بنگر به نسترن ها
بر شانه های دیوار
خواب بنفشگان را
با نغمه ای در آمیز
و اشراق صبحدم را
در شعر جویباران از بودن و سرودن
تفسيري آشنا کن...
#محمدرضا_شفيعي‌کدکنی
بنگر به نسترن ها
بر شانه های دیوار
خواب بنفشگان را
با نغمه ای در آمیز
و اشراق صبحدم را
در شعر جویباران از بودن و سرودن
تفسيري آشنا کن...
#محمدرضا_شفيعي‌کدکنی
❤3
❤4🔥1
بانوی من
اگر دست من بود
برای‌ات پایتختی
در گوشه‌ی زمان می‌ساختم
که ساعت‌های شنی و خورشیدی
در آن کار نکنند
مگر آنگاه که
دست‌های کوچک تو
در دستان من آرمیده‌اند.
#نزار_قبانی
بانوی من
اگر دست من بود
برای‌ات پایتختی
در گوشه‌ی زمان می‌ساختم
که ساعت‌های شنی و خورشیدی
در آن کار نکنند
مگر آنگاه که
دست‌های کوچک تو
در دستان من آرمیده‌اند.
#نزار_قبانی
❤2
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
❤2
شب های من را
نه ماه روشن می کند
نه چراغ ؛
نه فانوس و نه شمع !
شب های من را
برق چشم های تو روشن می کند
آنگاه که برایت
غزلی از میان واژه های درهم و برهم ذهنم بیرون می کشم ...
#سعیده_سناوندی
شب های من را
نه ماه روشن می کند
نه چراغ ؛
نه فانوس و نه شمع !
شب های من را
برق چشم های تو روشن می کند
آنگاه که برایت
غزلی از میان واژه های درهم و برهم ذهنم بیرون می کشم ...
#سعیده_سناوندی
❤5
إنني أعودُ لصدركِ،
مثلما يعودُ اليتيمُ إلى ملجأهِ الوحيد،
وسأظلُ أعود.
من به آغوشت برمی‌گردم،
چنان که یتیم به تنها پناه‌گاهش برمی‌گردد،
و همچنان بازمی‌گردم.
#غسان_كنفانی
إنني أعودُ لصدركِ،
مثلما يعودُ اليتيمُ إلى ملجأهِ الوحيد،
وسأظلُ أعود.
من به آغوشت برمی‌گردم،
چنان که یتیم به تنها پناه‌گاهش برمی‌گردد،
و همچنان بازمی‌گردم.
#غسان_كنفانی
❤4
میشست کاکلی به لب آب نقره فام
آن بال های نازک زیبای خسته را
خورشید خنده کرد و ز امواج خنده اش
بر چهر روز روشنی دلکشی دوید
#فروغ_فرخزاد
میشست کاکلی به لب آب نقره فام
آن بال های نازک زیبای خسته را
خورشید خنده کرد و ز امواج خنده اش
بر چهر روز روشنی دلکشی دوید
#فروغ_فرخزاد
❤2
و شعرهای من،
این برکه زلال
تصویر پرشکوه تو را،
در بر گرفته است
من کاشف اصالت زیبایی تواَم
مفتون روح پاک و فریبائیِ توام.
آزاد می کنی.
و با نوازشت،
این خشک زار خاطره ام را،
آباد می کنی....
#حمید_مصدق
و شعرهای من،
این برکه زلال
تصویر پرشکوه تو را،
در بر گرفته است
من کاشف اصالت زیبایی تواَم
مفتون روح پاک و فریبائیِ توام.
آزاد می کنی.
و با نوازشت،
این خشک زار خاطره ام را،
آباد می کنی....
#حمید_مصدق
❤4