Telegram Web Link
زنان در مقام نمایندگان زیبایی هنری و شورش اجتماعی تقریباً در تمام فیلم‌های کِنجی میزُگوچی محوریت دارند، آن‌ها که رهروان ارزش‌های مورد تحسین میزُگوچی، یعنی عصیان‌های بی‌سرانجام و تسلیم‌های تراژیک، بودند. او سنگدلانه با چشمانی خیره آن‌ها را به فیلم درمی‌آورد تا این‌که همچون پایان «خواهران گیُن» و «مرثیۀ اُوساکا» نگاهش را با چشمانی مواخذه‌گر پاسخ گویند؛ چنان که این کار را همدلانه در فضایی رقت‌آور و با احساسی انکارناپذیر در حرکات دوربین نیز انجام می‌داد.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #دادلی_اندرو

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
سینما نیز مانند رؤیا ابزار و سند ارزشمندی برای ثبت و ضبط چیزی است که جز بدین طریق از دست می­‌رود. به بیان دیگر، سینما شکلی از رؤیاورزی همگانی است: در سال ۱۹۳۰، س. ج. پنتورن هیوز آن را «مستحیل‌­شده و به‌­سامان‌­شدۀ رؤیاهای همگانی» می­‌نامد. تشبیه فیلم به رؤیا، فانتزی، و سند قیاسی غنی و [در عین­ حال] نابرابر است ـ قیاسی است که پای روان‌کاوی را در مقام روزآمدترین شیوۀ تفسیر رؤیا به میان می­کشد؛ شیوه‌­ای که فانتزی را محور درک هستی و واقعیت می‌­داند.

از «سینما و روان‌کاوی: بازی سایه‌ها»، ویکی لِبو، ترجمه‌ی قاسم مؤمنی، مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #قاسم_مومنی #ویکی_لبو #سینما_و_روانکاوی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
فیلم‌های ژاپنی همانند اکثر فیلم‌های غربی اشکالی از کاتارسیس را به کار می‌گیرند، اما با ساختار علّی کاملاً متفاوتی از هالیوود. نظام شخصیت‌پردازی آن‌ها پروتاگونیست‌های قدرتمندی می‌آفریند، اما نه به مثابۀ فردی کامل؛ فقدان عمق روان‌شناختی شخصیت‌ها با کنش‌های تأثر‌برانگیزشان جبران می‌شود. خودآگاهی در هنر ژاپن وجود دارد و اشکالی از خودبازتابی در ادبیات وسینمای ژاپن به چشم می‌خورد. هنر ژاپن برعکس پرسپکتیو سابقۀ استفاده از تکنیک چندمنظری را دارد که ایدۀ همذات‌پنداری ذهنی را به چالش می‌کشد.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #رابرت_کوهن #شاهین_محمدی_زرغان

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
چقدر احساس نابسندگی می‌کنم وقتی به تماشای فیلم‌های کِنجی میزُگوچی می‌نشینم! دلم می‌خواهد با آدم‌هایش بیش‌تر احساس نزدیکی کنم، همان‌طور که با کابوی‌های جان فورد و رقاصه‌های کان‌کان رنوآر و آدم‌های متعصب درایر و پلی‌نزیایی‌های مورنائو و سیاهان کینگ ویدور و پارتیزان‌های روسلینی احساس نزدیکی می‌کنم، حال آن‌که هیچ‌کدامِ آن‌ها برایم کم‌تر از ژاپنی‌های قرون وسطایی یا امروزی میزُگوچی «بیگانه» نیستند. آن‌چه باعث می‌شود حس ناظری دوردست به من دست دهد «گسست فرهنگی» نیست.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #تک_گلگر #امیر_خضرایی_منش

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
بیش‌تر فیلم‌های سیاست داخلی عاری از صداقت و جذابیت بودند و همان‌طور که جنگ جلو می‌رفت پیوسته تولید آن‎ها به دلایل مختلف رو به کاستی می‌نهاد. طی دهه‌ی ۱۹۳۰، ژاپن هر ساله پانصد فیلم تولید می‎کرد که در این زمینه بعد از آمریکا در رده‌ی دوم قرار داشت. در سال ۱۹۴۱، این تعداد نصف شده بود و در سال ۱۹۴۵، سالی که جنگ با شکست ژاپن خاتمه یافت، فقط بیست‌وشش فیلم ساخته شد.
احیای صنعت فیلم‌سازی یکی از اهداف نیروهای اشغالگر متفقین بود. بنابراین، قانون سینما لغو شد و به جای آن واحد آموزش و اطلاع‌رسانی مدنی ارتش اشغالگر آمریکا دست به تعریف موارد مجاز زد.
این مقررات درست به‌دقت همان قوانین هیئت‌های سانسور پیشین بود. آمریکایی‌ها فهرستی سیزده‌تایی از موضوعات ممنوعه را اعلام کردند که مهم‌ترینِ آن‎ها «وفاداری فئودالی» بود، موضوعی که درونمایه‌ی محوری سینمای دوران جنگ ژاپن را تشکیل می‌داد.

از مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بصیر_علاقه_بند #دانلد_ریچی #مقدمه_ای_بر_سینمای_ژاپن

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
آنتونیونی در سال ۱۹۶۰ و با نمایش ویژه‌ی فیلمش، «ماجرا»، در جشنواره‌ی فیلم کن به چهره‌ای مهم در عرصه‌ی بین‌المللی بدل شد. این فیلم تمسخر بی‌پروای تماشاگران رابرانگیخت و بعد جایزه‌ی هیئت داوران را، به رغم (یا به خاطر) عدم اقبال آن‌ها، به دست آورد. «ماجرا» در بهار ۱۹۶۱ همزمان با زندگی شیرینِ فدریکو فلینی، که محصول خارجیِ باز هم اثرگذارتری از ایتالیا بود، به پرده‌های سینمای آمریکا راه یافت ـ شوری گیشه‌ای که نزدیک به بیست‌میلیون دلار فروش به همراه داشت. فرهنگی سینمایی حول تجلیل از این دو فیلم، که زمانی نه هالیوودی بلکه ضدهالیوودی بودند، شکل گرفت.

از «وقتی فیلم‌ها اهمیت داشتند؛ بازبینی هالیوود نو»، گردآورندگان: جاناتان کرشنر و جان لوئیس، سرپرست مترجمان: بابک کریمی، مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #جاناتان_کرشنر #جان_لوئیس #سهند_سلطاندوست #وقتی_فیلمها_اهمیت_داشتند #بازبینی_هالیوود_نو

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
فاتحۀ «امبرسون‌های باشکوه» را درست همان روزی خواندند که استودیو تصمیم گرفت (یا موافقت کرد) کم‌رویی را کنار بگذارد و فیلم را بر اساس واکنش مخاطبان در پیش‌نمایش‌ها بازتدوین کند («همشهری کین» اصلاً پیش‌نمایشی نداشت). زمان نمایش عمومی فیلم، شفِر دیگر مدیر RKO نبود. ولز پس از آن بارها همه‌جا گفت «امبرسون‌های باشکوه» را عمداً با همان وضع نمایش دادند تاشکست بخورد، چون «هیئت مدیرۀ غاصب RKO مدیریت جدیدی بر آن‌جا گماشت که مأموریتی جز خصومت نداشت». یکی از شواهد مدعای ولز این است که وقتی نمایش «امبرسون‌ها» با فیلم جدید لوپه بلِز، یعنی «آتش‌پارۀ مکزیکی روح می‌بیند»، تداخل کرد، «امبرسون‌ها» را از پرده پایین کشیدند.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک‌ جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #امبرسونهای_باشکوه #وی_اف_پرکینز #قاسم_مؤمنی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
حتی زمانی که هیچ تئاتر یا صحنه‌­ای در کار نباشد، رنوآر می­‌تواند با فیلم‌هایش حسی ایجاد کند که بیش‌تر به تئاتر شبیه است تا سینما. به‌ویژه به صحنۀ پارک در آغاز «بودو» فکر می­‌کنم، جایی که دوربین ثابت هم‌سطح صحنۀ تئاتر کاشته شده و مردم از یک طرف به طرف دیگر می­‌روند یا به سمت دوربین می‌آیند یا از آن دور می­‌شوند. جهت دوربین به آثار لورل و هاردی نزدیک‌­تر است تا مثلاً به آیزنشتاین.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #ژان_رنوار #میشل_سیمون #بودو #ریچارد_باستن #مهدی_جمشیدی #نشر_خوب #یک_فیلم_یک_جهان

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
کاساوتیس در نقاطِ به لحاظ لحنی بینابینیْ صحنه‌هایی جای می‌دهد که از هر قضاوت قاطع یا محدودکننده‌ای جلوگیری می‌کند ـ خاصه از قضاوت‌های منفی. به‌کاربستن کمدی از شیوه‌های محبوب کاساوتیس در همچو ممانعتی بوده و در جابه‌جای کاروبار فیلم‌سازی او قابل مشاهده است. گرچه معدود جستارهایی که در باب «سایه‌ها» قلمی شده به‌نظر کاملاً غافل از این وجه لحنیِ فیلم بوده، اما غالب «سایه‌ها» شبه‌کمیک است. کمدی از قرائت‌های اخلاق‌زده پیشگیری می‌کند.

از مجموعۀ «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب #سایه_ها #ری_کارنی #خشایار_قشقایی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
میزُگوچی: من اهل توکیوی استوایی‌ام؛ راحت از همه‌چیز خسته می‌شوم. نمی‌توانم به چیزی بچسبم و عمیق‌تر و عمیق‌تر از دیدگاه‌های متفاوت بررسی‌اش کنم. از این نظر، اُزو را تحسین می‌کنم. خب، چیزهای جدید را دوست دارم؛ این چیزی است که هستم و نمی‌توانم تغییرش بدهم.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #ماتسوئو_کیشی #بابک_کریمی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
آشفته‌ترین، جسورانه‌ترین و افراطی‌ترین فیلم از نظر توصیف نوعی یأس ـ که هیچ دِینی به احساسات‌گرایی بایرونی ندارد و تماماً مرهون آگاهی دست اول زنانِ نادیده گرفته‌شده‌ی طبقه‌ی کارگر است ـ واندای باربارا لودن بود. بازیگری که به کارگردانی روی آورده بود نقش عنوان چکامه‌ی سینمایی بدیع و اندوهباری را بازی می‌کرد که در محیط فقیرانه‌ی ویرجینیای غربی، جایی که در آن بار آمده بود، ریشه داشت. واندا، همسری که بارتلبی‌وار سرگشته است، بدون این‌که اندک نگاهی به پشت سر بیندازد یا احساسات شدیدِ قابل مشاهده‌ای بروز بدهد، ناگهان شوهر و فرزندش را ترک می‌کند (بعداً با اقرار به این‌که شوهرش سرپرست بهتری برای فرزندشان خواهد بود، حضانت را با بی‌اعتنایی واگذار می‌کند).

از «وقتی فیلم‌ها اهمیت داشتند؛ بازبینی هالیوود نو»، گردآورندگان: جاناتان کرشنر و جان لوئیس، سرپرست مترجمان: بابک کریمی، مجموعه‌ی «آگراندیسمان»، نشر خوانه.

#فیلمها_و_احساسها #آگراندیسمان #نشر_خوانه #بابک_کریمی #جاناتان_کرشنر #جان_لوئیس #نیکا_خمسی #مالی_هسکل #وقتی_فیلمها_اهمیت_داشتند #بازبینی_هالیوود_نو

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
سینه‌-کلوب صحنهٔ آبی با همکاری گروه فیلم‌ها و احساس‌ها برگزار می‌کند:

کارگاه نظریه‌ی فیلم و نظریه‌پردازانش
مدرس: بابک کریمی

ترم سوم
یازده جلسه
از ۲ خرداد تا ۱۰ مرداد
جمعه‌ها، ساعت ۱۵ تا ۱۸

حضوری و آنلاین

برای نام‌نویسی و اطلاع از شرایط حضور در این کارگاه لطفاً به ما پیام دهید.

از آن‌جایی که ظرفیت کارگاه محدود است، اولویت با کسانی است که زودتر نام‌نویسی کنند.

📩 @cineclubadmin

🆔 @Cineclubsahneabi
میزُگوچی: فیلمی تاریخی می‌تواند مصنوعاتی از گذشته را به نمایش بگذارد، اما نمی‌تواند کلیت جوّ متغیرِ دوره‌های مختلف را منتقل کند. بستر سینما حتی نمی‌تواند جوّ اخلاقی دوره‌های متأخری مانند تایشو (۱۹۲۶‌ـ‌۱۹۱۶) را به تصویر درآورد. این ناتوانی مشکل بنیادین هنرهای بصری است، مشکلی که در ادبیات وجود ندارد. مثلاً اگر بخواهم از «قبل و بعد از فصل بارانی» کافو ناگای فیلمی بسازم، مطمئن نیستم بتوانم زندگی و آداب‌و‌رسوم [مردم] را با وضوح رمان به تصویر بکشم.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #تسونئو_هازومی #بابک_کریمی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
‍«پول» اقتباسى از داستان «يك كوپن جعلى» است كه با عنوان كوپن تقلبى يا سفته قلابى نيز شناخته مى‌شود؛ داستانى كه تالستوى آن را به سال ١٩٠٢، سه سال پس از اعلام ارتدادش از كليساى ارتدكس روسيه، به پإيان رساند. اعتقاد تالستوى به جدايى مسيحيت راستين از سياست و نيز تشريفات مبتذل كليسا سبب شد كه از آغاز دهه ١٨٨٠ تا هنگام مرگش در كشمكشى سخت با كليسا و تزار قرار گيرد.

از مجموعه‌ی «یک فیلم، یک جهان»، نشر خوب.

#روبر_برسون #پول #کنت_جونز #بابک_کریمی #سعیده_طاهری #یک_فیلم_یک_جهان #نشر_خوب

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
در فیلم‌های میزُگوچی، از همان اوایل کارنامه‌اش، دوربین موقعیت روایی خود را پنهان نمی‌ساخت. در فیلم‌های دهۀ ۱۹۳۰ او، دوربین به گونه‌ای حرکت می‌کرد که انگار خارج از دنیای داستان قرار داشت. نمونۀ معروف این حرکت «مستقل» دوربین را در «داستان آخرین گل داوودی» ـ در پلان‌ـ‌سکانس طولانی گفت‌وگوی اُتُکو و نامادریِ کیکو ـ می‌بینیم. دوربینْ نخست گفت‌وگوی آن دو را از روی شانۀ چپ اُتُکو نشان می‌دهد، سپس به راست می‌چرخد تا للۀ جدید را در حال گوش‌دادن به مکالمۀ آن‌ها معرفی کند، بعد به چپ می‌چرخد و به سراغ مادر و اُتُکو بازمی‌گردد که هنوز سرگرم صحبت‌اند، اما این‌بار از روی شانۀ راست اُتُکو آن‌ها را در قاب می‌گیرد.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #چیهارو_موکودای

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
میزُگوچی: ولی نمی‌شود از کلوزآپ‌ها اجتناب ورزید.گرچه لانگ شات‌ها می‌توانند تضاد روان‌شناختی را منتقل کنند، اما کلوزآپ‌ها برای تفاوت‌های ظریفِ پیچیده‌تر ضروری‌اند. یا پس از تثبیت عواطف می‌توانید با عقب‌نشینی به لانگ‌ شات از دردسر بگریزید که خب، تکنیک پیش‌پاافتاده‌ای است که خیلی از اوقات آن را به کار برده‌ام. اجتناب از کلوزآپ در صحنه‌های شمشیرزنی یا تعقیب‌وگریز، که صرفاً برای ژست‌های بی‌حرکت ـ کابوکی‌مانند ـ مورد نیازند، آسان است.

از «سینمای کِنجی میزُگوچی»، گردآورنده: بصیر علاقه‌بند، مجموعۀ «سینماگران»، نشر خوب.

#فیلمها_و_احساسها #سینماگران #نشر_خوب #کنجی_میزگوچی #بصیر_علاقه_بند #هاجیمه_تاکیزاوا #بابک_کریمی

کانال فیلم‌ها و احساس‌ها
2025/10/28 09:17:26
Back to Top
HTML Embed Code: