⭕️ اینفلوئنسر کیست؟
یکی از بزرگترین تصورات غلط درباره اینفلوئنسرها این است که آنها افرادی هستند که در رسانههای اجتماعی بزرگ دنبالکنندههای زيادی دارند، درحالیكه اینفلوئنسر کسی است که قدرت و توانایی تأثیرگذاری بر درک و نگرش دیگران را دارد یا میتواند آنان را به انجام کاری متفاوت ترغیب کند.
اینفلوئنسر در بازاریابی، کسی است که دیگران را ترغيب میکند تا از شما خرید کنند. او چگونه این کار را انجام میدهد؟ اینفلوئنسر باید ترکیبی از این سه ویژگی اصلی را داشته باشد: توانایی دسترسی (reach)، اعتبار زمینهای (contextual credibility) و هنر فروشندگی (salesmanship). هر چه این عوامل بیشتر باشند، نفوذ بالقوه فرد نیز بیشتر است.
❇️ توانایی دسترسی: توانایی آنها در پیامرسانی به دسته بزرگی از افراد. توانایی دسترسی امر مهمی است، اما کافی نیست. افرادی با توانایی دسترسی کم اما اعتبار و هنر فروشندگی بالا بهعنوان اینفلوئنسرهای کوچک (micro influencer) نامیده میشوند.
❇️ اعتبار زمینهای: سطح اعتمادی که مخاطب براساس دانش و تخصص اینفلوئنسر درباره موضوعی خاص کسب میکند. برای مثال سرآشپزی مشهور دارای اعتبار بالا در معرفی غذا است، اما در سیاست اعتبار کمی دارد.
❇️ هنر فروشندگی: بهنظر میرسد، برخی افراد قدرت فوق العادهای در متقاعد کردن دیگران دارند. آنها توانایی این را دارند که با روشهای متقاعدکنندهای توضیح دهند، پیامهای روشنی را بیان کنند و دیدگاههایشان را با اعتماد به نفس ارائه دهند.
@iran2020
یکی از بزرگترین تصورات غلط درباره اینفلوئنسرها این است که آنها افرادی هستند که در رسانههای اجتماعی بزرگ دنبالکنندههای زيادی دارند، درحالیكه اینفلوئنسر کسی است که قدرت و توانایی تأثیرگذاری بر درک و نگرش دیگران را دارد یا میتواند آنان را به انجام کاری متفاوت ترغیب کند.
اینفلوئنسر در بازاریابی، کسی است که دیگران را ترغيب میکند تا از شما خرید کنند. او چگونه این کار را انجام میدهد؟ اینفلوئنسر باید ترکیبی از این سه ویژگی اصلی را داشته باشد: توانایی دسترسی (reach)، اعتبار زمینهای (contextual credibility) و هنر فروشندگی (salesmanship). هر چه این عوامل بیشتر باشند، نفوذ بالقوه فرد نیز بیشتر است.
❇️ توانایی دسترسی: توانایی آنها در پیامرسانی به دسته بزرگی از افراد. توانایی دسترسی امر مهمی است، اما کافی نیست. افرادی با توانایی دسترسی کم اما اعتبار و هنر فروشندگی بالا بهعنوان اینفلوئنسرهای کوچک (micro influencer) نامیده میشوند.
❇️ اعتبار زمینهای: سطح اعتمادی که مخاطب براساس دانش و تخصص اینفلوئنسر درباره موضوعی خاص کسب میکند. برای مثال سرآشپزی مشهور دارای اعتبار بالا در معرفی غذا است، اما در سیاست اعتبار کمی دارد.
❇️ هنر فروشندگی: بهنظر میرسد، برخی افراد قدرت فوق العادهای در متقاعد کردن دیگران دارند. آنها توانایی این را دارند که با روشهای متقاعدکنندهای توضیح دهند، پیامهای روشنی را بیان کنند و دیدگاههایشان را با اعتماد به نفس ارائه دهند.
@iran2020
۵۰ درصد از سرقت های سه ماه گذشته در تهران توسط افرادی صورت گرفته که اولین تجربه سرقت آنها بوده.
این خبر درد آور، کارنامه عملکرد اقتصادی همین چند سال گذشته است.
باید منتظر فحشا و فساد بیشتر ناشی از فقر اقتصادی باشیم.
@iran2020
این خبر درد آور، کارنامه عملکرد اقتصادی همین چند سال گذشته است.
باید منتظر فحشا و فساد بیشتر ناشی از فقر اقتصادی باشیم.
@iran2020
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مهمترین اقداماتی که یک کسب و کار در بحران باید انجام بده، تغییر استراتژی متناسب با رکوده.
یکی از استراتژی های مناسب رکود، شناسایی طبقه شلوغ مصرف کننده و رفع نیاز اون طبقه ست.
در این فیلم میبینید یک فروشگاه درست در زمانی که همکاران خودش در کسادی به سر میبرند، با تامین کالای درست، با قیمت خیلی پایین، و حاشیه سود کم، صف خرید مشتریان رو ایجاد کرده و در سال ۹۹، در اوج کرونا، و رکود اقتصادی، مشتریان رو به نوبت وارد فروشگاه میکنه.
استراتژی....
فقط استراتژیک فکر کنید....
مهدی میررفیع
@iran2020
یکی از استراتژی های مناسب رکود، شناسایی طبقه شلوغ مصرف کننده و رفع نیاز اون طبقه ست.
در این فیلم میبینید یک فروشگاه درست در زمانی که همکاران خودش در کسادی به سر میبرند، با تامین کالای درست، با قیمت خیلی پایین، و حاشیه سود کم، صف خرید مشتریان رو ایجاد کرده و در سال ۹۹، در اوج کرونا، و رکود اقتصادی، مشتریان رو به نوبت وارد فروشگاه میکنه.
استراتژی....
فقط استراتژیک فکر کنید....
مهدی میررفیع
@iran2020
🔵بیشترین بازدهی در هفته دوم مرداد نصیب بازار ارز شد
🔹در هفته دوم مرداد ماه، بازار ارز پربازدهترین بازار مالی بود به طوریکه نرخ دلار ۸.۷درصد و یورو ۱۱درصد افزایش یافت.
🔹بر همین اساس، طی این هفته نرخ دلار در صرافیهای بانکی از
🔹بورس با ۶.۸درصد رشد مثبت، دیگر بازار پربازده این هفته بود؛ شاخص بورس از
🔹همچنین در این هفته طلا از گرمی یک میلیون و ۶۲ به یک میلیون و ۱۱۳هزار تومان صعود کرد و قیمت سکه نیز با ۳۸۵هزار تومان افزایش به ۱۱میلیون و ۴۳۵هزار تومان رسید.
🔹به این ترتیب در هفته دوم مرداد ماه، خریداران طلا ۴.۸ و سکه ۳.۴درصد سود کردند.
@iran2020
🔹در هفته دوم مرداد ماه، بازار ارز پربازدهترین بازار مالی بود به طوریکه نرخ دلار ۸.۷درصد و یورو ۱۱درصد افزایش یافت.
🔹بر همین اساس، طی این هفته نرخ دلار در صرافیهای بانکی از
۲۰۵۰۰
به ۲۲۳۰۰
و یورو از ۲۳۵۰۰
به ۲۶۱۰۰تومان
رسید.🔹بورس با ۶.۸درصد رشد مثبت، دیگر بازار پربازده این هفته بود؛ شاخص بورس از
۱،۹۰۴،۳۲۴
به ۲،۰۳۴،۱۹۲
افزایش یافت.🔹همچنین در این هفته طلا از گرمی یک میلیون و ۶۲ به یک میلیون و ۱۱۳هزار تومان صعود کرد و قیمت سکه نیز با ۳۸۵هزار تومان افزایش به ۱۱میلیون و ۴۳۵هزار تومان رسید.
🔹به این ترتیب در هفته دوم مرداد ماه، خریداران طلا ۴.۸ و سکه ۳.۴درصد سود کردند.
@iran2020
📌فرار ۹۸میلیارد دلار سرمایه ایران در ۹ سال
مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران در توییتر خود نوشت:
🔹️در مجموع ۹ سال معادل
بعد ما به دنبال سرمایه گذار هستیم...
@iran2020
مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران در توییتر خود نوشت:
🔹️در مجموع ۹ سال معادل
۹۸.۴
میلیارد دلار و به طور متوسط سالیانه ۱۱ میلیارد دلار سرمایه در هر سال، از اقتصاد ایران خارج شده. بعد ما به دنبال سرمایه گذار هستیم...
@iran2020
🔰 برخی واقعیات اقتصاد ایران
✍ محمد فاضلی
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
مرکز پژوهشهای مجلس اندیشکده معتبری است. این مرکز در خرداد 1399 گزارشی از وضعیت اقتصاد کشور ارائه کرده که خلاصه دادههای آن به شرح زیر است.
متوسط رشد اقتصادی در سالهای مختلف: 11.4 درصد (1341 تا 1356)، منفی 4.8 درصد (1357 تا 1367)، 5 درصد (1368 تا 1391) و 0.2 درصد (1392 تا 1398). رشد اقتصادی بین سالهای 1391 تا 1398 به شدت پرنوسان و بین منفی 8.3 تا 14 درصد با متوسط نزدیک به صفر بوده است.
نرخ تشکیل سرمایه ثابت از 1390 پیوسته نزولی بوده و از نظر ظرفیت رشد اقتصادی در سالهای آتی هشداردهنده است.
نرخ تورم بلندمدت اقتصاد ایران بهطور متوسط 20 درصد بوده در حالیکه متوسط نرخ تورم جهان در سال 2018 برابر 2.4 درصد بوده است.
تعداد شاغلین کشور از 1394 تا 1398 حدود 3 میلیون نفر افزوده شده اما این افراد عمدتاً در بخش غیرشرکتی متمرکز بر خدمات خردهفروشی، تعمیرات، حمل و نقل و واسطهگری اضافه شدهاند. حدود 2.5 میلیون نفر نیز در زمستان 1398 اشتغال ناقص (کمتر از 44 ساعت در هفته کار) داشتهاند.
نرخ بیکاری بین 7.2 در سمنان تا 18.7 درصد در کرمانشاه متغیر است؛ و بیکاری فارغالتحصیلان بین 11.2 درصد در سمنان تا 28.5 درصد در کرمانشاه متفاوت است.
درآمد سرانه کشور از 1390 تا 1398 کاهشی 34 درصد داشته است. قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یکسوم کاهش یافته است.
اگر رشد 8 درصد سالیانه در اقتصاد ایران محقق شود 6 سال طول میکشد تا درآمد به سطح سرانه سال 1390 بازگردد.
حدود 60 درصد شاغلین کشور تحت پوشش بیمه نیستند. زنان 38.3 درصد شاغلین اشتغال رسمی (دارای بیمه) و 61.7 درصد شاغلین مشاغل غیررسمی (فاقد بیمه) را تشکیل میدهند.
15.4 میلیون نفر از شاغلین کشور در بنگاههای کوچک کار میکنند که با توجه به وابستگی به منابع داخلی برای تأمین سرمایه در معرض آسیبهای شدیدتر در کوتاهمدت قرار دارند.
شکاف نابرابری بر اثر رشد اقتصادی منفی و تورم بالا در حال تشدید شدن است.
فقر مطلق به معنای ناتوان در کسب حداقل استانداردهای زندگی و معیشت در حال افزایش است. نرخ فقر کشوری از 15.1 درصد در سال 1391 به 15.5 در سال 1392 و پس از آن تا پایان سال 1397 به 18.4 رسیده و در سالهای 1398 و 1399 با توجه به شرایط اقتصادی بیشتر شده است.
نرخ فقر بین 5 تا 32 درسد در استانهای مختلف متغیر است. استانهای نیمه شرقی کشور نرخ فقر بالاتری دارند.
رتبه محیط کسبوکار ایران 99 از 140 در جهان و 17 از 20 کشور منطقه است. کشورهای تاجیکستان، پاکستان و یمن رتبهای بدتر از ایران در منطقه دارند.
رتبه ایران در شاخص «انجام کسبوکار» 127 از 190 است و در منطقه کشورهای لبنان، عراق، افغانستان، سوریه و یمن وضعیتی بدتر از ایران دارند.
رتبه ایران در حقوق مالکیت 103 از 129 است و کشورهای لبنان، پاکستان و یمن وضعیتی بدتر از ایران دارند.
شکاف قابل توجهی بین هزینهها و درآمدهای دولت (کسری تراز عملیاتی) وجود دارد و این شکاف در حال افزایش است. تأمین منابع مالی از محلی غیر از درآمدهای پایدار در سالهای اخیر در حال افزایش بوده است.
نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در بلندمدت تقریباً روند ثابتی داشته (نشاندهنده بهبود نیافتن وضعیت تحصیل مالیات) و از اهداف در نظر گرفته شده برای برنامه ششم فاصله دارد. عمدهترین بخش مالیات از مالیات بر «درآمد شرکتها» تأمین میشود و سهم «مالیات بر درآمد شخصی» در مقایسه با کشورهای پردرآمد کم است. ایران به نسبت هر سه دسته کشورهای دارای درآمد کم،متوسط و زیاد، سهم بسیار بیشتری مالیات از شرکتها میگیرد.
پایه پولی ظرف 8 سال (از 1390 تا آذر 1398) 4.1 برابر؛ و نقدینگی 6.4 برابر شده است. پایه پولی در آذر 1398 به 314.2 هزار میلیارد تومان (همت) و نقدینگی به 2262.3 همت رسیده است.
42 درصد واردات 1397-1390 از سه کشور چین، امارات و کره جنوبی؛ و 70 درصد واردات از 10 کشور انجام شده است.
تعداد کشورهایی که 80 درصد درآمد صادراتی ایران را تأمین میکردهاند از 23 کشور در سال 1380 به 9 کشور در سال 1397 کاهش یافته است.
ایران در سال 1397 به 147 کشور کالا صادر کرده که 54 درصد آن به امارات، چین و عراق بوده است.
محصولات معدنی، محصولات صنایع شیمیایی و گروه مواد پلاستیکی در سال 1397 تأمینکننده دوسوم درآمد ارزش کشور بودهاند.
این گزارش نامناسب بودن وضع و بدتر از آن، روند قهقرایی را نشان میدهد؛ و سالهای دشوار پیش رو و ضرورت تصمیمهای سخت و سختکوشیها برای رسیدن به وضع بهتر را نشان میدهد.
@iran2020
✍ محمد فاضلی
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
مرکز پژوهشهای مجلس اندیشکده معتبری است. این مرکز در خرداد 1399 گزارشی از وضعیت اقتصاد کشور ارائه کرده که خلاصه دادههای آن به شرح زیر است.
متوسط رشد اقتصادی در سالهای مختلف: 11.4 درصد (1341 تا 1356)، منفی 4.8 درصد (1357 تا 1367)، 5 درصد (1368 تا 1391) و 0.2 درصد (1392 تا 1398). رشد اقتصادی بین سالهای 1391 تا 1398 به شدت پرنوسان و بین منفی 8.3 تا 14 درصد با متوسط نزدیک به صفر بوده است.
نرخ تشکیل سرمایه ثابت از 1390 پیوسته نزولی بوده و از نظر ظرفیت رشد اقتصادی در سالهای آتی هشداردهنده است.
نرخ تورم بلندمدت اقتصاد ایران بهطور متوسط 20 درصد بوده در حالیکه متوسط نرخ تورم جهان در سال 2018 برابر 2.4 درصد بوده است.
تعداد شاغلین کشور از 1394 تا 1398 حدود 3 میلیون نفر افزوده شده اما این افراد عمدتاً در بخش غیرشرکتی متمرکز بر خدمات خردهفروشی، تعمیرات، حمل و نقل و واسطهگری اضافه شدهاند. حدود 2.5 میلیون نفر نیز در زمستان 1398 اشتغال ناقص (کمتر از 44 ساعت در هفته کار) داشتهاند.
نرخ بیکاری بین 7.2 در سمنان تا 18.7 درصد در کرمانشاه متغیر است؛ و بیکاری فارغالتحصیلان بین 11.2 درصد در سمنان تا 28.5 درصد در کرمانشاه متفاوت است.
درآمد سرانه کشور از 1390 تا 1398 کاهشی 34 درصد داشته است. قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال 1390 حدود یکسوم کاهش یافته است.
اگر رشد 8 درصد سالیانه در اقتصاد ایران محقق شود 6 سال طول میکشد تا درآمد به سطح سرانه سال 1390 بازگردد.
حدود 60 درصد شاغلین کشور تحت پوشش بیمه نیستند. زنان 38.3 درصد شاغلین اشتغال رسمی (دارای بیمه) و 61.7 درصد شاغلین مشاغل غیررسمی (فاقد بیمه) را تشکیل میدهند.
15.4 میلیون نفر از شاغلین کشور در بنگاههای کوچک کار میکنند که با توجه به وابستگی به منابع داخلی برای تأمین سرمایه در معرض آسیبهای شدیدتر در کوتاهمدت قرار دارند.
شکاف نابرابری بر اثر رشد اقتصادی منفی و تورم بالا در حال تشدید شدن است.
فقر مطلق به معنای ناتوان در کسب حداقل استانداردهای زندگی و معیشت در حال افزایش است. نرخ فقر کشوری از 15.1 درصد در سال 1391 به 15.5 در سال 1392 و پس از آن تا پایان سال 1397 به 18.4 رسیده و در سالهای 1398 و 1399 با توجه به شرایط اقتصادی بیشتر شده است.
نرخ فقر بین 5 تا 32 درسد در استانهای مختلف متغیر است. استانهای نیمه شرقی کشور نرخ فقر بالاتری دارند.
رتبه محیط کسبوکار ایران 99 از 140 در جهان و 17 از 20 کشور منطقه است. کشورهای تاجیکستان، پاکستان و یمن رتبهای بدتر از ایران در منطقه دارند.
رتبه ایران در شاخص «انجام کسبوکار» 127 از 190 است و در منطقه کشورهای لبنان، عراق، افغانستان، سوریه و یمن وضعیتی بدتر از ایران دارند.
رتبه ایران در حقوق مالکیت 103 از 129 است و کشورهای لبنان، پاکستان و یمن وضعیتی بدتر از ایران دارند.
شکاف قابل توجهی بین هزینهها و درآمدهای دولت (کسری تراز عملیاتی) وجود دارد و این شکاف در حال افزایش است. تأمین منابع مالی از محلی غیر از درآمدهای پایدار در سالهای اخیر در حال افزایش بوده است.
نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در بلندمدت تقریباً روند ثابتی داشته (نشاندهنده بهبود نیافتن وضعیت تحصیل مالیات) و از اهداف در نظر گرفته شده برای برنامه ششم فاصله دارد. عمدهترین بخش مالیات از مالیات بر «درآمد شرکتها» تأمین میشود و سهم «مالیات بر درآمد شخصی» در مقایسه با کشورهای پردرآمد کم است. ایران به نسبت هر سه دسته کشورهای دارای درآمد کم،متوسط و زیاد، سهم بسیار بیشتری مالیات از شرکتها میگیرد.
پایه پولی ظرف 8 سال (از 1390 تا آذر 1398) 4.1 برابر؛ و نقدینگی 6.4 برابر شده است. پایه پولی در آذر 1398 به 314.2 هزار میلیارد تومان (همت) و نقدینگی به 2262.3 همت رسیده است.
42 درصد واردات 1397-1390 از سه کشور چین، امارات و کره جنوبی؛ و 70 درصد واردات از 10 کشور انجام شده است.
تعداد کشورهایی که 80 درصد درآمد صادراتی ایران را تأمین میکردهاند از 23 کشور در سال 1380 به 9 کشور در سال 1397 کاهش یافته است.
ایران در سال 1397 به 147 کشور کالا صادر کرده که 54 درصد آن به امارات، چین و عراق بوده است.
محصولات معدنی، محصولات صنایع شیمیایی و گروه مواد پلاستیکی در سال 1397 تأمینکننده دوسوم درآمد ارزش کشور بودهاند.
این گزارش نامناسب بودن وضع و بدتر از آن، روند قهقرایی را نشان میدهد؛ و سالهای دشوار پیش رو و ضرورت تصمیمهای سخت و سختکوشیها برای رسیدن به وضع بهتر را نشان میدهد.
@iran2020
⭕️ کارمندان ساکت و مدیریت آنها
کارمندان ساکت ممکن است صرفا درون گرا باشند، یا ترجیح بدهند در محل کار ساکت تر از محیط خانه و زندگی شخصی خود باشند. حتی بعضی از افراد وقتی تنها هستند تمرکز بیشتری دارند و کارشان را بهتر انجام می دهند، ولی همچنان در پیشبرد کار گروهی موثر هستند. متاسفانه بعضی اوقات در مورد افراد ساکت و کم حرف برداشت ها و قضاوت های غلطی وجود دارد، که در این جا به 7 مورد از این تصورات غلط اشاره می کنیم:
کارمندان ساکت چیزی برای ارائه کردن ندارند: برخلاف تصور بسیاری از افراد، نقش کارمندان ساکت لزوما کمتر از کارمندان پرحرف و برونگرا نیست. افراد معمولا فکر میکنند که افراد ساکت نمیتوانند منبع اطلاعات یا دانش باشند یا به عنوان کارشناس در یک سازمان کار کنند. در صورتی که بسیاری از افراد درون گرا و ساکت در واقع با استعداد هستند ولی تمایلی به خودنمایی ندارند. آنها کسانی هستند که همیشه میتوان به آنها اعتماد کرد. جالب اینکه در بسیاری از موارد وقتی بحرانی در محل کار به وجود میآید یا دیگران به کمک نیازدارند، وجود این افراد از سایرین مفیدتر خواهد بود.
کارمندان ساکت خجالتی هستند: معمولا تصور می شود که کارمندان ساکت خجالتی هستند. ولی در واقع رفتار انسانها در محل کار لزوما منعکسکننده رفتار آنها در زندگی شخصیشان نیست. ضمنا، ساکت بودن همیشه از خجالت ناشی نمیشود. در واقع ساکت بودن ربطی به خجالتی بودن فرد ندارد بلکه به نوع شخصیت او مربوط است. افراد ساکت لزوما خجالتی نیستند بلکه ممکن است تنها درونگرا باشند. افراد درون گرا ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند چون وقتی تنها کار میکنند بهتر فکر و کار میکنند. افراد برونگرا همین اهداف را با تعامل با دیگران به دست میآورند.
کارمندان ساکت اجتماعی نیستد: بعضیها تصور می کنند کارمندان ساکت اجتماعی نیستند و دوستان زیادی ندارند. در صورتی که در بعضی موارد شخصیت فرد به محض بیرون رفتن از محل کار تغییر میکند. چنین شخصی از نظر همکاران ساکت و غیراجتماعی ولی از نظر دوستان شاد و خونگرم است.
کارمندان ساکت فکر میکنند از بقیه بهترند: شاید بعضیها فکر کنند کم حرفی دیگران از خودپسندی یا غرور آنها نشات میگیرد، در حالی که بسیاری از این افراد فقط کمحرف هستند، همین. اگر در محل کار برون گرا هستید، سعی کنید همکار کم حرفتان را بیشتر بشناسید. طبیعت ساکت آنها را به اشتباه و به صورت منفی تفسیر نکنید. وقتی خود را از تصورات غلطی که راجع به آنها دارید رها کنید و اعتمادشان را به دست آورید خواهید دید که کار کردن با آنها چقدر راحت است.
کارمندان ساکت فاقد اعتماد به نفس هستند: خیلیها فکر میکنند که کارمندان ساکت با کمبود اعتماد به نفس مواجهند و به مهارتهای خود اطمینان ندارند. اما ساکت بودن بیشتر یک ویژگی شخصیتی است تا نشانه کمبود اعتماد به نفس. بعضی افراد ترجیح میدهند که به جای صحبت کردن یا تعریف کردن از خود، توانایی و قابلیتشان را در عمل نشان دهند.
افراد ساکت نمیتوانند مدیران خوبی باشند: هنوز این تصور غلط وجود دارد که یک رئیس باید برونگرا و حتی پرحرف و کمی خشن باشد. اما آمار نشان می دهد که 40% از مدیران درونگرا هستند. درونگراها متواضعند و تمایلی به خودنمایی ندارند. آنها بیشتر فکر میکنند و کمتر حرف میزنند، و به همین دلیل به نظر میرسد که توانایی ریسک کردن یا هدایت دیگران را ندارند.
@iran2020
کارمندان ساکت ممکن است صرفا درون گرا باشند، یا ترجیح بدهند در محل کار ساکت تر از محیط خانه و زندگی شخصی خود باشند. حتی بعضی از افراد وقتی تنها هستند تمرکز بیشتری دارند و کارشان را بهتر انجام می دهند، ولی همچنان در پیشبرد کار گروهی موثر هستند. متاسفانه بعضی اوقات در مورد افراد ساکت و کم حرف برداشت ها و قضاوت های غلطی وجود دارد، که در این جا به 7 مورد از این تصورات غلط اشاره می کنیم:
کارمندان ساکت چیزی برای ارائه کردن ندارند: برخلاف تصور بسیاری از افراد، نقش کارمندان ساکت لزوما کمتر از کارمندان پرحرف و برونگرا نیست. افراد معمولا فکر میکنند که افراد ساکت نمیتوانند منبع اطلاعات یا دانش باشند یا به عنوان کارشناس در یک سازمان کار کنند. در صورتی که بسیاری از افراد درون گرا و ساکت در واقع با استعداد هستند ولی تمایلی به خودنمایی ندارند. آنها کسانی هستند که همیشه میتوان به آنها اعتماد کرد. جالب اینکه در بسیاری از موارد وقتی بحرانی در محل کار به وجود میآید یا دیگران به کمک نیازدارند، وجود این افراد از سایرین مفیدتر خواهد بود.
کارمندان ساکت خجالتی هستند: معمولا تصور می شود که کارمندان ساکت خجالتی هستند. ولی در واقع رفتار انسانها در محل کار لزوما منعکسکننده رفتار آنها در زندگی شخصیشان نیست. ضمنا، ساکت بودن همیشه از خجالت ناشی نمیشود. در واقع ساکت بودن ربطی به خجالتی بودن فرد ندارد بلکه به نوع شخصیت او مربوط است. افراد ساکت لزوما خجالتی نیستند بلکه ممکن است تنها درونگرا باشند. افراد درون گرا ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند چون وقتی تنها کار میکنند بهتر فکر و کار میکنند. افراد برونگرا همین اهداف را با تعامل با دیگران به دست میآورند.
کارمندان ساکت اجتماعی نیستد: بعضیها تصور می کنند کارمندان ساکت اجتماعی نیستند و دوستان زیادی ندارند. در صورتی که در بعضی موارد شخصیت فرد به محض بیرون رفتن از محل کار تغییر میکند. چنین شخصی از نظر همکاران ساکت و غیراجتماعی ولی از نظر دوستان شاد و خونگرم است.
کارمندان ساکت فکر میکنند از بقیه بهترند: شاید بعضیها فکر کنند کم حرفی دیگران از خودپسندی یا غرور آنها نشات میگیرد، در حالی که بسیاری از این افراد فقط کمحرف هستند، همین. اگر در محل کار برون گرا هستید، سعی کنید همکار کم حرفتان را بیشتر بشناسید. طبیعت ساکت آنها را به اشتباه و به صورت منفی تفسیر نکنید. وقتی خود را از تصورات غلطی که راجع به آنها دارید رها کنید و اعتمادشان را به دست آورید خواهید دید که کار کردن با آنها چقدر راحت است.
کارمندان ساکت فاقد اعتماد به نفس هستند: خیلیها فکر میکنند که کارمندان ساکت با کمبود اعتماد به نفس مواجهند و به مهارتهای خود اطمینان ندارند. اما ساکت بودن بیشتر یک ویژگی شخصیتی است تا نشانه کمبود اعتماد به نفس. بعضی افراد ترجیح میدهند که به جای صحبت کردن یا تعریف کردن از خود، توانایی و قابلیتشان را در عمل نشان دهند.
افراد ساکت نمیتوانند مدیران خوبی باشند: هنوز این تصور غلط وجود دارد که یک رئیس باید برونگرا و حتی پرحرف و کمی خشن باشد. اما آمار نشان می دهد که 40% از مدیران درونگرا هستند. درونگراها متواضعند و تمایلی به خودنمایی ندارند. آنها بیشتر فکر میکنند و کمتر حرف میزنند، و به همین دلیل به نظر میرسد که توانایی ریسک کردن یا هدایت دیگران را ندارند.
@iran2020
⭕️ ۳ راهکار برای غلبه بر عادت مدیریت ذره بینی (Micromanagement)
هیچ کس نمیخواهد که مدیر یا سرپرست بدی باشد؛ اما برخی از مدیران بااستعداد ممکن است که در زمان رهبری تیم به افرادی جزئینگر (Micromanager) تبدیل شوند. گاهی اوقات مدیران متوجه این اشتباه نمیشوند و در نتیجه نیروی انسانی و قدرت رهبری خود را از دست میدهند. به علاوه با این کار، بهرهوری تیم نیز کاهش مییابد.
آیا شما نگران این هستید که از نظر دیگران یک مدیر جزئینگر باشید؟ اگر چنین عادتی دارید، چگونه میتوانید در برابر تمایلات مدیریت جزئینگر خود مقابله کنید و برای همیشه از شر آن خلاص شوید؟ ۳ راهکار زیر را دنبال کرده تا به تیم خود ثابت کنید که عادت مدیریت جزئینگر خود را از بین بردهاید.
◾️ از پیگیری مداوم دست بکشید
شاید شما با خود فکر کنید که پیگیری مداوم یک پروژه، کار بسیار مفیدی است؛ اما کارمندانتان به احتمال زیاد نظری متفاوت خواهند داشت. قبول کنید که این کار بعضی مواقع آزاردهنده است. به کارمندان فرصت بدهید تا خودشان به شما مراجعه کنند.
یک روش مناسب برای اینکه کارمندانتان به شما مراجعه کنند، برنامهریزی منظم برای تشکیل جلسات است تا اعضای تیم، میزان پیشرفت پروژههای جاری را گزارش دهند.
◾️به تخصص تیم خود اعتماد کنید
آیا دائماً به طراح خود میگویید که در پروژههای مختلف از چه رنگهایی استفاده کند؛ در حالی که تجربه کافی در طراحی ندارید؟ آیا تاکنون پیش آمده است که به تبلیغنویس (Copywriter) خود بگویید که مدل نوشتن و دستور ویرایش او را قبول ندارید؛ چون معتقدید که شیوههای بهتر از این نیز وجود دارند؟
اگر پاسختان به یک یا هر دوی این سؤالها مثبت است، پس بدانید که شما به اعضای تیم خود آزادی عمل مناسب نمیدهید تا بتوانند از تخصصشان به درستی استفاده کنند. شاید شما بخواهید که به عنوان یک رئیس، مدیریت جزئینگر خود را توجیه کنید؛ چرا که معتقدید همه اعضا باید جوابگوی شما باشند؛ اما این طور نیست. وظیفه شما به عنوان یک رئیس، شناسایی بهترین ایدههاست؛ نه صرفاً آگاهی از آنها.
◾️بیشتر از آنچه میتوانید کارها را واگذار کنید
شما به عنوان یک مدیر اجرایی برای فروش و موفقیت بیشتر، اهداف مالی برای خود تعریف میکنید. به همین دلیل وقتی که یک کار مهم پیش میآید ممکن است که به ضربالمثل «اگر میخواهی کاری درست انجام شود، خودت انجامش بده» تمایل پیدا کنید. در واقع به جای محول کردن یک پروژه مهم به یک تازهکار، خود را متقاعد میکنید که برای او بهتر است تا با تماشا کردن یاد بگیرد و کاری انجام ندهد. این روش خوبی برای آینده تیم یا از بین بردن عادت مدیریت جزئینگر نیست. ه کارمندان خود اجازه دهید که کارهای مشکلتری را بر عهده بگیرند.
@iran2020
هیچ کس نمیخواهد که مدیر یا سرپرست بدی باشد؛ اما برخی از مدیران بااستعداد ممکن است که در زمان رهبری تیم به افرادی جزئینگر (Micromanager) تبدیل شوند. گاهی اوقات مدیران متوجه این اشتباه نمیشوند و در نتیجه نیروی انسانی و قدرت رهبری خود را از دست میدهند. به علاوه با این کار، بهرهوری تیم نیز کاهش مییابد.
آیا شما نگران این هستید که از نظر دیگران یک مدیر جزئینگر باشید؟ اگر چنین عادتی دارید، چگونه میتوانید در برابر تمایلات مدیریت جزئینگر خود مقابله کنید و برای همیشه از شر آن خلاص شوید؟ ۳ راهکار زیر را دنبال کرده تا به تیم خود ثابت کنید که عادت مدیریت جزئینگر خود را از بین بردهاید.
◾️ از پیگیری مداوم دست بکشید
شاید شما با خود فکر کنید که پیگیری مداوم یک پروژه، کار بسیار مفیدی است؛ اما کارمندانتان به احتمال زیاد نظری متفاوت خواهند داشت. قبول کنید که این کار بعضی مواقع آزاردهنده است. به کارمندان فرصت بدهید تا خودشان به شما مراجعه کنند.
یک روش مناسب برای اینکه کارمندانتان به شما مراجعه کنند، برنامهریزی منظم برای تشکیل جلسات است تا اعضای تیم، میزان پیشرفت پروژههای جاری را گزارش دهند.
◾️به تخصص تیم خود اعتماد کنید
آیا دائماً به طراح خود میگویید که در پروژههای مختلف از چه رنگهایی استفاده کند؛ در حالی که تجربه کافی در طراحی ندارید؟ آیا تاکنون پیش آمده است که به تبلیغنویس (Copywriter) خود بگویید که مدل نوشتن و دستور ویرایش او را قبول ندارید؛ چون معتقدید که شیوههای بهتر از این نیز وجود دارند؟
اگر پاسختان به یک یا هر دوی این سؤالها مثبت است، پس بدانید که شما به اعضای تیم خود آزادی عمل مناسب نمیدهید تا بتوانند از تخصصشان به درستی استفاده کنند. شاید شما بخواهید که به عنوان یک رئیس، مدیریت جزئینگر خود را توجیه کنید؛ چرا که معتقدید همه اعضا باید جوابگوی شما باشند؛ اما این طور نیست. وظیفه شما به عنوان یک رئیس، شناسایی بهترین ایدههاست؛ نه صرفاً آگاهی از آنها.
◾️بیشتر از آنچه میتوانید کارها را واگذار کنید
شما به عنوان یک مدیر اجرایی برای فروش و موفقیت بیشتر، اهداف مالی برای خود تعریف میکنید. به همین دلیل وقتی که یک کار مهم پیش میآید ممکن است که به ضربالمثل «اگر میخواهی کاری درست انجام شود، خودت انجامش بده» تمایل پیدا کنید. در واقع به جای محول کردن یک پروژه مهم به یک تازهکار، خود را متقاعد میکنید که برای او بهتر است تا با تماشا کردن یاد بگیرد و کاری انجام ندهد. این روش خوبی برای آینده تیم یا از بین بردن عادت مدیریت جزئینگر نیست. ه کارمندان خود اجازه دهید که کارهای مشکلتری را بر عهده بگیرند.
@iran2020
سقفِ آزادی رابطهی مستقیم با قامتِ فکری مردمان دارد، در جامعهای که قامتِ تفکر و همتِ مردم کوتاه باشد، سقفِ آزادی هم به همان نسبت کوتاه میشود. وقتی سقف کوتاه باشد آدمهای بزرگ سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند، آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند
مردمِ عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند که کوتوله میشوند و سقفها پایین و پایینتر میآید و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمر خم میشود و دیگر نمیتوانند قد راست کنند...
👤 فئودور_داستایوفسکی
📙بیچارگان
✨✨✨
☘️🌸🌹☘️🌸🌹☘️🌸🌹
مردمِ عوام هم برای بقا آنقدر سرشان را خم می کنند که کوتوله میشوند و سقفها پایین و پایینتر میآید و مردم بیشتر و بیشتر قوز میکنند تا اینکه کمر خم میشود و دیگر نمیتوانند قد راست کنند...
👤 فئودور_داستایوفسکی
📙بیچارگان
✨✨✨
☘️🌸🌹☘️🌸🌹☘️🌸🌹
🔰 مردم کدام کشورها مرفهترند؟
1️⃣ در نمودار بالا، سبز تیره مرفهترین منطقههای جهان در سال
▫️پس از آن به ترتیب سبز روشن، صورتی، قرمز، و سپس قرمز تیره که نشانه از فقر و نداری مطلق است.
2️⃣ رنگ نقشه در اروپا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و ژاپن، عمدتا سبز تیره است.
3️⃣ چین که زمانی فقیر و گرسنه بود، به رنگ سبز روشن درآمده است. این بزرگترین برنامه فقرزدایی تاریخ است.
4️⃣ روسیه قرمز است؛ یعنی هنوز اندازه اقتصادش کوچک و در فنآوری غیرنظامی عقب است.
5️⃣ کشورهای عرب خلیجفارس رنگ سبز روشن را از نفتوگاز سرشار و شمار اندک مردمشان دارند.
6️⃣ سوئیس با اندازه میانه ثروت شهرونداناش که
@iran2020
1️⃣ در نمودار بالا، سبز تیره مرفهترین منطقههای جهان در سال
2019
را نشان می دهد. ▫️پس از آن به ترتیب سبز روشن، صورتی، قرمز، و سپس قرمز تیره که نشانه از فقر و نداری مطلق است.
2️⃣ رنگ نقشه در اروپا، آمریکای شمالی، اقیانوسیه و ژاپن، عمدتا سبز تیره است.
3️⃣ چین که زمانی فقیر و گرسنه بود، به رنگ سبز روشن درآمده است. این بزرگترین برنامه فقرزدایی تاریخ است.
4️⃣ روسیه قرمز است؛ یعنی هنوز اندازه اقتصادش کوچک و در فنآوری غیرنظامی عقب است.
5️⃣ کشورهای عرب خلیجفارس رنگ سبز روشن را از نفتوگاز سرشار و شمار اندک مردمشان دارند.
6️⃣ سوئیس با اندازه میانه ثروت شهرونداناش که
227891
دلار است، ثروتمندترین و هائیتی در قاره آمریکا که اندازه میانه ثروت شهرونداناش 214 دلار است، فقیرترین کشور دنیا هستند@iran2020
کیم کارداشیان برای هر پست تبلیغاتی در پیج خود ۵۰۰هزار دلار معادل ۱۲ میلیارد تومان دریافت میکند.
در حالی که صنعت گران و تولید کنندگان ما هنوز یک پیج اینستاگرام معمولی هم ندارند
هنوز به اهمیت فضای مجازی پی نبرده اند.
@iran2020
در حالی که صنعت گران و تولید کنندگان ما هنوز یک پیج اینستاگرام معمولی هم ندارند
هنوز به اهمیت فضای مجازی پی نبرده اند.
@iran2020
◀️مقایسه رشد نقدینگی و رشد اقتصادی در چهل سال اخیر
اگر بپرسید اینکه چرا ما در اقتصاد به این وضع دچار شدیم و دلیل ریشهای این همه نوسان و تورم و رکود و گرانی را فقط در یک نمودار توضیح دهید، فقط همین تک نمودار را به شما نشان میدهیم : منحنی رشد اقتصاد ایران و رشد نقدینگی از سال
بیش از چهل سال است که نقدینگی در اقتصاد ایران سالانه بیش از ۲۵ درصد بطور میانگین رشد میکند، اما میانگین رشد اقتصاد و تولید در کل این چهل سال در ایران فقط ۲.۸ درصد بوده است .
این بزرگترین عدم تعادل ساختاری در اقتصاد ایران است که به این دولت یا آن دولت هم ربطی ندارد و در همه این سالها در همه دولت تصور میشده که با بسط حجم پول در اقتصاد، میشود تولید و اقتصاد را راه انداخت و نتیجه این سیاست اشتباه امروز ما را به اینجا رسانده است۔
@iran2020
اگر بپرسید اینکه چرا ما در اقتصاد به این وضع دچار شدیم و دلیل ریشهای این همه نوسان و تورم و رکود و گرانی را فقط در یک نمودار توضیح دهید، فقط همین تک نمودار را به شما نشان میدهیم : منحنی رشد اقتصاد ایران و رشد نقدینگی از سال
۱۳۵۸
تا سال ۱۳۹۸
.بیش از چهل سال است که نقدینگی در اقتصاد ایران سالانه بیش از ۲۵ درصد بطور میانگین رشد میکند، اما میانگین رشد اقتصاد و تولید در کل این چهل سال در ایران فقط ۲.۸ درصد بوده است .
این بزرگترین عدم تعادل ساختاری در اقتصاد ایران است که به این دولت یا آن دولت هم ربطی ندارد و در همه این سالها در همه دولت تصور میشده که با بسط حجم پول در اقتصاد، میشود تولید و اقتصاد را راه انداخت و نتیجه این سیاست اشتباه امروز ما را به اینجا رسانده است۔
@iran2020
با انتشار خبر ساخت واکسن کرونا توسط روسیه، طلا به این خبر واکنش نشان داد و نزولی شد.
افرادی که به صورت کوتاه مدت روی طلا سرمایه گذاری کرده اند یا در قیمت های بالا خریداری کردند در جریان باشند در صورت جدی شدن تولید واکسن کرونا توسط هر کشوری و نوید خروج جهان از بحران، طلا کاهش قیمت جدی خواهد داشت.
اساسا فراموش نکنید :
بحران جهانی =افزایش قیمت طلا
آرامش جهانی= کاهش قیمت طلا
مهدی میررفیع
@iran2020
افرادی که به صورت کوتاه مدت روی طلا سرمایه گذاری کرده اند یا در قیمت های بالا خریداری کردند در جریان باشند در صورت جدی شدن تولید واکسن کرونا توسط هر کشوری و نوید خروج جهان از بحران، طلا کاهش قیمت جدی خواهد داشت.
اساسا فراموش نکنید :
بحران جهانی =افزایش قیمت طلا
آرامش جهانی= کاهش قیمت طلا
مهدی میررفیع
@iran2020
🧿اگر شانس در خانهمان را نمیزند، شاید زمانش رسیده باشد که اول، یک در بسازیم…!
من اساسا به شانس اعتقادی ندارم
همه چیز بر میگردد به جایی که قرار میگیری.
جایی که خودت قبلا انتخاب کرده ای
به آدمهایی که با آنها در ارتباطی
آدمهایی که خودت قبلا انتخاب کردی
به کارهایی که میکنی و فرصتهایی که برای خودت میسازی
مهدی میررفیع
@iran2020
من اساسا به شانس اعتقادی ندارم
همه چیز بر میگردد به جایی که قرار میگیری.
جایی که خودت قبلا انتخاب کرده ای
به آدمهایی که با آنها در ارتباطی
آدمهایی که خودت قبلا انتخاب کردی
به کارهایی که میکنی و فرصتهایی که برای خودت میسازی
مهدی میررفیع
@iran2020
🔰 آینده، زن است
✍ احسان محمدی
این نوشتار در مورد «دخترا شیرن مثل شمشیرن، پسرا موشن، مثل خرگوشن» یا برعکس نیست، اگر هنوز گرفتار این دو قطبیها هستید، مشت محکمتان را بکوبید و بروید اما باز هم تغییری در این حقیقت ایجاد نمیکند که «آینده، زن است»!
کشورداری در ایران همیشه مردانه بوده. به جز چند استثنا همیشه این مردها بودهاند که قانون نوشتهاند، حکم صادر کردهاند و برای دستاوردهای درخشان خودشان دست زدهاند. البته الان به لطف همین سیاستهای کاملاً مردانه وضع کشور خوب است.
فقط در اقتصاد، سیاست، دانش، صنعت، کیفیت تولید، صادرات و ... مشکل داریم که خب خیلی مهم نیست!
قائل به حکمرانی تکجنسیتی نیستم و اطمینان ندارم اگر کشور به صورت مطلق دست زنان باشد، ایران، سوئیس میشود اما نشانهها میگوید آنها خیلی زود نهادهای قدرت را به دست میگیرند. خیلی وقت است آرام و بیهیاهو شروع کردهاند.
این زنان هستند که بیشتر کتاب میخوانند و کتابهایی که میخوانند را به اشتراک میگذارند.
زنان هستند که علاقه به محیطزیست و حتی مهربانی با حیوانات را ترویج میدهند.
این زنها هستند که مدرسه بچهها (نسل آینده) را انتخاب میکنند و روی نحوه درسخواندن و تربیت آنها نظارت دارند.
زنان هستند که سفره را میچینند و سبک تغذیه و ذائقه افراد خانواده را مدیریت میکنند.
زنان هستند که دانشگاهها را فتح کردهاند و درس را جدیتر میگیرند. به آمار دانشجویان نگاه کنید.
زنان هستند که به سرعت در حال فتح خیابان هستند. از فردا تعداد زنان راننده را بشمارید.
زنان هستند که هر روز مغازهها، شرکتها و باشگاههای ورزشی بیشتری راه اندازی و اداره میکنند.
زنان هستند که در فضای مجازی فعالترند، کامنت میگذارند و مشتاقانه در بحثها شرکت میکنند. آنها به سرعت در حال جبران فاصلهای هستند که به جبر تاریخی «عقب نگه داشته شدهاند»
زنان هستند که اشتیاق بیشتری برای تغییر دارند. از دکور خانه تا حکومت.
زنان هستند که در بدترین شرایط به آینده امیدوارند. مقابل بیماریها مقاومترند، طولانیتر عمر میکنند و بیوقفه برای بهتر شدن کیفیت زندگی در تلاشند. حتی با گذاشتن یک گلدان کنار تلویزیون.
زنان هستند که میدانند چطور در یک جامعه مردسالار توهم تصمیمگیری را به مرد بدهند و به نرمی سلیقه خودشان را اعمال کنند. آنها لباس، کیف، کفش و حتی رنگ اتومبیل مردها را تعیین میکنند.
من ممکن است به جاذبه یا گرد بودن کره زمین شک کنم اما «آینده، زن است» و طولی نمیکشد که یک زن رئیسجمهور این کشور میشود، حتی با وجود مخالفت مردانی که قانون را مردانه نوشتهاند.
فقط امیدوارم وقتی به قدرت رسیدند، اشتباهات ما را تکرار نکنند و البته بیشتر از انتقام به صلح فکر کنند!
@iran2020
✍ احسان محمدی
این نوشتار در مورد «دخترا شیرن مثل شمشیرن، پسرا موشن، مثل خرگوشن» یا برعکس نیست، اگر هنوز گرفتار این دو قطبیها هستید، مشت محکمتان را بکوبید و بروید اما باز هم تغییری در این حقیقت ایجاد نمیکند که «آینده، زن است»!
کشورداری در ایران همیشه مردانه بوده. به جز چند استثنا همیشه این مردها بودهاند که قانون نوشتهاند، حکم صادر کردهاند و برای دستاوردهای درخشان خودشان دست زدهاند. البته الان به لطف همین سیاستهای کاملاً مردانه وضع کشور خوب است.
فقط در اقتصاد، سیاست، دانش، صنعت، کیفیت تولید، صادرات و ... مشکل داریم که خب خیلی مهم نیست!
قائل به حکمرانی تکجنسیتی نیستم و اطمینان ندارم اگر کشور به صورت مطلق دست زنان باشد، ایران، سوئیس میشود اما نشانهها میگوید آنها خیلی زود نهادهای قدرت را به دست میگیرند. خیلی وقت است آرام و بیهیاهو شروع کردهاند.
این زنان هستند که بیشتر کتاب میخوانند و کتابهایی که میخوانند را به اشتراک میگذارند.
زنان هستند که علاقه به محیطزیست و حتی مهربانی با حیوانات را ترویج میدهند.
این زنها هستند که مدرسه بچهها (نسل آینده) را انتخاب میکنند و روی نحوه درسخواندن و تربیت آنها نظارت دارند.
زنان هستند که سفره را میچینند و سبک تغذیه و ذائقه افراد خانواده را مدیریت میکنند.
زنان هستند که دانشگاهها را فتح کردهاند و درس را جدیتر میگیرند. به آمار دانشجویان نگاه کنید.
زنان هستند که به سرعت در حال فتح خیابان هستند. از فردا تعداد زنان راننده را بشمارید.
زنان هستند که هر روز مغازهها، شرکتها و باشگاههای ورزشی بیشتری راه اندازی و اداره میکنند.
زنان هستند که در فضای مجازی فعالترند، کامنت میگذارند و مشتاقانه در بحثها شرکت میکنند. آنها به سرعت در حال جبران فاصلهای هستند که به جبر تاریخی «عقب نگه داشته شدهاند»
زنان هستند که اشتیاق بیشتری برای تغییر دارند. از دکور خانه تا حکومت.
زنان هستند که در بدترین شرایط به آینده امیدوارند. مقابل بیماریها مقاومترند، طولانیتر عمر میکنند و بیوقفه برای بهتر شدن کیفیت زندگی در تلاشند. حتی با گذاشتن یک گلدان کنار تلویزیون.
زنان هستند که میدانند چطور در یک جامعه مردسالار توهم تصمیمگیری را به مرد بدهند و به نرمی سلیقه خودشان را اعمال کنند. آنها لباس، کیف، کفش و حتی رنگ اتومبیل مردها را تعیین میکنند.
من ممکن است به جاذبه یا گرد بودن کره زمین شک کنم اما «آینده، زن است» و طولی نمیکشد که یک زن رئیسجمهور این کشور میشود، حتی با وجود مخالفت مردانی که قانون را مردانه نوشتهاند.
فقط امیدوارم وقتی به قدرت رسیدند، اشتباهات ما را تکرار نکنند و البته بیشتر از انتقام به صلح فکر کنند!
@iran2020