This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ناتوانی خبرنگار ایرنا در طرح سوال از الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان
از روی متن انگلیسی هم نتوانست بخواند
در نشست خبری الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان در شوشا، خبرنگار ایرنا نتوانست سوال خود را به زبان انگلیسی مطرح کند. در نتیجه علی اف از مجری برنامه خواست به کمک او برود و در نهایت، این مجری به جای خبرنگار ایرنا، سوال را مطرح کرد.
@journalistafsoon
از روی متن انگلیسی هم نتوانست بخواند
در نشست خبری الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان در شوشا، خبرنگار ایرنا نتوانست سوال خود را به زبان انگلیسی مطرح کند. در نتیجه علی اف از مجری برنامه خواست به کمک او برود و در نهایت، این مجری به جای خبرنگار ایرنا، سوال را مطرح کرد.
@journalistafsoon
Forwarded from شرق
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنان فوتبال نویس در روز خبرنگار از مشکلاتشان میگویند
🔺️از جایگاه شیشه ای
خبرنگار فوتبال بودن به خودی خود دشواری های زیادی دارد حالا اگر بخواهیم زن بودن را هم به آن اضافه کنیم، به شغلی پر مخاطره تبدیل می شود. در دهه 70 و 80 که جامعه هنوز آماده پذیرش زنان در بسیاری از کرسی های اجتماعی نبود.
زنان خبرنگار فوتبال می بایست برای رسیدن به جایگاه مناسب در تحریریه های ورزشی تلاشی چند برابر مردان انجام می دادند. بسیاری ازهمکاران ما بارها و بارها با این جملات روبرو شدند که " زنان فوتبال نمی فهمند!" یا اینکه "جایگاه زن در آشپزخانه است". سالها گذشت تا این زنان موفق شدند قلمشان و خودشان را ثابت کنند. بیشتر از بقیه فوتبال دیدند، مطلب خواندند و خودشان را به روز نگه دارند. کمتر از همه اعتراض کردند.
این گزارش روایتی است از مشکلات زنان فوتبال نویس.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-891685
@sharghdaily
sharghdaily.com
🔺️از جایگاه شیشه ای
خبرنگار فوتبال بودن به خودی خود دشواری های زیادی دارد حالا اگر بخواهیم زن بودن را هم به آن اضافه کنیم، به شغلی پر مخاطره تبدیل می شود. در دهه 70 و 80 که جامعه هنوز آماده پذیرش زنان در بسیاری از کرسی های اجتماعی نبود.
زنان خبرنگار فوتبال می بایست برای رسیدن به جایگاه مناسب در تحریریه های ورزشی تلاشی چند برابر مردان انجام می دادند. بسیاری ازهمکاران ما بارها و بارها با این جملات روبرو شدند که " زنان فوتبال نمی فهمند!" یا اینکه "جایگاه زن در آشپزخانه است". سالها گذشت تا این زنان موفق شدند قلمشان و خودشان را ثابت کنند. بیشتر از بقیه فوتبال دیدند، مطلب خواندند و خودشان را به روز نگه دارند. کمتر از همه اعتراض کردند.
این گزارش روایتی است از مشکلات زنان فوتبال نویس.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-891685
@sharghdaily
sharghdaily.com
کوین دی بروین به عنوان یادگاری از فصلی که منجر به کسب سه گانه شد، برای هر یک از همتیمیهای خود در منچسترسیتی، یک تلفن همراه از جنس پلاتین تهیه کرده است.
@journalistafsoon
@journalistafsoon
Forwarded from ورزش.آنلاین
🟣#اختصاصی | تبعات رفتار غیرحرفهای روبیالس؛ به وقت نبوسیدن!
ورزش دات آنلاین- سوال این است که آیا رییس فدراسیون اسپانیا یکی از آزارگران جنسی است؟ آیا بوسیدن غیرمتعارف بازیکن تیم اسپانیا مصداق آزار جنسی است؟
ادامه ی خبر👇🏻👇🏻
🌐
https://varzesh.online/posts/tbat-rftar-ghyrhrfh-rwbyals-bh-wqt-nbwsydn
🟪🆔 @varzeshdotonline
ورزش دات آنلاین- سوال این است که آیا رییس فدراسیون اسپانیا یکی از آزارگران جنسی است؟ آیا بوسیدن غیرمتعارف بازیکن تیم اسپانیا مصداق آزار جنسی است؟
ادامه ی خبر👇🏻👇🏻
🌐
https://varzesh.online/posts/tbat-rftar-ghyrhrfh-rwbyals-bh-wqt-nbwsydn
🟪🆔 @varzeshdotonline
Forwarded from ورزش.آنلاین
کسی آسیب دیده؟ بله، داور سر ما را بریده!
ادامه خبر👇🏻👇🏻
🌐https://varzesh.online/posts/ksy-asyb-dydh-blh-dawr-sr-ma-ra-brydh
🟪
🆔 @varzeshdotonline
ادامه خبر👇🏻👇🏻
🌐https://varzesh.online/posts/ksy-asyb-dydh-blh-dawr-sr-ma-ra-brydh
🟪
🆔 @varzeshdotonline
Forwarded from ورزش.آنلاین
«پسر» که ندارد نشان از «پدر»
ادامه خبر👇🏻👇🏻
🌐https://varzesh.online/posts/psr-kh-ndard-nshan-az-pdr
🟪
🆔 @varzeshdotonline
ادامه خبر👇🏻👇🏻
🌐https://varzesh.online/posts/psr-kh-ndard-nshan-az-pdr
🟪
🆔 @varzeshdotonline
شما نسل جسوری هستید. نسل مطالبهگر. نه مثل ما توسریخور و ترسو. «بله چَشم»گو و بدون خواسته. ما بلد نبودیم چی بخواهیم و چطور بخواهیم. همیشه باید کسی تصمیم میگرفت و ما اجرا میکردیم. ولی شما خوشبخت هستید خودتان میجنگید و به دست میآورید و البته هزینه هم میدهید. به ما یاد نداده بودند که باید برای رسیدن به خواستههایمان تلاش کنیم. آنچه که در گوش ما خوانده میشد، این بود که باید پشت سر یک نفر حرکت کنیم و تابع خواستهها و میل او باشیم. حتی نمیدانستیم که به دنبال نیازها و مطالبات ما هست یا نه. شاید بود شاید هم نبود. اگر بود به ما نمیگفتند و ما همچنان اطاعت میکردیم و اگر نبود، حتما دنبال مقاصد خودش بود و ما باز هم اطاعت میکردیم. با همان رنگ و لعاب همیشگی شیفتهوار دنبالهرو بودیم. امروز که نسل نو و متفاوتی جوانه زده ما هم فهمیدیم که باید مثل شما باشیم. چه معلمان جوان و خوبی برای ما هستید. چقدر قشنگ خواستن را معنی میکنید. بازتعریف شما با تعاریف ما تفاوتی به بلندای زمین تا آسمان است. باور کنید ما هم میخواستیم ولی راهش را بلد نبودیم. دستی نبود که دستمان را بگیرد. جبر زمانه بود و ما برای جنگیدن مسلح نبودیم. امروز که شما را در تمام عرصهها میبینیم کیف میکنیم. سواد سیاسی شما با ما متفاوت است، جامعه را شکل دیگری میبینید. دم شما گرم که زیر همه چی زدید و بساط «خان»ها و «ژنرال» و «سلطان»ها و لفاظیهای توخالی و «آبدوغخیاری» را جمع کردید. ببخشید که ما با تفکر خودمان نسل شما را نقد میکنیم. ببخشید که به نظرمان عجیب هستید و هیجانی. نسل ماست که اشتباه میکند. نسلی که زندگی فردی و اجتماعی خود را براساس خواست «خاله خانباجی»ها بنا کرد، فکر میکند شما هم باید وابسته باشید و «بله قربان» گو. ما اشتباه کردیم و شما درس بزرگی به ما دادید. نسلی که کارهای بزرگی کرده و میکند قطعا بهترین معلم است. گوارای وجودتان این پیروزی و خندههای مستانه.
بهتر است در روزهای خاکستری فوتبال کمی از حسین عبدی یاد بگیریم. نه طلبکار است نه به دنبال ارث پدری در این فوتبال. چه وقت پیروزی، چه هنگام شکست، محترم است و محترمانه برخورد میکند. نه به دنبال مقصر میگردد و از زمین و زمان شاکی است، نه باد در غبغب انداخته و مغرور از موفقیت. تا قبل از رقابتهای جامجهانی نوجوانان، باور کنید کسی نمیدانست تیم ایران به این بازیها صعود کرده و اگر کسی بود که خبری کوتاه به گوشش خورده بود، نمی دانست ایران با کدام تیمها همگروه است. با همان امکانات و ظرفیتی که فوتبال دارد، سر کرد و ساخت. همه منتظر بودند که قهرمان و ناجی پرتغالی و افسانهای تیم ملی بزرگسالان با شکست انگلستان و ولز و آمریکا راهی مرحله بعدی جامجهانی شود و احتمالا با همان «دم مسیحایی» که برایش ساخته بودند ما را تا هشت تیم برتر جهان هم «هل» دهد. ولی فوتبال کار آب و آتش نیست. فوتبال جنگ با تمام رسانهها مگر «آنها که دوستم دارند» نیست، فوتبال اسم بردن از افتخاراتی که خاک میخورند و دایم آنها را یادآوری کنیم نیست، فوتبال از صبح تا شب نشستن پای موبایل و گذاشتن استوریهای سخیف در حد هواداری نیست، فوتبال اجیر کردن عدهای جان فدا دور خود نیست که با هر سوتِ داور مُشتی «دهان چاک خورده» به زمین بریزند تا حق نبوده را مطالبه کنند. فوتبال همینی است که میبینید. همین رفتار و مربیگری که عبدی نشانمان می دهد. او نشان داد که اگر باخت عذرخواهی کند نه اینکه به بیاهمیتترین و ناچیزترین اتفاقات چنگ بزند تا دانش نداشته خودش را در تلویزیون توجیه کند و مجری برنامه هم با «بله بله درست میفرمایید» به این تسلسل باطل دامن بزند. عبدی یادمان داد که وقتی تیم نوجوانان بازی دارد، علاقمندان فوتبال پیگیر باشند و امیدوار. نه اینکه با ضرسقاطع از قبل بگویند که امیدی به امیدها نیست و نوری در جبین تیم بزرگسال دیده نمیشود. ممنون آقای عبدی که در خرابه این روزهای فوتبال، بذر امید کاشتی. خودت مراقبشان باش. دیگران نه بلد هستند نه علم فوتبال را دارند. آنها فقط مدعی هستند. خودت پا به پای این نسل همراه شو.
هر چه بیشتر به این تیم ملی فوتبال نگاه میکنیم کراهت و بلاهت آن بیشتر به چشم میآید. نسلی که قهرمانی در اسیا را به مردم مدیون است، نسلی که به ازای موفقیتهای نداشته حوالههای میلیاردی دریافت میکند، نسلی که سعی کرد کور و کر باشد خیلی محبوب نیست. هنوز فتوشاتهای نفرتانگیزشان در روزها و شبهای تلخ مردم را از یاد نبردهایم. هر چه سعی میکنیم به این تیم نزدیک شویم و دوستش داشته باشیم، هر چه محمدرضا احمدی حنجرهاش را برای یک بازی یک طرفه پاره میکند و حریف را به سُخره میگیرد تا این نمکنشناسها را محبوب جلوه دهد، این شکافی که بین مردم و تیم ملی است هر روز گشادتر و محسوستر می شود. نازپرودههایی که تنها فوتبالیست نیستند و به موقع دستی هم در کودتاگری دارند و براساس میل و تمایل خود مهرهها را جا به جا میکنند. ما ماندهایم در کار آنهایی که برای این نسل پر فیسوافاده هلهله سر میدهند. البته که آنها بخش دیگری از جامعه هستند و نباید و نمیتوانیم آنها را با «خودمان» جمع بزنیم. ولی مگر این همه ضعف شخصیت و نداشتن «پرنسیپل» برایتان مشهود نیست که برای صنار بیشتر مجبور به ادا و اطوار هستید؟ وقتی به راحتی میشود لبخوانی کرد که سرمربی تیم ملی به مدافع تیم چه میگوید و یا سرپرستی که روی نیمکت «صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعون» نشسته و هیچ حرکت و برکتی ندارد، هزاران آفرین به شما که از این همه کم بودن کیف میکنید و لذت میبرید. ما مدتهاست که کیف کردن را فراموش کردهایم. راستی از صحنه گریه «نینی کوچولو»های دوستداشتنیتان با موبایلهای خود عکس گرفتید؟ دمشان گرم آنها هم مثل ما گریه کردند. ولی ما از نیمه شب گریان بودیم و آنها برای اماراتیها کری خواندند. همین قدر سخیف و همین قدر کم مقدار. این دردانهها با نسلی که در کنسرت یگانه، برای کریم باقری آنقدر دست میزنند تا خواننده کلافه از بیمحلی تماشاگران بگوید «من یک ساعت دارم براتون میخونم اینجوری تشویقم نکردین» تا وریا غفوری، یحیی گلمحمدی، علی دایی، رسول خادم و هزاران چهره دیگر شدن فاصله دارند. فاصلهای به اندازه ماشینهای وارداتی، سکوت در قبال مشکلات جامعه، انفعال برای چند اسکناس دلار بیشتر و دلقک بازی برای خودشیرینی مضاعف در عکس و تمرین. خودتان را به نسل گذشته سنجاق نکنید. شما جایی در نزد افکار عمومی ندارید.
چقدر این روزها فوتبال برای ما، نقش متفاوتی بازی میکند. بدون اعتنا به «فرضیههای توطئه» و تفکرات «دایی جان ناپلئونی» دیگر باور میکنیم که آنچه در تیمهای باشگاهی اتفاق میافتد مهندسی شده است. در زمانهای که مردم در سرخوردهترین دوران حیات خود به سر میبرند، هر تلاشی برای مهم و با اهمیت نشان دادن فوتبال باشگاهی حنای بیرنگی است که مسوولان فوتبال و ورزش کشور از این اتفاق «کیف» میکنند و تمام هم و غم خود را روی فوتبال ملی متمرکز کردهاند. اما همین فوتبالی که برای آن ساعتها برنامههای بیمحتوا ساخته می شود نتوانسته سمت و سوی افکار عمومی را به سمت خود متمایل کند. جامعه هواداری فوتبال آنقدر که از برد تاجیکستان سرمست میشود از باخت دشمن هشت ساله مقابل اردن شادی نمیکند. دلیل آن هم واضح است. مردم دیگر خیلی درگیر دشمن قدیمی نیستند. حتی سوت زدن فغانی به عنوان داوری از استرالیا هم سبب نشده که «کَک کسی بگزد». ولی اینکه مردم ایران از پیروزی تاجیکها خوشحال میشوند قابل تامل است. آیا وجه اشتراکی به نام «زبان فارسی» باعث این شادی است؟ خیلی قابل قبول نیست. چون این روزها که همه دوست دارند «فارسی فورگت کرده باشند» و با هزار غلط املایی متنی بنویسند، کسی برای بقا و حفظ زبان فارسی دلواپس نیست. مرز مشترکی هم از لحاظ همسایگی با تاجیکها نداریم پس چرا ذوق میکنیم؟ به نظر میرسد حقیقت تلخی پشت این خوشحالی پنهان است که برای باخت عراق وجود ندارد. ما به تدریج از افتخارات فوتبال خالی شدهایم. همه آن دستاوردهایی که به عنوان اولین بار کسب میکردیم گرد و خاک گرفتهاند. فوتبال برای ما تغییر شکل داده. اگر بازیکنان به دنبال پول و جاه و مقام هستند، تماشاگران عادی همچنان به دنبال عشق در فوتبال میگردند. مردم از برد تاجیکستان خوشحال میشوند چون آنها این موفقیت را با عشق کسب کردند. موفقیت آنها برای ما یادآور روزهای خوشی است که آنقدر سریع و سخت گذشتند که حتی گاهی اوقات آنها را به یاد نمیآوریم. برای فوتبالدوستان مهم نیست که چهار دهه پیش، با عراق یکدیگر را تکه و پاره میکردیم. ما به خوبی معنای جنگ و صلح را درک کردهایم. حالا عراق دشمن ما نیست. بنابراین باخت آنها به حال ما فرقی ندارد. ولی برد این تیم همزبان برای ما یادآوری کرد که روزهای خوبی هم در فوتبال داشتهایم بدون اینکه برای عاشق شدن نیاز به دلار خرج کردن باشد. بله، این حکایت این روزهای فوتبال ماست. خودمان را در قالب بازیکنان شاد و پیروز تاجیک دیدیم حتی اگر شده برای لحظهای.