Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
سیستم تولید انعطاف پذیر.pptx
564.2 KB
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
⏱ زمان سنجی MOST
تکنیک MOST یکی از روشهای پیشرفته برای زمان سنجی می باشد این تکنیک خانواده زمان سنجی با داده های از پیش تعیین شده (PTS) است یعنی در تکنیک MOST از داده های استاندارد استفاده می شود.
این تکنیک اولين بار بوسيله مينارد در سوئيس طراحي و از سال 1974 در ايالات متحده بكار گرفته شد موارد استفاده آن در فعاليت هائي نظير ماشين كاري ، ساخت ، مونتاژ ، حمل و نقل مواد و تعميرات و نگهداري مي باشد. خاصیت اصلی روش داده های استاندارد این است که می توان با سرعتی بیشتر از زمان سنجی با کرنومتر، زمان های از پیش تعیین شده و نمونه برداری از کار، زمان استاندارد را بدست آورد.
در این سیستم به جای آنکه توجه تحلیل گر روی اپراتور باشد، به روی قطعه کار و حرکت آن و فرایندهای وارد بر آن می باشد. طیف عملیات مورد تحلیل می تواند از عملیات با سیکل کوتاه بسیار تکراری تا عملیات با سیکل طولانی و با تعداد کم باشد. در میان خانواده زمان سنجی MOST، تکنیک Basic most بسیار پر کاربرد است این تکنیک در بسیاری از عملیات دستی و معمول در صنعت کاربرد دارد. واحد زمان سنجی در سیستم های MOST برابر با TMU است که هر TMU برابر با 0.036 ثانیه می باشد.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
تکنیک MOST یکی از روشهای پیشرفته برای زمان سنجی می باشد این تکنیک خانواده زمان سنجی با داده های از پیش تعیین شده (PTS) است یعنی در تکنیک MOST از داده های استاندارد استفاده می شود.
این تکنیک اولين بار بوسيله مينارد در سوئيس طراحي و از سال 1974 در ايالات متحده بكار گرفته شد موارد استفاده آن در فعاليت هائي نظير ماشين كاري ، ساخت ، مونتاژ ، حمل و نقل مواد و تعميرات و نگهداري مي باشد. خاصیت اصلی روش داده های استاندارد این است که می توان با سرعتی بیشتر از زمان سنجی با کرنومتر، زمان های از پیش تعیین شده و نمونه برداری از کار، زمان استاندارد را بدست آورد.
در این سیستم به جای آنکه توجه تحلیل گر روی اپراتور باشد، به روی قطعه کار و حرکت آن و فرایندهای وارد بر آن می باشد. طیف عملیات مورد تحلیل می تواند از عملیات با سیکل کوتاه بسیار تکراری تا عملیات با سیکل طولانی و با تعداد کم باشد. در میان خانواده زمان سنجی MOST، تکنیک Basic most بسیار پر کاربرد است این تکنیک در بسیاری از عملیات دستی و معمول در صنعت کاربرد دارد. واحد زمان سنجی در سیستم های MOST برابر با TMU است که هر TMU برابر با 0.036 ثانیه می باشد.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 بهینه سازی چیست؟
هدف از بهينهسازي يافتن بهترين جواب قابل قبول، با توجه به محدوديتها و نيازهاي مسأله است. براي يك مسأله، ممكن است جوابهاي مختلفي موجود باشد كه براي مقايسه آنها و انتخاب جواب بهينه، تابعي به نام تابع هدف تعريف ميشود. انتخاب اين تابع به طبيعت مسأله وابسته است. به عنوان مثال، زمان سفر يا هزينه از جمله اهداف رايج بهينهسازي شبكههاي حمل و نقل ميباشد. به هر حال، انتخاب تابع هدف مناسب يكي از مهمترين گامهاي بهينهسازي است. گاهي در بهينهسازي چند هدف به طور همزمان مد نظر قرار ميگيرد؛ اين گونه مسائل بهينهسازي را كه دربرگيرنده چند تابع هدف هستند، مسائل چند هدفي مينامند. سادهترين راه در برخورد با اين گونه مسائل، تشكيل يك تابع هدف جديد به صورت تركيب خطي توابع هدف اصلي است كه در اين تركيب ميزان اثرگذاري هر تابع با وزن اختصاص يافته به آن مشخص ميشود. هر مسأله بهينهسازي داراي تعدادي متغير مستقل است كه آنها را متغيرهاي طراحي مینامند كه با بردار n بعدي x نشان داده ميشوند.
هدف از بهينهسازي تعيين متغيرهاي طراحي است، به گونهاي كه تابع هدف كمينه يا بيشينه شود.مسائل مختلف بهينهسازي به دو دسته زير تقسيم ميشود:
الف) مسائل بهينهسازي بيمحدوديت: در اين مسائل هدف، بيشينه يا كمينه كردن تابع هدف بدون هر گونه محدوديتي بر روي متغيرهاي طراحي ميباشد.
ب) مسائل بهينهسازي با محدوديت: بهينهسازي در اغلب مسائل كاربردي، با توجه به محدوديتهايي صورت ميگيرد؛ محدوديتهايي كه در زمينه رفتار و عملكرد يك سيستم ميباشد و محدوديتهاي رفتاري و محدوديتهايي كه در فيزيك و هندسه مسأله وجود دارد، محدوديتهاي هندسي يا جانبي ناميده ميشوند.
معادلات معرف محدوديتها ممكن است به صورت مساوي يا نامساوي باشند كه در هر مورد، روش بهينهسازي متفاوت ميباشد. به هر حال محدوديتها، ناحيه قابل قبول در طراحي را معين ميكنند.
✅فرايند بهينه سازي
فرموله كردن مسئله: در اين مرحله، يك مسئله ي تصميم گيري، همراه با يك ساختار كلي از آن تعريف ميشود. اين ساختار كلي ممكن است خيلي دقيق نباشد اما وضعيت كلي مسئله را، كه شامل فاكتورهاي ورودي و خروجي و اهداف مسئله است، بيان مي كند. شفاف سازي و ساختاردهي به مسئله، ممكن است براي بسياري از مسايل بهينه سازي، كاري پيچيده باشد.
