Telegram Web Link
Forwarded from کانال آثار داتیس مهرابیان (داتیس مهرابیان)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آوا و آهنگِ زیبا و سپند 🔥#اشم_وهو🔥
پیشکش به خردمندان راه راستی🔥
🔥
🏆
🔹#اشم_وهو ؛ یکی از نیایشها و نمازهای ارژمند اوستا

🍃🌸اشویی نیک است. بهترین است. خوشبختی است.
خوشبختی راستین از آن کسی است که خواستار بهترین اشویی است

🌹🌷🌹🌷🌹🌷
#کانال_آثار_شعر_و_نقاشی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
👆نقاشی مینابْستِرِه
اثر ؛ #داتيس_مهرابيان
از مجموعه؛ #کیهان_نگار
فروش آثار گالری داتیس ؛ ۰۹۱۴۰۱۴۴۵۴۹
🎨🎨

#هزار_اندیشه_نیک

ندای درون گنجِ اسرارِ ماست
فرا پُرسمان های بیدار ماست

کسی می سپارد به او گوشِ هوش
که مستِ سکوت است و نُت های نوش



#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
کانال آثار داتیس مهرابیان
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان #سروده_داتیس_مهرابیان #بخش_بیست_و_هشتم #آرش_نامه #تیر_شش (خْشوَش ، اوستایی و شَش پهلوی ) در این هنگام ، تیری را که سوفار و پیکان و پَرَش از برترین ها و از جان میهن فراهم آمده بود به افراسیاب دادند و او بر آن تیر نشان…
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان
#سروده_داتیس_مهرابیان

#بخش_بیست_و_نهم

#جشن_امردادگان

#دیباچه:

سحر ، بَردَمَد ، زنبق از کهکشان
شکوفا ، به جشنِ اَمردادگان

زمین شاد و رویندگان ، شادخوار
بجوشد ، می و مستی از ، چشمه سار

دو بانوی زیبا ، رُخ افروز و شاد
برقصند در کوچه ی بامداد

یکی آنکه شادی ، به دل‌ها دهد
گلِ بوسه ، بر روی زیبا دهد

کُنَد دور از افسردگی ، باغ را
ز پَژمُردگی ، گلشن و راغ را

و آن دیگری ، چشمش آیینه تاب
نگهبان آب است و روی_ آفتاب

روان را ، دَهَد ، روشنایی ، چو آب
به رقصی روان ، در شبِ ماهتاب

رُخَش ، سوسن و ، پیکرش ، سَرو_سا
زبان آور این گل ، سُهی ، آن رها

به بی‌مرگی و جاودان_ افسری
نکونام را ، بَخشَد او ، سروری

که نیکی ، بِرویَد ، بهشت آوَرَد
وَهان را ، بهین ، سرنوشت آوَرَد

امرداد باشد ، نه مرداد ماه
که جاوید بادا ! دَمِ شادگاه

چِمارِ « اَمرداد» ، بی مرگی است
و « مُرداد » معنای مرگ و گسست

از این رو ، اَمرداد ، باید نوشت
بر اندیشه ی مردمانِ بهشت

بهشتی ، پُر از اشکِ امیدِ فارس
بهشتِ زرایران و شاخابِ پارس

اَمرداد و خرداد اَمشاسپَند
کُهَن _قصه ی بانوانِ سپند

به فرزانِ افروزه‌های مَهَند
از اسطوره‌ها ، پا به گیتی ، نهند

دو بانوی همراه و آیینه‌_ زاد
روان‌های روشن ، به ژرفِ نهاد

امرداد_ بانویِ رویِش ، به مِهر
نگهبانِ آب است و اشکِ سپهر

گیاه آور است و گل افشان ، به دشت
رَمه _ گستراست و خِرَد_پو ، به یَشت

نگهبانِ پاکیزگی‌هاست ، او
به بیمارسازان ، بتازد ، اَهو

و خرداد _بانو ، به همراهِ باد
جهان را به رقص آوَرَد ، شادِ شاد

کُنَد ، تیرِ بارنده را ، یاوری
هم_او‌ ، تیشتَر را دهد ، سروری

که شادی ، به گل‌های جان می‌دمد
جهان را ، روانی ، روان می‌دهد

دو بانوی دلشادِ بالندگی
دو فرزانِ روشن ، به هر زندگی



راستا دارد ...

🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃

#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
کانال آثار داتیس مهرابیان
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان #سروده_داتیس_مهرابیان #بخش_بیست_و_نهم #جشن_امردادگان #دیباچه: سحر ، بَردَمَد ، زنبق از کهکشان شکوفا ، به جشنِ اَمردادگان زمین شاد و رویندگان ، شادخوار بجوشد ، می و مستی از ، چشمه سار دو بانوی زیبا ، رُخ افروز و…
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان
#سروده_داتیس_مهرابیان

#بخش_سی

#جشن_امردادگان

#جاودانه_نخست

💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

«جشن اَمُردادگان»

🔹بر پایه ی فرزانِ ژرف زرتشتی و پاسداشت زاستار (طبیعت )و زیست بوم ، هماهنگ با گاهشمار ترادادی «سنتی» ، هر روز را گلی نماد است و نامی که در شمار روزهای هر ماه‌ ، به سی روز ، پایان می یابَد که روز هفتم از این ، گاهشمار ، اَمُرداد نام دارد.

🔸این واژه در اوستا به گونه اَمِرَه تَه تات ameratatat آمده است واژه ای اندیشه برانگیز که دارای سه بخش است ؛
(اَ + مِرَه + تات) ، پیشوند «اَ» در بخش نخست ، نبودن و نفی را می رساند ، بخش دوم «مَر» به چِمِ (معنی ) مرگ است و پسوند «تات » در بخش سوم ، به چم رسایی (کمال ) و اوج است ، امروزه ، واژه ی نادرست «مُرداد» به جای «اَمُرداد» در نامگذاری نام پنجمین ماه سال ، بکار برده می شود که آگاهان باید اَمرداد (بی مرگی و جاودانگی ) را ، بکار ببرند.
🔹در کتاب بُن دَهِشن، آمده است:
اَمردادِ جاودان و نامیرا ، سرورِ گلها و گیاهان بی شمار است ، هر امشاسپندی را گلی است و گُل ویژه و نماد اَمشاسپند اَمرداد ، چَمبک یا زنبَک (زنبق) است.

🔸از این رو ، اَمَره تات (امرداد) به چِم نامیرایی بی مرگی و جاودانگی است.
امرداد یکی از امشاسپندان یا از افروزه های (صفات ) خِرَدِ رسا ، اهورامزداست.

رقص و پایکوبی و شادمانی در دشت های سبز و در کنار چشمه ساران و در میان باغها و راغهای پر گل و زیبا ، از آداب جشن امردادگان است که این شادمانی و سر سبزی و پاسبانی از آن ، خویشکاری امرداد _اَمشاسپند است و باور مَزدَیَسنان اینست که «اَمرداد »نماد سرزندگی، نوزیستی و شاد زیویِ جاودانه است.
بر این بنیان ، سرچشمه ی خِرَد و فرهنگِ ایران زمین ؛ اوِستا و در بُندَهِش بیان می کند که ؛
🔺«سرور و پاسبانِ گیاهان و رُستنی ها ، امرداد امشاسپند ، اینگونه است که اگر کسی گل و گیاه را ، رامِش بخشد امرداد از او آسوده گردد و اگر گل و گیاه و درختان را بیازارَد ، اَمرداد از او آزرده گردد ...» ، بر این باور ، امرداد و جشن امردادگان ، جشنِ نکو داشت و بزرگ داشت سرسبزی و شادمانی زام و (زمین) زاستار و سپارش دهنده ی خویش کاری انسان‌ در پاسداشتِ گیاهان و شادمانیِ زاستار و داده های زندگانیست.
همکار و یاور امشاسپند امرداد یا ایزد بانو امرتات ، امشاسپند خرداد است.

🔹در افسانه آفرینش درباره ی دو امشاسپندِ خرداد و اَمرداد (ایزد بانوانِ پاسبان آب و گیاه ) آمده است ؛

در افسانه ی آفرینش ، چنین
نوشتند پاکانِ اندیشه بین

که آنگاه ، اهریمنِ جان_ سیاه
ستیزنده بر روشنای پگاه

چو تازید بر ، آفرینش_ اِوَک
پراکند اَمرداد ، افزون ، مُژَک

مُژَک‌ها گرفت از گیاهانِ خشک
مَشام جهان ، پُر شد از بوی مُشک

که هر سوی گیتیک ، رنگین_ گیاه
به بار آید از چشمه‌های پگاه

بهارانِ شادی ، پراکنده گشت
اَمردادی آمد به خرداد _یَشت

که عشق از زمین ، روَید امیدوار
بخندد به شادی ، دلِ روزگار

از این روی دژخیمِ این بانوان
دو دیوَند اهریمنی ، در روان

«تئیرو » که دژخیمِ خردادی است
«گرسنه_ شکم » را ، بگیرد به دست

و اَهریمن او را بگیرد به کار
تهی دستی آرَد ، به هر روزگار

ز دژخیمِ بانو _اَمردادِ شاد
«زئیرو » همان تشنگی ، گشته یاد

که او نیز ، پَست است و آهَرمَنی
بتازد برافروزه ی روشنی ،...


ادامه دارد...

💫🌸🍃🌸💫🌸💫🌸💫🌸
#کانال_آثار_شعر_نقاشی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
کانال آثار داتیس مهرابیان
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان #سروده_داتیس_مهرابیان #بخش_سی #جشن_امردادگان #جاودانه_نخست 💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 «جشن اَمُردادگان» 🔹بر پایه ی فرزانِ ژرف زرتشتی و پاسداشت زاستار (طبیعت )و زیست بوم ، هماهنگ با گاهشمار ترادادی «سنتی» ، هر روز را گلی نماد است و…
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان
#سروده_داتیس_مهرابیان

#بخش_سی_و_یکم

#جشن_امردادگان_و_جشن_می_خوارگی

#جاودانه_دوم

💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

اینگونه است که بر پایه ی افسانه های باستان ، خرداد امشاسپند و امرداد امشاسپند ، دشمنانی دارند که هر دو گماشته اهریمن هستند.

دژخیمِ خرداد ، دیو گرسنگی «تئیرو » و دشمن امرداد ،« زئیرو » ، یا زئیریچ یا زاریچ ، دیو تشنگی است.
آنان از سوی اهریمن برای کار شکنی در کار جهان گماشته شده اند.
در زمان جشن امردادگان ، میان ایزد بانوی امرداد و «تئیرو» ، دیو گرسنگی ، ستیزی در می‌گیرد ، در این هنگام ، امرداد نیازمند نیکی و بخشش و دهش مردم به یکدیگر و به درگاه خرد رسا است ، زیرا با نیکی کردن مردمان به یکدیگر ، امرداد نیرومندی می یابد و بر تئیرو چیره و پیروز می‌شود تا گیاهان برویند و کشاورزی و درست کردن خوراک ها و دهش ها گسترش یابد و دیو گرسنگی از میان برود.

به هنگام جشنِ امردادگان
میان تئیرو و ، بانوی جان

امرداد امشاسپندِ اَهو
ستیزه درافتد که یارا وُهو

همان بخششِ مردمانِ نکو
شود یارِ بانوی آیینه رو

نمانَد گرسنه ، کسی در زمین
نگردد ،تهی _دستی ، آیین و دین

که بانو ، امرداد با داد و راد
به دستِ دهشمندی و ، قلب شاد

به بخشیدنِ نان ، به نادارها
توان گیرد و ، فَرِّ شادی فزا

شود چیره بر تیره_ دیوِ سیاه
که خواهد جهان را گرسنه ، پُر آه

کشاورز _مردم ، بکارند ، نور
که دیوِ نداری شود ، دورِ دور


💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

همانگونه که پیشتر گفتیم ، از دیر زمان ، امرداد و خرداد ، دو بانوی همکار و همازورند.
امرداد ، گیاهان را می‌ رویاند و رمه‌ها را می‌افزاید ، او افزایش دهنده ی ثروت مردمان بوده و می کوشد تا گیاهان ، پژمرده نشوند ، او نگهبان بهداشت و پاکیزگی است و همیشه با بیماری سازها در ستیز است .

«خرداد »نیز با تیشتر ، ایزد باران و واتا ، ایزدِ باد ، هر سه نگهبان رامش و آرامش زمین هستند ، آنان نگهبان آب و آبان ، شادابی و عطر پراکنی گل‌ها و گیاهان در جهانند ، خویشکاری این دو ، رویش و گسترش سرزندگی و شادابی در جهان است.

در افسانه‌های آفرینش که زاده ی اندیشه نیاکانِ نیک اندیشمان است ، آمده است که در آن زمان چون اهریمن به آفرینش نخستین تازید ، امرداد امشاسپند از سرشت هستی و گیاهان نگهبانی می‌کرد ، او گیاهان خشک شده و آسیب دیده از سوگ اهریمن را گرفت و سایید و به یاری ایزدان باد و باران در جهان ، پراکنده ساخت ، تا رستنی‌های گوناگون و رنگارنگ در جهان ، سر از خاک بیرون آورند

دشمنِ خرداد ، دیو گرسنگی «تئیرو » نام دارد و دشمن امرداد «زئیرو » ، دیو تشنگی است ، کار زئیرو این است که زهر بسازد تا تئیرو ، با آن گلها و گیاهان و جانوران را آلوده کند و از بین ببرد ، اما خرداد و امرداد از آلوده شدن آنان پیشگیری کردند و سرزندگی در سرتاسر گیتی نمایان شد.

💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

«زئیرو » چنین بوده کارش نخست
که زهر آوَرَد تا شود ، فَرّه ، سُست

گیاهان و هم جانور ، در جهان
شود نیست از برگِ باشندگان

ولی این دو بانوی امشاسپند
به پا خاستند ، گیسو بلند

چنان دخترانی که امروزِ روز
به گیسوی در خونشان ، شب فروز

بتازند بر کیشِ اهریمنان
به تازانِ تازی ، رُژینانِ جان

اَمرداد و خرداد گیسو کمند
گرفته رسامند ، از فرّ و زند

همازور گردند و شادان_ خِرَد
سِپَردند بد را ، که بد نَسْپَرَد

که گیتی ، تباهی نگیرد به خویش
گیاهان نگردند پژمرده ، بیش

و این گونه ، سرزندگی بردمید
دلِ شاد و لبخند ، آمد ، پدید

گل از گل ، شکفت و جهان زنده شد
و این گونه ، از عشق آکنده شد



راستا دارد ...

💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫

#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هزار_اندیشه_نیک

🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷

به باغِ درون ، پا گذار و بنوش
از آن چشمه ی مهرِ در جنب و جوش

شرابِ شگفتِ روان در روان
فرو ریزد از تو به جانِ جهان


#داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
کانال آثار داتیس مهرابیان
#خرد_نامه_پایان_شاهنامه #سروده_داتیس_مهرابیان (بازخوانی خردمندانه ی تاریخ و سرگذشت پهلوانان ایران در برابر دژخیمان و  یورشگران به خاک پاکِ میهن ) #پهلوان_نامه در پهلوان نامه ؛ #سنباد_نامه  #بهزادان_نامه #به_آفرید_نامه #استاذسیس و... #ابیات_۸۶۵۳_تا_۸۶۵۸…
#خرد_نامه_پایان_شاهنامه
#سروده_داتیس_مهرابیان

(بازخوانی خردمندانه ی تاریخ و سرگذشت پهلوانان ایران در برابر دژخیمان و  یورشگران به خاک پاکِ میهن )

#پهلوان_نامه
در پهلوان نامه ؛
#سنباد_نامه  #بهزادان_نامه #به_آفرید_نامه #استاذسیس و...

#ابیات_۸۶۵۸_تا_۸۶۷۸
#سنباد_نامه
#بخش_شست‌_و_چهارم


بهزادان (ابومسلم خراسانی ) در راستای یادآوری سخنانش با پیر فرزانه ، به سِنباد پهلوان چنین گفت ؛ 

_ پیر فرزانه ، که پادشاهی فرهمند  ساسانی را دیده ، ارج و جایگاه بلند ایرانیان در جهان را به من در چند جمله ،  یادآور شد و گفت
عرب های ایران باختری ، زیر سایه ایرانویچ بزرگ و درست ، در زمانی که آیین مهر و میترایی و آیین مَزدَیَسنای زرتشت ، فراگیر بود ، با آزادی رسا به آیین مسیحیت گرویدند و این نشان از آسان گیری نیاکان زرتشتی و مهری ما درباره دیگرباوران و ادیان گوناگون است ، ولی امروز این عرب های مسیحی که دینی نو ، جدای از آیین اربابان خود یعنی بیزانسی ها برای خود برساخته و هر روز با گفتارهای دروغین و پندارهایی به پاژنام ( حدیث) به تاریخ سازی دروغین برای خود و آیین شان می پردازند ، شوربختانه بر ذهن و روان بسیاری از ما  ایرانیان ، سخت چیرگی یافته اند.

بی تردید آیندگان گفتارها و تاریخ سازی های آنان را ، جز با شناسه و سند روشن ، نخواهند پذیرفت و این پندارهای ریشه یافته از مسیحیت در میان اعراب ایران باختری تا حجاز ، بی نسک و کتاب های مسیحیت آرامی ، درنگ زندگی (فرصت )  و پیروزی نداشته و نخواهد داشت.

هر آنچه که بر سکّه و دستکند
نشسته چنان شیردالِ سهند

و یا بیستون های ایران ستون
نگارینه و خط مانده ز خون

به امروز و فردای ما سنجشند
سند های پاسخ به هر پرسشند

نه افسانه های حجازی پرست
که از دین و باور درآورده دست

نه تفسیر تورات و انجیل ها
نه پندارِ مستانِ پاتیل ها

که با کیشِ رومی ، مسلمان شدند
معاوی پرستانِ دوران شدند

همین ها که افسانه شد دینشان
و دیگر کُشی ، گشته آیین شان

حجازی نژادانِ تاراجگر
مسیحانِ اسلامِ نوبَر به سر

که بر خود مسلمان نهادند نام
بر ایران سپَردَن ، کشیدند گام

دروغی نویسانِ سیره نگار
خیانتگرانِ خرافه سوار

حدیثی نویسانِ دُروَند کیش
خود الله بینانِ بنگ و حَشیش

که پیروزنامه نوشتند بیش
صد افسانه در سایه ی پشم و ریش


موبَد سِنباد پهلوان پرسید ؛

_ پس چرا در گردهمایی پهلوانان اَهروانه از آل علی و آل عباس ، پاد(دفاع) کردی و از مسیحی بودن ماآوی ، فرماندار شام و از اسلام مروانیان خراسان که همان مسیحیت ایران خاوری و باختری باشد ، سخنی به میان نیاوردی و باز خود را نماینده ی ابراهیم امام ، نواده ی عباس شناساندی ؟

بهزادان پاسخ داد ؛

_ ای موبَد آگاه ! شوربختانه بسیاری از ایرانیان در همین صد سال که از چیرگی اعراب بر ایران می گذرد ، دست به آمیختن باورهای زرتشتی و مهریِ  نیاکان خود با این دین نو زده اند ، اسلام مروانیان که خود را اموی می شناسانند ، از آیین های مسیحیت و یهود و زرتشتی فربه شده و روز به روز فربه تر و دست دراز تر می شود ، دستگاه گفتار و پندار دروغ سازی مروانیان زیر پاژنام و واژه (احادیث نبوی و امامان ) در پی دگرگون کردنِ دینی است که مسیح را خدا و یا فرزند خدا می داند و در برابر باور تثلیثِ بیزانس ایستاده است و در این کار ناشایست و دروغین ، ایرانیانی هستند که  داغ تر از اعراب ، به تاریخ سازی دروغین پرداخته و  به نگر می آید که تا فرداهای دور ، در این میهن ، کاسه ی داغ تر از آش خواهند بود ، در حالیکه آیین پاک نیاکان خود را بر زمین نهاده و به ستم نادانی و خرافه پرستی ، استوره های (اسطوره)خود را فراموش کرده و بر آیین اسلام ، یکسویه نگری (تعصب ) دارند.
اگر من در آن گردهمایی ، پرده از اسلام معاویه و مروانیان برمی داشتم به دست جوانانی همچون آن جوان زرتشتی که بر من تاخت ، از اسلام مروانی نیز کسانی بر می خواستند و ماندن برای فراخوان خیزش بزرگ را برای من مشکل ساز می کردند‌ ، از این رو من برآنم که در هر شهر و دهی به زبان مردم و به باور همان مردم ، فراخوان خیزش بزرگ را پیش ببرم تا بتوانم مروانیان و تازیان ستمگر را ، از ایران بیرون برانم.

مسیحی پناهند این سرکشان
عرب‌های ایرانِ غرب آشیان

از ایراک و غربِ اِران  ، تا حجاز
عرب ، سرسپرده به رومی ، نماز _

...گذارَد به پندارکی سر ، نگون
که بَر  داده  انجیل شان  ، واژگون

برآورده از ترجمانِ یهود
از انجیلِ آرامی افیون و دود

در این روزگاری که دینِ بهی
هم آیینِ سیمرغی و فرًهی

نهان گشته اند از نگر های ما
جز اسلامِ مَروانیان  ، هر کجا

هر آیین و باور ، به برچسبِ کفر
نشان دار گشته است ، بر حسبِ کفر

از این رو به فرزانه پیرِ خرَد
به لبخند گفتم ؛ ستم بگذرد


راستا دارد ...

@esmaeilmehrabiandatis
#بیداری۶۲

شب می‌رود ای شب زدگان برخیزید
بیدادگر افتاده ، ز جان برخیزید

با آذرِ خون‌های جوان از دامون
شب سوزتر از بادِ ژیان برخیزید


#داتیس_مهرابیان

ژیان ؛ خشمگین

@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زن_زندگی_آزادی
👆نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم

#بیداری۶۳

از عطرِ تنِ لاله ی خونین ، سرمست
در بغضِ خیابان ، تپشِ بارانست

با موی رها آمده دارَش بر دوش
آرامشِ پیش از شبِ توفان ، بر دست


#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
No Time To Die
Billie Eilish @SoulofDream
دوری ات آنقدر نزدیک است
که سکوت می کنم و نگاه

تو می خندی

سکوت می کنم و نگاه

تو می رقصی

شب که پلک هایت
روی چشمهایم می افتد
بی خواب می شوم

شعر
باران می شود و واژه ها تگرگ

و دوری ات اینقدر دور
که تمام پنجره های شکسته ی دنیا
در من زوزه می کشند.

داتیس مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis

https://www.tg-me.com/esmaeilmehrabiandatis/9990
Forwarded from World Zoroastrian NEWS
# نقاشی کمیابی از صحنه ورود #کوروش بزرگ به #اکباتان در سال ۵۲۹ قبل از میلاد

این نقاشی در سال ۱۸۸۵ کشیده شده است.

محل نگهداری : کتابخانه‌ نيويورک
https://www.tg-me.com/newswz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن می و می‌خواره در روز «رَشْن و رَشنو » (راستی و راستگویی ) بر نیک اندیشان روزگار ایرانیان و پارسی زبانان جهان ، همایون باد !

_شاید ریشه ضرب المثل «مستی و راستی » از همین جشن بوده است ، زیرا جشن می و می خوارگی برای شراب «هوم » که شراب جاودانگی بوده است ، در روز هجدهم از ماه مَزدیَسنا ، برابر با «روز رشنو یا راستی » در امردادگان برگزار می شده است._

#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
کانال آثار داتیس مهرابیان
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان #سروده_داتیس_مهرابیان #بخش_سی_و_یکم #جشن_امردادگان_و_جشن_می_خوارگی #جاودانه_دوم 💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 اینگونه است که بر پایه ی افسانه های باستان ، خرداد امشاسپند و امرداد امشاسپند ، دشمنانی دارند که هر دو گماشته اهریمن هستند.…
#آیینهای_شادمانی_در_ایران_باستان
#سروده_داتیس_مهرابیان

#بخش_سی_ام

#جشن_می_خوارگی_و_رشن

#جاودانه_سوم

🍷🥂🔻🍷🥂🔻🍷🥂🔻

 #جشن_می_خواره در رَشن روز از امردادماه

این جشن برابر با ۱۸ امرداد در گاهشمار ایرانی و مزدیسناست .
به گفته ی ابوریحان بیرونی ، جشن «مَی خواره» در ایران باستان از باختر تا خاور و تا در سرزمین «سُغد» و «ورا رود»(= ماورالنهر) برابر با هجدهمین روز از امردادماه یا «اشناخندا»ی سغدی برگزار می شده است .

به گفتار بیرونی ، ویژگی جشنِ  «می خواره» ، نوشیدنِ افشره ی نابِ بی مرگی است ، بر این پایه ، نوشیدنیِ جشن امردادگان، از افشره ها ی سودمندِ گیاهان همچون «هوم» و یا شراب انگور و آبجو فراگیر و از آداب ویژه ی آیینی و کهن این مرز و بوم بوده است .

🍷🥂🔻🍷🥂🔻🍷🥂🔻

به رَشْن و یَسَن ، روشنایی دمید
میِ جاودان آمد از ، جان ، پدید

درخشید ، شیدانِ شید از لبان
جهان ، مست گشت از ، میِ ارغوان

به سرسبزیِ هومِ وَرجا و پاک
نیوشا شد آوای مهرِ نیاک

به گوشِ دلِ آریا_ مردمان
که ماییم ، فرزند پاکِ اِران

بگیریم فرزان و فرزانگی
میِ جاودان از کفِ زندگی

به مستی ، گراییم و آیینِ شاد
به رَشْنی ، سپاسنده باشیم و داد

لبان بر لبِ عشق و جامِ وُهو
به اندیشه ی نیک گردیم اَهو

سَرِ خُم ،گشاییم و با نستَرَن
برقصیم مستانه ، در انجمن

که خُرّم _ دلی ، دینِ مستانگیست
جز این دین ، هر آیین ، غمِ زندگیست

دَهِشمَندی و دادِ مان روشنیست
دلِ شادمان ،دور از آهرمنیست


🍷🥂🔻🍷🥂🔻🍷🥂🔻

از دیر زمان ،« هوم» ، گیاهی ارزشمند و سپند ، در نزد ایرانیان نیک اندیش بوده است و افشره ی هوم به نوشیدنیِ جاودان یا نوشیدنی بی‌مرگی ( اَمَرْتَه ) نامدار بوده است ، در هند باستان به آن « سو یا سئومَه» می‌گفتند ، در نَسَکِ هندی « ریگ ودا » این نوشیدنی و جام آن ، نمادِ جاودانگی بوده است.
همزمان با جشن می‌خواره ی ایرانیان ، در میان آشوریان و ارمنیان و نیز جشن آبجو ، در نخستین آدینه ی ماه آگوست برگزار می شود ، این جشن ها همه با جشنِ «هوم »و جشن « می خواره» آریایی هم ریشه اند ، زیرا همه آنها بر پادِ مرگ و نیستی (برابر ایستاده با نیستی ) بوده اند.
در آیین‌ گرامیداشت «هوم» و نیز «انگور» در نزد نیاکان نیک اندیش مان و دیگر گذشتگان ، باور بر این بوده است که «هوم» و « می» از گندیدگی و نابود شدن به دورند ، پس ما نیز نابودی و نیستی را پذیرا نیستیم.
همزمانی و هم ریشگیِ جشن های آب جوی مسیحیان و جشن انگور آشوریان که به نماد پاکی روانِ مریم برگزار می شود ، با جشن می خواره و یا جشن نوشیدنِ هومِ سپندِ ایرانیان ، بدان سبب است که آیین ترسایی یا مسیحی ، ریشه در آیین مهری و میترایی ایران باستان دارد.

برگزاری جشن و آیین پاسداشت برای گیاه ورجاوندِ «هوم» و افشره‌ی آن ، نزد ایرانیان باستان ، به نمادِ جاودانگی و نامیرایی و عشق رسا ، برگزار می شده و تاثیر این آیین بر یونان باستان نیز بی شَوَند نیست ، در «ایلیاد» هومر برای شستشوی «آشیل» ،پهلوان اسطوره‌ای یونانی از نوشابه ای جاودانی به نام «اَمبروسیه» یاد شده است که آن نیز با بی‌مرگی در پیوند است.

راستا دارد ...

🍷🥂🔻🍷🥂🔻🍷🥂🔻

#آثار_قلم_و_قلم_موی_داتیس
@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هزار_اندیشه_نیک

سَرِ خُم  ،گشاییم و با نستَرَن
برقصیم مستانه ، در انجمن

که خُرّم _ دلی  ، دینِ  مستانگیست
جز این دین ، هر آیین ، غمِ زندگیست


#داتیس_مهرابیان

@esmaeilmehrabiandatis
#نوزایی_و_بازآفرینی
#خود_نوشتنامه

#کالبد_شکافی_شکستها_و_پیروزیها_در_ایران_و_ایران_باستان

(۱)دیباچه نخست

اولین بار که با واژه ی سجل (شناسنامه) آشنا شدم ، کلاس اول دبستان بودم ، با مادرم برای ثبت نام به دبستان رفته بودیم.

دست کوچک من در یک دستش بود و در دست دیگرش دفترچه ی کوچک و قرمز رنگی می درخشید که خون را در خاطرم پر رنگ تر می کرد و جمله ی همیشگی مادرم که " تو از خون من و پدرت هستی و ما هم از خون پدر و مادرمان هستیم " نقش می بست.

در آن روزگار خردسالی با خودم می اندیشیدم که پدر و مادر ، خونشان را به هم می آمیزند و فرزند زاده می شود.

بعدها که خواندن و نوشتن را آموختم ، عدد ۸۶ شماره ی شناسایی من در آن دفترچه بود که با جمع دو عدد ۸و ۶ آن توانسته بودم با موفقیت به عدد ۱۴ برسم و با تقسیم آن عدد ، با دوست ذهنی ام به دو عدد ۷ برسم ، یک ۷ برای من و یک هفت برای دوستم که هم او و هم عدد هفت برایم دوست داشتی و چه بسا سپند و مقدس بودند.
به دوست ذهنی ام با شماره ی هفت ، زندگی داده بودم و فکر می کردم اگر آن واژه ها و اعداد نباشند ما هم نخواهیم بود.

"نام ، نام خانوادگی ، سن، نام پدر ، نام مادر ، ملیت ،دین ، مذهب و..."

یک یک آن واژه ها ، شخصیت و هویت مرا شکل می دادند و در صفحات بعدی ، نام همسر ، نام فرزندان و در پایان تاریخ وفات خودنمایی می کردند .

صفحه ی اول کاملا اجباری و تحمیل شده بر من بود ، آن تحمیل و اجبار را عاشقانه دوست داشتم ؛ به نام خودم و نام پدر و مادرم در زبان عامیانه ی زادگاهم به اصطلاح آمخته (دلبسته ) بودم اما کشور و دین و مذهب برایم واژه هایی نامفهوم ، انتزاعی و ناشناخته بودند.
هیچکدام از موارد صفحه ی اول را انتخاب نکرده بودم ، برگ دوم هویتم را که نگاه می کردم می دانستم آزادم با هر کسی که دوست دارم ازدواج کنم ولی خواهرم نه ! او نمی توانست و نباید با هر کس که دوست می داشت، ازدواج کند از این رو خودم را خوشبخت تر و آزادتر از او می پنداشتم و در برگ سوم واژه ی مرگ مرا از آموختن بیشتر می ترساند و آرزو می کردم که ای کاش دیگر مجبور به خواندن و فکر کردن در باره آن واژه ی ترسناک نباشم.

ترس از صفحه ی سوم مرا به صفحه اول وابسته تر می کرد : در ابتدا فکر می کردم ، پدر و مادر می توانند مرا از مرگ دور نگه دارند ، بعد دریافتم که کسی مرا از مرگ نمی رهاند ، جز دین و اندیشه ی ادامه ی زندگی پس از مرگ ، آنهم در باغی بزرگ و زیبا با انواع خوراکی ها به نام بهشت ، پس دین است که می تواند مرا از اندیشه ی مرگ برهاند.
این پژوهش خردسالانه مرا به آغوش دین که قوی تر از پدرم بود ، سپرد.

راستا دارد ...


#درگاه_نگارین_چکامه_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2025/10/26 04:30:30
Back to Top
HTML Embed Code: