Telegram Web Link
من درختم
تو باهار…

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
25🕊6👍1
رفتم که رفتن من عین رفتن من باشد
و فرق داشته باشد با رفتن آن‌دیگران
حالا تو فرق روح مرا با ناخن‌هایت واکن
من عاشق فرق سرم
آیینه را هم بر روی من بخوابان
اغمای آن‌سوی مردن چقدر خوب
جزء به جزیی دارد
حالا من از تو می‌روم و تو می‌روانی‌ام
تقسیم‌ من به سوی نیست شدن مثل خواب
زبان که در سکوت صداهاست
و حالا بی‌بازگشتگی‌ام را کامل کن دیگر نیاوران خوابیده‌ام
ای آواراننده
ای آورانندگی من را دیگر نیاوران

#رضا_براهنی

@foroogh_shamloo
9👍9👏4
به سوی من چو می‌آیی
تمامِ تن
تپش و بال می‌شوم
چو در تو می‌نگرم
زلال می‌شوم
سخن چو می‌گویی
آفتاب برمی‌آید
و می‌پذیرم من
که هیچ زشت و دروغ و دغا نمی‌پاید
و می‌سرایم
با نایی از سکوت
که مولوی حق داشت
هماره عاشق بودن را
هماره بسراید

#اسماعیل_خویی

@foroogh_shamloo
15👍5
اى لحظات خوش كه هنوز از راه نرسیده‌اید،
آيا نمی‌شود راه كوتاه‌ترى در پیش بگیرید؟
قبل‌ از اینكه دل‌هایمان فرتوت شوند؟

#نزار_قبانی
"٣٠ آوریل در گذشت نزار قبانی"🕊

@foroogh_shamloo
32👍12🕊8😢6👏3
هزار سال میان جنگل ستاره‌ها پیِ تو گشته‌ام
ستاره‌ای نگفت
کزین سرای بی‌کسی
کسی صدات می‌کند؟

هنوز دیر نیست
هنوز صبر من
به قامت بلند آرزوست

عزیز همزبان
تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟!...

#هوشنگ_ابتهاج

@foroogh_shamloo
42👍14🕊5
در انتهایِ آسمانِ خالی،
دیواری عظیم فرو ریخته است
و فریادِ سرگردانِ تو
دیگر به سویِ تو باز نخواهد گشت...

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
30👍6
چشم هايت،
چشم هايت، چشم‌هایت
بگذار خمار آلوده وخوشبخت بنگرند،
و تا آن‌جا که باور دارند
دلبستگی انسان را به دنيا بنگرند
که چگونه افسانه‌ می‌شوند
و زبان به زبان می‌چرخند.

چشم‌هايت،
چشم‌هايت، چشم‌هایت
بلوط زارانِ «بورسا*»اند... در خزان
برگ‌های درختانند
بعد از باران تابستان
و در هر فصل و هر ساعت... استانبول‌اند.

#ناظم_حکمت

@foroogh_shamloo
10👍6😍5🕊2
تو كه مرا به پرده ها كشيده ای
چــگونه ره نبرده ای به راز من؟
گذشتم از تن تو زانكه در جهان
تنی نبود مقصد نياز من!

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
22👍6👏3
چه وحشتناک خواهد بود
آن آواز
که از حلقوم این صبر هزاران ساله برخیزد
نمی‌دانم در این چنگ غبارآگین
تمام سوگوارانت
که در تبعید تاریخ‌اند
دوباره باز هم آوای غمگین‌شان
طنین شوق خواهد داشت؟

#محمدرضا_شفيعی‌کدکنی

@foroogh_shamloo
👍22🕊195
ز پشت میله ها هر صبح روشن
نگاه کودکی خندد به رویم
چو من سر می کنم آواز شادی
لبش با بوسه می آید به سویم

اگر ای آسمان ، خواهم که یک روز
از این زندان خامُش پر بگیرم
به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر ، که من مرغی اسیرم

من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان می کنم ویرانه ای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان می کنم کاشانه ای را

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
29💔13👍7😢3👏2
مرا به تاریخ خودم ببر
تاریخی که در آن
رقاصه‌های زیبا می‌رقصند
تاریخی که بوسه‌های ناب دارد
برهنگی‌های پاک
آوازهای زیبا
پشت رودخانه‌های خروشان
مرا به تاریخ خودت ببر
به تاریخی که زنان در جهان حکومت کنند

و مردان ملتی سر به زیر باشند
و مردان فقط عاشق شوند
مرا به تاریخ خودم ببر

#محمود_درویش

@foroogh_shamloo
65👍15🕊3👏2
ناله کردم: آفتاب... ای آفتاب
بر گل خشکيده‌ای ديگر متاب
تشنه‌لب بوديم و او ما را فريفت
در کوير زندگانی چون سراب

در خطوط چهره‌اش ناگه خزيد
سايه‌های حسرت پنهان او
چنگ زد خورشيد بر گيسوی من
آسمان لغزيد در چشمان او

آه... کاش آن لحظه پايانی نداشت
در غم هم محو و رسوا می‌شديم
کاش با خورشيد می‌آميختيم
کاش همرنگ افق‌ها می‌شديم.

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
33💔2👍1🕊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای تو و خویش
چشمانی آرزو می‌کنم
که چراغ‌ها و نشانه‌ها را
در ظلماتمان ببیند.
گوشی،
که صداها و شناسه‌ها را
در بیهوشی‌مان بشنود.

#مارگوت_بيكل
#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
41👍13👏3🕊2
از زلفت که دنیا را مبهوت خودش کرده متشکرم
همان سارق تمام نخلستان‌ها
متشکرم به خاطر تمام دقایقی که چشمانت در این زمانه‌ی خسیس به من بخشید
متشکرم بهخاطر ساعت‌های دیوانگی و ماجراجویی و چیدن غیرممکن‌ها
متشکرم به خاطر تمام سال‌های عشق: پاییز و زمستاش، ابری و صافش و تمام نوسانات آسمانش
متشکرم به خاطر دوران گریه و شب بیداری طولانی
متشکرم به خاطر غم زیبا
متشکرم به خاطر غم زیبا

#نزار_قبانی

@foroogh_shamloo
29👍12👏5
به نامِ دیوارها و طاق‌هایِ ویرانْ شده
که شبیهِ عریانیِ این شعرِ مطلق:
چهره‌ها و آوازهایِ گمْ گشته را
شهادت می‌دهند و
در ثقلِ جان
بَدَل به بغض و بهت می‌شوند
به نامِ تردیدی طولانی
به نامِ کارگران و دهقانان و گیاهان
به نامِ تلخِ صدا در ازدحامِ حقیقتی فرتوت

#پل_الوار

@foroogh_shamloo
💔13👍3🕊32
آخ ماریا، ماریای فراموشکارِ خوف‌انگیز، هیچ‌کس آن‌طور که من دوستت دارم، دوستت نخواهد داشت. شاید آخر عمرت این را بگویی، وقتی که بتوانی مقایسه کنی، ببینی و بفهمی و فکر کنی: «هیچ‌کس، هیچ‌کس هرگز مرا چنین دوست نداشته است.» اما این به چه درد خواهد خورد و من چه خواهم شد اگر تو مرا دوست نداشته باشی، چون نیاز من این است که تو دوستم بداری. من نیاز ندارم که تو مرا «جذاب» بدانی یا فهمیده یا هر چه. من نیاز دارم که مرا دوست بداری و  قسم می‌خورم که این دو یکی نیست.

#آلبر_کامو
#نامه_به_ماریا

@foroogh_shamloo
13🕊10💔9👍3
خسته نیستید آیا؟
از جست و جوی آتشِ گلِ سرخ
در زخم هایِ ما .

#محمود_درویش

@foroogh_shamloo
🕊147
ما گریه کردیم
و شاخه‌ی نزدیک دست‌مان
را شکستیم و گریه کردیم
ما فقط گریه کردیم
نمُردیم ...

#غلامرضا_بروسان

@foroogh_shamloo
👏159😢7👍6🕊3
از قلبِ من که دشتِ بزرگی‌ست
دشتی برای زیستنِ باغ‌های مهر
غم با تمامِ تیرگی‌اش کوچ می‌کند
در نورِ پاک صبح
اندام من، ز خوابِ گران می‌شود تهی
در دست‌های من
گویی توانِ گمشده‌ای یافت می‌شود

از قلب من که دشت بزرگی‌ست
دشتی برای زیستنِ باغ‌های مهر
اینک گیاهِ دوستیِ جاودانه‌ای
سر می‌کشد ز نورِ توان‌بخشِ آفتاب
آوندِ این گیاه، پُر از خونِ آشتی‌ست
من این گیاه را
تا بارور شود
با نوگیاهِ دوستیِ دست‌های تو
پیوند می‌زنم

#فرخ_تمیمی

@foroogh_shamloo
👍95👏3🕊3
دلم می‌خواهد
بادبادکی باشم،
رها در نسیمِ نگاهت،
بالا بروم،
تا در سپهر آرزوهایت
بی‌مرز پرواز کنم.

رها از تمام ناکامی‌های امروز،
سبک‌تر از اندوهِ دیروز،
بی‌وزنِ حسرت‌هایی
که بر شانه‌ام سنگینی می‌کردند.

تو آسمانی
که هیچ غروبی در دلش لانه نمی‌سازد،
تابنده‌ای،
چون خورشیدِ عشقی
که هرگز خاموش نمی‌شود.

بگذار نخِ دلم
به دستت باشد،
که اگر هم بیفتم،
به آغوشِ تو خواهم رسید...

#نادر_پناهی‌نیا

@foroogh_shamloo
40👍5🕊4💔3🥰2👏2😍1
2025/07/14 04:38:32
Back to Top
HTML Embed Code: