خبرگزاری رویترز یک گور جمعی در نزدیکی دمشق کشف کرده که درقالب یک عملیات مخفی برای پنهان کردن جنایات حکومت بشار اسد ایجاد شده است. بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، هزاران جسد از یک گور دستهجمعی شناختهشده بیرون آورده و با کامیون به مکانی جدید و وسیع در بیابان منتقل شدند. این عملیات «جابجایی زمین» (Operation Move Earth) نام داشت.
• بنابر تخمین گروههای حقوق بشری، بیش از ۱۶۰ هزار نفر در سیستم امنیتی گسترده اسد ناپدید شدهاند و احتمالاً در گورهای دستهجمعی متعددی دفن شدهاند.
@hw_tf
• بنابر تخمین گروههای حقوق بشری، بیش از ۱۶۰ هزار نفر در سیستم امنیتی گسترده اسد ناپدید شدهاند و احتمالاً در گورهای دستهجمعی متعددی دفن شدهاند.
@hw_tf
.
آیا خبر داشتید که ما در ایران یک نفر داریم که عنوانش هست :
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک مجمع جهانی حضرت علی اصغر
صادق رمضانی گل افزایی اسم این آقاست . یکی نیست بگه آخر حضرت علی اصغر شش ماهه چه استراتژییی داشته که این آقا بعد از ۱۴۰۰ سال رئیس مطالعات استراتژیکش هست!!
@hw_tf
آیا خبر داشتید که ما در ایران یک نفر داریم که عنوانش هست :
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک مجمع جهانی حضرت علی اصغر
صادق رمضانی گل افزایی اسم این آقاست . یکی نیست بگه آخر حضرت علی اصغر شش ماهه چه استراتژییی داشته که این آقا بعد از ۱۴۰۰ سال رئیس مطالعات استراتژیکش هست!!
@hw_tf
امروز ۲۶ مهر بعنوان روز خاتمه برجام روزی است که قرار بود محدودیتهای باقی مانده از ایران رفع شود که با شرایط پیش آمده تبدیل به روز عملیاتی شدن تحریم های همه جانبه بین المللی شد!
از امروز ساختاری که یک سال در شرکتها برای آن زحمت کشیده شده و برای شرایط کنونی طراحی شده باید مثل ساعت کار کند
بیش از ۱۰۰ نهاد،فرد و کشتی در یک هفته گذشته به لیست تحریم ها اضافه شده که شامل شرکتهای کشتیرانی در امارات،چین، مالزی، پاناما، جزایر مارشال که در انتقال نفت، فرآورده و محصولات پتروشیمی ایرانی نقش داشته اند و همچنین ۴۰ نهاد از جمله شرکتهای مهم هندی،ترمینالهای چینی و مالزیایی و نیز ۲۴ کشتی از ناوگان شبح تحت پرچم پاناما، مارشال و لیبریا متعلق به حضرات و مسدود کردن دارایی های آنها است
این اقدام ضرباتی به دوستان هندی و چینی هم خواهد زد لیکن موجب نگرانی نیست هزینه آنرا از ما دریافت می کنند
ساختار تمام شرکتهای ایرانی از جمله بخش تامین، فروش، منابع انسانی،لجستیک و بخصوص مالی باید خود را برای نصف شدن حجم فروش و تورم ۷۰% آماده کرده باشند!
حامد_پاک_طینت
@hw_tf
از امروز ساختاری که یک سال در شرکتها برای آن زحمت کشیده شده و برای شرایط کنونی طراحی شده باید مثل ساعت کار کند
بیش از ۱۰۰ نهاد،فرد و کشتی در یک هفته گذشته به لیست تحریم ها اضافه شده که شامل شرکتهای کشتیرانی در امارات،چین، مالزی، پاناما، جزایر مارشال که در انتقال نفت، فرآورده و محصولات پتروشیمی ایرانی نقش داشته اند و همچنین ۴۰ نهاد از جمله شرکتهای مهم هندی،ترمینالهای چینی و مالزیایی و نیز ۲۴ کشتی از ناوگان شبح تحت پرچم پاناما، مارشال و لیبریا متعلق به حضرات و مسدود کردن دارایی های آنها است
این اقدام ضرباتی به دوستان هندی و چینی هم خواهد زد لیکن موجب نگرانی نیست هزینه آنرا از ما دریافت می کنند
ساختار تمام شرکتهای ایرانی از جمله بخش تامین، فروش، منابع انسانی،لجستیک و بخصوص مالی باید خود را برای نصف شدن حجم فروش و تورم ۷۰% آماده کرده باشند!
حامد_پاک_طینت
@hw_tf
«قطعه نداریم»! / نشانه های مکانیسم ماشه در انبار قطعات خودرو
🔹 «دنیای اقتصاد» در گزارشی نوشت:
🔹در پی فعال شدن «مکانیسم ماشه»، اولین نشانههای فشار بر صنعت خودرو در بازار لوازم یدکی نمایان شده است.
🔹مشاهدات میدانی «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که بازار قطعات خودرو در پایتخت با کمبود گسترده قطعات داخلی و مونتاژی روبهرو است و مصرفکنندگان با پاسخ تکراری «قطعه نداریم» مواجه میشوند.
🔹فروشندگان میگویند محدودیتهای ارزی، بدهی خودروسازان به قطعهسازان و سیاستهای تورمزا موجب کاهش عرضه و افزایش قیمت تا ۴۰ درصدی برخی قطعات شده است.
🔹بسیاری از قطعهسازان تولید محدود خود را به خطوط خودروسازان میفرستند تا از توقف تولید جلوگیری کنند، در نتیجه بازار آزاد خالی از قطعه مانده است.
🔹فعالان صنفی از دپوی عمدی قطعات برای سود بیشتر نیز خبر میدهند، امری که کمبود مصنوعی و رشد قیمتها را تشدید کرده است.
🔹یکی از اعضای انجمن صنایع همگن، مهمترین عامل بحران را کمبود مواد اولیه و ارز دانست و رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم یدکی، مشکلات تخصیص ارز و ضعف نظارت را ریشه نابسامانیها عنوان کرد.
@hw_tf
🔹 «دنیای اقتصاد» در گزارشی نوشت:
🔹در پی فعال شدن «مکانیسم ماشه»، اولین نشانههای فشار بر صنعت خودرو در بازار لوازم یدکی نمایان شده است.
🔹مشاهدات میدانی «دنیای اقتصاد» نشان میدهد که بازار قطعات خودرو در پایتخت با کمبود گسترده قطعات داخلی و مونتاژی روبهرو است و مصرفکنندگان با پاسخ تکراری «قطعه نداریم» مواجه میشوند.
🔹فروشندگان میگویند محدودیتهای ارزی، بدهی خودروسازان به قطعهسازان و سیاستهای تورمزا موجب کاهش عرضه و افزایش قیمت تا ۴۰ درصدی برخی قطعات شده است.
🔹بسیاری از قطعهسازان تولید محدود خود را به خطوط خودروسازان میفرستند تا از توقف تولید جلوگیری کنند، در نتیجه بازار آزاد خالی از قطعه مانده است.
🔹فعالان صنفی از دپوی عمدی قطعات برای سود بیشتر نیز خبر میدهند، امری که کمبود مصنوعی و رشد قیمتها را تشدید کرده است.
🔹یکی از اعضای انجمن صنایع همگن، مهمترین عامل بحران را کمبود مواد اولیه و ارز دانست و رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم یدکی، مشکلات تخصیص ارز و ضعف نظارت را ریشه نابسامانیها عنوان کرد.
@hw_tf
حمایت از زندانیان اعتصابیِ زندانِ قزلحصار
تلاش برای استیفای حقوق هر ایرانی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی قزلحصار
مهر ماه امسال تا کنون با حدود ۲۰۰ اعدام، خونینترین ماه برای محکومان به اعدام بوده است. بیجهت نیست که زندانیان واحد ۲ قزلحصار در برابر این موج اعدامها دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند؛ چرا که روزانه گروهگروه دوستانشان را به مسلخ برده و به چوبهدار میسپارند، و در چنین فضایی هر روز نوبت خود را بیهیچ سخنی انتظار میکشیدند؛ اکنون، بدین انتظار مرگ اعتراض کردند و جهانی را به همراهی خود فرا میخوانند.
حکومت از قضا بیشترین اعدامها را درست در روز جهانی «نه به اعدام» مرتکب شد؛ این امر نشان میدهد که کمترین ارزشی هم برای میثاقهای بینالمللی قائل نبوده و هیچ نگرانی نسبت به واکنشهای مجامع جهانی ندارد. این مهم برای ما زندانیان اهمیت ویژهای دارد، چرا که میدانیم جز چشمانتظاری، امید و یاری از سایر زندانیان و هموطنانمان اتکا دیگری نداریم.
این اعدامها و سرکوبها پس از شکستهای پیدرپی حکومت و از دستدادن «عمق استراتژیک» در منطقه که پیشتر میگفتند در صورت از دستدادن آن باید در شهرها و خیابانهای ایران بجنگیم، اکنون این صفآرایی را به داخل زندانها کشانده و به قتلعام زندانیان پرداخته و اینگونه با سرکوب و اعدام در زندانها خط بسته تا به خیابانها کشیده نشود، لذا وقتی راهکار و پاسخی برای اعتراضات بهحق مردم ندارند، تنها راه را در قربانیکردن زندانیان بیگناه میبینند تا آنها را مایهی وحشت و عبرت عامه کنند و به این وسیله مانع هر اعتراض و شورشی در خیابانها شوند.
مردم ایران نیز خوب میدانند که این اعدامها تنها محکومان و زندانیان را هدف نگرفته بلکه کل جامعه ایران را نشانه رفته است؛ بهگونهای که هموطنان در اقشار مختلف — معلم و کارگر، پرستار و بازنشسته — در اعتراضات صنفی خود نیز با شعارها و پلاکاردهای «نه به اعدام» آشکارا اعلام میکنند: «ما را با اعدام زندانیان در برابر چشمانمان نترسانید». این آمار وحشیانهی اعدام بهروشنی نشان میدهد که اعدامها بیانگر ناتوانی حکومت در پاسخ به مطالبات مردم است و همزمان اهرمی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات صنفی و دیگر اعتراضات و تبدیلشدن آنها به قیامهای سراسری. بنابراین مخالفت با اعدام باید در صدر خواستههای مردم قرار گیرد.
ما جمعی از زندانیان سیاسیِ زندانِ قزلحصار، ضمن حمایت و ستایش شجاعت زندانیان اعتصابی قزلحصار و خانوادههای ایشان، چشمامید به مردم و خانوادهها دوختهایم که با هر وسیله ممکن پژواک تظلمخواهی آنها باشند.
#بیانیه #از_قزلحصار_بگو
توانا
@hw_tf
تلاش برای استیفای حقوق هر ایرانی
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی قزلحصار
مهر ماه امسال تا کنون با حدود ۲۰۰ اعدام، خونینترین ماه برای محکومان به اعدام بوده است. بیجهت نیست که زندانیان واحد ۲ قزلحصار در برابر این موج اعدامها دست به اعتراض و اعتصاب غذا زدهاند؛ چرا که روزانه گروهگروه دوستانشان را به مسلخ برده و به چوبهدار میسپارند، و در چنین فضایی هر روز نوبت خود را بیهیچ سخنی انتظار میکشیدند؛ اکنون، بدین انتظار مرگ اعتراض کردند و جهانی را به همراهی خود فرا میخوانند.
حکومت از قضا بیشترین اعدامها را درست در روز جهانی «نه به اعدام» مرتکب شد؛ این امر نشان میدهد که کمترین ارزشی هم برای میثاقهای بینالمللی قائل نبوده و هیچ نگرانی نسبت به واکنشهای مجامع جهانی ندارد. این مهم برای ما زندانیان اهمیت ویژهای دارد، چرا که میدانیم جز چشمانتظاری، امید و یاری از سایر زندانیان و هموطنانمان اتکا دیگری نداریم.
این اعدامها و سرکوبها پس از شکستهای پیدرپی حکومت و از دستدادن «عمق استراتژیک» در منطقه که پیشتر میگفتند در صورت از دستدادن آن باید در شهرها و خیابانهای ایران بجنگیم، اکنون این صفآرایی را به داخل زندانها کشانده و به قتلعام زندانیان پرداخته و اینگونه با سرکوب و اعدام در زندانها خط بسته تا به خیابانها کشیده نشود، لذا وقتی راهکار و پاسخی برای اعتراضات بهحق مردم ندارند، تنها راه را در قربانیکردن زندانیان بیگناه میبینند تا آنها را مایهی وحشت و عبرت عامه کنند و به این وسیله مانع هر اعتراض و شورشی در خیابانها شوند.
مردم ایران نیز خوب میدانند که این اعدامها تنها محکومان و زندانیان را هدف نگرفته بلکه کل جامعه ایران را نشانه رفته است؛ بهگونهای که هموطنان در اقشار مختلف — معلم و کارگر، پرستار و بازنشسته — در اعتراضات صنفی خود نیز با شعارها و پلاکاردهای «نه به اعدام» آشکارا اعلام میکنند: «ما را با اعدام زندانیان در برابر چشمانمان نترسانید». این آمار وحشیانهی اعدام بهروشنی نشان میدهد که اعدامها بیانگر ناتوانی حکومت در پاسخ به مطالبات مردم است و همزمان اهرمی برای جلوگیری از گسترش اعتراضات صنفی و دیگر اعتراضات و تبدیلشدن آنها به قیامهای سراسری. بنابراین مخالفت با اعدام باید در صدر خواستههای مردم قرار گیرد.
ما جمعی از زندانیان سیاسیِ زندانِ قزلحصار، ضمن حمایت و ستایش شجاعت زندانیان اعتصابی قزلحصار و خانوادههای ایشان، چشمامید به مردم و خانوادهها دوختهایم که با هر وسیله ممکن پژواک تظلمخواهی آنها باشند.
#بیانیه #از_قزلحصار_بگو
توانا
@hw_tf
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حشمتالله فلاحتپیشه:
در سال اول دولت رئیسی، احیای برجام فدای منافع روسیه شد
ایران مستعمره روسیه است
@hw_tf
در سال اول دولت رئیسی، احیای برجام فدای منافع روسیه شد
ایران مستعمره روسیه است
@hw_tf
🍃🍃
شدت فقر مستأجران؛ نشانهای از فروپاشی عدالت اجتماعی
🖌آمارهای رسمی از سوی دولت پزشکیان حاکی از آن است که شدت فقر در میان مستأجران در برخی استانها به ۸۰ تا ۹۰ درصد رسیده است. این رقم، فقط یک عدد نیست؛ بلکه تصویری از واقعیتی تلخ است که میلیونها خانواده را درگیر کرده است.
مستأجران ناچارند بیش از نیمی از درآمد خود را صرف اجارهبها کنند؛ به این معنا که دیگر چیزی برای تغذیه سالم، درمان، آموزش و سایر نیازهای انسانی باقی نمیماند.
زندگی برای اکثریت مردم به چرخهای فرساینده بدل شده است: هر سال باید برای تأمین ودیعه و اجارهی سال آتی تلاش کنند، درحالیکه درآمدشان بهشدت با گرانی در همهی سطوح، فاصلهای فاحش دارد. بسیاری از خانوادهها میگویند: "تمام سال باید از خواستههای ابتدایی خود بگذریم تا بتوانیم پول پیش خانه را جور کنیم." این جمله خلاصهای از وضعیت انسانی است که زیر بار سیاستهای ناعادلانه اقتصادی له میشود.
اما مسئله تنها بحران مسکن نیست. این بیتفاوتی و بیاعتنایی دولت نسبت به درد مردم، در همه عرصهها دیده میشود؛ کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان، هرگاه صدای حقطلبیشان بلند میشود، با سکوت و بیاعتنایی حاکمان روبهرو میگردند؛ و اگر اعتراضاتشان گسترده شود، نخستین پاسخ حکومت نه گفتوگو، که سرکوب است. بازداشت و پروندهسازی برای بازنشستگان تأمین اجتماعی در تهران، رشت و اهواز، تنها چند نمونه از این سیاست ساختاری سرکوب است.
حاکمیت سالهاست که با اجرای سیاستهایی آگاهانه، ثروت و منابع عمومی را به جیب غارتگران و رانتخواران سرازیر کرده است؛ همانهایی که از تحریمها و بحرانها سود میبرند. در مقابل، بار هزینههای سیاستهای ناکارآمد بر دوش مردم گذاشته میشود.
امروز، فقر مستأجران تنها یک مسئله اقتصادی نیست؛ که بازتاب فروپاشی نظم اجتماعی و اخلاقیای است که باید بر پایهی عدالت و کرامت انسانی استوار میبود. مردمی که سالبهسال فقیرتر میشوند، درک میکنند که اصلاحات سطحی و وعدههای تکراری کارساز نیست. آنچه جامعه نیاز دارد، تغییری بنیادین در ساختار قدرت و اقتصاد است؛ تغییری که از منافع اکثریت مردم، نه اقلیت ثروتاندوز، دفاع کند.
اتحاد بازنشستگان
@hw_tf
شدت فقر مستأجران؛ نشانهای از فروپاشی عدالت اجتماعی
🖌آمارهای رسمی از سوی دولت پزشکیان حاکی از آن است که شدت فقر در میان مستأجران در برخی استانها به ۸۰ تا ۹۰ درصد رسیده است. این رقم، فقط یک عدد نیست؛ بلکه تصویری از واقعیتی تلخ است که میلیونها خانواده را درگیر کرده است.
مستأجران ناچارند بیش از نیمی از درآمد خود را صرف اجارهبها کنند؛ به این معنا که دیگر چیزی برای تغذیه سالم، درمان، آموزش و سایر نیازهای انسانی باقی نمیماند.
زندگی برای اکثریت مردم به چرخهای فرساینده بدل شده است: هر سال باید برای تأمین ودیعه و اجارهی سال آتی تلاش کنند، درحالیکه درآمدشان بهشدت با گرانی در همهی سطوح، فاصلهای فاحش دارد. بسیاری از خانوادهها میگویند: "تمام سال باید از خواستههای ابتدایی خود بگذریم تا بتوانیم پول پیش خانه را جور کنیم." این جمله خلاصهای از وضعیت انسانی است که زیر بار سیاستهای ناعادلانه اقتصادی له میشود.
اما مسئله تنها بحران مسکن نیست. این بیتفاوتی و بیاعتنایی دولت نسبت به درد مردم، در همه عرصهها دیده میشود؛ کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان، هرگاه صدای حقطلبیشان بلند میشود، با سکوت و بیاعتنایی حاکمان روبهرو میگردند؛ و اگر اعتراضاتشان گسترده شود، نخستین پاسخ حکومت نه گفتوگو، که سرکوب است. بازداشت و پروندهسازی برای بازنشستگان تأمین اجتماعی در تهران، رشت و اهواز، تنها چند نمونه از این سیاست ساختاری سرکوب است.
حاکمیت سالهاست که با اجرای سیاستهایی آگاهانه، ثروت و منابع عمومی را به جیب غارتگران و رانتخواران سرازیر کرده است؛ همانهایی که از تحریمها و بحرانها سود میبرند. در مقابل، بار هزینههای سیاستهای ناکارآمد بر دوش مردم گذاشته میشود.
امروز، فقر مستأجران تنها یک مسئله اقتصادی نیست؛ که بازتاب فروپاشی نظم اجتماعی و اخلاقیای است که باید بر پایهی عدالت و کرامت انسانی استوار میبود. مردمی که سالبهسال فقیرتر میشوند، درک میکنند که اصلاحات سطحی و وعدههای تکراری کارساز نیست. آنچه جامعه نیاز دارد، تغییری بنیادین در ساختار قدرت و اقتصاد است؛ تغییری که از منافع اکثریت مردم، نه اقلیت ثروتاندوز، دفاع کند.
اتحاد بازنشستگان
@hw_tf
وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز ۲۶ مهر ۱۴۰۴ همزمان با پایان مهلت ده ساله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، اعلام کرد از نظر تهران، تمامی محدودیتهای مربوط به برنامه هستهای ایران خاتمه یافته است.
در بیانیهای که امروز منتشر شد، این وزارتخانه اعلام کرد: «با پایان دوره ده ساله، همه مفاد قطعنامه از جمله محدودیتهای پیشبینیشده درباره برنامه هستهای ایران و سازوکارهای مربوطه، از این تاریخ خاتمهیافته تلقی میشوند.»
@hw_tf
در بیانیهای که امروز منتشر شد، این وزارتخانه اعلام کرد: «با پایان دوره ده ساله، همه مفاد قطعنامه از جمله محدودیتهای پیشبینیشده درباره برنامه هستهای ایران و سازوکارهای مربوطه، از این تاریخ خاتمهیافته تلقی میشوند.»
@hw_tf
فرمانده انتظامی شهرستان قدس، روز ۲۶ مهر ۱۴۰۴ از پلمب ۱۵ کافیشاپ در این شهر خبر داد و دلیل آن را «اقدامات هنجارشکنانه» عنوان کرد.
سید نظام موسوی گفت این اقدام در چارچوب طرح «ارتقای امنیت اجتماعی» و با هدف برخورد با واحدهای صنفی کافیشاپ و قهوهخانه در بافتهای مسکونی انجام شده است.
به گفته او، در جریان اجرای این طرح از ۳۸ واحد صنفی بازدید شد و ۱۵ واحد فاقد مجوز قانونی فعالیت که «اقدامات هنجارشکنانه» در آنها محرز بود، پلمب و به صورت دایم تعطیل شدند.
@hw_tf
سید نظام موسوی گفت این اقدام در چارچوب طرح «ارتقای امنیت اجتماعی» و با هدف برخورد با واحدهای صنفی کافیشاپ و قهوهخانه در بافتهای مسکونی انجام شده است.
به گفته او، در جریان اجرای این طرح از ۳۸ واحد صنفی بازدید شد و ۱۵ واحد فاقد مجوز قانونی فعالیت که «اقدامات هنجارشکنانه» در آنها محرز بود، پلمب و به صورت دایم تعطیل شدند.
@hw_tf
مصطفی کواکبیان نماینده ادوار مجلس، بهدلیل ادعای(؟!🤔) روابط نامتعارف درباره کاترین شکدم با برخی مقامات، به ۱۴ ماه حبس و ۲سال منع فعالیت رسانهای محکوم شد.
@hw_tf
@hw_tf
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساعتی پیش انبار لوازمیدکی و پوشاک در منطقه کرکج تبریز دچار آتشسوزی گسترده شد.
چندین ایستگاه آتشنشانی برای مهار حریق به محل اعزام شدهاند و عملیات اطفا از چند جهت ادامه دارد. تاکنون گزارشی از خسارت جانی اعلام نشده است.
@hw_tf
چندین ایستگاه آتشنشانی برای مهار حریق به محل اعزام شدهاند و عملیات اطفا از چند جهت ادامه دارد. تاکنون گزارشی از خسارت جانی اعلام نشده است.
@hw_tf
✍کسی که فقط چکُش در اختیار دارد،
همه ی دنیا را میخ میبیند.
تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکه ی
خبری خاص، مطالعه ی پیوسته ی کتابها
یا نشریات خاص، گوش کردنِ مداومِ یک
سخنرانیِ خاص، شرکت کردنِ مداوم
در یک گروه سیاسی یا فکری
یا مذهبیِ خاص، و به تعبیر بهتر،
مسدود کردن ورودیهای مغز
به روی تنوعات فکریِ عالَم،
و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی
باز گذاشتن، به تدریج و چهبسا ناخواسته
و نادانسته، فرد را به یک رُباتِ
برنامهریزی شده توسط دیگران (به ویژه صاحبان زَر و زور)
تبدیل میکند...!
زندگیِ انسانی، یعنی باز کردنِ مجراهای مختلف در ذهن،
و مواجه ی آگاهانه و فعالانه و نقادانه
با طرز تفکرات مختلف...
#آبراهام_مزلو
@hw_tf
همه ی دنیا را میخ میبیند.
تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکه ی
خبری خاص، مطالعه ی پیوسته ی کتابها
یا نشریات خاص، گوش کردنِ مداومِ یک
سخنرانیِ خاص، شرکت کردنِ مداوم
در یک گروه سیاسی یا فکری
یا مذهبیِ خاص، و به تعبیر بهتر،
مسدود کردن ورودیهای مغز
به روی تنوعات فکریِ عالَم،
و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی
باز گذاشتن، به تدریج و چهبسا ناخواسته
و نادانسته، فرد را به یک رُباتِ
برنامهریزی شده توسط دیگران (به ویژه صاحبان زَر و زور)
تبدیل میکند...!
زندگیِ انسانی، یعنی باز کردنِ مجراهای مختلف در ذهن،
و مواجه ی آگاهانه و فعالانه و نقادانه
با طرز تفکرات مختلف...
#آبراهام_مزلو
@hw_tf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی از طرحها و اسناد «دانشبنیان» برای امنیت غذایی سخن میگویند، آمار رسمی خود دولت نشان میدهد که حدود ۸۰۰ هزار نفر در ایران به سوتغذیه شدید دچارند؛ آماری تکاندهنده که بهویژه کودکان مناطق کمبرخوردار را دربر میگیرد.
@hw_tf
@hw_tf
اثرات منفی نابرابری درآمد بر رشد مغز همهی کودکان؛ حتی کودکان مرفه!
پژوهش جدیدی نشان میدهد کودکانی که در مناطقی با نابرابری درآمد بالا زندگی میکنند، حتی آنها که برخوردارترند، تغییراتی در ساختار مغزشان ایجاد میشود که مشکلات سلامت روان آن در آینده نیز باقی میماند. اما چرا و چگونه کودکان برخوردار نیز در معرض خطرند؟! شناخت جایمند چارچوب مفهومی مناسبی در تبیین چنین پدیدههایی است.
این پژوهش که توسط پژوهشگران کالج کینگ لندن، دانشگاه هاروارد و دانشگاه یورک انجام شده، دادههای بیش از ۸۰۰۰ کودک ۹ تا ۱۰ ساله در ۱۷ ایالت آمریکا را تحلیل کرده است.
پژوهشگران با استفاده از اسکنهای امآرآی، ضخامت، مساحت، و حجم نواحی خاصی از مغز کودکان را بررسی کرده و متوجه شدند کودکانی که در ایالتهایی با ضریب جینی بالاتر (شاخص نابرابری درآمد) زندگی میکنند، ضخامت قشری کمتری در نواحی از مغز دارند که با پردازش اجتماعی و عاطفی مرتبط است. این نواحی مغز در تنظیم هیجانات، مدیریت استرس و تعاملات اجتماعی نقش دارند. یعنی اختلال در رشد این نواحی میتواند خطر ابتلا به افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی را در دوران نوجوانی و بزرگسالی افزایش دهد.
نکته بسیار مهم مقاله، که پژوهش کنونی را از سایر پژوهشهای مشابه متمایز میکند، این است که تأثیر نابرابری درآمد بر مغز، فراتر از فقر فردی عمل میکند و حتی کودکانی که از خانوادههای مرفه در مناطقی با نابرابری بالا هستند نیز این تغییرات مغزی را نشان میدهند. این موضوع بیانگر آن است که عوامل محیطی گستردهتری مانند کمبود انسجام اجتماعی، افزایش استرس در جامعه و کاهش دسترسی به منابع عمومی، بر رشد مغز همه کودکان در آن محیط تأثیر میگذارد.
@hw_tf
پژوهش جدیدی نشان میدهد کودکانی که در مناطقی با نابرابری درآمد بالا زندگی میکنند، حتی آنها که برخوردارترند، تغییراتی در ساختار مغزشان ایجاد میشود که مشکلات سلامت روان آن در آینده نیز باقی میماند. اما چرا و چگونه کودکان برخوردار نیز در معرض خطرند؟! شناخت جایمند چارچوب مفهومی مناسبی در تبیین چنین پدیدههایی است.
این پژوهش که توسط پژوهشگران کالج کینگ لندن، دانشگاه هاروارد و دانشگاه یورک انجام شده، دادههای بیش از ۸۰۰۰ کودک ۹ تا ۱۰ ساله در ۱۷ ایالت آمریکا را تحلیل کرده است.
پژوهشگران با استفاده از اسکنهای امآرآی، ضخامت، مساحت، و حجم نواحی خاصی از مغز کودکان را بررسی کرده و متوجه شدند کودکانی که در ایالتهایی با ضریب جینی بالاتر (شاخص نابرابری درآمد) زندگی میکنند، ضخامت قشری کمتری در نواحی از مغز دارند که با پردازش اجتماعی و عاطفی مرتبط است. این نواحی مغز در تنظیم هیجانات، مدیریت استرس و تعاملات اجتماعی نقش دارند. یعنی اختلال در رشد این نواحی میتواند خطر ابتلا به افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی را در دوران نوجوانی و بزرگسالی افزایش دهد.
نکته بسیار مهم مقاله، که پژوهش کنونی را از سایر پژوهشهای مشابه متمایز میکند، این است که تأثیر نابرابری درآمد بر مغز، فراتر از فقر فردی عمل میکند و حتی کودکانی که از خانوادههای مرفه در مناطقی با نابرابری بالا هستند نیز این تغییرات مغزی را نشان میدهند. این موضوع بیانگر آن است که عوامل محیطی گستردهتری مانند کمبود انسجام اجتماعی، افزایش استرس در جامعه و کاهش دسترسی به منابع عمومی، بر رشد مغز همه کودکان در آن محیط تأثیر میگذارد.
@hw_tf
دکتر عزالدین شهاب، پزشک فلسطینی از جبالیا، نوار غزه، مقالهای نوشته است با عنوان "ما سربازان جنگ نبودیم، ما بدنهایی بودیم که زیر آن دفن شدند"
شهاب مینویسد:
"حماس اعلام میکند که ما، مردم غزه، شکست نخوردهایم، که ما استوار ایستاده و جنگی تاریخی را بهپیش بردهایم.
اما من میگویم خلافِ این است.
از صبح زود، خانوادهام و من در وضعیت فروپاشی کامل روانی زندگی میکنیم. امروز فهمیدیم که خانههایمان، زمینمان و تمام محلهمان، هر خانهای که به خانواده و همسایگانمان تعلق داشت، کاملاً نابود شده است. بولدوزرها همهچیز را صاف کردهاند. همۀ آن به نواری از خاک زردِ خشک و بیجان تبدیل شده است. از نخستین روشنایی روز، ما معنای کاملِ شکست را زندگی کردهایم. بیش از هفتاد نفر از اعضای خانوادهمان را از دست دادهایم. زمینمان را از دست دادهایم. اکنون دیگر هیچ خانهای برای بازگشت نداریم، هیچ دیواری برای محافظت، هیچ مکانی که بتوان آن را خانه خود نامید. و در همین حال، یکی از رهبران حماس در تلویزیون ظاهر میشود و اعلام میکند که "مردم شکست نخوردهاند"، که "غزه استوار ایستاد و جنگی تاریخی را جنگید".
پس بگذار تاریخ این را ثبت کند:
من، دکتر عزالدین شهاب از غزه، به همراه خانوادهام، دوستانم و خانوادههای آنان، در هیچ جنگی نجنگیدیم. ما قربانیِ نابودیای بودیم که از درون خانههایمان، به دست حماس شعلهور شد، فقط برای آنکه ارتش اسرائیل بر ما فرود آید و تمام بیرحمی خود را بر غیرنظامیان غزه فرو بریزد، در حالیکه جنگجویان حماس در تونلهای خود ناپدید شدند. بگذار تاریخ حقیقت را ثبت کند: ما شکست خوردیم، بهطور کامل، دردناک، و مطلقاً شکست خوردیم. و این ما، مردم غزه هستیم که حق داریم بگوییم شکست خوردهایم یا نه، نه آنان که در آسایشِ قطر یا ترکیه نشستهاند.
ما خرد شدیم، تحقیر شدیم، و درهم شکستیم پس از آنکه شهرمان ویران، اشغال، و از هستی محو شد. آواره شدیم، از هرآنچه ساخته بودیم برهنه ماندیم، و میان ویرانههای زندگی خود سرگردان گشتیم. و در میانِ این همه، چیزی ساده و هولناک را دریافتم: اشکهای مادرم از خودِ وطن مقدستر است، و شکستنِ پدرم برایم مهمتر از هر پرچمی است. زیرا وطن چه معنایی دارد وقتی عزیزانت را میبلعد؟ وقتی مرگ را میستاید اما زندگان را فراموش میکند؟ ما "استوار" نبودیم. ما در سرزمین خودمان گروگان بودیم. نمیتوانستیم برویم. نمیتوانستیم کسانی را که مدعی حکومت بر ما هستند تغییر دهیم. ما گرفتار بودیم میان اشغالگری بیرحم و حاکمانی که از رنج ما تغذیه میکنند. و اگر در زندگیام تنها یک لحظه باشد که باید حقیقت را بگویم، بیهیچ ترس و بیهیچ تردید، آن لحظه اکنون است.
بگذار روشن و آشکار نوشته شود:
ما سربازانِ جنگ نبودیم.
ما بدنهایی بودیم که زیر آن دفن شدند."
اما حتی در کمال ویرانی و در حس عریانِ قربانیبودن، نوشتهٔ عزالدین شهاب نه ضعف، بلکه شکلی از شجاعت، شهادت اخلاقی و آگاهی تراژیک است. او نمیگوید "ما مظلومیم، پس ترحم کنید"، بلکه میگوید: "ما را ببینید، زیرا حقیقت جنگ در بدنِ ما، در خاکِ خانههای ما، در فرزندانِ کشتهشدهٔ ماست"، نه در آنچه سیاستمداران به دروغ میگویند.
او از گروگانبودن میان دو سلطه سخن میگوید: یکی اشغالگر بیرونی، و دیگری حاکمان درونی که از درد مردم مشروعیت میگیرند. در نگاه او، مقاومتِ واقعی نه در مرگ و اسطورهسازی، بلکه در گفتنِ بیپرده حقیقت است؛ در بازگرداندنِ چهره انسانی به رنجی که قدرتها از آن بهرهبرداری میکنند.
در رنجِ بیپایانی که مردم فلسطین زیستهاند، و شهاب در اینجا به شهادت میایستد، هشداری برای ما نیز نهفته است:
آنکس که مداخلهٔ خارجی و جنگافروزی را راهِ نجات جا میزند، و هر دم از فرطِ ناتوانیِ خود، بیشرمانه و بیرحمانه، از جان و نان و خانهٔ دیگران مایه میگذارد، در واقع در جستوجوی قدرت در ویرانههای جان و زندگیِ دیگران است. امیدِ او به جنگافروزی و مداخله، نه از سرِ دلسوزی برای ما، بلکه از بیکفایتی و آگاهیِ تلخش از این حقیقت است که هیچ پایگاهی در میان مردمان ندارد. و چون نمیتواند با مردم بایستد، به نیروهایی چنگ میزند که از بیرون میآیند و حیاتِ انسان را میبلعند.
عزالدین شهاب این حقیقت تلخ و خونین را روشن میکند: جنگافروزی، چه از سوی ارتجاعِ حاکم و چه از سوی ارتجاعِ غیرحاکم، و مداخلهٔ خارجی، حتی اگر به نام نجاتِ "وطن" یا آزادی آغاز شوند، به رهایی واقعى نمیانجامند. نجات ما از درونِ خود و جامعهمان برمیخیزد: از آگاهی، همبستگی، و بازسازی پیوندهایی که به ایجاد تشکلهایی زنده و رهاییبخش میانجامند؛ در رنجی که خود به مقاومت بدل میکنیم، نه در نجات دروغينى که از بیرون به ما وعده میدهند.
دکتر نورایمان قهاری ، روانشناس
@hw_tf
شهاب مینویسد:
"حماس اعلام میکند که ما، مردم غزه، شکست نخوردهایم، که ما استوار ایستاده و جنگی تاریخی را بهپیش بردهایم.
اما من میگویم خلافِ این است.
از صبح زود، خانوادهام و من در وضعیت فروپاشی کامل روانی زندگی میکنیم. امروز فهمیدیم که خانههایمان، زمینمان و تمام محلهمان، هر خانهای که به خانواده و همسایگانمان تعلق داشت، کاملاً نابود شده است. بولدوزرها همهچیز را صاف کردهاند. همۀ آن به نواری از خاک زردِ خشک و بیجان تبدیل شده است. از نخستین روشنایی روز، ما معنای کاملِ شکست را زندگی کردهایم. بیش از هفتاد نفر از اعضای خانوادهمان را از دست دادهایم. زمینمان را از دست دادهایم. اکنون دیگر هیچ خانهای برای بازگشت نداریم، هیچ دیواری برای محافظت، هیچ مکانی که بتوان آن را خانه خود نامید. و در همین حال، یکی از رهبران حماس در تلویزیون ظاهر میشود و اعلام میکند که "مردم شکست نخوردهاند"، که "غزه استوار ایستاد و جنگی تاریخی را جنگید".
پس بگذار تاریخ این را ثبت کند:
من، دکتر عزالدین شهاب از غزه، به همراه خانوادهام، دوستانم و خانوادههای آنان، در هیچ جنگی نجنگیدیم. ما قربانیِ نابودیای بودیم که از درون خانههایمان، به دست حماس شعلهور شد، فقط برای آنکه ارتش اسرائیل بر ما فرود آید و تمام بیرحمی خود را بر غیرنظامیان غزه فرو بریزد، در حالیکه جنگجویان حماس در تونلهای خود ناپدید شدند. بگذار تاریخ حقیقت را ثبت کند: ما شکست خوردیم، بهطور کامل، دردناک، و مطلقاً شکست خوردیم. و این ما، مردم غزه هستیم که حق داریم بگوییم شکست خوردهایم یا نه، نه آنان که در آسایشِ قطر یا ترکیه نشستهاند.
ما خرد شدیم، تحقیر شدیم، و درهم شکستیم پس از آنکه شهرمان ویران، اشغال، و از هستی محو شد. آواره شدیم، از هرآنچه ساخته بودیم برهنه ماندیم، و میان ویرانههای زندگی خود سرگردان گشتیم. و در میانِ این همه، چیزی ساده و هولناک را دریافتم: اشکهای مادرم از خودِ وطن مقدستر است، و شکستنِ پدرم برایم مهمتر از هر پرچمی است. زیرا وطن چه معنایی دارد وقتی عزیزانت را میبلعد؟ وقتی مرگ را میستاید اما زندگان را فراموش میکند؟ ما "استوار" نبودیم. ما در سرزمین خودمان گروگان بودیم. نمیتوانستیم برویم. نمیتوانستیم کسانی را که مدعی حکومت بر ما هستند تغییر دهیم. ما گرفتار بودیم میان اشغالگری بیرحم و حاکمانی که از رنج ما تغذیه میکنند. و اگر در زندگیام تنها یک لحظه باشد که باید حقیقت را بگویم، بیهیچ ترس و بیهیچ تردید، آن لحظه اکنون است.
بگذار روشن و آشکار نوشته شود:
ما سربازانِ جنگ نبودیم.
ما بدنهایی بودیم که زیر آن دفن شدند."
اما حتی در کمال ویرانی و در حس عریانِ قربانیبودن، نوشتهٔ عزالدین شهاب نه ضعف، بلکه شکلی از شجاعت، شهادت اخلاقی و آگاهی تراژیک است. او نمیگوید "ما مظلومیم، پس ترحم کنید"، بلکه میگوید: "ما را ببینید، زیرا حقیقت جنگ در بدنِ ما، در خاکِ خانههای ما، در فرزندانِ کشتهشدهٔ ماست"، نه در آنچه سیاستمداران به دروغ میگویند.
او از گروگانبودن میان دو سلطه سخن میگوید: یکی اشغالگر بیرونی، و دیگری حاکمان درونی که از درد مردم مشروعیت میگیرند. در نگاه او، مقاومتِ واقعی نه در مرگ و اسطورهسازی، بلکه در گفتنِ بیپرده حقیقت است؛ در بازگرداندنِ چهره انسانی به رنجی که قدرتها از آن بهرهبرداری میکنند.
در رنجِ بیپایانی که مردم فلسطین زیستهاند، و شهاب در اینجا به شهادت میایستد، هشداری برای ما نیز نهفته است:
آنکس که مداخلهٔ خارجی و جنگافروزی را راهِ نجات جا میزند، و هر دم از فرطِ ناتوانیِ خود، بیشرمانه و بیرحمانه، از جان و نان و خانهٔ دیگران مایه میگذارد، در واقع در جستوجوی قدرت در ویرانههای جان و زندگیِ دیگران است. امیدِ او به جنگافروزی و مداخله، نه از سرِ دلسوزی برای ما، بلکه از بیکفایتی و آگاهیِ تلخش از این حقیقت است که هیچ پایگاهی در میان مردمان ندارد. و چون نمیتواند با مردم بایستد، به نیروهایی چنگ میزند که از بیرون میآیند و حیاتِ انسان را میبلعند.
عزالدین شهاب این حقیقت تلخ و خونین را روشن میکند: جنگافروزی، چه از سوی ارتجاعِ حاکم و چه از سوی ارتجاعِ غیرحاکم، و مداخلهٔ خارجی، حتی اگر به نام نجاتِ "وطن" یا آزادی آغاز شوند، به رهایی واقعى نمیانجامند. نجات ما از درونِ خود و جامعهمان برمیخیزد: از آگاهی، همبستگی، و بازسازی پیوندهایی که به ایجاد تشکلهایی زنده و رهاییبخش میانجامند؛ در رنجی که خود به مقاومت بدل میکنیم، نه در نجات دروغينى که از بیرون به ما وعده میدهند.
دکتر نورایمان قهاری ، روانشناس
@hw_tf
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▶️تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی کرمانشاه
@hw_tf
ایران پردرامد چه بر سر تو امد؟!بازنشستگان تامین اجتماعی کرمانشاه امروز یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ تجمع اعتراضی برگزار کردند۰
دشمن ما همینجاست،دروغ میگن آمریکا است!
@hw_tf
رسانههای ایران از افزایش قیمت و کمبود دارو که منجر به بحرانی شدن روند درمان برای برخی از بیماران در ایران شده خبرداده و نوشتهاند مبتلایان به سرطان و برخی دیگر از بیماران خاص، به علت ناتوانی در پرداخت هزینه دارو، به ناچار درمان را متوقف کردهاند.
@hw_tf
@hw_tf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جمعی از بازنشستگان صنعت نفت روز یکشنبه ۲۷ مهر در اعتراض به بیتوجهی به مطالبات صنفی خود مقابل وزارت نفت تجمع کردند.
گروههای دیگر بازنشستگان از جمله بازنشستگان فولاد و تامین اجتماعی هم به روال یکشنبههای اعتراضی خود به خیابان آمدند.
@hw_tf
گروههای دیگر بازنشستگان از جمله بازنشستگان فولاد و تامین اجتماعی هم به روال یکشنبههای اعتراضی خود به خیابان آمدند.
@hw_tf
