.
و امان از صدایٺ
ڪه ابدی شده اسٺ در جانم
ساده و صریح می ڪَویم،،
ناقوس صدایٺ را دوسٺ می دارم...
#یسنـا_اڪبـری
و امان از صدایٺ
ڪه ابدی شده اسٺ در جانم
ساده و صریح می ڪَویم،،
ناقوس صدایٺ را دوسٺ می دارم...
#یسنـا_اڪبـری
.
ڪَزیدم از میان مرڪَ ها ،
این ڪَونه مردن را
ٺو را چون جان فشردن در
بر آن ڪَه جان سپردن را.....
خوشا از ؏شـق مردن
در ڪنارٺ ، ای ڪه طعم ٺو
حلاوٺ می دهد حتّی
شرنڪَ ٺلخ مردن را.....
#حسین_منزوی
ڪَزیدم از میان مرڪَ ها ،
این ڪَونه مردن را
ٺو را چون جان فشردن در
بر آن ڪَه جان سپردن را.....
خوشا از ؏شـق مردن
در ڪنارٺ ، ای ڪه طعم ٺو
حلاوٺ می دهد حتّی
شرنڪَ ٺلخ مردن را.....
#حسین_منزوی
.
از صخرهی لبخند ٺو
خورشید دمیدهسٺ
بوی ڪَل سرخیسٺ
ڪه از باد رسیدهسٺ......
ڪوه از نفسِ خندهی
ٺو رام و خمیدهسٺ
در چشم ٺو دریاسٺ
ڪه بر دیده دویدهسٺ......
#بنفشه_عمری
از صخرهی لبخند ٺو
خورشید دمیدهسٺ
بوی ڪَل سرخیسٺ
ڪه از باد رسیدهسٺ......
ڪوه از نفسِ خندهی
ٺو رام و خمیدهسٺ
در چشم ٺو دریاسٺ
ڪه بر دیده دویدهسٺ......
#بنفشه_عمری
.
نازنین و مهربان از،
برڪَ ڪَل نازڪٺری
ڪَفٺه بودم دوسٺٺ
دارم، بگو مسٺحضری......
مخملی ابریشمین
را از نڪَاهٺ بافٺم،
ٺا بفهمی هسٺی اول
؏شـقم و آخرسری......
#جواد_کریمی
نازنین و مهربان از،
برڪَ ڪَل نازڪٺری
ڪَفٺه بودم دوسٺٺ
دارم، بگو مسٺحضری......
مخملی ابریشمین
را از نڪَاهٺ بافٺم،
ٺا بفهمی هسٺی اول
؏شـقم و آخرسری......
#جواد_کریمی
.
ٺو با خورشید
رخشان هم نژادی
دلیل روشـــنی
در بامـــــدادی......
ٺو ای ؏شـقم,
امیدم,مهربـــانم
سلااااااام و صبح
زیبایٺ به شادی......
#علی_حیاتی
ٺو با خورشید
رخشان هم نژادی
دلیل روشـــنی
در بامـــــدادی......
ٺو ای ؏شـقم,
امیدم,مهربـــانم
سلااااااام و صبح
زیبایٺ به شادی......
#علی_حیاتی
.
اڪَر جنڪَ شد
و یڪ دیڪَر را ڪَم ڪردیم!
مرا در سرزمین قلبٺ پیدا ڪن
و صلح را در رؤیای چشمانم ...
#مهتا_پناه
اڪَر جنڪَ شد
و یڪ دیڪَر را ڪَم ڪردیم!
مرا در سرزمین قلبٺ پیدا ڪن
و صلح را در رؤیای چشمانم ...
#مهتا_پناه
.
اي چشــم تــو ســردفتر غــوغاي قــيامت
وي شــــمع رخت مــــعرڪه آراي قـــيامت
هر روز دهي وعده به فـرداي دڪَر چـند؟
يڪـباره بگــو وعــده بــه فــرداي قـيامت
ِ خــجلت نڪشــد روز جــزا عــاشق بـيدل
بــــيند چــو رخت مــعرڪه آراي قــيامت
در حشـر فـتد ڪَر بـه رخت وعـدۀ ديـدار
ڪــــافر ڪـند اقــرار بــه فـرداي قــيامت
#نظام_الدین_قزوینی
اي چشــم تــو ســردفتر غــوغاي قــيامت
وي شــــمع رخت مــــعرڪه آراي قـــيامت
هر روز دهي وعده به فـرداي دڪَر چـند؟
يڪـباره بگــو وعــده بــه فــرداي قـيامت
ِ خــجلت نڪشــد روز جــزا عــاشق بـيدل
بــــيند چــو رخت مــعرڪه آراي قــيامت
در حشـر فـتد ڪَر بـه رخت وعـدۀ ديـدار
ڪــــافر ڪـند اقــرار بــه فـرداي قــيامت
#نظام_الدین_قزوینی
.
باروٺ لبٺ اڪـر
به لب،ٺـر نشود
عهـــــد نامه ی
؏ـاشقی میّسر نشود.......
من سینه سپر به
سمٺ ٺو آمده ام
آغوش ڪَشا، ڪـه
جنڪَ دیڪَر نشود......
#احسان_حق_شناس
باروٺ لبٺ اڪـر
به لب،ٺـر نشود
عهـــــد نامه ی
؏ـاشقی میّسر نشود.......
من سینه سپر به
سمٺ ٺو آمده ام
آغوش ڪَشا، ڪـه
جنڪَ دیڪَر نشود......
#احسان_حق_شناس
.
ڪَفٺم ، ڪه غیر ٺو در
چشم من نیامد هیچ...؟!
ندیده جز ٺو اثری ،
چو آفریده اند...؟!
اهل هیچ ڪجا نیسٺم
و ڪسی ندیده ام
انڪَار ڪه دنیای مرا ..!
ٺــو آفریده اند...
#برقی_احمد
ڪَفٺم ، ڪه غیر ٺو در
چشم من نیامد هیچ...؟!
ندیده جز ٺو اثری ،
چو آفریده اند...؟!
اهل هیچ ڪجا نیسٺم
و ڪسی ندیده ام
انڪَار ڪه دنیای مرا ..!
ٺــو آفریده اند...
#برقی_احمد
.
صبح است و طلو؏
چهره مـــاه شما
آن دیده مسٺ و
روی دلخواه شما.......
در بزم شراب و
رقص و آوای هزار
زیباسٺ شڪر
خنده ی ناڪَاه شما......
#مجتبی_رجبی_راوندی ( فطرت)
صبح است و طلو؏
چهره مـــاه شما
آن دیده مسٺ و
روی دلخواه شما.......
در بزم شراب و
رقص و آوای هزار
زیباسٺ شڪر
خنده ی ناڪَاه شما......
#مجتبی_رجبی_راوندی ( فطرت)
.
شیوه ی چشمت چقدر
نـــاز نهفٺـــه اســـٺ
مثـل ٺو ڪســی نیسٺ
در ایـن راز نهفٺــه اســٺ......
صد معجزه پیش
نظـرم هـیچ نیاید
اینڪَونـه ڪه در چشم
ٺو اعجــاز نهفٺـه اســٺ......
#یحیی_رشیدی
شیوه ی چشمت چقدر
نـــاز نهفٺـــه اســـٺ
مثـل ٺو ڪســی نیسٺ
در ایـن راز نهفٺــه اســٺ......
صد معجزه پیش
نظـرم هـیچ نیاید
اینڪَونـه ڪه در چشم
ٺو اعجــاز نهفٺـه اســٺ......
#یحیی_رشیدی
.
- ڪَفٺم: دوسٺٺ دارم
- ڪَفٺ: من زنده ماندن را دوسٺ دارم
- ڪَفٺم: من ٺو را از زنده ماندن بیشتر
دوسٺ دارم
#علی_سید_صالحی
- ڪَفٺم: دوسٺٺ دارم
- ڪَفٺ: من زنده ماندن را دوسٺ دارم
- ڪَفٺم: من ٺو را از زنده ماندن بیشتر
دوسٺ دارم
#علی_سید_صالحی
.
تشویش مسلمی ڪه
نامش ؏شـق اسٺ
اندوه مجسمی ڪه
نامش ؏شـق اسٺ.......
من زنده به آن شدم
ڪه ؏ـاشق باشم
در عمق جهنمی ڪه
نامش ؏شـق اسٺ.......
#فرانک_ساتکنی
تشویش مسلمی ڪه
نامش ؏شـق اسٺ
اندوه مجسمی ڪه
نامش ؏شـق اسٺ.......
من زنده به آن شدم
ڪه ؏ـاشق باشم
در عمق جهنمی ڪه
نامش ؏شـق اسٺ.......
#فرانک_ساتکنی
.
جهان راگشته ام شاید بیابم چون تو یک زیبا
نشد پیدا یکی زیبا به همتایت در این دنیا
ترا زیبا ترین بنموده خلقت خالقت چون ماه
نداری بینِ زیبایانِ این عالم یکی همتا
چنان زیبا به دنیا آمدی چون ماهِ تابانی
به هر جا گشتم ای دلبر نشد مثلت یکی پیدا
تو با آن سرو قامت می ربایی دل ز هر دلدار
بنازم بینِ مه رویان بر آن اندامت ای رعنا
ببیند هرکس آن رخسارِ ماهت می شود عاشق
تو هستی بی خبر ای مه به دل ها افکنی غوغا
چه حیلت ها نمایم من بدست آرم ترا دلبر
تو با آن حُسنِ زیبایت ز هر کس می بری دل را
هر آنکس دیده رویت رااسیری گشته در دامت
مرا با اوّلین دیدار بنمودی چنین شیدا
(خزان)را کردهای وابسته بر خود کن مدارایی
چو می ترسم کنی ترکم تو بگذاری مرا تنها
#علی_اصغر_تقی_پور_تمیجانی
جهان راگشته ام شاید بیابم چون تو یک زیبا
نشد پیدا یکی زیبا به همتایت در این دنیا
ترا زیبا ترین بنموده خلقت خالقت چون ماه
نداری بینِ زیبایانِ این عالم یکی همتا
چنان زیبا به دنیا آمدی چون ماهِ تابانی
به هر جا گشتم ای دلبر نشد مثلت یکی پیدا
تو با آن سرو قامت می ربایی دل ز هر دلدار
بنازم بینِ مه رویان بر آن اندامت ای رعنا
ببیند هرکس آن رخسارِ ماهت می شود عاشق
تو هستی بی خبر ای مه به دل ها افکنی غوغا
چه حیلت ها نمایم من بدست آرم ترا دلبر
تو با آن حُسنِ زیبایت ز هر کس می بری دل را
هر آنکس دیده رویت رااسیری گشته در دامت
مرا با اوّلین دیدار بنمودی چنین شیدا
(خزان)را کردهای وابسته بر خود کن مدارایی
چو می ترسم کنی ترکم تو بگذاری مرا تنها
#علی_اصغر_تقی_پور_تمیجانی
.
صبح آمد و ناڪَاه
هوایش به سرم زد
در خواب دوصد
بوسه به لبهای ٺرم زد.......
دل غنج زد و ڪَفٺ
خدایا چه نباٺـی
پیدا شد و آٺش به
دلِ شعله ورم زد......
#مریم_قدس_ولی
صبح آمد و ناڪَاه
هوایش به سرم زد
در خواب دوصد
بوسه به لبهای ٺرم زد.......
دل غنج زد و ڪَفٺ
خدایا چه نباٺـی
پیدا شد و آٺش به
دلِ شعله ورم زد......
#مریم_قدس_ولی
.
گردش مردمک چشم تو بنیان من است
قبلهی قلب تو شالودهی ایمان من است
ای که از جادوی چشمان خودت بیخبری
دوری چشم سیاهت غم دوران من هست
رفتی و دور شدی از من عاشق اما
عطر و بوی تن تو در گل دامان من است
قهوهی تلخ بنوشم به امید فالی
نیت وصل تو جانا تهِ فنجان من است
من که از عشق تو لبریز شده جان و تنم
با تو در دخمهی دوزخ همه رضوان من است
#منصوره_واعظی_شاهزاده
گردش مردمک چشم تو بنیان من است
قبلهی قلب تو شالودهی ایمان من است
ای که از جادوی چشمان خودت بیخبری
دوری چشم سیاهت غم دوران من هست
رفتی و دور شدی از من عاشق اما
عطر و بوی تن تو در گل دامان من است
قهوهی تلخ بنوشم به امید فالی
نیت وصل تو جانا تهِ فنجان من است
من که از عشق تو لبریز شده جان و تنم
با تو در دخمهی دوزخ همه رضوان من است
#منصوره_واعظی_شاهزاده