Telegram Web Link
گوتز: من همانطور که تو را می‌بینم، راهم را هم می‌بینم. خدا نور هدایت به من عنایت کرده است!
ناستی: وقتی خدا ساکت است، می‌توان هر ادعایی را به او نسبت داد.

ژان پل سارتر
شیطان و خدا

◾️ @karanehaa
2
دچار پیری زودرس هستیم. کودکی و پیری در ما نمودی متفاوت با دیگران دارد. ما جوانی نداریم. بلافاصله بزرگسال می‌شویم و مدتهای مدید بزرگسال می‌مانیم. از این زمان به بعد نوعی رخوت و نااُمیدی رد خود را به وضوح بر طبیعت مقاوم و در مجموع سرشار از امید ما به جا می‌گذارد.

فرانتس کافکا

◾️ @karanehaa
3
از کسانی که بدبختی دیگران را دیده
و بر روزگار خویش شکر می‌کنند
حالم به هم می‌خورد‌.

منسوب به داستایفسکی

◾️ @karanehaa
3
اگر دانشمندی، روانشناسی بخواهد درباره زشت‌ترین اشکال بی‌حیائی، بلاهت، حقارت، هرزگی، رذالت و خودگنده‌بینی مطالعه‌ای جدی بکند باید بیاید و در اینجا مستقر شود تا محیرالعقول‌ترین پدیده‌ها را ثبت کند.

صادق هدایت
نامه‌ها

◾️ @karanehaa
2
مرده‌ها بیشتر از زنده‌ها گل دریافت می‌کنند، چون افسوس قوی‌تر از قدر‌شناسی است.

آنه فرانک

◾️ @karanehaa
5
با این عقل دست و پا شکسته خودمان می‌خواهیم برای وجود چیزها منطق بتراشیم، مگر کدام چیز از روی عقل است؟ روی زمین شکم و شهوت جلوی چشمها پرده انداخته، اما ازین بالا که نگاه بکنیم زندگی روی زمین مثل افسانه‌ای بنظر می‌آید که مطابق فکر یک نفر دیوانه ساخته شده باشد.

صادق هدایت
آفرینگان

◾️ @karanehaa
1
زمانه‌ی سیاه سپری می‌شود، روشنایی بر آستانه ایستاده است، باران می‌نشیند، آسمان صاف خواهد شد، آرامش خواهد رسید و شوربختی‌ها پایان می‌گیرد. اما تا این همه در رسد، چه رنج‌ها که بر ما نخواهد رفت.

ترانه‌ی مارگریت اتریشی
برگرفته از کتاب وجدان بیدار
استفان تسوایگ
سیروس آریانپور

◾️ @karanehaa
«من مطمئن نیستم که واقعاً وجود داشته باشم. من همه‌ی نویسندگانی هستم که خوانده‌ام، همه‌ی انسان‌هایی که ملاقات کرده‌ام، همه‌ی زنانی که دوست داشته‌ام، و همه‌ی شهرهایی که دیده‌ام.»

ـ خورخه لوئیس بورخس

@darvagpodcastt
7
لحظه‌ای می‌رسد که آدم از همه‌چیز دست می‌کشد، چون عاقلانه‌ترین کار همین است.

ساموئل بکت
مالون می‌میرد

◾️ @karanehaa
3
در زندگی من _حالا که به‌ناچار باید آن را چنین بنامیم_ سه چیز بوده است: ناتوانی از سخن‌گفتن، ناتوانی از خاموش‌ماندن، و تنهایی.

ساموئل بکت

◾️ @karanehaa
5
آدم به جایی می‌رسد که با کوچکترین چیزی یا کمترین تسلایی که زندگی لطف می‌کند و برایش باقی می‌گذارد، کیف می‌کند.

سلین
سفر به انتهای شب
فرهاد غبرائی

◾️ @karanehaa
2
غیر از کتاب‌خواندن، دیگر هیچ پناهی نداشتم. چیز دیگری نبود که احترامم را به محیط اطراف برانگیزد و حتی اندکی توجهم را جلب کند.


داستایفسکی
یادداشت‌های زیرزمینی
حمیدرضا آتش‌برآب

◾️ @karanehaa
7
کفش ته‌مانده‌ی تلاش آدم است در راه انکار هبوط. تمثیلی از غم دورماندگی از بهشت. در کفش چیزی شیطانی است. همهمه‌ای است میان مکالمه‌ی سالم زمین و پا.

سهراب سپهری
اتاق آبی

◾️ @karanehaa
6
برای من بدترین احساس این است که با چیزهایی که قبلا گفته‌ام و نوشته‌ام موافق باشم. این مرا بیشتر از هر چیزی آزار می‌دهد، چون به این معنا است که دیگر از فکر کردن افتاده‌ام.

سوزان سانتاگ

◾️ @karanehaa
6
و گفت: پیش از این مردمان دوایی بودند که از ایشان شفا می‌یافتند، اکنون همه دردی شده‌اند که آن را دوا نیست.

تذکره الاولیا
ذکر محمد بن سماک

◾️ @karanehaa
6
آن‌چه که انکار می‌کنی تو را شکست می‌دهد، آن‌چه که قبول می‌کنی تو را تغییر می‌دهد.

منسوب به یونگ

◾️ @karanehaa
5
در موزه‌هاى ايتاليا نوعى از پرده‌هاى نقاشی وجود دارد كه سابقا كشيش‌ها آنها را جلوی صورت محكومين به مرگ مى‌گرفتند تا آنها نتوانند سكوى مرگ را ببينند. جهش در تمام معانى آن. عجله و فرار به طرف ابديت خدايى، ترك واقعيات روزانه با فكر و حواسِ كامل، همه‌ى اينها پرده‌هاى نقاشی هستند كه جلوی چشم ما را مى‌گيرند تا پوچ را نبينيم. ولى در اين ميان كسانى وجود دارند كه پرده‌اى جلوی چشم آنها نيست و همه چيز را عيان مى‌بينند.

آلبر کامو
حکومت نظامی
یحیی مروستی

◾️ @karanehaa
7
یک غم به تنهايى
برای نابودی هزاران نشاط،
کافی است.

ژول ورن

◾️ @karanehaa
12
اگر بتوانم دلی را از شکستن باز دارم،
‏بیهوده نزیسته‌ام.
‏اگر بتوانم رنجی را بکاهم،
‏یا دردی را مرهم نهم
‏یا مرغکی رنجور را
‏به آشیانه بازآورم،
‏حاشا، حاشا که بیهوده نزیسته‌ام.

امیلی دیکنسون

◾️ @karanehaa
8
2025/10/22 04:33:27
Back to Top
HTML Embed Code: