نمازِ صبح را جز کسانی که خداوندِ متعال برایشان خیر دنیا و آخرت را می‌خواهد برپا نمی‌دارند، خداوند ما و شما را از اهل فجر و خاصان خود قرار دهد . . . آمین یا رب🌸
❤28❤🔥6😢5
درس زندگی‌بخش روز عرفه
یک سال پیش، در سوپرمارکت من به دلیل اتصال برق، آتش‌سوزی رخ داد که بیش از سه‌چهارم کالاهای مغازه‌ام را خاکستر کرد.
این حادثه تنها دو روز قبل از روز عرفه اتفاق افتاد!
می‌توانید تصور کنید چه حالی داشتم — عید قربان نزدیک بود، اما مغازه‌ام، کالاهایم، کسب‌وکارم — همه نابود شده بود. نه عیدی، نه شادی، نه خوشحالی — فقط غم، نگرانی و بدهی.
در آن زمان، تنها دو ماه از ازدواجم گذشته بود. خسارت آتش‌سوزی تقریباً معادل ۱۵,۰۰۰ دلار بود. با خود فکر می‌کردم: حالا چه کار کنم؟ چگونه این ضرر را جبران کنم؟ آیا به تازه‌عروس بگویم طلایش را بفروشد؟ یا از کسی قرض بگیرم؟ اما از چه کسی؟
در نهایت تصمیم گرفتم از دوستانم کمک بخواهم. اما هر بار که با کسی صحبت می‌کردم، می‌گفت:
«عید نزدیک است، متأسفم — الان نمی‌توانم کمک کنم.»
دو روز در همین حال گذشت — با استرس و ناامیدی. به زحمت ۸۰۰ دلار جمع کردم که در برابر ضررم قطره‌ای بیش نبود.
آن شب که به خانه برمی‌گشتم، یکی از همسایه‌ها مرا دید و گفت:
«عید مبارک برادر! فردا روزه را فراموش نکن!»
در دلم گفتم: روزه؟ در این وضعیت؟ مرا رها کن.
همسرم برای آرامشم پیشنهاد پیاده‌روی داد. بیرون رفتیم، اما قلبم سنگین بود — از هیچ چیز لذت نمی‌بردم.
وقتی برگشتیم، گفت:
«بیا سحری آماده کنیم؛ وقت اذان صبح نزدیک است.»
با تلخی گفتم:
**«سحری؟ یادم نبود فردا عرفه است!
تو و من انگار در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنیم. چه سحری؟ چه عرفه؟ مگر وضعیت ما را نمی‌بینی؟»**
او با نرمی گفت:
«خدا این را برای ما مقدر کرده. او هرگز ما را تنها نمی‌گذارد. اما روزه را حتماً بگیر.»
اصرار کرد — و ما نیت کردیم و روزه گرفتیم.
به وقت افطار، گفت:
«از خدا بخواه.»
پرسیدم:
«چه چیزی بخواهم؟»
گفت:
«هر چه دلت می‌خواهد.»
با تمسخر گفتم:
«چه بخواهم؟ اینکه ۱۵,۰۰۰ دلار از آسمان ببارد؟ ممکن است؟»
او پاسخ داد:
«خدایی که آسمان را آفرید، بر هر چیزی قادر است.»
ساکت شد و به نماز و دعا مشغول شد. من هم دعا کردم، اما در دلم فقط همان ۱۵,۰۰۰ دلار می‌چرخید — می‌خواستم همه چیز برگردد.
یک ساعت بعد از مغرب، دوستم تماس گرفت:
«به کافه بیا، کار ضروری دارم.»
رفتم. او گفت:
«آشنایی پولی جمع کرده و می‌خواهد در کسب‌وکاری سرمایه‌گذاری کند. تو را پیشنهاد کردم.»
آن شخص آمد و گفت:
«۳۰,۰۰۰ دلار دارم و می‌خواهم سرمایه‌گذاری کنم.»
گفتم:
«مغازه‌ام به ۱۵,۰۰۰ دلار کالا نیاز دارد. نیمی از پول را برای کالا و نیم دیگر را برای renovating مغازه خرج کنیم. سود را نصف‌نصف تقسیم می‌کنیم تا اصل پولتان برگردد.»
قرارداد بستیم. مغازه را بازسازی کردم، کالا خریدم و پس از عید، دوباره باز شد. آن روز، شادی‌ام حدی نداشت.
اما ماجرا تمام نشده بود!
یک هفته قبل از آتش‌سوزی، مادرم تشخیص سرطان داده بود. جواب آزمایش‌ها قرار بود روز عرفه بیاید.
نتیجه آمد — منفی بود. الحمدلله، او کاملاً سالم بود!
وقتی مادرم فهمید، تمام روز از شادی گریه می‌کرد و شکر خدا را به جا می‌آورد.
مغازه باز شد، مادرم شفا یافت و سپس همسرم به من خبر داد که باردار است!
آنگاه به من گفت:
«حالا فهمیدی روزه عرفه و دعا در این روز چه قدرتی دارد؟»
در دلم گفتم:
**«سبحان‌الله!
چند روز پیش دنیا برایم تمام شده بود، اما امروز با یک دعای خالص همه چیز دگرگون شد.»**
آن روز، درس تواضع در پیشگاه خدا را یاد گرفتم — درسی که هرگز فراموش نمی‌کنم.
خدا با ماست.
گاهی ما را می‌آزماید تا به سوی او بازگردیم، توبه کنیم.
پس از عید، کسب‌وکارم رونق گرفت و آن ۳۰,۰۰۰ دلار به سرعت برگشت.
وقتی پول را پس دادم، اتفاق عجیبی افتاد:
آن مرد گفت:
«راستش، این پول مال من نبود. کسی که همسرش از سرطان نجات یافته بود، آن را برای رضای خدا به تو رساند. می‌خواست کمک کند — بی‌آنکه نامی از او برده شود.»
«این پول مال شماست — کسی آن را پس نمی‌خواهد.»
به خدا قسم، به خانه رفتم، در اتاقم را بستم و یک ساعت مثل بچه‌ها گریه کردم — از شکر و حیرتِ رحمت خدا.
هنوز هم وقتی این خاطره زنده میشود، اشک‌هایم جاری میشود — از اینکه زمانی از پروردگارم دور بودم، در حالی که او همیشه نزدیک بود.
این تجربه، معنای واقعی روز عرفه، روزه، دعا و توکل را به من آموخت.
این نقطه عطف زندگی من شد — توبه کردم و به دینم پایبند شدم.
«خدا گاهی برای دادن می‌گیرد، و گاهی برای گرفتن میدهد — این است حکمت او.»
اکنون که در دهه پربرکت ذی‌الحجه هستیم، بیایید در دعا، توبه و ذکر بکوشیم — و مظلومان جهان اسلام را فراموش نکنیم.
یک سال پیش، در سوپرمارکت من به دلیل اتصال برق، آتش‌سوزی رخ داد که بیش از سه‌چهارم کالاهای مغازه‌ام را خاکستر کرد.
این حادثه تنها دو روز قبل از روز عرفه اتفاق افتاد!
می‌توانید تصور کنید چه حالی داشتم — عید قربان نزدیک بود، اما مغازه‌ام، کالاهایم، کسب‌وکارم — همه نابود شده بود. نه عیدی، نه شادی، نه خوشحالی — فقط غم، نگرانی و بدهی.
در آن زمان، تنها دو ماه از ازدواجم گذشته بود. خسارت آتش‌سوزی تقریباً معادل ۱۵,۰۰۰ دلار بود. با خود فکر می‌کردم: حالا چه کار کنم؟ چگونه این ضرر را جبران کنم؟ آیا به تازه‌عروس بگویم طلایش را بفروشد؟ یا از کسی قرض بگیرم؟ اما از چه کسی؟
در نهایت تصمیم گرفتم از دوستانم کمک بخواهم. اما هر بار که با کسی صحبت می‌کردم، می‌گفت:
«عید نزدیک است، متأسفم — الان نمی‌توانم کمک کنم.»
دو روز در همین حال گذشت — با استرس و ناامیدی. به زحمت ۸۰۰ دلار جمع کردم که در برابر ضررم قطره‌ای بیش نبود.
آن شب که به خانه برمی‌گشتم، یکی از همسایه‌ها مرا دید و گفت:
«عید مبارک برادر! فردا روزه را فراموش نکن!»
در دلم گفتم: روزه؟ در این وضعیت؟ مرا رها کن.
همسرم برای آرامشم پیشنهاد پیاده‌روی داد. بیرون رفتیم، اما قلبم سنگین بود — از هیچ چیز لذت نمی‌بردم.
وقتی برگشتیم، گفت:
«بیا سحری آماده کنیم؛ وقت اذان صبح نزدیک است.»
با تلخی گفتم:
**«سحری؟ یادم نبود فردا عرفه است!
تو و من انگار در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنیم. چه سحری؟ چه عرفه؟ مگر وضعیت ما را نمی‌بینی؟»**
او با نرمی گفت:
«خدا این را برای ما مقدر کرده. او هرگز ما را تنها نمی‌گذارد. اما روزه را حتماً بگیر.»
اصرار کرد — و ما نیت کردیم و روزه گرفتیم.
به وقت افطار، گفت:
«از خدا بخواه.»
پرسیدم:
«چه چیزی بخواهم؟»
گفت:
«هر چه دلت می‌خواهد.»
با تمسخر گفتم:
«چه بخواهم؟ اینکه ۱۵,۰۰۰ دلار از آسمان ببارد؟ ممکن است؟»
او پاسخ داد:
«خدایی که آسمان را آفرید، بر هر چیزی قادر است.»
ساکت شد و به نماز و دعا مشغول شد. من هم دعا کردم، اما در دلم فقط همان ۱۵,۰۰۰ دلار می‌چرخید — می‌خواستم همه چیز برگردد.
یک ساعت بعد از مغرب، دوستم تماس گرفت:
«به کافه بیا، کار ضروری دارم.»
رفتم. او گفت:
«آشنایی پولی جمع کرده و می‌خواهد در کسب‌وکاری سرمایه‌گذاری کند. تو را پیشنهاد کردم.»
آن شخص آمد و گفت:
«۳۰,۰۰۰ دلار دارم و می‌خواهم سرمایه‌گذاری کنم.»
گفتم:
«مغازه‌ام به ۱۵,۰۰۰ دلار کالا نیاز دارد. نیمی از پول را برای کالا و نیم دیگر را برای renovating مغازه خرج کنیم. سود را نصف‌نصف تقسیم می‌کنیم تا اصل پولتان برگردد.»
قرارداد بستیم. مغازه را بازسازی کردم، کالا خریدم و پس از عید، دوباره باز شد. آن روز، شادی‌ام حدی نداشت.
اما ماجرا تمام نشده بود!
یک هفته قبل از آتش‌سوزی، مادرم تشخیص سرطان داده بود. جواب آزمایش‌ها قرار بود روز عرفه بیاید.
نتیجه آمد — منفی بود. الحمدلله، او کاملاً سالم بود!
وقتی مادرم فهمید، تمام روز از شادی گریه می‌کرد و شکر خدا را به جا می‌آورد.
مغازه باز شد، مادرم شفا یافت و سپس همسرم به من خبر داد که باردار است!
آنگاه به من گفت:
«حالا فهمیدی روزه عرفه و دعا در این روز چه قدرتی دارد؟»
در دلم گفتم:
**«سبحان‌الله!
چند روز پیش دنیا برایم تمام شده بود، اما امروز با یک دعای خالص همه چیز دگرگون شد.»**
آن روز، درس تواضع در پیشگاه خدا را یاد گرفتم — درسی که هرگز فراموش نمی‌کنم.
خدا با ماست.
گاهی ما را می‌آزماید تا به سوی او بازگردیم، توبه کنیم.
پس از عید، کسب‌وکارم رونق گرفت و آن ۳۰,۰۰۰ دلار به سرعت برگشت.
وقتی پول را پس دادم، اتفاق عجیبی افتاد:
آن مرد گفت:
«راستش، این پول مال من نبود. کسی که همسرش از سرطان نجات یافته بود، آن را برای رضای خدا به تو رساند. می‌خواست کمک کند — بی‌آنکه نامی از او برده شود.»
«این پول مال شماست — کسی آن را پس نمی‌خواهد.»
به خدا قسم، به خانه رفتم، در اتاقم را بستم و یک ساعت مثل بچه‌ها گریه کردم — از شکر و حیرتِ رحمت خدا.
هنوز هم وقتی این خاطره زنده میشود، اشک‌هایم جاری میشود — از اینکه زمانی از پروردگارم دور بودم، در حالی که او همیشه نزدیک بود.
این تجربه، معنای واقعی روز عرفه، روزه، دعا و توکل را به من آموخت.
این نقطه عطف زندگی من شد — توبه کردم و به دینم پایبند شدم.
«خدا گاهی برای دادن می‌گیرد، و گاهی برای گرفتن میدهد — این است حکمت او.»
اکنون که در دهه پربرکت ذی‌الحجه هستیم، بیایید در دعا، توبه و ذکر بکوشیم — و مظلومان جهان اسلام را فراموش نکنیم.
❤18😭4❤🔥2🎉2🕊2🥰1
در میدان محشر یک شخص کافری آورده میشود، الله تعالی از او میپرسد که ما برای تو پیامبری فرستادیم آیا او را پیروی کردی؟ او میگوید بله، الله تعالی میفرمایند که در نامه اعمال تو چنین چیزی ثبت نشده است، او میگوید من آن را قبول ندارم و به ترتیب فرشته گان همراهش، لوح محفوظ را هم قبول نمیکند!
تا اینکه الله تعالی دستور میدهد که بر دهان او مهر بزنید و اعضای بدنش شهادت میدهند🫧
الله تعالی در سوره کهف آیه ۵۴ میفرمایند:
وَ کَانَ الْإِنْسَانُ أَکْثَرُ شَیءٍ جَدَلاً
و هست انسان بسیار خصومت کننده...
تا اینکه الله تعالی دستور میدهد که بر دهان او مهر بزنید و اعضای بدنش شهادت میدهند🫧
الله تعالی در سوره کهف آیه ۵۴ میفرمایند:
وَ کَانَ الْإِنْسَانُ أَکْثَرُ شَیءٍ جَدَلاً
و هست انسان بسیار خصومت کننده...
❤25
من قسم میخورم که🤚
ازین به بعد به تمام پست های کانال ری اکشن بزنم🤝
حالا قسم خوردی باید بزاری به مو چه👀🦦!
#صرفا_جهت_شوخی 😅
حالا قسم خوردی باید بزاری به مو چه👀🦦!
❤45🤩7😇4🫡4😢3😭2🤗1
بعد از اینکه قرآن را در قلبم جای دادم، نه از حرف‌هایشان عصبی شدم و نه ناراحت شدم،
فقط به آرامی ترکشان کردم:)🌷!›
فقط به آرامی ترکشان کردم:)🌷!›
❤25❤🔥2
زنــان؛
″و قرآن باعث شد بفهمم چقدر اللّٰه زنان را گرامی میدارد؛🌱
″و قرآن باعث شد بفهمم چقدر اللّٰه زنان را گرامی میدارد؛🌱
❤20👌2
Forwarded from لیست کانال های اسلامـــــی اهل سنت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌ملزوم است تا همگان کلیپ بالا را ببینند
⁉️شاید با خودتان بگید چرا صف نمیگیرند تا دستو پای آنها نسوزند!
◽️بله گرسنگی امان نمیدهد
بوالله قسم عضوی از خانواده و فرزند خودتان در این حال و روز نمیگذارید بماند
▫️پس در این روزهای مبارک و گرانقدر که فرصت است و دارد زود میگذرد صدقه ات را سهم این مظلومان کن
▫️دریغ نکن که بهترین و پر فضیلت ترین عمل خیر همانا در روز عرفه است
عرفه خود را بدون صدقه رد نکن
▫️اگر تن ما در این میدان نیست بگذاریم اموال ناچیز ما دردی از این مظلومان کم کند
حی علی الجهاد
✅ شماره کارت جهت واریز کمک های شما عزیزان به مسلمانان غزه:
" ماموستا: فواد محمدی
بانک ملی ۶۰۳۷۹۹۷۳۹۶۱۱۵۳۶۳"
شبا
IR680170000000338441599001
"کمپین @kkomkG کمپین "
"ماموستا: عبدالجبارلطفی
بانک تجارت ۵۸۵۹۸۳۱۱۳۹۷۰۹۶۵۲"
شبا
IR410180000000149099138084
"کمپین @kkomkG کمپین "
❤17😭1🫡1
📍حافظ عزیز اهدافتو بنویس
هدفهایتان را روی کاغذ بنویسید میان مغز و دست شما اتفاق فوق‌العاده‌ای می‌افتد. وقتی قلم و کاغذی بر می‌دارید و هدفهایتان را مکتوب می‌کنید هم زمان قوانین انتظارات، جذابیت و همخوانی را فعال می‌سازید.
شما به این باور می‌رسید که می‌توانید به هدف های خود دست پیدا کنید.
مکتوب کردن هدفها بر عزم و اراده شما می‌افزاید تا هر اقدامی را که برای دستیابی به هدفهایتان ضرورت دارد، انجام بدهید.
وقتی هدفهایتان را مکتوب می‌کنید، با سرعتی معجزه‌آسا به آنچه می‌خواهید دست پیدا می‌کنید.
با نوشتن هدفهایتان، احتمال دستیابی به آنها 10 برابر میشود به 1000 درصد می‌رسد.✓
هدفهایتان را روی کاغذ بنویسید میان مغز و دست شما اتفاق فوق‌العاده‌ای می‌افتد. وقتی قلم و کاغذی بر می‌دارید و هدفهایتان را مکتوب می‌کنید هم زمان قوانین انتظارات، جذابیت و همخوانی را فعال می‌سازید.
شما به این باور می‌رسید که می‌توانید به هدف های خود دست پیدا کنید.
مکتوب کردن هدفها بر عزم و اراده شما می‌افزاید تا هر اقدامی را که برای دستیابی به هدفهایتان ضرورت دارد، انجام بدهید.
وقتی هدفهایتان را مکتوب می‌کنید، با سرعتی معجزه‌آسا به آنچه می‌خواهید دست پیدا می‌کنید.
با نوشتن هدفهایتان، احتمال دستیابی به آنها 10 برابر میشود به 1000 درصد می‌رسد.✓
❤19
📍 تا حفظیات شما روان نشده به حفظیات جدید نپردازید..
📌قرآن آموز عزیز
پس از آنکه به حفظ کردن یک سوره یا جزء پرداختید ؛
هیچ گاه تا آن را کامل نکرده و از ابتدا تا انتها را حفظ نشده اید، به سوره بعد نروید. حافظ باید بتواند بدون آن که فکر کند، به راحتی از ابتدا تا انتها را قرائت نماید. آیه های حفظ شده در ذهن حافظ باید همچون آب رود جاری شود، بدون آن که هیچ نگرانی و دلواپسی داشته باشد.
در این حالت، حافظ نباید به معنا و یا چیز دیگری بینیدیشد باید با آرامش آیه ای را پس از آیه دیگر از ذهن به زبان جاری نماید. مثلاً در مورد سوره فاتحه، بلافاصله پس از آن که نام سوره برده شد. باید این عمل صورت پذیرد.
این امر ممکن نمی گردد مگر آن که این سوره و آیه های آن مرتب تکرار شود.
بنابراین هر زمان که مطمئن شدید که هر سوره در ذهن شما کاملاً از ابتدا تا انتها ملکه گردیده، بدون نگرانی می توانید به سراغ سوره یا جزء دیگر رفته و آن را آغاز کنید.
📌قرآن آموز عزیز
پس از آنکه به حفظ کردن یک سوره یا جزء پرداختید ؛
هیچ گاه تا آن را کامل نکرده و از ابتدا تا انتها را حفظ نشده اید، به سوره بعد نروید. حافظ باید بتواند بدون آن که فکر کند، به راحتی از ابتدا تا انتها را قرائت نماید. آیه های حفظ شده در ذهن حافظ باید همچون آب رود جاری شود، بدون آن که هیچ نگرانی و دلواپسی داشته باشد.
در این حالت، حافظ نباید به معنا و یا چیز دیگری بینیدیشد باید با آرامش آیه ای را پس از آیه دیگر از ذهن به زبان جاری نماید. مثلاً در مورد سوره فاتحه، بلافاصله پس از آن که نام سوره برده شد. باید این عمل صورت پذیرد.
این امر ممکن نمی گردد مگر آن که این سوره و آیه های آن مرتب تکرار شود.
بنابراین هر زمان که مطمئن شدید که هر سوره در ذهن شما کاملاً از ابتدا تا انتها ملکه گردیده، بدون نگرانی می توانید به سراغ سوره یا جزء دیگر رفته و آن را آغاز کنید.
❤16❤🔥3👍1