Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟠 برای کلبه‌ی کوچک همسایه‌ات چراغی آرزو کن
قطعا حوالی خانه تو نیز روشن خواهد شد

🔹صبحتون بخیر
امروز سه شنبه
۱۰ تیر ۱۴۰۴
1 ژوئیه 2025
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#ایده_متن

بوسه ات
آغاز ِ هر صبح ِ من است🫰❤️


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
😈⛔️ #پوزیشن جنسی

🐈 پوزیشن شب : ژست گربه

بدن خود را به روی رابطه جنسی و روح خود را برای لذت باز کنید و خود را کاملاً به شریک زندگی خود بسپارید

🐈در حالت گربه،
• زن روی لبه تخت زانو می زند، بدنش را پایین می آورد و سرش را روی دستانش می گذارد،
• پاهایش از هم باز می شوند.
• مرد خود را بین پاهای همسرش قرار می دهد،
• زانوهایش را روی تخت می گذارد، با دستانش بدن زن را نگه میدارد به خود کمک می کند تا حتی عمیق تر به واژن او نفوذ کند.


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#نامزدی

"راهـبردهایـی بـرای ابـراز احساسـات" در دوران نامزدی و عقد


با استفاده از سه راهبرد زیر می‌توانید به بهترین شکل احساس‌های خود را به روشنی بیان کنید و مطمئن شوید، نامزد یا همسرتان به آنها گوش خواهد داد.

*از جمله‌های دارای ضمیر من استفاده کنید
در جملات سرزنشگری مانند "تو مرا عصبانی می‌کنی!" به جای ضمیر تو از من استفاده کنید؛ مانند "من عصبانی هستم...."

*صادق باشید

مثلا هنگامی که می‌خواهید تنها باشید؛ نگویید در اداره کار مهمی دارم که حتما باید انجام دهم.

*همخوان باشید

موقعی که لحن صدا و زبان بدنتان با گفته‌های شما هماهنگ نیستند، خیلی گیج کننده است. مثلا می‌گویید من غمگینم اما تبسم دارید.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#آموزشی


چوب میخک یک افزایش‌دهنده‌ی میل جنسی طبیعی و موثر است

این ادویه ی مفید باعث گشادی رگ‌ها و افزایش جریان خون در ناحیه‌ی آلت تناسلی می‌شود.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#همسرانه

آیا میتوانید بعد از افشای خیانت همسرتان با او زندگی کنید؟

اگر همسری آسیب‌دیده از خیانت، تصمیم به ادامهٔ زندگی گرفت و خواست رابطه زناشویی را بعد از خیانت از نو بسازد، راهکارهای زیر به او کمک می‌کنند:

⁣شروع دوباره رابطه جنسی
⁣گفت‌و‌گو دربارهٔ اتفاق پیش‌آمده
⁣بازنگری در وقایع سرنوشت‌ساز زندگی
⁣بازنگری در «خود» و تعارضات شخصی
⁣برگرداندن اعتماد توسط همسر پیمان شکن
⁣بازنگری در ازدواج و بررسی نقاط ضعف رابطه

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#خانوما_بخونن


در مقابل سکوت شوهرتان سکوت نکنید.

گاهی اوقات سکوت مرد باعث ایجاد احساس ناکامی و عصبانیت در زن می شود. برای اجتناب از این موقعیت، هنگامی که شوهرتان پاسخ نمی دهد سکوت نکنید.

به او بگویید:«می توانی به من بگویی چرا برای تو سخت است که به من بگویی به چه فکر می کنی؟» اگر او باز هم پاسخ نداد، راحت از کنار سکوتش رد نشوید. به او بگویید تمایل دارید درباره آینده صحبت کنید. او را متوجه کنید که شما انتظار شنیدن پاسخ دارید.


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
چقدر تحویلش میگیری
دکتر محسن محمدی نیا
#صوتی

💎دکتر محسن محمدی نیا(معین)
زوج درمانگر و☎️
روانشناس رابطه ☎️
تحکیم روابط زوجین👨‍👩‍👧‍👦

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#پارت_783


بی رمق از روی تن ارسلان کنار رفتم و چند نفس عمیق کشیدم.هیچ فعالیتی به اندازه ی این یه مورد
لذت و خستگی نداشت!
خیره شدم به سقف و خطاب به ارسلانن گفتم:
-دلم میخواد کوتاهشون کنم!
از گوشه چشم نگاهم کرد و گفت :

جمله ی بی پس و پیش نگو...چی رو میخوای کوتاه بکنی!؟
دستی تو موهای بلندم کشیدم و گفتم:
-موهامو...خیلی بلندن....دلم میخواد کوتاهشون کنم.هم کوتاهشون کنم هم رنگشون کنم...
ظاهرا ایده ام خیلی به مذاقش خوش نیومد چون گفت:
-همینجوری خوبن...
به پهلو چرخیدم و بعد دستمو گذاشتم روی سینه ستبرش و گفتم:
-دلم تنوع میخواد.و اینکه میخوام واسه یه بارم که شده بعداز اینهمه مدت کوتاهشون کنم خب...
سرشو یکم به سمتم متمایل کرو و بعد دستشو زیر چونه ام گذاشت و گفت:
-اگه اینطور دوست داری باشه
چون فکر نمیکردم به این سرعت راضی یشه گفتم:
-واقعا!؟ کوتاه کنم !؟
دستشو رو کمر لختم گذاشت و با یه فشار آروم منو به خودش چسبوند و گفت:
-وقتی اینجوری میخوای و این خوشحالت میکنه خب انجام بده...
سینه اش رو نوازش کردم و گفتم:
-وقتی بچه بودم از موی بلند بیزار بودم برای همین هروقت احساس میکردم از شونه ام اومدن پایینتر
یه قیچی برمیداشتم و تو همون زیر زمین خونه دایی کوتاهشون میکردم.
با صدای آرومی پرسید:
_چرا؟
لبخند تلخی زدم و این لبخند حاصل فکر کردن به تموم اون روزای بد بود. همونطور که دستمو آروم
آروم رو تنش حرکت میدادم گفتم:

چون طلعت همیشه مینشست تو حیاط و موهای فائزه و فهمیه رو سر حوصله میبافت و قربون صدقشون
می رفت اما هیچوقت هیچکس نبود اینکارو برای من انجام بده....برای همین کوتاهشون میکردم که این
هوس از سرم بپره
به چشمام که تو اون لحظه پراز اندوه مرور خاطرات تلخم بودن نگاه کرد و بعد انگشتشو روی لبهام
گذاشت و گفت:
-واسه خاطر همین داستان میخوای موهاتو کوتاه کنی!؟ اونجا کسی نبود..اینجا من هستم..میتونم ببافم
برات...
خندیدم و گفتم:

خب نه...ایندفعه دیگه واقعا خودم دلم میخواد اینکارو انجام بدم....دلم واسه مدل موی کوتاه تنگ شده...

از نظر من که هم رنگ موهات خوب و هم بلندیشون
سرم رو از روی بازوش برداشتم و بعد از روی تخت پایین اومدن تا یه لیوان آب برای خودم بریزم و
همزمان گفتم:
-اینجوری که میگی دودل میشماااا
یکم خودش رو کشید بالاو گفت:
دودل نشو...برای منم یه لیوان آب بیار..
پارچ شیشه ای رو برداشتم و لیوان رو پراز آب کردم و قدم زنان به سمتش رفتم.
لخت مادرزادکنار تخت ایستادم.
اول یکم از آب رو چشیدم و بعد لیوان رو به سمتش گرفتم اما درست وقتی دستشو دراز کرد تا ازم
بگیرش لبوان رو عقب آوردم و خندیدم.
نگاهم کرد و گفت:
شوهر آزار...بده
بلندتر خندیدم و دوباره لیوان رو به سمتش گرفتم اما وقتی بار خواست لیوان رو ازم بگیره همون حررکت
قبلی رو باهاش انجام دادم...
من خندیدم و اون با حرص گفت:
-بده شانار...
دستمو بالا گرفتم و یکم از آب رو ریختم روی سینه اش و گفتم:
-اوخ اوخ...
چشماشو ریز کرد و گفت:
-چیکار میکنی دختر!؟
ببخشید...دستم بی اختیار کج شد...
نشستم رو لبه ی تخت و بعد خیره تو چشمهاش خم شدم و آب ریخته رو شکمشو هورت کشیدم و  لیس
زدم...
نفس عمیق تو گلویی کشید و گفت:
-سگمصب..

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2025/07/01 20:49:13
Back to Top
HTML Embed Code: