بدون تغییر باقی خواهد ماند. هر وضعیتی در بین این دو حالت به وضوح امکان‌پذیر است.

♦️من فکر می‌کنم این محدوده احتمالات طبیعی است، گرچه هیچ دلیل منطقی یا فیزیکی وجود ندارد که سال کار یک ماشین افزایش نیابد. اما به نظر می‌رسد افزایش اوقات فراغت در طول قرن آینده با موجودی سرمایه‌ کمتر (به ازای هر کارگر)، سرمایه‌گذاری ناخالص کمتر (به ازای هر کارگر) و در نتیجه سهم بیشتری از مصرف در تولید ناخالص داخلی همراه باشد.

♦️البته این گرایش تقریباً به طور قطع با افزایش مداوم شدت سرمایه‌بری حتی در بخش خدمات، جبران خواهد شد. بدیهی است که ملاحظات بحث‌برانگیز دیگری نیز وجود دارد. به عنوان نمونه اینکه آیا فعالیت‌های مرتبط با اوقات فراغت، سرمایه‌بر (هتل‌های مجلل، کشتی‌های تفریحی عظیم) یا عکس آن (پرورش گل همیشه‌بهار، خواندن شعر) خواهد بود؟

♦️اقتصاددانی با نظرات قطعی درباره این موارد به من نشان دهید تا من نیز جمع نقیضین را به شما نشان دهم: یک اقتصاددان گستاخ!
______

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش چهارم| 💭ساعت‌های کاری ♦️اما در مورد سال کاری یک واحد سرمایه حقیقی به عنوان مثال یک "ماشین" چه می‌توان گفت؟ پاسخ روشنی وجود ندارد! صرفاً برای سادگی فرض کنید اندازه نیروی کار ثابت بماند. بنابراین کاهش میانگین…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش پنجم|

💭آب و هوا، محیط‌زیست و منابع

♦️حتی اگر صرفاً به جهان توسعه‌یافته فعلی بیندیشیم همچنان یک عدم‌اطمینان بالقوه بزرگ‌تر وجود دارد که باید در محاسبات لحاظ شود. صد سال زمانی کافی‌است تا اثرات گرمایش جهانی بتواند رشد اقتصادی را محدود کند (شاید به صورت ناچیز یا حتا خیلی شدید!).

♦️پیش‌بینی‌های حاصل از مدل‌سازی‌ها به خودی‌خود نامطمئن هستند. علاوه بر این با اتکا بر آنها نمی‌توان فهمید که یک سیاست چگونه بر تولید و درآمد اندازه‌گیری شده تأثیر خواهد گذاشت. هم‌اکنون ممکن است شخصی بگوید: به ندرت اثر می‌گذارد! اما واکنش‌ سیاست ممکن است در طی یک قرن تغییر کند، همانطور‌که پدیده تغییر اقلیم در قرن حاضر آشکار شده است.

♦️جدای از پدیده تغییر اقلیم، سایر اثرات زیست‌محیطی ناشی از آن بر روی هوا، آب، کاربری زمین و زندگی شهری ممکن است بروز کرده و منجر به تغییر در زندگی اقتصادی انسان‌ها شود. استفاده مداوم و گسترده از منابع طبیعی تجدیدناپذیر می‌تواند منجر به فرسودگی و اتمام یا افزایش شدید قیمت‌های نسبی شود، که هر یک از آنها می‌تواند چشم‌انداز رشد اقتصادی در طول یک قرن را تغییر ‌دهد.

♦️اگر هدف نگاه به آینده بسیار دور باشد، یک استقراء ساده به ندرت می‌تواند مفید واقع شود. یک دلیل جالب توجه گرایش به سمت بخش‌های خدماتی است. تفکر سطحی (یا حتی بیش از حد سطحی!) نشان می‌دهد که اکثر بخش‌های خدماتی سرمایه انسانی را با سرمایه مادی و محصولات منبع‌محور جایگزین می‌کنند. (من کلمه اکثر را استفاده کردم زیرا فردا با دندانپزشک عالی و سرمایه‌بر خودم وقت ملاقات دارم!)

♦️اگر جهان قرار بود به شیوه ولتر عمل کند و عمدتاً زراعت پیشه کند، در جدول داده-ستانده تغییرات زیادی ایجاد می‌شد و فعالیت‌های تولیدی فشار کمتری بر منابع کمیاب و ظرفیت دفع زباله در محیط وارد می‌کرد.
______

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش پنجم| 💭آب و هوا، محیط‌زیست و منابع ♦️حتی اگر صرفاً به جهان توسعه‌یافته فعلی بیندیشیم همچنان یک عدم‌اطمینان بالقوه بزرگ‌تر وجود دارد که باید در محاسبات لحاظ شود. صد سال زمانی کافی‌است تا اثرات گرمایش جهانی…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش ششم|

💭نابرابری

♦️اپیزود فعلیِ (اگر آن فقط یک اپیزود باشد) افزایش نابرابری در درآمد در ایالات متحده، به دهه ۱۹۷۰ مربوط است و احتمال ادامه آن به عوامل اقتصادی یا اجتماعی عمیق‌تر آن بستگی خواهد داشت. آیا این نابرابری در درجه اول محصول جانبی رشد بخش مالی و گرایش آن به پرداخت مبالغ هنگفت به موفق‌ها و شکست‌خوردگان به طور مشابه است؟ یا اینکه ارتباطی با روند اساسی بازار در جبران نسبی نیروی کار، سرمایه انسانی، سرمایه ملموس فیزیکی و کارآفرینی دارد؟

♦️به علاوه من تأثیرات احتمالی دیگری مانند تجارت بین‌المللی، مهاجرت، فروپاشی اتحادیه‌های کارگری یا توزیع فرصت‌های آموزشی را ذکر نکرده‌ام. اینها سؤالات سختی هستند و هر برآوردی از آینده و واکنش سیاستی مناسب (که ممکن است آینده را تغییر دهد) به پاسخ این سؤالات بستگی دارد.

♦️تمرکز من روی احتمال دوم، یعنی تغییرات در دستمزد نیروی کار و سرمایه، خواهم بود، نه صرفاً به این دلیل که مطمئن هستم که این کار درست است، بلکه به این دلیل که اقتصاددانان عادت دارند درباره آن فکر کنند. واضح است که اتفاق اساسی رخ داده است.

♦️پیش از این ما فكر می‌كرديم كه نسبتی كه براساس آن درآمد بين نیروی كار و سرمايه تقسيم می‌شود به عنوان یکی از موارد مهم ثابت در اقتصاد است. با این وجود از سال ۱۹۶۰ تاکنون گرایشاتی علیه درآمد نیروی کار شکل گرفته است که می‌توان آن را از دو دیدگاه مختلف بررسی کرد.

♦️اولاً از سال ۱۹۶۰ دستمزد حقیقی نیروی کار در بخش تجاری غیرکشاورزی از بهره‌وری بسیار عقب افتاد. میزان تولید در ساعت با ضریب ۲/۸۲ افزایش یافت، درحالی‌که دستمزد حقیقی در هر ساعت (که شامل مزایا نیز می‌شد) فقط با ضریب ۱/۹۴ افزایش یافت.

♦️ثانیاً یک مجموعه کاملاً متفاوت از اعداد و ارقام به ما می‌گوید که دستمزد حقیقی نیروی کار ۷۲/۱ درصد از کل درآمد شخصی اسمی در سال ۱۹۶۰ بوده‌ و در سال ۲۰۰۹ به رقم ۶۳/۷ درصد رسیده است. با هر مقیاسی، این تغییر ممکن است یک تغییر جزئی به نظر برسد. با این وجود طبق معیارهای گذشته، این امر ماجرای اثرگذاری است.

♦️اگر نسبت ۱۹۶۰ در سال ۲۰۱۰ نیز حاکم بود، تقریباً ۱ تریلیون دلار درآمد برای کارگران هزینه می‌شد که در واقع به شکل‌های دیگر درآمد بود. (من نمی‌خواهم با تفکیک اثرات سیکل تجاری از اثرات روند شما را اذیت کنم، ولی به هر روشی که آن را تفکیک کنیم، اندازه این عدد همچنان بزرگ است.)

♦️هیچ یک از این دو مجموعه داده‌ها دقیقاً آنچه را می‌خواهیم بدانیم به ما نمی‌گویند. اما قابل کتمان نیست که درآمد سایر بخش‌ها به جز نیروی‌ کار، خواه ناشی از بازگشت سرمایه فیزیکی، پاداش کارآفرینی، سود انحصاری و خواه هر چیز دیگری، به بهای درآمد نیروی کار محقق شده است (که احتمالاً شامل بخش زیادی از بازده سرمایه انسانی است). به هر ترتیب، این پدیده نتیجه نیروهای پیچیده بازار است.
_________

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش ششم| 💭نابرابری ♦️اپیزود فعلیِ (اگر آن فقط یک اپیزود باشد) افزایش نابرابری در درآمد در ایالات متحده، به دهه ۱۹۷۰ مربوط است و احتمال ادامه آن به عوامل اقتصادی یا اجتماعی عمیق‌تر آن بستگی خواهد داشت. آیا این…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش هفتم|

💭آیا این شرایط می‌تواند ادامه داشته باشد؟

♦️آیا باید انتظار ادامه این روند را در آینده داشته باشیم؟ برای این منظور باید در مورد "نیروهای بازار" بیشتر بدانیم. برخی از نیروهای بازار عبارتند از :
(۱) تغییر در سهولت جایگزینی سرمایه با نیروی کار به دلیل افزایش شدت سرمایه‌بری در کل اقتصاد
(۲) تغییر در ماهیت فناوری‌های جدید
(۳) تغییر در ترکیب صنعتی کل تولید
(۴) تغییر در میزان و توزیع قدرت انحصاری
(۵) تغییرات نهادی از جمله فروپاشی اتحادیه‌ها
(۶) تعادل قدرت سیاسی
"همه موارد بالا" پاسخ‌هایی ساده و در عین حال غیر روشنگرانه‌اند.

♦️در چارچوب حدس و گمان‌ها در مورد ۱۰۰ سال آینده، جالب است که در مورد تأثیرات ادامه این روند بیندیشیم. اگر عامل اساسی در ترکیب تولید کل و ماهیت فناوری قرار داشته باشد، تغییر مسیر درآمد نیروی کار در جهت وارونه سخت خواهد بود. ما در توزیع مجدد درآمد در مقیاس گسترده خوب عمل نکرده‌ایم و به نظر نمی‌رسد که رو به بهتر شدن باشیم.

♦️بنابراین یک احتمال کاهش بی‌وقفه در سهم درآمد نیروی کار انسانی است که احتمالاً با افزایش نابرابری همراه است (که البته مسلماً دستمزد مطلق ممکن است افزایش یابد). این داستان یادآور کابوس اقتصادی است که در آن ربات‌ها تمام تولیدات، حتی تولید ربات‌ها را انجام می‌دهند و نیروی‌کار از بیرون به تماشا نشسته است.

♦️این امر مسیر را بسیار دور می‌کند. اما به نظر می‌رسد حتی یک برون‌یابی متوسط نیز به دنبال واکنش است. این ممکن است به شکل دموکراسی‌سازی سرمایه باشد: با کاهش درآمد ناشی از کار (نسبت به کل)، عامه مردم می‌توانند بیشتر درآمد خود را از ناحیه سرمایه به دست آورند. این سرمایه باید بخشی از پس‌انداز خودشان -به عنوان مثال مستمری‌های صندوق‌های بازنشستگی- و بخشی دیگر از سرمایه‌ای كه ممكن است به صورت سرمایه ذخیره‌شده از طرف آنها توسط دولت جمع شده باشد، حاصل شود.

♦️حتما دریافته‌اید که این صرفا یک خیال‌پردازی است! واقعیت بسیار دلسردکننده خواهد بود.
_______

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش هفتم| 💭آیا این شرایط می‌تواند ادامه داشته باشد؟ ♦️آیا باید انتظار ادامه این روند را در آینده داشته باشیم؟ برای این منظور باید در مورد "نیروهای بازار" بیشتر بدانیم. برخی از نیروهای بازار عبارتند از : (۱)…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش هشتم|

💭بقیه‌‌ دنیا

♦️تمام آنچه تاکنون گفتم در مورد کشورهای ثروتمند و پیشرفته بوده است. اما مسلماً بیشتر جمعیت جهان در جاهای دیگر، یعنی در کشورهای فقیر و یا در اقتصادهای نوظهور زندگی می‌کنند.

♦️از نظر آنها، معما شکل دیگری دارد: آیا این اقتصادها دچار رکود می‌شوند یا اگر چنین نیست، آیا قبل از صنعتی‌سازی، کم و بیش متناسب با الگوی تاریخی، صنعتی می‌شوند؟ یا اینکه، با الگو قرار دادن کشورهای ثروتمندی که در مقابل آنها قرار دارند و برای تقلید در دسترس هستند، طی زمان کوتاه‌تری به آن دست می‌یابند؟

♦️بدیهی است که هیچ قانون اقتصادی در مورد مراحل تکامل رشد وجود ندارد، با این وجود واضح به نظر می‌رسد که برخی از اقتصادهای نوظهور، حداقل برای مدتی، مزیت نسبی در تولیداتی با شدت کاربری بالا دارند.

♦️چندین دلیل مرتبط وجود دارد که انتظار می‌رود توسعه به آن شکل محقق شود. اگر اصلاً توسعه‌ای محقق شود و اقتصادهای بیشتری ظهور کنند، تقاضای جهانی برای تولیدات و سایر کالاهای مادی قطعاً به سرعت رشد خواهد کرد. همه افرادی که درآمد بالایی دارند شروع به ذخیره کالاهای خانگی می‌کنند: خانه‌ها و لوازم خانه، اتومبیل یا سایر وسایل حمل و نقل شخصی، کالاهای مختلف عمومی و خصوصی که حداقل با شهرنشینیِ کمی مرفه همراه هستند و غیره.

♦️تأمین این تقاضا مستلزم سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های تولیدی است که بیشتر آن احتمالاً محلی است.
_____

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش هشتم| 💭بقیه‌‌ دنیا ♦️تمام آنچه تاکنون گفتم در مورد کشورهای ثروتمند و پیشرفته بوده است. اما مسلماً بیشتر جمعیت جهان در جاهای دیگر، یعنی در کشورهای فقیر و یا در اقتصادهای نوظهور زندگی می‌کنند. ♦️از نظر آنها،…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش نهم|

💭بقیه‌‌ دنیا

♦️اگر رشد تقاضای جهانی اتفاق بیفتد، در سطح فناوری قرن بیست و یکم اتفاق خواهد افتاد. حتی در این صورت، از آنجا که بسیاری از کالاهای مورد بحث پیچیده نیستند و به دلیل اینکه نیروی کار نیمه‌ماهر با دستمزد پایین در دسترس است، محتمل‌ترین نتیجه رشد تولید منطقه‌ای، افزایش ساخت و ساز و رشد بخش‌های مشابه در اقتصادهای در حال ظهور است، درست همانطور که در مورد پیشینیان این اتفاق افتاد.

♦️این صنایع قطعاً‌ پیشرفته‌تر از صنایعی هستند که صنعتی‌سازی اولیه را شکل دادند. از این رو باید زمینه آموزش طبیعی مهارت‌های مرتبط با سواد و مربوط به اعداد را فراهم شود که پس از آن، البته زودتر از گذشته، زمینه برای گذار طبیعی به سمت بخش خدمات فراهم شود.

♦️البته همه ما از ظهور بخش‌های خدماتی قابل تجارت در کشورهایی مانند هند و چین مطلع هستیم. به نظر می‌رسد که آنها از نظر اشتغال نسبتاً کوچک هستند و هنوز علامتی از تغییر جدی در مزیت نسبی نیز دیده نمی‌شود. جای تعجب ندارد که مشاهده این تغییر، سریع‌تر از آنچه در اقتصادهای پیشرفته کنونی اتفاق افتاده است، روی دهد.

♦️به گمان من این امر به سرعت و كارآیی كشورهای فقیر در حال حاضر برای سازماندهی سیستم‌های آموزشی خود بستگی دارد و عاملی كه به همان اندازه مهم و شاید دشوار باشد، ساماندهی تحرك اجتماعی شایسته‌سالارانه است. من نمی‌دانم که چگونه احتمال آن را بیان کنم. این کار برای انکار این که مسیرهای موفقیت دیگری مانند بخش IT مستقر در بنگلور در هند می‌تواند وجود داشته باشد، اما حدس خوبی است که این مسیر یک قاعده نخواهد بود.

♦️خط سیر اقتصاد جهانی به سرعت رشد این کشورها و ماهیت کیفی رشد آنها بستگی خواهد داشت. من به شواهد آشکاری اشاره می‌کنم از جمله: فشار این کشورها روی منابع آب به منظور تأمین آب و سایر منابع طبیعی جهان، میزان احساس مسئولیت آنها پیرامون حفاظت از محیط زیست (از جمله تغییرات اقلیم) و بیش از همه موفقیت آنها در سرعت گرفتن انتقال جمعیتی به جمعیت کم‌رشد یا ثابت.
________

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
انجمن علمی اقتصاد علامه
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم |بخش نهم| 💭بقیه‌‌ دنیا ♦️اگر رشد تقاضای جهانی اتفاق بیفتد، در سطح فناوری قرن بیست و یکم اتفاق خواهد افتاد. حتی در این صورت، از آنجا که بسیاری از کالاهای مورد بحث پیچیده نیستند و به دلیل اینکه نیروی کار نیمه‌ماهر…
🌎 پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم

|بخش دهم|

💭جمع‌بندی مسائل مطرح شده چیست؟

♦️باید دانست توسعه‌دهندگان موفق در اقتصاد جهانی قادر خواهند بود سریع‌تر از کشورهای صنعتی قدیمی در قرن نوزدهم و بیستم رشد کنند. امکان پیشرفت تکنولوژیکی و در دسترس بودن نسبتاً آسان جریان سرمایه‌گذاری از جهان ثروتمند، یک مزیت عمده در تسریع رشد کشورهای نوظهور است.

♦️به نظر می‌رسد عمده نااطمینانی‌ها دارای ریشه سیاسی باشد. من می‌توانستم در مورد موضوعات حاکمیتی به طور طولانی بحث را ادامه دهم، اما اطلاعات کمی در مورد آنها دارم. کافی است مشاهده کنیم که گذر از فقر ملی به رشد اقتصادی پایدار، مستلزم تعهدات سیاسی مطلوب در بلندمدت است.

♦️واضح است که هرج و مرج، خشونت، زدو بند و فساد از ویژگی‌های یک جریان موفق نیستند.

♦️کمبود منابع و فشارهای زیست‌محیطی (به ویژه تغییرات اقلیم) موضوع دیگری است. هیچ کس نمی‌تواند با دقت بالایی برآورد کند که در سطح استاندارد زندگی همانند کشورهای پیشرفته فعلی، امکانات جهان توان پاسخگویی به چه تعداد انسان را در جهان دارد. مثل همیشه، این امر به یک مسابقه ضمنی بین کمیابی و ظهور فناوری‌های جدید بستگی دارد. جمعیت و فناوری نیروهایی هستند که حداقل تا حدی می‌توانند تحت تأثیر سیاست‌های عمومی قرار بگیرند.

♦️به نظر من این نسبتاً خوش‌بینانه است. کینز نیز بسیار خوش‌بین بود و کمتر درباره مواردی مانند جمعیت زیاد و فشارهای زیست‌محیطی در کشورهای در حال توسعه نگرانی داشت. او بیشتر در مورد این احتمال تأکید می‌کرد که با افزایش درآمد و کاهش زمان کار، مردم عادی برای یافتن کارهایی برای گذران اوقات فراغت خود سردرگم می‌شوند.

♦️من نیز با جرمی‌بنتام هم‌عقیده نیستم که سنجاق‌بازی‌ کودکان (هرچه که باشد) به خوبی شعر خواندن است، اما نگرانی درباره این مورد خاص در انتهای لیست نگرانی‌های من است!


پایان مقاله اندیشه‌های سرگردان؛ پیش‌بینی‌های رابرت سولو از قرن بیست‌ و دوم
_____________

🌀با کانال "انجمن علمی اقتصاد علامه" همراه باشید...
👇🏻👇🏻🌟👇🏻👇🏻
@esaofatu
2024/05/17 03:15:57
Back to Top
HTML Embed Code: