یکی از نشونه های عزت نفس داشتن اینه که وقتی یکی خودشو برات کمرنگ میکنه و ازت فاصله میگیره، میپذیری و اصرار نمیکنی.
و تو دوام میآوری، بیآنکه کسی بفهمد در خاموشیات، نبردی بیپایان میان رنج و بیاعتنایی جریان دارد.
بعضی وقتا باید اون گزینه سخترو انتخاب کنی، اون گزینه ی ناراحت کنندرو، دقیقا همونی ک اصلا هیچ جوره نمیخوایی بپذیریش؛ خراب کردن، دل کندن، رفتن، شروع کردن.
حالا بشر یاد گرفته چگونه در هوا مثل پرنده پرواز کند و چگونه در دریا مثل ماهی شنا کند. تنها یک چیز مانده که هنوز بلد نیستیم؛ اینکه چگونه روی زمین مثل آدم زندگی کنیم!
-جورج برنارد شاو
-جورج برنارد شاو
ما لحظات و اتفاقات دشواری را از سر گذرانده و تاب آوردهایم، که خودمان هم باورمان نمیشد.
تراپیسته می گفت: "آدما اونقدر که تو فکر می کنی شکننده نیستن وظرفیتشون به مو بند نیست، نیازی نیست همیشه چتر نجات و منجی باشی. تمرکزتو بذار رو خودت و حال خودت، هیچ کس بدون تو نمرده و هیچ کس بدون تو نمی میره، بذار هرکس درد، تجربه بد، شکست، اون ناکامی مخصوص زندگی خودشو، خودش تجربه کنه و بزرگ شه."
کاش اینارو یادمون بمونه
-بایکوت
کاش اینارو یادمون بمونه
-بایکوت
زندگی همینه؛ اینکه هی تغییر کنی، هی از نو بسازی، هی از یه چیز دل بکنی، به یه چیز تازه دل ببندی، و بری جلو، حتی وقتی نمیدونی تهش کجاست و چجوریه، تا بالاخره به جایی برسی که دلت آروم بگیره.
نمیدونم آدم درستی هستم یا نه ولی این رو خوب میدونم جوری زندگی کردم که احتیاجی به نقاب نداشته باشم و همیشه خودم بودم گاهی غمگین غمگین، گاهی شاد شاد، گاهی در مسیر تکامل، گاهی در مسیر سقوط، گاهی موفق و بی نقص، گاهی پر از اشتباه و ناپخته در نهایت همیشه با پذیرفتن درونی و ذهنیه این نکته که من کامل نیستم خودم بودم و هیچوقت تظاهر به چیزی که نیستم نکردم.