Telegram Web Link
نقش_مطالعات_نصیریه_در_اعتبارسنجی_حدیث،_اکبری.pdf
518.2 KB
نقش مطالعات نصیریه در اعتبارسنجی حدیث؛ مطالعۀ موردی: الهدایة خصیبی
عمیدرضا اکبری
اسلایدها

مشهد الرضا علیه السلام
شهریور ۱۴۰۴

@Gholow2
📜برداشتی نادرست از دعای اول صحیفه

یکی از روایاتی که برای اثبات تفویض همه امور عالم به اهل بیت (ع) مورد استناد قرار گرفته، این جمله از دعای اول صحیفه سجادیه است:
وجعل لنا الفضيلة بالملكة على جميع الخلق، فكل خليقته منقادة لنا بقدرته، وصائرة إلى طاعتنا بعزته.

ترجمه:
و با تسلّط و توانائى ما را بر همه آفريدگان برترى داد، و از اين رو بقدرت و توانائى او همه مخلوقاتش فرمانبر ما بوده و به نيرو و زورش باطاعت ما در ميآيند (فیض الاسلام).
برخی از این جمله، برداشت کرده‌اند که تدبیر و اداره همه عالم به دست اهل بیت (ع) است (برای نمونه: تصورات يا روضة التسليم، ص۱۱۲)؛ اما این برداشت با متن تناسب ندارد؛ زیرا:

۱. دعاهای صحیفه -چنان که از سرتاسر صحیفه برمی‌آید- تعلیمی است؛ یعنی اختصاص به خود امام ندارد، بلکه تعلیم داده شده تا عموم مردم آن را از زبان خود بخوانند. این دعا نیز در مقام بیان نعمتهای خداوند بر نوع بشر است؛ نه بیان اختصاصات اهل بیت (ع). نعمتهای عمومی دیگری که در این دعا ذکر شده است:
- اختار لنا محاسن الخلق
- أجرى علينا طيبات الرزق
- أغلق عنا باب الحاجة إلّا إليه
- ركّب‏ فينا آلات البسط
- جعل لنا أدوات القبض (= اعضای بدن)
- متعنا بأرواح الحياة
- أثبت فينا جوارح الأعمال
- غذانا بطيبات الرزق (مؤید عموم: اعراف، ۳۲)
- أغنانا بفضله
- أقنانا بمنّه

۲. عبارات بعدی دعا به خوبی نشان می‌دهد که در مقام بیان خصائص اهل بیت (ع) نیست؛ بلکه بیانگر حال عمومی امت است:

ثم أمرنا ليختبر طاعتنا، ونهانا ليبتلي شكرنا، فخالفنا عن طريق أمره، وركبنا متون زجره، فلم يبتدرنا بعقوبته، ولم يعاجلنا بنقمته، بل تأنانا برحمته تكرما، وانتظر مراجعتنا برأفته حلما والحمد لله الذي دلنا على التوبة التي لم نفدها إلا من فضله، فلو لم نعتدد من فضله إلّا بها لقد حسن بلاؤه عندنا، وجل إحسانه إلينا و جسم فضله علينا فما هكذا كانت سنّته في التّوبة لمن كان قبلنا، لقد وضع عنا ما لا طاقة لنا به، ولم يكلفنا إلا وسعا، ولم يجشّمنا إلّا يسرا ولم يدع لأحد منّا حجّة ولا عذرا فالهالك منا من هلك عليه، والسعيد منا من رغب إليه.
روشن است که این عبارات با اختصاص به معصوم متناسب نیست و به آیه ۲۸۶ بقره نیز اشاره دارد‌.

۳. جمله مورد بحث، در فضای آیات تسخیر در قرآن است که خطاب به عموم بنی آدم است و ربطی به تفویض اداره و تدبیر جهان ندارد؛ مانند آیات زیر:

الله الذي سخر لكم البحر لتجري الفلك فيه بأمره ولتبتغوا من فضله ولعلكم تشكرون. وسخر لكم ما في السماوات وما في الأرض جميعا منه إن في‏ ذلك لآيات لقوم يتفكرون (الجاثیة، ١٢-١٣).
والأنعام خلقها لكم فيها دف‏ء ومنافع ومنها تأكلون. ولكم فيها جمال حين تريحون وحين تسرحون. وتحمل أثقالكم إلى‏ بلد لم تكونوا بالغيه إلا بشق الأنفس إن ربکم لرؤف رحيم. والخيل والبغال والحمير لتركبوها وزينة و يخلق ما لا تعلمون. وعلى الله قصد السبيل ومنها جائر ولو شاء لهداكم أجمعين. هو الذي أنزل من السماء ماء لكم منه شراب ومنه شجر فيه تسيمون. ينبت لكم به الزرع والزیتون والنخيل والأعناب ومن كل الثمرات إن في‏ ذلك لآية لقوم يتفكرون. وسخر لكم اللیل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره إن في‏ ذلك لآيات لقوم يعقلون. وما ذرأ لكم في الأرض مختلفا ألوانه إن في‏ ذلك لآية لقوم يذکرون. وهو الذي سخر البحر لتأكلوا منه لحما طريا وتستخرجوا منه حلية تلبسونها وترى الفلك مواخر فيه ولتبتغوا من فضله ولعلکم تشكرون. وألقى‏ في الأرض رواسي أن تميد بكم وأنهارا وسبلا لعلکم تهتدون. وعلامات وبالنجم هم يهتدون. أفمن يخلق كمن لا يخلق أفلا تذكرون. وإن تعدوا نعمة اللّه لا تحصوها إن الله لغفور رحيم (النحل، ٥-١٨).
أ لم تر أن الله سخر لكم ما في الأرض و الفلك تجري في البحر بأمره و يمسك السماء أن تقع على الأرض إلا بإذنه إن اللّه بالناس لرؤف رحيم. و هو الّذي أحياكم ثم يميتكم ثمّ يحييكم إنّ الإنسان لكفور (الحج، ٦٥-٦٦).
أ لم تروا أن الله سخر لكم ما في السّماوات و ما في الأرض و أسبغ عليكم نعمه ظاهرة و باطنة و من النّاس من يجادل في الله بغير علم و لا هدى و لا كتاب منير (لقمان، ٢٠).
الله الذي خلق السماوات و الأرض و أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثّمرات رزقا لكم و سخر لكم الفلك لتجري في البحر بأمره و سخر لكم الأنهار. و سخر لكم الشّمس و القمر دائبين و سخر لكم اللّيل و النّهار. و آتاكم من كل ما سألتموه و إن تعدوا نعمت الله لا تحصوها إن الإنسان لظلوم كفار (إبراهیم، ٣٢-٣٤).
ازدی نیز در مقدمه کتاب الماء جملات صحیفه را اقتباس و بر تسخیر برای نوع بشر حمل کرده است (الماء، ص۲۶)

شبیه تعبیر صحیفه برای بیان تسخیر -و نه تفویض- در سخن ادبا رایج است؛ مانند:

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری
#تفویض
@Gholow2
الرد_على_شوقي_الحداد_في_تبرئته_للحسين_بن_حمدان_الخصيبي.pdf
3.7 MB
الرد على شوقي الحداد في تبرئته للحسين بن حمدان الخصيبي

ابو حمزة جابر

https://www.tg-me.com/jabeer12/2159


در مقاله بالا برخی تحریفات شوقی حداد در تصحیح الهدایه تذکر داده شده و با استناد به تصحیح خود شوقی حداد، نصیری بودن الهدایه و مؤلفش نشان داده شده است.

درباره تحریفات شوقی حداد همچنین نک‍:
https://www.tg-me.com/gholow2/1440

#خصیبی
@Gholow2
🌀ظهور امیرالمؤمنین در ادوار پیشین؛ بررسی موردی: داستان فرعون و فارِس

یکی از انگاره‌های غالیانه درباره امیرالمؤمنین (ع)، ظهور ایشان در امم پیشین به صورت‌های مختلف است. داستان‌های زیادی در این باره شکل گرفته که بازگشت آن‌ها به خداانگاریِ امیرالمؤمنین (ع) و نگاه تناسخی و ادواری به عالم است. این داستان‌ها یا در کتب غلات نقل شده یا در کتبی که واسطه انتقالِ روایاتِ غلات به منابعِ شیعه بوده‌اند. مثلاً مشارق أنوار الیقین رجب برسی، تعدادی از این داستان‌ها را در خود جای داده است.

یکی از این داستان‌ها چنین است:
موسی و هارون وارد کاخ فرعون شدند و از او احساس ترس کردند. ناگهان سوارکاری پیشاپیش آن دو پیدا شد که بر تنش لباسی از طلا و در دستش شمشیری از طلا بود؛ و فرعون طلا دوست داشت. سوارکار به فرعون گفت: این دو را اجابت کن و گر نه تو را می‌کشم. فرعون نگران شد و به موسی و هارون گفت: فردا نزد من بازآیید. وقتی آن دو رفتند، دربان‌ها را صدا زد و توبیخشان کرد و گفت: چگونه این سوارکار بدون اذن بر من وارد شد؟ دربان‌ها به عزت فرعون سوگند خوردند که جز این دو نفر کسی وارد نشدند. آن سوارکار، مثال علی (ع) بود که خداوند با آن پیامبران را پنهانی و محمد (ص) را آشکارا یاری کرد؛ زیرا او بزرگترین کلمه خدا است  که خداوند در هر صورتی خواسته برای دوستانش آشکار کرده و با آن یاریشان کرده است.
📘مشارق أنوار اليقين، ص۱۲۷، با اندکی تصرف در ترجمه

متأسفانه این داستان به آثار سید هاشم بحرانی (البرهان، ج۴، ص۲۶۵؛ حلیة الأبرار، ص۱۶؛ مدینة المعاجز، ج۱، ص۱۴۳) و برخی منابع متأخر راه یافته است.

برسی پس از آوردن این داستان، ادعا می‌کند که ابن عباس در تفسیر آیه «وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُما بِآياتِنا» گفته است: بزرگترین نشانه موسی و هارون، همین سوارکار بود! (مشارق أنوار اليقين، ص۱۲۸)

این تفسیر از ابن عباس جای دیگری یافت نشد و بدون شک ساختگی است. میرزا شریف شیروانی در این باره می‌نویسد:
این روایت موضوع است و در کلام احدی از علما و رُوات نیست، و نسبت آن به ابن عباس بهتان است.

📘مرغم الغلاة، ص۱۴۲

قبلا نشان داده‌ایم که رجب برسی روایاتِ بسیاری به ابن عباس نسبت داده كه از دیگران سرقت كرده است:
https://www.tg-me.com/gholow2/3041

🔸اما اصل این داستان از کجا آمده است؟

چنان که می‌دانیم رجب برسی واسطه انتقال بسیاری از آموزه‌های فرقه‌ای غلات قدیم بوده است. پیش از رجب برسی (قرن ۸ ق)، میمون طبرانی (د. ۴۲۶ ق) که از مهم‌‎ترین نویسندگان و رهبران غلات نصیری است (اکبری، نصیریه، ص۲۵۰) این داستان را در «الرد علی المرتدّ» آورده است.

به گفته میمون طبرانی، این داستان را ابو علی اسماعیل بن علی قمی در کتاب الظهورات به روایت از مفضل بن عمر نقل کرده است (الرد علی المرتد، ص۱۳۰، ج۱۱ سلسله تراث علوی).

اسماعیل بن علی قمی، شاگرد علی بن حسکة و از بزرگان و مشاهیر غلات خطابیه و به ویژه مخمسه است (اکبری، نصیریه، ص۵۴).

کتاب الظهورات نیز اثری غالیانه بوده که بعضاً مانندِ بسیاری دیگر از مجموعه‌های غالیانه به مفضل بن عمر منسوب شده است (اکبری، نصیریه، ص۱۷۷). موضوع این کتاب با توجه به مطالبی که از آن نقل شده، احتمالاً ظهور معنی (= ذات خداوند که در نگاه غلات همان امیرالمؤمنین (ع) است) در قالب بشر در زمان‌های مختلف بوده است (طبرانی، الرد علی المرتد، ص۱۳۵؛ طبرانی، البحث والدلالة، ۲۰۱۶م، ص۵۰؛ طبرانی، الجوهریة، ۲۰۱۶م، ص۳۵).

داستانی که طبرانی از اسماعیل بن علی قمی نقل کرده، نسبت به نقل خلاصه‌شده برسی، جزئیات بیشتری دارد که به شناخت ریشه تناسخی و تألیهی آن کمک می‌کند. در این متن با اشاره به الوهیت علی (ع) و ظهور او در صور مختلف آمده است: «جل من یظهر كیف یشاء لمن یشاء كما یشاء» (الرد علی المرتد، ص۱۳۱). مضمون این جمله در متن برسی نیز آمده بود.

همچنین در این داستان، بر اساس عقیده تناسخی غلات درباره «اضداد»، ادعا شده که فرعون همان ابلیس بود که در زمان موسی (ع) به صورت فرعون ظهور کرد. لذا فرعون به علی (ع) می‌گوید: اگر به همان صورت که در عالم حجب، ظاهر شدی، ظاهر می‌شدی تو را می‌شناختم! و ادعا شده که علی (ع) همان یوشع بود!

در پایان داستان آمده است که امیرالمؤمنین (ع) به آسمان عروج کرد در حالی که عبدالله بن سبا (نماد غلو) پیشاپیش او بود! (الرد علی المرتد، ص۱۳۱)

گفتمان موجود در این اسطوره را با آیات صدق و حقیقت مقایسه کنید که در آن بصیرت‌هایی است:
فلولا ألقي علیه أسورة من ذهب أو جاء معه الملائکة مقترنین (زخرف، ۵۳)

وما کنت بجانب الغربي إذ قضينا إلى موسى الأمر وما كنت من الشاهدين (قصص، ۴۴)


این یک نمونه از قصص ظهورِ علی (ع) در امم پیشین که تمام شواهد متن، سند و منبع، نشان‌دهنده خاستگاه غالیانه آن است و داستان‌های مشابه را نیز می‌توان به همین صورت پیگیری کرد.

#مخمسه
#تناسخ
#اضداد
#برسی

@Gholow2
نقد تفسير الأسترابادي.docx
25.1 KB
نقد تفسير محمد بن القاسم المفسر الأسترابادي

محسن المحدث


این فایل مختصر را یکی از برادران عرب که کانال را دنبال می‌کند، فرستاد که البته بیشتر مطالب آن در مقالات پیشین ذکر شده است:
https://www.tg-me.com/gholow2/3112
ولی برخی نکاتش جدید است.

#تفسیر_استرآبادی
@Gholow2
غلوپژوهی
مطالبی که سابقا درباره تحریف در حدیث اهل سنت منتشر کرده بودیم در این کانال گرد آمد تا به صورت متمرکز ادامه یابد: https://www.tg-me.com/AlTahrif #تحریف #اهل_سنت
🔏سلسله جدید «التحریف»

۱. حذف بی‌ادبی یک صحابی به پیامبر (ص)
https://www.tg-me.com/AlTahrif/121
۲. سانسور مذمت عمر در کلام امیرالمؤمنین ع درباره متعه 
https://www.tg-me.com/AlTahrif/122
۳. حذف مذمت بنی تیم
https://www.tg-me.com/AlTahrif/123
۴. تقطیع کلام پیامبر (ص) درباره پیشوایان گمراهی
https://www.tg-me.com/AlTahrif/124
۵. تحریف سخن تند عمار درباره عثمان
https://www.tg-me.com/AlTahrif/125
۶. تحریف دوم سخن تند عمار درباره عثمان
https://www.tg-me.com/AlTahrif/126
۷. تحریف سوم سخن تند عمار درباره عثمان
https://www.tg-me.com/AlTahrif/127
۸. حذف لعن برخی صحابه از سوی پیامبر (ص)
https://www.tg-me.com/AlTahrif/128
۹. حذف تکذیب عمر از سوی اسماء بنت عمیس
https://www.tg-me.com/AlTahrif/131
۱۰. حذف تکذیب عمر از سوی اسماء در صوت خطیب معاصر
https://www.tg-me.com/AlTahrif/134
۱۱. تحریف سوم حدیث تکذیب عمر از سوی اسماء
https://www.tg-me.com/AlTahrif/135
۱۲. سانسور حدیث لعن عمرو بن العاص
https://www.tg-me.com/AlTahrif/136
۱۳. سانسور عثمان‌ستیزی شهدای کربلا
https://www.tg-me.com/AlTahrif/143
۱۴. شاهد دیگر بر سانسور عثمان‌ستیزی شهدای کربلا
https://www.tg-me.com/AlTahrif/144
۱۵. کتمان دشمنی مغیرة بن شعبة با امیرالمؤمنین ع
https://www.tg-me.com/AlTahrif/145
https://www.tg-me.com/AlTahrif/146
۱۶. کتمان ناسزاگویی مغیره به امیرالمؤمنین ع
https://www.tg-me.com/AlTahrif/147
۱۷. پنهان‌ کردن نام عثمان در حدیث آزار عمار
https://www.tg-me.com/AlTahrif/148
۱۸. شاهد دوم بر کتمان نام عثمان
https://www.tg-me.com/AlTahrif/149
۱۹. تحریف نام عثمان بن عفان به عثمان بن مظعون در حدیث سابق
https://www.tg-me.com/AlTahrif/150
۲۰. تقطیع مخل حدیث پادرمیانی عباس میان عثمان و امیرالمؤمنین ع
https://www.tg-me.com/AlTahrif/153
۲۱. سانسور بدگویی ابن مسعود از عثمان
https://www.tg-me.com/AlTahrif/155
۲۲. تحریف حدیث «فرعون هذه الأمة»
https://www.tg-me.com/AlTahrif/156
۲۳. تحریف دوم حدیث «فرعون هذه الأمة»
https://www.tg-me.com/AlTahrif/157
۲۴. تحریف سوم حدیث «فرعون هذه الأمة»
https://www.tg-me.com/AlTahrif/159
۲۵. تحریف خطبه امیرالمؤمنین ع در تشویق مردم به جنگ با سپاه معاویه
https://www.tg-me.com/AlTahrif/163
۲۶. کتمان نام زبیر در حدیث خیبر
https://www.tg-me.com/AlTahrif/164
۲۷. کتمان نام ابوبکر و عمر در حدیث خاصف النعل
https://www.tg-me.com/AlTahrif/165
۲۸. کتمان نام ابو بکر و عمر در شأن نزول آیه غیبت
https://www.tg-me.com/AlTahrif/166
۲۹. سانسور حدیث امام باقر ع درباره سمرة بن جندب
https://www.tg-me.com/AlTahrif/167
۳۰. حذف نام سمرة بن جندب از داستان پیشین
https://www.tg-me.com/AlTahrif/168


📙کتاب مرتبط:
https://www.tg-me.com/gholow2/2365

@gholow2
نقد غلو و تفویض
تبدیل به پیام صوتی
🔵 آموزه‌های غالیان

جلسه دوم: بررسی عقلی وساطت فیض و وجوه درست و نادرست آن

🎙سید محسن هندی

قم، ۴ مهر ۱۴۰۴

#آموزه‌های_غالیان
#تفویض
@Eategadat
@Gholow2
Atiq11.MP4
52.1 MB
🎞 نقد کتاب مناقب عتیق از مصادر غلات

جلسه دوم:
- شاهد دیگر بر سندسازی
- رمزگشایی از افسانه تولد خارق العاده محمد حنفیه

-------
اصلاح:
۱. ارث محمد بن حنفیه از برادرانش
۲. در متن رجال کشی «مجسمه» تصحیف «مخمسه» است.

🔻جلسه اول: سندسازی در مناقب عتیق

#تفویض
#مخمسه

@Gholow2
Forwarded from میراث امامان (امیرحسن خوروش)
ارزیابی تصویر دوران امامت امام حسن عسکری (ع) در کتاب مکتب در فرایند تکامل

🔵مرور و ترجمۀ کامل مقالۀ عمار مسلم که به بررسی شواهد مدرسی طباطبایی در بخش مربوط به امامت امام حسن عسکری (ع) می‌پردازد.

🟣کتاب «مکتب در فرایند تکامل: نظری بر تطوّر مبانی فکری تشیّع در سه قرن نخستین» اثر حسین مدرسی که نسخهٔ اصل انگلیسی آن پیشتر در سال 1993م منتشر شد، یکی از مهم‌ترین آثار دربارۀ تاریخ امامت شیعی است.

این کتاب که از آغاز انتشار بسیار مورد توجه قرار گرفت، در چند بخش تنظیم شده و در یکی از فصول آن به تفصیل به «بحران رهبری» در مذهب شیعه توجه می‌شود. این بخش مشخصاً تصویری از «افول» امامت شیعی ارائه می‌کند و با چالش‌هایی که نسبت به امامت امام حسن عسکری (ع) مطرح می‌کند، به اوج خود می‌رسد.

کتاب مدرسی آکنده از پاورقی‌هایی با ارجاعات فراوان است تا جایی که خواننده دربرابر آن مقهور واقع می‌شود و می‌پندارد که سیر روایت داستانیِ کتاب، با صدها شاهد از منابع تاریخی -از جمله آثار امامیه- پشتیبانی می‌شود. این سؤال مطرح است که آیا این ارجاعات واقعاً از داستانِ مدرسی پشتیبانی می‌کنند یا به صورت نادرستی به کار گرفته شده‌اند.

🟣عمار مسلم الدُدُمی در مقالۀ خود به نام
Critiquing “Crisis”: The Portrayal of Al-ʿAskarī as an Example (Pt. 1)

که در اسفند 1403ش به عنوان بخش اول سلسلۀ مقالاتش در این موضوع منتشر کرده، تلاش می‌کند خط‌به‌خط ارجاعات بخش امام حسن عسکری (ع) در کتاب مدرسی را بررسی کند و روشن کند که آیا این منابع واقعاً تصویری را که مدرسی از افول امامت ارائه می‌کند، تأیید می‌کنند.

⤵️مطالعهٔ متن کامل مقاله
🔗مطالعهٔ متن کامل ترجمه

عمار مسلم به صورت مشخص به ده مورد از اتهامات مطرح‌شده نسبت به امامت امام حسن عسکری (ع) در کتاب مدرسی می‌پردازد: تردیدها دربارۀ امامت، تقوای امام، علم امام، انتقاد از امام، لباس اشرافی امام، چالش با فضل بن شاذان، غلط نحوی در نامه، فضل‌وبخشش افراطی، کنترل‌نداشتن نسبت به منصب امامت، و تردید در اصالت نامه‌های امام.

او نشان می‌دهد که در بسیاری از ارجاعات مدرسی یک اشکال روشی آشکار وجود دارد: او عناصری را که با داستانش (افول امامت) سازگار نیست، به کلّی کنار می‌گذارد و فقط بخش‌هایی از یک گزارش را مطرح می‌کند که روایتِ او از امامت را تأمین می‌کند. در حالی که درنظرگرفتن کامل آن گزارش داستانی متفاوت را نشان می‌دهد.

🟣عمار مسلم نشان می‌دهد که مدرسی با پیروی از «ملاک خجلت» فرض می‌کند هر گزارش «شرم‌آور» در منابع شیعی که موافق با چهرۀ قدسی امامان نباشد، باید تاریخی باشد. در حالی که این گزارش‌ها که حاوی بخشی «شرم‌آور» است، اغلب از روایات ژانر «دلائل» هستند؛ روایات این ژانر اغلب با طرح یک مشکل آغاز می‌شوند تا با رفع معجزه‌آسای آن، امامت را اثبات کنند.

حال آنکه مدرسی همواره صرفاً بخشی از مقدمه را که «شرم‌آور» است، به عنوان عنصر تاریخی جدا می‌کند بدون اینکه توجه دهد به اینکه آن انتقاد، قسمتی از مقدمات داستانی بود که در نهایت به یک «معجزه» برای امام ختم می‌شد. در این فرایند نیز، مدرسی شاهدی برای تفکیک میان پیدایش آن مقدمه و این نتیجه ارائه نمی‌کند.

مدرسی همچنین معمولاً تنها بخشی را که به وجود مشکلی اشاره داشته، پررنگ می‌کند، بی‌آنکه پاسخ به آن مشکل در همان گزارش را بازتاب دهد. او حتی به همان میزانِ مشکلِ مطرح‌شده در آن نقل هم بسنده نمی‌کند و از تعمیم مشکل موردی به مشکلی عمومی استفاده می‌کند. عمار مسلم اشکالات متعدد دیگری را هم در ارجاعات مدرسی نشان می‌دهد.

بر اساس ارزیابی‌هایی که عمار مسلم از کار مدرسی داشته، روشن می‌شود که علی‌رغم تتبّع گستردۀ مدرسی، کار او با اشکال‌های روشی متعدد روبه‌رو است. مدرسی با این رویه، روایتی یک‌دست برای مخاطب ارائه می‌کند و همهٔ شواهد را با آن روایتِ داستانی، هماهنگ می‌کند.

در این هماهنگ‌سازی، زمینه‌های متون نادیده گرفته می‌شود و بخش‌هایی از گزارش‌های نامرتبط منسجم می‌شود و در نهایت کار مدرسی داستانی یک‌پارچه از تاریخ امامت خلق کند که نمی‌تواند واقعاً با شواهد پشتیبانی شود.

در نهایت این مقاله نشان می‌دهد که در مواجهه با آثار آکادمیکِ شناخته‌شده نیز نباید روایت یک‌دست آن‌ها را ساده‌دلانه پذیرفت و باید تعاملی نقّادانه با آن‌ها داشت و با مراجعۀ مستقیم به ارجاعات و منابع اصلی، اعتبار علمی این آثار را ارزیابی کرد.

🔖ترجمۀ کامل مقالۀ عمار مسلم به زبان فارسی را در اینجا بخوانید.

🌐 https://www.tg-me.com/+qnZSWG1t9TpmODc0
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
🔵 آموزه‌های غالیان

جلسه سوم: بررسی نقلی اعتقاد به تفویض

00:00 آیات رد تفویض
35:12 روایات رد تفویض

52:10 بررسی مستندات قرآنی تفویض
1:15:25 بررسی مستندات روایی تفویض

🎙عمیدرضا اکبری

قم، ۱۱ مهر ۱۴۰۴

#آموزه‌های_غالیان
#علم_غیب
#تفویض
@Gholow2
غلوپژوهی
🔵 آموزه‌های غالیان جلسه سوم: بررسی نقلی اعتقاد به تفویض 00:00 آیات رد تفویض 35:12 روایات رد تفویض 52:10 بررسی مستندات قرآنی تفویض 1:15:25 بررسی مستندات روایی تفویض 🎙عمیدرضا اکبری قم، ۱۱ مهر ۱۴۰۴ #آموزه‌های_غالیان #علم_غیب #تفویض @Gholow2
بازنگری در انتساب روضة التسلیم.pdf
297.8 KB
بازنگری در انتساب کتاب روضة التسلیم به خواجه نصیرالدین طوسی

مریم معزی

چکیده:
کتاب روضة التسلیم، روضه تسلیم یا تصورات از معدود کتاب‌های بازمانده از دوران الموت به شمار می‌رود. این کتاب دربردارنده باورهای نزاریان، به ویژه آموزه قیامت است و تاکنون دوبار به چاپ رسیده است. هر دو مصحح، آن را به خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده اند. در حالی که کم‌تر پژوهشگری این انتساب را به طور کلی مردود دانسته است بلکه اکثریت این نسبت را پذیرفته‌اند و فقط برای تبرئه خواجه از نگارش کتابی مطابق مذهب اسماعیلیه، مسئله اضطرار وی را مطرح کرده‌اند. اینک با به دست آمدن نسخه قدیمی‌تری که در چاپ دوم، نسخه اساس قرار گرفته است می‌توان به یقین این انتساب را رد کرد. این مقاله به شیوه نقد درونی و بیرونی راوی و روایت می‌کوشد تا صحت و سقم این انتساب را معلوم گرداند.

------
⚠️ برخی با استفاده از نام خواجه نصیر، مطالب غالیانه این کتاب را نشر می‌دهند (مانند تحریری از حدیث جعلی «لنا مع الله حالات»)؛ حال آن که این کتاب، کتابی اسماعیلی است.

@Gholow2
Audio
🔵 آموزه‌های غالیان

جلسه چهارم: وساطت فیض از منظر آیات قرآن

🎙سید محسن هندی

قم، ۱۸ مهر ۱۴۰۴

#آموزه‌های_غالیان
#توافق_المشیئتین
#تفویض
@Eategadat
@Gholow2
Z0001303
My Recording
🔵 آموزه‌های غالیان

جلسه پنجم: تبیین عقلانی خلقت در روایات و مسأله وساطت فیض

🎙سید محسن هندی

قم، ۱۸ مهر ۱۴۰۴

#آموزه‌های_غالیان
#توافق_المشیئتین
#علم_غیب
#تفویض
@Eategadat
@Gholow2
مهم‌ترین آموزه‌های غالیان که ان شاء الله به تبیین آن خواهیم پرداخت.

#آموزه‌های_غالیان
@Gholow2
🔻طرفداری ابن بابویه از جعفر کذاب؛ تصحیفی در متن و گزینشی مغرضانه!

نقد ادعای یکی از کانالهای غلات برای تخریب علی بن بابویه

https://www.tg-me.com/hadisvchaleshha/145

#نوغالیان
#خصیبی
Forwarded from شیخ عباس مفید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خیریه حضرت ام المؤمنین خدیجه سلام الله علیها
سلام و عرض ادب
لطفاً فیلم رو ببینید...

این ماه به پدری کمک می کنیم که شرمنده زن و بچه اش شده، و توی بیابون به همراه زن و بچه اش زندگی می کنه

6037997395334197
به نام امید مفید بجنوردی
روی شماره کارت بزنید خودش کپی میشه
🔺 @abasmofid69
MKAK_Volume 5_Issue 3_Pages 127-159.pdf
10.7 MB
نقش اهریمن‌باوری در جایگاه اجتماعی معلولان در ایران باستان

غلامرضا نوادری

کلام و ادیان، مهر ۱۴۰۴

چکیده
در گذشته معلولان جدای از سختی‌هایی که به‌طور طبیعی متحمل می‌شدند، قربانی باورهایی بودند که بیماری و نقص آنان را به نیرو‌های ماورایی منسوب می‌کرد ... در ایران باستان، آفرینش بیماری و معلولیت‌ به اهریمن نسبت داده می‌شد و این مسئله می‌توانست تأثیر مهمی در جهت‌دهی نوع نگرش جامعه به این دسته از انسان‌ها داشته باشد ... معلولیت، داغی اهریمنی خوانده می‌شد که براساس اسطوره‌ها آنان را از حق زندگی محروم می‌کرد ... معلولان از حضور در برخی مراسمات دینی منع می‌شدند. ... معلولان را از به دست آوردن مناصبی مانند روحانیت و پادشاهی بازمی‌داشت و پذیرش آنان را در جامعه زرتشتی با مشکل روبه‌رو می‌کرد.
----
📝 امتداد این نگاه را می‌توان در برخی تعالیم فرقه‌ای و به ویژه در میان غلات دید. غلات، شوم‌انگاری معلولیت‌ جسمی را در قالب دو انگاره «نفی بلایا» و «تناسخ» حفظ کردند (نک‍: اکبری، نصیریه، ص۳۷۱-۳۷۲؛ الهفت، ت غالب ص۱۳۰-۱۳۲؛ طبرانی، الدلائل فی المسائل، ص۱۲۴؛ المشیخة، ص۱۵۷، مجمع الأخبار، ص۶۹-۷۰، ۸۷).

#نفی_بلایا
#تناسخ
@Gholow2
🔹تهمت دشمنان شیعه و پاسخ طبرسی

شیخ طبرسی نوشته است:
«إنك أنت علام الغيوب» ... وذكر الحاكم أبو سعيد في تفسيره أنها تدل على بطلان قول الإمامية: إن الأئمة يعلمون الغيب، وأقول: إن هذا القول ظلم منه لهؤلاء القوم، فإنا لا نعلم أحدا منهم، بل أحدا من أهل الاسلام، يصف أحدا من الناس بعلم الغيب، ومن وصف مخلوقا بذلك فقد فارق الدين، والشيعة الامامية براء من هذا القول، فمن نسبهم إلى ذلك، فالله فيما بينه وبينهم!
📘مجمع البيان، ط الأعلمي، ج۳، ص۴۴۷

«إنك أنت علام الغيوب» ... و حاکم ابوسعید در تفسیرش گفته این آیه بر بطلان قول امامیه دلالت دارد که می‌گویند: امامان غیب می‌دانند!
می‌گویم: این سخن ظلمی از ابوسعید بر این طائفه است؛ زیرا ما کسی از امامیه -بلکه کسی از اهل اسلام- را نمی‌شناسیم که کسی از مردم را به علم غیب وصف کند و هر کس مخلوقی را به علم غیب وصف کند، از دین جدا شده و شیعیان امامی از این سخن مبرّایند؛ پس هر کس آنها را به چنین اعتقادی نسبت دهد، خدا بین او و ایشان داوری کند!

قبلاً معنای علم غیب را‌ از نگاه شیخ طبرسی توضیح داده‌ایم:
https://www.tg-me.com/MafatehAlqayb/621
کلمات علمای شیعه را نیز آورده‌ایم:
https://www.tg-me.com/MafatehAlqayb/478
همچنین گفته‌ایم که مخالفان شیعه با تحریف مفهوم علم غیب، بدفهمی از عقاید شیعه درباره علم ویژه امام یا تعمیم عقاید غلات به شیعه، اتهام اعتقاد شیعیان به علم غیب امام را مطرح کرده‌اند، با این که شیعیان همیشه در دفع این اتهام کوشیده‌اند:
https://www.tg-me.com/MafatehAlqayb/622
در دوره اخیر البته برخی در کاربرد تعبیر «علم غیب» دچار خلط و بدفهمی شده‌اند و آن را نابجا استفاده کرده‌اند. گر چه ابتدا بیشتر اشتباه در تعبیر و کاربرد لفظ بود، ولی به تدریج همین اشتباه لفظی، زمینه‌ساز اعتقادات غلط نیز شده است‌.

#علم_غیب
@Gholow2
2025/10/21 18:37:53
Back to Top
HTML Embed Code: