Telegram Web Link
Channel photo updated
خیلی‌ها روزی طرفدار دوآتشه احمدی‌نژاد بودند و در زمانی هم از او بریدند. خدا را چه دیدید، ما هم شاید روزی از او ببریم. ولی از دید من، بریدگان دو دسته می‌شوند: دسته‌ای که به اشتباه خود التفات یافته و می‌روند در کنجی و به اعمال بد گذشته می‌اندیشند و بابت عمر از دست رفته، تأسف می‌خورند. و دسته دیگری که از آن ور بام افتاده و شروع می‌کنند به ریشخند و لگدپرانی تا مابقی عمر خویش را در بیراهه‌ای دیگر بپیمایند. من بریده یا نبریده، مخلص گروه اول هستم.

@hashiesaz
👎14
قبلا در مورد نقطه عطفی که توافق تبادل سوخت و بیانیه سه‌جانبه تهران در سال 89 در مسیر کشور می‌توانست داشت، مطالبی نوشته بودم. امروز رهبری نظام گزاره تازه‌ای را مطرح کرد که به فهم و تحلیل مطالب پیش‌گفته، کمک بسیاری خواهد کرد. ایشان در سخنرانی 5 آذر 1403 گفته‌اند:

"ما اورانیوم غنی‌سازی شده ۲۰ درصد را احتیاج داشتیم برای رادیوداروها، نیاز مبرم کشور بود، یک مقدار داشتیم، از سابق تهیه شده بود، داشت تمام می‌شد. باید می‌خریدیم، از کی؟ از آمریکا! آمریکایی‌ها گفتند که شما هر چی تولید سه و نیم درصد دارید به ما بدهید، ما در مقابل به شما ۲۰ درصد می‌دهیم. دو تا رئیس‌جمهور معروف آن روز دنیا را که من اسم نمی‌خواهم بیاورم که با ما هم روابط خوبی داشتند، واسطه قرار دادند که این اتفاق، این معامله انجام بگیرد. مسئولین کشور ما هم قبول کردند؛ این برای اواخر دهه ۸۰ است. دیده شد که آمریکایی‌ها دارند کلک می‌زنند، فهمیدیم که دارند آنها کلک می‌زنند. جلویش گرفته شد."

باشد تا اگر دل و دماغی ماند، در آینده در این باره بیشتر بنویسیم. عجالتا فقط روی جمله مجهول" جلویش گرفته شد" انگشت تأکید می‌گذارم. گزاره‌ای که دقیقا احمدینژاد در افطاری ماه رمضان سال 93 به جمع کوچکی از ما گفت که فحوایش این بود که در داخل کشور، مانع اجرای آن توافق شدند. ولی همواره تبلیغات رسمی نظام گفته است که آمریکا و اوباما بدعهدی کردند و توافق را اجرا ننمودند.


✍️مرتبط:

🔹مقاله من با عنوان "چه بسا کسانی با شعارهای انقلابی، مکمل نقشه سازشکاران باشند"
https://www.tg-me.com/hashiesaz/638

🔸متن کامل بیانیه تهران (که بر خلاف مذاکرات منتهی به برجام، در کمال شفافیت و در همان روز برای آگاهی عمومی منتشر شد.):
https://www.tg-me.com/baharmedia/8878

🔹روایت احمدینژاد از بیانیه تبادل سوخت
https://www.tg-me.com/baharmedia/8879

🔸روایت هیلاری کلینتون از بیانیه تبادل سوخت
https://www.tg-me.com/baharmedia/8881

🔹هوشنگ امیراحمدی از نقش ظریف در بحرانی ماندن روابط ایران و آمریکا میگوید
https://www.tg-me.com/kafshhaye_aahani/2828


@hashiesaz
👍20
همانطور که مهریه یک دست و یک پا، از نظر شرعی مردود و مهمل است، مهریه ای که به صورت دین بیان می‌شود و عادتا مرد نمی‌تواند آن را تامین کند، از نظر برخی فقها مردود است و حکومت می‌تواند با قانونگذاری، چنین مهریه هایی را به رسمیت نشناسد. از این به بعد قانون بگذارند که هر کس خواست هر چیزی را مهر کند، سندش را بیاورد. اگر پول بود، حساب بانکیش همانقدر پول داشته باشد، اگر سکه بود، سکه را بیاورد یا گواهی بیاورد و همان را فی المجلس به همسرش تحویل دهد. و الا محضر چیزی را که وعده و وعید است نباید ثبت کند.

خودمان را که گول نمی‌زنیم. مهریه تبدیل شده به ابزار گروکشی برای طلاق زنان. ما این را باید اصلاح کنیم. من اطرافم کسانی را دیدم که طلاق گرفتند. هر کدام دو سه سالی درگیر فرایند بود. اولش هم هیچ کدام درخواست طلاق نمی‌دادند. زن میرفت درخواست مهریه و نفقه می‌کرد و مرد هم میرفت دادخواست نشوز می‌داد. مدتی همدیگر را سر میدواندند و احتمال انحراف و مفسده، در این مدت طولانی وجود دارد. ولی نظام چشمش را به این مسائل بسته. آقای رئیسی در دوره ای که رئیس قوه بود میگفت باید طلاق را سخت‌تر کنیم. در حالی که طلاق یک راه حل است که اسلام به رسمیت شناخته. شما طلاق رسمی را سخت می‌کنید، طرفین متارکه هستند می‌روند خارج از چارچوب ازدواج ارتباط جنسی برقرار می‌کنند و صد تا داستان بدتر درست می‌کنند.


@hashiesaz
👍24
بچه‌تر که بودم، وقتی می‌فهمیدم یکی از همکلاسی‌ها پدرش را از دست داده و یتیم است، حدس میزدم که بخشی از وجودش ناقص شده و چقدر از این بابت دچار ملالت است. اما گمان نمیکردم که در سنین بزرگی هم فقد پدر، این چنین انسان را ناقص و یتیم کند. من در آستانه 40 سالگی یتیم شدم و امروز اولین روز پدری است، که پدر ندارم. با اینکه مرگ پدرم ناگهانی نبود و در این چهار سال، هر باری که تلفنم زنگ می‌خورد یا پدر تلفنم را جواب نمی‌داد، ذهنم به این میرفت که نکند آن اتفاق رخ داده؛ ولی مرگ پدر بزرگترین ضربه روحی و شخصیتی من در عمرم بود. خدایش بیامرزد و ما را به او ملحق کند و او و ما را با زاده این روز عزیز، محشور و همنشین نماید.

@hashiesaz
👍68
🟥 شکل‌گیری اقتصاد و منافع، مانع بازنگری روندهای حکمرانی است


یکی از آشنایان به تازگی خودرویی خریده که به خاطر ثبت تخلف کشف حجاب مالک قبلی، جلوی این را در جاده گرفته‌اند ولی محض رعایت حالش، ماشینش را توقیف نکرده‌اند. حالا با مراجعه به پلیس امنیت اخلاقی، دریافته که هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه خودش ماشینش را ببرد و در پارکینگی بخواباند و قبضش را بگیرد و برای طی مراحل بعدی، به پلیس بعلاوه ده مراجعه نماید. او می‌گفت که امروز به چهار پارکینگ خاص تعیینی پلیس امنیت اخلاقی مراجعه کرده، که در سه تایش جا نبوده و بالاخره توانسته در چهارمی که جای پرتی هم بوده، ماشینش را بخواباند و پیگیر بقیه مراحل شود. یکی از مراحل آتی هم البته، شرکت در دوره آموزشی حجاب است که می‌گفت 1 میلیون و 500 هزار تومان بابت آن از آدم می‌ستانند! بدیهی است که پارکینگ هم بابت توقیف خودرو، پولی احتمالا بیش از پارکینگ‌های معمول خواهد گرفت و آن دفتر و دستک پلیس بعلاوه ده نیز از این خوان گسترده، بی‌نصیب نمی‌مانند و سهم خود را برمی‌گیرند.

باری این مثالی بود در موضوع کشف حجاب، که یک امر مثلا شرعی است. ببینید که چه اقتصادی حول این مسأله شکل می‌گیرد و چه منافعی به وجود می‌آید و در هم تنیده می‌شود و البته همین اقتصاد و منافع است که بعدا راه را برای بازنگری و اصلاح یک روند پراشکال، مسدود یا لااقل دشوار می‌کند.

مصداق دیگر از شکل‌گیری اقتصاد و تنیدن منافع خاص، همین دفاتر پلیس بعلاوه ده و پیشخوان خدمات دولت و خدمات قضایی و حتی اسناد رسمی است. برای مثال ابلاغیه قضایی بدون هیچ هزینه‌ای از طریق سامانه ثنا به صورت رسمی به فرد داده می‌شود، ولی او اگر بخواهد شکایت یا اعتراضی را ثبت نماید، باید به دفتر خدمات قضایی مراجعه و هزینه‌ای را به این دفتر بپردازد. من سالیان پیش که کنکور میدادم، تمامی مراحل ثبت نام از بارگذاری عکس و مدارک را از طریق اینترنت و بدون هیچ مراجعه حضوری به جایی، انجام می‌دادم. پیش خود میگفتم آیا امکان ندارد که بقیه کارها به همین نحو و از طریق اینترنت انجام شود؟ به راستی چرا برای ثبت شکایت قضایی، یا دادن وکالت، یا فرستادن دفترچه سربازی و گرفتن گذرنامه و صد گونه حاجت امثال اینها، دفاتری شکل بگیرد و مردم را تلکه کنند و وقتشان را بسوزانند و از کار و زندگی بیاندازند؟ حالا گیرم کسی خودش توانایی کار با اینترنت را ندارد، امثال چنین آدمهایی مختار باشند که به چنان دفاتر یا کافی‌نت مراجعه کنند، ولی چرا همه مردم را مجبور به چنین شیوه‌ای کرده‌ایم؟ جز اینکه اقتصادی حول اینها شکل گرفته و منافعی پدید آمده که روزبروز بر سودجویی خود و آزار مردم می‌افزاید؟

🗞️مرتبط https://www.tg-me.com/khate_energy/6125


@hashiesaz
👍16
کریم آقاخان چهارم، رهبر و امام اسماعیلیان نزاری درگذشت. برآورد من این است که منش و ظاهر ایشان، به رهبر معنوی هیچ از یک فرقه‌ها و مذاهب و جریانات دینی در گذشته و امروز نمی‌ماند. من این ویژگی عجیب را حاصل امامت موروثی در روزگار مدرن می‌دانم. چنان که در مسیحیت کاتولیک، مقام پاپ موروثی نیست؛ و در شیعه امامیه نیز مرجعیت و ولایت فقیه حالت ارثیه پدر به پسر نشده است؛ و در فرق درویشی و صوفیه نیز تا جایی که می‌شناسیم، مقام قطب و پیر و شیخ، به توارث منتقل نمی‌شود. ولی در اسماعیلی نزاری، تا جایی که حتی از القابشان هم پیداست، عنوان شاهزاده و پرنس به خود داده‌اند و مقام امامت و رهبری معنوی فرقه را همچون پادشاهی‌های قدیم، به وراثت فرزند آلوده‌اند. و به همین خاطر، منش و ظاهر رهبرشان، به رهبران معنوی جریانات دینی و مذهبی نمی‌برد.

@hashiesaz
👍8
ایران بر طبق همین حرفها، باید به سمت عادی شدن روابط با غرب و آمریکا هم برود و در عین حال سیاست مستقل خود را حفظ کند. منتهی عادی شدن روابط با لبخند زدن و اعلام خاکساری و اعلام وفاداری رخ نمی‌دهد. همین اخیرا یکی از آشنایان ما وقت مصاحبه با سفارت یک کشور اروپایی را داشت تا ویزا بگیرد. رفته بود گفته بودند شما ایرانیها تروریست هستید و ویزا نمی‌دهیم. این آدمی است که صبح تا شب به نظام فحش می‌دهد و الان دودش در چشم خودش رفت. اینهایی که پیرارسال کوشیدند سپاه را در فهرست تروریستی بگذارند، بعضی‌شان خودشان سربازی را در سپاه گذرانده‌اند و به همین خاطر در چاهی افتادند که خودشان کندند.

@hashiesaz
👎5
به خیالشان مردم خوش دارند بروند دلار و سکه و طلای آبشده بخرند و با هزار ترس و واهمه از دزد و سارق، در خانه بیانبارند. نه آقا؟! طلا و سکه و دلار برای کسی نان و آب و رفاه و لذت فراهم نمی‌کند، مردم بیچاره برای گریز از عقرب جراره تورمی که هر لحظه از ارزش دارایی ریالیشان میکاهد، به مار غاشیه طلا و سکه و دلار پناه می‌برند. و این با توصیه اخلاقی، درست نمی‌شود.

کسی که قدرت را در دست دارد، مادامی که اقدامی برای رفع مشکل نکرده، صلاحیت توصیه اخلاقی هم ندارد. چرا مشکل تورم را حل نمی‌کنید؟ هفت سال است که تورم شدید و مضاعف به جان اقتصاد ایران افتاده و روح و روان مردم را آزرده، ولی هر سال بدتر از پارسال، شعارهای بی‌معنای تولید و فلان سرمیدهند. آخر تورم ما چه کارش به تولید است؟ تورم 30 و 40 و 50 و 60 درصدی را با رشد اقتصادی 8 درصدی مثلا می‌خواهید چاره کنید؟ لابد جمع و تفریق که بلدید، با فرض توفیق در برداشتن سنگ بزرگ رشد اقتصادی 8 درصدی، 8 درصد از اعداد تورم کم کنید، می‌شود 22 و 32 و 42 و 52 درصد تورم! کسر بودجه دولت و کثافتکاری بانک‌های مفسد، می‌شود هیزم خلق پول که خوراک آتش تورم ایران است. به جای شعارهای پوچ و مهمل سردادن و برای مردم بیچاره توصیه اخلاقی گفتن و حرام و حلال کردن، هیزم در آتش تورم نریزید. اگر بلد نیستید و کناره نمی‌گیرید، لااقل سکوت کنید و بگویید من سررشته ندارم و چیزی نمی‌دانم و بس!


@hashiesaz
👍25
ما هم سالهاست می‌گوییم ایران نباید وقعی به فرانسه و انگلیس و آلمان و حتی روسیه و چین در موضوع هسته‌ای بنهد. چرا که آنها طرف دعوای ما نیستند و مذاکره و ورودشان در مذاکرات، موجب امتیازگیری بیخود به نفع خودشان است. فرانسه نه نمی‌تواند ضربه نظامی به ایران بزند و نه تحریم اقتصادی کند. آن چند تای دیگر هم مثل این. آمریکاست که ارتش و دلارش جهانرواست و ما زیر فشار قرار داده. بنابراین انحراف اول ما این بود که رفتیم با سه کشور اروپایی که کاره ای نبودند مذاکره کردیم.

البته من هم مثل رهبری به مذاکرات بدبینم. شروع این دور از مذاکرات زیر فشار و تهدید به ضربه نظامی بود. این مذاکرات را تنها در یک صورت مفید می‌دانم که فریبی برای خرید زمان و ساخت سلاح اتمی باشد، که جز با ساخت و آزمایش و انباشت سلاح اتمی و داشتن موشک‌های دوربرد برای هدف قرار دادن خاک آمریکا، بحران هسته‌ای ایران تمامی نخواهد داشت.
👍19
رفع بحران ناترازی یک راه دارد و آن هم شناور شدن قیمت است




یک روز در بازار تره‌بار دیدم که بادمجان را به قیمت 5 هزار تومان می‌فروشند. پیش خودم گفتم این هزینه برداشت و حمل و سود خرده‌فروش را هم پوشش نمی‌دهد، یعنی لابد طرف با ضرر بادمجان را به این قیمت نازل می‌فروشد که بابت خراب شدنش، ضرر بیشتری را متحمل نشود. چند هفته بعد قیمت بادمجان صعود کرد و از کیلویی 50 هزار تومان فراتر رفت. قیمت بادمجان و سایر کالاهایی که دولت دستی در نرخ‌گذاری آنها ندارد، چنان است که اجازه نمی‌دهد هیچ گاه ناترازی در عرضه و تقاضا به وجود آید. بادمجان هیچ گاه صف نخواهد داشت، چون قیمت شناورش همیشه عرضه و تقاضا را سربه‌سر می‌کند.

اگر همین منطق در مورد بنزین و گازوئیل و برق و گاز و حتی نان و شکر و لاستیک خودرو هم شکل بگیرد و دولت خود را متولی نرخ‌گذاری آنها نداند و کار را به بازار بسپرد، مشکل ناترازی خودبخود حل و به تعبیر بهتر، منتفی خواهد شد. اکنون وضع برق طوری است که بسیاری از واحدهای تجاری، مولد بنزینی کوچکی خریده و در موقع قطعی آن را به راه می‌اندازند تا کاسبی‌شان را نخواهند تعطیل کنند. بسیاری از صنعتگران حاضرند هزینه میلیاردی خرید ژنراتور دیزل را بدهند و گازوئیل را به نرخ غیررسمی نزدیک به 20 هزار تومان بخرند، ولی کارگاه و کارخانه یشان از تعطیلی اضافی در هفته در امان باشد. در مورد خانوارها نیز همه می‌دانیم که قطع برق، چقدر زحمت می‌آفریند، از قطعی آب به خاطر از کار افتادن پمپ آب گرفته تا توقف آسانسور و حتی از کار افتادن آیفون و درب‌بازکن الکترونیک. اینها همه مردم متمول‌تر را به سمت تجهیز ساختمان شان به ژنراتورهای بنزینی و دیزلی سوق می‌دهد که علاوه بر ایجاد مصرف جدید ارزی برای واردات این دستگاه‌ها، بر ناترازی بنزین و گازوئیل دامن خواهد زد.

اگر دست‌اندرکاران کشور ما منطق همان میوه‌فروش در بازار تره‌بار را به کار می‌بستند، بدون هیچ اقدام دیگری بحران انرژی در کشور فرومی‌کشید. عجیب آنکه بسیاری این سهمیه‌بندی برق را سیاستی عدالتخواهانه جا می‌زنند و از آن دفاع می‌کنند، غافل از اینکه متمولین هر آینه گلیم خود را با خرید مولد برق از این آب به در خواهند برد و سر بیچارگان همچنان بیکلاه خواهد ماند. ما اکنون دچار ناترازی هستیم و اگر قیمت را شناور یا لااقل افزایش دهیم، عرضه و تقاضای برق سربه‌سر و احتمالا رضایت خانوار و تاجر و صنعتگر افزایش خواهد یافت. کاری که بیش از همه نیازمند داشتن عقل سلیم و دور ریختن ایستارهای مزخرفی است که در 50 سال اخیر در مغز ما رسوب کرده است.


@hashiesaz
👎9
دولت ایران مقصر اسراف و بدمصرفی و ناترازی انرژی است


نهاده تولید در حسابداری و اقتصاد خرد، چیزی است که بابت آن هزینه در نظر گرفته می‌شود و در قیمت متوسط و نهایی محصول، موثر است. در یک کارخانه، مواد اولیه مصرفی و نیز دستمزد نیروی کار، جزء نهاده‌های تولید است. ولی کسی مصرف هوا را هنگام کار یک ماشین دیزل در کارخانه، به عنوان نهاده تولید در نظر نمی‌آورد؛ چون بابت هوا هزینه مستقیم یا غیرمستقیم پرداخته نمی‌شود و خود هوا هم، فعلا محدودیتی ندارد. به عبارت دیگر، هوا حتی هزینه فرصت هم ندارد.

مشکل ناترازی انرژی در ایران دقیقا از این جهت پیش آمده، که قیمت ناچیز حامل‌های انرژی، آن را از زمره نهاده‌های تولید خارج و در ردیف امثال هوا درآورده است. هر چند امروز به خاطر ناترازی، قطعی برق داریم؛ ولی در ساعاتی که برق وصل است، مصرف کننده می‌تواند هر قدر بتواند برق را با قیمت نازل و نزدیک به صفر مصرف کند و هزینه ناچیز قبض برق را هم در حسابداری تولید در نظر نگیرد. حکایت آب در کشاورزی نیز مثل برق در صنایع است.

اکنون چند مورد و مثال از وضع مصرف برق در بخش خانگی و عمومی و تجاری کشور می‌آوریم:

یکبار در امامزاده‌ای دیدم که 8 عدد آبسردکن را در حیاط کنار هم گذاشته، و به جز یکی که احتمالا خراب بود، بقیه همزمان روشن بودند. حیاط آن امامزاده قبرستان بود و هر کس به اسم متوفایش، آبسردکنی خریده و وقف کرده بود. متولی امامزاده ترجیح داده بود آبسردکن‌ها در یک جا جمع کند و در کنار هم قرار دهد، و روی این محظور که مبادا کسی بگوید چرا آبسردکن ما خاموش است، 7 تا آبسردکن را با هم روشن گذاشته بود. به یکی از خدام گفتم، این آبسردکن‌ها هر کدام به قاعده یک یخچال خانگی مصرف برق دارند، در صورتی که حتی اگر ده نفر همزمان بخواهند آب خنک بنوشند، به نوبت در صف می‌ایستند. هر چند که به خاطر جمعیت کم زوار، هیچ وقت چنین صفی شکل نخواهد گرفت.

مورد دیگر فروشگاههای زنجیره‌ای است که در مصرف برق، بسیار مسرف اند. این فروشگاهای یخچال‌ها و فریزرهای بعضا فاقد درب را به کار می‌گیرند که از سرمای اطراف آن مشخص است که چقدر انرژی را هدر می‌دهد. گاهی چگالنده (کندانسور) یخچال در همان فضای بسته فروشگاه قرار دارد و گرمای دریافتی از محتویات یخچال را در فضای سربسته تخلیه میکند، و کولرهای گازی پرمصرف دیگری این گرما را گرفته و با صرف انرژی دوباره، آن را به بیرون میبرند. وضع چنان خراب است که اغلب این فروشگاه‌ها، در زمستان هم برای گرمایش از همان کولرهای گازی بهره می‌گیرند، در حالی که به شبکه گاز متصل اند.

در سالیان اخیر که قیمت نسبی برق روزبروز ارزان‌تر و بی‌قدرتر شده و مخصوصا بعد از تصویب قانونی در مجلس که هزینه برق مساجد و مدارس را رایگان می‌کرد، بدمصرفی و اسراف در این اماکن نیز شدت یافته است. مساجد که معمولا سقف بلند و گنبد و حجم بسیار زیادی دارند، کم‌کم به چندین و چند کولر گازی مجهز شدند. در بعضی مناطق مثل شیراز، رسم بود که شبهای تابستان نماز را در حیاط اقامه می‌کردند. ولی اکنون به خاطر قیمت برق، زحمت پهن و جمع کردن فرش در حیاط برای اقامه نماز را به خود نمی‌دهند. پنکه های سقفی که در گردش هوا عملکرد بسیار خوبی دارند و به بهره‌وری سرمایش و گرمایش کمک شایانی می‌کنند، کمکم در مساجد به همراه کولرهای آبی فراموش شدند. در منازل هم اخیرا کانالکشی کولر آبی در حال متروک شدن است و معماران و سازندگان، ترجیح میدهند آن یکی دو متری که کانال از فضای واحد مسکونی اشغال می‌کرد، به عنوان متراژ واحد بفروشند. در صورتی که به جز مناطق شرجی ایران، در بقیه مناطق و اغلب شهرهای بزرگ و پرجمعیت، کولر آبی به خوبی جواب می‌دهد و استفاده از کولر گازی که به زعم من، به طور متوسط ده برابر کولر آبی مصرف برق دارد، اصلا عاقلانه نیست.


مقصر این اسرافها و بدمصرفی‌ها که به فاجعه ناترازی انرژی و قطعی برق و گاز کشیده، کسی جز دولت نیست که با سیاست غلط تثبیت قیمت ظاهری انرژی و در واقع ارزان‌سازی دائمی آن، کشور را به این ورطه هولناک انداخته است.

@hashiesaz
👍31
اصلاح قیمت بنزین و برق و انرژی، مستلزم زور و چماق و سرکوب و فریب نیست، بلکه باید ذینفع آفرید. همانطور که از گران شدن برنج در این چند وقت اخیر، من و شمای مصرف‌کننده برنج ناراحت شدیم، شالیکار و تاجر برنج خوشنود شدند. چرا؟ چون ذینفع افزایش قیمت اند. بر خلاف برنج که قمیتش در دست دولت نیست و دست پنهان بازار آن را تعیین می‌کند، من و شما شده‌ایم صرفا مصرف‌کننده انرژی و دولت متولی و ذینفع قیمت آن است. دولت هم که تحت فشار افکار عمومی و انتخابات است و جرات ندارد به قیمت انرژی نزدیک شود. ولی اگر مردم ذینفع قیمت انرژی بشوند، شبیه سال 89 که بابت اصلاح قیمت، یارانه نقدی دریافت کردند، افزایش و اصلاح قیمت میشود مطالبه عمومی. ضمن اینکه حرف من فراتر از این هم است، می‌گویم اصلا تعیین قیمت انرژی نباید در دست دولت باشد. به دولت چه ربطی دارد؟ هر جا که دولت ورود کرده و خود را متولی نرخ بنزین و گازوئیل و برق و گاز و روغن و ماست و پنیر و شکر و آرد و لاستیک ماشین کرده، آن صنعت و تجارت را به گند و کثافت کشیده، هزار فساد و ناکارایی درست کرده. بشر قبل از اینکه دولت را تاسیس کند، بازار را ایجاد کرده و بازار خودش محل کشف قیمت این کالاها ست، نیازی به دولت نیست. دولت باید مالیاتش را بگیرد و وظایف ذاتیش را انجام دهد.

@hashiesaz
👍36
من در موقع مذاکرات هسته‌ای اخیر با امریکا نوشتم که این کار فقط در حالتی موجه است که خرید زمان برای ساخت بمب باشد. الان هم می‌گویم که آتش بس، بعد از ضربات سختی که در حوزه انسانی و زیرساخت هسته‌ای خوردیم، فقط در صورتی موجه است که روند اداره کشور عوض شود.

آسیب پذیری ما از هر جهت در این جنگ مشهود بود. قریب 600 نفر کشته دادیم. در وهله اول باید از معاهده منع اشاعه اتمی خارج شویم، اگر موادی باقی مانده، سریعا با آن بمب را بسازیم تا بازدارندگی خود را ارتقا دهیم. حتی اگر نخواهیم آزمایش گرم هم انجام دهیم، باز هم می‌توانیم یک کشور دارای بمب هسته‌ای بدون اعلام رسمی آن باشیم. دقیقا مثل خود اسرائیل. نیروهای مسلح را از نظر انسانی و تسلیحاتی توسعه چشمگیر بدهیم و این خودش یک پیشران برای صنایع کشور خواهد شد. حتما حتما بحران انرژی را با اصلاح و شناورسازی قیمت‌ها و پرداخت مابإزای نقدی آن به مردم مرتفع کنیم. فتیله پیاده روی اربعین را پایین بکشیم و نگذاریم 10 میلیون نفر در برهه ای از کشور خارج شوند و قلیلی با خودشان بمب و ریزپرنده بیاورند. تجارت را به جز در مواد مخدر و مشروبات و تسلیحات، آزاد کنیم و بساط کولبری و سوختبری را برچینیم. افغانیهای عزیز را به کشور خودشان بفرستیم. اینها ظرف یک سال شدنی است، به شرطی که فهم و اراده آن باشد.

@hashiesaz
👍23
ایران از سال 82، برنامه ساخت بمب اتمی را کنار گذاشت و سیاست رفتن به آستانه اتمی را در پیش گرفت. آستانه اتمی، یعنی امکانات فنی و موادی ساخت بمب را داشته باشیم، ولی خود بمب را نسازیم؛ مثل آرژانتین یا برزیل. کشمکش ما با آمریکا و سایر کشورهای دارنده سلاح اتمی در 20 سال اخیر، بر سر پذیرش ایران به عنوان کشور در آستانه بوده و نه ایران دارنده بمب اتمی. اکنون و با این تجاوز اسرائیل، سیاست رفتن به آستانه اتمی و نساختن بمب، شکستش هویدا شده و ایران باید میان برچیدن کل زیرساخت‌های هسته‌ای و ساخت بمب اتمی یکی را انتخاب کند. ساخت بمب هم می‌تواند به دو صورت باشد‌: انجام آزمایش گرم هسته‌ای و اعلان هسته‌ای شدن ایران به صورت رسمی مثل هند و پاکستان، یا اخراج بازرسان هسته‌ای و ساخت بمب بدون آزمایش گرم و بدون اعلام رسمی آن که سیاست ابهام هسته‌ای است و اسرائیل در حال حاضر در این وضعیت است. به گمانم با توجه به فتوای رهبری و تبلیغات منفی که خودمان در این 20 سال علیه بمب داشته‌ایم، این شق اخیر به عنوان دستور کار نظام در پیش گرفته شود. البته اگر اصلاحطلبان که 20 سال است نان خود را در تنور بحران هسته‌ای می‌پزند، مجددا چوب لای چرخ کشور نگذارند.


@hashiesaz
👎6
مقاومت هوشمندانه یک انتخاب نیست، بلکه ضرورت است


عده‌ای با یادآوری حوادث شهریور 1320 و اشغال ایران و استعفای رضاشاه، پیشنهاد می‌دهند که با توجه به ضعف ما و برتری دشمن، امروز نیز دست‌اندرکاران کشور چنان سیاستی را در پیش بگیرند و با تسلیم بی‌قیدوشرط و پذیرش همه خواسته‌های امریکا و ترامپ، کشور را از خطر فروپاشی و نابودی حفظ کنند.

اما این گونه افراد علاوه بر آنکه صاحب اغراض سیاسی شخصی هستند، یحتمل اطلاع درستی هم از وقایع تاریخی ندارند. استعفای رضاشاه و متارکه جنگ در شهریور 20، یک انتخاب برای رضاشاه نبود. او به خاطر خیانت تعدادی از سرداران نظامیش، دیگر امکان مقاومت نداشت و کشور و خود را تسلیم کرد. وزیر جنگ رضاشاه با دستور ترک پادگان‌ها به سربازان، سبب فروپاشی ارتش و به غارت رفتن اسلحه‌ها شد. اما رضاخان حتی اگر فقط به دنبال منافع شخصی هم بود، نباید خود را تسلیم می‌کرد و اجازه می‌داد نیروهای انگلیسی او را در تحت بازداشت و به عنوان یک گروگان و اسیر بردارند و ببرند. چه اینکه در آن چند سالی که رضاخان بعد از اسارتش زنده ماند، بدترین زجرها و شکنجه‌های روحی و جسمی را کشید و چشید. ولی در واقع، برای رضاشاه چاره‌ای جز این نمانده بود که تسلیم شود و سلطنت پسرش را به نوعی تضمین کند.

اما بعد مهمتر ماجرا این بود که ایران، کاملا شانس آورد که بعد از جنگ دوم جهانی، تجزیه نشد. در حقیقت ایران تجزیه هم شد، آذربایجان و کردستان از سلطه حکومت مرکزی خارج شدند، ولی بمب اتمی امریکا و مکر قوام‌السلطنه به یاری هم آمد تا شوروی بی‌خیال کندن بخش‌های مهم ایران برای خود شود و پرده آهنین را در پشت مرزهای ایران بکشد.

تفاوت مهم امروز با آن روز در همین است که سیاست آمریکا، به عنوان ابرقدرت مؤثر در امور منطقه آسیای غربی، بر تجزیه کشورهای بزرگ و تقسیم آنها به دولت‌های کوچک ضعیف همچون اخلاف کشور یوگسلاوی است. اگر در سال 1320 و نیز 1357 شوروی در صدد تجزیه ایران بود، آمریکا به خاطر فضای جنگ سرد ایران را یکپارچه به عنوان سدی در برابر توسعه‌طلبی کمونیسم جهانی میخواست. ولی امروز دیگر آن فضا و مناسبات بکلی تغییر یافته است. بنابراین تسلیم بی‌قید و شرط ایران، و تخلیه توان نظامی، فقط به سود اسرائیل نخواهد بود، بلکه تمامی حرکت‌های تجزیه‌طلبانه و گریزازمرکز را نیز به تجزیه ایران تحریک و ترغیب خواهد کرد.

ما سالیانی است که نسبت به روند کلی اداره کشور منتقدیم و به بالاترین مقامات در این باره هشدار داده و انتقاد کرده‌ایم. من در سال 93 در وبلاگم نوشتم که سیاست رفتن به آستانه اتمی و نساختن بمب، به بن‌بست رسیده و برای حل بحران هسته‌ای، ایران چاره‌ای جز ساخت بمب ندارد. از سوی دیگر دولت روحانی به جای حل معضلات و بیماری‌های داخلی مدام در پی رفع تحریم بود، و دولت رئیسی نیز چند سال دور سر خود چرخید، وضع کشور چنان تضعیف شد و نارضایتی عمومی بالا گرفت که دشمن صهیونی بتواند آرزوی 20 ساله‌اش را در سال 1404 محقق کند.

اینک با تداوم آن روند غلط گذشته و در پیش گرفتن سیاست کجدارومریز، عاقبتی بهتر از سوریه در انتظار ایران نیست. اگر دست‌اندرکاران کشور مرگ تدریجی را می‌پسندند، همین مسیر را ادامه دهند؛ و الا باید طرحی نو دراندازند و برخی خطرات را از جمله ساخت بمب اتمی و موشک قاره‌پیما، برای تهدید مستقیم خاک آمریکا را به جان بخرند. همچنین روند اداره کشور را عوض کنند، دست از باجدهی به اصلاح‌طلبان نابکار بردارند و اجازه دهند همه سلایق در انتخاباتها حضور یابند و طرحهای اصلاحی واقعی اجرا شود.


@hashiesaz
👍21
فرصت زیادی برای نجات ایران نداریم


سیاست حاکم طی سالیان متمادی این بود که مردم ناراضی و مخالف نظام را به سمت نیروها و جریان‌های اصلاح‌طلب درون نظام سوق دهد و از این طریق بتواند بیشترین درصد جمعیت را درون و وابسته به نظام نگه دارد. این سیاست اکنون دیگر جواب نمی‌دهد و خیل ناراضیان و مخالفان حکومت به سمت نیروها و جریانات برانداز حاضر در خارج کشور متمایل شده‌اند.

نطفه عطف این روند، در سال 96 بود که حسن روحانی و حامیانش در انتخابات رقابتی با رئیسی، آخرین زور خود را زده و تمامی ظرفیت‌های اصلاحطلبان به ویژه، شهیران (سلبریتی‌ها) را به مصرف رساندند و در عین حال، عمده ادعاهایشان پوچ از آب درآمد و ناکارآمدی در اداره کشور را به اوج خود رساندند. تمهید نظام در آن ماجرا، ممانعت از استعفا و یا برکناری حسن روحانی بود، چه آنکه این قاعده که رئیس‌جمهور باید تا آخرین روز مهلت قانونی بر سر کار بماند را سرلوحه قرار داده است. در برهه آبان 98 همه چیز برای برکناری روحانی، حتی به شیوه نظامی و کودتایی آماده بود، ولی باز هم نظام مقاومت و ممانعت کرد و نیروهای حامیش را به وعده "دولت جوان حزب‌اللهی" امید داد.

دولت جوان حزب اللهی در سال 1400 تشکیل شد و علی رغم شخصیت وجیه المله مرحوم رئیسی در میان نیروهای حامی نظام، چون فاقد ایده و راهبرد و راهکار برای حل مشکلات کشور بود، به نتیجه‌ای منجر به امیدواری و رضایت توده‌های مردم، نه فقط حزب‌اللهی ها و حامیان نظام، نیانجامید. در دولت رئیسی، مشکلات پدیدآمده از سوی دولت روحانی، به طور مشخص، ناترازی انرژی و رکود اقتصادی و تورم ساختاری، نهادینه و تعمیق شد. اصلاح طلبان نیز زمان خریده و وجهه زشت ناشی از عملکرد دولت روحانی را بازساختند. با سقوط بالگرد مرحوم رئیسی، و در بستر نارضایتی و ناامیدی عمومی از تحول در اداره کشور، و به مدد ضعفهای شخصیتی جلیلی، اصلاحطلبان توانستند مجددا به قدرت بازگردند و روند انحطاط و سقوط کشور را، تسریع ببخشند.

اینک اما ضروری می‌نماید که سیاست‌های کلان مبنی بر رقابت سیاسی و جابجایی قدرت درون نظام مورد تجدیدنظر قرار گیرد. اینکه بخواهیم مردم ناراضی را به سمت اصلاحطلبان سوق دهیم، هم دیگر جواب نمی‌دهد و هم به چرخه تشدید ناکارآمدی نظام و افزایش جمعیت ناراضیان و مخالفان حکومت یاری می‌رساند. نظام باید فضای رقابت سیاسی را بازتر کند و به نیروهای وطندوست، که قطعا شرافت و تعصبشان به میهن و ملت بیش از اصلاحطلبان نابکار است، مجال حضور دهد. نظام باید دست از چیدن بازی میان اصولگرای ناکارآمد و اصلاح‌طلب ویرانگر بردارد و اجازه دهد نیروهای خدوم و کارا، اداره کشور را به دست بگیرند. این که برکناری رئیس جمهور ناکارآمد و نامحبوب را تابو بدانیم، ضررش بسیار بیش از منفعتش است و انحطاط و تباهی کشور را دوچندان می‌کند. فتوای تحریم سلاح هسته‌ای، با همه نقدهای روش‌شناسانه به آن، کشور را در آستانه نابودی از طریق حمله خارجی قرار داده است و باید کنار گذاشته شود. تضمین وجود ایران امروز وابسته به داشتن سلاح اتمی و امکان هدف قرار دادن خاک آمریکا با موشک قاره پیما ست. ما فرصت زیادی برای نجات ایران نداریم. با این دست فرمان، مملکت دچار تباهی بیشتر و نارضایتی مردم نیز گسترده و ژرفتر خواهد شد، و سرنوشت شومی همچون حکومت اسد در سوریه، در انتظار ایران عزیز نشسته است.


@hashiesaz
👍23
یارانه نقدی چه کم از کوپن و کالابرگ داشت که برایش کلمه‌ای نگفتند؟


اوایلی که آقای روحانی بر سر کار آمده بود، فضایی علیه یارانه نقدی ساخت و خواست که مردم از دریافت آن انصراف دهند. اما واکنش عموم مردم عجیب بود، علی رغم دعوت شخصیت‌های مذهبی و هنری و ورزشی و حتی شخص آقای سعید جلیلی برای انصراف از یارانه نقدی، بیش از 90 درصد مردم برای دریافت آن مجداد ثبت نام کردند! پس از شکست این تبلیغات و جریانسازیها، دولت روحانی به حذف خودسرانه عده زیادی از مردم از زمره یارانه بگیران دست یازید که نارضایتی قابل توجهی هم پدید آورد. جالب‌تر اینکه درست در آستانه انتخابات 96 برخی از این حذف شدگان، مجددا یارانه یشان برقرار شد!

اما در آن سال‌ها، تعجب و پرسش من این بود که اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، یک توافق ضمنی میان دولت و حکومت با عموم مردم ایران بوده است. درست است که رئیس دولت عوض شده، ولی شخصیت حقوقی و تعهدات دولت را که نمی‌توان یکطرفه و دلخواه نادیده گرفت و رها کرد. به زعم من جا داشت که رهبری از این منظر در ماجرا وارد شده و حداقل در پشت بلندگو، تذکری به دولت وقت دهد که مثلا حق نداری یارانه مردم را قطع کنی.

دلسپردگان در مقام توجیه می‌گفتند که ایشان در این امور ورود نمی‌کند و اجازه می‌دهد دولت مستقر، سیاست های خودش را اجرا کند. اما اینک و در سال 1404، رهبری در دیدار با هیات دولت آقای پزشکیان، توصیه اکید می‌نماید که دولت مثلا 10 قلم کالای اساسی را به قیمتی فارغ از تلاطمات تورمی، به دست مردم برساند. ده قلم کالای اساسی چیست؟ همین نان و روغن و ماست و پنیر و مرغ و شاید برنج و گوشت قرمز. این دقیقا همان سیاست اعطای کالای کوپنی است که در دهه 60 در کشور اجرا شد. این همان سیاستی است که صنعت آرد و نان را در ایران به ورطه خرابی کشانده و فساد بی‌حد در آن ایجاد کرده است. مگر اعطای ارز ترجیحی 4200 تومانی به گوشت قرمز وارداتی، آن بساط صفهای طولانی و فروختنش به کبابی‌ها را در سال 98 از یاد برده‌ایم؟ مگر ارز ترجیحی مسبب فساد چای دبش نشد؟ حال پرسش من این است که یارانه نقدی، که باعث کاهش خارق العاده ضریب جینی در سال 89 و 90 شد، و مواهبی چون منتفی شدن ضایعات چشمگیر نان و قاچاق آرد را به همراه داشت، چه عیب داشت که کسی برای حمایت از آن در پشت بلندگو ندایی سر نداد ولی اینک برای کوپن و کالابرگ چنین از خود مایه می‌گذارند؟


@hashiesaz
👍39
هو الاعلی

به شما می‌گویند که مذاکره از موضع ضعف و ذلت و پذیرش توافقات خسارتبار، به خاطر احترام به آرای مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال فلان است. اما نمی‌گویند که در همان سال، با ردصلاحیت یکی از طرفهای مهم و بختهای پیروزی، آرایش را به گونه‌ای چیدند که طرفی بتواند دوگانه سازش و مقاومت را به تضاد اصلی و مایه پیروزی خود تبدیل کند.

به شما می‌گویند در زمینه پذیرش برجام و یا عدم اجرای عملیات وعده صادق 2، به نظر رئیس جمهور وقت به عنوان منتخب ملت، بها و اهمیت داده شد. ولی نمی‌گویند که سال 89 با کارشکنی و مخالفت آشکار و نهان خود، توافق تبادل سوخت با وساطت برزیل و ترکیه را برهم زدند و بعد از آن هم در موارد مهم سیاست خارجی، از جمله پرونده سوریه و بیداری اسلامی / بهار عربی و البته پرونده هسته‌ای، نظر رئیس جمهور وقت بالکل متروک گذاشته شد.

به شما می‌گویند دستگاه حاکم بسیار به رای مردم اهمیت می‌دهد، ولی نمی‌گویند که قبل از انتخابات با مهندسی رقابت و چیدمان نامزدها، صحنه را به گونه‌ای رقم می‌زنند که از دلش فلانی و بهمانی درآید. بعد هم کارهای کثیفشان، از جمله برجام و مذاکره زیر سایه تهدید با ویتکاف و اخیرا تصویب سی اف تی را به نام و به دست آنها صورت می‌دهند.


@hashiesaz
👍34
2025/10/25 15:30:03
Back to Top
HTML Embed Code: