هیچوقت همهچیز درست نمیشود؛ چون تَوَقّعاتِ ما بیشتر میشود، و تغییر میکند. هیچ قلّهیی آخرین قُلّه نیست. رسیدن، غمانگیز است. «راه، بهتر از منزلگاه است.» برویم بیآنکه به رسیدن بیندیشیم؛ امّا، واقعاً، برویم.
یک عاشقانه آرام ؛ نادر ابراهیمی
یک عاشقانه آرام ؛ نادر ابراهیمی
در این دنیا هر چه که داشتهام از من گرفتهاند.
جز همین دفترچه، پس این دفترچه واقعاً برایم مهم است. مغز مداد هم همینطور، داشتم مغزش را فراموش میکردم، اما مغز مداد بدون وجود کاغذ چه اهمیتی دارد؟
مالون میمیرد ؛ ساموئل بکت
جز همین دفترچه، پس این دفترچه واقعاً برایم مهم است. مغز مداد هم همینطور، داشتم مغزش را فراموش میکردم، اما مغز مداد بدون وجود کاغذ چه اهمیتی دارد؟
مالون میمیرد ؛ ساموئل بکت
حالا میفهمم که درد بیگانگی چه درد بزرگی است. چه کسی میتواند حالا باور کند که در قلب من هیچ چیز وجود ندارد.
از میان نامه ها
فروغ فرخزاد به پرویز شاپور
از میان نامه ها
فروغ فرخزاد به پرویز شاپور
بسیاری چیزها را نباید گفت حتی بعد از مرگ…
اگر بعد از مرگ من به این یادداشت برخورد کردید همین اشاره کافیاست.
یادداشتهای روزانه ؛ نیما یوشیج
اگر بعد از مرگ من به این یادداشت برخورد کردید همین اشاره کافیاست.
یادداشتهای روزانه ؛ نیما یوشیج
من گمان میکنم او دیوانه نبود، بلکه فقط بیش از اندازه رنج کشیده بود و بیماریاش همین بود.
ابله؛ فئودور داستایفسکی
ابله؛ فئودور داستایفسکی
در طی تجربیات زندگی به این مطلب برخوردم که چه ورطهی هولناکی میان من و دیگران وجود دارد و فهمیدم که تا ممکن است باید خاموش شد، تا ممکن است باید افکار خودم را برای خودم نگهدارم.
بوف کور ؛ صادق هدایت
(۲۸ بهمن ۱۲۸۱ – ۱۹ فروردین ۱۳۳۰)
بوف کور ؛ صادق هدایت
(۲۸ بهمن ۱۲۸۱ – ۱۹ فروردین ۱۳۳۰)
دیروقت است. خستهام. تنهایی مثل خالیِ ورمکرده و تاریک توی خمرهای سربسته اتاق را پُر کرده. خوابْ پناهگاهِ خوبیست: «خواب و فراموشی»
شاهرخ مسکوب
شاهرخ مسکوب
هرچه باشد مهم نیست، میگویم هرچه باشد؛ به امید فرسودن آوایی، فرسودن سری، یا بیامید، بیدلیل، هرچه باشد، بیدلیل.
ساموئل بکت ؛ متنهایی برای هیچ
ساموئل بکت ؛ متنهایی برای هیچ
Nazdik Sho
yaghma
نزدیک شو اگرچه نگاهت ممنوع است.
زنجیرهی اشاره چنان از هم پاشیده است
که حلقههای نگاه
در هم قرار نمیگیرند.
دنیا نشانههای ما را
در حول و حوش غفلت خود دیده است و چشم پوشیده است.
نزدیک شو اگرچه حضورت ممنوع است.
محمد مختاری
زنجیرهی اشاره چنان از هم پاشیده است
که حلقههای نگاه
در هم قرار نمیگیرند.
دنیا نشانههای ما را
در حول و حوش غفلت خود دیده است و چشم پوشیده است.
نزدیک شو اگرچه حضورت ممنوع است.
محمد مختاری
آدمیزاد آشفتهست، درواقع کسی در جستجوی راست و دروغی نیست اصلا شاید راست و دروغی در کار نباشد. حرکاتیست که میکنیم، وقایعیست که پیش میآید، منتهی وقتی همین حرکات و وقایع را حتی در یک نامه ساده مینویسیم مصنوعی و باور نکردنی ميشود.
آدمیزاد نمیدانم چه عیبی دارد ولی حتما یک عیبی دارد.
شب یک ، شب دو
بهمن فرسی
آدمیزاد نمیدانم چه عیبی دارد ولی حتما یک عیبی دارد.
شب یک ، شب دو
بهمن فرسی
08-Deylaman
Saman Samimi
روزی که مرگِ دیگر من میآید
تو با منِ دیگرت بیا
تا روی خیال من وقتی
بنشیند خشت
بنشانَد روی خود خیال تو.
یدالله رویایی
تو با منِ دیگرت بیا
تا روی خیال من وقتی
بنشیند خشت
بنشانَد روی خود خیال تو.
یدالله رویایی
به برزخ داستانها نرو در کنارم بمان. با تو من هیچ زن دیگری را نخواهم نوشت. برای همین است که حرفهای تن تو را در آب و هوا جستوجو میکنم.
ویران
ابوتراب خسروی
ویران
ابوتراب خسروی
چه وضع عجیبی داریم!
خشک، خالی و برانگیخته از شعفی آنی که رنجی طولانی به دنبال دارد.
از نامه های کافکا به میلنا
خشک، خالی و برانگیخته از شعفی آنی که رنجی طولانی به دنبال دارد.
از نامه های کافکا به میلنا