🎋🎋🎋🎋🎋🎋
🔷 خداوند با اینهمه عظمت در کار و رفتار ما انسانها درمانده شده و سر از کار انسانها در نمی آورد و خودش هم از نوع رفتار انسان متعجب شده است...
✍️ حسین ملک خدایی
آیندگان وقتی سرگذشت جمهوری اسلامی را بخوانند دچار سرگیجه می شوند، واقعآ نمی فهمند ما چه بودیم چکار کردیم، چه می خواستیم ، از طرفی چنان از پابرهنگان و بیچارگان حرف می زنیم که گویی تمام هم و غم ما حل مشکل بیچارگان است از طرفی فقر و فلاکت بیداد می کند و تورم، پابرهنگان را از پا درآورده است، و ویژه خواری و اختلاس و شکاف طبقاتی کمر مردم را خم کرده است، چنان زاری و تضرع و دعا به درگاه خدا می بریم که خدا هاج و واج مانده از این همه تضرع، ولی گناه و جرم و جنایت و و دزدی، بحدی است
که بیش از پانزده میلیون پرونده قضایی در دادگاه ها وجود دارد، از نظم و قاعده در هستی که خدا جهان را با نظم آفریده و ما هم که امت وسط هسیتم و الگو برای تمام جوامع
یکی از بی نظم ترین جوامع دنیا هستیم، از اسراف پرهیز می کنیم ولی در مصرف آب و نان و برق و بنزین و سایر منابع یکی از مسرفترین مردم دنیا هستیم، از تقوا و عمل صالح دم می زنیم ولی بی کیفیت ترین وسیله
نقلیه را تولید می کنیم و جاده های ما
یاد آور یک جنگ تمام عیار است، هر روز ده بار از خدا به اصرار می خواهیم که ما را به صراط مستقیم هدایت کند ولی به هیچ صراطی مستقیم نیستیم، از عدالت و قسط می گوییم در صورتی که کارگر و کشاورز و معلم و پرستار هر کدام به طریقی از بی عدالتی می نالند، هر روز حرف های خوب می شنویم ولی
کردار بد می بینیم، باور کنید ماموران دستگاه آفرینش مانده اند با ما جکار کنند، هر روز هزاران بار قرآن را ختم می کنیم ولی نمی دانیم قرآن چه می گوید، خودمان را شیعه علی ع می دانیم، اگر علی ع امروز تشریف بیاورد و این اسراف و تبذیر و بی نظمی و از طرفی استغاثه ما را ببیند باید از پیامبر کسب تکلیف کند که چه نامی بر ما بگذارد، چون نه به ناکثین می خوریم نه به مارقین و نه به قاسطین، نه کافریم و نه مسلمان
خداوند لازم است در پروزه ختم رسل
تجدید نظر کند و یک پیامبر خاص برای ما بفرستد، البته با یک آیین و دستورالعمل و کتاب جدید، چون ما یک موجود جدید هستیم که تا بحال پا به عرصه وجود نگذاشته است، واقعا ملائکه خدا در آن بالا انگشت به دهان در حیرت و شگفتی مانده‌اند که این ملت چکار می کنند چه دینی دارند از کدام پیامبر پیروی می کنند
خدایشان کیست؟؟!!،،،
حسین ملک خدایی ۲۱ فروردین ۱۴۰۱
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
🔷 خداوند با اینهمه عظمت در کار و رفتار ما انسانها درمانده شده و سر از کار انسانها در نمی آورد و خودش هم از نوع رفتار انسان متعجب شده است...
✍️ حسین ملک خدایی
آیندگان وقتی سرگذشت جمهوری اسلامی را بخوانند دچار سرگیجه می شوند، واقعآ نمی فهمند ما چه بودیم چکار کردیم، چه می خواستیم ، از طرفی چنان از پابرهنگان و بیچارگان حرف می زنیم که گویی تمام هم و غم ما حل مشکل بیچارگان است از طرفی فقر و فلاکت بیداد می کند و تورم، پابرهنگان را از پا درآورده است، و ویژه خواری و اختلاس و شکاف طبقاتی کمر مردم را خم کرده است، چنان زاری و تضرع و دعا به درگاه خدا می بریم که خدا هاج و واج مانده از این همه تضرع، ولی گناه و جرم و جنایت و و دزدی، بحدی است
که بیش از پانزده میلیون پرونده قضایی در دادگاه ها وجود دارد، از نظم و قاعده در هستی که خدا جهان را با نظم آفریده و ما هم که امت وسط هسیتم و الگو برای تمام جوامع
یکی از بی نظم ترین جوامع دنیا هستیم، از اسراف پرهیز می کنیم ولی در مصرف آب و نان و برق و بنزین و سایر منابع یکی از مسرفترین مردم دنیا هستیم، از تقوا و عمل صالح دم می زنیم ولی بی کیفیت ترین وسیله
نقلیه را تولید می کنیم و جاده های ما
یاد آور یک جنگ تمام عیار است، هر روز ده بار از خدا به اصرار می خواهیم که ما را به صراط مستقیم هدایت کند ولی به هیچ صراطی مستقیم نیستیم، از عدالت و قسط می گوییم در صورتی که کارگر و کشاورز و معلم و پرستار هر کدام به طریقی از بی عدالتی می نالند، هر روز حرف های خوب می شنویم ولی
کردار بد می بینیم، باور کنید ماموران دستگاه آفرینش مانده اند با ما جکار کنند، هر روز هزاران بار قرآن را ختم می کنیم ولی نمی دانیم قرآن چه می گوید، خودمان را شیعه علی ع می دانیم، اگر علی ع امروز تشریف بیاورد و این اسراف و تبذیر و بی نظمی و از طرفی استغاثه ما را ببیند باید از پیامبر کسب تکلیف کند که چه نامی بر ما بگذارد، چون نه به ناکثین می خوریم نه به مارقین و نه به قاسطین، نه کافریم و نه مسلمان
خداوند لازم است در پروزه ختم رسل
تجدید نظر کند و یک پیامبر خاص برای ما بفرستد، البته با یک آیین و دستورالعمل و کتاب جدید، چون ما یک موجود جدید هستیم که تا بحال پا به عرصه وجود نگذاشته است، واقعا ملائکه خدا در آن بالا انگشت به دهان در حیرت و شگفتی مانده‌اند که این ملت چکار می کنند چه دینی دارند از کدام پیامبر پیروی می کنند
خدایشان کیست؟؟!!،،،
حسین ملک خدایی ۲۱ فروردین ۱۴۰۱
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
ورزشکار افتخار آفرین بختیاری در میادین بین المللی
👑 افتخار جامعه لرتباران ایران
🌸🍃🌸🍃🌸
@iranJLT
ورزشکار افتخار آفرین بختیاری در میادین بین المللی
👑 افتخار جامعه لرتباران ایران
🌸🍃🌸🍃🌸
@iranJLT
🏴 🏴 🏴 🏴
🏴 🏴 🏴
🏴 🏴
◾️فرا رسیدن ۱۴ خرداد ماه، سالروز رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بر همگان تسلیت و تعزیت باد.
جامعه لرتباران ایران
@iranJLT
🏴 🏴 🏴
🏴 🏴
◾️فرا رسیدن ۱۴ خرداد ماه، سالروز رحلت معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بر همگان تسلیت و تعزیت باد.
جامعه لرتباران ایران
@iranJLT
*تقلید و کپی پیست نکنیم*🌺🌺🌺
سلام و درود خدمت هموطنان و همتباران عزیز قوم سترک لر و همه اقوام شریف ایران جاوید، روز و شبتان بخیر و خوشی باد.
آمین یا رب العالمین 🌺 بنده بعنوان یک عضو در این تالار مجازی گاهی فرصت مطالعه برخی پست های ارسالی دارم می‌خوانم و نظرم را می‌نویسم. گاهی رد میشوم ولی بعضا حساس میشوم و از نیز سر کنجکاوی و کنکاش ایده و اندیشه های مخاطبان معزز پی میگیرم،و نوشته های آنان رابه دقتر مطالعه کرده مطالب عزیزان را تجزیه و تحلیل میکنم، البته بعد از مطالعه معمولا عکس العملی نشان نمی‌دهم و میگذارم و می‌گذرم زیرا ممکن است عکس العمل بنده با توجه گنجایش فضای مجازی نارسا و آزار دهنده باشد، و خدایی ناکرده ناخواسته مخاطبم را برنجاند. حال اینکه اعتقاد به روشنگری و اصلاح دارم و دوست دارم دیگران هم نسبت به نوشته های من چنین عکس العملی آزاد اندیشانه داشته باشند. تا جبهه گیری و عناد ورزی، منتهی همیشه نمیشود این باور را به مخاطب قبولاند به نظرم وبر اساس برداشتی که از برخی پست های رسیده در گروه میکنم متاسفانه میبینم یک سری کپی پیست های کلیشه ای و مهندسی شده متعدد و متنوع گاها دست بدست و در گروه های ارسال می‌گردد، از دو سوی جریانات، نه فقط یک طرف که نکات منفی آنان از مثبتشان بیشتر است، و چون تقلیدی عمل میشود ضرر آن برای فرستنده وگیرنده و دیگر مخاطبان غیر قابل انکار است، ضرر ارسال آن را برای خودم و دیگران مثل همان تقلید بی تفکر می‌دانم، زیرا گاهی با توجه به اعتمادی که به افراد میشود نوشته یا فیلم و داستان های در سطح وسیع منتشر و آسیب های اجتماعی فراوانی به بار می آورد از جمله این آسیب ها ذایل شدن اندیشه و تفکر آزاد و باز است. تقلید امری نادرستی است که چندین قرن است ما ایرانیان را بخود فریفته و دچارش شده ایم و بخشی از فرهنگ اجتماعی و حتی دینی ما گشته است تا جایی که بعنوان یکی از اصول مسلم و غیر قابل تغییر در اعتقادات چشم و گوش بسته به آن عمل میکنیم زیرا به ماها باورانده اند و عمل به آن را از نان شب برایمان واجب تر است. و ما چشم و گوش بسته، بی تدبیر و تدبر و تفکر انجامش داده و هنوز بر آن منوال خیلی از امورات زندگی امان شکل می‌دهیم. حتی در مجازی با کپی پیست مطالب دیگران مقلد بی چون چرایی ایشان می‌شویم. شاید عده ای فکر کنند و وظیفه خویش بدانند که امروز بایستی علیه این و آن همین نوشته های کلیشه ای را ارسال کنند چون به آن افراد وابستگی جناحی، حزبی، و..... دارند. بدون آنکه حتی یکبار متن ها با دقت خوانده تفکریا تحلیلی بکنن ارسال آن را وظیفه خویش، بدانند که این باور واقعا خطرناک ترین اقدام یک انسان در بعد اجتماعی، مدنی، فرهنگی وسیاسی و دینی است، چون اقدام بی تفکر و اندیشه و تامل و تعمق است. اگر قرار بر تقلید بود خداوند هرگز هوش عقلانی به بشر نمی‌داد. تقلید مذموم است خواه تقلید از این سوی جریانات دینی و سیاسی خواه از طرف مقابل آنان باشد. البته ارسال هیچ مطلبی در این تالار و دیگر تالار های مرتبط منع نشده زیرا این افراد هستن که خوب و بد مطلب را گردن گرفته برای خویش باید تشخیص دهند که چه بگویند و چه بنویسند. یا چه بفرستند و کسی حق دیکته افکار خویش را به آنان ندارد قلم زدن ما در فضای مجازی نباید باعث صلب آزادی و اختیار افراد با تفکرات گوناگون آنان بشود . جز زمانی که هدف خاصی برای گروه تعریف و برآن تاکید شود. که فلسفه ای جداگانه دارد. فعلا چنین هدف گذاری اجباری مقدور نیست چون مانع فعالیت سلایق مختلف در بعد مدنی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی می‌گردد، ظاهرا که گروه ها آزاد هستند ولی هرگز رسانه جریان خاص سیاسی به نفع و ضرر کسی هم نیستن این گروه ها و دیگر گروه های لرتبار هرچند با هدف اولیه ارتباطات و آشنایی و وحدت جامعه تبار طراحی و ساخته شده اند، جامعه که طول تاریخ ایران هماره قومی محکم و با صلابت در دوران های پر فراز و نشیب کشور در بعد دیانت و وطن پرستی بوده و هستن و قدرت وطن پرستانه خویش را در حفظ اتحاد و یکپارچگی ایران به منصه ظهور گذاشته می‌گذارند و خواهند گذاشت. اما به هیچ جریان سیاسی خاصی وابستگی نداشته و ندارند جز حق و تمامیت ارضی ایران و سرافرازی ملت ایران تحت لوای پرچم سه رنگ کشور منت هیچ حاکمی تحمل نکرده و نمیکنند لذا این گروه های لر تبار از همه طیف ها و جریانات سیاسی عضو محترم پذیرفته و تا زمانی که کسی حق کشی نکند بخشی از این جامعه بوده و محترم است.بدین ترتیب ضمن احترام به شخصیت وخوی و مرام انسانی همه دوستان، تقاضا میشود از آن افراد خاصی که آگاهانه یا ناآگاهانه بقصد تقلید کپی پیست می‌کنند، اول بخاطر قدر و منزلت انسانی خویش، چنین کاری نکنند دوم اگر ناچارند تعدیل کنند ومراقب باشند در لابه لای کپی پیست هایشان به شخصیت و اندیشه افراد و عقلانیت و
سلام و درود خدمت هموطنان و همتباران عزیز قوم سترک لر و همه اقوام شریف ایران جاوید، روز و شبتان بخیر و خوشی باد.
آمین یا رب العالمین 🌺 بنده بعنوان یک عضو در این تالار مجازی گاهی فرصت مطالعه برخی پست های ارسالی دارم می‌خوانم و نظرم را می‌نویسم. گاهی رد میشوم ولی بعضا حساس میشوم و از نیز سر کنجکاوی و کنکاش ایده و اندیشه های مخاطبان معزز پی میگیرم،و نوشته های آنان رابه دقتر مطالعه کرده مطالب عزیزان را تجزیه و تحلیل میکنم، البته بعد از مطالعه معمولا عکس العملی نشان نمی‌دهم و میگذارم و می‌گذرم زیرا ممکن است عکس العمل بنده با توجه گنجایش فضای مجازی نارسا و آزار دهنده باشد، و خدایی ناکرده ناخواسته مخاطبم را برنجاند. حال اینکه اعتقاد به روشنگری و اصلاح دارم و دوست دارم دیگران هم نسبت به نوشته های من چنین عکس العملی آزاد اندیشانه داشته باشند. تا جبهه گیری و عناد ورزی، منتهی همیشه نمیشود این باور را به مخاطب قبولاند به نظرم وبر اساس برداشتی که از برخی پست های رسیده در گروه میکنم متاسفانه میبینم یک سری کپی پیست های کلیشه ای و مهندسی شده متعدد و متنوع گاها دست بدست و در گروه های ارسال می‌گردد، از دو سوی جریانات، نه فقط یک طرف که نکات منفی آنان از مثبتشان بیشتر است، و چون تقلیدی عمل میشود ضرر آن برای فرستنده وگیرنده و دیگر مخاطبان غیر قابل انکار است، ضرر ارسال آن را برای خودم و دیگران مثل همان تقلید بی تفکر می‌دانم، زیرا گاهی با توجه به اعتمادی که به افراد میشود نوشته یا فیلم و داستان های در سطح وسیع منتشر و آسیب های اجتماعی فراوانی به بار می آورد از جمله این آسیب ها ذایل شدن اندیشه و تفکر آزاد و باز است. تقلید امری نادرستی است که چندین قرن است ما ایرانیان را بخود فریفته و دچارش شده ایم و بخشی از فرهنگ اجتماعی و حتی دینی ما گشته است تا جایی که بعنوان یکی از اصول مسلم و غیر قابل تغییر در اعتقادات چشم و گوش بسته به آن عمل میکنیم زیرا به ماها باورانده اند و عمل به آن را از نان شب برایمان واجب تر است. و ما چشم و گوش بسته، بی تدبیر و تدبر و تفکر انجامش داده و هنوز بر آن منوال خیلی از امورات زندگی امان شکل می‌دهیم. حتی در مجازی با کپی پیست مطالب دیگران مقلد بی چون چرایی ایشان می‌شویم. شاید عده ای فکر کنند و وظیفه خویش بدانند که امروز بایستی علیه این و آن همین نوشته های کلیشه ای را ارسال کنند چون به آن افراد وابستگی جناحی، حزبی، و..... دارند. بدون آنکه حتی یکبار متن ها با دقت خوانده تفکریا تحلیلی بکنن ارسال آن را وظیفه خویش، بدانند که این باور واقعا خطرناک ترین اقدام یک انسان در بعد اجتماعی، مدنی، فرهنگی وسیاسی و دینی است، چون اقدام بی تفکر و اندیشه و تامل و تعمق است. اگر قرار بر تقلید بود خداوند هرگز هوش عقلانی به بشر نمی‌داد. تقلید مذموم است خواه تقلید از این سوی جریانات دینی و سیاسی خواه از طرف مقابل آنان باشد. البته ارسال هیچ مطلبی در این تالار و دیگر تالار های مرتبط منع نشده زیرا این افراد هستن که خوب و بد مطلب را گردن گرفته برای خویش باید تشخیص دهند که چه بگویند و چه بنویسند. یا چه بفرستند و کسی حق دیکته افکار خویش را به آنان ندارد قلم زدن ما در فضای مجازی نباید باعث صلب آزادی و اختیار افراد با تفکرات گوناگون آنان بشود . جز زمانی که هدف خاصی برای گروه تعریف و برآن تاکید شود. که فلسفه ای جداگانه دارد. فعلا چنین هدف گذاری اجباری مقدور نیست چون مانع فعالیت سلایق مختلف در بعد مدنی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی می‌گردد، ظاهرا که گروه ها آزاد هستند ولی هرگز رسانه جریان خاص سیاسی به نفع و ضرر کسی هم نیستن این گروه ها و دیگر گروه های لرتبار هرچند با هدف اولیه ارتباطات و آشنایی و وحدت جامعه تبار طراحی و ساخته شده اند، جامعه که طول تاریخ ایران هماره قومی محکم و با صلابت در دوران های پر فراز و نشیب کشور در بعد دیانت و وطن پرستی بوده و هستن و قدرت وطن پرستانه خویش را در حفظ اتحاد و یکپارچگی ایران به منصه ظهور گذاشته می‌گذارند و خواهند گذاشت. اما به هیچ جریان سیاسی خاصی وابستگی نداشته و ندارند جز حق و تمامیت ارضی ایران و سرافرازی ملت ایران تحت لوای پرچم سه رنگ کشور منت هیچ حاکمی تحمل نکرده و نمیکنند لذا این گروه های لر تبار از همه طیف ها و جریانات سیاسی عضو محترم پذیرفته و تا زمانی که کسی حق کشی نکند بخشی از این جامعه بوده و محترم است.بدین ترتیب ضمن احترام به شخصیت وخوی و مرام انسانی همه دوستان، تقاضا میشود از آن افراد خاصی که آگاهانه یا ناآگاهانه بقصد تقلید کپی پیست می‌کنند، اول بخاطر قدر و منزلت انسانی خویش، چنین کاری نکنند دوم اگر ناچارند تعدیل کنند ومراقب باشند در لابه لای کپی پیست هایشان به شخصیت و اندیشه افراد و عقلانیت و
تفکر آزاد اندیش، انسانی لرها بی حرمتی نکنند و واقعیت های مسلم موجود در جامعه ای که هستیم و داریم لمسشان می کنیم، کتمان و ورارنه جلوه ندهند. همین اتفاقات روزمره ای که حقایق مسلم و لخت کشورمان هست مثل روز روشن و مبین است بتقلید از منفعت طلبان کتمان نکنند و باعث حق کشی نشوند، جریاناتی که الحق علیه ایران و ایرانی از سوی سیاسیون وبعضا مسئولان برای همه ما محرض است و افراد به آن نقد دارند را باید با آزاد اندیشی بپذیرند و هیچ تعصب کوری تحت هیج مصلحتی روا ندارند، به هیچکس توهین نکنند، و هرگز خود را داناتر و بصیرتر و آگاه تر دیگران فرض نکنند و دیگران را فریب خورده بیگانه محسوب نکنند، بیگانگان کسانی اند که ملت به این روزگار سیاه نشانده اند، البته بیگانگانی که خارج مرزها شاخ و شانه می‌کشند حسابشان مشخص است. و هیچکس تاییدشان نمیکند و هیچکس تاییدشان نمیکند، اما هرکس مخالف اندیشه تباه کننده کشور است را نباید به بیگانه ها چسباند و به آنان تاخت که اگر فریب خورده ای هم باشد تصورش کنیم آن شخص ماهیتش، در تقلید کور بی تفکر نشر نوشته خودی و غیر خودی کردن ملت است چه از سوی کسی دوستش میدانید چه آنانی که دشمنان می‌خوانید. لذا هرگز خویش را مسلمان تر یا ایرانی تر و یا بالاتر از سایر اقشار ملت نباید فرض کرد و بقیه ی مردم حق جو و حق خواه که دادخواهی کرده و معترضان وضع موجود هستن را بشکل توهین آمیزی زیر سوال برد. هرکسی از سر سیری دوست داشته باشد کشورآشفته گردد خداوند آشفته حالش بکند. ،ولی کسانیکه به ذم تقدس و قدسیه خوانی فرادستانشان به انواع طرفه الحیلی به عموم ملت انگ و افترا های ناجور میزنن و فقط به فکر مطامع چند روزه باند و گروه و حزب و جریان خویش هستن بدانند سخت زیان خواهند دید زیرا که جامعه ی ما امروز بیشتر از دیروز بسمت آگاهی و هوشیاری و دانایی به جلو می‌رود دیگر تقلید کور چاره کارها نیست باید به دانش افزایی در همه امور مبادرت ورزیم و هیچ چیزی را چشم و گوش بسته نپذیریم در آخر به جمله ای از *حضرت امام حسین ع* خطاب به مردمان زمان خویش اشاره و دعای گوی خوبان و بزرگواران هستیم.🌹🌹🌹🌹
*ای مردم، اگر مسلمان نیستید، لااقل در امور دنیوی خویش آزاده باشید*🙏🌹
یا حق
#کاوه_دینارکوه
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران
@iranJLT
*ای مردم، اگر مسلمان نیستید، لااقل در امور دنیوی خویش آزاده باشید*🙏🌹
یا حق
#کاوه_دینارکوه
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران
@iranJLT
🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
🖤خانــــم پــرفســـور شــوکـتِ نژادگلگیری
در مرداد ماه سال ۱۳۹۹ پس از سالها خدمت صادقانه
درپانسیون ویژه اساتید بازنشسته شهرسوربون فرانسه درگذشت
این بخش از زندگینامه ی ایشان است که اینطور می گوید:
من در سال ۱۳۰۳ در روستای گل گیر از طوابع شهرمسجدسلیمان در خانواده ای با وضع مالی نسبتا خوب به دنیا آمدم
تا ۱۵ سالگی علاقمند به ادامه تحصیل در موسیقی محلی بودم نوعی خاص از بختیاری که چندین سال بود توسط وزارت فرهنگ وهنر احیاء شده بود برای شادی و شور و نشاط مردم در مسجدسلیمان که حال به واسطه اکتشافات نفت کانون توجه همه جهان شده بود.
۱۵ ساله بودم که یک شب به دایه ام گفتم :
دایه جون من بزرگ شده ام
و شبها نمیترسم تنها بخوابم
شما باید در اتاق بابا بخوابید
در قدیم روستایان به مادرشان دایه میگفتند
و افراد شهر نشین ننه میگفتند
شب بعد دایه ام یک صندلی گرفت و کنارم نشست و دستم را گرفت
و به صورتش چسباند و گفت :
شوکت جان من افتخار میکنم که دایه تو باشم
ولی مادر تو هنگامیکه دو ماهه بودی مرد
و من کلفت شما هستم
و تو را مانند دختر خودم بزرگ کرده ام
آن شب من و دایه ام محترم خانم خیلی گریه کردیم
و تصمیم گرفتم طب بانوان بخوانم وخانم ها را معالجه کنم تا هیچ کودکی بی مادر بزرگ نشود.
در سیکل دوم طبیعی خواندم و دیپلم گرفتم
و یکسال آلیانس رفتم و زبان فرانسه آموختم
در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه ایران به همراه تعداد زیادی از دانش آموزان سراسر کشور به فرانسه اعزام شدیم تا بعد به کشورم برگردم و خدمت کنم.
پسرها برای تحصیل درمهندسی به اتریش می رفتند و دختران برای طب به فرانسه میرفتند .
۷ سال طب عمومی خواندم و طب تخصصی زنان را در سه سال پاس کردم
و در سوربون تحصیلات فوق تخصصی نازایی را دو ساله به معدل ++Aتمام کرده و رزیدنت سینیوریتا انکولوژی شدم
سه سال بعد دیپلم پروفسوری سرطان شناسی بانوان را اخذ کردم و همزمان تدریس در بخش انکولوژی بیمارستان دانشگاه را بعهده گرفتم.
پدرم ژاندارم بود و سرهنگ عالیرتبه ای بود که در این هنگام سخت بیمار شده بود
و من مجبور شدم به مسجدسلیمان برگردم و او را در مریض خانه شیرخورشید مسجدسلیمان بستری کنم.
پدرم به دلیل عوارض ناشی از مصرف الکل ، و داروهای افسردگی و اعصاب و روان
فوت نمود و در آرامستان اهل قبور کلگه دفن شد .
من ماندم و دایه ام که دیگر خیلی پیرشده بود و از عهده کارهای منزل بر نمی آمد.
یک خانمی را استخدام کردم
من به استخدام وزارت علوم درآمدم
و سی سال در دانشگاه تهران تدریس کردم
و چهل سال هم طبابت کردم
دایه محترم خانم که به رحمت خدا رفت
من به حدی تنها شدم که هیچ چیز خوشحالم نمیکرد.
مطب من پس از بازنشستگی در جوادیه بود و اغلب زن های بی بضاعت، که انواع بیماریهای زنانه داشتند به من مراجعه میکردند که رایگان معالجه می کردم.
منزل ما یک باغ بزرگ در سلطنت آباد بود که از قدیم الایام محل گردهمایی و جلسات مهم سران بختیاری بود
طبقه پایین را سی تا تخت خواب گذاشتم ،برای اسکان خانواده های شهرستانی که بیمار داشتند می آمدند که اغلب بی بظاعت و بیمار هم بودند.
چون من هرگز ازدواج نکردم
و تنها فرزند بودم و از طرفی نان ما را به دلیل نظامی بودن پدرم و بی حجابی و .... حرام میدانستند،خانواده های مذهبی
هرگز با من رفت و آمد نمی کردند.
تنهایی آنقدر به من فشار آورد که اوایل دهه ۷۰ منزلمان را وقف کردم و اسمش را گذاشتم بنیادنیکوکاری سرای بختیاری ها،
و یک میلیون دلار که همه دارایی من بود را به بنیاد دادم
و از ایران رفتم.
در ابتدا در بیمارستان به عنوان پروفسور ارشد مشغول بکار شدم
و وظیفه آموزش پزشکان متخصص که کورس انکولوژی را میگذراندند بعهده گرفتم
و عضو پیوسته دپارتمان سرطان شناسی فرانسه شدم
در سال ۲۰۰۰ از عهده تست های بدنی اتاق عمل بر نیامدم و از جراحی معاف شدم
و از آن تاریخ پرونده های مهم که بعضا تقاضای اتانازی
یا تشریح و یا اهدای عضو دارند را بررسی میکنم و عضو گروه ۷ نفره هستم
امروز که نگاهی به گذشته میکنم ، عمیقا خوشحالم که توانایی و
افتخار خدمت به انسانیت را داشته ام
و از صمیم قلب خوشحال میشوم که خانمی را معالجه کنم تا به آغوش خانواده اش برگردد.
و کودکان دوست داشتنی اش را بزرگ کند
امیدوارم هیچ کودکی چون من بی مادر بزرگ نشود
امروزدر پانسیون لاوارنیه که مخصوص اساتید بازنشسته سوربون است زندگی میکنم
و روزی یکی دو ساعت پرونده هایی که به من ارجاع میشود بررسی میکنم .
زندگی پر بار و با ارزشی داشتم
و دیگر هیچ آرزویی ندارم جز مرگی آرام و راحت
♦️او اولین متخصص زنان و فوق تخصص سرطان های زنان بود.
♦️ روحش شاد و یادش گرامی
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
🖤خانــــم پــرفســـور شــوکـتِ نژادگلگیری
در مرداد ماه سال ۱۳۹۹ پس از سالها خدمت صادقانه
درپانسیون ویژه اساتید بازنشسته شهرسوربون فرانسه درگذشت
این بخش از زندگینامه ی ایشان است که اینطور می گوید:
من در سال ۱۳۰۳ در روستای گل گیر از طوابع شهرمسجدسلیمان در خانواده ای با وضع مالی نسبتا خوب به دنیا آمدم
تا ۱۵ سالگی علاقمند به ادامه تحصیل در موسیقی محلی بودم نوعی خاص از بختیاری که چندین سال بود توسط وزارت فرهنگ وهنر احیاء شده بود برای شادی و شور و نشاط مردم در مسجدسلیمان که حال به واسطه اکتشافات نفت کانون توجه همه جهان شده بود.
۱۵ ساله بودم که یک شب به دایه ام گفتم :
دایه جون من بزرگ شده ام
و شبها نمیترسم تنها بخوابم
شما باید در اتاق بابا بخوابید
در قدیم روستایان به مادرشان دایه میگفتند
و افراد شهر نشین ننه میگفتند
شب بعد دایه ام یک صندلی گرفت و کنارم نشست و دستم را گرفت
و به صورتش چسباند و گفت :
شوکت جان من افتخار میکنم که دایه تو باشم
ولی مادر تو هنگامیکه دو ماهه بودی مرد
و من کلفت شما هستم
و تو را مانند دختر خودم بزرگ کرده ام
آن شب من و دایه ام محترم خانم خیلی گریه کردیم
و تصمیم گرفتم طب بانوان بخوانم وخانم ها را معالجه کنم تا هیچ کودکی بی مادر بزرگ نشود.
در سیکل دوم طبیعی خواندم و دیپلم گرفتم
و یکسال آلیانس رفتم و زبان فرانسه آموختم
در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه ایران به همراه تعداد زیادی از دانش آموزان سراسر کشور به فرانسه اعزام شدیم تا بعد به کشورم برگردم و خدمت کنم.
پسرها برای تحصیل درمهندسی به اتریش می رفتند و دختران برای طب به فرانسه میرفتند .
۷ سال طب عمومی خواندم و طب تخصصی زنان را در سه سال پاس کردم
و در سوربون تحصیلات فوق تخصصی نازایی را دو ساله به معدل ++Aتمام کرده و رزیدنت سینیوریتا انکولوژی شدم
سه سال بعد دیپلم پروفسوری سرطان شناسی بانوان را اخذ کردم و همزمان تدریس در بخش انکولوژی بیمارستان دانشگاه را بعهده گرفتم.
پدرم ژاندارم بود و سرهنگ عالیرتبه ای بود که در این هنگام سخت بیمار شده بود
و من مجبور شدم به مسجدسلیمان برگردم و او را در مریض خانه شیرخورشید مسجدسلیمان بستری کنم.
پدرم به دلیل عوارض ناشی از مصرف الکل ، و داروهای افسردگی و اعصاب و روان
فوت نمود و در آرامستان اهل قبور کلگه دفن شد .
من ماندم و دایه ام که دیگر خیلی پیرشده بود و از عهده کارهای منزل بر نمی آمد.
یک خانمی را استخدام کردم
من به استخدام وزارت علوم درآمدم
و سی سال در دانشگاه تهران تدریس کردم
و چهل سال هم طبابت کردم
دایه محترم خانم که به رحمت خدا رفت
من به حدی تنها شدم که هیچ چیز خوشحالم نمیکرد.
مطب من پس از بازنشستگی در جوادیه بود و اغلب زن های بی بضاعت، که انواع بیماریهای زنانه داشتند به من مراجعه میکردند که رایگان معالجه می کردم.
منزل ما یک باغ بزرگ در سلطنت آباد بود که از قدیم الایام محل گردهمایی و جلسات مهم سران بختیاری بود
طبقه پایین را سی تا تخت خواب گذاشتم ،برای اسکان خانواده های شهرستانی که بیمار داشتند می آمدند که اغلب بی بظاعت و بیمار هم بودند.
چون من هرگز ازدواج نکردم
و تنها فرزند بودم و از طرفی نان ما را به دلیل نظامی بودن پدرم و بی حجابی و .... حرام میدانستند،خانواده های مذهبی
هرگز با من رفت و آمد نمی کردند.
تنهایی آنقدر به من فشار آورد که اوایل دهه ۷۰ منزلمان را وقف کردم و اسمش را گذاشتم بنیادنیکوکاری سرای بختیاری ها،
و یک میلیون دلار که همه دارایی من بود را به بنیاد دادم
و از ایران رفتم.
در ابتدا در بیمارستان به عنوان پروفسور ارشد مشغول بکار شدم
و وظیفه آموزش پزشکان متخصص که کورس انکولوژی را میگذراندند بعهده گرفتم
و عضو پیوسته دپارتمان سرطان شناسی فرانسه شدم
در سال ۲۰۰۰ از عهده تست های بدنی اتاق عمل بر نیامدم و از جراحی معاف شدم
و از آن تاریخ پرونده های مهم که بعضا تقاضای اتانازی
یا تشریح و یا اهدای عضو دارند را بررسی میکنم و عضو گروه ۷ نفره هستم
امروز که نگاهی به گذشته میکنم ، عمیقا خوشحالم که توانایی و
افتخار خدمت به انسانیت را داشته ام
و از صمیم قلب خوشحال میشوم که خانمی را معالجه کنم تا به آغوش خانواده اش برگردد.
و کودکان دوست داشتنی اش را بزرگ کند
امیدوارم هیچ کودکی چون من بی مادر بزرگ نشود
امروزدر پانسیون لاوارنیه که مخصوص اساتید بازنشسته سوربون است زندگی میکنم
و روزی یکی دو ساعت پرونده هایی که به من ارجاع میشود بررسی میکنم .
زندگی پر بار و با ارزشی داشتم
و دیگر هیچ آرزویی ندارم جز مرگی آرام و راحت
♦️او اولین متخصص زنان و فوق تخصص سرطان های زنان بود.
♦️ روحش شاد و یادش گرامی
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
*🔹تحلیلی بر روابط روسیه با ایران و سایر کشورها(پایبندی به تعهدات بین المللی)*
*🖊️غلامرضاطاهری*
***
*🔹روسها و در کل بلوک شرق ثابت کردند منافع ملت خود را با هیچ چیزی عوض نمیکنند *روسیه در طول تاریخ همیشه به ایران ما به چشم یک کالا و ثروت عظیم نگاه کرده است و برای رسیدن به منابع عظیم ایران و دسترسی به منطقه استراتژیک خلیج فارس از هیچ تلاش،خیانت و فریبی کوتاهی نکرده و نمیکند. در تمام قراردادهای دوستی با ایران بجز غارت منابع ما به هیچ چیز دیگری فکر نکرده....از داشتن یک دولت بزرگ و مقتدر در ایران همواره وحشت داشته و همیشه به خاک ایران چشم دوخته و کشورمان را میخواسته مستعمرهٔ خود کند،،،در قراردادهای ننگین ترکمنچای،فین کنشتاین و.... در زمان قاجار خاک 8 کشور مشترک المنافع شوروی سابق را رسمأ از ایران جدا و ضمیمهٔ خاک خود کرد.... تا قبل از انقلاب ذر دولت پهلوی جرأت نمیکرد با ایران هیچ خصومتی داشته باشد...پس از انقلاب با دسیسه انگلیس و روسیه برای تضیف امریکا متاسفانه ایران عملأ از اروپا و امریکا فاصله گرفت و به دوستی چکمه پوشان روس تبار روی آورد...قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر که بیش از 25سال طول کشید و قرارداد همکاری اقتصادی و نظامی 25 ساله رسمأ رویاهایش تحقق پیدا کرد،قراردادهایی که تضمین کنندهٔ عدم پیشرفت اقتصادی و نظامی ایران بود،،،این چه همکاری نظامی است که بارها جلو خرید ،ساخت و تجهیز نظامی ایران را میگرفت و حتی خودش حاضر نبود فن آوری نوین تجهیزات نظامی خود را اهم از زمینی،هوایی و دریایی در اختیار ایران قرار دهد مخالفت شدید با هرگونه خرید نظامی ایران میکرد حتی در زمینه صنعتی جلو فن آوری خودرو و خرید هواپیمای مسافربری از اروپا و کشورهای ثالث به ایران را میگرفت...در زمینه انرژی هسته ای دوش به دوش امریکا و اروپا گام برداشت،در خصوص تحریمهای اقتصادی،سیاسی،نظامی و...ایران آنجا که مربوط به منافع خودشان بود و سود سرشار میبردن با گرفتن صدها امتیاز تجهیزات و تسلیحات از کار افتاده مثل هواپیماهای مسافربری توپولوف را به چند برابر قیمت به ایران میفروخت، در زمان جنگ رسمأ و عملأ از دولت متجاوز عراق حمایت و تجهیزات نظامی خود را به عراق واگذار میکرد،،، این هواپیماهای جنگنده سوخو (که به عراق میداد) و موشکهای دور برد روسی بودند که شهرهای ایران را بمباران و جوانان ایران را در جبهه ها شهید میکردند....انرژی اتمی ایران را روسها با فریب مسئولان از بین بردند و ذخائر اورانیوم ایران را به روسیه منتقل کردند،،،،در روابط روسیه و ایران در طول تاریخ صفحات سیاهی وجود دارد،،،روسیه در هیچ شرایطی دست دوستی به طرف ایران دراز نمیکند مگر اینکه منافعی برایش داشته باشد، روسیه ایرانی قدرتمند نمیخواهد بلکه ایرانی وابسته و ضعیف میخواهد که همواره برایش سرشار از سودهای فراوان باشید...ققنوس ایران روزی ز آتش خواهد برخواست...* *🔹 دولتهای شرق فقط و فقط به فکر چپاول دولتها و ملتها هستند و هیچ ارزشی برای ملتها،دولتها و قراردادهاو تعهدات خود حتی برای ادیان مختلف قائل نیستند و همواره منافع ملت خود بر هر چیزی ترجیح میدهند،ای کاش مسئولین ما حداقل از این خصلتشان درس عبرت بگیرند و منافع مردم را بر منافع سیاسی دولتهای دیگر ترجیح بدهند*
@iraanJLT @iranJLT
*🔹تحلیلی بر روابط روسیه با ایران و سایر کشورها(پایبندی به تعهدات بین المللی)*
*🖊️غلامرضاطاهری*
***
*🔹روسها و در کل بلوک شرق ثابت کردند منافع ملت خود را با هیچ چیزی عوض نمیکنند *روسیه در طول تاریخ همیشه به ایران ما به چشم یک کالا و ثروت عظیم نگاه کرده است و برای رسیدن به منابع عظیم ایران و دسترسی به منطقه استراتژیک خلیج فارس از هیچ تلاش،خیانت و فریبی کوتاهی نکرده و نمیکند. در تمام قراردادهای دوستی با ایران بجز غارت منابع ما به هیچ چیز دیگری فکر نکرده....از داشتن یک دولت بزرگ و مقتدر در ایران همواره وحشت داشته و همیشه به خاک ایران چشم دوخته و کشورمان را میخواسته مستعمرهٔ خود کند،،،در قراردادهای ننگین ترکمنچای،فین کنشتاین و.... در زمان قاجار خاک 8 کشور مشترک المنافع شوروی سابق را رسمأ از ایران جدا و ضمیمهٔ خاک خود کرد.... تا قبل از انقلاب ذر دولت پهلوی جرأت نمیکرد با ایران هیچ خصومتی داشته باشد...پس از انقلاب با دسیسه انگلیس و روسیه برای تضیف امریکا متاسفانه ایران عملأ از اروپا و امریکا فاصله گرفت و به دوستی چکمه پوشان روس تبار روی آورد...قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر که بیش از 25سال طول کشید و قرارداد همکاری اقتصادی و نظامی 25 ساله رسمأ رویاهایش تحقق پیدا کرد،قراردادهایی که تضمین کنندهٔ عدم پیشرفت اقتصادی و نظامی ایران بود،،،این چه همکاری نظامی است که بارها جلو خرید ،ساخت و تجهیز نظامی ایران را میگرفت و حتی خودش حاضر نبود فن آوری نوین تجهیزات نظامی خود را اهم از زمینی،هوایی و دریایی در اختیار ایران قرار دهد مخالفت شدید با هرگونه خرید نظامی ایران میکرد حتی در زمینه صنعتی جلو فن آوری خودرو و خرید هواپیمای مسافربری از اروپا و کشورهای ثالث به ایران را میگرفت...در زمینه انرژی هسته ای دوش به دوش امریکا و اروپا گام برداشت،در خصوص تحریمهای اقتصادی،سیاسی،نظامی و...ایران آنجا که مربوط به منافع خودشان بود و سود سرشار میبردن با گرفتن صدها امتیاز تجهیزات و تسلیحات از کار افتاده مثل هواپیماهای مسافربری توپولوف را به چند برابر قیمت به ایران میفروخت، در زمان جنگ رسمأ و عملأ از دولت متجاوز عراق حمایت و تجهیزات نظامی خود را به عراق واگذار میکرد،،، این هواپیماهای جنگنده سوخو (که به عراق میداد) و موشکهای دور برد روسی بودند که شهرهای ایران را بمباران و جوانان ایران را در جبهه ها شهید میکردند....انرژی اتمی ایران را روسها با فریب مسئولان از بین بردند و ذخائر اورانیوم ایران را به روسیه منتقل کردند،،،،در روابط روسیه و ایران در طول تاریخ صفحات سیاهی وجود دارد،،،روسیه در هیچ شرایطی دست دوستی به طرف ایران دراز نمیکند مگر اینکه منافعی برایش داشته باشد، روسیه ایرانی قدرتمند نمیخواهد بلکه ایرانی وابسته و ضعیف میخواهد که همواره برایش سرشار از سودهای فراوان باشید...ققنوس ایران روزی ز آتش خواهد برخواست...* *🔹 دولتهای شرق فقط و فقط به فکر چپاول دولتها و ملتها هستند و هیچ ارزشی برای ملتها،دولتها و قراردادهاو تعهدات خود حتی برای ادیان مختلف قائل نیستند و همواره منافع ملت خود بر هر چیزی ترجیح میدهند،ای کاش مسئولین ما حداقل از این خصلتشان درس عبرت بگیرند و منافع مردم را بر منافع سیاسی دولتهای دیگر ترجیح بدهند*
@iraanJLT @iranJLT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
*🔹چگونه بختیاری در جنوب خوزستان تضعیف شد و اهواز شکل گرفت،،!*
🖋️ رضا منجزی زاده
فعال رسانه‌ای و اجتماعی
وبلاگ :
http://rezamonjezizadeh.blogfa.com
*🔹چگونه بختیاری در جنوب خوزستان تضعیف شد و اهواز شکل گرفت،،!*
*بر اساس تقسیم بندی قدیمی ، مرز قلمرو چهارلنگ و هفت لنگ در خوزستان رودخانه کارون بود از شمال مالمیر تا جایی که کارون به خلیج فارس می ریزد این تقسیم بندی کاملا رعایت می شد، همچنین رودخانه دز مرز میان بختیاری و لرکوچک را تعیین می کرد.*
*براساس قرائن سابقه این مرزبندی ازچهارصدسال هم تجاوز می کند، در مواردی برخی طوایف بنابر توافقات میان خود از کارون عبور و در قلمرو دیگری توطن می کردند، اما مشخص نیست که چگونه دورکی ها در شادگان امروزی (دورک - دورق) که جزو قلمرو چهارلنگ بوده به هفت لنگ پیوسته اند، یا نواحی خرمشهر که مسکن بختیاری بود در دوره ای به لرهای فیلی واگذار شده است، بنحویکه آنهاتوانسته اند قلعه فیلیه را در آنجا بناکنند. به هر روی آنچه مسلم است از دوره ی صفویه تا اواخر حکومت زندیه این تقسیم بندی به قوت خودباقی بود، و برخی قبایل بختیاری تا جلگه بین النهرین،بصره و کربلا نیز در آمد و شد بوده اند. برای نمونه در دوره ای علیمردانخان اول فاتح بغداد و اسدخان بهداروندفاتح بصره می شوند.*
*این تقسیم بندی ها با سقوط حکومت زندیه دچار اختلال می شود، زیرا در خلاء قدرت فائقه ، بختیاریها بر سر وفاداری به زند یا هواداری از قاجار دچار دودستگی می شوند، همزمان بالشکرکشی منوچهرخان معتمد وقلع وقمع محمدتقی خان چهارلنگ وجدال درونی هفت لنگها ، بختیاری در خوزستان بشدت تضعیف می شوند و قلمرو آنها درجنوب خوزستان از تیول ایلخانان بزرگ خارج و به بزرگان طوایف وانهاده می شود. شدت عمل جانشینان محمدتقی خان موجب می شود که نواحی حاشیه رود کوپال وقیضانیه از طایفه مکوندی خالی شود، طایفه عیسوند و ابدالوند،دشت آهو و ابدال خان را رهاکنند و جنگهای درونی هفت لنگ، موجب شد بهداروندها، هویزه، دشت میشان و هور العظیم را به قبایل عرب وانهند.قاجارها از میان همه طوایف بختیاری خاندان "آحیدر" از اولاد غالب دورکی را به ریاست بختیاری گماردند.*
*روی کارآمدن این خوانین که اصالتا از منطقه "چغاخور"در سردسیر بختیاری بودند، آنها را نسبت به قلمرو جنوبی خود بی توجه کرد، زیرا اینبار خاندانی در بختیاری به قدرت رسیده بودند که برخلاف حاکمان قبلی که مناطق گرمسیری را طرف توجه داشتند، بیشتر تمرکزشان بر منازعات بختیاری و قشقایی و حاکم فارس بود، هرچند تاپایان روزگار حسینقلیخان هنوز هم مالیات کل خوزستان توسط بختیاری ها استحصال می شد ، اما رفته رفته مناطق دشت آهو، هویزه، هورالعظیم، شادگان، اهواز،ابدال خان، قیظانیه، شعیبیه، و رغیوه از حوزه آنها خارج شد و عشایر عرب در آنها سکونت گرفتند.*
*یکی از عمده دلایل این امر نیز، به هم خوردن ساختار سنتی ونیمه متمرکز قبیله ای بختیاری در دوره حسینقلی خان و درنتیجه نافرمانی طوایف پیرامونی بختیاری از حاکمان جدید و یا هواداری از خاندانهای قدیمی تر بود، برای نمونه قنواتیها پس از محمدتقی خان چهارلنگ تابع هیچ خان بختیاری نشدند یا طایفه لر بهمئی که در اتحاد با محمدتقی خان بود ، پس از مرگ ایلخان چهارلنگ هرگز به حاکمان جدید کرنش نکرد. حسینقلیخان با تمرکز شدید بر محدوده قلمرو خود، نظمی آهنین ایجاد کرد، اما از طرفی ، نظم حسینقلی خانی دافعه ای را برای برخی طوایف ایجاد کرد، که اگر امکان جداسری بدست می آوردند، ترجیح شان بر حفظ استقلال وحتا تابعیت به دیگر حاکمان بود .*
*تاثیر این جداسری ها در درازمدت موجب کاهش قدرت بختیاری در جنوب بود.*
*در دوره قاجار قلمروبختیاری درجنوب خوزستان به اعراب خوش نشین وانهاده شد. زیرا اخذ مالیات از اعراب برای حسینقلیخان راحتتر از اخذ مالیات از طوایف متمرد لر بود.طوایف متمرد، اگرچه بلحاظ مالکیت زمین ، مالک بودند امابلحاظ حاکمیتی چون اعلام تبعیتی از حسینقلی خان نداشتند، لاجرم یا یاغی شناخته شده یا به قراردادهای حسن همجواری، با اعراب روی آوردند.*
*درچنین شرایطی روستای اهواز که درمیانه ده ها روستای لرنشین درشمال وجنوب خود قرارداشت درحال تبدیل شدن به مرکز ثقل تجاری بود.*
*مورخان گزارش داده اند که در حدود 150سال پیش در روستای اهواز تنها حدود60خانوار که عرب زبان سکونت داشته اند، در گزارشات سالهای بعد منبع دیگری تعداد خانوارهای اهواز را 150خانوار ذکر کرده که نشان از افزایش چشمگیر دارد ،بی گمان آنچه که مورخین درخصوص مردم شهر اهواز ذکر کرده اند، منظور مردم اهواز قدیم(محله عامری کنونی بوده است) اما در گستره فعلی شهر اهواز اقوام مختلف ساکن بوده اند که باگسترش شهر در دل آن قرار گرفتند.
*🔹چگونه بختیاری در جنوب خوزستان تضعیف شد و اهواز شکل گرفت،،!*
🖋️ رضا منجزی زاده
فعال رسانه‌ای و اجتماعی
وبلاگ :
http://rezamonjezizadeh.blogfa.com
*🔹چگونه بختیاری در جنوب خوزستان تضعیف شد و اهواز شکل گرفت،،!*
*بر اساس تقسیم بندی قدیمی ، مرز قلمرو چهارلنگ و هفت لنگ در خوزستان رودخانه کارون بود از شمال مالمیر تا جایی که کارون به خلیج فارس می ریزد این تقسیم بندی کاملا رعایت می شد، همچنین رودخانه دز مرز میان بختیاری و لرکوچک را تعیین می کرد.*
*براساس قرائن سابقه این مرزبندی ازچهارصدسال هم تجاوز می کند، در مواردی برخی طوایف بنابر توافقات میان خود از کارون عبور و در قلمرو دیگری توطن می کردند، اما مشخص نیست که چگونه دورکی ها در شادگان امروزی (دورک - دورق) که جزو قلمرو چهارلنگ بوده به هفت لنگ پیوسته اند، یا نواحی خرمشهر که مسکن بختیاری بود در دوره ای به لرهای فیلی واگذار شده است، بنحویکه آنهاتوانسته اند قلعه فیلیه را در آنجا بناکنند. به هر روی آنچه مسلم است از دوره ی صفویه تا اواخر حکومت زندیه این تقسیم بندی به قوت خودباقی بود، و برخی قبایل بختیاری تا جلگه بین النهرین،بصره و کربلا نیز در آمد و شد بوده اند. برای نمونه در دوره ای علیمردانخان اول فاتح بغداد و اسدخان بهداروندفاتح بصره می شوند.*
*این تقسیم بندی ها با سقوط حکومت زندیه دچار اختلال می شود، زیرا در خلاء قدرت فائقه ، بختیاریها بر سر وفاداری به زند یا هواداری از قاجار دچار دودستگی می شوند، همزمان بالشکرکشی منوچهرخان معتمد وقلع وقمع محمدتقی خان چهارلنگ وجدال درونی هفت لنگها ، بختیاری در خوزستان بشدت تضعیف می شوند و قلمرو آنها درجنوب خوزستان از تیول ایلخانان بزرگ خارج و به بزرگان طوایف وانهاده می شود. شدت عمل جانشینان محمدتقی خان موجب می شود که نواحی حاشیه رود کوپال وقیضانیه از طایفه مکوندی خالی شود، طایفه عیسوند و ابدالوند،دشت آهو و ابدال خان را رهاکنند و جنگهای درونی هفت لنگ، موجب شد بهداروندها، هویزه، دشت میشان و هور العظیم را به قبایل عرب وانهند.قاجارها از میان همه طوایف بختیاری خاندان "آحیدر" از اولاد غالب دورکی را به ریاست بختیاری گماردند.*
*روی کارآمدن این خوانین که اصالتا از منطقه "چغاخور"در سردسیر بختیاری بودند، آنها را نسبت به قلمرو جنوبی خود بی توجه کرد، زیرا اینبار خاندانی در بختیاری به قدرت رسیده بودند که برخلاف حاکمان قبلی که مناطق گرمسیری را طرف توجه داشتند، بیشتر تمرکزشان بر منازعات بختیاری و قشقایی و حاکم فارس بود، هرچند تاپایان روزگار حسینقلیخان هنوز هم مالیات کل خوزستان توسط بختیاری ها استحصال می شد ، اما رفته رفته مناطق دشت آهو، هویزه، هورالعظیم، شادگان، اهواز،ابدال خان، قیظانیه، شعیبیه، و رغیوه از حوزه آنها خارج شد و عشایر عرب در آنها سکونت گرفتند.*
*یکی از عمده دلایل این امر نیز، به هم خوردن ساختار سنتی ونیمه متمرکز قبیله ای بختیاری در دوره حسینقلی خان و درنتیجه نافرمانی طوایف پیرامونی بختیاری از حاکمان جدید و یا هواداری از خاندانهای قدیمی تر بود، برای نمونه قنواتیها پس از محمدتقی خان چهارلنگ تابع هیچ خان بختیاری نشدند یا طایفه لر بهمئی که در اتحاد با محمدتقی خان بود ، پس از مرگ ایلخان چهارلنگ هرگز به حاکمان جدید کرنش نکرد. حسینقلیخان با تمرکز شدید بر محدوده قلمرو خود، نظمی آهنین ایجاد کرد، اما از طرفی ، نظم حسینقلی خانی دافعه ای را برای برخی طوایف ایجاد کرد، که اگر امکان جداسری بدست می آوردند، ترجیح شان بر حفظ استقلال وحتا تابعیت به دیگر حاکمان بود .*
*تاثیر این جداسری ها در درازمدت موجب کاهش قدرت بختیاری در جنوب بود.*
*در دوره قاجار قلمروبختیاری درجنوب خوزستان به اعراب خوش نشین وانهاده شد. زیرا اخذ مالیات از اعراب برای حسینقلیخان راحتتر از اخذ مالیات از طوایف متمرد لر بود.طوایف متمرد، اگرچه بلحاظ مالکیت زمین ، مالک بودند امابلحاظ حاکمیتی چون اعلام تبعیتی از حسینقلی خان نداشتند، لاجرم یا یاغی شناخته شده یا به قراردادهای حسن همجواری، با اعراب روی آوردند.*
*درچنین شرایطی روستای اهواز که درمیانه ده ها روستای لرنشین درشمال وجنوب خود قرارداشت درحال تبدیل شدن به مرکز ثقل تجاری بود.*
*مورخان گزارش داده اند که در حدود 150سال پیش در روستای اهواز تنها حدود60خانوار که عرب زبان سکونت داشته اند، در گزارشات سالهای بعد منبع دیگری تعداد خانوارهای اهواز را 150خانوار ذکر کرده که نشان از افزایش چشمگیر دارد ،بی گمان آنچه که مورخین درخصوص مردم شهر اهواز ذکر کرده اند، منظور مردم اهواز قدیم(محله عامری کنونی بوده است) اما در گستره فعلی شهر اهواز اقوام مختلف ساکن بوده اند که باگسترش شهر در دل آن قرار گرفتند.
روستاهای اطراف اهواز از اقوام لر تبار و عرب زبان وقومیتهای مختلف بودند، عشایر بختیاری در فصل های پاییز زمستان در محل کنونی و کناره های شرق وغرب کارون سکونت می کردند و دامهای خود را با آب رودخانه سیراب واز مراتع شمال وشرق اهواز بهره مند می شدند.*
*طوایف دیگری همچون بهداروند، بابادی وچهارلنگ، قنواتی وکردونی سکونت*
*دایمی در این شهر داشته و بعضا زراعت می کردند. تیره ای از بابادی عکاشه در منطقه امانیه کنونی و جنب ساختمان فعلی استانداری خوزستان و منازل ارتش سکونت داشتند ، طایفه منجزی (تیره روا) وطایفه مش مرداسی وخانوارهایی ازتیره های مختلف از ایل بهداروند در کناره های کارون منطقه ای که هم اکنون پارک شهروند تا ملی راه خوانده می شود و همچنین در جنوب اهواز محل کنونی کوی دولتی ، سکونت داشتند، طایفه چهارلنگ محمودصالح در کناره های شرقی کارون محل پل فولاد سکونت داشته و صیفی کاری و باغات مختلف داشتند،طایفه دشت بزرگ در جنگیه، ابودبس، و شکاره کنونی و کوت عبدالله سکونت داشت، طایفه کردونی و قنواتی از ساکنان کهن اهواز بوده اند.طایفه کتکی از چهارلنگ در محل کنونی اراضی ارتش در ورودی جاده اهواز -اندیمشک تا تپه ماهورها وناهمواریهای فولی آباد اطراق می کردند، بخشی از مسیر چراگاههای طایفه کتکی ها تا منطقه کریت کمپ ادامه داشت که پس از استقرار ارتش ارتفاعات محل کنونی پادگان ارتش و پادگان شهید درویش که وارگه های عشایری قدیمی در آنها بوده و قبرستان کتکی ها هم اکنون در حوزه ی پادگان ارتش واقع شده موجودمی باشد.*
*در امتداد طایفه چهارلنگ کتکی، طایفه جانکی چهارلنگ نیز در بلندی های ممبع آب - حصیرآباد سکونت می کردند قبرستانی قدیمی در آن محل داشتند،(هرچند طبق اسناد ارتفاعات ممبع آب وحصیرآباد جزو املاک امیرمفخم و برادر غلامحسین خان سردارمحتشم بود)*
*عده ای از چهارلنگ جانکی در کناره های کارون حوالی زرگان سکونت داشت، طایفه کردونی در روستای مظفریه در جنوب شرق اهواز و کوت سیدصالح سکونت داشت(هنوز سکونت دارند) طایفه دشت بزرگ در منطقه گندمکار (واقع در کوت عبدالله) و روستای "ام تمیر" در ده کیلومتری جنوب اهواز سکونت داشت، تیره ابلحسنی طایفه منجزی در روستای چنیبه در کنار کارون واقع در جنوب غرب اهواز سکونت داشت(هنوز عده ای از این طایفه در همین مکان سکونت دارند) صدها خانوار از طایفه قنواتی - اژدری، خانزاده، در کوت عبدالله سکونت داشتند ، خانوارهایی از تیره لر "عبده وند"در اهواز به حمل و تجارت چوب از بیشه های شمال شوشتر مبادرت داشته که در مرکز شهر چندین باب خانه و مغازه داشتند(این تیره جزو لرکوچک بوده و در حوالی ایلام -شوش-مهدی آباد شوشتر سکونت دارند، همچنین جماعتی از گله داران قشقایی (تیره لرکی که ساکنان روستای "گبری" در ویس و اهواز بوده وصاحب قلعه ای در کنار رودخانه بودند، همچنین طایفه ای از کردها( که نزد اعراب به آلبوکرد شناخته می شوند) وجمعیتهای زردشتیان، یهودیان، صابئین مندایی، آشوریان و ارامنه از دیرباز در گستره کنونی اهواز سکونت داشتند، که بعدها باگسترش اهواز این روستاها و مناطق عشایری همگی در دل شهر جاگرفتند، گسترش شهر اهواز در ایام پاییز این جمعیت چند برابر افزایش پیدا می کرد .*
*با راه اندازی شرکت لینچ در دوره قاجار و تاپیش از آن گستره کنونی شهر اهواز محل سکونت طوایف لرزبان ،آشوریان، زردشتیان، منداییان،ارامنه و اقلیتی عرب بود، هنوز هم بسیاری از این جمعیتهای بومی در مناطق مذکور ساکن هستند .*
*سندی وجود دارد که در بحبوحه حوادث مشروطه خانوارهایی از بابادی عکاشه که( بعدها به نام آذری تغییر فامیلی دادند)، در حدفاصل خیابان 24متری تا محل پل سیاه سکونت و اراضی کشاورزی داشتند، با همسایگان جنوبی خود که از اهالی مهاجر تنگستان بوشهر بودند دچار اختلافاتی می شوند و به غلامحسین خان سردار محتشم مراجعه می کنند، قدیمی ترین ریشه اختلافات ملکی و قومی در اهواز نیز به همین سالهای مشروطه بازگردد ، زمانی که غلامحسین خان سردار محتشم بختیاری در حال تدارک سپاه* *خوزستان برای اعزام به چغاخور و فتح اصفهان و تهران بود، از خالی کردن منطقه از مردان بختیاری حوالی اهواز بیمناک می شود، لذا با قراردادی تحت عنوان "قرارداد اهواز" منعقد می کند تا از پشت جبهه خود مطمئن باشد.*
*معین التجار بوشهری و غلامحسین خان سردار محتشم به نمایندگی از بختیاری این قرارداد را امضاء می کنند.*
*فرزندان غلامحسین خان : (حمیدخان بختیار بختیاریها و ابدال خان بختیار بختیاریها) بعدها شرکت خانه سازی بر روی املاک خود در اهواز براه انداختند و محلات زیتون کارمندی ، کیانپارس و زیتون کارگری را ساختند و در دوره های بعد به نمایندگی مجلس از اهواز انتخاب شدند، محل زندگی طوایف لر زبان اهواز*
*طوایف دیگری همچون بهداروند، بابادی وچهارلنگ، قنواتی وکردونی سکونت*
*دایمی در این شهر داشته و بعضا زراعت می کردند. تیره ای از بابادی عکاشه در منطقه امانیه کنونی و جنب ساختمان فعلی استانداری خوزستان و منازل ارتش سکونت داشتند ، طایفه منجزی (تیره روا) وطایفه مش مرداسی وخانوارهایی ازتیره های مختلف از ایل بهداروند در کناره های کارون منطقه ای که هم اکنون پارک شهروند تا ملی راه خوانده می شود و همچنین در جنوب اهواز محل کنونی کوی دولتی ، سکونت داشتند، طایفه چهارلنگ محمودصالح در کناره های شرقی کارون محل پل فولاد سکونت داشته و صیفی کاری و باغات مختلف داشتند،طایفه دشت بزرگ در جنگیه، ابودبس، و شکاره کنونی و کوت عبدالله سکونت داشت، طایفه کردونی و قنواتی از ساکنان کهن اهواز بوده اند.طایفه کتکی از چهارلنگ در محل کنونی اراضی ارتش در ورودی جاده اهواز -اندیمشک تا تپه ماهورها وناهمواریهای فولی آباد اطراق می کردند، بخشی از مسیر چراگاههای طایفه کتکی ها تا منطقه کریت کمپ ادامه داشت که پس از استقرار ارتش ارتفاعات محل کنونی پادگان ارتش و پادگان شهید درویش که وارگه های عشایری قدیمی در آنها بوده و قبرستان کتکی ها هم اکنون در حوزه ی پادگان ارتش واقع شده موجودمی باشد.*
*در امتداد طایفه چهارلنگ کتکی، طایفه جانکی چهارلنگ نیز در بلندی های ممبع آب - حصیرآباد سکونت می کردند قبرستانی قدیمی در آن محل داشتند،(هرچند طبق اسناد ارتفاعات ممبع آب وحصیرآباد جزو املاک امیرمفخم و برادر غلامحسین خان سردارمحتشم بود)*
*عده ای از چهارلنگ جانکی در کناره های کارون حوالی زرگان سکونت داشت، طایفه کردونی در روستای مظفریه در جنوب شرق اهواز و کوت سیدصالح سکونت داشت(هنوز سکونت دارند) طایفه دشت بزرگ در منطقه گندمکار (واقع در کوت عبدالله) و روستای "ام تمیر" در ده کیلومتری جنوب اهواز سکونت داشت، تیره ابلحسنی طایفه منجزی در روستای چنیبه در کنار کارون واقع در جنوب غرب اهواز سکونت داشت(هنوز عده ای از این طایفه در همین مکان سکونت دارند) صدها خانوار از طایفه قنواتی - اژدری، خانزاده، در کوت عبدالله سکونت داشتند ، خانوارهایی از تیره لر "عبده وند"در اهواز به حمل و تجارت چوب از بیشه های شمال شوشتر مبادرت داشته که در مرکز شهر چندین باب خانه و مغازه داشتند(این تیره جزو لرکوچک بوده و در حوالی ایلام -شوش-مهدی آباد شوشتر سکونت دارند، همچنین جماعتی از گله داران قشقایی (تیره لرکی که ساکنان روستای "گبری" در ویس و اهواز بوده وصاحب قلعه ای در کنار رودخانه بودند، همچنین طایفه ای از کردها( که نزد اعراب به آلبوکرد شناخته می شوند) وجمعیتهای زردشتیان، یهودیان، صابئین مندایی، آشوریان و ارامنه از دیرباز در گستره کنونی اهواز سکونت داشتند، که بعدها باگسترش اهواز این روستاها و مناطق عشایری همگی در دل شهر جاگرفتند، گسترش شهر اهواز در ایام پاییز این جمعیت چند برابر افزایش پیدا می کرد .*
*با راه اندازی شرکت لینچ در دوره قاجار و تاپیش از آن گستره کنونی شهر اهواز محل سکونت طوایف لرزبان ،آشوریان، زردشتیان، منداییان،ارامنه و اقلیتی عرب بود، هنوز هم بسیاری از این جمعیتهای بومی در مناطق مذکور ساکن هستند .*
*سندی وجود دارد که در بحبوحه حوادث مشروطه خانوارهایی از بابادی عکاشه که( بعدها به نام آذری تغییر فامیلی دادند)، در حدفاصل خیابان 24متری تا محل پل سیاه سکونت و اراضی کشاورزی داشتند، با همسایگان جنوبی خود که از اهالی مهاجر تنگستان بوشهر بودند دچار اختلافاتی می شوند و به غلامحسین خان سردار محتشم مراجعه می کنند، قدیمی ترین ریشه اختلافات ملکی و قومی در اهواز نیز به همین سالهای مشروطه بازگردد ، زمانی که غلامحسین خان سردار محتشم بختیاری در حال تدارک سپاه* *خوزستان برای اعزام به چغاخور و فتح اصفهان و تهران بود، از خالی کردن منطقه از مردان بختیاری حوالی اهواز بیمناک می شود، لذا با قراردادی تحت عنوان "قرارداد اهواز" منعقد می کند تا از پشت جبهه خود مطمئن باشد.*
*معین التجار بوشهری و غلامحسین خان سردار محتشم به نمایندگی از بختیاری این قرارداد را امضاء می کنند.*
*فرزندان غلامحسین خان : (حمیدخان بختیار بختیاریها و ابدال خان بختیار بختیاریها) بعدها شرکت خانه سازی بر روی املاک خود در اهواز براه انداختند و محلات زیتون کارمندی ، کیانپارس و زیتون کارگری را ساختند و در دوره های بعد به نمایندگی مجلس از اهواز انتخاب شدند، محل زندگی طوایف لر زبان اهواز*
*روستاهای چنیبه، کوت عبدالله، مظفریه ، ام تمیر، شکاره،جنگیه، ابو دبس، فولی آباد ،گندم کار،طوایف کردونی / قنواتی/ اژدری/ منجزی/چهارلنگ محمودصالح /چهارلنگ جانکی/ بابادی / بهداروند / مش مرداسی/مقام رگی/موگهی/دشت بزرگ مهمترین طوایف لرزبان بومی اهواز بوده اند.*
🖋️ رضا منجزی زاده
فعال رسانه‌ای و اجتماعی
#کانال_رسمی
#جامعهٔ_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
🖋️ رضا منجزی زاده
فعال رسانه‌ای و اجتماعی
#کانال_رسمی
#جامعهٔ_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*🔺️ صحبت‌های جنجالی حجت‌الاسلام دانشمند درمورد کشف حجاب‌ها !*
🔷 با مطرح کردن موضوع حجاب نمیشود روی مشکلات اقتصادی مردم سرپوش گذاشت و افکار مردم را از اقتصاد آشفته منحرف کرد*
*🔹️اولویت اول مملکت ما حجاب نیست ...*
*🔷 سفرهٔ مردم مهمتر از حجاب آنهاست،اگر اون را حل کردید حجاب هم حل میشه...*
@iranJLT
🔷 با مطرح کردن موضوع حجاب نمیشود روی مشکلات اقتصادی مردم سرپوش گذاشت و افکار مردم را از اقتصاد آشفته منحرف کرد*
*🔹️اولویت اول مملکت ما حجاب نیست ...*
*🔷 سفرهٔ مردم مهمتر از حجاب آنهاست،اگر اون را حل کردید حجاب هم حل میشه...*
@iranJLT
🌸🍃🌸🍃🌸
🔷 *⚠️ خطر خود تحقیری ایران و ایرانی*
*⛔ مازوخیسم « خود آزاری » جمعی ایرانیان*
*آیا بخش عظیمی از ما ایرانیان دچار مازوخیسم شده ایم؟🤔*
*من تجربه عجیبی در سخنرانی‌ها و ارائه ها در جاهای مختلف پیدا کرده ام و آن « میل شدید جامعه به طرح نکات منفی و ناامیدکننده در مورد ایران » است*
*هر چقدر از مشکلات و وخیم بودن شرایط صحبت کنی ، مورد استقبال بیشتری قرار میگیری ، هر چقدر بذر نا امیدی بیشتری نسبت به آینده پراکنده کنی عالم تر قلمداد میشوی*
*🔰اگر نقاط مثبت را هم بگویی ، یا چشم اندازهای پیشرفت را هم بیان کنی ، چنان با دیده تردید در تو مینگرند که گویی پول گرفته ای تا به مردم اطلاعات نادرست دهی*. *🔰شگفت است که ما از آزار خود لذت میبریم و به آن عادت کرده ایم . بله باید مشکلات را گفت ، ولی پیشرفت ها را هم دید .👌*
*🔰واقعیت این است که در کنار تاریکی ، روشنی ها هم هست و باید این روشنایی ها را هم دید👏*
*خدا نگذرد از کسانی که ما را به جایی رساندند که خوبی های ایران را کم نمایی و خوبی های غرب را بیش نمایی «overestimate» می کنیم و به عکس ، بدی های خودمان را بیش نمایی و بدی های غرب را کم انگاری میکنیم 🤲*
*فقط این نکته را بگویم که در برخی موارد آن قدر جو ناامیدی سنگین است که در جمع های مختلف حتی نمی شود از نشانه های قطعی پیشرفت نیز سخن گفت . به محض شنیدن یک بهبود رتبه یا افزایش یک شاخص ، شروع می کنند به زیر سؤال بردن آمار و ارقام حتی شاخص های بین المللی را...😳*
*🔰انگار یک ولع خاصی دارند که شما از ناامیدی ، فلاکت و بدبختی بگویید .*
*وقتی صحبت از مشکلات می کنید همه به دیده تحسین در شما می نگرند و شما احساس روشنفکری می کنید . اما وقتی در مورد پیشرفت ها می گویید همه به شما به دیده جیره خوار حکومت نگاه می کنند .👏👏*
*✍️ امیل سیوران فیلسوف اهل رومانی ، جمله ای گفته است که سخت باید به آن اندیشید : « ناامیدی جمعی مهمترین عامل انهدام ملتها است . ملتی كه دچار آن شود هرگز نخواهد توانست دوباره روی پای خود بایستد»*
*🔰من یک راهکار را برای خودم استفاده می کنم*
*هر گاه مشکلی را مطرح می کنم ، برای آن راه حل ارائه می کنم . این گونه باعث می شود که ذهنم را ورزش دهم که راه حل محور (solution minded) باشد و همچنین از تلخی انتقاد بکاهم و دریچه ای رو به حل مسأله و روشنایی در کنار نشان دادن یک تاریکی باز کنم*
*🔰تاکید می کنم که در کنار همه مشکلات ، وضعیت کشور با بیست سال 20 پیش قابل مقایسه نیست . من تصمیم گرفته ام به جای آن که یک انسان به ظاهر روشنفکر منفی نگر محبوب باشم یک تحلیل گر مثبت اندیش و واقعیت گرا باشم . شما را نیز به مثبت اندیشی و مبارزه با مازوخیسم ( خودآزاری )جمعی دعوت می کنم*
*🔰 در سال های اخیر موج تحقیر ایران و ایرانی حتی دین و مذهب و نوع حکومت و حکام ما در شبکه های مجازی به صورت مدیریت شده راه افتاده است😪😳*
*⛔ کنار هم قرار دادن ایران و ایرانی در کنار کلماتی مثل "فاسد ترین" ، "دزد ترین" ، "تنبل ترین" ، " بی فرهنگ ترین" و بالا بردن اغراق آمیز و دروغین کشورهای دیگر*
*⛔این مقایسه ها برای تحقیر و ایجاد حس خودکم بینی و ناامیدی در ماست ، تا ما را از خودمان و ملتمان متنفر و دچار خودباختگی فرهنگی کنند . خودباختگی نتیجه ای جز ایمان به فرهنگ بیگانه ، کاهش مقاومت ، روحیه ، اراده ، استقلال و ضعف سیاسی ندارد . و البته بسیاری از این مقایسه ها و مطالب از اساس دروغ است*
*⛔کار به جایی رسیده که اگر مطلبی به شدت منفی و سخیف در مورد ایران آورده شود ، کسی متعرض نمی شود و درخواست "منبع" نخواهد کرد‼️*
*🔰ولی کافیست مثال بزنید که فلان کشور اروپایی بالاترین نرخ تجاوز به زنان و خودکشی و فساد مالی را دارد ! همه به دنبال "منبع" هستند ! و یا به دنبال توجیه حتی مسخره کردن مطرح کننده‼️*
*🔰 این وضعیت حاصل یک پروسه طولانی است و مقابله با آن هم نیازمند تلاشی طولانی که جز با شناساندن ویژگی های مثبت ایران و از طرفی بیان حقایق در مورد دیگر کشور ها ، میسر نخواهد شد*
*بسیاری از فرهنگ سازی ها در کشورهای غربی ، حاصل استفاده از زور و اجبار پلیس و جریمه های سنگین و دوربین است ‼️ اما برای ما قابل باور نیست*
*🔰طبق آمارهای رسمی رتبه اول تجاوز ، رتبه اول خودکشی و تیراندازی و خشونت خانگی ، رتبه اول مصرف مواد مخدر ، رتبه اول دزدی از فروشگاه ها ، رتبه اول بدهی ، رتبه اول غارت ، رتبه اول فساد مالی و ... همه در دست کشورهای به اصطلاح جهان اول و غرب است نه ایران*
*✅ به جای منتشر کردن اخبار دروغ از خارج و خود تحقیری به خودباوری، فکر کردن به حل مشکلات کشور عزیزمان و پیشرفت روز افزون آن باشیم.*
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
🔷 *⚠️ خطر خود تحقیری ایران و ایرانی*
*⛔ مازوخیسم « خود آزاری » جمعی ایرانیان*
*آیا بخش عظیمی از ما ایرانیان دچار مازوخیسم شده ایم؟🤔*
*من تجربه عجیبی در سخنرانی‌ها و ارائه ها در جاهای مختلف پیدا کرده ام و آن « میل شدید جامعه به طرح نکات منفی و ناامیدکننده در مورد ایران » است*
*هر چقدر از مشکلات و وخیم بودن شرایط صحبت کنی ، مورد استقبال بیشتری قرار میگیری ، هر چقدر بذر نا امیدی بیشتری نسبت به آینده پراکنده کنی عالم تر قلمداد میشوی*
*🔰اگر نقاط مثبت را هم بگویی ، یا چشم اندازهای پیشرفت را هم بیان کنی ، چنان با دیده تردید در تو مینگرند که گویی پول گرفته ای تا به مردم اطلاعات نادرست دهی*. *🔰شگفت است که ما از آزار خود لذت میبریم و به آن عادت کرده ایم . بله باید مشکلات را گفت ، ولی پیشرفت ها را هم دید .👌*
*🔰واقعیت این است که در کنار تاریکی ، روشنی ها هم هست و باید این روشنایی ها را هم دید👏*
*خدا نگذرد از کسانی که ما را به جایی رساندند که خوبی های ایران را کم نمایی و خوبی های غرب را بیش نمایی «overestimate» می کنیم و به عکس ، بدی های خودمان را بیش نمایی و بدی های غرب را کم انگاری میکنیم 🤲*
*فقط این نکته را بگویم که در برخی موارد آن قدر جو ناامیدی سنگین است که در جمع های مختلف حتی نمی شود از نشانه های قطعی پیشرفت نیز سخن گفت . به محض شنیدن یک بهبود رتبه یا افزایش یک شاخص ، شروع می کنند به زیر سؤال بردن آمار و ارقام حتی شاخص های بین المللی را...😳*
*🔰انگار یک ولع خاصی دارند که شما از ناامیدی ، فلاکت و بدبختی بگویید .*
*وقتی صحبت از مشکلات می کنید همه به دیده تحسین در شما می نگرند و شما احساس روشنفکری می کنید . اما وقتی در مورد پیشرفت ها می گویید همه به شما به دیده جیره خوار حکومت نگاه می کنند .👏👏*
*✍️ امیل سیوران فیلسوف اهل رومانی ، جمله ای گفته است که سخت باید به آن اندیشید : « ناامیدی جمعی مهمترین عامل انهدام ملتها است . ملتی كه دچار آن شود هرگز نخواهد توانست دوباره روی پای خود بایستد»*
*🔰من یک راهکار را برای خودم استفاده می کنم*
*هر گاه مشکلی را مطرح می کنم ، برای آن راه حل ارائه می کنم . این گونه باعث می شود که ذهنم را ورزش دهم که راه حل محور (solution minded) باشد و همچنین از تلخی انتقاد بکاهم و دریچه ای رو به حل مسأله و روشنایی در کنار نشان دادن یک تاریکی باز کنم*
*🔰تاکید می کنم که در کنار همه مشکلات ، وضعیت کشور با بیست سال 20 پیش قابل مقایسه نیست . من تصمیم گرفته ام به جای آن که یک انسان به ظاهر روشنفکر منفی نگر محبوب باشم یک تحلیل گر مثبت اندیش و واقعیت گرا باشم . شما را نیز به مثبت اندیشی و مبارزه با مازوخیسم ( خودآزاری )جمعی دعوت می کنم*
*🔰 در سال های اخیر موج تحقیر ایران و ایرانی حتی دین و مذهب و نوع حکومت و حکام ما در شبکه های مجازی به صورت مدیریت شده راه افتاده است😪😳*
*⛔ کنار هم قرار دادن ایران و ایرانی در کنار کلماتی مثل "فاسد ترین" ، "دزد ترین" ، "تنبل ترین" ، " بی فرهنگ ترین" و بالا بردن اغراق آمیز و دروغین کشورهای دیگر*
*⛔این مقایسه ها برای تحقیر و ایجاد حس خودکم بینی و ناامیدی در ماست ، تا ما را از خودمان و ملتمان متنفر و دچار خودباختگی فرهنگی کنند . خودباختگی نتیجه ای جز ایمان به فرهنگ بیگانه ، کاهش مقاومت ، روحیه ، اراده ، استقلال و ضعف سیاسی ندارد . و البته بسیاری از این مقایسه ها و مطالب از اساس دروغ است*
*⛔کار به جایی رسیده که اگر مطلبی به شدت منفی و سخیف در مورد ایران آورده شود ، کسی متعرض نمی شود و درخواست "منبع" نخواهد کرد‼️*
*🔰ولی کافیست مثال بزنید که فلان کشور اروپایی بالاترین نرخ تجاوز به زنان و خودکشی و فساد مالی را دارد ! همه به دنبال "منبع" هستند ! و یا به دنبال توجیه حتی مسخره کردن مطرح کننده‼️*
*🔰 این وضعیت حاصل یک پروسه طولانی است و مقابله با آن هم نیازمند تلاشی طولانی که جز با شناساندن ویژگی های مثبت ایران و از طرفی بیان حقایق در مورد دیگر کشور ها ، میسر نخواهد شد*
*بسیاری از فرهنگ سازی ها در کشورهای غربی ، حاصل استفاده از زور و اجبار پلیس و جریمه های سنگین و دوربین است ‼️ اما برای ما قابل باور نیست*
*🔰طبق آمارهای رسمی رتبه اول تجاوز ، رتبه اول خودکشی و تیراندازی و خشونت خانگی ، رتبه اول مصرف مواد مخدر ، رتبه اول دزدی از فروشگاه ها ، رتبه اول بدهی ، رتبه اول غارت ، رتبه اول فساد مالی و ... همه در دست کشورهای به اصطلاح جهان اول و غرب است نه ایران*
*✅ به جای منتشر کردن اخبار دروغ از خارج و خود تحقیری به خودباوری، فکر کردن به حل مشکلات کشور عزیزمان و پیشرفت روز افزون آن باشیم.*
#کانال_رسمی
#جامعه_لرتباران_ایران
@iranJLT @iranJLT
🌸🍃🌸🍃🌸
*✅ دوستان عزیز توجه کنند*
*چرا بعضی از دوستان که اتفاقأ تعدادشان هم کم نیست عادت کرده اند در هر موضوعی جبهه گیری کنند و نظر کارشناسی بدهند در حالیکه گاهی اطلاعاتی در خصوص آن موضوع ندارند*
*❇️ چرا ما عادت کرده ایم همه باید مطابق میل ما،مطابق نظر ما،مطابق برداشتها و سلایق ما از موضوعات مختلف «پیام بگذارند ، حرف بزنند ، رفتار کنند ، حتی نفس بکشند و زندگی کنند» و هرگاه خلاف نظر ما حرفی زدند نظری دادند بدون فکر کردن که چقدر حق با مخاطبمان است در مقابلش جبهه گیری میکنیم و متهمش میکنیم به مخالفت با نظام و دولت به ولایت فقیه و دین ووو...و فکر میکنیم هرچی ما میگیم درسته و باید قبول کنند‼️ آیا کس دیگری حق اظهار نظر ندارد؟ خود شما اسم اینو میزازی چی؟؟؟*
*برای یکبار هم که شده فکر کنید حق با مخاطبمان است محترمانه و مستند گفتگو کنید تا در نهایت یک نفر متقاعد بشود...اینگونه میتوانید معرف خوبی از شخصیت اجتماعی خود به دیگران باشید*
*✳️پافشاری و تحمیل نظرات خود به هر شکل در هر موضوعی در جامعه حتی در شبکه های اجتماعی افراطیگری محسوب میشه و همین افراطیگری بزرگترین ضربات و آسیب پذیری را متوجه سیاست ،حکومت ،اجتماع،حتی دین و مذهب میکند. شما به این شکل نه اینکه دفاع و حمایت نکردید بلکه تخریب وسیعی در افکار مردم نسبت به آنها انجام داده اید و ناخواسته کار دشمن را آسان میکنید*
*❌ سیاست و حکومت، دین و مذهب ،سیاستمداران حتی ارتباطات بین الملل با حمایت افراطیون از آنها دیگر هیچ نیازی به دشمن ندارد‼️*
*⛔️چون داشتن دوستانی با تفکر افراطیگری چنان آنها را آسیب پذیر و تضعیف میکند که هیچ دشمنی قادر به انجامش نیست...یه ضرب المثل جالبی هست میگه «آدم یه دوست مثل شما داشته باشه اصلأ نیاز به دشمن نداره چون کار یک لشکر مجهز دشمن را شما به تنهایی انجام میدهید»*
*🔰 پس لازم است در اظهار نظرات خود در موضوعاتی که تخصص نداریم بیشتر دقت کنیم و تعادل را رعایت کنیم*
*♦️با تعصب و با افراطیگری تا کنون هیچ مشکلی حل نشده بلکه حل آن را مشکلتر میکند*
*با تشکر غلامرضاطاهری*
@iranJLT @iranJLT
*✅ دوستان عزیز توجه کنند*
*چرا بعضی از دوستان که اتفاقأ تعدادشان هم کم نیست عادت کرده اند در هر موضوعی جبهه گیری کنند و نظر کارشناسی بدهند در حالیکه گاهی اطلاعاتی در خصوص آن موضوع ندارند*
*❇️ چرا ما عادت کرده ایم همه باید مطابق میل ما،مطابق نظر ما،مطابق برداشتها و سلایق ما از موضوعات مختلف «پیام بگذارند ، حرف بزنند ، رفتار کنند ، حتی نفس بکشند و زندگی کنند» و هرگاه خلاف نظر ما حرفی زدند نظری دادند بدون فکر کردن که چقدر حق با مخاطبمان است در مقابلش جبهه گیری میکنیم و متهمش میکنیم به مخالفت با نظام و دولت به ولایت فقیه و دین ووو...و فکر میکنیم هرچی ما میگیم درسته و باید قبول کنند‼️ آیا کس دیگری حق اظهار نظر ندارد؟ خود شما اسم اینو میزازی چی؟؟؟*
*برای یکبار هم که شده فکر کنید حق با مخاطبمان است محترمانه و مستند گفتگو کنید تا در نهایت یک نفر متقاعد بشود...اینگونه میتوانید معرف خوبی از شخصیت اجتماعی خود به دیگران باشید*
*✳️پافشاری و تحمیل نظرات خود به هر شکل در هر موضوعی در جامعه حتی در شبکه های اجتماعی افراطیگری محسوب میشه و همین افراطیگری بزرگترین ضربات و آسیب پذیری را متوجه سیاست ،حکومت ،اجتماع،حتی دین و مذهب میکند. شما به این شکل نه اینکه دفاع و حمایت نکردید بلکه تخریب وسیعی در افکار مردم نسبت به آنها انجام داده اید و ناخواسته کار دشمن را آسان میکنید*
*❌ سیاست و حکومت، دین و مذهب ،سیاستمداران حتی ارتباطات بین الملل با حمایت افراطیون از آنها دیگر هیچ نیازی به دشمن ندارد‼️*
*⛔️چون داشتن دوستانی با تفکر افراطیگری چنان آنها را آسیب پذیر و تضعیف میکند که هیچ دشمنی قادر به انجامش نیست...یه ضرب المثل جالبی هست میگه «آدم یه دوست مثل شما داشته باشه اصلأ نیاز به دشمن نداره چون کار یک لشکر مجهز دشمن را شما به تنهایی انجام میدهید»*
*🔰 پس لازم است در اظهار نظرات خود در موضوعاتی که تخصص نداریم بیشتر دقت کنیم و تعادل را رعایت کنیم*
*♦️با تعصب و با افراطیگری تا کنون هیچ مشکلی حل نشده بلکه حل آن را مشکلتر میکند*
*با تشکر غلامرضاطاهری*
@iranJLT @iranJLT
یادداشت|غلامرضاطاهری
*حکایت نفت مسجدسلیمان؛ از «نفت سیاه» تا «تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان»*
*🔵 شهر مسجدسلیمان در ۴۴ سال گذشته از درآمد حاصله از «نفت و گاز،صنایع پتروشیمی، نیروگاههای برقی آبی،رودخانه عظیم کارون،صنایع و معادن مختلف از جمله سیمان،گچ و آهک ،مراکز نظامی،عوارض های مختلف و فروش زمین» دهها و دهها میلیارد دلار درآمد خالص، مستقیمأ به صندوق خزانهٔ دولتها واریز کرده است،👈مسئولین اگر تنها ده درصد از این درآمد را صرف توسعه و پیشرفت شهر،ساخت زیرساختهای شهری،توسعه و ساخت کارخانجات مختلف میکردند امروز شاهد این مسجدسلیمان نبودیم‼️*
*🟢 با اختصاص تنها ده درصد از همین درآمدهای خالص از منابع و ثروتهای خدادادی به شهر مظلوم مسجد سلیمان با ۱۱۰۰ شهید، مسئولین کشوری،استانی و شهری قادر بودند کل مسجدسلیمان و شهرهای تابعه را چندین بار بکوبید و از نوع بسازند‼️*
@iranJLT 👈کانال ما
*🟣 هشت نمایندهٔ مجلس در ادوار گذشته و بیش از ۲۰۰ نفر از فرزندان خلف همین شهر که در پستهای کلان مدیریتی در سطح کشور مسئولیت داشتند (خصوصأ در صنعت کشور) با دیدن وضعیت اسفناک امروز مسجدسلیمان با کدامین وجدان آسوده به این شهر می آیند..
📎ادامه دارد....
@iranJLT. @iranJLT
*حکایت نفت مسجدسلیمان؛ از «نفت سیاه» تا «تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان»*
*🔵 شهر مسجدسلیمان در ۴۴ سال گذشته از درآمد حاصله از «نفت و گاز،صنایع پتروشیمی، نیروگاههای برقی آبی،رودخانه عظیم کارون،صنایع و معادن مختلف از جمله سیمان،گچ و آهک ،مراکز نظامی،عوارض های مختلف و فروش زمین» دهها و دهها میلیارد دلار درآمد خالص، مستقیمأ به صندوق خزانهٔ دولتها واریز کرده است،👈مسئولین اگر تنها ده درصد از این درآمد را صرف توسعه و پیشرفت شهر،ساخت زیرساختهای شهری،توسعه و ساخت کارخانجات مختلف میکردند امروز شاهد این مسجدسلیمان نبودیم‼️*
*🟢 با اختصاص تنها ده درصد از همین درآمدهای خالص از منابع و ثروتهای خدادادی به شهر مظلوم مسجد سلیمان با ۱۱۰۰ شهید، مسئولین کشوری،استانی و شهری قادر بودند کل مسجدسلیمان و شهرهای تابعه را چندین بار بکوبید و از نوع بسازند‼️*
@iranJLT 👈کانال ما
*🟣 هشت نمایندهٔ مجلس در ادوار گذشته و بیش از ۲۰۰ نفر از فرزندان خلف همین شهر که در پستهای کلان مدیریتی در سطح کشور مسئولیت داشتند (خصوصأ در صنعت کشور) با دیدن وضعیت اسفناک امروز مسجدسلیمان با کدامین وجدان آسوده به این شهر می آیند..
📎ادامه دارد....
@iranJLT. @iranJLT
🌸🍃🌸🍃🌸
#هنر_زندگی
*🔷 مطلبی ماندگار به یادگار نزد شما امانت میگذارم،اگر به آن عمل کنیم هرگز آسیب نخواهیم دید*
*♦️تک تک ما اعضاء جامعه لرتباران ایران،*
*هریک از ما مثل مداد رنگی هستیم،*
*شاید رنگ مورد علاقه ی یکدیگرنباشیم،شاید به هر دلیلی همدیگر را نتوانیم تحمل کنیم،شاید غرور و منیت و بزرگ بینی داشته باشیم، شاید...*
اما روزی*
*برای کامل کردن نقاشی هایمان،برای توسعه و عزت همدیگر...*
*دنبال هم خواهیم گشت!*
*روزی برای رسیدن به وحدت به هم نیاز داریم*
*برای رسیدن به زندگی مطلوب به هم نیاز داریم*
*👈همهٔ ما برای تغییر شرایط کنونی و پیشرفت جامعه به هم نیاز داریم*
*به شرطی که
همدیگر را تا حد نابودی نتراشیم.*
*💢به عبارت ساده تر*
*همهٔ اقوام و ایلات ایرانی در مجموعه کوچکتر*
*همهٔ ایلات و طوایف جامعهٔ لرتباران،،،حتی تک تک نفرات از وزیر و وکیل گرفته تا دکتر و مهندس،از مسئول و مدیر گرفته تا فرهنگی و بازاری و عموم ایلوندان*
*مثل گلهای یک قالی هستیم با تار و پودی مشابه و به هم پیوسته،،،چنانچه به هر دلیلی که ، یکی از این گلهای قالی کمرنگ بشود یا از بین برود یا حتی نقش خود را از یاد ببرد...*
*👈دیگر هرگز این قالی زیبایی اولیه را نخواهد داشت و به مرور تار و پودش پوسیده خواهد شد...*
*پس لازم است هر کس در هر جایگاهی که هست با بهترین عملکرد به زیبایی این قالی بیفزائیم،حتی با یک کار خوب و کوچک...*
*🔻امروز دیگر «زمان آن رسیده که «من» و «تو», «ما»بشویم تا بیش از این آسیب نبینیم» شاید فردا خیلی دیر باشد.*
*🔺«مواظب باشیم همدیگر را تا حد نابودی نتراشیم،و همدیگر را با الفاظمان کمرنگ و بی رنگ و نابود نکنیم»*
*🔺مطمئن باشید تاریخ روزی ما را قضاوت خواهد کرد ، خوشا بحال سربلندان*
*🌴#غلامرضاطاهری🌴*
@iranJLT
#هنر_زندگی
*🔷 مطلبی ماندگار به یادگار نزد شما امانت میگذارم،اگر به آن عمل کنیم هرگز آسیب نخواهیم دید*
*♦️تک تک ما اعضاء جامعه لرتباران ایران،*
*هریک از ما مثل مداد رنگی هستیم،*
*شاید رنگ مورد علاقه ی یکدیگرنباشیم،شاید به هر دلیلی همدیگر را نتوانیم تحمل کنیم،شاید غرور و منیت و بزرگ بینی داشته باشیم، شاید...*
اما روزی*
*برای کامل کردن نقاشی هایمان،برای توسعه و عزت همدیگر...*
*دنبال هم خواهیم گشت!*
*روزی برای رسیدن به وحدت به هم نیاز داریم*
*برای رسیدن به زندگی مطلوب به هم نیاز داریم*
*👈همهٔ ما برای تغییر شرایط کنونی و پیشرفت جامعه به هم نیاز داریم*
*به شرطی که
همدیگر را تا حد نابودی نتراشیم.*
*💢به عبارت ساده تر*
*همهٔ اقوام و ایلات ایرانی در مجموعه کوچکتر*
*همهٔ ایلات و طوایف جامعهٔ لرتباران،،،حتی تک تک نفرات از وزیر و وکیل گرفته تا دکتر و مهندس،از مسئول و مدیر گرفته تا فرهنگی و بازاری و عموم ایلوندان*
*مثل گلهای یک قالی هستیم با تار و پودی مشابه و به هم پیوسته،،،چنانچه به هر دلیلی که ، یکی از این گلهای قالی کمرنگ بشود یا از بین برود یا حتی نقش خود را از یاد ببرد...*
*👈دیگر هرگز این قالی زیبایی اولیه را نخواهد داشت و به مرور تار و پودش پوسیده خواهد شد...*
*پس لازم است هر کس در هر جایگاهی که هست با بهترین عملکرد به زیبایی این قالی بیفزائیم،حتی با یک کار خوب و کوچک...*
*🔻امروز دیگر «زمان آن رسیده که «من» و «تو», «ما»بشویم تا بیش از این آسیب نبینیم» شاید فردا خیلی دیر باشد.*
*🔺«مواظب باشیم همدیگر را تا حد نابودی نتراشیم،و همدیگر را با الفاظمان کمرنگ و بی رنگ و نابود نکنیم»*
*🔺مطمئن باشید تاریخ روزی ما را قضاوت خواهد کرد ، خوشا بحال سربلندان*
*🌴#غلامرضاطاهری🌴*
@iranJLT