Telegram Web Link
📝مدیریت بحران یا بحران‌ساز
کامبیز نوروزی

♈️فاجعه بندر شهید رجایی گویی می‌خواهد بگوید نه کارشناسان، نه مجلس‌ و نه دولت را معطل نوشتن و تصویب قانون و مقررات نکنید؛ بگذارید همان‌طور که در واقعیت می‌گذرد، هرکسی در هر منصبی که نشسته است، کارش را دلبخواه و هرطور‌ دوست داشت انجام بدهد. قانون و مقررات که اجرا نشود، به چه درد می‌خورد؟

♈️مدیرانی که به قانون اهمیت نمی‌دهند، از سیر تلخ و مرگبار حوادث درس نمی‌گیرند‌ که بیش از هر چیز براساس بده‌بستان‌های رانتی به قدرت چسبیده‌اند و هر‌ خرابی‌ای هم به بار آورند، نتیجه‌اش فقط این است که از جایی به جای دیگر منتقل می‌شوند، برای حفظ منافع خود، قانون را به کاغذ‌پاره‌ای بیهوده بدل می‌کنند که بود و نبودش یکی است.

♈️نمونه تازه مدیریت بی‌قانون را باید در فاجعه بندر شهید رجایی جست.

♈️درسال ۱۳۹۸ قانون «مدیریت بحران» از تصویب مجلس گذشت

♈️درمدت کمتر از دو سال، با تلاش چند هزار نفر ساعت کارشناسان خبره رشته‌های مختلف، اسناد اجرائی مربوط به این قانون تدوین شد.

♈️یکی از این اسناد، آیین‌نامه اجرائی بند «س» ماده ۱۴ قانون مدیریت بحران است. این بند مربوط است به رعایت ایمنی حمل و مصرف مواد خطرناک و در آذر ۱۴۰۰ در ۵۵ ماده به تصویب هیئت وزیران رسید.

♈️طبق بند ۶ : «مواد خطرناک: کلیه مواد با ماهیت شیمیایی، زیستی (بیولوژیک)، پرتوزا و انفجاری و... که به ‌صورت مایع، جامد و گاز در محیط وجود دارند و در صورت عدم مدیریت صحیح و عدم رعایت ایمنی در زمان تولید، حمل‌و‌نقل، بارگیری، نگهداری، تخلیه و مصرف یا امحا می‌توانند باعث انفجار، آتش‌سوزی، مسمومیت، دریافت تشعشع، بیماری و مرگ انسان و اثرات زیان‌بار بر روی گیاهان و محیط‌زیست گردند».

♈️طبق تبصره ۱ ماده ۸، واردکنندگان مواد خطرناک باید برگه اطلاعات ایمنی ماده خطرناک را تهیه و ارائه کنند.

♈️طبق ماده ۱۰، همه دستگاه‌های مرتبط با مواد خطرناک باید ظرف یک سال از تاریخ تصویب آیین‌نامه، برنامه‌های آموزشی تخصصی برای کارکنان مرتبط خود تدارک ببینند.

♈️طبق ماده ۱۶، واردات هر نوع ماده خطرناک باید با اخذ مجوزهای قانونی انجام شود.

♈️طبق ماده ۱۷، گمرک و وزارت اقتصاد و دارایی ‌باید مواد خطرناک مشکوک را شناسایی کرده و ترتیبات لازم را برای جداسازی آنها از سایر کالاها و تجهیزات و نگهداری در محل امن اتخاذ کنند.

♈️طبق ماده ۱۸، مسئولیت تأمین ایمنی مواد خطرناک در مدت حمل با متصدی حمل دارای مجوز حمل کالاهای خطرناک و پس از تحویل، با مرجع تحویل‌گیرنده است.

♈️طبق ماده ۲۴، مواد خطرناک صرفا با مجوز دستگاه ذی­‌ربط در انبارها و باراندازها نگهداری می­‌شود و حریم ایمنی آن با

♈️سازه‌­های مجاور با رعایت استانداردهای ملی و بین‌المللی صورت می‌­گیرد.

♈️طبق ماده ۵۵، مسئولیت نظارت بر حسن اجرای این آیین‌نامه بر عهده سازمان مدیریت بحران است.

♈️این چند ماده فقط بخشی از مقررات دقیق و مفصل آیین‌نامه‌ای است که برای پیشگیری از وقوع حوادث و بحران‌های ناشی از مواد خطرناک تصویب شده‌ است.

♈️حال سؤال این است که این آیین‌نامه چقدر به اجرا درآمده است؟ چقدر دستگاه‌های مسئول به وظایف خود عمل کرده‌اند؟ سازمان مدیریت بحران تا چه اندازه به وظیفه نظارتی خود برای اجرای آیین‌نامه متعهد بوده است؟

♈️در فاجعه بندر شهید رجایی که جان‌های عزیزی را گرفت، غیر از مقررات و ضوابط خاص بنادر و گمرکات که باید رعایت می‌شدند، آیا ضوابط این آیین‌نامه نیز رعایت شده‌اند؟

♈️حادثه، واقعه‌ای غیرقابل پیش‌بینی است؛ اما رعایت مقررات و ضوابط، اولا احتمال وقوع حادثه را پایین می‌آورد و ثانیا آثار و عوارض زیان‌بار حادثه را تا حد قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌دهد.

♈️راننده‌ای هوشیار که مقررات راهنمایی را رعایت می‌کند، با اتومبیل سالم، سرعت مطمئن و کمربندهای بسته سرنشینان در جاده می‌راند، یا تصادف نمی‌کند یا اگر هم تصادف کند آسیب جانی و مالی کمتری می‌بیند؛ اما راننده خواب‌آلوده که با سرعت بالا و بدون بستن کمربندهای ایمنی و بدون رعایت مقررات راهنمایی حرکت می‌کند، محتمل است که تصادف کند ‌و همه چیز را به نابودی بکشد.

♈️اگرچه معمولا حوادث بزرگ در ایران به شکل معما باقی می‌مانند و چیزی از جزئیات و مسببان و مقصرانش اعلام نمی‌شود تا چیزی به دامان مدیران نچسبد، بااین‌حال‌ برای درمان درد بی‌نظمی و سوءاستفاده از قدرت، برای یک بار هم که شده است، علل این حادثه و نام مسببان‌ اعم از سازمان‌ها، دستگاه‌ها و اشخاص حقیقی را اعلام کنید.

♈️اگر قرار به آشکار‌شدن حقیقت است، یک هیئت تحقیق باید تشکیل شود که متخصصان غیردولتی و مستقل نیز در آن حضور داشته باشند.

♈️پنهان‌کاری پاداش به ویرانگران بوده و خواهد بود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
احترام به معلم

نقل خاطره‌ای از دکتر مصطفی مصباح زاده، هنگامی که در زمان رضاشاه، با دکترای حقوق با درجه ستوان سومی در ارتش خدمت می‌کرد
:

خبردار ایستاده بودم.
سرلشگر شقاقی گفت: تو حقوق
خوانده‌ای؟
گفتم: بله.
گفت: دکتر در حقوق هستی؟
گفتم: بله.
گفت: اعلیحضرت دستور دادند تا یک کلاس عالی قضائی، اینجا ترتیب داده بشود. و ما فکر کردیم تو بروی در این کلاس، درس بدهی.
گفتم: هر طور امر بفرمائید.
یک هفته‌ای گذشت و دو مرتبه مرا خواست و گفت: انتخاب شما، مشکلی برای ما ایجاد کرده و آن مشکل اینست که شما ستوان سوم هستی و باید بروی برای افسران ارشد سرهنگ و سرتیپ و سرلشگر درس بدهی. سابقه نداشته برای ما که یک ستوان سومی، برود برای یک سرلشگر درس بدهد. در نتیجه معلوم نیست سر کلاس که می‌روید شما باید به این افسران ارشد سلام بدهید یا آنها باید به شما سلام بدهند.
گفتم: هر طور که بفرمائید.
گفت: دانشکده افسری نتوانست تصمیم بگیرد، پرونده را فرستادند به وزارت جنگ.
یک روز، سرلشگر نخجوان که وزیر جنگ بود، مرا خواست و تا وارد اطاق شدم، گفت: تو با این هیکلت می‌خواهی بروی به افسران ارشد درس بدهی؟
گفتم: هر طور بفرمائید.
گفت: خوب سلام بهشان بده.
گفتم: هیچ اشکالی ندارد. هر طور که امر بفرمائید.
گفت: نه، باید این پرونده را بفرستم به ستاد ارتش.

پرونده را از وزارت جنگ، فرستادند به ستاد ارتش.

سرلشکر ضرغامی، رئیس ستاد ارتش بود که مرا احضار کرد. او مردی بود خیلی متدین. بعدها فهمیدم که ریشی داشت و خیلی منظم، آدم خیلی آقائی بود. رفتم پیشش خبردار. نگاهی به سرتاپای من کرد و گفت: شما برای دانشکده افسری، برای وزارت جنگ و برای ستاد ارتش، زحمت ایجاد کردید. کس دیگری غیر از تو نبود که انتخاب کنند که حالا همه گیر کنیم و ندانیم که چه بکنیم؟
او چنین ادامه داد: خوب، برو سر کلاس و سلام بده به اینها.
گفتم: خیلی خوب.
بعد، یک مرتبه دیدم پشت میزی که نشسته بود، سرش را انداخت پائین، یک دو دقیقه‌ای هیچی نگفت. بعد گفت: «نه، ما این موضوع را گزارش شرفعرضی تهیه می‌کنیم، هر طور اعلیحضرت امر فرمودند، آن طور عمل می‌کنیم، چون سابقه ندارد یک همچین چیزی».
ما را مرخص کرد. رفتیم و یک هفته، ده روز بعدش، مرا خواست. این دفعه که رفتم توی اطاقش، دیدم وضع عوض شده است. از پشت میزش بلند شد و آمد با من دست داد. خیلی به من احترام کرد و گفت: امر اعلیحضرت را به شما ابلاغ می‌کنم. بعد، از پشت میزش بیرون آمد و به حال خبردار. من هم همین طور به حال خبردار ایستادم. گزارش را از اول که دانشکده افسری گزارش کرده بود، تا پایانی که به عرض رسیده بود، یکی بعد از دیگری، همه اینها را خواند، بعد به آنجا رسید که حالا اعلیحضرت رضا شاه، چه دستور دادند.

رضا شاه دستور داده بود و جمله‌ای که رضا شاه گفته بود این طور بود «به این ستوان ۳ ، احترام استاد شود».
بنابراین، باید افسران ارشد ارتش، در سر کلاس، به من سلام می‌دادند و پایه این کار از اینجا در ارتش ایران گذاشته شد. یعنی، قبل از من، هیچ سابقه‌ای نبود که اگر یک کسی با یک درجه پائین‌تری می‌خواست درس بدهد، چه باید می‌کردند. من، اولین افسری بودم که در باره من تصمیم گرفته شد و تا انقلاب هم دیگر این رویه ادامه داشت
.

من وقتی می‌رفتم سر کلاس، یک سرتیپ دادوری بود که رئیس امور مالی ارتش بود، او ارشد کلاس بود، من وقتی که وارد کلاس می‌شدم، می‌گفت برپا، خبردار! تمام افسران ارشد، همه به حال خبردار می‌ایستادند. منِ ستوان ۳ می‌رفتم پشت میزم، شمشیرم را باز می‌کردم می‌گذاشتم روی میز. بعد هم با خونسردی تمام می‌گفتم: آزاد.
بعد هم آنها می‌نشستند و درس را گوش می‌کردند. بعد که می‌خواستم از کلاس بیرون بیایم، باز همین برنامه اجرا می‌شد. او بلند می‌شد برپا و خبردار می‌گفت و من، یک آزاد می‌گفتم و از کلاس می‌آمدم بیرون.
وقتی که از کلاس می‌آمدم بیرون، بعضی از این افسران که اشکال داشتند. سوال داشتند. می‌آمدند در محوطه دانشکده، وقتی که از من سوال می‌کردند، دستشان را بالا می بردند، آن وقت شاگردهایی که مثل من، درس می‌خواندند، می‌گفتند که من از خانواده سلطنتی هستم که اینها به من سلام می‌دهند. ولی خوب، من رعایت ادب را می‌کردم و تا این دستش را می‌برد بالا، من دستش را می‌آوردم پائین و همین طوری، با هم صحبت می‌کردیم.
این خاطره را برای این گفتم که یک ذکر خیری از مرحوم رضا شاه کرده باشم که چقدر این مرد متوجه مقام معلم بود.

"نقل از مصاحبه دکتر غلامرضا افخمی با دکتر مصباح زاده، تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات

پ‌ن:
قابل توجه وزیر آموزش و پرورش که مدرسه را به پادگان پیوند زد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
قصه آک کویو !
✍️حامد پاک طینت

تعجب نکنید از اینکه شاید شما هم تاکنون چنین لغتی را نشنیده اید.

آک کویو نام نیروگاه هسته ای در ساحل مدیترانه در مرسین ترکیه است که قرار است بزودی افتتاح شود. اولین پروژه مهم هسته ای ترکیه که بی سر و صدا و بدون کوچکترین جنجال خبری و سیاسی با ابعاد پنج برابر نیروگاه هسته ای بوشهر شامل ۴ رآکتور به ظرفیت ۴۸۰۰ مگاوات از اواخر امسال تولید برق را در ترکیه کلید میزند و قرار است پس از تکمیل در دو سال آینده سالانه ۳۵ میلیارد کیلووات ساعت معادل ۱۰% و در فاز دوم ۲۰% از برق ترکیه را تامین کند.

با این پروژه، ترکیه از از واردات ۷ میلیارد مترمکعب گاز معادل ۲.۵ میلیارد دلار در سال بی نیاز میشود اما هیچیک از اینها مقصود نوشتن این متن نیست!

آنچه تمرکز این متن است، بررسی بینش اردوغان و نحوه سیاستگذاری کشور ترکیه برای انجام پروژه هسته ای است.

کشور ترکیه برای انجام این کار حتی یک دلار هم از جیب مبارک پرداخت نکرده است. اتفاقا، مجری این پروژه همان شرکت روس اتم، مجری پروژه نیروگاه اتمی بوشهر یعنی دوستان روس هستند. قرارداد ترکیه و روس اتم بر اساس BOO طراحی و توافق شده به این معنی که ترکیه بدون سرمایه گذاری در ساخت و احداث نیروگاه صرفا متعهد به خرید برق با نرخ توافقی به مدت ۱۵ سال است. بنابراین تمام سرمایه گذاری بر دوش شرکت روس اتم است. طبیعی است که این شرکت برای سودآوری و بهره وری بیشتر، هرآنچه از دستش بر می آید از استقرار آخرین تکنولوژی و به صرفه بودن تجهیزات تا مسلط ترین پرسنل تا سریع ترین زمان ممکن برای اتمام پروژه تا بهره ورترین حالت ممکن در تولید برق و حتی تا تضمین امنیت و بی حاشیه شدن موضوع در ترکیه بکار گیرد. توجه کنید که ترکیه مثل آب خوردن با این روش، فقط در یک فقره موفق به جذب سرمایه گذاری خارجی ۲۰ میلیارد دلاری شده، جهت اطلاع کل سرمایه گذاری خارجی در ایران در سال گذشته به ۱ میلیارد دلار هم نرسیده است.

تصور کنید امروز ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ یعنی ۳۰ سال پیش است و ما در حال سیاستگذاری پروژه هسته ای در کشور هستیم و مشاورین هوشمند ما چنین مدلی را به تصمیم گیران مملکت پیشنهاد داده اند، ببینیم دستاورد آن امروز ۱۴ اردیبشت ۱۴۰۴ پس از ۳۰ سال چه بود:

ایران از پرداخت ۱۱ میلیارد دلار از بودجه کشور بطور مستقیم به شرکت روس اتم حتی بدون استفاده از وام، و ۸۰۰ میلیارد دلار زیان حاصل از حواشی این پروژه قسر در رفته بود. یک پروژه ۳۰ ساله معلق توسط روسها در بوشهر، به یک پروژه 5 ساله بی نقص تبدیل شده بود. ریسک تحریم صفر یا به حداقل رسیده بود و حتی یک ریال بابت هزینه نگهداری و تعمیرات نیروگاه پرداخت نکرده بودیم.

با مدل ترکیه ما ۱۵ سال پیش بدون فرض هیچ توسعه ای، ۴ برابر نیروگاه بوشهر در شبکه برق داشتیم و می توانستیم امروز حداقل ۱۰% از برق کشور معادل ۶ کلان شهر ایران را برق بدهیم. میزان ناترازی برق حتی با همین مشکلاتی که امروز داریم ۷۰% کاهش یافته بود و ۶ ساعت قطع برق احتمالی روزانه در تابستان امسال حداکثر به ۱ ساعت میرسید

قصه اما اینجا تمام نمیشود!

از بابت صرفه جویی گازی که برای تولید برق در نیروگاههای ما مصرف میشود ، ابرچالشی تحت عنوان ناترازی گاز در کشور نداشتیم. بله با این روش ما ۱۳ میلیارد مترمکعب در سال در مصرف گاز صرفه جویی می کردیم. این یعنی ۷۰% موضوع ناترازی گاز حل شده بود. می توانستیم با همان گاز به تولید ثروت در صنعت پتروشیمی یا صادرات آن با سالی بیش از ۱۳ میلیارد دلار برسیم. می توانستیم این همه گلایه بی مورد مسئولین مبنی بر صرفه جویی برق و گاز را هر روز نشنویم. می توانستیم بدون دغدغه در کارخانجاتمان به تولید بپردازیم ، می توانستیم بدون رنج و بیچارگی محصولمان را به هر کجا صادر کنیم و می توانستیم از سرطان و مرگ هزاران نفر به دلیل آلودگی حاصل از سوخت نیروگاهها جلوگیری کنیم

قصه آک کویو و بوشهر، قصه هایی اند از صدها قصه ای که تاریخ کشورها و روزگار مردمان را می سازند.

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
🔺خودروسازی ایران و مراکش؛
صابر گل عنبری


اخیرا که با استنکاف موقت مدیر عامل سابق ایران خودرو از واگذاری پست خود دوباره مشکلات و بحران صنعت خودروسازی ایران خودنمایی کرده است، به یاد صنعت خودروسازی کشور مراکش (مغرب) در آفریقا افتادم.

اتفاقا صنعت خودروسازی دو کشور هم آغازی مشابه داشته‌اند؛ در هر دو ابتدا شرکت فیات خط تولید تاسیس کرد؛ ابتدا در ایران به سال 1953 و شش سال بعد هم در سال 1959 در مراکش. اما بعدا ایران و مغرب دو مسیر متفاوت را طی کردند. یکی همچنان درجا می‌زند و عقبگرد می‌کند و دیگری بی‌وقفه می‌تازد و پیش می‌رود.

در حالی که صنعت خودروسازی ایران تنها رشد کمی داشته و به افت کیفی مستمری مبتلاست و به صنعتی غیررقابتی و زیان‌ده تبدیل شده است، اما صنعت خودروسازی مراکش (مغرب) در دو دهه اخیر توسعه قابل توجهی یافته و به صنعتی رقابتی و پردرآمدترین بخش اقتصادی آن تبدیل شده است.

مراکش جزو معدود کشورهای عربی است که هم اکنون با صادراتی صنعتی و غیرنفتی یعنی صادرات خودرو شناخته می‌شود. نخستین تولیدکننده و صادرکننده خودرو در آفریقا و در جهان عرب و همچنین دومین صادرکننده خودرو به اروپاست.

در حالی که مجموع صادرات ایران خودرو و سایپا در سال گذشته میلادی به 50 میلیون دلار هم نمی‌رسد؛ اما صادرات صنعت خودروسازی مغرب در سال گذشته به بیش از 15 میلیارد دلار رسید و خودروهای آن به 70 کشور جهان صادر شد که 80 درصد 700 هزار خودروی تولیدی سالیانه آن به اروپا صادر می‌شود؛ خودرویی هم امکان صادرات به این قاره را پیدا می‌کند که در سطح بالایی از کیفیت و استاندارد جهانی باشد. اکنون هم دولت مغرب به دنبال رساندن ارزش صادرات بخش خودروی خود به 90 میلیارد دلار طی سال‌های آینده است.

در اصل صنعت خودروسازی مغرب مانند همتای ایرانی خود مونتاژی است؛ اما در سال‌های اخیر در جهت بومی‌سازی آن گام‌های بلندی برداشته است و هم اکنون 69 درصد قطعات خودروهای تولیدی آن با کیفیت بالا بومی‌سازی و در سال 2023 اولین خودروی کاملا بومی خود با نام «نیو» را تولید کرده است.

در چند سال اخیر هم با گسترش صنعت خودروسازی برقی در جهان اهتمام خاصی به آن داشته و سال گذشته اولین خودروی هیبریدی خود را تولید کرده و قرار است روزانه 200 دستگاه از این خودروها برای مصرف داخلی و صادرات تولید کند.

در همین حال نیز وجود زیرساخت‌های مناسب، نیروی کار حرفه‌ای و ارزان، بستر جذاب و انعطاف‌پذیر سرمایه‌گذاری، ثبات سیاسی و اقتصادی و نزدیکی به اروپا باعث شده است که این کشور به قطب مهمی در سرمایه‌گذاری شرکت‌های پرآوازه خودروسازی دنیا در آفریقا تبدیل شود.

در واقع آنچه موجب پیشرفت صنعت خودروسازی مغرب با تکیه بر دو شرکت بزرگ و رقابت تنگاتنگ این صنعت با چین و هند و کشورهای دیگری شده است، وجود مدیریتی اقتصادی و غیر انحصاری و الیگارشی است.

در کنار توسعه صنعت خودروسازی، مغرب از دو دهه قبل هم اولین گام‌ها را برای ایجاد صنعت هواپیماسازی برداشته و رفته رفته در حال تبدیل شدن به قطبی در تولید قطعات هواپیماهای مسافربری است. در سال 2023 نزدیک به 3 میلیارد دلار هم در این حوزه صادرات داشته و توانسته است که در سال‌های اخیر با جذب سرمایه‌گذاران بزرگ خارجی به صنعت هواپیماسازی خود هم رونق دهد و هم اکنون 142 شرکت خارجی فعال در تولید قطعات هواپیما در مغرب با فراهم کردن 20 هزار فرصت شغلی مشغول به کار هستند.
سال گذشته هم وزارت صنعت و تجارت مغرب از تصمیم کشورش برای تولید نخستین هواپیمای مسافربری در آینده نزدیک خبر داد.

در واقع معضل اقتصاد ایران تنها تحریم نیست و اتفاقا تحریم معضلات بنیادین آن در بخش‌های مختلف را نمایان کرد. قبلا درآمدهای هنگفت نفتی به نوعی باطن اقتصاد ایران را پوشانده بود، اما با کاهش جدی این درآمدها واقعیت برملا شد و مشکلات ساختاری رفته رفته خود را نشان داد. ریشه مشکل نبود مدیریت و حکمرانی اقتصادی است که الزامات خاص خود را دارد و بقیه مشکلات اقتصادی هم مظاهر آن هستند. رفع تحریم‌ها ضرورت انکارناپذیری برای بهبود وضعیت اقتصادی کنونی ایران است، اما بدون درمان ریشه معضلات اقتصادی توسعه و پیشرفت واقعی اقتصادی رخ نمی‌دهد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
چین چگونه چهره جهان را در بخش انرژی تغییر داد.

اکنون سالانه حدود ۱۸۵۰ میلیارد دلار واردات سوخت های فسیلی توسط کشورهای که منابع زیر زمینی ندارند، انجام میگیرد.

اما چین این تجارت جهانی را دستخوش تغییرات بزرگی کرد. چین با پیشتازی و حتی تا اندازه ای یکه تازی در اقتصاد الکتروتکنولوژی در مسیر جدید امنیت انرژی یک استراتژی الکتروتکنولوژی دو وجهی جدید تعریف کرد:

« تغییر تولید برق به انرژی‌های تجدیدپذیر و هدایت مصرف انرژی به برق »

جایگزینی سوخت‌های فسیلی وارداتی با استفاده از سه اهرم کلیدی - وسایل نقلیه الکتریکی، پمپ‌های حرارتی و انرژی‌های تجدیدپذیر - می‌تواند واردات خالص سوخت‌های فسیلی را تا 70 درصد کاهش دهد و سالانه 1300 میلیارد دلار در جهان صرفه‌جویی ایجاد کند.

بیشترین تأثیر جایگزینی نفت وارداتی برای حمل و نقل جاده ای در سطح جهان با خودروهای برقی (33 درصد) است.

مقیاس باد و خورشید برای جابجایی همه سوخت‌های فسیلی وارداتی در تولید برق جهانی باعث صرفه‌جویی 23 درصدی می‌شود.

پمپ های حرارتی جایگزین تمام سوخت های فسیلی وارداتی که برای گرمای ساختمان در سراسر جهان استفاده می شود، 14 درصد است.

آنها با هم، مسیری سریع‌تر و ارزان‌تر برای استقلال انرژی را باز می‌کنند که در 2050 اعداد بالا براحتی دست یافتنی است.

جهان در این تکنولوژی های جدید به جنگ چین نرفت، بلکه به رقابت برای کسب بخشی از این بازار بزرگ جهانی پیوسته اند. بهمین خاطر بر خلاف بعضی خبرهای زرد، همه کشورهای جهان، آنچنان جلو میروند که سازمان های جهانی هر سال آمارهای پیش بینی را تغییر میدهند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔵 رهبری که نمی‌توانست با مقامات فاسد حکومتش مبارزه کند.

✍️بیژن اشتری

🔹هیچ رهبر دیکتاتوری را ندیده‌ام که اراده و توانی برای مبارزه با مقامات فاسد زیردستش داشته باشد.دلیلش هم روشن است، رهبر برای خریدن وفاداری زیردستانش هیچ ابزاری جز اعطای رانت و امتیازهای مالی مفسدانه به آن‌ها ندارد و فساد اساسا ابزار حکمرانی‌اش است.

🔹نمونه‌اش هم لئونید برژنف رهبر اسبق شوروی که گرچه خودش دزد بیت‌المال نبود اما از بیت المال مسرفانه خرج می‌کرد تا حمایت و وفاداری وزرا و فرمانداران و مدیران زیردستش را بخرد و چند صباحی بیشتر حکومت کند.
نظام حکومتی او مبتنی بر کادرهایی بود که جملگی فاسد بودند و امکان برکناری آنها وجود نداشت چون کل سیستمش فرومی‌ریخت.

🔹در اواسط دهه هفتاد شایعات درباره  دزدی‌های یک مقام گرجی به اسم کلیموف شدت گرفت تا آنجا که کمیته مرکزی حزب کلیموف را به مسکو فراخواند تا بازخواستش کنند اما موقعی که آنها فهمیدند کلیموف مهره وفادار رهبر است از توضیحاتش «قانع »شدند و اعلام کردند این شایعات دروغ است.

🔹مورد دیگر قضیه فساد مالی خاندان علیف‌ها در جمهوری آذربایجان بود. برژنف گزارش‌های فساد این خانواده را مرتب دریافت می‌کرد اما چون از وفاداری آنها به خودش اطمینان داشت هیچ اقدامی علیه آنها نمی‌کرد و چشم بر دزدی‌هایشان می‌بست‌.

🔹سرگیی مدانوف، دبیر اول حزب در کراسنودار، مقام فاسد دیگری بود که عالم و آدم از مفاسد گسترده مالی‌اش با خبر بودند. حتی یوری آندروپف رییس ک‌گ‌ب شخصا نزد رهبر رفت و به او گفت«رفیق برژنف این فرد به قدری دزدی کرده که حفظ او در این مقام دیگر به صلاح شما نیست. من توصیه می‌کنم او را برکنار کنید و تحت پیگرد قضایی قرار دهید»
اما رهبر چگونه می‌توانست این مهره وفادار قدیمی را که همیشه در کراسنودار بهترین پذیرایی‌ها را از او کرده بود و مجسمه‌هایش را در جای جای منطقه تحت فرمانش برپا کرده بود و با پرشورترین جملات مجیزش را گفته بود از کار برکنار کند؟

🔹رهبر سکوت سنگینی کرد و به آندروپف گفت«یوری،چنین کاری ناممکن است. او رهبر سازمان حزبی ما در کراسنودار است، خیلی ها به او اعتقاد دارند، کلی پیرو و هوادار دارد و حالا تو به من می‌گویی که بیاییم و او را محاکمه کنیم؟امکان ندارد.»

🔹محاکمه مهره‌های وفادار رژیم‌های دیکتاتوری، حتی اگر مرتکب قتل هم شده باشند، هیچ جایی در دستور کار رهبران این رژیم‌ها ندارد. آن‌ها حداکثر کاری که در این باره می‌کنند مقداری موعظه اخلاقی به مقامات است که بیش از حد ندزدید و به آنچه که تاکنون دزده‌اید قانع باشید.

🔹آن ها دوست دارند بگویند فساد مالی مقامات رژیم صرفا یک لغزش اخلاقی است و نه عملی مجرمانه برخاسته از معایب ساختاری رژیم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
⭕️ روزي براي خران بردبار

✍️ قاسم خرمي

🌀 انجمن « پناهگاه الاغ ها» 8 مي ( ۱۸ ارديبهشت) را روز جهاني خر ناميده است. خران در زندگي ما نقش خيلي زيادي و يا به قول امروزي ها، «نقش برجسته اي» داشته اند اما به دلايل نامعلومي نام و نشان و زحمات آنها در تاريخ سانسور شده است!

🌀 در گذشته، حتي بردباري و تحمل اين حيوان در مقابل مظالم و تعديات هم به سخره گرفته مي شد و مثلا مي گفتند فلاني مثل خر كار مي كند و به چيزي نمي رسد و يا اگر اندك خوشحالي بروز مي داد، مي گفتند، فلاني «خر كيف» شد و اگر بخت يار او مي شد، مي گفتند چقدر«خر شانس» است.

🌀 خرها علوفه كمتري مي خوردند و بار بيشتري مي بردند كه البته هيچ كدام از اينها داوطلبانه نبود. اين سبك زندگي اي بود كه آدم ها به خرها تحميل كرده بودند وگرنه كدام خر واقعا خري است كه دلش نخواهد جو بخورد و يونجه بچرد. در طويله جلوي چشم خر به گوسفندان و بزغاله ها جُو و به گاوها «كاه بيده» مي دادند و خرها فقط بايد نگاه مي كردند و كاه خالي خودشان را مي خوردند.

🌀 وقتي طويله شلوغ مي شد يعني تعداد گاوها و گوسفندان افرايش مي يافت، خرها را حتي بيرون از طويله مي بستند كه در معرض سرما و گرما قرار مي گرفتند و حتي طعمه گرگ هم مي شدند. اما خر اعتراضي نداشت و صدايش به جايي نمي رسيد ؛ با اينكه صداي خر يكي از بلندترين صداهاي حيوانات خداست.

🌀 خران به لحاظ جنسيت به دو دسته نر و ماده يا «ماچه» و از حيث سن سال به كره، تي خر( خرجوان) و خر پير تقسيم مي شوند. خره ماده تكليف روشني داشت، گاه كره اي مي زائيد و بقيه عمر را كار مي كرد و وقتي هم كه پير مي شد و توان كار كردن نداشت، توسط صاحبش كشته مي شد و به سگ هاي گرسنه روستا سپرده مي شد.

🌀 خر نر اما سرنوشت خيلي روشني نداشت. با شروع به سن «تي خري» كه سرگوشش مي جنبيد و حواسش پرت مي شد و كنترلش سخت مي شد يكي از دردآورترين روزهاي عمرش فرا مي رسيد؛ يعني «اخته كردن». من خودم چند باري ناظر صحنه اين شكنجه زجر آور بودم. در ظاهر، فشردن آن قيچي خاص چند لحظه اي بيشتر طول نمي كشيد اما آن خر، ديگر خر سابق نمي شد

🌀 خرهاي اخته شده به ناگهان از جنب و جوش مي افتادند. نه مثل سابق مي توانستند بدوند و نه حتي بانگ و صداي سابق آنها در مي آمد. در سكوت بار مي بردند و روزگار مي گذراندند. اما كابوس اخته شدن هميشه با آنها بود، به اندك حركتي از جا مي پريدند و رَم مي كردند. خر اخته شده ترسو مي شد و دل و جرات هيچ كار غير معمولي را نداشت. در هر صورت، خر يكي از عناصر خدمتگذار و بردبار دوران ما بود.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
ترامپ در خاور میانه به دنبال چیست؟
✍️ حامد پاک طینت

چرا ترامپ اولین سفر کاری خود را خاور میانه و کشورهای عربی انتخاب کرد؟

ترامپ دنبال پول است! هر کجا پول باشد او هم هست!

او موجودی حساب عربستان، امارات و قطر را با کسر اعشار می داند و برای جذب آن از هیچ عمل یا سخنی فروگذار نخواهد کرد.

کسانی که حرکات ترامپ را زیر نظر دارند فراموش نکرده اند که او قبلا هم در دوره اول ریاست جمهوری اش از عبارت خلیج عربی استفاده کرد و اینبار هم بعید نیست برغم ابلهانه بودن این کار، برای بدست آوردن دل عربها و خراب کردن روابط تازه ترمیم شده آنها با ایرانیان چنین سخنی را تکرار کند، هرچند به بهای از دست دادن دلهای عاشقان دلباخته گروههایی از ایرانیان در داخل و خارج از کشور تمام شود!

عربستان از نگاه ترامپ یک مشتری بی نظیر و خوش حساب اسلحه، یک سرمایه گذار مودب برای پروژه های انرژی و زیرساخت آمریکا ، یک خریدار خوش ژست و بلند پرواز و مدرن برای خرید طرحهای توسعه ای، و بازیگر اصلی در طرح صلح ابراهیم و ماجرای غزه است. از این گذشته هیچ کشوری به اندازه عربستان نمی تواند در کاهش قیمت نفت به ترامپ کمک کند. او با کاهش ۱۰ دلاری نفت با یک تیر چند نشان می زند که زدن ایران فقط یکی از آنهاست!

عربستان اما دیگر یک کشور سنتی و بی برنامه نیست. بن سلمان برای آمدن ترامپ برنامه ریزی دقیقی کرده است . کنفرانسی بزرگ تحت عنوان MAGA in the Desert تدارک دیده تا با تمرکز بر سرمایه گذاری، حداکثر استفاده را از ترامپ و یارانش بکند. ایلان ماسک، زاکربرگ و لری فینک هم برای کنفرانس سرمایه گذاری مشترک، راهی این سفر هستند و همکاری با صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان توسط بزرگترین سرمایه گذاران آمریکایی در دستور کار است

قطر از نگاه ترامپ بزرگترین بازیگر گاز است که می تواند در توسعه زیرساختهای آمریکا و تقسیم بازار گاز اروپا نقش ایفا کند. قطر ایرویز هم قرار است سفارش خرید حدود ۱۰۰ فروند جت پهن‌پیکر بوئینگ را نهایی کند. قطر در طول این سالها ثابت کرده که یکی از بازیگران سیاسی منطقه و عاملی اثرگذار در طرح صلح ابراهیم و ماجرای غزه است. گسترش همکاریهای گازی با قطر بازیگری ایران در بازار گاز را از همین شرایط موجود هم کمرنگ تر خواهد کرد

امارات اما از نگاه ترامپ یک هاب مالی است که باید به سرمایه گذارن خاورمیانه ای مهربان در بازار آمریکا خدمات رسانی کند و البته در را بر روی تمام الیگارشهای ایرانی که در دفاتر دوبی مشغول تجارت کالاهای استراتژیک ایرانی هستند ببندد! محاصره مالی ایران از کانالهای غیر رسمی قطعا از اهداف این دیدار است.

سفر ترامپ به امارات خالی از معاملات ملکی شیرین و حوزه مورد علاقه او نیست. پیش فروش رسمی پنت هاوسهای هتل ۸۰ طبقه ترامپ به ارتفاع ۳۵۰ متر در اتوبان شیخ زاید با قیمتهای پایه ۲۰ میلیون دلار کلید خواهد خورد. برجی که قرار است بزرگترین استخر مرتفع جهان را داشته باشد و تاکنون یک میلیارد دلار برای آن هزینه شده است و یحتمل مراسم کلنگ زنی هفتمین دیزنی لند دنیا در ابوظبی!!

اساسا همانگونه که ملاحظه می فرمایید نیازی به صحبت یا جلسه در خصوص امنیت این سه کشور نیست. جایی که ترامپ و یارانش سرمایه گذاری کرده باشند امنیتش تضمین شده است، کافی است کسی نگاه چپ به آنها بکند...

ترامپ دست پر به خانه برمی گردد، ایضا این سه کشور عربی با دستاوردهای این میزبانی فاصله شان را از کشور شمالی خلیج فارس حداقل ۳۰% بیشتر خواهند کرد

ما می مانیم و مسائل اساسی برق و آب و نان و گاز و بنزین و زدن مشتهای محکم بر دهان این و آن

نگران نباشید، یکصد سال اولش سخت است!

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
🔺زیر دوش نایست؛  سدها آب ندارند

صرفه جویی در آب شرب به لحاظ ارزش‌های اجتماعی و امنیتی آن همواره دغدغه  کنشگران آب بوده و بارها چه سدها آب داشته و چه نداشته اند بر آن تأکید داشته اند.

امااین روزها عجیب است.  مگر نه این که سدسازان مدعی بودند سد می سازیم تا کشور در مضیقه آب نباشد؟  ‌

در 30 سال گذشته وزارت نیرو هزاران میلیارد از منابع کشور را صرف سدسازی و انتقال آب بین حوضه ای کرد. با انتقال آب سرشاخه های کارون به زاینده رود ، با قمرود و با دهها پروژه دیگر نه تنها مورفولوژی کشور را تغییر داد و اکوسیستم متصل به رودخانه های دائمی  را خشکاندند بلکه موجب آسیب‌های اجتماعی فراوانی شدند که هرگز در مورد آن نه مسؤلیت پذیرفته و نه جایی اسمی از آن می آورند. و همین مسیر فاجعه بار را که به خشکاندن دریاچه ارومیه، بختگان و گاوخونی منتهی شد را بااین بار با هدف قرار دادن اکوسیستم دنا و ساختن سد ماندگان ادامه میدهند.
چرا با وجود این همه سد‌؛ مردم باید در ناامنی آبی باشند؟
اگر فقط بخش کوچکی از میلیاردها تومانی که در سدسازی های سوداگرانه و غیرضروری  هزینه و باعث خشکیدن رودخانه هایی شد  که  میلیونها سال امنیت سرزمین ما را حفظ کرده با بودند؛  در  حفاظت از منابع آب زیرزمینی و آبخوان‌ها هزینه می شد آیا امروز ما به این وضعیت فاجعه بار رسیده بودیم؟
چرا اولین چاه غیرمجاز را پر نکردند و چشم بر بعدی ها هم بستند؟چرا جهادکشاورزی هنوز درحال تشویق کشاورزان به کشت محصولات آب بری همچون برنج و چغندرقند و یونجه است؟ حجم ضایعات آب کشاورزی در ایران یک و نیم برابر آبی است که مردم در بخش خانگی مصرف می کنند و تازه 30 درصد همین آب خانگی هم به دلیل فرسودگی زیرساخت‌ها هدر می رود!!
راستی چه میشد هزینه چند تا این سدهای ترین در بازچرخانی و بهبود سیستم فاضلاب هزینه میشد؟ صنایع آب بر مستقر در استان‌های نیمه خشک و کویری چگونه آب مورد نیازشان تامین می کنند؟
بدیهی است که در مصرف آب شرب به دلیل ارزش‌های بهداشتی و امنیتی و سلامت باید صرفه جویی کرد؛ اما این که متولیان آب کشور که خود بانی تخریب هولناک منابع آب سطحی و زیرزمینی کشورند جای مدعی نشسته و توپ تقصیر را در زمین مردم و آسمان و بارش‌ها می اندازند واقعا حیرت انگیز است!!!

مردم ایران قرنها پیشتاز صرفه جویی در آب، بویژه در استان های کم آب بودند؛ اما پروژه‌های انتقال آب بین حوضه ای این عادت و فرهنگ را نابود کرد. مردمی که برای خیر عمومی و اعتقاد به ارزش های آب به عنوان امر دینی، ‌ آب انبار و قنات وقف می کردند به جایی رساندید که آب در زندگی روزمره شان بی ارزش ترین کالا قلمداد کرده و اگر بهای آن از یک تخم مرغ و یک کیلو گوجه فرنگی که برای آن 300 لیتر آب مصرف شده، بیشتر باشد اعتراض می کنند!!
این به معنای این نیست که باید آب را گران کرد؛ به معنای این است که کسی برای آب ارزش قائل نیست و هدر دادن آن هم کمتر کسی را آزار میدهد!!

کسانی که دریاچه ارومیه، دریاچه بختگان، زاینده رود ، زهره، گاوخونی، هورالعظیم و صدها رودخانه فرعی و حیاتی را خشکاندند، کسانی که چشم بر بیش از 900  هزار چاه غیرمجاز بستند و یه عنوان متولیان حفاظت از آبهای زیرزمینی و سطحی چشم بر طرحهای مخرب جهاد کشاورزی و برداشت‌های بی رویه آب بستند ، چشم بر صنعت و تخریب گری هايش بستند و با تأمین آب به هر طریق ممکن حتی آنها را همراهی کردند و سرزمین‌ داغدیده مان به این روزهای سخت رساندند آیا در جایگاهی هستند که به مردم در مورد مصرف آب امر و نهی کنند و هشدار دهند؟
امسال سال مواجهه با عملکردها در حوزه آب است. همه آنچه انجام شده پیش روی ماست. حتی در همین روزهای سخت و با وجود صدها کارشناس کاربلد دلسوز وطن، رفع بحرانهایی که نام ناترازی بر آن نهاده اند را به یک کارشناس الهیات سپرده اند!!
زاگرس نشینان  می پرسند واقعا با این  همه سد خالي چرا حکمرانان دوباره بر ساخت سد و انتقال آب بین حوضه ای اصرار می ورزند؟
چرا  دولتی ها بر تخریب دنا به عنوان ذخیره گاه برف و تضمین کننده حیات زاگرس با ساخت سد ماندگان و انتقال آب بین حوضه ای اصرار دارند؟

هرچند مردم خود در میانه چالش خوب می‌دانند جز خودشان کسی را ندارند که به دادشان برسد و باید خود به داد خود برسند و  تنها با صرفه جویی در مصرف آب است که می توانند از این تابستان خشک گذر کنند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🌏جزیره‌ای بسیار کوچک، مخوف، غرق در فقر، فحشا و فساد، در مدتی کوتاه از یک کشور جهان سوم به جهان اول ارتقاء یافت و به نیویورک آسیا و معجزه‌ی قرن شهره شد.

📒کتاب حاضر به تجربه‌ی لی کوان یو و سنگاپور می‌پردازد. وی با اتخاذ استراتژی متمایز «بلندمدت‌نگر Long termism‌»، کشوری را که وجود نداشت، طی ۳ دهه ساخت و به مردمش از قومیت‌های مختلف، هویت ملی یگانه‌ای بخشید.

لی کوان یو می‌گوید:

«در سنگاپور فکر است که کار می‌کند. برای بقا، نباید به چیزی کمتر از عالی قانع باشیم. یک رهبر باید خوشبختی خود را در خوشبختی مردم کشورش بداند. برای رهایی از فقر و فساد، باید اعتماد مردم را جلب و در بهبود وضعیت معلمان و توسعه‌ی آموزش، به‌ویژه آموزش کاربردی، سرمایه‌گذاری کرد. به‌علاوه باید به استراتژی‌های: تعامل با جهان، اقتصاد باز، جذب سرمایه‌گذاری خارجی، تربیت مدیران جهان‌تراز، شایسته‌گزینی، نوآوری، استقرار نظم، مشارکت مردم و فسادستیزی پایبند بود.»

✏️نویسنده می‌گوید: «همه‌چیز آموختنی است؛ حتی درماندگی نیز آموخته شدنی است. ما نباید یاد بگیریم که درمانده زندگی کنیم. سال‌ها پیش مردم ایران، کشورشان را با سوئیس مقایسه می‌کردند، ۲ دهه بعد، از این ناراحت بودند که چرا کشورشان از کره‌جنوبی عقب افتاده است! و یک دهه بعد هم از این ناراضی بودند که چرا کشورهایی مانند امارات، ترکیه و مالزی از ایران جلو زده‌اند! و امروز با شگفتی می‌بینیم که بسیاری از مردم از وضعیت کنونی بسیار خشنود و خدا را شاکرند که مانند عراق و سوریه درگیر جنگ، درگیری، ناآرامی و آوارگی نشده‌اند یا به سرنوشت افغانستانِ مظلوم دچار نشده‌اند. قطعاً این شیوه‌ی نگرش درست نیست، ما قادریم بیاموزیم که به همان استاندارد، مثلاً سوئیس، از نظر رفاه و زندگی برسیم و نباید به کمتر از آن رضایت دهیم. بدون تردید نقش حکمرانی در این تغییر نگرش و ایجاد جنبشی هم‌سو و همگانی، برای دستیابی به این خواسته‌ی طبیعی، کلیدی است.»

📍«نخستین گام در تلاش برای دانایی، غلبه بر «توهم دانایی» است! زیرا نادانی در ندانستن نیست، در «مقاومت در برابر دانستن» است. تاریکی با کشیدن شمشیر، ابراز خشم و کشیدن فریاد از بین نمی‌رود؛ باید نور تابانید و چراغ را روشن کرد! تاریک‌اندیشی؛ قفلی است که تنها با کلید آگاهی باز می‌شود. راه‌کار، در گشودن پنجره‌ی دانایی است.»

📌حواسمان باشد که «توسعه اتفاقی نیست
»

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔺 در باره آکیو موریتا؛ روستا زاده ای که شرکت سونی را ساخت


♻️ كسي كه شركت سوني را تاسيس كرده است، يك روستا زاده ژاپني بود كه خانواده آنها، ابتدا يك كارگاه توليد صنايع غذايي داشتند . اكيو موريتا به رياضي و فيزيك علاقه مند بود و همين علاقمندي او را به استادي دانشگاه و سپس توليد لوازم مخابراتي كشاند.


♻️ با شروع جنگ جهانی دوم، او همراه شمار زیادی از جوانان ژاپنی به جنگ رفت و در همین دوران بود که ماسارو ایبوکا، شریکش در راه اندازی شرکت سونی را ملاقات کرد و رابطه دوستی محکمی بین این دو شکل گرفت.

♻️ آنها در روز ۷ می سال ۱۹۴۶ میلادی شرکت سونی را راه اندازی کردند. البته این شرکت در ابتدا تنها برای تعمیر انواع رادیوها شکل گرفته بود و با گذشت زمان کارشان توسعه پیدا کرد.شرکت اولیه شرکت مهندسی مخابرات توکیو نام داشت و با سرمایه ای معادل ۱۹۰ هزار ین ژاپن و با ۲۰ کارمند کارش را شروع کرد.

♻️ در سال ۱۹۴۹ اولین نوار ضبط مغناطیسی را تولید کردندو در سال ۱۹۵۰ اولین دستگاه ضبط صدا را در ژاپن به فروش رسانیدند.این شرکت اولین شرکتی بود تجهیزات مخابراتی و وسایل الکترونیکی را به مردم می فروختند. قبل از آن شرکتها تنها به تولید تجهیزات مخابراتی برای ارتش مشغول بودند.

♻️ در سال ۱۹۵۸ این دو شریک تصمیک گرفتند نام شرکتشان را تغییر دهند. آنها سونی که برگرفته از کلمه لاتین «سونوس» به معنای صدا بود را انتخاب کردند. در سال ۱۹۶۰ نمایدندگی سونی در امریکاه راه اندازی شد و یک سال بعد به عنوان اولین شرکت ژاپنی که سهامش وارد بورس نیویورک شده بود، معرفی شد.

♻️ در سال ۱۹۷۱ میلادی موریتا به عنوان مدیر عامل شرکت سونی انتخاب شد و این سمت را از شریکش یعنی ایبوکا که در فاصله سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۱ ریاست سونی را بر عهده داشت، تحویل گرفت. در سال ۱۹۷۵ شرکت سونی اولین «دستگاه ضبط ویدیو و صدای بتا مکس» را وارد بازار کرد و در سال ۱۹۷۶ اولین «وی اچ اس» توسط این شرکت راهی بازار مصرف شد.

♻️ در سال ۱۹۷۹ این شرکت بزرگ ژاپنی دستگاه واکمن را وارد بازار کرد که یکی از اولین دستگاه های پخش موزیک قابل حمل در دنیا بود و در سال ۱۹۸۲ اولین دستگاه پخش دیسک توسط این شرکت وارد بازار شد.

♻️موریتا به توسعه و تولید محصولات جدید اعتقاد داشت به همین دلیل در دوره ریاست او محصولات متفاوتی تولید شد و به اقتصاد ژاپن تحركي بخشيد. رسانه ها او را مرد هوشمند ژاپن معرفي كردند

♻️ در سال ۱۹۶۶ میلادی موریتا کتابی با عنوان « بی خیال کارنامه مدرسه» منتشر کرد و تاکید کرد نمرات کارنامه در دوران مدرسه نقش و اهمیتی در موفقیت یک انسان در دوران بزرگسالی و در عرصه تجاری یا در مهارت های او به عنوان یک تاجر ندارد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴 سدها خالی است و وزیر نیرو طلب‌کار است: آینه‌‌ی تمام نمای مدیریت در ایران!

🔸 وزیر نیرو آینه‌ی تمام نمای مدیریت در ایران امروز است؛ مدیریتی که فقط ادعا دارد و حقوق گرفتن بلد است. این مدیران یاد گرفته‌اند که هر جایی را همان‌طور که قبلی‌ها اداره می‌کردند، بچرخانند. والا نه اشرافی به حوزه‌ی تحت مدیریت خود دارد، نه می‌تواتد بحران‌ها را پیش‌بینی کند و نه برنامه‌ای برای گذر از آن‌ها دارد، و از همه مهم‌تر این‌که از عالم و آدم طلب‌کار است و انتظار دارد که دیگران به او او و تیمش راهکار بدهند!

🔸 انگار که وزارت، سازمان یا مجموعه‌ای که به آن‌ها تحویل داده‌اند یک ماشین آخرین سیستم اتوماتیک روبراه است که حتی راننده هم دارد؛ فقط یک جنتلمن می‌خواهد که به عنوان صاحبش بنشیند و راه رفتن خودرو را تماشا کند و به حرکت آن افتخار کند؛ انگار که اگر او نباشد ماشین نمی‌تواند از جای خود یک قدم هم جلوتر برود.

🔸 بهمن‌ماه گذشته همین جناب وزیر گفت که «من انتظار دارم تابستان سال آینده مردم دیگر شاهد بی‌برقی نباشند. برنامه گسترده‌ای را برای رفع مشکل ناترازی انرژی در دست داریم که تا پایان سال ۱۴۰۳ به وضعیتی برسیم که در تابستان سال ۱۴۰۴ مطلقا مشکلی وجود نداشته باشد.» (خبرگزاری تسنیم- ۴ بهمن ۱۴۰۳) حالا ولی انتظار حضرت وزیر برآورده نشده است و هنوز تابستان نشده بی‌برقی امان همه را بریده است و برای تابستان هم اعلام شده که مردم، آفتابه و بادبزن تهیه کنند. اما این وسط چه کسی مقصر است؟!

🔸 سال‌هاست در ایران هرکه مسئول‌تر است، طلب‌کارتر است و نهایتا مقصر مردم هستند که انتظارات این حضرات بزرگوار را برِآورده نکرده‌اند. این واقعیت را به تمامی در سخنان تازه‌ی وزیر نیرو می‌توانید ببینید که اعلام کرده‌ است: «کسی فکر می‌کند چرا باران نمی‌آید؛ سد لتیان و سد کرج را ببینید؛ سدها خالی است. چرا علما فکری نمی‌کنند؟ در بعضی مناطق ۱۹ درصد رشد مصرف برق داشتیم؛ اصلا باورکردنی نیست. در اردیبهشت ماه ۴/۵ درجه متوسط دمای کشور افزایش پیدا کرده. کسی باور می‌کرد؟» یعنی همه، از آسمان که نمی‌بارد تا زمین که سدها‌یش خالی است، از همه‌ی کسانی که فکرشان کار می‌کند اما درباره خالی بودن سدها فکر نکرده‌اند تا مردمی که آب و برق مصرف می‌کنند، همه و همه مقصرند غیر از این حضرت وزیر که طلب‌کار شده‌اند...

🔸 وزیر تراز باید هم چنین باشد؛ او آینه‌ی تمام نمای مسئولیت و مدیریت در ایران امروز است!

🖋 محمدحسین روانبخش

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
.
با تو می‌گویم:

توِ اول: صاحبانِ فعلی مجموعه‌‌های مینو و تولی‌پرس (متعلق به حسن و علی خسروشاهی)

وقتی ذهنت تاجرمآب نباشد و برای این‌کار زاده و پرورده نشده باشی، به رغم توقیف کارخانه‌های مجموعه‌های مینو، تولیدارو و تولی‌پرس متعلق به خانواده خسروشاهی، آن را زیان‌ده نموده و یا در همان ابداعاتِ ۵۰ سال پیش درجا خواهی زد.


توِ دوم:آقازاده ها

باغی را هم که از علی خسروشاهی در محله جماران ستاندی و در آن سکونت کردی، حداکثر می‌شود محل مرور اسفار اربعه و آخرالامر فرزندت خوش‌نشین شده که زندگی‌اش هیچ نسبتی با طبقات نابرخوردار نداشته، جز آنکه عاشقانه‌های زندگی‌اش را به رُخ مردم بکشد! 

اما او که ژنتیک تولید و تجارت در خونش نهادینه‌شده، حتا با دستان خالی هم کاری کرد کارستان. و دارا خسرو‌شاهی با تحصیل در بیوالکترونیک چنین کرد. اکنون سرمایه‌گذاران اوبر ارزش این شرکت را حدود ۶۰ میلیارد دلار عنوان کرده‌اند. البته این موقعیت جذاب، مشکلات و چالش‌های زیادی را نیز برای خسروشاهی به همراه داشت. او باید فرمان این تاکسی اینترنتی را بار دیگر به‌دست می‌گرفته و پس از عبور از مشکلات مدیریتی داخلی، آن را به جاده‌ی موفقیت قبلی برمی‌گرداند.

خسروشاهی در حال حاضر در هیئت میدیره‌ی نیویورک تایمز و Fanatics عضویت دارد. Fanatics استارتاپی در حوزه‌ی فروش محصولات ورزشی است.

جالب‌تر اینکه، پسرعمه‌های خسروشاهی، هادی و علی پرتوی، بنیانگذاران وبسایت آموزشی code.org در سیلیکون ولی به‌خوبی شناخته‌شده هستند. آنها از کودکی با خسروشاهی بزرگ شده‌اند.

و اما اکنون؛ دارا خسروشاهی، مدیرعامل ایرانی‌تبار شرکت «اوبر» از جمله کارآفرینانی است که همراه دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده به عربستان سعودی سفر کرده است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
ارزیابی اقتصادی سفر مذبوحانه ترامپ به کشورهای دوست و برادرمان در منطقه !
✍️حامد پاک طینت

سفر سه روزه و تاریخی ۳۰۰۰ میلیارد دلاری ترامپ با اشتغال زایی ۱۷۰.۰۰۰ نفری را بدون لنز سیاسی بررسی کنیم:

اوبر به رهبری جناب خسروشاهی تا آخر امسال تاکسی های خودران و بدون راننده را در عربستان براه خواهد انداخت و عربستان جلوه ای از مدرن ترین شهرهای جهان را به تصویر خواهد کشید، شرکت تحت مدیریت این فرزند ایران ۵ میلیارد دلار در توسعه حمل و نقل هوشمند در عربستان سرمایه گذاری می کند

ایلان ماسک اینترنت ماهواره ای از نوع بدون فیلتر را تا ماه آینده در عربستان راه اندازی خواهد کرد تا مردم بدون زیرساخت خاصی از بهترین کیفیت اینترنت بهره مند شوند

گوگل ۱۰ میلیارد دلار در شهر دمام عربستان سرمایه گذاری می کند. دمام شهری بندری در شرق عربستان است که نقش کلیدی در تجارت و حمل و نقل دریایی دارد و از غنی ترین مناطق نفتی است. این شهر هاب هوش مصنوعی صنعتی دنیا میشود. این پروژه برای آمریکا ۳۵ میلیارد دلار سود و ۱۱.۰۰۰ نفر شغل ایجاد میکند

اوراکل ۱۴ میلیارد دلار در زیرساختهای ابری و هوش مصنوعی عربستان سرمایه گذاری می کند و رهبری توسعه مراکز داده جدید در این کشور را به عهده میگیرد

شرکت Nvidia مقرر شد ۱۸.۰۰۰ پردازنده مدرن خود را به عربستان بفرستد تا در یک مرکز داده ۵۰۰ مگاواتی مورد استفاده قرار بگیرد. این پروژه بخشی از تلاشهای عربستان ایجاد کارخانه های هوش مصنوعی است

خرید ۲۰ هواپیمای ۷۳۷ بویینگ بعنوان بخشی از برنامه گردشگری عربستان که برای جابجایی ۳۳۰ میلیون مسافر و ۱۵۰ میلیون گردشگر برای کشورش برنامه ریزی شده است

شرکتهای آمریکایی هیل اینترنشنال، جیکوبز، پارسونز در فرودگاه ملک سلمان، پارک ملک سلمان و شهر آینده نگر قدیه توسعه آفرینی خواهند کرد که این صادرات خدمات مهندسی آمریکا را تا ۲ میلیارد دلار افزایش می دهد. همچنین ۱۴ میلیارد دلار قرارداد تقریبا به اندازه نیمی از کل بودجه مورد نیاز برای حل شدن مسئله برق ایران برای تامین توربین های گازی از منابع انرژی های تجدید پذیر در عربستان بسته شد

در مقابل، دیتا ولت عربستان ۲۰ میلیارد دلار در دیتا سنترهای آمریکا سرمایه گذاری کرد. آرامکو عربستان ۳.۴ میلیارد دلار در پالایشگاههای تگزاس سرمایه گذاری کرد که نتیجه آن افزایش تولید پتروشیمی و سوخت در آمریکاست.این پروژه برای آمریکا سه هزار فرصت شغلی ایجاد میکند. سرمایه گذاری ۵.۸ میلیارد دلاری عربستانی ها در آمریکا برای احداث کارخانه تولید دارو به کاهش چشم گیر وابستگی دارو در آمریکا کمک خواهد کرد، ۴ میلیارد دلار سرمایه گذاری در آمریکا برای توسعه زیرساختهای ورزشی، همکاری ناسا با عربستان در پرتاب ماهواره آرتیمس ۲، سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری عربستان در آمریکا در حوزه های حمل و نقل و خودرو سازی بخش دیگری از این همکاری هاست

بله خودرو سازی! شرکت لوسید موتورز عربستان با جنرال موتورز و فورد در حال ساخت خودروهای هوشمند و خودران هستند و این خودرو ها پس از تولید در آمریکا به خاور میانه صادر خواهند شد. عربستانی ها ۳ میلیارد دلار هم برای تامین قطعات خودرو در آمریکا سرمایه گذاری کردند که برای چینی ها خبر خوبی نیست و در نهایت سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری عربستانی ها در توسعه زیرساختهای جاده ای، ریلی و ظرفیت بنادر در آمریکا.

قطر و آمریکا اما توافق کردند ۲۴۳ میلیارد دلار در پروژه های مشترک سرمایه گذاری کنند که شامل زیرساختهای انرژی، حمل و نقل و فناوری است

خرید ۱۶۰ فروند هواپیمای بوئینگ بعنوان بزرگترین معامله تاریخ در صنعت هوانوردی، قطر را به هاب لجستیکی هوایی در جهان تبدیل میکند. این کشور ۱ میلیارد دلار در زمینه فناوری کوانتومی هوش مصنوعی و ۸.۵ میلیارد دلار برای توسعه زیرساختهای انرژی برای توسعه پروژه گاز طبیعی مایع و توسعه توسط شرکتهای آمریکایی هزینه خواهد کرد که فاصله گازی این کشور را برای همیشه از ایران دست نیافتنی میکند

و اما امارات متحده عربی با ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری
سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری برای ساخت بزرگترین شهر هوش مصنوعی جهان در ابوظبی با همکاری Nvidia، مایکروسافت، OpenAI و ایکس، ۲۵ میلیارد دلار برای تامین انرژی مراکز داده آمریکایی،همکاری ادناک اماراتی با اکسون موبیل آمریکا برای پروژه های نفتی و نیز تولید نیمه رسانا و آلومینیوم در آمریکا و البته وعده ۱۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری آتی در آمریکا هم بخشی از توافقات بود

متن بالا سندی است که گویای فاصله هرگز دست نیافتنی ایران از کشورهای عربی طی ۳ سال آینده است

ایران هم بی دستاورد نبود!
با مشارکت جدی عالی ترین مقامات کشور تا آحاد جامعه، ترامپ را مجبور به عقب نشینی از گفتن واژه جعلی خلیج عربی کردیم
دستمریزاد/

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌@Iran_economy_online

و اینجا در اینستاگرام
📌Paktinat.Hamed
🔴«نتیجه مدیریت فشل پیرانی با افکار پوسیده

گفته اند: فارغ از گوینده! ببین چه میگوید؟ «انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال»
لذا زمانیکه «حقیقت تلخی» عین واقعیت است یا باید پذیرفت
، یا اگر ظرفیت اقرار و عذرخواهی نداریم سکوت کنیم، چرا که ردّ مواردی که با گوشت و پوست مردم درک و لمس شده نهایت وقاحت و بیخردی است

ترامپ خطاب به میزبانان عرب اش گفت:
«در حالی که کشورهای عربی بیابان‌ها را به زمین‌های حاصلخیز تبدیل می‌کنند، رهبران ایران زمین‌های سبز را به بیابان‌های خشک تبدیل کرده‌اند، چون فاسد هستند»
وی در ادامه گفت: «در حالی که بلندترین آسمان‌خراش‌های جهان در جده و دبی ساخته می‌شوند، ساختمان‌های تاریخی در تهران (ایران) در حال فروپاشی و تبدیل‌شدن به آوار هستند»
او با اشاره به وضعیت نابسامان زیرساختی و زیست‌محیطی ایران گفت: «دهه‌ها بی‌توجهی و سوءمدیریت، ایران را در تاریکی فرو برده و قطعی‌های مکرر برق هر روز چندین ساعت ادامه دارد»

ترامپ با اشاره به بحران آب گفت: «مافیای آب باعث خشک‌شدن رودها و بحران کم‌آبی برای مردم شده» و ادامه داد:
«در حالی که کشورهای عربی بر تبدیل‌شدن به ستون‌های ثبات منطقه‌ای و تجارت جهانی تمرکز کرده‌اند، رهبران ایران تمرکزشان بر دزدیدن ثروت مردمشان برای تأمین مالی تروریسم و خونریزی در خارج از کشور است»

ترامپ همچنین گفت: «تراژیک‌ترین بخش ماجرا این است که آن‌ها کل منطقه را با خود به پایین کشیده‌اند» و تاکید کرد: در جریان تلاش ایران برای حفظ رژیم در حال فروپاشی سوریه، «جان بسیاری از مردم از دست رفت
»

🔹نه احدی میتواند وضع رقت بار زیرساخت ها و فرسودگی صنایع و عقب ماندگی های متنوع مان در موضوعات مختلف را انکار کند
نه احدی میتواند فروپاشی اقتصادی و کاهش شرم آور ارزش پولی ملی در چند دهه حاکمیت فقهاء را نادیده بگیرد
نه احدی میتواند ورشکستگی های مدیریت آبی، برق، گاز، (انرژی) وضعیت تأمین مسکن، اشتغال پایدار، شرایط غم انگیز حمل و نقل هوایی، ریلی، و جاده ای، فرسودگی مدارس و بیمارستانها و تجهیزات حوزه سلامت، وضعیت غمبار محیط زیست «تالاب ها، رودها، دریاچه ها، جنگل ها، مراتع و آب های زیر زمینی و آلودگی هوا» و... را انکار کند
نه...
بله! سخن از اینگونه امور، سخن از موارد عینی و حقایق میدانی ملموسی است که دروغ بودن هر حرف معارضی، بلافاصله ثابت میشود و ثمری جز آبروریزی ندارد و قرآن هم به تصریح میگوید برخی چنان زیبا سخن میگویند و خدا را بر گفته های شگفت انگیزشان گواه می‌گیرند که شنونده را به اعجاب وا میدارد در حالیکه  اینها در عمل و حقیقتِ زندگی، کینه‌توزترین دشمنان خدا و دین هستند و اگر فرصت پیدا کرده و سوار بر کار شوند با نابودی اقتصاد و عمر نسلها، زندگی مردم را جهنم میکنند (آیات ۲۰۴ و ۲۰۵بقره)

🔸ایکاش مسئولین تراز اول ما، رسماً با بالاترین حقوق ماهانه، در بهترین کاخ ها زندگی میکردند و از بهترین غذا و امکانات بهره می‌گرفتند ولی با سیاست گذاری های غلط و سوء مدیریت شان تمام منابع و امید و هستی  را نابود نمیکردند
دیگران ثروت شان را خرج رفاه مردم و توسعه همه جانبه کشورشان میکنند و ما خرج تونل های چند لایه غزه و حفظ اسد
و تأمین حقوق حزب‌الله و حماس و زینبیون و فاطمیون و تقابل های خسارتبار غیرقابل مذاکره‌ای میکنیم که ضمن به ارمغان آوردن انواع تحریم ها، حتی پول برای نوسازی مدارس و بیمارستانها نداشته باشیم و چاله و چوله های جاده های مان نابود کننده لاستیک و زیرو بند ماشین‌هایی باشد که در یک سیکل معیوبِ انحصاری، اعصاب و روان سالمی برای مردم مان نگذاشته است

🔸بله! آنها مشغول ساختن رؤیاهایشان در خیره کردن چشم جهانیان در به مانیتور بردن پیشرفت های همه جانبه‌ای هستند که موجب غرورشان است و ما هم‌چنان مشغول إعمال سخت ترین فیلترینگ ها و تحمیل بدعت حجاب اجباری و امنیتی کردن فضای جامعه و پر کردن زندان‌ها از زندانیان سیاسی عقیدتی و امثالهم بنام اسلام و روحانیت و مقدسات دینیِ به بازیچه گرفته شده ای هستیم که فرهنگ و اعتقادات و انسانیت مان را نیز بر باد داده است
بله، ما همچنان مشغول إعمال استاندارهای دوگانه ای هستیم که مراسم گرفتن، برای همدردی با مردم بندرعباس و سخن گفتن از فاجعه اسکله شهید رجایی تابو است و همزمان آماده میشویم تا ۱۲۰ هزار مراسم برای سالگرد رئیسی بگیریم!!
بله، آنها مشغول سرمایه گذاری های هزاران میلیارد دلاری هستند و ما گیر دعوای ۷ میلیارد دلاری که در کره داشتیم! و...
علی ایحال «دشمن بشادی و تحقیر» یعنی همین عملکرد نادرستی که گفتنِ برخی حقایقش توسط فردی چون ترامپ نیز حرف دل مردم بحساب آید.

اکبر دانش سرارودی

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
⭕️ سرنوشت جعفر اخوان و نخستين شاسي بلند ايراني

✍️ قاسم خرمي

🌀 نام جعفر اخوان با مونتاژ و توليد خودرو هاي شولت، بيوك، جيپ آريا، شاهين و آهو در اذهان و خاطره مردم ايران باقي مانده است. او اولين كسي بود كه در سال 1335 دست به مونتاژ خودرو در ايران زد و در حقيقت شالوده صنعت خودروسازي در ايران را پي ربخت و پا نهاد.

🌀 در واپسين سالهاي پيروزي انقلاب، از نگاه انقلابیون چپ مارکسیست و البته انقلابيون چپ انديش مسلمان، جعفر اخوان نمادي از يك سرمايه دارِ وابسته و حكومتي و غرب زده و سود پرست بود که از طريق مونتاژ و توليد خودروهاي لوكس و گران قیمت به ترویج فرهنگ مصرفي گرايي و تجمل گرايي در جامعه ایران دامن زده است.

🌀«مونتاژ» اگرچه در همه دنيا، بخشي از چرخه توليد به حساب مي آمد و اغلب مونتاژ كاران به مررو دست به داخلي سازي قطعات مي زدند اما در فضاي روشنفكري چپ زده ايران، مونتاژ كاري، به منزله توسعه وابسته و بسط بازارهاي سرمايه داري به درون كشورهاي فقير بود. روشنفکران ایرانی مي گفتند ما بايد كاري كنيم تا تمام قطعات خودرو در ايران ساخته شود؛ خيالپردازي هايي كه هنوز هم كمابيش ادامه دارد

🌀 دومين گناه نابخشودني جعفر اخوان اين بود كه در سالهاي بعد از كوتاي آمريكايي دهه 30 با آمريكايي ها شريك شده بود. شركت جيپ با شركت هاي «امريكن موتورز» و «جنرال موتورز» همكاري داشت و بخش هاي فني و نسبتا پيچيده شركت جيپ در اختيار مهندسين و تكنيسين هاي آمريكايي قرار داشت. اما واقعيت اين بود كه همكاري اخوان با آمريكايي جنبه سياسي و ايدئولوژيك نداشت. در دهه 30 و 40 تكنولوژي ساخت خودروهاي پر قدرت و دو ديفرانسيل در اختيار آمريكايي ها بود و صعب العبور بودن جاده هاي ايران، اقبال ايراني ها به جيپ را بيشتر كرد. به عبارتي جيپ نخستين خودرو شاسي بلندي بود كه وارد ايران شده بود و با روحيه بالا نشيني سرمايه داران نوظهور ايراني نيز سازگارتر بود.

🌀 شايد بزرگترين اتهام اخوان كه به مصادره اموال او در سال 58 منجر شد، مشاركت با بنياد پهلوي و واگذاري 10 درصد سهام به اين شركت بود. مسلما اخوان نيازمند سرمايه گذاري 10 درصدي بنياد پهلوي نبود اما حضور اين بنياد مي توانست مانع انواع مانع تراشي ها و باج گيري هاي ديگر عوامل حكومت شود. در واقع اخوان به جای باج های متعدد، فقط به یک نهاد پر قدرت باج می داد.

🌀به واسطه همين عوامل، زمين زدن شركت جيپ كه مطابق ساختار جديدش شركت « جنرال موتورز ايران» ناميده مي شد، تبديل به يكي از اهداف اساسي و نمادين كنشگران سياسي شد. در دي و بهمن 57 كارگران اين شركت به مدت 45 روز دست به اعتصاب زدند. جعفر اخوان از كشور خارج شد، مديريت كارخانه استعفاء كرد و امور كارخانه به دست كارگران اعتصابي افتاد كه رياست آن را همين آقاي محمدرضا يزداني خرم بر عهده داشت.

🌀 در تيرما 1358 و به موجب قانون موسوم به «توسعه و حفاظت از صنايع» شركتي كه به دست اخوان تاسيس شده بود و سالها سود مي داد به دولت واگذار شد. در طي دوسال مديرت دولتي، تعداد كارگران دوبرابر شد و تيراژ توليد به نصف كاهش يافت و نام شركت هم در سال 59 به شركت «پارس خودرو» تغيير يافت.

🌀 مدتي نگذشت كه حتي توليد خودرو لوكس به چالشي ميان نيروهاي سياسي و سياستگذاران اقتصادي مبدل شد. روزنامه كيهان در 29 فرودين 1361 در گزارشي با عنوان « از كاديلاك تا اتوبوس» خودرو سواري را نماد تبعيض خواند و خواستار تعطيلي و جايگزيني آن با خودروهای عمومی مثل وانت و اتوبوس شد!

🌀 شرکت «پارس خودرو» بعد از چند دهه فراز و نشيب، نهايتا به توليد همان خودروهاي لوكس و گرانقيمتی روي آورد که از اول قرار بود چنین کند. به عبارتي، دوباره به همان ايده و راه جعفر اخوان برگشت با اين تفاوت كه دیگر از خودِ جعفر اخوان و جَنَم و جرات او خبري نبود.

اخوان در سال 1362 در خارج در گذشت. تمام آنچه سياهه اتهامات اخوان ناميده مي شود اكنون تبدیل به رفتار معمول و متعارفي در ميان خودروسازان ايراني شده است! اگر اخوان را يك سرمايه دار رانتي دوره پهلوي بدانيم بايد گفت كه رانتي از يك صنعتگر گرفته شد و در ميان شبكه اي از رانتخواران حرفه اي توزيع شد بدون آنكه نشانه اي از صنعتگري بر جَبين داشته باشند!

🔸 جواب نامه مظلوم را، تو خویش فرست
🔸 بسا بود، که دبیرانت اشتباه کنند!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🟠 مردم و مسئولان؛ آشتی و همراهی ناممکن است

🔸 افشای  سفر لاکچری فامیل‌های وزیر راه به کیش (هزینه‌ی نزدیک به یک میلیارد تومان برای هفت نفر) و حواشی پیرامون آن، سرباز کردن زخمی است که تمام پیکر ایران امروز را به عفونت کشیده اما سعی می‌شود که با گریم آن را بپوشانند. فقط کافی است به چند نکته از آن توجه کنیم:

1️⃣ کم نیستند عزیزانی که با انگیزه‌های متفاوت افشای چنین امری را به طرق مختلف محکوم می‌کنند. اما بدترین و مشمئز کننده‌ترین مخالفت مربوط به آن‌هایی است که می‌خواهند با عنوان این‌که خود افشاکننده قبلا از این سفرها رفته است (سفر امیرحسین ثابتی به جام‌ جهانی قطر) روی این سفر هم خاک بپاشند. چرا بدترین و مشمئزکننده‌ترین؟ چون همین اشاره نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل سکوت و شتر دیدی ندیدی‌ها، همین گروکشی‌هاست؛ همین که سفره‌ای سال‌هاست دور از چشم مردم پهن بوده و همه پای سفره کشانده شده‌اند تا بعدا صدایی از کسی درنیاید! والا همه می‌فهمند که افشای این سفر و روشنگری درباره‌ی آن می‌تواند مانع از سفرهای مشابه سفر ننگین جام جهانی هم بشود.

2️⃣ این‌که هزینه‌ی این سفر را چه کسی داده معلوم خواهد شد، اما به نظرم اولین واکنش در قبال افشای این سفر باید از طرف رئیس‌جمهور ابراز می‌شد. انتظار حساسیت روی این موضوعات از رئیس‌جمهوری که نهج‌البلاغه می‌خواند بیشتر از دیگران است، حتی اگر این سفر با هزینه‌ی شخصی باشد... مهم‌تر این‌که با افشای این سفر، حرف‌هایی چون دعوت رئیس‌جمهور به خاموش کردن کولرها و پنکه‌ها نه تنها بی‌تاثیر می‌شود، که تا عمق جان مردم را می‌سوزاند.

3️⃣ بیشتر از این‌که هزینه این سفر از کجا آمده و فامیل‌های وزیر مهمان بوده‌اند یا دست‌شان در جیب مفصل خودشان بوده، این نکته مهم است که سال‌هاست که دیگر نمی‌توان گفت بین زندگی عامه مردم ( که به تعارف به آن‌ها صاحبان کشور گفته می‌شود) و زندگی مسئولان (که به آن‌ها هم با تعارف خدمتگزاران‌! گفته می‌شود) فاصله‌ای عمیق و پرنشدنی افتاده است، بلکه واقعیت این است که مردم در دنیایی دیگر زندگی می‌کنند و مسئولان از ریز و درشت در دنیایی دیگر؛ وقتی عده‌ای لنگ یارانه ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار تومانی هستند و عده‌ای تفریحات میلیاردی دارند؛ این دو گروه باهم و در یک کشور زندگی نمی‌کنند و نباید فاصله‌شان را فاصله‌ی طبقاتی دانست؛ این‌ها در دو دنیای بدون ارتباط باهم زیست دارند و هیچ ارتباطی بین‌شان ممکن نیست.

🖋 محمدحسین روانبخش

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
نسل ما سال ۱۴۰۰ و قرن جدید را هم دید. ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قرنها پیش و نه قرنها بعد کسی آن را تجربه می‌کند.
ما نسل انتقال هستیم
.

نسلی که پیوند دهنده‌ی آخرین نسل سنتی و اولین نسل مدرن در پهنای ایران زمین است. 

نسلی هستیم که هم خانواده‌ی پرجمعیت را دیدیم و هم خانواده کم جمعیت تک فرزندی را تجربه کردیم.

نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برایمان بسیار پررنگ بود و نسلی را دیدیم که کم‌کم با آن غریبه شد.

نسلی هستیم که همسایه  و هم محله‌ای بخش مهمی از خاطراتمان بود و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی کسی، کسی را نمی‌شناسد.

نسلی هستیم که پای تلویزیون‌های کوچک سیاه و سفید، ساعتها چشم انتظار یک برنامه کودک نشستیم و نسلی را دیدیم که با انبوهی از برنامه‌های مختلف، تلویزیون‌های چند بعدی و هوشمند را تجربه کرد.

نسلی که با تلفن‌های سکه‌ای و عمومی بزرگ شدیم و هنرمان بازکردن صفربند تلفن‌های خانگی بود  و نسلی را دیدیم با تلفن‌های همراه  و هوشمند.

نسلی که گروه‌های گفتگویمان، جمع شدن هایمان داخل کوچه بود و نسلی را دیدیم که با ایسنتاگرام و واتساپ و تلگرام، جمع‌های مجازی تشکیل دادند.

نسلی که مسافرت با مینی‌بوس، پیکان و پشت وانت را تجربه کردیم و نسلی را دیدیم با اتومبیلهای مدرن و هواپیما و...

نسلی که با هفت‌سنگ و توپ‌پلاستیکی و تیله، بزرگ شدیم و نسل بازیهای «پلی استیشن»، «آمانگ آس» و «پاپ جی»  را دیدیم.

نسلی که هفته‌ها و ماه‌ها در خانه پدربزرگ و عمو و دایی و ... می‌ماندیم و نسلی را دیدیم که ماه‌ها و سالها خبری از هم ندارند.

نسلی که با صدای هایده و داریوش و شهرام شهپره  مست می‌شدیم و نسلی را دیدیم که با «کی پاپ» و «بلک پینک» و «بی تی اس» و «اکسو» روزگار می‌گذرانند.

نسلی که پول تو جیبی‌مان سکه‌ای بود و تغذیه‌هایمان نان و قندی و لقمه پنیری و نسلی را دیدیم که با کارت بانکی زندگی کرد و انبوهی از فست‌فودها را دید.

نسلی که با خریدن کفشی، تمام لذت دنیا در وجودمان موج می زد و نسلی را دیدیم که قفسه‌ای از کفشهای جورواجور دارد و هیچ لذتی از آن نمی برد.

نسلی که لباسهای عیدمان تمام دلخوشیمان بود و نسلی را دیدیم با انبوهی از لباسهای رنگارنگی که هیچ حسی به آنها ندارند.

نسلی که ماه‌ها چشم انتظار فیلم جدیدی بر پرده سینما بودیم و نسلی را دیدیم که به راحتی به انبوهی از فیلها دسترسی دارد.

نسلی هستیم که با دوربین‌های«کداک» و «فوجی» عکس می‌گرفتیم و همیشه اضطراب ظاهر نشدن عکسها را داشتیم و نسلی را دیدیم که با دوربین موبایلش، هر لحظه و هر جا سلفی می‌گیرد. 

نسلی هستیم که  تماشای آلبوم‌های خانوادگی، یکی از سرگرمی مهمان‌هایمان بود و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بی حس را در رم و فلش ذخیره می‌کند.

نسلی صبور که هفته‌ها منتظر قسمت دیگری از یک سریال بودیم و نسلی عجول را دیدیم که تحمل یک روز انتظار برای دیدن قسمت دیگری از سریالی تلویزیونی ندارد.

نسلی که پذیرایی خانه‌هایمان پر بود از پشتی و بالشهای رنگارنگ  و نسلی را دیدیم که مبل و صندلی بخش زیادی از فضای خانه را اشغال کرده است.


ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قبلا وجود داشته و نه بعدها به وجود می‌آید.
نه نسل قبل از ما باورش می‌شد که روزی بیاید که هر کسی صاحب تلفنی باشد و با آن با هر کجای دنیا تماس تصویری بگیرد و تلویزیون‌های رنگی هوشمند،کامپیوتر، لب‌تاب و ماهواره داشته باشد و صاحب اینترنتی شود که جهان را به دهکده‌ای کوچک تبدیل کند و جای پدربزرگها و مادربزرگها سرای سالمندان باشد و آپارتمان، مکان زندگی شود. و نه نسل بعد از ما باورش می‌شود که روزگاری، مردمی بدون تلویزیون و موبایل زندگی کرده‌اند، بچه‌ها اتاق مخصوص نداشته‌اند، خانواده‌ها پر‌جمعیت بوده‌اند و بچه‌ها کلی برادر و خواهر و خاله و عمو و دایی و عمه داشته‌اند، خبری از اینستا و واتساپ و ...نبوده و خانه‌ها، حیاط بزرگی داشته‌اند.

ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های  نسل سنتی و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم‌ نسلی بی نظیریم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
این فقط یک کله پاچه نبود...

🔹دوربین مغازه روشن است. جوانی وارد می‌شود. چند ثانیه مکث می‌کند. نگاهش می‌دزدد، دستش را دراز می‌کند، یک کله‌پاچه می‌قاپد و مثل کسی که سهمش را پس گرفته، می‌گریزد.

🔹نه سرقت از بانک است، نه غارت طلا. فقط یک کله‌ است؛ از سینی بخارزده یک طباخی.
اما چرا این‌قدر سنگین است؟ چرا تماشای این صحنه، دل آدم را خالی می‌کند؟

🔹چون این، فقط یک کله نیست.
تکه‌ای‌ست از کرامت.
تکه‌ای‌ست از زندگیِ عادی، از سفره‌ای که سال‌هاست کوچک و بی‌صدا ناپدید شده. چیزی‌ست که حالا خیلی‌ها دیگر توان خریدنش را ندارند.

🔹روزی روزگاری، کله‌پاچه غذای سحرگاهی کارگرها بود. نشانه‌ای از جان‌کَنی شرافتمندانه و شکمی که لااقل یک روز در هفته سیر می‌شد.
اما حالا؟ شده نماد فاصله طبقاتی. غذای لوکس. لقمه‌ای که باید برایش دست‌برد زد. نه از سر طمع، از سر نداری.

🔹جوانی که کله را می‌قاپد، احتمالاً نه خلافکار است، نه معتاد، نه ولگرد بالفطره.
او فقط یکی‌ست از صدها هزار انسانی که از چرخ بیرون افتاده‌اند؛ از چرخ‌دنده‌های زنگ‌زده‌ی اقتصادی، از صف‌های نامرئی رانت و آقازادگی، از قطار وعده‌هایی که هرگز برای او توقف نکرد.

🔹او دزدی نکرده؛ زندگی را پس گرفته.
شاید نه برای فروش، نه برای تفریح. فقط برای یک شب بدون گرسنگی. برای نجات بخشی از عزت نفسش.
شاید دلش کله‌پاچه خواسته. همین‌قدر ساده، همین‌قدر انسانی.

🔹عده‌ای با دیدن این ویدیو خندیدند. بعضی پوزخند زدند. برخی تحلیل نوشتند.
اما کسی پرسید پیش از این کله، چه چیزهایی بی‌صدا از دست رفته‌اند؟
شغل، امید، سفره، آبرو، احترام.

🔹کله، فقط آخرین چیزی‌ست که می‌شد با دست برداشت.
باقی چیزها، پیش‌تر رفته‌اند.
بی‌دوربین، بی‌ویدیو، بی‌صدا.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
وقتی گرانی را عادی می‌کنند

کشاورز، گندم را پیش از رسیدن کامل برداشت می‌کند و به دامدار می‌فروشد. چرا؟ چون دولت گندم را کیلویی ۲۰ هزار تومان خریداری می‌کند، اما پرداخت آن با شش ماه تأخیر انجام می‌شود. دامدار نیز خوشحال است، زیرا گندم نارس را به‌عنوان خوراک دام تهیه می‌کند. نتیجه؟ زنجیره تأمین گندم از پایه دچار اختلال می‌شود.

در سوی دیگر، نانوایان دولتی می‌گویند بیش از یک ماه است که دولت پول آرد یارانه‌ای را پرداخت نکرده است. پیامد این وضعیت، نانی بی‌کیفیت و با عرضه محدود است که ممکن است به تعطیلی برخی نانوایی‌ها منجر شود. مردم ناچارند به نانوایی‌های آزادپز مراجعه کنند: نانی با کیفیت بهتر، اما گران‌تر.

در حالی‌که نانوایان آزادپز تا نیمه‌شب مشغول کارند، نانوایی‌های دولتی یا تعطیل‌اند یا نان عرضه نمی‌کنند. واکنش دولت چه بوده؟ به‌تدریج صدور مجوز آرد یارانه‌ای را متوقف کرده است. چرا که حالا مردم به خرید نان آزاد عادت کرده‌اند و اعتراضی ندارند.

در سکوت کامل، نان عملاً آزاد شده است؛ همان استراتژی معروف «قورباغه پخته». حال نوبت برق است.

دولت برق تولیدکنندگان خورشیدی را با نرخ بالا خریداری می‌کند، اما آن را با قیمت پایین در اختیار مردم می‌گذارد. یکی‌دو سال دیگر خواهند گفت این قیمت دیگر صرفه اقتصادی ندارد و باید آزادسازی شود. و چون مردم به تدریج به گرانی عادت کرده‌اند، اعتراضی نخواهند کرد.

سناریوی آشنا تکرار می‌شود: ابتدا مردم را به شرایط جدید عادت بده، سپس قیمت‌ها را آزاد کن. همه چیز به‌تدریج در حال آزادسازی است، بی‌آنکه رسماً اعلام شود: نان، برق، سوخت و
...

ما قورباغه‌هایی هستیم در دیگی که به‌آرامی در حال رسیدن به نقطه جوش است...

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
2025/07/03 14:59:11
Back to Top
HTML Embed Code: