ز پشت میله ها هر صبح روشن
نگاه کودکی خندد به رویم
چو من سر می کنم آواز شادی
لبش با بوسه می آید به سویم
اگر ای آسمان ، خواهم که یک روز
از این زندان خامُش پر بگیرم
به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر ، که من مرغی اسیرم
من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان می کنم ویرانه ای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان می کنم کاشانه ای را
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
نگاه کودکی خندد به رویم
چو من سر می کنم آواز شادی
لبش با بوسه می آید به سویم
اگر ای آسمان ، خواهم که یک روز
از این زندان خامُش پر بگیرم
به چشم کودک گریان چه گویم
ز من بگذر ، که من مرغی اسیرم
من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان می کنم ویرانه ای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان می کنم کاشانه ای را
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
مرا به تاریخ خودم ببر
تاریخی که در آن
رقاصههای زیبا میرقصند
تاریخی که بوسههای ناب دارد
برهنگیهای پاک
آوازهای زیبا
پشت رودخانههای خروشان
مرا به تاریخ خودت ببر
به تاریخی که زنان در جهان حکومت کنند
و مردان ملتی سر به زیر باشند
و مردان فقط عاشق شوند
مرا به تاریخ خودم ببر
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
تاریخی که در آن
رقاصههای زیبا میرقصند
تاریخی که بوسههای ناب دارد
برهنگیهای پاک
آوازهای زیبا
پشت رودخانههای خروشان
مرا به تاریخ خودت ببر
به تاریخی که زنان در جهان حکومت کنند
و مردان ملتی سر به زیر باشند
و مردان فقط عاشق شوند
مرا به تاریخ خودم ببر
#محمود_درویش
✦ @foroogh_shamloo ✦
ناله کردم: آفتاب... ای آفتاب
بر گل خشکيدهای ديگر متاب
تشنهلب بوديم و او ما را فريفت
در کوير زندگانی چون سراب
در خطوط چهرهاش ناگه خزيد
سايههای حسرت پنهان او
چنگ زد خورشيد بر گيسوی من
آسمان لغزيد در چشمان او
آه... کاش آن لحظه پايانی نداشت
در غم هم محو و رسوا میشديم
کاش با خورشيد میآميختيم
کاش همرنگ افقها میشديم.
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
بر گل خشکيدهای ديگر متاب
تشنهلب بوديم و او ما را فريفت
در کوير زندگانی چون سراب
در خطوط چهرهاش ناگه خزيد
سايههای حسرت پنهان او
چنگ زد خورشيد بر گيسوی من
آسمان لغزيد در چشمان او
آه... کاش آن لحظه پايانی نداشت
در غم هم محو و رسوا میشديم
کاش با خورشيد میآميختيم
کاش همرنگ افقها میشديم.
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای تو و خویش
چشمانی آرزو میکنم
که چراغها و نشانهها را
در ظلماتمان ببیند.
گوشی،
که صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان بشنود.
#مارگوت_بيكل
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
چشمانی آرزو میکنم
که چراغها و نشانهها را
در ظلماتمان ببیند.
گوشی،
که صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان بشنود.
#مارگوت_بيكل
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
از زلفت که دنیا را مبهوت خودش کرده متشکرم
همان سارق تمام نخلستانها
متشکرم به خاطر تمام دقایقی که چشمانت در این زمانهی خسیس به من بخشید
متشکرم بهخاطر ساعتهای دیوانگی و ماجراجویی و چیدن غیرممکنها
متشکرم به خاطر تمام سالهای عشق: پاییز و زمستاش، ابری و صافش و تمام نوسانات آسمانش
متشکرم به خاطر دوران گریه و شب بیداری طولانی
متشکرم به خاطر غم زیبا
متشکرم به خاطر غم زیبا
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
همان سارق تمام نخلستانها
متشکرم به خاطر تمام دقایقی که چشمانت در این زمانهی خسیس به من بخشید
متشکرم بهخاطر ساعتهای دیوانگی و ماجراجویی و چیدن غیرممکنها
متشکرم به خاطر تمام سالهای عشق: پاییز و زمستاش، ابری و صافش و تمام نوسانات آسمانش
متشکرم به خاطر دوران گریه و شب بیداری طولانی
متشکرم به خاطر غم زیبا
متشکرم به خاطر غم زیبا
#نزار_قبانی
✦ @foroogh_shamloo ✦
به نامِ دیوارها و طاقهایِ ویرانْ شده
که شبیهِ عریانیِ این شعرِ مطلق:
چهرهها و آوازهایِ گمْ گشته را
شهادت میدهند و
در ثقلِ جان
بَدَل به بغض و بهت میشوند
به نامِ تردیدی طولانی
به نامِ کارگران و دهقانان و گیاهان
به نامِ تلخِ صدا در ازدحامِ حقیقتی فرتوت
#پل_الوار
✦ @foroogh_shamloo ✦
که شبیهِ عریانیِ این شعرِ مطلق:
چهرهها و آوازهایِ گمْ گشته را
شهادت میدهند و
در ثقلِ جان
بَدَل به بغض و بهت میشوند
به نامِ تردیدی طولانی
به نامِ کارگران و دهقانان و گیاهان
به نامِ تلخِ صدا در ازدحامِ حقیقتی فرتوت
#پل_الوار
✦ @foroogh_shamloo ✦
آخ ماریا، ماریای فراموشکارِ خوفانگیز، هیچکس آنطور که من دوستت دارم، دوستت نخواهد داشت. شاید آخر عمرت این را بگویی، وقتی که بتوانی مقایسه کنی، ببینی و بفهمی و فکر کنی: «هیچکس، هیچکس هرگز مرا چنین دوست نداشته است.» اما این به چه درد خواهد خورد و من چه خواهم شد اگر تو مرا دوست نداشته باشی، چون نیاز من این است که تو دوستم بداری. من نیاز ندارم که تو مرا «جذاب» بدانی یا فهمیده یا هر چه. من نیاز دارم که مرا دوست بداری و قسم میخورم که این دو یکی نیست.
#آلبر_کامو
#نامه_به_ماریا
✦ @foroogh_shamloo ✦
#آلبر_کامو
#نامه_به_ماریا
✦ @foroogh_shamloo ✦
ما گریه کردیم
و شاخهی نزدیک دستمان
را شکستیم و گریه کردیم
ما فقط گریه کردیم
نمُردیم ...
#غلامرضا_بروسان
✦ @foroogh_shamloo ✦
و شاخهی نزدیک دستمان
را شکستیم و گریه کردیم
ما فقط گریه کردیم
نمُردیم ...
#غلامرضا_بروسان
✦ @foroogh_shamloo ✦
از قلبِ من که دشتِ بزرگیست
دشتی برای زیستنِ باغهای مهر
غم با تمامِ تیرگیاش کوچ میکند
در نورِ پاک صبح
اندام من، ز خوابِ گران میشود تهی
در دستهای من
گویی توانِ گمشدهای یافت میشود
از قلب من که دشت بزرگیست
دشتی برای زیستنِ باغهای مهر
اینک گیاهِ دوستیِ جاودانهای
سر میکشد ز نورِ توانبخشِ آفتاب
آوندِ این گیاه، پُر از خونِ آشتیست
من این گیاه را
تا بارور شود
با نوگیاهِ دوستیِ دستهای تو
پیوند میزنم
#فرخ_تمیمی
✦ @foroogh_shamloo ✦
دشتی برای زیستنِ باغهای مهر
غم با تمامِ تیرگیاش کوچ میکند
در نورِ پاک صبح
اندام من، ز خوابِ گران میشود تهی
در دستهای من
گویی توانِ گمشدهای یافت میشود
از قلب من که دشت بزرگیست
دشتی برای زیستنِ باغهای مهر
اینک گیاهِ دوستیِ جاودانهای
سر میکشد ز نورِ توانبخشِ آفتاب
آوندِ این گیاه، پُر از خونِ آشتیست
من این گیاه را
تا بارور شود
با نوگیاهِ دوستیِ دستهای تو
پیوند میزنم
#فرخ_تمیمی
✦ @foroogh_shamloo ✦
دلم میخواهد
بادبادکی باشم،
رها در نسیمِ نگاهت،
بالا بروم،
تا در سپهر آرزوهایت
بیمرز پرواز کنم.
رها از تمام ناکامیهای امروز،
سبکتر از اندوهِ دیروز،
بیوزنِ حسرتهایی
که بر شانهام سنگینی میکردند.
تو آسمانی
که هیچ غروبی در دلش لانه نمیسازد،
تابندهای،
چون خورشیدِ عشقی
که هرگز خاموش نمیشود.
بگذار نخِ دلم
به دستت باشد،
که اگر هم بیفتم،
به آغوشِ تو خواهم رسید...
#نادر_پناهینیا
✦ @foroogh_shamloo ✦
بادبادکی باشم،
رها در نسیمِ نگاهت،
بالا بروم،
تا در سپهر آرزوهایت
بیمرز پرواز کنم.
رها از تمام ناکامیهای امروز،
سبکتر از اندوهِ دیروز،
بیوزنِ حسرتهایی
که بر شانهام سنگینی میکردند.
تو آسمانی
که هیچ غروبی در دلش لانه نمیسازد،
تابندهای،
چون خورشیدِ عشقی
که هرگز خاموش نمیشود.
بگذار نخِ دلم
به دستت باشد،
که اگر هم بیفتم،
به آغوشِ تو خواهم رسید...
#نادر_پناهینیا
✦ @foroogh_shamloo ✦
نفسی که میکشم تو هستی؛
خونی که در رگ هایم می دود
و حرارتی که نمی گذارد یخ کنم.
امروز بیشتر از دیروز دوستت می دارم
و فردا بیشتر از امروز. و این ضعف من نیست، قدرت توست...
#احمد_شاملو
📕مثل_خون_در_رگهای_من
✦ @foroogh_shamloo ✦
خونی که در رگ هایم می دود
و حرارتی که نمی گذارد یخ کنم.
امروز بیشتر از دیروز دوستت می دارم
و فردا بیشتر از امروز. و این ضعف من نیست، قدرت توست...
#احمد_شاملو
📕مثل_خون_در_رگهای_من
✦ @foroogh_shamloo ✦
پس این فرشتگان پیر شده
جز جاسوسی ما
به چه کار بد دیگری مشغولند
که فریاد ما به گوش کسی نمیرسد
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
جز جاسوسی ما
به چه کار بد دیگری مشغولند
که فریاد ما به گوش کسی نمیرسد
#شمس_لنگرودی
✦ @foroogh_shamloo ✦
گریه نکن خواهرم
در خانهات درختی خواهد رویید
و درختهایی در شهرت
و بسیار درختان در سرزمینت
و باد پیغام هر درختی را
به درخت دیگر خواهد رسانید
و درختها از باد خواهند پرسید:
در راه که میآمدی سحر را ندیدی؟
#سیمین_دانشور
✦ @foroogh_shamloo ✦
در خانهات درختی خواهد رویید
و درختهایی در شهرت
و بسیار درختان در سرزمینت
و باد پیغام هر درختی را
به درخت دیگر خواهد رسانید
و درختها از باد خواهند پرسید:
در راه که میآمدی سحر را ندیدی؟
#سیمین_دانشور
✦ @foroogh_shamloo ✦
در اضطراب دستهای پر
آرامش دستان خالی نیست
خاموشی ویرانهها زیباست
این را زنی در آبها میخواند
در آبهای سبز تابستان
گویی که در ویرانهها میزیست
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
آرامش دستان خالی نیست
خاموشی ویرانهها زیباست
این را زنی در آبها میخواند
در آبهای سبز تابستان
گویی که در ویرانهها میزیست
#فروغ_فرخزاد
✦ @foroogh_shamloo ✦
در دستهای تو آیا
کدام رمز بشارت نهفته بود،
کز من دریغ کردی؟
تنها تویی
مثل پرنده های بهاری در آفتاب
مثل زلال قطره باران صبحدم
مثل نسیم سرد سحر
#حمید_مصدق
✦ @foroogh_shamloo ✦
کدام رمز بشارت نهفته بود،
کز من دریغ کردی؟
تنها تویی
مثل پرنده های بهاری در آفتاب
مثل زلال قطره باران صبحدم
مثل نسیم سرد سحر
#حمید_مصدق
✦ @foroogh_shamloo ✦
من اما آمدهام
تا از تو تشكر كنم...
بهخاطر گلهای اندوهی
که در درونم کاشتی.
از تو آموختم
که گلهای سیاه را دوست بدارم،
بخرم،
و جایجای اتاقم را با آن بیارایم...
#نزار_قبانی
ترجمه: #هانیه_رجبی
✦ @foroogh_shamloo ✦
تا از تو تشكر كنم...
بهخاطر گلهای اندوهی
که در درونم کاشتی.
از تو آموختم
که گلهای سیاه را دوست بدارم،
بخرم،
و جایجای اتاقم را با آن بیارایم...
#نزار_قبانی
ترجمه: #هانیه_رجبی
✦ @foroogh_shamloo ✦
آیدا ...
بگذار بیمقدمه این راز را با تو در میان بگذارم
که من، در عشق، بیش از هر چیز دیگر،
بیش از لذتها، آتش و شور و حرارت
آن را میخواهم!
بیش از هر چیز، شوق و شورش را میپسندم؛
و بیش از هر چیز،
بیتابیها و بیقراریهایش را طالبم
.. سکوت تو،
شعر را در روح من میخشکاند!
شعر، زندگی من است.
حرفهای تو مایههای اصلی این زندگی است
_ و مایههای اصلی این زندگی میباید باشد.
📕مثل خون در رگهای من
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
بگذار بیمقدمه این راز را با تو در میان بگذارم
که من، در عشق، بیش از هر چیز دیگر،
بیش از لذتها، آتش و شور و حرارت
آن را میخواهم!
بیش از هر چیز، شوق و شورش را میپسندم؛
و بیش از هر چیز،
بیتابیها و بیقراریهایش را طالبم
.. سکوت تو،
شعر را در روح من میخشکاند!
شعر، زندگی من است.
حرفهای تو مایههای اصلی این زندگی است
_ و مایههای اصلی این زندگی میباید باشد.
📕مثل خون در رگهای من
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
کنارِ حوضِ شکسته درختی بیبهار از نیروی عصارهی مدفونِ خویش میپوسد.
و ناپاکی آرامآرام رخسارهها را از تابش بازمیدارد.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
و ناپاکی آرامآرام رخسارهها را از تابش بازمیدارد.
#احمد_شاملو
✦ @foroogh_shamloo ✦
روزهایی میرسد
که انسان در آنها
کسانی را که دوست میداشته،
بیگانه مییابد...
#آلبر_کامو
✦ @foroogh_shamloo ✦
که انسان در آنها
کسانی را که دوست میداشته،
بیگانه مییابد...
#آلبر_کامو
✦ @foroogh_shamloo ✦