عشق آمد و ریخت در سرم چه عرقی
از نور گذاشت پیش رویم طبقی
فرمود که اقراء! اقراء! اقراء!اقراء!
من جز ورق یار نخواندم ورقی
#واران
اين همه رنجها از آن شد
كه ورق خود مىخوانيد
ورقِ يار
هيچ نمىخوانيد.
#مقالات_شمس
#مستعلیق
از نور گذاشت پیش رویم طبقی
فرمود که اقراء! اقراء! اقراء!اقراء!
من جز ورق یار نخواندم ورقی
#واران
اين همه رنجها از آن شد
كه ورق خود مىخوانيد
ورقِ يار
هيچ نمىخوانيد.
#مقالات_شمس
#مستعلیق