#ایده_متن
صـُبـح را با نفسِ گرمِ "تــــو"
آغـاز ڪــــنـم....
این همانیست ڪہ از کلّ
جهان میخواهم ...
#امیرحسین_اثناعشرے🌹🍃
@harimezendgi👩❤️👨🦋
صـُبـح را با نفسِ گرمِ "تــــو"
آغـاز ڪــــنـم....
این همانیست ڪہ از کلّ
جهان میخواهم ...
#امیرحسین_اثناعشرے🌹🍃
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
اگر به کسی اهمیت میدهید اما او میخواهد از زندگی شما برود، این را به خاطر بسپارید:
مهربانانه ترین کاری که میتوانید برای خود انجام دهید این است که وقتی دیگران میخواهند بروند، به آن ها اجازه دهید بروند.
نه دنبالشان بروید، نه التماس کنید. بگذارید درد بگیرد و سپس بگذارید التیام یابد.
وقتی دست از مجبور کردن دیگران برای خودمان برمیداریم، برای کسانی که واقعا برای ما ساخته شده اند، جا باز میکنیم.
به خودتان اجازه دهید تا جریان طبیعی روابط را بپذیرید.
درک کنید که همه برای ماندن در زندگی شما خلق نشده اند. با رها کردن، سفر آن ها و همچنین سفر خودتان احترام میگذارید.
این کارفضایی برای احترام متقابل و ارتباطات واقعی ایجاد میکند.
اعتماد داشته باشید که افراد درست در زمان مناسب وارد زندگی شما خواهند شد.
بر رشد شخصی خود و پرورش روابطی که متقابل هستند تمرکز کنید.
به این ترتیب ،جامعه ای از افرادی که واقعا شمارا ارزشمند میدانند و حمایت میکنند، میسازید.
به یاد داشته باشید که هر پایانی درواقعا شروع جدید در لباس مبدل است.
با قلبی باز و ایمانی استوار به سفر پیش رو، تغییرات را بپذیرید.
رها کردن باوقار، راه را برای ارتباطات عمیق تر و معنادار تر در آینده هموار میکند.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
اگر به کسی اهمیت میدهید اما او میخواهد از زندگی شما برود، این را به خاطر بسپارید:
مهربانانه ترین کاری که میتوانید برای خود انجام دهید این است که وقتی دیگران میخواهند بروند، به آن ها اجازه دهید بروند.
نه دنبالشان بروید، نه التماس کنید. بگذارید درد بگیرد و سپس بگذارید التیام یابد.
وقتی دست از مجبور کردن دیگران برای خودمان برمیداریم، برای کسانی که واقعا برای ما ساخته شده اند، جا باز میکنیم.
به خودتان اجازه دهید تا جریان طبیعی روابط را بپذیرید.
درک کنید که همه برای ماندن در زندگی شما خلق نشده اند. با رها کردن، سفر آن ها و همچنین سفر خودتان احترام میگذارید.
این کارفضایی برای احترام متقابل و ارتباطات واقعی ایجاد میکند.
اعتماد داشته باشید که افراد درست در زمان مناسب وارد زندگی شما خواهند شد.
بر رشد شخصی خود و پرورش روابطی که متقابل هستند تمرکز کنید.
به این ترتیب ،جامعه ای از افرادی که واقعا شمارا ارزشمند میدانند و حمایت میکنند، میسازید.
به یاد داشته باشید که هر پایانی درواقعا شروع جدید در لباس مبدل است.
با قلبی باز و ایمانی استوار به سفر پیش رو، تغییرات را بپذیرید.
رها کردن باوقار، راه را برای ارتباطات عمیق تر و معنادار تر در آینده هموار میکند.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آموزشی
#آقایون_بخوانند
زود انزالی در مردان رابطه کاملا مستقیم با 3 فاکتور :
🔻کمبود تجربه در رابطه جنسی
🔻استرس زیاد
🔻پیشنوازی کم با شریک جنسی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
زود انزالی در مردان رابطه کاملا مستقیم با 3 فاکتور :
🔻کمبود تجربه در رابطه جنسی
🔻استرس زیاد
🔻پیشنوازی کم با شریک جنسی
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
نکات کاربردی برای عروس ها و خواهر شوهرها😊
🔹در ابتدای رابطه بدون هیچ چشم داشتی به یکدیگر محبت کنید .
🔸در حضور دیگران با یکدیگر شوخی نکرده و در نهایت احترام برخورد کنید.
🔹احترام گذاشتن به همدیگر از صمیمت بین طرفین مهمتر است بنابراین در درجه اول به عقاید و سلایق یکدیگر احترام گذاشته و برای صمیمیتتان حد و مرز قائل شوید .
🔸گاهی خود را به جای طرف مقابلتان بگذارید؛ اگر عروس جای خواهر شوهر بود و یا بالعکس انتظار چگونه رفتاری را از یکدیگر داشتند؟
🔸 اگر بینتان دلخوری پیش آمد، زود قهر نکرده و دیدارها را قطع و یا کم نکنید. در اجتماع مشترکتان حضور پیدا کنید تا امکان حل مشکلات به وجود آید.
🔹بدانید در برخوردها و مشکلات با کمی تغافل و کوچک پنداشتن مسئله ،همه چیز تمام میشود.
🔸سعی کنید دور هم اوقات خوب و خوشی داشته باشید .اگر بحث به جاده خاکی افتاد با ادبیات شوخی مشکل را حل کنید .
@harimezendgi👩❤️👨🦋
نکات کاربردی برای عروس ها و خواهر شوهرها😊
🔹در ابتدای رابطه بدون هیچ چشم داشتی به یکدیگر محبت کنید .
🔸در حضور دیگران با یکدیگر شوخی نکرده و در نهایت احترام برخورد کنید.
🔹احترام گذاشتن به همدیگر از صمیمت بین طرفین مهمتر است بنابراین در درجه اول به عقاید و سلایق یکدیگر احترام گذاشته و برای صمیمیتتان حد و مرز قائل شوید .
🔸گاهی خود را به جای طرف مقابلتان بگذارید؛ اگر عروس جای خواهر شوهر بود و یا بالعکس انتظار چگونه رفتاری را از یکدیگر داشتند؟
🔸 اگر بینتان دلخوری پیش آمد، زود قهر نکرده و دیدارها را قطع و یا کم نکنید. در اجتماع مشترکتان حضور پیدا کنید تا امکان حل مشکلات به وجود آید.
🔹بدانید در برخوردها و مشکلات با کمی تغافل و کوچک پنداشتن مسئله ،همه چیز تمام میشود.
🔸سعی کنید دور هم اوقات خوب و خوشی داشته باشید .اگر بحث به جاده خاکی افتاد با ادبیات شوخی مشکل را حل کنید .
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#زناشویی
💓 لذت واقعی رابطه جنسی زمانیست که توأم با رابطه قوی احساسی بین دو طرف باشد.
👈 اگر با همسرتان دچار عدم تفاهم جنسی شدید، راهش خیانت نیست ریشه مشکل را پیدا و حل کنید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
💓 لذت واقعی رابطه جنسی زمانیست که توأم با رابطه قوی احساسی بین دو طرف باشد.
👈 اگر با همسرتان دچار عدم تفاهم جنسی شدید، راهش خیانت نیست ریشه مشکل را پیدا و حل کنید.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_786
امیرسام رو سپردم دست شیرین تا برم و به کارهام برسم.
از قبل با آرایشگاه هماهنگ کرده بودم برای همین میتونستم قبل از ناهار برگردم و مهمونهام رو زیاد
تنها نزارم.
قرار شد خود ارسلان سر راه منو برسونه و خب چه بهتر..داشتم جوش کوچولویی که کنار گوشم بیرون
زده بود رو تو آینه نگاه میکردم که
با تاکید گفت:
-شانار..
بابت این جوش بد موقع تفی به شانسم فرستادم وگفتم:
-جونم...
-موقع برگشتن آژانش میگیری...سعی کن زود بری خونه و اینجا نمونی...
آینه رو دادم بالا و گفتم:
-باشه...
-زیاد هم خودتو جینگولی مستون نکن من همینجوری بیشتر میپسندم...اورجینال!
با لب و لوچه آویزون گفتم:
-ارسلان شانس رو میبینی!!! جوش زدم! درست کنار گوشم...ببین
سرم رو کج کردم تا جوش رو ببینه.خندید و گفت:
-تو به این میگی جوش...!؟ این اصلا مشخص نیست.نمیخواد حساس بشی...
نمیتونستم نسبت بهش حساس نباشم برای همین دوباره نگاهی بهش انداختم و گفتم:
-لامصب بد موقع دراومد!
ماشین رو نگه داشت و گفت:
-اینجاست!؟
نگاهی به بیرون انداختم.به ساختمون آرایشگاه و بعد گفتم:
-آره...همینجاست
بعد دوباره سرمو برگردوندم سمتش و شوخ طبعانه گفتم:
-صورت مرا به خاطر بسپار..پرنده قراره عوض بشه!
خندید و نوک بینیم رو کشید و گفت:
-امیدوارم پرنده زشت نشه..
گله مند گفتم:
-عه ارسالن اینجوری نگو دیگه!ای بابا...تو دو دلم میکنی همه اش...
باشه من دیگه چیزی نمیگم
-آفرین..این تصمیم خوبیه
خداحافظی کردم و از ماشین پباده شدم و راه افتادم سمت آرایشگاه....
از قبل تماس گرفته بودم برای همین نیازی نبود منتظر بشینم تا نوبتم بشه.
لباسهام رو درآوردم و وسایلم رو آویز کردم و روی صندلی نشستم.
آرایشگر پشت صندلی ایستاد و موهای بلند و پیچ و تاب دار مشکی رنگم رو با دستهاش بالا و پایین
کرد.انگار که بخواد باهاشون اطراف رو باد بزنه!!
لبخند زد و گفت:
-احتماال وقتی داشتی میومدی بهت نگفتن حیف نکن!؟بهشون دست نزن...رنگ نزن..یا همچین چیزیی؟
خندیدم و جواب دادم:
_چرا...همسرم چندبار بهم گفت ولی من دلم میخواد تغییر کنم اونقدر که وقتی برگشتم از حرفی که بهم زد
پشمون بشه!
خندید و گفت:
شک نکن همینو میگه...ایده ام این...موهات رو تا روی شونه ات کوتاه میکنم البته بدون این پیچ
تابهای خوشگل...صرفا جهت تنوع صافشون میکنم..ابروهات رو هم برمیدارم البته..همه ی اونا بعلاوه
ی یه هایلایت خوشگل...
لبخند رضایتمندانه ی زدم و گفتم:
پیشنهاد خوبیه..همینکارو بکنید!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
امیرسام رو سپردم دست شیرین تا برم و به کارهام برسم.
از قبل با آرایشگاه هماهنگ کرده بودم برای همین میتونستم قبل از ناهار برگردم و مهمونهام رو زیاد
تنها نزارم.
قرار شد خود ارسلان سر راه منو برسونه و خب چه بهتر..داشتم جوش کوچولویی که کنار گوشم بیرون
زده بود رو تو آینه نگاه میکردم که
با تاکید گفت:
-شانار..
بابت این جوش بد موقع تفی به شانسم فرستادم وگفتم:
-جونم...
-موقع برگشتن آژانش میگیری...سعی کن زود بری خونه و اینجا نمونی...
آینه رو دادم بالا و گفتم:
-باشه...
-زیاد هم خودتو جینگولی مستون نکن من همینجوری بیشتر میپسندم...اورجینال!
با لب و لوچه آویزون گفتم:
-ارسلان شانس رو میبینی!!! جوش زدم! درست کنار گوشم...ببین
سرم رو کج کردم تا جوش رو ببینه.خندید و گفت:
-تو به این میگی جوش...!؟ این اصلا مشخص نیست.نمیخواد حساس بشی...
نمیتونستم نسبت بهش حساس نباشم برای همین دوباره نگاهی بهش انداختم و گفتم:
-لامصب بد موقع دراومد!
ماشین رو نگه داشت و گفت:
-اینجاست!؟
نگاهی به بیرون انداختم.به ساختمون آرایشگاه و بعد گفتم:
-آره...همینجاست
بعد دوباره سرمو برگردوندم سمتش و شوخ طبعانه گفتم:
-صورت مرا به خاطر بسپار..پرنده قراره عوض بشه!
خندید و نوک بینیم رو کشید و گفت:
-امیدوارم پرنده زشت نشه..
گله مند گفتم:
-عه ارسالن اینجوری نگو دیگه!ای بابا...تو دو دلم میکنی همه اش...
باشه من دیگه چیزی نمیگم
-آفرین..این تصمیم خوبیه
خداحافظی کردم و از ماشین پباده شدم و راه افتادم سمت آرایشگاه....
از قبل تماس گرفته بودم برای همین نیازی نبود منتظر بشینم تا نوبتم بشه.
لباسهام رو درآوردم و وسایلم رو آویز کردم و روی صندلی نشستم.
آرایشگر پشت صندلی ایستاد و موهای بلند و پیچ و تاب دار مشکی رنگم رو با دستهاش بالا و پایین
کرد.انگار که بخواد باهاشون اطراف رو باد بزنه!!
لبخند زد و گفت:
-احتماال وقتی داشتی میومدی بهت نگفتن حیف نکن!؟بهشون دست نزن...رنگ نزن..یا همچین چیزیی؟
خندیدم و جواب دادم:
_چرا...همسرم چندبار بهم گفت ولی من دلم میخواد تغییر کنم اونقدر که وقتی برگشتم از حرفی که بهم زد
پشمون بشه!
خندید و گفت:
شک نکن همینو میگه...ایده ام این...موهات رو تا روی شونه ات کوتاه میکنم البته بدون این پیچ
تابهای خوشگل...صرفا جهت تنوع صافشون میکنم..ابروهات رو هم برمیدارم البته..همه ی اونا بعلاوه
ی یه هایلایت خوشگل...
لبخند رضایتمندانه ی زدم و گفتم:
پیشنهاد خوبیه..همینکارو بکنید!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
Forwarded from کانال تبادلات ژرف
🔰امشب جمعه کانال VIP خاص رو معرفی میکنم ، که ظرفیتش برای اضافه شدن
به تعداد افرادی که میخوان رشد کنند
🎁 اینم لینکش برای آخرین بار👇
https://www.tg-me.com/addlist/AAjjy6-Mr0tiNjJk
👑 پیشنهاد فوق العاده 👇
روش های آرامش ذهن در بحران جنگی
🎁@royal_silencemind 👈
به تعداد افرادی که میخوان رشد کنند
🎁 اینم لینکش برای آخرین بار👇
https://www.tg-me.com/addlist/AAjjy6-Mr0tiNjJk
👑 پیشنهاد فوق العاده 👇
روش های آرامش ذهن در بحران جنگی
🎁