This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نواندیشی دینی؛ دین و حجاب اجباری
❇️ دین و حجاب اجباری از نگاه آیتالله طالقانی
💠 مهدی بازرگان
@iranfardamag
🔸طالقانی خیلی طرفدار این قضیه است به حکم لااکراه فی الدین؛ آن دینی که به زور و اجبار تحمیل شود پیش خدا ارزش ندارد بنابراین پیش خلق هم ارزش ندارد.
▪️ آن چادر و آن روسری که به ضرب و زور و تحمیل به سر خانمها برده شود از صد تا بدحجابی بدتر است. طالقانی هم طرفدار این نوع دین بود که دین لااکراه فی الدین ، با تعصب نباید و با تحمیل نباید باشد.
🔸سخنرانی مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت آیتالله طالقانی
#ایران_فردا
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#نه_به_حجاب_اجباری
https://www.tg-me.com/iranfardamag
❇️ دین و حجاب اجباری از نگاه آیتالله طالقانی
💠 مهدی بازرگان
@iranfardamag
🔸طالقانی خیلی طرفدار این قضیه است به حکم لااکراه فی الدین؛ آن دینی که به زور و اجبار تحمیل شود پیش خدا ارزش ندارد بنابراین پیش خلق هم ارزش ندارد.
▪️ آن چادر و آن روسری که به ضرب و زور و تحمیل به سر خانمها برده شود از صد تا بدحجابی بدتر است. طالقانی هم طرفدار این نوع دین بود که دین لااکراه فی الدین ، با تعصب نباید و با تحمیل نباید باشد.
🔸سخنرانی مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت آیتالله طالقانی
#ایران_فردا
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#نه_به_حجاب_اجباری
https://www.tg-me.com/iranfardamag
🟣طالقانی و حجاب اختیاری
🔶محترم رحمانی
@iranfardamag
▪️پوشاندن موها و بدن زنان در کشورهای مسلمان همیشه با مناقشه توام بوده است اما پس از انقلاب در ایران و طی دهه های اخیر این به ماجراهایی میان زنان و حکمرانان بدل شد که آخرین آن به قتل مهسا امینی و جنبش زن، زندگی و آزادی منتهی گردید.
🔸اما آیا همه فقها و مجتهدین این چنین سخت و تنگ به ماجرای حجاب و پوشش زنان می نگریستند که در ایران امروز به شکافی چنین عظیم میان حکمرانان، فقها و مجتهدین حکومتی و زنان منجر شده است؟ و این واجب شرعی است؟ حکم مرگ دارد؟ یا انتخابی است و باید بدان از زاویه ای دیگر نگریست؟
▪️در سالروز رحلت ایت الله طالقانی نوری بتابانیم به آثار و رفتار ایشان. چرا که طالقانی هم مجتهد است وبا احکام و مسائل فقهی آشنایی دارد و هم با زیست پر ماجرای خود به مسائل روز و زمانه اگاهی دارد.
1️⃣آیت الله طالقانی در زندگی مذهبی و سیاسی خود و در نهضت ملی شدن صنعت نفت و در مبارزه با حکومت پهلوی با جامعه و زنان بدون پوشش و حجاب زیادی حشر و نشر داشته و فعالیت جبهه ای و سازمانی و..و...می کرده است و از جمله در ماجرای انتخابات شورای مرکزی جبهه ملی به دو زن بدون پوشش از جمله خانم ها پروانه فروهر و هما دارابی رای داده است. کما این که تمام روحانیون، فقها و...در قبل از انقلاب با خانم های بدون پوشش سر و کار داشته اند و به دین آنان هم خدشه ای وارد نبوده است.
2️⃣آیت الله طالقانی به خوبی واقف است که زنان شالیزار و روستایی در حین کار و تلاش چندان واجد حجاب نیستند و این ماجرا هیچ خدشه ای هم به دین و ایمان آنان یا دیگران وارد نمی کند و از آنجا که حجاب یک امر واجب و شرعی نیست همگی هم مسلمان به شمار می آیند."مگر در دهات ما از صدر اسلام تا به حال زنهای ما چه جور زندگی میکردند؟ مگر چادر می پوشیدند؟ این زنهای زحمتکش ما، این زنهای خدمتگزار ما، دهات ما، کردستان ما، مازندران ما، ایلات ما همه یک روسری می بستند، دوش به دوش مردها کار میکردند."(۱)
3️⃣به طور مشخص پس از سخنرانی آیت الله خمینی در ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ و بالا گرفتن درگیری طرفداران حجاب و زنان بدون پوشش آیتالله طالقانی در مصاحبه تلویزیونی گفت: ما، اسلام، قرآن و مراجع دینی میخواهیم زنهای ما شخصیت شان حفظ شود، اصل مسئله این است هیچ اجباری هم در کار نیست.".....در خلال صحبت ها این مسئله را گفتم که حتی اجباری برای زنهای مسلمان نیست. چه اجباری؟)همان)
🔸بعد از این مصاحبه تلویزیونی البته برخورد با زنان بدون پوشش مدتی فروکش می کند.(۲)
-----------------------
۱-بی نام، از آزادی تا شهادت، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۸مصاحبه تلویزیونی ص ۱۰۹ و۱۱۲
2-https://www.khabaronline.ir/amp/1882903
#ایران_فردا
#محترم_رحمانی
#حجاب_اجباری
#محمود_طالقانی
https://www.tg-me.com/iranfardamag
🔶محترم رحمانی
@iranfardamag
▪️پوشاندن موها و بدن زنان در کشورهای مسلمان همیشه با مناقشه توام بوده است اما پس از انقلاب در ایران و طی دهه های اخیر این به ماجراهایی میان زنان و حکمرانان بدل شد که آخرین آن به قتل مهسا امینی و جنبش زن، زندگی و آزادی منتهی گردید.
🔸اما آیا همه فقها و مجتهدین این چنین سخت و تنگ به ماجرای حجاب و پوشش زنان می نگریستند که در ایران امروز به شکافی چنین عظیم میان حکمرانان، فقها و مجتهدین حکومتی و زنان منجر شده است؟ و این واجب شرعی است؟ حکم مرگ دارد؟ یا انتخابی است و باید بدان از زاویه ای دیگر نگریست؟
▪️در سالروز رحلت ایت الله طالقانی نوری بتابانیم به آثار و رفتار ایشان. چرا که طالقانی هم مجتهد است وبا احکام و مسائل فقهی آشنایی دارد و هم با زیست پر ماجرای خود به مسائل روز و زمانه اگاهی دارد.
1️⃣آیت الله طالقانی در زندگی مذهبی و سیاسی خود و در نهضت ملی شدن صنعت نفت و در مبارزه با حکومت پهلوی با جامعه و زنان بدون پوشش و حجاب زیادی حشر و نشر داشته و فعالیت جبهه ای و سازمانی و..و...می کرده است و از جمله در ماجرای انتخابات شورای مرکزی جبهه ملی به دو زن بدون پوشش از جمله خانم ها پروانه فروهر و هما دارابی رای داده است. کما این که تمام روحانیون، فقها و...در قبل از انقلاب با خانم های بدون پوشش سر و کار داشته اند و به دین آنان هم خدشه ای وارد نبوده است.
2️⃣آیت الله طالقانی به خوبی واقف است که زنان شالیزار و روستایی در حین کار و تلاش چندان واجد حجاب نیستند و این ماجرا هیچ خدشه ای هم به دین و ایمان آنان یا دیگران وارد نمی کند و از آنجا که حجاب یک امر واجب و شرعی نیست همگی هم مسلمان به شمار می آیند."مگر در دهات ما از صدر اسلام تا به حال زنهای ما چه جور زندگی میکردند؟ مگر چادر می پوشیدند؟ این زنهای زحمتکش ما، این زنهای خدمتگزار ما، دهات ما، کردستان ما، مازندران ما، ایلات ما همه یک روسری می بستند، دوش به دوش مردها کار میکردند."(۱)
3️⃣به طور مشخص پس از سخنرانی آیت الله خمینی در ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ و بالا گرفتن درگیری طرفداران حجاب و زنان بدون پوشش آیتالله طالقانی در مصاحبه تلویزیونی گفت: ما، اسلام، قرآن و مراجع دینی میخواهیم زنهای ما شخصیت شان حفظ شود، اصل مسئله این است هیچ اجباری هم در کار نیست.".....در خلال صحبت ها این مسئله را گفتم که حتی اجباری برای زنهای مسلمان نیست. چه اجباری؟)همان)
🔸بعد از این مصاحبه تلویزیونی البته برخورد با زنان بدون پوشش مدتی فروکش می کند.(۲)
-----------------------
۱-بی نام، از آزادی تا شهادت، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۸مصاحبه تلویزیونی ص ۱۰۹ و۱۱۲
2-https://www.khabaronline.ir/amp/1882903
#ایران_فردا
#محترم_رحمانی
#حجاب_اجباری
#محمود_طالقانی
https://www.tg-me.com/iranfardamag
🌺🌺 میلاد پیامبر و خوانش نوین از پیام رهائیبخش!
@iranfardamag
🍀تاریخ نبوت ، راویی پدیدهای کهن در سیر زندگانیی بشر است. از این بابت یک مفهوم پرورده و ممزوج با رویاهای بشر و نیازهایش ، به ناگزیر باید در زمینهی نیاز پروردگی و تاریخ معطوف به تجارب زیست بررسی و خوانده شود. انبیاء در شرق همواره در لحظهی ضرورت تأسیس ، امکان تاسیس را در ظهور خود بازنمایاندهاند ، و این کاریست بزرگ که با توجه به گسترهی زیست طاقت سوز به گشودن راه میانجامد . در اقلیمهای سخت ، دشوارهی زیست ، مفهومی است که همچنان تا اکنون نیز دچار تنگیها و انسدادهای ویژهی خویش است. پیامبران پیغام درنگ کردن در وضعیت جاری را با تغییر و تأسیس میآمیزند و از بطن پیغامهای عادتشده و بیحاصل ، دعوتی نو و جوان به ارمغان میآورند.
🌹گزارش تاریخ پیامبران در متنهای بزرگ آنان مندرج است. از اینرو انبیاء برای تدوین متن رهاییی قوم خود ، نگارندههای بزرگ دعوتند . شناخت مفهوم نبوت باید در میدان دید شرق انجام پذیرد ، از این رو داوری در باره ی هر دعوتی به اقتضای اکنون و نیازهای هر تاریخ جدیدی ، اثر و فایدهی گذشته را بیثمر میسازد.
🌿محمد دعوتگر به تأسیسی در زیستن و اندیشیدن بود که در غبار متنیی روزگار خود ، میتوانست روشنای رهایی از بندگی ، ستمبارگی ، زن ستیزی و کودک کشی را به منظر تماشا بگذارد. به بیان دیگر نبی در آغوش زمانه پرورده میشود و قبل از هر چیز متن او به روایت های نیازآکند عصر خویش ارجاع میدهد. مصادیق رنج همیشه کوچکتر از مفاهیم رهایی است و رهایی بخش میکوشد کلماتی گشوده و پر تأویل برای رنجهای اکنون پیشنهاد دهد. رنجهای آینده ممکن است در متن گذشته رصد نشود لیک مفاهیم رهایی بخش چون در کشتزاران آرزوهای بزرگ بشر به بار مینشیند ، خوابهای گلستان های آینده را رقم میزند.
🍁تاریخ عرب در روزگار رسول امین چندان در وضع ناگشوده و زشتی غرقه است که جز یک تأسیس مبین و متکی بر وحی این انسداد را نمیتوانست بگشاید. ظهور او همچون آوازی بزرگ و نهیبی تکاندهنده ، یک ملت ستمکش را به دعوتی نو مواجه میکند و اگر در میدان تاریخ آن ، به خوانش آن بکوشیم ، از لغت رهایی درکی صحیح و در زمان به دست میآوریم. در روزگاری که جهل یعنیاِعمال خشم غیر قابل تحمل، قبیله یعنی یک همبستگی برای انهدام دیگری ، شعر یعنی حماسه برای قتل عام موفق و اقتصاد و معیشت برابر با غارت همسایگان است ، زنان حتی پشیزی ارث نمیبرند و ملت معادل با رییس قبیله و بقای او معنا میپذیرد، در چنین شرایطی نبوتی که این صورتبندی را انکار کند ، «جامعه»شدن را پیشنهاد دهد و بکوشد ظرفیت تحمل این جامعهی نوین را برای بر دوش گرفتن بخشی از دعوت بالا برد ، در وضعیت بی دولتی و فقدان قانون ، دولتی تاسیس کند و قانونی مناسب عصر خود بنا نهد ، برای اهداف این تاسیس سخن بگوید ، متن بیافریند و در صورت ضرورت حتی بجنگد ، واجد ارزشهای بزرگی بایست ارزیابی شود.
🌼 ایدهی رهایی بخش را باید در دو منظر شناخت: در تاریخ ظهور و در مسیر زمان های بعد. انبیاء از آن نهج که محمد در شمار آنها میپیوندد ، یعنی موسی ، عیسی ، زرتشت و بعضی دیگر ، تنها در زمانهی ظهور محصور نشدهاند ، زیرا اقلیم شرق همواره بر روی مرز دین و شعر به عمل اندیشیدن برای آیندهاش مشغول بودهاست. اگر با وجود سنتهای صلب ، شریعتهای تغییر ناپذیر و پوست سخت تفسیرهای متنی ، متنهای انبیاء همچنان از نیروی تأویل پذیری برای پیشنهادهای رهاییبخش بهرهمند است ، خبر میدهد که این متنها واجد روایت های زنده و بیداری برای احیا و ایجاد مجدد ایدههای آزادی بخش است. در عین حال که این وجه از پیام ، به انسان امروز یاد میدهد بر وجه فروبستهی این سنن ، شرایع ، مناسک و فجایع ناشی از آنها به شیوهی خود این انبیاء در حین تأسیس و ظهور تأسی بجوید و راهی تازه تعبیه کند . این جاست که نوبینی در مسیر ایمان آوردن و اندیشیدن در جهان گذشته، یادآور آن است که محمد امین همچنان زبانی محییٖ و آزادیبخش دارد . میتوان در متن به ارث ماندهی او هنوز هم به قصد نجات بشر تأمل کرد و طمع توقع ورزید.
🍂زادروز پیامبر اسلام را بر دوستداران او تهنیت عرض میکنیم و امیدواریم خوانش کتاب او ، دعوت آزادی و رهایی ی ملتها را میسر سازد.
#ایران_فردا
#میلاد_پیامبر
https://cutt.ly/Kwb2REcp
http://www.tg-me.com/iranfardamag
@iranfardamag
🍀تاریخ نبوت ، راویی پدیدهای کهن در سیر زندگانیی بشر است. از این بابت یک مفهوم پرورده و ممزوج با رویاهای بشر و نیازهایش ، به ناگزیر باید در زمینهی نیاز پروردگی و تاریخ معطوف به تجارب زیست بررسی و خوانده شود. انبیاء در شرق همواره در لحظهی ضرورت تأسیس ، امکان تاسیس را در ظهور خود بازنمایاندهاند ، و این کاریست بزرگ که با توجه به گسترهی زیست طاقت سوز به گشودن راه میانجامد . در اقلیمهای سخت ، دشوارهی زیست ، مفهومی است که همچنان تا اکنون نیز دچار تنگیها و انسدادهای ویژهی خویش است. پیامبران پیغام درنگ کردن در وضعیت جاری را با تغییر و تأسیس میآمیزند و از بطن پیغامهای عادتشده و بیحاصل ، دعوتی نو و جوان به ارمغان میآورند.
🌹گزارش تاریخ پیامبران در متنهای بزرگ آنان مندرج است. از اینرو انبیاء برای تدوین متن رهاییی قوم خود ، نگارندههای بزرگ دعوتند . شناخت مفهوم نبوت باید در میدان دید شرق انجام پذیرد ، از این رو داوری در باره ی هر دعوتی به اقتضای اکنون و نیازهای هر تاریخ جدیدی ، اثر و فایدهی گذشته را بیثمر میسازد.
🌿محمد دعوتگر به تأسیسی در زیستن و اندیشیدن بود که در غبار متنیی روزگار خود ، میتوانست روشنای رهایی از بندگی ، ستمبارگی ، زن ستیزی و کودک کشی را به منظر تماشا بگذارد. به بیان دیگر نبی در آغوش زمانه پرورده میشود و قبل از هر چیز متن او به روایت های نیازآکند عصر خویش ارجاع میدهد. مصادیق رنج همیشه کوچکتر از مفاهیم رهایی است و رهایی بخش میکوشد کلماتی گشوده و پر تأویل برای رنجهای اکنون پیشنهاد دهد. رنجهای آینده ممکن است در متن گذشته رصد نشود لیک مفاهیم رهایی بخش چون در کشتزاران آرزوهای بزرگ بشر به بار مینشیند ، خوابهای گلستان های آینده را رقم میزند.
🍁تاریخ عرب در روزگار رسول امین چندان در وضع ناگشوده و زشتی غرقه است که جز یک تأسیس مبین و متکی بر وحی این انسداد را نمیتوانست بگشاید. ظهور او همچون آوازی بزرگ و نهیبی تکاندهنده ، یک ملت ستمکش را به دعوتی نو مواجه میکند و اگر در میدان تاریخ آن ، به خوانش آن بکوشیم ، از لغت رهایی درکی صحیح و در زمان به دست میآوریم. در روزگاری که جهل یعنیاِعمال خشم غیر قابل تحمل، قبیله یعنی یک همبستگی برای انهدام دیگری ، شعر یعنی حماسه برای قتل عام موفق و اقتصاد و معیشت برابر با غارت همسایگان است ، زنان حتی پشیزی ارث نمیبرند و ملت معادل با رییس قبیله و بقای او معنا میپذیرد، در چنین شرایطی نبوتی که این صورتبندی را انکار کند ، «جامعه»شدن را پیشنهاد دهد و بکوشد ظرفیت تحمل این جامعهی نوین را برای بر دوش گرفتن بخشی از دعوت بالا برد ، در وضعیت بی دولتی و فقدان قانون ، دولتی تاسیس کند و قانونی مناسب عصر خود بنا نهد ، برای اهداف این تاسیس سخن بگوید ، متن بیافریند و در صورت ضرورت حتی بجنگد ، واجد ارزشهای بزرگی بایست ارزیابی شود.
🌼 ایدهی رهایی بخش را باید در دو منظر شناخت: در تاریخ ظهور و در مسیر زمان های بعد. انبیاء از آن نهج که محمد در شمار آنها میپیوندد ، یعنی موسی ، عیسی ، زرتشت و بعضی دیگر ، تنها در زمانهی ظهور محصور نشدهاند ، زیرا اقلیم شرق همواره بر روی مرز دین و شعر به عمل اندیشیدن برای آیندهاش مشغول بودهاست. اگر با وجود سنتهای صلب ، شریعتهای تغییر ناپذیر و پوست سخت تفسیرهای متنی ، متنهای انبیاء همچنان از نیروی تأویل پذیری برای پیشنهادهای رهاییبخش بهرهمند است ، خبر میدهد که این متنها واجد روایت های زنده و بیداری برای احیا و ایجاد مجدد ایدههای آزادی بخش است. در عین حال که این وجه از پیام ، به انسان امروز یاد میدهد بر وجه فروبستهی این سنن ، شرایع ، مناسک و فجایع ناشی از آنها به شیوهی خود این انبیاء در حین تأسیس و ظهور تأسی بجوید و راهی تازه تعبیه کند . این جاست که نوبینی در مسیر ایمان آوردن و اندیشیدن در جهان گذشته، یادآور آن است که محمد امین همچنان زبانی محییٖ و آزادیبخش دارد . میتوان در متن به ارث ماندهی او هنوز هم به قصد نجات بشر تأمل کرد و طمع توقع ورزید.
🍂زادروز پیامبر اسلام را بر دوستداران او تهنیت عرض میکنیم و امیدواریم خوانش کتاب او ، دعوت آزادی و رهایی ی ملتها را میسر سازد.
#ایران_فردا
#میلاد_پیامبر
https://cutt.ly/Kwb2REcp
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🌺🌺میلاد پیامبر وخوانش نوین از پیام رهائیبخش!
@iranfardamag 🍀تاریخ نبوت ، راویی پدیدهای کهن در سیر زندگانیی بشر است. از این بابت یک مفهوم پرورده و ممزوج با رویاهای بشر و نیازهایش ، به ناگزیر باید در زمینهی نیاز پروردگی و تاریخ معطوف به تجارب زیست بررسی و خوانده شود. انبیاء در شرق همواره در لحظهی…
🔴بازداشت بیدليل، آزادی مشکوک
▪️به مناسبت چهل و ششمین سال درگذشت آیتالله سیدمحمود طالقانی
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
▪️فضاي باز سياسي ايران كه از اوايل سال۱۳۳۹ با فشار دولت آمريكا در ايران ايجاد شد و در نتيجه آن در ارديبهشت ۱۳۴۰ علي اميني به نخستوزیری رسيد، از اواسط سال ۱۳۴۱ با قبول شرايط آمریکاییها از سوي شاه به پايان رسيد. نخستين نتيجه اين توافق بركناري علي اميني و نخستوزیری اسدالله علم بود. با روي كار آمدن علم چراغ فضاي باز سياسي نيز رو به خاموشي رفت.
🔸اسدالله علم بعد از مدت كوتاهي مدارا با نيروهاي سياسي، از اواخر دیماه همان سال شروع به بازداشت عده زيادي از اعضاي جبهه ملي، نهضت آزادي و فعالان جنبش دانشجويي كرد. از جمله اين بازداشتشدگان آيتالله سيد محمود طالقاني بود كه به همراه مهندس بازرگان، دكتر سحابي، اللهيار صالح، داريوش فروهر و دكتر صديقي به زندان افتاد.
▪️بازداشتشدگان كه بهتدریج بر عده آنها افزوده شد تا بعد از وقايع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ همگي در زندان باقي ماندند. از اواسط تابستان بهتدریج اکثر بازداشت شدگان به جزاعضاي نهضت آزادي،آزاد شدند. ولی برای اعضای نهضت ازادی به بهانه كشف پیشنویس اعلامیهای كه در زندان تهيه شده بود و هیچگاه منتشر نشد در دادگاه نظامي پرونده جدیدی گشوده شد. متهمان رديف اول تا سوم اين پرونده عبارت بودند از: مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي و آیتالله سيد محمود طالقاني.
🔸اما در اين ميان مورد آیتالله طالقاني با بقیه تفاوت داشت. همچنان كه گفته شد طالقاني در زمره نخستين بازداشتشدگان بود بعد از چهار ماه در ۴ خرداد ۱۳۴۲ بدون هيچ دليل خاصي و بدون آن كه تقاضاي آزادي كرده باشد در پي يك ملاقات غیرمنتظره براي او و البته از پيش برنامهریزیشده از سوي ساواك آزاد و يك ماه بعد بارديگر بازداشت شد. وبه همراه ديگر اعضاي نهضت آزادي ايران محاكمه و ده سال حبس محكوم شد. در این نوشته جریان آزادی مشکوک آیتالله طالقانی از زبان خود ایشان تشریح شده است.
▪️اين متن كه عنوان " گردش كار " بر بالاي آن نوشته شده و در اینجا بخش انتهایی آن آورده شده است در حقيقت پاسخ به ادعاي نامه دادستان نظامي است كه از سوي ايشان بيان و توسط فرد ديگري نوشته شده است. ايشان در اين نوشته ضمن شرح نسبتاً مبسوطي از گذشته و فعاليتهاي خود، به مسائل و مشكلات كشور ونيز بازداشت خود در ۳ دي ۱۳۴۱ و مسائل زندان پرداخته و در پایان جريان ملاقات خود با تيمسار پاكروان رئیس وقت ساواك، آزادي و احضار دوباره به دليل ايراد سخنراني را بيان كرده است.
«🔸گردش كار
بسمالله المنتقم الجبار
روز ۴/۳ كه مصادف با اول محرم بود ساعت ۸صبح از زندان قصر مرا به سازمان امنيت بردند. بنابراين گزارش همان صبح من تقاضاي ملاقات كردم وبايد فورا فرستاده شده و بعد به دنبال من آمده باشند. با آن كه جواب بعضي از نامه هايي كه تشريفات ندارند وبراي اشخاص عادي است ... گاهي ۲۰ روز طول مي كشد. مسلم اين تقاضا در آن روز شفاهي نبوده چون هيچ وسيله در زندان قصر يا سازمان امنيت نيست پس لابد كتبي بوده وآيا به اين سرعت در چند دقيقه نامه ارسال شده جواب آمده وقت گرفته است. اگر چنين نامه اي كه من تقاضا كرده ام ارائه دهند بسيار ممنون خواهم شد. اينهم يكي از همان دروغ ها مي باشد. به هرحال صبح ۴/۳/۴۲بدون اطلاع قبلي و تعيين وقت من را از زندان خارج كردند به سازمان امنيت بردند پس از اندكي معطلي تشريفات در اتاق انتظار به اتاق آقاي پاكروان رئیس سازمان امنيت راهنماييام كردند. دونفر از سرهنگان روساي سازمان هم در آنجا حضور داشتند كه يكي را مي شناختم و ديگري را آنجا شناختم. پس از تعارفات مودبانه، آقاي پاكروان كه آهسته و بريده صحبت مي كرد وصداي كولر هم مانع از شنيدن گفتههاي ايشان بود قدري صندلي خود را نزديكتر آورد، آنچه از مضمون سخنانش در خاطرم مانده اين است:« مانمي گوييم اين دستگاه ما از هرجهت خوب است و خوب كار مي كند ولي سعي من و همكارانم بر اين است كه نواقص دستگاه ها برطرف و وضع آن بهتر شود.....
🔻 متن کامل:
https://cutt.ly/ErCyUd77
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️به مناسبت چهل و ششمین سال درگذشت آیتالله سیدمحمود طالقانی
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
▪️فضاي باز سياسي ايران كه از اوايل سال۱۳۳۹ با فشار دولت آمريكا در ايران ايجاد شد و در نتيجه آن در ارديبهشت ۱۳۴۰ علي اميني به نخستوزیری رسيد، از اواسط سال ۱۳۴۱ با قبول شرايط آمریکاییها از سوي شاه به پايان رسيد. نخستين نتيجه اين توافق بركناري علي اميني و نخستوزیری اسدالله علم بود. با روي كار آمدن علم چراغ فضاي باز سياسي نيز رو به خاموشي رفت.
🔸اسدالله علم بعد از مدت كوتاهي مدارا با نيروهاي سياسي، از اواخر دیماه همان سال شروع به بازداشت عده زيادي از اعضاي جبهه ملي، نهضت آزادي و فعالان جنبش دانشجويي كرد. از جمله اين بازداشتشدگان آيتالله سيد محمود طالقاني بود كه به همراه مهندس بازرگان، دكتر سحابي، اللهيار صالح، داريوش فروهر و دكتر صديقي به زندان افتاد.
▪️بازداشتشدگان كه بهتدریج بر عده آنها افزوده شد تا بعد از وقايع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ همگي در زندان باقي ماندند. از اواسط تابستان بهتدریج اکثر بازداشت شدگان به جزاعضاي نهضت آزادي،آزاد شدند. ولی برای اعضای نهضت ازادی به بهانه كشف پیشنویس اعلامیهای كه در زندان تهيه شده بود و هیچگاه منتشر نشد در دادگاه نظامي پرونده جدیدی گشوده شد. متهمان رديف اول تا سوم اين پرونده عبارت بودند از: مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي و آیتالله سيد محمود طالقاني.
🔸اما در اين ميان مورد آیتالله طالقاني با بقیه تفاوت داشت. همچنان كه گفته شد طالقاني در زمره نخستين بازداشتشدگان بود بعد از چهار ماه در ۴ خرداد ۱۳۴۲ بدون هيچ دليل خاصي و بدون آن كه تقاضاي آزادي كرده باشد در پي يك ملاقات غیرمنتظره براي او و البته از پيش برنامهریزیشده از سوي ساواك آزاد و يك ماه بعد بارديگر بازداشت شد. وبه همراه ديگر اعضاي نهضت آزادي ايران محاكمه و ده سال حبس محكوم شد. در این نوشته جریان آزادی مشکوک آیتالله طالقانی از زبان خود ایشان تشریح شده است.
▪️اين متن كه عنوان " گردش كار " بر بالاي آن نوشته شده و در اینجا بخش انتهایی آن آورده شده است در حقيقت پاسخ به ادعاي نامه دادستان نظامي است كه از سوي ايشان بيان و توسط فرد ديگري نوشته شده است. ايشان در اين نوشته ضمن شرح نسبتاً مبسوطي از گذشته و فعاليتهاي خود، به مسائل و مشكلات كشور ونيز بازداشت خود در ۳ دي ۱۳۴۱ و مسائل زندان پرداخته و در پایان جريان ملاقات خود با تيمسار پاكروان رئیس وقت ساواك، آزادي و احضار دوباره به دليل ايراد سخنراني را بيان كرده است.
«🔸گردش كار
بسمالله المنتقم الجبار
روز ۴/۳ كه مصادف با اول محرم بود ساعت ۸صبح از زندان قصر مرا به سازمان امنيت بردند. بنابراين گزارش همان صبح من تقاضاي ملاقات كردم وبايد فورا فرستاده شده و بعد به دنبال من آمده باشند. با آن كه جواب بعضي از نامه هايي كه تشريفات ندارند وبراي اشخاص عادي است ... گاهي ۲۰ روز طول مي كشد. مسلم اين تقاضا در آن روز شفاهي نبوده چون هيچ وسيله در زندان قصر يا سازمان امنيت نيست پس لابد كتبي بوده وآيا به اين سرعت در چند دقيقه نامه ارسال شده جواب آمده وقت گرفته است. اگر چنين نامه اي كه من تقاضا كرده ام ارائه دهند بسيار ممنون خواهم شد. اينهم يكي از همان دروغ ها مي باشد. به هرحال صبح ۴/۳/۴۲بدون اطلاع قبلي و تعيين وقت من را از زندان خارج كردند به سازمان امنيت بردند پس از اندكي معطلي تشريفات در اتاق انتظار به اتاق آقاي پاكروان رئیس سازمان امنيت راهنماييام كردند. دونفر از سرهنگان روساي سازمان هم در آنجا حضور داشتند كه يكي را مي شناختم و ديگري را آنجا شناختم. پس از تعارفات مودبانه، آقاي پاكروان كه آهسته و بريده صحبت مي كرد وصداي كولر هم مانع از شنيدن گفتههاي ايشان بود قدري صندلي خود را نزديكتر آورد، آنچه از مضمون سخنانش در خاطرم مانده اين است:« مانمي گوييم اين دستگاه ما از هرجهت خوب است و خوب كار مي كند ولي سعي من و همكارانم بر اين است كه نواقص دستگاه ها برطرف و وضع آن بهتر شود.....
🔻 متن کامل:
https://cutt.ly/ErCyUd77
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴بازداشت بیدليل، آزادی مشکوک
🔷امیر طیرانی @iranfardamag فضاي باز سياسي ايران كه از اوايل سال۱۳۳۹ با فشار دولت آمريكا در ايران ايجاد شد و در نتيجه آن در ارديبهشت ۱۳۴۰ علي اميني به نخستوزیری رسيد، از اواسط سال ۱۳۴۱ با قبول شرايط آمریکاییها از سوي شاه به پايان رسيد. نخستين نتيجه اين…
🟣منادی صلح
🔶فیروزه صابر
@iranfardamag
▪️طالقانی نه در قامت ملبس به لباس روحانی، نه در قداست مبارز و مجاهدی خستگی ناپذیر ، نه در فخر سالها اسارت و تبعید ، نه در سیمای مفسر قرآن ، که در ردای مصلحی اجتماعی بی آنکه به روی آورد، به صفتی نازد، واژه ای و نمادی برای خود ثبت کند ، تلاشی برای اثبات وجود خویش در هنگامه هیجانات انقلاب کند ، به نام ستودنی محمود هم در عمق دل های همه رنگ مردم عصر خود و هم در صفحه های پاک تاریخ ماندگار شد.
🔹او برای جوانان دوران اش آیت اله نبود، رفیق مشفق و مأمنی دل آرام بود . او سید محمود طالقانی بود.
▪️در آثار به یادگار مانده در وصف قسط و عدالت، مواضع سیاسی بر پایه مشارکت اجتماعی و شورا، شاکله های اخلاقی ، عرفانی و اجتماعی پرتو ی از قرآن با نشانه های صلح و دوستی و در طنین گرم و صمیمی و همراه با اندرزهای تکان دهنده اش، مدارا و رواداری می درخشید.
🔹چنان گشوده و آزادمنش بود که نه در ذهن و نه در عمل هرگز تصویر طرد و حذف کسی حتی مخالف ترین اش ، در زیست سیاسی و اجتماعی اش نقش نبست .
▪️دعوت به تعامل و تاب آوری ، پذیرش تفاوت ها ، وحدت معنا دار و هدفدار و مشارکت و شورا در هر انتخاب و تصمیم و کنشی، از او چهره ای ساخت که صلح یکپارچه با خود در حیات با وجودش رخ نمایان می ساخت . زین رو بود که ماهرانه می توانست منادی صلح برای ملتی در منگنه استبداد دو رژیم و خاصه استبداد دینی باشد. افسوس که زود هنگام به سوی معبود شتافت.
#ایران_فردا
#فیروزه_صابر
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔶فیروزه صابر
@iranfardamag
▪️طالقانی نه در قامت ملبس به لباس روحانی، نه در قداست مبارز و مجاهدی خستگی ناپذیر ، نه در فخر سالها اسارت و تبعید ، نه در سیمای مفسر قرآن ، که در ردای مصلحی اجتماعی بی آنکه به روی آورد، به صفتی نازد، واژه ای و نمادی برای خود ثبت کند ، تلاشی برای اثبات وجود خویش در هنگامه هیجانات انقلاب کند ، به نام ستودنی محمود هم در عمق دل های همه رنگ مردم عصر خود و هم در صفحه های پاک تاریخ ماندگار شد.
🔹او برای جوانان دوران اش آیت اله نبود، رفیق مشفق و مأمنی دل آرام بود . او سید محمود طالقانی بود.
▪️در آثار به یادگار مانده در وصف قسط و عدالت، مواضع سیاسی بر پایه مشارکت اجتماعی و شورا، شاکله های اخلاقی ، عرفانی و اجتماعی پرتو ی از قرآن با نشانه های صلح و دوستی و در طنین گرم و صمیمی و همراه با اندرزهای تکان دهنده اش، مدارا و رواداری می درخشید.
🔹چنان گشوده و آزادمنش بود که نه در ذهن و نه در عمل هرگز تصویر طرد و حذف کسی حتی مخالف ترین اش ، در زیست سیاسی و اجتماعی اش نقش نبست .
▪️دعوت به تعامل و تاب آوری ، پذیرش تفاوت ها ، وحدت معنا دار و هدفدار و مشارکت و شورا در هر انتخاب و تصمیم و کنشی، از او چهره ای ساخت که صلح یکپارچه با خود در حیات با وجودش رخ نمایان می ساخت . زین رو بود که ماهرانه می توانست منادی صلح برای ملتی در منگنه استبداد دو رژیم و خاصه استبداد دینی باشد. افسوس که زود هنگام به سوی معبود شتافت.
#ایران_فردا
#فیروزه_صابر
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🟣پیامدهای حملهی اسراییل به نشست حماس در قطر
🔷روحالله سوری
@iranfardamag
🔸حمله اسراییل به قطر رخدادی مهم با تاثیراتی بزرگ بر خاورمیانه و مناسبات این منطقه با قدرت های بزرگ است که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت. قطر، عربستان، امارات متحده عربی، اسراییل، مصر ، ترکیه، ایران، روسیه و چین از جمله بازیگرانی هستند که هر کدام به نحوی از این رخداد متاثر خواهند شد.
▪️در درجه نخست قطر به عنوان کشوری کوچک و ثروتمند که سالهاست خود را چهارراه دیپلماسی منطقه ای می داند دیگر به مانند سابق لااقل در کوتاه مدت و میان مدت قادر به ایفای چنین نقشی نخواهد بود یا حداقل با چالش های جدی در تداوم این نقش روبرو خواهد شد. آنچه که می توان مورد اشاره قرار داد این است که همکاری همزمان با بازیگران متعدد که بعضا دارای تضاد منافع جدی نیز با یکدیگر هستند اگرچه تا کنون برخی منافع از جمله نوعی پرستیژ دیپلماتیک برای قطر به همراه داشته است اما ظاهرا تحولات منطقه پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بازی بر روی طناب را برای کشوری مثل قطر تا حدود زیادی سخت کرده است. قطر طی حدود دو ماه اخیر یکبار از سوی ایران (حمله به پایگاه نظامی آمریکا) و یکبار هم از سوی اسراییل به دلیل حضور مقامات حماس مورد حمله قرار گرفته است. قطر چندین سال قبل هم به خاطر حمایت از سیاست های ایران و حماس مورد غضب شدید کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار گرفته بود. مجموعه چنین عواملی به هر حال امروز تداوم راهبرد میانجی گرانه و تماس همزمان قطر با کشورها و گروه های درگیر اختلاف را با موانع جدی مواجه کرده است. این موضوعی است که تا همین جا بطور مستقیم دو کشور عربستان و امارات را هم تا حدود زیادی خرسند خواهد کرد. بویژه اگر توجه داشته باشیم که قطر به همراه ترکیه طی سالیان اخیر نقش مهمی در تقویت و حمایت از محور اخوانی در منطقه داشته است.
🔸فراتر از آنچه گفته شد تاثیری است که این حمله بر مناسبات کشورهای خلیج فارس با قدرت های بزرگ برجای خواهد گذاشت. ایالات متحده امریکا دهه هاست که نقش مهمی در تضمین امنیت کشورهای خلیج فارس برعهده داشته است. سیاست آسیا محوری آمریکا از زمان اوباما و سیاست اول امریکای ترامپ اگرچه کشورهای عربی منطقه خلیج فارس را در سال های اخیر به سمت تنوع بخشی در روابط خود و نزدیک شدن به روسیه و چین ترغیب کرده است اما باید توجه داشت که این تنها محدود به حوزه های اقتصادی و سیاسی بوده است و آمریکا همچنان نزد این کشورها جایگاه نخست و انحصاری خود را در سیاست های امنیتی این کشورها حفظ کرده است. حمله اخیر اسراییل به قطر و پیش از آن حمله ایران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر اما کشورهای عرب را در مورد اطمینان از تضمین های امنیتی آمریکا با تردیدهایی روبرو خواهد کرد و در صورت تداوم چنین حملاتی دور از انتظار نخواهد بود که شاهد تغییر در نوع روابط امنیتی کشورهای خلیج فارس با آمریکا باشیم.
▪️حمله اسراییل به قطر از جنبه های دیگری هم می تواند بر روابط درونی کشورهای عربی با یکدیگر و همچنین روابط آنها با اسراییل تاثیر بگذارد. چنین حمله ای می تواند کشورهای عرب را به این ننیجه گیری برساند که تداوم وضعیت میان اسراییل و غزه می تواند پیامدهای غیرمنتظره و غیرقابل پیش بینی را در آینده نزدیک برای کل منطقه به همراه داشته باشد. می توان پیش بینی کرد که حمله اسراییل به قطر قادر به نزدیک کردن کشورهای عرب خاورمیانه به یکدیگر باشد. اما این نزدیک کردن بسیار بعید است که به نوعی هماوردی کشورهای عرب و قرارگیری علنی آنها در برابر اسراییل بیانجامد. می توان حدس زد که چنین نزدیکی میان کشورهای عربی بیشتر در ارتباط با هم افزایی و همگرایی آنها به منظور یافتن راه حلی برای حل هر چه سریعتر مساله غزه باشد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/ArCnfTXF
#ایران_فردا
#روحالله_سوری
#حملهی_اسرائیل_به_قطر
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷روحالله سوری
@iranfardamag
🔸حمله اسراییل به قطر رخدادی مهم با تاثیراتی بزرگ بر خاورمیانه و مناسبات این منطقه با قدرت های بزرگ است که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت. قطر، عربستان، امارات متحده عربی، اسراییل، مصر ، ترکیه، ایران، روسیه و چین از جمله بازیگرانی هستند که هر کدام به نحوی از این رخداد متاثر خواهند شد.
▪️در درجه نخست قطر به عنوان کشوری کوچک و ثروتمند که سالهاست خود را چهارراه دیپلماسی منطقه ای می داند دیگر به مانند سابق لااقل در کوتاه مدت و میان مدت قادر به ایفای چنین نقشی نخواهد بود یا حداقل با چالش های جدی در تداوم این نقش روبرو خواهد شد. آنچه که می توان مورد اشاره قرار داد این است که همکاری همزمان با بازیگران متعدد که بعضا دارای تضاد منافع جدی نیز با یکدیگر هستند اگرچه تا کنون برخی منافع از جمله نوعی پرستیژ دیپلماتیک برای قطر به همراه داشته است اما ظاهرا تحولات منطقه پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بازی بر روی طناب را برای کشوری مثل قطر تا حدود زیادی سخت کرده است. قطر طی حدود دو ماه اخیر یکبار از سوی ایران (حمله به پایگاه نظامی آمریکا) و یکبار هم از سوی اسراییل به دلیل حضور مقامات حماس مورد حمله قرار گرفته است. قطر چندین سال قبل هم به خاطر حمایت از سیاست های ایران و حماس مورد غضب شدید کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار گرفته بود. مجموعه چنین عواملی به هر حال امروز تداوم راهبرد میانجی گرانه و تماس همزمان قطر با کشورها و گروه های درگیر اختلاف را با موانع جدی مواجه کرده است. این موضوعی است که تا همین جا بطور مستقیم دو کشور عربستان و امارات را هم تا حدود زیادی خرسند خواهد کرد. بویژه اگر توجه داشته باشیم که قطر به همراه ترکیه طی سالیان اخیر نقش مهمی در تقویت و حمایت از محور اخوانی در منطقه داشته است.
🔸فراتر از آنچه گفته شد تاثیری است که این حمله بر مناسبات کشورهای خلیج فارس با قدرت های بزرگ برجای خواهد گذاشت. ایالات متحده امریکا دهه هاست که نقش مهمی در تضمین امنیت کشورهای خلیج فارس برعهده داشته است. سیاست آسیا محوری آمریکا از زمان اوباما و سیاست اول امریکای ترامپ اگرچه کشورهای عربی منطقه خلیج فارس را در سال های اخیر به سمت تنوع بخشی در روابط خود و نزدیک شدن به روسیه و چین ترغیب کرده است اما باید توجه داشت که این تنها محدود به حوزه های اقتصادی و سیاسی بوده است و آمریکا همچنان نزد این کشورها جایگاه نخست و انحصاری خود را در سیاست های امنیتی این کشورها حفظ کرده است. حمله اخیر اسراییل به قطر و پیش از آن حمله ایران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر اما کشورهای عرب را در مورد اطمینان از تضمین های امنیتی آمریکا با تردیدهایی روبرو خواهد کرد و در صورت تداوم چنین حملاتی دور از انتظار نخواهد بود که شاهد تغییر در نوع روابط امنیتی کشورهای خلیج فارس با آمریکا باشیم.
▪️حمله اسراییل به قطر از جنبه های دیگری هم می تواند بر روابط درونی کشورهای عربی با یکدیگر و همچنین روابط آنها با اسراییل تاثیر بگذارد. چنین حمله ای می تواند کشورهای عرب را به این ننیجه گیری برساند که تداوم وضعیت میان اسراییل و غزه می تواند پیامدهای غیرمنتظره و غیرقابل پیش بینی را در آینده نزدیک برای کل منطقه به همراه داشته باشد. می توان پیش بینی کرد که حمله اسراییل به قطر قادر به نزدیک کردن کشورهای عرب خاورمیانه به یکدیگر باشد. اما این نزدیک کردن بسیار بعید است که به نوعی هماوردی کشورهای عرب و قرارگیری علنی آنها در برابر اسراییل بیانجامد. می توان حدس زد که چنین نزدیکی میان کشورهای عربی بیشتر در ارتباط با هم افزایی و همگرایی آنها به منظور یافتن راه حلی برای حل هر چه سریعتر مساله غزه باشد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/ArCnfTXF
#ایران_فردا
#روحالله_سوری
#حملهی_اسرائیل_به_قطر
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🟣پیامدهای حملهی اسراییل به نشست حماس در قطر
🔷روحالله سوری @iranfardamag 🔸حمله اسراییل به قطر رخدادی مهم با تاثیراتی بزرگ بر خاورمیانه و مناسبات این منطقه با قدرت های بزرگ است که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت. قطر، عربستان، امارات متحده عربی، اسراییل، مصر ، ترکیه، ایران، روسیه و چین از جمله بازیگرانی…
🟣طالقانی و مسئلهی حجاب
🔶مهدی دلیر
🔻بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
▪️اگر زمانی طالقانی به آیات قرآنی استناد می داد و حجاب را از ضروریات دین می دید، اما امروز در این ضروری بودن نیز اشکالهایی وارد شده است.
🔸طالقانی اما نسبت به دنیای جدید گشوده بود. مفاهیمِ جدید را مورد توجه قرار می داد و به سادگی به آن دست رد نمی زد.دین اسلام را دینِ عدالت می دید. نابرابری را بر نمی تابید. نابرابری جنسیتی را نیز مقبول نمی دانست.
▪️طالقانی خود زمانی گفته بود که: بعضی از حقایقِ قرآنی در ضمنِ حرکت برای انسان مکشوف می شود. نه نشستن در گوشه ای و خواندن تفاسیر مختلف. فهم برخی آیات نیز برای خود طالقانی به همین شیوه مکشوف شد. او گفته بود که: «وقتی تفسیر سوره نازعات را نوشتم، به مطالبی پرداختم، اما وقتی که حرکت و انقلاب مردم ایران را دیدم، جنبه های دیگری از تفسیر این سوره برایم مکشوف شد.»
🔸حالا بیش از چهل و شش سال از مرگ طالقانی می گذرد. شاید اگر امروز در میانمان بود هم، فهم جدیدی از آیاتِ حجاب بر او مکشوف می شد.
#حجاب
#ایران_فردا
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔶مهدی دلیر
🔻بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
▪️اگر زمانی طالقانی به آیات قرآنی استناد می داد و حجاب را از ضروریات دین می دید، اما امروز در این ضروری بودن نیز اشکالهایی وارد شده است.
🔸طالقانی اما نسبت به دنیای جدید گشوده بود. مفاهیمِ جدید را مورد توجه قرار می داد و به سادگی به آن دست رد نمی زد.دین اسلام را دینِ عدالت می دید. نابرابری را بر نمی تابید. نابرابری جنسیتی را نیز مقبول نمی دانست.
▪️طالقانی خود زمانی گفته بود که: بعضی از حقایقِ قرآنی در ضمنِ حرکت برای انسان مکشوف می شود. نه نشستن در گوشه ای و خواندن تفاسیر مختلف. فهم برخی آیات نیز برای خود طالقانی به همین شیوه مکشوف شد. او گفته بود که: «وقتی تفسیر سوره نازعات را نوشتم، به مطالبی پرداختم، اما وقتی که حرکت و انقلاب مردم ایران را دیدم، جنبه های دیگری از تفسیر این سوره برایم مکشوف شد.»
🔸حالا بیش از چهل و شش سال از مرگ طالقانی می گذرد. شاید اگر امروز در میانمان بود هم، فهم جدیدی از آیاتِ حجاب بر او مکشوف می شد.
#حجاب
#ایران_فردا
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🟣نیتهای خیر کافی نیست
▪️در فهم چالش روشنفکری سیاسی ایران معاصر در سالگرد فقدان دو «پسرعمو»
(جلال آل آحمد و سید محمود طالقانی)
🔷امین احمدی
@iranfardamag
🔸 "مهرزاد بروجردی" در کتاب "روشنفکران ایرانی و غرب" در نقد کارنامه نظری و عملی "علی شریعتی"- در هنگام اشاره به تجربه "مارتین لوتر" اروپای عصر رنسانس و تلاش شریعتی در الهامگیری از تجربه "پروتستانتیسم"- با نگاهی انتقادی می نویسد:"شریعتی در متوسل شدن به لوتر، این واقعیت را نمی دانست، (یا صلاح می دید فراموش کند) که لوتر جنبش انقلابی خود را علیه زعمای مسیحیت در قرن شانزدهم میلادی با کمک مستقیم شهریاران انجام داد اما شریعتی، به عنوان یک شخصیت اپوزیسیون،مسلما حاضر نبود برای برانداختن روحانیون با شاه پیمان اتحاد ببندد"(بروجردی،۱۳۷۷: ۱۸۱). البته شریعتی می دانست و در سخنرانی های خود اشاره به اتحاد لوتر و شهریاران و حکّام برای سرکوب قیام دهقانان کرده بود(شریعتی، مجموعه آثار۱۷). اما چرایی فهم عدم همکاری شریعتی با پهلوی در سرکوب "روحانیت" فقط در شناخت تجربه سیاسی ویژه او و روشنفکران مذهبی ندارد و بل تحربهی "روشنفکر ایرانی" بود در تلاش نزدیک به صد ساله - از مشروطه تا انقلاب۵۷ -نتوانست خود را از این چالش برهاند.
▪️ اگر "میرزا آقاخان کرمانی" از پیشگامان تجدد و "روشنفکری" ایران - و از معدود روشنفکران ایران که به نقد دین در صد و اندی سال پیش پرداخت- در نامه های خود به "میرزا ملکم خان" به دنبال اخذ فتوا از "میرزای شیرازی" علیه ناصرالدین شاه بود(مشروطه ایرانی،آجودانی،۱۳۸۴: ۳۲۸-۳۳۲) و یا میرزا ملکم خان از نظارت مراجع تقلید و حاکمیت "رئیس روحانی"بر سلطان و پادشاه حمایت می کرد و به صراحت می نوشت:"رئیس روحانی ملت باید خیلی بالاتر از شاه باشد"(همان:۳۴۱)-که همان پیشنهاد اولیه آیت الله خمینی برای نظارت روحانیون بر سلطنت پهلوی در ابتدای مبارزات خود است- می توان نخستین گام ها را برای فهم چرایی و پاسخ به این سوال مهم برداشت که چرا "روشنفکرانی ملی، ملی-مذهبی و حتی برخی از شخصیت ها و احزاب «چپ»(حزب توده) در دهه های چهل و پنجاه شمسی تصمیم به اتحاد با روحانیت سیاسی برای سرنگونی حکومت متجدد پهلوی گرفتند؟"
🔸خوانش دقیق تاریخ و ریشه های وقوع "پدیده ها" در بستر تاریخ و جامعه و یا به قول منطقیون "علت بعید" آنچه رخ داده است، کندکاوی ژرف برای فرار از اتهام زنی های مرسوم سیاست زده و احساسی است که سالهاست، بیشتر و بیشتر وجدان جمعی و همبستگی ملی را جریحه دار می کند و جز عقده گشایی نصیبی برای افراد و اقشار نیست.
▪️ آنچه در این ادراک ضروری است تفکیکی است که می بایست بر تفاوت نگرش و استراتژی آنچه "روشنفکری سیاسی" با "روشنفکری فرهنگی" می نامیم، صورت پذیرد.به عبارت دقیقتر می توان اینگونه تبیین کرد که فعالیت فرهنگی برای "روشنفکری سیاسی" در جهت ایجاد تحول اجتماعی برای تغییرات سیاسی از "پایین به بالا" است و در روشنفکری فرهنگی، امر گسترش فرهنگ مدرن و "دانایی" محوریت اصلی است و روشنفکر به دنبال تغییرات سریع و حتی برای دهههای آینده نبوده و نیست و بَل گسترش دانش و فرهنگ در جامعه را چون فرورفتن آرام آب در زمینی خشک را مروج است.
🔸ذکر این نکته ضروری است که بدون شک، این تقسیم بندی را نمی توان دقیق و بدون هیچ استثناء و یا بدون وجود افرادی که در این دو دسته تعریف نشده و یا نشانه هایی از هر دو گرایش را توامان داشته باشند، دانست. "حمید عنایت" این روشنفکر فرهنگی و آکادمیک با دانش ایرانی، هیچگاه فعالیت مستقیم سیاسی و تئوری پردازی اجتماعی برای تغییر و تحول اجتماعی- سیاسی نداشت اما از حامیان انقلاب ۵۷ و دارای رابطه نزدیک با ایدئولوگهای آن چون "مرتضی مطهری" بود و یا میرزا ملکم خان در عین تئوری پردازی برای "حکومت قانون"و "نفی استبداد مطلقه"، با سلطنت استبدادی قاجار همکاری کرد.
▪️پس تقسیم بندی فوق را اینگونه بهتر میتوان تبیین کرد: "روشنفکری سیاسی- فرهنگی" در مقابل "روشنفکری فرهنگی- سیاسی" که ذکر هرکدام از واژه های "سیاسی" و "فرهنگی" در ابتدا، تقدم و تاخر اهمیت مفهوم امر سیاسی و امر فرهنگی را برای روشنفکر می رساند؛در گروه اول، روشنفکران امر سیاسی را (نه در تلاش برای کسب قدرت که در معنای تعهد به سرنوشت جامعه برای بهروزی و دستیابی به آرمانهای عدالت و آزادی) مسئولیت اصلی خویش تعریف میکنند و در گروه دوم مسئولیت و دغدغه فرد، فرهنگ و تولید فکر است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/5rC1IAA3
#ایران_فردا
#امین_احمدی
#جلال_آلاحمد
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️در فهم چالش روشنفکری سیاسی ایران معاصر در سالگرد فقدان دو «پسرعمو»
(جلال آل آحمد و سید محمود طالقانی)
🔷امین احمدی
@iranfardamag
🔸 "مهرزاد بروجردی" در کتاب "روشنفکران ایرانی و غرب" در نقد کارنامه نظری و عملی "علی شریعتی"- در هنگام اشاره به تجربه "مارتین لوتر" اروپای عصر رنسانس و تلاش شریعتی در الهامگیری از تجربه "پروتستانتیسم"- با نگاهی انتقادی می نویسد:"شریعتی در متوسل شدن به لوتر، این واقعیت را نمی دانست، (یا صلاح می دید فراموش کند) که لوتر جنبش انقلابی خود را علیه زعمای مسیحیت در قرن شانزدهم میلادی با کمک مستقیم شهریاران انجام داد اما شریعتی، به عنوان یک شخصیت اپوزیسیون،مسلما حاضر نبود برای برانداختن روحانیون با شاه پیمان اتحاد ببندد"(بروجردی،۱۳۷۷: ۱۸۱). البته شریعتی می دانست و در سخنرانی های خود اشاره به اتحاد لوتر و شهریاران و حکّام برای سرکوب قیام دهقانان کرده بود(شریعتی، مجموعه آثار۱۷). اما چرایی فهم عدم همکاری شریعتی با پهلوی در سرکوب "روحانیت" فقط در شناخت تجربه سیاسی ویژه او و روشنفکران مذهبی ندارد و بل تحربهی "روشنفکر ایرانی" بود در تلاش نزدیک به صد ساله - از مشروطه تا انقلاب۵۷ -نتوانست خود را از این چالش برهاند.
▪️ اگر "میرزا آقاخان کرمانی" از پیشگامان تجدد و "روشنفکری" ایران - و از معدود روشنفکران ایران که به نقد دین در صد و اندی سال پیش پرداخت- در نامه های خود به "میرزا ملکم خان" به دنبال اخذ فتوا از "میرزای شیرازی" علیه ناصرالدین شاه بود(مشروطه ایرانی،آجودانی،۱۳۸۴: ۳۲۸-۳۳۲) و یا میرزا ملکم خان از نظارت مراجع تقلید و حاکمیت "رئیس روحانی"بر سلطان و پادشاه حمایت می کرد و به صراحت می نوشت:"رئیس روحانی ملت باید خیلی بالاتر از شاه باشد"(همان:۳۴۱)-که همان پیشنهاد اولیه آیت الله خمینی برای نظارت روحانیون بر سلطنت پهلوی در ابتدای مبارزات خود است- می توان نخستین گام ها را برای فهم چرایی و پاسخ به این سوال مهم برداشت که چرا "روشنفکرانی ملی، ملی-مذهبی و حتی برخی از شخصیت ها و احزاب «چپ»(حزب توده) در دهه های چهل و پنجاه شمسی تصمیم به اتحاد با روحانیت سیاسی برای سرنگونی حکومت متجدد پهلوی گرفتند؟"
🔸خوانش دقیق تاریخ و ریشه های وقوع "پدیده ها" در بستر تاریخ و جامعه و یا به قول منطقیون "علت بعید" آنچه رخ داده است، کندکاوی ژرف برای فرار از اتهام زنی های مرسوم سیاست زده و احساسی است که سالهاست، بیشتر و بیشتر وجدان جمعی و همبستگی ملی را جریحه دار می کند و جز عقده گشایی نصیبی برای افراد و اقشار نیست.
▪️ آنچه در این ادراک ضروری است تفکیکی است که می بایست بر تفاوت نگرش و استراتژی آنچه "روشنفکری سیاسی" با "روشنفکری فرهنگی" می نامیم، صورت پذیرد.به عبارت دقیقتر می توان اینگونه تبیین کرد که فعالیت فرهنگی برای "روشنفکری سیاسی" در جهت ایجاد تحول اجتماعی برای تغییرات سیاسی از "پایین به بالا" است و در روشنفکری فرهنگی، امر گسترش فرهنگ مدرن و "دانایی" محوریت اصلی است و روشنفکر به دنبال تغییرات سریع و حتی برای دهههای آینده نبوده و نیست و بَل گسترش دانش و فرهنگ در جامعه را چون فرورفتن آرام آب در زمینی خشک را مروج است.
🔸ذکر این نکته ضروری است که بدون شک، این تقسیم بندی را نمی توان دقیق و بدون هیچ استثناء و یا بدون وجود افرادی که در این دو دسته تعریف نشده و یا نشانه هایی از هر دو گرایش را توامان داشته باشند، دانست. "حمید عنایت" این روشنفکر فرهنگی و آکادمیک با دانش ایرانی، هیچگاه فعالیت مستقیم سیاسی و تئوری پردازی اجتماعی برای تغییر و تحول اجتماعی- سیاسی نداشت اما از حامیان انقلاب ۵۷ و دارای رابطه نزدیک با ایدئولوگهای آن چون "مرتضی مطهری" بود و یا میرزا ملکم خان در عین تئوری پردازی برای "حکومت قانون"و "نفی استبداد مطلقه"، با سلطنت استبدادی قاجار همکاری کرد.
▪️پس تقسیم بندی فوق را اینگونه بهتر میتوان تبیین کرد: "روشنفکری سیاسی- فرهنگی" در مقابل "روشنفکری فرهنگی- سیاسی" که ذکر هرکدام از واژه های "سیاسی" و "فرهنگی" در ابتدا، تقدم و تاخر اهمیت مفهوم امر سیاسی و امر فرهنگی را برای روشنفکر می رساند؛در گروه اول، روشنفکران امر سیاسی را (نه در تلاش برای کسب قدرت که در معنای تعهد به سرنوشت جامعه برای بهروزی و دستیابی به آرمانهای عدالت و آزادی) مسئولیت اصلی خویش تعریف میکنند و در گروه دوم مسئولیت و دغدغه فرد، فرهنگ و تولید فکر است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/5rC1IAA3
#ایران_فردا
#امین_احمدی
#جلال_آلاحمد
#محمود_طالقانی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🟣نیتهای خیر کافی نیست
(جلال آل آحمد و سید محمود طالقانی) 🔷امین احمدی @iranfardamag "مهرزاد بروجردی" در کتاب "روشنفکران ایرانی و غرب" در نقد کارنامه نظری و عملی "علی شریعتی"- در هنگام اشاره به تجربه "مارتین لوتر" اروپای عصر رنسانس و تلاش شریعتی در الهامگیری از تجربه…
🔴توافق ایران و آژانس: شیطان در جزییات است
🔷روحالله سوری
@iranfardamag
▪️بسیاری توافق ایران و آژانس انرژی اتمی را گامی مثبت در روند حل مشکلات ایران با اروپا و آمریکا می دانند. مدیر کل سازمان بین المللی انرژی اتمی نیز تلویحا بر این موضوع صحه گذاشته است اما به نظر می رسد برای نتیجه گیری در این خصوص بایست چند نکته را مدنظر قرار داد.
🔸 همانطور که گروسی در گزارش خود بعد از دیدار با عراقچی بیان داشته دو طرف بر روی انجام بازرسی ها در مورد تاسیسات هسته ای اعلام شده و نشده ایران و ارائه گزارش از سوی ایران توافق کرده اند. اما مساله اینجاست که ایران اجرایی شدن چنین توافقی را منوط به برخی شرایط کرده است. در درجه نخست نظر طرف ایرانی این است که توافق صورت گرفته توافقی بر روی کلیت موضوع بوده است و اجرایی شدن آن در جزییات نیازمند مذاکرات و گفتگوهای دیگری خواهد بود. به عبارت دیگر دو طرف فعلا بر روی لزوم انجام بازرسی ها موافقت کرده اند اما شکل و شیوه (مدالیته ) آن بصورت مورد به مورد نیازمند گفتگوهای بیشتر است.
▪️موضوع دیگر اینکه ایران اجرایی شدن یا تداوم اجرای این توافق را به متوقف شدن مکانیسم ماشه گره زده است. این به معنای آن است که ایران توافق با گروسی را ابزاری برای عقب نشینی اروپایی ها از مکانیسم ماشه تلقی می کند. به همین خاطر عراقچی در اولین اطهارات خود بعد از سفر به قاهره تصریح کرد که فعلا هیچ بازرسی انجام نخواهد شد. این دقیقا به این معناست که ایران فعلا تا قبل از توقف یا تعویق مکانیسم ماشه قصدی برای اجرایی کردن توافقات خود با آژانس ندارد و اگر هم چنین بازرسی هایی آغاز شوند با بازگشت تحریم ها مطابق با مکانیسم ماشه، همکاری با آژانس قطع خواهد شد.
🔸بنابراین با توجه به چنین شواهدی چیزی که دور از ذهن است باز شدن گره کور میان ایران و غرب بر سر مساله هسته ای است. اروپایی ها به هیچ عنوان صرف چنین توافقی را به تنهایی دلیلی بر نچکاندن ماشه تحریم ها برآورد نخواهند کرد. آنچه برای اروپایی ها حائز اهمیت است تعیین تکلیف ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد، توقف غنی سازی از سوی ایران و مساله برد موشکهای ایران می باشد موضوعاتی که به نظر نمی رسد یک توافق کلی با آژانس به تنهایی قادر به حل و رفع آنها شود.
#ایران_فردا
#روحالله_سوری
#توافق_ایران_و_آژانس
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷روحالله سوری
@iranfardamag
▪️بسیاری توافق ایران و آژانس انرژی اتمی را گامی مثبت در روند حل مشکلات ایران با اروپا و آمریکا می دانند. مدیر کل سازمان بین المللی انرژی اتمی نیز تلویحا بر این موضوع صحه گذاشته است اما به نظر می رسد برای نتیجه گیری در این خصوص بایست چند نکته را مدنظر قرار داد.
🔸 همانطور که گروسی در گزارش خود بعد از دیدار با عراقچی بیان داشته دو طرف بر روی انجام بازرسی ها در مورد تاسیسات هسته ای اعلام شده و نشده ایران و ارائه گزارش از سوی ایران توافق کرده اند. اما مساله اینجاست که ایران اجرایی شدن چنین توافقی را منوط به برخی شرایط کرده است. در درجه نخست نظر طرف ایرانی این است که توافق صورت گرفته توافقی بر روی کلیت موضوع بوده است و اجرایی شدن آن در جزییات نیازمند مذاکرات و گفتگوهای دیگری خواهد بود. به عبارت دیگر دو طرف فعلا بر روی لزوم انجام بازرسی ها موافقت کرده اند اما شکل و شیوه (مدالیته ) آن بصورت مورد به مورد نیازمند گفتگوهای بیشتر است.
▪️موضوع دیگر اینکه ایران اجرایی شدن یا تداوم اجرای این توافق را به متوقف شدن مکانیسم ماشه گره زده است. این به معنای آن است که ایران توافق با گروسی را ابزاری برای عقب نشینی اروپایی ها از مکانیسم ماشه تلقی می کند. به همین خاطر عراقچی در اولین اطهارات خود بعد از سفر به قاهره تصریح کرد که فعلا هیچ بازرسی انجام نخواهد شد. این دقیقا به این معناست که ایران فعلا تا قبل از توقف یا تعویق مکانیسم ماشه قصدی برای اجرایی کردن توافقات خود با آژانس ندارد و اگر هم چنین بازرسی هایی آغاز شوند با بازگشت تحریم ها مطابق با مکانیسم ماشه، همکاری با آژانس قطع خواهد شد.
🔸بنابراین با توجه به چنین شواهدی چیزی که دور از ذهن است باز شدن گره کور میان ایران و غرب بر سر مساله هسته ای است. اروپایی ها به هیچ عنوان صرف چنین توافقی را به تنهایی دلیلی بر نچکاندن ماشه تحریم ها برآورد نخواهند کرد. آنچه برای اروپایی ها حائز اهمیت است تعیین تکلیف ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد، توقف غنی سازی از سوی ایران و مساله برد موشکهای ایران می باشد موضوعاتی که به نظر نمی رسد یک توافق کلی با آژانس به تنهایی قادر به حل و رفع آنها شود.
#ایران_فردا
#روحالله_سوری
#توافق_ایران_و_آژانس
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
🟣 از امکان تا امتناع دموکراسی
🔻 ژئوپلتیک دموکراسیسازی
🔷 احسان شریف ثانوی
@iranfardamag
✅ مقدمه
🔸بعد از امکانسنجی دموکراسیسازی در بستر مفهومی با عنوان: ناسازگیگذاری که به بررسی وضعیت توسعهی اقتصادی و توسعهی سیاسی و ناسازگاری احتمالی دست یافتن به هردو به شکل همزمان میپرداخت. حالا سراغ مفهومی در ادبیات دموکراسی میرویم با عنوان ژئوپلتیک دموکراسیسازی یا به عبارتی بهتر بررسی تغییرات سیاسی هر دولت-ملتی با ویژگیهای خاص جغرافیایی و سیاسی همراه باهم. این رویکرد به ویژه در سالهای پس از فروپاشی دیوار برلین و تغییرات پسا موج سوم دموکراسی اهمیت روزافزونی پیدا کردهاست.
▪️مجموعه تغییراتی که در گسترهی گذار به دموکراسی تا بازگشت به رژیمهای غیردموکراتیک صرفا با ادبیات گذار قابل فهم و بررسی نیستند. به عنوان مثال خروجی نهایی رخداد بهار عربی در بسیاری از کشورهای درگیر آن چیزی به جز بازتولید اقتدارگرایی یا درگیریهای فرقهای به ارمغان نیاوردهاست. موارد استثنائی در حقیقت مواردی هستند که روندهای کلی جهانی و منطقهای هم خوانی نداشتهاند. به وسط آوردن جغرافیای سیاسی ژئوپلتیک در حقیقت تلاشی است برای فهم روندها و اتفاقهایی که در قالب چارچوبهای اصلی نمیگنجند. دموکراسیها هنوز هم علیرغم فرایند پرشتاب جهانیشدن در بستر واحدهایی به نام دولت-ملتها پدید میآیند یا رو به زوال میروند. ژئوپلتیک دموکراسیسازی رویکردی عامتر از جغرافیای سیاسی به محوریت سیاست منطقهای قدرتهای بزرگ است و در تلاش برای پیوند میان عوامل داخلی، خارجی، مکانی و زمانی است.
✅ ژئوپلتیک و دموکراسی
🔸در بررسی تاریخی این رویکرد میتوان به مورد گذارهای کشورهای اروپای شرقی اشاره جدی داشت. تحولات سیاسی و اقتصادی در این کشورها وابستگی شدیدی با جغرافیا خصوصا ویژگیهای قدرت دارای هژمونی اصلی در آن منطقه یعنی شوروی داشت. البته باید به تمایز مهم بین دخالت عوامل بینالمللی که خود رویکردی با گسترهی عواملی چون فشار دیپلماتیک، مداخله نظامی و… است با رویکرد ژئوپلتیک اشاره کرد. جغرافیا آیا خود فاکتور اصلی است،یا زمینه سازی برای عملکردن یا نکردن سایر پارامترها. آیا صرفا اعمال قدرتهای بزرگ اهمیت دارد و به بیان بعضی منتقدان دموکراسیسازی را باید نوعی امپریالیسم مدرن دانست. شکل جدید تسلط بر کشورها با محوریت ارزشهای دموکراتیک و خواستههای دموکراسیسازی. لارنس وایتهِد ارتباط جغرافیا و دموکراسی را تاثیر جغرافیا بر توزیع دموکراسی میان کشورها، دامنهی دموکراسی در داخل هر کشوری و قابلیت بقا یا زوال رژیمهای دموکراتیک برمیشمرد. مانوئل گرازیانو در تعریفی دیگر به عوامل بالقوه مرتبط به هم از جمله سطح درآمد و ارتباطات منطقهای را مدنظر دارد. اما شاید تعریف ایو لاکوست جغرافیدان فرانسوی از همه تعریفی جامعتر باشد.
▪️رویکرد ژئوپلتیک به عوامل جغرافیایی و سیاسی تنها محدود نمیشود و هر دو را به عنوان عوامل مکمل هم میداند. بررسی مکانیسم تاثیر شرایط جغرافیایی و سیاسی بر تعاملات داخلی و خارجی در حقیقت موجزترین تعریف ممکن از ژئوپلتیک دموکراسیسازیاست. در این رویکرد علاوه بر عوامل مکانی، عامل زمان هم بسیار مهم است. هر قلمرو تاریخی دارد و آن تاریخ از معناهای شکلدهندهی ژئوپلتیک است. جغرافیا در کنار بازیگران خارجی، نخبگان داخلی و… امکان فهمی چندلایه را از تغییرات سیاسی هر دولت-ملتی ممکن میکنند.
✅ برجستگیهای ژئوپلتیک
🔸عمدتا میتوان عوامل اصلی ژئوپلتیک را در سه دسته خلاصه نمود.
۱-قلمرو جغرافیایی
۲-هویت و توزیع سرزمینی جمعیت
۳-منابع طبیعی و غیرطبیعی و توزیع سرزمینی
▪️قلمرو علیرغم ظاهر ساده و قابل تعریف پیچیدگیهای خاص خود را دارد. قلمرو را نباید در نقشههای کلان فهم کرد و باید آنرا به موقعیتهای خرد تقسیم کرد. نباید صرفا به مرزهای ملی بسنده کرد، بلکه نقشههای تقسیمبندی مبتنی بر عوامل فیزیکی چون کوه، دریا و… بسیار اهمیت دارند. دموکراسیهای موج اول معمولا موقعیتهای ژئواستراتژیک داشتند، مثلا موقعیت جزیرهای امریکا و بریتانیا که باعث مصون ماندن آنها از حملات خارجی میشد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/orVaRKY6
#ایران_فردا
#احسان_شریفثانوی
#ژئوپلتیک_دموکراسیسازی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔻 ژئوپلتیک دموکراسیسازی
🔷 احسان شریف ثانوی
@iranfardamag
✅ مقدمه
🔸بعد از امکانسنجی دموکراسیسازی در بستر مفهومی با عنوان: ناسازگیگذاری که به بررسی وضعیت توسعهی اقتصادی و توسعهی سیاسی و ناسازگاری احتمالی دست یافتن به هردو به شکل همزمان میپرداخت. حالا سراغ مفهومی در ادبیات دموکراسی میرویم با عنوان ژئوپلتیک دموکراسیسازی یا به عبارتی بهتر بررسی تغییرات سیاسی هر دولت-ملتی با ویژگیهای خاص جغرافیایی و سیاسی همراه باهم. این رویکرد به ویژه در سالهای پس از فروپاشی دیوار برلین و تغییرات پسا موج سوم دموکراسی اهمیت روزافزونی پیدا کردهاست.
▪️مجموعه تغییراتی که در گسترهی گذار به دموکراسی تا بازگشت به رژیمهای غیردموکراتیک صرفا با ادبیات گذار قابل فهم و بررسی نیستند. به عنوان مثال خروجی نهایی رخداد بهار عربی در بسیاری از کشورهای درگیر آن چیزی به جز بازتولید اقتدارگرایی یا درگیریهای فرقهای به ارمغان نیاوردهاست. موارد استثنائی در حقیقت مواردی هستند که روندهای کلی جهانی و منطقهای هم خوانی نداشتهاند. به وسط آوردن جغرافیای سیاسی ژئوپلتیک در حقیقت تلاشی است برای فهم روندها و اتفاقهایی که در قالب چارچوبهای اصلی نمیگنجند. دموکراسیها هنوز هم علیرغم فرایند پرشتاب جهانیشدن در بستر واحدهایی به نام دولت-ملتها پدید میآیند یا رو به زوال میروند. ژئوپلتیک دموکراسیسازی رویکردی عامتر از جغرافیای سیاسی به محوریت سیاست منطقهای قدرتهای بزرگ است و در تلاش برای پیوند میان عوامل داخلی، خارجی، مکانی و زمانی است.
✅ ژئوپلتیک و دموکراسی
🔸در بررسی تاریخی این رویکرد میتوان به مورد گذارهای کشورهای اروپای شرقی اشاره جدی داشت. تحولات سیاسی و اقتصادی در این کشورها وابستگی شدیدی با جغرافیا خصوصا ویژگیهای قدرت دارای هژمونی اصلی در آن منطقه یعنی شوروی داشت. البته باید به تمایز مهم بین دخالت عوامل بینالمللی که خود رویکردی با گسترهی عواملی چون فشار دیپلماتیک، مداخله نظامی و… است با رویکرد ژئوپلتیک اشاره کرد. جغرافیا آیا خود فاکتور اصلی است،یا زمینه سازی برای عملکردن یا نکردن سایر پارامترها. آیا صرفا اعمال قدرتهای بزرگ اهمیت دارد و به بیان بعضی منتقدان دموکراسیسازی را باید نوعی امپریالیسم مدرن دانست. شکل جدید تسلط بر کشورها با محوریت ارزشهای دموکراتیک و خواستههای دموکراسیسازی. لارنس وایتهِد ارتباط جغرافیا و دموکراسی را تاثیر جغرافیا بر توزیع دموکراسی میان کشورها، دامنهی دموکراسی در داخل هر کشوری و قابلیت بقا یا زوال رژیمهای دموکراتیک برمیشمرد. مانوئل گرازیانو در تعریفی دیگر به عوامل بالقوه مرتبط به هم از جمله سطح درآمد و ارتباطات منطقهای را مدنظر دارد. اما شاید تعریف ایو لاکوست جغرافیدان فرانسوی از همه تعریفی جامعتر باشد.
▪️رویکرد ژئوپلتیک به عوامل جغرافیایی و سیاسی تنها محدود نمیشود و هر دو را به عنوان عوامل مکمل هم میداند. بررسی مکانیسم تاثیر شرایط جغرافیایی و سیاسی بر تعاملات داخلی و خارجی در حقیقت موجزترین تعریف ممکن از ژئوپلتیک دموکراسیسازیاست. در این رویکرد علاوه بر عوامل مکانی، عامل زمان هم بسیار مهم است. هر قلمرو تاریخی دارد و آن تاریخ از معناهای شکلدهندهی ژئوپلتیک است. جغرافیا در کنار بازیگران خارجی، نخبگان داخلی و… امکان فهمی چندلایه را از تغییرات سیاسی هر دولت-ملتی ممکن میکنند.
✅ برجستگیهای ژئوپلتیک
🔸عمدتا میتوان عوامل اصلی ژئوپلتیک را در سه دسته خلاصه نمود.
۱-قلمرو جغرافیایی
۲-هویت و توزیع سرزمینی جمعیت
۳-منابع طبیعی و غیرطبیعی و توزیع سرزمینی
▪️قلمرو علیرغم ظاهر ساده و قابل تعریف پیچیدگیهای خاص خود را دارد. قلمرو را نباید در نقشههای کلان فهم کرد و باید آنرا به موقعیتهای خرد تقسیم کرد. نباید صرفا به مرزهای ملی بسنده کرد، بلکه نقشههای تقسیمبندی مبتنی بر عوامل فیزیکی چون کوه، دریا و… بسیار اهمیت دارند. دموکراسیهای موج اول معمولا موقعیتهای ژئواستراتژیک داشتند، مثلا موقعیت جزیرهای امریکا و بریتانیا که باعث مصون ماندن آنها از حملات خارجی میشد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/orVaRKY6
#ایران_فردا
#احسان_شریفثانوی
#ژئوپلتیک_دموکراسیسازی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🟣 از امکان تا امتناع دموکراسی
🔻 ژئوپلتیک دموکراسیسازی 🔷 احسان شریف ثانوی @iranfardamag ✅ مقدمه بعد از امکانسنجی دموکراسیسازی در بستر مفهومی با عنوان: ناسازگیگذاری که به بررسی وضعیت توسعهی اقتصادی و توسعهی سیاسی و ناسازگاری احتمالی دست یافتن به هردو به شکل همزمان میپرداخت. حالا…
🔴 دگرپذیری و مدارا در ایران
▪️ زمینهها و راهکارها
🔷 حامد سحابی
@iranfardamag
▪️در سال ۱۹۹۵ در میانه سالهایی که با شکلگیری و گسترش اینترنت و ارتباطات دیجیتال مفهوم جهانی شدن و دهکده جهانی در اذهان جهانیان شکل میگرفت و فرهنگها و تمدنها بیش از پیش در تقابل و اصطکاک با هم قرار میگرفتند، مجمع عمومی یونسکو اعلامیه با عنوان “Declaration of Principles on Tolerance” را به تصویب رسانید که در فارسی به اعلامیه اصول مدارا معروف شده است. در این اعلامیه ضمن تعریف مفهوم مدارا با اشاره به خطر نارواداری ناشی از در هم آمیختگی بیش از پیش جوامع و فرهنگها در فرایند جهانی شدن تعهداتی را برای اجرای دولتها و ملتها در نظر گرفته است. مدارا در این اعلامیه به شرح زیر تعریف شده است:
▪️برای فهم بهتر مفهوم مدارا، آن گونه که در این اعلامیه آمده است توجه این نکته حائز اهمیت است که مدارا کردن در زبان روزمره ما به معنی نوعی تحمل دیگری در عین مرزبندی با او است در حالی که به نظر میرسد آنچه مد نظر این اعلامیه است چیزی عمیقتر و فراگیرتر از این تحمل است.
🔸در این اعلامیه صراحتاً گفته میشود که:
این تعریف همان چیزی است که بهتر است در فارسی با واژهی رواداری (به معنای گشودگی و پذیرش درونی) و یا دگرپذیری (به رسمیت شناختن حقِ دیگری برای بودن) ترجمه شود. بنابراین، اعلامیه نمیخواهد جوامع صرفاً «دیگری را تحمل کنند» (که معنای محدود مدارا/تساهل در سنت قدیمی است)، بلکه بر پرورش فرهنگی و حقوقی برای پذیرش دیگری تأکید دارد.
✅ نظریه رواداری و دگرپذیری
▪️برای شفافیت و روشنی بیشتر میتوان پنج موضع مختلف در قبال دیگری را به شرح زیر در نظر گرفت:
۱) حق کاملاْ با من است و به همین دلیل دیگران یا تابع و مطیع مناند یا باطلند و هیچ حقی ندارند - عدم مدارا
قائلان به این گزاره چنان فهم سادهای از جهان هستی و روابط و تعاملات پیچیده آن دارند یا چنان اعتماد و اطمینانی به وجود و هستی خویش و درک و فهم خود دارند که تملک تام و تمام حقیقت را غیرقابل تردید و انکار میپندارند. این نگرش ناشی از طبیعت خودمحور و کودکانه انسانها است و بیشتر توسط نظریه پردازان جدا افتاده از واقعیت زندگی بشری فرمولبندی و بسط داده شده است. همین سادگی در فهم جهان و حقیقت، دستاویز مؤثری برای جلب نظر عوام است و ابزاری در دست حکومتهای تمامیت خواه برای سرکوب و خشونت علیه اقلیتها و دگراندیشان. این «خود برحق پنداری» صرفاً برخواسته از تعالیم دینی نیست و میتواند برای آن خاستگاههای قومی، نژادی و ایدئولوژیک نیز در تاریخ جستجو کرد. حکومتهایی چون هیتلر، استالین، اسرائیل و داعش هریک یکی از این برتری جوییها را مبنای انحصارطلبی خود قرار دادهاند.
🔸همچنین متفکرانی چون افلاطون و هابز که به نوعی برتری عقلانی و فلسفی نخبگان بر عوام قائل هستند و یا بسیاری از متکلمان و علمای سنتی شیعه و سنی یا ارتودوکس مسیحی و یهودی که پیرو احکام دینی ناظر بر مرزبندی کافر و مؤمن هستند نظریه پرداز این دیدگاه بودهاند.
۲) حق کاملاْ با من است ولی فعلاً مصلحت من در این است که با دیگران مدارا کنم (دیگران حقی ندارند ولی فعلاْ زور دارند) – مدارای دفاعی.
▪️این گزاره دیدگاه «حق به جانبانی» است که هنوز به قدرت نرسیدهاند ولی از همان فلسفه گروه یک پیروی میکنند. ایشان دیدگاه اول را پذیرفتهاند، منتها واقعیت بیرونی را هم لمس کردهاند که دیگرانی هم وجود دارند و آن دیگران زور و قدرت دارند و گرچه حقی ندارند ولی تا جایی که زور و قدرت دارند نمیتوان آنان را مطیع و سر به راه نمود.
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/crVANlCr
#ایران_فردا
#حامد_سحابی
#مدارا #دگرپذیری
http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️ زمینهها و راهکارها
🔷 حامد سحابی
@iranfardamag
▪️در سال ۱۹۹۵ در میانه سالهایی که با شکلگیری و گسترش اینترنت و ارتباطات دیجیتال مفهوم جهانی شدن و دهکده جهانی در اذهان جهانیان شکل میگرفت و فرهنگها و تمدنها بیش از پیش در تقابل و اصطکاک با هم قرار میگرفتند، مجمع عمومی یونسکو اعلامیه با عنوان “Declaration of Principles on Tolerance” را به تصویب رسانید که در فارسی به اعلامیه اصول مدارا معروف شده است. در این اعلامیه ضمن تعریف مفهوم مدارا با اشاره به خطر نارواداری ناشی از در هم آمیختگی بیش از پیش جوامع و فرهنگها در فرایند جهانی شدن تعهداتی را برای اجرای دولتها و ملتها در نظر گرفته است. مدارا در این اعلامیه به شرح زیر تعریف شده است:
🔸مدارا یعنی احترام، پذیرش و ارج نهادن به تنوع غنی فرهنگهای جهان و شیوههای مختلف بیان و زیست انسانی. رشد مدارا از راه آگاهی، گشودگی، تبادلنظر و آزادی اندیشه، وجدان و باور ممکن میشود. مدارا، هماهنگی در عین تفاوت است؛ نه صرفاً وظیفهای اخلاقی، بلکه ضرورت سیاسی و حقوقی است. مدارا فضیلتی است که صلح را ممکن میسازد و به جایگزینی فرهنگ صلح به جای فرهنگ جنگ کمک میکند.
▪️برای فهم بهتر مفهوم مدارا، آن گونه که در این اعلامیه آمده است توجه این نکته حائز اهمیت است که مدارا کردن در زبان روزمره ما به معنی نوعی تحمل دیگری در عین مرزبندی با او است در حالی که به نظر میرسد آنچه مد نظر این اعلامیه است چیزی عمیقتر و فراگیرتر از این تحمل است.
🔸در این اعلامیه صراحتاً گفته میشود که:
«مدارا نه کوتاه آمدن است و نه چشمپوشی»، بلکه «نوعی احترام، پذیرش و ارج نهادن به تنوع فرهنگها، اشکال بیان، و شیوههای زیست انسانی یا انسان بودگی است».
این تعریف همان چیزی است که بهتر است در فارسی با واژهی رواداری (به معنای گشودگی و پذیرش درونی) و یا دگرپذیری (به رسمیت شناختن حقِ دیگری برای بودن) ترجمه شود. بنابراین، اعلامیه نمیخواهد جوامع صرفاً «دیگری را تحمل کنند» (که معنای محدود مدارا/تساهل در سنت قدیمی است)، بلکه بر پرورش فرهنگی و حقوقی برای پذیرش دیگری تأکید دارد.
✅ نظریه رواداری و دگرپذیری
▪️برای شفافیت و روشنی بیشتر میتوان پنج موضع مختلف در قبال دیگری را به شرح زیر در نظر گرفت:
۱) حق کاملاْ با من است و به همین دلیل دیگران یا تابع و مطیع مناند یا باطلند و هیچ حقی ندارند - عدم مدارا
قائلان به این گزاره چنان فهم سادهای از جهان هستی و روابط و تعاملات پیچیده آن دارند یا چنان اعتماد و اطمینانی به وجود و هستی خویش و درک و فهم خود دارند که تملک تام و تمام حقیقت را غیرقابل تردید و انکار میپندارند. این نگرش ناشی از طبیعت خودمحور و کودکانه انسانها است و بیشتر توسط نظریه پردازان جدا افتاده از واقعیت زندگی بشری فرمولبندی و بسط داده شده است. همین سادگی در فهم جهان و حقیقت، دستاویز مؤثری برای جلب نظر عوام است و ابزاری در دست حکومتهای تمامیت خواه برای سرکوب و خشونت علیه اقلیتها و دگراندیشان. این «خود برحق پنداری» صرفاً برخواسته از تعالیم دینی نیست و میتواند برای آن خاستگاههای قومی، نژادی و ایدئولوژیک نیز در تاریخ جستجو کرد. حکومتهایی چون هیتلر، استالین، اسرائیل و داعش هریک یکی از این برتری جوییها را مبنای انحصارطلبی خود قرار دادهاند.
🔸همچنین متفکرانی چون افلاطون و هابز که به نوعی برتری عقلانی و فلسفی نخبگان بر عوام قائل هستند و یا بسیاری از متکلمان و علمای سنتی شیعه و سنی یا ارتودوکس مسیحی و یهودی که پیرو احکام دینی ناظر بر مرزبندی کافر و مؤمن هستند نظریه پرداز این دیدگاه بودهاند.
۲) حق کاملاْ با من است ولی فعلاً مصلحت من در این است که با دیگران مدارا کنم (دیگران حقی ندارند ولی فعلاْ زور دارند) – مدارای دفاعی.
▪️این گزاره دیدگاه «حق به جانبانی» است که هنوز به قدرت نرسیدهاند ولی از همان فلسفه گروه یک پیروی میکنند. ایشان دیدگاه اول را پذیرفتهاند، منتها واقعیت بیرونی را هم لمس کردهاند که دیگرانی هم وجود دارند و آن دیگران زور و قدرت دارند و گرچه حقی ندارند ولی تا جایی که زور و قدرت دارند نمیتوان آنان را مطیع و سر به راه نمود.
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/crVANlCr
#ایران_فردا
#حامد_سحابی
#مدارا #دگرپذیری
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴 دگرپذیری و مدارا در ایران
▪️ زمینهها و راهکارها 🔷 حامد سحابی @iranfardamag در سال ۱۹۹۵ در میانه سالهایی که با شکلگیری و گسترش اینترنت و ارتباطات دیجیتال مفهوم جهانی شدن و دهکده جهانی در اذهان جهانیان شکل میگرفت و فرهنگها و تمدنها بیش از پیش در تقابل و اصطکاک با هم قرار میگرفتند،…
🔴عدم توانایی مخالفان برای براندازی و فقدان جایگزین برای دولت ایران از دلایل مهم آتشبس میان ایران و اسراییل بود
🔷قاسم محبعلی در گفتگو با ایران فردا
▪️به کوشش: روحالله سوری
@iranfardamag
1️⃣ در حالی که مذاکرات ایران و آمریکا داشت وارد دور ششم خود می شد به ناگاه شاهد حمله اسراییل به ایران در بامداد روز ۲۳ خرداد بودیم به نظر جنابعالی چه عاملی باعث شد که اسراییل در آن مقطع دست به چنین حمله ای بزند؟ آیا این حمله از قبل با ترامپ هماهنگ شده بود؟
🔸به نظر می رسد در فاصله دوره پنج تا ششم آمریکایی ها پیشنهادی کتبی از طریق ویتکاف به ایران داده بودند که بر اساس آن در ازای توقف غنی سازی از سوی ایران به صورت دایمی یا موقت برخی مشوق ها به ایران ارائه گردد و اگر ایران نپذیرفت جایگزینش اقدام نظامی باشد. اینکه ایران داشت این پیشنهاد را می پذیرفت یا آماده مذاکره پیرامون آن بود اخبار دقیقی درباره آن نیست. اما به نظر می رسد اسرائیل از این فرصت سو استفاده کرد و با هماهنگی دولت ترامپ یا بدون هماهنگی که به نظر می رسد احتمال هماهنگی بسیار بیشتر است به ایران حمله کرد تا این فشار را به ایران بیاورد که راه حلی دیگری جز پذیرفتن توقف غنی سازی ندارد و آن مشوق را هم به این طریق باطل کرد و این حمله وضعیتی را ایجاد کرد که ایران بین ادامه جنگ یا پایان آن قرار بگیرد. بنابراین خیلی مبهم است و نمی شود به این سوال دقیق پاسخ داد که علت حمله اسرائیل چه بوده است اما طبیعی است که آنها نمی خواستند بدون اینکه انتقام حملاتی که به ادعای آنها علیه شان در لبنان، یمن و غزه شده بود اجازه بدهند توافقی بین ایران و آمریکا صورت بگیرد.
▪️این سیاست ثابت اسرائیلی هاست که از ابتدای تشکیل دولت یهودی در فلسطین اشغالی همواره این گونه بوده که اسرائیل هر گونه حمله به اتباع و سرزمین اش را به شدت پاسخ دهد. حتی اگر زمان هم بگذرد آن را از دستور کار خودش خارج نمی کند و بارها شده است که مثلا فلسطینی هایی که عملیات کرده بودند به عنوان مثال در المپیک مونیخ ده سال بعد تک تک آنها را تعقیب کرد و در جایی به قتل رساند.
🔸این روش به نظر می رسد که روش ثابت اسرائیلی ها بوده است درباره صدام و قذافی این سو تفاهم وجود دارد به ویژه درباره صدام چون موشک زد و نخستین دولتی بود که در جنگ اول کویت با آمریکا مستقیما به تل آویو موشک پرتاب کرد. همان موقع برخی منابع گفتند که اسرائیل از این قضیه نمی گذرد تا صدام را به قتل برساند و شاید این سیاست ثابت اسرائیلی ها، حمایت اروپا و آمریکایی ها را هم همواره داشته و صدام و قذافی نیز به طرز فجیعی به قتل رسیدند.
2️⃣شکل و شیوه حمله اسراییل و اهداف مورد حمله واقع شده به گونه ای بود که بسیاری را به این نتیجه رساند که اسراییل به دنبال تغییر رژیم است . ترامپ هم در طول جنگ به صراحت به این موضوع اشاره کرده بود اما در نهایت از آن عقب نشینی کرد و حتی تا لغو تحریم خرید نفت ایران از سوی چین هم پیش رفت به نظر شما ترامپ دقیقا به دنبال چیست؟ تغییر رژیم یا دستیابی به یک توافق با ایران ؟
▪️اسرائیل تدارک دیده بود و گزارش به آمریکایی ها داده بود که زمینه برای شورش در ایران پس از حمله فراهم است. بخشی از اپوزیسیون در خارج مثل مجاهدین خلق یا سلطنت طلب ها هم که از حمله نظامی برای تغییر رژیم استفاده می کنند گزارش هایی داده بودند که این مساله اشتباه محاسباتی را برای آمریکا و اسرائیل به وجود آورده بود. به نظر می رسد در روزهای اول شاید انتظار این بود که در ایران اتفاقاتی بیفتد و شورش هایی شبیه شورش بنزین رخ دهد و درگیری داخلی باعث شود تور امنیتی دولت با حملات خارجی پاره شود و همزمان درگیر حمله داخلی و خارجی شود و زمینه سقوط رژیم فراهم شود. اما این اتفاق رخ نداد و یکی از دلایل آن که باعث شد دولت ترامپ نسبت به آتش بس راغب شود همین بود که احساس کرد مخالفان ایران توانایی براندازی در داخل ندارند و جایگزینی هم برای دولت ایران نیست.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/xrByMKpf
#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#روحالله_سوری
#آتشبس_ایران_اسرائیل
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷قاسم محبعلی در گفتگو با ایران فردا
▪️به کوشش: روحالله سوری
@iranfardamag
1️⃣ در حالی که مذاکرات ایران و آمریکا داشت وارد دور ششم خود می شد به ناگاه شاهد حمله اسراییل به ایران در بامداد روز ۲۳ خرداد بودیم به نظر جنابعالی چه عاملی باعث شد که اسراییل در آن مقطع دست به چنین حمله ای بزند؟ آیا این حمله از قبل با ترامپ هماهنگ شده بود؟
🔸به نظر می رسد در فاصله دوره پنج تا ششم آمریکایی ها پیشنهادی کتبی از طریق ویتکاف به ایران داده بودند که بر اساس آن در ازای توقف غنی سازی از سوی ایران به صورت دایمی یا موقت برخی مشوق ها به ایران ارائه گردد و اگر ایران نپذیرفت جایگزینش اقدام نظامی باشد. اینکه ایران داشت این پیشنهاد را می پذیرفت یا آماده مذاکره پیرامون آن بود اخبار دقیقی درباره آن نیست. اما به نظر می رسد اسرائیل از این فرصت سو استفاده کرد و با هماهنگی دولت ترامپ یا بدون هماهنگی که به نظر می رسد احتمال هماهنگی بسیار بیشتر است به ایران حمله کرد تا این فشار را به ایران بیاورد که راه حلی دیگری جز پذیرفتن توقف غنی سازی ندارد و آن مشوق را هم به این طریق باطل کرد و این حمله وضعیتی را ایجاد کرد که ایران بین ادامه جنگ یا پایان آن قرار بگیرد. بنابراین خیلی مبهم است و نمی شود به این سوال دقیق پاسخ داد که علت حمله اسرائیل چه بوده است اما طبیعی است که آنها نمی خواستند بدون اینکه انتقام حملاتی که به ادعای آنها علیه شان در لبنان، یمن و غزه شده بود اجازه بدهند توافقی بین ایران و آمریکا صورت بگیرد.
▪️این سیاست ثابت اسرائیلی هاست که از ابتدای تشکیل دولت یهودی در فلسطین اشغالی همواره این گونه بوده که اسرائیل هر گونه حمله به اتباع و سرزمین اش را به شدت پاسخ دهد. حتی اگر زمان هم بگذرد آن را از دستور کار خودش خارج نمی کند و بارها شده است که مثلا فلسطینی هایی که عملیات کرده بودند به عنوان مثال در المپیک مونیخ ده سال بعد تک تک آنها را تعقیب کرد و در جایی به قتل رساند.
🔸این روش به نظر می رسد که روش ثابت اسرائیلی ها بوده است درباره صدام و قذافی این سو تفاهم وجود دارد به ویژه درباره صدام چون موشک زد و نخستین دولتی بود که در جنگ اول کویت با آمریکا مستقیما به تل آویو موشک پرتاب کرد. همان موقع برخی منابع گفتند که اسرائیل از این قضیه نمی گذرد تا صدام را به قتل برساند و شاید این سیاست ثابت اسرائیلی ها، حمایت اروپا و آمریکایی ها را هم همواره داشته و صدام و قذافی نیز به طرز فجیعی به قتل رسیدند.
2️⃣شکل و شیوه حمله اسراییل و اهداف مورد حمله واقع شده به گونه ای بود که بسیاری را به این نتیجه رساند که اسراییل به دنبال تغییر رژیم است . ترامپ هم در طول جنگ به صراحت به این موضوع اشاره کرده بود اما در نهایت از آن عقب نشینی کرد و حتی تا لغو تحریم خرید نفت ایران از سوی چین هم پیش رفت به نظر شما ترامپ دقیقا به دنبال چیست؟ تغییر رژیم یا دستیابی به یک توافق با ایران ؟
▪️اسرائیل تدارک دیده بود و گزارش به آمریکایی ها داده بود که زمینه برای شورش در ایران پس از حمله فراهم است. بخشی از اپوزیسیون در خارج مثل مجاهدین خلق یا سلطنت طلب ها هم که از حمله نظامی برای تغییر رژیم استفاده می کنند گزارش هایی داده بودند که این مساله اشتباه محاسباتی را برای آمریکا و اسرائیل به وجود آورده بود. به نظر می رسد در روزهای اول شاید انتظار این بود که در ایران اتفاقاتی بیفتد و شورش هایی شبیه شورش بنزین رخ دهد و درگیری داخلی باعث شود تور امنیتی دولت با حملات خارجی پاره شود و همزمان درگیر حمله داخلی و خارجی شود و زمینه سقوط رژیم فراهم شود. اما این اتفاق رخ نداد و یکی از دلایل آن که باعث شد دولت ترامپ نسبت به آتش بس راغب شود همین بود که احساس کرد مخالفان ایران توانایی براندازی در داخل ندارند و جایگزینی هم برای دولت ایران نیست.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/xrByMKpf
#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#روحالله_سوری
#آتشبس_ایران_اسرائیل
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴عدم توانایی مخالفان برای براندازی و فقدان جایگزین برای دولت ایران؛ از دلایل مهم آتشبس میان ایران و اسراییل بود
🔷قاسم محبعلی در گفتگو با ایران فردا ▪️به کوشش: روحالله سوری @iranfardamag 1️⃣ در حالی که مذاکرات ایران و آمریکا داشت وارد دور ششم خود می شد به ناگاه شاهد حمله اسراییل به ایران در بامداد روز ۲۳ خرداد بودیم به نظر جنابعالی چه عاملی باعث شد که اسراییل در…
🟣مردمان جان به لب رسیده و نخبگان فراموش شده
▪️تقدیم به یاد و خاطره مهسا امینی و نیکا شاکرمی
🔷امین احمدی
@iranfardamag
"صَدری الخیاری" فعال سیاسی تونسی*
🔹سومین سالگرد جنبش "زن،زندگی،آزادی" در رسید؛ شاید حاکمیت بعد از خاموشی این حرکت در خیابان در انتهای سال ۱۴۰۱ در تصور این بود که "موجها خوابیده اند آرام و رام، طبل طوفان از نو افتاده است ...آبها از آسیاب افتاده است" اما وقایع سه سال اخیر نشان داد این بار برخلاف زمانه "اخوان" نمی توان گفت "در مزار شهر بی تپش وای جغدی هم نمی آید به گوش" زیرا هنوز "هزار باده ناخورده در بن تاک است."
▪️تحلیل ها و تفاسیر متعدد از روشنفکران و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی برای طرح پرسش چرایی وقوع چنین اتفاقاتی که در بیست سال اخیر ایران کم کم تبدیل به امری معمول و تکرار شدنی شده است- از تیر ۷۸ تا اعتراضات متعدد دانشجویی، صنفی،جنسیتی، طبقاتی، قومیتی زنان، کارگران و کارمندان و اقوام در دهه های ۸۰ و ۹۰ و کنون- نوشته و گفته شده و به درستی در اکثر تفاسیر بر برخی تفاوتهای کمی و کیفی اعتراضات اخیر با حرکتها،قیامها، نهضتها و انقلابها گذشته تاریخ معاصر ایران تاکید شده است.
🔹از سوی دیگر "نخبگان" و" احزاب و دسته جات" سیاسی اعم از اپوزیسیون برانداز تا حامیان سفت و سخت نظام، سعی بر مصادره به مطلوب خواستها و فریادهای این مردم "جان به لب رسیده" داشتند و هر یک برای خود از این نمد کلاهی دوختند اما همه و همه این تلاشهای نظری و عملی آیا می توانند به این سوال پاسخ گویند که چرا هرسال بیشتر از سالهای قبل، اعتراضات در ایران بیشتر و بیشتر بدون رهبری و مدیریت جریانات سیاسی و روشنفکری به وقوع می پیوندد؟ به راستی جایگاه نخبگان(در این نوشتار نخبه در معنای واژه Elite به کار میرود) "سیاسی" و "فکری" در حرکتهای شهری دهههای اخیر ایران کجاست؟ آیامی توان هنوز بر تاثیرگذاری ایدههای سیاسی یا "کلان روایتهایی" چون "روشنفکری دینی در قرائتهای اسلام عدالت طلبانه و اسلام دموکراتیک"، "جامعه مدنی و دموکراسی"،"سوسیالیسم" و "احیای گدشته درخشان ملی و باستانی" بر نظر و عمل مردم در حرکتهای اعتراضی تاکید کرد؟
▪️ حدود شش سال پیش در در سالگرد شانزده آذرِ در دانشگاه تهران، پرچمی به این مضمون توسط دانشجویان "چپ" برافراشته شد:" از ایران تا سوریه و عراق و شیلی و ...اعتراضات علیه سطه "نئولیبرالیسم و سرمایه داری" است و مردمان از نابرابری نظام سرمایه داری در سراسر جهان با توجه شرایط داخلی هرکشور به تنگ آمده اند."؛ گویی "طبقه کارگر" در سراسر جهان می خواهد متحد شود تا این بساط سرمایه داری "خون آشام" را براندازد.این تحلیل بی شباهت به تحلیل های سلطنت طلبان سرنگونی طلب و حامیان رسانه ای آنان نیست که وجود شعارهای "رضاشاه روحت شاد" و تجلیل ازخاندان پهلوی را به خواست بیشتر مردم ایران به بازگشت "دوران شکوهمند پهلوی" تعبیر می کنند. در یک سو تحلیلِ روشنفکری "مارکسیستی" است و دیگری"راستگرایانه" اما هر دو زیادی از حد خود را جدی! گرفتند و یا شاید می دانند آش به این شوری نیست اما مطامع قدرت( البته در این سالها مقام اول این عرصه را به راست سلطنت طلب و راست غربگرا باید اعطا کرد زیرا اکثریت جریان چپ میداند نه زمینه مردمی ونه قدرت سختافزاری و لجستیک برای اثرگذاری وسیع برای ایجاد حرکت مردمی را داراست)ترویج "توهمات" را در دستور کار قرار داده تا یک گروه بخواهد به اغراض سیاسی خود برسد اما هر نیتی پشت این تفاسیر و تئوری پردازیها باشد، نخبگان سیاسی و روشنفکران این سرزمین این هوشمندی را بهتر است داشته باشند و بدانند و بفهمند که جایگاه قدرتمندی برای¬رهبری مردم در حال حاضر ندارند.
🔹بیشک نمیتوان از تاثیرات ایدهها و تبلیغات رسانه - به ویژه با قدرت فراوان مالی برای جناح سلطنت طلب برانداز در سالیان اخیر- بر حرکتها و اعتراضات مردمی به راحتی گذشت و آنرا دست کم گرفت؛ ترکیب ریشه های عینی موجود نارضایتی با پمپاژ مدام نقد انگاره های فکری و عملی انقلاب ۵۷ و اسطوره سازی از گذشته ایران در دوران پهلوی امری تاثیرگذار بر شعارها و خواست ها اعتراضات است و در این زمینه باید به گروه ها و "روشنفکران چپ" و "ملّی"(در گرایشهای گوناگون)گفت که در برابر قدرت رسانهای سلطنت طلبان شانس کمتری دارند اما برای تمامی گروه های سیاسی نمیتوان نقش رهبری برای جنبش های اعتراضی سالهای اخیر ایران قائل شد زیرا......
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/DrBSjzmV
#ایران_فردا
#امین_احمدی
#مردمان_و_نخبگان
#جنبش_مهسا #زن_زندگی_آزادی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️تقدیم به یاد و خاطره مهسا امینی و نیکا شاکرمی
🔷امین احمدی
@iranfardamag
سخن گفتن از مردم یعنی سخن گفتن از روابط قدرت.یعنی سخن گفتن از تاریخ روابط قدرت...
"صَدری الخیاری" فعال سیاسی تونسی*
🔹سومین سالگرد جنبش "زن،زندگی،آزادی" در رسید؛ شاید حاکمیت بعد از خاموشی این حرکت در خیابان در انتهای سال ۱۴۰۱ در تصور این بود که "موجها خوابیده اند آرام و رام، طبل طوفان از نو افتاده است ...آبها از آسیاب افتاده است" اما وقایع سه سال اخیر نشان داد این بار برخلاف زمانه "اخوان" نمی توان گفت "در مزار شهر بی تپش وای جغدی هم نمی آید به گوش" زیرا هنوز "هزار باده ناخورده در بن تاک است."
▪️تحلیل ها و تفاسیر متعدد از روشنفکران و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی برای طرح پرسش چرایی وقوع چنین اتفاقاتی که در بیست سال اخیر ایران کم کم تبدیل به امری معمول و تکرار شدنی شده است- از تیر ۷۸ تا اعتراضات متعدد دانشجویی، صنفی،جنسیتی، طبقاتی، قومیتی زنان، کارگران و کارمندان و اقوام در دهه های ۸۰ و ۹۰ و کنون- نوشته و گفته شده و به درستی در اکثر تفاسیر بر برخی تفاوتهای کمی و کیفی اعتراضات اخیر با حرکتها،قیامها، نهضتها و انقلابها گذشته تاریخ معاصر ایران تاکید شده است.
🔹از سوی دیگر "نخبگان" و" احزاب و دسته جات" سیاسی اعم از اپوزیسیون برانداز تا حامیان سفت و سخت نظام، سعی بر مصادره به مطلوب خواستها و فریادهای این مردم "جان به لب رسیده" داشتند و هر یک برای خود از این نمد کلاهی دوختند اما همه و همه این تلاشهای نظری و عملی آیا می توانند به این سوال پاسخ گویند که چرا هرسال بیشتر از سالهای قبل، اعتراضات در ایران بیشتر و بیشتر بدون رهبری و مدیریت جریانات سیاسی و روشنفکری به وقوع می پیوندد؟ به راستی جایگاه نخبگان(در این نوشتار نخبه در معنای واژه Elite به کار میرود) "سیاسی" و "فکری" در حرکتهای شهری دهههای اخیر ایران کجاست؟ آیامی توان هنوز بر تاثیرگذاری ایدههای سیاسی یا "کلان روایتهایی" چون "روشنفکری دینی در قرائتهای اسلام عدالت طلبانه و اسلام دموکراتیک"، "جامعه مدنی و دموکراسی"،"سوسیالیسم" و "احیای گدشته درخشان ملی و باستانی" بر نظر و عمل مردم در حرکتهای اعتراضی تاکید کرد؟
▪️ حدود شش سال پیش در در سالگرد شانزده آذرِ در دانشگاه تهران، پرچمی به این مضمون توسط دانشجویان "چپ" برافراشته شد:" از ایران تا سوریه و عراق و شیلی و ...اعتراضات علیه سطه "نئولیبرالیسم و سرمایه داری" است و مردمان از نابرابری نظام سرمایه داری در سراسر جهان با توجه شرایط داخلی هرکشور به تنگ آمده اند."؛ گویی "طبقه کارگر" در سراسر جهان می خواهد متحد شود تا این بساط سرمایه داری "خون آشام" را براندازد.این تحلیل بی شباهت به تحلیل های سلطنت طلبان سرنگونی طلب و حامیان رسانه ای آنان نیست که وجود شعارهای "رضاشاه روحت شاد" و تجلیل ازخاندان پهلوی را به خواست بیشتر مردم ایران به بازگشت "دوران شکوهمند پهلوی" تعبیر می کنند. در یک سو تحلیلِ روشنفکری "مارکسیستی" است و دیگری"راستگرایانه" اما هر دو زیادی از حد خود را جدی! گرفتند و یا شاید می دانند آش به این شوری نیست اما مطامع قدرت( البته در این سالها مقام اول این عرصه را به راست سلطنت طلب و راست غربگرا باید اعطا کرد زیرا اکثریت جریان چپ میداند نه زمینه مردمی ونه قدرت سختافزاری و لجستیک برای اثرگذاری وسیع برای ایجاد حرکت مردمی را داراست)ترویج "توهمات" را در دستور کار قرار داده تا یک گروه بخواهد به اغراض سیاسی خود برسد اما هر نیتی پشت این تفاسیر و تئوری پردازیها باشد، نخبگان سیاسی و روشنفکران این سرزمین این هوشمندی را بهتر است داشته باشند و بدانند و بفهمند که جایگاه قدرتمندی برای¬رهبری مردم در حال حاضر ندارند.
🔹بیشک نمیتوان از تاثیرات ایدهها و تبلیغات رسانه - به ویژه با قدرت فراوان مالی برای جناح سلطنت طلب برانداز در سالیان اخیر- بر حرکتها و اعتراضات مردمی به راحتی گذشت و آنرا دست کم گرفت؛ ترکیب ریشه های عینی موجود نارضایتی با پمپاژ مدام نقد انگاره های فکری و عملی انقلاب ۵۷ و اسطوره سازی از گذشته ایران در دوران پهلوی امری تاثیرگذار بر شعارها و خواست ها اعتراضات است و در این زمینه باید به گروه ها و "روشنفکران چپ" و "ملّی"(در گرایشهای گوناگون)گفت که در برابر قدرت رسانهای سلطنت طلبان شانس کمتری دارند اما برای تمامی گروه های سیاسی نمیتوان نقش رهبری برای جنبش های اعتراضی سالهای اخیر ایران قائل شد زیرا......
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/DrBSjzmV
#ایران_فردا
#امین_احمدی
#مردمان_و_نخبگان
#جنبش_مهسا #زن_زندگی_آزادی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🟣مردمان جان به لب رسیده و نخبگان فراموش شده
▪️تقدیم به یاد و خاطره مهسا امینی و نیکا شاکرمی 🔷امین احمدی @iranfardamag سخن گفتن از مردم یعنی سخن گفتن از روابط قدرت.یعنی سخن گفتن از تاریخ روابط قدرت... "صَدری الخیاری" فعال سیاسی تونسی* سومین سالگرد جنبش "زن،زندگی،آزادی" در رسید؛ شاید حاکمیت بعد از…
▪️بهروز حاجیآقاپور* از حصار تن گذشت
@iranfardamag
▪️حصارها و حصرهای زندگی هرگز نتوانست قامت فراز او را در قید روزمرگیها فرود آموزد و فروغ آرمان در نهان و عیانش فروزهی به ابدیت پیوستن او گشت.
▪️رنجهای زندان و زندگی را به جان کشید و با حقیقتی که خود بدان باور داشت، قبای گیتی را به میخ مرگ آویخت و در گذشت.
▪️مرگ او را باور میکنیم و اندوهش را به خانواده ،همسر وفادارش بانو مریم اندیش و فرزندان عزیزش شروین و کمند و دوستان همفکرش تسلیت میگوییم.
▪️روانشان شاد!
▪️ایران فردا
------------
*حاجی آقاپور(مشهور به حاجی پور)
#تسلیت
#ایران_فردا
#بهروز_حاجیپور
#شروین_حاجیپور
http://www.tg-me.com/iranfardamag
@iranfardamag
▪️حصارها و حصرهای زندگی هرگز نتوانست قامت فراز او را در قید روزمرگیها فرود آموزد و فروغ آرمان در نهان و عیانش فروزهی به ابدیت پیوستن او گشت.
▪️رنجهای زندان و زندگی را به جان کشید و با حقیقتی که خود بدان باور داشت، قبای گیتی را به میخ مرگ آویخت و در گذشت.
▪️مرگ او را باور میکنیم و اندوهش را به خانواده ،همسر وفادارش بانو مریم اندیش و فرزندان عزیزش شروین و کمند و دوستان همفکرش تسلیت میگوییم.
▪️روانشان شاد!
▪️ایران فردا
------------
*حاجی آقاپور(مشهور به حاجی پور)
#تسلیت
#ایران_فردا
#بهروز_حاجیپور
#شروین_حاجیپور
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🟣جنبش اصلاحی یا جنبش اصلاحی - تحولی؟
🔶 بهروز حاجیآقاپور*
▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت درگذشت بهروز حاجیپور
@iranfardamag
▪️ ترکیب خودکامگی با توسعه ی آمرانه در عصر پهلوی که با تغییر مناسبات اجتماعی، مولد نیازهای جدیدی شده بود که به جای پاسخ از سوی حکومت، با سرکوب مواجه می شد، با حذف نیروهای آزادی خواه و عدالتخواه در قالب ایدوئولوژی های مختلف، به شکلی ناخواسته و نیاندیشیده، به فراهم کردن فضا برای روحانیت و تقویت ساختار های مربوط به نظام اندیشگی این جریان در جامعه ایران منتهی شد که نتیجه ی آن، رشد بشدت نامتوازن عین - ذهن در ضمیر جامعه بود.
🔹در چنین شرایطی بود که اکثر نیروهای تحول خواه بدون فهم درست از این واقعیت و بدون مشخص کردن مرحله تحول و همچنین ارزیابی ماهیت نیروهای موجود درصف متکثرضد استبداد، برپایه فهمی انتزاعی و کلی و عام از ساختار و مناسبات اقتصادی، با قیام ۵۷ همراه و همگام شدند و با دریافتی پوپولیستی از خلق و جبهه ی واحد خلقی، نظام سلطنتی را برانداختند. قیامی که خروجی آن، حاکمیت طبقه و قشری با ایدئولوژی فقاهتی - ولایتی بود زیرا علیرغم تغییر ساختار اقتصادی به ساختار بورژوازی مدرن، ساختار سیاسی همچنان کهنه و واپسگرا باقی مانده بود!
▪️از این منظر، انقلاب ۵۷ جامعه را در وضعیتی پارادوکسیکال قرار داد. در حالیکه مناسبات وساختار اقتصادی مدرن شده بود، ساختار سیاسی ای با ماهیتی بشدت کهنه و واپس گرا متشکل از خرده بورژوازی سنتی و بورژوازی تجاری سنتی همچنان بر میدان غلبه داشت. براساس قواعد تحول اجتماعی - تاریخی، روشن بود که این ساختار سیاسی کهنه است که باید متناسب با ساختار و مناسبات اقتصادی مدرن تغییر پیدا کند لیکن این تحول، امری ساده و آسان نبود که بشود انتظار داشت تا در یک بازه ی زمانی کوتاه تحقق پیدا کند زیرا این ساختار سیاسی از یک پشتوانه ی قدرتمند اجتماعی برپایه همپوشانی ایدئولوژیکی، فرهنگی و تربیتی برخوردار بود که طی یک تاریخ کهن قوام یافته بود.
🔹خطای بزرگ اکثر جریانهای سیاسی مدرن اعم از راست میانه و چپ اما این بود که بیشتر از منظر ساختار و مناسبات اقتصادی - اجتماعی شرایط را تحلیل و مرحله، راهبرد و برنامه مبارزاتی خود را براساس آن بنا می کردند. راهبردها وبرنامه هایی که نه تنها به بن بست رسیدند، بلکه بخش بزرگی از آنها با اتخاذ راهبرد های براندازانه و خشونت محور، حاکمیت را در موضعی قرار دادند که با سوء استفاده از جنگ ایران و عراق و بسیج توده های حاشیه نشین و روستایی و حتی طبقه ی متوسطی که هنوز از لحاظ ذهنی با او همپوشانی داشت، اتحاد ملی غول آسایی را شکل بدهد که نه تنها به قتل عام نیروهای رادیکالی که مبارزه ی مسلحانه را انتخاب کرده بودند، بپردازد بلکه روزنه های سیاست ورزی حداقلی جریانهای میانه رو و واقع بین را هم مسدود کند.
✅ساختارها فرو می ریزند!
▪️ با سرکوب سنگین در آغازین سالهای دهه ی شصت، حاکمیت سرمست از شکست رقبا و تسلط سیاسی/امنیتی/نظامی، اجرای برنامه های خود بر پایه فقاهت را در دستور کار قرار داد اما اجرای این برنامه ها در مواجهه با واقعیت ساختاری و همچنین متاثر از دوگانگی سیاسی در حاکمیت یعنی خرده بورژوازی سنتی از یک سو و بورژوازی سنتی تجاری از سوی دیگر دچار چالش اساسی شد. خرده بورژوازی سنتی با تعلق خاطر به آرمان های عدالتخواهانه و برخورداری از پشتوانه ی قدرتمند اجتماعی در پیوند با ساختار اقتصادی و اداری مدرن و مدیریت آن، اولین شکاف را در حاکمیت ایجاد کرد. شکافی که نخست در تضاد میان هاشمی- موسوی/خامنه ای - ولایتی و سپس در تقابل هاشمی(راست مدرن) و موسوی(چپ مدرن) خود را نشان داد و منجر به کناره گیری مهندس موسوی از صحنه شد.
🔹با خارج شدن موسوی از صحنه، تضاد اصلی فرصت ظهور پیدا کرد. اینک نوبت صف آرایی هاشمی با گرایش راست مدرن و خامنه ای با گرایش راست سنتی در برابر هم بود که در ادامه نمود جبهه ای نیز پیدا کرد. در حالیکه حتی چپ دموکراتیک به ائتلاف با هاشمی رسیده بود در طرف دیگر شاهد هم افزایی راست مافیایی، امنیتی و نظامی بودیم.
▪️در کشاکش پاسخ به زیست اجتماعی برپایه ساختار اقتصادی - اجتماعی سرمایه داری، بخش راست خورده بورژوازی، راه برون رفت از بن بست اقتصادی سیاسی و بین المللی را در احیا و بازسازی مناسبات و ساختار اقتصادی مدرن و برقراری روابط با نظام سرمایه داری جهانی یافته بود. این بخش از طریق هاشمی رفسنجانی و تیم او نمایندگی می شد. با فرونشستن گرد و غبار ناشی از فضای هیجان زده ی انقلاب و جنگ، تضادهای حاکمیتی و اجتماعی در ریل طبیعی اقتصادی - سیاسی خود قرار گرفت. ریلی طبیعی که در بالا، خود را در برنامه ی تعدیل اقتصادی هاشمی و در پایین، در شکل مطالبات صنفی، مدنی و سیاسی مدرن آشکار می ساخت.
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/xrNrFBMq
#ایران_فردا
#جنبش_تحولی
#بهروز_حاجیآقاپور
https://www.tg-me.com/iranfardamag
🔶 بهروز حاجیآقاپور*
▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت درگذشت بهروز حاجیپور
@iranfardamag
▪️ ترکیب خودکامگی با توسعه ی آمرانه در عصر پهلوی که با تغییر مناسبات اجتماعی، مولد نیازهای جدیدی شده بود که به جای پاسخ از سوی حکومت، با سرکوب مواجه می شد، با حذف نیروهای آزادی خواه و عدالتخواه در قالب ایدوئولوژی های مختلف، به شکلی ناخواسته و نیاندیشیده، به فراهم کردن فضا برای روحانیت و تقویت ساختار های مربوط به نظام اندیشگی این جریان در جامعه ایران منتهی شد که نتیجه ی آن، رشد بشدت نامتوازن عین - ذهن در ضمیر جامعه بود.
🔹در چنین شرایطی بود که اکثر نیروهای تحول خواه بدون فهم درست از این واقعیت و بدون مشخص کردن مرحله تحول و همچنین ارزیابی ماهیت نیروهای موجود درصف متکثرضد استبداد، برپایه فهمی انتزاعی و کلی و عام از ساختار و مناسبات اقتصادی، با قیام ۵۷ همراه و همگام شدند و با دریافتی پوپولیستی از خلق و جبهه ی واحد خلقی، نظام سلطنتی را برانداختند. قیامی که خروجی آن، حاکمیت طبقه و قشری با ایدئولوژی فقاهتی - ولایتی بود زیرا علیرغم تغییر ساختار اقتصادی به ساختار بورژوازی مدرن، ساختار سیاسی همچنان کهنه و واپسگرا باقی مانده بود!
▪️از این منظر، انقلاب ۵۷ جامعه را در وضعیتی پارادوکسیکال قرار داد. در حالیکه مناسبات وساختار اقتصادی مدرن شده بود، ساختار سیاسی ای با ماهیتی بشدت کهنه و واپس گرا متشکل از خرده بورژوازی سنتی و بورژوازی تجاری سنتی همچنان بر میدان غلبه داشت. براساس قواعد تحول اجتماعی - تاریخی، روشن بود که این ساختار سیاسی کهنه است که باید متناسب با ساختار و مناسبات اقتصادی مدرن تغییر پیدا کند لیکن این تحول، امری ساده و آسان نبود که بشود انتظار داشت تا در یک بازه ی زمانی کوتاه تحقق پیدا کند زیرا این ساختار سیاسی از یک پشتوانه ی قدرتمند اجتماعی برپایه همپوشانی ایدئولوژیکی، فرهنگی و تربیتی برخوردار بود که طی یک تاریخ کهن قوام یافته بود.
🔹خطای بزرگ اکثر جریانهای سیاسی مدرن اعم از راست میانه و چپ اما این بود که بیشتر از منظر ساختار و مناسبات اقتصادی - اجتماعی شرایط را تحلیل و مرحله، راهبرد و برنامه مبارزاتی خود را براساس آن بنا می کردند. راهبردها وبرنامه هایی که نه تنها به بن بست رسیدند، بلکه بخش بزرگی از آنها با اتخاذ راهبرد های براندازانه و خشونت محور، حاکمیت را در موضعی قرار دادند که با سوء استفاده از جنگ ایران و عراق و بسیج توده های حاشیه نشین و روستایی و حتی طبقه ی متوسطی که هنوز از لحاظ ذهنی با او همپوشانی داشت، اتحاد ملی غول آسایی را شکل بدهد که نه تنها به قتل عام نیروهای رادیکالی که مبارزه ی مسلحانه را انتخاب کرده بودند، بپردازد بلکه روزنه های سیاست ورزی حداقلی جریانهای میانه رو و واقع بین را هم مسدود کند.
✅ساختارها فرو می ریزند!
▪️ با سرکوب سنگین در آغازین سالهای دهه ی شصت، حاکمیت سرمست از شکست رقبا و تسلط سیاسی/امنیتی/نظامی، اجرای برنامه های خود بر پایه فقاهت را در دستور کار قرار داد اما اجرای این برنامه ها در مواجهه با واقعیت ساختاری و همچنین متاثر از دوگانگی سیاسی در حاکمیت یعنی خرده بورژوازی سنتی از یک سو و بورژوازی سنتی تجاری از سوی دیگر دچار چالش اساسی شد. خرده بورژوازی سنتی با تعلق خاطر به آرمان های عدالتخواهانه و برخورداری از پشتوانه ی قدرتمند اجتماعی در پیوند با ساختار اقتصادی و اداری مدرن و مدیریت آن، اولین شکاف را در حاکمیت ایجاد کرد. شکافی که نخست در تضاد میان هاشمی- موسوی/خامنه ای - ولایتی و سپس در تقابل هاشمی(راست مدرن) و موسوی(چپ مدرن) خود را نشان داد و منجر به کناره گیری مهندس موسوی از صحنه شد.
🔹با خارج شدن موسوی از صحنه، تضاد اصلی فرصت ظهور پیدا کرد. اینک نوبت صف آرایی هاشمی با گرایش راست مدرن و خامنه ای با گرایش راست سنتی در برابر هم بود که در ادامه نمود جبهه ای نیز پیدا کرد. در حالیکه حتی چپ دموکراتیک به ائتلاف با هاشمی رسیده بود در طرف دیگر شاهد هم افزایی راست مافیایی، امنیتی و نظامی بودیم.
▪️در کشاکش پاسخ به زیست اجتماعی برپایه ساختار اقتصادی - اجتماعی سرمایه داری، بخش راست خورده بورژوازی، راه برون رفت از بن بست اقتصادی سیاسی و بین المللی را در احیا و بازسازی مناسبات و ساختار اقتصادی مدرن و برقراری روابط با نظام سرمایه داری جهانی یافته بود. این بخش از طریق هاشمی رفسنجانی و تیم او نمایندگی می شد. با فرونشستن گرد و غبار ناشی از فضای هیجان زده ی انقلاب و جنگ، تضادهای حاکمیتی و اجتماعی در ریل طبیعی اقتصادی - سیاسی خود قرار گرفت. ریلی طبیعی که در بالا، خود را در برنامه ی تعدیل اقتصادی هاشمی و در پایین، در شکل مطالبات صنفی، مدنی و سیاسی مدرن آشکار می ساخت.
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/xrNrFBMq
#ایران_فردا
#جنبش_تحولی
#بهروز_حاجیآقاپور
https://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🟣جنبش اصلاحی یا جنبش اصلاحی - تحولی؟
🔶 بهروز حاجی آقاپور* ▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت درگذشت بهروز حاجی آقاپور @iranfardamag ▪️ ترکیب خودکامگی با توسعه ی آمرانه در عصر پهلوی که با تغییر مناسبات اجتماعی، مولد نیازهای جدیدی شده بود که به جای پاسخ از سوی حکومت، با سرکوب مواجه می شد، با…
🔴انسانگرایی در اندیشه نخشب و خداپرستان سوسیالیست
🔷امیرخسرو دلیرثانی
@iranfardamag
▪️نوزدهم شهریور سالروز درگذشت دکتر محمد نخشب بنیانگذار" نهضت خداپرستان سوسیالیست" است
آنچه امروز به عنوان جریان فکری سیاسی چپ توحیدی شناخته میشود و عقبه آن که بعد از نخشب و حزب مردم ایران به جریانات دیگری مثل گروههای چریکی چپ اسلامگرا در قبل از انقلاب و جنبش مسلمانان مبارز و متفکرانی چون دکتر شریعتی و دکتر پیمان میرسد که همگی در زمره جریانات فکری سیاسی چپ مذهبی به شمار می آیند یک منظومه فکری است که برگرفته از افکار دکتر محمد نخشب است که تحت عنوان" الهیات رهایی بخش" نامیده میشود و این منظومه فکری نیز از ادبیات جریاناتی مشابه در آمریکای جنوبی الهام گرفته شده که قصد تلفیق الهیات مسیحی با برنامه های اجتماعی عدالت محور را داشته اند که هدف آنها ایجاد تحول در ادبیات مذهبی مسیحی در آمریکای جنوبی در راستای مبارزات اجتماعی عدالت خواهانه و شکل متعالی آن یعنی دست یابی به سوسیالیسم بوده و از این رو که نقش و اهمیت عدالت اجتماعی در پیشرفت و تکامل انسان بر هیچ کس پوشیده نیست این نحله فکری تحت عنوان "الهیات رهایی بخش" نامیده شده است
🔸اما باید دید که تفاوت اصلی این جریان فکری که امروزه در ایران تحت عنوان چپ مذهبی یا چپ توحیدی نامیده میشود و نتیجه اجتماعی این تفکر که به سوسیالیسم و دمکراسی میرسد به لحاط مبانی اندیشه چه تفاوتی با سایر جریانات عدالت خواه و نحله های مختلف اندیشه چپ دارد؟
▪️در اندیشه چپ توحیدی هدف اصلی از عدالت اجتماعی و حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود که اصطلاحا "سوسیالیسم دمکراتیک" نامیده میشود موضوع "رهایی انسان " است .در جریان فکری چپ توحیدی و تفکر نخشب انسان مصدر و منشا همه تحولات شناخته میشود در حالیکه سایر جریانات چپ مبتنی بر مارکسیسم عامل اصلی تحرکات منجر به تحولات اجتماعی را تضاد طبقاتی حاصل از شیوه تولید وعوامل موثر مادی و بطور خلاصه اقتصاد میدانند که برگرفته از نگاه مادی گرایانه به انسان و تاریخ است. در نگاه چپ مبتنی بر مارکسیسم تحولات اجتماعی با فلسفه دیالکتیک و تضاد توجیه میشود به این ترتیب که اختلاف طبقاتی میان نیروهای مولد جامعه یا همان طبقه کارگر با طبقه ای که انحصار در ثروت و ابزار تولید را در دست دارند باعث رشد تعارضات و قیام طبقه کارگر شده و بعد از انقلاب طبقه کارگر و در اختیار گرفتن ابزار تولید و سرمایه ، جریان تولید نیز بدست طبقه کارگر و دولت برخاسته از انقلاب قرار گرفته و به تدریج روند تحولات به مرحله بعد یعنی دیکتاتوری پرولتاریا و بعد از آن به مرحله کمونیسم میرسد که در آن با اشتراکی شدن ابزار تولید و از میان رفتن مالکیت و اداره امور اجتماعی و تولید توسط شوراها، طبقات اجتماعی از میان برداشته شده و جامعه بی طبقه کمونیستی که غایت آمال و آرزوی اندیشه مارکسیستی است بوجود می آید؛ اما در نگاه نخشب عامل اصلی تحرک و تحولات در جوانع بشری نه اقتصاد و تضاد طبقاتی که " عاملیت اراده انسان" است. در این نگاه اصالت به انسان داده میشود نه اقتصاد، و تک تک افراد جامعه به عنوان یک عضو از جامعه انسانی میتوانتد با اتکا به نیروی اراده خود و با متمرکز شدن اراده های انسانی در قالب شوراها و جنبشهای اجتماعی زمینه تحولات اجتماعی و سیاسی را فراهم آورند .
🔸در نگاه چپ توحیدی که مبتنی بر اندیشه خداپرستی است انسان تا رسیدن به مرحله نوزایی و آفرینش قابلیت افزایش توانمندیها و استعدادهای ذاتی خود را دارد. در اینجا منظور از آفرینش همان خلاقیت به معنای تحولاتی است که ریشه و مصدر آنها تفکر انسانی و عامل تحقق آنها اراده برای تغییر است . در این نگرش هیچ قدرتی اعم از جاندار یا سایر پدیده های طبیعی وجود ندارد که بالاتر از اراده انسان قرار بگیرد بلکه انسان این قابلیت را دارد که با اتکا به نیروی عقلانیت و اندیشه خود و با شناخت و بهره مندی صحیح از قوانین و سنتهای حاکم بر هستی که حاصل و ثمره آفرینش است زمینه تمامی تحولات را در محیط اطراف خود و جامعه فراهم آورد و در این راستا هیچ نیروی طبیعی یا انسانی نیست که بتواند مانع تحقق خواست و اراده انسان برای تغییر شود....
🔻متن کامل :
https://cutt.ly/prNcPSKn
#ایران_فردا
#محمد_نخشب
#امیرخسرو_دلیرثانی
https://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷امیرخسرو دلیرثانی
@iranfardamag
▪️نوزدهم شهریور سالروز درگذشت دکتر محمد نخشب بنیانگذار" نهضت خداپرستان سوسیالیست" است
آنچه امروز به عنوان جریان فکری سیاسی چپ توحیدی شناخته میشود و عقبه آن که بعد از نخشب و حزب مردم ایران به جریانات دیگری مثل گروههای چریکی چپ اسلامگرا در قبل از انقلاب و جنبش مسلمانان مبارز و متفکرانی چون دکتر شریعتی و دکتر پیمان میرسد که همگی در زمره جریانات فکری سیاسی چپ مذهبی به شمار می آیند یک منظومه فکری است که برگرفته از افکار دکتر محمد نخشب است که تحت عنوان" الهیات رهایی بخش" نامیده میشود و این منظومه فکری نیز از ادبیات جریاناتی مشابه در آمریکای جنوبی الهام گرفته شده که قصد تلفیق الهیات مسیحی با برنامه های اجتماعی عدالت محور را داشته اند که هدف آنها ایجاد تحول در ادبیات مذهبی مسیحی در آمریکای جنوبی در راستای مبارزات اجتماعی عدالت خواهانه و شکل متعالی آن یعنی دست یابی به سوسیالیسم بوده و از این رو که نقش و اهمیت عدالت اجتماعی در پیشرفت و تکامل انسان بر هیچ کس پوشیده نیست این نحله فکری تحت عنوان "الهیات رهایی بخش" نامیده شده است
🔸اما باید دید که تفاوت اصلی این جریان فکری که امروزه در ایران تحت عنوان چپ مذهبی یا چپ توحیدی نامیده میشود و نتیجه اجتماعی این تفکر که به سوسیالیسم و دمکراسی میرسد به لحاط مبانی اندیشه چه تفاوتی با سایر جریانات عدالت خواه و نحله های مختلف اندیشه چپ دارد؟
▪️در اندیشه چپ توحیدی هدف اصلی از عدالت اجتماعی و حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی و اقتصادی خود که اصطلاحا "سوسیالیسم دمکراتیک" نامیده میشود موضوع "رهایی انسان " است .در جریان فکری چپ توحیدی و تفکر نخشب انسان مصدر و منشا همه تحولات شناخته میشود در حالیکه سایر جریانات چپ مبتنی بر مارکسیسم عامل اصلی تحرکات منجر به تحولات اجتماعی را تضاد طبقاتی حاصل از شیوه تولید وعوامل موثر مادی و بطور خلاصه اقتصاد میدانند که برگرفته از نگاه مادی گرایانه به انسان و تاریخ است. در نگاه چپ مبتنی بر مارکسیسم تحولات اجتماعی با فلسفه دیالکتیک و تضاد توجیه میشود به این ترتیب که اختلاف طبقاتی میان نیروهای مولد جامعه یا همان طبقه کارگر با طبقه ای که انحصار در ثروت و ابزار تولید را در دست دارند باعث رشد تعارضات و قیام طبقه کارگر شده و بعد از انقلاب طبقه کارگر و در اختیار گرفتن ابزار تولید و سرمایه ، جریان تولید نیز بدست طبقه کارگر و دولت برخاسته از انقلاب قرار گرفته و به تدریج روند تحولات به مرحله بعد یعنی دیکتاتوری پرولتاریا و بعد از آن به مرحله کمونیسم میرسد که در آن با اشتراکی شدن ابزار تولید و از میان رفتن مالکیت و اداره امور اجتماعی و تولید توسط شوراها، طبقات اجتماعی از میان برداشته شده و جامعه بی طبقه کمونیستی که غایت آمال و آرزوی اندیشه مارکسیستی است بوجود می آید؛ اما در نگاه نخشب عامل اصلی تحرک و تحولات در جوانع بشری نه اقتصاد و تضاد طبقاتی که " عاملیت اراده انسان" است. در این نگاه اصالت به انسان داده میشود نه اقتصاد، و تک تک افراد جامعه به عنوان یک عضو از جامعه انسانی میتوانتد با اتکا به نیروی اراده خود و با متمرکز شدن اراده های انسانی در قالب شوراها و جنبشهای اجتماعی زمینه تحولات اجتماعی و سیاسی را فراهم آورند .
🔸در نگاه چپ توحیدی که مبتنی بر اندیشه خداپرستی است انسان تا رسیدن به مرحله نوزایی و آفرینش قابلیت افزایش توانمندیها و استعدادهای ذاتی خود را دارد. در اینجا منظور از آفرینش همان خلاقیت به معنای تحولاتی است که ریشه و مصدر آنها تفکر انسانی و عامل تحقق آنها اراده برای تغییر است . در این نگرش هیچ قدرتی اعم از جاندار یا سایر پدیده های طبیعی وجود ندارد که بالاتر از اراده انسان قرار بگیرد بلکه انسان این قابلیت را دارد که با اتکا به نیروی عقلانیت و اندیشه خود و با شناخت و بهره مندی صحیح از قوانین و سنتهای حاکم بر هستی که حاصل و ثمره آفرینش است زمینه تمامی تحولات را در محیط اطراف خود و جامعه فراهم آورد و در این راستا هیچ نیروی طبیعی یا انسانی نیست که بتواند مانع تحقق خواست و اراده انسان برای تغییر شود....
🔻متن کامل :
https://cutt.ly/prNcPSKn
#ایران_فردا
#محمد_نخشب
#امیرخسرو_دلیرثانی
https://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴انسانگرایی در اندیشهی نخشب و خداپرستان سوسیالیست
🔷امیرخسرو دلیرثانی @iranfardamag نوزدهم شهریور سالروز درگذشت دکتر محمد نخشب بنیانگذار" نهضت خداپرستان سوسیالیست" است آنچه امروز به عنوان جریان فکری سیاسی چپ توحیدی شناخته میشود و عقبه آن که بعد از نخشب و حزب مردم ایران به جریانات دیگری مثل گروههای چریکی…
🔴سهسال بعد از جنبش« زن، زندگی، آزادی» ؛ پایان یا ... ؟!
🔶فاطمه گوارایی
@iranfardamag
سه سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» گذشت. آیا بعد از آن همه هزینه ای که جامعه ایران در این جنبش پرداخت سکوت امروز در برابر این رویداد به منزله آن است که این جنبش به نقطه پایان خود رسیده است ؟
با اطمینان می توان گفت هرچند فشارهای حکومتی برای سرکوب منتقدین شدت گرفتهاند، اما جامعه ایران همچنان آبستن رخدادهای جدید است و احتمال وقوع اعتراضات نوین در آن بسیارجدی است. سرکوب، شکنندگی رژیم را نشان میدهد نه قدرت مطلق آن وبا وجود آن که به مطالبات مطرح شده در این جنبش پاسخ شایسته داده نشدهاند، اما نام مهسا و جنبش زن،زندگی،آزادی تبدیل به نمادی شده است که نمیتوان آن را پایان یافته دانست.
در واقع بعد از ماجرای شهریور ۱۴۰۱، ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران دچار تغییری بنیادین شده است که دیگر قابل بازگشت نیست. تأکید بر تغییراتی مانند نگرش مردم به حجاب اجباری، قدرت زبان عمومی اعتراض، کاهش مشروعیت نهادهای حکومتی، و افزایش امید به دگرگونی است. تا جایی که به جرات می توان گفت جامعه دیگر اساسا مثل قبل نیست.
✅دستاوردهای تثبیتشده جنبش زن، زندگی، آزادی
• تحول گفتمانی و نظری در فضای عمومی
جنبش «زن، زندگی، آزادی» یک تحول عمیق فکری و فرهنگی ایجاد کرده چنان که نمیتوان آن را با مفاهیم و الگوهای قدیمی تحلیل اعتراضات توضیح داد.
• جسارت زنان در مقاومت پوششی
یکی از دستاوردهای عینی جنبش مقاومت جمعی زنان در برابر حجاب اجباری است و اینکه رژیم نتوانسته آن را به طور کامل به مرحله الزام اجرا برگرداند
• همبستگی گسترده و فراگیر در داخل و خارج ایران
جنبش توانسته است توجه داخلی و بینالمللی را جلب کند، ایرانیان در دیاسپورا، فعالان حقوق بشر، رسانهها و جوامع مختلف جهانی را درگیر کند. این باعث شده نام مهسا به نمادی جهانی بدل شود
• عمومی شدن گفتمان گذار
جنبش زن، زندگی، آزادی گفتمان گذار از جمهوری اسلامی را به یک موضوع عمومی تبدیل کرده؛ یعنی که بحث تغییر بنیادین قدرت دیگر در محافل نخبه نیست بلکه در سطح عمومی جامعه مطرح شده است
• برجسته شدن مطالبات زنان
یکی از دستاوردهای مهم جنبش برآمدن نقش زنان بهصورت فعالتر در عرصه عمومی و سیاسی، برجسته شدن مطالبات برابری جنسیتی و تاثیر آن بر مفهوم قدرت و سیاست در ایران است.
• ایجاد نمادها و خاطره جمعی مقاومتی
جنبش مهسا تبدیل به نمادی شده که در حافظه جمعی جامعه جای دارد؛ پیامها، شعارها، تصاویر، و تجربه مقاومت در زمان، تاریخساز شدهاند.
• آشکار شدن گسست میان حاکمان و نسل جدید / مردم عادی
جنبش زن، زندگی، آزادی نماد شکاف عمیق بین مردم (به ویژه جوانان) و رژیم شد؛ همدلی فقط مرحله اول است، همراهی فعالتر و مقاومت مدنی بیشتر
• افزایش آگاهی عمومی نسبت به حقوق بدنی و استقلال فرد از دخالت حکومتی
«چشمها» ی از دست رفته به عنوان نمادی هستند که حکومت میخواهد بگوید «من بر بدن تو حاکمم». این مقاومت باعث شد بحث مالکیت بدن توسط فرد، حق انتخاب پوشش، حق امنیت بدنی به موضوعات عمومی بدل شوند.
• تأثیر بینالمللی
جنبش باعث شده جمهوری اسلامی در افکار بینالمللی بیشتر زیر ذرهبین باشد، انزوا پیدا کند و واکنشها و فشارهای خارجی بیشتری بر آن اعمال شود.
✅موانع تثبیت جنبش زن، زندگی، آزادی
• سرکوبِ خشونتآمیزِ نظامی و پلیسی توانِ سازماندهی طولانیمدت را از بین میبرد، رهبران محلی را حذف یا مجبور به فرار میکند و هزینهٔ مشارکت را بسیار بالا میبرد.
• گزارشها حاکی از دستکم صدها کشته، دهها هزار بازداشتی و شکنجه در پاسخ به اعتراضات جنبش مهسا/ ژینا و موارد گسترده نقض حقوق بشر.بوده که برخی از آنها تا به امروز ادامه دارد.
• فیلترینگ مانع هماهنگی، اطلاعرسانی سریع، جمعآوری کمک و شکلگیری شبکههای حمایتی میشود؛ همچنین فضای امن برای جمعآوری منابع و آموزش را محدود میکند.
• جنبشهای بدون رهبری رسمی یا سازوکارهای انتقالی برای ساخت نهادها (شوراها، احزاب، اتحادیهها) پس از اوج، در مرحله سازماندهی بلندمدت دچار مشکل میشوند؛ مقاومت در برابر سرکوبِ هدفمندِ رهبران هم مشکلزا است. تحقیقات تاریخی بر ایران و سایر رژیمهای اقتدارگرا در مطالعات علوم اجتماعی نشان میدهد که گذار از شورش به تغییر نهادی معمولاً نیازمند سازماندهی ساختاری و منابع طولانیمدت است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/krNcZwFm
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#زن_زندگی_آزادی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔶فاطمه گوارایی
@iranfardamag
سه سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» گذشت. آیا بعد از آن همه هزینه ای که جامعه ایران در این جنبش پرداخت سکوت امروز در برابر این رویداد به منزله آن است که این جنبش به نقطه پایان خود رسیده است ؟
با اطمینان می توان گفت هرچند فشارهای حکومتی برای سرکوب منتقدین شدت گرفتهاند، اما جامعه ایران همچنان آبستن رخدادهای جدید است و احتمال وقوع اعتراضات نوین در آن بسیارجدی است. سرکوب، شکنندگی رژیم را نشان میدهد نه قدرت مطلق آن وبا وجود آن که به مطالبات مطرح شده در این جنبش پاسخ شایسته داده نشدهاند، اما نام مهسا و جنبش زن،زندگی،آزادی تبدیل به نمادی شده است که نمیتوان آن را پایان یافته دانست.
در واقع بعد از ماجرای شهریور ۱۴۰۱، ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران دچار تغییری بنیادین شده است که دیگر قابل بازگشت نیست. تأکید بر تغییراتی مانند نگرش مردم به حجاب اجباری، قدرت زبان عمومی اعتراض، کاهش مشروعیت نهادهای حکومتی، و افزایش امید به دگرگونی است. تا جایی که به جرات می توان گفت جامعه دیگر اساسا مثل قبل نیست.
✅دستاوردهای تثبیتشده جنبش زن، زندگی، آزادی
• تحول گفتمانی و نظری در فضای عمومی
جنبش «زن، زندگی، آزادی» یک تحول عمیق فکری و فرهنگی ایجاد کرده چنان که نمیتوان آن را با مفاهیم و الگوهای قدیمی تحلیل اعتراضات توضیح داد.
• جسارت زنان در مقاومت پوششی
یکی از دستاوردهای عینی جنبش مقاومت جمعی زنان در برابر حجاب اجباری است و اینکه رژیم نتوانسته آن را به طور کامل به مرحله الزام اجرا برگرداند
• همبستگی گسترده و فراگیر در داخل و خارج ایران
جنبش توانسته است توجه داخلی و بینالمللی را جلب کند، ایرانیان در دیاسپورا، فعالان حقوق بشر، رسانهها و جوامع مختلف جهانی را درگیر کند. این باعث شده نام مهسا به نمادی جهانی بدل شود
• عمومی شدن گفتمان گذار
جنبش زن، زندگی، آزادی گفتمان گذار از جمهوری اسلامی را به یک موضوع عمومی تبدیل کرده؛ یعنی که بحث تغییر بنیادین قدرت دیگر در محافل نخبه نیست بلکه در سطح عمومی جامعه مطرح شده است
• برجسته شدن مطالبات زنان
یکی از دستاوردهای مهم جنبش برآمدن نقش زنان بهصورت فعالتر در عرصه عمومی و سیاسی، برجسته شدن مطالبات برابری جنسیتی و تاثیر آن بر مفهوم قدرت و سیاست در ایران است.
• ایجاد نمادها و خاطره جمعی مقاومتی
جنبش مهسا تبدیل به نمادی شده که در حافظه جمعی جامعه جای دارد؛ پیامها، شعارها، تصاویر، و تجربه مقاومت در زمان، تاریخساز شدهاند.
• آشکار شدن گسست میان حاکمان و نسل جدید / مردم عادی
جنبش زن، زندگی، آزادی نماد شکاف عمیق بین مردم (به ویژه جوانان) و رژیم شد؛ همدلی فقط مرحله اول است، همراهی فعالتر و مقاومت مدنی بیشتر
• افزایش آگاهی عمومی نسبت به حقوق بدنی و استقلال فرد از دخالت حکومتی
«چشمها» ی از دست رفته به عنوان نمادی هستند که حکومت میخواهد بگوید «من بر بدن تو حاکمم». این مقاومت باعث شد بحث مالکیت بدن توسط فرد، حق انتخاب پوشش، حق امنیت بدنی به موضوعات عمومی بدل شوند.
• تأثیر بینالمللی
جنبش باعث شده جمهوری اسلامی در افکار بینالمللی بیشتر زیر ذرهبین باشد، انزوا پیدا کند و واکنشها و فشارهای خارجی بیشتری بر آن اعمال شود.
✅موانع تثبیت جنبش زن، زندگی، آزادی
• سرکوبِ خشونتآمیزِ نظامی و پلیسی توانِ سازماندهی طولانیمدت را از بین میبرد، رهبران محلی را حذف یا مجبور به فرار میکند و هزینهٔ مشارکت را بسیار بالا میبرد.
• گزارشها حاکی از دستکم صدها کشته، دهها هزار بازداشتی و شکنجه در پاسخ به اعتراضات جنبش مهسا/ ژینا و موارد گسترده نقض حقوق بشر.بوده که برخی از آنها تا به امروز ادامه دارد.
• فیلترینگ مانع هماهنگی، اطلاعرسانی سریع، جمعآوری کمک و شکلگیری شبکههای حمایتی میشود؛ همچنین فضای امن برای جمعآوری منابع و آموزش را محدود میکند.
• جنبشهای بدون رهبری رسمی یا سازوکارهای انتقالی برای ساخت نهادها (شوراها، احزاب، اتحادیهها) پس از اوج، در مرحله سازماندهی بلندمدت دچار مشکل میشوند؛ مقاومت در برابر سرکوبِ هدفمندِ رهبران هم مشکلزا است. تحقیقات تاریخی بر ایران و سایر رژیمهای اقتدارگرا در مطالعات علوم اجتماعی نشان میدهد که گذار از شورش به تغییر نهادی معمولاً نیازمند سازماندهی ساختاری و منابع طولانیمدت است.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/krNcZwFm
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#زن_زندگی_آزادی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴سهسال بعد از جنبش« زن، زندگی، آزادی» ؛ پایان یا ... ؟!
🔶فاطمه گوارایی @iranfardamag سه سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» گذشت. آیا بعد از آن همه هزینه ای که جامعه ایران در این جنبش پرداخت سکوت امروز در برابر این رویداد به منزله آن است که این جنبش به نقطه پایان خود رسیده است ؟ با اطمینان می توان گفت هرچند فشارهای…
🔴«زیرا که مردگان این سال
عاشقترین زندگان بودند»
🔻برای سمیه رشیدی
@iranfardamag
🔹شاید کسی نام این دختر زیبای ایران را نشنیده باشد. این مرگها بهای آزادیست و این نقیضه که آزادی ضمان زندگیست با مرگ نمیسازد. اما این دخت زیبای آرام که خود خواهندهی هیچ مرگی نبوده، اما اکنون ذره ذره جان شیرینش آب میشود.
🔸به سوگِ سروِ افتاده آسمان دلخون میشود. مردگانِ این فصل شهادت دادهاند که انسان برای آدمی شدن رنج میبرد، آدمی برای مردمانش میمیرد تا جهان فردا به بودن خود در خاک سیاره شایق زندگانی باشد. مردگان این فصل، مرارت شب را در نورِ ماهِ روی خود عاشق کردهاند. مردگان این فصل تاریکی را انکار کردهاند. مردگان این فصل زن اند، دختر آزادی و رهاییاند، مادر مردمان خویشند، مردگان این فصل زندگی را مادری کردهاند. از آتش گذشتهاند، آذرستان ایران را به گلها عادت دادند. دختران این نسل، موهای پریشان را به باد دادند، ستمبارگی را هم در این معرکه بر باد دادند و در خون غلطیدند. طومار در پیچیدهی استبداد در آتش خون دوام نخواهد آورد.
🔹فروغ، دختر ایران گوید:
🔸چشم خونین ایران، ای عشق بلند رهایی، اینک پوست جان رنجیده است، جان شیرین دختر ما در مرگ می جنگد، در مرگ با ستم و بیهودگی میرزمد و خواب زیبایی و آزادی میبیند. او مرده است و مردگان این فصل زندگان تاریخ را در این گوهر فرزانگی حیرتی درخشان خواهند آموخت.
🔹سمیه جان، نامت را به آسمان هم نمیبخشیم، ما به شکوه نامت محتاجیم. نامت بیداریی ما را ضمان باد. تو هرگز نخواهی مرد.
#ایران_فردا
#سمیه_رشیدی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
عاشقترین زندگان بودند»
🔻برای سمیه رشیدی
@iranfardamag
🔹شاید کسی نام این دختر زیبای ایران را نشنیده باشد. این مرگها بهای آزادیست و این نقیضه که آزادی ضمان زندگیست با مرگ نمیسازد. اما این دخت زیبای آرام که خود خواهندهی هیچ مرگی نبوده، اما اکنون ذره ذره جان شیرینش آب میشود.
🔸به سوگِ سروِ افتاده آسمان دلخون میشود. مردگانِ این فصل شهادت دادهاند که انسان برای آدمی شدن رنج میبرد، آدمی برای مردمانش میمیرد تا جهان فردا به بودن خود در خاک سیاره شایق زندگانی باشد. مردگان این فصل، مرارت شب را در نورِ ماهِ روی خود عاشق کردهاند. مردگان این فصل تاریکی را انکار کردهاند. مردگان این فصل زن اند، دختر آزادی و رهاییاند، مادر مردمان خویشند، مردگان این فصل زندگی را مادری کردهاند. از آتش گذشتهاند، آذرستان ایران را به گلها عادت دادند. دختران این نسل، موهای پریشان را به باد دادند، ستمبارگی را هم در این معرکه بر باد دادند و در خون غلطیدند. طومار در پیچیدهی استبداد در آتش خون دوام نخواهد آورد.
🔹فروغ، دختر ایران گوید:
«چگونه میشود به آن کسی که میرود اینسان
صبور،
سنگین،
سرگردان،
فرمان ایست داد.»
🔸چشم خونین ایران، ای عشق بلند رهایی، اینک پوست جان رنجیده است، جان شیرین دختر ما در مرگ می جنگد، در مرگ با ستم و بیهودگی میرزمد و خواب زیبایی و آزادی میبیند. او مرده است و مردگان این فصل زندگان تاریخ را در این گوهر فرزانگی حیرتی درخشان خواهند آموخت.
🔹سمیه جان، نامت را به آسمان هم نمیبخشیم، ما به شکوه نامت محتاجیم. نامت بیداریی ما را ضمان باد. تو هرگز نخواهی مرد.
#ایران_فردا
#سمیه_رشیدی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔴تداوم پرواز
🔷کمال اطهاری
و دلت کبوتر آشتی است
در خون تپیده به بامی تلخ
با این همه، چه بالا، چه بلند پرواز میکنی!
(شاملو، شبانه، ابراهیم در آتش)
@iranfardamag
1️⃣انقلابی که اسلامی نام گرفت، بامی تلخ برای ملت ایران شد. خلاف انقلاب مشروطه که به یمن هوشمندی و زبدگی روشنفکران مشروطه، جامعهی ایران را به عصر نوین یعنی «حاکمیت با قانون» و صنعتیشدن رهنمون گشت؛ روشنفکران دارای این توانایی نبودند که با این انقلاب، ایران را به «حاکمیت قانون» و دانشبنیان شدن هدایت کنند. در نتیجه ایران به تلهی نوین توسعه گرفتار آمد. با این همه هیچگاه جامعهی مدنی ایران پرواز را از یاد نبرد، یعنی همچنان خواستار استقلال باقی ماند تا با آن آزادی و عدالت را با توسعهی ملی محقق کند. همین خواست بود که ملتی درخونتپیده، به آشتی مصلحتی با حاکمیت برآمد و توانست یک ابرقدرت منطقهای (اسرائیل)، یک ابرقدرت جهانی (ایالات متحده)، و همپیمانان آنها (اتحادیهی اروپا) را از ادامهی جنگ متجاوزانهی دوازهروزه منصرف کند. همانطور که پیشتر در جنگ تحمیلی، در مقابل همهی آنها و در هنگام تذبذب اتحاد شوروی، از حق تعیین سرنوشت خود پس از انقلاب صیانت کرده بود... و «این ستارهبازی چیزی بدهکار آفتاب نیست».
🔸پس چنان شد که حاکمان ایران نیز بالاخره «از دریچهی تاریک» ایدئولوژی سر برآورده و بهزبان آمدند که آفتاب جامعهی مدنی را دیدهاند. اگر واقعا چنین است، حاکمان نباید نقد و حتی نفی خود را گشودن دروازههای ایران بر دشمنان ببینند، که ملت بسیار بهتر از دولت حافظ آنها بوده است. بلکه حاکمان باید گوش فرادهند که از تداوم فرایند فروپاشی خود (که بیش از ده سال پیش آغاز فرایند آن را به دلیل توقف فرایند انباشت در نظامی نوفئودال هشدار داده بودم) جلوگیری کنند تا مردم دچار رنج بیشتر یا مبارزهی توامان داخلی و خارجی نگردند. بر کسی پوشیده نیست که من دوستدار این حاکمیت نیستم؛ اما تحلیل آرایش کنونی نیروها در جهان، در بزنگاهی تاریخی که هنوز نظم نوین در آن تعریف نشده، خبر از تداوم آشوب و آشفتگی و تهدید استقلال ایران تا میانمدت میدهد. چنان که اکنون اروپا به نیابت از ایالات متحده و اسرائیل دست به «ماشه» برده، و این تضاد عمدهی مانع توسعهی ایران را از داخل به خارج منتقل کرده است. البته این تضاد عمده را باید حاکمیت با بهدست آوردن پشتیبانی مستقیم ملت ایران، در حوزهی سیاسی حل کند نه نظامی، یا پنهانشدن در پشت پردهی اتمی. تنها در این صورت است که کشورهای بحرانزدهی مرکزی سرمایهداری از محکم کردن بند تحریم ایران منصرف شده، و با فراهم آمدن امکان حضور فعال ایران در پیمانهای بریکس، شانگهای و غیره، امکان چرخش بزنگاه تاریخی در جهان، خاورمیانه و ایران به نفع توسعهی ملل تحت ستم بیشتر خواهد گشت، و پیروزی نهایی فلسطینیان در جنگ رهاییبخش خود تضمین خواهد شد. در سادهترین مثال شکستن دیپلماتیک تحریم بندر چابهار، هم پیوند با هند و چین را کامل میکند، هم ایران را از وابستگی به بنادر جنوب خلیج فارس میرهاند تا اینگونه باجخواهی نکنند، و هم سیستانوبلوچستان را از تلهی فضایی فقر رها میکند و فعالیتهای تجزیهطلبانه را متوقف میسازد.
2️⃣ انقلابهای فناورانه مانند حرکت لایههای زیرین زمین موجب آزادسازی نیروهای نهفته گشته و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی موجود را در سطوح مختلف جهانی و ملی جابهجا میکنند. این تغییرات «بزنگاههای تاريخي» را ایجاد میکنند که در آنها جابهجایی و سستشدن ساختارهای موجود هژمونیک، امکان تغییرات سیاسی را فراهم میآورد. انقلابهای فناورانه هرچند موجب تغییرات اساسی در مناسبات اقتصادی در نظام جهانی میگردند، اما تغییرات فرهنگی، ایدئولوژیک و درنتیجه سیاسی درازمدتتر هستند، که نشانهی آن برآمدن راست افراطی در کشورهای مرکزی سرمایهداری، و بنیادگرایی یهودی و اسلامی است. بهعلاوه با ریزش ساختارهای گذشته هژمونیک، قدرتهای منطقهای (مانند آذربایجان و ترکیه) در پی گسترش فضای حیاتی خود برآمدهاند، و به همراه تلاش برای احیای هویت دینی و قومی و ملی، موجب جنگهای داخلی و منطقهای گشتهاند. یعنی بهرهگیری توسعهبخش از این بزنگاههای تاريخي بستگی به آرایشهای نیروها و راهبری و رهبری آنها در هرجامعه و در سطح جهانی دارد که کشورهایی چون چین، ویتنام و برزیل (حزب کارگران) آن را خوب آموختهاند. اما نحوهی حضور حاکمیت ایدئولوژیزدهی ایران در این بزنگاه تاریخی، چون گرازی است تنومند که در حملاتش گردن خود را نمیتواند بچرخاند تا تغییر جهت دهد، پس همان نیروهایی که جایگاه هژمونیکشان سست شده او را با عوامل نفوذی و با ترفندهایی ساده اما خشمآفرین، به پرتگاه سوق میدهند....
🔹متن کامل:
https://cutt.ly/HrN3zEtn
#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#فرایند_و_موانع_توسعه_در_ایران
http://www.tg-me.com/iranfardamag
🔷کمال اطهاری
و دلت کبوتر آشتی است
در خون تپیده به بامی تلخ
با این همه، چه بالا، چه بلند پرواز میکنی!
(شاملو، شبانه، ابراهیم در آتش)
@iranfardamag
1️⃣انقلابی که اسلامی نام گرفت، بامی تلخ برای ملت ایران شد. خلاف انقلاب مشروطه که به یمن هوشمندی و زبدگی روشنفکران مشروطه، جامعهی ایران را به عصر نوین یعنی «حاکمیت با قانون» و صنعتیشدن رهنمون گشت؛ روشنفکران دارای این توانایی نبودند که با این انقلاب، ایران را به «حاکمیت قانون» و دانشبنیان شدن هدایت کنند. در نتیجه ایران به تلهی نوین توسعه گرفتار آمد. با این همه هیچگاه جامعهی مدنی ایران پرواز را از یاد نبرد، یعنی همچنان خواستار استقلال باقی ماند تا با آن آزادی و عدالت را با توسعهی ملی محقق کند. همین خواست بود که ملتی درخونتپیده، به آشتی مصلحتی با حاکمیت برآمد و توانست یک ابرقدرت منطقهای (اسرائیل)، یک ابرقدرت جهانی (ایالات متحده)، و همپیمانان آنها (اتحادیهی اروپا) را از ادامهی جنگ متجاوزانهی دوازهروزه منصرف کند. همانطور که پیشتر در جنگ تحمیلی، در مقابل همهی آنها و در هنگام تذبذب اتحاد شوروی، از حق تعیین سرنوشت خود پس از انقلاب صیانت کرده بود... و «این ستارهبازی چیزی بدهکار آفتاب نیست».
🔸پس چنان شد که حاکمان ایران نیز بالاخره «از دریچهی تاریک» ایدئولوژی سر برآورده و بهزبان آمدند که آفتاب جامعهی مدنی را دیدهاند. اگر واقعا چنین است، حاکمان نباید نقد و حتی نفی خود را گشودن دروازههای ایران بر دشمنان ببینند، که ملت بسیار بهتر از دولت حافظ آنها بوده است. بلکه حاکمان باید گوش فرادهند که از تداوم فرایند فروپاشی خود (که بیش از ده سال پیش آغاز فرایند آن را به دلیل توقف فرایند انباشت در نظامی نوفئودال هشدار داده بودم) جلوگیری کنند تا مردم دچار رنج بیشتر یا مبارزهی توامان داخلی و خارجی نگردند. بر کسی پوشیده نیست که من دوستدار این حاکمیت نیستم؛ اما تحلیل آرایش کنونی نیروها در جهان، در بزنگاهی تاریخی که هنوز نظم نوین در آن تعریف نشده، خبر از تداوم آشوب و آشفتگی و تهدید استقلال ایران تا میانمدت میدهد. چنان که اکنون اروپا به نیابت از ایالات متحده و اسرائیل دست به «ماشه» برده، و این تضاد عمدهی مانع توسعهی ایران را از داخل به خارج منتقل کرده است. البته این تضاد عمده را باید حاکمیت با بهدست آوردن پشتیبانی مستقیم ملت ایران، در حوزهی سیاسی حل کند نه نظامی، یا پنهانشدن در پشت پردهی اتمی. تنها در این صورت است که کشورهای بحرانزدهی مرکزی سرمایهداری از محکم کردن بند تحریم ایران منصرف شده، و با فراهم آمدن امکان حضور فعال ایران در پیمانهای بریکس، شانگهای و غیره، امکان چرخش بزنگاه تاریخی در جهان، خاورمیانه و ایران به نفع توسعهی ملل تحت ستم بیشتر خواهد گشت، و پیروزی نهایی فلسطینیان در جنگ رهاییبخش خود تضمین خواهد شد. در سادهترین مثال شکستن دیپلماتیک تحریم بندر چابهار، هم پیوند با هند و چین را کامل میکند، هم ایران را از وابستگی به بنادر جنوب خلیج فارس میرهاند تا اینگونه باجخواهی نکنند، و هم سیستانوبلوچستان را از تلهی فضایی فقر رها میکند و فعالیتهای تجزیهطلبانه را متوقف میسازد.
2️⃣ انقلابهای فناورانه مانند حرکت لایههای زیرین زمین موجب آزادسازی نیروهای نهفته گشته و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی موجود را در سطوح مختلف جهانی و ملی جابهجا میکنند. این تغییرات «بزنگاههای تاريخي» را ایجاد میکنند که در آنها جابهجایی و سستشدن ساختارهای موجود هژمونیک، امکان تغییرات سیاسی را فراهم میآورد. انقلابهای فناورانه هرچند موجب تغییرات اساسی در مناسبات اقتصادی در نظام جهانی میگردند، اما تغییرات فرهنگی، ایدئولوژیک و درنتیجه سیاسی درازمدتتر هستند، که نشانهی آن برآمدن راست افراطی در کشورهای مرکزی سرمایهداری، و بنیادگرایی یهودی و اسلامی است. بهعلاوه با ریزش ساختارهای گذشته هژمونیک، قدرتهای منطقهای (مانند آذربایجان و ترکیه) در پی گسترش فضای حیاتی خود برآمدهاند، و به همراه تلاش برای احیای هویت دینی و قومی و ملی، موجب جنگهای داخلی و منطقهای گشتهاند. یعنی بهرهگیری توسعهبخش از این بزنگاههای تاريخي بستگی به آرایشهای نیروها و راهبری و رهبری آنها در هرجامعه و در سطح جهانی دارد که کشورهایی چون چین، ویتنام و برزیل (حزب کارگران) آن را خوب آموختهاند. اما نحوهی حضور حاکمیت ایدئولوژیزدهی ایران در این بزنگاه تاریخی، چون گرازی است تنومند که در حملاتش گردن خود را نمیتواند بچرخاند تا تغییر جهت دهد، پس همان نیروهایی که جایگاه هژمونیکشان سست شده او را با عوامل نفوذی و با ترفندهایی ساده اما خشمآفرین، به پرتگاه سوق میدهند....
🔹متن کامل:
https://cutt.ly/HrN3zEtn
#ایران_فردا
#کمال_اطهاری
#فرایند_و_موانع_توسعه_در_ایران
http://www.tg-me.com/iranfardamag
Telegraph
🔴تداوم پرواز
🔶کمال اطهاری و دلت کبوتر آشتی است در خون تپیده به بامی تلخ با این همه، چه بالا، چه بلند پرواز میکنی! (شاملو، شبانه، ابراهیم در آتش) @iranfardamag یک، انقلابی که اسلامی نام گرفت، بامی تلخ برای ملت ایران شد. خلاف انقلاب مشروطه که به یمن هوشمندی و زبدگی روشنفکران…
🔴در تکاپوی عشق و آزادی
▪️ در سومین سالگشت درگذشت زرین دخت عطایی(سحابی)
🔷رضا دبیر
@iranfardamag
🔸در تاریخ کهن ایران ، زنان همواره از نقشی برجسته و اثرگذار برخوردار و اهمیتی همسان با مردان یافته اند.
فردوسی در شاهنامه به مثابه میراث ملی و معنوی و روایتگر چهارهزار سال تاریخ ایران از ۷۵ زن نام می برد که به جز دو الی سه تن ، از بقیه در اوج پاکدامنی، نیکی و آزرم یاد می کند.
▪️در تاریخ بیهقی نیز بعنوان نخستین و شیواترین نمونه نثر فارسی، پس از تقسیم بندی زنان از واقعه مادر حسنک وزیر و شنیدن خبر مرگ فرزند بی آنکه به شئون و زاری بپردازد، به اعجاب و تحسین یاد می شود .
🔸زرین دخت عطائی از آن نمونه زنانی ست که بی تردید نام وی در تاریخ مبارزات این سرزمین در عداد زنان آزادیخواه می درخشد .زرین خانم از همان آغاز به واسطه این که خواهر رحیم عطائی از فعالان نهضت مقاومت ملی ، خواهر زاده مهندس بازرگان و همسر مهندس سحابی بود ، با واژه متبرک آزادی و استقلال و مبارزات سیاسی آشنایی یافت و در این مسیر خطرها به جان خرید ،با این همه شخصیتی قائم به خویش داشت .
▪️نظم، دقت و متانتی که در شیوه زیست، گفتار و کردار وی آشکار بود به همراه اعتدالی آمیخته به آهستگی و پیوستگی، خداجویی در کمال بی ریایی و به دور از تظاهر و سودمندی های دنیوی ، خیرخواهی و مهر ورزی به دیگران بالاخص نیم قرن حضور در نبض جریان سیاسی و اجتماعی و زیستن در چند دهه پر افت وخیز از تاریخ معاصر ایران وی را متمایز از همگنان نشان می داد.
🔸حیات مشترک زرین خانم با مهندس سحابی از آغاز با صعوبت های سیاسی و امنیتی مواجه گردید ، در همان دوران نامزدی، مهندس به زندان افتاد و این آغاز جست وجو ها و تلاش های این بانو برای دیدار و ملاقات با همسرش بود . بخش عمده ای از زندگی وی با رنج و شکنج روحی در آمد و شد. از زندان قزل قلعه،زندان شهربانی، زندان قصر تا دژ برازجان و...به جستجو گذشت و پس از انقلاب به زندان اوین و زندان عشرت آباد ادامه یافت ، با این همه هیچگاه از پای ننشست، بی بیم و بی امید ، استوار مندان و با صلابت از این گردنه ها عبور کرد .
▪️هر کس که از نزدیک به زندگی این زوج شریف آشنایی داشته اند ،می دانند که به مصداق شریفه " و جعل بینکم موده و رحمه " ، بانو عطائی همت خود را یکسره وقف آرامش و آسایش مهندس سحابی نهاده و این امر را به اقتضای اصالت و نجابت ذاتی بر خود واجب می شمرده است .
🔸پس از تشییع و تدفین مهندس سحابی که با مشقات و تضییقات فراوان همراه بود و هنگام بازگشت از گورستان لواسان که به سمت منزل در حرکت بودیم به تدریج زمزمه درگذشت هاله عزیز در میان جمعیت حاضر در افتاد. حتی فکر اینکه چگونه و چه کسی باید این خبر را برساند ،آزار دهنده بود ، با این همه به نقل از آنانی که در همان لحظات اولیه در کنار ایشان بوده اند با وقار و طمانینه به محض شنیدن خبر چنین گفت : فاصبر جمیل والله مستعان ......
مکرر باد مشی و منشی از این گونه عاشقان
روانش به مینوی بر آسوده باد!
#ایران_فردا
#رحیم_عطایی
#عزتالله_سحابی
#زریندخت_عطایی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
▪️ در سومین سالگشت درگذشت زرین دخت عطایی(سحابی)
🔷رضا دبیر
@iranfardamag
🔸در تاریخ کهن ایران ، زنان همواره از نقشی برجسته و اثرگذار برخوردار و اهمیتی همسان با مردان یافته اند.
فردوسی در شاهنامه به مثابه میراث ملی و معنوی و روایتگر چهارهزار سال تاریخ ایران از ۷۵ زن نام می برد که به جز دو الی سه تن ، از بقیه در اوج پاکدامنی، نیکی و آزرم یاد می کند.
▪️در تاریخ بیهقی نیز بعنوان نخستین و شیواترین نمونه نثر فارسی، پس از تقسیم بندی زنان از واقعه مادر حسنک وزیر و شنیدن خبر مرگ فرزند بی آنکه به شئون و زاری بپردازد، به اعجاب و تحسین یاد می شود .
🔸زرین دخت عطائی از آن نمونه زنانی ست که بی تردید نام وی در تاریخ مبارزات این سرزمین در عداد زنان آزادیخواه می درخشد .زرین خانم از همان آغاز به واسطه این که خواهر رحیم عطائی از فعالان نهضت مقاومت ملی ، خواهر زاده مهندس بازرگان و همسر مهندس سحابی بود ، با واژه متبرک آزادی و استقلال و مبارزات سیاسی آشنایی یافت و در این مسیر خطرها به جان خرید ،با این همه شخصیتی قائم به خویش داشت .
▪️نظم، دقت و متانتی که در شیوه زیست، گفتار و کردار وی آشکار بود به همراه اعتدالی آمیخته به آهستگی و پیوستگی، خداجویی در کمال بی ریایی و به دور از تظاهر و سودمندی های دنیوی ، خیرخواهی و مهر ورزی به دیگران بالاخص نیم قرن حضور در نبض جریان سیاسی و اجتماعی و زیستن در چند دهه پر افت وخیز از تاریخ معاصر ایران وی را متمایز از همگنان نشان می داد.
🔸حیات مشترک زرین خانم با مهندس سحابی از آغاز با صعوبت های سیاسی و امنیتی مواجه گردید ، در همان دوران نامزدی، مهندس به زندان افتاد و این آغاز جست وجو ها و تلاش های این بانو برای دیدار و ملاقات با همسرش بود . بخش عمده ای از زندگی وی با رنج و شکنج روحی در آمد و شد. از زندان قزل قلعه،زندان شهربانی، زندان قصر تا دژ برازجان و...به جستجو گذشت و پس از انقلاب به زندان اوین و زندان عشرت آباد ادامه یافت ، با این همه هیچگاه از پای ننشست، بی بیم و بی امید ، استوار مندان و با صلابت از این گردنه ها عبور کرد .
▪️هر کس که از نزدیک به زندگی این زوج شریف آشنایی داشته اند ،می دانند که به مصداق شریفه " و جعل بینکم موده و رحمه " ، بانو عطائی همت خود را یکسره وقف آرامش و آسایش مهندس سحابی نهاده و این امر را به اقتضای اصالت و نجابت ذاتی بر خود واجب می شمرده است .
🔸پس از تشییع و تدفین مهندس سحابی که با مشقات و تضییقات فراوان همراه بود و هنگام بازگشت از گورستان لواسان که به سمت منزل در حرکت بودیم به تدریج زمزمه درگذشت هاله عزیز در میان جمعیت حاضر در افتاد. حتی فکر اینکه چگونه و چه کسی باید این خبر را برساند ،آزار دهنده بود ، با این همه به نقل از آنانی که در همان لحظات اولیه در کنار ایشان بوده اند با وقار و طمانینه به محض شنیدن خبر چنین گفت : فاصبر جمیل والله مستعان ......
مکرر باد مشی و منشی از این گونه عاشقان
روانش به مینوی بر آسوده باد!
#ایران_فردا
#رحیم_عطایی
#عزتالله_سحابی
#زریندخت_عطایی
http://www.tg-me.com/iranfardamag
