Forwarded from انتشارات روزنه
📚 معرفی کتاب فراز و فرود ملتها
چرا "گروههای ذینفع" در یک جامعه شکل میگیرند؟ آیا انباشت این گروهها میتواند به "فراز و فرود ملتها" بینجامد؟ با کدام دستگاه نظری میتوان آثار و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها را تحلیل کرد؟
مَنسِر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها با نگاهی میانرشتهای و تاریخی، چارچوب نظری خود را برای پاسخدهی به این سؤالات ارائه و نشان میدهد که گروههای منافع خاص با سیطره بر نهادها و حاملهای قدرت به ویژه دولت، باعث کاهش کارآیی و درآمد کل جوامع میشوند. ایدههای اولسون میتواند بینشهای جدیدی دربارۀ شیوۀ عمل و اقتضائات مقابله با این گروهها در جامعه و اقتصاد ایران در اختیار ما بگذارد.
نام کتاب: فراز و فرود ملتها
نویسنده: مَنسِر اولسون
مترجمان: جعفر خیرخواهان، محمد فاضلی
انتشارات روزنه
چاپ: سوم
تعداد صفحات: ۳۵۲
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ صفحات نخست
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
▫️تلگرام دکتر خیرخواهان
☎️ 02188721514
چرا "گروههای ذینفع" در یک جامعه شکل میگیرند؟ آیا انباشت این گروهها میتواند به "فراز و فرود ملتها" بینجامد؟ با کدام دستگاه نظری میتوان آثار و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها را تحلیل کرد؟
مَنسِر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها با نگاهی میانرشتهای و تاریخی، چارچوب نظری خود را برای پاسخدهی به این سؤالات ارائه و نشان میدهد که گروههای منافع خاص با سیطره بر نهادها و حاملهای قدرت به ویژه دولت، باعث کاهش کارآیی و درآمد کل جوامع میشوند. ایدههای اولسون میتواند بینشهای جدیدی دربارۀ شیوۀ عمل و اقتضائات مقابله با این گروهها در جامعه و اقتصاد ایران در اختیار ما بگذارد.
نام کتاب: فراز و فرود ملتها
نویسنده: مَنسِر اولسون
مترجمان: جعفر خیرخواهان، محمد فاضلی
انتشارات روزنه
چاپ: سوم
تعداد صفحات: ۳۵۲
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ صفحات نخست
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
▫️تلگرام دکتر فاضلی
▫️تلگرام دکتر خیرخواهان
☎️ 02188721514
👍84👎2
سیاست همایونی
محمد فاضلی
بگذارید سیاست منجر به اعلام عمومی برگزاری کنسرت #همایون_شجریان در #میدان_آزادی، سیل مخالفتها با آن، و نهایتاً لغو شدن آن را #سیاست_همایونی بنامیم. هدفم تحلیل ویژگیهای سیاست همایونی و درس و درد عمیق آن برای ایران امروز و آینده است.
زندهسازی گذشته
نیروهای سیاسی در وضعیتی هستند که دائم گذشته را هم میزنند و زندهسازی گذشته – حتی بر اساس برساختههای غیرواقعی و دروغین – یکی از مهمترین ابزارهای منازعه است. برخی نیروهای سیاسی حاضرند بر سر میراث اجتماعی-سیاسی محمدرضا شجریان و برساختههایی (نه الزاماً واقعیاتی) از تأثیرات او بر مهجور شدن سایر خوانندگان (گلپا، ایرج و ...)، منازعهای شدید را پیش بکشند تا همایون شجریان را هم لِه کنند.
وقتی منازعه بر سر گذشته یک هنرمند و اجرای یک کنسرت موسیقی چنین منازعهای در میگیرد، وای به حال روزی که موضوعات مهمتری از گذشته موضوع تحلیل و تصمیم باشند. گذشته، داغتر از همیشه، در ایران امروز زنده است و زندهسازی میشود تا نان منازعهای ویرانگر در تنور آن پخته شود.
مدیران فروکوفته
بدیهی است که دادن مجوز برگزاری کنسرت در میدان آزادی، تصمیمی نیست که معاون هنری وزارت ارشاد به تنهایی، خودسرانه، بدون هماهنگی با برخی از مهمترین نهادهای تصمیمگیری درون و بیرون دولت گرفته باشد. اما همین تصمیم سنگین و مهم که خروجی فرایندهای پیچیده است، با دو موج مخالفت خارجی و داخلی، هیچ میشود.
معاون هنری وزارت ارشاد قربانی این وضعیت شده و مجبور میشود از همایون شجریان عذرخواهی کند. اما پیام روشن این ماجرا برای بقیه مدیران این است که «تصمیم نگیر!». سرنوشت معاون هنری وزارت ارشاد، همواره پیش چشم سایر مدیران خواهد بود؛ و به این ترتیب یاد میگیرند که دست به هیچ کار بزرگی نزنند. نظام سیاسی بارها چنین پیامی را به مدیران داده و وقتی این کار را در حساسترین پیچ تاریخی خودش هم تکرار میکند، نشان میدهد ترکیب «بیدولتی و بیتصمیمی» عاقبت هر مدیر خطرپذیری را تیره و تار میسازد. مدیران فروکوفتهای که ترسو میشوند، عاقبت چنین فرایندی است.
تداوم تعلیق
حکومت و جامعه ایران سالیانی است که در تعلیق به سر میبرد. یک سال اخیر این تعلیق تشدید شد و بعد از جنگ ۱۲ روزه به اوج رسید. خروج آگاهانه از تعلیق با «تصمیم» ممکن است. وقتی بر سر برگزاری یک کنسرت چنین سطحی از مناقشه، تعارض و بیتصمیمی وجود دارد، میتوان حدس زد که بر سر موضوعاتی نظیر مواجهه با غنیسازی، مذاکره مستقیم، رابطه با چین و روسیه، مکانیسم ماشه و ... چه بلوا و بلبشویی در نظام تصمیمگیری در جریان است.
اگر مدیری که خطرپذیری میکند و مجوز برگزاری کنسرت میدهد، در نهایت چنین مجازات شده و فروکوفته میشود، آن سیاستمداری که بخواهد درباره موضوعات مهمتر تصمیم بگیرد چه تجربهای خواهد داشت؟ ناگزیر تصمیم نمیگیرند، و سیاست رسمی میشود «از این ستون به آن ستون فرج است.» بیعملی الگوی غالب میشود. عاقبت چنین وضعیت، #تداوم_تعلیق است. تداوم تعلیق در لحظه بحران، سم مهلک است.
کنشگر کینهتوزِ مستأصلِ عاصی
خروجی طبیعی شکل و محتوایی از سیاست که در آن عبور از گذشته ناممکن شده و دائم گذشته زندهسازی میشود تا امروز داغ بشود و داغ بماند؛ کنشگر کینهتوز است. گذشته به قصد تحلیل و شناخت و فراتر رفتن از آن داغ نمیشود، بلکه داغ میشود تا در آن بمانیم؛ تا آتش کینهها در آن کاشت و داشت شود، و فراتر رفتن از آن به نفع امروز ناممکن گردد. «کنشگر کینهتوز» خروجی این وضعیت است.
خروجی مدیران فروکوفته، بیتصمیمی و تداوم تعلیق، حل نشدن مسألهها و ناامید شدن از امکان حل مسألههاست. حل نشدن مسألهها و ناامیدی از حل مسألهها هم کنشگران را #مستأصل میکند.
کنشگری که در گذشته مانده و کینهتوز شده، و بر اثر حل نشدن مسألهها و ناامیدی از حل مسألهها مستأصل شده؛ #عاصی میشود. این عاصی شدن و #عصیان_مستأصل، در فحاشی مجازی و واقعی، خشونت خیابانی و ... بروز میکند.
عاقبت چه میشود؟
شما بگویید عاقبت #سیاست_همایونی، یعنی سیاستی که بر اثر زندهسازی گذشته، #مدیران_فروکوفته و #تداوم_تعلیق به ظهور «کنشگر کینهتوزِ مستأصل عاصی» میانجامد چه خواهد شد؟ میلیونها کینهتوزِ مستأصل عاصی چه عاقبتی خواهند داشت؟ از این بگذریم!
سرنوشت ما وقتی تغییر خواهد کرد که سیاست همایونی مبتنی بر زندهسازی گذشته، مدیران فروکوفته و تداوم تعلیق، تغییر کند.
صفحه یوتیوب محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
بگذارید سیاست منجر به اعلام عمومی برگزاری کنسرت #همایون_شجریان در #میدان_آزادی، سیل مخالفتها با آن، و نهایتاً لغو شدن آن را #سیاست_همایونی بنامیم. هدفم تحلیل ویژگیهای سیاست همایونی و درس و درد عمیق آن برای ایران امروز و آینده است.
زندهسازی گذشته
نیروهای سیاسی در وضعیتی هستند که دائم گذشته را هم میزنند و زندهسازی گذشته – حتی بر اساس برساختههای غیرواقعی و دروغین – یکی از مهمترین ابزارهای منازعه است. برخی نیروهای سیاسی حاضرند بر سر میراث اجتماعی-سیاسی محمدرضا شجریان و برساختههایی (نه الزاماً واقعیاتی) از تأثیرات او بر مهجور شدن سایر خوانندگان (گلپا، ایرج و ...)، منازعهای شدید را پیش بکشند تا همایون شجریان را هم لِه کنند.
وقتی منازعه بر سر گذشته یک هنرمند و اجرای یک کنسرت موسیقی چنین منازعهای در میگیرد، وای به حال روزی که موضوعات مهمتری از گذشته موضوع تحلیل و تصمیم باشند. گذشته، داغتر از همیشه، در ایران امروز زنده است و زندهسازی میشود تا نان منازعهای ویرانگر در تنور آن پخته شود.
مدیران فروکوفته
بدیهی است که دادن مجوز برگزاری کنسرت در میدان آزادی، تصمیمی نیست که معاون هنری وزارت ارشاد به تنهایی، خودسرانه، بدون هماهنگی با برخی از مهمترین نهادهای تصمیمگیری درون و بیرون دولت گرفته باشد. اما همین تصمیم سنگین و مهم که خروجی فرایندهای پیچیده است، با دو موج مخالفت خارجی و داخلی، هیچ میشود.
معاون هنری وزارت ارشاد قربانی این وضعیت شده و مجبور میشود از همایون شجریان عذرخواهی کند. اما پیام روشن این ماجرا برای بقیه مدیران این است که «تصمیم نگیر!». سرنوشت معاون هنری وزارت ارشاد، همواره پیش چشم سایر مدیران خواهد بود؛ و به این ترتیب یاد میگیرند که دست به هیچ کار بزرگی نزنند. نظام سیاسی بارها چنین پیامی را به مدیران داده و وقتی این کار را در حساسترین پیچ تاریخی خودش هم تکرار میکند، نشان میدهد ترکیب «بیدولتی و بیتصمیمی» عاقبت هر مدیر خطرپذیری را تیره و تار میسازد. مدیران فروکوفتهای که ترسو میشوند، عاقبت چنین فرایندی است.
تداوم تعلیق
حکومت و جامعه ایران سالیانی است که در تعلیق به سر میبرد. یک سال اخیر این تعلیق تشدید شد و بعد از جنگ ۱۲ روزه به اوج رسید. خروج آگاهانه از تعلیق با «تصمیم» ممکن است. وقتی بر سر برگزاری یک کنسرت چنین سطحی از مناقشه، تعارض و بیتصمیمی وجود دارد، میتوان حدس زد که بر سر موضوعاتی نظیر مواجهه با غنیسازی، مذاکره مستقیم، رابطه با چین و روسیه، مکانیسم ماشه و ... چه بلوا و بلبشویی در نظام تصمیمگیری در جریان است.
اگر مدیری که خطرپذیری میکند و مجوز برگزاری کنسرت میدهد، در نهایت چنین مجازات شده و فروکوفته میشود، آن سیاستمداری که بخواهد درباره موضوعات مهمتر تصمیم بگیرد چه تجربهای خواهد داشت؟ ناگزیر تصمیم نمیگیرند، و سیاست رسمی میشود «از این ستون به آن ستون فرج است.» بیعملی الگوی غالب میشود. عاقبت چنین وضعیت، #تداوم_تعلیق است. تداوم تعلیق در لحظه بحران، سم مهلک است.
کنشگر کینهتوزِ مستأصلِ عاصی
خروجی طبیعی شکل و محتوایی از سیاست که در آن عبور از گذشته ناممکن شده و دائم گذشته زندهسازی میشود تا امروز داغ بشود و داغ بماند؛ کنشگر کینهتوز است. گذشته به قصد تحلیل و شناخت و فراتر رفتن از آن داغ نمیشود، بلکه داغ میشود تا در آن بمانیم؛ تا آتش کینهها در آن کاشت و داشت شود، و فراتر رفتن از آن به نفع امروز ناممکن گردد. «کنشگر کینهتوز» خروجی این وضعیت است.
خروجی مدیران فروکوفته، بیتصمیمی و تداوم تعلیق، حل نشدن مسألهها و ناامید شدن از امکان حل مسألههاست. حل نشدن مسألهها و ناامیدی از حل مسألهها هم کنشگران را #مستأصل میکند.
کنشگری که در گذشته مانده و کینهتوز شده، و بر اثر حل نشدن مسألهها و ناامیدی از حل مسألهها مستأصل شده؛ #عاصی میشود. این عاصی شدن و #عصیان_مستأصل، در فحاشی مجازی و واقعی، خشونت خیابانی و ... بروز میکند.
عاقبت چه میشود؟
شما بگویید عاقبت #سیاست_همایونی، یعنی سیاستی که بر اثر زندهسازی گذشته، #مدیران_فروکوفته و #تداوم_تعلیق به ظهور «کنشگر کینهتوزِ مستأصل عاصی» میانجامد چه خواهد شد؟ میلیونها کینهتوزِ مستأصل عاصی چه عاقبتی خواهند داشت؟ از این بگذریم!
سرنوشت ما وقتی تغییر خواهد کرد که سیاست همایونی مبتنی بر زندهسازی گذشته، مدیران فروکوفته و تداوم تعلیق، تغییر کند.
صفحه یوتیوب محمد فاضلی
@fazeli_mohammad
YouTube
Iran Talk | ایران تاک
من در این صفحه گفتوگو منتشر میکنم. گفتوگوهایی درباره مسائل ایران که محور اصلی آنها بقا و ارتقای ایران است. درد ما توسعهنیافتگی است و در این صفحه درباره مسائل ریز و درشتی توسعهنیافتگی با آنها گفتوگو میکنم که درد توسعهنیافتگی ایران را دارند.
👍208👎7
Forwarded from پادکست سکه
🎙️ قسمت صد و یکم پادکست سکه
«روایت علی سرزعیم از اقتصاد سیاسی ایران (بخش اول)»
علی سرزعیم از اقتصاددانان شناخته شده ایرانی است که پس از تحصیل اقتصاد در میلان به ایران برگشت و تجربه کار در بخش خصوصی و دولتی را دارد. پادکست سکه تلاش کرد تا در پاسخ پرسش توسعهنیافتگی ایران به روایت او از اقتصاد سیاسی ایران بپردازد. سرزعیم با نگاه تاریخی که از سال ۱۳۶۰ آغاز میکند در تلاش است تا روایتی منسجم از چهار دهه اخیر اقتصاد سیاسی ایران ارائه کند. در این قسمت او تا سال ۱۳۹۲ این روایت را پیش میبرد.
👤 مهمان: علی سرزعیم
میزبان: مهدی ناجی
گوینده: علیرضا تقوی
تدوین و تنظیم: ایمان اسلامپناه
کارگردان: بهداد گیلزادکهن
کتابهای علی سرزعیم
دوستدار سقراط - کانال تلگرام علی سرزعیم
حامی مالی:
اسنپ تریپ | اینستاگرام
🎧 قسمت صد و یکم پادکست سکه را میتوانید از وبسایت سکه و برنامه کستباکس بشنوید.
#قسمت_صد_و_یکم
#علی_سرزعیم
#پادکست_سکه
@Sekke_Podcast
«روایت علی سرزعیم از اقتصاد سیاسی ایران (بخش اول)»
علی سرزعیم از اقتصاددانان شناخته شده ایرانی است که پس از تحصیل اقتصاد در میلان به ایران برگشت و تجربه کار در بخش خصوصی و دولتی را دارد. پادکست سکه تلاش کرد تا در پاسخ پرسش توسعهنیافتگی ایران به روایت او از اقتصاد سیاسی ایران بپردازد. سرزعیم با نگاه تاریخی که از سال ۱۳۶۰ آغاز میکند در تلاش است تا روایتی منسجم از چهار دهه اخیر اقتصاد سیاسی ایران ارائه کند. در این قسمت او تا سال ۱۳۹۲ این روایت را پیش میبرد.
👤 مهمان: علی سرزعیم
میزبان: مهدی ناجی
گوینده: علیرضا تقوی
تدوین و تنظیم: ایمان اسلامپناه
کارگردان: بهداد گیلزادکهن
کتابهای علی سرزعیم
دوستدار سقراط - کانال تلگرام علی سرزعیم
حامی مالی:
اسنپ تریپ | اینستاگرام
🎧 قسمت صد و یکم پادکست سکه را میتوانید از وبسایت سکه و برنامه کستباکس بشنوید.
#قسمت_صد_و_یکم
#علی_سرزعیم
#پادکست_سکه
@Sekke_Podcast
👍64👎3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کاهش هدررفت آب در شبکههای شرب و بهداشت شهری ایران، در اندازه استاندارد توکیو هم ممکن است.
دیدن نسخه کامل
https://youtu.be/mauToijH04A
@fazeli_mohammad
دیدن نسخه کامل
https://youtu.be/mauToijH04A
@fazeli_mohammad
👍107👎2
Forwarded from علی سرزعیم (دوستدار سقراط)
واکسینه شدن در برابر هشدارها🔴
✳️بحرانها با سرعت خیرهکنندهای به جلو میآیند ولی آنچه برای من عجیب و حیرتآور است بیخیالی رایج و دستکم گرفتن سرعت و شدت بحرانی است که جلو میآید. من به هر کس که دستم میرسد هشدار میدهم ولی هیچکس از مسئولانی که دیدم قضیه را جدی نمیگیرد. آنها حمله مجدد اسرائیل را جدی میگیرند ولی بهمن ناشی از بحرانهای اقتصادی را جدی نمیگیرند.
✳️علت این بیخیالی چیست؟ بخش بزرگی از مسئله به واکسینه شدن در برابر هشدار بر میگردد. از بس از گذشته هشدار داده شد ولی حکومت باقی ماند این تصور هست که یا این هشدارها الکی بوده است یا حکومت مقتدرتر از آن است که با این مشکلات آسیب ببیند. اولین هشدار را بنی صدر پس از فرار داد و گفت که حکومت نمیدانم پس از سه ماه یا شش ماه به دلیل بحرانهای اقتصادی سرنگون می شود. چون مثلا اقتصادخوانده بود (گرچه درست نخوانده بود) انقلابی های آن زمان ترسیدند ولی عملا چیزی رخ نداد زیرا هم اقتصاد رشد کرد (دلیلش تعیین تکلیف کشور و صنایع بود) و هم قیمت نفت خیلی بالا رفت. آن نسل کلا نسبت به هشدارهای اقتصادی بیتفاوت و واکسینه شدند. همان نسل هنوز زمام دار امور کشور هستند. از آن نسل واقعا انتظار ندارم که این هشدارهای مشفقانه را جدی بگیرند ولی تعجبم از مدیران دولتی جوان و میانسالی است که آنها هم وخامت امر را باور ندارند.
✳️هشدارهای سابق اقتصادی غلط نبود و پیامدهای نادیده گرفتن آنها مثل رشد 10 میلیون فقیر، فقیرتر شدن فقرا، افت وضعیت طبقه متوسط، افت سودآوری بنگاههای مالی، وخامت زیرساختها و قطعی آب، برق، گاز، آب و اموری از این دست است. همه اینها محقق شد ولی فقط یک پیشبینی محقق نشد و آن هم فروپاشی نظم سیاسی است. چون این تکه از پیش بینیها محقق نشد کل هشدارهای سابق را نادرست قلمداد کردند و بدتر اینکه هشدارهای موجود را نیز نادرست و تخیلی قلمداد میکنند. واقعا آدمی نمیداند چه بگوید فقط میتوان گفت اذا جاء القدر عمی البصر! وقتی تقدیر از راه برسد چشمها کور میشود.
https://www.tg-me.com/ali_sarzaeem
✳️بحرانها با سرعت خیرهکنندهای به جلو میآیند ولی آنچه برای من عجیب و حیرتآور است بیخیالی رایج و دستکم گرفتن سرعت و شدت بحرانی است که جلو میآید. من به هر کس که دستم میرسد هشدار میدهم ولی هیچکس از مسئولانی که دیدم قضیه را جدی نمیگیرد. آنها حمله مجدد اسرائیل را جدی میگیرند ولی بهمن ناشی از بحرانهای اقتصادی را جدی نمیگیرند.
✳️علت این بیخیالی چیست؟ بخش بزرگی از مسئله به واکسینه شدن در برابر هشدار بر میگردد. از بس از گذشته هشدار داده شد ولی حکومت باقی ماند این تصور هست که یا این هشدارها الکی بوده است یا حکومت مقتدرتر از آن است که با این مشکلات آسیب ببیند. اولین هشدار را بنی صدر پس از فرار داد و گفت که حکومت نمیدانم پس از سه ماه یا شش ماه به دلیل بحرانهای اقتصادی سرنگون می شود. چون مثلا اقتصادخوانده بود (گرچه درست نخوانده بود) انقلابی های آن زمان ترسیدند ولی عملا چیزی رخ نداد زیرا هم اقتصاد رشد کرد (دلیلش تعیین تکلیف کشور و صنایع بود) و هم قیمت نفت خیلی بالا رفت. آن نسل کلا نسبت به هشدارهای اقتصادی بیتفاوت و واکسینه شدند. همان نسل هنوز زمام دار امور کشور هستند. از آن نسل واقعا انتظار ندارم که این هشدارهای مشفقانه را جدی بگیرند ولی تعجبم از مدیران دولتی جوان و میانسالی است که آنها هم وخامت امر را باور ندارند.
✳️هشدارهای سابق اقتصادی غلط نبود و پیامدهای نادیده گرفتن آنها مثل رشد 10 میلیون فقیر، فقیرتر شدن فقرا، افت وضعیت طبقه متوسط، افت سودآوری بنگاههای مالی، وخامت زیرساختها و قطعی آب، برق، گاز، آب و اموری از این دست است. همه اینها محقق شد ولی فقط یک پیشبینی محقق نشد و آن هم فروپاشی نظم سیاسی است. چون این تکه از پیش بینیها محقق نشد کل هشدارهای سابق را نادرست قلمداد کردند و بدتر اینکه هشدارهای موجود را نیز نادرست و تخیلی قلمداد میکنند. واقعا آدمی نمیداند چه بگوید فقط میتوان گفت اذا جاء القدر عمی البصر! وقتی تقدیر از راه برسد چشمها کور میشود.
https://www.tg-me.com/ali_sarzaeem
👍249👎1
Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
✍️ روابط قطر با آمریکا از منظر اعداد و ارقام
محمدرضا اسلامی
🔵 قطر سالهاست بهعنوان یکی از مهمترین متحدان استراتژیک آمریکا در خلیج فارس شناخته میشود. این رابطه نه تنها بر پایهی انرژی و اقتصاد، بلکه بر اساس همکاریهای گسترده نظامی شکل گرفته است. وقتی «از منظر اعداد و ارقام» نگاهی به این رابطه داشته باشیم، حمله اسرائیل به خاک قطر مفهوم روشنتری (یا در واقع تاریکتری) پیدا میکند. سوال مشخص این است که آیا این حمله سرآغازِ ایلان ماسکی شدنِ رابطه دونالد ترامپ با نتانیاهو است؟ گفته میشود که ترامپ کینه را فراموش نمیکند؛ آیا آنچه رخ داد سرآغاز شکلگیری کینه جدی میان او و نخستوزیر فعلی اسرائیل است؟ اعداد را باهم مرور کنیم:
(برای داشتن یک رفرنس ذهنی در خواندن اعداد زیر، بدانیم که کل بودجه وزارت علوم ایران در سال جاری حدود ۱ میلیارد دلار است)
🔵 ۱- بعد نظامی: پایگاه العُدید
پایگاه هوایی العُدید در قطر بزرگترین پایگاه آمریکا در خاورمیانه است. این پایگاه در سال ۱۹۹۶ با هزینهای بیش از ۱ میلیارد دلار ساخته شد و طی دو دهه گذشته قطر برای توسعه آن بیش از ۸ میلیارد دلار دیگر سرمایهگذاری کرده است.
امروز حدود ۸,۰۰۰ سرباز آمریکایی در این پایگاه مستقر هستند (در اوج جنگهای عراق و افغانستان این تعداد به ۱۰,۰۰۰ نفر میرسید). این پایگاه نه تنها نقش کلیدی در عملیاتهای آمریکا در منطقه دارد، بلکه میزبان فرماندهیهای کلیدی ایالات متحده است. فرمانده کنونی پایگاه، سرتیپ تراویس ال. ادواردز (Brig. Gen. Travis L. Edwards) + است.
در کنار این بُعد نظامی، تجهیزات مستقر در پایگاه نیز گستردهاند. تنها در بخش پزشکی، واحد لجستیک پزشکی مسئول مدیریت بیش از ۳ میلیون دلار تجهیزات + است.
اگر فرض کنیم حقوق ماهیانه یک سرباز در پایگاه قطر حدود ۶٫۰۰۰ دلار باشد (که قطعاً بیشتر است)، ارتش آمریکا به این ۸٬۰۰۰ نفر در ماه حدود ۴۸ میلیون دلار حقوق میدهد. یعنی در طول یک سال حدود «نیم میلیارد دلار» فقط برای حقوق سربازان این پایگاه هزینه میشود. این رقم تنها حقوق مستقیم نیروهاست و شامل هزینههای جانبی، تجهیزات پیشرفته و پشتیبانی نمیشود!
🔵۲- بعد انرژی: گاز طبیعی مایع (LNG)
قطر یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان است. در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، صادرات قطر به آمریکا بین ۱۰.۲ تا ۱۰.۷ میلیارد فوت مکعب در روز بوده است. (لینک +) این موضوع، دوحه را به یکی از تأمینکنندگان مهم انرژی برای آمریکا تبدیل کرده است.
🔵۳- بعد اقتصادی و تجارت
روابط اقتصادی آمریکا و قطر نیز در سطح بالایی قرار دارد. طبق گزارش دفتر نماینده تجاری آمریکا (USTR)، در سال ۲۰۲۴ کل حجم تجارت کالا و خدمات بین دو کشور حدود ۱۱.۵ میلیارد دلار بود. (لینک +)
• حجم کالا: ۵.۶ میلیارد دلار (۳.۸ میلیارد صادرات آمریکا به قطر و ۱.۸ میلیارد واردات از قطر).
• حجم خدمات: ۵.۹ میلیارد دلار.
(لینک +)
🔵۴- بعد سرمایهگذاری (صندوق سرمایه گذاری قطر)
صندوق سرمایهگذاری قطر (QIA) در حال حاضر داراییهایی حدود ۵۲۶ میلیارد دلار دارد. (لینک +) اخیرا مدیرعامل QIA اعلام کرده بود که صندوق قصد دارد میزان سرمایهگذاری سالانه خود در آمریکا را «دستکم دو برابر» کند! (لینک +)
قطر در سال ۲۰۲۳، حدود ۳.۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری گرینفیلد (نوین) در بخشهایی مانند هتل، گردشگری، فناوری اطلاعات، تولید پیشرفته، خدمات مالی و نفت و گاز انجام داده است (لینک +)
نکته جالب درباره دانشگاههای آمریکاست. در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، مؤسسات آموزش عالی آمریکا حدود ۴.۷ میلیارد دلار از قطر دریافت کردهاند—که بیشترین سهم میان منابع خارجی اهداکننده را به خود اختصاص داده است (لینک +) .
🔴هر آنچه که در زمان «آمریکای ترامپ» رخ میدهد بدیع و جدید است. این اعداد و ارقام، کمیت و کیفیت حمله اسرائیل به خاک قطر را روشنتر میکنند. برخی تحلیلگران میگویند اگر هر رئیسجمهوری «بهغیر از ترامپ» بر مسند قدرت بود این حمله رخ نمیداد. در دیگر سو، برخی معتقدند که طی چند هفته آتی تنش جدی در روابط ترامپ و نتانیاهو بروز خواهد کرد. اگر این فرض رخ بدهد نشانگر این خواهدبود که در واکنش به حمله به متحد آمریکا در خاورمیانه، ترامپ نسبت به نتانیاهو تغییر رویکردِ دامنهدار خواهد داشت. ترامپ هیچ وقت رفاقتهایش طولانی و پایدار نبوده است و احتمالا این حمله سرآغاز شروع «ترک» در رابطه او با قصاب باشد. ولی چنانچه این اتفاق نیفتد ۲ مسئله محل توجه جدی و بحثهای آیندگان خواهد بود:
۱- رابطه تجاری، نظامی و سیاسی با آمریکای پس از ترامپ هرگز امر قابل اعتمادی نخواهد بود.
۲- احتمالا در میان اسناد اپستین نسبت به ترامپ، سند خطرناکی در دست نتانیاهو است؟
https://www.tg-me.com/solseghalam/2600
محمدرضا اسلامی
🔵 قطر سالهاست بهعنوان یکی از مهمترین متحدان استراتژیک آمریکا در خلیج فارس شناخته میشود. این رابطه نه تنها بر پایهی انرژی و اقتصاد، بلکه بر اساس همکاریهای گسترده نظامی شکل گرفته است. وقتی «از منظر اعداد و ارقام» نگاهی به این رابطه داشته باشیم، حمله اسرائیل به خاک قطر مفهوم روشنتری (یا در واقع تاریکتری) پیدا میکند. سوال مشخص این است که آیا این حمله سرآغازِ ایلان ماسکی شدنِ رابطه دونالد ترامپ با نتانیاهو است؟ گفته میشود که ترامپ کینه را فراموش نمیکند؛ آیا آنچه رخ داد سرآغاز شکلگیری کینه جدی میان او و نخستوزیر فعلی اسرائیل است؟ اعداد را باهم مرور کنیم:
(برای داشتن یک رفرنس ذهنی در خواندن اعداد زیر، بدانیم که کل بودجه وزارت علوم ایران در سال جاری حدود ۱ میلیارد دلار است)
🔵 ۱- بعد نظامی: پایگاه العُدید
پایگاه هوایی العُدید در قطر بزرگترین پایگاه آمریکا در خاورمیانه است. این پایگاه در سال ۱۹۹۶ با هزینهای بیش از ۱ میلیارد دلار ساخته شد و طی دو دهه گذشته قطر برای توسعه آن بیش از ۸ میلیارد دلار دیگر سرمایهگذاری کرده است.
امروز حدود ۸,۰۰۰ سرباز آمریکایی در این پایگاه مستقر هستند (در اوج جنگهای عراق و افغانستان این تعداد به ۱۰,۰۰۰ نفر میرسید). این پایگاه نه تنها نقش کلیدی در عملیاتهای آمریکا در منطقه دارد، بلکه میزبان فرماندهیهای کلیدی ایالات متحده است. فرمانده کنونی پایگاه، سرتیپ تراویس ال. ادواردز (Brig. Gen. Travis L. Edwards) + است.
در کنار این بُعد نظامی، تجهیزات مستقر در پایگاه نیز گستردهاند. تنها در بخش پزشکی، واحد لجستیک پزشکی مسئول مدیریت بیش از ۳ میلیون دلار تجهیزات + است.
اگر فرض کنیم حقوق ماهیانه یک سرباز در پایگاه قطر حدود ۶٫۰۰۰ دلار باشد (که قطعاً بیشتر است)، ارتش آمریکا به این ۸٬۰۰۰ نفر در ماه حدود ۴۸ میلیون دلار حقوق میدهد. یعنی در طول یک سال حدود «نیم میلیارد دلار» فقط برای حقوق سربازان این پایگاه هزینه میشود. این رقم تنها حقوق مستقیم نیروهاست و شامل هزینههای جانبی، تجهیزات پیشرفته و پشتیبانی نمیشود!
🔵۲- بعد انرژی: گاز طبیعی مایع (LNG)
قطر یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی مایع (LNG) در جهان است. در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، صادرات قطر به آمریکا بین ۱۰.۲ تا ۱۰.۷ میلیارد فوت مکعب در روز بوده است. (لینک +) این موضوع، دوحه را به یکی از تأمینکنندگان مهم انرژی برای آمریکا تبدیل کرده است.
🔵۳- بعد اقتصادی و تجارت
روابط اقتصادی آمریکا و قطر نیز در سطح بالایی قرار دارد. طبق گزارش دفتر نماینده تجاری آمریکا (USTR)، در سال ۲۰۲۴ کل حجم تجارت کالا و خدمات بین دو کشور حدود ۱۱.۵ میلیارد دلار بود. (لینک +)
• حجم کالا: ۵.۶ میلیارد دلار (۳.۸ میلیارد صادرات آمریکا به قطر و ۱.۸ میلیارد واردات از قطر).
• حجم خدمات: ۵.۹ میلیارد دلار.
(لینک +)
🔵۴- بعد سرمایهگذاری (صندوق سرمایه گذاری قطر)
صندوق سرمایهگذاری قطر (QIA) در حال حاضر داراییهایی حدود ۵۲۶ میلیارد دلار دارد. (لینک +) اخیرا مدیرعامل QIA اعلام کرده بود که صندوق قصد دارد میزان سرمایهگذاری سالانه خود در آمریکا را «دستکم دو برابر» کند! (لینک +)
قطر در سال ۲۰۲۳، حدود ۳.۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری گرینفیلد (نوین) در بخشهایی مانند هتل، گردشگری، فناوری اطلاعات، تولید پیشرفته، خدمات مالی و نفت و گاز انجام داده است (لینک +)
نکته جالب درباره دانشگاههای آمریکاست. در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، مؤسسات آموزش عالی آمریکا حدود ۴.۷ میلیارد دلار از قطر دریافت کردهاند—که بیشترین سهم میان منابع خارجی اهداکننده را به خود اختصاص داده است (لینک +) .
🔴هر آنچه که در زمان «آمریکای ترامپ» رخ میدهد بدیع و جدید است. این اعداد و ارقام، کمیت و کیفیت حمله اسرائیل به خاک قطر را روشنتر میکنند. برخی تحلیلگران میگویند اگر هر رئیسجمهوری «بهغیر از ترامپ» بر مسند قدرت بود این حمله رخ نمیداد. در دیگر سو، برخی معتقدند که طی چند هفته آتی تنش جدی در روابط ترامپ و نتانیاهو بروز خواهد کرد. اگر این فرض رخ بدهد نشانگر این خواهدبود که در واکنش به حمله به متحد آمریکا در خاورمیانه، ترامپ نسبت به نتانیاهو تغییر رویکردِ دامنهدار خواهد داشت. ترامپ هیچ وقت رفاقتهایش طولانی و پایدار نبوده است و احتمالا این حمله سرآغاز شروع «ترک» در رابطه او با قصاب باشد. ولی چنانچه این اتفاق نیفتد ۲ مسئله محل توجه جدی و بحثهای آیندگان خواهد بود:
۱- رابطه تجاری، نظامی و سیاسی با آمریکای پس از ترامپ هرگز امر قابل اعتمادی نخواهد بود.
۲- احتمالا در میان اسناد اپستین نسبت به ترامپ، سند خطرناکی در دست نتانیاهو است؟
https://www.tg-me.com/solseghalam/2600
Telegram
ارزیابی شتابزده
👍119👎10
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
من شرط میبندم
اعتماد چیست؟ ما وقتی میگوییم اعتماد دارم یا اعتماد ندارم، در اصل مدعی چه چیزی میشویم؟ چگونه اعتماد بر دام اجتماعی تأثیر میگذارد؟
دیدن نسخه کامل
https://youtu.be/NgK1pkb_00c
کانال ویدیوکست دغدغه ایران
Https://youtube.com/@DiranVcast
@dirancast_official
اعتماد چیست؟ ما وقتی میگوییم اعتماد دارم یا اعتماد ندارم، در اصل مدعی چه چیزی میشویم؟ چگونه اعتماد بر دام اجتماعی تأثیر میگذارد؟
دیدن نسخه کامل
https://youtu.be/NgK1pkb_00c
کانال ویدیوکست دغدغه ایران
Https://youtube.com/@DiranVcast
@dirancast_official
👍54👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سیاست خارجی برای منافع ملی
استراتژی ژئوپلتیک ایران در جهان آشوبناک
جهان در چند دهه گذشته چگونه تغییر کرده است؟ چه عواملی بر دورههای مختلف روابط بینالملل اثر گذاشتهاند و ایران چگونه به عوامل مؤثر در هر دوره واکنش نشان داده است؟
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/ue3x6zi7I-I
امروز با چگونه جهانی مواجه هستیم؟ و ایران در این جهان جدید که خصایص آشوبناکی دارد چگونه باید سیاست خارجی خود را تنظیم کند؟ در چنین جهانی، تکلیف رابطه با آمریکا و مواجهه با اسرائیل چه میشود؟
دکتر #دیاکو_حسینی، محقق روابط بینالملل و سیاست خارجی. در این گفتوگو تصویری از سیاست خارجی ایران در این جهان آشوبناک و راهبردهای تأمین منافع ملی ارائه میدهد.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/ue3x6zi7I-I
#سیاست_خارجی #ژئوپلتیک #ایران_و_اسرائیل
@fazeli_mohammad
استراتژی ژئوپلتیک ایران در جهان آشوبناک
جهان در چند دهه گذشته چگونه تغییر کرده است؟ چه عواملی بر دورههای مختلف روابط بینالملل اثر گذاشتهاند و ایران چگونه به عوامل مؤثر در هر دوره واکنش نشان داده است؟
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/ue3x6zi7I-I
امروز با چگونه جهانی مواجه هستیم؟ و ایران در این جهان جدید که خصایص آشوبناکی دارد چگونه باید سیاست خارجی خود را تنظیم کند؟ در چنین جهانی، تکلیف رابطه با آمریکا و مواجهه با اسرائیل چه میشود؟
دکتر #دیاکو_حسینی، محقق روابط بینالملل و سیاست خارجی. در این گفتوگو تصویری از سیاست خارجی ایران در این جهان آشوبناک و راهبردهای تأمین منافع ملی ارائه میدهد.
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/ue3x6zi7I-I
#سیاست_خارجی #ژئوپلتیک #ایران_و_اسرائیل
@fazeli_mohammad
👍60👎2
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوچهلوهشت پادکست دغدغه ایران
ناترازی انرژی (بخش اول)
مدتهاست که زنگ خطر ناترازی انرژی به صدا درآمده است. قطعی برق به رویه معمول در بخشهای خانگی و صنعتی تبدیل شده و خسارات عظیمی به اقتصاد و جامعه ایران وارد میکند. داود منظور و محمد فاضلی در این گفتوگو، ابعادی از ناترازی انرژی و علل آنرا بررسی میکنند. این بخش اول گفتوگویی درباره علل ناترازی برق است.
شنیدن پادکست
حامی مالی
توسعه مهارت هوشمند کارساز
https://tmhkarsaz.co.ir
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
شهریور هزار و چهارصدوچهار
#ناترازی_انرژی #حکمرانی_انرژی
@dirancast_official
ناترازی انرژی (بخش اول)
مدتهاست که زنگ خطر ناترازی انرژی به صدا درآمده است. قطعی برق به رویه معمول در بخشهای خانگی و صنعتی تبدیل شده و خسارات عظیمی به اقتصاد و جامعه ایران وارد میکند. داود منظور و محمد فاضلی در این گفتوگو، ابعادی از ناترازی انرژی و علل آنرا بررسی میکنند. این بخش اول گفتوگویی درباره علل ناترازی برق است.
شنیدن پادکست
حامی مالی
توسعه مهارت هوشمند کارساز
https://tmhkarsaz.co.ir
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
شهریور هزار و چهارصدوچهار
#ناترازی_انرژی #حکمرانی_انرژی
@dirancast_official
👍43👎1
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوچهلونه پادکست دغدغه ایران
ناترازی انرژی (بخش دوم)
بخش اول این گفتوگو (قسمت ۱۴۸) بیشتر بر تشریح پایین بودن بهرهوری انرژی، دنبال نشدن مدیریت تقاضا و مصرف انرژی، و برشمردن دلایل این امر متمرکز بود. بخش دوم، دشواریهای تأمین مالی، پیچیدگیهای اقتصادی و سیاسی گذار به مدیریت تقاضا و مصرف، و آن دسته ویژگیها که مانع حکمرانی کارآمد انرژی هستند را بررسی میکند. این گفتوگو بین دکتر داود منظور و محمد فاضلی در برنامه آزاد ضبط شده است.
شنیدن پادکست
حامی مالی
توسعه مهارت هوشمند کارساز
https://tmhkarsaz.co.ir
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
شهریور هزار و چهارصدوچهار
#ناترازی_انرژی #حکمرانی_انرژی
@dirancast_official
ناترازی انرژی (بخش دوم)
بخش اول این گفتوگو (قسمت ۱۴۸) بیشتر بر تشریح پایین بودن بهرهوری انرژی، دنبال نشدن مدیریت تقاضا و مصرف انرژی، و برشمردن دلایل این امر متمرکز بود. بخش دوم، دشواریهای تأمین مالی، پیچیدگیهای اقتصادی و سیاسی گذار به مدیریت تقاضا و مصرف، و آن دسته ویژگیها که مانع حکمرانی کارآمد انرژی هستند را بررسی میکند. این گفتوگو بین دکتر داود منظور و محمد فاضلی در برنامه آزاد ضبط شده است.
شنیدن پادکست
حامی مالی
توسعه مهارت هوشمند کارساز
https://tmhkarsaz.co.ir
حمایت از پادکست دغدغه ایران
https://hamibash.com/dirancast
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو
تاریخ انتشار
شهریور هزار و چهارصدوچهار
#ناترازی_انرژی #حکمرانی_انرژی
@dirancast_official
👍48👎2
Forwarded from javad kashi
گاهی باید ایستاد و اندیشید
----
عرصه جهانی همیشه میدان تنازع میان قدرتهای کوچک و بزرگ بوده و هست. اما طرفهای درگیر حاضر نبودند عریان در صحنه ظاهر شوند. لباسی از اخلاق و موازین حقوقی بر تن میکردند. بیشترین توحش را در انسانیترین لفافههای اخلاقی میپوشاندند. امروز هیچ پرده پوشی در میان نیست. خشونت و زور در وحشیانهترین شکل خود در صحنه است، هیچکس تقلایی برای توضیح و توجیه اخلاقی یا حقوقی نمیکند.
حمله اسرائیل به قطر، یک سکانس تازه از فیلمی بود که از هفتم اکتبر 2023 آغاز شد. در آغاز فیلم نتانیاهو با چهرهای مظلوم به قصد پاسخگویی و انتقام در صحنه حاضر شد. در میانه فیلم هستیم. اینک به یک غول وحشتناک تبدیل شده که هیچ مرزی نمیشناسد. نه تنها مرزهای جغرافیایی را درنوردیده، بلکه همه حد و مرزهای حقوقی، اخلاقی و انسانی را پشت سرگذاشته است. حیرت انگیزتر آنکه جهان غرب پشتیبانی و حمایت هم میکند.
موازنه قدرت در منطقه دگرگون شده و ما بیشتر از هر کشوری در مخاطره هستیم.
اسرائیل با مجموعه حامیانش، ابر داستانهای روشنفکری در ایران را به هم ریختهاند. دیگر نمیتوان با داستان جهان باز و بسته به فهم ماجرا پرداخت. چه کسی میتواند مدعی شود اسرائیل به نمایندگی از جهان باز و دمکراتیک به نبرد با کشورهای بسته و دیکتاتور همت گماشته است؟ حتی دوگانه استعمار و سلطه از یکسو و مقاومت جهان زیر سلطه نیز معنای خود را از دست داده است. کدام مقاومت؟ چه کسی، چه فهمی و چه نیروی قدرتمند و معناداری برای مقاومت در جهان امروز وجود دارد؟
منطق غالب روشنفکران ما ستیز با ایدئولوژیک اندیشی است. من هم همراهی میکنم. اما جهان پس از آن را به منطق صرف قدرت و ثروت سپردن فاجعه بزرگتری از ایدئولوژیک اندیشی است. به خلاف کسانی که خیال میکردند پیشرفت مادی و تکنولوژیک، منازعات سیاسی را منحل میکند، با دنیایی مواجهیم که تکنولوژی و ثروت با قدرت توام شده به خوردن و استهلاک تمامیت هستی خود و جهان مشغول شده است.
به مردم رویای رفاه و ثروت دم دست نفروشیم. در جهان امروز هیچ کس حلوای شیرین شادی و رفاه برای ما نپخته است. ما در مخاطرهایم و وای به حال ما اگر قرصهای روانگردان به مردم بفروشیم.
گاهی باید ایستاد. به خود و جهانی که در آن زیست میکنیم اندیشید.
@javadkashi
----
عرصه جهانی همیشه میدان تنازع میان قدرتهای کوچک و بزرگ بوده و هست. اما طرفهای درگیر حاضر نبودند عریان در صحنه ظاهر شوند. لباسی از اخلاق و موازین حقوقی بر تن میکردند. بیشترین توحش را در انسانیترین لفافههای اخلاقی میپوشاندند. امروز هیچ پرده پوشی در میان نیست. خشونت و زور در وحشیانهترین شکل خود در صحنه است، هیچکس تقلایی برای توضیح و توجیه اخلاقی یا حقوقی نمیکند.
حمله اسرائیل به قطر، یک سکانس تازه از فیلمی بود که از هفتم اکتبر 2023 آغاز شد. در آغاز فیلم نتانیاهو با چهرهای مظلوم به قصد پاسخگویی و انتقام در صحنه حاضر شد. در میانه فیلم هستیم. اینک به یک غول وحشتناک تبدیل شده که هیچ مرزی نمیشناسد. نه تنها مرزهای جغرافیایی را درنوردیده، بلکه همه حد و مرزهای حقوقی، اخلاقی و انسانی را پشت سرگذاشته است. حیرت انگیزتر آنکه جهان غرب پشتیبانی و حمایت هم میکند.
موازنه قدرت در منطقه دگرگون شده و ما بیشتر از هر کشوری در مخاطره هستیم.
اسرائیل با مجموعه حامیانش، ابر داستانهای روشنفکری در ایران را به هم ریختهاند. دیگر نمیتوان با داستان جهان باز و بسته به فهم ماجرا پرداخت. چه کسی میتواند مدعی شود اسرائیل به نمایندگی از جهان باز و دمکراتیک به نبرد با کشورهای بسته و دیکتاتور همت گماشته است؟ حتی دوگانه استعمار و سلطه از یکسو و مقاومت جهان زیر سلطه نیز معنای خود را از دست داده است. کدام مقاومت؟ چه کسی، چه فهمی و چه نیروی قدرتمند و معناداری برای مقاومت در جهان امروز وجود دارد؟
منطق غالب روشنفکران ما ستیز با ایدئولوژیک اندیشی است. من هم همراهی میکنم. اما جهان پس از آن را به منطق صرف قدرت و ثروت سپردن فاجعه بزرگتری از ایدئولوژیک اندیشی است. به خلاف کسانی که خیال میکردند پیشرفت مادی و تکنولوژیک، منازعات سیاسی را منحل میکند، با دنیایی مواجهیم که تکنولوژی و ثروت با قدرت توام شده به خوردن و استهلاک تمامیت هستی خود و جهان مشغول شده است.
به مردم رویای رفاه و ثروت دم دست نفروشیم. در جهان امروز هیچ کس حلوای شیرین شادی و رفاه برای ما نپخته است. ما در مخاطرهایم و وای به حال ما اگر قرصهای روانگردان به مردم بفروشیم.
گاهی باید ایستاد. به خود و جهانی که در آن زیست میکنیم اندیشید.
@javadkashi
👍130👎12
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی) (Ahmad Zeidabadi)
از موازیسازی یوسف تا صراحت باهنر!
یوسف پزشکیان فرزند رئیسجمهور نوشته است: "فرض کنید در یک دنیای موازی (غیر از ایران امروز ما) معاون وزیر یا رئیس یک سازمان در تهران میخواهد برای واحد شهرستانی سازمان رئیس انتخاب کند. زنگ میزند به یک نماینده و از او استعلام میکند که میخواهم آقای ایکس را در این پست بگذارم (به نوعی کسب اجازه میکند. نه به این خاطر که به دنبال نظر کارشناسی جناب نماینده است، بلکه به این خاطر که از آقای نماینده میترسد و نگران است که بعدا با انتخاب او مخالفت کند). آقای نماینده هم میفرماید که «من برای این پست فرد دیگری را در نظر داشتم ...». جلوی انتصاب را میگیرد. نمایندگان دیگری دستهجمعی به سراغ وزیری میروند و روی عزل یکی از مسئولان اصرار میکنند. تهدید به استیضاح میکنند. وزیر هم کوتاه میآید...."
در واقع آنچه فرزند رئیسجمهور خواسته است با پیروی از ضربالمثل "به در بگو تا دیوار بشنود" از طریقِ موازیسازی و ابهام و ایهام به مخاطب برساند، محمدرضا باهنر با سابقۀ قریب به 30 سال نمایندگانی مجلس در کمالِ صراحت به کرّات بیان کرده است، اما کسی ککش هم نگزیده است!
آقای باهنر همین چند روز پیش نیز تأکید کرده است: "من ۲۸ سال مجلس بودم. نمایندگان یک سری اختیارات دارند برای نظارت، استیضاح، تحقیق و تفحص و سوال کردن. ظاهر کار یک چیز مینویسند، اما نیت چیز دیگری است. اینها به وزیر فشار میآورند که مثلا فلان مدیرکل را عوض کن! عوض نکرد، استیضاح میکنند که این آقای وزیر خیلی آدم بیکار و تنبلی است. نمینویسند که مدیرکل را چون عوض نکرد، استیضاح میکنیم. یعنی آن نیتی که آقایان از سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص دارند، با آن چیزی که روی کاغذ مینویسند، متفاوت است! من زمانی نایبرئیس مجلس بودم و آقای نعمتزاده هم وزیر بود. نزد او رفتم. او معاونانش را هم برای جلسه دعوت کرده بود. بعد از کمی صحبت گفتم آقای نعمتزاده از شما یک خواهشی دارم، گفت بگو؛ گفتم ۲۰ سال یا وزیر بودی و یا در سازمانی، مقام بالا داشتی، تو را به خدا زیر بار حرف زور نمایندهها نرو، حداکثر تو را استیضاح و برکنار میکنند. اینکه نمایندهای بیاید بگوید اگر فلان کار را نکنی من استیضاحت میکنم، بگو به جهنم برو استیضاح کن! برخی از آقایان وزرا اگر احساس کنند که یکی استیضاحشان میکند، تب میکنند."
دیگر از این صریحتر و آشکارتر آن هم از جانب فردی با سابقۀ محافظهکاری و کارنامۀ 28 سال نمایندگی و عضویت در هیئت رئیسۀ مجلس، آیا میتوان این سطح از فساد سیاسی برخی نمایندگان مجلس را افشاء کرد؟ خب چرا علاجی برای آن اندیشیده نمیشود؟ شاید بگویند با این نوع سازوکار انتخابات مجلس، این قِسم فساد علاجناپذیر است! خب چرا چرا اراده و یا توانی برای تغییر این سازوکار انتخاباتی فسادزا دیده نمیشود و دوره به دوره ابعاد پیچیدهتر و زشتتری پیدا میکند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
یوسف پزشکیان فرزند رئیسجمهور نوشته است: "فرض کنید در یک دنیای موازی (غیر از ایران امروز ما) معاون وزیر یا رئیس یک سازمان در تهران میخواهد برای واحد شهرستانی سازمان رئیس انتخاب کند. زنگ میزند به یک نماینده و از او استعلام میکند که میخواهم آقای ایکس را در این پست بگذارم (به نوعی کسب اجازه میکند. نه به این خاطر که به دنبال نظر کارشناسی جناب نماینده است، بلکه به این خاطر که از آقای نماینده میترسد و نگران است که بعدا با انتخاب او مخالفت کند). آقای نماینده هم میفرماید که «من برای این پست فرد دیگری را در نظر داشتم ...». جلوی انتصاب را میگیرد. نمایندگان دیگری دستهجمعی به سراغ وزیری میروند و روی عزل یکی از مسئولان اصرار میکنند. تهدید به استیضاح میکنند. وزیر هم کوتاه میآید...."
در واقع آنچه فرزند رئیسجمهور خواسته است با پیروی از ضربالمثل "به در بگو تا دیوار بشنود" از طریقِ موازیسازی و ابهام و ایهام به مخاطب برساند، محمدرضا باهنر با سابقۀ قریب به 30 سال نمایندگانی مجلس در کمالِ صراحت به کرّات بیان کرده است، اما کسی ککش هم نگزیده است!
آقای باهنر همین چند روز پیش نیز تأکید کرده است: "من ۲۸ سال مجلس بودم. نمایندگان یک سری اختیارات دارند برای نظارت، استیضاح، تحقیق و تفحص و سوال کردن. ظاهر کار یک چیز مینویسند، اما نیت چیز دیگری است. اینها به وزیر فشار میآورند که مثلا فلان مدیرکل را عوض کن! عوض نکرد، استیضاح میکنند که این آقای وزیر خیلی آدم بیکار و تنبلی است. نمینویسند که مدیرکل را چون عوض نکرد، استیضاح میکنیم. یعنی آن نیتی که آقایان از سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص دارند، با آن چیزی که روی کاغذ مینویسند، متفاوت است! من زمانی نایبرئیس مجلس بودم و آقای نعمتزاده هم وزیر بود. نزد او رفتم. او معاونانش را هم برای جلسه دعوت کرده بود. بعد از کمی صحبت گفتم آقای نعمتزاده از شما یک خواهشی دارم، گفت بگو؛ گفتم ۲۰ سال یا وزیر بودی و یا در سازمانی، مقام بالا داشتی، تو را به خدا زیر بار حرف زور نمایندهها نرو، حداکثر تو را استیضاح و برکنار میکنند. اینکه نمایندهای بیاید بگوید اگر فلان کار را نکنی من استیضاحت میکنم، بگو به جهنم برو استیضاح کن! برخی از آقایان وزرا اگر احساس کنند که یکی استیضاحشان میکند، تب میکنند."
دیگر از این صریحتر و آشکارتر آن هم از جانب فردی با سابقۀ محافظهکاری و کارنامۀ 28 سال نمایندگی و عضویت در هیئت رئیسۀ مجلس، آیا میتوان این سطح از فساد سیاسی برخی نمایندگان مجلس را افشاء کرد؟ خب چرا علاجی برای آن اندیشیده نمیشود؟ شاید بگویند با این نوع سازوکار انتخابات مجلس، این قِسم فساد علاجناپذیر است! خب چرا چرا اراده و یا توانی برای تغییر این سازوکار انتخاباتی فسادزا دیده نمیشود و دوره به دوره ابعاد پیچیدهتر و زشتتری پیدا میکند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
👍249👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توازن ژئوپلتیک
ایران در رقابت بین قدرتها و با توجه به جغرافیا و ظرفیتهایش، چگونه باید منافع خود را تأمین کند؟
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/ue3x6zi7I-I
دیاکو حسینی در این گفتوگو شرایط سیاست خارجی منجر به تأمین منافع ملی را تشریح میکند.
@fazeli_mohammad
ایران در رقابت بین قدرتها و با توجه به جغرافیا و ظرفیتهایش، چگونه باید منافع خود را تأمین کند؟
دیدن گفتوگو
https://youtu.be/ue3x6zi7I-I
دیاکو حسینی در این گفتوگو شرایط سیاست خارجی منجر به تأمین منافع ملی را تشریح میکند.
@fazeli_mohammad
👍109👎2
Forwarded from هممیهن
چاه ویل توصیه
سرمقاله هممیهن
۲۴ شهریور ۱۴۰۴
🔹وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بازدید از شرکت هواپیمایی آسمان که عملاً ورشکسته محسوب شده و وضع فاجعهباری دارد، نکات مهمی را گفتند از جمله اینکه: «هر فردی که در این شرکت پست و مقامی داشته در ایجاد این فاجعه نقش داشته و مقصر است. اگر قرار است بنشینیم و بگوییم گذشته این بوده و راهحل این است که بگوییم چند صد میلیون دلار پول را دولت بیاورد به آسمان بدهد، قابلقبول نیست. نه این پول را داریم و نه اجازه میدهم از بیتالمال این پول به این شرکت که اینگونه خسارتآفرین بوده، تزریق شود. اگر لازم باشد یک هفته تمام زمان میگذارم که این شرکت درست شود.»
🔹البته ما نمیدانیم که در این یک سال چه کسانی مدیر شرکت شدهاند، ولی آخرین مدیری که اسفندماه سال گذشته استعفا داد، علت را چنین توضیح میدهد: «شرایط مدیریتی در هواپیمایی آسمان به لحاظ انتصابات غیرتخصصی و غیرمرتبط با صنعت حملونقل هوایی در سنوات گذشته دچار چالشهای جدی بوده و طی ماههای اخیر تشدید شده است. به نحوی که امکان ادامه مدیریت حرفهای را سلب کرده است.»
🔹آقای وزیر بهتر از هر کسی میدانند که ریشه انتصابات ناسالم و غیرمرتبط به موضوع در شرکتهای دولتی، وجود فساد سیاسی است. به این معنی که افراد صاحبقدرت با معرفی نزدیکان و منسوبان خود آنان را برای پستهای مدیریتی و هیئتهایمدیره شرکتهای دولتی معرفی و توصیه میکنند و اگر منصوب نشوند، فشار را آغاز میکنند. پس یکی از وظایف مدیران عالیرتبه از جمله وزرا این است که جلوی اینگونه توصیهها و فسادهای سیاسی بایستند و اجازه ندهند که اموال ملت خرج بیکفایتی مدیرنماهای فاسد و ناکارآمد شود.
🔹تا آنجا که اطلاع داریم در همین زمینه گزارش مستندی از دخالتها و توصیههای نمایندگان در عزلونصبهای بهویژه در مدیریت عامل و هیئتهایمدیره شرکتهای دولتی به رئیسجمهور داده شده، ولی متاسفانه اقدامی موثر دراینباره نشده است. شاید حفظ وفاق به قیمت فروش حقوق مردم باید انجام شود.
🔹ولی اگر از ایشان بگذریم؛ آیا آقای وزیر کار میتوانند گزارشی دقیق و شفاف از وضعیت صلاحیت حرفهای مدیران شرکتهای بزرگ و تحت پوشش آن وزارتخانه ارائه دهند؟ چه تعداد از منصوبین در شرکتهای شستا، صندوق بازنشستگی و دیگر مجموعههای وزارتخانه ایشان بهصورت مستقل و حرفهای انتخاب شدهاند؟ و اصولاً چه تعداد از مدیران رانتی قبلی دوباره تعیین صلاحیت حرفهای شدهاند و چه نسبتی از آنها بنا بر توصیههای نمایندگان و غیر آنان منصوب شدهاند؟ اگر برای هواپیمایی آسمان مدیری شایسته گذاشتهاید یا فضای کاری آنجا را درست کردهاید، دیگر نیازی به این مواضع نیست که بخواهید یک هفته وقت برای درست کردن آنجا بگذارید. مگر وزیر باید نقش مدیر شرکت را بازی کند؟
🔹بهعلاوه از آنجا که آقای وزیر اهل شفافیت هستند و آن را نیاز ضروری برای بهبود مدیریت شرکتها میدانند؛ لذا انتظار میرود که در این مورد شفافسازی کنند که سیاست ایشان در مواجهه با خردهفرمایشهای نمایندگان در توصیههای ایجابی و سلبی مدیریت شرکتهای تحت امر چگونه است؟
🔹البته، شاید هواپیمایی آسمان دیگر چنان ارزشی را نداشته باشد که دیگران دنبال توصیه کسی برای انتصاب در آنجا باشند، ولی هنوز شرکتهای زیادی هستند که سودآورند و میتوانند حتی خسارتهای امثال هواپیمایی آسمان را جبران کنند. آیا انتصابات در این شرکتها کاملاً حرفهای است؟ یا سفارشها نیز پذیرفته میشوند؟ اگر پاسخ منفی است؛ آیا رفتار کنونی نمایندگان قدری عجیب به نظر نمیرسد؟ اگر پاسخ مثبت است؛ باید گفت که در این صورت: «از چاه برون آمد و در چاله فتاد/ زان سوی رهید و در این سوی بماند» فراموش نکنید که زیادهخواهی توصیهکنندگان حد یقفی ندارد و تا آخر باید رفت. از این چاه ویل بیرون آمدن، ممتنع است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۴ شهریور ۱۴۰۴
🔹وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بازدید از شرکت هواپیمایی آسمان که عملاً ورشکسته محسوب شده و وضع فاجعهباری دارد، نکات مهمی را گفتند از جمله اینکه: «هر فردی که در این شرکت پست و مقامی داشته در ایجاد این فاجعه نقش داشته و مقصر است. اگر قرار است بنشینیم و بگوییم گذشته این بوده و راهحل این است که بگوییم چند صد میلیون دلار پول را دولت بیاورد به آسمان بدهد، قابلقبول نیست. نه این پول را داریم و نه اجازه میدهم از بیتالمال این پول به این شرکت که اینگونه خسارتآفرین بوده، تزریق شود. اگر لازم باشد یک هفته تمام زمان میگذارم که این شرکت درست شود.»
🔹البته ما نمیدانیم که در این یک سال چه کسانی مدیر شرکت شدهاند، ولی آخرین مدیری که اسفندماه سال گذشته استعفا داد، علت را چنین توضیح میدهد: «شرایط مدیریتی در هواپیمایی آسمان به لحاظ انتصابات غیرتخصصی و غیرمرتبط با صنعت حملونقل هوایی در سنوات گذشته دچار چالشهای جدی بوده و طی ماههای اخیر تشدید شده است. به نحوی که امکان ادامه مدیریت حرفهای را سلب کرده است.»
🔹آقای وزیر بهتر از هر کسی میدانند که ریشه انتصابات ناسالم و غیرمرتبط به موضوع در شرکتهای دولتی، وجود فساد سیاسی است. به این معنی که افراد صاحبقدرت با معرفی نزدیکان و منسوبان خود آنان را برای پستهای مدیریتی و هیئتهایمدیره شرکتهای دولتی معرفی و توصیه میکنند و اگر منصوب نشوند، فشار را آغاز میکنند. پس یکی از وظایف مدیران عالیرتبه از جمله وزرا این است که جلوی اینگونه توصیهها و فسادهای سیاسی بایستند و اجازه ندهند که اموال ملت خرج بیکفایتی مدیرنماهای فاسد و ناکارآمد شود.
🔹تا آنجا که اطلاع داریم در همین زمینه گزارش مستندی از دخالتها و توصیههای نمایندگان در عزلونصبهای بهویژه در مدیریت عامل و هیئتهایمدیره شرکتهای دولتی به رئیسجمهور داده شده، ولی متاسفانه اقدامی موثر دراینباره نشده است. شاید حفظ وفاق به قیمت فروش حقوق مردم باید انجام شود.
🔹ولی اگر از ایشان بگذریم؛ آیا آقای وزیر کار میتوانند گزارشی دقیق و شفاف از وضعیت صلاحیت حرفهای مدیران شرکتهای بزرگ و تحت پوشش آن وزارتخانه ارائه دهند؟ چه تعداد از منصوبین در شرکتهای شستا، صندوق بازنشستگی و دیگر مجموعههای وزارتخانه ایشان بهصورت مستقل و حرفهای انتخاب شدهاند؟ و اصولاً چه تعداد از مدیران رانتی قبلی دوباره تعیین صلاحیت حرفهای شدهاند و چه نسبتی از آنها بنا بر توصیههای نمایندگان و غیر آنان منصوب شدهاند؟ اگر برای هواپیمایی آسمان مدیری شایسته گذاشتهاید یا فضای کاری آنجا را درست کردهاید، دیگر نیازی به این مواضع نیست که بخواهید یک هفته وقت برای درست کردن آنجا بگذارید. مگر وزیر باید نقش مدیر شرکت را بازی کند؟
🔹بهعلاوه از آنجا که آقای وزیر اهل شفافیت هستند و آن را نیاز ضروری برای بهبود مدیریت شرکتها میدانند؛ لذا انتظار میرود که در این مورد شفافسازی کنند که سیاست ایشان در مواجهه با خردهفرمایشهای نمایندگان در توصیههای ایجابی و سلبی مدیریت شرکتهای تحت امر چگونه است؟
🔹البته، شاید هواپیمایی آسمان دیگر چنان ارزشی را نداشته باشد که دیگران دنبال توصیه کسی برای انتصاب در آنجا باشند، ولی هنوز شرکتهای زیادی هستند که سودآورند و میتوانند حتی خسارتهای امثال هواپیمایی آسمان را جبران کنند. آیا انتصابات در این شرکتها کاملاً حرفهای است؟ یا سفارشها نیز پذیرفته میشوند؟ اگر پاسخ منفی است؛ آیا رفتار کنونی نمایندگان قدری عجیب به نظر نمیرسد؟ اگر پاسخ مثبت است؛ باید گفت که در این صورت: «از چاه برون آمد و در چاله فتاد/ زان سوی رهید و در این سوی بماند» فراموش نکنید که زیادهخواهی توصیهکنندگان حد یقفی ندارد و تا آخر باید رفت. از این چاه ویل بیرون آمدن، ممتنع است.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍123👎3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایرانتاک
نام صفحه محمد فاضلی در یوتیوب به ایرانتاک تغییر کرد.
ایرانتاک
https://Youtube.com/@irantalks
در این صفحه فقط گفتوگوهایی درباره ایران منتشر میشود. شما را به عضویت و دیدن گفتوگوهای این صفحه دعوت میکنم.
#ایران_تاک
@fazeli_mohammad
نام صفحه محمد فاضلی در یوتیوب به ایرانتاک تغییر کرد.
ایرانتاک
https://Youtube.com/@irantalks
در این صفحه فقط گفتوگوهایی درباره ایران منتشر میشود. شما را به عضویت و دیدن گفتوگوهای این صفحه دعوت میکنم.
#ایران_تاک
@fazeli_mohammad
👍186👎8
Forwarded from هممیهن
از فاجعه مهسا درس نگرفتیم
سرمقاله هممیهن
۲۵ شهریور ۱۴۰۴
🔹بعید است که اتفاقات 1401 از حافظه جمعی ایرانیان حداقل به این زودیها پاک شود. این اعتراضات از هر جهتی با اعتراضات پیش از آن تفاوتهای جدی داشت که در گزارش امروز «هممیهن» به آنها پرداخته شده است.
🔹مهمترین درس در چرایی شکلگیری رخدادی است که منجر به مرگ مهسا و سپس اعتراضات گسترده و طولانی شد. این درس که جامعه بدون قانون بیمعناست و قابل دوام نیست. ولی جامعهای که قانون آن موافق با خواست اکثریت جامعه نباشد نیز به همان اندازه ناپایدار و بیثبات است.
🔹ماجرای منجر به فوت مهسا بهطور خلاصه این بود که؛ مطابق با تبصره ماده 638 ق.م.ا حضور زنان در معابر و انظار عمومی مستلزم رعایت حجاب شرعی است، درغیراینصورت با محاکمه و مجازات و جریمه از سوی دادگاه مواجه خواهند شد. روشن بود که این تبصره قانون متروک بود؛ زیرا امکان اجرایی نداشت، چون در این صورت اگر تمام نیروی انتظامی و دادگستری هم بسیج میشدند، نمیتوانستند تمامی زنان ناقض این قانون را مجازات کنند و مردم هم نمیپذیرفتند.
🔹 متاسفانه این قانون هنوز هم هست! در نتیجه، برای مقابله با این زنان اقدام به کارهایی کردند که وجاهت قانونی و شرعی نداشت.
🔹شکلگیری گشت ارشاد محصول این فرآیند بود؛ فرآیندی که قانون موجود با خواست عمومی منطبق نبود و دستاندرکاران هم به جای اصلاح آن و تطبیق دادن با خواست مردم، اقدام به کارهای دیگری کردند که مطابق شرع و قانون نبود. نتیجه چه بود؟ مرگ یک دختر شهرستانی بیخبر از همهجا که فقط برای گردش به تهران آمده بود. سپس آغاز اعتراضات گسترده بود که ادامه ماجرا را همه میدانیم و تبعات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن که بر کسی پوشیده نیست.
🔹اکنون و در سالگرد آن اعتراضات، فرماندهي راهور درباره رانندگی زنان با موتورسیکلت که امری شایع است، هشدار داد و گفت: «رانندگی با هر نوع وسیله نقلیه موتوری زمینی نیاز به گواهینامه دارد و هیچ استثنایی در این زمینه وجود ندارد. یکی از موضوعاتی که در قوانین و مقررات کشور جرمانگاری شده، رانندگی بدون گواهینامه است. این موضوع صرفاً یک تخلف محسوب نمیشود بلکه یک جرم است و اگر فردی بدون گواهینامه دچار حادثه شود، قانون از او پشتیبانی نخواهد کرد و حتی تحت پیگرد قرار میگیرد.»
🔹گویی باید برای چندمین بار از یک سوراخ گزیده شد و منتظر هستند تا حادثهای برای یک خانم پیش آید و جامعه را در این شرایط ویژه جنگی دوباره وارد بحران کند.
🔹چرا این ادعای پلیس قابل نقد است؟ این سخنان در ظاهر بیطرفانه و حقوقی جلوه میکند. اما پرسش اساسی اینجاست؛ هنگامی که زنان اصولاً امکان دریافت گواهینامه موتور ندارند، آیا این قاعده به معنای آن نیست که نهاد مسئول با ترک فعل خود در صدور مجوز، عملاً نیمی از جامعه را در موقعیت «مجرم بالقوه» قرار میدهد؟ اینجا مسئله فقط سختگیری در اجرا نیست، بلکه بیعملی در انجام وظیفهای است که از قانونگذار انتظار میرود تا شرایط برابر را برای همه شهروندان فراهم کند.
🔹در واقع، پلیس راهور به جای رفع مانع و تسهیل دسترسی زنان به گواهینامه با ترک فعل خود ساختاری را تثبیت کرده است که زنان را یا به چشمپوشی از حق طبیعیشان وادار میکند یا به محض سوار شدن بر موتور، در معرض جرمانگاری قرار میدهد. قانونی که باید در خدمت نظم اجتماعی و امنیت عمومی باشد، در عمل به قاعدهای برای کنترل فراقانونی زندگی زنان بدل میشود.
🔹نتیجه روشن است. نکته بسیار مهم این است که این «جرمانگاری ناموجه» بههیچوجه مورد تقبیح اکثریت مردم نیست. زنان در رانندگی، چه با خودرو و چه با موتور، معمولاً با دقت و احتیاط بیشتری رفتار میکنند و حضورشان میتواند به بهبود فرهنگ رانندگی و کاهش تخلفات پرخطر منجر شود.
🔹 پیامد چنین وضعی روشن است: زنان نهتنها از حق تردد برابر محروم میشوند، بلکه در صورت بروز حادثه، بیمه شامل حالشان نمیشود و حتی دادگاه هم آنان را متخلف میشمارد. به عبارت دیگر، قربانی بودنشان هم به حساب خودشان گذاشته میشود.
🔹آیا چنین نگاهی میتواند امنیت و عدالت اجتماعی را تضمین کند؟ یا برعکس، بیاعتمادی و نارضایتی عمیقتری تولید خواهد کرد؟ سالگرد مهسا به ما یادآوری میکند که اعتراضهای پس از مرگ او واکنشی صرف به یک مرگ دلخراش نبود، بلکه نقد یک سازوکار بود.
🔹هر سازوکاری که از دل تبعیض جنسیتی و نادیده گرفتن اصل اباحه و ترک فعل بجوشد و نیمی از جامعه را به حاشیه براند، منشأ چنین حوادثی خواهد بود.
🔹امروز ایجاد محدودیت بر موتورسواری زنان تنها یک نمونه کوچک اما گویا از تداوم همان منطق منتهی به اعتراضات مهسا است؛ منطقی که به جای تقویت اعتماد عمومی و نظم اجتماعی، شکاف و بحران میآفریند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۵ شهریور ۱۴۰۴
🔹بعید است که اتفاقات 1401 از حافظه جمعی ایرانیان حداقل به این زودیها پاک شود. این اعتراضات از هر جهتی با اعتراضات پیش از آن تفاوتهای جدی داشت که در گزارش امروز «هممیهن» به آنها پرداخته شده است.
🔹مهمترین درس در چرایی شکلگیری رخدادی است که منجر به مرگ مهسا و سپس اعتراضات گسترده و طولانی شد. این درس که جامعه بدون قانون بیمعناست و قابل دوام نیست. ولی جامعهای که قانون آن موافق با خواست اکثریت جامعه نباشد نیز به همان اندازه ناپایدار و بیثبات است.
🔹ماجرای منجر به فوت مهسا بهطور خلاصه این بود که؛ مطابق با تبصره ماده 638 ق.م.ا حضور زنان در معابر و انظار عمومی مستلزم رعایت حجاب شرعی است، درغیراینصورت با محاکمه و مجازات و جریمه از سوی دادگاه مواجه خواهند شد. روشن بود که این تبصره قانون متروک بود؛ زیرا امکان اجرایی نداشت، چون در این صورت اگر تمام نیروی انتظامی و دادگستری هم بسیج میشدند، نمیتوانستند تمامی زنان ناقض این قانون را مجازات کنند و مردم هم نمیپذیرفتند.
🔹 متاسفانه این قانون هنوز هم هست! در نتیجه، برای مقابله با این زنان اقدام به کارهایی کردند که وجاهت قانونی و شرعی نداشت.
🔹شکلگیری گشت ارشاد محصول این فرآیند بود؛ فرآیندی که قانون موجود با خواست عمومی منطبق نبود و دستاندرکاران هم به جای اصلاح آن و تطبیق دادن با خواست مردم، اقدام به کارهای دیگری کردند که مطابق شرع و قانون نبود. نتیجه چه بود؟ مرگ یک دختر شهرستانی بیخبر از همهجا که فقط برای گردش به تهران آمده بود. سپس آغاز اعتراضات گسترده بود که ادامه ماجرا را همه میدانیم و تبعات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن که بر کسی پوشیده نیست.
🔹اکنون و در سالگرد آن اعتراضات، فرماندهي راهور درباره رانندگی زنان با موتورسیکلت که امری شایع است، هشدار داد و گفت: «رانندگی با هر نوع وسیله نقلیه موتوری زمینی نیاز به گواهینامه دارد و هیچ استثنایی در این زمینه وجود ندارد. یکی از موضوعاتی که در قوانین و مقررات کشور جرمانگاری شده، رانندگی بدون گواهینامه است. این موضوع صرفاً یک تخلف محسوب نمیشود بلکه یک جرم است و اگر فردی بدون گواهینامه دچار حادثه شود، قانون از او پشتیبانی نخواهد کرد و حتی تحت پیگرد قرار میگیرد.»
🔹گویی باید برای چندمین بار از یک سوراخ گزیده شد و منتظر هستند تا حادثهای برای یک خانم پیش آید و جامعه را در این شرایط ویژه جنگی دوباره وارد بحران کند.
🔹چرا این ادعای پلیس قابل نقد است؟ این سخنان در ظاهر بیطرفانه و حقوقی جلوه میکند. اما پرسش اساسی اینجاست؛ هنگامی که زنان اصولاً امکان دریافت گواهینامه موتور ندارند، آیا این قاعده به معنای آن نیست که نهاد مسئول با ترک فعل خود در صدور مجوز، عملاً نیمی از جامعه را در موقعیت «مجرم بالقوه» قرار میدهد؟ اینجا مسئله فقط سختگیری در اجرا نیست، بلکه بیعملی در انجام وظیفهای است که از قانونگذار انتظار میرود تا شرایط برابر را برای همه شهروندان فراهم کند.
🔹در واقع، پلیس راهور به جای رفع مانع و تسهیل دسترسی زنان به گواهینامه با ترک فعل خود ساختاری را تثبیت کرده است که زنان را یا به چشمپوشی از حق طبیعیشان وادار میکند یا به محض سوار شدن بر موتور، در معرض جرمانگاری قرار میدهد. قانونی که باید در خدمت نظم اجتماعی و امنیت عمومی باشد، در عمل به قاعدهای برای کنترل فراقانونی زندگی زنان بدل میشود.
🔹نتیجه روشن است. نکته بسیار مهم این است که این «جرمانگاری ناموجه» بههیچوجه مورد تقبیح اکثریت مردم نیست. زنان در رانندگی، چه با خودرو و چه با موتور، معمولاً با دقت و احتیاط بیشتری رفتار میکنند و حضورشان میتواند به بهبود فرهنگ رانندگی و کاهش تخلفات پرخطر منجر شود.
🔹 پیامد چنین وضعی روشن است: زنان نهتنها از حق تردد برابر محروم میشوند، بلکه در صورت بروز حادثه، بیمه شامل حالشان نمیشود و حتی دادگاه هم آنان را متخلف میشمارد. به عبارت دیگر، قربانی بودنشان هم به حساب خودشان گذاشته میشود.
🔹آیا چنین نگاهی میتواند امنیت و عدالت اجتماعی را تضمین کند؟ یا برعکس، بیاعتمادی و نارضایتی عمیقتری تولید خواهد کرد؟ سالگرد مهسا به ما یادآوری میکند که اعتراضهای پس از مرگ او واکنشی صرف به یک مرگ دلخراش نبود، بلکه نقد یک سازوکار بود.
🔹هر سازوکاری که از دل تبعیض جنسیتی و نادیده گرفتن اصل اباحه و ترک فعل بجوشد و نیمی از جامعه را به حاشیه براند، منشأ چنین حوادثی خواهد بود.
🔹امروز ایجاد محدودیت بر موتورسواری زنان تنها یک نمونه کوچک اما گویا از تداوم همان منطق منتهی به اعتراضات مهسا است؛ منطقی که به جای تقویت اعتماد عمومی و نظم اجتماعی، شکاف و بحران میآفریند.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍250👎12
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
ساخت سرمایه اجتماعی با اعتماد
دام اجتماعی و مسأله اعتماد
بارها گفته شده که جامعه ایران فاقد سرمایه اجتماعی است. اعتماد، سازنده اصلی سرمایه اجتماعی است. اما چگونه باید با اعتماد سرمایه اجتماعی ساخت؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/rEkHnoVeRlo
بو روثستاین در کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد سازوکارهای ساختن سرمایه اجتماعی را تشریح میکند.
#فساد #دروغگویی #مالیات #دام_اجتماعی #سرمایه_اجتماعی #اعتماد_اجتماعی #هوش_اجتماعی
@dirancast_official
دام اجتماعی و مسأله اعتماد
بارها گفته شده که جامعه ایران فاقد سرمایه اجتماعی است. اعتماد، سازنده اصلی سرمایه اجتماعی است. اما چگونه باید با اعتماد سرمایه اجتماعی ساخت؟
دیدن ویدیو
https://youtu.be/rEkHnoVeRlo
بو روثستاین در کتاب دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد سازوکارهای ساختن سرمایه اجتماعی را تشریح میکند.
#فساد #دروغگویی #مالیات #دام_اجتماعی #سرمایه_اجتماعی #اعتماد_اجتماعی #هوش_اجتماعی
@dirancast_official
👍74👎3
Forwarded from هممیهن
دو عامل اصلی تحولات ۱۶ساله
سرمقاله هممیهن
۲۶ شهریور ۱۴۰۴
🔹گزارش امروز صفحات اقتصادی «هممیهن» درباره حداقل دستمزد ماهانه رسمی طی ۱۶سال گذشته و روند کمارزش شدن آن است.
🔹در این ۱۶سال دو دولت اصولگرا (احمدینژاد و رئیسی ۷سال) و دو دولت نزدیک به اصلاحطلبان (روحانی و پزشکیان ۹سال) در مصدر کار بودهاند. همچنین در ۲۰سال پیش از آن هم یک دولت اصولگرا (احمدینژاد ۴سال) و یک اصلاحطلب (خاتمی ۸سال) و یک دولت میانه (هاشمی ۸سال) مدیریت امور دولت را عهدهدار بودهاند.
🔹البته ماجرای مجلس فرق میکند. از ۸۸ تاکنون همه مجالس با اکثریت اصولگرایان بوده و اصولگرایان حاکم کمتر کسی جز خودشان را تایید میکردند و راه میدادند. دستگاه قضایی و امنیتی و انتظامی هم نزدیک به آنان بودهاند. مهمتر از همه شورای نگهبان بود که بهکلی در جناح مقابل اصلاحات طبقهبندی میشود.
🔹گزارش امروز «هممیهن» را اگر با این زمینه نگاه کنیم، متوجه این حقیقت میشویم که در دوره اول ۶۸ تا ۸۸ شاهد یک روند آرام و حتی قابلتوجه در رشد اقتصادی و بهبود زندگی مردم هستیم. رتبه ایران در این دوره از دو کشور اصلی منطقه یعنی ترکیه و عربستان پیشی میگیرد. همچنین، رشد حداقل دستمزد از رشد کلی اقتصاد هم بیشتر است.
🔹این روند در دوره اصلاحات چشمگیرتر هم هست. این رشد با شیب کمتری در دوره اول احمدینژاد هم تداوم مییابد. ولی از سال۸۸ به بعد دو اتفاق بسیار مهم در ایران رخ داد که روند اقتصادی را بهکلی تغییر داد. اولین آن، اعتراضات ۸۸ بود. فعلاً نمیخواهیم مقصریابی کنیم؛ ولی هر چه بود، خسارت بزرگی برای کشور بود و جامعه را بهسوی شکافی جبرانناپذیر وارد کرد.
🔹مورد دوم صدور قطعنامهها و سپس آغاز تحریمهای شورای امنیت بود. نطفه این قطعنامهها در سیاست خارجی غیرمسئولانه دوره اول احمدینژاد بسته شده بود؛ ولی از سال۸۸ تشدید شد و در نهایت در سال۹۰ وارد فاز بسیار مهمی گردید. این سنگی بود که احمدینژاد داخل چاه انداخت و در سال۹۴ و در زمان روحانی با توافق برجام از چاه خارج شد. ولی در لب چاه باقی بود و آن را از چاه دور نکردند، دو سال بعد که ترامپ آمد آن را با ضربه کوچکی دوباره داخل چاه انداخت و ایران همچنان با فرازوفرودهایی درگیر سنگی است که در دوره احمدینژاد داخل چاه انداخته شد. میگفتند تحریمها کاغذپاره است و حتی بهطور رسمی از تحریم استقبال هم کردند.
🔹تاکنون نیز برای حل مشکلات ناشی از اعتراضات۸۸ و شکاف ایجادشده هم کاری جدی انجام نشده؛ بهطوریکه حصر بهعنوان نمادی از آن اعتراضات باقی مانده و همچنان پابرجا است. متاسفانه در این فاصله شاهد حوادث دیگری هم بودیم که خاطره۸۸ را به تاریخ سپرده است که مهمترین آن اعتراضات۱۴۰۱ است که دیروز سالگرد آغاز آن بود.
🔹گزارش هممیهن نشان میدهد که قدرت خرید و برابری «حداقل دستمزد کارگران» در برابر چهار کالا و سنجه مهم یعنی طلا، ارز، خودرو و مسکن بهشدت کاهش یافته است. این کاهش در ۱۶سال گذشته یک روند ثابت بود و برخلاف دو دهه پیش از آن، همواره وجود داشته و تنها استثنا دوره دو ساله ۹۴ تا ۹۶ است که مسیر روبهبهبودی بوده است.
🔹در واقع، این دوره کوتاه مقارن با رفع نسبی تحریمها است. البته، شاید بگوییم که مقایسه با این چهار کالا و سنجه دقیق نیست؛ ولی مقایسه با شاخص تورم هم نشان میدهد که در این ۱۶سال حتی به قیمت ثابت هم مبلغ حداقل دستمزد کاهش زیادی داشته است.
🔹در واقع، طبقات ضعیف در پایان این دوره نسبت به ابتدای آن وضع اقتصادی و معیشتی بدتری پیدا کردهاند. نکته بسیار مهم این است که تحریمهای آمریکا پیش از سال ۸۸ و ۹۰ هم بود؛ ولی تحریم شورای امنیت ماهیت دیگری داشت. گرچه ابعاد آن از تحریمهای آمریکا بسیار کمتر است، ولی به لحاظ الزامی و حقوقی بودن و نیز آثار سیاسی و حقوقی آنها آثار بسیار منفیتری دارد.
🔹به عبارت دیگر، گزارشهایی که اکنون میخواهند این برداشت را القا کنند که اگر اسنپبک هم عملی شود، تاثیر چندانی بر آثار تحریمها نمیافزاید؛ قطعاً نادرست است. زیرا به ابعاد سیاسی و حقوقی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل توجه کافی ندارند.
🔹متاسفانه نظام سیاسی ما با فرافکنی و انداختن تقصیر به عهده دیگران دنبال حل این دو مسئله اصلی نیست و شواهدی هم که مثل انتخابات سال گذشته از خود نشان داد را ابتر کرده است. روند آینده چیزی جز ادامه ۱۶سال گذشته نخواهد بود؛ اگر بدتر نشود. تنها راه ایجاد تحولات مثبت در هر دو عامل گفته شده است. عبور از ۸۸ و ۱۴۰۱ و... و همسویی با آن بخش از قواعد حقوقی است که تحریمها را بلاموضوع کند. راه دیگری نیست.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
سرمقاله هممیهن
۲۶ شهریور ۱۴۰۴
🔹گزارش امروز صفحات اقتصادی «هممیهن» درباره حداقل دستمزد ماهانه رسمی طی ۱۶سال گذشته و روند کمارزش شدن آن است.
🔹در این ۱۶سال دو دولت اصولگرا (احمدینژاد و رئیسی ۷سال) و دو دولت نزدیک به اصلاحطلبان (روحانی و پزشکیان ۹سال) در مصدر کار بودهاند. همچنین در ۲۰سال پیش از آن هم یک دولت اصولگرا (احمدینژاد ۴سال) و یک اصلاحطلب (خاتمی ۸سال) و یک دولت میانه (هاشمی ۸سال) مدیریت امور دولت را عهدهدار بودهاند.
🔹البته ماجرای مجلس فرق میکند. از ۸۸ تاکنون همه مجالس با اکثریت اصولگرایان بوده و اصولگرایان حاکم کمتر کسی جز خودشان را تایید میکردند و راه میدادند. دستگاه قضایی و امنیتی و انتظامی هم نزدیک به آنان بودهاند. مهمتر از همه شورای نگهبان بود که بهکلی در جناح مقابل اصلاحات طبقهبندی میشود.
🔹گزارش امروز «هممیهن» را اگر با این زمینه نگاه کنیم، متوجه این حقیقت میشویم که در دوره اول ۶۸ تا ۸۸ شاهد یک روند آرام و حتی قابلتوجه در رشد اقتصادی و بهبود زندگی مردم هستیم. رتبه ایران در این دوره از دو کشور اصلی منطقه یعنی ترکیه و عربستان پیشی میگیرد. همچنین، رشد حداقل دستمزد از رشد کلی اقتصاد هم بیشتر است.
🔹این روند در دوره اصلاحات چشمگیرتر هم هست. این رشد با شیب کمتری در دوره اول احمدینژاد هم تداوم مییابد. ولی از سال۸۸ به بعد دو اتفاق بسیار مهم در ایران رخ داد که روند اقتصادی را بهکلی تغییر داد. اولین آن، اعتراضات ۸۸ بود. فعلاً نمیخواهیم مقصریابی کنیم؛ ولی هر چه بود، خسارت بزرگی برای کشور بود و جامعه را بهسوی شکافی جبرانناپذیر وارد کرد.
🔹مورد دوم صدور قطعنامهها و سپس آغاز تحریمهای شورای امنیت بود. نطفه این قطعنامهها در سیاست خارجی غیرمسئولانه دوره اول احمدینژاد بسته شده بود؛ ولی از سال۸۸ تشدید شد و در نهایت در سال۹۰ وارد فاز بسیار مهمی گردید. این سنگی بود که احمدینژاد داخل چاه انداخت و در سال۹۴ و در زمان روحانی با توافق برجام از چاه خارج شد. ولی در لب چاه باقی بود و آن را از چاه دور نکردند، دو سال بعد که ترامپ آمد آن را با ضربه کوچکی دوباره داخل چاه انداخت و ایران همچنان با فرازوفرودهایی درگیر سنگی است که در دوره احمدینژاد داخل چاه انداخته شد. میگفتند تحریمها کاغذپاره است و حتی بهطور رسمی از تحریم استقبال هم کردند.
🔹تاکنون نیز برای حل مشکلات ناشی از اعتراضات۸۸ و شکاف ایجادشده هم کاری جدی انجام نشده؛ بهطوریکه حصر بهعنوان نمادی از آن اعتراضات باقی مانده و همچنان پابرجا است. متاسفانه در این فاصله شاهد حوادث دیگری هم بودیم که خاطره۸۸ را به تاریخ سپرده است که مهمترین آن اعتراضات۱۴۰۱ است که دیروز سالگرد آغاز آن بود.
🔹گزارش هممیهن نشان میدهد که قدرت خرید و برابری «حداقل دستمزد کارگران» در برابر چهار کالا و سنجه مهم یعنی طلا، ارز، خودرو و مسکن بهشدت کاهش یافته است. این کاهش در ۱۶سال گذشته یک روند ثابت بود و برخلاف دو دهه پیش از آن، همواره وجود داشته و تنها استثنا دوره دو ساله ۹۴ تا ۹۶ است که مسیر روبهبهبودی بوده است.
🔹در واقع، این دوره کوتاه مقارن با رفع نسبی تحریمها است. البته، شاید بگوییم که مقایسه با این چهار کالا و سنجه دقیق نیست؛ ولی مقایسه با شاخص تورم هم نشان میدهد که در این ۱۶سال حتی به قیمت ثابت هم مبلغ حداقل دستمزد کاهش زیادی داشته است.
🔹در واقع، طبقات ضعیف در پایان این دوره نسبت به ابتدای آن وضع اقتصادی و معیشتی بدتری پیدا کردهاند. نکته بسیار مهم این است که تحریمهای آمریکا پیش از سال ۸۸ و ۹۰ هم بود؛ ولی تحریم شورای امنیت ماهیت دیگری داشت. گرچه ابعاد آن از تحریمهای آمریکا بسیار کمتر است، ولی به لحاظ الزامی و حقوقی بودن و نیز آثار سیاسی و حقوقی آنها آثار بسیار منفیتری دارد.
🔹به عبارت دیگر، گزارشهایی که اکنون میخواهند این برداشت را القا کنند که اگر اسنپبک هم عملی شود، تاثیر چندانی بر آثار تحریمها نمیافزاید؛ قطعاً نادرست است. زیرا به ابعاد سیاسی و حقوقی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل توجه کافی ندارند.
🔹متاسفانه نظام سیاسی ما با فرافکنی و انداختن تقصیر به عهده دیگران دنبال حل این دو مسئله اصلی نیست و شواهدی هم که مثل انتخابات سال گذشته از خود نشان داد را ابتر کرده است. روند آینده چیزی جز ادامه ۱۶سال گذشته نخواهد بود؛ اگر بدتر نشود. تنها راه ایجاد تحولات مثبت در هر دو عامل گفته شده است. عبور از ۸۸ و ۱۴۰۱ و... و همسویی با آن بخش از قواعد حقوقی است که تحریمها را بلاموضوع کند. راه دیگری نیست.
▫️ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
📌هممیهن را در فضای مجازی دنبال کنید:
🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗تلگرام | 🔗 یوتیوب
👍113👎5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرونده هستهای و مکانیسم ماشه: خطاهای شناختی و سیاست داخلی
صحبت از مکانیسم ماشه یا اسنپبک در فضای سیاسی و رسانهای ایران جریان دارد. عاقبت چه خواهد شد؟ سیاستمداران ایران به مکانیسم ماشه چگونه واکنش نشان میدهند؟ پاسخ به این سؤال را با بررسی تاریخی روند قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران در پروند هستهای بهتر میتوان درک کرد.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/LVWNiXtzedA
کورش احمدی دیپلمات پیشین در وزارت امور خارجه ایران و متخصص علوم سیاسی و روابط بینالملل در این گفتوگو به تحلیل مجموعه خطاهای شناختی و روندهای سیاسی داخلی میپردازد که سبب شده است ایران مسیر طیشده در پرونده هستهای را انتخاب کند. کورش احمدی در این گفتوگو درسآموختههای پرونده هستهای در بیست سال گذشته را به عنوان راهنمایی برای انتخاب مسیر در مقابل مکانیسم ماشه، تحلیل میکند.
این گفتوگو در صفحه #ایران_تاک منتشر شده است.
#پرونده_اتمی #کورش_احمدی #مکانیسم_ماشه #اسنپ_بک #برجام #شورای_امنیت
@fazeli_mohammad
صحبت از مکانیسم ماشه یا اسنپبک در فضای سیاسی و رسانهای ایران جریان دارد. عاقبت چه خواهد شد؟ سیاستمداران ایران به مکانیسم ماشه چگونه واکنش نشان میدهند؟ پاسخ به این سؤال را با بررسی تاریخی روند قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران در پروند هستهای بهتر میتوان درک کرد.
دیدن ویدیو
https://youtu.be/LVWNiXtzedA
کورش احمدی دیپلمات پیشین در وزارت امور خارجه ایران و متخصص علوم سیاسی و روابط بینالملل در این گفتوگو به تحلیل مجموعه خطاهای شناختی و روندهای سیاسی داخلی میپردازد که سبب شده است ایران مسیر طیشده در پرونده هستهای را انتخاب کند. کورش احمدی در این گفتوگو درسآموختههای پرونده هستهای در بیست سال گذشته را به عنوان راهنمایی برای انتخاب مسیر در مقابل مکانیسم ماشه، تحلیل میکند.
این گفتوگو در صفحه #ایران_تاک منتشر شده است.
#پرونده_اتمی #کورش_احمدی #مکانیسم_ماشه #اسنپ_بک #برجام #شورای_امنیت
@fazeli_mohammad
👍79👎5
Forwarded from علی سرزعیم (دوستدار سقراط)
نمایی از تصمیم بد آقای خاندوزی🔴
✳️آقای خاندوزی گرامی در جایی با افتخار تعریف میکرد که واگذاری پرسپولیس به بانکها و استقلال به هلدینگ خلیج فارس اقدام درست و مهمی بوده است. به ایشان اعتراض کردم و گفتم اجازه دهید این فرمایش شما را نپذیرم. دلیل من این بود که حاشیههای این دو تیم حاشیهساز، گریبان مجموعههای اقتصادی را خواهد گرفت و چون فکر خواهند کرد که به آب کر وصل هستند بیانضباطی مالی بیشتری در پیش خواهند گرفت.
✳️چند روز قبل تیم استقلال شکست سنگینی را پذیرا شده و همین امر بهانه به دست مخالفان آقای شریعتمداری داده است تا علیه ایشان فضاسازی کنند. فارغ از اینکه اقدامات و تصمیمات آقای شریعتمداری در هلدینگ خلیج فارس درست یا نادرست است نباید اتفاقات ورزشی باب فشار به مدیریت این مجموعه اقتصادی معظم باز کند که کرد. افراد انگیزههای درست و فاسد برای مخالفت با یک مدیر اقتصادی دارند و شکست تیمهای اقتصادی ابزار راحتی به دست آنها می دهد تا فشار خود را به شکل دیگری پیش ببرند.
✳️آقای خاندوزی وقتی نتوانست این دو تیم را خصوصی کند دنبال راهی برای خلاصی از شر آنها بود و این راه غلط را انتخاب کرد اما من اینجای کار را میدیدم. هر کس بتواند این اشتباه بزرگ را کنسل کند خدمت مهمی به اقتصاد کرده است.
https://www.tg-me.com/ali_sarzaeem
✳️آقای خاندوزی گرامی در جایی با افتخار تعریف میکرد که واگذاری پرسپولیس به بانکها و استقلال به هلدینگ خلیج فارس اقدام درست و مهمی بوده است. به ایشان اعتراض کردم و گفتم اجازه دهید این فرمایش شما را نپذیرم. دلیل من این بود که حاشیههای این دو تیم حاشیهساز، گریبان مجموعههای اقتصادی را خواهد گرفت و چون فکر خواهند کرد که به آب کر وصل هستند بیانضباطی مالی بیشتری در پیش خواهند گرفت.
✳️چند روز قبل تیم استقلال شکست سنگینی را پذیرا شده و همین امر بهانه به دست مخالفان آقای شریعتمداری داده است تا علیه ایشان فضاسازی کنند. فارغ از اینکه اقدامات و تصمیمات آقای شریعتمداری در هلدینگ خلیج فارس درست یا نادرست است نباید اتفاقات ورزشی باب فشار به مدیریت این مجموعه اقتصادی معظم باز کند که کرد. افراد انگیزههای درست و فاسد برای مخالفت با یک مدیر اقتصادی دارند و شکست تیمهای اقتصادی ابزار راحتی به دست آنها می دهد تا فشار خود را به شکل دیگری پیش ببرند.
✳️آقای خاندوزی وقتی نتوانست این دو تیم را خصوصی کند دنبال راهی برای خلاصی از شر آنها بود و این راه غلط را انتخاب کرد اما من اینجای کار را میدیدم. هر کس بتواند این اشتباه بزرگ را کنسل کند خدمت مهمی به اقتصاد کرده است.
https://www.tg-me.com/ali_sarzaeem
👍198👎10