Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمله موجودی ترسناک به سگها 🔞🔞
ویدیویی عجیب و باورنکردنی از حمله موجودی ترسناک به سگها

درحدیث میفرماید سگ والاغ جن را می توانندببینند.

کانال رقیه شرعی
@jenzadehgan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ناله های عجیب که برخی گفته اند ناله شیاطین مختلفه 😲😲😲

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 @khabbatabbasiraqi
09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی

https://www.tg-me.com/jenzadehgan
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱

🌙 🍂 اعضای محترم گروه و کانالهای قرآن درمانی مسئله ی بسیار بسیار مهمی در مورد یکی از خواهران دینی ما پیش آمده که متنش رو میذارم و خواهش دارم حتما حتما بخونید و بقیش رو بعهده خود شما میذارم.

🔘 تیم مدیریتی کانالها و گروههای قرآن درمانی و رقیه شرعی ایران - کردستان

🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
قرآن درمانی و رقیه شرعی ملا خبات کردستانی pinned «🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 🌙 🍂 اعضای محترم گروه و کانالهای قرآن درمانی مسئله ی بسیار بسیار مهمی در مورد یکی از خواهران دینی ما پیش آمده که متنش رو میذارم و خواهش دارم حتما حتما بخونید و بقیش رو بعهده خود شما میذارم. 🔘 تیم مدیریتی کانالها…»
💦💦داستانی دردناک😔😔💦💦
😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢
سلام علیکم قبل از هرچیز تشکر فروان میکنم از جناب ماموستای بزرگوار بخاطر زحمات بی دریغ جنابعالی بنده عضو کانال شما هستم اینجانب زنی 35 ساله هستم در شهر روانسر زندگی میکنم 16 سال پیش به خاطر فقر مالی خانواده م به زور شوهرم دادن به یه روستایی بدون هیچ امکاناتی هیچ حس وعلاقه ی به پسره نداشتم کسی هم تو زندگیم نبود بگم بخاطر اونه از لحاظ قیافه وظاهر من بهتر بودم همه تعجب کردن من رو به یه روستا شوهر دادن هفته بعد عروسی خانواده شوهرم شروع کردن دعوا کردن و بهانه گرفتن عروس فلانی براشون کار میکنه حیوان میدوشه گوسفند وگاواشون نگهداری میکنه منم اصلا از اون چیزا بلد نبودم انجام بدم جز کار خونه واشپزی هروز اخلاقشان باهم بدتر میشد کتکم میزدن همسایه میدیدن میگفتن تو صاحب نداری چرا اینکارو باهات میکنن از ترس پدرم همه رو قبول میکردم پدرم سرطان داشت هزینه دکترش زیاد بود میترسیدم برگردم نان خور اضافه میشدم شوهرم دیگه خودش از کارهای خانوادش خسته شده بود بعد 6 ماه خودش گفت این بدبخت بجای خون نیاوردمش همسایه شون یه خونه قدیمی گلی مال 50 سال پیش جای گوسفند وگاو کاه و عالف بوده نه در داشت نه پنجره کف خونه سیمان نبود خاک و سنگ بود به خونه مادرشوهرم چسبیده بود شوهرم گفت همشو تمیز کن من میرم یه پنجره ودر کوچیک میخرم میارم خلاصه بدون هیچ امکاناتی نه برق داشت منکه بچه شهر بودم باید اونجا می رفتم از چاه همسایه هاآب می آوردم برای پخت وپز وکار روزانه شوهرم بهم خرجی نمیداد خسیس بود وقتی غذا میپختم بالای سرم می ایستاد همراه زن ودختر های همسایه میرفتم کوه کنگر می آوردم میفروختم پول کمی میدادن جمع میکردم وسایل خونه میخریدم درحالی که من خونه نبودم مادرشوهرم ودختر هاش کلید اضافه داشتن همون وسیله ی که با بدبختی میخریدم ازم می دزدیدن حتا لباس خودم رو هم میبردن چای خشک رو قاطی حلب روغن نباتی میکردن به شوهرم میگفتن نگاه کن چکار میکنه وقتی به شوهر میگفتم فقط میگفت نرو خونه پدرت بهشون سر نزن تا اونا وسایلتو نبرن همین منم هیچ وقت مستقیم بهشون نمیگفتم چرا بدون اجازه دست میزنید اصلا روم نمیشد .طلا هامو فروخت فقط یه انگشتر داشتم هنگام شستن لباس تو تشت افتاده بود حیاط نداشتم در خونه هم خاک و خول بود منم لباس رو آب کشیدم تشت رو بردم دم در آب رو ریختم بیرون زمستان بود انگشتر افتاده بود تو گل من ندیدمش عصر یادم افتاد انگشترم نیس تمام وسایل رو گشتم نبود فردا ظهر به شوهرم نهار دادم گفت خودت چرا خودت نمیخوری گفتم حلقه م گم شده نمیدونم کجا گذاشتم فوری برگشت یه کشیده زد تو صورتم گفتم آها گمش نکردی پسر همسایه موقع برگشتن دیدم نگام میکنه ماموستا معذرت میخام شرمنده م این حرف میزنم گفت نه تو گمش نکردی پسر همسایه حتما اومده باهات بوده انگشترت رو برده به خدای محمد قسم ماموستا من بهش خیانت نکردم خدا آگاه باید روزی جوابمو بده تهمت میزد گفتم خدا میدونه من کاری نکردم کسی بهم دست نزده پاکم گفت نه من تمام دخترهای روستامون باهم دوست بودن باهشون قرار میزاشتم گفتم به من ربط نداره خیلی تحقیرم کرد از همه لحاظ فردای اون روز دم در نشسته بودم یه چیزی برق میزد تو گل بود اول فک کردم خورده شیشه س وقتی نگاه کردم دیدم انگشترم از خوشی دل تو دلم نبود خداروشکر کردم روم سفید بود پیداش کردم وقتی برگشت خونه گفتم بیا اینم حلقه م.بدبختی من تمامی نداشت حتا اجازه نمیداد برم خونه خواهرم هام یا عروسی فامیل خدا شاهده حرف هاشو گوش میدادم راستی چن بار موقع شستن لباس شوهرم چند تا دعا پیدا کردم گفتم این چیه گفت به تو چه مادرم رفته پیش دعا نویس چش نخورم و بعدش رزقم زیاد بشه من اصلا سر در نمی آوردم مادرش یکی رو هم گذاشته بود بالای سر در اون خونه من توش زندگی میکردم گفت بهش دست نزنی وگرنه مار نیشت میزنه منم ترسیدم یه روز یکی از خواهرهاش اومد قیچی با خودش اورده بود گفت موهاتو قیچی کنم برات مرتب کنم موهامو قیچی کرد گفت موهاتو میبرم باخودم میزارم سوراخ دیوار تا سرت درد نگیره خانواده پدر شوهرم با یکی از همسایه هاشون 8سال دعوا داشتن میرفتن دادگاه وبرمیگشتن چن بار خودم دیدم مادر شوهرم دعا می انداخت تو یه سطل آب و میبرد آب رو می پاشید به در خونه همسایه شون .بعد چن مدت هر روز وقتی کارخونه تموم میشد می اومدم از دور وسایل رو نگاه میکردم با خودم میگفتم منکه صاحب این وسایل نیستم چرا تمیز میکنم کم کم فقط دوس داشتم بخوابم هیچ دلخوشی نداشتم افسرده شده بودم همش منتظر بودم یه خبر ناگوار از خانوادم بهم بدن صب بیدار میشدم دلشوره داشتم تا وقتی شب میخوابیدم شوهرم یه جای نگهبان بود منم تنها بودم وغریب تو اون روستا از ترس تا نصف های شب نمی خوابیدم معلوم نبود کی میخوابیدم ولی خدا شاهده تو اون خرابه که من زندگی کردم اون چن شب صدای ثم حیوان می اومد انگار دارن رقص میکنن صدای همهمه
👍1
چیزی نمیفهمیدم فقط میگفتم خدایا خودمو سپردم دست خودت
صدای ثم نزدیک میشد چیزی نمیدیدم ولی حس میکردم یه چیزی یا کسی بهم میگفت خودکشی کن.یه روز شوهرم دعوام کرد اونقد کتکم زد اندازه یه لیوان نفت ریختم رو هردو دستم منتظر موندم شوهرم نزاره هی نگاهم میکرد گفت کبریت نداری بیا اینم فندک خودش تکیه داد به در منم کبریت رو کشیدم مث شمع روشن شد ترسیدم یه تشت آب بود اونم کثیف بود ظرف هارو توش شسته بودم صب یکی دوبار خواستم بریزم بریم ولی یه حسی بهم گفت نریز احتیاج داری تشت آب رو بردم بالای سرم ریختم رو خودم خاموش شدم شوهرم رفت پدر ومادرش و آورد لباسامو عوض کردن گفتن رفتی بیمارستان بگو نفت ریختم تو چراغ آتیش گرفتم رفتم جلوی آیینه تمام صورتم سیاه بود نتونستم جیغ بکشم یا گریه کنم منو بردن بهداری نمیتونستم حرف بزنم پرونده رو تکمیل کردن بله چراغ خوراک پزی آتیش گرفته هنوز خانوادم خبر نکردن گفتن امضا کن میخایم ببریمت بیمارستان امام خمینی کرمانشاه منم امضا کردم ندونستم گولم زدن بیمارستان کرمانشاه بستری شدم اول روز دکتر بهشون گفته بود باید بهش مواد مغذی بدین تا خوب بشه عمل داره شوهرم خیلی خسیس بود با اینکه از لحاظ مالی داشتن و کمبود نداشتن ولی دریغ کردن رفت ودیگه سراغم نیومد خانوادم برام قرض میکردن دیگه توان نداشتن امضا دادن وترخیصم کردن تو خونه پانسمان میکردن همش از این اون قرض میگرفتن خداشاهده رو تخت بودم دعا میکردم هرکس میاد عیادتم برام میوه بیاره چون خانوادم بضاعت نداشتن بخرن شوهرم گفت برگردی خونه سم میریزم تو غذات میگم دیوانه شده یا میندازمت تو چاه خفه بشی وکیل گرفت طلاقم داد. هردو دستم و قسمتی از صورتم سوخت انگشتام کج شدن تا حالا 15 تا عمل انجام دادم رو انگشتام با وام و بدبختی هنوز 8 عمل دیگه م مونده .یه ماه بود دچار سوختگی شده بودم یه مرد حدودا 62 ساله از کوچه رد میشه میگه سرکتاب باز میکنم مادرم بهش گفته برای دخترم باز کن تو حیاط میشینه میگه خانواده شوهرش جادوش کردن با موی سر خودش زیر یه درخت دارن تو حیاط شون زیر درخت دفن کردن .رفتن کامیاران براش دروست کردن .خلاصه من هرشب خواب مار و سگ میدیم خانوادم میگفتن تو خواب راه میری با خودت حرف میزنی هرکس از اعضای خانوادم پیشم میخوابیدن میگفتن ازت میترسیم چرا حرف میزنی تو خواب خودم تعجب میکردم تا صب خواب وحشتناک میدیم ده بارم خواب دیدم خونه پدرشوهرم هستم رو طاقچه شون دعا بود یکی میگفت دست نزن برای تو دروست کردن .ماموستا هرشب یکی می اومد بالای سرم بیدارم میکرد وقتی چشامو باز میکردم یه خفاش اندازه یه مرغ بود بعدش فقط یک چشم بسیار بزرگ داشت اندازه دو کف دست یک مرد بود یه کاسه خون بود چشمش .نگام میکرد بهم حمله میکرد سرم میخابوندم بخدا خواب نبودم کار هر شبش بود اول بیدارم میکرد بعد بهم حمله میکرد به مادرم گفتم چیزی اذیتم میکنه باور نمیکردن هروز با خدا حرف میزدم دعا میکردم خدایا هرچی هست این موجود رو از من دور کن بعد چن مدت دیگه ندیدمش ولی هرشب خواب موش ببر و شیر مار و افعی رو میبینم دنبالم می افتن نیشم بزنن مارهای حتا تو فیلم هم ندیدم اونقد وحشتناک شبا خیلی میترسم از تاریکی معذرت میخام برم تو حیاط حس میکنم سه نفر ازپشت دارن نگام میکنن و قیافه وحشتناک دارن شکلک در میارن هرشب چیزی سنگین روم می افته احساس میکنم دارم خفه میشم دیشب خواب دیدم یه ماموستای داره برام رقیه میخونه تو خواب دست وپام به لرزه افتاد گلوم یه صدای ناهنجاری نامعلوم میشنیدم وبعد ماموستا قرآن رو میخوند براش شکلک درمي آوردم و میخواستم ماموستا رو بترسونم یهو از خواب پریدم ب نظر شما من جادو شدم چون یک شب راحت نخوابیدم حیوان جانور اذیتم میکنن همش دوس دارم تنها باشم بعدش خیلی دوس دارم نماز بخونم یا قرآن ولی نمیتونم هرکاری میکنم یه روز حالم از لحاظ روحی روانی خوبه یه روز افسردگی شدید از دنیا بیزار میشم .شرمنده جناب ماموستا پر حرفی کردم وقت شما رو هم گرفتم بخدا خیلی گرفتارم چن سال پیش مادر پیرم زندگی میکنم پدرم 9 سال پیش فوت کردن یکشنبه رفتم بیمارستان خدا گواه گفتن تا دو میلیون تومان نریزی حساب بستری ت نمیکنیم منم پول نداشتم وبرگشتم .خیلی ممنون خدا عاقبت خیرت کنه جناب ماموستا ممنون میشم اگه لطف کنید و راهنماییم کنید.😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
خداوندجزای کارظالمان راخواهدداد😔😢😔

شماره کارت بنام مدیریت مجموعه قرآن درمانی و رقیه شرعی

خبات عباسی راقی شرعی سنندج
۶۰۳۷۷۰۱۶۵۹۸۵۶۵۹۲

کسی خواست کمک مالی به خودشون بکنه بیادپی وی شماره کارت خودشونو بدم فقط مارو از مقدارپرداخت مطلع کنید
@Khabbatabbasiraqi
@hasbiallah6

#زکات #فطریه #صدقه #فدیه شامل این خواهرمون میشه که پرداخت کنید.

ازفیش واریزی عکس گرفته وبرامون بفرستید
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊


الله از همتون راضی پخش کنید در راه الله👌


عکسهای فرستاده شده ازاون بنده خدا👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👍1
خواهری مظلوم و گرفتار چشم به راه یاری شما برادران و خواهران ایمانیش است میدونید که ما مسئولیم و اگر بتوانیم و کمکش نکنیم مواخذه میشویم .یک لحظه خودمان را جای اوبگذاریم ببینیم چه حال و وضعی پیدا میکنیم.

قال رسول الله صلی الله علیه و سلم:

《لایومن احدکم حتی یحب لاخیه مایحب لنفسه》
ایماندار نخواهید بود تازمانیکه آنچه را برای خود می پسندید برای دیگران نیز بپسندید.

ماه رمضان ما رحمت است ما هم رحم و عاطفه خود را بخاطر الله که رحیم است به برادران و خواهران خود نشان دهیم.

الله بهشت رونصیبتون کنه اللهم آمین.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شفا یافتن زنی پاکستانی با قرآن درمانی باذن الله متعال.

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 @khabbatabbasiraqi
09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی
https://www.tg-me.com/jenzadehgan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آیات_رفع_چشم_زخم

بہ این آیات گوش دھید و دست راستتان را بر جاے درد گذاشتہ و خالصانہ از اللہﷻ بخواھید چشم ھاے شرور از شما دور شود.

با گوش دادن بہ این آیات و غسل ڪردن با آبے ڪہ سورہ ھاے فاتحہ ۷بار و ناس و فلق ۳بار و آیۃالڪرسے ۷بار .

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 @khabbatabbasiraqi
09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی
https://www.tg-me.com/jenzadehgan
چگونه حمله های شیطان را دفع کنیم.pdf
986.7 KB
چگونه حمله‌های شیطان را دفع کنیم؟
نویسنده: خلیل الرحمن خباب

ترجمه شده

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 @khabbatabbasiraqi
09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی
https://www.tg-me.com/jenzadehgan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
¤ چشم زدن حق است و پیامبر الله علیه الصلاه و السلام می فرماید : چشم زدن شخص را داخل قبر و شتر را داخل قابلمه می کند (یعنی میکشد) ¤

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

هرگز نعمتها و چیزهایی که دارید را نزد مردم بیان نکنید چون هرصاحب نعمتی مورد حسادت قرار میگیرد.

🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 "| @khabbatabbasiraqi |"

09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی


https://www.tg-me.com/jenzadehgan
1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پسری که جن به شدت اسیرش کرده و با قرآن درمانی باذن الله شفاء پیدا میکند.

🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱

👌 اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵ 👌

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج

🆔 "| @khabbatabbasiraqi |"

📲 09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول

ما مسجد نیستیم به مسجد مراجعه نکنید

#گروه_مشاوره
🕊"| @antisehr2 |"🕊

🍂کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی

https://www.tg-me.com/jenzadehgan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نشید بسیار زیبا در وصف پیامبر صلی الله علیه وسلم💖💖💖

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 @khabbatabbasiraqi
09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی
https://www.tg-me.com/jenzadehgan
قرآن درمانی و رقیه شرعی ملا خبات کردستانی pinned «🌸فضیلت اذکار صبح وشام🔻 🌸اذکار صبح و شام، انسان را از زمره «غافلان» خارج می‌سازد👌🏻 🌸{وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ} [اعراف/205] 🌸و پروردگار خود…»
خود درمانے با قرآن ﴿بہ اذن اللہ﴾

تا ۷روز …
ھر روز نماز و اذڪار صبح و شامگاہ را بخوانید، وضو بگیرید و قرآن رو بگیرید دستتون ،بہ نیت ﴿باطل السحر،رفع چشم زخم، رفع استرس، رفع مشڪلات روحے و…﴾ شروع ڪنید👇

۳ بار بگید: أَعُوذُ بِڪَلِمَاتِ اللہ ِالتَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقْ
سپس سورہ بقرہ رو بہ این شیوہ تلاوت ڪنید:

⚀از اول ۲۰ آیہ بخونید و بر ڪف دو دست فوت ڪنید ،و سرتون رو ڪاملا با دو ڪف دست مسح ڪنید
⚁۲۰ آیہ بعدے رو بخونید و بر ڪف دو دست فوت ڪنید و صورت رو ڪامل مسح ڪنید
⚂خواندن ۲۰ آیہ بعدے ،بر ڪف دو دست فوت ڪنید، بعد سینہ رو مسح ڪنید
⚃خواندن ۲۰ آیہ بعدے ،بر ڪف دو دست فوت ڪنید و جاے درد در بدن رو مسح ڪنید
⚄خواندن ۲۰ آیہ بعدے بر ڪف دو دست فوت ڪنید و ڪامل ھمہ جسم رو مسح ڪنید

تا اتمام سورہ بقرہ چنین ڪنید و ھر بار ھم بر مقدارے آب فوت ڪنید…در آخر ۷ روز،یڪ بار با اون آب ،بہ نیت شفا غسل نمایید.

اگر خالصانہ بہ نیت شفا بخونید،مشڪلتون حل میشہ ، تا الان چندین نفر ڪہ جادو شدہ بودن ،این ڪارو انجام دادن و شفا یافتن بہ اذن اللہ
تو ھم میتونے یڪے از اونا باشے😊
بہ قدرت خدا اعتماد ڪن دوست من🌷


#بفرستــــ_براےدوستت😍

بزرگترین ڪانال قرآن درمانے در ایران

اولین و بزرگترین کانال رقیه شرعی درایران ۹۵/۵/۲۵

رمالی.فالگیری.دعانویسی حرام است

🕊قرآن دوای هردرد🕊

🍃#خبات_عباسی_راقی_سنندج
🆔 @khabbatabbasiraqi
09189825884

آدرس👇
#سنندج_ئاساوله_۴کوچه_بالاترازمسجدحضرت_رسول
مامسجدنیستیم

#گروه_مشاوره
@antisehr2

کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی
https://www.tg-me.com/jenzadehgan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شیخ محمد صالح پردل و سخنان زیبای ایشان درباب طلب از الله👌


کانال قرآن درمانی و رقیه شرعی

@jenzadehgan
2025/07/14 04:53:34
Back to Top
HTML Embed Code: