Telegram Web Link
دنیاز:
«از این درگاه به اطلاعات تقریباً هر نسخه‌ی خطی «مشرقی» که در کتابخانه‌های آلمان جا خوش کرده، دسترسی می‌یابید. در صورت وجود نسخه‌ی اسکن شده به اصل اثر (با امکان دانلود هربار ۱۰۰ صفحه) هم.
زکات علمِ لاینفع»
.
کاغذ
یک راه مناسب برای باوراندن دروغ به افراد بازگویی مکرر آن است، زیرا حس آشنایی را نمی‌توان به‌راحتی از حقیقت متمایز کرد. نهادهای خودکامه و بازاریاب‌ها همیشه این واقعیت را می‌دانسته‌اند. – دنیل کانمن، فکرکردن، بی‌درنگ و بادرنگ – [بر اساس ترجمهٔ نشر ققنوس] #نقل_قول…
اگر احساس خفقان در کشورهای توتالیتر عموماً خفیف‌تر از آن است که مردم کشورهای لیبرال خیال می‌کنند، به این دلیل است که حکومت‌های توتالیتر تا حد زیادی موفق می‌شوند مردم را وا دارند آن‌گونه که حکومت می‌خواهد فکر کنند.

– فریدریش فون هایک، در سنگر آزادی

#نقل_قول

@kaaghaz
کتاب خواب فرهاد در بیداری منتشر شد

تا به حال مطالب متعددی دربارهٔ فرهاد مهراد نوشته شده. مهم‌ترینش تا پیش از این لابد کتاب چون بوی خوش تلخ کندر بود که به‌رغم زحمات نویسنده، چندان «پژوهش» قابل تأملی از آب درنیامده بود.

کتاب خواب فرهاد در بیداری تازه‌ترین کوشش در این زمینه است. نویسندهٔ کتاب، امیر بهاری، روزنامه‌نگار و نویسندهٔ صاحب‌نظر حوزهٔ موسیقی است و می‌توان امیدوار بود که کتاب چیزی فراتر از تکرار طوطی‌وار روایت‌های یکجانبهٔ معمول باشد. او در بخشی از مقدمه می‌نویسد:

«متن با محوریتِ چند روزِ بخصوص از زندگی فرهاد نوشته شده است؛ به بیان دقیق‌تر، فاصله‌ی زمانی روز آخر کاریِ اسفند که پوران گلفام به خانه می‌آید و خبر لغو کنسرت نوروز ۱۳۷۸ را می‌دهد، تا روز کنسرت، یعنی ۶ فروردین ۱۳۷۸، را مدنظرم قرار دادم. وقتی فرهاد خبر لغو کنسرت را می‌شنود تصمیم می‌گیرد گیتارش را بردارد و روز اجرا برود جلو سالن محل اجرا، یعنی جلو هتل‌استقلال و کنسرت را پشت وانت اجرا کند. البته خانواده و دوستان درنهایت از این تصمیم منصرفش می‌کنند.»

پی‌دی‌اف کتاب را از اینجا دانلود کنید

خرید نسخهٔ کاغذی کتاب در خارج از ایران


▪️خواب فرهاد در بیداری | امیر بهاری | نشر بنیاد تسلیمی (سانتامونیکا-کالیفرنیا) | ۱۸۶ ص. رقعی

#خبر_انتشار_کتاب #کتاب_رایگان

@kaaghaz
این حسن شکسپیر است که تئاتر او آینۀ زندگی است؛ حسن اوست که آثارش مرهمی است بر شور هذیان‌آلود کسی که قوۀ خیالش را سرگشته از پی اشباحی فرستاده که نویسندگان دیگر در برابرش احضار کرده‌اند؛ آری، درمان این شور با خواندن آثار شکسپیر میسر می‌شود، با خواندن احساسات انسانی به زبانی انسانی، با صحنه‌هایی که شاید سالک زاویه‌نشین آن‌ها را اموری دنیوی ارزیابی کند و کشیش اعتراف‌نیوش مقدمه‌ای بر پیشروی شور و سودا.

– دکتر سمیوئل جانسن، از پیش‌گفتار شکسپیر

به مناسبت سالروز درگذشت و شاید تولد شکسپیر

#نقل_قول #یاد

@kaaghaz
pdf (1) (1).pdf
1.8 MB
نوشتن یعنی زندگی با «دیگری»
گفت‌وگو با احمد اخوت، به مناسبت انتشار نویسندگان مشغول کارند
(شبنم کهن‌چی، اعتماد)

▪️شما چطور می‌نویسید؟
▫️من بیشترِ كارم ذهنی‌نويسی است. سال‌هاست تمرین كردم ذهنی بنویسم. بسیاری از قسمت‌هایی كه می‌خواهم بنویسم قبلاً در ذهن نوشته‌ام. كار جالبی است؛ مثلاً وقتی پیاده‌روی روزانه می‌كنید، می‌توانید ذهنی‌نويسی كنید، پیشینه‌نویسی كنید. بخشی از این مشكل كه قلم جلو نمی‌رود به این خاطر است كه پیشینه ننوشته‌اید. پیشینه بسیار مهم است و در هر نویسنده‌ای نیز متفاوت است. بعضی از افراد حتی از خواب‌هایشان نوشتن را شروع می‌کنند. گراهام گرین كتابی دارد به نام خاطرات خواب كه می‌توان سرچشمهٔ بسیاری از داستان‌هایش را در آن دید؛ یعنی نطفهٔ اولیهٔ داستان در خواب بوده. كار جالبی كه می‌كرده این بوده كه بالای سر رختخوابش دفترچه گذاشته بوده. شب‌ها از خواب بیدار می‌شده و هر چه می‌دیده را می‌نوشته. قصد چاپ این كتاب را هم نداشته، اما اواخر عمر آنها را به دخترش می‌سپارد و او هم گزیده‌ای را منتشر كرده است.

#نشریات

@kaaghaz
سیکادا، آخرین کتاب شان تن (تصویرگر و نویسنده استرالیایی)، در مورد سوسکی است که سال‌ها کارمند شرکت بوده، لابه‌لای درز دیوار شرکت هم شب‌ها زندگی می‌کرده. بعد از سال‌ها از کار اخراج می‌شود، می‌رود پشت‌بام خودکشی کند که تازه می‌فهمد می‌توانسته پرواز کند.
کتاب تو ایران به اسم زنجره چاپ شده.

معصومه یزدانیان

▪️توضیح امیرمحمد شیرازیان، مترجم فارسی کتاب، دربارهٔ نام کتاب و داستان: «سیکادا (Cicada) سوسک نیست، همان جیرجیرکِ خودمان است، یا زنجره. اسم‌های دیگری هم در فارسی دارد. مدخلش را در ویکیِ انگلیسی و فارسی می‌توانید ببینید، صدایش هم هست.
دربارهٔ اخراج شدن هم باید بگویم که زنجره اخراج نمی‌شود، بلکه بعد از هفده سال بازنشسته می‌شود. این هفده سال هم مربوط است به هفده سال زندگی‌کردن زنجره‌ها زیرِ زمین و پس از آن سربرآوردن. البته چرخه‌اش در زنجره‌های مختلف فرق می‌کند. توضیحات بیش‌تر و دقیق‌تر را می‌توانید در همان مدخل Cicada بخوانید.»

▪️زنجره | نوشتهٔ شان تن | امیرمحمد شیرازیان | نشر او | ۳۶ ص. گلاسه، مصور رنگی | رقعی، شومیز | ۹۵,۰۰۰ تومان

▪️ Original title:
Cicada (2018), Shaun Tan

#پیشنهاد_دیگران

@kaaghaz
چند نقل قول از آلیس مونرو


دو روز پیش آلیس مونرو، نویسندهٔ برجستهٔ داستان کوتاه، در ۹۲ سالگی درگذشت. او را «چخوف کانادا» نام داده بودند. فارسی‌زبانان این برندهٔ نوبل ادبیات را با ترجمه‌های خواندنی مژده دقیقی و ترانه علیدوستی می‌شناسند.
وبسایت گاردین به مناسبت درگذشت او نقل قول‌هایی از مونرو را بازنشر کرده که چند نمونه را در زیر می‌خوانید:

▪️دربارهٔ نویسنده شدن
«کتاب‌ها در نظرم چیزهایی جادویی بودند و دوست داشتم جزوی از این جادو باشم ... بعد از مدتی، این برایم کافی نبود و بیش از این‌ها می‌خواستم، پس شروع کردم به سرهم کردن داستان‌هایی کاملاً تقلیدی که در کانادا می‌گذشتند – کاری که البته کمی ناجور بود، اما از این بابت بد به دلم راه نمی‌دادم. این کار را می‌کردم تا به‌نوعی انتقام ناتوانی‌ام در راه‌یافتن به درون دنیای کتاب‌ها را بگیرم. کتاب‌ها برایم اهمیت خاصی داشتند.»
(گفت‌وگو با گاردین، ۲۰۰۳)

▪️دربارهٔ ننوشتن رمان
«من به هیچ عنوان با قصد قبلی نویسندهٔ داستان کوتاه نشدم. داستان کوتاه نوشتم چون وقت نمی‌کردم چیز دیگری بنویسم – صاحب سه بچه بودم. چیزی نگذشت که به نوشتن داستان عادت کردم و مطالبم را از این منظر دیدم. حالا هم فکر نمی‌کنم روزی بخواهم رمان بنویسم.»
(گفت‌وگوبا نیویورک تایمز، ۲۰۱۳)

«ناراحتم از این‌که چیزهای زیادی ننوشته‌ام، اما از طرفی از آن مقداری که تا به حال نوشته‌ام عمیقاً خرسندم. زیرا مقطعی بود در دورانی که جوان‌تر بودم، که ممکن بود به احتمال زیاد اصلاً هیچ‌چیز ننویسم، مقطعی که بی‌نهایت هراسیده بودم.»
(گفت‌وگو با گاردین، ۲۰۱۳)

▪️دربارهٔ دوران افسردگی در اواخر دههٔ بیست زندکی‌اش
«بخشی از جمله را می‌نوشتم و بعد ول می‌کردم. کاملاً امیدم را از دست داده بودم، خودباوری‌ام را از دست داده بودم. شاید راهی نداشتم جز این که این را از سر بگذرانم. گمانم علتش این بود که همچنان می‌خواستم دست به کار بزرگی بزنم – از آن کارهای بزرگ که مردها انجامش می‌دهند.»
(گفت‌وگو با گاردین، ۲۰۱۳)

▪️دربارهٔ شیوهٔ داستان‌گویی‌اش
«می‌خواهم به همان شیوهٔ کهنه و قدیمی قصه بگویم –روایت آن‌چه برای یک نفر اتفاق می‌افتد– اما می‌خواهم "آن‌چه اتفاق می‌افتد" با اندکی وقفه، چرخش و شگفتی ارائه شود. می‌خواهم خواننده چیز شگفت‌انگیزی را احساس کند – نه "آن‌چه اتفاق می‌افتد"، بلکه احساس کند همه‌چیز چگونه اتفاق می‌افتد. این قصه‌های داستان کوتاه‌های بلند به بهترین نحو این کار را برایم انجام می‌دهند.»
(گفت‌وگو با نیویورک تایمز، ۱۹۸۶)


▪️فرار | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر نیلوفر | ۳۹۴ ص. رقعی | ۲۸۵,۰۰۰ تومان

▪️زندگی عزیز | ترجمهٔ مژده دقیقی | نشر ماهی | ۲۲۳ ص. رقعی | چاپ تمام

▪️رویای مادرم | ترجمهٔ ترانه علیدوستی | نشر مرکز | ۲۵۶ ص. رقعی | ۵۸,۵۰۰ تومان

(با کلیک روی عکس مونرو، می‌توانید تصویر جلد کتاب‌ها را هم ببینید)

#نقل_قول #یاد

@kaaghaz
وازریک درساهاکیان.pdf
4.3 MB
«قمرهای مشتری»

✍️ آلیس مونرو
🖋 ترجمهٔ وازریک درساهاکیان

نگاه‌نو، ش. ۹۹ (پاییز ۱۳۹۲)، صص. ۲۵-۳۹

@negahenou29
Forwarded from مورخان
بررسی کارنامه تاریخ نگاری دکتر سهراب یزدانی

🔹محمدعلی اکبری
🔹داریوش رحمانیان
🔹سیمین فصیحی
🔹حجت فلاح توتکار

شنبه 29 اردیبهشت ماه 1403
خانه اندیشمندان علوم انسانی
@movarekhan
دو نامه از گلستان به چوبک

«از مجموعه آرشیو‌ ابراهیم گلستان در دانشگاه استنفورد، این‌‌ تصاویر ‌برخی از دیگر نامه‌های ارسالی ابراهیم گلستان به صادق چوبک از سال ۱۹۴۹ تا دهه ۱۹۹۰ هستند.

این نامه‌ها شامل یادداشتی از گلستان در سال ۱۹۶۷ است که در آن از دست دادن شاعر فمنیست و پیشگام، فروغ فرخزاد، را سوگواری می‌کند.

مجموعهٔ ابراهیم گلستان در کتابخانهٔ گرین دانشگاه استنفورد یکی از آرشیوهای متعدد ایران است که در کتابخانهٔ گرین و کتابخانه و آرشیو مؤسسه هوور در استنفورد نگهداری می‌شوند.

این مجموعه پس از اتمام مراحل پردازش، در اتاق مطالعهٔ مجموعه‌های ویژه کتابخانه گرین برای بازدید قابل دسترسی خواهد بود. عموم مردم می‌توانند با ثبت درخواست خود به صورت آنلاین از طریق سیستم AEON قبل از بازدید، به این مواد دسترسی پیدا کنند.»


▪️منبع متن و تصاویر: صفحهٔ اینستاگرام مطالعات ایرانی دانشگاه استنفور
▪️چند نامهٔ دیگر از گلستان و چوبک را اینجا ببینید

#بایگانی

@kaaghaz
2024/05/21 02:19:05
Back to Top
HTML Embed Code: