Forwarded from مهدی صانعی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎧خلاصه کتاب

📚پدر پولدار پدر بی پول
✍️نویسنده:
رابرت کیو ساکی
---------
 راهنامه مدیر = راهنمای عمل
--------------------
👩‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👨‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
👨‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از بینش کلاغ ها تا پیکاسو

👤دکتر آذرخش مکری

----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
کارِ صفر، کارِ صرف!

🖊️دکتر مالک شیخی
نشر: گاهنامه مدیر
■نیوتن بیش و پیش از آن که فیزیکدان باشد، یک فیلسوف بود. فلسفه اساس بسیاری از علوم است و کتاب مهم نیوتن نیز *«اصول ریاضی فلسفه طبیعی»* است که حوالی ده سال پیش به قیمت ۶۰ میلیارد تومان در حراج کریستیز فروخته شد.
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□اما قرن‌ها قبل از آن، گاسپار با استفاده از قانون دوم نیوتن، مفهوم مهمی به نام «کار» را اینگونه تعریف کرد: «حاصلضرب نیرو در جابجایی». آنها که ریاضی خوانده‌اند (و حتی آنها که نخوانده اند) می‌دانند وقتی حرف از ضرب بین دو عدد باشد، اگر یکی از آن اعداد میلیارد هم باشد در ضرب با صفر، حاصلش صفر است.

●چیزی که بعدها مفهوم «بهره‌وری» نیز از آن استحصال شد و حاصلضرب اثربخشی در کارایی را بهره‌وری نامیدند.

○با استعاره از علم ریاضیات و فلسفه نیوتنی نگارنده معتقد است، اگر «کار فرهنگی»، «کار رسانه ای»، و هر «کار» دیگر در حوزه ارتباطات، رسانه و روابط عمومی را با تعریف نیوتن تفسیر کنیم آن وقت به نتایج روشنی می‌رسیم. این‌گونه که ما نیز در کارهای فرهنگی، رسانه و روابط عمومی ممکن است نیرویی را از طریق رسانه یا هر روش دیگری به مخاطب وارد کنیم و منتظر جابجایی چیزی باشیم. حال این نیرو یا مانند ساخت یک فیلم، نیرویی زیاد فرض می‌شود یا مانند یک جمله، یک بنر و یک پیامک، نیرویی کم.

■به هر بیان، با هر مقدار نیرو اگر ما نتوانیم در مخاطبمان ارزش، دیدگاه، تصور، فرضیه ذهنی، عقیده، فرهنگ یا حتی انگاره ای را جابجا کنیم در واقع حاصل کار ما صفر بوده است. چرا که «کار»، حاصل نیرویی است که وارد کرده ایم، ضرب در جابجایی چیزی در ذهن و ذهنیت مخاطب و جابجایی در این مورد صفر بوده است‌.

□اگر انرژی زیادی صرف ارتباطات(با هر هدفی) کردیم، ولی نتوانستیم اعتماد، صمیمیت، همدلی، همزبانی و یا هر فاکتور ارتباطی دیگری را در ذهن مخاطب جابجا کنیم، عملا ضرب صفر در هر عدد (حتی نجومی) صفر خواهد بود و کار ما نیز صفر است. *حالا شما بعنوان مدیر روابط عمومی، هرچه دلت خواست رپرتاژ برو، تبلیغ کن، هدیه بده، نشست خبری برگزار کن، نمایشگاه بزن و با فلان نماینده و فلان مسئول لابی کن.* وقتی نمیتوانی چیزی را در ذهن مخاطب جابجا کنی، یا او را به حرکت برای چیزی ترغیب کنی، کار شما در واقعیت صفر است و شما صرف انجام کار فقط نیرویی را هدر داده اید.

●اکنون با این فرمول شما نیز می‌توانید فعالیت‌های بسیاری از فعالان عرصه ارتباطات و روابط عمومی سازمان‌های مختلف را ارزیابی کنید. البته این ارزیابی قطعاً چیزی متفاوت از ارزیابی همایش‌های باسمه‌ای روابط عمومی است که مثل قارچ در کشور رشد کرده اند و با عناوین مختلف تندیس‌های دهان پر کن توزیع می‌کنند. آنچنان که از همین جماعت با همین تندیس های بی محتوا، از مسئولین روابط عمومی فدایی‌های جان بر کف ساخته اند برای حفاظت از مدیران عامل سازمان‌ها.

○ *غافل از این که مدیر روابط عمومی باید سمپات سازمان باشد نه فالانژ مدیرعامل سازمان برای تهدید و تطمیع رسانه های منتقد!*
باید پول سازمان را خرج سازمان کند نه خرج برندینگ مدیرعامل سازمان. که اغلب یا پرتره ای با دست زیرچانه دارند یا سر به زیر در حال امضای مکاتبات. غافل از آن که حداقل موقع عکاسی حتی درپوش خودنویس را نیز برنداشته اند. ماشین امضاهایی بی اختیار و بله قربان گو.

■به قول حسین کلهر در کتاب «روابط خیلی عمومی» که به تازگی نیز منتشر شده و به خوبی آسیب های روابط عمومی ایرانی را بازخوانی کرده، قطعاً کت شلوار هاکوپیان و ادکلن تی‌رز و یقه دیپلمات، در ذهن مخاطبِ فهیم چیزی را جابجا نمی‌کند. پس بهتر است مدیران روابط عمومی دوایر دولتی، از این کلیشه تیپیکال خارج شوند. از آن سو، چیزکیک نیویورکی و اسپرسو دبل با بن سای روی میز مدیران روابط عمومی در شرکت‌های خصوصی نیز کمتر از آنها تیپیکال نخواهد بود که وجه اشتراک هر دو صفر است و دیگر هیچ!

□ *مخاطب امروز بسیار آگاه تر از آن است که بشود با ظواهر در ذهن او چیزی را جابجا کرد. خواه کروات باشد به نشانه تجدد یا انگشتر فیروزه باشد به نشانه سنت.* البته پیش‌تر از آن لازم است مدیران روابط عمومی بیش از آن که به فکر جابجایی صندلی خود باشند به فکر جابجا کردن ذهنیت مخاطب باشند و حتی جابجایی تصورات خود از مخاطب.

● *فعالیت در حوزه ارتباطات به‌شدت متاثر از مطالعه و دانش است و اگر این نیست، هرچه هست، کار صفر است.* معنای دیگر کار صفر، کار بیهوده است، آب در هاون کوبیدن؛ درست مثل نسبت تاثیر این یادداشت با ذهن برخی مدیران روابط عمومی. یک کار ژورنالیستی صرف!
رنج مقدمه تکامل

*نشر:* گاهنامه مدیر
■همه ما با مفهوم رنج آشنائیم و به تناسب آن را تجربه کرده ایم؛ با این همه برای بسیاری از افراد، پذیرش و تحمل رنج و معنا داشتن یا بی معنا بودن رنج کشیدن، محل تردید و پرسش است.

□در غرب، (و در ایران به واسطه ترجمه کتاب‌های روانشناسی تجاری و شبه علمی) این ایده ایجاد شده است که در هر شرایطی، باید از رنج کشیدن پرهیز کرد و به اصطلاح "رنج نیازمند راهبردهای اجتنابی است". 
https://www.tg-me.com/gahname_modir
●با این حال، هیچ کس نمی تواند تا ابد از تجربه هایی از این نوع اجتناب و دوری کند، مهم نیست که چقدر سعی کنید از رنج پرهیز کنید یا آن را انکار کنید. نتیجه چنین نگرش انکارگرایانه ای در مواجهه با واقعیت‌ها، جز رنج مضاعف چیزی به همراه ندارد.

○در مقابل چنین ایده هایی که بر پرهیز و دوری از رنج تاکید دارند، متفکرانی مانند ماکس شلر و ویکتور فرانکل سعی کردند از آن فراتر بروند. آنها پیشنهاد کردند که اگرچه رنج خوشایند نیست، اما تجربه ای است که اگر از منظری واقعی به آن نگاه شود می تواند هم دست یافتنی و هم معنادار باشد. این همان چیزی است که در نظریه معنای رنج شلر مطرح می‌شود و در اینجا به آن خواهیم پرداخت. 

■نظریه شلر در باره معنای رنج، این ایده را مطرح می کند که تجربه درد و رنج باید هدفی داشته باشد. به عبارت دیگر، رنج و درد به دلیلی اتفاق می افتد و از نظر اخلاقی، هر فردی وظیفه دارد که دلیل رنج خود را بیابد.

□شلر توصیه می کند که هنگام مواجهه با رنج، دو چالش را بپذیریم. اولین مورد، کشف معنای عمیق رنج است و دومی، جمع و جور کردن خود، سکوت، تأمل، تفکر و مراقبه در مورد رنجی که متحمل می شویم. از نظر او، این همان چیزی است که منجر به تسلط بر روح و طبعا مدیریت رنج می شود. در واقع، فرد با کشف معنای رنج خود و تامل کردن در آن  "آرام، قوی، آزاد و آماده برای عمل" است.

●این فیلسوف آلمانی رنج را یکی از ویژگی هایی می داند که ما را از سایر حیوانات متمایز می کند. به این معنی که حیوانات بر اساس اهداف صرفاً بیولوژیکی عمل می کنند؛ اما انسان دارای حس کمال است و بر اساس معنویت خود عمل می کند.

○نظریه شلر در مورد معنای رنج رویکردی منطبق با بینش مذهبی نیز هست. در آموزه های مذهبی، رنج به عنوان راهی برای رستگاری در نظر گرفته می شود که از طریق فداکاری به دست می آید. بنابراین، حتی در بدترین لحظات، رنج مفهومی مثبت خواهد داشت، زیرا بخشی از روند مثبت تکامل است.

■شلر درباره معنای رنج می گوید که رنج بسته به سطح و عمقی که در آن احساس می شود، تعابیر متفاوتی دارد. این فیلسوف سه سطح ممکن را برای احساس درد و رنج تعیین می کند: بیولوژیکی (مثل درد ناشی از بیماری و جراحت جسم)، روانی (مثل رنج ناشی از حسادت یا تحقیر) و معنوی (مثل رنج ناشی از فداکاری، ایثار و از خودگذشتگی). 

□هر یک از این سه سطح با سه بُعد از "وجود" (Existence) مطابقت دارد. رنج بیولوژیکی برای ارگانیسم (یا بدن ما)؛ رنج روانشناختی برای "من" ( "I" یا احساسات و ذهن ما)؛ و رنج معنوی برای "شخص" ( "the person" یا من اجتماعی و فردیت یافتۀ ما به عنوان انسان).

●در رویکرد مثبت به رنج، معنای رنج را تنها زمانی می توان دریافت که فرد در بُعد «شخص» که با امر معنوی منطبق است قرار گیرد و به عنوان انسان به رنج خود مواجه شود. در سطح روانی یا ارگانیک، عمل رنج معنای واقعی ندارد، زیرا متضمن رنجِ غیرفعال و ناشی از عوامل درونی (جسم یا ذهن) است. بدین ترتیب تنها در بُعد "شخص" و به عنوان انسان است که فرد امکان انجام عمل متقابل را در برابر درد و رنج دارد.

○شلر می گوید که رنج در "انسان" معادل فداکاری است و از این نظر می تواند مثبت باشد. کلمه «فداکاری» به عملی اطلاق می‌شود که عمداً انجام می‌شود و باعث درد و رنج است، اما به منظور به دست آوردن ارزشی بالاتر. 

■به عنوان مثال، شما از چیزی که خواهان آن هستید صرف نظر می کنید تا بتوانید به نقطه عطف دیگری برسید که برای آن ارزش بیشتری قائل هستید. یا به خاطر رفاه زن و فرزند از آسایش خود چشم می پوشید یا برای وطن، هموطنان، انسان‌های دیگر یا عقیده و باورتان خود را به خطر می اندازید، وقت می گذارید، می جنگید یا شکنجه می شوید.

□از این منظر و در نظریه شلر در مورد معنای رنج، شما دردی را متحمل نمی شوید، بلکه درد و رنج را بر اساس هدف خاص خود هدایت می کنید.

●سوالی که در پس همه این رویکردها وجود دارد این است که بالاخره چرا ما رنج می بریم؟

○با انتخاب ایده‌های محوری نظریه شلر در مورد معنای رنج، می‌توان گفت که رنج تنها زمانی دلیلی موجه برای "وجود" و "بودن" دارد که به خاطر و با باوری معنوی و برای "شدن" به آن نزدیک شویم. در این حالت، رنج، به خودی خود مایه تسلی است، چرا که شما برای به دست آوردن چیزی بالاتر رنج می برید.
■بنابراین، اگر از این منظر به رنج و درد بنگریم، رنج به عنوان عملی آزادانه و مسئولانه تلقی می شود. همانند رویکرد ویکتور فرانکل، این شرایط نیست که باعث درد و رنج می شود، بلکه درد و رنج شرایطی را تشکیل می دهد که فرد می تواند در برابر آن نگرش یا حالت "وجودی" اتخاذ کند. این رنج فقط در چارچوبی معنوی معنا می یابد، زیرا از نقطه نظر بیولوژیکی یا روانشناختی دلیلی برای آن وجود ندارد.

□نظریه شلر در مورد معنای رنج نشان می دهد که هر انسانی می تواند در تجربه رنج معنایی پیدا کند، وقتی که آن را از منظری معنوی تفسیر کند. 

●بدینگونه، تحمل رنج یا پرهیز از آن برای ما زمانی امکان پذیر است که بدانیم این رنج به معنای شایستگی، ارتقاء و گامی به جلو برداشتن است. از این منظر است که رنج را به عنوان گامی در جهت تحقق کمال و تکامل تلقی می کنیم.
*منبع:* سایت سواد زندگی
*پانوشت:* انتخاب عنوان از گاهنامه مدیر است.
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
من زن درون‌گرای رنجوری بودم که می‌خواستم سه ماهه به برونگرایی شاد تبدیل شوم
— آیا کسی می‌تواند شخصیت خودش را تغییر دهد؟


■روان‌پزشکی کلاسیک معتقد بود که شخصیت چیزی نیست که بتوانیم تغییرش دهیم، خصوصیات اصلی روانی ما، یا از بدو تولد با ما هستند، یا در همان ماه‌ها و سال‌های اولیۀ زندگی ساخته می‌شوند و برای همیشه ثابت می‌مانند. اما امروزه روان‌شناسان هر چه بیشتر به این نتیجه رسیده‌اند که شخصیت ما ممکن است تغییر کند.
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□اگر چنین باشد، آیا می‌توانیم با تمرین، روان‌درمانی، یا دارو خودمان را عوض کنیم؟ الگا کازان تصمیم گرفت این موضوع را روی خودش آزمایش کند.

🔖 ۶۳۰۰ کلمه
زمان مطالعه: ۳۷ دقيقه

📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:

B2n.ir/p28417
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
گاهی لازم است آخرین دستاوردهای تکنولوژیک را کنار بگذاریم.

■«جدیدترین مدل» توصیفی است که همراه هر چیزی بیاید، دلیلی کافی برای خوب بودن آن به شمار می‌رود. در چشم خیلی از ما «طبیعی» و بدیهی به نظر می‌رسد که جدیدترین نسل گجت‌ها، نرم‌افزارها، خودروها یا هر محصول تکنولوژیک دیگری، «بهترین» گزینۀ موجود است. بنابراین هر کس که با این جدیدترین‌ها مخالف باشد، حتماً یا منفعتی از این مخالفت می‌برد، یا آنکه نتوانسته است با سرعت پیشرفت بشر همراه شود و دل به نوستالژی‌های قدیمی باخته است. مخالفت با آخرین نسخه از محصولات تکنولوژیک، گویا مخالفت با خود عقل است.
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□نیل پستمن، نظریه‌پرداز ارتباطات آمریکایی، در یکی از کتاب‌های خود، این نوع بدیهی‌ پنداشتنِ تکنولوژی را «تکنوپولی» می‌نامد.

●از نظر پستمن، تکنوپولی مرحله‌ای است که پس از «ابزارسازی» و «تکنوکراسی» بر جامعۀ بشری چیره شده است. انسان‌ها از صدها هزار سال پیش به ابزارسازی روی آورده‌اند و با ابزارهایشان توانسته‌اند دست به کارهایی بزنند که برای هیچ گونۀ دیگری ممکن نبوده است. با سر رسیدن انقلاب صنعتی و تولید انبوه محصولات تکنولوژیک، راه‌و‌رسم دنیای فناوری چنان بر همۀ عرصه‌های فرهنگ و اجتماع سایه انداخت که به تعبیر پستمن باید این دوره را عصر حاکمیت تکنولوژی یا تکنوکراسی نامید. اما پستمن فکر می‌کرد جامعۀ روزگارش از عصر تکنوکراسی هم عبور کرده است.

○حدود ده سال پیش، وضعیت «تکنوپولی» را می‌شد در مواجهه با پدیدۀ جدیدِ شبکه‌های اجتماعی به خوبی مشاهده کرد. آن دوران هیچکس جرئت نمی‌کرد به این تکنولوژی‌ها نقدی بیشتر از این وارد کند که «خوب است وقفه‌هایی هم در استفاده از آن‌ها بیاندازیم».

■کال نیوپورت، روزنامه‌نگار سرشناس حوزۀ فناوری، به یاد می‌آورد که یک‌بار در یادداشتی در روزنامۀ تایمز نوشت: کسب‌و‌کارها برای ارتقا نیازی به شبکه‌های اجتماعی ندارند، و همین حرف جنجالی بزرگ علیه او به‌پا کرد. اما پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده و روی کار آمدن مجموعه‌ای از گروه‌ها و سیاستمداران افراطی در سراسر جهان، گویی خوش‌بینیِ بدیهی به نوآوری‌های پرسروصدای سیلیکون‌ولی را در نگاه بسیاری از افراد از بین برد. حالا منتقدان با صراحت بیشتری از این حرف می‌زنند که شبکه‌های اجتماعی برای جامعه بد بوده‌اند.

□نیوپورت می‌گوید این منتقدان جدید لزوماً با تکنولوژی و پیشرفت مخالف نیستند، اما می‌گویند استقبال از نوآوری‌های تکنولوژیک را نباید بدیهی انگاشت، بلکه باید در آن‌ها دست به انتخاب زد.

●از نظر «انتخاب‌گرایان» هیچ ضرورتی ندارد که تمام عرصه‌های زندگی بشر به عرصۀ تاخت و تاز نوآوری‌های تکنولوژیک تبدیل شود. تلاش‌های جمعی نویسندگان علیه کاربرد فراگیر هوش‌های مصنوعی مولد، مثل چت‌جی‌پی‌تی، نمونه‌ای گویاست. بله، چت جی‌پی‌تی هم می‌تواند «بنویسد»، ولی چرا باید این عرصۀ خلاق و مهم فرهنگ بشری را به دست تکنولوژی تازه از راه رسیده‌ای سپرد که هیچکس سازوکار آن را هم به درستی نمی‌داند؟ استفاده‌نکردن از بعضی دستاوردهای تکنولوژیک، شرم‌آور نیست، بلکه اقدامی ضروری برای حفظ جامعۀ انسانی است.

📌ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/x92115
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
دوستان «نزدیک»، آشنایان «دور»
— چرا برای توصیف روابط انسانی از استعاره‌های مکانی و معماری استفاده می‌کنیم؟


■در نگاه اول، زبانی که برای توصیف منظره‌ها و ساختمان‌ها به کار می‌گیریم شباهت چندانی به نحوۀ تفکرمان دربارۀ عالَم اجتماعی ندارد. نه رشته‌کوه شبیه خانواده است، نه رابطۀ ما با همکارانمان شباهتی به طراحی شهری دارد.
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□با‌ این‌حال، برای توصیف بسیاری از روابط انسانی از استعاره‌های مکانی و استعاره‌های مربوط به معماری استفاده می‌کنیم. دوستان خوب و مورداعتمادمان را دوست «نزدیک» می‌خوانیم و عزیزی در آن سر دنیا شاید به ما «نزدیک‌تر» از کسی باشد که بغل گوشمان زندگی می‌کند. حتی وقتی از «مرزبندی» با دیگران یا «دیوارکشیدن بین خودمان و دیگری» سخن می‌گوییم، مفاهیم مربوط به معماری در ادبیاتمان به چشم می‌خورد.

●ما از گنجینۀ پُروپیمانی از استعاره‌های مکانی و معماری برای توضیح جهان اجتماعی استفاده می‌کنیم و این صرفاً محدود به روابط شخصی نیست. این استعاره‌ها در اندیشۀ اجتماعی نیز جایگاه مهمی دارند. برخی گروه‌ها را «به‌حاشیه‌رانده‌شده» یا «تحت فشار» توصیف می‌کنیم، و گفته می‌شود که خود جامعه «ساختار»ی دارد؛ گویی آسمان‌خراشی است که سرهم شده و شکل یافته است. چرا روابط اجتماعیْ تداعیگرِ اشکال هندسیِ ملموسی در ذهن ماست؟

🔖  ۳۶۳۰ کلمه
زمان مطالعه: ۲۳ دقيقه
                                       
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:

https://yun.ir/35yjk2
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روزهای اولی که اینترنت به خانه‌ها آمد
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شناخت های جهت دار ما

👤دکتر آذرخش مکری
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
🔴🟡🟢همراهان محترم گاهنامه مدیر

با سلام و احترام
همانگونه که می دانید گردآوری، تهیه و تدوین محتوای مناسب به ویژه در حوزه های تخصصی، امری دشوار و زمان بر است.

تیم اجرایی گاهنامه مدیر، بطور مستمر، مطالب مختلف را شناسایی و ارزیابی کرده و بهترین ها را جهت بهره برداری شما عزیزان، به اشتراک می گذارند.

شما عزیزان می توانید جهت جبران زحمات تیم اجرایی گاهنامه، بسته به توان و تمایل خود، مبلغی را به کارت زیر واریز نمایید. سپاسگزاریم.🌹

شماره کارت:
--------‐-------
6037998120806533
---‐------------
شماره حساب:
-------------
0104078153005
-------------
شماره شبا:
------------------
IR170570000000104078153005
------------------
بانک ملی به نام مهدی صانعی
(می توانید انگشت خود را روی شماره کارت نگه دارید تا شماره کپی شود.)
••••••••••••••••••••••••••••
ما آدم های معمولی

نشر: گاهنامه مدیر
■دالتون ترومبو نويسنده و فيلم‌نامه نویس آمريكايى می‌گوید: یادم هست پیش از ازدواجم، مدتی با همسرم همکار بودم. فضای کار باعث شده بود که او از شخصیت و اطلاعاتِ من خوشش بیاید. ناگفته هم نماند که خودم بدم نمی‌آمد که او اینقدر شیفته‌ی یک آدمِ فرا واقعی و به قولِ خودش «عجیب و غریب» شده!
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□ما با هم ازدواج کردیم. سالِ اول را پشتِ سر گذاشتیم و مثلِ همه‌ی زن و شوهرهای دیگر، بالاخره یک روزی دعوای سختی با هم کردیم. در آن دعوا چیزی از همسرم شنیدم که چراغِ راهِ آینده‌ی رفتارهایم شد: «منو باش که خیال می‌کردم تو چه آدمِ بزرگ و خاصی هستی!... ولی می‌بینم الآن هیچی نیستی!... یه آدمِ معمولی!»

●امروز که دقت می‌کنم، می‌بینم تقریبا همه‌ی ما در طولِ زند‌گی، به لحظه‌اى می‌رسیم که آدم‌های خاص و افسانه‌اى‌مان، تبدیل به آدمی واقعی و معمولی می‌شوند و درست در همان لحظه، آن آدمی که همیشه برایمان بُت بوده، به طرزِ وحشتناکی خُرد و خاکشیر خواهد شد.

○ما اغلب دوست داریم از کسانی که خوشمان می‌آید، بُت درست کنیم و از آن‌ها «اَبَر انسان» بسازیم و وقتی آن شخصیتِ ابر انسانی تبدیل به یک انسانِ عادی شد، از او متنفر شویم.

■واقعیت آن است که همه، آدم‌های معمولی‌اى هستند. حتی آن‌هایی که ما ابر انسان می‌پنداریم هم، دست‌شویی می‌روند، وقتی می‌خوابند آبِ دهن‌شان روی بالش می‌ریزد، آن‌ها هم دچار اسهال و یبوست می‌شوند، می‌ترسند، دروغ می‌گویند، عرقِ‌شان بوی گند می‌دهد و دهن‌شان سرِ صبح، بوی ....!

□بعدها که فرصتی شد تا به هنرجویانِ ادبیات و تئاتر آموزش بدهم، احساس کردم هنرجویانم ناخواسته و از روی لطف، دوست داشتند بگویند که مربی‌ ما، آدمِ خیلی عجیب و غریبی است! اولین چاره‌ی کار این بود که از آن‌ها بخواهم «استاد» خطابم نکنند. چون اصولا این لفظ برای منی که سطحِ علمی و آکادمیکِ لازم را ندارم، عنوانِ اشتباهی است.

●در قدم بعد، سعی کردم ‌به آنها نشان دهم که من هم مثلِ همه‌ی آدم‌های دیگر، نیازهای طبیعی‌ دارم؛ عصبانی می‌شوم، غمگین می‌شوم، گرسنه می‌شوم، دستشویی می‌روم، دست و بالم درد می‌گیرد و هزار و یک چیزِ دیگر که همه‌ی آدم‌ها دارند.

○اما به نظرم، سه چیز خیلی مهم هست که باید هر کس به خودش بگوید و نگذارد دیگران از او تصویری فرا انسانی و غیرواقعی بسازند:

︎اول احترام؛ حتی جلوی پای یک پسر بچه‌ی ۷ساله هم باید بلند شد و یا بعد از یک دخترِ ۵ ساله از در عبور کرد. باید آنقدر به دیگران احترام گذاشت که بدانند نه تنها از تو چیزی کم ندارند که به مراتب از تو با ارزش‌تر و مهم‌ترند.

︎دوم راست‌گویی؛ به عقیده‌ی من هیچ ارزشی و خصلتی، بزرگ‌تر و انسانی‌تر از راست‌گویی نیست. اعترافِ به «ندانستن» و «نتوانستن» یکی از بزرگ‌ترین سدهایی است که ما در طولِ عمرمان باید از آن بگذریم.

︎اطرافیان اگر بدانند که ما هم مثلِ همه‌ی آدم‌های دیگر، یک آدمِ با نیازهای عادی هستیم، هرگز تصورشان از ما، تصوری فراواقعی نخواهد شد.

︎این‌هایی که گفتم، فقط مخصوصِ هنرجو و مربی نیست. خیلی به کارِ عاشق و معشوق‌ها هم می‌آید.به یک ‌دلداده‌ی شیفته باید گفت:

︎«کسی را که تو امروز، در بهترین لباس و عطر و قیافه می‌بینی، در خلوتش، یک فرد معمولی می‌شود! تو با یک آدمِ معمولی طرفی، نه یک ابرقهرمانِ سوپر استار!»

︎سوم مهرباني؛ كوشش كنيم در مهرباني از يكديگر سبقت بگيريم. در برخورد با هر انساني، فارغ از شغل و مقام، قيافه و پوشش ظاهري، ميزان سوادش و فقر و غنايش، مهربان باشيم.

■مهرباني و مهر ورزي، هم براي خود ما آرامش جان و تن مي آورد و هم روح و روان آدمهاي اطرافمان را تلطيف ميكند. همه‌ی ما آدمیم. *آدم‌های خیلی معمولی*.
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
آیا شما به سندرم ایمپاستر مبتلا هستید؟

🖊️دکتر رضا صالح زاده
نشر: گاهنامه مدیر
■لطفا به این سوال پاسخ دهید: "آیا همانقدر که دیگران شما را با استعداد، موفق و باهوش تصور می کنند، خود شما نیز نسبت به خودتان همین نظر را دارید؟" اگر پاسخ شما منفی است، احتمالا به سندرم ایمپاستر (Imposter syndrome) مبتلا هستید. 
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□این سندرم در مورد آدم های موفق مشاهده می شود. برخی از آدم های موفق تصور می کنند خیلی هم موفق نیستند و دستاوردهایی که داشته اند در مقایسه با سایرین خیلی ناچیز است و یا این دستاوردها حاصل شانس و بخت و اقبال بوده است تا نتیجه توانایی آنها. همانطور که گفته شد افراد مبتلا به این سندروم فکر می کنند آن اندازه که بقیه تصور می کنند خوب نیستند و به همین دلیل همواره این تصور ذهنی را دارند که در حال فریب سایرین هستند و روزی دست آنها رو خواهد شد. از جمله افراد موفقی که دارای این سندروم هستند می توان به خانم جودی فاستر بازیگر معروف آمریکایی اشاره نمود.

●برای سنجش دقیق میزان این سندورم در خودتان می توانید از آزمون زیر استفاده کنید. به سؤالات زیر بر حسب شدت و ضعف حس درونی‌تان، امتیاز ۰ تا ۴ بدهید و بعد امتیازها را با هم جمع بزنید.

۱. من اغلب در یک آزمون یا یک کار موفق بوده‌ام، گرچه پیش از پرداختن به‌ آن مدام از اینکه نتوانم‌ آن‌ را درست انجام دهم بیم داشتم.
۲. می توانم این را ابراز کنم که از آنچه در واقع هستم، شایسته‌ترم.
۳. من حتی‌المقدور از ارزیابی شدن اجتناب می‌کنم و از اینکه مورد ارزیابی دیگران قرار گیرم، بیم دارم.
۴. زمانی که دیگران من را به خاطر حسن انجام کاری تحسین می‌کنند، از این هراس دارم که مبادا نتوانم انتظارات‌ آنها‌ را در‌ آینده، همچنان برآورده سازم.
۵. گاهی احساس می‌کنم که مقام یا موفقیت کنونی خود را‌ مدیون  بودن در مکان مناسب، و در زمان مناسب و شناختن آدمهای مناسب هستم.
۶. میترسم که ‌‌افرادی‌ که برایم بااهمیت هستند، دریابند که من آنچنان که آنها فکر می‌کنند‌، انسان قابلی نیستم‌.
۷. من دوست دارم وقایعی را که در آن‌ نهایت سعی خود را نکرده‌ام بیشتر به خاطر بسپارم، تا  مواقعی که نهایت‌ تلاشم را کرده‌ام.
۸. من به‌ ندرت پروژه یا کاری را انجام می‌دهم که مطلوب و مدنظرم باشد.
۹. گاهی اوقات حس می‌کنم یا  به این باور می‌رسم که موفقیتم در زندگی‌ یا شغل در نتیجه وقوع خطا یا اشتباهی بوده است.
۱۰. پذیرفتن تحسین‌ها و تمجیدهای دیگران در مورد هوش یا موفقیت‌هایم برایم دشوار است.
۱۱. گاهی احساس میکنم که موفقیت هایم به واسطه شانس بوده است.
۱۲. گاهی اوقات از موفقیت های کنونی‌ام ناامید می‌شوم و فکر می‌کنم که باید موفقیت‌های بیشتری بدست آورم.
۱۳. گاهی میترسم که دیگران متوجه شوند که من تا چه حد کمبود دانش و توانایی دارم.
۱۴. هرچند در هرجا تلاش بخرج داده‌ام موفق بوده‌ام، اما اغلب بیم آن را دارم که ممکن است در تکالیف و تعهدات جدیدی که‌ می پذیرم شکست بخورم.
۱۵. زمانی که در کاری موفق شده‌ام و به دلیل آن مورد قدردانی قرار گرفته‌ام همواره تردید دارم که‌ آیا‌ می توانم آن موفقیت‌ها را تکرار‌ کنم‌ یا‌ نه.
۱۶. اگر بخاطر موفقیت در انجام کاری، مورد تحسین و قدردانی قرار بگیرم، اهمیت آنچه‌ را‌ که‌ انجام داده‌ام، کم میشمارم.
۱۷. من اغلب، توانایی‌های خود را با دور و بری های خودم مقایسه و فکر می‌کنم که آنها نسبت به من باهوش‌تر هستند.
۱۸. من اغلب در خصوص عدم موفقیت در یک پروژه و یا آزمون نگرانم، علی‌رغم آنکه دیگران اعتماد‌ قابل توجهی نسبت به توانایی من برای انجام موفقیت‌آمیز آن داشته‌اند.
۱۹. اگر بنا باشد ترفیع پیدا کنم و یا به نحوی مورد قدردانی و تشویق قرار بگیرم، در مورد گفتن آن‌ به‌ دیگران تردید دارم، تا وقتی که برایم مسجل شود.
۲۰. احساس ناخوشایند و ناامیدکننده‌ای پیدا میکنم اگر در‌ موقعیت‌هایی‌ که‌ شامل کسب موفقیتی هستند، در میان دیگران، بهترین و یا حداقل بسیار‌ منحصر‌ به‌ فرد و خاص نباشم.

○پس از انجام آزمون، نمرات را با هم جمع بزنید. اگر نمره کلی، ۴۰ یا‌ کمتر شد فرد، ویژگی های ایمپاستر اندکی دارد؛ اگر نمره‌ بین ۴۱ و ۶۰ بود؛ این فرد تجارب متعادلی از این سندرم را دارد؛ اگر نمره بین ۶۱ تا ۸۰ بود، بدان‌ معناست‌ که او اغلب دارای احساسات ایمپاستر است.
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
گاهنامه مدیر pinned «🔴🟡🟢همراهان محترم گاهنامه مدیر با سلام و احترام همانگونه که می دانید گردآوری، تهیه و تدوین محتوای مناسب به ویژه در حوزه های تخصصی، امری دشوار و زمان بر است. تیم اجرایی گاهنامه مدیر، بطور مستمر، مطالب مختلف را شناسایی و ارزیابی کرده و بهترین ها را جهت بهره…»
سی مزیت کار با جهان

🖊دکتر محمود سریع القلم
نشر: گاهنامه مدیر
۱- شهروندان، فرصت مقایسه پیدا می‌کنند؛
۲- چون مقایسه می‌کنند، بیشتر فکر کرده و دقیق‌تر تحلیل می‌کنند؛
۳- حرف زدن، مسئولیت ایجاد می‌کند؛
۴- تاریخ مهلت، قداست پیدا ‌می‌کند؛
https://www.tg-me.com/gahname_modir
۵- دولت مجبور می‌شود سراغ متخصص برود؛
۶- فکر جای عصبانیت را می‌گیرد؛
۷- تخصص جای توصیه را می‌گیرد؛
۸- گفتار درمانی، دوام نمی‌آورد؛
۹- کیفیت صادرات و تولید داخلی سریع اصلاح می‌شود؛
۱۰- خبرنگاران حرفه‌ای رشد می‌کنند و منبع فکری می‌شوند؛
۱۱- سیستم‌ سازی جای مدیریت فردی را می‌گیرد؛
۱۲- جامعه به سخن دروغ سریع‌تر پی می‌برد؛
۱۳- نگهداری از محیط زیست برای همه واجب می‌شود؛
۱۴- با به روز شدن، مشکلات سریع‌تر حل می‌شوند؛
۱۵- افراد و بنگاه‌هایی که می‌توانند رقابت کنند، پایدارتر می‌مانند؛
۱۶- چون رقابت و تولید اولویت پیدا می‌کنند، حکمرانی با توسعه مساوی می‌شود؛
۱۷- تملّق، کاربرد خود را از دست می‌دهد؛
۱۸- fact جای نمایش مدیران را می‌گیرد؛
۱۹- زحمت بیشتر، جای حسادت را می‌گیرد؛
۲۰- به واسطۀ کار و تلاشی که افراد می‌کنند، وقت تخریب دیگران را پیدا نمی‌کنند؛
۲۱- کسانی که حرف نو نمی‌زنند، از صحنه خارج می‌شوند؛
۲۲- رسانه‌ها نمی‌گذارند مدیران عوام فریبی کنند؛
۲۳- شهروندان، تفاوت تحلیل از Propaganda را تشخیص می‌دهند؛
۲۴- جامعه متوجه می‌شود کار جمعی تعیین کننده‌است؛
۲۵- چون رقابت و یادگیری افزایش پیدا می‌کنند، ثروت تولید می‌شود؛
۲۶- دیگر نمی‌توان هم زمان ۱۵ شغل داشت؛
۲۷- مدیران مجبور می‌شوند مشکلات را حل کنند و نه مدیریت؛
۲۸- افراد Showman، نمی‌توانند طولانی فیلم بازی کنند؛
۲۹- حرف ناپسند زدن، هزینه پیدا می‌کند؛
۳۰- نمی‌توان طولانی مدت، اطلاعات و تحلیل غلط ارائه داد.
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
Forwarded from مهدی صانعی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا شما سه ویژگی افراد مقاوم را دارید؟

🔴حتما افرادی را دیده‌اید که با وجود عبور از بحران‌های جدی، شکسته و خسته به نظر نمی‌رسند آیا آنها دارای یک قدرت عجیب و استثنایی هستند؟ چه ویژگی‌هایی شروع تبدیل شدن یک نفر به انسانی تاب‌آور است؟ آیا این ویژگی‌ها در شما وجود دارد؟
---------
 راهنامه مدیر = راهنمای عمل
--------------------
👩‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👨‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
👨‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
آیا پول موجب خوشبختی می‌شود؟ پیچیدگی‌ شادمانی

🖊الهام حمیدی
نشر: گاهنامه مدیر
■انسان موجودی چندبعدی است که پول به‌تنهایی نمی‌تواند منشأ خوشبختی او باشد. این از آن جملات کلیشه‌ای برای تشویق به ساده‌زیستی و زندگی زاهدانه نیست.
https://www.tg-me.com/gahname_modir
□واقعیت این است که داشتن «پول کافی» در زندگی بسیار مهم است و می‌تواند از ما فرد شادتری بسازد، اما این رابطه به آن سادگی که تصور می‌شود نیست؛ شرط و شروط زیادی دارد و هر فرد پولداری لزوماً احساس خوشحالی و خوشبختی نمی‌کند.

●ارسطو در کنار اهدای مبالغ زیادی به خیریه‌ها معتقد بود، یک زندگی خوب مستلزم داشتن مقداری کافی از پول است.

○هنری ثورو، فیلسوف و نظریه‌پرداز آمریکایی، کلبه‌ای کوچک در دل طبیعت گرفت و کتابی در مورد تجربه‌اش از زندگی ساده با کمترین امکانات نوشت.

■شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، یکی از بدبین‌ترین متفکران نسبت به پول بود. از نگاه او زاهدانه زیستن تنها راه شاد بودن بود؛ همان تفکری که بودا نیز به آن باور داشت.

□اپیکوروس، فیلسوف یونانی، می‌گفت که برای شاد بودن باید در زندگی تعادل داشت و روابط قوی با دوستان برقرار کرد. او هیچ مخالفتی با ثروت‌اندوزی نداشت، ولی بر این باور بود که پول زیاد می‌تواند تعادل زندگی را به هم بریزد که خود می‌تواند به یک عامل نارضایتی تبدیل شود.

●در حال حاضر تنها فرضیه‌ای که بیشتر پژوهشگران به آن باور دارند این است که آن مقدار از پول که بتواند نیازهای اساسی ما را برآورده کند، باعث شادی‌مان می‌شود، ولی بیشتر از آن دیگر نمی‌تواند چندان تاثیری بر میزان رضایتمان از زندگی داشته باشد.

○دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۰ پژوهشی با نظارت دنیل کانمن و آنگس دیتون، برندگان جایزه نوبل اقتصاد، انجام داد که به پراستنادترین مطالعه در زمینه پول و خوشبختی تبدیل شد.

■هدف این دو اقتصاددان این بود که نشان دهند چه مقدار پول برای شهروندان آمریکایی، می‌تواند بیشترین رضایت از زندگی را به همراه داشته باشد.

□نتایج به‌دست‌آمده نشان داد اگر درآمد افراد به ۷۵ هزار دلار در سال برسد، آنها بیشترین میزان شادی را تجربه می‌کنند و کسب درآمد بیش از آن هیچ شادی مضاعفی به همراه ندارد.

●کانمن و دیتون باور داشتند که پول تا جایی که نیازهای اساسی مانند مسکن، غذا، تفریح و تعطیلات و امنیت مالی را تامین کند موجب خوشحالی می‌شود و کسب پول بیشتر از آن دیگر نقشی در «شرایط احساسی» افراد ندارد.

○درباره «رضایت از زندگی» اوضاع فرق می‌کند. هرچه درآمد بیشتر باشد، رضایت مردم از زندگی بیشتر می‌شود. یعنی موفقیت‌های کاری و دستاوردهای حرفه‌ای، با افزایش رضایت مردم از زندگی‌شان همراه است. مردم ممکن است از زندگی راضی باشند، اما احساس خوشحالی نکنند.

منبع: تجارت فردا، شماره ۴۵۷، خلاصه شده
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا فقرا فقیر می‌مانند؟

🖊نوشته کلیر بالبونی، اوریانا باندیرا، رابین برگس، مایتریش گاتاک و آنتون هیل 

■ریشه کن کردن فقر هدف اصلی سیاست توسعه است و مستلزم درک علل فقر و چرایی تداوم آن است.

□به طور کلی، دو دیدگاه درباره اینکه چرا مردم فقیر می‌مانند، وجود دارد که اولین دیدگاه می‌گوید که فقرا مانند دیگران فرصت‌های مشابهی دارند، اما فاقد ویژگی‌ها یا توانایی‌های مورد نیاز برای سرمایه‌گذاری روی آنها هستند و دومین مورد می‌گوید که فقرا با فرصت‌های متفاوتی روبرو هستند، زیرا آنها فقیر به دنیا می‌آیند.

□این مقاله وجود تله‌های فقر را با مطالعه یک برنامه بزرگ تصادفی انتقال دارایی در روستاهای بنگلادش آزمایش می‌کند.
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زندگی و اندیشه‌های ژاک لاکان
پزشک، فیلسوف و روانکاو برجسته فرانسوی
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩‍💻تلگرام گاهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/gahname_modir
🧑‍💻تلگرام راهنامه مدیر
https://www.tg-me.com/rahname_modir
👩‍💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑‍💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧
2024/05/29 09:28:11
Back to Top
HTML Embed Code: