Telegram Web Link
♨️عظمت و تاریخ اصفهان قربانی یک شیطنت رسانه‌ای

اصفهان، ویرانه‌ای بازمانده از یک رویا »، این تیتر شوکه‌کننده بود؛ روایت رسانه ای از پررنگ شدن مسائل و مشکلات میراث فرهنگی اصفهان که به نقل از یکصد ‌تورگردان جهان منتشر شد اما بیشتر از هر چیز به ابزاری برای تخریب اصفهان، شهر اسطوره ای و تاریخی ایران شبیه بود.

بنا بود ۱۰۰ تورگردان از سراسر دنیا، زیبایی‌ها و عظمت اصفهان را به جهان معرفی کنند؛ اصفهانی که حالا بیش از هر زمانی خسته از وابستگی های توسعه کشاورزی و صنعت بر منابع آبی‌ خود نیاز به توسعه بر مبنای گردشگری با تکیه بر هویت تاریخی و کهن‌زاد بوم‌های بی‌نظیرش دارد.

سالهاست که روایت‌گر احوال خوب و بد میراث فرهنگی اصفهان بوده‌ایم؛ فراز و فرودهایش را می‌دانیم اما این خبر که مدعی بازخوانی روایت برخی تورگردانان دعوت شده به اصفهان بود، حالِ همه کوشندگان میراث‌فرهنگی اصفهان و خبرنگاران حوزه گردشگری و میراث فرهنگی را دگرگون کرد.
برای هیچ کس قابل هضم نبود که تورگردانان، زیبایی و شکوه اصفهان را نادیده گرفته باشند و بگویند « کسی اصفهان را دوست ندارد» یا اینکه «دیگر نمی‌توانند اصفهان را به گردشگران معرفی کنند». 

همه شوکه شده بودند و در عین ناباوری صحت و سقم این گزارش را جویا می‌شدند، اینکه آیا اصفهان در نظر تورگردانانی که برای معرفی گردشگری اصفهان به این شهر سفر کرده بودند، ویرانه‌ای بیش نبوده است؟

این گزارش برای من و قطعا خبرنگاران دیگرِ میراث‌فرهنگی که چندین سال اخبار و گزارشات این حوزه را رصد و احوال میراث تاریخی این شهر را روایت می‌کنیم؛ بیشتر به یک شیطنت برای برجسته‌سازی مشکلات و معضلات میراث‌فرهنگی شبیه بود.

شرایط دشوار میراث‌فرهنگی اصفهان در تنگنای سخت فرونشست و بعضا نارسایی در حفاظت و حراست بایسته آن‌ها به دلایل گوناگون چون مدیریت چندگانه، کمبود بودجه یا بی‌توجهی نهادهای متولی بر کسی پوشیده نیست و همواره رسانه‌ها، خبرنگاران و فعالان دغدغه‌مند این عرصه کوشیده‌اند دیدبان خوبی برای میراث تاریخی و هویتی شهر باشند تا در لوای شفافیت به راهبردها و راهکاری‌های درست در حفاظت از این شهر تاریخی رسید اما انتشار یک گزارش در روزهای اخیر، از اساس و بیخ سرمایه‌های هویتی شهر اصفهان را از بنیاد در اذهان عمومی نشانه گرفت و آن را " ویرانه" ای خواند که گردشگران دوست ندارند.

برای روشن‌تر شدن ابعاد این موضوع با مترجمان، راهنمایان گردشگری و آژانس دارانی که در گردهمایی "یکصد توراپراتور جهان در اصفهان" با تورگردانان همراه بودند، مصاحبه و این پرسش را مطرح کردیم که: واکنش تورگردانان در سفر به اصفهان و دیدار از آثار تاریخی آن چگونه بود؟ برآیند تورگردانان سویسی و مالزیایی و یونانی، این بود که اصفهان را نمی‌توان به گردشگران و تورها معرفی کرد؟

📌این گزارش را برای شفاف‌تر شدن ابعاد ماجرا در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjSZ2d
♨️عظمت و تاریخ اصفهان قربانی یک شیطنت رسانه‌ای

اصفهان، ویرانه‌ای بازمانده از یک رویا »، این تیتر شوکه‌کننده بود؛ روایت رسانه ای از پررنگ شدن مسائل و مشکلات میراث فرهنگی اصفهان که به نقل از یکصد ‌تورگردان جهان منتشر شد اما بیشتر از هر چیز به ابزاری برای تخریب اصفهان، شهر اسطوره ای و تاریخی ایران شبیه بود.

بنا بود ۱۰۰ تورگردان از سراسر دنیا، زیبایی‌ها و عظمت اصفهان را به جهان معرفی کنند؛ اصفهانی که حالا بیش از هر زمانی خسته از وابستگی های توسعه کشاورزی و صنعت بر منابع آبی‌ خود نیاز به توسعه بر مبنای گردشگری با تکیه بر هویت تاریخی و کهن‌زاد بوم‌های بی‌نظیرش دارد.

سالهاست که روایت‌گر احوال خوب و بد میراث فرهنگی اصفهان بوده‌ایم؛ فراز و فرودهایش را می‌دانیم اما این خبر که مدعی بازخوانی روایت برخی تورگردانان دعوت شده به اصفهان بود، حالِ همه کوشندگان میراث‌فرهنگی اصفهان و خبرنگاران حوزه گردشگری و میراث فرهنگی را دگرگون کرد.
برای هیچ کس قابل هضم نبود که تورگردانان، زیبایی و شکوه اصفهان را نادیده گرفته باشند و بگویند « کسی اصفهان را دوست ندارد» یا اینکه «دیگر نمی‌توانند اصفهان را به گردشگران معرفی کنند». 

همه شوکه شده بودند و در عین ناباوری صحت و سقم این گزارش را جویا می‌شدند، اینکه آیا اصفهان در نظر تورگردانانی که برای معرفی گردشگری اصفهان به این شهر سفر کرده بودند، ویرانه‌ای بیش نبوده است؟

این گزارش برای من و قطعا خبرنگاران دیگرِ میراث‌فرهنگی که چندین سال اخبار و گزارشات این حوزه را رصد و احوال میراث تاریخی این شهر را روایت می‌کنیم؛ بیشتر به یک شیطنت برای برجسته‌سازی مشکلات و معضلات میراث‌فرهنگی شبیه بود.

شرایط دشوار میراث‌فرهنگی اصفهان در تنگنای سخت فرونشست و بعضا نارسایی در حفاظت و حراست بایسته آن‌ها به دلایل گوناگون چون مدیریت چندگانه، کمبود بودجه یا بی‌توجهی نهادهای متولی بر کسی پوشیده نیست و همواره رسانه‌ها، خبرنگاران و فعالان دغدغه‌مند این عرصه کوشیده‌اند دیدبان خوبی برای میراث تاریخی و هویتی شهر باشند تا در لوای شفافیت به راهبردها و راهکاری‌های درست در حفاظت از این شهر تاریخی رسید اما انتشار یک گزارش در روزهای اخیر، از اساس و بیخ سرمایه‌های هویتی شهر اصفهان را از بنیاد در اذهان عمومی نشانه گرفت و آن را " ویرانه" ای خواند که گردشگران دوست ندارند.

برای روشن‌تر شدن ابعاد این موضوع با مترجمان، راهنمایان گردشگری و آژانس دارانی که در گردهمایی "یکصد توراپراتور جهان در اصفهان" با تورگردانان همراه بودند، مصاحبه و این پرسش را مطرح کردیم که: واکنش تورگردانان در سفر به اصفهان و دیدار از آثار تاریخی آن چگونه بود؟ برآیند تورگردانان سویسی و مالزیایی و یونانی، این بود که اصفهان را نمی‌توان به گردشگران و تورها معرفی کرد؟

📌این گزارش را برای شفاف‌تر شدن ابعاد ماجرا در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjSZ2d
♨️آبخوان اصفهان تا ۱۰ سال دیگر به مرگ کامل می‌رسد
 
🔺رئیس بخش زلزله‌شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات وزارت راه، مسکن و شهرسازی گفت: برآوردها نشان می‌دهد با ادامه همین روند و نوع برداشت از منابع آب زیرزمینی، آبخوان دشت اصفهان تا ۱۰ سال آینده به‌طور کامل به میرایی و مرگ می‌رسد.
 
پیشتر شبیه این گفته‌ها را دکتر بهرام نادی گفته‌ بود؛ گفته‌هایی هولناک که با بازدید از آثار و عوارض فرونشست بر تن اصفهانِ عزیزمان بیشتر برایم ملموس می‌شد.

حالا امروز دوباره در گفت‌و گو با علی بیت‌اللهی این هشدار بیشتر از پیش برایم پررنگ شد.

دخل خالی سد زاینده‌رود، خست آسمان و عوارض مدیریت‌های نابخردانه که حالا بر تن اصفهان شلاق می‌زند در کنار برداشت‌های ناگزیر از منابع آب زیرزمینی برای گذر از تابستان گرم امسال همه در کنار هم، گفته‌های آقای بیت‌اللهی را برایم پررنگ‌تر می‌کند.

این واقعیتی عیان است که نمی‌توان آن را قایم کرد چراکه از سَر و بُن شهر در هیبت عوارض فرونشست بيرون زده و فریاد شده.

زاینده‌رود را برای ۱۰ روز جاری کردند؛ جریان‌های موقت و مُسَکن برای ساکت کردن اعتراض کشاورزان؛ اما چه سود؟!

سخت و تلخ است که بگویم اما واقعیت این است که کشاورزی شرق اصفهان رو به انقراض است و چاره‌ای هم نیست؛ باید آن را پذیرفت. چرا؟! چون این میراث معنوی که رهاورد زاینده رود بوده با شرایط دشوار این رود، رو به نابودی‌ست‌.

باید چاره‌یِ دیگر کرد؛ معیشت کشاورزان باید از راه دیگر تامین شود؛ کشاورزی باید جایگزین شود.

صنعت، توسعه کشاورزی در بالادست چه در چهارمحال و چه در اصفهان و توسعه‌های افسارگسیخته، جریان طبیعی رود را قربانی کرده؛ جریانی که در پایین‌دست کشاورزی را میراث ساکنان شرق اصفهان کرد اما حالا با حال نزار این رود و نفس‌هایی که نمی‌رسد راه زوال و نیستی در پیش گرفته.

همه می‌‌دانیم که زاینده رود قربانی شده و اصفهان شرایط سختی پیش رو دارد. نفس زاینده‌رود در این وانفسا با جراحی‌های سخت شاید برگردد؛ اگر برگردد!

📌 در لینک زیر بخوانید:


https://irna.ir/xjTjMM
📽 زاینده‌رودِ بی‌حقابه، گاوخونیِ بی‌حیات

🔺رهاسازی اخیر زاینده‌رود برای اراضی کشاورزی، سهم‌آبه‌ای برای محیط زیست نداشته است؛ حقابه زاینده‌رود محقق نشده و تالاب گاوخونی در منتها الیه شرق اصفهان در عطش آب حیات می‌سوزد.

🎞 این گزارش دیجیتال را در لینک زیر ببینید:

https://irna.ir/xjTj7s
💢 فریاد برای نجات اصفهان 


مرگ آبخوان دشت اصفهان می‌تواند پایان کار عروس فلات مرکزی ایران باشد؛ پایان زیست‌پذیری شهری که با نبود زنده‌رود وقوع آن دور نخواهد بود. این فریاد حقیقت است و شاید هم رمز نجات اصفهان، گرچه تاوان سختی داشته باشد. 

قلبم چون بسیاری از عاشقان اصفهان برای این شهر که پاره جان وطن است می‌تپد و اولین باری که با رضا اسلامی درباره پیشروی فرونشست زمین در عمق جسم و جان این شهر گفت و گو کردم، آنچنان قلبم از درد رنج اصفهان فشرده شد که یارای نوشتن گزارش این شرایط اسفناک را نداشتم اما رسالت من و همکارانم آگاهی رسانی و شفاف سازی است و از این رو باید عمق این ماجرا را در تولیدات رسانه‌ای برای استمداد و نجات اصفهان بازنمایی می‌کردم.

فریاد را اما مدیرکل وقت سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی اصفهان می‌زد؛ فریاد برای نجات اصفهان. فریاد برای شهر موزه ای که بارگذاری های خارج از توان زاینده رود، توسعه‌های ناپایدار در صنعت و کشاورزی و برداشت‌های بی‌رویه از آبخوان، آن را بر لبه پرتگاه فرونشست نشانده است.

پیش از این عمق و ابعاد بحران فرونشست زمین در اصفهان شفاف سازی نشده بود اما رضا اسلامی مدیرکل وقت سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی اصفهان معتقد بود این موضوع آینده زیست پذیری اصفهان را به شدت تهدید می‌کند و کتمان آن فقط شرایط را بدتر خواهد کرد؛ نظر کارشناسی او این بود که اگر زاینده رود جریان دائم نداشته باشد، همچنان که کسری آبخوان دشت اصفهان جبران نشود و بر ته مانده‌های ذخایر آب‌های زیرزمینی دست درازی شود، زمان چندانی تا مرگ این آبخوان و پایان زیست پذیری خطه اصفهان نخواهیم داشت؛ شرایطی که اگر بر جان این شهر مستولی شود، جریان زاینده‌رود هم دیگر نخواهد توانست نفس‌های اصفهان را دوباره برگرداند.

پنج سال از فریادهای بی‌مهابای رضا اسلامی گذشته، او دیگر بر کرسی مدیر کلی تکیه ندارد و زاینده رود هم به رغم برخی تلاش‌ها برای تجدید منابع آبی همچون گذشته خشک است. شرایط آبخوان اصفهان بحرانی شده و فرونشست کماکان حیات شهر را تهدید می کند.

اسلامی حالا کمتر با رسانه‌ها صحبت می‌کند اما فریاد خاموش است. به واقع رسانه‌ها و مسوولان از فریادهای او بیدار شدند و حالا همه در یک پیکر، صدای او هستند.

پیشتر بسیار با اسلامی گفت‌وگو کرده‌ بودم و بارها همپای او و هم اندیشانش چون حسین حجتی مدیر وقت دفتر منطقه ای مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اصفهان و بهرام نادی، متخصص ژئو تکنیک و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد راهی مناطق مختلفی چون بناهای تاریخی اصفهان شده بودم تا به عنوان یک خبرنگار به صورت میدانی عوارض فرونشست را بر پیکر رنجور اصفهان ببینم و به همراه عکاس خوب ایرنا، زهرا باغبان، گزارش‌های چندرسانه ای تهیه کنم.

این بار هم برای گفت و گو با او به ساختمان صنعت، معدن و تجارت اصفهان رفتم. کنج اتاقی در انتهای طبقه سوم، میز و صندلی محقری دارد و مثل همیشه صاف و صادق، به همان صفا و صمیمت گذشته‌اش از من استقبال می‌کند.

بهار به نیمه رسیده اما زبانه‌های گرم تابستان، خودش را در اردیبهشت نشان می‌دهد. اتاق آقای اسلامی گرم است و به پیشنهاد همکار او برای رهیدن از گرمای اتاق و انجام گفت و گو به میز و صندلی کنار پنجره هدایت می‌شویم.
اسلامی روی صندلی همکارش می‌نشیند، یک صندلی بزرگ و راحت درست در مقابل میز و صندلی محقر خودش. دستانش را برهم می‌ پیچاند و با چشمانی که می‌خندد، اشاره به صندلی دارد و می‌گوید: این صندلی را می‌بینید؛ خیلی دوست داشتنی ست و اگر به آن عادت کردی دیگر نمی‌توانی از روی آن بلند شوی. به خاطرش سکوت هم خواهی کرد؛ برای داشتنش باید از قید خیلی چیزها بگذری.

_ شما که آن را واگذار کردید!

بله. من آدم نشستن روی این صندلی نبودم. میدانی کار می‌کردم؛ خیلی کم پیش می‌آمد در اتاقم باشم. همیشه در دشت ها و مناطق مختلف آواره رصد و پایش عوارض فرونشست بودم. خاطرم هست که کسانی به من می‌گفتند تو برای اصفهان جز گریه و پریدن از این شکاف‌ها و فروچاله‌های فرونشستی چه کردی؟! قلبم از این بی‌مهری‌ها آزرده است اما از اینکه گویای حقیقتی خاموش زیر پوست شهر بودم آسوده خاطرم.

📌ادامه گفت‌وگوی صمیمانه من با رضا اسلامی، مدیرکل وقت سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی اصفهان را که بدلیل روشن کردن ابعاد فرونشست اصفهان و عریان کردن واقعیت‌ها از سمتش برکنار و در حقش جفای بسیاری کردند، در لینک زیر بخوانيد:

https://irna.ir/xjTwkX
🌿 یادروز خداوندگار زبان پارسی، ۲۵ اردی‌بهشت‌ماه، فرخنده باد!
@shahinsepanta
💢 شب تار «کمرزرین» اصفهان



تخریب‌ شبانه آثار تاریخی در اصفهان، دیگر نه یک اتفاق نادر بلکه زخمی کهنه است که هر از گاهی از نو سر باز می‌کند و این‌بار نیز آنچه در محوطه تاریخی « کمرزرین» رخ داد، تکرار تلخ همان سناریوی آشنایی‌ است که شواهد تاریخی را قربانی توسعه بی‌برنامه می‌کند.

آنچه در محوطه تاریخی کمرزرین اصفهان طی یک عملیات وسیع با حضور ماشین آلات سنگین برای گودبرداری و همسطح سازی گذر اتفاق افتاد، صرفاً خاکبرداری یک پروژه عمرانی نبود؛ بلکه حذف بخشی از حافظه تاریخی یک شهر کهن بود. لایه‌هایی از دوره سلجوقی که در سکوت شب با بیل مکانیکی از دل خاک بیرون کشیده شدند و بار کامیون‌ها شدند.

سال‌ها پیش حمام تاریخی «خسرو آقا» اصفهان شبانه برای احداث یک خیابان تخریب شد و پس از آن بارها اصفهان شاهد چنین اقدامات شتابزده برای پیشرفت طرح‌های عمرانی و شهری بود؛ عملیات گودبرداری برای ایجاد زیرگذر میدان امام علی (ع) و تخریب لایه‌های باستانی و یا خاکبرداری‌های ۲ سال پیش برای احداث گذر کمرزرین و زیر و رو شدن لایه‌های تاریخی، همه گواهی بر این ادعاست.

گودبرداری شبانه آن هم با ادوات سنگین در محدوده‌ای تاریخی که در مسیر کاوش‌های باستان شناسی قرار دارد و و مقرر است به موزه باز شهری تبدیل شود، آخرین و تازه‌ترین زخمی است که بر تن میراث تاریخی شهر اصفهان وارد شد.

تنها چند هفته پیش، قبل از جنگ اسرائیل و ایران کارشناسان و باستان شناسان میراث فرهنگی با کشف سکه‌های تاریخی مربوط به دوره زندیه و صفویه و همچنین یکسری شواهد معماری بر اثر عملیات برداشت آسفالت گذر کمرزین در مقابل مسجد کمرزرین، پروژه همسطح سازی مسجد با کف گذر را متوقف کردند و ادامه آن را منوط به انجام کاوش‌های لازم و حضور باستان شناسان ناظر اداره کل میراث فرهنگی اصفهان دانستند.

حال این پرسش مطرح می‌شود که چگونه در شهری چون اصفهان با این سابقه تاریخی و تجربه‌های تلخ سال‌های پیشین در تخریب‌ برخی آثار و شواهد تاریخی در پروژه های عمرانی هنوز هم میان نهادهای مسوول، همکاری و هماهنگی لازم برای صیانت از آثار تاریخی برقرار نیست؟ چطور ممکن است ادوات سنگینی چون بیل‌های مکانیکی و حدود ۵۰ کامیون بدون آنکه نهاد متولی محوطه‌های تاریخی بتواند پیش از رخ دادن فعلی مانع آن‌ها شود، وارد قلب یک سایت تاریخی شده و از آن سو هم نهاد مجری عملیات خاکبرداری از چند و چون این ماجرا ابراز بی‌اطلاعی بکند.

مسوولان، پیمانکار مجتمع تجاری زرین را عامل اقدامات مخرب اخیر معرفی کرده‌اند و هیچ یک از نهادهای شهرداری یا سازمان نوسازی بهسازی شهر اصفهان، مسوولیت مستقیم آن را بر عهده نگرفته‌اند که این موضوع به وضوح بیانگر نبود شفافیت نهادی در مدیریت پروژه‌ حساس کاوش و ساماندهی گذر کمرزرین است.

از سوی دیگر نیز به زعم مدیران شهری اصفهان، پروژه‌هایی متعددی در منطقه کمرزرین در حال اجراست که به نظر می‌رسد نظارت کافی بر فعالیت روزانه پیمانکاران به درستی انجام نمی‌شود.

مروری بر تحولات ۲ ساله اخیر در محوطه تاریخی کمرزرین نشان می‌دهد که همین سناریوی تخریب پیش‌تر نیز تکرار شده است: آغاز گودبرداری بدون مجوز، تخریب لایه‌های باستانی، توقف عملیات و آغاز کاوش‌ها. به واقع با وجود توافق سه جانبه میان پژوهشگاه میراث فرهنگی، سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان و دانشگاه هنر برای کاوش باستان شناسی گذر کمرزرین در سال ۱۴۰۲ ظاهراً هنوز هیچ ساز و کار اجرایی قوی برای پیشگیری از تخلفات تکراری تعریف نشده است.

جالب است بدانید که از دل یک فصل کاوش‌ در گذر کمرزرین آثاری ارزشمند از دوران پیش از مغول تا دوره متاخر اسلامی از جمله سازه‌های آبی، کوره‌های سفالگری، سنگاب و کف‌فرش‌های سلجوقی کشف شده که اهمیت بی‌چون‌وچرای این محوطه تاریخی را نشان می‌دهد.

بنابراین تکرار اشتباهات تلخ گذشته در تخریب شواهد و آثار تاریخی شهر اصفهان که سبقه آن دستکم در جوار محوطه تاریخی کمرزرین به عملیات گودبرداری و زیر رو رو شدن سفالینه‌های دوران اشکانی تا دوران اسلامی برای ایجاد زیرگذر میدان امام علی (ع) باز می‌گردد، نه تنها جای خالی یک فرآیند منسجم کنترل پروژه‌های شهری در مناطق تاریخی را نشان می‌دهد، بلکه زنگ خطری برای میراث فرهنگی است که همچنان در معرض تخریب‌های شبانه و غیرقانونی قرار دارد.

به واقع آنچه در یک منطقه باستانی در دل شهر اصفهان رخ داد فراتر از عدم هماهنگی بین نهادهای نظارتی و اجرایی، بی‌توجهی به هویت تاریخی این شهر محسوب می‌شود.

📌این گزارش را به طور کامل در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjV3dR
💢 شفافیت، حلقه مفقوده در پروژه کمرزرین

چرخ اقتصادی اصفهان به عنوان یک شهر تاریخی ناگزیر باید بر مدار گردشگری بچرخد؛ موضوعی که در سایه توسعه‌های عمرانی و شهری نباید از آن غافل شد تا در لوای شفافیت و همکاری نهادهای دخیل، کمتر شاهد نگرانی‌هایی بابت تخریب شواهد تاریخی از جمله در پروژه محوطه باستانی «کمرزرین» باشیم.

شامگاه جمعه ۲۰ تیر، در فاز دوم پروژه کمرزرین اصفهان در مقابل مسجد کمرزرین تعدادی ادوات سنگین شامل ۲ دستگاه بیل مکانیکی و چندین دستگاه کامیون خاکبرداری در خیابان‌های اطراف این محدوده مشغول انجام عملیات گودبرداری بودند که به گفته مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان این اتفاق برخلاف توافق با شهرداری مبنی بر خاکبرداری دستی، بدون استفاده از ماشین آلات سنگین و البته حضور و اطلاع ناظران بود.

مسوول کاوش‌های باستان‌شناسی کمرزرین هم پیشتر در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفته بود که شواهدی حاکی از تخریب بخشی از آثار معماری این محوطه وجود دارد اما آنچه به گفته او این اتفاق را نگران‌کننده‌تر می‌سازد، از میان رفتن حجم قابل توجهی از داده‌های منقول بوده که شبانه با استفاده از ماشین‌آلات سنگین از محل خارج شده‌اند.

