Telegram Web Link
Audio
فایل صوتی نشست
نمایش و نقد فیلم بر کرانه‌های کاسپین
اثر پژمان مظاهری ‌پور
مهرداد ملکزاده
سمیه کریمی
ژیلا مشیری
دبیر نشست
محمدرضا مهراندیش
۱۲ مهر سالن خلیج‌فارس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
ساعت ۱۰ صبح
منبع عکس‌ها روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
با تشکر از دبیر  علمی این سلسله از نشست‌ها جناب آقای دکتر محمدرضا مهراندیش
2
Audio
فایل سخنرانی علیرضا حسن‌زاده
رخداد علمی و نمایشگاهی از تیرگان تا مهرگان
Audio
فایل سخنرانی مهرداد ملکزاده
رخداد علمی و نمایشگاهی از تیرگان تا مهرگان
گزارش تصویری سوم از نشست نقد فیلم بر کرانه‌های کاسپین
خوان مهرگان در کوشک باغ هنر
رخداد از تیرگان تا مهرگان
سفیدشویی قاجار: نقد یک گفتمان
علیرضا حسن‌زاده
انسان‌شناس
از حدود سال ۱۳۹۴، در فضای فرهنگی و هنری ایران گفتمانی شکل گرفت که می‌توان آن را «گفتمان سفیدشویی قاجار» نامید. این جریان، در ظاهر با هدف بازخوانی «هنر ایران در دوره‌ی قاجار» آغاز شد، اما در عمق خود نوعی جابه‌جایی گفتمانی را رقم زد؛ جابه‌جایی‌ای که به جای تحلیل انتقادی ساختار سیاسی و اجتماعی عصر قاجار، بر جنبه‌های زیبایی‌شناسانه، هنری و تزئینی آن تمرکز یافت.
در این روایت تازه، نقاشی‌های درباری، معماری و کاشی‌کاری‌ها، لباس‌ها و آیین‌های قاجاری، به نشانه‌هایی از شکوفایی «هویت ملی و بومی ایران» تبدیل شدند. اما در پس این درخشش ظاهری، پرسش‌های بنیادین نادیده ماندند: فساد ساختاری، نظام ملوک‌الطوایفی و بهره‌کشی از مردم (از جمله رسم تحقیرآمیز و ظالمانه‌ی «شیره‌ی شب زفاف»)، ساختار پیچیده‌ی شکنجه و سرکوب در دستگاه حکومتی، از دست رفتن گسترده‌ی سرزمین‌ها در قفقاز و آسیای مرکزی، واگذاری امتیازات اقتصادی به بیگانگان، نفی و نقض استقلال ایران از سوی کشورهای استعماری و غارت ثروت عمومی از سوی شاهان و خوانین.
در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، کشور به اندازه‌ی عصر قاجار از نظر از دست دادن خاک، استقلال اقتصادی و جایگاه سیاسی آسیب ندیده است؛ با این حال، در این گفتمان تازه، قاجار نه به مثابه‌ی نظامی ناکارآمد، بلکه به عنوان «دوره‌ی شکوفایی هنری و فرهنگی ایران» معرفی می‌شود. برای چنین هدفی باید ناکارآمدی ساختار سیاسی در سایه جلوه‌های هنری قرار گیرد.
گفتمان سفیدشویی قاجار، هنر را از ساختار قدرت جدا کرده و آن را به‌مثابه ابزاری مستقل برای شناخت تاریخ تلقی می‌کند؛ گویی نقاشی‌ها، معماری‌ها و آیین‌های درباری، پدیده‌هایی جدا از مناسبات طبقاتی و استبدادی بوده‌اند. در نتیجه، هنر قاجاری از متن تاریخ اجتماعی جدا می‌شود، بافت‌زدایی می‌گردد و در ویترین موزه‌ها و گالری‌ها، به کالایی خنثی تبدیل می‌شود ــ بی‌آن‌که نشان دهد چگونه قدرت سیاسی از هنر برای تثبیت سلطه‌ی خود بهره می‌برد.
از سوی دیگر، در این گفتمان، «هنر ایران در دوره‌ی قاجار» عمداً به «هنر قاجار» فروکاسته می‌شود؛ گویی قاجار سرچشمه‌ی هنر ایرانی است، نه دوره‌ای تاریخی از تداوم آن. در این گفتمان هنر ایران به هنر قاجار فرو می‌کاهد.
در سطح ایدئولوژیک نیز، این پروژه بیش از آن‌که برخاسته از علاقه‌ای واقعی به شناخت قاجار باشد، به مثابه‌ی آنتی‌گفتمانی در برابر دوره‌ی پساقاجار عمل می‌کند. این گفتمان، با تاویل قاجار به‌مثابه‌ی «آغاز مدرنیته‌ی ایرانی»، واقعیت‌های تلخ تاریخی را در پس نقوش و رنگ‌ها و جلوه‌های هنری پنهان می‌سازد.
«سفیدشویی قاجار»، هرچند به بازشناسی برخی جلوه‌های هنری آن دوران یاری رسانده است، اما از منظر تاریخی و انسان‌شناختی، با حذف نقد ساختاری، به فراموشی تاریخی دامن زده است و بافت اجتماعی را به کل فراموش می‌کند. بازگرداندن قاجار به واقعیت تاریخی‌اش ــ یعنی دوره‌ای پر از تضاد که در آن زیبایی هنری و زشتی سیاسی هم‌زمان حضور داشتند ــ وظیفه‌ی هر تاریخ‌نگاری انتقادی است. به دیگر سخن، نباید زشتیِ امر سیاسی در دوره‌ی قاجار در سایه‌ی پویایی هنر ایرانی در آن دوران نادیده بماند. طرفه و شگفت آن‌که، در همین زمان، هنر و ادبیات برآمده از جنبش مشروطه ــ که در کل تاریخ ایران بی‌نظیر است و یادآور شکوفایی فکری قرن چهارم هجری است ــ کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
برای درک عمق واقعیت تاریخی قاجار و خشونت‌های آن، می‌توان به حکایت دختران قوچان، در پژوهش بانو افسانه نجم‌آبادی، یا به متن بازجویی میرزا رضای کرمانی، قاتل ناصرالدین‌شاه، رجوع کرد.
زشتی‌های حکمرانی شاهان قاجار را نمی‌توان با آب زمزم هنر شست و تطهیر کرد؛ آن‌چه باید شسته شود، غبار فراموشی تاریخی است، نه چهره‌ی استبداد شاهان و خوانین خون‌خوار و مردم‌آزار عصر قاجار.
برخی از منابع این یادداشت:
1. نجم‌آبادی، افسانه. حکایت دختران قوچان.
2. آدمیت، فریدون. ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران.
۴. کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران.
2025/10/23 17:44:23
Back to Top
HTML Embed Code: