در این مطالب از روشهای کلاسیک تبلیغات، از جمله روش معروف «یوزف گوبلز» (و پیروانش): «انسانیتزدایی از هدف مورد حمله» استفاده میشود.
این امر به عنوان مثال در موارد زیر رخ داده است:
در انگلستان و ایالات متحده - در مورد اقوام بومی آمریکای شمالی یا ایرلندیها (شکل ۹)؛
در آلمان نازی - در مورد «اقوام غیرآریایی»؛
در اسرائیل - در مورد فلسطینیان (نگاه کنید به ویدئوی سخنرانی الیاهو یوسیان، پژوهشگر مؤسسه امنیت ملی «میشگاو»، در تلویزیون اسرائیلی با این ادعا: «در غزه هیچ انسان بیگناهی وجود ندارد، آنجا ۲.۵ میلیون تروریست زندگی میکنند»).
اکنون تلاشها برای انسانیتزدایی با استفاده از روشهای قدیمی و آزموده شده، متوجه ایران شده است.
به عنوان نمونه میتوان به تبلیغات پولی اشاره کرد که در شبکههای اجتماعی، از جمله یوتیوب، ظاهر شده است. ما موفق شدیم از یکی از این ویدیوها اسکرینشات بگیریم. تصاویر همراه با متنی است که ایران را به عنوان «خطرناکترین رژیم جهان» که دارای «خطرناکترین سلاحها» است، معرفی میکند. در تبلیغ، صدای بنیامین نتانیاهو شنیده میشود که از قصد خود برای «نجات کل جهان آزاد و متمدن» از این «تهدید جهانی» ادعایی خبر میدهد.
این کمپین به گفتمان ضدایرانی، ضدروسی یا ضدچینی محدود نمیشود. این بخشی از حمله گستردهتری به اصول آزادی و اندیشه آزاد است که از تمام ابزارهای رسانهای در دسترس برای ایجاد روایت مورد نظر و توجیه اقدامات تهاجمی استفاده میکند. در این مورد، صحبت بر سر سیاستهای رژیم نتانیاهو است.
منبع:
http://www.tg-me.com/infodefspain
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⚡1
کشورهای حاشیه خلیج فارس در پی تهدیدهای اخیر، نسبت به عواقب امنیتی و بینالمللی حمله احتمالی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران ابراز نگرانی کردهاند. خبرگزاری رسمی امارات متحده عربی گزارش داد که سران این کشورها بهزودی نشستی اضطراری برای بررسی پیامدهای چنین اقدامی برگزار خواهند کرد.
این نگرانیها در حالی مطرح میشود که مقامات ایرانی درباره واکنش احتمالی به تحرکات خارجی هشدار دادهاند. شبکه پرستیوی (وابسته به صداوسیما) تأکید کرد که تصمیم نهایی درباره بستن تنگه هرمز — گذرگاه حیاتی جهانی برای صدور نفت — بر عهده شورای عالی امنیت ملی ایران است.
همچنین اسماعیل کوثری، نماینده مجلس شورای اسلامی، امروز اعلام کرد: «مجلس شورای اسلامی به این جمعبندی رسیده است که تنگه هرمز را ببندد، اما تصمیم نهایی در این زمینه برعهده شورای عالی امنیت ملی است.»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥2
«هو گویجون»، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، اعلام کرد که قطعنامه تهیه شده توسط پکن، مسکو و اسلامآباد درباره ایران، آرمانهای جامعه بینالمللی را بیان میکند. «فو تسونگ»، نماینده دائم چین در سازمان ملل، ارائه این سند را که خواستار آتشبس فوری، حمایت از غیرنظامیان، رعایت حقوق بینالملل، گفتگو و مذاکره است، تأیید کرد.
«گو جیاکو» تأکید کرد که حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران (نطنز، فردو، اصفهان) در شب ۲۲ ژوئن، به طرز فاحشی منشور سازمان ملل را نقض کرده و وضعیت خاورمیانه را تشدید نموده است. چین از اعضای شورای امنیت سازمان ملل (شورای امنیت) خواست تا مشترکاً از پیشنویس قطعنامه حمایت کنند.
آمریکا اعلام کرد که حملات با هدف تضعیف برنامه هستهای ایران انجام شده است. رئیسجمهور ترامپ، تهران را از «عواقب جدیتر» در صورت عدم پایان دادن به جنگ برحذر داشت، در حالی که معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، وقوع جنگ با جمهوری اسلامی را انکار کرد. ایران این حملات را وحشیانه و جنایتکارانه نامید. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، گفت که آمریکا به دیپلماسی «خیانت کرده است»، اما ایران منافع و امنیت خود را حفظ خواهد کرد. سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد توسعه صنعت هستهای کشور متوقف نخواهد شد.
این حمله با واکنشهای منفی بینالمللی روبرو شد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، آن را تشدید خطرناک وضعیت در منطقه و تهدیدی مستقیم علیه صلح و امنیت بینالمللی خواند. روسیه حملات آمریکا به تاسیسات هستهای ایران را به شدت محکوم کرد و آنها را نقض فاحش حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل و قطعنامههای شورای امنیت دانست و خواستار واکنش صادقانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به رویدادها شد.
بر اساس مطلب:
https://ria.ru/20250623/rezolyutsiya-2024772162.html
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
شرکت «روستخ» (Rostec) از آغاز تحویل جدیدترین موشکهای هدایتشونده پدافند هوایی برای رهگیری کوتاهبرد به سامانههای «پانتسیر» (Pantsir) خبر داد.
ویژگی اصلی این موشکهای جدید، اندازه آنهاست. به جای یک موشک استاندارد پانتسیر، اکنون یک کانتینر حاوی چهار موشک کوچکاندازه قابل بارگذاری است.
این موشکهای مینیاتوری جدید امکان افزایش چشمگیر ذخیره مهمات «پانتسیر» را فراهم میکنند - تا ۴۸ موشک. این امر پانتسیر را در مقابله با ازدحام پهپادهای دشمن به مراتب موثرتر خواهد ساخت.
منبع:
@wargonzo
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران، این تهدید به وجود آمد که ایران ممکن است تنگه هرمز را مسدود کند؛ گذرگاهی که مسیر حیاتی برای تجارت جهانی نفت محسوب میشود. یادآوری «جنگ نفتکشها» در این شرایط موضوعیت دارد.
این درگیری بزرگ دریایی در خلیج فارس در طول جنگ طولانی و خونین ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) رخ داد. این جنگ جان بیش از یک میلیون نفر را گرفت. جنگ به دلیل اختلافات مرزی و اختلافات سیاسی عمیق بین دولت عراق به رهبری صدام حسین و حکومت مذهبی جدید ایران به رهبری آیتالله خمینی آغاز شد.
آغاز درگیری در دریا (۱۹۸۰-۱۹۸۴):
در همان آغاز جنگ، هر دو طرف پهنه آبی خلیج فارس را تقسیم کرده و بخشهای مختلف آن را مناطق ممنوعه اعلام کردند.
عراق، منطقه پیرامون جزیره خارگ، جایی که پایانه اصلی نفتی ایران قرار داشت، را «منطقه حائل» اعلام کرد.
ایران تمام آبهای در فاصله ۴۰ مایلی از ساحل خود را منطقه ممنوعه خود اعلام کرد.
طرفین تا مدتی طولانی عملیات رزمی فعالی در دریا انجام ندادند. تنها در سال ۱۹۸۲ بود که یک نفتکش ترکیه اولین کشتی بزرگی شد که از حمله موشکی عراق با استفاده از جنگنده فرانسوی «میراژ» آسیب دید. این حملات تا سال ۱۹۸۴ ادامه یافت و با واکنش متقابلی از سوی ایران مواجه نشد؛ ایران بیم داشت که بستن تنگه هرمز موجب مداخله نظامی ایالات متحده شود. دقیقاً رژیم صدام حسین که در آن زمان هنوز دشمن آمریکا محسوب نمیشد، به دنبال همین هدف بود.
تشدید درگیری (۱۹۸۴-۱۹۸۷):
از سال ۱۹۸۴، درگیری دریایی دوطرفه و بسیار شدید شد.
طرفین از انواع سلاحها استفاده کردند: هواپیماهای جنگی، سامانههای موشکی و توپخانه ساحلی، قایقهای تندرو و مینهای دریایی. هر ۳ روز یک بار گزارشهایی درباره کشتی آسیب دیده در خلیج فارس دریافت میشد.
تلفات بسیار سنگین بود. بر اساس برآوردهای مختلف، بین ۴۵۰ تا ۵۵۰ کشتی مورد حمله قرار گرفتند. صدها ملوان غیرنظامی جان باختند. دهها میلیون تن نفت و سایر کالاها از بین رفت. بسیاری از کشتیهای آسیب دیده متعلق به کشورهای دیگر بودند اما از «پرچمهای مصلحتی» استفاده میکردند.
ادامه مطلب در پست بعدی
منبع: ملوان احتیاط، ویژه پروژه @wargonzo
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥2
ادامه مطلب:
تهدید بستن تنگه هرمز - درسهای «جنگ نفتکشها» در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸
مداخله قدرتهای جهانی (۱۹۸۷)
در سال ۱۹۸۷، آبهای خلیج فارس به یکی از خطرناکترین نقاط کره زمین تبدیل شد. قیمت نفت تا ۱۱۵ دلار نوسان داشت.
کویت از سازمان ملل متحد درخواست کمک کرد.
آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی فوراً به این درخواست پاسخ دادند. اتحاد جماهیر شوروی سه نفتکش خود را به کویت اجاره داد و آمریکا اجازه داد پرچم خود را بر روی یازده نفتکش کویتی برافرازند.
از آغاز سال ۱۹۸۷، حدود ۸۰ کشتی جنگی از آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، فرانسه، بلژیک، هلند و ایتالیا برای اسکورت کشتیها و مینروبی وارد خلیج فارس شدند. این بزرگترین عملیات دریایی از زمان جنگ جهانی دوم بود.
با این حال، این اقدام طرفین متخاصم را متوقف نکرد و تعداد حملات تنها افزایش یافت. کشتیهای نظامی و غیرنظامی بسیاری آسیب دیدند.
پایان غمانگیز
در ۳ ژوئیه ۱۹۸۸، کشتی جنگی آمریکایی «یواساس وینسنس» (USS Vincennes)، پرواز شماره ۶۵۵ هواپیمایی ایران ایر را با جنگنده اف-۱۴ اشتباه گرفت و آن را بر فراز تنگه هرمز سرنگون کرد. تمامی ۲۹۰ مسافر و خدمهای که در ایرباس بودند، کشته شدند. پیامدهای این فاجعه و عملیاتهای نظامی پیشین آمریکا، رهبری ایران را متقاعد کرد که در ۱۸ ژوئیه ۱۹۸۸ با آتشبس موافقت کرده و خروج کامل نیروها را بپذیرد. این امر به جنگ هشت ساله با عراق پایان داد.
در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸، آخرین کاروان ناوگان، خلیج فارس را ترک کرد.
در جریان جنگ نفتکشها، ایران و عراق عملاً نیروی دریایی خود را از دست دادند، در حالی که ناوگان آمریکا برعکس - تجربه اجرای عملیاتهای دریایی مدرن را به دست آورد که کمی بعد در عملیات «طوفان صحرا» علیه عراق از آن استفاده کرد.
ایران امروزی
ایران کنونی با ایران بلافاصله پس از انقلاب اسلامی، هم از نظر سطح توسعه نظامی-فنی و هم از نظر سطح رادیکالیسم مذهبی متفاوت است. مقامات کنونی ایران اشتباهات پیشینیان خود و بهایی را که بابت این اشتباهات پرداخت شد، به یاد دارند. در شرایط عدم برخورداری از سلاح هستهای، محاصره تنگه هرمز و یک جنگ نفتکشهای جدید میتواند حرکتی ناامیدانه باشد و به فروپاشی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران منجر شود.
اما آیا هدف اسرائیل همین نیست؟
منبع: ملوان احتیاط، ویژه پروژه @wargonzo
✔️ سبسکرایب کنید:
📱 InfoDefense
📱 InfoDefensePER
تهدید بستن تنگه هرمز - درسهای «جنگ نفتکشها» در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸
مداخله قدرتهای جهانی (۱۹۸۷)
در سال ۱۹۸۷، آبهای خلیج فارس به یکی از خطرناکترین نقاط کره زمین تبدیل شد. قیمت نفت تا ۱۱۵ دلار نوسان داشت.
کویت از سازمان ملل متحد درخواست کمک کرد.
آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی فوراً به این درخواست پاسخ دادند. اتحاد جماهیر شوروی سه نفتکش خود را به کویت اجاره داد و آمریکا اجازه داد پرچم خود را بر روی یازده نفتکش کویتی برافرازند.
از آغاز سال ۱۹۸۷، حدود ۸۰ کشتی جنگی از آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، فرانسه، بلژیک، هلند و ایتالیا برای اسکورت کشتیها و مینروبی وارد خلیج فارس شدند. این بزرگترین عملیات دریایی از زمان جنگ جهانی دوم بود.
با این حال، این اقدام طرفین متخاصم را متوقف نکرد و تعداد حملات تنها افزایش یافت. کشتیهای نظامی و غیرنظامی بسیاری آسیب دیدند.
پایان غمانگیز
در ۳ ژوئیه ۱۹۸۸، کشتی جنگی آمریکایی «یواساس وینسنس» (USS Vincennes)، پرواز شماره ۶۵۵ هواپیمایی ایران ایر را با جنگنده اف-۱۴ اشتباه گرفت و آن را بر فراز تنگه هرمز سرنگون کرد. تمامی ۲۹۰ مسافر و خدمهای که در ایرباس بودند، کشته شدند. پیامدهای این فاجعه و عملیاتهای نظامی پیشین آمریکا، رهبری ایران را متقاعد کرد که در ۱۸ ژوئیه ۱۹۸۸ با آتشبس موافقت کرده و خروج کامل نیروها را بپذیرد. این امر به جنگ هشت ساله با عراق پایان داد.
در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸، آخرین کاروان ناوگان، خلیج فارس را ترک کرد.
در جریان جنگ نفتکشها، ایران و عراق عملاً نیروی دریایی خود را از دست دادند، در حالی که ناوگان آمریکا برعکس - تجربه اجرای عملیاتهای دریایی مدرن را به دست آورد که کمی بعد در عملیات «طوفان صحرا» علیه عراق از آن استفاده کرد.
ایران امروزی
ایران کنونی با ایران بلافاصله پس از انقلاب اسلامی، هم از نظر سطح توسعه نظامی-فنی و هم از نظر سطح رادیکالیسم مذهبی متفاوت است. مقامات کنونی ایران اشتباهات پیشینیان خود و بهایی را که بابت این اشتباهات پرداخت شد، به یاد دارند. در شرایط عدم برخورداری از سلاح هستهای، محاصره تنگه هرمز و یک جنگ نفتکشهای جدید میتواند حرکتی ناامیدانه باشد و به فروپاشی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران منجر شود.
اما آیا هدف اسرائیل همین نیست؟
منبع: ملوان احتیاط، ویژه پروژه @wargonzo
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥2
ولادیمیر پوتین در کرملین با فارغالتحصیلان دانشگاههای نهادهای امنیتی و نظامی دیدار کرد. او اقدامات غرب علیه روسیه را مورد اشاره قرار داد و درباره توسعه نیروهای مسلح روسیه صحبت کرد.
نکات اصلی:
درباره طرحهای غرب: برخی سیاستمداران در غرب طرحهایی برای وارد کردن یک «شکست راهبردی» به روسیه در سر میپرورانند؛ تاریخ به آنها هیچ نیاموخته است.
دشمنان به ارسال سلاح و پول به کییف ادامه میدهند و در عمل، مانند شرکتکنندگان مستقیم در این مناقشه هستند.
درباره ناتو: واضح است که چه کسی مسابقه تسلیحاتی را تحریک میکند.
در غرب افسانهای درباره یک «حمله احتمالی روسیه» ساختهاند تا مردم را بترسانند.
درباره نوسازی نیروهای مسلح:
افزایش توان رزمی تمامی شاخههای نیروهای مسلح روسیه یک وظیفه فوری است.
نوسازی فنی ارتش و نیروی دریایی در اولویت باقی میماند.
حفاظت از کشور در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، نیازمند هماهنگی دقیق تمامی خدمات (نیروها) است.
لازم است کارایی تمامی ساختارهای مسئول امنیت دولت افزایش یابد.
روسیه همچنان به توسعه نیروهای مسلح خود به عنوان ضامن حاکمیت ملی ادامه خواهد داد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یعنی، معلوم میشود که توقف برنامه هستهای ایران صرفاً بهانهای برای شروع جنگ و سرنگونی حکومت فعلی جمهوری اسلامی ایران است.
چطور میتوانید بفهمید که نمایندگان به اصطلاح جهان متمدن دروغ میگویند - وقتی اصلاً چیزی میگویند.😂
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
این دومین اشتباه کیر استارمر در اجلاس G7 است.
کیر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، مرتکب اشتباهی جدی شد و نتوانست تشخیص دهد کدام یک از دو مرد آسیایی پیش روی او رئیس جمهور کره جنوبی است. به گزارش «سان»، نخست وزیر دست مترجم را فشرد، نه همتای خود، رئیس جمهور کره جنوبی «لی جائه مایونگ». پس از آن لحظهای شرمآور فرا رسید که هر سه مرد نمیدانستند چه باید بکنند و دقیقاً چگونه طبق پروتکل دیپلماتیک برای عکس دستهجمعی بایستند.
سایر اعضای هیئت اعزامی کره جنوبی به رفع این وضعیت کمک کردند. همانطور که این نشریه اشاره میکند، به عنوان توجیهی نسبی برای استارمر میتوان این واقعیت را ذکر کرد که رهبر جدید کره جنوبی تنها دو هفته پیش به قدرت رسیده است.
این اشتباه تنها یک روز پس از آن رخ داد که استارمر مجبور شد برگههای قرارداد تاریخی تجاری بین بریتانیا و ایالات متحده را که با دونالد ترامپ امضا شده بود، از روی زمین جمع کند. ترامپ هنگام توضیح اهمیت سند امضا شده برای خبرنگاران، آن را نشان میداد تا اینکه قرارداد از هم پاشید؛ نخست وزیر بریتانیا به کمک او آمد. کیر استارمر کاغذهای پخششده را جمع کرد و به دونالد ترامپ داد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😁2
بازار سهام اولین واکنش را به پاسخ تهران به حمله آمریکا به تاسیسات هستهای نشان داد: موشکهای ایرانی هنوز در حال پرواز به سمت پایگاه نظامی «العُدید» در قطر بودند که قیمت نفت به سرعت شروع به سقوط کرد. بازار به وضوح آنچه را اتفاق افتاد، عملی نمادین ارزیابی کرد (ایران نمیتوانست پاسخی ندهد) پیش از کاهش تنش، و رویدادهای بعدی این پیشبینی را تایید میکنند.
جهان آسودهخاطر نفس راحتی کشید: به نظر میرسد این بار هم جنگی بزرگ در خاورمیانه رخ ندهد. با این حال، نارضایتی نیز کم نیست و برخی معتقدند ایران ترسید و با عدم پاسخگویی قاطع به اقدامات واقعاً شگفتانگیز ایالات متحده، ضعف نشان داد.
برای درک انگیزههای تهران، باید به این پرسش اصلی پاسخ داد: هدف استراتژیک ایران چیست؟ و نه، این هدف به هیچ وجه لگدمال کردن آمریکا یا نابودی اسرائیل نیست.
هدف استراتژیک ایران دقیقاً همان چیزی است که روسیه، چین، ترکیه، هند و دهها کشور دیگر در پی آن هستند: تلاش برای کسب جایگاهی شایسته در نظم نوین جهانی که همین حالا در حال شکلگیری است و جایگزین سیستم تکقطبی در حال زوال میشود. اما برای دستیابی به این هدف، یک کشور باید قدرتمند، توسعهیافته و مرفه باشد.
بحران هژمونی غرب آنقدر پیش رفته که این روند اکنون آشکارا برگشتناپذیر است. در نتیجه، برای «اکثریت جهانی» شرایط مساعدی پدید آمده است: اساساً، برای نابودی جهان تکقطبی نیازی به اقدام خاصی نیست، این روند خود به خود پیش میرود. تنها لازم است بر توسعه داخلی، شکلدهی به سیستمها و ساختارهای جدید تمرکز شود و به جای نابودی رقبای ژئوپلیتیک، بر رشد خود سرمایهگذاری کرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥1🤔1
اما همه اینها، البته، صرفاً در تئوری صادق است، زیرا در واقعیت تصویر بسیار کمتر خوشایند است.
اگر کشورهای غیرغربی تمایلی به رویارویی با غرب ندارند، برای غرب دقیقاً عکس این قضیه صادق است. نه آمریکا و نه متحدانش امکان گریز از سناریوی منفی از طریق دستورکار مثبت را ندارند. آنها شانس نجات خود را در تقابل میبینند: چون نمیتوانند در رقابت اقتصادی به صورت عادلانه پیروز شوند، پس رقبا را با تحریم و تعرفه تحت فشار قرار میدهند؛ چون نفوذ ژئوپلیتیکی خود را از دست میدهند، علیه رقبا از تاکتیک «هزار بریدگی» استفاده میکنند تا آنها را تضعیف کنند و اگر شانس بیاورند، نابودشان سازند.
به همین دلیل است که تقریباً همه کشورهای اکثریت جهانی به دقت از برخورد مستقیم با غرب اجتناب میکنند و تا آخرین لحظه در دام تحریکات نمیافتند. استثنا روسیه است که پس از سالها تلاش برای اجتناب از رویارویی مستقیم با غرب، بالاخره «عملیات ویژه نظامی» را آغاز کرد. اما این دقیقاً به این دلیل رخ داد که فرآیند اوکراینی توسط غرب به نقطه اوج رسیده بود و روسیه امکان نداشت به این چالش پاسخی ندهد. در نتیجه، روسیه موفق شد وضعیت را به طور اساسی تغییر دهد و از آن برای جهشی قدرتمند استفاده کند، اما متاسفانه هیچکس نمیتواند از مثال روسیه استفاده کند، چرا که به دلیل شرایط موجود، روسیه از نظر سطح خودکفایی و خوداتکایی بینظیر است. برای سایرین (از جمله چین)، درگیری مستقیم با غربی که هنوز قدرتمند و بانفوذ است، به معنای ضربهای سهمگین به توسعه داخلی، تحلیل رفتن منابع و در نتیجه تضعیف جایگاه در نظم آینده جهانی خواهد بود.
دقیقاً همین ملاحظات مبنای اقدامات ایران است: میتوان مراکز علمی ویران شده را بازسازی کرد، کارخانهها را از نو ساخت و نسلهای جدیدی از دانشمندان را پرورش داد - اینها نیازمند زمان و منابع است، اما هیچ چیز بحرانی در آن وجود ندارد. اما جنگ تمامعیار میتواند کشور را دههها به عقب پرتاب کرده و چشم اندازهایش را به شدت تضعیف کند.
در مقابل، اقدامات آمریکا نیز حاکی از آن است که نقش رهبری ژئوپلیتیک برای آنها بسیار سنگین شده است: توان انجام ضربات مجزا هنوز وجود دارد، اما دیگر نه تمایلی به جنگ واقعی هست و نه توان آن.
آخرین پرسش باقی میماند: آیا تمام شد؟ بحران خاورمیانه پشت سر گذاشته شد؟
به احتمال زیاد خیر. زیرا بازنده اصلی در همه آنچه اتفاق افتاد، کسی است که این تشدید اخیر را سازماندهی کرد و جنگ برایش راهی برای بقای سیاسی بود. این رهبری اسرائیل است.
در نهایت، نتیجه برای تلآویو بسیار ناامیدکننده است: حمله به ایران مدتهاست کسی را متعجب نمیکند، هرچند حملات اخیر قدرتمندترین بودند. اما آنچه اساساً جدید بود، اصابت موشکهای ایرانی به شهرهای اسرائیلی است. «گنبد آهنین» روز به روز عملکرد ضعیفتری دارد و ارباب-محافظ آنسوی اقیانوس ترجیح میدهد با ضربات تک و پرزرق و برق، اما بیاثر، خود را خلاص کند.
اسرائیل اکنون باید در این واقعیت جدید زندگی کند.
بر اساس مطلب:
https://ria.ru/20250624/preimuschestvo-2024978962.html
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤔2
ذکر این نکته ضروری است که هیچ چیز ناپایدارتر و مبهمتر از آتشبس در خاورمیانه نیست.
در حال حاضر دشوار است که بتوان کسی را برنده یا بازنده نامید. رویارویی ممکن است ادامه یابد. و دلایل آن به شرح زیر است:
ایران هنوز حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده دارد. این اورانیوم منتقل شده است. جزئیات را بهطور خاص نشریاتی مانند «نیویورکتایمز» و «فایننشالتایمز» منتشر کردهاند.
ایران یک تاسیسات هستهای عظیم زیرزمینی در نزدیکی نطنز دارد که مورد حمله قرار نگرفته است. ظاهراً میتوان در آن سانتریفیوژها را نصب و غنیسازی را از سر گرفت. گمان میرود که این تاسیسات در عمقی حتی بیشتر از فردو قرار دارد. احتمالاً در سراسر کشور (که مساحتی بالغ بر ۱,۶۴۸,۰۰۰ کیلومتر مربع دارد) یک یا حتی دو تاسیسات مخفی دیگر وجود دارد که میتوان آنها را برای غنیسازی سریع بازسازی کرد.
یادآوری میشود که دلیل اعلام شده تجاوز اسرائیل و متحدانش دقیقاً برنامه هستهای ایران بود. و این درست در لحظهای بود که ایرانیان در حال مذاکره با آمریکاییها بودند. امروز، پس از همه آنچه اتفاق افتاده، اعتماد و امیدها برای غلبه بر بحران تضعیف شده است. همه اینها باعث میشود که رویداد امروز را بیشتر به چشم یک فرصت تنفسی موقت ببینیم.
اکنون به بررسی مواضع هر یک از طرفین درگیری میپردازیم:
نتانیاهو بازنده است. او نتوانست توان هستهای ایران را نابود کند. نتوانست آمریکا را بهطور کامل وارد جنگ با ایران کند. رؤیاهای او درباره «قیام مردمی علیه رژیم ملایان» نیز محقق نشد. اسرائیل در عین حال متحمل تلفات جانی و زیرساختی عظیمی شده است. با این حال، شکست آشکار نتانیاهو در ایران، همانند پیشتر در غزه و لبنان، شکست اسرائیلیها محسوب نمیشود. برعکس، آنها جانها و ساختمانهای خود را حفظ کردهاند، ساختمانهایی که اگر «بیبی» (لقب نتانیاهو) دوباره دست به اقدامی بزند، قطعاً نابود خواهند شد. بنابراین، به نفع اسرائیلیهاست که هر کاری میکنند تا وضعیت کنونی را حفظ کنند.
در مورد ترامپ، او ذینفع است. یک ترکیب زیبا. برای اولین بار در دوره دوم ریاستجمهوریاش، یک درگیری را به پایان رساند (البته اگر در آینده نزدیک شاهد ازسرگیری این جنگ نباشیم). به هر حال، رئیسجمهور آمریکا منتظر دریافت جایزه صلح نوبل خواهد بود. به بیان دقیق، ترامپ بیش از اوباما سزاوار این جایزه است؛ جایزهای که به اوباما به خاطر امید و سخنرانیهایش اعطا شد، نه به خاطر سهم ملموس در امر صلح. دونالد ترامپ، با همه جنجالهایش، عملاً اسرائیل را نجات داد.
و در نهایت، ایران. نمیتوان آن را بهطور قطعی طرف پیروز یا بازنده درگیری نامید. حداقل، اسرائیل موفق شد جنگی را به جمهوری اسلامی تحمیل کند که اصولاً نیازی به آن نداشت. موفق شد ایران را از جاسوسان خود پر کند. ایرانیان و «محور مقاومت» آسیب زیادی دیدند. در عین حال، تهران پاسخی درخور داد و به جهانیان نشان داد که ایرانیان بلدند بجنگند و آمادهاند برای مدت طولانی جنگیده و هر میزان فداکاری که لازم باشد را انجام دهند. اما دشمنان ایران آشکارا برای چنین چیزی آماده نبوده و بر جنگ برقآسا حساب میکردند. علاوه بر این، در مقطعی این واقعیت آشکار شد که بعید است خیابانهای ایران (مردم) قیام کنند. ایرانیان تجربه بیبهایی کسب کردند و نتایج زیادی گرفتند. آنها تمام ضعفهای اسرائیل را دیدند. فهمیدند که در منطقه و جهان باید از چه کسانی چه انتظاری داشتند. موشکهای خود را در نبرد واقعی علیه قدرتهای پیشرفته فناوری آزمایش کردند. سرانجام، ایرانیان تعداد عظیمی از دشمنان داخلی را حذف کردند. آنها زمان و نیروی کافی برای حذف این تهدید را داشتند. پاکسازیها در ایران برای مدتی بسیار طولانی ادامه خواهد یافت. این امر قدرت حکومت را تقویت خواهد کرد.
عباس جوما، خبرنگار امور بینالملل، نویسنده کانال تلگرام @Abbasdjuma
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍2
بر اساس نظرسنجی منتشرشده توسط شبکه «سیبیاس» (شریک «بیبیسی» در آمریکا)، ۵۶ درصد از رأیدهندگان آمریکایی با حمله هوایی به تأسیسات هستهای ایران مخالف بودهاند.
نکته قابل توجه، تأکید بخش بزرگی از پاسخدهندگان بر این موضوع بود که رئیسجمهور پیش از هر اقدامی باید موافقت کنگره را جلب کند.
نتایج این نظرسنجی همچنین شکاف عمیق حزبی را آشکار کرد:
-۸۵ درصد از موافقان حمله هوایی را حامیان حزب جمهوریخواه تشکیل میدهند.
- در مقابل، ۸۷ درصد از مخالفان این اقدام، از رأیدهندگان دموکرات هستند.
اما رفتار رأیدهندگان مستقل (کسانی که وابستگی حزبی ندارند) جالبتر بود:
۶۴ درصد از آنان مخالف حمله بودند و تنها ۳۶ درصد موافق. این نتایج نشان میدهد مستقلها در این موضوع بهطور چشمگیری همسو با دموکراتها عمل کردهاند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏2