Telegram Web Link
کاش بچه ها نمی‌مردند
کاش برای مدتی کوتاه به آسمان می‌رفتند
و آنگاه که جنگ تمام شد
سلامـت به خانه باز می‌گشتند
و وقتی پدر و مادرشان می‌پرسیدند
کجا رفته بودید؟
می‌گفتند رفته بودیم با ابرها بازی کنیـم🥀

#غسان_کنفانی

@foroogh_shamloo
در پهنه‌ی جهان
انسان برای کشتن انسان
تا جبهه می‌رود
انسان برای کشتن انسان
تشویق می‌شود!
درجبهه‌های جنگ کشتار می‌کنند
یا کشته می‌شوند
تابوت صد هزار جوان را
پیران داغدار با چشم اشکبار
بردوش می‌کشند درخاک می نهند.

....آنگاه کودکان را
تعلیم می‌دهند:
یک شاخه از درخت نبایست بشکنند!
🥀🥀🥀🥀🥀

#فریدون_مشیری

@foroogh_shamloo
| فروغ_ شاملو | pinned «در پهنه‌ی جهان انسان برای کشتن انسان تا جبهه می‌رود انسان برای کشتن انسان تشویق می‌شود! درجبهه‌های جنگ کشتار می‌کنند یا کشته می‌شوند تابوت صد هزار جوان را پیران داغدار با چشم اشکبار بردوش می‌کشند درخاک می نهند. ....آنگاه کودکان را تعلیم می‌دهند: یک شاخه از…»
آه اگر آزادی سرودی مي خواند
کوچک
هم چون گلوگاه پرنده‌اي،
هيچ کجا ديواری فروريخته بر جای نمی ماند.

#احمد_شاملو

@foroogh_shamloo
افق تاریک، دنیا تنگ، نومیدی توانفرساست
می دانم
و لیکن ره سپردن درسیاهی رو به سوی روشنی زیباست
می دانی!
به شوق نور در ظلمت قدم بردار
به این غم های جان آزار دل مسپار

که مرغان گلستان زاد
که سرشارند از آواز آزادی
نمی دانند هرگز لذت و شوق رهایی را
و رعنایان تن پرورده در نور
نمی دانند هرگز در پایان تاریکی
شکوه روشنایی را...🕊🕊

#فریدون_مشیری

@foroogh_shamloo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جنگ دردهای جهان را بزرگ‌تر می‌کند.
جنگ هر چند هم بر ضد خرابی‌ها باشد،
در آخر جور دیگری زمین را آکنده از درد می‌کند.
اگر جنگ نهایت عدالت هم باشد،
همیشه زمین را لبریز غم می‌کند .

#بختیار_علی
#آخرین_انار_دنیا

@foroogh_shamloo
لا أؤمن بالموت من أجل الوطن
‏الوطن لايخسر أبداً .. نحن الخاسرون
عندما يبتلي الوطن بالحرب ينادون الفقراء ليدافعوا عنه
وعندما تنتهي الحرب ينادون المسؤولين ليتقاسموا الغنائم!

«به مُردن‌ برایِ وطن ایمان ندارم
وطن هیچ گاه نمی‌بازد... ما می‌بازیم
هرگاه که وطن مبتلا به جنگ شد فقیران را صدا می‌زنند برایِ دفاع از آن
و هرگاه که جنگ تمام شد مسئولین را صدا می‌زنند برایِ تقسیم کردن غنائم!»

#محمد_الماغوط

@foroogh_shamloo
کوبیدن بر طبل جنگ، تمامِ نفرت‌پراکنی‌ها، جیغ‌ودادها و دروغ‌ها درباره‌ی اهمیت جنگ، از طرف کسانی صادر می‌شوند که خودشان بیرون از میدان جنگ خواهند ماند.

#جورج_اورول
#درود_بر_کاتولونیا

@foroogh_shamloo
دوستت‌ می‌‌دارم...
چونان‌ بلوطی‌ که‌ زخم‌ یادگارِ
عشقی‌ برباد رفته‌ را!
ستاره‌ای‌ که‌ شب‌ را
برای‌ چشمک‌ زدن!
و پرنده‌ای‌ اسیر
که‌ پرنده‌ی‌ آزادی‌ را!
تا رهایی‌ به‌ بار بنشیند،
آن‌ سوی‌ حیرانی‌ِ میله‌های‌ قفس‌!

#یغما_گلرویی

@foroogh_shamloo
ما همیشه شمشیر و سپر این سرزمین بوده‌ایم. سینهٔ ما آشنای گلوله بوده، اما تا همان وقتی به کار بوده‌ایم که جانمان را بدهیم و خونمان را نثار کنیم. بعدش که حکومت سوار می‌شده، دیگر ما فراموش می شده‌ایم و باز باید به جنگ با خودمان و مشکلهامان برمی گشته‌ایم. کار امروز و دیروز نیست. همیشه جان فدا بوده‌ایم ما، شمشیر حمله همیشه اول سینه ما را می‌شکافته.

#محمود_دولت‌آبادی

@foroogh_shamloo
خدا کند انگورها برسند
جهان مست شود..
تلوتلو بخورند خیابان‌ها
به شانه‌ی هم بزنند
رئیس‌جمهورها و گداها
مرزها مست شوند..
برای لحظه‌ای
تفنگ‌ها یادشان برود دریدن را..
کاردها یادشان برود
بریدن را
قلم‌ها آتش را
آتش‌بس بنویسند …

خدا کند کوهها به هم برسند
دریا چنگ بزند به آسمان
ماهش رابدزدد..
به میخانه‌ شوند پلنگ‌ها با آهوها …
خدا کند مستی به اشیاء سرایت کند..
پنجره‌‌ها
دیوارها را بشکنند..

وتو..
همچنانکه یارت را تنگ می‌بوسی
مرا نیز به یاد بیاوری ..
محبوب من
محبوب دور افتاده‌ی من
با من بزن پیاله‌ای دیگر
به سلامتی باغ‌های معلق انگور..

#الیاس_علوی

@foroogh_shamloo
وطنم
من تو را در تو
جستجو می‌کنم
و جز چین‌های دستانت را
بر پیشانی‌ها نمی‌بینم
وطنم
آیا در ویرانه‌ها روزنی باز خواهی کرد؟

#محمود_درویش


@foroogh_shamloo
بنویس اکنون کجاست رؤیامان کجاست؟
کجاست بندبند استخوان‌هامان کجاست؟
کجاست حرف‌های گمشده
که میخواست گوش دنیا را کر کند؟
بنویس آزادی رؤیای ساده‌ای است که خاک هر شب در اعماق ناپیدایش فرو میرود و صبح از حواشی پیدایش بر می‌آید و این زبان اگرچه به تلفظش عادت نکرده است صدای هجی کردنش را آن سوی سکوت شنیده است.

#محمد_مختاری

@foroogh_shamloo
آه، نگهبانان
خسته نیستید آیا؟
از جست‌و‌جوی نور
در نمک‌زار ما
خسته نیستید آیا؟
از جست‌وجوی آتش گل سرخ
در زخم‌های ما
آه، نگهبانان
خسته نیستید آیا؟

#محمود_درویش

@foroogh_shamloo
چه ره آورد سفر دارم... ای مایهٔ عمر؟
دیدگانی همه از شوق درون پرآشوب
لب گرمی که بر آن خفته به امید و نیاز
بوسه‌ای داغتر از بوسهٔ خورشید جنوب

ای بسا در پی آن هدیه که زیبندهٔ توست
در دل کوچه و بازار شدم سرگردان
عاقبت رفتم و گفتم که تو را هدیه کنم
پیکری را که در آن شعله کشد شوق نهان..

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
ای‌ خزان‌های‌ خزنده‌ در عروق‌ِ سبز باغ‌
کاین‌چنین‌ سرسبزی‌ِ ما پایکوبان‌ شماست‌

از تبارِ دیگریم‌ و از بهارِ دیگریم‌
می‌شویم‌ آغاز از آن‌جایی‌
که‌ پایانِ شماست‌!

#محمدرضا_شفیعی‌کدکنی

@foroogh_shamloo
این کودکان از کجا بدانند
عن‌قریب جنگ شروع می‌شود
اگر بگویی:
تمام توپ‌خانه‌های جهان
به سمتِ شما نشانه رفته است
باز هم خواهند خندید
در خانه‌های کارتنی خود پنهان خواهند شد
اگر به آن‌ها بگویی:
جنگ دارد شروع می‌شود
گوشه‌ی چشم‌های‌شان
از آفتاب نیم‌باز خواهد شد
«یه‌دونه بستنی می‌گیری لطفن»
خواهند گفت

#راسیم_قاراجا

@foroogh_shamloo
ابرهای خاکستریِ بی‌باران پوشانده
آسمان را یکسر
ابرِ خاکستری بی‌باران دلگیر است ...

#حمید_مصدق

@foroogh_shamloo
ای سر زمین
کدام فرزندها
در کدام نسلی
تو را آزاد
آباد وسربلند با چشمان خود خواهند دید!؟
ای مادر ما ایران
جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت؟
چشمان ما به راه عافیت تو سفید شد
ای ما نثار عافیت تو...

#محمود‌_دولت‌آبادی

@foroogh_shamloo
2025/07/04 20:33:44
Back to Top
HTML Embed Code: