🔶امکانناپذیری کنترل تورم بدون انباشت سرمایه قوی
🖋علی دینی ترکمانی
تورم ساختاری همراه با رکود جدی، ناشی از عملکرد بسیار ضعیف فرایند انباشت سرمایه و رشد اقتصادی در چهار دههی گذشته است. این تورم ساختاری همراه با انتظارات تورمی ناشی از شرایط جنگی و شبه جنگی موجب افزایش نرخ دلار (و طلا) میشود. افزایش نرخ دلار، از طریق ساز و کار شاخصبندی نرخ ارز با قیمتها و دستمزدها، خود، موجب تشدید تورم از این محل میشود.
عملکرد ضعیف انباشت سرمایه در بخش واقعی اقتصاد، موجب تبدیل شدن بازارهای مالی و مستغلات به موتور مکنده جذب نقدینگی میشود. این نیز از طریق دمیدن به تنور قیمت مستغلات و افزایش قیمت آن، تورم را به سهم خود، تشدید میکند.
دولت و بانک مرکزی با استفاده از چند سیاست مکمل هم در پی کنترل تورم هستند. سیاست اول، "هدایت نقدینگی" به بازار بورس است. سیاست دوم، فروش اوراق بدهی است. سیاست سوم، کاهش نرخ سود بانکی است؛ و سیاست چهارم، فروش اموال مازاد مستغلاتی دولت و نهادهای عمومی حاکمیتی به ارزش برآورد شده حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان است.
آیا امیدی به این اقدامات در کنترل تورم هست؟ در غیاب انباشت سرمایه قوی، پاسخ منفی است.
اولا، هر چند با رونق بازار بورس و جذب بخشی از نقدینگی جاری در اقتصاد امکان تعدیل فشار تقاضا در سایر بازارها وجود دارد، اما، تاثیر آن بر تورم در میانمدت تحت تاثیر برآیند دو متغیر "اثر ثروت" و رابطهی میان بازار ثانویه سهام و بازار اولیه آن است.
افزایش ارزش صاحبان دارایی سهامداران به معنای رشد ثروت آنان و در نتیجه ایجاد تقاضا برای کالاها و خدمات از این محل هست. به بیانی سادهتر، به ازای گردش مالی و سودی که در بازار بورس بوجود میآید تقاضایی هم برای کالاها و خدمات در بخش حقیقی خلق میشود. اگر، بخش غیرمالی یا حقیقی (واقعی) اقتصاد، توانایی تامین این تقاضا به علاوهی تقاضایی که از محل این بخش ایجاد میشود را نداشته باشد، در اینصورت، فشارهای تورمی بوجود می آید.
بخش حقیقی اقتصاد زمانی میتواند این تقاضا را پاسخ بدهد که رشدی خوب داشته باشد. رشد سالهای ۹۷ و ۹۸ منفی بوده و سال جاری نیز منفی است. نه تنها از رشد خوب خبری نیست که از حداقل رشد نیز نشانهای دیده نمیشود.
به این اعتبار، رشد بازار ثانویه سهام نمیتواند به معنای رشد بازار اولیه همراه با انباشت سرمایه باشد. یعنی منابع حاصله از فروش اولیه سهام به احتمال زیاد صرف تامین هزینههای جاری و جبران استهلاک سرمایه میشود. در نتیجه، باید انتظار افزایش شکاف میان منحنی های عرضه و تقاضای کل و تشدید تورم از محل اثر ثروت را داشت.
ثانیا، رشد منفی سرمایه گذاری خالص در سال ۱۳۹۸ دالّ بر این است که حتی به میزان جبران استهلاک سرمایه، سرمایهگذاری صورت نگرفته است. این نشاندهندهی رکود عمیق ناشی از افت شدید درآمدهای ارزی نفتی و تبدیل بودجهی دولت به بودجه صرفا مصرفی از سویی و افزایش شدید نااطمینانی به آینده و افت شدید سرمایهگذاری بخش خصوصی از سوی دیگر است.
در این شرایط، به نظر میرسدکاهش نرخ سود بانکی، از منظر اثرگذاری بر سرمایهگذاری و بخش حقیقی اقتصاد، نمیتواند چندان کارساز باشد. رابطهی میان نرخ سود بانکی و سرمایه گذاری، بخاطر تنشهای سیاسیِ بسیار بالا و نااطمینانیِ زیاد به آینده، ضعیف است (به زبان اقتصادی کشش سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره بسیار کم است). بنابراین، از این محل، نیز انتظار به حرکت درآمدن چرخ سرمایه گذاری موجّه به نظر نمیرسد.
ثالثا، تلاش برای پوشش کسری بودجه دولت از طریق فروش اوراق بدهی، در صورت تحقق هدف، موجب تشدید رکود خواهد شد. چرخ سرمایهگذاری در بخش حقیقی اقتصاد را بیش از پیش در باتلاق رکود فرو خواهد برد. در نتیجه، بدلیل همزاد بودن تورم با رکود در اقتصاد ایران، تعمیق رکود، در معنای کوچکتر شدن منحنی عرضه کل، میتواند تاثیر تورمی هم داشته باشد.
رابعا، عرضهی داراییهای مستغلاتی دولت و نهادهای عمومی میتواند این تصویر را تا حدی تغییر دهد به این شرط مهم که منابع حاصله از این محل تبدیل به انباشت سرمایه با بهره وری بالا و رشد قوی بشود. با عرضه مستغلات، انتظار میرود که قیمت مستغلات به عنوان بخش غیرقابل مبادله و با وزن بیش از ۳۰ درصدی در شاخص کل تورم، تورم را تا حدی کنترل کند. اما، اگر منابع مالی از این محل به انباشت سرمایه تبدیل نشوند، داستان رابطهی میان بازار ثانویه و بازار اولیهِ معطوف به انباشت سرمایه، در اینجا تکرار میشود.
رشد بخش حقیقی مستغلاتی بدون رشد بخش حقیقی قابل مبادله (صنعت و کشاورزی و صنعت - خدمات)، به معنای افزایش فشارهای تورمی و کاهش شاخص نرخ واقعی ارز است.
📌خلاصه کلام. اصل بحث بر سر فرآیند انباشت سرمایه در بخش حقیقی قابل مبادله است.
👈با كانال مدرسه اقتصادنهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
🖋علی دینی ترکمانی
تورم ساختاری همراه با رکود جدی، ناشی از عملکرد بسیار ضعیف فرایند انباشت سرمایه و رشد اقتصادی در چهار دههی گذشته است. این تورم ساختاری همراه با انتظارات تورمی ناشی از شرایط جنگی و شبه جنگی موجب افزایش نرخ دلار (و طلا) میشود. افزایش نرخ دلار، از طریق ساز و کار شاخصبندی نرخ ارز با قیمتها و دستمزدها، خود، موجب تشدید تورم از این محل میشود.
عملکرد ضعیف انباشت سرمایه در بخش واقعی اقتصاد، موجب تبدیل شدن بازارهای مالی و مستغلات به موتور مکنده جذب نقدینگی میشود. این نیز از طریق دمیدن به تنور قیمت مستغلات و افزایش قیمت آن، تورم را به سهم خود، تشدید میکند.
دولت و بانک مرکزی با استفاده از چند سیاست مکمل هم در پی کنترل تورم هستند. سیاست اول، "هدایت نقدینگی" به بازار بورس است. سیاست دوم، فروش اوراق بدهی است. سیاست سوم، کاهش نرخ سود بانکی است؛ و سیاست چهارم، فروش اموال مازاد مستغلاتی دولت و نهادهای عمومی حاکمیتی به ارزش برآورد شده حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان است.
آیا امیدی به این اقدامات در کنترل تورم هست؟ در غیاب انباشت سرمایه قوی، پاسخ منفی است.
اولا، هر چند با رونق بازار بورس و جذب بخشی از نقدینگی جاری در اقتصاد امکان تعدیل فشار تقاضا در سایر بازارها وجود دارد، اما، تاثیر آن بر تورم در میانمدت تحت تاثیر برآیند دو متغیر "اثر ثروت" و رابطهی میان بازار ثانویه سهام و بازار اولیه آن است.
افزایش ارزش صاحبان دارایی سهامداران به معنای رشد ثروت آنان و در نتیجه ایجاد تقاضا برای کالاها و خدمات از این محل هست. به بیانی سادهتر، به ازای گردش مالی و سودی که در بازار بورس بوجود میآید تقاضایی هم برای کالاها و خدمات در بخش حقیقی خلق میشود. اگر، بخش غیرمالی یا حقیقی (واقعی) اقتصاد، توانایی تامین این تقاضا به علاوهی تقاضایی که از محل این بخش ایجاد میشود را نداشته باشد، در اینصورت، فشارهای تورمی بوجود می آید.
بخش حقیقی اقتصاد زمانی میتواند این تقاضا را پاسخ بدهد که رشدی خوب داشته باشد. رشد سالهای ۹۷ و ۹۸ منفی بوده و سال جاری نیز منفی است. نه تنها از رشد خوب خبری نیست که از حداقل رشد نیز نشانهای دیده نمیشود.
به این اعتبار، رشد بازار ثانویه سهام نمیتواند به معنای رشد بازار اولیه همراه با انباشت سرمایه باشد. یعنی منابع حاصله از فروش اولیه سهام به احتمال زیاد صرف تامین هزینههای جاری و جبران استهلاک سرمایه میشود. در نتیجه، باید انتظار افزایش شکاف میان منحنی های عرضه و تقاضای کل و تشدید تورم از محل اثر ثروت را داشت.
ثانیا، رشد منفی سرمایه گذاری خالص در سال ۱۳۹۸ دالّ بر این است که حتی به میزان جبران استهلاک سرمایه، سرمایهگذاری صورت نگرفته است. این نشاندهندهی رکود عمیق ناشی از افت شدید درآمدهای ارزی نفتی و تبدیل بودجهی دولت به بودجه صرفا مصرفی از سویی و افزایش شدید نااطمینانی به آینده و افت شدید سرمایهگذاری بخش خصوصی از سوی دیگر است.
در این شرایط، به نظر میرسدکاهش نرخ سود بانکی، از منظر اثرگذاری بر سرمایهگذاری و بخش حقیقی اقتصاد، نمیتواند چندان کارساز باشد. رابطهی میان نرخ سود بانکی و سرمایه گذاری، بخاطر تنشهای سیاسیِ بسیار بالا و نااطمینانیِ زیاد به آینده، ضعیف است (به زبان اقتصادی کشش سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره بسیار کم است). بنابراین، از این محل، نیز انتظار به حرکت درآمدن چرخ سرمایه گذاری موجّه به نظر نمیرسد.
ثالثا، تلاش برای پوشش کسری بودجه دولت از طریق فروش اوراق بدهی، در صورت تحقق هدف، موجب تشدید رکود خواهد شد. چرخ سرمایهگذاری در بخش حقیقی اقتصاد را بیش از پیش در باتلاق رکود فرو خواهد برد. در نتیجه، بدلیل همزاد بودن تورم با رکود در اقتصاد ایران، تعمیق رکود، در معنای کوچکتر شدن منحنی عرضه کل، میتواند تاثیر تورمی هم داشته باشد.
رابعا، عرضهی داراییهای مستغلاتی دولت و نهادهای عمومی میتواند این تصویر را تا حدی تغییر دهد به این شرط مهم که منابع حاصله از این محل تبدیل به انباشت سرمایه با بهره وری بالا و رشد قوی بشود. با عرضه مستغلات، انتظار میرود که قیمت مستغلات به عنوان بخش غیرقابل مبادله و با وزن بیش از ۳۰ درصدی در شاخص کل تورم، تورم را تا حدی کنترل کند. اما، اگر منابع مالی از این محل به انباشت سرمایه تبدیل نشوند، داستان رابطهی میان بازار ثانویه و بازار اولیهِ معطوف به انباشت سرمایه، در اینجا تکرار میشود.
رشد بخش حقیقی مستغلاتی بدون رشد بخش حقیقی قابل مبادله (صنعت و کشاورزی و صنعت - خدمات)، به معنای افزایش فشارهای تورمی و کاهش شاخص نرخ واقعی ارز است.
📌خلاصه کلام. اصل بحث بر سر فرآیند انباشت سرمایه در بخش حقیقی قابل مبادله است.
👈با كانال مدرسه اقتصادنهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
Telegram
مدرسه اقتصاد نهادگرا
آشنایی با اقتصاد نهادی و تحلیل های نهادی اقتصاد ایران
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
🔴 نرخ بیکاری در بهار کرونایی 1399 از 10.9 درصد به 9.8 درصد کاهش یافت!
🖋 علي چشمي
مرکز آمار ایران در سه گام، نرخ بیکاری را با وجود کرونا و رکود اقتصادی کاهش داده:
📌گام یک
با این که جمعیت 15 ساله و بیشتر از 61 میلیون و 415 هزار تن به 62 میلیون و 182 هزار تن افزایش یافته یعنی 767 هزار تن، اما جمعیت فعال از 27 میلیون و 460 هزار تن به 25 میلیون 467 هزار نفر کاهش یافته یعنی 1 میلیون 992 هزار تن.
📌گام دوم
جمعیت شاغل از 24 میلیون 461 هزا نفر به 22 میلیون و 962 هزار تن کاهش یافته. یعنی 1 میلیون و 500 هزار نفر شغلشون رو از دست دادند.
📌گام سوم
کل جمعیت شاغل (که 1.5 میلیون کاهش یافته) را وقتی از کل جمعیت فعال (که تقریبا 2 میلیون کاهش یافته) کسر کنیم نشان میدهد که کل بیکاران 500 هزار نفر کم شده پس نرخ بیکاری نیز 1.1 درصد کم شده
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد .
@isiew
🖋 علي چشمي
مرکز آمار ایران در سه گام، نرخ بیکاری را با وجود کرونا و رکود اقتصادی کاهش داده:
📌گام یک
با این که جمعیت 15 ساله و بیشتر از 61 میلیون و 415 هزار تن به 62 میلیون و 182 هزار تن افزایش یافته یعنی 767 هزار تن، اما جمعیت فعال از 27 میلیون و 460 هزار تن به 25 میلیون 467 هزار نفر کاهش یافته یعنی 1 میلیون 992 هزار تن.
📌گام دوم
جمعیت شاغل از 24 میلیون 461 هزا نفر به 22 میلیون و 962 هزار تن کاهش یافته. یعنی 1 میلیون و 500 هزار نفر شغلشون رو از دست دادند.
📌گام سوم
کل جمعیت شاغل (که 1.5 میلیون کاهش یافته) را وقتی از کل جمعیت فعال (که تقریبا 2 میلیون کاهش یافته) کسر کنیم نشان میدهد که کل بیکاران 500 هزار نفر کم شده پس نرخ بیکاری نیز 1.1 درصد کم شده
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد .
@isiew
Telegram
attach 📎
‼️ بانک جهانی درباره فقر ناشی از کرونا در شرق آسیا هشدار داد
🔸بانک جهانی درباره تبعات اقتصادی شیوع کرونای ۲۰۱۹ در شرق آسیا و منطقه اقیانوس آرام هشدار داده و گفته حدود ۲۴ میلیون نفر در این منطقه نخواهند توانست خود را از فقر نجات دهند.
🔸در گزارش بانک جهانی به افراد "آسیبپذیر" اشاره شده که برای امرار معاش به صنایعی وابسته هستند که شیوع این ویروس تحت تاثیر قرار داده؛ بعنوان مثال صنعت توریسم در تایلند و یا بخشهای تولیدی در ویتنام و کامبوج.
🔸در این گزارش آمده "بنظر میرسد دشواری بارز اقتصادی در تمام کشورها قابل اجتناب نباشد" و دو سناریو مطرح شده، در سناریوی اول ممکن است در این منطقه ۲۴ میلیون نفر نتوانند خود را از فقر رها کنند و در سناریوی دوم، بدترین حالت، حدود ۳۵ میلیون نفر ممکن است در فقر بمانند که ۲۵ میلیون نفرشان در چین هستند.
🔸خط فقر بر اساس دستمزد روزانه ۵/۵ دلار یا کمتر تعیین شده است.
منبع: روزنامه ارمغان بيداري
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
🔸بانک جهانی درباره تبعات اقتصادی شیوع کرونای ۲۰۱۹ در شرق آسیا و منطقه اقیانوس آرام هشدار داده و گفته حدود ۲۴ میلیون نفر در این منطقه نخواهند توانست خود را از فقر نجات دهند.
🔸در گزارش بانک جهانی به افراد "آسیبپذیر" اشاره شده که برای امرار معاش به صنایعی وابسته هستند که شیوع این ویروس تحت تاثیر قرار داده؛ بعنوان مثال صنعت توریسم در تایلند و یا بخشهای تولیدی در ویتنام و کامبوج.
🔸در این گزارش آمده "بنظر میرسد دشواری بارز اقتصادی در تمام کشورها قابل اجتناب نباشد" و دو سناریو مطرح شده، در سناریوی اول ممکن است در این منطقه ۲۴ میلیون نفر نتوانند خود را از فقر رها کنند و در سناریوی دوم، بدترین حالت، حدود ۳۵ میلیون نفر ممکن است در فقر بمانند که ۲۵ میلیون نفرشان در چین هستند.
🔸خط فقر بر اساس دستمزد روزانه ۵/۵ دلار یا کمتر تعیین شده است.
منبع: روزنامه ارمغان بيداري
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
Telegram
مدرسه اقتصاد نهادگرا
آشنایی با اقتصاد نهادی و تحلیل های نهادی اقتصاد ایران
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
🔷معماي دولتهاي دوم
✍🏼 علي چشمي
📌 شاخصهايي مانند نقدينگي، تورم، بيكاري، نرخ ارز، رشد اقتصادي و... در دو دوره يك رئیسجمهور، اعداد و ارقام متفاوتي داشته است. جز دولت دوم آقاي خاتمي، دولت دوم تمام روساي جمهور ايران عملكرد ضعيفتري نسبت به دولتهاي اول خود داشتهاند.
به عنوان مثال در دولتهاي دوم (به جز اصلاحات) شاهد جهشهاي ارز و تورم بالا بودهايم. به نظر ميرسد، دليل اين شرايط را بايد در عملكرد اقتصاد سياسي حاكم بر اين دورهها مشاهده كرد. براي ناكامي دوره دوم 3 دولت پس از انقلاب ميتوان 4 دلیل را برشمرد كه سياسي هستند اما تاثيرات بسيار زيادي بر اقتصاد دارند.
1⃣ دليل اول اين است كه بروكرواتها يا مديران مياني كه در دولتها مشغول به كار ميشوند چون ميدانند دور دوم دولتها در واقع آخرين دور حضور آنها در قدرت است، ممكن است با روشهاي گوناگون نظم سياسي و در نهايت اقتصادي دولت را تغيير دهند و به شدت در جهت كاركردهاي رانتي از فرصت باقي مانده، استفاده كنند.
2⃣ دليل ديگر اين است كه سال آخر دولتها، دورهاي است كه فشار از جانب منتقدان عملكرد دولتها كه عمدتا تجميع شده در «دولت در سايه» هستند؛ بر بخش دموكراتيك كشور كه همان رييسجمهور است، بيشتر ميشود و دخالتهاي نيروهاي بازدارنده در انتخاب وزرا و كابينه در دور دوم بيشتر ميشود. اين روند موجب ميشود تا اختيارات رييسجمهور در عمل كمتر شود.
3⃣ دليل سوم نيز روابط خارجي است. به صورت اتفاقي مشاهده ميشود در دور دوم روساي جمهور پس از جنگ، شرايط ديپلماسي كشور دگرگون شده است. در دور دوم رياستجمهوري مرحوم هاشمي، حاشيههايي در خصوص دادگاه ميكونوس شكل گرفت كه بر روابط اقتصادي ايران با اروپاييها تاثير گذاشت. در دور دوم دولتهاي آقايان خاتمي و احمدينژاد نيز مسائلي همچون انرژي هستهاي و اعمال شديدترين تحريمها و به تبع آن كاهش يا قطع همكاري بسياري از كشورها با ايران را شاهد بوديم.
4⃣ دليل ديگر، نبود احزاب متشكل و تاثيرگذار در جغرافياي سياسي-اقتصادي كشور است. به عنوان مثال اگر رييسجمهوري نتايج قابل قبولي كسب نكند به وجهه خودش و سرمايههاي اجتماعي كه به واسطه عملكرد خود جمع كرده، آسيب ميزند و در نهايت سبد راي خود و اطرافيان و معتمدان خود را خاليتر ميكند. اما اگر احزاب سياسي در كشور وجود داشته باشند، عملكرد يك رييسجمهور توسط آن حزب مورد كنكاش قرار ميگيرد؛ چراكه عملكرد يك رييسجمهور و تيم اقتصادي او در قالب «حزب» ديده ميشود.
🗞 متن کامل را (اینجا) در روزنامه اعتماد بخوانید.
👈با كانال مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
@isiew
✍🏼 علي چشمي
📌 شاخصهايي مانند نقدينگي، تورم، بيكاري، نرخ ارز، رشد اقتصادي و... در دو دوره يك رئیسجمهور، اعداد و ارقام متفاوتي داشته است. جز دولت دوم آقاي خاتمي، دولت دوم تمام روساي جمهور ايران عملكرد ضعيفتري نسبت به دولتهاي اول خود داشتهاند.
به عنوان مثال در دولتهاي دوم (به جز اصلاحات) شاهد جهشهاي ارز و تورم بالا بودهايم. به نظر ميرسد، دليل اين شرايط را بايد در عملكرد اقتصاد سياسي حاكم بر اين دورهها مشاهده كرد. براي ناكامي دوره دوم 3 دولت پس از انقلاب ميتوان 4 دلیل را برشمرد كه سياسي هستند اما تاثيرات بسيار زيادي بر اقتصاد دارند.
1⃣ دليل اول اين است كه بروكرواتها يا مديران مياني كه در دولتها مشغول به كار ميشوند چون ميدانند دور دوم دولتها در واقع آخرين دور حضور آنها در قدرت است، ممكن است با روشهاي گوناگون نظم سياسي و در نهايت اقتصادي دولت را تغيير دهند و به شدت در جهت كاركردهاي رانتي از فرصت باقي مانده، استفاده كنند.
2⃣ دليل ديگر اين است كه سال آخر دولتها، دورهاي است كه فشار از جانب منتقدان عملكرد دولتها كه عمدتا تجميع شده در «دولت در سايه» هستند؛ بر بخش دموكراتيك كشور كه همان رييسجمهور است، بيشتر ميشود و دخالتهاي نيروهاي بازدارنده در انتخاب وزرا و كابينه در دور دوم بيشتر ميشود. اين روند موجب ميشود تا اختيارات رييسجمهور در عمل كمتر شود.
3⃣ دليل سوم نيز روابط خارجي است. به صورت اتفاقي مشاهده ميشود در دور دوم روساي جمهور پس از جنگ، شرايط ديپلماسي كشور دگرگون شده است. در دور دوم رياستجمهوري مرحوم هاشمي، حاشيههايي در خصوص دادگاه ميكونوس شكل گرفت كه بر روابط اقتصادي ايران با اروپاييها تاثير گذاشت. در دور دوم دولتهاي آقايان خاتمي و احمدينژاد نيز مسائلي همچون انرژي هستهاي و اعمال شديدترين تحريمها و به تبع آن كاهش يا قطع همكاري بسياري از كشورها با ايران را شاهد بوديم.
4⃣ دليل ديگر، نبود احزاب متشكل و تاثيرگذار در جغرافياي سياسي-اقتصادي كشور است. به عنوان مثال اگر رييسجمهوري نتايج قابل قبولي كسب نكند به وجهه خودش و سرمايههاي اجتماعي كه به واسطه عملكرد خود جمع كرده، آسيب ميزند و در نهايت سبد راي خود و اطرافيان و معتمدان خود را خاليتر ميكند. اما اگر احزاب سياسي در كشور وجود داشته باشند، عملكرد يك رييسجمهور توسط آن حزب مورد كنكاش قرار ميگيرد؛ چراكه عملكرد يك رييسجمهور و تيم اقتصادي او در قالب «حزب» ديده ميشود.
🗞 متن کامل را (اینجا) در روزنامه اعتماد بخوانید.
👈با كانال مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
@isiew
روزنامه اعتماد
معماي دولتهاي دوم
علي چشمي
Forwarded from انتشارات نهادگرا
📖 گزیده ای از کتاب بزرگ زیباست / اسطوره زدایی از کسب و کارهای کوچک
📌 بروس بارتون، مدیر بازاریابی که طرفدار شرکتهای بزرگ بود، در اجلاس انجمن ملی تولیدکنندگان در سال ۱۹۳۵ صحبت کرد و گفت «اگر هر تولیدکننده بگوید که من به آنچه توده مردم در مورد کسب و کار من فکر میکنند، چه محبوب چه منفور، اهمیتی نمیدهم، آن فرد یک بدهی برای تمام صنایع است. هیچ صنعت عمدهای هیچ حقی ندارد که خود را توصیف نشده، اشتباه درک شده یا غیرقابل اعتماد باقی بگذارد، چرا که با منفور بودن خود برکهای که همه ما میخواهیم از آن ماهی بگیریم را مسموم میکند»
بزرگ_زیباست | رابرت اتکینسون، مایکل لیند
📍نشر نهادگرا/ بزرگ زیباست/ ترجمه: حمید پاداش، علی نیکو نسبتی، بهمن خداپناه / قیمت: شصت هزارتومان
📍برای تهیه کتاب به تلگرام و یا واتس آپ شماره 09228574572 پیغام دهید
🆔 @nashr_nahadgara
🆔 @dinoeqtesad
📌 بروس بارتون، مدیر بازاریابی که طرفدار شرکتهای بزرگ بود، در اجلاس انجمن ملی تولیدکنندگان در سال ۱۹۳۵ صحبت کرد و گفت «اگر هر تولیدکننده بگوید که من به آنچه توده مردم در مورد کسب و کار من فکر میکنند، چه محبوب چه منفور، اهمیتی نمیدهم، آن فرد یک بدهی برای تمام صنایع است. هیچ صنعت عمدهای هیچ حقی ندارد که خود را توصیف نشده، اشتباه درک شده یا غیرقابل اعتماد باقی بگذارد، چرا که با منفور بودن خود برکهای که همه ما میخواهیم از آن ماهی بگیریم را مسموم میکند»
بزرگ_زیباست | رابرت اتکینسون، مایکل لیند
📍نشر نهادگرا/ بزرگ زیباست/ ترجمه: حمید پاداش، علی نیکو نسبتی، بهمن خداپناه / قیمت: شصت هزارتومان
📍برای تهیه کتاب به تلگرام و یا واتس آپ شماره 09228574572 پیغام دهید
🆔 @nashr_nahadgara
🆔 @dinoeqtesad
🔴 قرارداد ایران و چین: از کدام موضع؟
✍🏼️علي ديني تركماني
📎(بخش اول)
🔻 قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین یکی از موضوعات داغ این روزهاست. بدون ورود به جزییات این قرارداد، به چند نکتهی کلی اشاره میکنم که میتوان بر مبنای آنها در بارهی خروجی این قرارداد از منظر منافع ملی به ارزیابی پرداخت.
📌 نکتهی اول:
چین و ایران دارای دو الگوی متفاوت در تعامل با جهان هستند. چین که در زمان مائو، معتقد بود آمریکا "ببر کاغذی" است و اسرائیل را به رسمیت نمیشناخت، بعدها، با درک اهمیت توسعه اقتصادی، از در سازش با آمریکا درآمد و اسرائیل را نیز به رسمیت شناخت. به اینصورت، توانست، رشد سالیانهی حول و حوش ۸ درصد طی دورهی ۱۹۵۰-۱۹۸۰، را در دورهی دانگ شیائوپینگ و رهبران بعدی، تکرار کند و به معجزهی نوین شرق آسیا معروف شود.
سیاست خارجی ایران بر مبنای ستیز با اسرائیل و آمریکا شکل گرفته و در گذر زمان قوام یافته است. تغییرات بوجود آمده در گفتمان حاکم بر سیاست خارجی در این حد است که اعلام شود "منظور ما از حذف اسرائیل ملت اسرائیل نیست دولت صهیونیستی آن است".
تعاملات با آمریکا، نیز همراه با افت و خیزهای فراوانی بوده است. از تلاشها برای برقراری مناسبات کمتنش گرفته تا خط و نشان کشیدنهای تند و تیز همراه با وقایع ماههای اخیر که گاهی به رودرویی نظامی کشیده شده است.
📌 نکتهی دوم:
چین، در حال حاضر، در نقش ابرقدرت اقتصادی جهان، در کنار آمریکا و اروپا، در حال ایفای نقش خود است. در کشورهای مختلف جهان دست به سرمایهگذاری مستقیم میزند تا همان مسیر نئواستعماری قدرتهای بزرگ پیشین در دورهی بعد از جنگ جهانی دوم را تکرار و کشورهایی را به خود وابسته کند.
در همین راستا، در پی جااندازی یوان به عنوان ارز معتبر در گوشه و کنار جهان هست. با قراردادهای دو جانبه با کشورهای مختلف، از چند سال پیش، اقدامات لازم برای امکان پذیر شدن استفاده گردشگران و سرمایهگذاران چینیاز یوان، به جای دلار یا یورو، در کشورهای طرف قرارداد را فراهم کرده است. با افزایش تعداد کشورها، عملا، قلمروی جغرافیایی استفاده از یوان جهانی میشود.
اقتصاد ایران نه تنها توان رقابت با اقتصاد چین را ندارد بلکه در سالهای اخیر، بر اثر تحریمها، از نفسافتاده است. میانگین میزان رشد اقتصادی سالهای ۱۳۹۰-۱۳۹۹، برابر صفر است. یعنی، دههی از دسترفته ۱۳۹۰ به دههی جنگ با متوسط رشد منفی ۱/۶درصد در سال اضافه میشود. خروجی این موقعیت، تشدید فشارهای تورمی و تعمیق رکود و در نهایت کاهش شدید ارزش پول ملی است.
📌 نکتهی سوم:
چین طی سالهای ۱۹۸۰-۱۹۹۴، نرخ یک دلار را از ۱/۵ یوان به حدود ۹ یوان افزایش و سپس از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ در حد ۸/۵ یوان تثبیت و از ۲۰۰۵ به بعد به کانال ۶ یوان به ازای یک دلار رساند.
یعنی، بعد از یک سیاست کاهش ارزش پول ملی، توانست با اتکاء به بنیانهای اقتصادی قوی، دست به تقویت ارزش پول ملی بزند.
در حال حاضر، این توانایی را با اتکا به ذخایر ارزی بیش از ۳۰۰۰ میلیادر دلاری دارد که ارزش یوان را دوباره تقویت و به نیاز آمریکا و اروپا پاسخ مثبت بدهد.
تقویت ارزش یوان موجب ارزانتر شدن صادرات آمریکا و اروپا در بازار چین و گرانتر شدن صادرات چین در بازارهای این کشورها و در نتیجه بهبود تراز تجاری آنها با چین میشود.
به احتمال زیاد، چین، زمانی دست به چنین سیاستی خواهد زد که امتیازهای مهمی در حوزه فناوریهای پیشرو از این کشورها بگیرد تا مسیر ابرقدرتی و راه نیل به اهداف جاهطلبانه در سالهای آینده را هموارتر کند.
ایران در موقعیتی نیست که بتواند نقطهی اتکایی برای رهایی اقتصاد غرب از چالش های اقتصادی محسوب بشود. نه تنها، امکانی برای تقویت ارزش پول ملی وجود ندارد که لحظه به لحظه ارزش آن
فرو میریزد.
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
✍🏼️علي ديني تركماني
📎(بخش اول)
🔻 قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین یکی از موضوعات داغ این روزهاست. بدون ورود به جزییات این قرارداد، به چند نکتهی کلی اشاره میکنم که میتوان بر مبنای آنها در بارهی خروجی این قرارداد از منظر منافع ملی به ارزیابی پرداخت.
📌 نکتهی اول:
چین و ایران دارای دو الگوی متفاوت در تعامل با جهان هستند. چین که در زمان مائو، معتقد بود آمریکا "ببر کاغذی" است و اسرائیل را به رسمیت نمیشناخت، بعدها، با درک اهمیت توسعه اقتصادی، از در سازش با آمریکا درآمد و اسرائیل را نیز به رسمیت شناخت. به اینصورت، توانست، رشد سالیانهی حول و حوش ۸ درصد طی دورهی ۱۹۵۰-۱۹۸۰، را در دورهی دانگ شیائوپینگ و رهبران بعدی، تکرار کند و به معجزهی نوین شرق آسیا معروف شود.
سیاست خارجی ایران بر مبنای ستیز با اسرائیل و آمریکا شکل گرفته و در گذر زمان قوام یافته است. تغییرات بوجود آمده در گفتمان حاکم بر سیاست خارجی در این حد است که اعلام شود "منظور ما از حذف اسرائیل ملت اسرائیل نیست دولت صهیونیستی آن است".
تعاملات با آمریکا، نیز همراه با افت و خیزهای فراوانی بوده است. از تلاشها برای برقراری مناسبات کمتنش گرفته تا خط و نشان کشیدنهای تند و تیز همراه با وقایع ماههای اخیر که گاهی به رودرویی نظامی کشیده شده است.
📌 نکتهی دوم:
چین، در حال حاضر، در نقش ابرقدرت اقتصادی جهان، در کنار آمریکا و اروپا، در حال ایفای نقش خود است. در کشورهای مختلف جهان دست به سرمایهگذاری مستقیم میزند تا همان مسیر نئواستعماری قدرتهای بزرگ پیشین در دورهی بعد از جنگ جهانی دوم را تکرار و کشورهایی را به خود وابسته کند.
در همین راستا، در پی جااندازی یوان به عنوان ارز معتبر در گوشه و کنار جهان هست. با قراردادهای دو جانبه با کشورهای مختلف، از چند سال پیش، اقدامات لازم برای امکان پذیر شدن استفاده گردشگران و سرمایهگذاران چینیاز یوان، به جای دلار یا یورو، در کشورهای طرف قرارداد را فراهم کرده است. با افزایش تعداد کشورها، عملا، قلمروی جغرافیایی استفاده از یوان جهانی میشود.
اقتصاد ایران نه تنها توان رقابت با اقتصاد چین را ندارد بلکه در سالهای اخیر، بر اثر تحریمها، از نفسافتاده است. میانگین میزان رشد اقتصادی سالهای ۱۳۹۰-۱۳۹۹، برابر صفر است. یعنی، دههی از دسترفته ۱۳۹۰ به دههی جنگ با متوسط رشد منفی ۱/۶درصد در سال اضافه میشود. خروجی این موقعیت، تشدید فشارهای تورمی و تعمیق رکود و در نهایت کاهش شدید ارزش پول ملی است.
📌 نکتهی سوم:
چین طی سالهای ۱۹۸۰-۱۹۹۴، نرخ یک دلار را از ۱/۵ یوان به حدود ۹ یوان افزایش و سپس از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ در حد ۸/۵ یوان تثبیت و از ۲۰۰۵ به بعد به کانال ۶ یوان به ازای یک دلار رساند.
یعنی، بعد از یک سیاست کاهش ارزش پول ملی، توانست با اتکاء به بنیانهای اقتصادی قوی، دست به تقویت ارزش پول ملی بزند.
در حال حاضر، این توانایی را با اتکا به ذخایر ارزی بیش از ۳۰۰۰ میلیادر دلاری دارد که ارزش یوان را دوباره تقویت و به نیاز آمریکا و اروپا پاسخ مثبت بدهد.
تقویت ارزش یوان موجب ارزانتر شدن صادرات آمریکا و اروپا در بازار چین و گرانتر شدن صادرات چین در بازارهای این کشورها و در نتیجه بهبود تراز تجاری آنها با چین میشود.
به احتمال زیاد، چین، زمانی دست به چنین سیاستی خواهد زد که امتیازهای مهمی در حوزه فناوریهای پیشرو از این کشورها بگیرد تا مسیر ابرقدرتی و راه نیل به اهداف جاهطلبانه در سالهای آینده را هموارتر کند.
ایران در موقعیتی نیست که بتواند نقطهی اتکایی برای رهایی اقتصاد غرب از چالش های اقتصادی محسوب بشود. نه تنها، امکانی برای تقویت ارزش پول ملی وجود ندارد که لحظه به لحظه ارزش آن
فرو میریزد.
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
Telegram
مدرسه اقتصاد نهادگرا
آشنایی با اقتصاد نهادی و تحلیل های نهادی اقتصاد ایران
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
مدرسه اقتصاد نهادگرا
🔴 قرارداد ایران و چین: از کدام موضع؟ ✍🏼️علي ديني تركماني 📎(بخش اول) 🔻 قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین یکی از موضوعات داغ این روزهاست. بدون ورود به جزییات این قرارداد، به چند نکتهی کلی اشاره میکنم که میتوان بر مبنای آنها در بارهی خروجی این قرارداد از منظر…
🔴قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین: از کدام موضع؟
✍🏼️علي ديني تركماني
📎(قسمت دوم)
📌 جمعبندی:
1️⃣چین به عنوان یک بازیگر مهم جهانی در حال ظهور هست. نمیتواند قواعد مهم بازیگری جهانی از جمله تامین امنیت برای تولید و سرمایه خارجی را نادیده بگیرد. نمیتواند بدون همکاری با غرب به فناوریهای پیشرو دست یابد. از این رو، منافعش، در محکم کردم میخ قدرت نئواستعماری در حال ظهور خود هست که لازمهی آن همکاری با قدرتهای بزرگ جهانی است. یعنی، برای چین، یک کشور خاص، فرع بر مساله هست. آنچه اهمیت دارد، تاثیر تعاملات با چنین کشوری بر کلیت تعاملاتش با جهان هست. اگر، تاثیر منفی بگذارد، به احتمال زیاد، از آن پس میکشد. اگر در راستای منافعش باشد، بازی را به گونهای پیش میبرد که دیگران را در خدمت تامین منافع خود قرار دهد
2️⃣نتیجهی همکاری یا منازعه میان دو طرف با قدرت خیلی نابرابر از قبل مشخص است. نتیجهی منازعه، حذف سریع طرف ضعیف از صحنه هست. نتیجهی همکاری نیز شکلگیری بازی با توزیع نابرابر منافع حاصله هست. در جایی که قدرت چانه زنی طرفین برابر نیست، امکان شکل گیری بازی برد - برد با توزیع منصفانه وجود ندارد. طرف ضعیف، برای جلب همکاری طرف قویتر، ناچار از پرداخت امتیازهای خاص هست. این قاعدهی کلی در هر رابطه ایست. از رابطهی میان دو فرد و دو شرکت گرفته تا دو کشور.
3️⃣اگر مسیری که چین در چند دههی اخیر طی کرده است، اقتصاد ایران نیز تجربه میکرد، امروز نیازی به چنین قرادادی پیش نمیامد تا چین تامینکننده ی فناوری و سرمایه مالی در حوزه های کلیدی از جمله نفت و گاز و شیلات و غیره باشد. با ادامهی روندهای گذشته در عرصهی سیاست خارجی، چنین قراردادی مانع از بدتر شدن شرایط نمیشود. چین، در چارچوب قدرت چانهزنی نابرابر طرفین، با اقتصاد ایران همان کاری را خواهد کرد که نظریه پردازانی چون پاول باران و پاول سویزی در کتاب "اقتصاد سیاسی رشد" از آن به عنوان "انتقال مازاد" از کشورهایی پیرامونی به کشورهای مرکز نام میبرند. یعنی، وابستگی فناورانه و مالی و سیاسی به چین با پیامد منطقی توزیع نابرابر منافع. در تحلیل نهایی یعنی "توسعهی توسعه نیافتگی". راه کار اساسی برای پرهیز از تشدید وضعیت، درک جهانبینی است که چینیها به آن رسیدند. توسعه مقدم بر هر چیزی است.
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
✍🏼️علي ديني تركماني
📎(قسمت دوم)
📌 جمعبندی:
1️⃣چین به عنوان یک بازیگر مهم جهانی در حال ظهور هست. نمیتواند قواعد مهم بازیگری جهانی از جمله تامین امنیت برای تولید و سرمایه خارجی را نادیده بگیرد. نمیتواند بدون همکاری با غرب به فناوریهای پیشرو دست یابد. از این رو، منافعش، در محکم کردم میخ قدرت نئواستعماری در حال ظهور خود هست که لازمهی آن همکاری با قدرتهای بزرگ جهانی است. یعنی، برای چین، یک کشور خاص، فرع بر مساله هست. آنچه اهمیت دارد، تاثیر تعاملات با چنین کشوری بر کلیت تعاملاتش با جهان هست. اگر، تاثیر منفی بگذارد، به احتمال زیاد، از آن پس میکشد. اگر در راستای منافعش باشد، بازی را به گونهای پیش میبرد که دیگران را در خدمت تامین منافع خود قرار دهد
2️⃣نتیجهی همکاری یا منازعه میان دو طرف با قدرت خیلی نابرابر از قبل مشخص است. نتیجهی منازعه، حذف سریع طرف ضعیف از صحنه هست. نتیجهی همکاری نیز شکلگیری بازی با توزیع نابرابر منافع حاصله هست. در جایی که قدرت چانه زنی طرفین برابر نیست، امکان شکل گیری بازی برد - برد با توزیع منصفانه وجود ندارد. طرف ضعیف، برای جلب همکاری طرف قویتر، ناچار از پرداخت امتیازهای خاص هست. این قاعدهی کلی در هر رابطه ایست. از رابطهی میان دو فرد و دو شرکت گرفته تا دو کشور.
3️⃣اگر مسیری که چین در چند دههی اخیر طی کرده است، اقتصاد ایران نیز تجربه میکرد، امروز نیازی به چنین قرادادی پیش نمیامد تا چین تامینکننده ی فناوری و سرمایه مالی در حوزه های کلیدی از جمله نفت و گاز و شیلات و غیره باشد. با ادامهی روندهای گذشته در عرصهی سیاست خارجی، چنین قراردادی مانع از بدتر شدن شرایط نمیشود. چین، در چارچوب قدرت چانهزنی نابرابر طرفین، با اقتصاد ایران همان کاری را خواهد کرد که نظریه پردازانی چون پاول باران و پاول سویزی در کتاب "اقتصاد سیاسی رشد" از آن به عنوان "انتقال مازاد" از کشورهایی پیرامونی به کشورهای مرکز نام میبرند. یعنی، وابستگی فناورانه و مالی و سیاسی به چین با پیامد منطقی توزیع نابرابر منافع. در تحلیل نهایی یعنی "توسعهی توسعه نیافتگی". راه کار اساسی برای پرهیز از تشدید وضعیت، درک جهانبینی است که چینیها به آن رسیدند. توسعه مقدم بر هر چیزی است.
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
https://www.tg-me.com/isiew
Telegram
مدرسه اقتصاد نهادگرا
آشنایی با اقتصاد نهادی و تحلیل های نهادی اقتصاد ایران
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
Isiew.ir
.
ارتباط با مدیر کانال:
@Hossein_Rajabpour
🔷 رویا و توسعه
✍🏼محسن رناني
✔️گزیدههایی از متن:
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ انسان بی رویا انسان بی سرنوشتی است: سرگردان و معلق و بی معنا. رویا به فرد معنا میدهد، انگیزه میدهد، اراده میدهد و انرژی میدهد. همه معناهایی که در زندگی ما وجود دارد حاصل رویاهای ماست. ثروت، عدالت، علم، عشق، بهشت، دموکراسی، وصال، شهرت، موفقیت، قدرت، آرمانشهر، قرب الهی، اعتماد، احترام و بیشمار مفاهیم دیگر، یک واژه نیستند بلکه هر کدام یک رویا هستند. در واقع هر کدام یک «داستان رویایی» هستند که شخصیت و هویت ما را شکل میدهند. حتی لباس و غذا و انگشتر و کاشی و آینه و آب و آتش هم یک واژه نیستند یک «داستان»اند، که معمولا بیرویا هستند ولی گاهی نیز به رویای شخصی و در مواردی اندکی نیز به رویای جمعی تبدیل میشوند.
☑️ بخش اعظم زندگی اجتماعی ما نیز پیرامون رویاهای جمعی شکل گرفته است. مذهب، سنت، هنر، دولت، علم، حزب، شرکت، وقف، ارث، خانواده، نوروز، عاشورا، پول، بانک و هزاران مفهوم دیگر که زندگی اجتماعی ما بر اساس آنها سامان گرفته اند نیز رویاهایی جمعی ما در حوزه های مختلف بودهاند که امروز به ابزاری برای نظم بخشیدن به مناسبات اجتماعی ما تبدیل شدهاند. پس جامعه بی رویا هم جامعه آشفته و بی سرانجامی است. تنها جوامعی توسعه می یابند که رویا دارند. رویا یعنی افق مشترک، درد مشترک، امید مشترک، انگیزه مشترک و انرژی مشترک.
☑️ راستی ما ایرانیان اکنون کدام رویای ملی وحدت بخش و معنیبخش را داریم؟ می خواهیم تمدن هخامنشیان را احیا کنیم؟ می خواهیم مدینه نبوی بسازیم؟ می خواهیم حکومت علوی داشته باشیم؟ می خواهیم ژاپن اسلامی بشویم؟ می خواهیم یک جامعه عادلانه بسازیم یا یک جامعه دموکراتیک؟ یا میخواهیم به حکومت سلطنتی بازگردیم؟ واقعیت اینست که دیرزمانی است که ایرانیان رویای ملی معنیبخش ندارند؛ و تا زمانی که رویای ملی معنی بخش نداشته باشیم سخن گفتن از توسعه بیمعنا خواهد بود. از نظر من یکی از شروط اولیه توسعهخواه بودن حکومت این است که هم اجازه بدهد جامعه دست به تولید انبوه رویا بزند و هم خودش اراده و برنامه برای خلق، حفاظت و تکثیر بیشمار رویای جمعی در سطوح مختلف ملی، منطقهای، محلی و حرفهای را داشته باشد و مهمتر از همه این که بتواند دستکم یک رویای ملی معنیبخش و وحدت آفرین، خلق کند.
☑️ انقلاب اسلامی محصول خلق یک رویای ملی وحدت بخش توسط روحانیان بود. جمهوری اسلامی نیز تنها در دوران طلایی جنگ توانست رویای ملی وحدت بخش خلق کند. پس از جنگ ما دیگر رویای ملی وحدت بخش نداشته ایم و اکنون نیز حکومت چنان ناهمگون و پراکنده و شرحه شرحه شده است که دیگر توان خلق رویای ملی وحدت بخش ندارد. حتی می خواهم ادعا کنم که حکومت از یک زمانی به بعد حتی از خلق رویاهای جمعی معمولی نیز عاجز شده است، یعنی حتی دیگر نمیتواند در حوزه سادهای مثل ترافیک و رانندگی شهری هم یک رویای جمعی خلق کند. البته هر جا لازم باشد با سرنیزه و هزینه زیاد می تواند نظم کوتاه مدتی برقرار کند، چه در اقتصاد، چه در سیاست، و چه در جامعه؛ اما هنر این است که حکومت بتواند با ساختن رویاهای جمعی، جامعه را ساماندهی ومدیریت کند و نظم بلندمدت و کمهزینه برقرار کند.
☑️ شکل دادن به یک رویای جمعی از پرتاپ موشک به فضا، هم مهمتر است و هم سختتر. موشک را می توان با پول نفت و سرهمکردن قطعاتی که از خارج به صورت قاچاقی خریداری شده است و تنها به کمک چند مهندس، به فضا پرتاپ کرد؛ اما ساختن رویای جمعی کاری بسیار ظریف و دقیق است و نیازمند آن است که نخست، مردم به حکومت اعتماد داشته باشند و سپس حکومت بتواند بخش بزرگی از جامعه را به گونهای مدیریت کند که بتوانند در یک همکاری جمعی بلندمدت، با صبر، خوشبینی، اعتماد، گذشت، گفتوگو، همشنوی و مشارکت عقلانی و اخلاقی، یک رویای جمعی را شکل بدهند. و متاسفانه حکومت ما هم فاقد چنین مهارتی است و هم دغدغهای برای آن نداشته است.
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: 👇👇👇
https://telegra.ph/-06-26-671
👈با كانال اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
@isiew
✍🏼محسن رناني
✔️گزیدههایی از متن:
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ انسان بی رویا انسان بی سرنوشتی است: سرگردان و معلق و بی معنا. رویا به فرد معنا میدهد، انگیزه میدهد، اراده میدهد و انرژی میدهد. همه معناهایی که در زندگی ما وجود دارد حاصل رویاهای ماست. ثروت، عدالت، علم، عشق، بهشت، دموکراسی، وصال، شهرت، موفقیت، قدرت، آرمانشهر، قرب الهی، اعتماد، احترام و بیشمار مفاهیم دیگر، یک واژه نیستند بلکه هر کدام یک رویا هستند. در واقع هر کدام یک «داستان رویایی» هستند که شخصیت و هویت ما را شکل میدهند. حتی لباس و غذا و انگشتر و کاشی و آینه و آب و آتش هم یک واژه نیستند یک «داستان»اند، که معمولا بیرویا هستند ولی گاهی نیز به رویای شخصی و در مواردی اندکی نیز به رویای جمعی تبدیل میشوند.
☑️ بخش اعظم زندگی اجتماعی ما نیز پیرامون رویاهای جمعی شکل گرفته است. مذهب، سنت، هنر، دولت، علم، حزب، شرکت، وقف، ارث، خانواده، نوروز، عاشورا، پول، بانک و هزاران مفهوم دیگر که زندگی اجتماعی ما بر اساس آنها سامان گرفته اند نیز رویاهایی جمعی ما در حوزه های مختلف بودهاند که امروز به ابزاری برای نظم بخشیدن به مناسبات اجتماعی ما تبدیل شدهاند. پس جامعه بی رویا هم جامعه آشفته و بی سرانجامی است. تنها جوامعی توسعه می یابند که رویا دارند. رویا یعنی افق مشترک، درد مشترک، امید مشترک، انگیزه مشترک و انرژی مشترک.
☑️ راستی ما ایرانیان اکنون کدام رویای ملی وحدت بخش و معنیبخش را داریم؟ می خواهیم تمدن هخامنشیان را احیا کنیم؟ می خواهیم مدینه نبوی بسازیم؟ می خواهیم حکومت علوی داشته باشیم؟ می خواهیم ژاپن اسلامی بشویم؟ می خواهیم یک جامعه عادلانه بسازیم یا یک جامعه دموکراتیک؟ یا میخواهیم به حکومت سلطنتی بازگردیم؟ واقعیت اینست که دیرزمانی است که ایرانیان رویای ملی معنیبخش ندارند؛ و تا زمانی که رویای ملی معنی بخش نداشته باشیم سخن گفتن از توسعه بیمعنا خواهد بود. از نظر من یکی از شروط اولیه توسعهخواه بودن حکومت این است که هم اجازه بدهد جامعه دست به تولید انبوه رویا بزند و هم خودش اراده و برنامه برای خلق، حفاظت و تکثیر بیشمار رویای جمعی در سطوح مختلف ملی، منطقهای، محلی و حرفهای را داشته باشد و مهمتر از همه این که بتواند دستکم یک رویای ملی معنیبخش و وحدت آفرین، خلق کند.
☑️ انقلاب اسلامی محصول خلق یک رویای ملی وحدت بخش توسط روحانیان بود. جمهوری اسلامی نیز تنها در دوران طلایی جنگ توانست رویای ملی وحدت بخش خلق کند. پس از جنگ ما دیگر رویای ملی وحدت بخش نداشته ایم و اکنون نیز حکومت چنان ناهمگون و پراکنده و شرحه شرحه شده است که دیگر توان خلق رویای ملی وحدت بخش ندارد. حتی می خواهم ادعا کنم که حکومت از یک زمانی به بعد حتی از خلق رویاهای جمعی معمولی نیز عاجز شده است، یعنی حتی دیگر نمیتواند در حوزه سادهای مثل ترافیک و رانندگی شهری هم یک رویای جمعی خلق کند. البته هر جا لازم باشد با سرنیزه و هزینه زیاد می تواند نظم کوتاه مدتی برقرار کند، چه در اقتصاد، چه در سیاست، و چه در جامعه؛ اما هنر این است که حکومت بتواند با ساختن رویاهای جمعی، جامعه را ساماندهی ومدیریت کند و نظم بلندمدت و کمهزینه برقرار کند.
☑️ شکل دادن به یک رویای جمعی از پرتاپ موشک به فضا، هم مهمتر است و هم سختتر. موشک را می توان با پول نفت و سرهمکردن قطعاتی که از خارج به صورت قاچاقی خریداری شده است و تنها به کمک چند مهندس، به فضا پرتاپ کرد؛ اما ساختن رویای جمعی کاری بسیار ظریف و دقیق است و نیازمند آن است که نخست، مردم به حکومت اعتماد داشته باشند و سپس حکومت بتواند بخش بزرگی از جامعه را به گونهای مدیریت کند که بتوانند در یک همکاری جمعی بلندمدت، با صبر، خوشبینی، اعتماد، گذشت، گفتوگو، همشنوی و مشارکت عقلانی و اخلاقی، یک رویای جمعی را شکل بدهند. و متاسفانه حکومت ما هم فاقد چنین مهارتی است و هم دغدغهای برای آن نداشته است.
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: 👇👇👇
https://telegra.ph/-06-26-671
👈با كانال اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
@isiew
Telegraph
رویا و توسعه
تفاوت اصلی انسان و سایرموجودات زنده دارای هوش، قدرت داستان پردازی و ظرفیت رویا اندیشی اوست. قدرت نطق یعنی منطق ذهنی و مهارت گفتار تنها زمانی ممکن می شود که انسان قدرت داستان پردازی و تخیل و قصهگویی و مهمتر از آنها قدرت رویاپردازی داشته باشد. به همین خاطر…
این نمودار نشان میدهد بیشترین نگرانی قشر جوان در اقتصادهای پیشرفته یا غیر پیشرفته درباره آثار کرونا برای سلامت روحی، اشتغال و درآمد است.
با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشید
@isiew
با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشید
@isiew
◽️موسسه Business Insider در گزارشی بهترین و بدترین کشورها برای خانوادهها را اعلام کرد.
بر اساس این گزارش که پنج کشور ایده آل و پنج کشور نامناسب برای زندگی معرفی شدند، ایسلند و نروژ جزو بهترین کشورها و مکزیک و آمریکا جزو بدترین کشورها برای خانوادهها هستند.
👈بامدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشيد
@isiew
بر اساس این گزارش که پنج کشور ایده آل و پنج کشور نامناسب برای زندگی معرفی شدند، ایسلند و نروژ جزو بهترین کشورها و مکزیک و آمریکا جزو بدترین کشورها برای خانوادهها هستند.
👈بامدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشيد
@isiew
🔆 هزینه اجتماعی اقتصاددانی
❓ اقتصاددانان چه مسوولیتی بر عهده دارند؟
✍🏼 علی چشمی
📌 اقتصاددان هنگامی که خدمات مشاورهای به افراد و بنگاههای جامعه میدهد باید فقط بر همین نقش خود متمرکز باشد و دور از انصاف است که برای حداکثرسازی رفاه اجتماعی به رفاه افراد و ثروت بنگاهها آسیب بزند. اما متاسفانه در کشورهایی مانند ایران که بازارها و زمینهها و سازوکارهای نهادی کاستیهای زیادی دارد تضاد بین منافع خصوصی و اجتماعی در مشاورههای اقتصادی بسیار شایع میشود. برای نمونه، در جامعهای که بازار سهام از کمال و کارایی نسبی برخوردار است و اقتصاد کلان نیز در شرایط باثباتی قرار دارد مشورت اقتصادی هنگام خرید اوراق سهام و قرضه در سطح آربیتراژ و هجینگ جزئی است. مثلاً برآوردهای جدیدی از شرکت اپل منتشر میشود و تا بازار سهام این شرکت به تعادل جدیدی برسد موقعیتی برای سودآوری جزئی فراهم میشود و این سوداگری به کل اقتصاد نیز آسیبی نمیزند بلکه کمک هم میکند. برعکس، در جامعهای مانند ایران که بیثباتی در بازار داراییها (تغییر قیمت داراییها شامل طلا، مسکن، دلار و سهام در یک سال اخیر بین 40 تا 500 درصد بوده!) و اقتصاد کلان بیداد میکند بنابراین هر بازاری که هجوم به آن بیشتر است برای کسب منفعت خصوصی مناسبتر به نظر میرسد اما با توصیه برای افزایش این هجوم، هزینههای اجتماعی ناشی از ناکارآمدیهای آن بازار بیشتر میشود. همین تضاد را در هنگام مشاوره اقتصادی به دستگاههای دولتی نیز میتوان مشاهده کرد. حداکثرسازی اختیارات و بودجه ادارات یک هدف مهم در سازمانهای دولتی است. یک مشاور اقتصادی به حکم وظیفه سازمانی باید به این هدف کمک کند اما اگر متناسب با این کار، سطح خدمات دولتی به مردم افزایش نیابد منافع سازمان دولتی برآورده شده اما از نظر اجتماعی فقط هزینهها افزایش یافته است.
🔹 اقتصاددان علاوه بر موارد فوق در دو جایگاه که قرار میگیرد فقط باید به هزینهها و فایدههای اجتماعی توجه داشته باشد: مشاور در سازمانهای سیاستگذاری مانند وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و سازمان برنامه و نیز معلمی در دانشگاه. در این دو جایگاه، کارکرد اقتصاددانان به گونهای تعریف شده که باید کژکارکردی نهادی و کژرفتاری سیاستمداران را فریاد بزنند و هزینه اجتماعی را کاهش دهند یا برای بهبود سیاستگذاری راهکار بدهند. اما اگر مشاوره خصوصی آنها به این کارکرد آنها آسیب بزند نباید چنین مشاورهای بدهند.
🔹 تضاد منافع خصوصی و اجتماعی در این جایگاه نیز وجود دارد. یعنی کسانی که باید هزینههای اجتماعی را کاهش دهند اگر منافع خصوصی را پیگیری کنند این هزینهها را افزایش میدهند. برای نمونه، کسانی که در بانک مرکزی در امور ارزی فعالیت میکنند از اطلاعات مربوط به تنگناهای ارزی میتوانند سوءاستفاده کنند. اقتصاددانان در سازمان بورس و وزارت اقتصاد و سازمان برنامه نیز چنین موقعیتی دارند.
🔹 نوع کامل یک اقتصاددان دانشگاهی کسی است که همه کارکردها را بهطور متوازن داشته باشد: در حوزه تخصصی خود هم خوب تدریس کند و مقاله بنویسد و هم خوب مشاوره بدهد و در رسانه باشد. این نوع کامل نیز یک آفت دارد. به یاد دارم یکی از بزرگان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران میگفت: وقتی یک اقتصادخوانده در همه زمینهها مطالعه میکند و نظر میدهد تبدیل میشود به اقیانوسی به عمق یک سانتیمتر! این روزها میبینیم که بعضی از اقتصادیها از نرخ ارز و بهره و رشد اقتصادی و تورم و نقدینگی در حوزه اقتصاد کلان و پولی نظر میدهند تا مسائل بینالمللی و آسیبهای اجتماعی مانند دستفروشی و قتل دختران!
متن کامل را در تجارت فردا بخوانید:
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-34882
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
@isiew
❓ اقتصاددانان چه مسوولیتی بر عهده دارند؟
✍🏼 علی چشمی
📌 اقتصاددان هنگامی که خدمات مشاورهای به افراد و بنگاههای جامعه میدهد باید فقط بر همین نقش خود متمرکز باشد و دور از انصاف است که برای حداکثرسازی رفاه اجتماعی به رفاه افراد و ثروت بنگاهها آسیب بزند. اما متاسفانه در کشورهایی مانند ایران که بازارها و زمینهها و سازوکارهای نهادی کاستیهای زیادی دارد تضاد بین منافع خصوصی و اجتماعی در مشاورههای اقتصادی بسیار شایع میشود. برای نمونه، در جامعهای که بازار سهام از کمال و کارایی نسبی برخوردار است و اقتصاد کلان نیز در شرایط باثباتی قرار دارد مشورت اقتصادی هنگام خرید اوراق سهام و قرضه در سطح آربیتراژ و هجینگ جزئی است. مثلاً برآوردهای جدیدی از شرکت اپل منتشر میشود و تا بازار سهام این شرکت به تعادل جدیدی برسد موقعیتی برای سودآوری جزئی فراهم میشود و این سوداگری به کل اقتصاد نیز آسیبی نمیزند بلکه کمک هم میکند. برعکس، در جامعهای مانند ایران که بیثباتی در بازار داراییها (تغییر قیمت داراییها شامل طلا، مسکن، دلار و سهام در یک سال اخیر بین 40 تا 500 درصد بوده!) و اقتصاد کلان بیداد میکند بنابراین هر بازاری که هجوم به آن بیشتر است برای کسب منفعت خصوصی مناسبتر به نظر میرسد اما با توصیه برای افزایش این هجوم، هزینههای اجتماعی ناشی از ناکارآمدیهای آن بازار بیشتر میشود. همین تضاد را در هنگام مشاوره اقتصادی به دستگاههای دولتی نیز میتوان مشاهده کرد. حداکثرسازی اختیارات و بودجه ادارات یک هدف مهم در سازمانهای دولتی است. یک مشاور اقتصادی به حکم وظیفه سازمانی باید به این هدف کمک کند اما اگر متناسب با این کار، سطح خدمات دولتی به مردم افزایش نیابد منافع سازمان دولتی برآورده شده اما از نظر اجتماعی فقط هزینهها افزایش یافته است.
🔹 اقتصاددان علاوه بر موارد فوق در دو جایگاه که قرار میگیرد فقط باید به هزینهها و فایدههای اجتماعی توجه داشته باشد: مشاور در سازمانهای سیاستگذاری مانند وزارت اقتصاد و بانک مرکزی و سازمان برنامه و نیز معلمی در دانشگاه. در این دو جایگاه، کارکرد اقتصاددانان به گونهای تعریف شده که باید کژکارکردی نهادی و کژرفتاری سیاستمداران را فریاد بزنند و هزینه اجتماعی را کاهش دهند یا برای بهبود سیاستگذاری راهکار بدهند. اما اگر مشاوره خصوصی آنها به این کارکرد آنها آسیب بزند نباید چنین مشاورهای بدهند.
🔹 تضاد منافع خصوصی و اجتماعی در این جایگاه نیز وجود دارد. یعنی کسانی که باید هزینههای اجتماعی را کاهش دهند اگر منافع خصوصی را پیگیری کنند این هزینهها را افزایش میدهند. برای نمونه، کسانی که در بانک مرکزی در امور ارزی فعالیت میکنند از اطلاعات مربوط به تنگناهای ارزی میتوانند سوءاستفاده کنند. اقتصاددانان در سازمان بورس و وزارت اقتصاد و سازمان برنامه نیز چنین موقعیتی دارند.
🔹 نوع کامل یک اقتصاددان دانشگاهی کسی است که همه کارکردها را بهطور متوازن داشته باشد: در حوزه تخصصی خود هم خوب تدریس کند و مقاله بنویسد و هم خوب مشاوره بدهد و در رسانه باشد. این نوع کامل نیز یک آفت دارد. به یاد دارم یکی از بزرگان دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران میگفت: وقتی یک اقتصادخوانده در همه زمینهها مطالعه میکند و نظر میدهد تبدیل میشود به اقیانوسی به عمق یک سانتیمتر! این روزها میبینیم که بعضی از اقتصادیها از نرخ ارز و بهره و رشد اقتصادی و تورم و نقدینگی در حوزه اقتصاد کلان و پولی نظر میدهند تا مسائل بینالمللی و آسیبهای اجتماعی مانند دستفروشی و قتل دختران!
متن کامل را در تجارت فردا بخوانید:
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-34882
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شويد.
@isiew
هفته نامه تجارت فردا
هزینه اجتماعی اقتصاددانی
علی چشمی/ عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
اقتصاد یک بعد اساسی از زندگی خانوارها، سازمانها و بنگاهها و دولتهاست
💠انقلاب سفید حضرت کرونا
✍️محسن رنانی_اقتصاددان
🔹ظهور حضرت کرونا، انقلاب سفیدی در زندگی و زمانه ما به راه انداخته است. ظهور این خواجه تاجدار، در این سال پایانی قرن ۱۴ شمسی برای ما ایرانیان تحولاتی را رقم خواهد زد که احتمالا از همه تحولات بعد از انقلاب ماندگارتر خواهد بود. کرونای مبارک، اصلاً نگران نباش، بمان و مأموریت خودت را تمام کن.تحولاتی که تو در بینش، اعتقادات، ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بشریت ایجاد میکنی بیش از تحولاتی است که جنگهای جهانی ایجاد کرده است.
🔹تو نشان دادی که شهر مقدس و نامقدس نداریم و تنها جانها و روحها میتوانند مقدس باشند. تو سؤالات بزرگی در برابر دستگاه فقاهت و نهادهای دینی، روشنفکران مسلمان قرار دادی و جامعهٔ مسلمانان را وارد شرایط بینظیری برای تجربهٔ دینداریهای شخصیِ فارغ از مناسک جمعی کردی.
🔹تو ما را متوجه کردی که سازمان مدیریت بحران کشور، بهجای نوشتن تفاهمنامه با حوزهٔ علمیه برای کاهش بلایای طبیعی از طریق دعا، بهتر است بر تأمین تجهیزات ایمنی برای شهرها تمرکز کند.به ما نشان دادی که روح انسانی در هر شرایطی قدرت معجزه دارد.
🔹تو به ما فرصت دادی تا صحنه های بینظیر مهربانی پزشکان و پرستارانی را که از جان مایه میگذارند ببینیم کرونای عزیز، تو آنچنان قدرتمندی که باعث شدی صدها زندانی سیاسی که سالها نهادهای حقوق بشری پیگیر آزادی آنها بودند، آزاد شوند و این موضوع روشن شود که اگر همه زندانیان سیاسی هم آزاد شوند، همچنان آرامش برقرار است و هیچچیزی آسیب نمیبیند.
🔹کرونا، تو کمک کردی تا ما دریابیم که میشود نظام آموزشِ تازهای با انواع شکلهای آموزش خانگی، مجازی راه بیندازیم تا در کنار آموزش و بدون فشار و نگرانی، روح و روان کودکان و جوانان ما نیز رشد کند و شکفته شود. در روزهایی که تو آمدی، جوانان مشمول ما که هم بیشترشان تحصیلکرده هستند و هم در دورهٔ پرنشاط و پرامیدی از زندگی خود بهسرمیبرند، برای چند ماهی از اعزام به سربازی معاف شدند.
🔹تو به یاد ما آوردی که در عصر پهبادها و ماهوارهها و حملههای بیولوژیک و الکترونیک، نیازی نیست که آنها را برای حفاظت از سیمخاردارها و بیابانهای خالی به سربازی ببریم؛ میتوان انرژی و تخصص آنان را در مسیر سلامت و آرامش و سازندگی و رهایی علمی و اقتصادی کشور به کار گرفت. کرونا تو به ما نشان دادی که میتوان عزیزانی را که دار فانی را وداع میگویند، در آرامش و سکوت به خاک سپرد و از دور برایشان طلب مغفرت کرد و آیات رحمتی نثار روحشان کرد؛ و هزینههایی که صرف مراسمهای متعدد میکردیم را برای شادی روح آنان صرف گرهگشایی از مشکلات جامعه کنیم.
🔹بخش بزرگی از جمعیت جوان ما در سن ازدواج است. کرونا، این روزها که تو پیش ما هستی، ما داریم یاد میگیریم که میشود با هزینهای اندک، در آرامش و سادگی، و بیهیاهو و بدون رقابت، ازدواج کرد.
🔹تو نشان دادی که تا چه اندازه شبکههای مجازی میتوانند ظرفیت همکاری جمعی را بالا ببرند؛ فرصتهایی برای مشاغل خانگی و جدید ایجاد کنند؛ شادیها را تکثیر کنند؛ کتابها را از طبقه کتابخانههای دنیا به درون خانهها ببرند؛ خانهها را به سینما تبدیل کنند؛ موزههای بزرگ دنیا را به اتاق ما بیاورند و آگاهی عمومی را بهسرعت بالا ببرند.
🔹تو نشاندادی که چقدر اعتمادآفرین است که مقامات هر روز عملکرد خود را به مردم گزارش بدهند و با مردم رودررو سخن بگویند و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند. و نشان دادی که تا چه حد اقتدار نظام تدبیر کشور بالا میرود وقتی همه مقامات یکدل و یکزبان در مواجهه با شرایط بحرانی، به یاری هم بشتابند؛ تو ساختار سیاسی ما را در برابر انتخابهای مبارکی قرار خواهی داد که در این چهل سال نه جنگ تحمیلی، نه تلاشهای صدها نویسنده و منتقد و استاد و هنرمند و روشنفکر، و نه انتخاباتها و اعتراضاتی نظیر ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ نتوانستند به انجام برسانند.
🔹کرونا دوستت دارم لطفاً بیشتر پیش ما بمان. کرونا تو کمک کردی تا پرستاران ما، بدون نگرانی از مؤاخذه، در بیمارستانها برقصند، تا ما دریابیم که موسیقی بخشی از انرژی سرشار دوران مدرن را آزاد میکند.
🔹تو با آمدنت باعث شدی تمرکز حکومتها از صرف هزینههای کلان تسلیحاتی، توسعه اتمی و رقابتهای نظامی، به صلح، سلامتی و آرامش معطوف شود.تو متوجهمان کردی که قدرت واقعی در جهان امروز، توانایی ما در کاربرد دانش و فناوری است نه مهارتمان در ایجاد هیجانهای سیاسی یا توسعهٔ تسلیحات نظامی. تو به ما یاد دادی که هم ماسک بزنیم هم عینک خوشبینی، و علاوه بر شستن دستها، چشمانمان را نیز بشوییم و دنیا را با نگاه تازهای ببینیم.
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشيد
@isiew
✍️محسن رنانی_اقتصاددان
🔹ظهور حضرت کرونا، انقلاب سفیدی در زندگی و زمانه ما به راه انداخته است. ظهور این خواجه تاجدار، در این سال پایانی قرن ۱۴ شمسی برای ما ایرانیان تحولاتی را رقم خواهد زد که احتمالا از همه تحولات بعد از انقلاب ماندگارتر خواهد بود. کرونای مبارک، اصلاً نگران نباش، بمان و مأموریت خودت را تمام کن.تحولاتی که تو در بینش، اعتقادات، ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بشریت ایجاد میکنی بیش از تحولاتی است که جنگهای جهانی ایجاد کرده است.
🔹تو نشان دادی که شهر مقدس و نامقدس نداریم و تنها جانها و روحها میتوانند مقدس باشند. تو سؤالات بزرگی در برابر دستگاه فقاهت و نهادهای دینی، روشنفکران مسلمان قرار دادی و جامعهٔ مسلمانان را وارد شرایط بینظیری برای تجربهٔ دینداریهای شخصیِ فارغ از مناسک جمعی کردی.
🔹تو ما را متوجه کردی که سازمان مدیریت بحران کشور، بهجای نوشتن تفاهمنامه با حوزهٔ علمیه برای کاهش بلایای طبیعی از طریق دعا، بهتر است بر تأمین تجهیزات ایمنی برای شهرها تمرکز کند.به ما نشان دادی که روح انسانی در هر شرایطی قدرت معجزه دارد.
🔹تو به ما فرصت دادی تا صحنه های بینظیر مهربانی پزشکان و پرستارانی را که از جان مایه میگذارند ببینیم کرونای عزیز، تو آنچنان قدرتمندی که باعث شدی صدها زندانی سیاسی که سالها نهادهای حقوق بشری پیگیر آزادی آنها بودند، آزاد شوند و این موضوع روشن شود که اگر همه زندانیان سیاسی هم آزاد شوند، همچنان آرامش برقرار است و هیچچیزی آسیب نمیبیند.
🔹کرونا، تو کمک کردی تا ما دریابیم که میشود نظام آموزشِ تازهای با انواع شکلهای آموزش خانگی، مجازی راه بیندازیم تا در کنار آموزش و بدون فشار و نگرانی، روح و روان کودکان و جوانان ما نیز رشد کند و شکفته شود. در روزهایی که تو آمدی، جوانان مشمول ما که هم بیشترشان تحصیلکرده هستند و هم در دورهٔ پرنشاط و پرامیدی از زندگی خود بهسرمیبرند، برای چند ماهی از اعزام به سربازی معاف شدند.
🔹تو به یاد ما آوردی که در عصر پهبادها و ماهوارهها و حملههای بیولوژیک و الکترونیک، نیازی نیست که آنها را برای حفاظت از سیمخاردارها و بیابانهای خالی به سربازی ببریم؛ میتوان انرژی و تخصص آنان را در مسیر سلامت و آرامش و سازندگی و رهایی علمی و اقتصادی کشور به کار گرفت. کرونا تو به ما نشان دادی که میتوان عزیزانی را که دار فانی را وداع میگویند، در آرامش و سکوت به خاک سپرد و از دور برایشان طلب مغفرت کرد و آیات رحمتی نثار روحشان کرد؛ و هزینههایی که صرف مراسمهای متعدد میکردیم را برای شادی روح آنان صرف گرهگشایی از مشکلات جامعه کنیم.
🔹بخش بزرگی از جمعیت جوان ما در سن ازدواج است. کرونا، این روزها که تو پیش ما هستی، ما داریم یاد میگیریم که میشود با هزینهای اندک، در آرامش و سادگی، و بیهیاهو و بدون رقابت، ازدواج کرد.
🔹تو نشان دادی که تا چه اندازه شبکههای مجازی میتوانند ظرفیت همکاری جمعی را بالا ببرند؛ فرصتهایی برای مشاغل خانگی و جدید ایجاد کنند؛ شادیها را تکثیر کنند؛ کتابها را از طبقه کتابخانههای دنیا به درون خانهها ببرند؛ خانهها را به سینما تبدیل کنند؛ موزههای بزرگ دنیا را به اتاق ما بیاورند و آگاهی عمومی را بهسرعت بالا ببرند.
🔹تو نشاندادی که چقدر اعتمادآفرین است که مقامات هر روز عملکرد خود را به مردم گزارش بدهند و با مردم رودررو سخن بگویند و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند. و نشان دادی که تا چه حد اقتدار نظام تدبیر کشور بالا میرود وقتی همه مقامات یکدل و یکزبان در مواجهه با شرایط بحرانی، به یاری هم بشتابند؛ تو ساختار سیاسی ما را در برابر انتخابهای مبارکی قرار خواهی داد که در این چهل سال نه جنگ تحمیلی، نه تلاشهای صدها نویسنده و منتقد و استاد و هنرمند و روشنفکر، و نه انتخاباتها و اعتراضاتی نظیر ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ نتوانستند به انجام برسانند.
🔹کرونا دوستت دارم لطفاً بیشتر پیش ما بمان. کرونا تو کمک کردی تا پرستاران ما، بدون نگرانی از مؤاخذه، در بیمارستانها برقصند، تا ما دریابیم که موسیقی بخشی از انرژی سرشار دوران مدرن را آزاد میکند.
🔹تو با آمدنت باعث شدی تمرکز حکومتها از صرف هزینههای کلان تسلیحاتی، توسعه اتمی و رقابتهای نظامی، به صلح، سلامتی و آرامش معطوف شود.تو متوجهمان کردی که قدرت واقعی در جهان امروز، توانایی ما در کاربرد دانش و فناوری است نه مهارتمان در ایجاد هیجانهای سیاسی یا توسعهٔ تسلیحات نظامی. تو به ما یاد دادی که هم ماسک بزنیم هم عینک خوشبینی، و علاوه بر شستن دستها، چشمانمان را نیز بشوییم و دنیا را با نگاه تازهای ببینیم.
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشيد
@isiew
📚 گزیده ای از کتاب فرهنگ و توسعه
📎 نشر نهادگرا/ #فرهنگ_ و_توسعه/ ترجمه: فرشاد مومنی، فریبا مومنی /
🖋بدون تردید واژه فقر در زمان ما واژهای است که به شدت مورد استفاده و سوءاستفاده هر کسی قرار میگیرد. مقادیر زیادی پول به نام فقرا صرف میشود. هزاران کتاب و کارشناس همچنان توصیههایی برای حل مشکلات فقرا پیشنهاد میکنند و عجیب است که به نظر میرسد هیچکس از جمله ذینفعان این فعالیتها، دیدگاه روشن و مشترکی از فقر ندارند، چرا که تقریباً تمامی تعریفهایی که برای این واژه داده میشود، در اطراف مفهوم کمبود یا ناکارآمدی دور میزند که این موضوع فقط نسبی بودن این مفهوم را منعکس میسازد؛ و اینکه چه چیزی و برای چه کسی ضروری است؟ و چه کسی صلاحیت تعیین همه اینها را دارد؟
📌 خرید کتاب «فرهنگ و توسعه»:
@nahadgara_admin
📲 برای تهیه کتاب به تلگرام و یا واتس آپ شماره 09228574572 پیغام دهید.
👈 با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شوید.
@isiew
📎 نشر نهادگرا/ #فرهنگ_ و_توسعه/ ترجمه: فرشاد مومنی، فریبا مومنی /
🖋بدون تردید واژه فقر در زمان ما واژهای است که به شدت مورد استفاده و سوءاستفاده هر کسی قرار میگیرد. مقادیر زیادی پول به نام فقرا صرف میشود. هزاران کتاب و کارشناس همچنان توصیههایی برای حل مشکلات فقرا پیشنهاد میکنند و عجیب است که به نظر میرسد هیچکس از جمله ذینفعان این فعالیتها، دیدگاه روشن و مشترکی از فقر ندارند، چرا که تقریباً تمامی تعریفهایی که برای این واژه داده میشود، در اطراف مفهوم کمبود یا ناکارآمدی دور میزند که این موضوع فقط نسبی بودن این مفهوم را منعکس میسازد؛ و اینکه چه چیزی و برای چه کسی ضروری است؟ و چه کسی صلاحیت تعیین همه اینها را دارد؟
📌 خرید کتاب «فرهنگ و توسعه»:
@nahadgara_admin
📲 برای تهیه کتاب به تلگرام و یا واتس آپ شماره 09228574572 پیغام دهید.
👈 با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه شوید.
@isiew
Forwarded from Samadi, Ali Hussein -official Channel (Samadi A. H.)
سلام بر شما
انشاالله و به زودی دو جلد کتاب با عنوان های زیر در کمتر از یک ماه آینده توسط ناشر معروف بین المللی Springer منتشر و در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت:
1. Dynamics of Institutional Change in Emerging Market Economies: Theories, Concepts and Mechanisms
2. Legal-Economic Institutions, Entrepreneurship and Management: Perspectives on Dynamics of Institutional Change in Emerging Market Economies
پس از انتشار کتاب ها، تلاش خواهم کرد که مختصری از هر فصل را در همین کانال معرفی کنم. در روزهای آتی
و قبل از معرفی این دو جلد کتاب، تلاش خواهد درباره دو موضوع مهم بحث شود:
- تاریخچه توجه به ورود مباحث غیر اقتصادی در تحلیل های اقتصادی و اهمیت توجه به آن
- تاریخچه توجه به نهادها و مکتب اقتصاد نهادی و نحله های فکری آن
دکتر علی حسین صمدی
بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
#پویایی_تغییرات_نهادی
https://www.tg-me.com/ahSamadi
@samadi A. H.
[email protected]
+989172600445
انشاالله و به زودی دو جلد کتاب با عنوان های زیر در کمتر از یک ماه آینده توسط ناشر معروف بین المللی Springer منتشر و در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت:
1. Dynamics of Institutional Change in Emerging Market Economies: Theories, Concepts and Mechanisms
2. Legal-Economic Institutions, Entrepreneurship and Management: Perspectives on Dynamics of Institutional Change in Emerging Market Economies
پس از انتشار کتاب ها، تلاش خواهم کرد که مختصری از هر فصل را در همین کانال معرفی کنم. در روزهای آتی
و قبل از معرفی این دو جلد کتاب، تلاش خواهد درباره دو موضوع مهم بحث شود:
- تاریخچه توجه به ورود مباحث غیر اقتصادی در تحلیل های اقتصادی و اهمیت توجه به آن
- تاریخچه توجه به نهادها و مکتب اقتصاد نهادی و نحله های فکری آن
دکتر علی حسین صمدی
بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
#پویایی_تغییرات_نهادی
https://www.tg-me.com/ahSamadi
@samadi A. H.
[email protected]
+989172600445
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
❇️ بررسی شاخص سرمایه انسانی در خلیج فارس
♦️شاخص سرمایه انسانی، گزارشی است که بانک جهانی کشورها را بر پایهٔ توانایی بسیج استعدادهای اقتصادی و تخصصی شهروندانش دسته بندی میکند.
♦️این شاخص مشخص میکند که کمبود بهداشت و آموزش در هر کشور تا چه اندازه به سرمایهٔ هر کشور خسارت میزند. این شاخص عددی بین صفر و یک است، به این شکل که هر چه به یک نزدیکتر باشد، نشاندهندهٔ بهرهبرداری بهتر حاکمیت آن کشور از استعدادها و ظرفیتهای مردمش میباشد. این شاخص برای نخستین بار بعنوان بخشی از گزارش توسعه جهانی توسط بانک جهانی و با هدایت سیمون جانکوف و فدریکا سالیولا منتشر شد.
♦️در منطقه خلیج فارس کشورها از بهترین تا بدترین بهره برداری از سرمایه انسانی به ترتیب زیر هستند:
بحرین رتبه 47 جهان
امارات رتبه 49
عمان رتبه 54
قطر رتبه 60
ایران رتبه 71
عربستان رتبه 73
کویت رتبه 77
عراق رتبه 129
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشید
@isiew
♦️شاخص سرمایه انسانی، گزارشی است که بانک جهانی کشورها را بر پایهٔ توانایی بسیج استعدادهای اقتصادی و تخصصی شهروندانش دسته بندی میکند.
♦️این شاخص مشخص میکند که کمبود بهداشت و آموزش در هر کشور تا چه اندازه به سرمایهٔ هر کشور خسارت میزند. این شاخص عددی بین صفر و یک است، به این شکل که هر چه به یک نزدیکتر باشد، نشاندهندهٔ بهرهبرداری بهتر حاکمیت آن کشور از استعدادها و ظرفیتهای مردمش میباشد. این شاخص برای نخستین بار بعنوان بخشی از گزارش توسعه جهانی توسط بانک جهانی و با هدایت سیمون جانکوف و فدریکا سالیولا منتشر شد.
♦️در منطقه خلیج فارس کشورها از بهترین تا بدترین بهره برداری از سرمایه انسانی به ترتیب زیر هستند:
بحرین رتبه 47 جهان
امارات رتبه 49
عمان رتبه 54
قطر رتبه 60
ایران رتبه 71
عربستان رتبه 73
کویت رتبه 77
عراق رتبه 129
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشید
@isiew
🌐جایگاه ایران در شاخص نوآوری ۶ پله کاهش یافت
🔹گزارش شاخص جهانی نوآوری ۲۰۲۰، با تمرکز بر سؤال کلیدی «چه کسی تأمین مالی نوآوری را انجام خواهد داد؟» منتشر شد.
🔹در گزارش GII 2020، عملکرد نوآوری ۱۳۱ کشور جهان با استفاده از ۸۰ زیرشاخص بررسی و مقایسه شده است.
🔹ایران که در سال ۲۰۱۹ در جایگاه ۶۱ جهان قرار گرفته بود، در سال ۲۰۲۰ با ۶ پله تنزل، در جایگاه ۶۷ جهان قرار گرفته است.
🔹امتیاز و رتبه ایران در ارکان نوآوری جهانی:
۱- نهادها (امتیاز ۴۶.۶، رتبه ۱۲۰)
۲- سرمایه انسانی و تحقیقات (امتیاز ۳۶.۶، رتبه ۴۶)
۳- زیرساختها (امتیاز ۳۹.۷، رتبه ۶۹)
۴- پیچیدگی بازار (امتیاز ۳۸.۸، رتبه ۱۰۸)
۵- پیچیدگی کسب و کار (امتیاز ۱۷.۹، رتبه ۱۱۲)
۶- خروجیهای دانش و فناوری (امتیاز ۲۳.۰، رتبه ۵۹)
۷- خروجیهای خلاقانه (امتیاز ۲۸.۷، رتبه ۴۸)
🔹در گزارش GII 2020، از ۸۰ زیرشاخص در قالب ۷ رکن (۵ رکن مربوط به شاخصهای ورودی و ۲ رکن مربوط به شاخصهای خروجی) برای محاسبه امتیاز و رتبه کشورها استفاده شده است. ایران، از نظر شاخصهای ورودی در جایگاه ۹۰ و از نظر شاخصهای خروجی در جایگاه ۵۰ قرار گرفته است.
🔹در میان زیرشاخصهای بررسیشده، بهترین رتبهها مربوط به «نشان تجاری» (۱) (در رکن خروجیهای خلاق) و «دانشآموختگان علوم و مهندسی» (۳) (در رکن سرمایه انسانی و پژوهش) و بدترین رتبهها مربوط به کیفیت رگولاتوری (۱۲۹) (در رکن نهادها)، نرخ تعرفه (۱۲۹) (در رکن پیچیدگی بازار) و سهولت شروع کسبوکار (۱۲۸) (در رکن نهادها) است.
🔹بررسی گزارش ۲۰۲۰ نیز مانند گزارش سالهای قبل، نشاندهنده وضعیت نسبتاً مناسب کشور در خروجیهای نوآوری و وضعیت نامناسب در ورودیهای نوآوری است. در سال ۲۰۲۰، در مقایسه با سال قبل، تمامی رکنها، به جز پیچیدگی کسبوکار با تنزل رتبه مواجه بوده است.
🔹در گزارش شاخص جهانی نوآوری ۲۰۲۰، ردهبندی کشورها به تفکیک منطقه و سطح درآمدی نیز ارائه شده است. ایران در میان کشورهای دارای درآمد متوسط به بالا در جایگاه ۱۹ و در میان کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوبی، پس از هند، در جایگاه دوم قرار گرفته است.
منبع: ناظر اقتصاد
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشید
@isiew
🔹گزارش شاخص جهانی نوآوری ۲۰۲۰، با تمرکز بر سؤال کلیدی «چه کسی تأمین مالی نوآوری را انجام خواهد داد؟» منتشر شد.
🔹در گزارش GII 2020، عملکرد نوآوری ۱۳۱ کشور جهان با استفاده از ۸۰ زیرشاخص بررسی و مقایسه شده است.
🔹ایران که در سال ۲۰۱۹ در جایگاه ۶۱ جهان قرار گرفته بود، در سال ۲۰۲۰ با ۶ پله تنزل، در جایگاه ۶۷ جهان قرار گرفته است.
🔹امتیاز و رتبه ایران در ارکان نوآوری جهانی:
۱- نهادها (امتیاز ۴۶.۶، رتبه ۱۲۰)
۲- سرمایه انسانی و تحقیقات (امتیاز ۳۶.۶، رتبه ۴۶)
۳- زیرساختها (امتیاز ۳۹.۷، رتبه ۶۹)
۴- پیچیدگی بازار (امتیاز ۳۸.۸، رتبه ۱۰۸)
۵- پیچیدگی کسب و کار (امتیاز ۱۷.۹، رتبه ۱۱۲)
۶- خروجیهای دانش و فناوری (امتیاز ۲۳.۰، رتبه ۵۹)
۷- خروجیهای خلاقانه (امتیاز ۲۸.۷، رتبه ۴۸)
🔹در گزارش GII 2020، از ۸۰ زیرشاخص در قالب ۷ رکن (۵ رکن مربوط به شاخصهای ورودی و ۲ رکن مربوط به شاخصهای خروجی) برای محاسبه امتیاز و رتبه کشورها استفاده شده است. ایران، از نظر شاخصهای ورودی در جایگاه ۹۰ و از نظر شاخصهای خروجی در جایگاه ۵۰ قرار گرفته است.
🔹در میان زیرشاخصهای بررسیشده، بهترین رتبهها مربوط به «نشان تجاری» (۱) (در رکن خروجیهای خلاق) و «دانشآموختگان علوم و مهندسی» (۳) (در رکن سرمایه انسانی و پژوهش) و بدترین رتبهها مربوط به کیفیت رگولاتوری (۱۲۹) (در رکن نهادها)، نرخ تعرفه (۱۲۹) (در رکن پیچیدگی بازار) و سهولت شروع کسبوکار (۱۲۸) (در رکن نهادها) است.
🔹بررسی گزارش ۲۰۲۰ نیز مانند گزارش سالهای قبل، نشاندهنده وضعیت نسبتاً مناسب کشور در خروجیهای نوآوری و وضعیت نامناسب در ورودیهای نوآوری است. در سال ۲۰۲۰، در مقایسه با سال قبل، تمامی رکنها، به جز پیچیدگی کسبوکار با تنزل رتبه مواجه بوده است.
🔹در گزارش شاخص جهانی نوآوری ۲۰۲۰، ردهبندی کشورها به تفکیک منطقه و سطح درآمدی نیز ارائه شده است. ایران در میان کشورهای دارای درآمد متوسط به بالا در جایگاه ۱۹ و در میان کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوبی، پس از هند، در جایگاه دوم قرار گرفته است.
منبع: ناظر اقتصاد
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشید
@isiew
Forwarded from موسسه مطالعات دین و اقتصاد
🔹موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار میکند
🔹سخنرانی جناب آقای حسین رجب پور تحت عنوان " رمزگشایی از افول توسعه صنعتی در ایران "
🔹سخنرانی روز پنج شنبه ۲۰ شهریور از ساعت ۱۴ الی ۱۵:۳۰ به صورت لایو و از طریق پیج اینستاگرام موسسه دین و اقتصاد برگزار خواهد شد.
🔹جهت حضور آنلاین در سخنرانی لینک زیر را دنبال کنید
🟧 https://www.instagram.com/p/CE59GQ2pVIY/?igshid=mc39milujvfp
آدرس پیج اینستاگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد👇
🆔 din_o_eqtesad
تلگرام دین و اقتصاد
🆔 @dinoeqtesad
تلگرام نشر نهادگرا
🆔 @nashr_nahadgara
🆔@nahadgara_admin
🔹سخنرانی جناب آقای حسین رجب پور تحت عنوان " رمزگشایی از افول توسعه صنعتی در ایران "
🔹سخنرانی روز پنج شنبه ۲۰ شهریور از ساعت ۱۴ الی ۱۵:۳۰ به صورت لایو و از طریق پیج اینستاگرام موسسه دین و اقتصاد برگزار خواهد شد.
🔹جهت حضور آنلاین در سخنرانی لینک زیر را دنبال کنید
🟧 https://www.instagram.com/p/CE59GQ2pVIY/?igshid=mc39milujvfp
آدرس پیج اینستاگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد👇
🆔 din_o_eqtesad
تلگرام دین و اقتصاد
🆔 @dinoeqtesad
تلگرام نشر نهادگرا
🆔 @nashr_nahadgara
🆔@nahadgara_admin
📸 تغییر ارزش دلار در برابر ارزهای اقتصادهای در حال ظهور و توسعه یافته از ابتدای مارس ۲۰۲۰
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشيد
@isiew
👈با مدرسه اقتصاد نهادگرا همراه باشيد
@isiew