به کام تو گردد سپهر بلند
دلت شاد باد و تنت بی‌گزند
همه‌ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد

#فردوسی
#سال_نو_مبارک
Forwarded from آلونک (Farid Farrokhzad)
بس که بد می‌گذرد زندگی اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد، عید کنند

#ایمای_اصفهانی @aloonaksher
غزل‌شعر
بس که بد می‌گذرد زندگی اهل جهان مردم از عمر چو سالی گذرد، عید کنند #ایمای_اصفهانی @aloonaksher
بی وعده آمد امشب آن مرهمِ دلِ ریش
همچون گلی که آید در غیر موسمِ خویش

میرزا اسماعیل علاقه‌بند (ق ۱۲)
متخلص به #ایمای_اصفهانی
خوش آن‌که سکه‌ی خورشید را دوپاره کنی
سپس دو نیمه‌ی آن را دو گوشواره کنی

خوش آن‌که از سر شاخ فصول برچینی
بهار را و گل دامن بهاره کنی

تو مثل عشق، لطیفی، سزَد که خوابت را
ز شعر بِستر و از نغمه گاهواره کنی

شبی، برابر آیینه، پاک عریان شو!
که بهت خود، همه در چشم من، نظاره کنی

دو آفتاب و دو گل از بلور خواهدزد
اگر تو چاک گریبان ز شور، پاره کنی

زند به راه تو طاق از کمان رنگینش 
فلک، به گوشه‌ی ابرو اگر اشاره کنی

کویر بودم و بارانی از تو باغم کرد
بهار می‌شوم ار بارشی دوباره کنی

بکن که از همه خوبان تو درخوری تنها
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنی

#حسين_منزوی
@ghazalshermahdishabani
ای بوسه‌ات شراب و از هر شراب خوش‌تر!
ساقی اگر تو باشی، حالم خراب خوش‌تر

بی‌تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن از هر شباب خوش‌تر

جز طرحِ چشم مستت بر صفحه‌ٔ امیدم
خطی اگر کشیدم نقشِ بر آب خوش‌تر

خورشید گو نخندد، صبحی تتق نبندد
ای برق خنده‌هایت از آفتاب خوش‌تر!

هر فصل از آن جهانی‌ست، هر برگ داستانی‌ست
ای دفترِ تن تو از هر کتاب خوش‌تر

چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیه‌گاهی
آغوش مهربانت از هر جواب خوش‌تر

خامُش نشسته شعرم، در پیش دیدگانت
ای شیوهٔ نگاهت از شعر ناب خوش‌تر!

#حسین_منزوی
@ghazalshermahdishabani
Bu Akşam Ölürüm
Murat Kekilli
Bu akşam ölürüm beni kimse tutamaz
امشب می‌میرم و کسی نمی‌تواند مانع شود.
Sen beni tutamazsın yıldızlar tutamaz
تو نمی‌توانی، ستارگان نمی‌توانند.
Bir uçurum gibi düşerim gözlerinden
همچون صخره‌ای از چشمانت می‌افتم.
Gözlerin beni tutamaz
چشمانت نمی‌توانند مرا بگیرند.
Düşlerinde büyürüm büyürüm kabusun olur ölürüm
در رؤیاهایت بزرگ می‌شوم، وقتی كابوس به سراغت می‌آید می‌میرم.
Bir şiir yazarım bir türkü söylerim
یک شعر می‌نویسم، یک ترانه محلی می‌خوانم.
Bir sen olurum bir ben ölürüm
یک بار همچون تو می‌شوم، دوباره می‌میرم.
Bu akşam ölürüm sırf senin için
امشب می‌میرم، فقط به خاطر تو می‌میرم.
Beni ölüm bile anlamaz
حتی مرگ هم نمی‌تواند مرا درک كند.

Bu Akşam Ölürüm 1999
ترانه، آهنگ و اجرا:
#Murat_Kekilli
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست
می ز خم‌خانه به جوش آمد و می‌باید خواست

نوبهٔ زهدفروشان گران‌جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

چه ملامت بوَد آن را که چنین باده خورَد
این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست؟!

باده‌نوشی که در او روی و ریایی نبوَد
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سرّ است بدین حال گواست

فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وآن چه گویند روا نیست نگوییم رواست

چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم؟
باده از خون رزان است نه از خون شماست!

این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود؟
ور بوَد نیز چه شد، مردم بی‌عیب کجاست؟

#حافظ
@ghazalshermahdishabani
بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد
هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد

ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس بُرد
که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد

مقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد

بهایِ بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهرِ عقل
بیا که سود کسی بُرد، کاین تجارت کرد

نماز در خَمِ آن ابروانِ محرابی
کسی کُنَد که به خونِ جگر طهارت کرد

فغان که نرگس جَمّاشِ شیخِ شهر امروز
نظر به دُردکشان از سرِ حقارت کرد

به رویِ یار نظر کن ز دیده مِنّت دار
که کاردیده، نظر از سرِ بِصارت کرد

حدیثِ عشق ز #حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعتِ بسیار در عبارت کرد

@ghazalshermahdishabani
گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است

گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلسِ ما ماهِ رخِ دوست تمام است

در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بی‌روی تو ای سرو گُل‌اندام، حرام است

گوشَم همه بر قولِ نی و نغمهٔ چنگ است
چشمم همه بر لَعلِ لب و گردشِ جام است

در مجلسِ ما عِطر مَیامیز که ما را
هر لحظه ز گیسو‌ی تو خوش بوی مَشام است

از چاشنیِ قند مگو هیچ و زِ شِکَّر
زآن‌رو که مرا از لبِ شیرینِ تو کام است

تا گنجِ غمت در دلِ ویرانه‌، مُقیم است
همواره مرا کویِ خرابات مقام است

از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است

مِی‌خواره و سرگشته و رندیم و نَظَرباز
وآن‌کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟

با مُحتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلبِ عیشِ مدام است

#حافظ منشین بی‌مِی و معشوق زمانی
که‌ایّامِ گل و یاسمن و عیدِ صیام است

@ghazalshermahdishabani
ساقی بیار باده که ماهِ صیام رفت
دَردِه قدح که موسمِ ناموس و نام رفت

وقتِ عزیز رفت بیا تا قضا کنیم
عمری که بی حضور صُراحی و جام رفت

مستم کن آن چنان که ندانم ز بی‌خودی
در عرصهٔ خیال که آمد، کدام رفت

بر بوی آن که جرعهٔ جامت به ما رسد
در مَصطَبِه دعایِ تو هر صبح و شام رفت

دل را که مرده بود حیاتی به جان رسید
تا بویی از نسیمِ می‌اش در مشام رفت

زاهد غرور داشت، سلامت نبرد راه
رند از رهِ نیاز به دارالسلام رفت

نقدِ دلی که بود مرا صرف باده شد
قلبِ سیاه بود از آن در حرام رفت

در تابِ توبه چند توان سوخت همچو عود؟
می ده که عمر در سرِ سودای خام رفت

دیگر مکن نصیحتِ #حافظ که ره نیافت
گم‌گشته‌ای که بادهٔ نابش به کام رفت

@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
#اوزان_کم‌کاربرد ۲۵ #مفتعلاتن_مفتعلن ای شب زلفت غالیه‌سا وی مه رویت غالیه‌پوش نرگس مستت باده‌پرست، لعل خموشت باده‌فروش نافهٔ مشک از گل بگشا، بدر منیر از شب بنما مشک سیه بر ماه مسا، سنبل تر بر لاله مپوش لعل لب است آن یا می ناب؟ بادهٔ لعل از لعل مذاب تَنگ…
#اوزان_کم‌کاربرد (۲۶)
#مستفعلن_فعلاتن_مفاعلن

طریقه ساخت: از قاعده تفرع وزنی (وزنی را که با مفاعلن شروع شود می‌توان با مستفعلن شروع کرد و وزن دیگری ساخت).

نمونه شعر

بغض شکسته و فریاد مانده‌ام
گر خامشم بشنو خواهش مرا
#پروین_جزایری

خاری به چشم امیدم نشسته است
سنگی سبوی دلم را شکسته است
#فاطمه_راکعی

نمونه ضرب‌‌المثل
میراث خرس به کفتار می‌رسد!

منابع: طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی، ابوالحسن نجفی، نشر نیلوفر. آشنایی با اوزان عروضی، ج ۵، غلامرضا پناهی، نشر پیام. آهنگ ضرب‌المثل‌ها، مهدی شعبانی، نشر نیش
@ghazalshermahdishabani
زمین چندی بخورد از خلق و چندی
هنوز از کبر، سر بر آسمان‌اند

یکی بر تربتی فریاد می‌خواند
که اینان پادشاهان جهان‌اند

بگفتم تخته‌ای برکَن ز گوری
ببین تا پادشه یا پاسبان‌اند

بگفتا تخته برکندن چه حاجت
که می‌دانم که مشتی استخوان‌اند

نصیحت داروی تلخ است و باید
که با جُلّاب در حلقت چکانند

چنین سَقمونیای شکّرآلود
ز داروخانهٔ #سعدی ستانند

@ghazalshermahdishabani
یارب، چه‌سان کنم _ به هوای دعا _ بلند
دستی‌ که نیست _ چون مژه _ جز بر قفا، بلند

#بیدل
شب که آن مَه، نیم‌رخ در پرده، مستِ خواب بود
یک‌طرف در خانه ابر و یک‌طرف مهتاب بود

#عبدالله_سامی
شکفته بادا لبان من که نیمه‌ماهِ نیم‌رخانِ تو را شبانه می‌بوسند

#رضا_براهنی
زلفش به نیمی از رخِ ماهش حجاب شد
یک نیم، ابر و نیمِ دگر آفتاب شد

#ریاضی_یزدی
تیره شد ابر چو زلفین تو بر چهرهٔ رخ
تا بیاراست چو روی تو رخِ روشن گل

#سنایی_غزنوی
Forwarded from انتشارات نیش
🔺 نیش منتشر کرد:

📕 آهنگ ضرب‌المثل‌ها "پژوهشی در وزن ضرب‌المثل‌ها"

🖋 نویسنده و پژوهشگر: مهدی شعبانی


..........................................................معرفی

زبان فارسی در حیات دیرین خود، گنجینه‌ای از ضرب‌المثل‌های شیرین را برای مردم امروز و آینده به یادگار گذاشته است. ما همواره و به فراخور حال برای تاکید، اثرگذاری و جذابیت سخن از ضرب‌المثل‌ استفاده می‌کنیم.
این کتاب پژوهش ارزشمندی است؛ زیرا تعداد قابل‌توجهی از ضرب‌المثل‌های فارسی را از دریچه‌ی #وزن و #آهنگ بررسی کرده است. این بررسی ضرب‌المثل‌های فارسی را در دو دسته‌ی #اوزان_عروضی_معروف و #اوزان_عروضی_نادر گردآورده و منبع متفاوتی برای علاقه‌مندان به وزن عروضی و شاعران پیش روی ما قرار می‌دهد.

Nishbooks.ir

#نیش_طعم_متفاوت_کتاب

#شعر #وزن #ضرب‌المثل_فارسی #کتاب‌_خوب #معرفی_کتاب #چاپ_کتاب
2024/05/13 15:30:24
Back to Top
HTML Embed Code: