چون شیخ قد کشید قبا اختراع شد
روی قبای شیخ عبا اختراع شد
مردم ز جور خسته شدند و بنابراین
عاقل شدند و مهر و وفا اختراع شد
تا زن بیابد آن چه که خواهد ز مرد خود
فکری نمود و ناز و ادا اختراع شد
آمد کرشمه ها زن و دل را ربود از او
لغزید پای مرد و خطا اختراع شد
تا پیش جاری اش بدهد پُز "قمرملوک"
کیف بِرَند و کفش و طلا اختراع شد
تا قدر عافیت همه دانند لاجرم
هم درد و رنج و هم که بلا اختراع شد
آبی چو دید آدم با عرضه و زرنگ
خود را زده به آب و شنا اختراع شد 1
در حیرتم که بهر ریاکار ِ دین فروش
تسبیح و ریش و داغ چرا اختراع شد؟!
انسان ز مهربانی خود خیر چون ندید
پس هنگ کرد و ظلم و جفا اختراع شد
رندی به طعنه گفت به "جاوید" بهر تو
"شات آپ" و هیس و قطع صدا اختراع شد
پ.ن:
1_آب نمی بینه وگرنه شناگر ماهریه
18 تیر ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
روی قبای شیخ عبا اختراع شد
مردم ز جور خسته شدند و بنابراین
عاقل شدند و مهر و وفا اختراع شد
تا زن بیابد آن چه که خواهد ز مرد خود
فکری نمود و ناز و ادا اختراع شد
آمد کرشمه ها زن و دل را ربود از او
لغزید پای مرد و خطا اختراع شد
تا پیش جاری اش بدهد پُز "قمرملوک"
کیف بِرَند و کفش و طلا اختراع شد
تا قدر عافیت همه دانند لاجرم
هم درد و رنج و هم که بلا اختراع شد
آبی چو دید آدم با عرضه و زرنگ
خود را زده به آب و شنا اختراع شد 1
در حیرتم که بهر ریاکار ِ دین فروش
تسبیح و ریش و داغ چرا اختراع شد؟!
انسان ز مهربانی خود خیر چون ندید
پس هنگ کرد و ظلم و جفا اختراع شد
رندی به طعنه گفت به "جاوید" بهر تو
"شات آپ" و هیس و قطع صدا اختراع شد
پ.ن:
1_آب نمی بینه وگرنه شناگر ماهریه
18 تیر ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
❤2👏2👌1
یار غار فست فود:
اي بنازم شاهكار فست فود
نشكند هرگز تغار فست فود
«گوش كن در پرده مي گويم سخن»
تا شوي آگه ز كار فست فود
پيتزا و همبرو هات داگ داغ
هر سه يار بي قرار فست فود
تا تواني ميل كن از اين سه تا
يا دگر ايل و تبار فست فود
كار ما را سّكه كرده واقعاً
هست دكتر يار غار فست فود
روز صد بيمار دارم در مطب
جمله آن ها دوست دار فست فود
شكر ايزد كه به دست آورده ام
ثروتم را از كنار فست فود
پنت هاوس جـُردن و باغ شمال
دارم از بيمار زار ِفست فود
بنزهايي را كه دارم پشت در
برده ام من در قمار فست فود
هست وقت و علم بنده لاجرم
كـُلهُم در انحصار فست فود
باشد آن همبر فروش مهربان
مثل بنده خاكسار فست فود
اي كه داري همچو فرد حامله
روز و شب هردم ويار فست فود
رختخوابت را بياور در مطب
چون كه هستي در حصار فست فود
چربي خونت به لطف او زياد!
هم فشارت از فشار فست فود
سكته وسنكوپ وَ بعدش...فاتحه
مي شوي در دم نثار فست فود
راحت از دست زمانه مي شوي
آفرين بر ابتكار فست فود
مرده شوران هم به ناني مي رسند
مثل ما ، از اعتبار فست فود
گوركن ، مداح يا تلقين فرست
هرسه تاشان جيره خوار فست فود
مرگ ِ راحت نيست تنها حُسن او
اين ، يكي بود از هزار فست فود
من ولي چون دكترم اين را بدان
خود نمي گردم شكار فست فود
نان و سبزي با پنير و طالبي
بهتر از صد زهرمار فست فود
گفت با «جاويد» رندي نكته دان
مرگ (خوبه) پس براي ديگران؟!!
ازآرشیو:سال 89
#محمد_جاوید
20 تيرماه 1404
@javidtanz
اي بنازم شاهكار فست فود
نشكند هرگز تغار فست فود
«گوش كن در پرده مي گويم سخن»
تا شوي آگه ز كار فست فود
پيتزا و همبرو هات داگ داغ
هر سه يار بي قرار فست فود
تا تواني ميل كن از اين سه تا
يا دگر ايل و تبار فست فود
كار ما را سّكه كرده واقعاً
هست دكتر يار غار فست فود
روز صد بيمار دارم در مطب
جمله آن ها دوست دار فست فود
شكر ايزد كه به دست آورده ام
ثروتم را از كنار فست فود
پنت هاوس جـُردن و باغ شمال
دارم از بيمار زار ِفست فود
بنزهايي را كه دارم پشت در
برده ام من در قمار فست فود
هست وقت و علم بنده لاجرم
كـُلهُم در انحصار فست فود
باشد آن همبر فروش مهربان
مثل بنده خاكسار فست فود
اي كه داري همچو فرد حامله
روز و شب هردم ويار فست فود
رختخوابت را بياور در مطب
چون كه هستي در حصار فست فود
چربي خونت به لطف او زياد!
هم فشارت از فشار فست فود
سكته وسنكوپ وَ بعدش...فاتحه
مي شوي در دم نثار فست فود
راحت از دست زمانه مي شوي
آفرين بر ابتكار فست فود
مرده شوران هم به ناني مي رسند
مثل ما ، از اعتبار فست فود
گوركن ، مداح يا تلقين فرست
هرسه تاشان جيره خوار فست فود
مرگ ِ راحت نيست تنها حُسن او
اين ، يكي بود از هزار فست فود
من ولي چون دكترم اين را بدان
خود نمي گردم شكار فست فود
نان و سبزي با پنير و طالبي
بهتر از صد زهرمار فست فود
گفت با «جاويد» رندي نكته دان
مرگ (خوبه) پس براي ديگران؟!!
ازآرشیو:سال 89
#محمد_جاوید
20 تيرماه 1404
@javidtanz
👏2
کاریکلماتورهای من :
1_شکارچی یک "حیوان نادر" را کشت، نادر از او "شکایت" کرد
2_هر جا بز می آورم قصاب را خبر می کنم
3_از کودکی بلند پرواز بود، خلبان شد
4_برای فراموشی دردهای خودم به نوار غزه گوش می دهم
5_خار پاشنه اش کفش هایش را پاره می کرد
6_خودش را گرفت، با قید وثیقه آزادش کردند
7_نویسندهٔ قصاب هم در مغازه و هم در مجله قلم می زند
8_وقتی حرفم را به کرسی" نشاندم"، همه "برخاستند"
9_چاقوی ضامن دار به چاقوی معمولی پُز ضامنش را می دهد
10_تا مهرش به دلم" نشست" از پیشم "برخاست"
22 تیر ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
1_شکارچی یک "حیوان نادر" را کشت، نادر از او "شکایت" کرد
2_هر جا بز می آورم قصاب را خبر می کنم
3_از کودکی بلند پرواز بود، خلبان شد
4_برای فراموشی دردهای خودم به نوار غزه گوش می دهم
5_خار پاشنه اش کفش هایش را پاره می کرد
6_خودش را گرفت، با قید وثیقه آزادش کردند
7_نویسندهٔ قصاب هم در مغازه و هم در مجله قلم می زند
8_وقتی حرفم را به کرسی" نشاندم"، همه "برخاستند"
9_چاقوی ضامن دار به چاقوی معمولی پُز ضامنش را می دهد
10_تا مهرش به دلم" نشست" از پیشم "برخاست"
22 تیر ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
❤2
نفوذ:
کشور شده بد جور گرفتار نفوذ
افتاده به دوش همه مان بار نفوذ
او تا رگ ِ گردن شده نزدیک، ولی
برخی بکنند باز انکار نفوذ
هر جا که اراده کرد کوبید و درید
داغ است در این زمانه بازار نفوذ
تا هر رده و مقام و هر جا، باشد
رد و عمل و حضور بسیار نفوذ
ای کاش بفهمند مقامات که ما
خوردیم همیشه نیش از مار ِ نفوذ
اما به یقین که ناتوان می باشند
در کشف ِ چگونگی و اسرار ِ نفوذ
یک وقت "کلاهی" است عامل، یک وقت
"کشمیری" و "شکدم" اند انصار نفوذ
تا پشت اتاق خواب و در هال و" مبال"
باشید در انتظار پیکار نفوذ
در خواب گرانند مقامات، ولی
هر روز اضافه می شود کار نفوذ
"جاوید " بپا که کار دستت ندهد
یک خائن جیره خوار و یک یار نفوذ
24 تير ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
کشور شده بد جور گرفتار نفوذ
افتاده به دوش همه مان بار نفوذ
او تا رگ ِ گردن شده نزدیک، ولی
برخی بکنند باز انکار نفوذ
هر جا که اراده کرد کوبید و درید
داغ است در این زمانه بازار نفوذ
تا هر رده و مقام و هر جا، باشد
رد و عمل و حضور بسیار نفوذ
ای کاش بفهمند مقامات که ما
خوردیم همیشه نیش از مار ِ نفوذ
اما به یقین که ناتوان می باشند
در کشف ِ چگونگی و اسرار ِ نفوذ
یک وقت "کلاهی" است عامل، یک وقت
"کشمیری" و "شکدم" اند انصار نفوذ
تا پشت اتاق خواب و در هال و" مبال"
باشید در انتظار پیکار نفوذ
در خواب گرانند مقامات، ولی
هر روز اضافه می شود کار نفوذ
"جاوید " بپا که کار دستت ندهد
یک خائن جیره خوار و یک یار نفوذ
24 تير ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👍3
انواع سرقت:
سارقان حتی گچ دیوار سرقت می کنند
از تَن تو کفش یا شلوار سرقت می کنند
گاه خال از ترک شیرازی به یغما می برند
یا کمان ِ ابروی دلدار سرقت می کنند
سارقان ِ شعر از حافظ خجالت می کشند
لیک از جامی و از عطار سرقت می کنند
گاه هم از کور بیچاره عصا کِش می روند
گاه گاهی هم شتر با بار سرقت می کنند
این دله دزدان بی انصاف پررو گاه هم
قرص را از آدم بیمار سرقت می کنند
اعتقاد مردمان را گاه این نامردمان
با بدی ِ طینت و رفتار سرقت می کنند
کاسبان سود جو و بی مروت همچنین
راستی را از دل بازار سرقت می کنند
بعضی از زن ها که معلوم است حال و روزشان
"شوگر " پر مایه و زن دار سرقت می کنند
در محله وقت غیبت گاه در جمع زنان
"زیور" و "خیرالنسا" اخبار سرقت می کنند
گفت با "جاوید" رندی از تو هم این سارقان
شعرهای آبکی بسیار سرقت می کنند
29 تیر ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
سارقان حتی گچ دیوار سرقت می کنند
از تَن تو کفش یا شلوار سرقت می کنند
گاه خال از ترک شیرازی به یغما می برند
یا کمان ِ ابروی دلدار سرقت می کنند
سارقان ِ شعر از حافظ خجالت می کشند
لیک از جامی و از عطار سرقت می کنند
گاه هم از کور بیچاره عصا کِش می روند
گاه گاهی هم شتر با بار سرقت می کنند
این دله دزدان بی انصاف پررو گاه هم
قرص را از آدم بیمار سرقت می کنند
اعتقاد مردمان را گاه این نامردمان
با بدی ِ طینت و رفتار سرقت می کنند
کاسبان سود جو و بی مروت همچنین
راستی را از دل بازار سرقت می کنند
بعضی از زن ها که معلوم است حال و روزشان
"شوگر " پر مایه و زن دار سرقت می کنند
در محله وقت غیبت گاه در جمع زنان
"زیور" و "خیرالنسا" اخبار سرقت می کنند
گفت با "جاوید" رندی از تو هم این سارقان
شعرهای آبکی بسیار سرقت می کنند
29 تیر ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👌4
هیچ می دانی برادر آب نیست؟
خیز از جایت که وقت خواب نیست
رودها دارند بانگ العطش
چشمه ها هم یک به یک کردند غش
سد عزادار است در فقدان آب
چاه های بی زبان در اضطراب
بر دل ِ دریاچه داغی سهمگین
باغ و بستان داغ دارند و حزین
قطره آبی نیست پشت تاج سد
کی کند دولت دگر ما را مدد؟
قطرهٔ آب است حالا دُر ناب
چون نگيرد هیچ چیزی جای آب
با شیلنگ آب جارو چون کنی
از سر ِخود فهم را بیرون کنی
آب لوله بهر ماشین شستن است؟
تازه داری انتظار نازشست؟
دوش را با مصرفت گریان نکن
فاضلاب خویش را خندان نکن
بابت یک شستشوی دست و رو
یا برای شستن پا یا وضو
ای که مصرف می کنی صد لیتر آب
کن از این کارَت برادر اجتناب
گر نگیری آن چه را گفتم به کار
می شود وضعت یقینأ ناگوار
کرد چون" جاوید" قصد شستشو
"آب" با او کرد قدری گفتگو
گفت ممنون که برای حفظ من
با تمام مردمان گفتی سخن
31 تیرماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
خیز از جایت که وقت خواب نیست
رودها دارند بانگ العطش
چشمه ها هم یک به یک کردند غش
سد عزادار است در فقدان آب
چاه های بی زبان در اضطراب
بر دل ِ دریاچه داغی سهمگین
باغ و بستان داغ دارند و حزین
قطره آبی نیست پشت تاج سد
کی کند دولت دگر ما را مدد؟
قطرهٔ آب است حالا دُر ناب
چون نگيرد هیچ چیزی جای آب
با شیلنگ آب جارو چون کنی
از سر ِخود فهم را بیرون کنی
آب لوله بهر ماشین شستن است؟
تازه داری انتظار نازشست؟
دوش را با مصرفت گریان نکن
فاضلاب خویش را خندان نکن
بابت یک شستشوی دست و رو
یا برای شستن پا یا وضو
ای که مصرف می کنی صد لیتر آب
کن از این کارَت برادر اجتناب
گر نگیری آن چه را گفتم به کار
می شود وضعت یقینأ ناگوار
کرد چون" جاوید" قصد شستشو
"آب" با او کرد قدری گفتگو
گفت ممنون که برای حفظ من
با تمام مردمان گفتی سخن
31 تیرماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏1
تراژدی غزه:
سازمان به اصطلاح ملل
هست خود باعث هزار خلل
همه مرعوب محض اسرائیل
آن رژیم ِ رفیق عزرائیل
یک رژیم کثیف بی مقدار
از جنایات و بد دلی سرشار
غزه مانده گرسنه و تنها
دارد از دست می رود تن ها
غزه مظلوم و جملهٔ اعراب
بی خیالند و جملگی در خواب
مادری خاک می کند فرزند
دل خود را بریده از دلبند
پدری در صف غذا درگیر
کودکش مانده روزها بی شیر
غزه فریاد دارد از ته دل
داد و فریادهای بی حاصل
خاک بر فرق سازمان ملل
کاش می شد ز بیخ و بن منحل
گفت "جاوید" غزه را دریاب
"سازمان خلل!! " بپَر از خواب
مردادماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
کليپ صوتی این شعر👇👇
سازمان به اصطلاح ملل
هست خود باعث هزار خلل
همه مرعوب محض اسرائیل
آن رژیم ِ رفیق عزرائیل
یک رژیم کثیف بی مقدار
از جنایات و بد دلی سرشار
غزه مانده گرسنه و تنها
دارد از دست می رود تن ها
غزه مظلوم و جملهٔ اعراب
بی خیالند و جملگی در خواب
مادری خاک می کند فرزند
دل خود را بریده از دلبند
پدری در صف غذا درگیر
کودکش مانده روزها بی شیر
غزه فریاد دارد از ته دل
داد و فریادهای بی حاصل
خاک بر فرق سازمان ملل
کاش می شد ز بیخ و بن منحل
گفت "جاوید" غزه را دریاب
"سازمان خلل!! " بپَر از خواب
مردادماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
کليپ صوتی این شعر👇👇
😢2💯1
طنز سرودهها و کاریکلماتورهای محمد جاوید
هیچ می دانی برادر آب نیست؟ خیز از جایت که وقت خواب نیست رودها دارند بانگ العطش چشمه ها هم یک به یک کردند غش سد عزادار است در فقدان آب چاه های بی زبان در اضطراب بر دل ِ دریاچه داغی سهمگین باغ و بستان داغ دارند و حزین قطره آبی نیست پشت تاج سد کی کند دولت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بحران آب :
شاعر:محمد جاوید
صدا:مهدی آبادانی
شاعر:محمد جاوید
صدا:مهدی آبادانی
👏4
کاریکلماتورهای من :
1_قصاب و نویسنده نان از قلم می خورند
2_بدهکار التماس می کرد اما طبلکار گوشش به حرف های او بدهکار نبود
3_روی حرفم ایستادم، کمرش شکست
4_از در ِ دوستی وارد اتاق خواب مردم می شد
5_دوستم خیلی خاکی بود، مبلمانم را کثیف می کرد
6_کاش ترازوی عدالت نیاز به پارسنگ نداشت
7_چون روغن گران بود نتوانستم سبیل کارمند را چرب کنم، پول چایی دادمش
8_ زیرمیزی ندادمش،گزینه های بدی روی میز گذاشت
9_آدم بی بخاری بود،همیشه اتو بخار همراه داشت
10_کفشم پایم را زد، ادبش کردم
5 مرداد ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
1_قصاب و نویسنده نان از قلم می خورند
2_بدهکار التماس می کرد اما طبلکار گوشش به حرف های او بدهکار نبود
3_روی حرفم ایستادم، کمرش شکست
4_از در ِ دوستی وارد اتاق خواب مردم می شد
5_دوستم خیلی خاکی بود، مبلمانم را کثیف می کرد
6_کاش ترازوی عدالت نیاز به پارسنگ نداشت
7_چون روغن گران بود نتوانستم سبیل کارمند را چرب کنم، پول چایی دادمش
8_ زیرمیزی ندادمش،گزینه های بدی روی میز گذاشت
9_آدم بی بخاری بود،همیشه اتو بخار همراه داشت
10_کفشم پایم را زد، ادبش کردم
5 مرداد ماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
🥰2
فکاهه:
"لبانش را مکیدم چون عسل بود"
"و طعمش از ازل ضرب المثل بود" (1)
نه تنها بُد مَثَل در کشور ما
که معروفیتش بین الملل بود
نکن باور که با صد بار بوسه
به تولید عسل هرگز خلل بود
خلل در قند خون هرگاه افتاد
یقین مشکل به چندین بوسه حل بود
دوایی داشت گویی آن عسل که
شفا می داد فردی را که شَل بود
مؤذن کار نیک از من طلب کرد (2)
خود ِ این بوسه ها خیر العمل بود
همیشه بود خوش قول آن پری رو
و گردنبند او نقش "زحل "بود (3)
سرودم چون غزل در وصف لبهاش
همه ابیات آن بیت الغزل بود
و خوش شانسی از این بهتر نمی شد
که با "جاوید" هم بچه محل بود
ز خواب خوش پریدم، دیدم افسوس
بجای آن پری رو ، یک بَدَل بود!!
پ. ن:
1_بیت تضمین از رحیم پیمان
2_منظور حی علی خیرالعمل در اذان
3_زحل نماد وقت شناسی و نظم
7 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
"لبانش را مکیدم چون عسل بود"
"و طعمش از ازل ضرب المثل بود" (1)
نه تنها بُد مَثَل در کشور ما
که معروفیتش بین الملل بود
نکن باور که با صد بار بوسه
به تولید عسل هرگز خلل بود
خلل در قند خون هرگاه افتاد
یقین مشکل به چندین بوسه حل بود
دوایی داشت گویی آن عسل که
شفا می داد فردی را که شَل بود
مؤذن کار نیک از من طلب کرد (2)
خود ِ این بوسه ها خیر العمل بود
همیشه بود خوش قول آن پری رو
و گردنبند او نقش "زحل "بود (3)
سرودم چون غزل در وصف لبهاش
همه ابیات آن بیت الغزل بود
و خوش شانسی از این بهتر نمی شد
که با "جاوید" هم بچه محل بود
ز خواب خوش پریدم، دیدم افسوس
بجای آن پری رو ، یک بَدَل بود!!
پ. ن:
1_بیت تضمین از رحیم پیمان
2_منظور حی علی خیرالعمل در اذان
3_زحل نماد وقت شناسی و نظم
7 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏2👍1
کنده بودم اگر که از اول
آستین های جامه هایم را
مارهای بزرگ و خوش خط و خال
می نمودند کی در آن مأوا؟
سال ها با هزار و یک ترفند
دوستانی در آستین بودند
ظاهرأ دوست لیک در باطن
مارهایی که در کمین بودند
همه وِرد زبان شان این بود
چاکر و نوکر توام ای دوست
لیک پنهان و در خفا کندند
خَرد خَرد از تن و سر ِ من پوست
خُل شدم بارها و تا آرنج
در دهان هایشان عسل کردم
لیک با گاز وحشیانه اشان
درد را بارها بغل کردم
من بیچاره خواب بودم که
مارها نیش را فرو کردند
گوییا سادگی من را نیز
با همان نیش حِس و بو کردند
دشمنان حقیر دوست نما
مار بودند با نقاب بشر
کاش "جاوید" نیز می دانست
فرق دشمن وَ دوست را بهتر
آستین ها که لانهٔ مارند
می کَنم با کمال آرامش
چون که این لانه ها خراب شوند
می رسد باز وقت آسایش
10 مردادماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
آستین های جامه هایم را
مارهای بزرگ و خوش خط و خال
می نمودند کی در آن مأوا؟
سال ها با هزار و یک ترفند
دوستانی در آستین بودند
ظاهرأ دوست لیک در باطن
مارهایی که در کمین بودند
همه وِرد زبان شان این بود
چاکر و نوکر توام ای دوست
لیک پنهان و در خفا کندند
خَرد خَرد از تن و سر ِ من پوست
خُل شدم بارها و تا آرنج
در دهان هایشان عسل کردم
لیک با گاز وحشیانه اشان
درد را بارها بغل کردم
من بیچاره خواب بودم که
مارها نیش را فرو کردند
گوییا سادگی من را نیز
با همان نیش حِس و بو کردند
دشمنان حقیر دوست نما
مار بودند با نقاب بشر
کاش "جاوید" نیز می دانست
فرق دشمن وَ دوست را بهتر
آستین ها که لانهٔ مارند
می کَنم با کمال آرامش
چون که این لانه ها خراب شوند
می رسد باز وقت آسایش
10 مردادماه 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👍2
کاریکلماتورهای من :
1_چوب سادگی ام خوردم سیر شدم
2_وقتی سیم برق را لخت کردم، از هیجان لرزیدم
3_دندانم را کشیدم،ده گرم بیشتر نبود
4_دندانم را نقاش کشید
5_سوادم نم کشیده بود، ایزوگامش کردم
6_شیرین عقل بود، انسولین تزریق می کرد
7_دامنش لکه دار بود با وایتکس شست
8_سرباز سرزده به خدمت رفت
9_موقع آشپزی از بس نمک ریخت، غذایش شور شد
10_وقتی چکم سر رسید، فرار کردم
12 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
1_چوب سادگی ام خوردم سیر شدم
2_وقتی سیم برق را لخت کردم، از هیجان لرزیدم
3_دندانم را کشیدم،ده گرم بیشتر نبود
4_دندانم را نقاش کشید
5_سوادم نم کشیده بود، ایزوگامش کردم
6_شیرین عقل بود، انسولین تزریق می کرد
7_دامنش لکه دار بود با وایتکس شست
8_سرباز سرزده به خدمت رفت
9_موقع آشپزی از بس نمک ریخت، غذایش شور شد
10_وقتی چکم سر رسید، فرار کردم
12 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏4❤1
در رثای دوش:
ای فدای شُر شُر و آوای "دوش"
جان به قربان قد و بالای دوش
کاش می شد باز هم شُر شُر کنی
وان من را بار دیگر پر کنی
کاش می شد بر سَرَم نازل شوی
قبل از این که قطع گردی، ول شوی
با تو ماها روزرگاری داشتیم
با تو چه صبر و قراری داشتیم
قطع کی می شد صدای شُرشُرت؟
بود تا آخر نوای شَرشُرت
وقت" استحمام" آبت باز بود
آب بود و برق بود و گاز بود
برق رفت و گاز رفت و آب هم
پشت سد، در رودخانه آب کم
نیست در لوله دگر یک قطره آب
از کثیفی حال و روزما خراب
وای اگر در لحظه های قطع آب
مانده باشی شانس بد در مستراب
باز باید چون گذشته با کلوخ
پاکسازی خویش را با آخ و اوخ
یا که با" ابریق" و آب ِ معدنی
پاک و راحت گردی از آلودنی 1
نيست آواز خوش "سیفون" دگر
مشکل آب است مثل نیشتر
خانه ها را بوی ا... برداشته!!
بوی منفور لجن برداشته
گفت با "جاوید" رندی ای عمو
"آبکی" شعری برای من بگو
تا که با آبش بشویم خویش را
با صفا سازم سبیل و ریش را!!
پ.ن:آلودنی=در برخی لهجه ها به معنی آلودگی
15 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
ای فدای شُر شُر و آوای "دوش"
جان به قربان قد و بالای دوش
کاش می شد باز هم شُر شُر کنی
وان من را بار دیگر پر کنی
کاش می شد بر سَرَم نازل شوی
قبل از این که قطع گردی، ول شوی
با تو ماها روزرگاری داشتیم
با تو چه صبر و قراری داشتیم
قطع کی می شد صدای شُرشُرت؟
بود تا آخر نوای شَرشُرت
وقت" استحمام" آبت باز بود
آب بود و برق بود و گاز بود
برق رفت و گاز رفت و آب هم
پشت سد، در رودخانه آب کم
نیست در لوله دگر یک قطره آب
از کثیفی حال و روزما خراب
وای اگر در لحظه های قطع آب
مانده باشی شانس بد در مستراب
باز باید چون گذشته با کلوخ
پاکسازی خویش را با آخ و اوخ
یا که با" ابریق" و آب ِ معدنی
پاک و راحت گردی از آلودنی 1
نيست آواز خوش "سیفون" دگر
مشکل آب است مثل نیشتر
خانه ها را بوی ا... برداشته!!
بوی منفور لجن برداشته
گفت با "جاوید" رندی ای عمو
"آبکی" شعری برای من بگو
تا که با آبش بشویم خویش را
با صفا سازم سبیل و ریش را!!
پ.ن:آلودنی=در برخی لهجه ها به معنی آلودگی
15 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
❤1
"من ار چه در نظر یار خاکسار شدم"
هزار شکر ولی بر خری سوار شدم
"مراد" نام خَرم بود و با عنایت او
به راحتی همه جا صاحب ِوقار شدم
برای رفتن ِ از نردبان به بالا هم
به روی صاحب قدرت اثر گذار شدم
به چاپلوسی این قوم زود باور و خِنگ
شدم عزیز و در آن کار استوار شدم
برای این که بگویم چقدر دیندارم
شعور پس زده و وارد" شعار" شدم
به لطف پینهٔ پیشانی و محاسن خود
به اوج رفته و دارای اعتبار شدم
و با دروغ و ریاکاری و دغلبازی
بدون زحمت بیهوده پول دار شدم
خر مراد من از پل به راحتی چو گذشت
به فکر بستن بار و تز" فرار" شدم
بگویمت به تو "جاوید"، نیستم نادم
که پاچه خار ِ فلان صاحب° اختیار شدم
چرا که زیر خط فقر بودم و صد شکر
دکل فروش و زمین خوار و رانت خوار شدم
دعا به جان خَرَم می کنم هزاران بار
اگرچه خود خر ارباب ِ اقتدار شدم!!
پ. ن:مصرع اول از حضرت حافظ
17 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
هزار شکر ولی بر خری سوار شدم
"مراد" نام خَرم بود و با عنایت او
به راحتی همه جا صاحب ِوقار شدم
برای رفتن ِ از نردبان به بالا هم
به روی صاحب قدرت اثر گذار شدم
به چاپلوسی این قوم زود باور و خِنگ
شدم عزیز و در آن کار استوار شدم
برای این که بگویم چقدر دیندارم
شعور پس زده و وارد" شعار" شدم
به لطف پینهٔ پیشانی و محاسن خود
به اوج رفته و دارای اعتبار شدم
و با دروغ و ریاکاری و دغلبازی
بدون زحمت بیهوده پول دار شدم
خر مراد من از پل به راحتی چو گذشت
به فکر بستن بار و تز" فرار" شدم
بگویمت به تو "جاوید"، نیستم نادم
که پاچه خار ِ فلان صاحب° اختیار شدم
چرا که زیر خط فقر بودم و صد شکر
دکل فروش و زمین خوار و رانت خوار شدم
دعا به جان خَرَم می کنم هزاران بار
اگرچه خود خر ارباب ِ اقتدار شدم!!
پ. ن:مصرع اول از حضرت حافظ
17 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏2
کاریکلماتورهای من :
1_حواسم پرت شد، دردش گرفت
2_گوسفندم دعا می کند زیر پایم علف سبز شود
3_تا دور سرش گشتم، سرگیچه گرفتم
4_برخوردش گرم بود، کولر روشن کردم
5_دونده نبود ولی توی حرف همه می دوید
6_کسی خطم را نمی خواند، بس که بد خطم
7_از دیدنم جا خورد، بالا آورد
8_در این بی آبی، طلای آب شده خیلی طرفدار دارد
9_مادرش خطاط بود زنم، از او خط می گرفت
10__گدای محبت بود ولی درآمدی نداشت
19 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
1_حواسم پرت شد، دردش گرفت
2_گوسفندم دعا می کند زیر پایم علف سبز شود
3_تا دور سرش گشتم، سرگیچه گرفتم
4_برخوردش گرم بود، کولر روشن کردم
5_دونده نبود ولی توی حرف همه می دوید
6_کسی خطم را نمی خواند، بس که بد خطم
7_از دیدنم جا خورد، بالا آورد
8_در این بی آبی، طلای آب شده خیلی طرفدار دارد
9_مادرش خطاط بود زنم، از او خط می گرفت
10__گدای محبت بود ولی درآمدی نداشت
19 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏5❤1
"یار من باشی جهانم را فدایت می کنم"
گله ای از گاو قربانی برایت می کنم
هشت ِ تو هشتاد خواهم کرد گر یارم شوی
چند پابند طلا آورده پایت می کنم
گر بیایی یک فضا پیما برایت می خرم
با" انوشه" باز راهی فضایت می کنم
جامه ای ابریشمی بهر تو می دوزم، سپس
با طلا نخ رشته و آن را قبایت می کنم
پنت هاووسی شیک در جردن برایت می خرم
با فراری یا بوگاتی جا به جایت می کنم
می کنم هر روز وانَت را پر از شیر وگلاب
بالش از جنس پر قو مُتّکایت می کنم
گر که با" جاوید" باشی همدم و یار و رفیق
خویش را قربانی ناز و ادایت می کنم
گر نیایی هم نیا چون آن چه را گفتم دِهَم
من به یار دیگری... ، احمق صدایت می کنم
از برای یار دیگر وعده های پوچ را
می کنم تکرار شاید که خورَد گول مرا!!
21 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
گله ای از گاو قربانی برایت می کنم
هشت ِ تو هشتاد خواهم کرد گر یارم شوی
چند پابند طلا آورده پایت می کنم
گر بیایی یک فضا پیما برایت می خرم
با" انوشه" باز راهی فضایت می کنم
جامه ای ابریشمی بهر تو می دوزم، سپس
با طلا نخ رشته و آن را قبایت می کنم
پنت هاووسی شیک در جردن برایت می خرم
با فراری یا بوگاتی جا به جایت می کنم
می کنم هر روز وانَت را پر از شیر وگلاب
بالش از جنس پر قو مُتّکایت می کنم
گر که با" جاوید" باشی همدم و یار و رفیق
خویش را قربانی ناز و ادایت می کنم
گر نیایی هم نیا چون آن چه را گفتم دِهَم
من به یار دیگری... ، احمق صدایت می کنم
از برای یار دیگر وعده های پوچ را
می کنم تکرار شاید که خورَد گول مرا!!
21 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر:محمد جاوید
صدا:استاد محمد اوزی،امیر پارسی
تهیه شده در رادیو صبا (برنامه طنز صبامک)
اگر فیلم مرا یک روز دیدی
که دارم می خورم "مرغ و مسما"
اگر دیدی که روزی روزگاری
سوارم من به یک "جگوار" زیبا
اگر " فیش حقوقم"منتشر شد
و دیدی صفرهای آن زیاد است
اگر دیدی که عکسم در "پروفایل"
همیشه چهره ای خندان و شاد است
اگر دیدی که در "جُردن" مقیمم
و دارم "پنت هاووسی" شیک و زیبا
اگر یک وقت فیلم از من در آمد
که دارم می روم سوی "اروپا"
اگر در "لاس وگاس" یک روز دیدی
که با مه پیکری خندان نشستم
دو دستش بود دور گردن من
و من از سر خوشی کیفور و مستم
بدان این نکته را که من نه دزدم
نه که یک "رانت خوار و آقا زاده"
و نه یک "بانک" از روی " روابط"
بدون "ضابطه" یک " وام" داده
هر آن چه دیدی از من دست پخت ِ
جناب "هوش مصنوعی" است ای دوست
برای دادن روحیه این هوش
یقینأ کارساز و خوب و نیکوست
به لطف هوش مصنوعی همیشه
کند "جاوید" پیش این و آن "باد"
اگر چه زیر" خط فقر"مانده
برای لحظه هایی می شود شاد!!
از آرشیو شهریور 1403
#محمد_جاوید
@javidtanz
صدا:استاد محمد اوزی،امیر پارسی
تهیه شده در رادیو صبا (برنامه طنز صبامک)
اگر فیلم مرا یک روز دیدی
که دارم می خورم "مرغ و مسما"
اگر دیدی که روزی روزگاری
سوارم من به یک "جگوار" زیبا
اگر " فیش حقوقم"منتشر شد
و دیدی صفرهای آن زیاد است
اگر دیدی که عکسم در "پروفایل"
همیشه چهره ای خندان و شاد است
اگر دیدی که در "جُردن" مقیمم
و دارم "پنت هاووسی" شیک و زیبا
اگر یک وقت فیلم از من در آمد
که دارم می روم سوی "اروپا"
اگر در "لاس وگاس" یک روز دیدی
که با مه پیکری خندان نشستم
دو دستش بود دور گردن من
و من از سر خوشی کیفور و مستم
بدان این نکته را که من نه دزدم
نه که یک "رانت خوار و آقا زاده"
و نه یک "بانک" از روی " روابط"
بدون "ضابطه" یک " وام" داده
هر آن چه دیدی از من دست پخت ِ
جناب "هوش مصنوعی" است ای دوست
برای دادن روحیه این هوش
یقینأ کارساز و خوب و نیکوست
به لطف هوش مصنوعی همیشه
کند "جاوید" پیش این و آن "باد"
اگر چه زیر" خط فقر"مانده
برای لحظه هایی می شود شاد!!
از آرشیو شهریور 1403
#محمد_جاوید
@javidtanz
👍2
کاریکلماتورهای من :
1_وقتی کینهٔ شتری اش را دیدم، اون روی سگم بالا اومد
2_روی سگم که بالا میاد پیشش استخوان پرت می کنم
3_برای اصلاح سبیلش، ريشش را گرو گذاشت
4_سر ِ قرارمان در باغ ارم کاشتمش
5_کارتن خواب لاکچری شب ها روی کارتن یخچال ساید بای ساید می خوابه
6_آدم زبان نفهمی بود، کلاس تقویت زبان ثبت نام کرد
7_سیاست سر ِ راهیه،پدر مادر نداره
8_از بس حرف های دهن پرکن زد خفه شد
9_آدم دل گُنده هم زمان می تونه عشق چند نفر را در دلش جا بده
10_آدم سر به هوایی بود دیده بان پدافند هوایی
26 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
1_وقتی کینهٔ شتری اش را دیدم، اون روی سگم بالا اومد
2_روی سگم که بالا میاد پیشش استخوان پرت می کنم
3_برای اصلاح سبیلش، ريشش را گرو گذاشت
4_سر ِ قرارمان در باغ ارم کاشتمش
5_کارتن خواب لاکچری شب ها روی کارتن یخچال ساید بای ساید می خوابه
6_آدم زبان نفهمی بود، کلاس تقویت زبان ثبت نام کرد
7_سیاست سر ِ راهیه،پدر مادر نداره
8_از بس حرف های دهن پرکن زد خفه شد
9_آدم دل گُنده هم زمان می تونه عشق چند نفر را در دلش جا بده
10_آدم سر به هوایی بود دیده بان پدافند هوایی
26 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
❤1👏1
برق رفته عرق از چهره روان خواهد شد
آب هم نیست بهارم چو خزان خواهد
نفس باد صبا تنگ شود از گرما
بر سر ِ کوی و گذر آه و فغان خواهد شد
سد تهی، چشمه تهی رود ِخروشان خاموش
جیرهٔ آب ِ همه قطره چکان خواهد شد
گل عزیز است ولی خشک شد از بی آبی
باغ خشکیده کجا مِهر زنان خواهد شد؟!
ارغوان جامِ تُهی دست ِ سمن خواهد داد
"چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد"
حرف دولت همه این است که کم مصرف کن
چون نداند که چه رفته ست و چسان خواهد شد
بارش برف و روان گشتن باران تعطیل
آب در قصه فقط باز روان خواهد شد
"آسمان بارِ امانت نتوانست کشید"
سیل چون قبل کجا نعره زنان خواهد شد؟؟
در جوانی همه پژمرده و دلمرده شدیم
عالم پیر کجا باز جوان خواهد شد؟
حسرت آب بماند به دل پیر و جوان
صحنهٔ کرب و بلا باز عیان خواهد شد
پس نظافت دگر هرگز نبَوَد از ایمان
چرک از هر طرفی در فوران خواهد شد
خبر از غسل و وضو نیست در این بی آبی
چشم ها پس نگران وقت اذان خواهد شد
باز تقصیر فقط گردن مردم باشد
دولت از قافلهٔ بی خبران خواهد شد
گفت" جاوید" به دولت بپَر از خواب گران
گر که شد دیر، فلان تو فلان خواهد شد!!!
28 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
آب هم نیست بهارم چو خزان خواهد
نفس باد صبا تنگ شود از گرما
بر سر ِ کوی و گذر آه و فغان خواهد شد
سد تهی، چشمه تهی رود ِخروشان خاموش
جیرهٔ آب ِ همه قطره چکان خواهد شد
گل عزیز است ولی خشک شد از بی آبی
باغ خشکیده کجا مِهر زنان خواهد شد؟!
ارغوان جامِ تُهی دست ِ سمن خواهد داد
"چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد"
حرف دولت همه این است که کم مصرف کن
چون نداند که چه رفته ست و چسان خواهد شد
بارش برف و روان گشتن باران تعطیل
آب در قصه فقط باز روان خواهد شد
"آسمان بارِ امانت نتوانست کشید"
سیل چون قبل کجا نعره زنان خواهد شد؟؟
در جوانی همه پژمرده و دلمرده شدیم
عالم پیر کجا باز جوان خواهد شد؟
حسرت آب بماند به دل پیر و جوان
صحنهٔ کرب و بلا باز عیان خواهد شد
پس نظافت دگر هرگز نبَوَد از ایمان
چرک از هر طرفی در فوران خواهد شد
خبر از غسل و وضو نیست در این بی آبی
چشم ها پس نگران وقت اذان خواهد شد
باز تقصیر فقط گردن مردم باشد
دولت از قافلهٔ بی خبران خواهد شد
گفت" جاوید" به دولت بپَر از خواب گران
گر که شد دیر، فلان تو فلان خواهد شد!!!
28 مرداد 1404
#محمد_جاوید
@javidtanz
👏3👍2
