جدیدا از هیچ اتفاقی عمیقا ناراحت نمیشم، از هیچ رفتاری عمیقا نمیرنجم، از هیچ رویدادی عمیقا مضطرب نمیشم، از هیچ واقعهای عمیقا خوشحال نمیشم. جدیدا بیحس شدم، احساس میکنم بیاحساس شدم.💫🥀
اونجا ک تعجب میکنیم چیشد طرف عوض شد، معمولا اینجوریه ک طرف عوض نشده ، خودش شده. دیگ نتونسته خودش نباشه .💫🥀
ڪاش اون قدرے ڪه تو ذهنم
باهات حرف میزنم
میتونستم تو واقعیت هم
باهات حرف بزنم.💫🥀
باهات حرف میزنم
میتونستم تو واقعیت هم
باهات حرف بزنم.💫🥀
آدما وقتے ڪ میخوان برن، شروع میڪنن به ڪمرنگ شدن، هے رنگشون میره، تا آخر میشن مثل یه نوشتهے قدیمے لاے یه ڪتاب قدیمے ڪ حرفے عاشقانه بوده، ولے اینقدر ڪمرنگ شده ڪ دیگه نمیشه بخونیش.💫🥀
دلم را به تخت میبندم تا تَرکت کند
فریاد میکشد ، میلرزد ، خمارت می شود
رها ک شد او می ماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوباره خاستن تو...💫🥀
فریاد میکشد ، میلرزد ، خمارت می شود
رها ک شد او می ماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوباره خاستن تو...💫🥀
قلبی ک شکسته باشه؛ زمان هم نمیتونه تکه های شکسته اش رو ترمیم کنه...
فقط میتونه دردش رو کمتر کنه...
شاید فقطباعثشه زخمات کهنه بشه...💫🥀
فقط میتونه دردش رو کمتر کنه...
شاید فقطباعثشه زخمات کهنه بشه...💫🥀
من جز اون آدماییم که
دلم نمیگیره، نمیگیره جمع میکنه تو خودش
ولی یهو که گرفت خودِ خدام میگه :
( آخه چیکارت کنم تا خوب شی)
دلم نمیگیره، نمیگیره جمع میکنه تو خودش
ولی یهو که گرفت خودِ خدام میگه :
دلم یه خابِ سنگین میخواد. یه خابی ک وقتی بیدار شدم خسته تر از قبل نباشم. خابی ک دفعه ی بعد ک چشمامو باز میکنم سقف آسمونم بلند باشه، آبی تر باشه از آبی آسمون. دیگ جایی اشک و درد و ناله نبینم، صدای خنده تو تک تک کوچه پس کوچه های شهرم پیچیده باشه. حالم از ته دل خوب باشه. کنار کسایی ک دوسشون دارم با امنیت زندگی کنم و این چند صباحِ باقی مونده رو به خوشی بگذرونم. دلم یه خاب سنگین میخواد ک اگه قرار شد هیچ چیز بهتر نشه دیگ هیچوقت چشمامو باز نکنم. هیچوقت بیدار نشم.💫🥀