📌 معرفی نرم افزار Arena
نرم افزار Arena یک بسته نرم افزاری برای شبیه سازی سیستم های گسسته پیشامد است که توسط شرکت systems modeling به بازار ارائه شده است. Arena نرم افزاری کامل برای انجام مطالعات شبیه سازی است و تمام قدم های یک مطالعه شبیه سازی را پشتیبانی می کند. این نرم افزار قابلیت مدل سازی شی گرا را نیز دارد و در عین حال به راحتی توسط سیستم عامل ویندوز پشتیبانی می گردد. Arena نرم افزاری کاربردی،با قابلیت مدل سازی بالا و ابزاری قدرتمند برای شبیه سازی است که به کاربران اجازه می دهد تا مدل شبیه سازی را ایجاد و روی آن آزمایش انجام دهند و در عین حال رابط کاربری آسانی دارد. این نرم افزار چندین گزارش از اجرای شبیه سازی به عنوان خروجی ارائه می دهد.
❗️در فایل پاورپوینت که در پست بعد ارائه شده است با این نرم افزار آشنا می شوید
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
نرم افزار Arena یک بسته نرم افزاری برای شبیه سازی سیستم های گسسته پیشامد است که توسط شرکت systems modeling به بازار ارائه شده است. Arena نرم افزاری کامل برای انجام مطالعات شبیه سازی است و تمام قدم های یک مطالعه شبیه سازی را پشتیبانی می کند. این نرم افزار قابلیت مدل سازی شی گرا را نیز دارد و در عین حال به راحتی توسط سیستم عامل ویندوز پشتیبانی می گردد. Arena نرم افزاری کاربردی،با قابلیت مدل سازی بالا و ابزاری قدرتمند برای شبیه سازی است که به کاربران اجازه می دهد تا مدل شبیه سازی را ایجاد و روی آن آزمایش انجام دهند و در عین حال رابط کاربری آسانی دارد. این نرم افزار چندین گزارش از اجرای شبیه سازی به عنوان خروجی ارائه می دهد.
❗️در فایل پاورپوینت که در پست بعد ارائه شده است با این نرم افزار آشنا می شوید
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 اینترنت اشیاء
کامپیوترها، دیگر الزاماً به آن شکل سنتی که ما میشناسیم (صفحه کلید و کیس و مانیتور) نیستند.آنها در قالب قطعات کوچک، میکروکنترلرها، تراشههای الکترونیکی و مودمها، در خانه و ابزارهای زندگی و محیط ما جاسازی شدهاند. امروز، اینترنت را بیش از آنکه بتوان اینترنتِ کامپیوترها دانست، باید اینترنت اشیا نامید.
اینترنت اشیا، سیستمی از کامپیوترها، ماشینهای محاسبه، دستگاههای دیجیتال و مکانیکی، انسانها و حیوانات است که هر کدام با یک کد مستقل و به عنوان یک وسیلهی متمایز، در شبکه حضور دارند و سهم قابل توجهی از تبادل اطلاعات و رفتار و رابطه میان آنها، بدون دخالت و نظارت مستقیم انسان انجام میشود.
در پارادایم اینترنت اشیاء (IoT)، بسیاری از اشیاء که ما را احاطه کردهاند، در یک یا چند فرم در شبکه قرار میگیرند. فناوریهای شبکه حسگر، برای برآورده ساختن این چالش جدید، که در آن سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی نامرئی در محیط اطراف ما جاسازی شده است، افزایش مییابد. این امر باعث تولید مقدار زیادی اطلاعاتی میشود که باید در قالب یکپارچه، کارآمد و بهراحتی قابل تفسیر، ذخیره، پردازش و ارائه شوند. محاسبات ابری میتواند زیرساختهای مجازی را برای چنین محاسباتی فراهم کند که دستگاههای نظارتی، ذخیرهسازی، ابزارهای تجزیهوتحلیل، پلتفرمهای ویژوال سازی را ادغام میکند. مدل مبتنی بر هزینه که ارائهدهندگان خدمات Cloud ارائه میدهند، خدمات end to end را برای کسب و کارها و کاربران برای دسترسی به برنامهها بر اساس تقاضا فراهم مینمایند.
نشریه Forrester در گزارشی ، دو فرصت کلیدی در زمینهی اینترنت اشیا (Internet of Things) معرفی نموده است:
محصولات هوشمند: بهرهبرداری شرکتها از ویژگیهای مدرن IoT و در محصولات هوشمند و ایجاد تجربههای جدید برای کاربران
هوشمندی کسب و کار: بهرهبرداری شرکتها از اینترنت اشیا جهت افزایش بهرهوری اطلاعاتی و عملیاتی
با توجه به (WoT (Web of Things ، جریان دادهها از فرد به فرد، از فرد به دستگاه و از دستگاه به دستگاه وجود دارد. ارتباط دستگاهها بهطور فزایندهای به اتصالات اینترنتی ختم میشود. در نهایت، اینترنت اشیا میتواند وسیلهای برای سود بیشتر، راحتی بیشتر و استفاده بهتر از منابع، حفظ انرژی و محیط زیست در آیندهای نه چندان دور باشد.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
کامپیوترها، دیگر الزاماً به آن شکل سنتی که ما میشناسیم (صفحه کلید و کیس و مانیتور) نیستند.آنها در قالب قطعات کوچک، میکروکنترلرها، تراشههای الکترونیکی و مودمها، در خانه و ابزارهای زندگی و محیط ما جاسازی شدهاند. امروز، اینترنت را بیش از آنکه بتوان اینترنتِ کامپیوترها دانست، باید اینترنت اشیا نامید.
اینترنت اشیا، سیستمی از کامپیوترها، ماشینهای محاسبه، دستگاههای دیجیتال و مکانیکی، انسانها و حیوانات است که هر کدام با یک کد مستقل و به عنوان یک وسیلهی متمایز، در شبکه حضور دارند و سهم قابل توجهی از تبادل اطلاعات و رفتار و رابطه میان آنها، بدون دخالت و نظارت مستقیم انسان انجام میشود.
در پارادایم اینترنت اشیاء (IoT)، بسیاری از اشیاء که ما را احاطه کردهاند، در یک یا چند فرم در شبکه قرار میگیرند. فناوریهای شبکه حسگر، برای برآورده ساختن این چالش جدید، که در آن سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی نامرئی در محیط اطراف ما جاسازی شده است، افزایش مییابد. این امر باعث تولید مقدار زیادی اطلاعاتی میشود که باید در قالب یکپارچه، کارآمد و بهراحتی قابل تفسیر، ذخیره، پردازش و ارائه شوند. محاسبات ابری میتواند زیرساختهای مجازی را برای چنین محاسباتی فراهم کند که دستگاههای نظارتی، ذخیرهسازی، ابزارهای تجزیهوتحلیل، پلتفرمهای ویژوال سازی را ادغام میکند. مدل مبتنی بر هزینه که ارائهدهندگان خدمات Cloud ارائه میدهند، خدمات end to end را برای کسب و کارها و کاربران برای دسترسی به برنامهها بر اساس تقاضا فراهم مینمایند.
نشریه Forrester در گزارشی ، دو فرصت کلیدی در زمینهی اینترنت اشیا (Internet of Things) معرفی نموده است:
محصولات هوشمند: بهرهبرداری شرکتها از ویژگیهای مدرن IoT و در محصولات هوشمند و ایجاد تجربههای جدید برای کاربران
هوشمندی کسب و کار: بهرهبرداری شرکتها از اینترنت اشیا جهت افزایش بهرهوری اطلاعاتی و عملیاتی
با توجه به (WoT (Web of Things ، جریان دادهها از فرد به فرد، از فرد به دستگاه و از دستگاه به دستگاه وجود دارد. ارتباط دستگاهها بهطور فزایندهای به اتصالات اینترنتی ختم میشود. در نهایت، اینترنت اشیا میتواند وسیلهای برای سود بیشتر، راحتی بیشتر و استفاده بهتر از منابع، حفظ انرژی و محیط زیست در آیندهای نه چندان دور باشد.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 مدیریت منابع انسانی:
نقشی است که در هر سازمانی که بیش از یک نفر عضو داشته باشد معنا دارد. به عبارتی، حتی در یک سوپرمارکت بسیار کوچک هم همچنان بخش عمدهای از وظایف مدیر منابع انسانی، قابل پیگیری و اجراست.