به واقع استفاده از ادوات سنگینی چون بیل مکانیکی در محوطه‌ای که سابقه کشف سکه‌های ایلخانی و صفوی و شواهدی از دوره‌های تاریخی داشته است، نگرانی‌هایی را در میان کارشناسان و فعالان حوزه میراث فرهنگی ایجاد کرد به‌ویژه اینکه پیش‌تر اداره کل میراث فرهنگی استان بر لزوم توقف عملیات عمرانی در آن منطقه تاکید کرده بود.

بلافاصله با ایجاد موج نگرانی‌ها بابت تخریب بخشی از شواهد تاریخی در محلی از کمرزرین که هنوز مورد عملیات کاوش قرار نگرفته اما در بردارنده شواهد ارزشمند از لایه‌های باستانی بوده است، دادستان اصفهان به موضوع ورود و اعلام کرد: به نظر می‌رسد بعضی از اشخاص حقوقی و حقیقی در این مورد به وظایف و تکالیف فردی، اجتماعی و قانونی خود در حراست از آثار تاریخی و باستانی عمل نمی‌کنند که این موضوع بسیار نگران کننده است و به طور قطع دادستانی با این ترک فعل‌ها برخورد خواهد کرد.

در حالی که بررسی‌های دادستانی در این رابطه آغاز شده است، به تازگی رییس دانشگاه هنر اصفهان نیز در نامه‌ای خطاب به استانداری با ابراز نگرانی از پیشروی طرح‌های عمرانی بدون توجه به لایه‌های باستانی خواستار توقف تخریب میراث باستانی شهر در جریان پروژه‌های مختلف شده و بر اتخاذ راهکارهای فوری برای حفاظت از گنجینه‌های تاریخی اصفهان تاکید کرده است.

در این نامه با اشاره به جایگاه بی‌بدیل اصفهان به عنوان گنجینه‌ای از هویت و میراث فرهنگی ایران و یکی از کهن‌ترین کلان‌شهرهای جهان، نسبت به آسیب‌های جبران‌ناپذیری که به لایه‌های ارزشمند باستان‌شناسی زیرین شهر وارد می‌شود، ابراز نگرانی شده است.

‼️از سوی دیگر شهرداری اصفهان طی روزهای گذشته تعدادی از خبرنگاران اصفهان را به بازدید میدانی کمرزرین در فازهای اول و دوم برد تا در جریان آنچه در روزهای گذشته در این محدوده تاریخی رخ داده قرار بگیرند در حالی‌که هیچ‌یک از کارشناسان یا مسوولان فنی مرتبط با پروژه در این بازدید حضور نداشتند تا توضیحات درباره وضعیت آثار احتمالی و ملاحظات تاریخی را به خبرنگاران ارائه کند.

نماینده حاضر از سوی شهرداری، مدیر ارتباط رسانه‌ای این سازمان بود که برخی توضیحات درباره اهداف پروژه، نبود تخریب در فاز اول و متوقف بودن عملیات در فاز دوم به دلیل پیدا شدن شواهد تاریخی را مطرح کرد.

‼️بدیهی‌ست که خبرنگاران، علی‌رغم تجربه و تلاششان در اطلاع‌رسانی، جایگزین کارشناسان تخصصی در حوزه میراث فرهنگی نیستند؛ بنابراین ارائه اطلاعات کامل و دقیق از سوی نهادهای مسوول و همچنین کارشناس و باستان‌شناس مسوول پروژه می‌توانست به انتشار گزارش‌هایی مبتنی بر واقعیت از سوی خبرنگاران و کاهش برداشت‌های نادرست کمک کند.

از سوی دیگر، در پروژه هایی این چنین عموما ابهام‌هایی در روند تصمیم‌گیری، شیوه اجرای عملیات و نحوه توجیه پیمانکار نسبت به حساسیت‌های تاریخی منطقه همچنان وجود دارد که پروژه کمرزرین نیز علیرغم تاکید شهرداری بر عدم تخریب حین اجرای پروژه، از این قاعده مستثنی نیست و سوالات و ابهامات پیرامون آن وجود دارد.

آنچه باید بر آن تاکید داشت این است که پروژه‌هایی که در بافت‌های تاریخی اجرا می‌شوند، به‌ویژه در شهری چون اصفهان که میراث فرهنگی پشتوانه اصلی گردشگری و توسعه پایدار آن به شمار می‌رود، باید با نهایت دقت، شفافیت و هماهنگی انجام و این موضوع را نباید دور از نظر داشت که تداوم نبود شفافیت در چنین پروژه‌هایی نه‌تنها به فرسایش اعتماد عمومی منجر، بلکه می‌تواند موجب دلسردی ساکنان مناطق تاریخی شود.

📌 ادامه این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjV6tH
♨️ سمیت گرد و غبار تالاب گاوخونی ۶۰ درصد افزایش یافت


🔺رییس مرکز تحقیقات مبارزه با گرد و غبار دانشگاه آزاد اسلامی از افزایش چشمگیر آلودگی فلزات سنگین در گرد و غبار تالاب بین‌المللی گاوخونی خبر داد و گفت: مطابق با آخرین پایش‌ها، شاخص بار آلودگی (PLI) یا درجه سمیت گرد و غبار این منطقه ۶۰ درصد افزایش یافته است.

🔺احمد جلالیان روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: مطالعات آزمایشگاهی نشان می‌دهند غلظت فلزات سنگینی مانند کادمیوم در گرد و غبار تالاب گاوخونی سه برابر شده و غلظت فلزات روی و سرب افزایش قابل توجهی داشته است.

🔺وی افزود: شاخص بار آلودگی (PLI) که معیاری برای سنجش درجه سمیت گرد و غبار محسوب می‌شود، نسبت به پایش‌های پیشین حدود ۶۰ درصد افزایش یافته و از عدد ۲.۵ در دومین مرحله پایش‌ها به عدد ۴ در مرحله سوم و آخرین پایش‌ها در سال ۱۴۰۰ رسیده است.

🔺به گفته جلالیان، نتایج پایش سوم نسبت به پایش دوم حاکی از پنج برابر شدن نرخ فرونشست گرد و غبار است.

🔺وی تصریح کرد: در پایش دوم، نرخ فرونشست، ۴۶ تن در کیلومترمربع در سال بوده اما این عدد در پایش سوم به ۲۲۴ تن در کیلومترمربع در سال افزایش یافته است.

🔺رییس مرکز تحقیقات بیابان‌زدایی و مبارزه با گرد و غبار دانشگاه آزاد اسلامی افزود: ذرات گرد و غبار ریزتر و درصد رُس آن‌ها افزایش یافته است که این تغییرات تهدیدی جدی برای سلامت زیست‌محیطی و عمومی مردم منطقه به شمار می‌رود.

📌مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjV7Lf
💢 چرا نقش‌های صفوی «سردر قیصریه» اصفهان جان نمی‌گیرند؟

گذر از زیر سردر بازار قیصریه، شاهکار نگارگری مکتب اصفهان، چشم هر رهگذری را می‌نوازد اما رنگ‌های فرسوده و نقش‌های محو شده این اثر بی‌بدیل، پرسشی قدیمی را زنده می‌کند؛ اینکه چرا مرمت آن به بازسازی کامل نمی‌انجامد و بخش‌های از بین رفته دوباره جان نمی‌گیرند؟

ممکن است در گذر از زیر سردر بازار قیصریه اصفهان، این اندیشه از ذهن شما عبور کرده باشد که چرا نقاشی‌های فاخر این بنای صفوی در معرض باد و باران به حال خود رها شده‌اند و در حالی که بخش‌هایی از نگاره‌های آن رنگ باخته‌اند، مرمت و یا حتی بخش‌های از بین رفته آن بازسازی نمی‌شوند؛ این‌ها پرسش‌های برخی مخاطبان میراث دوست ایرنا هم هست و آنچه در گزارش پیش رو می‌خوانید پاسخ به همین ابهامات است.

سردر بازار قیصریه تابلویی بی‌نظیر از نگارگری مکتب اصفهان است که از هر سوی میدان نقش جهان، به گونه‌ای جلوه‌گری و مخاطب را جذب تماشا می‌کند و به جرات می توان گفت این اثر یکی از بی‌نظیرترین دیوارنگاره‌های صفوی را در پیشانی بازار قیصریه اصفهان نمایان می‌سازد.

این سردر باشکوه راه به سوی بازار بزرگ اصفهان دارد و به گونه‌ای بازار و میدان صفوی را به بخش سلجوقی شهر شامل مجموعه‌ای از بازار، میدان و مسجدی که با عنوان «عتیق» می‌شناسیم وصل می ‌کند.

پیشانی بلند سردر روایتی تصویری از جنگ شاه عباس با ازبک‌ها است که گفته می شود پیروزی در آن برای صفویان نقطه عطفی بوده است. جانب چپ، ضیافتی از رقص و شادمانی مجالس اروپاییان را نمایش می‌دهد و در قسمت راست این جلوخانِ زیبا، تابلویی از شکارگاه صفوی جلوه‌گر است.

سیطره رنگ‌های ایرانی چون لاجوردی، عنابی، اُخرایی و فیروزه‌ای با منشا گیاهی، حیوانی، معدنی و یا دست‌ساز بر گیرایی این شاهکار صفوی افزوده و همه آنچه از نقاشی مکتب اصفهان در این دیوارنگاره در میدان نقش جهان شما را میخکوب تماشا می‌کند، چکیده‌ای از هنر رضا عباسی، معروفترین نقاش عصر صفوی و شاگردانش است.

دیوارنگاره‌های دیگری با مضامین صحنه‌های نبرد شاهان صفوی در جنگ‌هایی چون چالدران و یا ضیافت‌های آنان در پذیرایی از سران کشورهایی چون هندوستان و ترکستان در عمارت چهلستون اصفهان، نمونه‌های بارزی از نقاشی مکتب اصفهان و مربوط به دوران صفوی است که البته از گزند باد و باران در امان بوده‌اند اما دیوارنگاره‌های سردر بازار قیصریه در برابر گزند فرسایش‌های جوی و البته بی‌توجهی‌ها در تمام دوران گذشته آسیب‌پذیر بوده‌اند.

📌این گزارش را در گفت و گو با ناظر  تزیینات معماری میراث‌فرهنگی اصفهان و همچنین محسن نکویی، مرمت‌گر تزیینات بناهای تاریخی در لینک زیر بخوانید.

https://irna.ir/xjVdPN
💢 ماجرای معدن پتاس در تالاب بحران زده گاوخونی چیست+فیلم

فعالیت یک معدن پتاس در حاشیه تالاب خشکیده گاوخونی، آن هم در شرایطی که این زیست‌بوم شکننده با بحران شدید کم‌آبی و آلودگی به فلزات سنگین دست و پنجه نرم می‌کند، موجی از پرسش‌ها و نگرانی‌ها را برانگیخته است؛ چرا باید در چنین شرایط بحرانی، مجوز بهره‌برداری از معادنی صادر شود که می‌تواند بحران‌های زیست محیطی این منطقه را تشدید کند.

در روزهای اخیر برخی فعالان حوزه محیط زیست نسبت به فعالیت یک معدن پتاس در محدوده حوضه آبریز تالاب گاوخونی ابراز نگرانی کرده‌اند. به گفته آن‌ها، این معدن با استفاده از روش تبخیری برای استخراج پتاس، بخشی از آب‌های زیرزمینی منطقه را برداشت می‌کند؛ آن هم در شرایطی که تالاب گاوخونی سال‌هاست با بحران خشکی و تنش شدید آبی دست و پنجه نرم می‌کند.

این نگرانی زمانی جدی‌تر می‌شود که نتایج پژوهش‌های اخیر محققان دانشگاه اصفهان نشان می‌دهد ذرات گرد و غبار برخاسته از بستر خشک تالاب آلوده به فلزات سنگین است و غلظت برخی از این فلزات تا هزار برابر بیش از حد مجاز و برخی دیگر تا ۷۰۰ برابر فراتر از استانداردها است.

در شرایطی که کارشناسان و فعالان محیط زیست بر ضرورت حفظ اندک رطوبت باقی مانده در بستر تالاب تأکید دارند، برداشت منابع معدنی از جمله پتاس در محدوده و حاشیه تالاب، تامل برانگیز است چرا که به گفته کارشناسان استخراج پتاس از طریق زهکشی و هدایت آب به حوضچه‌های تبخیری، نه تنها موجب افت بیشتر سطح آب‌های زیرزمینی در حوضه تحت تنش آبی تالاب گاوخونی می‌شود بلکه فلزات سنگین مدفون در رسوبات هزاران ساله را به سطح آورده و در معرض باد قرار می‌دهد.

کارشناسان هشدار می‌دهند که هرگونه فعالیت معدنی در این منطقه، به ویژه در شرایط فعلی، می‌تواند روند انتشار این ذرات آلوده را تشدید کرده و خطرات جدی برای سلامت ساکنان مناطق اطراف به همراه داشته باشد. به گفته آنان، خشک‌تر شدن بستر تالاب بر اثر برداشت آب برای حوضچه‌های تبخیر
پتاس، احتمال بلند شدن این ذرات را بیشتر کرده و تبعات زیست محیطی و بهداشتی جبران ناپذیری را رقم خواهد زد.

📌این گزارش را در گفت‌وگو با فرشته عالمشاه فعال محیط زیست، میثم تدین محقق طرح « بررسی زمین‌شناسی و زیست محیطی رسوبات تالاب گاوخونی » ، داریوش گل علیزاده مدیر کل حفاظت محیط‌زیست و شهرام آذرپی فرماندار جرقویه در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjVfMN
💢 بدرقه خورشید نگارگری ایران در نصف جهان

اصفهان روزی دیگرگون را تجربه کرد؛ روزی که در آن شهر حامل اندوهی سنگین و در عین حال غروری جاودانه شد و پیکر استاد محمود فرشچیان، نگارگر نام‌آور ایران زمین، بر دوش مردمی که سال‌ها با نگاره‌های او زیسته و جهان را از دریچه هنرش دیده بودند، آرام آرام از دل اصفهان گذشت تا در خانه‌ی ابدی خود، کنار آرامگاه صائب تبریزی آرام گیرد.

دست‌ها و نگاه‌های مردم به ویژه دوستداران هنر و فرهنگ ایران، از مقابل هنرستان هنرهای زیبای اصفهان ـ جایی که استاد روزگاری نخستین گام‌هایش را در نگارگری برداشت ـ پیکر او را بدرقه کردند.

خیابان‌های شهید مطهری، شهید بهشتی تا خیابان منتهی به باغ مقبره صائب تبریزی، شاهد حضور مردمی بود که نه تنها استاد هنر ایران، که روایتگر فرهنگ و هویت این مرز و بوم را بر دوش می‌بردند.

صدای بغض آلود شهر با قدم‌های بدرقه کنندگان درآمیخته بود؛ گویی هر درخت کهن‌سال شهر و هر کاشی فیروزه‌ای اصفهان نیز سر در گریبان اندوه فرو برده است. این حزن و اندوه البته که با تفاخر آمیخته بود و نازیدن به داشتن چنین دردانه‌ای در عالم هنر که از این خطه برخاسته و پس از سال‌ها به آغوش همین خاک بازگشته است.

در این وداع جمعی از مسوولان کشوری، مدیران فرهنگستان‌ها، استادان دانشگاه، شاگردان استاد فرشچیان و برخی چهره‌های برجسته فرهنگ و هنر ایران، هم صدا با مردم ایستادند.
آنان آمده بودند تا آخرین صفحه‌ی زندگی استاد را با احترام ورق بزنند و او را به آغوش اصفهان بسپارند؛ همان شهری که سال‌ها الهام‌بخش او در خلق شاهکارهایی بی‌بدیل بود.

استاد فرشچیان در وصیت خود با دقت و ظرافتی هنرمندانه و سلیقه‌ای که شایسته نگارگری چون اوست، باغ مقبره صائب را برای خانه ابدی خویش برگزیده بود و چه انتخابی شایسته‌تر برای هنرمندی که جهان او همواره آمیخته‌ای از شعر، تصویر و ایمان به زیبایی بود.

پیش از تشییع، بنا و ایوان آرامگاه صائب تبریزی با وسواس و ظرافتی همسنگ روح استاد پیراسته شده بود تا همه چیز از جمله ابیات نقش‌بسته بر کاشیکاری‌های آن در غایت زیبایی و آراستگی برای حضور هنرمندی که با نگاره‌هایش عالم هنر را به حیرت واداشته بود، آماده باشد.گویی صائب تبریزی، خود در آن سوی باغ، چشم‌به‌راه هم‌نشینی با نگارگری نشسته بود که توانست خیال ایرانی را بر بوم، جاودانه سازد.

فضای مراسم، آمیزه‌ای از حزن و شوق بود؛ حزنی از وداع با استاد، و شوقی از آن که اصفهان بار دیگر صاحب نگینی جاودانه در دل خاک خویش می‌شود. مردمی که سال‌ها شاهنامه، رباعیات خیام و روایت‌های جاویدان فرهنگ ایرانی را در نگاره‌های فرشچیان دیده بودند، اکنون او را در باغی رهسپار خانه ابدی می‌کردند که خود تجسم بهشت ایرانی است.
باغ ایرانی همیشه الهام بخش آفرینش‌های هنری هنرمندان و نگارگران این سرزمین بوده و چه خوش که خالق آثاری چون « باغ عدن»، « رقص طبیعت» که باغ بستر الهامشان بوده، در چنین باغ مقبره‌ای زیبا بیارمد.

این‌گونه بود که محمود فرشچیان، نگارگر بی‌بدیل ایران، پس از عمری خدمت به فرهنگ و هنر این سرزمین در جوار شاعر بلند آوازه ایران، صائب تبریزی، در باغ مقبره‌ای که یادآور گوشه‌ای از باغ خیال‌انگیز ایرانی‌ست آرام گرفت تا نام و یادش، همچون نگاره‌هایش، تا همیشه در جان اصفهان و در حافظه تاریخ ایران بدرخشد.

📌این گزارش را در لینک زیر بخوانید:

https://irna.ir/xjVhDz
💢 بحران فرونشست در اصفهان ؛ آیا اصفهان در ۳۰ سال آینده ۶ متر فرو می‌نشیند؟
 
🔺فرونشست اصفهان، بحرانی که سال‌ها کارشناسان و مسوولان نسبت به آن هشدار داده‌اند، بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته است. اخیراً ادعاهایی مبنی بر وجود ۲۷ میلیارد مترمکعب خلأ زیرزمین و فرو رفتن ۶ متری شهر طی ۳۰ سال آینده مطرح شده اما پرسش این است که این ارقام تا چه اندازه واقعی و علمی هستند؟

مساله فرونشست اصفهان در سال‌های اخیر، به‌ویژه از سال ۱۴۰۰ به این سو، به یکی از پررنگ‌ترین مشکلات و بحران‌های این شهر تبدیل شده است. ریشه اصلی این بحران به فشار فزاینده بر آب‌های زیر زمینی و خشکی زاینده رود باز می‌گردد؛ شرایطی که با نبود جریان دائمی آب در این رودخانه و فشار بر آب‌های زیر سطحی اوضاع را پیچیده‌تر کرده است.

با این حال، درباره وضعیت فرونشست در اصفهان اظهارنظرهای متفاوتی مطرح شده است که همه بر یک نکته تأکید دارند؛ نگرانی جدی برای آینده شهر اصفهان. بسیاری از کارشناسان و مسوولان معتقدند باید برای کنترل این روند و مدیریت شرایط، اقدامات فوری و جدی انجام شود چرا که فرونشست زمین نه تنها تهدیدی جدی برای زیرساخت های شهری و سکونتگاه‌های انسانی این خطه است بلکه با این رویه حیات نگین فلات مرکزی ایران، این گنجینه معماری و تاریخی نیز در معرض خطر نابودی و ویرانی قرار دارد.

یکی از اظهارنظرهایی که در روزهای اخیر بازتاب گسترده‌ای داشته، از سوی یکی از چهره‌های پیشین مدیریتی کشور مطرح شده است؛ فردی که سابقه مسوولیت در سمت‌های مهمی همچون وزارت جهاد کشاورزی و ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست را در کارنامه خود دارد. او در باره فرونشست اصفهان گفته است که زیر سطح این شهر در گستره‌ای حدود ۲۷۰۰ کیلومترمربع، چیزی جز حفره‌های خالی و هوا باقی نمانده و حجم این خلأها به حدود ۲۳ میلیارد مترمکعب می‌رسد. به باور او، این وضعیت به حدی بحرانی است که به زودی آثار تاریخی اصفهان، پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌ها، مدارس و حتی خانه‌های مردم در معرض آسیب جدی و نابودی قرار می‌گیرند.

بر اساس همین اظهارنظر، فرونشست سالانه زمین در اصفهان حدود ۲۰ سانتی‌متر برآورد شده است؛ موضوعی که اگر ادامه یابد، در ۳۰ سال آینده کل شهر اصفهانغ حدود ۶ متر پایین‌تر خواهد نشست اما پرسش مهم اینجاست که این آمار و هشدارها تا چه اندازه کارشناسی شده و مبتنی بر مطالعات علمی هستند؟ آیا ساختار زمین‌شناسی و خاک اصفهان چنین بحرانی را تأیید می‌کند؟ وضعیت واقعی سفره‌های آب زیرزمینی این شهر در حال حاضر چگونه است؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها و بررسی دقیق‌تر وضعیت فرونشست اصفهان از منظر علمی و کارشناسی، با بهرام نادی متخصص ژئوتکنیک و از جمله کسانی  که با بررسی رفتار خاک و آبخوان دشت اصفهان به طور گسترده به ابعاد گوناگون پدیده فرونشست زمین در اصفهان پرداخته گفت‌وگو کرده‌ام.

📌این گفت و گو را در لینک زیر بخوانید تا بدانید چقدر اظهارات عیسی کلانتری علمی و دقیق است؟

https://irna.ir/xjVnMj
💢بازخوانی تجربه‌های مرمتی در اصفهان؛ از شیوه‌ ایتالیایی‌ها تا دغدغه حفظ اصالت آثار

هوشنگ رسام، از چهره‌های مرمت اصفهان، با نگاهی به چند دهه فعالیت خود در بناهای تاریخی شهر، از تغییر رویکردهای مرمتی و فاصله گرفتن از روش‌های اصیل و علمی می‌گوید؛ روایتی از دوران همکاری با استادان ایتالیایی تا چالش‌های امروز مرمت در اصفهان.

مرمت آثار تاریخی اصفهان به‌ویژه تزئینات و نقاشی‌ها همواره از دغدغه‌های اصلی میراث فرهنگی بوده است. هوشنگ رسام، از پیشکسوتان مرمت در این شهر، با سال‌ها تجربه در مرمت نقاشی‌های چهلستون، ایوان قیصریه و مشارکت در طرح‌برداری نقوش گنبدهای تاریخی، بر ضرورت حفظ اصالت و پرهیز از مرمتی که بنای تاریخی را به سمت نوسازی ببرد، تأکید دارد.

او در مرمت نقاشی‌های عمارت چهلستون، ایوان‌های سردر قیصریه و طرح‌برداری نقوش گنبدهای تاریخی اصفهان همچون مسجد جامع عباسی، مسجد شیخ لطف‌الله، مدرسه چهارباغ و دیگر بناهای ارزشمند به‌ویژه آثار دوره صفوی مشارکت داشته است.

رسام تحصیل‌کرده هنرستان هنرهای زیبای اصفهان است و در رشته مرمت بناهای تاریخی نشان درجه یک هنری دارد. او در دهه ۵۰ خورشیدی زیر نظر گروه ایتالیایی «ایزمئو» که در اصفهان فعالیت‌های پژوهشی و مرمتی داشتند، آموزش دیده و با آن‌ها همکاری کرده است.

این استاد مرمت ضمن نقد شیوه‌های کنونی پیمانکاری در مرمت آثار تاریخی، معتقد است بهره‌گیری از گروه‌های امانی میراث فرهنگی و متخصصان بومی، حفظ اصالت بناها و پرهیز از مرمت‌هایی که رنگ و جلای نوسازی دارند، باید در اولویت قرار گیرد. به باور او، سپردن مرمت بناهای تاریخی به دست پیمانکاران می‌تواند آسیب بزرگی برای بناهای تاریخی اصفهان در پی داشته باشد.

📌در گفت‌وگویی با این پیشکسوت مرمت به بررسی فعالیت‌های سالیان گذشته او، دستاوردها و همچنین دیدگاه‌هاش درباره وضعیت کنونی حفاظت از بناهای تاریخی اصفهان پرداخته‌ام که می‌توانید در لینک زیر بخوانید.

https://irna.ir/xjVFcg
2025/10/28 05:01:39
Back to Top
HTML Embed Code: