بخشی از رفتارهای تو منو ناراحت کرده اما میتونم بخشهای دیگه وجودت رو دوست داشته باشم؛ مثل لبخندت.
#حدیث_عجم
@hafez_kamangir
#حدیث_عجم
@hafez_kamangir
Audio_5040
<unknown>
صدات آرام بخشه. آدم دوست داره شبا سرشو بذاره رو پاهات تا براش قصه بگی!
@hafez_kamangir
@hafez_kamangir
هر گز دوست ندارم از پیری زیاد بمیرم. روزی که احساس کنم دیگر توان ادامه دادن را ندارم با چند شاخه گل رز به ملاقات نهنگها میروم تا با آنها، در خلیجی بدون موج؛ خودکشی کنم.
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
تغییرات و دلیل تغییرات باید درونی باشد وگرنه انسان از اصیل بودن و خود بودن دور میشود. صرفا میشود مخلوطی از نظرات و عقاید دیگران و بعد از مدتی هم میبیند چیزی از خود و برای خود ندارد و این است آغاز انحطاطش.
#امیر_رضا_طهماسبی
@hafez_kamangir
#امیر_رضا_طهماسبی
@hafez_kamangir
ظاهر زندگی آدما درست شبیه کبابیهای کنار خیابونه. وقتی از کنارشون رد میشی، عطر کباب گرسنگی، هوس و حسرت بزرگی از غذایی که نمیتونی داشته باشی رو به دلت میذاره. اما کافیه از نزدیک به منقل نگاه کنی تا متوجه بشی تمام اون عطر و دود، صرفا از تکه دنبهای بلند میشه که چیزی به فسادش نمونده.
#یاسمن_اسدی
@hafez_kamangir
#یاسمن_اسدی
@hafez_kamangir
معیارهای زندگی تابع علایق جمعی هستن و خواستههای اجتماعی از تبلیغات وسوسهها و تمایلات صاحبان ثروت و قدرت حاصل میشن. حتی فرهنگ و آدابی که از گذشتگان به ارث رسیده در اسارت پادشاهان گذشته بوده.
شاید دلیل تمام رنجها و ناآرومیهای درونی بشر، به خاطر برآورده کردن خواستههای دیگران و رسیدن به لذت و خوشی از پیش تعیین شده بوده. خوشبختی واقعی باعث منظم شدن ضربان قلب یا به هیجان افتادن سلولهای بدن نمیشه. چون هیچ چارچوببندی مشخصی نداره و برای هر شخصی منحصر به فرده. نباید در دایرهی به تمسخر گرفتن، مورد شماتت و نیشخند قرار دادن و در نهایت افسرده شدن و انتقال این احساس ناتوانی به نسلهای بعدی، گرفتار بمونیم.
وقتی از یک زن با اندام بزرگ خوشمون میاد دلیلی نداره مطابق میل بقیه و معیارهای تخیلی با یک تیکه استخون زندگی کنیم. چون ما قراره با اون فرد معاشقه داشته باشیم نه دیگران. اگر غیر از این بود جامعه برامون همسری انتخاب میکرد نه خودمون و این شامل تمام تصمیمهای زندگی میشه. برای انتخابهاتون خطبهی عمومی نخونید. در هیچ فاحشهخونهای خوشبختی وجود نداره. عرف جامعه چیزی جز یک فریب و سرگرمی نیست.
شاید در دورهای زندگی کنید که هنوز اخلاقیات از ارزش و مقام بالایی برخوردار باشه ولی اگه حکومت تغییر کنه و به سبب تغییر حکومت، رذائل اخلاقی به امور عادی زندگی تبدیل بشه، تصمیمگیری برای حرکت با موج جدید و یا ایستادگی در برابر تغییرات، به مراتب از تحمل عذاب جهنم سختتره. اگر روزی ازدواج با اعضای خانواده، کودک آزاری، دروغ، دزدیدن، تجاوز و زورگویی، عاملی برای برتری کسی بر دیگری باشه و دلیلی بر روشن فکری به حساب بیاد، بدون شک بدنهی جامعه با تغییر جدید خو میگیره. درست مثل زمانیکه بردهداری امری عادی و تحت حمایت قانون و جامعهی طمعکار قرار داشت. پس باید برای انجام دادن هر عملی در هر دورهای از تاریخ از تقلید کردن دوری کرد. ما زاغ مقلد نیستیم؛ انسانیم!
کتاب📚 کیجا
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
شاید دلیل تمام رنجها و ناآرومیهای درونی بشر، به خاطر برآورده کردن خواستههای دیگران و رسیدن به لذت و خوشی از پیش تعیین شده بوده. خوشبختی واقعی باعث منظم شدن ضربان قلب یا به هیجان افتادن سلولهای بدن نمیشه. چون هیچ چارچوببندی مشخصی نداره و برای هر شخصی منحصر به فرده. نباید در دایرهی به تمسخر گرفتن، مورد شماتت و نیشخند قرار دادن و در نهایت افسرده شدن و انتقال این احساس ناتوانی به نسلهای بعدی، گرفتار بمونیم.
وقتی از یک زن با اندام بزرگ خوشمون میاد دلیلی نداره مطابق میل بقیه و معیارهای تخیلی با یک تیکه استخون زندگی کنیم. چون ما قراره با اون فرد معاشقه داشته باشیم نه دیگران. اگر غیر از این بود جامعه برامون همسری انتخاب میکرد نه خودمون و این شامل تمام تصمیمهای زندگی میشه. برای انتخابهاتون خطبهی عمومی نخونید. در هیچ فاحشهخونهای خوشبختی وجود نداره. عرف جامعه چیزی جز یک فریب و سرگرمی نیست.
شاید در دورهای زندگی کنید که هنوز اخلاقیات از ارزش و مقام بالایی برخوردار باشه ولی اگه حکومت تغییر کنه و به سبب تغییر حکومت، رذائل اخلاقی به امور عادی زندگی تبدیل بشه، تصمیمگیری برای حرکت با موج جدید و یا ایستادگی در برابر تغییرات، به مراتب از تحمل عذاب جهنم سختتره. اگر روزی ازدواج با اعضای خانواده، کودک آزاری، دروغ، دزدیدن، تجاوز و زورگویی، عاملی برای برتری کسی بر دیگری باشه و دلیلی بر روشن فکری به حساب بیاد، بدون شک بدنهی جامعه با تغییر جدید خو میگیره. درست مثل زمانیکه بردهداری امری عادی و تحت حمایت قانون و جامعهی طمعکار قرار داشت. پس باید برای انجام دادن هر عملی در هر دورهای از تاریخ از تقلید کردن دوری کرد. ما زاغ مقلد نیستیم؛ انسانیم!
کتاب📚 کیجا
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
آدمای موفق فقط در دو صورت شیوهی برنده شدن رو بهتون آموزش میدن: ۱-تو سود شما شریک باشن ۲- تو بخش زیادی از سود شما شریک باشن!
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
احساسم به تو مثل باران است به زمین
با هر صدای رعد
برتن خاکستریت بوسه میزنم
تا که جوانه دهی
سبز شوی
و با تکاندن برگهایت برایم آواز بخوانی
زیبا نیست؟
که باران با بوسههاش درختی را به سما درآورد!
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
با هر صدای رعد
برتن خاکستریت بوسه میزنم
تا که جوانه دهی
سبز شوی
و با تکاندن برگهایت برایم آواز بخوانی
زیبا نیست؟
که باران با بوسههاش درختی را به سما درآورد!
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
آسایشگاه خدمتم بالای کوه قرار داشت. به همین دلیل برای دسترسی داشتن به آب قابل خوردن، از مخزن استفاده میکردیم. شیوهی پر کردنش هم جالب بود. یک نفر هر دوازده ساعت باید بیست دقیقه پیاده روی میکرد تا به پمپ برسه و اونو روشن کنه. فرقی هم نمیکرد هوا آفتابی باشه یا بارونی، سرد باشه یا گرم. بعد از پر شدن مخزن نوبت به نفر دوم میرسید تا از کوه پایین بره و اون موتور خراب شده رو خاموش کنه.
گاهی وقتا بعضی از سربازها که در حال دوش گرفتن بودن و با بدنی پر از کف، سرشونو از حموم بیرون میاوردن و داد میزن: آقا آب قطع شده! اگه تو یخچال آبی نبود که با آب سماور گرمش کنیم. اون بدبخت بیچاره مجبور میشد سرما رو تحمل کنه تا یک نفر بره و پمپ آب رو روشن کنه.
پادگانهایی هم وجود داره که حتی ممکنه چند روزی هم آب نداشته باشن و یا گاها با آب جیرهبندی برای آشامیدن اموراتشون رو بگذرونن.
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
گاهی وقتا بعضی از سربازها که در حال دوش گرفتن بودن و با بدنی پر از کف، سرشونو از حموم بیرون میاوردن و داد میزن: آقا آب قطع شده! اگه تو یخچال آبی نبود که با آب سماور گرمش کنیم. اون بدبخت بیچاره مجبور میشد سرما رو تحمل کنه تا یک نفر بره و پمپ آب رو روشن کنه.
پادگانهایی هم وجود داره که حتی ممکنه چند روزی هم آب نداشته باشن و یا گاها با آب جیرهبندی برای آشامیدن اموراتشون رو بگذرونن.
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
[سعد لمجرد]
باغير من عيني وانا شايفك
به چشمانم حسادت میکنم وقتی میبینمت
وده اللي وصلت ليه
به اینجا رسیده کارم
لو اسمع إسمي بشفايفـك
اگر اسمم را از دهانت بشنوم
بقولك: كرريه
بهت میگم تکرارش کن
وعمري ما هاقدر اوصفلك
تا آخر عمر هم نمیتونم توصیف کنم
باحبك قـد ايه
که چقدر دوست دارم
[إليسا]
إرسمني في ليلك نجمة
مرا در شب هایت همچون ستاره ای رسم کن
ضيها يلمع في العين
که نور آن در چشمانت میدرخشد
إكتبني في عمرك كلمة
مرا در عمرت چنان کلمه ای حک کن
يحكوها الناس بعدين
که مردم بعدها از آن حکایت کنند
أنا نفسي أعيش فوق عمري
دوست دارم بیشتر از عمرم زندگی کنم
يا حبيبي معاك عمرين
وبا تو دو عمر را تجربه میکنم
[سعد لمجرد]
لو تطلبي مني عينيا
اگر از من چشمانم را بخواهی
لو تطلبي عمري كمان
اگر عمرم را هم بخواهی
هاديكي سنيني الجاية
باقی عمرم را به تو هدیه میدم
وهاكون راضي وفرحان
راضی خواهم بود و خوشحال
إنتي اللي وجودك جنبي
وقتی کنارم هستی
حسسني ان انا انسان
حس انسان بودن میکنم
[إليسا]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغير حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
[سعد لمجرد]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغيري حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
[إليسا]
أنا عايزاك تفضل جنبي
بیا بنشین کنارم
سندي وفارس أحلامي
ای پشت و پناهم، ای شاهزاده رویاهام
قلبي في قربك متطمن
کنار تو قلبم آرام می گیرد
خليك دايماً قدامي
پس همیشه کنارم باش
أنا قبل ما بانطق كلمة
قبل از اینکه سخن بگویم
بتكمل ليا كلامي
تو کلام مرا کامل میکنی
[سعد لمجرد]
ده وجـودك بيكملني
وجودت مرا کامل میکند
خليتي حياتي حياة
و زندگی مرا واقعا تبدیل به زندگی کرده است
إحساسي بحبك خدني
احساسم مرا به عشقت میکشاند
وانا هافضل ماشـي وراه
و من بر آن راه قدم بر میدارم
حضنك يا حبيبتي لا يمكن
ای محبوبم آغوشت نمی گذارد
لو ثانية أعيش بـراه
یک ثانیه از آن دور باشم
[إليسا]
في واحدة تمللي في ضهرك
یک زن است که پشت و پناه توست
وفي ضعفـــك هتقويك
در هنگام ضعفت مایه ی قوت توست
تؤمرها حبيبي وأمرك
بهش امر کن عزیزم
هتقول شبيك لبيك
و جز اطاعت چیزی نمیگوید
جنبك ولآخر عمرك
در کنار تو تا آخر عمر میماند
هاتعيش علشان ترضيك
و زندگی میکند تا تو را راضی نگه دارد
[إليسا]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغير حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
[سعد لمجرد]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغيري حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
@hafez_kamangir
باغير من عيني وانا شايفك
به چشمانم حسادت میکنم وقتی میبینمت
وده اللي وصلت ليه
به اینجا رسیده کارم
لو اسمع إسمي بشفايفـك
اگر اسمم را از دهانت بشنوم
بقولك: كرريه
بهت میگم تکرارش کن
وعمري ما هاقدر اوصفلك
تا آخر عمر هم نمیتونم توصیف کنم
باحبك قـد ايه
که چقدر دوست دارم
[إليسا]
إرسمني في ليلك نجمة
مرا در شب هایت همچون ستاره ای رسم کن
ضيها يلمع في العين
که نور آن در چشمانت میدرخشد
إكتبني في عمرك كلمة
مرا در عمرت چنان کلمه ای حک کن
يحكوها الناس بعدين
که مردم بعدها از آن حکایت کنند
أنا نفسي أعيش فوق عمري
دوست دارم بیشتر از عمرم زندگی کنم
يا حبيبي معاك عمرين
وبا تو دو عمر را تجربه میکنم
[سعد لمجرد]
لو تطلبي مني عينيا
اگر از من چشمانم را بخواهی
لو تطلبي عمري كمان
اگر عمرم را هم بخواهی
هاديكي سنيني الجاية
باقی عمرم را به تو هدیه میدم
وهاكون راضي وفرحان
راضی خواهم بود و خوشحال
إنتي اللي وجودك جنبي
وقتی کنارم هستی
حسسني ان انا انسان
حس انسان بودن میکنم
[إليسا]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغير حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
[سعد لمجرد]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغيري حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
[إليسا]
أنا عايزاك تفضل جنبي
بیا بنشین کنارم
سندي وفارس أحلامي
ای پشت و پناهم، ای شاهزاده رویاهام
قلبي في قربك متطمن
کنار تو قلبم آرام می گیرد
خليك دايماً قدامي
پس همیشه کنارم باش
أنا قبل ما بانطق كلمة
قبل از اینکه سخن بگویم
بتكمل ليا كلامي
تو کلام مرا کامل میکنی
[سعد لمجرد]
ده وجـودك بيكملني
وجودت مرا کامل میکند
خليتي حياتي حياة
و زندگی مرا واقعا تبدیل به زندگی کرده است
إحساسي بحبك خدني
احساسم مرا به عشقت میکشاند
وانا هافضل ماشـي وراه
و من بر آن راه قدم بر میدارم
حضنك يا حبيبتي لا يمكن
ای محبوبم آغوشت نمی گذارد
لو ثانية أعيش بـراه
یک ثانیه از آن دور باشم
[إليسا]
في واحدة تمللي في ضهرك
یک زن است که پشت و پناه توست
وفي ضعفـــك هتقويك
در هنگام ضعفت مایه ی قوت توست
تؤمرها حبيبي وأمرك
بهش امر کن عزیزم
هتقول شبيك لبيك
و جز اطاعت چیزی نمیگوید
جنبك ولآخر عمرك
در کنار تو تا آخر عمر میماند
هاتعيش علشان ترضيك
و زندگی میکند تا تو را راضی نگه دارد
[إليسا]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغير حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
[سعد لمجرد]
دا من أول دقيقة
از اولین دقیقه
لحبك قلبي مال
قلبم به عشقت مبتلا شد
عرفت بميت طريقة
با هزاران روش
تغيري حال بحال
حالم را دگرگون کردی
باتوه بين الحقيقة
ماندهام که حقیقت است
يا عمري والخيال
عمرم یا خیال
@hafez_kamangir
گاهی اوقات مجبور میشویم با شرایط خو بگیریم. به نمرههای افتضاح، به از دست دادن دوستان، به خشک شدن گل سرخیهای پشت تراس و حتی به سیاه شدن قلبهای بنفشمان. زندگی نه میتواند زیبا باشد. و نه میخواهد مثل کهکهشانی پر ستاره بر چشمها خطی از نور بکشد. چگونه میتوانیم آن را تحمل کنیم وقتی عشقی را در کنارمان نداریم.
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
زندگی بدون عشق کثافت است. سرتا پایش را با طلا آبکاری کنی بازهم کثافت است و بوی تعفنش همه جا را پر میکند. هرچه آیه و دلیل بیاوریم، منطق پشت منطق قطار کنیم، هیچوقت نمیتوانیم واقعیت را تغییر دهیم. که انسان تنها بیمار است. تنهایی مرض است. سم است. درد است. رنج است. بهتر که خود را فریب ندهیم و کلاه مخملی دور سرمان نبافیم. خر همیشه نعره سر میدهد. موجود چهارپا طوطی نمیشود تا آواز بخواند و پرواز کند. چپ و راست تنها باد در غبغب انداخته و هی عر میزند و عر میزند.
کمی از این غرور لاکردار دست بردایم و منیت و خودخواهی را دور بریزیم، تازه با خود واقعیمان مواجه میشویم: یک موجود سراسر افاده و غرور که معیارهای فضایی دارد و معلوم نیست که به چه مینازد. به دومتر قد دراز، کمی اسکناس ته جیب، لبهای کلفت برجسته یا مدرک فلان دانشگاه فکستنی.
امیدوارم کسی پیدا شود کنار گوشهای درازمان بخواند: کمی آدم شدن هم به شما میآید. مهربان بودن بد نیست. لبخند ملیح است و بانکمت میکند.
تا دلیلی باشد با زندگی آشتی کنیم و برای داشتن یک گل و جوانه زدنش خاک باغچه را زیر و رو کنیم. به پایش باران بریزیم و وقتی شکوفه داد تمام روز و شب به تماشایش بنشینیم. داشتن زیبایی حق است، محبت، رفاقت، عشق و شادی همهاش حق است و دوست داشتنی. به شیرهی درخت تاک شباهت دارد، به رنگ شبپره، به صدای خنده، به شیرینی عسل. امیدوارم زندگی برایمان سبز شود، جوانه زند و درختی شود به بلندای افرا.
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
کمی از این غرور لاکردار دست بردایم و منیت و خودخواهی را دور بریزیم، تازه با خود واقعیمان مواجه میشویم: یک موجود سراسر افاده و غرور که معیارهای فضایی دارد و معلوم نیست که به چه مینازد. به دومتر قد دراز، کمی اسکناس ته جیب، لبهای کلفت برجسته یا مدرک فلان دانشگاه فکستنی.
امیدوارم کسی پیدا شود کنار گوشهای درازمان بخواند: کمی آدم شدن هم به شما میآید. مهربان بودن بد نیست. لبخند ملیح است و بانکمت میکند.
تا دلیلی باشد با زندگی آشتی کنیم و برای داشتن یک گل و جوانه زدنش خاک باغچه را زیر و رو کنیم. به پایش باران بریزیم و وقتی شکوفه داد تمام روز و شب به تماشایش بنشینیم. داشتن زیبایی حق است، محبت، رفاقت، عشق و شادی همهاش حق است و دوست داشتنی. به شیرهی درخت تاک شباهت دارد، به رنگ شبپره، به صدای خنده، به شیرینی عسل. امیدوارم زندگی برایمان سبز شود، جوانه زند و درختی شود به بلندای افرا.
#سجاد_صابر
@hafez_kamangir
