آدم فکر میکنه دیگه هیچی متعجبش نمیکنه تا اینکه با افرادی که شکلات و کاکائو دوست ندارن رو به رو میشه.
ز همه دست کشیدم که تو باشی همهام
با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد.
با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد.
راستش را بخواهی من از مرگ نمیترسم، میترسم که زنده بمانم و کسانی را که دوست دارم از دست داده باشم.
من حتی اگه با آدمها سقوطی هم تجربه کنم بازهم نمیتونم بهشون اعتماد کنم
چون تو... من با تو سقوط ها تجربه کردم و بازهم خنجرت پشتمو شکافت.
چون تو... من با تو سقوط ها تجربه کردم و بازهم خنجرت پشتمو شکافت.
