Telegram Web Link
🔴. مذاکرات آلاسکا
حمید آصفی

🔸نشست پوتین و ترامپ در آلاسکا، حتی اگر نامی از ایران در بیانیهٔ نهایی‌اش نیاید، زلزله‌ای در جغرافیای سیاسی جهان ایجاد می‌کند که لرزش‌هایش در تهران، دمشق، تل‌آویو و ریاض احساس خواهد شد. مقامات جمهوری اسلامی می‌دانند که چنین مذاکراتی هرگز صرفاً یک پروندهٔ محدود به اوکراین نیست؛ این سطح از دیدار، بازی بزرگ قدرت است، جایی که پرونده‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی همزمان روی میز گذاشته می‌شوند، و ایران همیشه یکی از آن پرونده‌هاست — حتی اگر روی کاغذ چیزی نوشته نشود.
🔸در درون حاکمیت ایران، دو نگاه روشن وجود دارد. نگاه اول، نگاه «شرق‌گرایان خام» است که معتقدند باید بیش از پیش به روسیه قفل شد، پیمان استراتژیک بست، و با این وابستگی، خود را در برابر هر حملهٔ احتمالی آمریکا و اسرائیل بیمه کرد. این گروه در تبلیغات رسمی، روسیه را به‌عنوان «هم‌پیمان وفادار» معرفی می‌کنند و هر انتقادی به مسکو را «خیانت به محور مقاومت» می‌خوانند.
🔸نگاه دوم، نگاه بدبینان است؛ کسانی که به تاریخ معاصر و رفتار روسیه در میدان‌های واقعی قدرت چشم دوخته‌اند: روسیه‌ای که از ارمنستان چشم پوشید، از منافع سوریه به‌سادگی عبور کرد، در ماجرای «کانال زنگزور» سکوت کرد و همهٔ این‌ها را فدای اولویت اصلی خود، یعنی معامله با غرب بر سر اوکراین و امنیت خود، نمود. این واقعیت‌ها برای هر عقل سیاسی بیدار، یک پیام روشن دارند: روسیه در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، حاضر است هر متحد کوچکتری را — از جمله ایران — پشت در بگذارد.
🔸بنابراین، اگر در آلاسکا توافقی گسترده شکل بگیرد که بخشی از آن کاهش تنش میان روسیه و آمریکا باشد، امیدواری شرق‌گرایان در جمهوری اسلامی ضربهٔ سنگینی خواهد خورد. این ضربه، به سود آن بخش از حاکمیت خواهد بود که بر گفت‌وگوی مستقیم با واشنگتن اصرار دارند و معتقدند که نه روسیه و نه حتی چین، در بزنگاه‌های واقعی حاضر نیستند منافع خود را قربانی منافع ایران کنند.
این تغییر موازنه، اگر اتفاق بیفتد، صرفاً یک تحول تاکتیکی نیست؛ بلکه شکاف راهبردی در داخل جمهوری اسلامی را عمیق‌تر خواهد کرد. شرق‌گرایان در برابر سندی زنده از بی‌اعتمادی روسیه قرار می‌گیرند، و عملگرایان داخلی فرصت می‌یابند تا خط ارتباط با آمریکا را به‌عنوان یک ضرورت، نه یک انتخاب، جا بیندازند.
🔸از منظر مسکو هم ماجرا روشن است: روسیه در سیاست خارجی یک محاسبه‌گر بی‌رحم است. حتی اگر ایران را موقتاً در یک معامله کنار بگذارد، می‌داند که در بلندمدت، به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای، تهران را نمی‌توان کاملاً از بازی خارج کرد — همان‌گونه که بعد از تغییرات در سوریه، مسکو رابطه‌اش را با دولت جدید حفظ کرد، حتی وقتی تهران عملاً حذف شده بود.
🔸با این حال، آنچه برای ایران حیاتی است، درک همین حقیقت است: هر کشور، حتی هم‌پیمان امروز، فردا به محض تغییر منافعش، مسیرش را عوض می‌کند. جمهوری اسلامی اگر همچنان روی کارت روسیه شرط‌بندی کند، در لحظهٔ معاملهٔ بزرگ، نه‌تنها متحدش را از دست می‌دهد، بلکه در موقعیتی قرار می‌گیرد که با دست خالی باید با دشمنانش روبه‌رو شود.
مذاکرات آلاسکا، چه ایران در متن آن باشد چه نه، آینه‌ای است که تهران باید در آن خود را ببیند. در این آینه، تصویر یک حکومت وابسته به وعده‌های قدرت‌های خارجی دیده می‌شود که برای بقا، بین شرق و غرب آونگ‌وار در حرکت است، اما هنوز نفهمیده که امنیت و منافع ملی، نه در سایهٔ پوتین تأمین می‌شود و نه در سایهٔ چین؛ بلکه تنها با تصمیم‌گیری مستقل و حل‌وفصل اختلافات اساسی با غرب، به‌ویژه آمریکا، ممکن است.
🔸اگر پوتین و ترامپ بر سر اوکراین معامله کنند و فضای جهانی به سمت کاهش تنش برود، تهران هم یا باید این تغییر را بپذیرد و مسیر تازه‌ای باز کند، یا با توهم «محور شرق» به استقبال انزوای عمیق‌تر و ضربه‌های سنگین‌تر برود. بازی تغییر کرده است؛ تنها بازنده، کسی است که هنوز فکر می‌کند زمین همان زمین دیروز است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
فيلسوفي كه مي گفت:
«صنعت و تكنولوژي نشانه قهر الهي است»!

✍️ قاسم خرمي

🔰 28 سال از مرگ سيد احمد فرديد گذشت اما ميراث فكري او در «غرب ستيزي» و «ستيز با علوم انساني» هنوز زنده است و از جامعه ايران قرباني مي گيرد.

🔰 احمد مهيني يزدي معروف به «سيد احمد فرديد»، در سال1326 با بورس دولتي براي ادامه تحصيل در رشته علوم تربيتي به دانشگاه سوربن فرانسه رفت و از آنجا با فيلسوف مشهور آلماني«مارتين هايدگر» آشنا شد كه از منتقدين مدرنيته و تمدن صنعتي غرب بود.

🔰 فردید میان تفکر هایدگر با اندیشه های عرفانی محی الدین عربی ( فیلسوف اسلامی قرن ۶ هجری)، رابطه ای قائل شد و کوشید تا از اندیشه هایدگری، قرائت و تفسیر شرقی و عرفانی ارائه کند. از ترکیب اینها، «حکمت انسی» را پدید آورد تا آن را به جای علم و فلسفه غربی بنشاند. علم در فلسفه غرب پدیده ای حصولی یا اکتسابی است. در حکمت انسی فردید علم پدیده ای حضوری و شهودی شد. براساس این برداشت، جوامع شرقی مثل ایران دیگر نیازی به علم و تکنولوژی غربی و پیمودن راه آن‌ها ندارند.

🔰فرديد البته پيشگام غربستيزي در ايران نبود؛ اما اولين تير به سمت كاروان علوم انساني در سالهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي را، او پرتاب كرد و آنرا را داراي منشاء يوناني و غربزده دانست. او علم و صنعت جديد را هم در نتيجه همين متافيزيك مدرن ناميد و اعلام كرد كه هيچ خير و بركتي در آن نيست. از نظر او اگر روند به همین شکل پیش برود، سرانجام «بشر سروصدای ماشین را به جای ندای حق می‌گیرد»!

🔰 او به بركت همين حرفها و بدون هيچ سابقه مبارزاتي، در فرداي پيروزي انقلاب 57، در زمره مدافعان سينه چاك انقلاب اسلامي قرار گرفت و مریدانی را گرد خود جمع كرد و تاجائيكه كه جا داشت در كلاسهاي درس و محافل علمي به ديگران تاخت و برچسب ماسوني و يهودي و غربزده زد و خواهان پاك كردن خشونت آميز اين به گفته او «لكه هاي فرهنگي» شد

🔰 مشهور است كه فرديد« بد مي فهميد و بد مي فهماند». اگر فرديد انديشه هايدگر را درست فهميده باشد وشاگردان فرديد او را؛ مسلما پرچم مقابه با غرب كه به نام فرديد بلند شد و به ضديت با صنعت و تكنولوژي كشيده شد، براي جامعه ايران بويژه جامعه صنعتي نوپای كشور بسيار پرهزينه و مخرب بود.

🔰سيد احمد فرديد در 25 مرداد 1373 در تهران و در تنهايي در گذشت. در آن زمان، فرزندان او هم مثل فرزندان برخي مسئولان و روشنفكران غرب ستيز ايراني، در حال تحصيل و اقامت در غرب بودند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
دستگیری ۲۱ هزار مظنون فقط با گزارشات مردمی!

✍️ حبیب رمضانخانی

بعد از فروکش کردن غبار جنگ و رو شدن برخی واقعیت‌ها، حالا تا حدود زیادی مشخص شده که عوامل اصلی‌ تیم‌های ترور و هدف‌گیری تاسیسات نظامی و خرابکاری‌ها، توسط عوامل داخلی انجام شده که توسط موساد سازماندهی شده بودند!

در این راستا، سردار منتظرالمهدی، سخنگوی پلیس گفته: افزایش ۴۱ درصدی تماس‌های مردمی که منجر به دستگیری ۲۱ هزار مظنون در جریان جنگ ۱۲ روزه شد، نشان از هوشیاری و مشارکت بالای مردم در تأمین امنیت کشور است!

با آن گستره ترور و خرابکاری و دستگیری ۲۱ هزار مظنون، آن هم فقط با گزارشات مردمی، شواهد امر گویاست که کار از نفوذ و فریب گذشته و عملا دشمن در حد سازماندهی گروه‌های بزرگ و ارتش در حال جولان و فعالیت در داخل ایران است که در یک نمونه خروجی آن را در اشراف و دقت بالای ترورهایشان در داخل کشور می‌توان دید.

حال سوالی که پیش می‌آید: در این مدت نیروهای امنیتی و اطلاعاتی مشغول چه فعالیت و دغدغه‌ای بودند که از این سطح از نفوذ و جولان عوامل دشمن در داخل ایران، غافل شدند؟

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
وقتی راهکار مشکلات همچنان آسمان‌‌محور است!

✍️ حبیب رمضانخانی

از دوستانی که مدیر اداره برق هست، جویا شدم که راهکار وزارت نیرو، اداره آب و برق، برای برون رفت از بحران فعلی چیست و برای اینکه سال‌های بعد این وضعیت تکرار نشود، چه برنامه‌‌هایی در نظر دارید؟

گفت: با این مدیریت ناکارآمد منابع آب و عدم سرمایه‌گذاری در بخش برق، عملا هیچ!

راست می‌گفت! چون به تجربه، در تمام این سال‌ها و در مواجهه با مشکلات مشابه، مسئولان فقط با تعطیلی و راهکارهای موقت و سطحی، سعی در عبور از آن محدوده زمانی داشته و برای درمان بلند مدت مشکل، چاره‌ای نیاندیشیده‌اند!

نمونه آن مشکل آلودگی هوای شهرهای بزرگ در ایام سرد سال است که با بروز آلودگی، نهایت در ظاهر، در حد یک قرارگاه و کارگروهی تشکیل و چند صباحی مدرسه و معدن شن و ماسه ای تعطیل، ولی در اصل به آسمان و باد و بارش به عنوان چاره اصلی متوسل شده و بعد از رفع آن، تا سال بعد، مساله به فراموشی سپرده می‌شود!

دقیقا بسان نگاهی که به کمبود و افت فشار گاز در زمستان دارند و به آسمان متوسل می‌شوند تا با کاهش سرما و پایین آمدن مصرف، از آن برهه بحرانی گذر کنند!

نگاهی که همین الان به بحران کمبود و قطعی آب و برق هست که منتظر هستند فصل گرما تمام شده و اگر آسمان از سر تقصیرات و گناهان مردم گذشت، بارانی نازل و از این مرحله بحرانی هم موقت بگذرند... که اگر این نگاه نبود، امسال در همین مسأله آب، با توجه به کمبود بارش و سطح پرشدگی سدهای کشور، از همان بهار باید مصرف آب را مدیریت می‌کردند، نه زمانی که سد به ته رسیده و آب ندارد!

چکیده کلام: سال‌ها از سر وا کردن مشکلات به پای سخاوت طبیعت و گذر زمان نهایت منجر به انباشت و تلنبار مشکلات و دامن زدن به چنان حجمی از چالش و بحران‌های بزرگ شد که دیگر امتداد این وضعیت با توسل به طبیعت و آن مدیریت ناکارآمد وجود ندارد و اگر چاره‌ای سریع اندیشیده نشود، عملا در آینده نزدیک به فروپاشی و ورشکستگی منابع طبیعی و انرژی ایران منتهی خواهد شد!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴 جابجاییِ نقشِ متهم در بحرانِ آب

🔻وزیر نیرو:
یک نفر را دیدم که برگ درختان را با آب می شست، به او تذکر دادم، گفت پولش را می دهم. گفتم من وزیر نیرو هستم و این را به تو می گویم، گفت هر کسی می خواهی باش. دستور دادم دو روز آب خانه اش را قطع کنند.

🔺بابت همین تعرضی که به حقوق یکی از شهروندان کرده و حماقت مضاعفی که در فهمِ مساله آب ایران از خود نشان داده، لیاقتش اخراج با ضربه به ماتحت است.

🔻مشکلِ آب ایران، آن مردی نیست که برگ درخت را شست. مشکل، ریشه در سیاست‌های کشاورزی و صنعتی فاجعه‌بار دارد:

📈 کشاورزی: حدود ۸۹٪ آب تجدیدپذیر ایران در کشاورزی مصرف می‌شود (آمار وزارت نیرو و فائو). بازدهی مصرف آب در این بخش زیر ۳۵٪ است؛ یعنی دوسوم آب عملاً هدر می‌رود. نمونه‌های روشن:

📈 کشت برنج در استان‌های شمالی و حتی خوزستان، با نیاز به حدود ۱۰ هزار مترمکعب آب برای هر هکتار.

📈 کشت هندوانه در مناطق کویری؛ برای یک کیلو هندوانه بیش از ۳۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. صادرات هندوانه یعنی صادرات آب مجانی.

📈 پسته کرمان: تولید یک کیلو پسته بیش از ۵ هزار لیتر آب می‌بلعد. حالا دشت‌های کرمان فرو‌نشست کرده‌اند چون سفره‌ها خشکیده‌اند.

📈 صنعت: ایران صنایع آب‌بر را وسط کویر کاشته:

تولید هر تن فولاد خام حدود ۲۸۰۰ تا ۳۰۰۰ لیتر آب نیاز دارد. در فولاد مبارکه و فولاد یزد این مصرف مستقیم از سفره‌های زیرزمینی تأمین می‌شود.

پتروشیمی‌ها و صنایع معدنی هم بارها گزارش شده که در مناطق خشک، به جای بازچرخانی، آب شیرین را می‌بلعند.

📈 بازیافت و بازچرخانی: در دنیا حدود ۸۰–۹۰٪ فاضلاب شهری تصفیه و بازچرخانی می‌شود (نمونه: اسرائیل بیش از ۸۵٪ فاضلاب را بازیافت می‌کند). در ایران، این رقم زیر ۳۰٪ است. یعنی میلیاردها مترمکعب آب هدر می‌رود و همان فاضلاب، خاک و رودخانه‌ها را هم آلوده می‌کند.

📈 چاه‌های غیرمجاز: طبق آمار رسمی وزارت نیرو، در ایران حدود ۸۰۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد (یعنی تقریباً دو برابر چاه‌های مجاز). این چاه‌ها هر سال چیزی بین ۵ تا ۶ میلیارد مترمکعب آب را می‌بلعند. چون نظارتی بر آن‌ها نیست، عمق برداشت هم بی‌رویه است و سفره‌ها را نابود کرده.

🔺نتیجه؟ خشک شدن قنات‌ها، فرونشست زمین، و در بسیاری نقاط مثل کرمان، یزد، خراسان، آبخوان‌ها برای همیشه از بین رفته‌اند. دولت‌ها هم یا ناتوان بوده‌اند یا از ترس اعتراض روستاییان و کشاورزان، عملاً چشم روی این فاجعه بسته‌اند. بیش از ۳۰۰ دشت کشور دچار بحران فرونشست شده‌اند (آمار وزارت نیرو و سازمان زمین‌شناسی). در برخی مناطق مثل دشت ورامین و اصفهان، فرونشست به ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر در سال رسیده. این یعنی مرگ غیرقابل بازگشت سرزمین.

👈 مصرف خانگی: سهم خانگی کل آب کشور حدود ۷٪ است. پس گیر دادن به یک نفر که برگ‌ها را شسته، هیچ ربطی به بحران ندارد. حتی اگر همه مردم ایران شیر آب را ببندند، باز هم آبی که کشاورزی و صنعت هدر می‌دهند جبران نمی‌شود.

📌 بحران آب ایران نه با قطع دو روزه آب یک شهروند، که فقط با انقلاب در مدیریت کشاورزی، انتقال صنایع آب‌بر به مناطق ساحلی، و بازچرخانی اجباری فاضلاب حل می‌شود. هر اقدام دیگر، بازی با الفاظ است و فریب افکار عمومی.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
وزارت آب‌بازی

✍️عبدالرضا خزایی

🔹کلیپی از وزیر نیرو دست‌به‌دست می‌شود؛ شخصاً به میدان آمده، فردی را دیده که آب هدر می‌دهد، تذکر داده و در جواب شنیده: «به شما ربطی ندارد!» و نتیجه؟ دو روز شیر خانه را بستند و به قول وزیر «الان در کل کوچه کسی آب هدر نمی‌دهد».

🔹اگر با همین مدل «مدیریت جهادی» پیش برویم، باید امیدوار باشیم وزیر راه فردا به اولین راننده‌ای که دوبله پارک کرده تذکر بدهد و بعد هم کل خیابان را ببندد. وزیر بهداشت هم اگر سیگار در دست کسی ببیند، احتمالاً کل محله را در قرنطینه می‌گذارد. وزیر اقتصاد هم شاید وقتی قبض عقب‌افتاده‌ای ببیند، همه‌ی بانک‌ها را تعطیل کند.

🔹اما واقعیت این است که مشکل مدیریت آب کشور، در حوض حیاط مردم خلاصه نشده. سدها خشک‌اند، شبکه توزیع پوسیده است و فرونشست زمین فریاد می‌زند. آن‌وقت راه‌حل را در «قطع آب یک خانه» پیدا کرده‌ایم؛ نسخه‌ای که بیشتر شبیه تئاتر خیابانی است تا سیاست‌گذاری ملی. ساده‌تر این است که بار همه‌ی ناکارآمدی‌ها را به دوش مردم بیندازیم و از بالای میز مدیریت، فقط مقصر پیدا کنیم، نه راه‌حل.

🔹شاید بهتر بود به جای این نمایش، وزارت نیرو گزارشی شفاف از اتلاف آب در لوله‌های شهری، یا پروژه‌های ناکام انتقال آب منتشر می‌کرد. آن‌وقت مردم هم می‌فهمیدند که «ربط داشتن» یا «ربط نداشتن» را باید جای دیگری جست‌وجو کرد.

🔹به‌هرحال، اگر قرار است این مسیر ادامه یابد، خوب است وزرا همه با هم «گشت ارشاد وزارتی» تشکیل دهند: وزیر نفت در پمپ‌بنزین کشیک بدهد، وزیر آموزش‌وپرورش در صف امتحان بچه‌ها بنشیند، وزیر کار در کارگاه‌ها دست به بازرسی بزند و وزیر ارشاد هم در کوچه‌پس‌کوچه‌ها جلوی بلوتوث‌کردن آهنگ‌ها را بگیرد. شاید آن وقت همه چیز درست شود؛ جز خودِ مدیریت.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴فریزر را خاموش کنید

محمد جواد کاشی


♈️تردیدی نیست آمریکا یک دولت ملی و محبوب ایرانی را در سال 1332 سرنگون کرده است. جا دارد هر سال در روز 28 مرداد نسبت به این عمل قبیح آمریکا اظهار تنفر کنیم. اما معلوم نیست چرا به پشتوانه آن رویداد تاریخی، ستیز با آمریکا به مشخصه جدایی‌ناپذیر هویت یک نظام، یک هویت سیاسی و یک دستگاه ایدئولوژیک در عرصه سیاست تبدیل شده است.

♈️مشکل اینجاست که مساله به آمریکاستیزی محدود نمی‌شود. یک فریزر در خانه هویتی نظام وجود دارد که به مثابه گنجینه مقدس عمل می‌کند. هر از چندی یک مولفه هویتی تازه را در داخل این فریزر انداخته‌ایم. در حال حاضر تعداد زیادی مولفه فریزشده انبار کرده‌ایم. تا توانسته‌ایم برای حراست از هر آنچه در این فریزر هست هزینه کرده‌ایم.

♈️بعضی از اقلام فریز شده عبارتند از: انهدام اسرائیل، مبارزه با مظاهر تمدن غرب، پیاده سازی احکام و شرایع دینی، حمایت از مستضعفین عالم، مبارزه با ظلم، عدالت، اسلام و به تازگی ملیت.
اینها همه خوب‌اند، اما وقتی به مولفه‌های هویتی تبدیل می‌شوند، صاحب اختیار ما می‌شوند و در هر لحظه مانع از آن می‌شوند که مصالح اینجا و اکنونی خود را درست تشخیص بدهیم. به عبارت دیگر خرد سیاسی را زائل می‌کنند.

♈️آبروی خود را به این مولفه‌ها بسته‌اند. چندانکه گویی هر عمل و گفتاری که ناقض این مولفه‌ها باشد، همه چیز از دست خواهد رفت.
این مولفه‌ها فریز شده‌اند به این جهت که انعطافی از خود نشان نمی‌دهند. به حسب تغییر موقعیت‌های سیاسی و تاریخی جا به جا نمی‌شوند.
به خاطر همین فریز شدگی، یک ساختار سیاسی را فریز کرده‌اند. روز و روزگار یک ملت را همراه با خودشان فریز کرده‌اند.

♈️جالب اینجاست که روز داوری فرانمی‌رسد تا به این دو سوال پاسخ دهد: اول اینکه در کدام یک توفیقی حاصل شده است؟ اگر پاسخ به سوال  اول خیلی مثبت نبود، لطفا به سوال دوم پاسخ گفته شود: تا چه زمانی باید برای حراست از این مولفه‌های فریز شده هزینه داده شود؟
یک سوال سوم هم هست، آیا اقلام مصرفی در فریزر تاریخ مصرف ندارند؟

♈️هر نظام سیاسی با مولفه‌هایی شناخته می‌شود. اما نظم سیاسی آویزان این مولفه‌ها نیست. نظم سیاسی قرار است منافع و مصالح مردمانش را تامین کند. اگر منافع و خواست مردم به سوی دیگری رفت، لاجرم باید تجدید نظر کرد.

♈️برق فریزر را باید کشید. اجازه دهیم هر چه هست از یخ زدگی خارج شود. آنگاه یکی یکی وارسی شوند واقعا هنوز قابل مصرف‌اند؟

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
‏۱۹ پتروشیمی تازه‌نفس، با نگاه به آسمان

✍️ عبداله باباخانی

‏می‌گویند ۱۹ پروژه پتروشیمی آماده افتتاح است؛ همان جمله‌ای که باید سرمایه‌گذاران و مدیران را سر ذوق بیاورد، اما این‌بار نه. چرا؟

‏چون حتی پتروشیمی‌های امروز هم برای چند ماه زمستانی نفس‌شان به شماره می‌افتد؛ گاز نیست، خوراک کم است، و زنجیره تولید مثل یک پازل نیمه‌کاره روی زمین ریخته است.

‏حالا در این شرایط، ۱۹ قطعه تازه به این پازل اضافه کرده‌ایم، بی‌آنکه بدانیم جای‌شان کجاست.

‏وقتی خوراک به اندازه کافی نباشد، تازه‌واردها یا خوراک محدود موجود را می‌بلعند و قدیمی‌ها را از نفس می‌اندازند، یا هر دو با هم به نیم‌ظرفیت سقوط می‌کنند.

🔸نتیجه‌اش؟
‏•سرمایه‌ قفل‌شده در سوله‌های براق اما خاموش،
‏•افزایش بدهی و بهره بانکی،
‏•و البته صادرات مواد پایه‌ای که می‌توانستند محصول نهایی و با ارزش‌افزوده چند برابری باشند.

🔸در بازار جهانی، رقبا مثل عربستان و قطر با خوراک پایدار و زنجیره کامل، سهم بازار را می‌بلعند؛ ما اما درگیر مسابقه‌ای شده‌ایم که خط پایانش را از اول گم کرده‌ایم.

‏حالا شاید بپرسید راه درست چی بود؟ ساده است: قبل از مجوز هر پروژه، باید «تراز انرژی» همان منطقه روی میز باشد، نه فقط تراز افتتاح‌ها.
‏باید اول زنجیره‌های ناقص را کامل کرد، بعد سراغ مجتمع‌های تازه رفت. و اگر خوراک گاز نداریم، باید جرئت تنوع‌بخشی به خوراک را پیدا کنیم؛ نفتا، میعانات، یا حتی خوراک وارداتی، اگر اقتصادی باشد، بهتر از بیکار ماندن میلیاردها دلار سرمایه است.

‏این یکی از همان نشانه های اعمال مدیریت ناشیانه در بخش انرژی است. جای که مدیریت یکپارچه وجود نداشته است، هر گروهی که لابی قوی تری داشته اند، مجوز خوراکی گرفته اند، که وجود نداشته است. از ارز محدودی استفاده شده است که صدها پروژه و بویژه همون حوزه گاز به آن نیاز داشته است.

‏حالا شاید دولتی ها متوجه بشوند، که چرا اینهمه سال نوشتم مدیران انرژی را اشتباه انتخاب میکنید. مسیر انرژی باید بازطراحی بشود، مدیریت یکپارچه انرژی باید در کل کشور اعمال شود، آنهم نه در شعار بلکه با شعور
.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
کاخ بلورین

سه تنبل، بیعار و مفت خور در شهری زندگی می کردند. آنان‌ هیچ کاری بلد نبودند جز حرافی.‌ یعنی حرف فروش بودند.‌ بنابراین برای امرار معاش لشوار و انگل گونه وابسته به دیگران بودند. سرانجام مردم و حاکم‌ شهر به خاطر مفت خوری و بی ثمری، آنان را از شهر بیرون‌ انداختند.
این رانده شدگان به شهری جدید رفتند و چون‌ کاری و تخصصی نداشتند، در مقام فریبکاری برآمدند. انان که فقط تخصص زبان بازی و حرف فروشی داشتند، به مردم‌ گفتند:
چه نشسته اید که همه شهرها کاخ بلورین دارند و شما ساکن تنها شهری هستید که از این نعمت‌ محرومید. این مایه ننگ شما است.
مردم شهر با این که وضعیت خوبی داشتند، فریب‌ حرف فروشان خورده و از سه تنبل و بیعار خواستند که کاخ بلورین را بنا کنند.
آن سه شررور ساخت کاخ بلورین را مشروط به داشتن حکومت شهر کردند. کم کم با وعده و وعیدهای پرشمار، هر سه, همه امور شهر را در دست‌ گرفتند: یکی به مقام شاهی، دیگری به جایگاه مدیر اجرایی و سومی هم‌‌ به عنوان‌ مبلغ آیینی کاخ بلورین منصوب شدند.
آنها سال های سال بی آن که کاخی بسازند، با وعده های پیاپی و توجیهات متعدد از طریق تخصص خود، یعنی حرف فروشی در مقام های خود ماندند.
در پایان، مردم‌ شهر دچار بحران های متعدد شدند. داد و بیداد بلند و بلندتر شد. چاره ای جز انقلاب نبود. گرچه حرف فروشان طی این مدت کسانی را برای پاسداری از خود گماشته بودند، ولی کار از کار گذشته و شهر به مرز فلاکت رسیده بود.
خودتان پایان این داستان را حدس بزنید.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔴 دشمن

دشمن چیز مفیدی است، اگر کم آوردید
خودتان درست کنید. دشمن یعنی کسی که شما می‌توانید همه ضعفها و کم‌کاری‌هایتان را بر گردن او بیندازید.دشمن یعنی چیزی که شما می‌توانید مردم را با آن بترسانید تا ناگزیر به‌آغوش شما پناه بگیرند.دشمن یعنی کسی که اگر کاری کردید، با وجود او مهمتر جلوه‌‌ش دهیدو اگر نکردید او را مقصر جلوه کنید. دشمن یعنی کسی که وقت و بی وقت به او فحش دهید، بی‌آنکه جواب فحش بشنوید. دشمن یعنی کسی که حواس مردم را پرت او کنید تا هوس نکنند که از شما چیزی بخواهند. دشمن یعنی مترسکی که با آن می‌توانید بچه‌های بزرگ را بترسانید.
پس دشمن، با اینهمه خاصیت، یک موضوع
حیاتی‌ست. ولی همه خوبی‌اش به این‌ست که نباشد، که اگر باشد دَمار از روزگارتان در می‌آورد
.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
مکانیزم ماشه؛ وقتی جمهوری اسلامی حتی وقت‌کشی هم بلد نیست:

✍️ حمیدآصفی

وقتی سه کشور اروپایی بی‌هیچ معطلی کلید مکانیزم ماشه را زدند، همه پرده‌ها بالا رفت. دیگر خبری از آن وعده‌های بی‌سرانجام «چند ماه مهلت» و «فرصت برای توافق» نیست. آنچه می‌ماند یک حقیقت عریان است: جمهوری اسلامی نه تنها توان جلوگیری از بازگشت تحریم‌های شورای امنیت را ندارد، بلکه حتی هنر همیشگی‌اش، یعنی وقت‌کشی و بازی با تقویم، هم از دستش رفته است. ماجرای امروز را باید در همان قانون عجیب مجلس بعد از جنگ غزه جست‌وجو کرد؛ قانونی که با رأی صددرصدی نمایندگان تصویب شد، انگار که یک مجلس در تب و توهمات جمعی فرو رفته باشد. بر اساس آن قانون، همکاری با آژانس تعلیق شد مگر دو شرط. اول اینکه آژانس تضمین دهد مراکز هسته‌ای ایران مورد حمله قرار نمی‌گیرند! کسی در مجلس حتی لحظه‌ای نیندیشید که آژانس اصولاً چنین وظیفه و اختیاری ندارد. دوم اینکه آژانس «تضمین» کند حق غنی‌سازی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود. باز هم نپرسیدند آژانس چه زمانی اختیار دارد چنین حق سیاسی و راهبردی‌ای را به رسمیت بشناسد. یعنی مجلسیان قانونی نوشتند که نه در صلاحیت آژانس است و نه در عالم دیپلماسی محلی از اعراب دارد. نتیجه؟ قفل شدن تمام مسیرهای توافق.
وقتی ایران اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی می‌کند، همه می‌فهمند که این سطح مصرفی ندارد جز سلاح هسته‌ای. بریتانیا که خودش بمب دارد غنی‌سازی‌اش ۶ درصد است و اگر بیشتر بخواهد می‌خرد. جمهوری اسلامی اما اورانیوم را بی‌وقفه بالا می‌برد، انبار می‌کند و هیچ پاسخ معقولی به آژانس نمی‌دهد. طبیعی است آژانس بگوید «نمی‌توانم صلح‌آمیز بودن این برنامه را تأیید کنم». همین و بس. اما همین یک جمله کافی است که همه در غرب به این نتیجه برسند که پرونده ایران امنیتی است، نه صلح‌آمیز.
جمهوری اسلامی پیش‌شرط گذاشته: اول تضمین بدهید به ما حمله نمی‌کنید، بعد ما با شما «مذاکره» می‌کنیم. نه توافق، نه راه‌حل، فقط مذاکره. واقعاً در کجای جهان چنین دیپلماسی‌ای معنا دارد؟ مذاکره اصولاً برای همین است که طرفین امتیاز بدهند و امتیاز بگیرند، نه اینکه طرف ضعیف‌تر شرط بگذارد که طرف قدرتمندتر حتی قبل از نشستن پای میز امتیاز بدهد. آمریکا چرا باید به چنین چیزی تن بدهد؟ طرف ایرانی صریح می‌گوید غنی‌سازی را کنار نمی‌گذارم، برنامه موشکی دور برد فرا قاره ای را متوقف نمی‌کنم، حمایت از گروه‌های نیابتی را قطع نمی‌کنم. خب، آمریکا دقیقاً بر سر چه چیزی باید پای میز بنشیند؟
سال‌ها بود که اروپایی‌ها بازی وقت‌کشی تهران را تحمل می‌کردند. اما حالا ورق برگشته. دیگر حتی تا پایان اوت هم صبر نکردند. تصمیم گرفتند مکانیزم ماشه را فعال کنند. چون به‌وضوح دیدند که جمهوری اسلامی حتی قابلیت تظاهر به همکاری را هم از دست داده است. یک روز بازرس را فقط برای بوشهر راه می‌دهند، روز بعد دوباره می‌بندند. این نه دیپلماسی است و نه مذاکره؛ یک نمایش کمیک است.
وقتی وزیر خارجه می‌گوید مذاکره تحمیلی از جنگ خطرناک‌تر است، فقط یک پیام دارد: ما مذاکره نمی‌کنیم مگر از موضع پیروزی. لاریجانی هم اضافه می‌کند که دیپلماسی وقتی معنا دارد که طرف مقابل از جنگ مایوس شده باشد. این همان وارونگی مزمن سیاست جمهوری اسلامی است: طرف مقابل باید اول شکست را بپذیرد، بعد جمهوری اسلامی با بزرگ‌منشی پای میز می‌آید. اما واقعیت بیرون چیز دیگری می‌گوید: مراکز هسته‌ای در حملات هوایی تخریب شده‌اند، تحریم‌ها نفس اقتصاد را گرفته، و حالا مکانیزم ماشه در آستانه بازگشت کامل است. این یعنی پایان رؤیای «بازی برد-برد» جمهوری اسلامی؛ چراکه همیشه در ذهن حاکمان، برد یعنی فقط برای خودشان.
امروز جمهوری اسلامی نه راه عقب‌نشینی دارد و نه راه پیشروی. اگر امتیاز بدهد، فرو می‌ریزد چون تمام تبلیغات ۴۰ ساله‌اش دود می‌شود. اگر ندهد، تحریم‌های شورای امنیت برمی‌گردند و دوباره کشور در قفس آهنین قرار می‌گیرد. این همان وضعیت بن‌بست است که حاکمان از آن وحشت داشتند و خودشان با دستان خودشان ساختند. دیپلماسی جمهوری اسلامی حالا دیگر حتی قابلیت وقت‌کشی ندارد. جهان صبرش تمام شده و اروپا و آمریکا این بار هماهنگ‌اند. برای همین، مکانیزم ماشه نه یک تهدید، بلکه پایان رسمی نمایش «مقاومت هوشمندانه» است. بازی تمام شد؛ پرده آخر روی صحنه است
.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔵 ۴۷ جمله به یاد ماندنی از فردی به یاد ماندنی #احمدی_نژاد

۱- این که می‌گویند دو تا بچه کافیه بنده معتقد نیستم. کشور ما برای ۵۰۰ میلیون نفر جا دارد

۲- هرگز نمی‌گذارند که اوباما رئیس جمهور شود چون سیاهپوست است

٣-كسي رو داريم كه با چشم معادن زير زمين را تشخيص مي دهد مثلا در اين نقطه طلا هست يا در آن منطقه مس

۴- امارات اگر پیشرفت کند انگار ما پیشرفت کرده‌ایم

۵- بهای کنونی نفت (۱۵۰ دلار در سال ۸۶) بسیار پایین است و من پیش بینی می کنم که نفت به ۳۰۰ دلار برسد

۶- آمریکایی‌ها مثل سگ از من می‌ترسند، یک سخنرانی بکنم بهای نفت گران می‌شود و اقتصاد آمریکا فرو می‌پاشد

۷- اقتصاد دانان غربی به من گفتند در کشور شما طی دو ساله معجزه‌ی اقتصادی قرن رخ داده

۸- سران کشورهای دنیا برای نزدیکی با کشور ما صف کشیده‌اند، مثل این پیرزن ها که در صف زنبیل می‌گذارند

۹- در سفر به عراق آمریکایی‌ها می‌خواستند من را بدزدند اما اراده امام زمان چیز دیگری بود

۱۰- امروز همه به این واقعیت معتقدند که در حال حاضر کشور را امام زمان مدیریت می‌کند

۱۱- تمام دنیا دست به یکی کرده‌اند تا این دولت را تخریب کنند اما هدف اصلی‌شان تخریب امام زمان است

۱۲- میانگین سن دانشمندان هسته‌ای ما ۱۷ سال است.

۱۳- یک دختر ۱۵ ساله توانسته است در زیرزمین خانه شان، اورانیوم را غنی‌سازی کند.

۱۴- در مناظره با کروبی: صدها کشور در جهان از ما الگوبرداری می‌کنند.


۱۵- بدرفتاری با ایرانیان در فرودگاهها دروغ است، با من و هیئت همراهم در همه جا خوش‌رفتاری می‌کنند.

۱۶- در آخرالزمان هوگو چاوز به همراه امام زمان و حضرت مسیح به زمین رجعت خواهد کرد.

۱۷- آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود...!

۱۸- آقای مشایی مظلوم واقع شدند، ایشان هیچگاه نگفتند ما با ملت اسرائیل دوست هستیم بلکه ایشان گفتند ما با مردم اسرائیل دوست هستیم.

۱۹- روشنفکران، به اندازه‌ی بزغاله هم نمی‌فهمند.

۲۰- گوجه ‌فرنگی ۳۵۰۰ تومان نیست، سر کوچه‌ی ما ۱۲۰۰ تومان است.

۲۱- در دنیای ورزش، نتایج پاراالمپیک از المپیک مهمتر است.

۲۲- ایران آزاد ترین کشور دنیاست، در ایران بر خلاف آمریکا و اروپا یک نفر گرسنه هم پیدا نمی‌کنید.

۲۳- مردم از شنیدن اسم دموکراسی حالت تهوع می‌گیرند. دموکراسی که آب و نان نمی‌شود.

۲۴- در خارج از کشور بچه ۴ ساله من را به مادرش نشان داد و گفت: محمود...!

۲۵- در سفر ایتالیا می‌خواستند من را با اشعه ایکس ترور کنند.

۲۶_ ۴۲۰ روزنامه و خبرگزاری بین‌المللی علیه دولت من می‌نویسند.

۲۷- اگر مصر آمادگی داشته باشد تا پایان وقت اداری امروز، روابط را (پس از سی سال قطع رابطه) برقرار می‌کنیم.


۲۸- یک زن (اشاره به فاطمه رجبی) پیدا شده که مردانه حرف می‌زند، آن وقت شما بهش ایراد می‌گیرید؟


۲۹- عده ای می‌گویند که بازار آزاد همه چیز را حل می‌کند، ولی من به شما می‌گویم که بازار آزاد برای دزدها و پدرسوخته‌هاست.

۳۰- به خبرنگار خارجی: شما نماینده ملتتان هستید و باید به سؤال من پاسخ دهید...!

۳۱- حجم سرمایه گذاری در صنعت ایران، در این چهارسال ۶۰۰ میلیارد دلار بوده است.

۳۲- آن ممه را لولو برد...!

۳۳- در سازمان ملل: وان دقیقه، وان دقیقه

۳۴- آبو بریزید جایی که میسوزه، چرا جای دیگه می‌ریزید؟

۳۵- اطلاعات موثقی دارم که اوباما را با جادو و جنبل طلسم کرده‌اند وگرنه آدم خوبی بود.

۳۶- اگر از مردم ایران بپرسید تحریم چی هست بهتون میگن تحریم نَمَدی؟

۳۷- انگلیس کشوری کوچک در غرب آفریقاست که می‌خواهد برای دنیا تعیین تکلیف کند.

۳۸_ می‌گویند یارانه دهک‌های بالایی را حذف کنید، مگر یارانه‌ها دست ماست؟ یارانه‌ها مال امام زمان است و ایشان می‌خواهند بین همه بطور مساوی تقسیم شود.

۳۹_ مدرک تحصیلی ملاک نیست، آدم میشناسم که با مدرک سیکل تو نیروگاه اتمی بوشهر کار چهارتا مهندس رو انجام میده.

۴۰_ نگران بهداشت و درمان مردم فقیر آمریکا هستم. چرا اینها مثل ما دفترچه بیمه ندارند؟

۴۱- بر خلاف نظر بقیه، من معتقدم زنان گیلانی در کنار کار و تلاش روزانه، حریم عفاف و ناموس خود را هم حفظ می‌کنند...!

۴۲- به خبرنگار cnn: می‌توانیم ظرف ۲۰ دقیقه تمام کشورهای عربی را تصرف کنیم و از طریق کانال سوئز به دریای مدیترانه برسیم. شما این را می‌خواهید؟

۴۳- سال ۹۱: اگر ده سال دیگر به من مهلت بدهید کاری می‌کنم که آمریکا وارد کننده محصولات صنعتی و کشاورزی از ایران شود.

۴۴- از ۷ میلیون نفر جمعیت کره زمین بیش از ۳ میلیون نفر گرسنه‌اند.

۴۵- با چاقوی زنجان، دشمنان این مملکت را به دو نیم می‌کنیم.

۴۶- حاضرم با آقای اوباما در صحن علنی سازمان ملل در مورد شرایط وخیم زندگی مردم آمریکا مناظره کنم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
سی ویژگی کسانی که خیلی اشتباه می‌کنند

محمود سریع‌القلم


۱. حتی سه صفحه در مورد خودشان نمی‌توانند بنویسند؛
۲. صندوقچه EQ آن‌ها قفل است؛
۳. انسان‌ها را به خوب و بد تقسیم می‌کنند؛
۴. با داده (Data) و مشورت تصمیم نمی‌گیرند؛
۵. با افراد تکراری معاشرت می‌کنند؛
۶. با معنای ریسک آشنایی ندارند؛
۷. به استقبال شکست نمی‌روند؛
۸. حتی در حد یک کتاب از فلاسفۀ بزرگ نخوانده‌اند؛
۹. دامنۀ واژگان آن‌ها بسیار محدود است؛
۱۰. برای انجام کارها، ذهن خود را نمی‌توانند به دپارتمان‌های ده‌گانه تقسیم کنند؛
۱۱. به پیامدهای سخن و رفتار خود بی توجه‌اند؛
۱۲. بر پرخاش‌های خود کنترل ندارند ؛
۱۳. با ویژگی‌های مثبت و منفی طبع بشر آشنایی محدودی دارند؛
۱۴. ۹۵ درصد حرف می‌زنند، ۵ درصد سؤال می‌کنند؛
۱۵. اکثریت مطلق حرف‌هایشان تکراری است؛
۱۶. قدرشناس نیستند؛
۱۷. آداب نگه داشتن دوست را نمی‌دانند؛
۱۸. از افراد بهتر از خود هراس دارند؛
۱۹. با زیبایی‌ها، رنگ و سکوت انس ندارند؛
۲۰. ظرفیت به تأخیر انداختن واکنش خود تا یک ماه و حتی یک سال را ندارند؛
۲۱. فکر می‌کنند Perfect هستند؛
۲۲. Propaganda در آن‌ها تأثیر بسزایی دارد؛
۲۳. به جزئیات بی‌توجه‌اند؛
۲۴. یک سؤال را از ده نفر با دیدگاه‌های گوناگون نمی‌پرسند؛
۲۵. کوتاه آمدن را ضعف می‌پندارند؛
۲۶. دائماً در حال قضاوت بدون پشتوانه هستند؛
۲۷. انتظاراتشان از دیگران بیشتر از انتظاراتشان از خودشان است؛
۲۸. منحنی زندگی‌شان افقی است؛
۲۹. دایرۀ غرایز آن‌ها فعال ولی دایرۀ فکرآن‌ها منجمد است؛
۳۰. نمی‌دانند تغییر یعنی فکرتعطیل نیست.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
یکی از حساس ترین اقداماتی که هر ایرانی بخصوص فعال اقتصادی باید انجام دهد مدیریت سبد دارایی(Asset Management)است

اهمال در این موضوع در نیمه دوم سال بخش بزرگی از جامعه ایران را به خاک سیاه می نشاند

مدیریت دارایی بعنوان یک دانش،اصول و قواعدی جهانی دارد اما وقتی پای ایران وسط باشد باید آنرا بومی سازی کرد

اگر دیدید ارزش دارایی های شما کمتر از دلار رشد کرده یا در یک بخش تجمیع شده یا نوسانات بسیار شدید بالا و پایین دارد یا تصمیمات شما بر اساس احساسات روزانه یا نوسانات گرفته میشود نه بر اساس تحلیل و استراتژی بدانید که شما تمام علائم یک سبد رو به اضمحلال را دارید؛

دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد

بین مدیریت دارایی شخصی و شرکتی تمایز قائل شوید؛ این دو، دو متدلوژی متفاوت نیازمندند؛ مدیریت دارایی شخصی روی امنیت مالی و خانوادگی متمرکز است و مدیریت دارایی شرکتی، استراتژی محور است و ارزش آفرینی و رشد پایدار را معیار قرار میدهد

۵ قانون ساده مدیریت دارایی را اینجا در صفحه اینستاگرام بطور اختصاصی آورده ام،آنها را با دقت بخوانید و به آن عمل کنید/#حامد_پاک_طینت

📌Paktinat.Hamed

مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online
🔴 خانم مهاجرانی سخنگوی دولت: مسافرت‌ها افزایش پیدا کرده، وضعیت اقتصادی مردم  خوب است...


🔹روزی حاکمی در قصرخود نشسته بود که از بیرون قصر صدای سیب فروشی را شنید که فریاد میزد: “سیب بخرید! سیب خوشمزه دارم.

      حاکم بیرون را نگاه کرد و دید که مرد دهاتی، محصول باغش را  بار الاغی نموده و روانه‌ بازار است. حاکم میل و هوس سیب کرد و به وزیر دربارش گفت: ۵ سکه طلا از خزانه بردار و برایم سیب بیار!

       وزیر ۵ سکه را از خزانه برداشت
و به دستیارش گفت: این ۴ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!  دستیار وزیر، فرمانده قصر را صدا زد و گفت: این ۳ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!

      فرمانده قصر ، افسر دروازه قصر را صدا زد و گفت: این ۲ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!  افسر نیز عسکر را صدا کرد و گفت: عسکر !  این ۱ سکه طلا را بگیر و سیب بخر!

     عسکر دنبال مرد دست فروش رفته و یقه اش را گرفت و گفت: های مرد دهاتی! چرا اینقدر سر و صدا میکنی؟ خبر نداری که اینجا قصر حاکم  است و با صدای گوش خراشت خواب جناب حاکم را آشفته کرده ای. اکنون به من دستور داه تا تو را زندانی کنم!

     مرد باغدار به پاهای عسکر قصر افتاد و گفت: اشتباه کردم قربان!  این بار الاغ، حاصل‌ یک سال زحمت من است؛ این را بگیر، ولی از خیر زندانی کردن من بگذر!

      عسکر نصف بار سیب را برای خودش برداشت و نصف ديگر را برای افسر برده و گفت: این هم این سیب ها با ۱ سکه طلا.  افسر نیمی از آن سیب‌ها را به فرمانده قصر داده و گفت: این سیب ها به قیمت ۲ سکه طلا!

         فرمانده نیمی از سیب‌ها  را برای خود برداشت و نیمی را به دستیار وزیر داد و گفت: این سیب ها به قیمت ۳ سکه طلا!   دستیار وزیر، نیمی از سیب ها را برداشت و نزد وزیر رفته و گفت: این سیب ها به قیمت ۴ سکه طلا!  وزیر نیمی از سیب ها را برای خود برداشت و بدین ترتیب تنها پنج عدد سیب ماند و نزد حاکم رفت و گفت: این هم ۵ عدد سیب به ارزش ۵ سکه طلا!

        حاکم پیش خود فکر کرده و پنداشت که  مردم در قلمرو حاکمیت او واقعا پولدار و مرفه هستند که کشاورزش پنج  عدد سیب را به پنج سکه طلا می فروشد؛ هر سیب یک سکه طلا  !!! و مردم هم یک عدد سیب را به یک سکه طلا میخرند!
پس مردم ثروتمندند در نتیجه، بهتر است مالياتها را افزايش دهم و خزانه قصر را پرتر سازم.

      در نتيجه مردم فقیر تر شدند و شریکان حلقه فساد در قصر پادشاه، هر روز دزدتر و سرمایه دارتر !

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
مدتهای طولانی است که به دلایل مختلف ترجیح داده ام در مجامع، سخنرانی نداشته باشم و به راهنمایی و راهبری شرکتها و فعالان اقتصادی بصورت منفرد اکتفا کرده ام.

اتاق بازرگانی زنجان اما همیشه برای من یک استثنا بوده، کمتر تشکل و اتاقی را در ایران این میزان پویا، بالنده و با انگیزه دیده ام و قابل تحسین است که این ویژگی ها با پیچیده تر شدن فضای کسب و کار در ایران هرگز تغییر نکرده است.

هفته آینده در یک سخنرانی ۲ ساعته در این جمع فرهیخته، شرایط اقتصادی نیمه دوم سال در سناریوهای مختلف را پیش بینی خواهم کرد و راهکارهای مواجهه با هر یک را ارایه و سپس در یک پرسش و پاسخ ۳ ساعته تلاش خواهم کرد گره ای از گره های فعالان اقتصادی این استان بگشایم

تا شاید پنجره ای بسازیم
حال که درها بسته اند/#حامد_پاک_طینت

📌Paktinat.Hamed

مجمع فعالان اقتصادی
📌@Iran_economy_online
تکان‌نخور که خطرناک‌ است

وقتی حال این روزهای متصدیان کشور  را می‌بینم که چطور جان‌شان را کف دست گرفته‌اند یاد خانمی می‌افتم که به امید شوهر پولدار زن یک حاج‌ آقای سختگیر شد، از آنهائی که حرف حرف خودشان است. یک روز حاجی به خانم گفت قالیچه، سماور،  قلیان هندوانه، خلاصه اسباب گلگشت را بزن پشت لندکروز، که می‌خواهیم برویم پیک‌نیک. رفتند و رفتند و رفتند، تا اینکه نزدیکی‌های ظهر پائین یک جاده دورافتاده حاج‌آقا زد کنار و گفت همین‌جا خوب است. همسرخانم گفت ای‌کاش پنجاه متر جلوتر بروید تا بساط را زیر آن درخت پهن کنم، ولی حاج آقا نپذیرفت؛ "نه آنجا خطرناک است، همین جا وسط جاده قالیچه را بینداز."
- وسط جاده؟
- بله وسط جاده.
خانم که اخلاق حاجی را می‌شناخت چاره‌ای جز اطاعت نداشت.  لذا در حالی که مثل بید می‌لرزید قالیچه را پهن، سماور را علم، و هندوانه را قاچ کرده بود که  از بالای جاده کامیونی بوق‌کشان سرازیر شد. خانم خواست فرار کند، ولی حاج آقا گفت تکان نخور که خطرناک است. کامیون‌ مدام نزدیک‌تر و بوق‌هایش هشداردهنده‌تر می‌شد. ولی حرف حاج‌آقا همان بود. تا آنکه به چند قدمی رسید، به ناچار در شانه خاکی جاده پیچید و پنجاه متر جلوتر به درخت خورد. حاج‌آقا گفت نگفتم زیر آن درخت خطرناک‌است؟!
دلم برای متصدیان‌ می‌سوزد که یا باید زیر کامیون بروند، یا "نگفتم‌های" حاج‌آقا را تحمل کنند...

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
✍️رویای چینی - تمدن چینی

🖊محمدرضا اسلامی

1️⃣ در تمام این سالهای اخیر از دل تمدن نوین چینی یک «رمانِ» ماندگار خارج نشده؛ یک فیلمنامه و اثر سینمایی عالمگیر تولید نشده؛ یک اثر موسیقایی که بین المللی شود تولید نگردیده است. یک «شبکه تلویزیونی» یا روزنامه فاخر که در عرصۀ فرهنگ/سیاست، تحلیگرانِ زبده و خبره داشته باشد شکل نگرفته است.

از هر آنچه که به جوششهای انسانی و خلاقیت انسانی مرتبط می شود هیچ «آثار جدی» ای از میان تمدن نوین چین بیرون نیامده است. هیچ تحلیلگرِ چینی در سطح فرید زکریا، تاکر کارلسن یا نویسنده ای در سطح هاروکی موراکامیِ ژاپنی بیرون نیامده است. از تمدن نوین چینی در این سالها تنها یک چیز بیرون آمده است و آن «کالا» است.

2️⃣ مدیرعامل سابق #پاناسونیک، آقای ماتسوشیتا (که از شخصیتهای برجسته در اقتصاد و صنعت ژاپن بود) کتابی نوشت و نام آن کتاب را گذاشت «نخست انسان سپس کالا». پیرمردی که مجموعه معظم پاناسونیک را از یک کارگاه سیم کشی سه نفره بنیان نهاد، در کتابی که محصول تجربه عمرش بود بر اهمیت «انسان و منابع انسانی» تاکید کرد و به اصول بنیادی سرشت انسان اشاره کرد. در تمدن ژاپنی (به رغم آن نظم سخت پادگانی) اما احترام به انسان و پرداختن به «جوهره خلاقیت انسانی» امری فراموش شده نبود. اما در تمدن چینی، «اصالت» به کالاست و از همینجاست که شاهدیم ازدل تمدن نوین چین، نه موسیقی بیرون آمده، نه شعر، نه رمان، نه سینما، نه هر چیزی و هر امری که به نحوی از انحاء به جوهرۀ خلاقیت بشری مرتبط باشد. از دل تمدن چینی، فقط «کالا» بیرون آمده. کالا و کالا. کانتینر و کانتینر. کشتی و کشتی.

3️⃣ بگذار تا خیال پرواز کند؛ بگذار تا «رویا» ترا به سرزمینهای دیده نشدۀ روح بشر ببرد. بگذار تا «انسان» از آن وجه زیبای انسانی خود، که «رویاپردازی» است دور نشود. بگذار تا رگبارِ آن رویاهای رنگارنگ که بر سر جلال الدین محمد رومی نازل می شد و در سرودن مثنوی تجلی می کرد، در دنیای معاصر بر سر هایائو میازاکیِ نقاش نازل شود و قلم موی آبرنگ او در «استودیو جیبلی» تجلیِ آن رویاهای رنگارنگ را در قالب کارتن و انیمیشن تـوتـورو به تصویر کشد! بگذار تا صُوَرِ خیال انسان ترا مسحور سازد! از دل تمدن چینی نباید و هرگز نباید «رویا» بیرون تراود. دشمن حزب کمونیست چین یک چیز است و آن «رویا»ست. در حزب کمونیست چین هـمۀ رهبران باید موهای سر خود را مثل شبق، سیاه رنگ کنند و کت و شلوارهای تیره رنگِ مشابه به تن داشته باشند و در این «متحدالشکل بودن» همگی با هم «یک رویای واحد» نیز در کله های شبق رنگ خود بپرورانند: «رویای تولید کالای بیشتر».
رویای کالا و کالا. رویای کانتینر نشسته بر روی کانتینر. رویای تولید فولاد و سیمان. رویایی بدون شعر و بدون غزل و بدون موسیقی و بدون نقاشی و بدون... احساس!

4️⃣ تمدن غرب، به رغم تمام وجوه شرمناکش و با وجود تمامِ بخشهای خاکستری و سیاهی که در گذشته هایش داشته، اما توانسته در گوشه و کنارهای خودش سکانسهای درخشانی از زیست انسان را نیز به تصویر بکشد. هرچند که بحث، مقایسه تمدن غرب با تمدن چینی نیست ولی بحث در اینجاست که «احترام به انسان» در غرب وجود دارد، حال آنکه در تمدن چینی و در رویای رهبران حزب «احترام به تولید/کالا» مقدم بر احترام به انسان است!

5️⃣ روزی روزگاری در غرب، اومانیسم و فردگرایی به عنوان محور و شاکلۀ بخشی از تمدن غربی قرار گرفت، ولی با همۀ افت و خیزها اما «مفهومِ خدا» از زندگیِ انسانِ غربی محو نگشت و به رغم انقلاب صنعتی و به رغم کاپیتالیسم اما هنوز «نجوا و خدا» در گوشه هایی از زیست انسان غربی و تمدن غرب حضور دارد. اما در چین اساسا خدا نه وجود داشته و نه وجود دارد! خدایِ رهبران حزب کمونیست چین، نه مانند خدای طالبان عبوس است و نه مانند خدای اهالی کلیسا، خدایی حداقلی است. خدای آنها «کالا»ست. و نرخِ بهره.

6️⃣ مدتی پیش همین عالیجناب شی دستان بن‌سلمان را نیز فشرد و پس از صرف چای و کیک و کباب عربی، علیه ایران سخن گفتند و بر اهمیتِ «احترامِ ایران به اصول حسن همجواری» تاکید کردند! برای رهبر حزب کمونیست مطرح نیست که بن‌سلمان جوان در یمن بمب بر سر مراسم عروسی ریخته و سپس زمانی که نیروهای امداد برای بیرون کشیدن اجساد به مخروبۀ مراسم عروسی رفته اند، خلبان هواپیما برگشته و مجدد بمب دیگری بر سر امدادگران نگون‌بخت ریخته؛ حتی برای امپراطور شی مطرح نیست که این شاهزاده و ایادی‌اش برای پختنِ قطعاتِ بدنِ خاشقچی در ترکیه، کوره با درجه حرارت پخت استخوان انسان سفارش داده اند؛ آنچه که برای رئیس جمهور «شی» مطرح است این است که عربستان نفت دارد و برای تولید «هزارمیلیون تُن فولاد درسال» نیاز به سوخت و حرارت نفت است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
چگونه از ژاپن اسلامی رسیدیم به مراکش فارسی!


در روزگاری نه چندان دور وقتی می‌خواستیم از پیشرفت و توسعه کشور بگوییم الگوی‌مان را در کشورهایی مثل ژاپن پیدا می‌کردیم. مثلا ده - پانزده سال شایع شده بود که یکی از شخصیت‌های سیاسی گفته بود می‌خواهیم ژاپن اسلامی شویم! اما این خیال هم مثل خیلی فکر و خیال‌های دیگر به مرور دود شد و هوا رفت. دو سه سال پیش اگر می‌خواستیم از پیشرفت‌هایی که آرزویمان است حرف بزنیم دیگر سراغ ژاپن نمی‌رفتیم، بلکه از برگزاری جام جهانی در قطر و راه اندازی آب شیرین کن‌های عظیم در عربستان می‌گفتیم. آدم باید واقع‌بین باشد. اما آن هم گذشت. حالا لطفا به دو خبر زیر توجه بفرمایید:

۱. راه‌آهن دولتی ترکیه بهره‌برداری از نیروگاه‌های خورشیدی را آغاز کرده است و با این سیستم، علاوه بر تامین نیازهای انرژی شبکه ریلی، با فروش برق اضافی به شبکه ملی، درآمدزایی می‌کند.
۲. مراکش در مواجهه با بدترین خشکسالی چند دهه اخیر، یک پروژه آزمایشی را با هدف کند کردن روند تبخیر آب و تولید برق با استفاده از پنل‌های خورشیدی شناور به اجرا گذاشته است.
🕯قبول کنید که حالا دیگر باید با حسرت از این پروژه‌ها در ترکیه و مراکش حرف بزنیم. چه می‌توان کرد وقتی که در کشور گل و بلبل‌مان ایران برای کمبود برق فقط راهکار عظیم قطع برق وجود دارد و کار به جایی رسیده که دیگر هیچکس به قطع برق صنایع و خانه‌ها اعتراض نمی‌کند، چون هیچ فایده‌ای ندارد و فقط وقت و انرژی‌ انسانی معترض مورد نظر دچار ناترازی می‌شود.
🕯حالا فقط اگر صدایی شنیده می‌شود صدای نماینده یکی از شهرهای شمالی کشور در مجلس است که التماس می‌کند لااقل برق شالی کوبی‌ها قطع نشود...مردم هم وقتی برق‌شان می‌رود فقط زیر لب می‌گویند خوش به حال ترکیه و مراکش!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
چرا در قضاوت کردن عجول هستیم؟

محمود سریع‌القلم

۱. چون غریزۀ «دیده شدن» در اکثر موارد فعال است؛
۲. چون میانگین IQ جامعه قابل توجه است ولی EQ تقریباً تعطیل است؛
۳. چون یک نفر می‌تواند در رشته‌ای فوق‌العاده متخصص باشد ولی آداب صحبت کردن را نداند؛
۴. چون تقریباً در هیچ نهادی (مدرسه، دانشگاه، جامعه و دولت)، مهارتِ صحبت کردن آموزش داده نمی‌شود؛
۵. چون انصاف در بیان و قضاوت، معمولاً از کنترل و برتری بر دیگران جلوگیری می‌کند؛
۶. چون انصاف در بیان و قضاوت، نتیجۀ شکل گیری جامعه ای است که اکثریت آن از طبقۀ متوسط باشد؛
۷. چون رفتار بسیاری از افراد، تحت تاثیر غرایزشان است تا فکرشان حتی ممکن است تحصیل کرده هم باشند؛
۸. چون بسیاری، با افراد تکراری که برای یادگیری و بهتر شدن مفید نیستند معاشرت می‌کنند؛
۹. چون هیجان داشتن، شلوغ کردن و بی‌مهابا صحبت کردن، توجه دیگران را بر می‌انگیزد؛
۱۰. چون افراد اول صحبت می‌کنند بعد سؤال می‌کنند؛
۱۱. چون "پیامد فهمی" (Consequentiality) آموزش داده نمی‌شود؛
۱۲. چون تربیتِ استدلالی در نهادِ خانواده عمدتاً تعطیل است؛
۱۳. چون مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها، تفاوت میان اظهار نظر و نقد را تدریس نمی‌کنند؛
۱۴. چون استتار خود و فکر خود، وجه مسلطِ فرهنگی کشورهای جهان چهارم است؛
۱۵. چون در زندگی، کمیت امور نسبت به کیفیت آنها به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردار است؛
۱۶. چون پرهیز از هیجان، تعجیل و واکنشی صحبت کردن از دورۀ دبستان آموزش داده نشده است ؛
۱۷. چون اکثریت مطلق افراد، فرصتِ کشف و مشاهده جهان را پیدا نمی‌کنند؛
۱۸. چون اکثراً به زبان‌های خارجی مسلط نیستند و در نتیجه با تنوع استنباطی در میان انسانها، انس پیدا نمی‌کنند؛
۱۹. چون افراد عموماً، تربیت روانی نشده اند تا انسان های توانا را تقدیر کنند؛
۲۰. چون اگر فردی مرتب کتابهای علوم انسانی نخواند، شخصیتش متحول نمی‌شود؛
۲۱. چون سخن ناروا گفتن و قضاوت نابجا کردن، اغلب پیامد ندارد؛
۲۲. چون خواندن رُمان و بیوگرافی، عادت عمومی نیست؛
۲۳. چون عادتِ استبداد تاریخی در «یکسان سازی فکر» فوق‌العاده گسترده است؛
۲۴. چون سؤال کردن برای قضاوت دقیق، در بسیاری از موارد افت شخصیتی دارد؛
۲۵. چون نظام اجتماعی-اقتصادیِ کارکردگرا (Functionalism) راه‌اندازی نشده است؛
۲۶. چون بسیاری تصور می کنند که آرام بودن و در نتیجه تأمل بیشتر، نوعی اختلال روانی محسوب می‌شود؛
۲۷. چون افراد کمی پیدا می شوند که برای فهم یک رفتار، چندین سناریوی محتمل استخراج کرده و به آنها   درصد تخصیص دهند؛
۲۸. چون تعداد افرادی که در جامعه، الگوی رفتاری و فرهنگی باشند به شدت کاهش پیدا کرده است؛
۲۹. چون اکثریت افراد از خود انتقادی، آگاهانه پرهیز می کنند و حتی می ترسند؛
۳۰. چون نرخ تورم دو رقمی طی چند دهه، آرامش روانی و شوق یادگیری را از انسان‌ها سلب کرده است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
www.tg-me.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
2025/10/21 21:08:18
Back to Top
HTML Embed Code: