🔻 کابوس غرب، ایرانِ بدون بمب هسته‌ای است.

✍ محمد فدائی و پدرام کاویان

جنگ از کجا آغاز شد؟ بهانه‌ی جنگ یک توقع تحمیلی بود؛ غنی‌سازی ممنوع! غنی‌سازی ممنوع با بمب هسته‌ای ممنوع زمین تا به آسمان تفاوت دارد. ریشه‌ی این تفاوت و صراحت لهجه‌ی غربی‌ها از کجاست؟
داعیه‌ی جمهوری اسلامی ایران برای جهانیان شیوه‌ی متفاوتی از زیستن و انسان بودن است. این شیوه برای آن‌که فهمیده شود نیاز دارد به نماد. به یک قله‌ی برجسته که تمایزات تئوریک و بنیادین خود را با شیوه‌ی زیستن و انسان بودن کنونی (غربی) فریاد زند.

انسان و انسانیت غربی که امروز حاکم بر جهان است، شعارش استیلا و زورگویی است. من قوی هستم پس مشروع است که تو را از حقوق طبیعی خودت محروم بدارم حتی از نحوه‌ی متمایز زیستن خودت. فلذا نیاز دارد به عالی‌ترین ابزارهای اعمال زور و سلطه‌یابی که برترین چیزی که تا به امروز کشف و تسخیر کرده است، بمب هسته‌ای است.

باطل‌السحر انسان و تمدن غرب، کلاهک‌های هسته‌ای بیشتر و قدرت‌مندتر نیست. ضعف و سستی و ستم‌پذیری هم نیست که این مؤید و مکمل پروژه‌ی سلطه‌یابی و زورگویی اوست. باطل‌السحر، انسانی است که توان اعمال قدرت دارد اما آن را به کار نمی‌گیرد. غنی‌سازی در سطوح عالی دارد، قادر بر تولید کلاهک‌های متعدد هسته‌ای است اما چون بر خود و هوای خود و نفس خود مسلط است، آن را بکار نمی‌بندد.

ایران با فناوری پیشرفته‌ی غنی‌سازی‌ای که بمب هسته‌ای نمی‌سازد بزرگ‌ترین ترس غربی‌هاست. این همان نماد برجسته و درخشان است که شیوه‌ی متمایزی از زیستن و ساخت نوینی از جهان را فریاد می‌زند.
نگرانی نظام سلطه مطلقاً دست‌یابی ایران به بمب هسته‌ای نیست، کابوس مرگ‌آور آنان عدم اراده‌ی جمهوری اسلامی به تولید بمب هسته‌ای در عین توانایی است. جهانی شدن این نحو از انسانیت متمایز و حیرت‌آور است که پایه‌های تمدن ظالم حاکم را سست خواهد ساخت.

این همان روحیه‌ای است که باعث شده جمهوری اسلامی در عین حمایت همه‌جانبه و طولانی‌مدت خود از گروه‌های مقاومت هیچ‌گاه خود را بر ایشان حاکم نسازد و از استقلال فکر، تصمیم و کنش آنان استقبال و حمایت کند.
این همان منطق ولایت است که ولی‌فقیه را در عالی‌ترین سطح قدرت (که حتی قادر بر تغییر احکام اولیّه‌ی الهی است) می‌نشاند اما او اراده و خواست مردم را بر خود حاکم می‌سازد.

جهان پله‌پله دارد با این خط‌مشی جمهوری اسلامی آشنا می‌شود. آگاهی می‌یابد بکارنگرفتن تسلیحات شیمیایی جلوی صدام یک انتخاب بود، نه یک الزام. عفو فریب‌خوردگان، مدارا با مخالفان سیاسی، پناه طولانی‌مدت به آوارگان جنگی همسایگان و ... همگی از همین جنس است. در حکومت اسلامی حقوق بشر ابزار نیست، هدف است.

اکنون وقت آن رسیده جهان نمایشی فاخرتر از نگاه تمدن اسلامی به نوع انسان را مشاهده کند. خروج از معاهده‌ی NPT و در عین حال، مهارزدن بر شهوت ساخت بمب اتمی، نمودی از انسان آخرالزمانی اسلام است که در عین نفی زور و کفر، خود، ناظر عمل خود است (نظارت الهی) و در عین توانایی و میل، دستور خدا را به خواست دنیایی خود ترجیح می‌دهد.

انسان غربی با زور اسلحه و بند اسارت به اسلام سیاسی نمی‌پیوندد. مقایسه‌ی او از دو شیوه‌ی «حیوانی و انسانیِ زیستن»، انقلاب اسلام را در «قلب» او برپا خواهد کرد.
درود خدا بر امام راحل و رهبری معظم که ما را با این شیوه‌ی دل‌ربا از انسانیت و زیستن و خُلق پیامبری در عصر ظلم، زور و سلطه آشنا و دل‌گرم ساختند.

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

🔰 اراده حاکم بر سرزمین های اشغالی باید تغییر کند

👤 اصغر عیوضی | مدیر شبکه کانون‌های تفکر ایران

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

🔻 صحنه فعلی ما کربلا نخواهد بود

✍ روح‌الله عابدینی

در فضای فعلی کشور، تحلیل‌های میدانی و به ویژه نظامی غلبه نسبتا مطلقی دارد. این اتفاق گرچه تا حدودی طبیعی است، اما به نظر می‌رسد به دلیل فاصله فناوری نظامی ما نسبت به امریکا و اسرائیل، نوعی نگرانی، و در نتیجه انفعال را در بین برخی نخبگان به وجود آورده است. این انفعال تا جایی پیش رفته که در هنگامه جنگ، پیشنهادهای راهبردی آنها به مواردی از جمله کشاندن چین و روسیه به جنگ، ساخت سلاح اتمی، بستن تنگه هرمز و ... ختم می‌شود. در زمان آتش‌بس نیز، بحث لبنانیزه شدن ایران را مطرح می‌کنند. این افراد معتقدند که گرچه اکنون نیز دیر شده، ولی اندک فرصتی باقی است تا با پیگیری راهبردهای صحیح، از سرنوشتی همچون حماس (از بین رفتن زندگی عادی) یا حزب‌الله (عدم توان مقابله با اسرائل) و حتی سقوط نظام و تجزیه ایران جلوگیری کنیم.

به نظر می‌رسد این نوع نگرانی، ریشه در دو مدل نگاه الهیاتی اشتباه دارد.
در نگاه اول، گویی جبهه حق، ممکن است به خاطر غلبه تکنولوژیک دشمن (و نه ضعف ایمان) کاملا شکست خورده و صحنه کربلا برای آنها رقم بخورد. در این حالت هم خدای متعال کار با صحنه ندارد و صرفا نظاره‌گر است! .
این در حالی است که اتفاقا با رجوع به مبانی دینی و به ویژه قرآن کریم، درمی‌یابیم که وعده‌های نصرت الهی، اتفاقا در مواقع برتری و غلبه ظاهری دشمن به مومنان رسیده است و هیچ شکستی در مسیر تقابل جبهه حق و باطل نبوده که به خاطر کمبود امکانات یا اشتباهات نظامی و تاکتیکی رقم خورده باشد. حتی در جنگی مثل احد، که روایت تاریخی، علت شکست را رها کردن تنگه توسط مومنین می‌داند، روایت قرآن به گونه‌ای است که نشان می‌دهد این شکست، ناشی از سستی و ضعف ایمان مومنین و به عبارت دیگر، دنیاطلبی آنها بوده است! وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ ٱللَّهُ وَعْدَهُۥٓ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَٰزَعْتُمْ فِي ٱلْأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّنۢ بَعْدِ مَآ أَرَىٰكُم مَّا تُحِبُّونَۚ مِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلْأٓخِرَةَۚ...

در مقابل و در نگاه دوم، شاهد آن هستیم که اتفاقا غلبه دشمن به خاطر برتری تکنولوژیکی را درست نمی‌داند، اما معتقد است که امکان دارد مومنین پس از پیروزی‌های پی در پی، در آخرین نبرد با دشمن، به خاطر سهل‌انگاری و حتی ضعف ایمان خود طوری شکست بخورند که همه دستاوردهای قبلی به باد رود و حادثه کربلا رقم بخورد ! برای این گروه، گزاره " عاقبت به خیری (یا به شری) می‌تواند در انتهای عمر و صرفا با یک تصمیم لحظه آخری عوض شود " بسیار پررنگ و در نگاه الهیاتی آنها بسیار اثرگذار است.

این نگاه نیز، با آنکه نسبت به نگاه قبلی جلوتر است، درست نیست. زیرا روایت قرآن از جریان حق، یک روایت متصل و به هم پیوسته است که روند صعودی خود را طی می‌کند و در نهایت به نتیجه می‌رسد: وَمَثَلُهُمْ فِي ٱلْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْـَٔهُۥ فَـَٔازَرَهُۥ فَٱسْتَغْلَظَ فَٱسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعْجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلْكُفَّارَۗ. این طور نیست که با غفلتی ناگهانی و لحظه آخری، همه داشته‌ها از بین برود و جامعه ایمانی به زمان قبل از قیام خود (یا حتی بدتر از آن) برگردد. به عبارت دیگر، سعادت و شقاوت قوم در یک روند بلندمدت و تدریجی اتفاق می‌افتد. اگر در این مسیر، کوتاهی مومنین نیز رخ دهد، نهایتا شکست احد را رقم می‌زند و نه حادثه کربلا را. در شکست احد، جامعه ایمانی به درون خود بازگشته و مشکلات خودش را اصلاح می‌کند تا در تقابل بعدی (مثل احزاب)، بر دشمن غلبه پیدا کند. اما شکست کربلا یعنی از دست دادن همه داشته‌ها و عدم امکان جبران برای جامعه مومنین. اما اگر مومنین دنیاطلب شوند، به تدریج و در طول زمان طولانی (و نه ناگهانی) افول خواهند کرد تا در نقطه نهایی، به طور کامل از جریان انبیاء خارج شوند. برای نمونه، می‌توان به تاریخ اهل‌کتاب اشاره کرد. با اینکه این قوم بعد از پیروزی بر فرعون، انواع انحرافات و سستی‌ها (مثل گوساله‌پرستی، عدم پذیرش قتال با دشمن و ...) را مرتکب شدند، اما همچنان جبهه حق بودند و انبیاء الهی برای هدایت همین مردم مبعوث می‌شدند.

نتیجه آنکه، با توجه به سابقه درخشان ملت ایران در تقابل با جبهه باطل، شرایط فعلی به هیچ وجه امکان رسیدن به واقعه کربلا را ندارد. بلکه نهایتا اگر شکستی باشد (که آن هم با توجه به شواهد موجود قابل پذیرش نیست)، شکست احد است که اتفاقا باعث رشد مومنین و اصلاح ضعف‌هایشان می‌شود.

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

🔻 استراژی جدید دشمن؛ هدف قرار‌دادن نقطه‌قوت ما

✍ محمدرضا قلی‌زاده

بر همگان روشن است که آمریکا و اسرائیل عقب نرفته‌اند که ما را به حال خود رها کنند. آن‌ها به دنبال بازآرایی استراتژی‌های خود برای ضربه‌زدن به ایران اسلامی هستند. سوال این است که آن‌ها مشغول چه کاری هستند و از چه چیزی باید نگران باشیم؟ از شارژ مجدد سامانه‌های پدافندی و جنگنده‌های رژیم؟!

آن‌چه رخ داد این بود که دشمن در تهاجم خود چنان انسجام داخلی بی‌نظیری در ایران دید که عملاً متوجه شد نمی‌تواند اهداف خود را پیش ببرد. گام‌به‌گام سطح تنش را بالا برد و هربار انسجام ایران به طور غیرقابل باوری برای آنها، بیشتر شد! تلاش کرد شکاف‌های اجتماعی ایران را فعال کند، انسجام بیشتری ایجاد شد و اپوزوسیون را شدیداً پس زد! به رسانه ملی حمله کرد تا روحیه ایرانی‌ها را تخریب کند، تبدیل به حماسه شد! آمریکا مستقیم وارد صحنه شد، اراده ما مستحکم‌تر شد. لذا به‌خوبی دریافت که تا استحکام داخلی ایران از بین نرود، F35 و B2 و بمباران تهران و امثالهم هم به ضد خودشان تبدیل می شود.

پس باید چه‌کند؟
نتانیاهو به این سوال پاسخ می‌دهد: «ما فکر کردیم مهم است که در این فرصت، نظام ایران را دچار تزلزل کنیم، اما این‌طور نیست که اگر چند روز دیگر به حملات ادامه می‌دادیم، نظام فرو می‌پاشید ، چنین سرنگونی‌ای باید از درون اتفاق بیفتد.»

از ابتدا هم مشخص بود که دشمن مشغول یک جنگ نظامی با پیوست عملیات روانی نیست! آن‌ها مشغول یک جنگ شناختی-ادراکی، با پیوست نظامی هستند! آمریکا فرمول پایان جنگ‌ها را خوب می‌داند. زمانی در جنگ پیروز می‌شود که اراده طرف مقابل را متزلزل کند! این سلاح چندبرابر بمب‌افکن‌هایش کار می‌کند! تذکر 4 ماه قبل رهبر انقلاب در دیدار مردم تبریز هم اهمیت این ساحت از جنگ را بیشتر روشن می‌کند. چراکه ایران به لحاظ سخت‌افزاری دست‌بسته نیست و در همین 12 روز هم نشان داده‌است که چطور می‌تواند دشمن را بیچاره کند! پس تنها راه پیروزی بر ایران، ایجاد اختلال نرم‌افزاری است.

حالا بر چه راهبردی متمرکز است؟
پررنگ کردن اختلافات داخلی! کافی است نحوه اطلاع‌رسانی‌های ترامپ و نتانیاهو و رسانه‌هایشان را دنبال کنیم و بعد از آن به‌جان‌هم‌افتادن گروه‌های مختلف داخلی با برچسب‌های گوناگون! مردم و مسئولین، پایداری و اصلاحات، امت‌گرایی و ملی‌گرایی، تندرو و با تدبیر، مسئولین محافظه‌کار و مسئولین شجاع؛ و ده‌ها دوقطبی دیگر که از دیروز به‌طور شدید و عجیبی شاهد پررنگ شدن آن‌ها هستیم! منطقی هم هست. طبیعتاً دشمن باید برای نقطه‌ای که ضربه اصلی را از آن خورده‌است برنامه‌ریزی کند.

برادران و خواهران عزیز! راهبرد فعلی دشمن همین است: پررنگ کردن شکاف‌ها و اختلافات داخلی ایران و بعد از خدشه‌دار شدن انسجام و اراده ملی، حمله مجدد نظامی! که اگر مرحله اول را موفق طی کند، پیروزی در مرحله دوم نزدیک‌تر خواهد بود.
این ساحت از جنگ بسیار پیچیده‌تر است! هوشیار باشیم و در زمین دشمن بازی نکنیم و بار دیگر با پررنگ‌کردن جلوه‌های بی‌نظیر انسجام ایران و هم‌چنین احتیاط بیشتر در موضع‌گیری‌ها، این نقشه دشمن را نیز به دیوار بکوبیم! کار دشمن و بازوهای داخلی او، ایجاد دوگانه ها کاذب است. به جای اینکه یک سمت دوگان قرار بگیریم، کاذب بودن آن را برملا کنیم.

«گاهی انسان تنازع‌هایی مشاهده می‌کند بین آحاد ملّت یا بین بعضی مسئولین با یکدیگر یا بین مسئولین و آحاد ملّت، غالباً پوچ... خیلی از این مناقشه‌ها و از این تنازع‌ها ناشی از حبّ به نفْس و بی‌ملاحظگی و بی‌تقوایی و مانند اینها است؛ اینها را باید کنار بگذاریم و *نبایستی بسیج عمومی ملّت ایران را در راه‌های صلاح با این تنازع‌ها تخریب کرد* که فرمود: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم؛ که اگر تنازع کردیم، اینها پیش می‌آید.» ۱۴۰۱/۰۱/۰۱

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

🔰پیروزی ملت تسلیم‌ناپذیر ایران

🔸بیست و ششمین نشست تحلیلی بیانات رهبر انقلاب در پیام تلویزیونی در پی تهاجم رژیم صهیونی

👤میزبان: سیدحسن موسوی‌فرد
👤با ارائه مهدی ازرقی؛ کارشناس مسائل منطقه

⏰ پنجشنبه ۵ خرداد، ساعت ۱۸:۰۰

🔗 مشاهده از طریق اسکای روم

📍مجله تصویری راهبرد
🆔 @rahbord_mag

🔰 آتش بس؛ شکست یا فتح؟
نگاهی به‌آتش‌بس ایران و آمریکا از دیدگاه‌قرآن و روایات

✍️ میثم دهقان | بخش اول

آتش بس؛ شکست یا فتح؟ از جمله سوالاتی است که امروزه در ‌میان مردم، به‌ویژه قشر مذهبی، مطرح است. آیا وضعیت‌ما مشابه جنگ‌های تاریخی همچون بدر، احزاب یا صفین است؟ در‌ادامه، با بهره‌گیری از آیات قرآن‌کریم ، نکاتی برای پاسخ به این پرسش‌ها مطرح‌می‌شود.

🔺️ ابتلاء و معنای‌آن در‌زندگی مؤمنان
یک نکتۀ اساسی وجود‌دارد که همه‌ما می‌دانیم اما یادآوری آن ضروری است: ابتلاء جزء لاینفک جامعه ایمانی ‌است. زندگی در این دنیا همراه با آزمون‌ها و ابتلائات متنوع‌است؛ این‌گونه نیست که انسان وارد دنیا شود و یک زندگی بدون آزمون داشته‌باشد و سپس بدون هیچ امتحانی به‌بهشت وارد‌شود. همه ما در زندگی شخصی، اجتماعی با انواع مختلف ابتلائات روبه‌رو هستیم. اما هدف از این ابتلائات‌چیست؟ " قطعاً شما را می آزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را معلوم کنیم و اخبار شما را بسنجیم" (آل عمران/31) مسئله اصلی رشد هر انسان و جامعه ای، واکنشی‌است که نسبت به این ابتلائات نشان‌می‌دهد؛ تصمیم و اقدام هر فرد یا جامعه در برابر این امتحانات، مسیر‌ زندگی او‌ را رقم می‌زند.


🔻 کارکرد جنگ در جامعه ی مسلمین از منظر قرآن
بر اساس آیات ۱۴۰ و ۱۴۱ آل عمران خداوند هدف اصلی جنگ، را شناسایی و شناساندن مؤمنان واقعی و پاک‌سازی و خالص‌سازی مؤمنان و نابودی تدریجی کافران بیان می کند؛ این یک سنت الهی است که در طول تاریخ همیشه جاری بوده‌است و گریزی از آن نیست.

🔺️ دو دیدگاه درباره آتش‌بس
دو دیدگاه متفاوت درباره آتش‌بس در‌میان گروه‌های مختلف وجود دارد؛ یک دیدگاه آن را نشانه شکست می‌داند و نوعی سرخوردگی در آن وجود دارد، و دیدگاه دیگر آتش‌بس را نشانه فتح و پیروزی می‌داند. جلوتر نشان خواهیم داد که آتش‌بس اخیر میان ایران و آمریکا تجلی از «فتح مبین» است که در سوره فتح به آن اشاره شده است. فتح‌مبین در قرآن به فتحی اشاره دارد که بدون تصرف سرزمین حاصل می‌شود اما فتحی است آشکار، ویژه و روشن. این نکته به‌ما می‌آموزد که فتح و پیروزی لزوماً به معنی تسخیر سرزمین یا شکست کامل دشمن نیست، بلکه ممکن‌است به شکل آتش‌بس باشد و فرصتی حیاتی برای بازیابی و توان افزایی دورنی قدرت پیش روی جامعه‌ی مسلمین قرار دهد.

🔻 پیمان حدیبیه، آتش‌بسی موقت
پیمان حدیبیه، تنها آتش‌بسی ده‌ساله بین کفار قریش و مسلمانان مدینه بود و هیچ تعامل اقتصادی یا اجتماعی میان طرفین ایجاد نکرد. بنابراین این پیمان اساساً آتش بس بود نه صلح! حتی مفسرین و مورخانی که پیمان حدیبیه را صلح حدیبیه نامیده¬اند اذعان دارند پیمان مذکور چیزی جز، آتش‌بسی موقت نبود. در‌قرآن، از صلح به معنای اصلاح روابط در تمامی وجوه آن، میان مؤمنان و جامعه‌ی مسلمین مطرح است و میان مؤمنان و کفار هرگز چنین صلحی توصیه یا مطرح نشده است.

🔺️ تطبیق آتش‌بس اخیر با فتح مبین
با توجه به نکاتی که بیان شد، آتش‌بسی که اکنون بین ایران و آمریکا رخ داده، نمونه‌ای از فتح مبین است. از ابتدای انقلاب اسلامی، مبارزه اصلی ما با آمریکا بوده است، نه صرفاً اسرائیل. این جنگ پیچیده از زمان پیروزی انقلاب‌اسلامی تاکنون ادامه داشته و گاهی به‌شکل جنگ‌های منطقه‌ای یا نمایندگی‌های نظامی مثل صدام و اسرائیل ظاهر شده‌است. تحمیل جنگ اخیر توسطِ آمریکا، غافلگیرانه و ناجوان‌مردانه بوده و ضرباتی را به ما وارد کرده است، اما این به معنای خروج ما از میدان مبارزه‌نیست. باید با‌توجه به‌آموزه‌های قرآنی و نگاه تاریخی، تحولات را به دقت تحلیل کنیم و ضمن حفظ ایمان و صبر، راه‌های پیشرفت و پیروزی را دنبال‌کنیم.

🔻 بازسازی سریع و واکنش به تهدیدات
احیای سریع سلسله مراتب فرماندهی و واکنش سریع نظامی ایران در کمتر از ۱۲ ساعت اول شروع جنگ و وارد کردن ضربات سهمگین بر دشمن و افزایش شدت آن در طول جنگ ، نشان‌می‌دهد که ایران نه‌تنها سستی نکرد، بلکه ضعف نیز نشان نداد و هرگز زیر بار ذلت نرفت. این همان معنای آیه قرآن ‌است: « ... فَمَا وَهَنُوا لِما أَصَابَهُم فِي سَبِيلِ اللَّهِ و ما ضعفوا و ما استکانوا و الله یحبّ الصّابرین» (سوره آل عمران، آیه ۱۴۶)؛ همچنین آیه «ولا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون إن كنتم مؤمنين» نشان می دهد که پس از حضور مقتدارانه ایران در معرکه ی جنگ، خداوند مجاهدان ایران را از صابرین قرار داد و ایمان ایشان اثبات شد و به دنبال آن، برتری ایران در این مواجهه بر دشمن آشکار شد؛ و دشمن را بر آن داشت تا برای حفظ بقای خود پیشنهاد آتش بس بدهد. بیان قصص جنگ‌های صدر اسلام در قرآن با هدف معرفی سنت های الهی است و نباید شرایط فعلی را به یکی از جنگ‌ها یا وقایع زمان پیامبر اکرم (ص) محدود کرد.

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

🔰 آتش بس؛ شکست یا فتح؟
نگاهی به‌آتش‌بس ایران و آمریکا از دیدگاه‌قرآن و روایات

✍️ میثم دهقان | بخش دوم

🔻 نقش خون شهیدان در استمرار انقلاب
بی شک جنگ و قتال با دشمنان منجر به جراحات و شهادت مجاهدان می شود. خداوند می‌خواهد که مؤمنان با اموال و نفس هایشان در راه خدا مجاهدت کنند و در مقابل دشمن چون یک صفّ مستحکم و غیر قابل نفوذ ظاهر شوند. این از سنت های الهی است که در قبال نعمت عظیمِ هدایت مؤمنان به خود، نحر و خون می طلبد. آیات سوره‌ی کوثر بر همین مطلب اشاره دارد. پرداخت بهای گران قیمت هدایت الهی که شامل مؤمنان شده است، از خود رسول‌الله(ص) آغاز شده و یکایک عزیزان ایشان مانند حضرت زهرا(س)، امیر المؤمنین علی ابن ابی‌طالب(ع)، امام حسن(ع) شامل شده و به ذبح عظیم؛ امام حسین(ع) رسیده است و این مسیر همچنان ادامه دارد. نگاهی به سالیان گذشته، نشان می‌دهد انقلاب اسلامی ما در هر مرحله‌ای که جامعه به سمت سستی میل می کرد و اساساً می‌خواست از جریان مجاهدت فی سبیل الله فاصله بگیرد، این خون شهیدان بود که مانع شد؛ خون سردارانی چون صیادشیرازی، کاظمی، طهرانی‌مقدم و حاج قاسم سلیمانی و دانشمندان مجاهدی چون شهریاری و احمدی روشن و رضایی نژاد و شهدای دیگر.

🔺️ بررسی اهداف دشمن و اهمیت حفظ دستاوردهای جنگ
دشمنان ایران از ابتدای انقلاب‌اسلامی به دنبال تسلیم کردن ایران بودند. در جنگ اخیر هدف اصلی دشمن تجزیه کشور، تغییر هویت اسلامی - ایرانی ملت و کنترل منطقه است. حمیت جاهلی دشمن در بمباران تأسیسات هسته ای برای توقف پیشرفت هسته‌ای ایران و تلاش برای ایجاد آشوب از طریق قومیت در ایران و مانند آن، نمونه‌های بارزی از این تلاش‌ها هستند. اما استقامت مردم و رهبری حکیمانه آیت الله امام خامنه‌‎ای (مد‌ظله‌العالی)، مانع تحقق این اهداف شده است. عملیات نظامی «بشارت فتح» و شکست‌های متوالی دشمنان در سطوح نظامی و اجتماعی نشان داد که ایران نه تنها توان نظامی بلکه قدرت اجتماعی خود را نیز به رخ جهانیان کشیده است. این شکست‌ها باعث شد آمریکا و متحدانش به دنبال آتش‌بس و مذاکره باشند. آتش‌بس اخیر و عقب‌نشینی دشمن به هیچ عنوان به‌معنای پایان جنگ نیست، بلکه فتحی است که باید با هوشیاری و حفظ دستاوردها همراه باشد. حفظ این موفقیت‌ها نیازمند هوشیاری در برابر جریانی است که سعی در ایجاد مذاکره با دشمنان خدا و ایران دارند.

🔻 ضرورت حفظ وحدت و آمادگی مستمر در جبهه داخلی
یکی از مهم‌ترین نکاتی که بعد از هر موفقیت نظامی باید به آن توجه شود، حفظ وحدت و انسجام داخلی است. قرآن‌کریم و تاریخ اسلام نشان داده‌اند که حتی تعداد اندکی از مؤمنان ثابت‌قدم می‌توانند مسیر تاریخ را تغییر دهند. در‌مقابل، ورود به مسیر مذاکره و سازش با دشمنان خدا و ایران، خطایی راهبردی است که می‌تواند دستاوردهای بزرگ را به خطر بیندازد و منافع ملی را دچار آسیب جدی کند. جامعه باید به طور مستمر آماده مقابله با هر‌گونه تهدید باشد و بخش‌های مختلف اعم از اقتصادی، نظامی، فناوری و اجتماعی، با دقت و هماهنگی کامل برنامه‌ریزی شوند. زندگی در شرایط جنگی یک واقعیت دائمی است که باید در تمام سیاست‌ها و راهبردها لحاظ شود.

🔺️ اهمیت دیپلماسی قاطع و مبتنی بر اصول اسلامی
در‌عرصه دیپلماسی، ما باید موضعی قاطع و اصولی اتخاذ کنیم. کشور ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی حساس خود، همواره در معرض طمع ابرقدرت‌ها بوده است. با وجود فشارها و تهدیدات، ما توانسته‌ایم با اتکا به ایمان، اتحاد داخلی و پایبندی به اصول اسلامی، بر مشکلات فائق آییم. دستگاه دیپلماسی باید بر‌اساس اصول محکم و غیرقابل تزلزل اسلام عمل کند. در مرحله‌ی نخست شایسته است، هیچ گونه مذاکره با دشمنان اصلی مانند آمریکا و سه کشور اروپایی در دستور کار قرار نگیرد. در مقابل باید توسعه روابط بر گسترش همکاری با کشورهایی باشد که در این جنگ چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم مشارکت نداشتند. همچنین در روابط با اولویت توسعه روابط با کشورهای مسلمان و همسو در دستور کار قرار گیرد. از جمله‌ی آن توسعه روابط با یمن است که لازم است شکستن محاصره‌ی یمن در دستور کار وزارت خارجه قرار گیرد. همچنین تعمیق همکاری سیاسی – اقتصادی با کشورهایی مانند پاکستان و افغانستان گیرد.

🔻 استمرار جهاد و مقابله همه‌جانبه با دشمن
در نبرد پیش‌رو با دشمنان نیازمند تأمین نیازهای اساسی در دوران جنگ مانند اسلحه، غذا و دارو هستیم. تحقق این هدف نیازمند سیاست‌گذاری اصولی و صحیح در سه بخش انرژی، فناوری و مواد است. در شرایط فعلی نقش اندیشکده‌ها بیش از پیش حیاتی و تعیین کننده است. مجاهدت سیاست‌پژوهان و سیاست گذاران در این زمان، ارائه پاسخ مناسب و کارآمد در شرایط جنگ برای پشتیبانی از جنگ و نبرد پیش روست. مجاهدت اندیشکده‌ها در شرایط کنونی شناسایی و معرفی خطی مشی گذاری های غلط، نادرست و خائنانه است.

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

🔈 #بشنوید | نشست تحلیلی پیروزیِ ملت تسلیم‌ناپذیر ایران

🔸بیست و ششمین نشست تحلیلی بیانات رهبر انقلاب در پیام تلویزیونی در پی تهاجم رژیم صهیونی

🎙 در گفتگو با: مهدی ازرقی، کارشناس مسائل منطقه
👤 میزبان: سیدحسن موسوی‌فرد

🔹 01:52 
▫️ما شکست نخوردیم

🔹 14:55 
▫️ما پیروز میدان بودیم

🔹 26:45 
▫️نبرد ما لایه‌های مختلف دارد

🔹 39:21 
▫️آمریکا برای سقوط دولت‌ها چه می‌کند؟

🔹 56:26 
▫️کار رژیم صهیونی ترور است

🔹 01:09:30 
▫️نعمتی به نام جمهوری اسلامی


📍مجله تصویری راهبرد
🆔 @rahbord_mag

🔻خالی شدن پایگاه‌ها، تجلی اخراج آمریکا

✍ مهدی ازرقی

آنچه آمریکا را در منطقه نگه داشته، بهانه امنیت این منطقه است؛ طی سال‌های حضور نظامی آمریکا در کشورهای منطقه، تامین امنیت و تنظیم معادلات امنیتی میان کشورهاست.

ظاهر حضور آمریکا در منطقه، امنیت آفرینی در برابر تهدیدهای بالقوه مانند ایران و رژیم صهیونی برای کشورهای عربی منطقه است. راهبرد آمریکا از ابتدا ترساندن کشورهای منطقه از رژیم صهیونی بوده تا بتواند حضور خود را ضامن دفع این تهدید نمایش دهد. بعد از انقلاب اسلامی، در ادامه این راهبرد، پیوسته کشورهای منطقه را از جمهوری اسلامی، ترسانده است.

در بیان دقیق‌تر، حکام کشورهای عربی غالبا برای حفظ و تثبیت حکومت خود در برابر تهدیدهای خارجی، به توان نظامی خارجی (آمریکا) تکیه کرده‌اند.
به عنوان یک نمونه مهم، توافق فیصل، پادشاه عربستان با نیکسون، رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۹۷۴ است که در برابر تعهد آمریکا به تامین امنیت پادشاهی، فروش نفت به دلار آمریکا توسط سعودی مورد توافق قرار گرفت. [تولد پترودلار و خنثی شدن ابزار مهم تحریم نفتی]

آمریکا با نقش آفرینی امنیتی خود در منطقه، اهرم فشار و امتیازگیری از کشورها را به دست گرفته است و به همین دلیل به آسانی خواهان از دست دادن این اهرم نیست.
طرح مطلوب آمریکا، واگذاری کارکرد امنیتی خود به رژیم صهیونی بوده و اساسا پروژه عادی سازی به همین منظور دنبال می‌شده است.

با این مقدمه، خالی کردن پایگاه‌های آمریکایی به منظور کاهش خسارت خود از پاسخ‌های احتمالی جمهوری اسلامی ایران، سوالی را برای آینده مطرح ساخته است:
آمریکایی که برای حفظ امنیت خود، پایگاه را خالی می‌کند، چطور خواهد توانست امنیت کشورهای منطقه را تامین نماید؟
این سوال در میان ملت‌ها و خبرگان منطقه مطرح شده و در آینده هم بیشتر خواهد شد که کارکرد حضور پایگاه‌های نظامی آمریکا اساسا چیست؟

🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir

💠 آمریکایی‌ها اساسا دنبال چی هستند؟!

🔹 تعبیر آقا این است اینها دنبال تسلیم اند!

▫️ مطلوب آن‌ها این است که اگر رژیم صهیونیستی حاکم منطقه باشد گویا آمریکا حاکم منطقه است برای همین هیچگونه استقلالی را از کشورهای منطقه نمی‌پذیرند.

🔹 مصر و اردن اولین پیشتازان عربی عادی‌سازی بودند!

▫️ وضعیت اقتصاد مصر و اردن را ببینید به مراتب وضع اسفناکی دارند، لبنان با رژیم میدان گازی مشترک دارد اما رژیم نمی‌گذارد برداشت داشته باشد، چرا؟

🔹 چون کشورهای منطقه را وابسته و تسلیم می‌خواهند!

🎙 در گفتگو با: مهدی ازرقی، کارشناس مسائل منطقه

📍مجله تصویری راهبرد
🆔 @rahbord_mag