اگر چه عموماً در یک شرکت کوچک، سمتی به عنوان مدیر منابع انسانی وجود ندارد، اما به هر حال، مدیریت منابع انسانی بخشی از وظیفه مدیراجرایی یا مدیرعامل سازمان است.
طبیعتاً به تدریج، پس از اینکه یک سازمان بزرگتر شد، این نقش به یک واحد مستقل به نام واحدمدیریت منابع انسانی یا Human Resource Management سپرده میشود و موقعیتی رسمی برای مدیر منابع انسانی در سازمان تعریف میشود.
در فایل زیر با این نقش به خصوص برای مهندسان صنایع بیشتر آشنا می شوید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
نقشی است که در هر سازمانی که بیش از یک نفر عضو داشته باشد معنا دارد. به عبارتی، حتی در یک سوپرمارکت بسیار کوچک هم همچنان بخش عمدهای از وظایف مدیر منابع انسانی، قابل پیگیری و اجراست.
اگر چه عموماً در یک شرکت کوچک، سمتی به عنوان مدیر منابع انسانی وجود ندارد، اما به هر حال، مدیریت منابع انسانی بخشی از وظیفه مدیراجرایی یا مدیرعامل سازمان است.
طبیعتاً به تدریج، پس از اینکه یک سازمان بزرگتر شد، این نقش به یک واحد مستقل به نام واحدمدیریت منابع انسانی یا Human Resource Management سپرده میشود و موقعیتی رسمی برای مدیر منابع انسانی در سازمان تعریف میشود.
در فایل زیر با این نقش به خصوص برای مهندسان صنایع بیشتر آشنا می شوید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
Human Resource Management.pdf
1.1 MB
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 یک تمثیل جذاب و آموزنده!
1️⃣ مدیر پروژه: کسی که فکر میکنه ۹ تا زن می تونن تو یک ماه یه بچه به دنیا بیارن!
2️⃣ دولوپر: کسی که فکر میکنه به دنیا آوردن یک بچه، ۱۸ ماه طول میکشه!
3️⃣ مشتری: کسی که نمیدونه واسه چی بچه میخواد!
4️⃣ مدیر مارکتینگ: کسی که فکر میکنه میتونه یک بچه تحویل بده، حتی اگه زن و مردی وجود نداشته باشن!
5️⃣ تست کننده : کسی که همیشه به همسرش میگه این بچه اونی نیست که باید باشه!
6️⃣ مدیر منابع انسانی: کسی که فکر میکنه میشه یک الاغ بعد از 9 ماه یک انسان به دنیا بیاره ...
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
1️⃣ مدیر پروژه: کسی که فکر میکنه ۹ تا زن می تونن تو یک ماه یه بچه به دنیا بیارن!
2️⃣ دولوپر: کسی که فکر میکنه به دنیا آوردن یک بچه، ۱۸ ماه طول میکشه!
3️⃣ مشتری: کسی که نمیدونه واسه چی بچه میخواد!
4️⃣ مدیر مارکتینگ: کسی که فکر میکنه میتونه یک بچه تحویل بده، حتی اگه زن و مردی وجود نداشته باشن!
5️⃣ تست کننده : کسی که همیشه به همسرش میگه این بچه اونی نیست که باید باشه!
6️⃣ مدیر منابع انسانی: کسی که فکر میکنه میشه یک الاغ بعد از 9 ماه یک انسان به دنیا بیاره ...
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 درباره FMEA
روش FMEA یک تکنیک مهندسی است که به منظور مشخص کردن خطاها، مشکلات و اشتباهات بالقوه موجود در سیستم، فرایند، محصول/خدمت و اثرات آن بکار برده می شود.FMEA یکی از ابزارهای متعددی است که به دنبال تشخیص مشکلات احتمالی در مراحل اولیه طراحی محصول/فرایند است. هرچقدر خرابی زودتر تشخیص داده شود، هزینه کمتری خواهد داشت. این یکی از اصول مهم کیفی است.
✅ مراحل اجرای FMEA
مراحلی که در ادامه بیان می شود، روش عمومی پیاده سازی آن است. برخی جزییات ممکن است با توجه به صنعت یا سازمان شما متفاوت باشد.
📍تشکیل تیم چند کارکردی: تهیه FMEA نیازمند فعالیت تیمی است. تعداد ترکیب افراد در تیم FMEA به پیچیدگی فرآیند یا محصول تحت بررسی بستگی دارد، اما معمولا بیش از ۶ نفر توصیه نمی شود. در صورت پیچیدگی محصول یا فرآیند بهتر است کمیته های متعددی تشکیل شوند و هر تیم فرعی، قسمتی از موضوع را به عهده بگیرد.
📍شناسایی فرایند/سیستم تحت مطالعه:سایت یا مکانی که در آن ارزیابی ریسک انجام میشود باید کاملاً شناسایی و نحوه فعالیت ها و فرایندها به دقت بررسی شود.
📍مشخص کردن گامهای فرایند یا اجزای سیستم
📍فهرست کردن حالات بالقوه خطا برای هر یک از آنها: تمام خطرات محیطی، تجهیزاتی، موادی، انسانی و … که ایمنی را تهدید می کنند باید در نظر گرفته شود؛ همچنین حالات هر خطر نیز باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.شناسایی حالات خرابی و خطرات از راههای زیر:
بازخوردهای مشتریان
گزارش عیوب مشاهده شده در محصولات تولیدی
انجام طوفان ذهنی برای شناسایی حالات بالقوه خرابی
📍تعیین اثرات بالقوه بروز هر یک از این حالات خطا :
اثر بالقوه خرابی نتیجه و پیامد حالت خرابی است که متوجه فرآیند بعدی، محصول، مشتری و یا قوانین دولتی می شود. کاهش در وخامت خطر فقط از طریق اعمال تغییرات در فرایند و نحوه انجام فعالیت ها امکان پذیر است.
📍تعیین علل بروز هر یک از این حالتهای خطاها: شناخت کافی از محدوده مورد ارزیابی می تواند کمک فراوانی برای شناسایی علل بوجود آمدن خطا باشد. اطلاعات فنی، زیست محیطی و ارگونومیک نیز در شناسایی بهتر علل موثر هستند.
📍فهرست کردن کنترل های جاری به منظور شناسایی و جلوگیری از این خطاها: در این مرحله اعضای تیم باید کنترل هایی را که هم اکنون در فرایند تحت مطالعه جهت شناسایی حالات خطا وجود دارند، شناسایی نموده و ان ها را فهرست کنند.
📍محاسبه عدد اولویت ریسک (RPN): RPN از حاصلضرب اعداد شدت اثر، احتمال وقوع و احتمال تشخیص حاصل می شود. PRN به تنهایی هیچ معنایی ندارد بلکه فقط معیاری برای رتبه بندی خرابی ها در یک خدمت است. عدد اولویت ریسک عددی بین ۱ و ۱۰۰ خواهد بود. برای اعداد ریسک بالا، کارگروهی باید جهت پائین آوردن این عدد از طریق اقدام اصلاحی تشکیل گردد.
- احتمال وقوع: احتمال وقوع آن مشخص می کند که یک علت یا مکانیزم بالقوه خطر با چه تواتری رخ می دهد.
- احتمال تشخیص: نوعی ارزیابی از میزان توانایی است که به منظور شناسایی یک علت/مکانیزم وقوع خطر وجود دارد.
📍بازبینی عدد اولویت ریسک: پس از پیاده سازی اقدامات اصلاحی باید مجددا RPN را حساب کرد و فعالیت را بررسی کرد.
📍اجرا و پیاده سازی اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی:
این اقدامات باید در جهت اهداف زیر وضع و انجام گردند:
حذف علل ریشه ای خطر
کاهش وخامت اثر خطا
افزایش احتمال کشف خطر در فرایند
افزایش رضایت کاری کارکنان از وضعیت ایمنی
در فایل زیر با این مبحث بیشتر آشنا می شوید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
روش FMEA یک تکنیک مهندسی است که به منظور مشخص کردن خطاها، مشکلات و اشتباهات بالقوه موجود در سیستم، فرایند، محصول/خدمت و اثرات آن بکار برده می شود.FMEA یکی از ابزارهای متعددی است که به دنبال تشخیص مشکلات احتمالی در مراحل اولیه طراحی محصول/فرایند است. هرچقدر خرابی زودتر تشخیص داده شود، هزینه کمتری خواهد داشت. این یکی از اصول مهم کیفی است.
✅ مراحل اجرای FMEA
مراحلی که در ادامه بیان می شود، روش عمومی پیاده سازی آن است. برخی جزییات ممکن است با توجه به صنعت یا سازمان شما متفاوت باشد.
📍تشکیل تیم چند کارکردی: تهیه FMEA نیازمند فعالیت تیمی است. تعداد ترکیب افراد در تیم FMEA به پیچیدگی فرآیند یا محصول تحت بررسی بستگی دارد، اما معمولا بیش از ۶ نفر توصیه نمی شود. در صورت پیچیدگی محصول یا فرآیند بهتر است کمیته های متعددی تشکیل شوند و هر تیم فرعی، قسمتی از موضوع را به عهده بگیرد.
📍شناسایی فرایند/سیستم تحت مطالعه:سایت یا مکانی که در آن ارزیابی ریسک انجام میشود باید کاملاً شناسایی و نحوه فعالیت ها و فرایندها به دقت بررسی شود.
📍مشخص کردن گامهای فرایند یا اجزای سیستم
📍فهرست کردن حالات بالقوه خطا برای هر یک از آنها: تمام خطرات محیطی، تجهیزاتی، موادی، انسانی و … که ایمنی را تهدید می کنند باید در نظر گرفته شود؛ همچنین حالات هر خطر نیز باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.شناسایی حالات خرابی و خطرات از راههای زیر:
بازخوردهای مشتریان
گزارش عیوب مشاهده شده در محصولات تولیدی
انجام طوفان ذهنی برای شناسایی حالات بالقوه خرابی
📍تعیین اثرات بالقوه بروز هر یک از این حالات خطا :
اثر بالقوه خرابی نتیجه و پیامد حالت خرابی است که متوجه فرآیند بعدی، محصول، مشتری و یا قوانین دولتی می شود. کاهش در وخامت خطر فقط از طریق اعمال تغییرات در فرایند و نحوه انجام فعالیت ها امکان پذیر است.
📍تعیین علل بروز هر یک از این حالتهای خطاها: شناخت کافی از محدوده مورد ارزیابی می تواند کمک فراوانی برای شناسایی علل بوجود آمدن خطا باشد. اطلاعات فنی، زیست محیطی و ارگونومیک نیز در شناسایی بهتر علل موثر هستند.
📍فهرست کردن کنترل های جاری به منظور شناسایی و جلوگیری از این خطاها: در این مرحله اعضای تیم باید کنترل هایی را که هم اکنون در فرایند تحت مطالعه جهت شناسایی حالات خطا وجود دارند، شناسایی نموده و ان ها را فهرست کنند.
📍محاسبه عدد اولویت ریسک (RPN): RPN از حاصلضرب اعداد شدت اثر، احتمال وقوع و احتمال تشخیص حاصل می شود. PRN به تنهایی هیچ معنایی ندارد بلکه فقط معیاری برای رتبه بندی خرابی ها در یک خدمت است. عدد اولویت ریسک عددی بین ۱ و ۱۰۰ خواهد بود. برای اعداد ریسک بالا، کارگروهی باید جهت پائین آوردن این عدد از طریق اقدام اصلاحی تشکیل گردد.
- احتمال وقوع: احتمال وقوع آن مشخص می کند که یک علت یا مکانیزم بالقوه خطر با چه تواتری رخ می دهد.
- احتمال تشخیص: نوعی ارزیابی از میزان توانایی است که به منظور شناسایی یک علت/مکانیزم وقوع خطر وجود دارد.
📍بازبینی عدد اولویت ریسک: پس از پیاده سازی اقدامات اصلاحی باید مجددا RPN را حساب کرد و فعالیت را بررسی کرد.
📍اجرا و پیاده سازی اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی:
این اقدامات باید در جهت اهداف زیر وضع و انجام گردند:
حذف علل ریشه ای خطر
کاهش وخامت اثر خطا
افزایش احتمال کشف خطر در فرایند
افزایش رضایت کاری کارکنان از وضعیت ایمنی
در فایل زیر با این مبحث بیشتر آشنا می شوید.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 شرح وظایف مدیر کارخانه
مهمترین مسئولیتهای مدیر کارخانه در زیر لیست شده است:
▪️شناسایی فرآیندهای سازمان و تعیین شاخصهای پایش و اندازهگیری آن
▪️پیشنهاد راهکارهای بهبود به مدیرت عامل جهت اثربخشی سیستم مدیریتی
▪️تشویق و تقدیر از فعالیتهای بهبود انجامشده توسط کارکنان یا کارگروهها.
▪️ترویج تفکر مبتنی بر ریسک در تمامی سطوح و بخشهای سازمان.
▪️تقسیم وظایف بین کارکنان زیرمجموعه و نظارت بر فعالیتهای آنها.
▪️دریافت سفارشهای مشتری از واحد فروش و ارتباط مستمر با مدیر فروش جهت برآورده سازی الزامات مشتری.
▪️برنامهریزی کلان تولید و مواداولیه و نظارت بر اجرای آن
▪️تعیین نقطه سفارش مواداولیه و اعلام به واحد انبار یا خرید.
▪️نظارت و همکاری درانبارگردانی های دورهای.
▪️بررسی وضعیت تحقق اهداف و برنامههای مرتبط با واحد بهصورت مستمر از طریق گزارشهای دریافتی.
▪️شناسایی ریسکها و فرصتهای مرتبط با فرآیندهای کارخانه و تلاش در جهت کنترل آنها
▪️همکاری در تدوین طرح کیفیت محصول شامل دستورالعملهای تولید، کنترل کیفیت و نگهداری محصول
▪️ظرفیت سنجی ماشینآلات و خطوط تولیدی
▪️بررسی جانمایی ماشینآلات و جریان مواد در فرآیند تولید و همکاری در بهینه نمودن آن
▪️پیگیری انجام اقدام اصلاحی یا پیشگیرانه بهمنظور حذف عدم انطباق بالفعل یا بالقوه
▪️مشارکت و حمایت از کارکنان در فعالیتهای بهبود.
▪️بررسی نتایج پایش و اندازهگیری فرایندهای مرتبط با کارخانه و اقدام جهت بهبود.
▪️ارتباط با پیمانکاران مرتبط با تولید یا کارخانه در خصوص الزامات مرتبط با محصول یا خدمات.
▪️شناسایی مشکلات تولید و ارائه راهکار جهت بهبود آن.
▪️همکاری با مدیر کنترل کیفیت جهت کاهش ضایعات تولیدی یا برگشتی محصول و بهبود کیفیت محصولات.
▪️همکاری با مدیر فنی و مهندسی جهت توسعه محصولات و پیشنهاد محصولات جدید.
▪️نظارت مستمر بر تولید محصولات با کیفیت مطابق برنامه تولید اعلام شده .
▪️نظارت مستمر بر فعالیت های نگهداری و تعمیرات ماشین آلات و تجهیزات.
▪️نظارت بر ورود و خروج کالا از انبار.
▪️شناسایی برنامه آموزشی مورد نیاز کارکنان.
▪️گزارش به مدیرعامل در خصوص عملکرد تولید محصولات ،ضایعات و نگهداری محصول به صورت مستمر
▪️تحلیل اطلاعات و نتایج پایش و اندازه گیری فرآیندهای تولید
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
مهمترین مسئولیتهای مدیر کارخانه در زیر لیست شده است:
▪️شناسایی فرآیندهای سازمان و تعیین شاخصهای پایش و اندازهگیری آن
▪️پیشنهاد راهکارهای بهبود به مدیرت عامل جهت اثربخشی سیستم مدیریتی
▪️تشویق و تقدیر از فعالیتهای بهبود انجامشده توسط کارکنان یا کارگروهها.
▪️ترویج تفکر مبتنی بر ریسک در تمامی سطوح و بخشهای سازمان.
▪️تقسیم وظایف بین کارکنان زیرمجموعه و نظارت بر فعالیتهای آنها.
▪️دریافت سفارشهای مشتری از واحد فروش و ارتباط مستمر با مدیر فروش جهت برآورده سازی الزامات مشتری.
▪️برنامهریزی کلان تولید و مواداولیه و نظارت بر اجرای آن
▪️تعیین نقطه سفارش مواداولیه و اعلام به واحد انبار یا خرید.
▪️نظارت و همکاری درانبارگردانی های دورهای.
▪️بررسی وضعیت تحقق اهداف و برنامههای مرتبط با واحد بهصورت مستمر از طریق گزارشهای دریافتی.
▪️شناسایی ریسکها و فرصتهای مرتبط با فرآیندهای کارخانه و تلاش در جهت کنترل آنها
▪️همکاری در تدوین طرح کیفیت محصول شامل دستورالعملهای تولید، کنترل کیفیت و نگهداری محصول
▪️ظرفیت سنجی ماشینآلات و خطوط تولیدی
▪️بررسی جانمایی ماشینآلات و جریان مواد در فرآیند تولید و همکاری در بهینه نمودن آن
▪️پیگیری انجام اقدام اصلاحی یا پیشگیرانه بهمنظور حذف عدم انطباق بالفعل یا بالقوه
▪️مشارکت و حمایت از کارکنان در فعالیتهای بهبود.
▪️بررسی نتایج پایش و اندازهگیری فرایندهای مرتبط با کارخانه و اقدام جهت بهبود.
▪️ارتباط با پیمانکاران مرتبط با تولید یا کارخانه در خصوص الزامات مرتبط با محصول یا خدمات.
▪️شناسایی مشکلات تولید و ارائه راهکار جهت بهبود آن.
▪️همکاری با مدیر کنترل کیفیت جهت کاهش ضایعات تولیدی یا برگشتی محصول و بهبود کیفیت محصولات.
▪️همکاری با مدیر فنی و مهندسی جهت توسعه محصولات و پیشنهاد محصولات جدید.
▪️نظارت مستمر بر تولید محصولات با کیفیت مطابق برنامه تولید اعلام شده .
▪️نظارت مستمر بر فعالیت های نگهداری و تعمیرات ماشین آلات و تجهیزات.
▪️نظارت بر ورود و خروج کالا از انبار.
▪️شناسایی برنامه آموزشی مورد نیاز کارکنان.
▪️گزارش به مدیرعامل در خصوص عملکرد تولید محصولات ،ضایعات و نگهداری محصول به صورت مستمر
▪️تحلیل اطلاعات و نتایج پایش و اندازه گیری فرآیندهای تولید
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 یکپارچه سازی در زنجیره تامین و سیستم های کششی و فشاری
یکپارچه سازی زنجیره تامین می تواند به صورت همکاری در یک زنجیره تامین که عمدتا با سیستم های اطلاعات مدیریت (MIS) اشتراکی تعریف می شود. یک زنجیره تامین از همه بخش هایی که در تکمیل خرید شرکت دارند، مانند منابع، مواد خام، تولید محصول، حمل و نقل و تسهیل خدمات تشکیل می شود.
سطوح مختلفی در یکپارچه سازی زنجیره تامین وجود دارد. ما با کمک یک مثال از شرکت تولید کننده کامپیوتر این موضوع را شرح می دهیم. قدم اول در یکپارچه سازی شامل انتخاب بازرگانان برای تامین ورودی ها و حصول اطمینان از انطباق آنها برای تهیه مقدار مشخصی محصول در سال است. در اینصورت این اطمینان حاصل می شود که شرکت دارای مواد لازم برای تولید خروجی مورد انتظار (رایانه ها) در طول سال است.
اگر ما به یک سطح بالاتری حرکت کنیم، گام بعدی این است که شرکت ها را با دقت بیشتری یکپارچه سازی کنیم. شرکت تولید کننده مادربورد ممکن است یک کارخانه نزدیک به کارخانه مونتاژ بسازد و همچنین ممکن است نرم افزار تولید را به اشتراک بگذارد. از این رو، این شرکت قادر خواهد بود تا ببینید که چه تعداد مادربورد در ماه های آینده مورد نیاز است و می تواند آنها را در زمان مناسب تامین کند.
سطح بالاتر به عنوان یکپارچه سازی عمودی نامیده می شود. این سطح زمانی شروع می شود که زنجیره تامین یک شرکت متعلق به خود شرکت باشد. در اینصورت شرکت کامپیوتری برای اطمینان از تامین قطعات مورد نیاز ممکن است شرکت تولید کننده مادربورد را بخرد.
سیستم فشاری
در زنجیره تامین فشاری، کالاها با کمک یک رسانه از نقطه منبع، به عنوان مثال سایت تولید تا خرده فروشی، یا سایت توزیع، تحت فشار قرار می گیرند. سطح تولید مطابق با الگوهای سفارش قبلی توسط تولید کننده تنظیم می شود.
یک زنجیره تأمین فشاری، زمان زیادی را برای پاسخ دادن به نوسانات تقاضا در نظر می گیرد که می تواند باعث تاخیر شود و به سطح خدمات غیر قابل قبول محصول منجر شود.
این سیستم مبتنی بر بررسی تقاضای مشتری است و تلاش می کند تا بسیاری از محصولات را تا حد ممکن به بازار عرضه کنند. در نتیجه، تولید وقت گیر می شود زیرا تولید کننده و خرده فروش تلاش می کنند تا به تغییرات در بازار پاسخ دهند. پیش بینی نقش مهمی در سیستم فشاری دارد.
سیستم کششی
زنجیره تامین کششی، مبتنی بر تکنیک های تقاضا است. تدارک، تولید و توزیع، به جای پیش بینی تقاضا است. این سیستم همیشه از سیستم ساخت بر اساس سفارش (make-to-order) پیروی نمی کند.
با توجه به این مدل، موجودی به صورت محدود نگهداری و مصرف می شود. در این سیستم، تقاضا واقعی است و شرکت به خواسته های مشتری پاسخ می دهد. این به شرکت در تولید میزان دقیق محصولات مورد نیاز مشتریان کمک می کند.
اشکال عمده در این سیستم این است که تقاضا بیش از مقدار تولید شده است، این شرکت قادر به پاسخگویی سریع به تقاضای مشتری نیست، و به نوبه خود منجر به از دست دادن هزینه های فرصت می شود.
ادامه دارد....
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
یکپارچه سازی زنجیره تامین می تواند به صورت همکاری در یک زنجیره تامین که عمدتا با سیستم های اطلاعات مدیریت (MIS) اشتراکی تعریف می شود. یک زنجیره تامین از همه بخش هایی که در تکمیل خرید شرکت دارند، مانند منابع، مواد خام، تولید محصول، حمل و نقل و تسهیل خدمات تشکیل می شود.
سطوح مختلفی در یکپارچه سازی زنجیره تامین وجود دارد. ما با کمک یک مثال از شرکت تولید کننده کامپیوتر این موضوع را شرح می دهیم. قدم اول در یکپارچه سازی شامل انتخاب بازرگانان برای تامین ورودی ها و حصول اطمینان از انطباق آنها برای تهیه مقدار مشخصی محصول در سال است. در اینصورت این اطمینان حاصل می شود که شرکت دارای مواد لازم برای تولید خروجی مورد انتظار (رایانه ها) در طول سال است.
اگر ما به یک سطح بالاتری حرکت کنیم، گام بعدی این است که شرکت ها را با دقت بیشتری یکپارچه سازی کنیم. شرکت تولید کننده مادربورد ممکن است یک کارخانه نزدیک به کارخانه مونتاژ بسازد و همچنین ممکن است نرم افزار تولید را به اشتراک بگذارد. از این رو، این شرکت قادر خواهد بود تا ببینید که چه تعداد مادربورد در ماه های آینده مورد نیاز است و می تواند آنها را در زمان مناسب تامین کند.
سطح بالاتر به عنوان یکپارچه سازی عمودی نامیده می شود. این سطح زمانی شروع می شود که زنجیره تامین یک شرکت متعلق به خود شرکت باشد. در اینصورت شرکت کامپیوتری برای اطمینان از تامین قطعات مورد نیاز ممکن است شرکت تولید کننده مادربورد را بخرد.
سیستم فشاری
در زنجیره تامین فشاری، کالاها با کمک یک رسانه از نقطه منبع، به عنوان مثال سایت تولید تا خرده فروشی، یا سایت توزیع، تحت فشار قرار می گیرند. سطح تولید مطابق با الگوهای سفارش قبلی توسط تولید کننده تنظیم می شود.
یک زنجیره تأمین فشاری، زمان زیادی را برای پاسخ دادن به نوسانات تقاضا در نظر می گیرد که می تواند باعث تاخیر شود و به سطح خدمات غیر قابل قبول محصول منجر شود.
این سیستم مبتنی بر بررسی تقاضای مشتری است و تلاش می کند تا بسیاری از محصولات را تا حد ممکن به بازار عرضه کنند. در نتیجه، تولید وقت گیر می شود زیرا تولید کننده و خرده فروش تلاش می کنند تا به تغییرات در بازار پاسخ دهند. پیش بینی نقش مهمی در سیستم فشاری دارد.
سیستم کششی
زنجیره تامین کششی، مبتنی بر تکنیک های تقاضا است. تدارک، تولید و توزیع، به جای پیش بینی تقاضا است. این سیستم همیشه از سیستم ساخت بر اساس سفارش (make-to-order) پیروی نمی کند.
با توجه به این مدل، موجودی به صورت محدود نگهداری و مصرف می شود. در این سیستم، تقاضا واقعی است و شرکت به خواسته های مشتری پاسخ می دهد. این به شرکت در تولید میزان دقیق محصولات مورد نیاز مشتریان کمک می کند.
اشکال عمده در این سیستم این است که تقاضا بیش از مقدار تولید شده است، این شرکت قادر به پاسخگویی سریع به تقاضای مشتری نیست، و به نوبه خود منجر به از دست دادن هزینه های فرصت می شود.
ادامه دارد....
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 فرایندهای زنجیره تأمین: طبقه بندی و دیدگاه ها
یکی از موضوعات مهم در مدیریت زنجیره تأمین، نگاه فرایندی به زنجیره تأمین است. فرایندهای زنجیره تأمین از دیدگاه های مختلفی بررسی شده است. زنجیره تأمین مجموعه ای از فرایندها و جریانهاست که درون و بین سطوح مختلف به وجود میآیند و در کنار یکدیگر نیاز مشتری را برآورده میکنند. در ادامه به برخی از این موارد می پردازیم.
تمام فرایندهای زنجیره تأمین میتواند در یکی از سه دسته فرایندهای کلان زیر قرار گیرد:
۱ – مدیریت روابط با مشتری (Customer Relationship Management):
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان مشتری و شرکت تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با مشتری (CRM) به دنبال افزایش هر چه بیشتر تقاضای مشتریان و تسهیل وقوع و دریافت یا پیگیری سفارش مشتریان میباشد. CRM فرایندهایی مانند بازاریابی، فروش و مدیریت سفارشات را در بر میگیرد (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۲ – مدیریت زنجیره تأمین داخلی (Inter Supply Chain Management Management)
مام فرآیندهایی که برای شرکت درونی محسوب میشوند. فرایندهای مدیریت زنجیره تأمین داخلی (ISCM) به دنبال تأمین سفارشات ایجاد شده در فرایندهایCRM با کمترین هزینه و در زمان مقرر میباشند. فرایندهایی مانند برنامه ریزی تولید، برنامه ریزی ظرفیت تولید و انبارها، آماده سازی برنامههای سفارش مواد اولیه، مدیریت موجودی و …. از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۳- مدیریت روابط با تأمین کنندگان (Supplier Relationship Management)
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان شرکت و تأمین کنندگانش تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با تأمین کنندگان (SRM) به دنبال سازماندهی و مدیریت منابع تأمین قطعات و مواد اولیه و یا خدمات مورد نیاز شرکت میباشد. فرآیندهایی مانند ارزیابی و انتخاب تأمین کننده مناسب، مدیریت قراردادهای تأمین و مدیریت تدارکات و خرید نیز از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
یکی از موضوعات مهم در مدیریت زنجیره تأمین، نگاه فرایندی به زنجیره تأمین است. فرایندهای زنجیره تأمین از دیدگاه های مختلفی بررسی شده است. زنجیره تأمین مجموعه ای از فرایندها و جریانهاست که درون و بین سطوح مختلف به وجود میآیند و در کنار یکدیگر نیاز مشتری را برآورده میکنند. در ادامه به برخی از این موارد می پردازیم.
تمام فرایندهای زنجیره تأمین میتواند در یکی از سه دسته فرایندهای کلان زیر قرار گیرد:
۱ – مدیریت روابط با مشتری (Customer Relationship Management):
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان مشتری و شرکت تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با مشتری (CRM) به دنبال افزایش هر چه بیشتر تقاضای مشتریان و تسهیل وقوع و دریافت یا پیگیری سفارش مشتریان میباشد. CRM فرایندهایی مانند بازاریابی، فروش و مدیریت سفارشات را در بر میگیرد (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۲ – مدیریت زنجیره تأمین داخلی (Inter Supply Chain Management Management)
مام فرآیندهایی که برای شرکت درونی محسوب میشوند. فرایندهای مدیریت زنجیره تأمین داخلی (ISCM) به دنبال تأمین سفارشات ایجاد شده در فرایندهایCRM با کمترین هزینه و در زمان مقرر میباشند. فرایندهایی مانند برنامه ریزی تولید، برنامه ریزی ظرفیت تولید و انبارها، آماده سازی برنامههای سفارش مواد اولیه، مدیریت موجودی و …. از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
۳- مدیریت روابط با تأمین کنندگان (Supplier Relationship Management)
تمام فرایندهایی که بر مواجهه میان شرکت و تأمین کنندگانش تمرکز دارد. فرایندهای مدیریت روابط با تأمین کنندگان (SRM) به دنبال سازماندهی و مدیریت منابع تأمین قطعات و مواد اولیه و یا خدمات مورد نیاز شرکت میباشد. فرآیندهایی مانند ارزیابی و انتخاب تأمین کننده مناسب، مدیریت قراردادهای تأمین و مدیریت تدارکات و خرید نیز از جمله این فرایندها هستند (چوپرا و میندل، ۲۰۰۱).
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 فرآیندکاوی
فرآیندکاوی، تجزیه و تحلیل و مدل کردن فرآیندها و مدیریت کسب و کار سازمانی است که برای تحقق اهدافی همانند کشف، رصد کردن و ارتقای فرایندهای واقعی سازمان بر اساس استخراج دانش از سیستمهای اطلاعاتی، انجام میشود.
مفهوم فرآیندکاوی برگرفته از کتاب «تحلیل فرآیندهای مهندسی نرمافزار» نوشته cook و wolf در اواخر دهه ۹۰ است. این مفهوم در زیر چتر هوش سازمانی برای بهرهگیری بهتر از ابزارهای گزارشساز و داشبوردهای مدیریتی بکار میرود. استفاده از دادهکاوی، اغلب تجزیه و تحلیل دادهها از چندین پایگاه داده و خلاصه شدن آنها به اطلاعات مفید را پیشرویمان میگذارد. با تکیه بر این اطلاعات، میتوانیم تصمیماتی بگیریم که بر موفقیت یک شرکت اثرگذار است. با این حال هنوز به نظر میرسد فرآیندکاوی موضوعی جدید برای بسیاری افراد است و در توضیح این مفهوم با سؤالاتی از این دست مواجه میشویم که فرایندکاوی چیست؟ در فرآیندکاوی چه کاری را انجام میدهیم؟
تجزیه و تحلیل دادهها از پایگاههای مختلف و بهرهبرداری از آنها به عنوان اطلاعات مفید برای تصمیمگیری در کسب و کار، فرآیند اصلی طی شده در دادهکاوی است. حال میخواهیم این مسیر را در چارچوب فرآیندهای کسب و کار یک سازمان بررسی کنیم.
در استخراج فرآیند، دادههایی را که در سیستمهای اطلاعاتی یک شرکت وجود دارد استفاده میکنیم و آنچه به طور واقعی در فرایندهای شرکت اتفاق میافتد و چگونگی اجرای آنها در زندگی واقعی را پردازش میکنیم.
یکی از نتایج روش فرآیندکاوی این است که میتواند مدلهایی را تولید کند که تمام مسیرهای ممکن یک فرآیند را نشان میدهد و شامل استثنا و تشدید نیز میشود. هدف از فرآیندکاوی، طراحی مدل قابل اجرا نیست؛ بلکه اسناد دقیق و جامع و تحلیل فرآیندهای موجود است.
فرآیندکاوی یکی از رشتههای تحقیقاتی جدید است که بین دادهکاوی از یک طرف و مدل کردن فرآیندها و تحلیل آنها از طرف دیگر، قرار گرفته است. ایده اصلی در فرآیندکاوی کشف (discovery) ، نظارت (conformance checking) و بهبود فرآیندهای حقیقی (enhancement) از طریق استخراج دانش و اطلاعات از گزارش رویدادها (event logs) در سیستمهای موجود است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
فرآیندکاوی، تجزیه و تحلیل و مدل کردن فرآیندها و مدیریت کسب و کار سازمانی است که برای تحقق اهدافی همانند کشف، رصد کردن و ارتقای فرایندهای واقعی سازمان بر اساس استخراج دانش از سیستمهای اطلاعاتی، انجام میشود.
مفهوم فرآیندکاوی برگرفته از کتاب «تحلیل فرآیندهای مهندسی نرمافزار» نوشته cook و wolf در اواخر دهه ۹۰ است. این مفهوم در زیر چتر هوش سازمانی برای بهرهگیری بهتر از ابزارهای گزارشساز و داشبوردهای مدیریتی بکار میرود. استفاده از دادهکاوی، اغلب تجزیه و تحلیل دادهها از چندین پایگاه داده و خلاصه شدن آنها به اطلاعات مفید را پیشرویمان میگذارد. با تکیه بر این اطلاعات، میتوانیم تصمیماتی بگیریم که بر موفقیت یک شرکت اثرگذار است. با این حال هنوز به نظر میرسد فرآیندکاوی موضوعی جدید برای بسیاری افراد است و در توضیح این مفهوم با سؤالاتی از این دست مواجه میشویم که فرایندکاوی چیست؟ در فرآیندکاوی چه کاری را انجام میدهیم؟
تجزیه و تحلیل دادهها از پایگاههای مختلف و بهرهبرداری از آنها به عنوان اطلاعات مفید برای تصمیمگیری در کسب و کار، فرآیند اصلی طی شده در دادهکاوی است. حال میخواهیم این مسیر را در چارچوب فرآیندهای کسب و کار یک سازمان بررسی کنیم.
در استخراج فرآیند، دادههایی را که در سیستمهای اطلاعاتی یک شرکت وجود دارد استفاده میکنیم و آنچه به طور واقعی در فرایندهای شرکت اتفاق میافتد و چگونگی اجرای آنها در زندگی واقعی را پردازش میکنیم.
یکی از نتایج روش فرآیندکاوی این است که میتواند مدلهایی را تولید کند که تمام مسیرهای ممکن یک فرآیند را نشان میدهد و شامل استثنا و تشدید نیز میشود. هدف از فرآیندکاوی، طراحی مدل قابل اجرا نیست؛ بلکه اسناد دقیق و جامع و تحلیل فرآیندهای موجود است.
فرآیندکاوی یکی از رشتههای تحقیقاتی جدید است که بین دادهکاوی از یک طرف و مدل کردن فرآیندها و تحلیل آنها از طرف دیگر، قرار گرفته است. ایده اصلی در فرآیندکاوی کشف (discovery) ، نظارت (conformance checking) و بهبود فرآیندهای حقیقی (enhancement) از طریق استخراج دانش و اطلاعات از گزارش رویدادها (event logs) در سیستمهای موجود است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
📌 تکنیک ZQC يا تكنيكهاي كنترل و توليد بدون نقص
تکنیک ZQC يك روش كنترل كيفيت ( QC ) جهت رسيدن به خرابي صفر است كلمه صفر ( ZERO ) به ايجاد توليداتي با ضايعات صفر اشاره مي كند . عامل مهم جهت بهبود كيفيت با استفاده از ابزار ZQC و خطاناپذير سازي (پوكا يوكه) باشد . ZQC بر اين اصل استوار است كه جلوي ايجاد ضايعات را از طريق كنترل فرايند مي توان گرفت حتي هنگامي كه يك ماشين يا يك فرد بخواهد دچار اشتباه شود .ZQC روشي است كه بر افراد و ماشين آلات تكيه نمي كند زيرا مي داند احتمال بروز خطا در هر دو حالت وجود دارد ، لذا راههايي پيدا مي كند تا اين خطاها منجر به خرابيها و ضايعات نشوند و روشي جهت خطا ناپذير كردن فرايندها مي باشد
هدف ZQC پيشگيري از تمامي خطاهاست كه كاهش آنها را ZQC مي گويد، كه در اين حالت يك عيب را بايد قبل از آنكه منجر به خرابي شود تشخيص داد و از يك عمليات كنترلي جهت اطمينان از ايجاد شرايط مورد نياز براي توليد محصولات سالم استفاده كرد .
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
تکنیک ZQC يك روش كنترل كيفيت ( QC ) جهت رسيدن به خرابي صفر است كلمه صفر ( ZERO ) به ايجاد توليداتي با ضايعات صفر اشاره مي كند . عامل مهم جهت بهبود كيفيت با استفاده از ابزار ZQC و خطاناپذير سازي (پوكا يوكه) باشد . ZQC بر اين اصل استوار است كه جلوي ايجاد ضايعات را از طريق كنترل فرايند مي توان گرفت حتي هنگامي كه يك ماشين يا يك فرد بخواهد دچار اشتباه شود .ZQC روشي است كه بر افراد و ماشين آلات تكيه نمي كند زيرا مي داند احتمال بروز خطا در هر دو حالت وجود دارد ، لذا راههايي پيدا مي كند تا اين خطاها منجر به خرابيها و ضايعات نشوند و روشي جهت خطا ناپذير كردن فرايندها مي باشد
هدف ZQC پيشگيري از تمامي خطاهاست كه كاهش آنها را ZQC مي گويد، كه در اين حالت يك عيب را بايد قبل از آنكه منجر به خرابي شود تشخيص داد و از يك عمليات كنترلي جهت اطمينان از ايجاد شرايط مورد نياز براي توليد محصولات سالم استفاده كرد .
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
simulation - @ieinstitute.pdf
837.8 KB
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
linear program.rar
9.9 MB
📌 کارت امتیازی متوازن چیست؟
کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard) یک سیستم مدیریت و برنامهریزی استراتژیک است که به طور وسیعی در کسبوکار، صنعت، دولت و سازمانهای غیرانتفاعی مورد استفاده قرار میگیرد تا فعالیتهای کسبوکار را به فراخور چشمانداز و استراتژی سازمان متناسب سازد، ارتباطات داخلی و خارجی را بهبود بخشد و بر عملکرد سازمان در قبال اهداف استراتژیک نظارت کند. این ابزار توسط دکتر رابرت کاپلان (Robert Kaplan) و دکتر دیوید نورتون (David Norton) به عنوان یک چارچوب سنجش عملکرد ابداع شد که عملکرد استراتژیک غیرمالی را نسبت به معیارهای مالی سنتی میسنجد تا دربارهی عملکرد سازمانی، به مدیران دید متعادلتری بدهد.
سیستم کارت امتیازی متوازن بیان میکند که ما باید سازمان را از ۴ منظر بررسی کنیم و بدین ترتیب معیار طراحی کنیم، داده گردآوری نماییم و به تحلیل آن بپردازیم. این ۴ منظر موارد زیر هستند:
۱. رشد و یادگیری
این دیدگاه شامل آموزش کارکنان و نگرش فرهنگی در ارتباط با توسعهی شرکت و افراد است. در یک سازمان دانشمحور، افراد منبع اصلی به حساب میآیند. با توجه به تغییرات سریع تکنولوژیکی، لازم است که کارکنان دائما در حال یادگیری باشند. میتوان از معیارهایی برای راهنمایی مدیران در تصمیمگیری در خصوص ظرفیتهای تأمین بودجهی آموزش استفاده کرد. در هر صورت آموزش و رشد، تشکیلدهندهی بنیان موفقیت هر سازمان دانشمحوری است.
کاپلان و نورتون تأکید دارند که یادگیری بیش از آموزش اهمیت دارد. لازمهی رشد و آموزش، مربیان و مدرسان درون سازمان هستند که با تسهیل برقراری ارتباط با کارکنان این امکان را فراهم میآورد تا آنها در هنگام نیاز از مشاورهی این مربیان استفاده کنند. دیدگاه آموزش و توسعه دربردارندهی ابزارهای تکنولوژیکی نیز هست.
2. فرایند کسبوکار
این دیدگاه مختص فرایندهای داخلی کسبوکار است. معیارهای این دیدگاه به مدیران امکان میدهد تا بدانند که کسبوکارشان چقدر عملکرد خوبی دارد و آیا محصولات و خدمات آنها با نیازهای مشتری مطابقت دارد یا نه (مأموریت). این معیارها باید با دقت هر چه تمام توسط افرادی که به خوبی از فرایندها آگاهی دارند طراحی شود چرا که با توجه به منحصر به فرد بودن مأموریت هر سازمان، این کار چیزی نیست که توسط مشاوران خارجی انجام شود.
۳. رضایت مشتری
امروزه فلسفهی مدیریت، افزایش اهمیت مشتری مداری و رضایت مشتری را در هر کسبوکاری نشان میدهد. اگر مشتریان راضی نباشند، در نهایت تأمینکنندهی دیگری خواهند یافت که نیاز آنها را برآورده سازد. عملکرد ضعیف در این دیدگاه باعث افت شدید کسبوکار در آینده خواهد شد، حتی اگر تصویر روشنی از آیندهی مالی وجود داشته باشد.
در طراحی معیارهای رضایت، باید انواع گروههای مشتریان و فرایندهای تهیهی محصولات و خدمات برای هر گروه از مشتریان مورد تحلیل قرار گیرند.
4. دادههای مالی
کاپلان و نورتون در رویکرد خود نیاز به دادههای مالی را نیز در نظر داشتهاند. دادههای مالی صحیح همیشه در اولویت هستند و مدیران باید برای تهیهی آنها همهی اقدامات لازم را انجام بدهند. در حقیقت، غالبا این کارها چیزی بیش از بررسی و پردازش دادههای مالی است. با پیادهسازی پایگاه دادهی شرکت، امید میرود که بتوان پردازش دادهها را به صورت متمرکز و خودکار به انجام رساند. اما نکته اینجاست که تأکید بر امور مالی منجر به وضعیتی نامتوازن در قبال سایر دیدگاهها خواهد شد. شاید نیاز باشد که دادههای دیگرِ مرتبط با امور مالی از قبیل دادههای ارزیابی ریسک و سود-هزینه را در این دستهبندی گنجاند.
سیستم کارت امتیازی متوازن همچنان در حال تکامل است و از یک چارچوب سادهی سنجش عملکرد، به یک سیستم مدیریتی و برنامهریزی استراتژیک کامل تبدیل شده است. ابزار کارت امتیازی متوازن جدید، برنامهی استراتژیک سازمان را از یک سند جذاب اما منفعل به یک سلسله فرامین روزانه برای سازمان تبدیل کرده است. این سیستم چارچوبی فراهم میآورد که نه تنها به سنجش عملکرد کمک میکند، بلکه به برنامهریزان هم کمک میکند تا ببینند چه چیزهایی باید انجام شود و مورد سنجش قرار بگیرد. در واقع سیستم کارت امتیازی متوازن مدیران را قادر میسازد تا استراتژیهای خود را به اجرا در آورند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard) یک سیستم مدیریت و برنامهریزی استراتژیک است که به طور وسیعی در کسبوکار، صنعت، دولت و سازمانهای غیرانتفاعی مورد استفاده قرار میگیرد تا فعالیتهای کسبوکار را به فراخور چشمانداز و استراتژی سازمان متناسب سازد، ارتباطات داخلی و خارجی را بهبود بخشد و بر عملکرد سازمان در قبال اهداف استراتژیک نظارت کند. این ابزار توسط دکتر رابرت کاپلان (Robert Kaplan) و دکتر دیوید نورتون (David Norton) به عنوان یک چارچوب سنجش عملکرد ابداع شد که عملکرد استراتژیک غیرمالی را نسبت به معیارهای مالی سنتی میسنجد تا دربارهی عملکرد سازمانی، به مدیران دید متعادلتری بدهد.
سیستم کارت امتیازی متوازن بیان میکند که ما باید سازمان را از ۴ منظر بررسی کنیم و بدین ترتیب معیار طراحی کنیم، داده گردآوری نماییم و به تحلیل آن بپردازیم. این ۴ منظر موارد زیر هستند:
۱. رشد و یادگیری
این دیدگاه شامل آموزش کارکنان و نگرش فرهنگی در ارتباط با توسعهی شرکت و افراد است. در یک سازمان دانشمحور، افراد منبع اصلی به حساب میآیند. با توجه به تغییرات سریع تکنولوژیکی، لازم است که کارکنان دائما در حال یادگیری باشند. میتوان از معیارهایی برای راهنمایی مدیران در تصمیمگیری در خصوص ظرفیتهای تأمین بودجهی آموزش استفاده کرد. در هر صورت آموزش و رشد، تشکیلدهندهی بنیان موفقیت هر سازمان دانشمحوری است.
کاپلان و نورتون تأکید دارند که یادگیری بیش از آموزش اهمیت دارد. لازمهی رشد و آموزش، مربیان و مدرسان درون سازمان هستند که با تسهیل برقراری ارتباط با کارکنان این امکان را فراهم میآورد تا آنها در هنگام نیاز از مشاورهی این مربیان استفاده کنند. دیدگاه آموزش و توسعه دربردارندهی ابزارهای تکنولوژیکی نیز هست.
2. فرایند کسبوکار
این دیدگاه مختص فرایندهای داخلی کسبوکار است. معیارهای این دیدگاه به مدیران امکان میدهد تا بدانند که کسبوکارشان چقدر عملکرد خوبی دارد و آیا محصولات و خدمات آنها با نیازهای مشتری مطابقت دارد یا نه (مأموریت). این معیارها باید با دقت هر چه تمام توسط افرادی که به خوبی از فرایندها آگاهی دارند طراحی شود چرا که با توجه به منحصر به فرد بودن مأموریت هر سازمان، این کار چیزی نیست که توسط مشاوران خارجی انجام شود.
۳. رضایت مشتری
امروزه فلسفهی مدیریت، افزایش اهمیت مشتری مداری و رضایت مشتری را در هر کسبوکاری نشان میدهد. اگر مشتریان راضی نباشند، در نهایت تأمینکنندهی دیگری خواهند یافت که نیاز آنها را برآورده سازد. عملکرد ضعیف در این دیدگاه باعث افت شدید کسبوکار در آینده خواهد شد، حتی اگر تصویر روشنی از آیندهی مالی وجود داشته باشد.
در طراحی معیارهای رضایت، باید انواع گروههای مشتریان و فرایندهای تهیهی محصولات و خدمات برای هر گروه از مشتریان مورد تحلیل قرار گیرند.
4. دادههای مالی
کاپلان و نورتون در رویکرد خود نیاز به دادههای مالی را نیز در نظر داشتهاند. دادههای مالی صحیح همیشه در اولویت هستند و مدیران باید برای تهیهی آنها همهی اقدامات لازم را انجام بدهند. در حقیقت، غالبا این کارها چیزی بیش از بررسی و پردازش دادههای مالی است. با پیادهسازی پایگاه دادهی شرکت، امید میرود که بتوان پردازش دادهها را به صورت متمرکز و خودکار به انجام رساند. اما نکته اینجاست که تأکید بر امور مالی منجر به وضعیتی نامتوازن در قبال سایر دیدگاهها خواهد شد. شاید نیاز باشد که دادههای دیگرِ مرتبط با امور مالی از قبیل دادههای ارزیابی ریسک و سود-هزینه را در این دستهبندی گنجاند.
سیستم کارت امتیازی متوازن همچنان در حال تکامل است و از یک چارچوب سادهی سنجش عملکرد، به یک سیستم مدیریتی و برنامهریزی استراتژیک کامل تبدیل شده است. ابزار کارت امتیازی متوازن جدید، برنامهی استراتژیک سازمان را از یک سند جذاب اما منفعل به یک سلسله فرامین روزانه برای سازمان تبدیل کرده است. این سیستم چارچوبی فراهم میآورد که نه تنها به سنجش عملکرد کمک میکند، بلکه به برنامهریزان هم کمک میکند تا ببینند چه چیزهایی باید انجام شود و مورد سنجش قرار بگیرد. در واقع سیستم کارت امتیازی متوازن مدیران را قادر میسازد تا استراتژیهای خود را به اجرا در آورند.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع
📌 سیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) و انواع آن
سیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) ابزار بهره وری در دست کارکنان فکری است تا آن ها را در امر تصمیم گیری یاری رساند. پردازش معاملات به موضوعات عملیاتی روتین مربوط می باشد و لذا (DSS) شامل اجزاء MIS جز پردازش معاملات است.
بیشتر توجهات امروزی در جهت برقراری MIS فعال تر جهت پاسخگویی به نیاز های اطلاعاتی تصمیم گیرندگان در سطوح عملیاتی، تاکتیکی و استراتژیکی قرار گرفته است.
چند از این توجهات به شرح زیر است:
پیچیدگی رو به رشد سیستم های کامپیوتری به عنوان بخشی از حیات کاری کارکنان حرفه ای و مدیریتی.
درک رو به رشد مدیران در این مورد که MIS را می توان و باید طوری طراحی نمود که نیاز های اطلاعاتی تصمیم گیرندگان را برآورده سازد.
پیشرفت های فنی در برخورداری از خدمات محاسباتی آسان تر (با سخت افزار ارزان و نرم افزار های فراوان).
✅ نکاتی مهم در خصوص DSS
- سیستم پشتیبان تصمیم ممکن است شامل تهیه ی یک گزارش ساده موجودی کالا یا یک مدل ریاضی پیچیده مانند مدل تعیین مسیر کامیون ها باشد.
- یک DSS ممکن است بر اساس سیستم کامپیوتر pc بنا نهاده شود و یا براساس یک main frame مرکزی
- یک DSS ممکن است توسط استفاده کنندگان مستقیم آن، اشخاص پیشتیبانی کننده ی تصمیم گیری و یا توسط ستاد فنی طراحی و به اجرا در آید.
- یک DSS ممکن است خودنگهدار باشد و به بانک اطلاعاتی شرکت و یا به بانک های اطلاعاتی بیرون از سازمان متصل باشد.
- منافع DSS ممکن است بر مبنای واحد هایی ملموس اندازه گیری شود و یا برمبنای شرایط و معیار های غیر ملموس.
✅ مهمترین پیشرفت هایی که به کمک DSS میسر شد
پیشرفت های جدید دامنه ی تغییر پذیری مسائلی که DSS می تواند نقش مفید و اقتصادی در آن ها بر عهده داشته باشد افزایش داده است. مهمترین این پیشرفت ها به شرح زیر است:
- کاهش بهای سخت افزارهای کامپیوترهای شخصی و ترمینال های رودررو و تعاملی و سهولت دستیابی تصمیم گیرندگان به آن ها.
- سهولت در یادگیری زبان های جدید سطح بالا که سازمان را قادر می سازد تا DSS خاص خود را بدون تحمل هزینه ای زیاد طراحی نماید.
- پیشرفت های حاصله در نرم افزار های پردازش متون امکان دست کاری و تحلیل داده های کمی در زمینه کاربرد های غیر صنعتی DSS فراهم نموده است.
- سهولت و ارزانی نسبی طرح DSS، زمینه مساعدت های کمی ناقص جهت مسائل غیر کمی و غیر روتین را امکان پذیر ساخته است. (مانند تحلیل بار مالیاتی بر درآمدهای مختلف به ازاء سطوح مختلف مالیاتی).
- روش های تحلیلی و نرم افزار هایی جهت مساعدت تصمیم گیرندگان توسعه یافته که در آن ها، وزن دهی ذهنی به اهداف متعدد جهت یافتن گزینه ای که توازن قابل قبولی میان اهداف متضاد برقرار نماید، تسهیل شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
سیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) ابزار بهره وری در دست کارکنان فکری است تا آن ها را در امر تصمیم گیری یاری رساند. پردازش معاملات به موضوعات عملیاتی روتین مربوط می باشد و لذا (DSS) شامل اجزاء MIS جز پردازش معاملات است.
بیشتر توجهات امروزی در جهت برقراری MIS فعال تر جهت پاسخگویی به نیاز های اطلاعاتی تصمیم گیرندگان در سطوح عملیاتی، تاکتیکی و استراتژیکی قرار گرفته است.
چند از این توجهات به شرح زیر است:
پیچیدگی رو به رشد سیستم های کامپیوتری به عنوان بخشی از حیات کاری کارکنان حرفه ای و مدیریتی.
درک رو به رشد مدیران در این مورد که MIS را می توان و باید طوری طراحی نمود که نیاز های اطلاعاتی تصمیم گیرندگان را برآورده سازد.
پیشرفت های فنی در برخورداری از خدمات محاسباتی آسان تر (با سخت افزار ارزان و نرم افزار های فراوان).
✅ نکاتی مهم در خصوص DSS
- سیستم پشتیبان تصمیم ممکن است شامل تهیه ی یک گزارش ساده موجودی کالا یا یک مدل ریاضی پیچیده مانند مدل تعیین مسیر کامیون ها باشد.
- یک DSS ممکن است بر اساس سیستم کامپیوتر pc بنا نهاده شود و یا براساس یک main frame مرکزی
- یک DSS ممکن است توسط استفاده کنندگان مستقیم آن، اشخاص پیشتیبانی کننده ی تصمیم گیری و یا توسط ستاد فنی طراحی و به اجرا در آید.
- یک DSS ممکن است خودنگهدار باشد و به بانک اطلاعاتی شرکت و یا به بانک های اطلاعاتی بیرون از سازمان متصل باشد.
- منافع DSS ممکن است بر مبنای واحد هایی ملموس اندازه گیری شود و یا برمبنای شرایط و معیار های غیر ملموس.
✅ مهمترین پیشرفت هایی که به کمک DSS میسر شد
پیشرفت های جدید دامنه ی تغییر پذیری مسائلی که DSS می تواند نقش مفید و اقتصادی در آن ها بر عهده داشته باشد افزایش داده است. مهمترین این پیشرفت ها به شرح زیر است:
- کاهش بهای سخت افزارهای کامپیوترهای شخصی و ترمینال های رودررو و تعاملی و سهولت دستیابی تصمیم گیرندگان به آن ها.
- سهولت در یادگیری زبان های جدید سطح بالا که سازمان را قادر می سازد تا DSS خاص خود را بدون تحمل هزینه ای زیاد طراحی نماید.
- پیشرفت های حاصله در نرم افزار های پردازش متون امکان دست کاری و تحلیل داده های کمی در زمینه کاربرد های غیر صنعتی DSS فراهم نموده است.
- سهولت و ارزانی نسبی طرح DSS، زمینه مساعدت های کمی ناقص جهت مسائل غیر کمی و غیر روتین را امکان پذیر ساخته است. (مانند تحلیل بار مالیاتی بر درآمدهای مختلف به ازاء سطوح مختلف مالیاتی).
- روش های تحلیلی و نرم افزار هایی جهت مساعدت تصمیم گیرندگان توسعه یافته که در آن ها، وزن دهی ذهنی به اهداف متعدد جهت یافتن گزینه ای که توازن قابل قبولی میان اهداف متضاد برقرار نماید، تسهیل شده است.
⚙️ دانشکده صنایع و مدیریت👇
@ieinstitute
Forwarded from دانشکده مهندسی صنایع