Telegram Web Link
ست قرآن و جانماز زرشکی😍

مگە هدیە از این قشنگترم داریم؟😍

🌺جنس پارچە:مازراتی

🌺همراە با حک اسم 👌

ارسال بە هرمزگان🚚_

جهت اطلاع از قیمت و ثبت سفارش👇

@qurano_kitabi

لینک دعوت👇

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
4👍2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹تقديم به حضـــور پـــر مھــرتون

😌 #قديميــا دمتون گرم با ما هسین
😌 #جديـــدا خيلی خوش آمديد

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
¯\_(❤️❤️)_/¯
👌🏼چہ زیباست #وعده هاے الهے...

💕شڪر نعمت ڪنید⇦نعمتت افزون گردد

💕مرا یاد ڪنید⇦ شما را یاد ڪنم

💕مرا بخوانید⇦ شما را اجابت ڪنم

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88

¯\_(❤️❤️)_/¯
جانماز تک زرشکی😍

هدیەای زیبا و خاص برای عزیزان🎁

سایز جانماز : 110×70

جنس پارچە: مازراتی

ارسال بە زاهدان🚚


https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📋 #هــر_روز_یـڪ_آیـه_ڪوتاه

❤️ #اللهﷻ:

⭐️وهنگامی که به انسان #نعمت می‌بخشیم، از حق روی می‌گرداند و #متکبرانه دور می‌شود و هنگامی که کمترین بدی به او می‌رسد ازهمه چیز #مایوس می‌گردد

🖌https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
⭕️ #تنهایی؟👐🏼 #نه_الله_با_من_است... 

🔻 #قسمت_چهل_و_پنجم

😔هنوزم نمیدونم چطوری #سفره را جمع کردم و ظرفها رو شستم و همش سعی میکردم بدونم قضیه چیه دیگه برادرمم فهمید که من حرفاشو #باور نکردم...
بلند شد و گفت که میره کار داره منم گفتم بابا منم باهاش میرم بی حوصله م بلاخره باهاش رفتم بیرون از خونه ازش پرسیدم که چرا لب به #غذا نزد چیزی شده اتفاقی افتاده...
😭برادرم چیزای بهم گفت که من تو مدت اون سه چهار سال هیچ وقت بهش نه #فکر کرده بودم نه بهم گفته بودن اما وجودم رو #لرزوند از خوف الله... نمیدونستم  چیکار کنم فقط #بی_اختیار #اشکام می اومد پایین از #الله کمک و یاری میخواستم...
برگشتم خونه از اون خونه #متنفر شده بودم از چیزهایی که توش بود از قدمی که بر میداشتم بیشتر #ترس برم داشته بود هر چی که #نگاه میکردم الان فهمیده بودم که پدرم با چه #پولی خریده بود با چه قیمتی و خونه و #زندگی کیا رو #نابود کرده از همه مهمتر چطور داره نون #حرام به خانوادش میده برام خیلی #سخت بود....
😭اگر به بابام نگاه میکردم دلم شدیدا #سجده های طولانی و #آرامش #قرآن رو میخواست تنها آرامشی که دلم همیشه بهش #قرص بوده اون شب از #الله خیلی #توبه و #استغفار کردم اما قلبم هنوز #ناآرام بود...
😞وقتی به این فکر میکردم هر روز #حرام میره گلوی من و خانوادم واقعا #میمیردم و #زنده میشدم...
صبح طبق معلوم پدرم صدام زد واسه #صبحانه منم نمیدونستم چیکار کنم به ناچار رفتم پایین....
از سر میز نشسته بودم بهش #نگاه میکردم مامانم گفت بخور دیگه منم پاشدم گفتم من اینارو نمیخورم #میوه میخورم در یخچال رو باز کردم میوه رو آوردم بیرون گفتم عه بابا تو هم نمیدونی یه میوه خوب بیاری همش سرسری رد میشه یه چیزی میاری همه #تعجب کرده بودن چون میوه مشکلی نداشت...
پدرمم عادتشو بلد بودم گفت که اولا  هیچ #عیبی نداره میوه ها دوما اگر بابات نمیدونه خودت بیار یکم #زحمت رو دوشم کم کن.....
الحمدلله تونستم همون روز پدرم رو #قانع کنم که دیگه از این بعد خودم وسایل خوراکی خونه رو بگیرم اولش یکم از محمد پول #قرض گرفتم و بعدش....

⭕️ #ادامه_دارد....

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
¯\_(❤️❤️)_/¯
3عدد جانماز تک زیتونی😍

مگە هدیە از این قشنگترم داریم؟😍

🌺جنس پارچە:مازراتی

🌺همراە با حک اسم 👌

ارسال بە بندرعباس🚚_

جهت اطلاع از قیمت و ثبت سفارش👇

@qurano_kitabi

لینک دعوت👇

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💝اللهم صل علی محمد و آل محمد💝


https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
2
⭕️ #تنهایی؟✌️🏼 #نه_الله_با_من_است... 

🔻 #قسمت_چهل_و_ششم

😔با بدبختی تونستم یه #کار پیدا کنم پیدا کردن کار واسه یه خانمه نقابی خیلی سخت بود اما بلاخره تمام سعی و تلاش خودم رو کردم... #نظافت_چی خونه ها شدم البته زیاد تو محیط خونه ها کار نمیکردم فقط پله های خونه های مسکونی و پارینگهاشون را تمیز میکردم این بهترین کاری بود که میتونستم بکنم و نزارم دیگه خودمو خانوادم #حرام بخوریم... بابام جوری #قانع کرده بودم هر ماه پولی بهم میداد واسه خریدهای خونه ولی الحمدالله به کمک چند #خواهر و #برادر توانستم یه موسسه خیریه کوچک بزارم البته #رسمی نشد   اون پول رو همون جا خرج میشد...
😔پدرم #تصمیم گرفت از اون شهر بره اول بخاطر من دوم بخاطر مادرم از اون شهر رفتیم که بیخیال اینکه من #سوژین فراموش کنم البته همه میدونستن من باهاش #ارتباط تلفنی دارم...
من دوباره همون کار رو تو اون شهر هم گرفتم شرایط واقعا سخت با اون #چادر و #نقاب کارای خونه ها رو انجام دادن اما بدتر از #عذاب_وجدان که داشتم نبود... حداقل با خیال #راحت میتونستم سر #سفره بشینم و خیالم از بابت خانوادم راحت بود بعضی وقتها فکر میکردم خواهرم راحت شد از دست همه اینا...
😔اما اینطوری نیست اونجام سختی های خودشو داره توی شهر #غربت...
یه روز بابام بهم زنگ زد گفت روژین لیست برات میفرستم بخر و واسه فردا شب #مهمان داریم الان واست #پول میفرستم... چیزهایی که بابام خواسته خیلی بیشتر از پولی بود که من تو جیبم بود...یک کار بود که تمیزکاری خونه بود هیچ وقت تمیز کاری خونه ها رو قبول نمیکردم البته یه چند باری #مجبور شده بودم اونم به ناچاری رفتم اونجا کارام داشت تقریبا تموم میشد...
😔وقتی داشتم تمییز کاری میکردم #چادرم همش داشت خیس میشد #زن اون خونه هم خیلی انگار با اسلامی ها #مشکل داشت خدا بهش رحم کنه و هدایتش دهد با کمال #تاسف حرفای های زد خیلی #قلبم_شکست
😭☝️🏼️همون جا گفتم حسبی الله نعم وکیل خدایا من بخاطر #ترس از تو اینجام این بیخبر چی داره میگه یه دفعه به دلم اومد که #سکوت نکنم چون بحث #اسلام بود پاشدم رفتم پشت به شوهرش کردم نقابمو برداشتم و گفتم از #الله بترس #توبه کن از حرفی که زدی اونم... گفت مگه بد میگم تا این سر و وضع و این #عقیده داشته باشی اینه وضعیتت...
😏من گفتم #نادان خانم من دختر فلان کسم کسی بخواد خودت و شوهرت رو ارزونی میخره(پدرم مشهور بود در شهر بود برای ثروتش)
گفتم اگر اینجام بخاطر اینه که مثل نادانی مثل تو #حرام_خور نشم و از خونه زدم بیرون گوشام رو کر کردم و اومدم بیرون شوهرش جرئت نکرد یه کلمه هم حرف بزنه اما دلم خیلی شکسته شد....😭

⭕️ #ادامه_دارد....

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88

¯\_(❤️❤️)_/¯
💔1
📋 #هــر_روز_یـڪ_آیـه_ڪوتاه

❤️ #اللهﷻ:

⭐️و اگر از #بیشتر کسانی که در روی زمین هستند #اطاعت کنی، تو را از راه خدا #گمراه می‌کنند .

🖌 https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
1
🌺سفارش قرآن رنگ خاکستری🥰

🌺سایز قرآن رقعی

🌺خط عثمان طە

🌺بدون ترجمە

هدیەی استاد بە قرآن آموز🥰

ارسال بە هرمزگان🚚


https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
👏3
#رضایت مشتری😍
👏2👍1
⭕️ #تنهایی؟✌️🏼 #نه_الله_با_من_است... 

🔻 #قسمت_چهل_و_هفتم

😔دلم #حسابی با حرفهای اون خانم #درد میکرد با این حرفش به برادرم زنگ زدم اما خیلی #دعوام کرد که چرا رفتم و از این حرفا اما من بیشتر #نگران بودم مامانم از این موضوع باخبر بشه یا بابام که متاسفانه یا خوشبختانه باخبر شدن و مثل همیشه بازم #دعوا های پشت سر هم #تهدید های مامانم اما من عین خیالم نبود دیگه این دعوا ها اثری روم نداشت به پشتبانی #الله اونا هم حل شدن...
من و برادرم تصمیم گرفتیم یه #رستوران بزاریم که از همه نظر عالی بود از همه مهمتر من میتوانستم #حفظ نیمه کاره خودمو تموم کنم (این مدتی کار میکردم خیلی وقت برای درس هام رو داشتم) الحمدلله رستوران رو باز کردیم
اون موقع ها جزء #بهترین روزای زندگیم بودن همه چیز حل شده بود الحمدلله خواهرم #آگرین و برادرم #آروین هم #مسلمان شدن اما در حد یه مسلمان معمولی امروز در حد #نماز و #روزه اما بازم جای شکر بود مامانم دیگه چیزی نگفت دیگه باهام سر و بحث نمیکردن دیگه دعوایی در کار نبود انگار دیگه #خوشحال بود از این موضوع یا اینکه #خسته شده بودن از #دعوا کردن با من چون میدونست من اگر بحث #اسلام باشه محاله #کم بیارم و #امید منو نمیتونه بشکنه.....
لطف الله دوباره شامل حال من شده بود و الحمدلله در دروان بی مشکل به سر میبردم از اون طرفم دنیام شده بود #برادرم انقد بهم نزدیک بودیم حتی یه روز هم نمیتوانستیم بدون هم باشیم بزرگترین دلیلشم این بود که برادرم سبب تمام شدن #مشکلات من بود بزرگترین پشتبانی #دنیام بود و #بهترین دوست و یاور اسلامیم بود....  
💥بعد از 5 سال و 7ماه از #هدایتم تونستم به اذن الله #حفظم رو تموم کنم و #حافظ_قرآن شدم... در حالی من قبل از همه شروع کرده بود اما خیلی گذشت تا تموم کنم حالا بخاطر اینکه توان خودم همین قد بوده یا #سدهای که تو راه بود ولی بازم #خوشحال بودم و جای شکر بود...
من و برادرم همچنان تصمیم داشتیم بریم #عربستان ( #مکه یا #مدینه) که خواهرم رو برگردونیم یا پیشش بمونیم این تصمیم با #ازدواج #برادرم محکم تر شد....

⭕️ #ادامه_دارد.... 

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88

¯\_(❤️❤️)_/¯
😢1
ست زرشکی😍

مگە هدیە از این قشنگترم داریم؟😍

🌺جنس پارچە:مازراتی

🌺همراە با حک اسم 👌

سفارش از مریوان

جهت اطلاع از قیمت و ثبت سفارش👇

@qurano_kitabi

لینک دعوت👇

https://www.tg-me.com/gallery_noor_88
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2👍1
2025/10/17 20:16:55
Back to Top
HTML Embed Code: