تراژدی
استکان خالی چای
کنار استکانهای پُر سرد شده
احساس تهی بودن میکند
پیادهروی در روز بارانی
بستگی به حال مسواک خیس دارد
که دندان به دندان
بپرد، بدود یا قدم بردارد
فائزه اعظمی
#تمرین_شعر
@faezehazami
faezehazami.ir
استکان خالی چای
کنار استکانهای پُر سرد شده
احساس تهی بودن میکند
پیادهروی در روز بارانی
بستگی به حال مسواک خیس دارد
که دندان به دندان
بپرد، بدود یا قدم بردارد
فائزه اعظمی
#تمرین_شعر
@faezehazami
faezehazami.ir
❤8😍1
دوست داشتن دیگری نوعی مهر ورزیدن به خودمان است که از خود به خاطر بخشهای تاریکمان دریغ کردیم.
فائزه اعظمی
#جمله_لقمه
@faezehazami
faezehazami.ir
فائزه اعظمی
#جمله_لقمه
@faezehazami
faezehazami.ir
❤8👍5
دیر رسیدن بهتر از زود رسیدن است
برای خوب دیدن
باید لیوان را پوشید
همواره خیس آب بود
و سنگینتر، برای قدم برداشتن
فائزه اعظمی
#تمرین_شعر
@faezehazami
faezehazami.ir
برای خوب دیدن
باید لیوان را پوشید
همواره خیس آب بود
و سنگینتر، برای قدم برداشتن
فائزه اعظمی
#تمرین_شعر
@faezehazami
faezehazami.ir
❤🔥9❤4
پنجرهای برای پریدن داری؟
به نظرم هر کسی باید یک پنجره داشته باشد.
یک پنجره که بتواند از آن بپرد بیرون.
دقت کنید دوستان میگویم «پنجره» نه «در».
حالا فرقش چیست؟
در خیلی گرفتاری دارد. کلید میخواهد. باید در بزنی، قبلش هزار صغرا و کبرا بچینی که وارد شوی یا خارج شوی. کسی یکوقت معذب نشود.
اما پنجره فقط با پریدن خلاصه میشود. یعنی فقط باید شهامت پریدن داشته باشی و از یک ارتفاع چند متری بپری.
این پنجره را میتوانی در دفترت هم بکشی.
میتوانی با انگشتت روی میز یا دیوار هم بکشی.
پنجرهای بکش و از آن بپر، به جایی بیرون از جایی که حضور داری. فکرت آنجاست.
مثل کانال عوض کردن است؟ شاید اما کانال عوض کردن مثل به چیز دیگری فکر کردن است. اما پریدن شبیه رها کردن است.
بعضی موضوعات فکر را درگیر میکنند اما قابل حل نیستند، قابل تغییر نیستند.
بعد تو مثل زغال داغ دستت میگیری و هی از جایت میپری که چه میشود کرد، شایدم نپری. فقط اینپا و آنپا کنی و با آگاهی عذاب بکشی.
به هر حال هر از گاهی شده برای چند دقیقه،
یک پنجره بکش و از آن بپر.
فائزه اعظمی
#یادداشت_روز
@faezehazami
faezehazami.ir
به نظرم هر کسی باید یک پنجره داشته باشد.
یک پنجره که بتواند از آن بپرد بیرون.
دقت کنید دوستان میگویم «پنجره» نه «در».
حالا فرقش چیست؟
در خیلی گرفتاری دارد. کلید میخواهد. باید در بزنی، قبلش هزار صغرا و کبرا بچینی که وارد شوی یا خارج شوی. کسی یکوقت معذب نشود.
اما پنجره فقط با پریدن خلاصه میشود. یعنی فقط باید شهامت پریدن داشته باشی و از یک ارتفاع چند متری بپری.
این پنجره را میتوانی در دفترت هم بکشی.
میتوانی با انگشتت روی میز یا دیوار هم بکشی.
پنجرهای بکش و از آن بپر، به جایی بیرون از جایی که حضور داری. فکرت آنجاست.
مثل کانال عوض کردن است؟ شاید اما کانال عوض کردن مثل به چیز دیگری فکر کردن است. اما پریدن شبیه رها کردن است.
بعضی موضوعات فکر را درگیر میکنند اما قابل حل نیستند، قابل تغییر نیستند.
بعد تو مثل زغال داغ دستت میگیری و هی از جایت میپری که چه میشود کرد، شایدم نپری. فقط اینپا و آنپا کنی و با آگاهی عذاب بکشی.
به هر حال هر از گاهی شده برای چند دقیقه،
یک پنجره بکش و از آن بپر.
فائزه اعظمی
#یادداشت_روز
@faezehazami
faezehazami.ir
👏2