مدل سازي مسئله:
در اين مرحله يك مدل رياضي كلي براي مسئله، ساخته مي شود. مدلسازي ممكن است از مدل هاي مشابه در پيشينه ي موضوع كمك بگيرد. اين گام موجب تجزيه مسئله به يك يا چند مدل بهينهسازي مي گردد.
بهينه سازي مسئله:
پس از مدل سازي مسئله، روال حل، يك راه حل خوب براي مسئله توليد مي كند. اين راهحل ممكن است بهينه يا تقريباً بهينه باشد. نكته اي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه راه حل به دست آمده، راه حلي براي مدل طراحي شده است، نه براي مسئله ي واقعي. در هنگام فرموله كردن و مدلسازي ممكن است تغييراتي در مسئله واقعي به وجود آمده و مسئله ي جديد، نسبت به مسئله ي واقعي تفاوت زيادي داشته باشد.
استقرار مسئله:
راه حل به دست آمده توسط تصميم گيرنده بررسي مي شود و در صورتي كه قابل قبول باشد، مورد استفاده قرار مي گيرد و در صورتي كه راهحل قابل قبول نباشد، مدل يا الگوريتم بهينه سازي بايد توسعه داده شده و فرايند بهينه سازي تكرار گردد.
🔻 جهت آشنایی بیشتر پاورپوینت آموزشی ارائه شده در پست بعدی را مطالعه نمایید.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
هدف از بهينهسازي يافتن بهترين جواب قابل قبول، با توجه به محدوديتها و نيازهاي مسأله است. براي يك مسأله، ممكن است جوابهاي مختلفي موجود باشد كه براي مقايسه آنها و انتخاب جواب بهينه، تابعي به نام تابع هدف تعريف ميشود. انتخاب اين تابع به طبيعت مسأله وابسته است. به عنوان مثال، زمان سفر يا هزينه از جمله اهداف رايج بهينهسازي شبكههاي حمل و نقل ميباشد. به هر حال، انتخاب تابع هدف مناسب يكي از مهمترين گامهاي بهينهسازي است. گاهي در بهينهسازي چند هدف به طور همزمان مد نظر قرار ميگيرد؛ اين گونه مسائل بهينهسازي را كه دربرگيرنده چند تابع هدف هستند، مسائل چند هدفي مينامند. سادهترين راه در برخورد با اين گونه مسائل، تشكيل يك تابع هدف جديد به صورت تركيب خطي توابع هدف اصلي است كه در اين تركيب ميزان اثرگذاري هر تابع با وزن اختصاص يافته به آن مشخص ميشود. هر مسأله بهينهسازي داراي تعدادي متغير مستقل است كه آنها را متغيرهاي طراحي مینامند كه با بردار n بعدي x نشان داده ميشوند.
هدف از بهينهسازي تعيين متغيرهاي طراحي است، به گونهاي كه تابع هدف كمينه يا بيشينه شود.مسائل مختلف بهينهسازي به دو دسته زير تقسيم ميشود:
الف) مسائل بهينهسازي بيمحدوديت: در اين مسائل هدف، بيشينه يا كمينه كردن تابع هدف بدون هر گونه محدوديتي بر روي متغيرهاي طراحي ميباشد.
ب) مسائل بهينهسازي با محدوديت: بهينهسازي در اغلب مسائل كاربردي، با توجه به محدوديتهايي صورت ميگيرد؛ محدوديتهايي كه در زمينه رفتار و عملكرد يك سيستم ميباشد و محدوديتهاي رفتاري و محدوديتهايي كه در فيزيك و هندسه مسأله وجود دارد، محدوديتهاي هندسي يا جانبي ناميده ميشوند.
معادلات معرف محدوديتها ممكن است به صورت مساوي يا نامساوي باشند كه در هر مورد، روش بهينهسازي متفاوت ميباشد. به هر حال محدوديتها، ناحيه قابل قبول در طراحي را معين ميكنند.
✅فرايند بهينه سازي
فرموله كردن مسئله: در اين مرحله، يك مسئله ي تصميم گيري، همراه با يك ساختار كلي از آن تعريف ميشود. اين ساختار كلي ممكن است خيلي دقيق نباشد اما وضعيت كلي مسئله را، كه شامل فاكتورهاي ورودي و خروجي و اهداف مسئله است، بيان مي كند. شفاف سازي و ساختاردهي به مسئله، ممكن است براي بسياري از مسايل بهينه سازي، كاري پيچيده باشد.
مدل سازي مسئله:
در اين مرحله يك مدل رياضي كلي براي مسئله، ساخته مي شود. مدلسازي ممكن است از مدل هاي مشابه در پيشينه ي موضوع كمك بگيرد. اين گام موجب تجزيه مسئله به يك يا چند مدل بهينهسازي مي گردد.
بهينه سازي مسئله:
پس از مدل سازي مسئله، روال حل، يك راه حل خوب براي مسئله توليد مي كند. اين راهحل ممكن است بهينه يا تقريباً بهينه باشد. نكته اي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه راه حل به دست آمده، راه حلي براي مدل طراحي شده است، نه براي مسئله ي واقعي. در هنگام فرموله كردن و مدلسازي ممكن است تغييراتي در مسئله واقعي به وجود آمده و مسئله ي جديد، نسبت به مسئله ي واقعي تفاوت زيادي داشته باشد.
استقرار مسئله:
راه حل به دست آمده توسط تصميم گيرنده بررسي مي شود و در صورتي كه قابل قبول باشد، مورد استفاده قرار مي گيرد و در صورتي كه راهحل قابل قبول نباشد، مدل يا الگوريتم بهينه سازي بايد توسعه داده شده و فرايند بهينه سازي تكرار گردد.
🔻 جهت آشنایی بیشتر پاورپوینت آموزشی ارائه شده در پست بعدی را مطالعه نمایید.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌زمان سنجی چیست
در زمان سنجي در پي يافتن زمان استاندارد انجام كارها هستيم به نحوي كه هر اپراتور متوسطي قادر باشد در مدت زمان استاندارد كار مربوطه را به انجام برساند. در صنعت بیشتر از سه مدل زمان سنجی زیر استفاده می شود گه البته شمار 1 و 2 بیشترین کاربرد را دارند.
آموزش زمان سنجی با کرنومتر (Stop watch)
زمان سنجی با روش MOST و Basic most
زمان سنجی با روش MTM
📌اهداف زمان سنجي
برنامه ريزي و کنترل نيروي انساني و ماشين آلات
بکارگیری در سیستم های جبران خدمت
محاسبه قیمت تمام شده محصولات
ايجاد مبنايي معتبر جهت کنترل هزينه هاي نيروي کار
محاسبة بهره وری سیستم های موجود
مقایسه آلترناتیوهای مختلف انجام کار از نظر زمانی و انتخاب بهترین آنها
استفاده از زمان در نمودارهای آنالیز روش ها، روابط انسان و ماشین و سایر نمودارهای مهندسی
بالانس کردن خطوط تولیدی و فعالیت های اعضای خط تولید
علاوه بر اطلاعات و معلومات فني و تکنيکي، موفقيت در زمانسنجي مستلزم حمايت و استقبال کارکنان است.
📌کاربردهای زمان سنجی
در شرکت ها و کارخانجات اگر زمان سنجی انجام نشود مدیران اطلاعات لازم برای میزان نیروی کار و کلیه برنامه های تولیدی و کلیه عملیات دستگاه ها را در دسترس ندارند و باعث کاهش بهره وری و ضرر و زیان می شودبنابراین زمان سنجی که هدف نهایی آن محاسبه زمان استاندارد است مزایای زیر را دارد:
محاسبه تعداد ماشين آلات مورد نياز
برای محاسبه تعداد ماشین آلات باید فعالیت های دستی و ماشینی زمان سنجی شوند
مقایسه روشهای مختلف انجام کار
وقتی کاری میخواهد صورت گیرد چندین روش انجام آن بررسی می شوند و روشی که کمترین زمان را دارد انتخاب می شود.
برنامه ریزی و کنترل توليد
بالانس خط تولید و مونتاژ
برنامه ریزی نیروی انسانی مورد نیاز
تعیین قیمت تمام شده محصول
🔻 ادامه این مطلب به صورت تکمیلی در پاورپوینت آموزشی در پست بعد ارائه شده است.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
در زمان سنجي در پي يافتن زمان استاندارد انجام كارها هستيم به نحوي كه هر اپراتور متوسطي قادر باشد در مدت زمان استاندارد كار مربوطه را به انجام برساند. در صنعت بیشتر از سه مدل زمان سنجی زیر استفاده می شود گه البته شمار 1 و 2 بیشترین کاربرد را دارند.
آموزش زمان سنجی با کرنومتر (Stop watch)
زمان سنجی با روش MOST و Basic most
زمان سنجی با روش MTM
📌اهداف زمان سنجي
برنامه ريزي و کنترل نيروي انساني و ماشين آلات
بکارگیری در سیستم های جبران خدمت
محاسبه قیمت تمام شده محصولات
ايجاد مبنايي معتبر جهت کنترل هزينه هاي نيروي کار
محاسبة بهره وری سیستم های موجود
مقایسه آلترناتیوهای مختلف انجام کار از نظر زمانی و انتخاب بهترین آنها
استفاده از زمان در نمودارهای آنالیز روش ها، روابط انسان و ماشین و سایر نمودارهای مهندسی
بالانس کردن خطوط تولیدی و فعالیت های اعضای خط تولید
علاوه بر اطلاعات و معلومات فني و تکنيکي، موفقيت در زمانسنجي مستلزم حمايت و استقبال کارکنان است.
📌کاربردهای زمان سنجی
در شرکت ها و کارخانجات اگر زمان سنجی انجام نشود مدیران اطلاعات لازم برای میزان نیروی کار و کلیه برنامه های تولیدی و کلیه عملیات دستگاه ها را در دسترس ندارند و باعث کاهش بهره وری و ضرر و زیان می شودبنابراین زمان سنجی که هدف نهایی آن محاسبه زمان استاندارد است مزایای زیر را دارد:
محاسبه تعداد ماشين آلات مورد نياز
برای محاسبه تعداد ماشین آلات باید فعالیت های دستی و ماشینی زمان سنجی شوند
مقایسه روشهای مختلف انجام کار
وقتی کاری میخواهد صورت گیرد چندین روش انجام آن بررسی می شوند و روشی که کمترین زمان را دارد انتخاب می شود.
برنامه ریزی و کنترل توليد
بالانس خط تولید و مونتاژ
برنامه ریزی نیروی انسانی مورد نیاز
تعیین قیمت تمام شده محصول
🔻 ادامه این مطلب به صورت تکمیلی در پاورپوینت آموزشی در پست بعد ارائه شده است.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
zaman sanji - @ieinstitute.pptx
1.3 MB
📌 تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره - بخش اول
در دهه هاي اخير توجه محققين معطوف به مدل هاي چند معياره یا MCDM) Multiple Criteria Decision Making ) براي تصميم گيري هاي پيچيده گرديده است. در اين تصميم گيريها به جاي استفاده از يك معيار سنجش بهينگي، ممكن است از چندين معيار سنجش استفاده گردد. به عنوان مثال فرض كنيد در يك مسأله حمل و نقل دريايي قصد داريم هم هزينه حمل را مينيمم كنيم و هم سوددهي را ماكزيمم و هم فاكتورهاي ايمني و واقعي و غيره را با در نظر گرفتن درجه اهميتشان به طور همزمان در نظر بگيريم. پر واضح است كه اين مسئله پيچيده اي خواهد شد كه توسط تكنيك هاي قبلي به راحتي قابل بررسي باشد لذا مدلهاي تصميم گيري هاي چند معياره پاسخگويي چنين مسائلي خواهد بود.
اين مدلهاي تصميم گيري به دو دسته عمده تقسيم ميگردند:
1. مدلهاي چند هدفه يا (MODM/Multiple Objective Decision Making)
2. مدلهاي چند شاخصه يا (MADM/Multiple Attribute Decision Making)
توضيح اينکه مدلهاي چند هدفه به منظور طراحي و مدلهاي چند شاخصه به منظور انتخاب گزينه برتر استفاده مي گردند. بطور كلي ميتوان تصميمگيري را از ديدگاه ديگري تحت عنوان تصميمگيريهاي چند معياره مورد بررسي قرار داد.
تصميمگيري چند هدفه یا MODM :
در اين مدلهاي تصميم گيري چندين هدف به طور همزمان جهت بهينه شدن ، مورد توجه قرار مي گيرند. مقياس سنجش براي هر هدف ممكن است با مقياس سنجش براي بقيه اهداف متفاوت باشد. مثلا يك هدف حداكثر كردن سود است كه بر حسب واحد پول سنجش ميشود و هدف ديگر حداقل استفاده از ساعات نيروي كار است كه بر حسب ساعت سنجش ميشود.
همانطور كه مشخص است روشهاي ارزيابي وابستگي زيادي به زمان و نوع اطلاعاتي دارد كه از تصميم گيرنده كسب ميگردد (به عنوان يك آناليست). اين گونه اطلاعات همگي به منظور برآورد تابع مطلوبيت براي تصميم گيرنده است، به طوري كه از طريق بر كنش متقابل بين DM (تصميم گيرندهDecision Maker ) و آناليست كسب مي گردند.
از اينرو آناليست براي ارزيابي يك مدل چند هدفه اي ممكن است به گونه هاي ذيل عمل كند :
الف. عدم دسترسي به كسب اطلاعات از DM :
در این حالت آناليست به اطلاعات تصميم گيرنده( مديريت ارشد يا...) دسترسي نداردو بايد بدون داشتن نظر تصميم گيرنده نقطه مطلوب تصميمگيري را تعيين كند . مناسب ترين روشهاي ارزيابي در اين وضعيت روشهاي مربوط به خانواده L-Pمتريك است كه نيازي به كسب اطلاعات از تصميم گيرنده ندارند. در اين روشها مزاحمتي براي DM نيست اما آناليست بايد بتواند مفروضاتي را در مورد ارجحيتهاي DM در نظر بگيرد.
ب. با كسب اطلاعات اوليه از DM :
_ روشهاي موجود از تابع مطلوبيت و تابع ارزشي
_ روشهاي مربوط به اهداف حددار
ج. با كسب اطلاعات بصورت تعاملي (كسب اطلاعات از تصميم گيرنده در حين محاسبات و در خلال حل مسأله)
_ روشهایي كه در آنها از اطلاعات عيني استفاده ميگردد
_ روشهايي كه تعديلات ترجيحي براي آنها به صورت ضمني برآورد ميشود
د. روشهاي مربوط به كسب اطلاعات از DM بعد از حل مسئله اوليه
❗️ ادامه دارد ....
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
در دهه هاي اخير توجه محققين معطوف به مدل هاي چند معياره یا MCDM) Multiple Criteria Decision Making ) براي تصميم گيري هاي پيچيده گرديده است. در اين تصميم گيريها به جاي استفاده از يك معيار سنجش بهينگي، ممكن است از چندين معيار سنجش استفاده گردد. به عنوان مثال فرض كنيد در يك مسأله حمل و نقل دريايي قصد داريم هم هزينه حمل را مينيمم كنيم و هم سوددهي را ماكزيمم و هم فاكتورهاي ايمني و واقعي و غيره را با در نظر گرفتن درجه اهميتشان به طور همزمان در نظر بگيريم. پر واضح است كه اين مسئله پيچيده اي خواهد شد كه توسط تكنيك هاي قبلي به راحتي قابل بررسي باشد لذا مدلهاي تصميم گيري هاي چند معياره پاسخگويي چنين مسائلي خواهد بود.
اين مدلهاي تصميم گيري به دو دسته عمده تقسيم ميگردند:
1. مدلهاي چند هدفه يا (MODM/Multiple Objective Decision Making)
2. مدلهاي چند شاخصه يا (MADM/Multiple Attribute Decision Making)
توضيح اينکه مدلهاي چند هدفه به منظور طراحي و مدلهاي چند شاخصه به منظور انتخاب گزينه برتر استفاده مي گردند. بطور كلي ميتوان تصميمگيري را از ديدگاه ديگري تحت عنوان تصميمگيريهاي چند معياره مورد بررسي قرار داد.
تصميمگيري چند هدفه یا MODM :
در اين مدلهاي تصميم گيري چندين هدف به طور همزمان جهت بهينه شدن ، مورد توجه قرار مي گيرند. مقياس سنجش براي هر هدف ممكن است با مقياس سنجش براي بقيه اهداف متفاوت باشد. مثلا يك هدف حداكثر كردن سود است كه بر حسب واحد پول سنجش ميشود و هدف ديگر حداقل استفاده از ساعات نيروي كار است كه بر حسب ساعت سنجش ميشود.
همانطور كه مشخص است روشهاي ارزيابي وابستگي زيادي به زمان و نوع اطلاعاتي دارد كه از تصميم گيرنده كسب ميگردد (به عنوان يك آناليست). اين گونه اطلاعات همگي به منظور برآورد تابع مطلوبيت براي تصميم گيرنده است، به طوري كه از طريق بر كنش متقابل بين DM (تصميم گيرندهDecision Maker ) و آناليست كسب مي گردند.
از اينرو آناليست براي ارزيابي يك مدل چند هدفه اي ممكن است به گونه هاي ذيل عمل كند :
الف. عدم دسترسي به كسب اطلاعات از DM :
در این حالت آناليست به اطلاعات تصميم گيرنده( مديريت ارشد يا...) دسترسي نداردو بايد بدون داشتن نظر تصميم گيرنده نقطه مطلوب تصميمگيري را تعيين كند . مناسب ترين روشهاي ارزيابي در اين وضعيت روشهاي مربوط به خانواده L-Pمتريك است كه نيازي به كسب اطلاعات از تصميم گيرنده ندارند. در اين روشها مزاحمتي براي DM نيست اما آناليست بايد بتواند مفروضاتي را در مورد ارجحيتهاي DM در نظر بگيرد.
ب. با كسب اطلاعات اوليه از DM :
_ روشهاي موجود از تابع مطلوبيت و تابع ارزشي
_ روشهاي مربوط به اهداف حددار
ج. با كسب اطلاعات بصورت تعاملي (كسب اطلاعات از تصميم گيرنده در حين محاسبات و در خلال حل مسأله)
_ روشهایي كه در آنها از اطلاعات عيني استفاده ميگردد
_ روشهايي كه تعديلات ترجيحي براي آنها به صورت ضمني برآورد ميشود
د. روشهاي مربوط به كسب اطلاعات از DM بعد از حل مسئله اوليه
❗️ ادامه دارد ....
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره - بخش دوم
تصميمگيري چند شاخصه MADM :
مدلهاي MADM به منظور انتخاب مناسبترين گزينه از بين M گزينه موجود به كار مي روند، ولي مدلهاي MODMدر مقابل براي طراحي منظور ميشوند.
تصميمگيريهاي چند شاخصه اغلب در مواردي به كار مي روند كه در مسالهاي خاص با چند شاخص مختلف از جمله شاخصهاي كمي و كيفي مانند: هزينه، درجه اهميت، ظرفيت، طول عمر، وجهه ملي و غيره به طور همزمان روبرو بوده و مطلوبيت هدف مساله در نظر گرفتن تمامي اين شاخصها به طور همزمان و يافتن گزينه اي است كه در آن برآيند مطلوبيت اين شاخصها بيشينه گردد. اغلب مسائلي كه در محيط عمل با آنها روبرو ميگرديم مسائل چند شاخصه ميباشند.
💯 ارزيابي و بررسي مدلهاي MADM :
دو دسته عمده از روشهاي مختلف در پروسه كردن اطلاعات موجود از يك مسأله (MADM)، در ادبيات موضوع مطرح شده است: يك دسته از روش ها منشعب از مدلي مشهور به مدل غير جبراني (Compensatory Model) و دسته ديگر منشعب از مدلي معروف به مدل جبراني (Non-Compensatory Model) می باشد.
💯مشخصات اجمالي روشها (در مدلهاي جبراني و غير جبراني):
🔶مدل غیرجبراني : در اين مدلها مبادله بين شاخصها مجاز نمی باشد:
🔸روش تسلط : خصوصيت بارز اين روش اين است كه در آن بي مقياس كردن شاخصها مورد نياز نمي باشد.
🔸روش ماكسي مين (Max-Min) : وقتي با يك DM محتاط روبرو هستيم ازاين روش استفاده مي كنيم.
🔸روش ماكسي ماكس (Max-Max) : وقتي با يك DM خوش بين روبرو هستيم ازاين روش استفاده مي كنيم.
🔸روش رضايتبخش شمول : در اين روش سطوح استانداردي براي هر شاخص از طرف DM تعيين ميگردد و گزينه هاي قابل قبول و غير قابل قبول مشخص مي گردند.
🔸روش رضايتبخش خاص : اين روش انتخاب يك گزينه يا كانديداي با استعداد استثنايي (حداقل از يك شاخص) را تضمين ميكند.يعني زماني كه يك شاخص براي DM از اهميت فراواني بر خوردار است.
🔸روش لكسيكوگراف : در برخي از موقعيتهاي تصميمگيري درجه اهميت شاخصها به صورت رتبه بندي توسط DM مشخص ميشوند .كه اين روش ميتواند روش مناسبي براي اين منظور باشد.
🔷مدل جبراني : در اين مدلها مبادله بين شاخصها مجاز است. يعني ضعف يك شاخص ممكن است توسط امتياز شاخص ديگري جبران شود.
🔹الف. زير گروه نمرهگذاري و امتيازدهي : سعي بر برآورد يك تابع مطلوبيت به ازاي هر گزينه ميباشد كه از آنجا گزينه با بيشترين مطلوبيت برگزيده خواهد شد.شامل روشهاي :
- مجموع ساده وزين
- مجموع وزين و ردهبندي شده
- ساده وزين با تعامل متقابل
🔹 ب. زيرگروه سازش : گزينه اي در روشهاي مربوط به اين زير گروه ارجع خواهد بود كه نزديكترين گزينه به راه حل ايده آل باشد.شامل روشهاي :
_ روش Linmap: در اين روش m گزينه و n شاخص از يك مساله مفروض به صورت m نقطه در يك فضاي n بعدي مورد توجه قرار گرفته و سپس نقطه ايده آل تشخيص داده شده و گزينه اي كه كمترين فاصله از ايده آل باشد انتخاب ميگردد.
_ روش Topsis : علاوه بر در نظر گرفتن فاصله يك گزينه از نقطه ايده آل مثبت فاصله آن از نقطه ايده آل منفي نيز در نظر گرفته ميشود.
_روش MDS : براي كشف ساختار منفي از يك مجموعه از اطلاعات تجربي مي باشد. اين روش براي مواردي كه تعداد شاخص ها در يك MADM متعدد بوده و نسبت به يكديگر وابستگي داشته باشند بوده و متغيرهاي زير بنائي را مشخص مي نمايد.
🔹ج. زير گروه هم آهنگ : خروجي آنها بصورت يك مجموعه از رتبه ها بوده بنحوي كه هماهنگي لازم را به مناسب ترين صورت تامين خواهد نمود.
_روش ELECTRE : در این روش، از مقايسات غير رتبه اي و نیل از AK به AL استفاده می شود. هر چند AK ارجحیتی بر هم ندارند؛ اما آناليست ريسك بهتر بودن AK را بر AL مي پذيرد.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
تصميمگيري چند شاخصه MADM :
مدلهاي MADM به منظور انتخاب مناسبترين گزينه از بين M گزينه موجود به كار مي روند، ولي مدلهاي MODMدر مقابل براي طراحي منظور ميشوند.
تصميمگيريهاي چند شاخصه اغلب در مواردي به كار مي روند كه در مسالهاي خاص با چند شاخص مختلف از جمله شاخصهاي كمي و كيفي مانند: هزينه، درجه اهميت، ظرفيت، طول عمر، وجهه ملي و غيره به طور همزمان روبرو بوده و مطلوبيت هدف مساله در نظر گرفتن تمامي اين شاخصها به طور همزمان و يافتن گزينه اي است كه در آن برآيند مطلوبيت اين شاخصها بيشينه گردد. اغلب مسائلي كه در محيط عمل با آنها روبرو ميگرديم مسائل چند شاخصه ميباشند.
💯 ارزيابي و بررسي مدلهاي MADM :
دو دسته عمده از روشهاي مختلف در پروسه كردن اطلاعات موجود از يك مسأله (MADM)، در ادبيات موضوع مطرح شده است: يك دسته از روش ها منشعب از مدلي مشهور به مدل غير جبراني (Compensatory Model) و دسته ديگر منشعب از مدلي معروف به مدل جبراني (Non-Compensatory Model) می باشد.
💯مشخصات اجمالي روشها (در مدلهاي جبراني و غير جبراني):
🔶مدل غیرجبراني : در اين مدلها مبادله بين شاخصها مجاز نمی باشد:
🔸روش تسلط : خصوصيت بارز اين روش اين است كه در آن بي مقياس كردن شاخصها مورد نياز نمي باشد.
🔸روش ماكسي مين (Max-Min) : وقتي با يك DM محتاط روبرو هستيم ازاين روش استفاده مي كنيم.
🔸روش ماكسي ماكس (Max-Max) : وقتي با يك DM خوش بين روبرو هستيم ازاين روش استفاده مي كنيم.
🔸روش رضايتبخش شمول : در اين روش سطوح استانداردي براي هر شاخص از طرف DM تعيين ميگردد و گزينه هاي قابل قبول و غير قابل قبول مشخص مي گردند.
🔸روش رضايتبخش خاص : اين روش انتخاب يك گزينه يا كانديداي با استعداد استثنايي (حداقل از يك شاخص) را تضمين ميكند.يعني زماني كه يك شاخص براي DM از اهميت فراواني بر خوردار است.
🔸روش لكسيكوگراف : در برخي از موقعيتهاي تصميمگيري درجه اهميت شاخصها به صورت رتبه بندي توسط DM مشخص ميشوند .كه اين روش ميتواند روش مناسبي براي اين منظور باشد.
🔷مدل جبراني : در اين مدلها مبادله بين شاخصها مجاز است. يعني ضعف يك شاخص ممكن است توسط امتياز شاخص ديگري جبران شود.
🔹الف. زير گروه نمرهگذاري و امتيازدهي : سعي بر برآورد يك تابع مطلوبيت به ازاي هر گزينه ميباشد كه از آنجا گزينه با بيشترين مطلوبيت برگزيده خواهد شد.شامل روشهاي :
- مجموع ساده وزين
- مجموع وزين و ردهبندي شده
- ساده وزين با تعامل متقابل
🔹 ب. زيرگروه سازش : گزينه اي در روشهاي مربوط به اين زير گروه ارجع خواهد بود كه نزديكترين گزينه به راه حل ايده آل باشد.شامل روشهاي :
_ روش Linmap: در اين روش m گزينه و n شاخص از يك مساله مفروض به صورت m نقطه در يك فضاي n بعدي مورد توجه قرار گرفته و سپس نقطه ايده آل تشخيص داده شده و گزينه اي كه كمترين فاصله از ايده آل باشد انتخاب ميگردد.
_ روش Topsis : علاوه بر در نظر گرفتن فاصله يك گزينه از نقطه ايده آل مثبت فاصله آن از نقطه ايده آل منفي نيز در نظر گرفته ميشود.
_روش MDS : براي كشف ساختار منفي از يك مجموعه از اطلاعات تجربي مي باشد. اين روش براي مواردي كه تعداد شاخص ها در يك MADM متعدد بوده و نسبت به يكديگر وابستگي داشته باشند بوده و متغيرهاي زير بنائي را مشخص مي نمايد.
🔹ج. زير گروه هم آهنگ : خروجي آنها بصورت يك مجموعه از رتبه ها بوده بنحوي كه هماهنگي لازم را به مناسب ترين صورت تامين خواهد نمود.
_روش ELECTRE : در این روش، از مقايسات غير رتبه اي و نیل از AK به AL استفاده می شود. هر چند AK ارجحیتی بر هم ندارند؛ اما آناليست ريسك بهتر بودن AK را بر AL مي پذيرد.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 مدیریت کیفیت جامع یا TQM
از مباحث و تعاریف بسیار مهم در علم کیفیت، تعریف مدیریت کیفیت جامع یا همان TQM (Total Quality Management) است.TQM یا مدیریت کیفیت جامع عبارت است از یک رویکرد برای بهبود مستمر کیفیت محصولات و خدمات از طریق مشارکت همه سطوح و وظایف شرکت.
مدیریت کیفیت جامع TQM رویکردی برای افزایش موثر بودن وانعطاف پذیری همه جانبه سازمان است. (چرا کیفیت و مدیریت کیفیت مهم است؟)
رویکرد TQM سعی می کند از طریق مشارکت دهی و سازماندهی همه سازمان از بخش ها و فعالیت ها و افراد بهبود و پیشرفت را ایجاد نماید. در TQM قرار است مدیریت منابع انسانی را به حدی اعلا داشته باشیم به گونه ای که منابع انسانی سازمان در موثرترین حالت خود برای دستیابی به اهداف و چشم انداز سازمان مشغول باشند.
سه اصل مهم در مدیریت کیفیت جامع TQM:
1. تمرکز سازمان در درک و پاسخگویی به نیازهای مشتریان:
سازمان ها باید تلاش کنند از طریق ارتباط مطلوب و کاملا نظامند و دقیق با مشتری ها، بتوانند نیازها و خواسته های اصلی مشتریان را شناسایی کنند و در تولید محصول یا ارائه خدمات مطابق این خواسته ها اقدام نمایند.
2. بهبود مستمر همه محصولات یا خدمات و فرآیندهای سازمان بصورت نظامند و سیستماتیک:
بهبود مستمر فرآیندی است پویا و همیشگی در سازمانهای متعالی، لذا سازمان های باید با شناسایی نقاط بهبود در سازمان و ایجاد راهکارهایی برای حل این مسائل و یا پیشرفت، سعی در ایجاد بهبود در فرآیندهای سازمان نمایند. (کنترل کیفیت چیست؟)
3. مشارکت تمام افراد سازمان:
تا زمانی که تمام افراد سازمان در امور سازمان مشارکت نداشته باشند و خود را جزئی از سازمان ندانند، پیشرفت معنایی ندارد. سازمان های پیشرو همواره منابع انسانی را مهمترین منبع سازمانی می دانند و از طریق روش های موثر سعی در حفظ و نگهداری آن ها دارند. با ایجاد انگیزه و افزایش رضایت کارکنان سعی کنید، مشارکت آن ها را در امور بیشتر کرده و در راستای بهبود مستمرو مدیریت کیفیت جامع TQM گام بردارید.
🔻 ادامه این مطلب به صورت تکمیلی در پاورپوینت آموزشی در پست بعد ارائه شده است.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
از مباحث و تعاریف بسیار مهم در علم کیفیت، تعریف مدیریت کیفیت جامع یا همان TQM (Total Quality Management) است.TQM یا مدیریت کیفیت جامع عبارت است از یک رویکرد برای بهبود مستمر کیفیت محصولات و خدمات از طریق مشارکت همه سطوح و وظایف شرکت.
مدیریت کیفیت جامع TQM رویکردی برای افزایش موثر بودن وانعطاف پذیری همه جانبه سازمان است. (چرا کیفیت و مدیریت کیفیت مهم است؟)
رویکرد TQM سعی می کند از طریق مشارکت دهی و سازماندهی همه سازمان از بخش ها و فعالیت ها و افراد بهبود و پیشرفت را ایجاد نماید. در TQM قرار است مدیریت منابع انسانی را به حدی اعلا داشته باشیم به گونه ای که منابع انسانی سازمان در موثرترین حالت خود برای دستیابی به اهداف و چشم انداز سازمان مشغول باشند.
سه اصل مهم در مدیریت کیفیت جامع TQM:
1. تمرکز سازمان در درک و پاسخگویی به نیازهای مشتریان:
سازمان ها باید تلاش کنند از طریق ارتباط مطلوب و کاملا نظامند و دقیق با مشتری ها، بتوانند نیازها و خواسته های اصلی مشتریان را شناسایی کنند و در تولید محصول یا ارائه خدمات مطابق این خواسته ها اقدام نمایند.
2. بهبود مستمر همه محصولات یا خدمات و فرآیندهای سازمان بصورت نظامند و سیستماتیک:
بهبود مستمر فرآیندی است پویا و همیشگی در سازمانهای متعالی، لذا سازمان های باید با شناسایی نقاط بهبود در سازمان و ایجاد راهکارهایی برای حل این مسائل و یا پیشرفت، سعی در ایجاد بهبود در فرآیندهای سازمان نمایند. (کنترل کیفیت چیست؟)
3. مشارکت تمام افراد سازمان:
تا زمانی که تمام افراد سازمان در امور سازمان مشارکت نداشته باشند و خود را جزئی از سازمان ندانند، پیشرفت معنایی ندارد. سازمان های پیشرو همواره منابع انسانی را مهمترین منبع سازمانی می دانند و از طریق روش های موثر سعی در حفظ و نگهداری آن ها دارند. با ایجاد انگیزه و افزایش رضایت کارکنان سعی کنید، مشارکت آن ها را در امور بیشتر کرده و در راستای بهبود مستمرو مدیریت کیفیت جامع TQM گام بردارید.
🔻 ادامه این مطلب به صورت تکمیلی در پاورپوینت آموزشی در پست بعد ارائه شده است.
⚙️ دانشکده صنایع👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
TQM - @ieinstitute.ppt
3.2 MB
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 تولید ناب : اهداف، مفاهیم و ابزارها
تولید ناب (Lean Production) از سیستم تولید تویوتا در ۱۹۵۰ سرچشمه گرفته است و به تدریج توسعه یافته است. اصطلاح تولید ناب برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ در کتابی به نام «ماشینهایی که جهان را تغییر دادند» مطرح شد. هدف نهایی از پیاده سازی این سیستم حذف تمام اتلاف ها و خطاها در فرایند تولید است.
تولید ناب چیست؟
تولید ناب مجموعهای از متدها و ابزارهایی است که هدف آن حذف پیوسته تمام اتلافها (Waste) در فرایند تولید میباشد. منافع اصلی این سیستم، کاستن هزینههای تولید، افزایش میزان تولید و کاهش زمان چرخه تولید میباشد.
✅ نتایج تولید ناب
سیستم ناب شامل نتایج زیر نیز میباشد:
۱) حذف خطاها (Defect) و اتلافها (Waste)
۲) کاهش زمان چرخه تولید (Cycle Times)
۳) کاهش سطوح موجودی (Inventory levels )
۴) افزایش بهرهوری نیروی کار (labor Productivity)
۵) بهینه سازی استفاده از تجهیزات و فضا
۶) انعطاف کمپانی در تغییر نوع تولید (Flexibility)
۷) افزایش میزان تولید (Output)
تمام نتایج فوق در نهایت به کاهش هزینههای تولید منجر میشود.
✅ اصول اساسی تولید ناب:
ابزارها و مفاهیمی که در تولید ناب به کار گرفته می شوند، بسیار متنوع اند. اصول مهم تولید ناب میتوانند طبق موارد زیر خلاصه شوند:
۱ ـ شناخت و تشخیص اتلافها (Recognition Of Waste)
۲ ـ فرایندهای استاندارد (Standard Processes)
۳ ـ جریان پیوسته (Continuous Flow)
۴ ـ سیستم تولید کششی (Pull Production)
۵ـ کیفیت در مبدا (Quality At The Sources).
۶ ـ بهبود مستمر ( Continuous Improvement)
🔻 متن کامل این مطلب را در فایل ارائه شده در پست بعد مطالعه بفرمایید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
تولید ناب (Lean Production) از سیستم تولید تویوتا در ۱۹۵۰ سرچشمه گرفته است و به تدریج توسعه یافته است. اصطلاح تولید ناب برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ در کتابی به نام «ماشینهایی که جهان را تغییر دادند» مطرح شد. هدف نهایی از پیاده سازی این سیستم حذف تمام اتلاف ها و خطاها در فرایند تولید است.
تولید ناب چیست؟
تولید ناب مجموعهای از متدها و ابزارهایی است که هدف آن حذف پیوسته تمام اتلافها (Waste) در فرایند تولید میباشد. منافع اصلی این سیستم، کاستن هزینههای تولید، افزایش میزان تولید و کاهش زمان چرخه تولید میباشد.
✅ نتایج تولید ناب
سیستم ناب شامل نتایج زیر نیز میباشد:
۱) حذف خطاها (Defect) و اتلافها (Waste)
۲) کاهش زمان چرخه تولید (Cycle Times)
۳) کاهش سطوح موجودی (Inventory levels )
۴) افزایش بهرهوری نیروی کار (labor Productivity)
۵) بهینه سازی استفاده از تجهیزات و فضا
۶) انعطاف کمپانی در تغییر نوع تولید (Flexibility)
۷) افزایش میزان تولید (Output)
تمام نتایج فوق در نهایت به کاهش هزینههای تولید منجر میشود.
✅ اصول اساسی تولید ناب:
ابزارها و مفاهیمی که در تولید ناب به کار گرفته می شوند، بسیار متنوع اند. اصول مهم تولید ناب میتوانند طبق موارد زیر خلاصه شوند:
۱ ـ شناخت و تشخیص اتلافها (Recognition Of Waste)
۲ ـ فرایندهای استاندارد (Standard Processes)
۳ ـ جریان پیوسته (Continuous Flow)
۴ ـ سیستم تولید کششی (Pull Production)
۵ـ کیفیت در مبدا (Quality At The Sources).
۶ ـ بهبود مستمر ( Continuous Improvement)
🔻 متن کامل این مطلب را در فایل ارائه شده در پست بعد مطالعه بفرمایید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
Lean Manufacturing- @ieinstitute.pdf
3.1 MB
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 سيستم اطلاعات مديريت(MIS):
سيستمي است كه جمع آوري، كنترل و پالايش داده هاي مورد نياز سازمان را بر عهده داشته و با به كارگيري روش هاي مناسب هر سازمان ، اطلاعات پالايش شده را به منظور تصميم ، برنامه ريزي و كنترل كليه فرايندها در اختيار سطوح مختلف مديران قرار مي دهد را سيستم اطلا عات مديريت (MIS) مي نامند. MIS طرحي است كه با تفكيك سيستمها و رو ش هاي موجود در هر سازمان به دو گروه زيرتقسيم ميكند :
1. پشتيباني : شامل سيستمهاي مالي ، اداري،پرسنلي، بازرگاني ....
2. عملياتي : شامل سيستمهاي توليد ، خدمات ، مهندسي ......
عوامل مورد بررسي جهت رفع محدوديتها سازمان و افزايش راندمان :
• تركيب عمومي سازمان در ارتباط با عوامل خارجي
• كنترل منابع و نيروي انساني
• كنترل توليد/ خدمات
• فرايندها ي سازماني
✅مزاياي پياده سازي MIS :
• تسلط سيستم بر كليه روش ها و رويه هاي سازمان
• ايجاد ساختارهاي مناسب تصميم گيري
• يكپارچگي ارتباطي كليه سيستمها
• افزايش بهره وري بيشتر در سازمان
• جلوگيري از تكرار بيهوده اطلاعات
• سهولت و سرعت دست يابي به اطلا عات متفرق در يك نگاه
• ايجاد زير بناي اوليه جهت پياده سازي كه شامل:
1. سيستمهاي پشتيباني تصميم
2. سيستمهاي برنامه ريزي استراتژيك
🔻 ادامه این مطلب به صورت تکمیلی در فایل آموزشی در پست بعد ارائه شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
سيستمي است كه جمع آوري، كنترل و پالايش داده هاي مورد نياز سازمان را بر عهده داشته و با به كارگيري روش هاي مناسب هر سازمان ، اطلاعات پالايش شده را به منظور تصميم ، برنامه ريزي و كنترل كليه فرايندها در اختيار سطوح مختلف مديران قرار مي دهد را سيستم اطلا عات مديريت (MIS) مي نامند. MIS طرحي است كه با تفكيك سيستمها و رو ش هاي موجود در هر سازمان به دو گروه زيرتقسيم ميكند :
1. پشتيباني : شامل سيستمهاي مالي ، اداري،پرسنلي، بازرگاني ....
2. عملياتي : شامل سيستمهاي توليد ، خدمات ، مهندسي ......
عوامل مورد بررسي جهت رفع محدوديتها سازمان و افزايش راندمان :
• تركيب عمومي سازمان در ارتباط با عوامل خارجي
• كنترل منابع و نيروي انساني
• كنترل توليد/ خدمات
• فرايندها ي سازماني
✅مزاياي پياده سازي MIS :
• تسلط سيستم بر كليه روش ها و رويه هاي سازمان
• ايجاد ساختارهاي مناسب تصميم گيري
• يكپارچگي ارتباطي كليه سيستمها
• افزايش بهره وري بيشتر در سازمان
• جلوگيري از تكرار بيهوده اطلاعات
• سهولت و سرعت دست يابي به اطلا عات متفرق در يك نگاه
• ايجاد زير بناي اوليه جهت پياده سازي كه شامل:
1. سيستمهاي پشتيباني تصميم
2. سيستمهاي برنامه ريزي استراتژيك
🔻 ادامه این مطلب به صورت تکمیلی در فایل آموزشی در پست بعد ارائه شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
MIS- @ieinstitute.ppt
780 KB