معادلگذاریِ چند نامِ لَنددار 😁
ایرلند (Ireland): سالارستان
ایسلند (Iceland): یخستان
پورتلند (Portland): بندرستان
تایلند (Thailand): دخترستان
گادلند (Godland): ایزدستان
گرینلند (Greenland): سبزستان
لالالند (La La Land): خوابستان
مابلند (Mobland): اوباشستان
مریلند (Maryland): مریمستان
نیوزیلند (New Zealand): خبرستان
#واژهبازی
ایرلند (Ireland): سالارستان
ایسلند (Iceland): یخستان
پورتلند (Portland): بندرستان
تایلند (Thailand): دخترستان
گادلند (Godland): ایزدستان
گرینلند (Greenland): سبزستان
لالالند (La La Land): خوابستان
مابلند (Mobland): اوباشستان
مریلند (Maryland): مریمستان
نیوزیلند (New Zealand): خبرستان
#واژهبازی
🤣56😁10👍8👏5🤔2🐳2
😁54👍10🔥3😱2👏1
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
اگر خدا لطف کرده و ما را به شکلِ خود آفریده، ما هم این لطفش را جبران کردهایم.
ولتر
ولتر
😁31🤔10👍7🥰2👏2❤1👌1
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
ادبیات روزی زاده نشد که پسرکی با فریادِ «گرگ! گرگ!» از درۀ نئاندرتال بیرون دوید، در حالی که گرگِ خاکستریِ بزرگی دنبالش بود؛ ادبیات روزی زاده شد که پسرکی با فریادِ «گرگ! گرگ!» از راه رسید، بی آنکه گرگی پشتسرش باشد.
ولادیمیر ناباکوف
ولادیمیر ناباکوف
👍34👏4😁4🤔3❤2
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
فاصلهگذاری (۱)
اهمیتِ فاصلهگذاریِ دقیق را در این جفتجملهها میتوان دید:
۱. پس فردا تعطیله.
۲. پسفردا تعطیله.
۱. تابستان رفتیم.
۲. تا بُستان رفتیم.
۱. فعلاً در سفارت کار دارم.
۲. فعلاً در سفارت کاردارم.
۱. نخست وزیر واردِ سالن شد.
۲. نخستوزیر واردِ سالن شد.
۱. کفگیر به تهِ دیگ خورد.
۲. کفگیر به تهدیگ خورد.
۱. هر روز نامهای را میخواندم.
۲. هر روزنامهای را میخواندم.
۱. این کتاب فروشی نیست.
۲. این کتابفروشی نیست.
۱. همین بغل نگه دار!
۲. خدا نگهدار تا فردا.
۱. همه چیز را به یاد داشت.
۲. این یادداشت را بخوانید.
۱. پیش رفت؟ تا کجا؟
۲. پیشرفت تا کجا؟
۱. او با ما هیچ عکسی نگرفت.
۲. اوباما هیچ عکسی نگرفت.
۱. بالش را پشتِ سر بگذارید.
۲. مشکلات را پشتِسر بگذارید.
۱. دوستِ دخترم زنگ زد.
۲. دوستدخترم زنگ زد.
۱. شباهتِ نادرِ شاه و برادرش.
۲. شباهتِ نادرشاه و برادرش.
۱. من هم چنین عقیده دارم که...
۲. من همچنین عقیده دارم که...
۱. میوه تازه رسیدهاست.
۲. میوۀ تازه رسیدهاست.
۳. میوۀ تازهرسیده است.
۴. میوۀ تازۀ رسیده است.
هرکه درمان کرد مر جانِ مرا/
برد گنج و دُرّ و مرجانِ مرا
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۴۵
ترکِ خوابِ غفلتِ خرگوش کن/
غُرّۀ این شیر، ای خر، گوش کن
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۱۱۶۳
ذاتِ نایافته از هستی بخش/
چون تواند که بُوَد هستیبخش؟
جامی
#فاصلهگذاری
اهمیتِ فاصلهگذاریِ دقیق را در این جفتجملهها میتوان دید:
۱. پس فردا تعطیله.
۲. پسفردا تعطیله.
۱. تابستان رفتیم.
۲. تا بُستان رفتیم.
۱. فعلاً در سفارت کار دارم.
۲. فعلاً در سفارت کاردارم.
۱. نخست وزیر واردِ سالن شد.
۲. نخستوزیر واردِ سالن شد.
۱. کفگیر به تهِ دیگ خورد.
۲. کفگیر به تهدیگ خورد.
۱. هر روز نامهای را میخواندم.
۲. هر روزنامهای را میخواندم.
۱. این کتاب فروشی نیست.
۲. این کتابفروشی نیست.
۱. همین بغل نگه دار!
۲. خدا نگهدار تا فردا.
۱. همه چیز را به یاد داشت.
۲. این یادداشت را بخوانید.
۱. پیش رفت؟ تا کجا؟
۲. پیشرفت تا کجا؟
۱. او با ما هیچ عکسی نگرفت.
۲. اوباما هیچ عکسی نگرفت.
۱. بالش را پشتِ سر بگذارید.
۲. مشکلات را پشتِسر بگذارید.
۱. دوستِ دخترم زنگ زد.
۲. دوستدخترم زنگ زد.
۱. شباهتِ نادرِ شاه و برادرش.
۲. شباهتِ نادرشاه و برادرش.
۱. من هم چنین عقیده دارم که...
۲. من همچنین عقیده دارم که...
۱. میوه تازه رسیدهاست.
۲. میوۀ تازه رسیدهاست.
۳. میوۀ تازهرسیده است.
۴. میوۀ تازۀ رسیده است.
هرکه درمان کرد مر جانِ مرا/
برد گنج و دُرّ و مرجانِ مرا
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۴۵
ترکِ خوابِ غفلتِ خرگوش کن/
غُرّۀ این شیر، ای خر، گوش کن
مولوی
مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۱۱۶۳
ذاتِ نایافته از هستی بخش/
چون تواند که بُوَد هستیبخش؟
جامی
#فاصلهگذاری
👍30👌14👏12❤3
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
نیمی از باهوش بودن این است که بدانی در چه زمینههایی خنگی.
سالمن شورت
سالمن شورت
👍40😁6👌3👏2🤔2
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
بازخواستِ گربه
حکایت
گفتند گربهای بود در خانقاه مُهَذَّب برآمده و از وی تَطاوُلی هرگز پدید نیامدهبود. خادمِ خانقاه یک روز پیشِ شیخ آمد و شکایت نمود که این گربه درازدستی کرد در مَطبَخ. شیخ بفرمود تا گربه را حاضر آوردند، نمازِ پیشین بعد از جماعت، تا بازخواست کند، که چندین گاه خارجی نکردهبود، اکنون موجبِ خارجی و درازدستی چیست؟ همچنان کردند. بعد از نمازِ پیشین گربه را حاضر آوردند و بازخواست کردند که چرا کردهای؟ گربه از میانِ جمعِ اهلِ صُفّه برخاست و بیرون رفت و بچگکی به دهان گرفته پیشِ شیخ آورد و اهلِ صُفّه جمله مشاهده کردند. نعره و گریستن از هر سویی برخاست و مبلغی جامههایِ خطیر ضرب کردند.
جمالالدین ابورُوح
حالات و سخنانِ ابوسعیدِ ابوالخیر، به کوششِ محمدرضا شفیعیِ کدکنی، تهران: سخن، ۱۳۸۴، ص ۱۵۵-۱۵۶.
حکایت
گفتند گربهای بود در خانقاه مُهَذَّب برآمده و از وی تَطاوُلی هرگز پدید نیامدهبود. خادمِ خانقاه یک روز پیشِ شیخ آمد و شکایت نمود که این گربه درازدستی کرد در مَطبَخ. شیخ بفرمود تا گربه را حاضر آوردند، نمازِ پیشین بعد از جماعت، تا بازخواست کند، که چندین گاه خارجی نکردهبود، اکنون موجبِ خارجی و درازدستی چیست؟ همچنان کردند. بعد از نمازِ پیشین گربه را حاضر آوردند و بازخواست کردند که چرا کردهای؟ گربه از میانِ جمعِ اهلِ صُفّه برخاست و بیرون رفت و بچگکی به دهان گرفته پیشِ شیخ آورد و اهلِ صُفّه جمله مشاهده کردند. نعره و گریستن از هر سویی برخاست و مبلغی جامههایِ خطیر ضرب کردند.
جمالالدین ابورُوح
حالات و سخنانِ ابوسعیدِ ابوالخیر، به کوششِ محمدرضا شفیعیِ کدکنی، تهران: سخن، ۱۳۸۴، ص ۱۵۵-۱۵۶.
❤24👍6👏3😁3
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
ویرگولاستار کیست؟
ویرگولاستار ویراستارنمایی است که کارِ ویرایش را به نشانهگذاری و ویرگولگذاری فروکاستهاست.
واژۀ طنزآمیزِ ویرگولاستار از همآمیزیِ دو واژۀ ویرگول + ویراستار ساخته شدهاست.
#ویراستار
ویرگولاستار ویراستارنمایی است که کارِ ویرایش را به نشانهگذاری و ویرگولگذاری فروکاستهاست.
واژۀ طنزآمیزِ ویرگولاستار از همآمیزیِ دو واژۀ ویرگول + ویراستار ساخته شدهاست.
#ویراستار
😁29👍10👌3
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
غریبی گرت ماست پیش آورَد/
دو پیمانه آب است و یک چَمچه دوغ
اگر راست میخواهی از من شنو/
جهاندیده بسیار گوید دروغ
سعدی
گلستان
دو پیمانه آب است و یک چَمچه دوغ
اگر راست میخواهی از من شنو/
جهاندیده بسیار گوید دروغ
سعدی
گلستان
😁27👏11👍6🥰1
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
زندگی شستنِ یک بشقاب است.
سهرابِ سپهری
Life is just washing a dish.
سهرابِ سپهری
Life is just washing a dish.
😁19👏4👍3🐳3🤔2
Forwarded from گزینگویهها
به سراغِ من اگر میآیید،
نرم و آهسته بیایید،
مبادا که تَرَک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من.
سهرابِ سپهری
If you are going to visit me,
Please walk gently
Lest the thin porcelain of my solitude cracks.
Sohrab Sepehri
Translated by Behruz Safarzadeh
نرم و آهسته بیایید،
مبادا که تَرَک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من.
سهرابِ سپهری
If you are going to visit me,
Please walk gently
Lest the thin porcelain of my solitude cracks.
Sohrab Sepehri
Translated by Behruz Safarzadeh
❤30👍3👏1