Telegram Web Link
سباستین ادواردز،

استاد اقتصاد بین‌الملل در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است.

از سال 1993 تا 1996 او اقتصاددان ارشد آمریکای لاتین در بانک جهانی بود.

او 15 کتاب و بیش از 200 مقاله علمی-پژوهشی منتشر کرده است.

او مدیر مشترک «پروژه آفریقا» دفتر ملی تحقیقات اقتصادی است.

پروفسور ادواردز مشاور بسیاری از دولتها، موسسات مالی و شرکت های چند ملیتی بوده است.

او مفسر مکرر مسائل اقتصادی در CNN و سایر رسانه ها است و مقالات او در وال استریت ژورنال، فایننشال تایمز، لس آنجلس تایمز، ال پایس (اسپانیا)، لا ونگاردیا (اسپانیا). ، Clarín (آرژانتین)، El Mercurio (شیلی) و روزنامه های دیگر از سراسر جهان منتشر شده است.




سباستین ادواردز رئیس انجمن اقتصادی آمریکای لاتین و کارائیب (LACEA) بوده و در حال حاضر عضو شورای مشورتی علمی موسسه اقتصاد جهانی کیل، کیل-آلمان است.

او یکی از اعضای شورای مشاوران اقتصادی فرماندار کالیفرنیا آرنولد شوارتزنگر بود.

در سال 2013 به پروفسور ادواردز جایزه کارلوس دیاز-الخاندرو به خاطر تحقیقاتش در مورد اقتصادهای آمریکای لاتین اهدا شد.

پروفسور ادواردز در Universidad Católica de Chile تحصیل کرده است.

او در سال 1978 فوق لیسانس اقتصاد و دکترای اقتصاد را در ۱۹۸۱ از دانشگاه شیکاگو گرفت.
اقتصاددان، برنامه و سیاست‌مدار

اقتصاددان خوب اقتصاددانی است که دم دست سیاست‌گذار باشد.

این روزها گرچه برخی سیاست‌مداران برای رسیدن به ریاست جمهوری می‌کوشند، اقتصاددانانی هم از طیف‌های مختلف کنار ایشان قرار گرفته‌اند. گروهی هم سکوت کرده‌اند که می‌شود از گوشه و کنار شنید نظرشان چیست.

اما اصل حرفم این است که اگر گروهی از اقتصاددانان با یک ایده مشخص برنامه‌ای دارند، نباید در خصوص شرایط سیاست‌مدار حرفی داشته باشند، هر کاندیدایی پذیرفت برنامه اقتصادی ایشان را اجرا کند، باید مقبول بیافتد.

کار برخی اقتصاددانان به دور از برج عاج، ارایه برنامه اقتصادی برای سیاست‌گذاری اقتصادی است و پیش‌شرط گذاشتن برای ویژگی‌های سیاست‌مدار در حوزه اندیشه غیراقتصادی، زیاده‌خواهی است.
@exitvoicelotalty
Dating_the_Boss_0524.pdf
3 MB
هیچ‌وقت نباید از موضوع هیجان‌انگیز economics of dating غافل بشیم.

این مقاله 👆 (که احتمالا در یک ژورنال خیلی خوب منتشر خواهد شد)، به داستان جذاب رابطه‌ی رمانتیک میان رئیس و کارمندان می‌پردازه.

یه جمله‌ایش اینه که

۱. اگه با رئیس‌تون وارد رابطه بشین، حقوق‌تون افزایش پیدا می‌کنه

۲. ولی امان از اینکه اون رابطه با رئیس‌تون به شکست برسه. اون‌وقت دیگه احتمالا از اون شغل باید برید.

پ.ن. یکی از نویسندگان مقاله، Emily Nix است که مقالات بسیار خوبی در حوزه‌ی اقتصاد کار داره، از جمله مقاله 👇 که درباره خشونت بر علیه زنان در محیط کار است.

آرش نقوی
اقتصاد و بحث جدی

آیا پول چاپ بکنید،؟

پاسخش، بله یا خیر است

این که این بحث جدی‌ست، پاسخی بی‌سروته است.

مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور نباید صدایش بلندتر از رییس‌جمهور باشد و

کارکنان دولت را بی‌شعور خطاب کند.

این کلیپ‌ها دیدنی بودند.
در دفاع از رأی دادن،

کتاب دگردیسی مشغولیت‌ها
اسطوره هاي سواري مجاني و مجاهدان شنبه

در اقتصاد ضرب المثلي داريم كه مي گويد ناهار مجاني وجود ندارد. بدين معنا كه هر چيزي هزينه‌اي دارد و بدون پرداخت هزينه نميتوان ناهار خورد.

اما در اقتصاد ايران، ژنهاي برتر نمونه كامل سواركاران مجاني‌اند كه ناهار مجاني هم خوب خورده و هم خوب مي خورند.

احمد كسروی در كتاب تاريخ مشروطه ايران عبارت مجاهدان شنبه را به كار ميبرد.
منظورش اين است كه انقلاب را روز جمعه انقلابيون به نتيجه رساندند، اما مجاهدان شنبه روز بعد از جمعه براي تقسيم غنائم سر و كله شان پيدا مي شد.

ژن هاي برتر ايراني اسطوره‌هاي سوار مجاني هستند كه نمي‌گذارند ياد و خاطره مجاهدان شنبه از بين برود.

ناهار مجاني خوردن لذت خاصي دارد. رأي را مردم و شهروندان بدهند، ناهار را گروهي مجاني بخورند.

همیشه شنبه بعد از انتخابات ریاست جمهوری، روز فعالیت مجاهدان شنبه است؛ عموما از بین نسل پکیده پیر و پاتال، یا از میان کسانی که تا قبل از روز جمعه فعالیت زیرلحافی داشتند.

چه كيفي مي كنند مجاهدان شنبه؛ اين سواركاران مجاني رانت‌خور که احترامی برای پیشرفت پلکانی قائل نیستند و پیشرفت آسانسوری را اصل و اساس زندگی سیاسی و اقتصادی خویش می‌دانند.
مجاهدان شنبه به تکنوکراسی و شایسته‌سالاری وقعی نمی‌نهند و طرفداران پروپاقرص قبیله‌گرایی و بازتوزیع غنایم به شکل مایل به خودشان هستند و تعریف خودشان از جوانی (برای خودشان ۸۰ سال هم جوان است) را دارند.

مجاهدان شنبه؛ روزتان مبارک.

@exitvoiceloyalty
اگر ممدقلی رئیس‌جمهور بود …

این یکی دو روز با ممدقلی، رفیق گرمابه و گلستانم، بر سر معیارهای انتخاب وزیر و معاون وزیر (سازمان‌های بزرگ دولتی) گپ می‌زدیم.

آنچه در این بحث و جدل‌های مثل خیال خوش و خواب رویاپردازانه دستمان را گرفت این بود که بهتر است ابتدا چند معیار کلی برای این انتخاب‌ها وجود داشته باشد:

معیارهای کلی برای انتخاب وزرا و معاونین وزرا و سازمان‌های دولتی بزرگ

۱- وزرا حداکثر سن ۶۰سال

۲- معاونین وزرا حداکثر سن ۵۵ سال، (۵۵سال به علاوه ۱ روز هم منتفی باشد)؛ دارای سابقه ۳ سال مدیریت در همان وزارتخانه یا سازمان‌های ذیربط آن به شکل مستقیم (منظور بقالی‌ها و شرکت‌های تابعه زیرپله آن وزارتخانه نیست).
نیمی از معاونین وزیر باید زیر ۵۰ سال باشند.

۳- دو تابعیتی نباشند و محل سکونت‌شان در هتل نباشد.

۴- وزیر یا پیش از این وزیر نبوده باشد یا سابقه معاون وزیری بیش از ۴ سال نداشته باشد.

۵- معاون وزیر پیش از این معاون وزیر نبوده باشد.

۶- معاون وزیر حتما سابقه کار کارشناسی در همان حوزه را داشته باشد (رصد سابقه کار آسانی است).

۷- میزان ثروت وزرا از ۶۰ میلیارد تومان و معاون وزرا از ۴۰ میلیارد تومان بیشتر نباشد (مگر با منشأ ارث یا کسب‌وکار شخصی).

۸- در دوران وزارت یا معاونت وزارت پیشین، مقاله علمی-پژوهشی منتشر نکرده باشد.

۹- در دوره پیشین وزارت یا معاونت وزارت، عضو هیأت علمی نشده باشد.

۱۰- در شرایط قانون اجباری سریازی، حتما سریازی رفته باشد (فقط معافیت کفالت مورد قبول است).

ممدقلی از خواب بیدار شد و زد رو شونه من و گفت املت سفارش بده.

@exitvoiceloyalty
بدترین گزینه برای وزارت رفاه
یک
پزشک
است


تامام.
برنامه نریزیم

ممدقلی دیشب آمد به خوابم.

گفت با ممدرضا و ممدجواد و ممدکارن و ممدرامتین جمع شدند تا برنامه‌ریزی کنند برای سفر.

متوسط سن این گروه ۶۸ سال است.

ممدجواد گفت ممدکارن و ممدرامتین؛ چون در مقطع حساس کنونی هستیم شما مداخله نکنید و دنبال شفافیت در سفر باشید که آن هم البت ضرورتی ندارد.

من (ممدجواد) و ممدقلی و ممدرضا برنامه‌ریزی می‌کنیم برای یک سفر خوب به سمت خانه سالمندان.
@exitvoiceloyalty
دولت پروستاتی

دارون عجم‌اغلو و جیمز رابینسون در کتاب دالان باریک از اصطلاح دولت پروستاتی برای تشریح کارکرد دولت استفاده می‌کنند.، بدین معنا که دولت باید مثل پروستات کوچک و مفید باشد، اگر بزرگ شود موجبات حیات را بر هم می‌زند و سبب ممات می‌شود.

اما شرکت‌های پروستاتی هم داریم؛ مثلا وقتی ۷ پیرمرد عضو هیأت مدیره یک شرکت باشند و پروستات‌شان خراب شده باشد، وضعیت حیات و ممات شرکت به هم می‌خورد.

@exitvoiceloyalty
نظرات ممد قلی در باب شور و مشورت

سرشبی خوابم برد. ممد قلی آمد به خوابم و گفت : بحث شور و شورایی و مشورت بالا گرفته است. گفتم نظرت چیست.

گفت به سریال مختار نگاهی کن.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بدون تعارف و بي اطاله کلام ، تف به قبر باباي آن کسي که بخواهد زين پس حرفي از شور و مشورت و ريش سفيد بازي بزند، حکومت خشک و خودراي معاويه هميشه براي من شبه برانگيز بود. حال مي‌فهمم کار درست را او مي‌کرده نور به قبرش ببارد .شور و مشاوره به ماها نمي‌آيد اين وصله‌ها زيبنده‌ي همان روميان با شعوري است که حد خودشان را مي‌شناسند ما که به هر کس تکيه کرديم کرمو درآمد و خراب از فردا مي‌خواهم به خلفاي خلفم اقتدا کنم ، شما اعتراضي داريد؟
تضاد منافع

اینکه محل مصاحبه با کاندیداهای وزارت در ساختمان‌های بخش خصوصی است، خودش نشان از تعارض منافع دارد.

اینکه صاحبان کسب‌وکارهای خصوصی اعم از روزنامه و رسانه و پفک و گچ و آرد را به دولت پیشنهاد می‌دهند، یعنی به تضاد منافع توجه ندارند.

اینکه صاحبان کسب‌وکار خصوصی مشاور دولت باشند، تضاد آشکار منافع است.

@exitvoiceloyalty
ممدقلی تو چه شغلی می‌خواهی

جانبداری بازتوزیعی و جانبداری مقرراتی دو تقاضایی است که حامیان یک دولت بعد از انتخابش در جریان حامی‌پروری از آن انتظارش را دارند.

اولی در شکل توزیع و بازتوزیع منابع به سمت حامیان انجام می‌شود و دومی در قالب تنظیم مقررات جانبدارانه.

از ممدقلی پرسیدم تو هم مثل ممد جوادها چیزی نمی‌خواهی؟

گفت نه؛ من تا این حد خویشتن‌دار و ایثارگر نیستم.

من کتابخانه ملی را می‌خواهم.

می‌خواهم ساز و کار آنجا را تغییر دهم .

ممدقلی‌ها از جانبداری و منافع بویی نبرده‌اند.
@exitvoiceloyalty
2025/07/03 08:50:25
Back to Top
HTML Embed Code: