Telegram Web Link
در ذکر سلطنت مراد خان می نویسد « تا سنه ی ۶۰۵ به حدود سیستان با لشکر هلاکو خان جنگ کرده غالب آمد در اول ورود به آذربایجان که محل ایل و خانه ی خودش بود سی هزار خانه ی اکراد یزدانی را به خراسان کوچانده به جهت هم کیشی و هم مذهبی سنجرستان و هیکل کدهای سلماس و خوی را تعمیر و تجدید نمود.
از قرار تاريخ الفی هنوز آثارش باقی است.
چنان چه مرقوم شد شیروان شاه حکیم خاقانی را به جهت استمداد به خدمت ملک شمس الدین فرستاده لشکر بی پایان از اکراد یزدانی برداشته تا بیاد کو به تمامی داغستان ، گرجستان و شیروان را تصرف در آورد.
در ذکر مذهب دنبلیان می نویسد «مذهب دنبلیان و پارسیان که ایشان را ایرانیان نیز خوانند گروهی هستند که ایشان را ایزدیان و یزدانیان نیز گویند و این گروه برآنند که گنه برتر گوهر خدای تعالی و تقدس را بی تنومندی خرد و نیروی روان دانستن نتوان --- وغيره. »

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

رونوشت : بردیا بزرگمهر.

۲۷۴
@khashatra
ادامه دارد....
#بزرگداشت_پدر_علم_شیمی_گرامیباد

۵ شهریور خورشیدی روز بزرگداشت زکریای رازی است.
او یکی از بنیانگذاران علم شیمی و کاشف الکل بوده،
نخستین پزشکی بوده که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخته و از آن‌ها برای درمان بیمارانش استفاده کرد.
نخستین پزشک شادی آفرینی که پس از سده ها در همه ی کره ی زمین از او به نیکی یاد می کنند.

به همین مناسبت این روز به نام روز شیمیدان و داروساز نیز نام گذاری شده است.
ما هم این روز را به تمامی شیمیدان و داروسازان کره ی زمین شاد باش می‌گوییم.

راه نیکش پر رهرو :
روانش شاد، سرای نور و شادی جایگاهش باد.

@khashatra
Forwarded from وُهومَن اَمشاسِپَند (شهرام زادمهر)
4_6019224235291967818.zip
71.2 MB
اَرِد وی‌سوره نیایش (آبزور)
با نوای موبد مهربان فیروزگری

@khashatra
#زادروز_جهان_پهلوان_تختی_خجسته_باد

هنگامی که قهرمان جهان شدم،
آن گاه فهمیدم که باید بیشتر خم شوم تا مدال قهرمانی را به گردنم بیاویزند.

۵ شهریور خورشیدی،
     زادروز شادروان جهان پهلوان تختی همایون باد

او مبنا و معنای آزادگی و مردانگی بود..
مردم ایران در درازای سالیان گذشته قهرمان بسیار دیده‌اند، اما تنها  ‎غلامرضا تختی را جهان پهلوان نامیدند...
روانش شاد و یادش گرامی باد.

@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز ‌و فرخ روز آبان ایزد از شهریور ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. برابر با : چهار شنبه ۵ شهریور ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۷ آگوست (اوت) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)  ✔️ آبان = آب ها ، فرشته ی نگهبان آب. @khashatra
#امروز

به روز، پیروز ‌و فرخ روز خور ایزد از شهریور ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.

برابر با :
پنج شنبه ۶ شهریور ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی.

۲۸ آگوست (اوت) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

 ✔️ خور = خیر ، خورشید.

@khashatra
#خور_ایزد

خور یا هْوَر به چم (: معنی) خورشید، نام یازدهمین روز از هر ماه در گاه شمار زرتشتی است.
آفتاب‌خوان خور، خوان خور در گات ها به چـم خورشید آمده و در اوستا هْوٓر آمده، در پارسی خُور و هور یا خورشید مى‌گویند.
هَورَخْشَئِتَو در پهلوى خْوَرَشتٓ در گات ها بدون شئت آمده است.

خراسان  نیز از واژه‌های كهن و سرزمین‌ های خاوری بوده و به خورآسان مى‌خواندند به چم بر آینده و بالا رونده همان خورشید را گویند.

«ویس و رامین نوشته‌ی فخرالدین گرگانی»

بر آمدن گاه خورشید هركس سر آید،
خراسان آن بود كز وی خور آید.

خراسان پهلوی باشد خور آید،
عراق و پارس را زو خور بر آید.

خراسان هست معنی خور آبان،
كجا زو خور بر آید سوی ایران.


«سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش»

روز خور است ای به دو رخ هم چو خور،
تافت خور از چرخ فلک باده خور.

باده خور و نیز مرا باده ده،
افسوس احوال زمانه مخور.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به دبیرستان کن تا دبیر فرزانه بود.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خور) روز، کودک به استاد ده،
که گردد دبیری خردمند و به.

🌺 گل مرو سپید نماد خور ایزد است.

@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
در ذکر سلطنت مراد خان می نویسد « تا سنه ی ۶۰۵ به حدود سیستان با لشکر هلاکو خان جنگ کرده غالب آمد در اول ورود به آذربایجان که محل ایل و خانه ی خودش بود سی هزار خانه ی اکراد یزدانی را به خراسان کوچانده به جهت هم کیشی و هم مذهبی سنجرستان و هیکل کدهای سلماس…
تبدیل آتشکده به مسجد.

در صفحات گذشته اطلاعات گوناگونی در مورد آتشکدهای قدیم در قلمرو ایران باستان در یک جا جمع کردیم که در کتب و منایع مختلفه و روایات بی شمار یادداشت گردیده است.
ولی چنان که دیده می شود به نفوس زرتشتیان در روزگاران پیش ، شماره ی آتشکده خای ثبت شده ناچیز می باشد ، زیرا در هر شهر و دهی بایستی آتشکدهای بسیاری موجود باشد.
چه در دین آمده هر جایی که چند خانوار زرتشتی زندگی می کنند باید یک آتشکده تقدیس گردد تا آتش هایی که در مراسم دینی به کار می رود پس از پایان تشریفات به آن جا منتقل گردد.
آثار آن همه آتشگاه ها در دست نیست یا با زمین صاف شده و خاک آن را هم برده اند و یا آن که مانند آثار قریه ی اشکذر در دل خاک و شن پنهان می باشد.
۲۷۵
@khashatra
گوشه ای از مسجد جامع اصفهان چار تاقی است که زمانی آتشگاه زرتشتیان بوده و گوشه ی دیگر آن کلیسیای ارمنی هاست که به شکل صلیب ساخته شده ، آن را غصب و مانند آتشکده ی هرات به مسجد وصل نموده اند.
هم چنین نصف مسجد جامع كبير یزد پرستش گاه بزرگ زرتشتیان بوده که جنب مسجد ارسلان خاتون قرار داشته و به وسیله ی سلطان علاءالدوله در اوایل سنه ی۵۰۰ هجرى به مسجد جامع تبديل و بعدها به مسجد جامع کبیر ملحق می گردد‌ نویسنده ی محقق آقای علی سامی در کتاب خویش پاسارگاد صفحه ی ۹۷ می نویسد : «بسیاری از معابد زرتشتی در زمان اسلام به صورت مساجد درآمده.»
سلطان علاء الدوله کالنجار در سال ۵۰۴ هجرى به قول صاحب جامع مفیدی از طرف سلطان ملک شاه به محض ورود به یزد مسجدی در کنار شهر بر در ده بساخت که به نام مسجد ارسلان خاتون نامور گردید.
مراد از در ده کنار کسنویه می باشد که به شهر وصل بوده.
جامع مفیدی می نویسد :
« و هم چنین سلطان علاء الدوله کالنجار بر در ده جنب مسجد ارسلان خاتون مسجدی جامع بساخت و بر درگاه مسجد مناری بر افراخت و آن منار قایم بود تا در سال ۸۵۹ه بیفتاد ، اما مسجد هم چنان معمور است و به مسجد كبير متصل است. ((ص ۸۰ جلد اول)) و نیز در جلد سوم کتاب خویش ص ۷۳۲ می گوید اتمام مسجد و مدرسه و بناهای خیریه دیگر او در سنه ۵۱۳ ه بود.»
۲۷۶
@khashatra
چنان که گفتیم کسنویه در قدیم شهر معتبری بوده و دو دروازه داشته به نام دروازه ایزد که به مناسبت پرستشگاه بزرگ زرتشتیان به نزدیکی آن چنین نامور بوده و دروازه ی دیگر آن مسجد بوده و چنان که استخری می نویسد ؛ مسجد در دیهی بیرون دروازه ، قریب بهوآن بنا گردیده بوده است.
بنا براین پرستش گاه زرتشتیان که پهلوی مسجد ارسلان خاتون و کنار شهر یزد بوده به مسجد‌ جامع تبدیل می گردد.
در اوایل ۱۳۳۷ ی هنگام خراب کردن بخشی از مسجد برای ساختمان جدید ، آثار آتشکده پیدا می گردد و اداره باستان شناسی از ویرانی بقیه ی اتاق مانع آمده است.
به قول تاریخ نویسان یزد قسمت های آباد کنار شهر یزد که همان کسنویه بوده در مواقع مختلفه به تدريج به شهر وصل و محصور می گردد.
زیرا سمت های‌دیگر شهر بایر و خشک بوده است.
پس از تبدیل آتش ورهرام به مسجد بخش مهمی از کسنویه نیز به شهر ملحق می کردد و به تدریج موبدان جماعت که مقیم کسنویه بوده اند به اطراف پراکنده می شوند و پس از احداث ترکاباد در حدود سال ۷۵۰ ه آن جا را اقامت گاه خود می سازند و آتش مقدس را هم با خود به آن جا می برند.
ترکاباد مرکز دینی زرتشتیان و نشیمن گاه دستوران دستور ایران می گردد.
نامه های زرتشتیان به هند که از سال ۸۴۷ یزدگردی شروع شده و به امضای موبدان موبد می باشد از این جاست.
۲۷۷
@khashatra
پروفسور کریستن سن در تاریخ شاهنشاهی ساسانیان در تأیید گفته ی ما گوید : « نمونه ای از این بنا هم اکنون در شهر یزد پدیدار است که از آتشکده های باستانی بوده و در زمان فتح اسلاميان به مسجد تبديل يافته است. »
در مورد بزرگ کردن شهر یزد و حصار بندی آن صاحب جامع مفیدی می نویسد ( جلد یک ص ۷۹) « سلطان علاء الدوله كالنجار در سال ۵۳۲ ه ق امر فرمود ؛ حصاری در گرد شهر بکشند و ایشان یزد را حصار کردند ، از کنار باغ بهشتی تا درب کوشک نو و درب قطريان برج های عالی ساختند و چهار دروازه مفتوح کردند و درهای آهنین نصب نمودند.
◀️ اول ؛ درب کوشک نو.

◀️ دوم ؛ درب قطریان که اکنون به درب شاهی شهرت یافته.

◀️ سوم ؛ درب مهر یجرد.

◀️ چهارم ؛ درب کیا.
و در صفحه ی ۱۱۹ می نویسد :
« که سال ۷۳۷ امیر مبارزالدین محمد دارالعباده را در تحت تصرف در آورد
برخی محلات یزد که بیرون شهر بود ، داخل شهر نموده حصار در گرد آن کشید ، مانند ؛ کوچه ی سنبلان و کوچه ی محمد جلال و کوچه ی صندوقیان و باغ بهشتی و مدرسه ی اتابک سام و کوچه ی جنب مدرسه ی اتابک و دار الشفای صاحبی و ایلچی خان و مزار شرف الدین خضر و کوچه ی پای بوز و سنجدستان و باب كیا و از دروازه ی قطریان تا درب مادر امیر باروی نو کشید و هفت دروازه ی مفتوح کرده ، درهای آهنی به کار گذاشت و برگرد حصار برج های عالی ساز کرد.»
از نتیجه ی این اقدامات کسنويه به تدریج به قريه تبدیل و راه زوال را پیمود.
می گویند در سمنان یک مسجد بسیار کهنه ای ست که آتشکده بوده و مسلمانان آن را به مسجد تبدیل نموده اند.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

رونوشت : بردیا بزرگمهر.

۲۷۸
@khashatra
ادامه دارد....
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز ‌و فرخ روز خور ایزد از شهریور ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. برابر با : پنج شنبه ۶ شهریور ماه سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۸ آگوست (اوت) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)  ✔️ خور = خیر ، خورشید. @khashatra
#امروز

نَبُر

به روز، پیروز ‌و فرخ روز ماه ایزد از شهریور ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی

آدینه ۷ شهریور ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی

۲۹ آگوست (اوت) سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ ماه = ماوَنگهِه، ماه.

✔️ نبُر:
پرهیز از کشتن حیوانات سودرسان.
پرهیز از خوردن خوراک‌های گوشت‌دار.

@khashatra
#ماه_ایزد

ماه به اوستایی «ماوَنگَ» مانند خورشید ستودنی است.
در اساتیر، ماه سازنده‌ی نژاد ستوران شناخته شده است.
در ماه‌یشت این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خوانده می‌شود.
این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است.
زرتشتیان این روز را «نَبُر» می‌نامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خوداری می‌کنند.
در این روز اوستای «ماه‌ نیایش» از سوی زرتشتیان خوانده می‌شود.

دوازدهمین روز از ماه سی‎روزه‌ی زرتشتی «ماه» و سی روز از سال ماه نامیده می‌شود.
ماه نام سیاره‌ای ست كه در فرهنگستان ادب پارسی به همان ماونگهه نوشته و خوانده مى‌شود.
ماونگهه در اوستا آمده و یشت هفتم به ماه است.
در ماه نیایش از ماه‌یشت گفته شده است.

در اوستا سازنده‌یِ تخمه و نژاد جانوران و آدمی ست و پرورش دهنده ی گیاه و رستنی ست.
نَبُر به چمار (: معنای) كشتار نكردن جانوران در این روزها و پرهیز از خوردن گوشت است.
پرهیز از خوردن گوشت در خوراک خود برای چهار روز در ماه، در درازای روز (روزه) كار ناپسند می‌شمارند. اما در هر ماه و تنها در چهار روز به نام‌های بهمن، دومین روزِ ماه،
«ماه»، دوازدهمین روزِ ماه،
گوش، چهاردهمین روز به ماه،
و رام، بیست‌ و یكم روز به ماه زرتشتی و مزدیسنا هست.

 در اوستا نگهداری از چارپایان آمده و سفارش شده است، جانورانی که از  كشتار آن‌ها پرهیز شده، سگ و گربه و بره و بز و اسب…
و هرگاه پیر شدند، از آن ها به درستی نگهداری كنند.

در مزدیسنا از كشتن جانوران ویرانگر و موذی سفارش شده …


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ماه ‌روز ای به روی خوب چو ماه،
باده لعل مشک‌بوی بخواه.

گشت روشن چو ماه بزم كه گشت،
نام این روز ماه و روی تو ماه.


اندرزنامه‌ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم):

می خور و با دوستان گفت و گو کن.


اندرزنامه‌ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بخور باده با دوستان، روز (ماه)،
ز ماه خدای، آمد کارخواه.

🌺 گل نرگس نماد ماه ایزد است.

@khashatra
آتشکده ی کوی زرتشتیان.

در کوی زرتشتیان در شهر یزد محله ی سرپشت لرد آسیاب که سابقاً زرتشتی نشین بوده و به تدریج مسلمان نشین شده آتشکده ی بسیار قدیمی موجود است.
مسلمانان محل در سده ی پیش خواستند آن را غصب نمایند.
موبدان صدای اعتراض بلند می کنند پیشوای مسلمانان که نامش متاسفانه محفوظ نمانده شخص منصفی بوده در جواب اعتراض آن ها می گوید در این محله زرتشتی نیست و ما آتشکده در این جا نمی خواهیم ، اگر فی الواقع آتشکده ی شما حقیقتی دارد بر من ثابت نمایید تا ما نیز به آن دست نزینم و رعایت احترامات آن را بنماییم.
موبدان می گویند اگر طبق دستور آن ها رعايت اشوئی و پاکی را بنماید کرامات كلام اوستا و آتشکده را ثابت خواهند نمود.
پیشوا شرط را می پذیرد و موبدان هم به پیمان خود وفا می نمایند و طرف قانع می شود و آتشکده از خطر نیستی می رهد ، اینک ساختمان آتشکده در همان جا موجود و تشریفات دینی در آن جا به عمل می آید و به نام در مهر بزرگ معروف است.
۲۷۹
@khashatra
آتشکده ی فروغ.

یکی از زیارت گاه ها و اماكن مقدس بود هزارها زوار از ولایات دور دست به آن جا شتافته تبرک می جستند ، این آتشکده در قلعه ی بلندی واقع بود که بر سایر قلعه های سلسله جبال زاگرس یا سقز تسلط داشت.
امروز مردم ولایات اورامان و کردهای نواحی ، آن قعله را فرق اولیا می نامند و بعید نیست که لفظ فرق محرف فروغ باشد.
در زمان قدیم شهرت داشت که آتشکده ی فروغ و کوه های اطراف آن جایگاه فرشتگان و مردان خدا می باشد.
چوپانان چیزها روایت می کردند که در کنار برهی تخته سنگ ها کسانی از دور دیده اند که چون فرشتگان بال و پر داشته اند.
رهگذرها گاهی در برخی دره ها آواز سروش شنیده اند یا همهمه ای مثل گفتگوی آدمیان به گوش شان رسیده بود.
پس از تجسس بسیار آدمی را نیافته بودند.
دوشیزگان و پیره زنان آن نواحی را مسکن پریان می دانستند.

📚 بُن مایه :

پرستشگاه زرتشتیان.

🖋 نویسنده و گردآورنده :
رشید شهمردان.

هشتمین نشریه ی سازمان جوانان ززتشتی بمبئی سال ۱۳۳۶ یزدگردی.

رونوشت : بردیا بزرگمهر.

۲۸۰
@khashatra
ادامه دارد....
#چهار_روز_نبر


روزهای نبر در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را می‌گیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.

این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان  #وهمن #ماه #گوش و #رام می‌باشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم‌ منش نیک است.
روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.

"نبُر" فعلی جزو سنت زرتشتیان می‌باشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می‌ گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی، #اندیشه و #احساس همیشه کوشا باشند.
به آن چم که با این سه حس،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.

@khashatra
#تیر_ایزد

روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هرماه و چهارمین ماه هر سال، در گاه شمار زرتشتی «تیر» نام گرفته است.
تیر یا تیشتر، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران می‌شوند، هم چنین نگهبان ستوران است.
در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است.
ستاره ی عطارد تیر نامیده می‌شود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند.
ایرانیان باستان هنگام خشک سالی در این روز آیین ویژه‌ای برگزار می‌کردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشک سالی(اپوش) به در و دشت می‌رفتند و تیریشت می‌خواندند.

بخشی از یشت های اوستا درباره‌ی این ایزد است.
تیر نام ستاره‌ای‌ است كه امروزه آن ‌را «‌شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) می‌نامیم.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ای نگار تیر بالا روز تیر،
خیز و جام باده ده بر لحن زیر.

عاشقی در پرده‌ی عشاق گوی،
راه‌های طبع خواه دل‌پذیر.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بفرمای بر کودکان روز (تیر)،
نبرد و سواری و پرتاب.

🌺 گل بنفشه نماد تیر ایزد است.

@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
آتشکده ی فروغ. یکی از زیارت گاه ها و اماكن مقدس بود هزارها زوار از ولایات دور دست به آن جا شتافته تبرک می جستند ، این آتشکده در قلعه ی بلندی واقع بود که بر سایر قلعه های سلسله جبال زاگرس یا سقز تسلط داشت. امروز مردم ولایات اورامان و کردهای نواحی ، آن قعله…
آدریان سرده تفت و چگونگی اسلام آوردن زرتشتیان آن جا.

در دوره ی سلطنت فتحعلي شاه دویست خانوار زرتشتی در محله ی سرده تفت از بلوکات یزد به سختی زندگی می کردند.
مالیات ، جزيه بار سنگینی بر دوش کلیه ی پارسیان بود.
همین که بچه ای هفت ساله می شد، جزیه بر او تعلق می گرفت که آن نیز مزید فشار بر والدین می گشت.
از سختی ها و محرومیت هایی که گروه پارسیان بردباری می نمودند در صفحه ی ۱۸ «فرزانگان زرتشتی » سخن رانده ایم و ذکرش در این جا تکرار مکررات خواهد بود.
در اواخر سلطنت فتحعلی شاه سال ۱۲۴۷ ه ق رستم نامی کلانتر زرتشتیان بود و او را رستم خان می گفتند و در محله ی سرده تفت منزل داشت.
مباشرين جمع ماليات جزيه از آن چه در دفتر مستوفی ثبت بود ، خیلی زیادتر تحت عنوان های گوناگون از مردم بیچاره وصول می نمودند.
در آن سال به عنوان فرع مالیات از هر تَن پارسی یک شاهی زیادتر وصول می نمايند تا کیسه ی خود را بیشتر پر سازند.
باید دانست یک شاهی آن زمان برابر پنجاه تومان این زمان می باشد، زیرا در آن دوره هر که ماهی ده ریال عایدی داشت او را خوش بخت و توانگر می خواندند.
۲۸۱
@khashatra
پدر نگارنده تعریف می کرد که هنگام جوانی در حدود سد سال پیش به کار مزدوری مشغول می بوده و اجرت او در روز یک شاهی و نیم بوده که ماهی دو ریال و ۲۵ دینار امروز می شود.
بنابر این می توان قیاس کرد که یک شاهی مالیات اضافی بر جزیه چه یار کمر شکنی به حال افراد رنجبر و ستم کش آن زمان بوده است.
کلانتر زرتشتیان از این احجاف صدای اعتراض بلند کرد ولی به جایی نرسيد.
نفوذ مفتیان و پیشوایان دینی اسلام و مباشرين جمع مالیات دست داده تا نیروی ایستادگی زرتشتیان را در پیروی دین بهی خرد نمایند.
رستم خان چاره را منحصر به فرد دیده تصمیم می گیرد به پایتخت و تهران رفته در حضور شاهنشاه داد خواهی نماید.
به اين منظور تن به مشقت سفر در داده ، پس از مدتی به پایتخت می رسد.
اما به هیچ وسیله نتوانست در دربار به حضور شاه راه یابد.
روزها در نزدیک های دربار شاهنشاهی سرگردان و حيران قدم می زند تا آن که روزی کرم یزدانی دری به رویش می گشاید.
باغبان پادشاه با طبقی پر از میوه های رنگین و سرپوش عالی در آن حوالی پدیدار می شود.
رستم خان چون خود نیز کشاورز و باغبان باشد با او رشته ی صحبت باز می کند و در عين حال بدون توجه باغبان عریضه ی دادخواهی خود را زیر سرپوش طبق میوه می گذارد.
باغبان بی خیال طبق میوه را به حضور شاهنشاه می برد.
چون سرپوش بر می دارند عریضه ی رستم خان دیده می شود.
شاه می پرسد عریضه ی کیست؟
باغبان از دیدن نامه حیران می شود جواب می دهد نمی داند از او نیست.
وزیر می پرسد آیا در بین راه با کسی صحبت کرده است؟
جواب می دهد کشاورزی بیرون دربار در مورد اوضاع زراعتی با او صحبت کرده است. حدس می زنند نامه از اوست.
فراشی می فرستند و رستم خان را به حضور شاهنشاه می آورند.
۲۸۲
@khashatra
2025/10/28 04:40:27
Back to Top
HTML Embed Code: