#میراث_بان ۷۶۶
◀️ کارزار مربوط به بلاد شاپور ، از مجموعه آثار مهم تاریخی کشور
حق دهدشت این نیست !
جناب آقای دکتر صالحی امیری
وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
با سلام و احترام؛
⬅️ همانگونه که مستحضرید، شهر تاریخی بلادشاپور (شهر کهن دهدشت) در استان کهگیلویه و بویراحمد، نگینی گرانبها از دوران شکوه تمدن ایرانزمین است. این بافت گسترده و منحصر بهفرد با مساحتی قریب به ۶۰ هکتار، یکی از بزرگترین و کاملترین بافتهای تاریخی ایران محسوب میشود که یادگاری ارزشمند از دوران ساسانی (بهویژه دوران صفویه) است.
⬅️ این شهر باستانی، که روزی بر سر راه تجاری مهمی قرار داشت و مرکزیتی توانمند بود، امروزه با وجود ثبت ملی، به دلیل غفلتهای طولانیمدت، در معرض خطر جدی تخریب و فراموشی قرار گرفته است. بناهای خشتی و گلی آن شامل مساجد، حمامها، کاروانسراها و خانههای اشرافی، رفتهرفته به خاطرهای محو تبدیل میشوند. اهمیت و ضرورت احیای بافت تاریخی بلادشاپور را میتوان در چند محور کلیدی خلاصه کرد:
1⃣ قدمت و عظمت تاریخی:
بلادشاپور تنها یک مجموعه ساختمانی نیست، بلکه یک "شهر-موزه" زنده است که نشاندهنده پیشینه کهن معماری، شهرسازی و زندگی اجتماعی در این بخش از ایران است. حفظ آن، یعنی حفظ یک صفحه کامل از تاریخ ایران، نه یک سطر پراکنده.
2⃣ بازسازی هویت ملی و محلی:
احیای این بافت، به معنای بازگرداندن بخشی از حافظه تاریخی و هویت جمعی مردم منطقه و تمام ایرانیان است. جوانان این سرزمین باید بدانند بر چه تمدن باشکوهی ایستادهاند. این بافت، مدرکی عینی از هوش و هنر نیاکان ماست.
3⃣ پتانسیل بینظیر در جذب گردشگری:
استان کهگیلویه و بویراحمد با برخورداری از جاذبههای طبیعی خدادادی، نیازمند کانونهای قوی گردشگری فرهنگی است. احیای بلادشاپور میتواند به کاتالیزوری برای توسعه پایدار منطقه تبدیل شود، اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند و سبب رونق اقتصادی شود. این سایت پتانسیل تبدیلشدن به یکی از مقاصد اصلی گردشگران داخلی و خارجی علاقهمند به تاریخ و میراث فرهنگی را دارد.
4⃣ فوریت نجاتبخشی:
زمان برای نجات بلادشاپور در حال اتمام است. فرسایش طبیعی و بیتوجهی، هر روز بخشی از این میراث را از بین میبرد. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا تنها یک دشت مخروبه از آن باقی خواهد ماند و ما در برابر تاریخ و نسلهای آینده مسئول خواهیم بود.
⬅️ بنابراین، ما شهروندان دغدغهمند، فعالان فرهنگی و دوستداران میراث ایران، از جنابعالی به عنوان عالیترین مقام متولی امر، تقاضا داریم با اتخاذ اقدامات فوری و جدی، موضوع احیای بافت تاریخی بلادشاپور را در اولویت برنامههای وزارت متبوع خود قرار دهید. این اقدامات میتواند شامل موارد زیر باشد:
👈 تخصیص اعتبار ویژه و مستقل برای شروع فازهای اولیه حفاظت اضطراری، مرمت و ساماندهی.
👈 تدوین و تصویب طرح جامع احیا و بهرهبرداری از بافت با مشارکت کارشناسان برجسته مرمت و باستانشناسی.
👈 ایجاد زیرساختهای لازم گردشگری در اطراف سایت، به گونهای که بازدید از آن برای عموم میسر و لذتبخش شود.
👈 تبلیغات ملی و بینالمللی برای معرفی این گنجینه پنهان به جامعه جهانی.
⬅️ جناب وزیر، احیای بلادشاپور تنها یک پروژه عمرانی نیست، بلکه یک «عهد ملی» برای پاسداشت هویت ایران و سرمایهای ماندگار برای آیندگان است. ما امیدواریم با درایت و همت والای شما، شاهد روزی باشیم که این شهر تاریخی، دوباره نفس بکشد و به جایگاه واقعی خود به عنوان یکی از قطبهای فرهنگی و گردشگری کشور بازگردد .
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
https://www.karzar.net/255812
◀️ کارزار مربوط به بلاد شاپور ، از مجموعه آثار مهم تاریخی کشور
حق دهدشت این نیست !
جناب آقای دکتر صالحی امیری
وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
با سلام و احترام؛
⬅️ همانگونه که مستحضرید، شهر تاریخی بلادشاپور (شهر کهن دهدشت) در استان کهگیلویه و بویراحمد، نگینی گرانبها از دوران شکوه تمدن ایرانزمین است. این بافت گسترده و منحصر بهفرد با مساحتی قریب به ۶۰ هکتار، یکی از بزرگترین و کاملترین بافتهای تاریخی ایران محسوب میشود که یادگاری ارزشمند از دوران ساسانی (بهویژه دوران صفویه) است.
⬅️ این شهر باستانی، که روزی بر سر راه تجاری مهمی قرار داشت و مرکزیتی توانمند بود، امروزه با وجود ثبت ملی، به دلیل غفلتهای طولانیمدت، در معرض خطر جدی تخریب و فراموشی قرار گرفته است. بناهای خشتی و گلی آن شامل مساجد، حمامها، کاروانسراها و خانههای اشرافی، رفتهرفته به خاطرهای محو تبدیل میشوند. اهمیت و ضرورت احیای بافت تاریخی بلادشاپور را میتوان در چند محور کلیدی خلاصه کرد:
1⃣ قدمت و عظمت تاریخی:
بلادشاپور تنها یک مجموعه ساختمانی نیست، بلکه یک "شهر-موزه" زنده است که نشاندهنده پیشینه کهن معماری، شهرسازی و زندگی اجتماعی در این بخش از ایران است. حفظ آن، یعنی حفظ یک صفحه کامل از تاریخ ایران، نه یک سطر پراکنده.
2⃣ بازسازی هویت ملی و محلی:
احیای این بافت، به معنای بازگرداندن بخشی از حافظه تاریخی و هویت جمعی مردم منطقه و تمام ایرانیان است. جوانان این سرزمین باید بدانند بر چه تمدن باشکوهی ایستادهاند. این بافت، مدرکی عینی از هوش و هنر نیاکان ماست.
3⃣ پتانسیل بینظیر در جذب گردشگری:
استان کهگیلویه و بویراحمد با برخورداری از جاذبههای طبیعی خدادادی، نیازمند کانونهای قوی گردشگری فرهنگی است. احیای بلادشاپور میتواند به کاتالیزوری برای توسعه پایدار منطقه تبدیل شود، اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند و سبب رونق اقتصادی شود. این سایت پتانسیل تبدیلشدن به یکی از مقاصد اصلی گردشگران داخلی و خارجی علاقهمند به تاریخ و میراث فرهنگی را دارد.
4⃣ فوریت نجاتبخشی:
زمان برای نجات بلادشاپور در حال اتمام است. فرسایش طبیعی و بیتوجهی، هر روز بخشی از این میراث را از بین میبرد. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا تنها یک دشت مخروبه از آن باقی خواهد ماند و ما در برابر تاریخ و نسلهای آینده مسئول خواهیم بود.
⬅️ بنابراین، ما شهروندان دغدغهمند، فعالان فرهنگی و دوستداران میراث ایران، از جنابعالی به عنوان عالیترین مقام متولی امر، تقاضا داریم با اتخاذ اقدامات فوری و جدی، موضوع احیای بافت تاریخی بلادشاپور را در اولویت برنامههای وزارت متبوع خود قرار دهید. این اقدامات میتواند شامل موارد زیر باشد:
👈 تخصیص اعتبار ویژه و مستقل برای شروع فازهای اولیه حفاظت اضطراری، مرمت و ساماندهی.
👈 تدوین و تصویب طرح جامع احیا و بهرهبرداری از بافت با مشارکت کارشناسان برجسته مرمت و باستانشناسی.
👈 ایجاد زیرساختهای لازم گردشگری در اطراف سایت، به گونهای که بازدید از آن برای عموم میسر و لذتبخش شود.
👈 تبلیغات ملی و بینالمللی برای معرفی این گنجینه پنهان به جامعه جهانی.
⬅️ جناب وزیر، احیای بلادشاپور تنها یک پروژه عمرانی نیست، بلکه یک «عهد ملی» برای پاسداشت هویت ایران و سرمایهای ماندگار برای آیندگان است. ما امیدواریم با درایت و همت والای شما، شاهد روزی باشیم که این شهر تاریخی، دوباره نفس بکشد و به جایگاه واقعی خود به عنوان یکی از قطبهای فرهنگی و گردشگری کشور بازگردد .
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
https://www.karzar.net/255812
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست فوری برای احیای بافت تاریخی بلادشاپور (شهر کهن دهدشت)
ما امضاکنندگان خواستار احیای فوری بافت تاریخی بلادشاپور در دهدشت و حمایت برای نجات و مرمت این میراث ارزشمند در استان کهگیلویه و بویراحمد هستیم.
🎋▪️۷ مهر سالروز درگذشت #بهروز_مسروری هنرمند ارزنده رادیو، سینما و تلویزیون می باشد
🟢 یادش گرامی
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
🟢 یادش گرامی
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
آموزه ۲۹۴
👤 دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
آموزه ۱۲۷
👤 دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
👈 شمس مردی دیرجوش، تنگحوصله و بیاعتنا به تمام موازین حاکم بر عرف و عادتهای زمانه بوده است: خود غریبی در جهان چون شمس کو؟
👈 از آن مردانی که خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای دارند و داوری خلق جهان را به پشیزی برنمیگیرند. نگاه شمس به مسایل عصر در حوزه دین و اخلاق و تصوف، نگاهی است بیرحم و تند و بیپروا. بسیاری از بزرگان عصر خود را به هیچ نمیگرفته است و گاه مردمانی گمنام را با همه خروجی که از معیارهای اخلاقی و دینی عصر خود داشتهاند میستوده و با ایشان انس میگرفته است.
👈 شمس تبریزی از نظرگاه مولانا مظهر کمال انسانیت است و مظهر کمال عشق و از دیدگاه مولانا این دو مفهوم رابطهای اجتنابناپذیر دارند که هرچه انسانیت کاملتر باشد عشق از کمال بیشتری برخوردار است زیرا عشق امانت الاهی است که تنها به انسان سپرده شده است:
چون امانتهای حق را آسمان طاقت نداشت
شمس تبریزی چگونه گستریدش در زمین
👈 و در جای دیگر میگوید:
شمس تبریز، تو را عشق شناسد نه خرد
👈 معیار شمس برای ارزیابی مردمان عشق بوده است نه علم و نه فضل و نه زهد و عبادت، حتی پدرش را بدین دلیل مورد انتقاد قرار میداده است که از عشق بیخبر بوده است: "نیکمرد بود و کَرَمی داشت... الّا عاشق نبود. مرد نیکو دیگر است و عاشق دیگر!"
👈 ما نمیدانیم که در گفتوگوهای میان او و مولانا در روزهای نخستین چه سخنانی رد و بدل شده است ولی آنچه مایه جذب این دو بوده است بیگمان همان مقوله عشق و جان عاشقانه داشتن بوده است.
👈 آنچه شمس تبریزی و دیدار او برای مولانا به ارمغان آورد، دگرگونی احوال فقیهی بود که گاهگاه شعری نیز از سر تفنن میسرود و بدل کردن او به شاعری شیدا و بیاختیار که از فقه نیز آگاهی بسیار دارد. گویا قبل از دیدار شمس، مولانا اهل سماع و رقص نبوده است و این از تصریح فرزندش سلطانولد و نیز گفتار فریدون سپهسالار به روشنی دانسته میشود.
👈 آنچه از دیدار شمس برای مولانا حاصل شد، یک نتیجه بنیادی داشت که معیارهای ارزشی مولانا را دگرگون کرد، یعنی ارزشهایی که برای یک فقیه یا یک مذکر و واعظ، در آن روز وجود داشت و گاه چه مایه گرفتاریها برای صاحبانش به حاصل میآورد، او را از چنگ آن معیارها رهایی بخشید. مولانا را از زندان عادات و عرفها و از زنجیر معیارهای زمانه آزاد کرد. شاید تا آن روزگار مولانا خود این حقایق را به کمال دریافته بود اما در عمل نمیخواست تن بدانها دهد. شمس زنجیرهی این معیارها را درید و به او آموخت که در آن سوی عرف و عادتها میتوان در جهانی دیگر زیست و با مردمانی دیگر.
🌀 منبع : مقدمه غزلیات شمس تبریز
🪷 ۷ مهر زادروز محمد ملک داد تبریزی مشهور به #شمس_تبریزی گرامی باد
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
👤 دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
آموزه ۱۲۷
👤 دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
👈 شمس مردی دیرجوش، تنگحوصله و بیاعتنا به تمام موازین حاکم بر عرف و عادتهای زمانه بوده است: خود غریبی در جهان چون شمس کو؟
👈 از آن مردانی که خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای دارند و داوری خلق جهان را به پشیزی برنمیگیرند. نگاه شمس به مسایل عصر در حوزه دین و اخلاق و تصوف، نگاهی است بیرحم و تند و بیپروا. بسیاری از بزرگان عصر خود را به هیچ نمیگرفته است و گاه مردمانی گمنام را با همه خروجی که از معیارهای اخلاقی و دینی عصر خود داشتهاند میستوده و با ایشان انس میگرفته است.
👈 شمس تبریزی از نظرگاه مولانا مظهر کمال انسانیت است و مظهر کمال عشق و از دیدگاه مولانا این دو مفهوم رابطهای اجتنابناپذیر دارند که هرچه انسانیت کاملتر باشد عشق از کمال بیشتری برخوردار است زیرا عشق امانت الاهی است که تنها به انسان سپرده شده است:
چون امانتهای حق را آسمان طاقت نداشت
شمس تبریزی چگونه گستریدش در زمین
👈 و در جای دیگر میگوید:
شمس تبریز، تو را عشق شناسد نه خرد
👈 معیار شمس برای ارزیابی مردمان عشق بوده است نه علم و نه فضل و نه زهد و عبادت، حتی پدرش را بدین دلیل مورد انتقاد قرار میداده است که از عشق بیخبر بوده است: "نیکمرد بود و کَرَمی داشت... الّا عاشق نبود. مرد نیکو دیگر است و عاشق دیگر!"
👈 ما نمیدانیم که در گفتوگوهای میان او و مولانا در روزهای نخستین چه سخنانی رد و بدل شده است ولی آنچه مایه جذب این دو بوده است بیگمان همان مقوله عشق و جان عاشقانه داشتن بوده است.
👈 آنچه شمس تبریزی و دیدار او برای مولانا به ارمغان آورد، دگرگونی احوال فقیهی بود که گاهگاه شعری نیز از سر تفنن میسرود و بدل کردن او به شاعری شیدا و بیاختیار که از فقه نیز آگاهی بسیار دارد. گویا قبل از دیدار شمس، مولانا اهل سماع و رقص نبوده است و این از تصریح فرزندش سلطانولد و نیز گفتار فریدون سپهسالار به روشنی دانسته میشود.
👈 آنچه از دیدار شمس برای مولانا حاصل شد، یک نتیجه بنیادی داشت که معیارهای ارزشی مولانا را دگرگون کرد، یعنی ارزشهایی که برای یک فقیه یا یک مذکر و واعظ، در آن روز وجود داشت و گاه چه مایه گرفتاریها برای صاحبانش به حاصل میآورد، او را از چنگ آن معیارها رهایی بخشید. مولانا را از زندان عادات و عرفها و از زنجیر معیارهای زمانه آزاد کرد. شاید تا آن روزگار مولانا خود این حقایق را به کمال دریافته بود اما در عمل نمیخواست تن بدانها دهد. شمس زنجیرهی این معیارها را درید و به او آموخت که در آن سوی عرف و عادتها میتوان در جهانی دیگر زیست و با مردمانی دیگر.
🌀 منبع : مقدمه غزلیات شمس تبریز
🪷 ۷ مهر زادروز محمد ملک داد تبریزی مشهور به #شمس_تبریزی گرامی باد
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
🖌 شاعرانه ۱۰۳۵
👤مولانا
"✿´⌣🍀💠🍀⌣✿"
ماهِ درست را ببین کاو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما
خواب ببر ز چشم ما چون ز تو روز گشت شب
آب مده به تشنگان عشق بس است آب ما
جملهی ره چکیده خون از سر تیغ عشق او
جملهی کو گرفته بو از جگر کباب ما
شکر باکرانه را شکر بیکرانه گفت
غره شدی به ذوق خود بشنو این جواب ما
روترشی چرا مگر صاف نبد شراب تو ؟
از پی امتحان بخور یک قدح از شراب ما
تا چه شوند عاشقان روز وصال ای خدا
چونک ز هم بشد جهان از بت بانقاب ما
از تبریز شمس دین روی نمود عاشقان
ای که هزار آفرین بر مه و آفتاب ما
┏━🍁━┓
@foalborz
┗━🍁━┛
👤مولانا
"✿´⌣🍀💠🍀⌣✿"
ماهِ درست را ببین کاو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما
خواب ببر ز چشم ما چون ز تو روز گشت شب
آب مده به تشنگان عشق بس است آب ما
جملهی ره چکیده خون از سر تیغ عشق او
جملهی کو گرفته بو از جگر کباب ما
شکر باکرانه را شکر بیکرانه گفت
غره شدی به ذوق خود بشنو این جواب ما
روترشی چرا مگر صاف نبد شراب تو ؟
از پی امتحان بخور یک قدح از شراب ما
تا چه شوند عاشقان روز وصال ای خدا
چونک ز هم بشد جهان از بت بانقاب ما
از تبریز شمس دین روی نمود عاشقان
ای که هزار آفرین بر مه و آفتاب ما
┏━🍁━┓
@foalborz
┗━🍁━┛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆 صبوحی _ ۷ _ ۷
🌾 در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند، تو #هیچ شو. مقصدت فنا باشد. انسان باید مثل گلدان باشد. همان طور که در گلدان نه شکل ظاهر، بلکه خلا درون مهم است، در انسان نیز نه ظن منیت، بلکه معرفت هیچ بودن اهمیت دارد.
🌾 روزی خوش و لحظاتی سرشار از آرامش و دانایی برایتان آرزو داریم
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
🌾 در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند، تو #هیچ شو. مقصدت فنا باشد. انسان باید مثل گلدان باشد. همان طور که در گلدان نه شکل ظاهر، بلکه خلا درون مهم است، در انسان نیز نه ظن منیت، بلکه معرفت هیچ بودن اهمیت دارد.
🌾 روزی خوش و لحظاتی سرشار از آرامش و دانایی برایتان آرزو داریم
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
🪷 ۷ مهر زادروز محقق بزرگ موسیقی ، رهبر ارکستر ، معلم امین ، موسیقی شناس برجسته و از خردورزترین آهنگسازان معاصر استاد زنده یاد #حسین_دهلوی گرامی باد
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
#میراث_بان ۷۶۷
◀️ چشمها را روی این ساختوساز بستهاند؟
🔺فعالان میراث فرهنگی در حالیکه از سرعت گرفتن ساختوساز دو سازه در محدوده میدان ارگ کرمان خبر میدهند، معاون میراث فرهنگی استان میگوید: «توقف کامل این پروژه منوط به اقدام وزارتخانه و ابطال رأی کمیسیون ماده ۵ است.» به گفته او، فعلاً تنها ساخت دو طبقه نخست بهطور موقت مجاز دانسته شده تا حقوق سرمایهگذار تضییع نشود.....
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
http://isna.ir/xdV9XZ
◀️ چشمها را روی این ساختوساز بستهاند؟
🔺فعالان میراث فرهنگی در حالیکه از سرعت گرفتن ساختوساز دو سازه در محدوده میدان ارگ کرمان خبر میدهند، معاون میراث فرهنگی استان میگوید: «توقف کامل این پروژه منوط به اقدام وزارتخانه و ابطال رأی کمیسیون ماده ۵ است.» به گفته او، فعلاً تنها ساخت دو طبقه نخست بهطور موقت مجاز دانسته شده تا حقوق سرمایهگذار تضییع نشود.....
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
http://isna.ir/xdV9XZ
🎋▪️ ۸ مهر سالروز درگذشت بانوی سینما و تلویزیون #مهین_دیهیم می باشد
🟢 یادش گرامی
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
🟢 یادش گرامی
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
❇️ ۸ مهر ، سالروز ثبت محوطه باستانی ازبکی در فهرست میراث ملی ایران و روز فرهنگی نظرآباد گرامی باد
👋 به امید روزی که محوطه فاخر و مظلوم ازبکی که از سرمایه های ارزشمند حوزه باستانی و تمدنی کشور به شمار می رود از گردونه بی تدبیری و برگزاری جشنواره آش و..... به سمت حفظ شخصيت و شأن و تشکیل پرونده ثبت جهانی وارد شود
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
👋 به امید روزی که محوطه فاخر و مظلوم ازبکی که از سرمایه های ارزشمند حوزه باستانی و تمدنی کشور به شمار می رود از گردونه بی تدبیری و برگزاری جشنواره آش و..... به سمت حفظ شخصيت و شأن و تشکیل پرونده ثبت جهانی وارد شود
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
🪷 ۸ مهر زادروز حضرت #مولانا گرامی باد
🔹 ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
🔹 تو کعبه ای هر جا روم قصد مقامت می کنم
✳️ بیشک او #برجسته_ترین_حماسه_سرای_معنوی تاریخ و یکی از فرزندان نامدار و ارزشمند ایران بزرگ فرهنگی بوده و سرمایه ای نفیس برای گنجینه ادبیات پارسی به شمار میرود
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
🔹 ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
🔹 تو کعبه ای هر جا روم قصد مقامت می کنم
✳️ بیشک او #برجسته_ترین_حماسه_سرای_معنوی تاریخ و یکی از فرزندان نامدار و ارزشمند ایران بزرگ فرهنگی بوده و سرمایه ای نفیس برای گنجینه ادبیات پارسی به شمار میرود
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
eshqnavazihayemolana@bamun1 (1).pdf
3.6 MB
#روزی_چند_کتاب
📘 عشق نوازی های مولانا
✍ جلال ستاری
📚 کسی که کتاب می خواند
هزاران زندگی را قبل از مرگش
زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
📘 عشق نوازی های مولانا
✍ جلال ستاری
📚 کسی که کتاب می خواند
هزاران زندگی را قبل از مرگش
زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
آموزه ۲۹۵
👤 دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
🍀 از هنگامی که حضرت مولانا به سرودن مثنوی شریف پرداخته است کلمهٔ مثنوی _که نام یکی از قوالب شعرِ فارسی است_ علَمِ بالغلبه شده است برای این کتاب. سالها پیش ازین، دوستی از من خواست که دربارهٔ شرحی که بر مثنوی نوشته بود چند کلمه بنویسم. همان جا در حضورِ او بالبداهه مطلبی نوشتم که مضمون آن را درین لحظه بیشتر به یاد میآورم:
🍀 مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»
این نکته را بعدها که چاپ شد هر وقت خواندم احساس شادمانی کردم که حقیقتی بر قلمِ من جاری شده بود بیآنکه در آن لحظه اندیشهای درینباره داشته باشم. حقّا که چنین است. مثنوی یکی از بزرگترین یادگارهای نبوغ بشری است و کتابی است که هرچه بیشتر خوانده شود تازگیهای بیشتری از خود نشان میدهد، برخلاف اغلبِ آثار ادبی که با یک بار و دو بار خواندن، انسان از خواندن آنها احساس بینیازی میکند.
🍀 محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوهای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظِ صورت و فُرم نیز قویترین اثرِ زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است اما در شیوهٔ بیان یا صورتْ دارای ضعف و نقص است.
🍀 وقتی از درونِ این منظومه بنگرید، ضعیفترین و ناهنجارترین ابیاتِ مثنوی مولوی هماهنگترین سخنانی است که میتوان در زبان فارسی جستجو کرد. این سخنِ مرا کسانی که از فرم و صورتی درکی ایستا داشته باشند، از مقولهٔ شطحیّاتِ صوفیه تلقّی خواهند کرد. اما اگر کسی به این نکته رسیده باشد در آنجا پست و بلندی احساس نمیکند. همه جا زیبایی است و همه جا صورتها در کمالِ جمالاند. با این تفاوت که ما میتوانیم بگوییم که گاه از بعضی ابیات یا پارهها به دلایل خاصی_که به نیازهای روحی ما وابسته است_ لذت بیشتری میبریم و آن بخشها جمال خود را به ما بیشتر مینمایانند.
🍀 اما لحظههایی هم خواهید داشت_ و این در زندگی زمانش قابل پیشبینی نیست_ که ساعتها مستِ ابیاتی از مثنوی معنوی شوید که در حالاتِ عادی از درک جمالشناسی آن ابیات عاجز بودهاید. درین قلمروِ جمالشناسی، معانی نواند و صورتها نواند و از «عاداتِ زبانی» و لذتهای حاصل از شناخت سنتهای ادبی یاری گرفته نمیشود، به گفتهٔ مولانا:
قاصر از معنیّ نو، لفظ کهن
🍀 مثنوی ساختاری پیچیده و سیّال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض میکند و به هیچروی قابل طبقهبندی نیست، هرچند این طبقهبندی گسترده و متنوع باشد. سراینده، در هر لحظهای فهمی تازه از روایت دارد و بوطیقای نوی، برای همان لحظه، میآفریند. در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الّا مثنوی که مثل جریانِ رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
🌀 منبع : غزلیات شمس تبریزی، جلد اول، صص ۳۹–۳۸
🪷 ۸مهر زادروز جناب مستطاب مولانا گرامی باد
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
https://imgurl.ir/uploads/z124710_IMG_20240929_003246_936.jpg
👤 دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
🍀 از هنگامی که حضرت مولانا به سرودن مثنوی شریف پرداخته است کلمهٔ مثنوی _که نام یکی از قوالب شعرِ فارسی است_ علَمِ بالغلبه شده است برای این کتاب. سالها پیش ازین، دوستی از من خواست که دربارهٔ شرحی که بر مثنوی نوشته بود چند کلمه بنویسم. همان جا در حضورِ او بالبداهه مطلبی نوشتم که مضمون آن را درین لحظه بیشتر به یاد میآورم:
🍀 مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»
این نکته را بعدها که چاپ شد هر وقت خواندم احساس شادمانی کردم که حقیقتی بر قلمِ من جاری شده بود بیآنکه در آن لحظه اندیشهای درینباره داشته باشم. حقّا که چنین است. مثنوی یکی از بزرگترین یادگارهای نبوغ بشری است و کتابی است که هرچه بیشتر خوانده شود تازگیهای بیشتری از خود نشان میدهد، برخلاف اغلبِ آثار ادبی که با یک بار و دو بار خواندن، انسان از خواندن آنها احساس بینیازی میکند.
🍀 محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوهای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظِ صورت و فُرم نیز قویترین اثرِ زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است اما در شیوهٔ بیان یا صورتْ دارای ضعف و نقص است.
🍀 وقتی از درونِ این منظومه بنگرید، ضعیفترین و ناهنجارترین ابیاتِ مثنوی مولوی هماهنگترین سخنانی است که میتوان در زبان فارسی جستجو کرد. این سخنِ مرا کسانی که از فرم و صورتی درکی ایستا داشته باشند، از مقولهٔ شطحیّاتِ صوفیه تلقّی خواهند کرد. اما اگر کسی به این نکته رسیده باشد در آنجا پست و بلندی احساس نمیکند. همه جا زیبایی است و همه جا صورتها در کمالِ جمالاند. با این تفاوت که ما میتوانیم بگوییم که گاه از بعضی ابیات یا پارهها به دلایل خاصی_که به نیازهای روحی ما وابسته است_ لذت بیشتری میبریم و آن بخشها جمال خود را به ما بیشتر مینمایانند.
🍀 اما لحظههایی هم خواهید داشت_ و این در زندگی زمانش قابل پیشبینی نیست_ که ساعتها مستِ ابیاتی از مثنوی معنوی شوید که در حالاتِ عادی از درک جمالشناسی آن ابیات عاجز بودهاید. درین قلمروِ جمالشناسی، معانی نواند و صورتها نواند و از «عاداتِ زبانی» و لذتهای حاصل از شناخت سنتهای ادبی یاری گرفته نمیشود، به گفتهٔ مولانا:
قاصر از معنیّ نو، لفظ کهن
🍀 مثنوی ساختاری پیچیده و سیّال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض میکند و به هیچروی قابل طبقهبندی نیست، هرچند این طبقهبندی گسترده و متنوع باشد. سراینده، در هر لحظهای فهمی تازه از روایت دارد و بوطیقای نوی، برای همان لحظه، میآفریند. در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الّا مثنوی که مثل جریانِ رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
🌀 منبع : غزلیات شمس تبریزی، جلد اول، صص ۳۹–۳۸
🪷 ۸مهر زادروز جناب مستطاب مولانا گرامی باد
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
https://imgurl.ir/uploads/z124710_IMG_20240929_003246_936.jpg
🖌 شاعرانه ۱۰۳۶
👤مولانا
"✿´⌣🍀💠🍀⌣✿"
من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا
بر دست من نِه جام جان، ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان، پیش آر پنهان ساقیا
نانی بده نان خواره را، آن طامع بیچاره را
آن عاشق نانباره را، کنجی بخسبان ساقیا
ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان
برجَه گدارویی مکن، در بزم سلطان ساقیا
اول بگیر آن جام مِه، بر کفهٔ آن پیر نِه
چون مست گردد پیر ده، رو سوی مستان ساقیا
رو سخت کن ای مرتجا، مست از کجا شرم از کجا
ور شرم داری، یک قدح بر شرم افشان ساقیا
برخیز ای ساقی بیا، ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود، پیش آی خندان ساقیا
┏━🍁━┓
@foalborz
┗━🍁━┛
👤مولانا
"✿´⌣🍀💠🍀⌣✿"
من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا
بر دست من نِه جام جان، ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان، پیش آر پنهان ساقیا
نانی بده نان خواره را، آن طامع بیچاره را
آن عاشق نانباره را، کنجی بخسبان ساقیا
ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان
برجَه گدارویی مکن، در بزم سلطان ساقیا
اول بگیر آن جام مِه، بر کفهٔ آن پیر نِه
چون مست گردد پیر ده، رو سوی مستان ساقیا
رو سخت کن ای مرتجا، مست از کجا شرم از کجا
ور شرم داری، یک قدح بر شرم افشان ساقیا
برخیز ای ساقی بیا، ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود، پیش آی خندان ساقیا
┏━🍁━┓
@foalborz
┗━🍁━┛
گزینش_و_تفسیر_غزلیات_دیوان_شمس_تبریز_مولوی_از_محمد_رضا_شفیعی_کدکنی.pdf
20.7 MB
#روزی_چند_کتاب
📘 غزلیات شمس تبریزی
1⃣ مجلد اول
✍ مولانا و تصحیح دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
📚 کسی که کتاب می خواند
هزاران زندگی را قبل از مرگش
زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
📘 غزلیات شمس تبریزی
1⃣ مجلد اول
✍ مولانا و تصحیح دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
📚 کسی که کتاب می خواند
هزاران زندگی را قبل از مرگش
زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
گزینش_و_تفسیر_غزلیات_دیوان_شمس_تبریزی_مولانا_از_شفیعی_کدکنی_۲.pdf
73.5 MB
#روزی_چند_کتاب
📘 غزلیات شمس تبریزی
2⃣ مجلد دوم
✍ مولانا و تصحیح دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
📚 کسی که کتاب می خواند
هزاران زندگی را قبل از مرگش
زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
📘 غزلیات شمس تبریزی
2⃣ مجلد دوم
✍ مولانا و تصحیح دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
📚 کسی که کتاب می خواند
هزاران زندگی را قبل از مرگش
زندگی می کند.
کسی که هرگز کتاب نمی خواند
فقط یک بار زندگی می کند.
┏━━🍁━━┓
@foalborz
┗━━🍁━━┛
🖌 شاعرانه ۱۰۳۷
👤مولانا
"✿´⌣🍀💠🍀⌣✿"
مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
قیامتهای پرآتش ز هر سویی برانگیزد
دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد
دو صد دریا بشوراند ز موج بحر نگریزد
ملکها را چه مندیلی به دست خویش درپیچد
چراغ لایزالی را چو قندیلی درآویزد
چو شیری سوی جنگ آید دل او چون نهنگ آید
بجز خود هیچ نگذارد و با خود نیز بستیزد
چو هفت صد پرده دل را به نور خود بدراند
ز عرشش این ندا آید بنامیزد بنامیزد
چو او از هفتمین دریا به کوه قاف رو آرد
از آن دریا چه گوهرها کنار خاک درریزد
┏━🍁━┓
@foalborz
┗━🍁━┛
👤مولانا
"✿´⌣🍀💠🍀⌣✿"
مرا عاشق چنان باید که هر باری که برخیزد
قیامتهای پرآتش ز هر سویی برانگیزد
دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فروسوزد
دو صد دریا بشوراند ز موج بحر نگریزد
ملکها را چه مندیلی به دست خویش درپیچد
چراغ لایزالی را چو قندیلی درآویزد
چو شیری سوی جنگ آید دل او چون نهنگ آید
بجز خود هیچ نگذارد و با خود نیز بستیزد
چو هفت صد پرده دل را به نور خود بدراند
ز عرشش این ندا آید بنامیزد بنامیزد
چو او از هفتمین دریا به کوه قاف رو آرد
از آن دریا چه گوهرها کنار خاک درریزد
┏━🍁━┓
@foalborz
┗━🍁━┛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔆 صبوحی _ ۸ _ ۷
🌾 به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایمان رقم زده است، تسلیم شویم و بگذاریم زندگی با ما جریان یابد، نه بی ما . نگران این هم نباشیم که همه چیز زیر و رو شود ، از کجا معلوم در این زیر و رو شدن ها برکتی نهفته است
🌾 روزی خوش و لحظاتی سرشار از آرامش و دانایی برایتان آرزو داریم
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
🌾 به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایمان رقم زده است، تسلیم شویم و بگذاریم زندگی با ما جریان یابد، نه بی ما . نگران این هم نباشیم که همه چیز زیر و رو شود ، از کجا معلوم در این زیر و رو شدن ها برکتی نهفته است
🌾 روزی خوش و لحظاتی سرشار از آرامش و دانایی برایتان آرزو داریم
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
✳️ به بهانه سالروز ثبت محوطه باستانی ازبکی در فهرست آثار ملی
✍ سیامک صحافی؛ ایرانشناس، محقق باستان شناسی و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان
🔰 ویژگی های منحصر به فرد
🔆 این محوطه نفیس دارای چند شاخص به غایت مهم و فاخر است که آن را متفاوت میکند. یکی از تفاوتها درباره شاخصهای ازبکی این است که محوطه توالی دورههای تاریخی را در خود جای داده است. به این صورت که از دوره نوسنگی به مسسنگی ، سپس دوره مفرغ، آهن و دورههای تاریخی مادها در آثار کشف شده از این محوطه قابل مشاهده است و تا دوره صفوی این توالی ادامه پیدا کرده است ، این در حالی است که کمتر محوطهای در کشور دارای این شاخصه هستند و حتی محوطههایی مانند شوش و شهر سوخته به این گستردگی دارای توالی تاریخی نیستند.
🔆 دانش استفاده از سیمان برای اولین بار در تاریخ بشریت نیز از شاخصه های مهم و بی بدیل این محوطه است و لازم به یادآوری می باشد که فاصله ازبکی تا معادن و کارخانه سیمان آبیک کمتر از ده کیلومتر است .
🔆 کهن ترین خشت دست ساخته بشر از دیگر شاخصههای مهم و فاخر محوطه باستانی ازبکی به شمار میرود که از یان ثپه محوطه بدست آمده که امروزه به عنوان نمادی از گفتوگوی تمدنها و به رسم امانت در سازمان ملل نگهداری میشود و در پاویون سوم سازمان ملل به معرض نمایش درآمده است و این در حالی است که کهنترین خشتهای شناخته شده در فلات مرکزی ایران تا پیش از حفریات محوطهٔ ازبکی تنها از تپهٔ سیلک کاشان و تپهٔ زاغه قزوین به دست آمده بود.
🔆 یکی دیگر از شاخصههای محوطه ازبکی این است که بدون تردید افرادی که در این محوطه زندگی میکردند، توانستهاند نخستین روستای یکجانشینی در فلات مرکزی ایران را که امروزه ما آن را تحت عنوان دشت البرز میشناسیم ، تشکیل بدهند.
🔆 مردمان ازبکی در دوران باستان با کشاورزی و دامپروری آشنا بوده و در زمینه تولید سفال نیز جایگاه بسیار شاخصی در منطقه داشتند. پژوهشهای باستانشناسی نشاندهنده این نکته است که ساکنان ازبکی با ذوب فلز هم آشنا بودند و به احتمال خیلی زیاد از معادن باستانی که در منطقه اشتهارد و هیو قرار گرفته است در آن دوران استفاده می کردند.
🔆 با توجه به کاوش های باستانشناسی دکتر یوسف مجیدزاده مشخص شد که روی تپه مرکزی محوطه ، دژ دوران مادی ساخته شده در حالی که پیش از این دژهای دوران مادی را در منطقه شمال ایران داشتیم اما امروزه و با شناسایی دژ مادی در محوطه ازبکی مشخص شد که مرزهای امپراطوری ماد تا فلات مرکزی ایران هم تداوم داشته است.
🔆 در کاوش های باستان شناسی انجام شده در ازبکی مشخص شد که در دوران نوسنگی هرچند که مردم به فاز کشاورزی و دامپروری ورود کرده بودند ولی بخشی از رژیم غذایی خود را با شکار بز کوهی و یا پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو و درنا که در تالاب های اطراف این منطقه حضور داشتند تأمین میکردند.
🔆 از سوی دیگر در محوطه ازبکی یک کتیبه پروتو-عیلامی که به خط آغاز عیلام ( خط تصویری عیلامی) نوشته شده بود، پیدا شد که سندی دال بر خرید و فروش بز و گوسفند بوده است و اینکه ما در محوطه ازبکی که در فلات مرکزی ایران قرار دارد خط آغاز عیلامی داشته باشیم نشان دهنده این نکته است که ساکنان ازبکی یا با دشت شوش در خوزستان امروزی و تمدن عیلام ارتباط تجاری و فرهنگی داشته اند و یا اینکه گروهی از عیلامیهای باستان برای تجارت به این منطقه آمده بودند و در اینجا زندگی میکردند.
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
✍ سیامک صحافی؛ ایرانشناس، محقق باستان شناسی و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان
🔰 ویژگی های منحصر به فرد
🔆 این محوطه نفیس دارای چند شاخص به غایت مهم و فاخر است که آن را متفاوت میکند. یکی از تفاوتها درباره شاخصهای ازبکی این است که محوطه توالی دورههای تاریخی را در خود جای داده است. به این صورت که از دوره نوسنگی به مسسنگی ، سپس دوره مفرغ، آهن و دورههای تاریخی مادها در آثار کشف شده از این محوطه قابل مشاهده است و تا دوره صفوی این توالی ادامه پیدا کرده است ، این در حالی است که کمتر محوطهای در کشور دارای این شاخصه هستند و حتی محوطههایی مانند شوش و شهر سوخته به این گستردگی دارای توالی تاریخی نیستند.
🔆 دانش استفاده از سیمان برای اولین بار در تاریخ بشریت نیز از شاخصه های مهم و بی بدیل این محوطه است و لازم به یادآوری می باشد که فاصله ازبکی تا معادن و کارخانه سیمان آبیک کمتر از ده کیلومتر است .
🔆 کهن ترین خشت دست ساخته بشر از دیگر شاخصههای مهم و فاخر محوطه باستانی ازبکی به شمار میرود که از یان ثپه محوطه بدست آمده که امروزه به عنوان نمادی از گفتوگوی تمدنها و به رسم امانت در سازمان ملل نگهداری میشود و در پاویون سوم سازمان ملل به معرض نمایش درآمده است و این در حالی است که کهنترین خشتهای شناخته شده در فلات مرکزی ایران تا پیش از حفریات محوطهٔ ازبکی تنها از تپهٔ سیلک کاشان و تپهٔ زاغه قزوین به دست آمده بود.
🔆 یکی دیگر از شاخصههای محوطه ازبکی این است که بدون تردید افرادی که در این محوطه زندگی میکردند، توانستهاند نخستین روستای یکجانشینی در فلات مرکزی ایران را که امروزه ما آن را تحت عنوان دشت البرز میشناسیم ، تشکیل بدهند.
🔆 مردمان ازبکی در دوران باستان با کشاورزی و دامپروری آشنا بوده و در زمینه تولید سفال نیز جایگاه بسیار شاخصی در منطقه داشتند. پژوهشهای باستانشناسی نشاندهنده این نکته است که ساکنان ازبکی با ذوب فلز هم آشنا بودند و به احتمال خیلی زیاد از معادن باستانی که در منطقه اشتهارد و هیو قرار گرفته است در آن دوران استفاده می کردند.
🔆 با توجه به کاوش های باستانشناسی دکتر یوسف مجیدزاده مشخص شد که روی تپه مرکزی محوطه ، دژ دوران مادی ساخته شده در حالی که پیش از این دژهای دوران مادی را در منطقه شمال ایران داشتیم اما امروزه و با شناسایی دژ مادی در محوطه ازبکی مشخص شد که مرزهای امپراطوری ماد تا فلات مرکزی ایران هم تداوم داشته است.
🔆 در کاوش های باستان شناسی انجام شده در ازبکی مشخص شد که در دوران نوسنگی هرچند که مردم به فاز کشاورزی و دامپروری ورود کرده بودند ولی بخشی از رژیم غذایی خود را با شکار بز کوهی و یا پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو و درنا که در تالاب های اطراف این منطقه حضور داشتند تأمین میکردند.
🔆 از سوی دیگر در محوطه ازبکی یک کتیبه پروتو-عیلامی که به خط آغاز عیلام ( خط تصویری عیلامی) نوشته شده بود، پیدا شد که سندی دال بر خرید و فروش بز و گوسفند بوده است و اینکه ما در محوطه ازبکی که در فلات مرکزی ایران قرار دارد خط آغاز عیلامی داشته باشیم نشان دهنده این نکته است که ساکنان ازبکی یا با دشت شوش در خوزستان امروزی و تمدن عیلام ارتباط تجاری و فرهنگی داشته اند و یا اینکه گروهی از عیلامیهای باستان برای تجارت به این منطقه آمده بودند و در اینجا زندگی میکردند.
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
انجمن تاریخ و میراث ایرانیان
✳️ به بهانه سالروز ثبت محوطه باستانی ازبکی در فهرست آثار ملی ✍ سیامک صحافی؛ ایرانشناس، محقق باستان شناسی و رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان 🔰 ویژگی های منحصر به فرد 🔆 این محوطه نفیس دارای چند شاخص به غایت مهم و فاخر است که آن را متفاوت میکند. یکی از…
✳️ On the Occasion of the Anniversary of the Registration of the Ozbaki Archaeological Site in the National Heritage List
✒️ Siymak Sahafi, Iranologist, Archaeology Researcher, and President of the Association of Iranian History and Heritage
🔰Unique Features
🔆This exquisite site possesses several highly significant and distinguished characteristics that set it apart. One of the distinguishing features of the Ozbaki site is that it encompasses a sequence of historical periods. This means that artifacts unearthed from this site reflect a timeline spanning from the Neolithic period to the Copper-Stone Age, followed by the Bronze Age, Iron Age, and the historical periods of the Medes, with this continuity extending up to the Safavid era. Notably, few sites in the country possess such a characteristic, and even sites like Susa and Shahr-e Sukhteh (Burnt City) do not exhibit such an extensive historical sequence.
🔆The knowledge of using cement for the first time in human history is another significant and unparalleled feature of this site. It is worth mentioning that the distance from Ozbaki to the mines and the Abyek cement factory is less than ten kilometers.
🔆 The oldest handcrafted brick made by humans is another prominent and prestigious feature of the Ozbaki archaeological site, discovered at this mound. Today, it stands as a symbol of the dialogue of civilizations and is held in trust at the United Nations, displayed in the third pavilion of the UN. Prior to the excavations at the Ozbaki site, the oldest known bricks in the Central Iranian Plateau were only found at the Sialk Mound in Kashan and the Zagheh Mound in Qazvin.
🔆 Another characteristic of the Ozbaki site is that, undoubtedly, the people who lived there were able to establish the first sedentary village in the Central Iranian Plateau, which we now know as the Alborz Plain.
🔆The inhabitants of Ozbaki in ancient times were familiar with agriculture and animal husbandry and held a highly prominent position in the region in terms of pottery production. Archaeological research indicates that the residents of Ozbaki were also familiar with metal smelting and likely utilized ancient mines located in the Eshtehard and Hiv regions during that era.
🔆Based on the archaeological excavations conducted by Dr. Yusef Majidzadeh, it was determined that a Median-era fortress was constructed on the central mound of the site. While previously, Median fortresses were known in northern Iran, the identification of a Median fortress at the Ozbaki site has now revealed that the boundaries of the Median Empire extended to the Central Iranian Plateau.
🔆 Archaeological excavations at Ozbaki revealed that during the Neolithic period, although people had transitioned to agriculture and animal husbandry, they still supplemented part of their diet through hunting mountain goats or migratory birds such as flamingos and cranes, which inhabited the surrounding wetlands
🔆Additionally, a Proto-Elamite inscription written in the early Elamite script (pictographic Elamite script) was discovered at the Ozbaki site, serving as evidence of transactions involving the buying and selling of goats and sheep. The presence of a Proto-Elamite script in the Ozbaki site, located in the Central Iranian Plateau, indicates that the inhabitants of Ozbaki either had commercial and cultural connections with the Susa Plain in present-day Khuzestan and the Elamite civilization, or that a group of ancient Elamites came to this region for trade and lived here.
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
✒️ Siymak Sahafi, Iranologist, Archaeology Researcher, and President of the Association of Iranian History and Heritage
🔰Unique Features
🔆This exquisite site possesses several highly significant and distinguished characteristics that set it apart. One of the distinguishing features of the Ozbaki site is that it encompasses a sequence of historical periods. This means that artifacts unearthed from this site reflect a timeline spanning from the Neolithic period to the Copper-Stone Age, followed by the Bronze Age, Iron Age, and the historical periods of the Medes, with this continuity extending up to the Safavid era. Notably, few sites in the country possess such a characteristic, and even sites like Susa and Shahr-e Sukhteh (Burnt City) do not exhibit such an extensive historical sequence.
🔆The knowledge of using cement for the first time in human history is another significant and unparalleled feature of this site. It is worth mentioning that the distance from Ozbaki to the mines and the Abyek cement factory is less than ten kilometers.
🔆 The oldest handcrafted brick made by humans is another prominent and prestigious feature of the Ozbaki archaeological site, discovered at this mound. Today, it stands as a symbol of the dialogue of civilizations and is held in trust at the United Nations, displayed in the third pavilion of the UN. Prior to the excavations at the Ozbaki site, the oldest known bricks in the Central Iranian Plateau were only found at the Sialk Mound in Kashan and the Zagheh Mound in Qazvin.
🔆 Another characteristic of the Ozbaki site is that, undoubtedly, the people who lived there were able to establish the first sedentary village in the Central Iranian Plateau, which we now know as the Alborz Plain.
🔆The inhabitants of Ozbaki in ancient times were familiar with agriculture and animal husbandry and held a highly prominent position in the region in terms of pottery production. Archaeological research indicates that the residents of Ozbaki were also familiar with metal smelting and likely utilized ancient mines located in the Eshtehard and Hiv regions during that era.
🔆Based on the archaeological excavations conducted by Dr. Yusef Majidzadeh, it was determined that a Median-era fortress was constructed on the central mound of the site. While previously, Median fortresses were known in northern Iran, the identification of a Median fortress at the Ozbaki site has now revealed that the boundaries of the Median Empire extended to the Central Iranian Plateau.
🔆 Archaeological excavations at Ozbaki revealed that during the Neolithic period, although people had transitioned to agriculture and animal husbandry, they still supplemented part of their diet through hunting mountain goats or migratory birds such as flamingos and cranes, which inhabited the surrounding wetlands
🔆Additionally, a Proto-Elamite inscription written in the early Elamite script (pictographic Elamite script) was discovered at the Ozbaki site, serving as evidence of transactions involving the buying and selling of goats and sheep. The presence of a Proto-Elamite script in the Ozbaki site, located in the Central Iranian Plateau, indicates that the inhabitants of Ozbaki either had commercial and cultural connections with the Susa Plain in present-day Khuzestan and the Elamite civilization, or that a group of ancient Elamites came to this region for trade and lived here.
┏━━🍁━━┓
⠀ @foalborz
┗━━🍁━━┛
