⭕ معماری سازمانی (Enterprise Architecture)
ایده معماری سازمانی، از صنعت ساختمانسازی به دنیای سیستمهای اطلاعاتی وارد شده است. در صنعت ساختمانسازی برای ایجاد هر ساختمان باید یک معماری خاص ایجاد گردد. اهمیت این معماری به خاطر وجود دیدگاهها و پرسپکتیوهای مختلف در مورد ساختمان است.
در یک سازمان نیز افراد در بخشهای مختلف از پرسپکتیوهای مختلفی به سازمان مینگرند. برخی از افراد در پست مدیریت استراتژی رقابتی را برای سازمان تجویز مینمایند. گروهی دیگر فرآیندهای کسب و کار را تعریف مینمایند. دستهای دیگر نیز نرمافزارهایی برای مکانیزه کردن فرآیندها طراحی مینمایند. معماری سازمانی تمامی این فعالیتها را در یک چارچوب واحد نمایش میدهد و بیان میکند که چگونه این اجزا میتوانند با یکدیگر در تعامل باشند. همانطور که معماران ساختمان بدون طراحی یک معماری برای ساخت ساختمان اقدام نمینمایند، ایجاد سیستمهای اطلاعاتی بدون معماری نیز درست نیست. معماری سازمان، یک ساختار منطقی برای طبقهبندی و سازماندهی ابعاد مختلف یک سازمان را ارایه میدهد.
✅ انواع معماری سازمانی کدام است؟
1️⃣معماری سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات
در این نوع معماری سازمانی، هدف ایجاد همبستگی میان فناوری اطلاعات با کسب و کار جهت افزایش بازدهی آن است. بر همین اساس، تاکید این معماری بر ایجاد یکپارچگی میان سیستمهای اطلاعاتی و اهمیت زیرساخت های فناوری اطلاعات است، در این نوع معماری، سازماندهی فناوری اطلاعات باعث بهبود کارائی و کاهش هزینههای سازمان میشود. این نوع پروژههای معماری سازمانی، معمولا توسط واحد فناوری اطلاعات در هر سازمان طراحی و اجرا میشود.
2️⃣معماری سازمانی فرایند محور
هدف از معماری سازمانی فرآیند محور، مدیریت و بهبود فرآیندهاست. در این معماری، اهداف سازمانی مربوط به اهداف و فعالیت ها، با رویکرد بالا به پائین نگاشته و مدیریت میشوند. این معماری سازمانی توسط مدیریان ارشد سازمان اجرا شده و زیر نظر مستقیم مدیرکل میباشد. در این مدل ابتدا بهینهسازی فرایندها انجام شده و سپس فعالیتها برای اجرا به افراد یا سیستمهای اطلاعاتی ارجاع داده میشود.
3️⃣معماری سازمانی دولت محور
این نوع معماری سازمانی مخصوص سازمانهای دولتی است و هدف آن، ایجاد توازن میان کنترل بالا به پایین سازمانهای زیرمجموعه از یک سو و مدیریت مستقل هر کدام از آنها است. در این روش، سازمان به اجزا و واحدهای فرعی تقسیم میشود. هر واحد به دنبال افزایش بهرهوری خود بوده و تصمیمگیری و مدیریت داخلی آنها به طور مستقل انجام میشود، اما اهداف و وظایف کلی سازمان توسط مدیریت مرکزی مشخص میشود. بنابراین در این نوع معماری، فعالیتهای داخلی هر واحد از بالا به پایین مدیریت نمیشود، اما نتیجه و ماحصل این فعالیتها بر اساس شاخصهای کارائی و در هماهنگی با دیگر واحدهای سازمان، مورد قضاوت و کنترل قرار میگیرد.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
ایده معماری سازمانی، از صنعت ساختمانسازی به دنیای سیستمهای اطلاعاتی وارد شده است. در صنعت ساختمانسازی برای ایجاد هر ساختمان باید یک معماری خاص ایجاد گردد. اهمیت این معماری به خاطر وجود دیدگاهها و پرسپکتیوهای مختلف در مورد ساختمان است.
در یک سازمان نیز افراد در بخشهای مختلف از پرسپکتیوهای مختلفی به سازمان مینگرند. برخی از افراد در پست مدیریت استراتژی رقابتی را برای سازمان تجویز مینمایند. گروهی دیگر فرآیندهای کسب و کار را تعریف مینمایند. دستهای دیگر نیز نرمافزارهایی برای مکانیزه کردن فرآیندها طراحی مینمایند. معماری سازمانی تمامی این فعالیتها را در یک چارچوب واحد نمایش میدهد و بیان میکند که چگونه این اجزا میتوانند با یکدیگر در تعامل باشند. همانطور که معماران ساختمان بدون طراحی یک معماری برای ساخت ساختمان اقدام نمینمایند، ایجاد سیستمهای اطلاعاتی بدون معماری نیز درست نیست. معماری سازمان، یک ساختار منطقی برای طبقهبندی و سازماندهی ابعاد مختلف یک سازمان را ارایه میدهد.
✅ انواع معماری سازمانی کدام است؟
1️⃣معماری سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات
در این نوع معماری سازمانی، هدف ایجاد همبستگی میان فناوری اطلاعات با کسب و کار جهت افزایش بازدهی آن است. بر همین اساس، تاکید این معماری بر ایجاد یکپارچگی میان سیستمهای اطلاعاتی و اهمیت زیرساخت های فناوری اطلاعات است، در این نوع معماری، سازماندهی فناوری اطلاعات باعث بهبود کارائی و کاهش هزینههای سازمان میشود. این نوع پروژههای معماری سازمانی، معمولا توسط واحد فناوری اطلاعات در هر سازمان طراحی و اجرا میشود.
2️⃣معماری سازمانی فرایند محور
هدف از معماری سازمانی فرآیند محور، مدیریت و بهبود فرآیندهاست. در این معماری، اهداف سازمانی مربوط به اهداف و فعالیت ها، با رویکرد بالا به پائین نگاشته و مدیریت میشوند. این معماری سازمانی توسط مدیریان ارشد سازمان اجرا شده و زیر نظر مستقیم مدیرکل میباشد. در این مدل ابتدا بهینهسازی فرایندها انجام شده و سپس فعالیتها برای اجرا به افراد یا سیستمهای اطلاعاتی ارجاع داده میشود.
3️⃣معماری سازمانی دولت محور
این نوع معماری سازمانی مخصوص سازمانهای دولتی است و هدف آن، ایجاد توازن میان کنترل بالا به پایین سازمانهای زیرمجموعه از یک سو و مدیریت مستقل هر کدام از آنها است. در این روش، سازمان به اجزا و واحدهای فرعی تقسیم میشود. هر واحد به دنبال افزایش بهرهوری خود بوده و تصمیمگیری و مدیریت داخلی آنها به طور مستقل انجام میشود، اما اهداف و وظایف کلی سازمان توسط مدیریت مرکزی مشخص میشود. بنابراین در این نوع معماری، فعالیتهای داخلی هر واحد از بالا به پایین مدیریت نمیشود، اما نتیجه و ماحصل این فعالیتها بر اساس شاخصهای کارائی و در هماهنگی با دیگر واحدهای سازمان، مورد قضاوت و کنترل قرار میگیرد.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
DMAIC تکنیک ✅
این تکنیک یک تکنیک شش سیگما در بهینه سازی فرایندهای کسب و کار است که در جریان اتوماسیون فرایندهای کسب و کار تقریبا به طور کامل اتفاق میافتد.
اختصار DMAIC بر گرفته از ابتدای کلمات زیر است:
Define: به معنای مشخص و معین کردن
Measure: به معنای اندازه گیری
Analyze: به معنای جزیه و تحلیل
Improve: به معنای بهبود بخشیدن و اصلاح
Control: به معنای کنترل و نظارت
این متد یک رویکرد قوی مبتنی بر داده ها برای بهینه سازی فرایند کسب و کار در یک سازمان بزرگ که شامل سهامداران زیادی است ارائه میدهد.
هدف تکنیک DMAIC در چهارچوب شش سیگما پیدا کردن نقص های خروجی، ردیابی آنها که به مشکلات اصلی پردازش مربوط است و سپس راههایی برای بهبود روند مقابله با این مشکلات است. در نتیجه از طریق متد شش سیگما در مدیریت فرایند های کسب و کار ضایعات خروجی را کاهش میدهد.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
این تکنیک یک تکنیک شش سیگما در بهینه سازی فرایندهای کسب و کار است که در جریان اتوماسیون فرایندهای کسب و کار تقریبا به طور کامل اتفاق میافتد.
اختصار DMAIC بر گرفته از ابتدای کلمات زیر است:
Define: به معنای مشخص و معین کردن
Measure: به معنای اندازه گیری
Analyze: به معنای جزیه و تحلیل
Improve: به معنای بهبود بخشیدن و اصلاح
Control: به معنای کنترل و نظارت
این متد یک رویکرد قوی مبتنی بر داده ها برای بهینه سازی فرایند کسب و کار در یک سازمان بزرگ که شامل سهامداران زیادی است ارائه میدهد.
هدف تکنیک DMAIC در چهارچوب شش سیگما پیدا کردن نقص های خروجی، ردیابی آنها که به مشکلات اصلی پردازش مربوط است و سپس راههایی برای بهبود روند مقابله با این مشکلات است. در نتیجه از طریق متد شش سیگما در مدیریت فرایند های کسب و کار ضایعات خروجی را کاهش میدهد.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
كمتر فعاليتي را ميتوان يافت كه عاري از هر گونه عامل تهديدكنندهاي باشد ؛ از اينرو حفظ و صيانت از نيروي انساني به عنوان رسالتي مهم مطرح ميگردد و در اين بين بخش عمدهاي از مواردي كه سلامت جسمي و روحي كاربران را به خطر مياندازد مربوط به شرايط ارگونومي محيطهاي كاري ميباشد .
ارگونومي در لغت به معناي قانون كار (در حقيقت Ergo به معني كار و Nomos به معني قوانين و اصول ميباشند) و در عمل به مفهوم تطابق و سازگاري محيط كار ، ابزار كار و شرايط كار با تواناييهاي جسمي و رواني انسانهاست . ارگونومي يا مهندسي فاكتورهاي انساني دانشي است كاربردي مركب از علوم پايه مختلف از جمله فيزيولوژي روانشناسي ، فيزيك ، مكانيك ، طراحي ، آمار ، رياضي ، جامعهشناختي ، مديريت و بسياري موارد ديگر ؛ اين علوم در كنار هم اصول ارگونومي را شكل داده و به طراحي بهتر سازمان در جهت بهرهور بودن كمك نموده و ميزان رفاه و سازگاري انسانها را با محيط كار را به طرز چشمگيري افزايش ميدهند . ارگونومي با ارزيابي قابليتها و محدوديتهاي انسان (بيومكانيك و آنتروپومتري) ، استرسهاي كاري و محيطي (فيزيولوژي كار و روانشناسي صنعتي ) ، نيروهاي استاتيك و ديناميك روي بدن انسان (بيومكانيك) ، احتياط (روانشناسي صنعتي) ، خستگي (فيزيولوژي كار و روانشناسي صنعتي) ، طراحي و آموزش و طراحي ايستگاه كاري و ابزارها (آنتروپومتري و مهندسي ) سر و كار دارد .
◾️ اصول ارگونومي در صنعت عبارتند از :
1- طراحي تغيير ، جايگزيني و نگهداري تجهيزات براي ارتقاي بهرهوري ، زندگي كاري و كيفيت توليد .
2- طراحي و تغيير فضاهاي كاري و جانمايي كاري براي سهولت و سرعت عمليات خدمات و نگهداري .
3- طراحي و تغيير روشهاي كاري شامل اتوماسيون و تخصيص وظيفه بين اپراتور و ماشين .
4- كنترل فاكتورهاي فيزيكي (گرما ، سرما ، صدا ، ارتعاش ، نور) در محل كار براي توليد بهتر و ايمني كاركنان .
◾️با توجه به آنچه تاكنون بيان نموديم حيطههاي عملكردي ارگونومي را ميتوان به شرح زير خلاصه نمود :
1- بررسي ميزان توانمندي شاغلين با توجه به نوع كار و انرژي مصرفي .
2- مطالعه ابعاد فيزيكي بدن (آنتروپومتري) و كاربرد اين دسته از
اطلاعات در طراحي ايستگاههاي كاري .
3- طراحي ارگونوميك ابزارهاي دستي .
4- طراحي ايستگاههاي كار نشسته ، ايستاده ، يا توام و آناليز سيستم انسان ـ ماشين .
5- بررسيهاي روانشناختي از ديدگاه نحوه ارتباط بين افراد .
6- تعيين رژيمهاي كار و استراحت (زمانهاي استراحت و مدت انجام كار) .
7- بررسي روشهاي حمل دستي كالا و طراحي خطوط بستهبندي و بارگيري دستي
8- بررسي صدمات اسكلتي عضلاني مرتبط با كار و آناليز وضعيتهاي بدني .
9- بيومكانيك شغلي .
10- ارگونومي و كار در منزل .
11- كاربرد بهينه رنگ و موسيقي در محيط هاي كار
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بهینه سازی فرآیند خدماتی به معنای بهبود کارایی و کیفیت فرآیندهای خدماتی در یک سازمان است. این بهینه سازی میتواند از طریق استفاده از متدولوژیهای مختلف مانند Lean Six Sigma، Total Quality Management (TQM)، Business Process Reengineering (BPR) و... صورت گیرد.
هدف اصلی بهینه سازی فرآیند خدماتی، کاهش هزینهها و افزایش بهره وری است. این بهینه سازی میتواند به معنای کاهش زمان برای انجام فرآیند، بهبود کیفیت خدمات ارائه شده، کاهش ارورها و نوسانات، افزایش رضایت مشتریان و بهبود تجربه آنها از خدمات باشد.
برای انجام بهینه سازی فرآیند خدماتی، میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد که شامل شناسایی فرآیند، مدلسازی فرآیند، تحلیل فرآیند، طراحی فرآیند بهینه، پیادهسازی فرآیند و کنترل و بهبود فرآیند است.
در حوزه بهینه سازی فرآیند خدمات، روشهای مختلفی وجود دارند که میتوانند به صورت جداگانه یا ترکیبی استفاده شوند. در زیر به برخی از این روشها اشاره میشود:
۱. استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین: استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میتواند در بهبود کارایی و کیفیت فرآیندهای خدماتی موثر باشد. این روشها با تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ و پیشبینی رفتار مشتریان، بهبود تصمیمگیری و بهینه سازی فرآیندهای خدماتی کمک میکنند.
۲. استفاده از روشهای جدید طراحی فرآیند: به جای استفاده از روشهای سنتی طراحی فرآیند، میتوان از روشهای جدید مانند Design Thinking و Lean Startup استفاده کرد. این روشها با تمرکز بر روی نیازهای مشتریان و تعامل با آنها، فرآیندهای خدماتی را بهبود میبخشند.
۳. استفاده از تحلیل فرآیند شناختی: تحلیل فرآیند شناختی یک روش نوین برای بهبود کیفیت و کارایی فرآیندهای خدماتی است. این روش با ترکیب رویکردهای شناختی و رویکردهای مدیریتی، به شناخت بهتر رفتار و عملکرد انسانی در فرآیندهای خدماتی میپردازد.
۴. استفاده از روشهای ارتباط با مشتریان: استفاده از روشهای جدید ارتباط با مشتریان مانند شبکههای اجتماعی و ارتباطات بصری، میتواند در بهبود تجربه مشتریان و کیفیت فرآیندهای خدماتی موثر باشد. این روشها با توجه به نیازهای مشتریان و بر اساس بازخوردهای آنها، فرآیندهای خدماتی را بهبود میبخشند.
۵. استفاده از فناوریهای جدید: استفاده از فناوریهای جدید مانند اینترنت اشیاء، بلاکچین، هوش مصنوعی و گردش کارهای دیجیتال، میتواند در بهبود کیفیت و کارایی فرآیندهای خدماتی موثر باشد.
۶. مدیریت فرآیند با استفاده از رویکرد BPMN: استفاده از رویکرد BPMN در مدیریت فرآیند، میتواند در بهبود کیفیت و کارایی فرآیندهای خدماتی موثر باشد. در این رویکرد، ابتدا فرآیندهای خدماتی به صورت گرافیکی نمایش داده میشوند و سپس با تجزیه و تحلیل این فرآیندها، بهبودهای لازم انجام میشود.
۷. بهبود پایدار فرآیندهای خدماتی: در رویکرد بهبود پایدار فرآیندهای خدماتی، تمرکز بر روی بهبود پایدار فرآیندها با استفاده از روشهای مختلفی مانند شیوههای آموزشی، استفاده از ابزارهای مشارکتی و تیمی، و ایجاد فرهنگی بهتر در سازمان، قرار میگیرد.
در کل، بهینه سازی فرآیند خدماتی از روشهای مختلفی برای بهبود کیفیت و کارایی فرآیندها استفاده میکند و همواره باید با توجه به نیازهای خاص سازمان و مشتریان، رویکرد مناسبی انتخاب شود.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تکنیک MOST یکی از روشهای پیشرفته برای زمان سنجی می باشد این تکنیک خانواده زمان سنجی با داده های از پیش تعیین شده (PTS) است یعنی در تکنیک MOST از داده های استاندارد استفاده می شود.
این تکنیک اولين بار بوسيله مينارد در سوئيس طراحي و از سال 1974 در ايالات متحده بكار گرفته شد موارد استفاده آن در فعاليت هائي نظير ماشين كاري ، ساخت ، مونتاژ ، حمل و نقل مواد و تعميرات و نگهداري مي باشد. خاصیت اصلی روش داده های استاندارد این است که می توان با سرعتی بیشتر از زمان سنجی با کرنومتر، زمان های از پیش تعیین شده و نمونه برداری از کار، زمان استاندارد را بدست آورد.
در این سیستم به جای آنکه توجه تحلیل گر روی اپراتور باشد، به روی قطعه کار و حرکت آن و فرایندهای وارد بر آن می باشد. طیف عملیات مورد تحلیل می تواند از عملیات با سیکل کوتاه بسیار تکراری تا عملیات با سیکل طولانی و با تعداد کم باشد. در میان خانواده زمان سنجی MOST، تکنیک Basic most بسیار پر کاربرد است این تکنیک در بسیاری از عملیات دستی و معمول در صنعت کاربرد دارد. واحد زمان سنجی در سیستم های MOST برابر با TMU است که هر TMU برابر با 0.036 ثانیه می باشد.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مفهوم QFD یا Quality Function Deployment
مدل QFD یک رویکرد در طراحی است که در سال 1996 توسط آکائی در ژاپن معرفی شد. این رویکرد نخست در کارخانه کشتی سازی کوبه میتسوبیشی در سال 1972 مورد استفاده قرار گرفت. سپس در سال 1983 وارد آمریکا شد و اکنون در کشورهای بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد.
از QFD می توان به عنوان ماشین مترجم «نیازمندی های مشتریان» به «مشخصات فنی و مهندسی » یا به عبارتی مبدل تقاضاهای مشتریان به ویژگی های کیفیت و آماده ساختن یک طرح کیفیت برای محصول نهایی از طریق گسترش سیستماتیک روابط بین تقاضاهای مشتری و ویژگی های کیفیت محصول، تعریف نمود. این فرایند معمولا با کیفیت اجزای عملکردی آغاز گشته و سپس به کیفیت همه قسمتها و فرآیندها گسترش می یابد.
تکنیک QFD با متدهایی نظیر سی ماتریسی، هجده ماتریسی و چهار ماتریسی و غیره در دنیا معرفی و شناخته شده است. در این بین متد چهار ماتریسی که انستیتوی تامین کنندگان آمریکا هم آنرا مورد تائید و استفاده قرار داده به علل زیر مورد توجه بیشتر قرار گرفته است:
1_ رواج بیشتر نسبت به سایر دیدگاه های موجود در بین متخصصان و کاربران QFD
2_ سادگی یادگیری و خلاصه بودن نسبت به سایر رویکردها
3_ ارتباط منطقی و ساده مراحل مختلف با یکدیگر
4_ پوشش مراحل مهم تولید محصول با استفاده از چهار ماتریس
📌 عناصر QFD
از دو جزء تشکیل یافته است که منجر به گسترش در طول فرآیند طراحی می گردد یکی کیفیت و دیگری عملکرد می باشد . بخش بهسازی کیفیت ( Quality Deployment )، ندای مشتری ( Voice of Customer ) را تبدیل به فرآیند طراحی می کند .
این امر با شناسایی اهداف طراحی، ویژگی های قطعه و محصول که در ارتباط با نیازمندی های مشتری می باشند، منجر به تضمین طراحی و کیفیت تولید می گردد . بخش بهسازی عملکرد ( Function Deployment ) در ارتباط با بخش های کارکردی مختلف سازمان که با طراحی تولید در ارتباط هستند، با تشکیل تیم طراحی این کار را انجام می دهند . متخصصین عملکردی نواقص مربوط به ارتباطات میان مراحل طراحی و عملکردها را کاهش می دهند .
برای رسیدن به اهداف کیفی و در واقع آنچه که اهداف QFD نامیده می شود، از ابزارها و روش های متفاوتی در QFD استفاده می شود . ابزار اصلی برای اجرای QFD ، خانه های کیفیت و یا در واقع همان عناصر می باشد که به نوبه خود نیز برای اجرای هر عنصر روش های متفاوتی وجود دارد.
🔻 ادامه مطلب فوق و مطالب تکمیلی را در پاورپوینت آموزشی ارائه شده در پست بعدی مطالعه نمایید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
مدل QFD یک رویکرد در طراحی است که در سال 1996 توسط آکائی در ژاپن معرفی شد. این رویکرد نخست در کارخانه کشتی سازی کوبه میتسوبیشی در سال 1972 مورد استفاده قرار گرفت. سپس در سال 1983 وارد آمریکا شد و اکنون در کشورهای بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد.
از QFD می توان به عنوان ماشین مترجم «نیازمندی های مشتریان» به «مشخصات فنی و مهندسی » یا به عبارتی مبدل تقاضاهای مشتریان به ویژگی های کیفیت و آماده ساختن یک طرح کیفیت برای محصول نهایی از طریق گسترش سیستماتیک روابط بین تقاضاهای مشتری و ویژگی های کیفیت محصول، تعریف نمود. این فرایند معمولا با کیفیت اجزای عملکردی آغاز گشته و سپس به کیفیت همه قسمتها و فرآیندها گسترش می یابد.
تکنیک QFD با متدهایی نظیر سی ماتریسی، هجده ماتریسی و چهار ماتریسی و غیره در دنیا معرفی و شناخته شده است. در این بین متد چهار ماتریسی که انستیتوی تامین کنندگان آمریکا هم آنرا مورد تائید و استفاده قرار داده به علل زیر مورد توجه بیشتر قرار گرفته است:
1_ رواج بیشتر نسبت به سایر دیدگاه های موجود در بین متخصصان و کاربران QFD
2_ سادگی یادگیری و خلاصه بودن نسبت به سایر رویکردها
3_ ارتباط منطقی و ساده مراحل مختلف با یکدیگر
4_ پوشش مراحل مهم تولید محصول با استفاده از چهار ماتریس
📌 عناصر QFD
از دو جزء تشکیل یافته است که منجر به گسترش در طول فرآیند طراحی می گردد یکی کیفیت و دیگری عملکرد می باشد . بخش بهسازی کیفیت ( Quality Deployment )، ندای مشتری ( Voice of Customer ) را تبدیل به فرآیند طراحی می کند .
این امر با شناسایی اهداف طراحی، ویژگی های قطعه و محصول که در ارتباط با نیازمندی های مشتری می باشند، منجر به تضمین طراحی و کیفیت تولید می گردد . بخش بهسازی عملکرد ( Function Deployment ) در ارتباط با بخش های کارکردی مختلف سازمان که با طراحی تولید در ارتباط هستند، با تشکیل تیم طراحی این کار را انجام می دهند . متخصصین عملکردی نواقص مربوط به ارتباطات میان مراحل طراحی و عملکردها را کاهش می دهند .
برای رسیدن به اهداف کیفی و در واقع آنچه که اهداف QFD نامیده می شود، از ابزارها و روش های متفاوتی در QFD استفاده می شود . ابزار اصلی برای اجرای QFD ، خانه های کیفیت و یا در واقع همان عناصر می باشد که به نوبه خود نیز برای اجرای هر عنصر روش های متفاوتی وجود دارد.
🔻 ادامه مطلب فوق و مطالب تکمیلی را در پاورپوینت آموزشی ارائه شده در پست بعدی مطالعه نمایید.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گمبا، محل واقعی انجام کار در زبان ژاپنی، گمبا (GEMBA) به معنای محل واقعی و جایی است که عملیات اصلی سازمان در آن انجام میشود. در صنعت ژاپن، واژه گمبا به اندازه واژه کایزن ( بهبود مستمر) شهرت دارد.
گمبا، واژه ای هست که در قلب مدیران ژاپنی جای دارند و مدیران معمولاً تصمیمات خود را براساس درک کامل این واژه اتخاذ میکنند.یکی از اصول مدیریتی در کایزن می گوید ، باید بهبود در محل اشکال و حادثه مورد بررسی قرار گیرد و اسم این اصل را گمبا به معنی محل واقعی انجام کار یا بروز مشکل ، گذاشته اند . بر اساس این اصل برای رسیدگی به یک مشکل یا بحران نمی توان در دفتر کار نشست و تصمیم گرفت و به طریق اولی نمی توان در تهران بنشینیم و راجع به مشکل سوختن بچه های معصوم در یکی از مناطق محروم و یا سایر موارد برنامه ریزی کنیم .یکی از بزرگترین مشکلات ما همین شخصیت بازی هاست . تا برگه مدیر و رئیس به کسی می دهند ، احساس غلطی در او بوجود می آید که باید به صندلی تکیه بزند به میز دل خوش دارد و در اطاق عزلت بگزیند تا رعیت به سراغش آیند ! این نوع مدیریت ، بسیار مردود و ناموفق است و در مقابل آن نشاط و حضور دائمی در کنار کارکنان و کمک و همراهی با آنان و رفع مشکلات روز مره در محل ایجاد مشکل از ویژگی هائی است که باعث کارآمدی هر چه بیشتر مدیران و رشد و توسعه محیط کار آنان خواهد شد.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌 چگونه ذهنی تحلیلگر داشته باشیم؟
⭕️ شاید همه ما با شرلوک هلمز آشنا باشیم؛ کارآگاهی که بسیار هوشیار بود و تصمیمهای هوشمندانه میگرفت. شرلوک هلمز را میتوان سمبلی از ذهن تحلیلگر دانست.
⭕️ داستانهای شرلوک هلمز به ما آموزش میدهد که چگونه باید از اطلاعات معمولیای که داریم، استفاده کنیم. او به ما آموزش میدهد که نسبت به محیطمان هوشیار باشیم.
هلمز آموزش میدهد که دیدن با مشاهده کردن یکی نیست. اغلب انسانها میبینند، اما مشاهده نمیکنند.
⭕️ جزییات بسیاری در محیط است که تنها از طریق مشاهده قابل دریافت است، اما عموم انسانها به اطرافشان بیتوجه هستند.
کلید بسیاری از معماهای داستانهای شرلوک هلمز در همین اطلاعاتی است که در محیطِ آن قرار داشت. کلید بسیاری از مسایل ما نیز در اطرافمان است، اما به علت بیتوجهی، از آنها صرف نظر میکنیم و نمیتوانیم مسایلمان را حل کنیم.
⭕️ لازمه داشتن ذهن تحلیلگر، هوشیاری است. هوشیاری یعنی دانستن اینکه چه اخباری در جریان است. یک تحلیلگر لازم است که اخبار را به صورت منظم دنبال کند و در مورد مطالب جالبی که در اخبار با آن روبهرو میشود، از دیگر منابع هم کسب اطلاعات کند.
⭕️ کسی که میخواهد وضعیت پیچیدهای را تحلیل کند، نیاز به اطلاعات بیشتری دارد. داشتن اطلاعات معتبر و مرتبط، لازمه تحلیلگری است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
⭕️ شاید همه ما با شرلوک هلمز آشنا باشیم؛ کارآگاهی که بسیار هوشیار بود و تصمیمهای هوشمندانه میگرفت. شرلوک هلمز را میتوان سمبلی از ذهن تحلیلگر دانست.
⭕️ داستانهای شرلوک هلمز به ما آموزش میدهد که چگونه باید از اطلاعات معمولیای که داریم، استفاده کنیم. او به ما آموزش میدهد که نسبت به محیطمان هوشیار باشیم.
هلمز آموزش میدهد که دیدن با مشاهده کردن یکی نیست. اغلب انسانها میبینند، اما مشاهده نمیکنند.
⭕️ جزییات بسیاری در محیط است که تنها از طریق مشاهده قابل دریافت است، اما عموم انسانها به اطرافشان بیتوجه هستند.
کلید بسیاری از معماهای داستانهای شرلوک هلمز در همین اطلاعاتی است که در محیطِ آن قرار داشت. کلید بسیاری از مسایل ما نیز در اطرافمان است، اما به علت بیتوجهی، از آنها صرف نظر میکنیم و نمیتوانیم مسایلمان را حل کنیم.
⭕️ لازمه داشتن ذهن تحلیلگر، هوشیاری است. هوشیاری یعنی دانستن اینکه چه اخباری در جریان است. یک تحلیلگر لازم است که اخبار را به صورت منظم دنبال کند و در مورد مطالب جالبی که در اخبار با آن روبهرو میشود، از دیگر منابع هم کسب اطلاعات کند.
⭕️ کسی که میخواهد وضعیت پیچیدهای را تحلیل کند، نیاز به اطلاعات بیشتری دارد. داشتن اطلاعات معتبر و مرتبط، لازمه تحلیلگری است.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خودکارسازی فرآیندهای کسبوکار (BPA)
اتوماسیون یا خودکارسازی فرآیندهای کسبوکار (Business Process Automation) به معنی خودکارسازی خدمات، فعالیتها، گردش کار و قوانین کسبوکار شما به منظور دستیابی به یک عملکرد و هدف خاص است. خودکارسازی فرآیندهای کسبوکار یک انتقال و تغییر حالت سازمانی با هدف دستیابی بهرهوری و اثربخشی بیشتر، فراهم کردن شفافیت بیشتر و تسهیل در انطباق بیشتر با فرآیندهای تکرارپذیر است.
فاکتورهای کلیدی تشخیص یک فرآیند مناسب برای خودکارسازی:
فرآیندهایی که در سازمان روتین، پرکاربرد و پرمصرف هستند.
فرآیندهایی که در صورت خودکارسازی باعث افزایش سرعت انجام کارها و کاهش هزینههای سازمانی میشوند.
فرآیندهایی که سفارشی و خاص کسبوکار سازمان هستند.
فرآیندهایی که در سازمان باید مستمرا پایش و کنترل شوند.
مزایا: کاهش هزینهها،افزایش بهرهوری،دقت و پایداری در عملیات، مسئولیتپذیری بیشتر و رضایت بیشتر مشتریان
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
اتوماسیون یا خودکارسازی فرآیندهای کسبوکار (Business Process Automation) به معنی خودکارسازی خدمات، فعالیتها، گردش کار و قوانین کسبوکار شما به منظور دستیابی به یک عملکرد و هدف خاص است. خودکارسازی فرآیندهای کسبوکار یک انتقال و تغییر حالت سازمانی با هدف دستیابی بهرهوری و اثربخشی بیشتر، فراهم کردن شفافیت بیشتر و تسهیل در انطباق بیشتر با فرآیندهای تکرارپذیر است.
فاکتورهای کلیدی تشخیص یک فرآیند مناسب برای خودکارسازی:
فرآیندهایی که در سازمان روتین، پرکاربرد و پرمصرف هستند.
فرآیندهایی که در صورت خودکارسازی باعث افزایش سرعت انجام کارها و کاهش هزینههای سازمانی میشوند.
فرآیندهایی که سفارشی و خاص کسبوکار سازمان هستند.
فرآیندهایی که در سازمان باید مستمرا پایش و کنترل شوند.
مزایا: کاهش هزینهها،افزایش بهرهوری،دقت و پایداری در عملیات، مسئولیتپذیری بیشتر و رضایت بیشتر مشتریان
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ویژگیهای کلیدی روش کایزن عبارتاند از:
هنگام پیاده سازی مراحل کایزن و افزایش کیفیت سیستم، همواره توجه داشته باشید که هدف نهایی توسعهی فرآیندهای تکرارپذیر و پایدار میباشد.
یکی دیگر از عناصر کلیدی برای بهینه سازی فرآیندهای سازمان و تبدیل بهبود مستمر کایزن به فرهنگ سازمانی، پاسخ با این پرسش است. “چه فایده ای برای من دارد؟” . در کایزن کارکنان به این سوال پاسخ میدهند. صدای آنها شنیده شده، ایده های آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و اجرا میشود. اجرای طولانی مدت و موفق کایزن نه تنها به پشتیبانی مدیریت بلکه به اعتماد کارکنان به روند ها نیاز دارد. بهبود مستمر و کایزن یک روش عالی برای حصول نتیجه میباشد.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌 تجزیه و تحلیل سیستم های اندازه گیری یا MSA
واژه MSA مخفف کلمات Measurement system Analysis می باشد که به معنی تجزیه و تحلیل سیستم های اندازه گیری است. این ابزار میزان خطا در عوامل موثر بر سیستم اندازه گیری ( انسان – ماشین) را مشخص می سازد.
هدف اصلی از اجرای ابزار MSA اندازه گیری میزان خطا در سیستم اندازه گیری و تجزیه و تحلیل بر روی عوامل موثر بر خطا می باشد. داده هاي حاصل از اندازه گيري، امروز بيش از هر زمان ديگري مورد کاربرد دارند.
اجرای این ابزار مشخص می کند که آیا نتایج بدست آمده از وسیله یا روش اندازه گیری قابل قبول ، حاشیه ای (لب مرز ) یا غیر قابل قبول است.
در گذشته براي تعيين كيفيت وسايل اندازه گيري فقط از كاليبراسيون استفاده مي شد. در كاليبراسيون ابزار اندازه گيري به تنهايي و آن هم در يك شرايط ايده ال مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
كاليبراسيون در يك اتاق اندازه گيري، با پرسنل آموزش ديده، يك قطعه استاندارد و با دستورالعمل خاص انجام مي شود. اين روش براي شناسايي توانايي سيستم اندازه گيري كافي نيي، و با همان اپراتورهايي كست. براي تعيين درست توانايي فرايند اندازه گيري نياز به برنامه اي است كه ابزار را در شرايط واقعي و معمول اندازه گيره از آن ابزار استفاده مي كنند، مورد ارزيابي قرار دهد. MSA برای این منظور و به منظور شناخت صحیح توانایی فرایند ، در شرایطی انجام میگیرد که :
- ابزار در محل واقعي مورد استفاده قرار مي گيرد.
– ابزار توسط چندين اپراتور مورد استفاده قرار مي گيرد.
– قطعات توليدي واقعي اندازه گيري مي شوند.
– ابزار در شرايط محيطي متغير استفاده مي شود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
واژه MSA مخفف کلمات Measurement system Analysis می باشد که به معنی تجزیه و تحلیل سیستم های اندازه گیری است. این ابزار میزان خطا در عوامل موثر بر سیستم اندازه گیری ( انسان – ماشین) را مشخص می سازد.
هدف اصلی از اجرای ابزار MSA اندازه گیری میزان خطا در سیستم اندازه گیری و تجزیه و تحلیل بر روی عوامل موثر بر خطا می باشد. داده هاي حاصل از اندازه گيري، امروز بيش از هر زمان ديگري مورد کاربرد دارند.
اجرای این ابزار مشخص می کند که آیا نتایج بدست آمده از وسیله یا روش اندازه گیری قابل قبول ، حاشیه ای (لب مرز ) یا غیر قابل قبول است.
در گذشته براي تعيين كيفيت وسايل اندازه گيري فقط از كاليبراسيون استفاده مي شد. در كاليبراسيون ابزار اندازه گيري به تنهايي و آن هم در يك شرايط ايده ال مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
كاليبراسيون در يك اتاق اندازه گيري، با پرسنل آموزش ديده، يك قطعه استاندارد و با دستورالعمل خاص انجام مي شود. اين روش براي شناسايي توانايي سيستم اندازه گيري كافي نيي، و با همان اپراتورهايي كست. براي تعيين درست توانايي فرايند اندازه گيري نياز به برنامه اي است كه ابزار را در شرايط واقعي و معمول اندازه گيره از آن ابزار استفاده مي كنند، مورد ارزيابي قرار دهد. MSA برای این منظور و به منظور شناخت صحیح توانایی فرایند ، در شرایطی انجام میگیرد که :
- ابزار در محل واقعي مورد استفاده قرار مي گيرد.
– ابزار توسط چندين اپراتور مورد استفاده قرار مي گيرد.
– قطعات توليدي واقعي اندازه گيري مي شوند.
– ابزار در شرايط محيطي متغير استفاده مي شود.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌 نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance) و نگهداری پیش بینانه (Predictive Maintenance)
درحالیکه در بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات از هر دو عنوان استفاده میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه و پیشگیرانه تفاوتهای زیادی باهم دارند.
نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه شامل بازرسی و انجام خدمات و تعمیرات اصلاحی ماشینآلات و تجهیزات است، صرفنظر از اینکه تجهیزات نیاز به خدمات و تعمیرات داشته باشند یا نیاز نداشته باشند. این برنامه نگهداری و تعمیرات بر اساس یک ماژول مبتنی بر زمان و یا مبتنی بر ضریب استفاده است. در واقع این تاکتیک بر اساس محاسبه یک پارامتر اندازهگیری است که در فواصل پیش تعیینشده برای کاهش خطر شکست و یا کاهش عملکرد داراییها انجام میشود بهعنوانمثال، یک واحد گرمایشی هرسال قبل از زمستان سرویس و تعمیر میشود، یا واحد هواساز یک کمپرسور هر بیست هزار ساعت سرویس و یا تعمیر میشود.
برای داشتن یک برنامه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیازی به سرمایهگذاری زیاد نیست و همچنین به آموزش تخصصی نیاز ندارد. درنهایت اینکه، بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیاز به جمعآوری دادههای دستی و تجزیهوتحلیل دارند.
درحالیکه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه با استفاده از چرخه عمر یک دارایی تعیین میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه بر اساس شرایط پیشفرض و از پیش تعیینشده ، با استفاده از فنآوریهای یا تکنولوژیهای مختلف عیوب و مشکلات تجهیزات را تشخیص میدهد.
نگهداری و تعمیرات پیش بینانه نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در افراد، آموزش و تجهیزات نسبت به نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه دارد، اما صرفهجویی در زمان و هزینهها را در بلندمدت شامل میشود.
برخلاف نت پیشگیرانه که بر اساس یک برنامه زمانی ثابت به نگهداری و تعمیرات داراییها میپردازد، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه، وضعیت داراییها و اجزا را برای تعیین اینکه آیا آنها نیاز به خدمات یا تعمیرات اصلاحی دارند، ارزیابی میکند و در صورت نیاز، هشدارها و نتایج را با توجه به تحلیل دادهها اعلام میکند. همچنین در نگهداری و تعمیرات پیش بینانه دادهها میتوانند توسط تجهیز پایش وضعیت و یا نرمافزار مربوطه جمعآوری شوند و تحلیل آنها نیز، تحت برنامه توسط افراد آموزشدیده انجام شود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
درحالیکه در بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات از هر دو عنوان استفاده میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه و پیشگیرانه تفاوتهای زیادی باهم دارند.
نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه شامل بازرسی و انجام خدمات و تعمیرات اصلاحی ماشینآلات و تجهیزات است، صرفنظر از اینکه تجهیزات نیاز به خدمات و تعمیرات داشته باشند یا نیاز نداشته باشند. این برنامه نگهداری و تعمیرات بر اساس یک ماژول مبتنی بر زمان و یا مبتنی بر ضریب استفاده است. در واقع این تاکتیک بر اساس محاسبه یک پارامتر اندازهگیری است که در فواصل پیش تعیینشده برای کاهش خطر شکست و یا کاهش عملکرد داراییها انجام میشود بهعنوانمثال، یک واحد گرمایشی هرسال قبل از زمستان سرویس و تعمیر میشود، یا واحد هواساز یک کمپرسور هر بیست هزار ساعت سرویس و یا تعمیر میشود.
برای داشتن یک برنامه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیازی به سرمایهگذاری زیاد نیست و همچنین به آموزش تخصصی نیاز ندارد. درنهایت اینکه، بسیاری از برنامههای نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه نیاز به جمعآوری دادههای دستی و تجزیهوتحلیل دارند.
درحالیکه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه با استفاده از چرخه عمر یک دارایی تعیین میشود، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه بر اساس شرایط پیشفرض و از پیش تعیینشده ، با استفاده از فنآوریهای یا تکنولوژیهای مختلف عیوب و مشکلات تجهیزات را تشخیص میدهد.
نگهداری و تعمیرات پیش بینانه نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در افراد، آموزش و تجهیزات نسبت به نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه دارد، اما صرفهجویی در زمان و هزینهها را در بلندمدت شامل میشود.
برخلاف نت پیشگیرانه که بر اساس یک برنامه زمانی ثابت به نگهداری و تعمیرات داراییها میپردازد، نگهداری و تعمیرات پیش بینانه، وضعیت داراییها و اجزا را برای تعیین اینکه آیا آنها نیاز به خدمات یا تعمیرات اصلاحی دارند، ارزیابی میکند و در صورت نیاز، هشدارها و نتایج را با توجه به تحلیل دادهها اعلام میکند. همچنین در نگهداری و تعمیرات پیش بینانه دادهها میتوانند توسط تجهیز پایش وضعیت و یا نرمافزار مربوطه جمعآوری شوند و تحلیل آنها نیز، تحت برنامه توسط افراد آموزشدیده انجام شود.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
همیشه در هر فرآیندی، حتی فرآیندی که برای بهبود طراحی شده، جا برای بهتر شدن وجود دارد. در اینجا ۷ راه وجود دارد که میتوانید تلاشهای خود را حتی موثرتر کنید:
1. حلقههای بازخورد ایجادکنید.یکی از بهترین راه های بهبود فضای کسب و کار ایجاد فرهنگیست که از آن حمایت کند. با درخواست و دریافت بازخورد، مشارکت کارکنان را تشویق کنید.
۲- روی مشتری تمرکزکنید.هدف از بهبود مستمر فرایند ایجاد محصول یا خدمات بهتر برای مشتریان است. بنابراین، هنگام ایجاد تغییرات مهم است که آنها را در نظر داشته باشید.
3. اهداف SMART را تعیین کنید.هدفگذاری هوشمندانه یا SMART به شما کمک میکند تا پیشرفت خود را محک بزنید و ببینید آیا در مسیر پیشرفتهای مد نظر هستید یا خیر.
4. انعطاف پذیر باشید.اگر راه بهتری برای انجام کاری پیدا کردید از تغییر برنامههای خود نترسید. نکته اصلی بهبود محیط کسب و کار ، انعطاف پذیری در نحوه برخورد ما با کار و تغییرات است.
5. اشتباهات را بپذیرید.اگر از کارمندان خود بازخورد دریافت میکنید، احتمالا همه آن بازخوردی نیست که دوست دارید. به یاد داشته باشید که با ذهنی باز با تمام بازخوردها مواجه شوید.
6. برنامههای خود را به اشتراک بگذارید.مطمئن شوید که همه در سازمان شما میدانند که برنامههای شما چیست و چگونه میتوانند کمک کنند. ارتباط خوب به همه کمک میکند تا در یک مسیر باقی بمانند و برای بهبود مستمر فرایند های خود با یکدیگر همکاری کنند.
7. موفقیتهای خود را جشن بگیرید.وقتی به پیشرفت موفقیت آمیزی دست مییابید، زمانی را برای جشن گرفتن اختصاص دهید. چنین کاری به اعضای تیم شما انگیزه داده و به آنها نشان میدهد که از تلاشهای آنها قدردانی میشود.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
• توسعهدهنده نرمافزار
• مهندس صنایع
• مدیر عملیاتی و عمومی
• مدیر ارشد مالی
• مدیر خدمات پزشکی و بهداشتی
• مدیر و متخصص مارکتینگ
• مدیر سیستمهای اطلاعاتی
• متخصص عملیات تجاری
• حسابرس
• تحلیلگر سیستمهای کامپیوتری
• فیزیوتراپیست
• تحلیلگر امنیت اطلاعات
• وکیل
• مدیر ساختوساز و عمران
• مسئول فروش خدمات
• مشاور سلامت روان
• برقکار
• مکانیک ماشینآلات صنعتی
• پرستار حرفهای
• متخصص منابعانسانی
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌 مهارتهای مورد نیاز یک مهندس یادگیری ماشین!
مهندسی یادگیری ماشین یکی از جذابترین مشاغل تخصصی در حوزه Data میباشد. در سال 2018 یک مهندس یادگیری ماشین بیشترین درآمد را به نسبت سایر مشاغل در ایالات متحده آمریکا داشته است.
برای ورود تخصصی به این حوزه نیازمند کسب دانش تخصصی در مهارتهای Soft و مهارتهای فنی میباشید. توجه به موضوعات کسبوکار، برنامهنویسی، ریاضی و مهارتهای ارتباطی از مهمترین مولفههای کسب موفقیت در این مسیر شغلی است.
جزئیات مهارتهای مورد نیاز در شکل پیوست ذکر شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
مهندسی یادگیری ماشین یکی از جذابترین مشاغل تخصصی در حوزه Data میباشد. در سال 2018 یک مهندس یادگیری ماشین بیشترین درآمد را به نسبت سایر مشاغل در ایالات متحده آمریکا داشته است.
برای ورود تخصصی به این حوزه نیازمند کسب دانش تخصصی در مهارتهای Soft و مهارتهای فنی میباشید. توجه به موضوعات کسبوکار، برنامهنویسی، ریاضی و مهارتهای ارتباطی از مهمترین مولفههای کسب موفقیت در این مسیر شغلی است.
جزئیات مهارتهای مورد نیاز در شکل پیوست ذکر شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت دیداری در نظام آراستگی محیط کار تابلوهای آندون هستند.
تابلوهای آندون (هشداردهنده) باید در مکانی نصب شوند تا همه بتوانند به راحتی آنها را ببینند. هدفاصلی از نصب تابلوهای آندون ایناست که همه بتوانند بفهمند که کار در چهمرحله و چهشرایطی است.
وقتی عملیات بصورت عادی انجام میشود و مشکلی وجود ندارد، چراغهای سبز روشن است. وقتی کارگری به چیزی نیاز دارد، چراغ زرد و درصورت نیاز به توقف خط، چراغ قرمز روشن میشود.
هنگام روشن شدن چراغ زرد، سرپرست خط خود را به سرعت به ایستگاه مورد نظر میرساند. و به همراه اپراتور مربوطه تلاش میکنند مشکل را تا قبل ازاینکه سایر ایستگاهها عملیات خود را تمام کنند و خط مونتاژ به نقطه ثابت توقف برسد مرتفعنمایند. اگر مشکل تا آن زمان حلنشود، خط مونتاژ متوقفشده و با روشنشدن چراغ قرمز ایستگاه کاری مرتبط، صدای آژیر بسیار بلندی در کل کارخانه بصدا درمیآید.
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مدیریت عملیات خدمات
در دنیای عمل، هر بنگاه و شرکتی یک خروجی دارد که یا محصول یا خدمت است. به طور مثال، یک شرکت مشاوره و یک دانشکده، خدمت را عرضه می کند. به طور کلی هر کاری که در سازمان انجام می شود و به نوعی به خروجی مربوط است، عملیات است. فعالیت های اصلی سازمان، عملیات است. اگر یک سازمان، خدمت آموزش ارائه می دهد، منابع انسانی و دیگر منابعی که دارد، نقش حمایت کننده برای آموزش دارد. عملیات، فلسفه ی وجودی یک بنگاه است.
اگر مواد اولیه برای تولید خرید شود یا نیروی انسانی برای آموزش استخدام شود مربوط به عملیات است. هر آنچه که مربوط به خروجی سازمان است، عملیات است و موارد دیگر مانند منابع انسانی، جزء بخش حمایتی محسوب می شود. امروزه خدمات این قدر گسترده شده اند که کالا با خدمات، باندل bundle می شوند ولی وقتی صحبت از کالا یا خدمت می شود، یک طیفی وجود دارد. اگر یک محصول خریده شود و دیگر فرآیندی مانند تعمیرات بعد از آن نباشد، به طور محض کالا محسوب میشود.
◾️ سیستم های عملیاتی
سیستم عملیاتی ورودی ها را به منظور مهیا کردن خروجی هایی تغییر می دهد که برای مشتری مورد نیاز است. این سیستم، منابع فیزیکی را به خروجی تبدیل می کند، عملکردی که به منظور تسهیل نیازهای مشتری و برطرف کردن آنها می باشد، مثلا، مهیا کردن برخی استفاده ها برای مشتری. در برخی سازمان ها، محصولات، محصولاتی فیزیکی هستند، در حالی که در سایر سازمان ها، به عنوان اقلام خدماتی در نظر گرفته می شوند. سرویس های اتوبوس و تاکسی، خیاطی، بیمارستان و خانه سازی مثال هایی از این سیستم های عملیاتی است. Everett E. Adam & Ronald J. Ebert، سیستم عملیاتی را به عنوان سیستمی از یک سامان تعریف می کند که بخشی از سازمان است که محصولات فیزیکی و خدماتی سازمان را تأمین می کند. Ray Wild سیستم علمیاتی را به عنوان یک سیستم عملیاتی تعریف می کند که پیکربندی آن، از منابع است و با ارائه کالا یا خدمات ترکیب شده است.
◾️ کنترل عملیات سازمان، شامل فرآیندهای زیر است:
۱- فرایند عملیاتی: شامل فرایند های اصلی یعنی تامین، تولید و فروش
۲- فرایند پشتیبانی: فرایندی است که وظیفه آن پشتیبانی فرایند های عملیاتی شامل منابع انسانی، مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و مدیریت سرمایه است.
۳- فرایند مدیریتی: فرایندی که وظیفه آن برنامه ریزی، کنترل استراتژیک کل سیستم، حصول اطمینان از حرکت و روند مطلوب سیستم در جهت منافع ذی نفعان است، و در قالب برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی کلان از دستیابی به آن برنامه اطمینان حاصل می نماید.
◾️ ویژگی های متمایز عملیات تولید و خدمات
ویژگی های زیر می تواند برای ایجاد تمایز بین عملیات های تولید و عملیات های خدماتی، در نظر گرفته شود:
۱. طبیعت ملموس یا غیر ملموس مربوط به خروجی
۲. مصارف خروجی ها
۳. طبیعت کاری (شغلی)
۴. میزان ارتباط با مشتری
۵. مشارکت مشتری در تبدیل
۶. اقدامات مربوط به کارایی
🔩 دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
در دنیای عمل، هر بنگاه و شرکتی یک خروجی دارد که یا محصول یا خدمت است. به طور مثال، یک شرکت مشاوره و یک دانشکده، خدمت را عرضه می کند. به طور کلی هر کاری که در سازمان انجام می شود و به نوعی به خروجی مربوط است، عملیات است. فعالیت های اصلی سازمان، عملیات است. اگر یک سازمان، خدمت آموزش ارائه می دهد، منابع انسانی و دیگر منابعی که دارد، نقش حمایت کننده برای آموزش دارد. عملیات، فلسفه ی وجودی یک بنگاه است.
اگر مواد اولیه برای تولید خرید شود یا نیروی انسانی برای آموزش استخدام شود مربوط به عملیات است. هر آنچه که مربوط به خروجی سازمان است، عملیات است و موارد دیگر مانند منابع انسانی، جزء بخش حمایتی محسوب می شود. امروزه خدمات این قدر گسترده شده اند که کالا با خدمات، باندل bundle می شوند ولی وقتی صحبت از کالا یا خدمت می شود، یک طیفی وجود دارد. اگر یک محصول خریده شود و دیگر فرآیندی مانند تعمیرات بعد از آن نباشد، به طور محض کالا محسوب میشود.
◾️ سیستم های عملیاتی
سیستم عملیاتی ورودی ها را به منظور مهیا کردن خروجی هایی تغییر می دهد که برای مشتری مورد نیاز است. این سیستم، منابع فیزیکی را به خروجی تبدیل می کند، عملکردی که به منظور تسهیل نیازهای مشتری و برطرف کردن آنها می باشد، مثلا، مهیا کردن برخی استفاده ها برای مشتری. در برخی سازمان ها، محصولات، محصولاتی فیزیکی هستند، در حالی که در سایر سازمان ها، به عنوان اقلام خدماتی در نظر گرفته می شوند. سرویس های اتوبوس و تاکسی، خیاطی، بیمارستان و خانه سازی مثال هایی از این سیستم های عملیاتی است. Everett E. Adam & Ronald J. Ebert، سیستم عملیاتی را به عنوان سیستمی از یک سامان تعریف می کند که بخشی از سازمان است که محصولات فیزیکی و خدماتی سازمان را تأمین می کند. Ray Wild سیستم علمیاتی را به عنوان یک سیستم عملیاتی تعریف می کند که پیکربندی آن، از منابع است و با ارائه کالا یا خدمات ترکیب شده است.
◾️ کنترل عملیات سازمان، شامل فرآیندهای زیر است:
۱- فرایند عملیاتی: شامل فرایند های اصلی یعنی تامین، تولید و فروش
۲- فرایند پشتیبانی: فرایندی است که وظیفه آن پشتیبانی فرایند های عملیاتی شامل منابع انسانی، مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش و مدیریت سرمایه است.
۳- فرایند مدیریتی: فرایندی که وظیفه آن برنامه ریزی، کنترل استراتژیک کل سیستم، حصول اطمینان از حرکت و روند مطلوب سیستم در جهت منافع ذی نفعان است، و در قالب برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی کلان از دستیابی به آن برنامه اطمینان حاصل می نماید.
◾️ ویژگی های متمایز عملیات تولید و خدمات
ویژگی های زیر می تواند برای ایجاد تمایز بین عملیات های تولید و عملیات های خدماتی، در نظر گرفته شود:
۱. طبیعت ملموس یا غیر ملموس مربوط به خروجی
۲. مصارف خروجی ها
۳. طبیعت کاری (شغلی)
۴. میزان ارتباط با مشتری
۵. مشارکت مشتری در تبدیل
۶. اقدامات مربوط به کارایی
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مدیریت تکنولوژی یک مبحث بین رشته ای است که علوم، مهندسی و مدیریت را به هم پیوند می زند. از دیدگاه مدیریت تکنولوژی، تکنولوژی اصلی ترین عامل تولید ثروت است و ثروت چیزی بیشتر از پول است که می تواند عواملی همچون ارتقای دانش، سرمایه فکری، استفاده مؤثر از منابع، حفظ منابع طبیعی و سایر عوامل مؤثر در ارتقای استاندارد و کیفیت زندگی را شامل شود.
مدیریت تکنولوژی، در واقع مدیریت سیستمی است که خلق، کسب، و به کارگیری تکنولوژی را ممکن می سازد و شامل مسئولیتی است که این فعالیت ها را در راستای خدمت به بشر و برآورده ساختن نیازهای مشتری قرار می دهد. تحقیق، اختراع، و توسعه، اساسی ترین مولفه های خلق تکنولوژی و وقوع پیشرفت های تکنولوژیک هستند. اما در مسیر تولید ثروت، مولفه مهم تری نیز وجود دارد که همان به کارگیری یا تجاری سازی تکنولوژی است.
به بیان دیگر، مزایای تکنولوژی هنگامی تحقق می یابند که نتیجه آن به دست مشتری برسد. مشتری می تواند فرد، شرکت، یا یک نهاد دولتی همچون سازمان های دفاعی باشد. اختراعی که در قفسه نهاده شود، ثروت تولید نمی کند و ایده ای که بروز می کند و به کار بسته نمی شود ـ حتی اگر به عنوان اختراع به ثبت برسد ـ بازده مالی ندارد. تکنولوژی هنگامی به تولید ثروت منجر می شود که یا تجاری شود یا در مسیر تحقق اهداف استراتژیک یا عملیاتی یک سازمان به کار بسته شود.
✅ در مباحث مدیریت فناوری تلاش میشود به سوالات زیر پاسخ داده شود:
* فناوری چگونه خلق میشود؟
* چگونه میتوان آنرا برای ایجاد فرصتهای کسبوکار به کار بست؟
* چگونه میتوان استراتژی فناوری را با استراتژی کسبوکار یکپارچه نمود؟
* چگونه میتوان از فناوری برای کسب مزیت رقابتی بنگاهی و منطقه ای استفاده کرد؟
* فناوری چگونه میتواند انعطافپذیری سیستمهای تولیدی و خدماتی را بهبود بخشد؟
* چگونه میتوان سازمانهایی طراحی نمود که با تحولات فناوریک سازگار باشند؟
* چهوقت باید به سراغ فناوری رفت و چهوقت باید آنرا کنار نهاد؟
@ieinstitute
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM