#فلسفه_ی_آب_بر_زمین_ریختن_پشت_سر_مسافر.
هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه میکرد.
وی که یکی از فرماندهان جنگ قادسیّه بود.
پس از نبردی در شهر شوشتر و در نتیجه ی خیانت یک شهروند با وضعی نا امید کننده روبرو شد ، نخست در قلعهای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری پست و پلشت، فرمانده ی سپاه تازیان آگاهی داد که هر گاه او را امان دهد ، خود را تسلیم وی خواهد کرد.
ابوموسی اشعری پست و پلشت موافقت کرد از کشتن او بگذرد و وی را به مدینه نزد عمر گجستک بفرستد تا خلیفه درباره ی او تصمیم بگیرد.
با این وجود ، ابوموسی اشعری پست و پلشت دستور داد ، تمام ۹۰۰ تن سربازان هرمزان را که در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند.
پس از این که هرمزان را وارد مدینه کردند ، لباس رسمی هرمزان را که ردایی از دیبای زربافت و ابریشمین بود که تازیان بیابان گرد تا آن زمان به چشم ندیده بودند ، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را که «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و وی را به مسجدی که عمر گجستک در آن خفته بود ، بردند تا تکلیف هرمزان را تعیین سازد.
عمر گجستک در گوشهای از مسجد خفته و تازیانهای زیر سر خود گذاشته بود. هرمزان ، پس از ورود به مسجد، نگاهی به دور و بر انداخت و پرسید :
پس امیرالمؤمنین کجاست؟
سپس عمر گجستک از خواب برخواست و با هرمزان گفتگو کرد و سپس خلیفه فرمان داد او را بکشند.
هرمزان درخواست کرد که ، پیش از کشته شدن به او آب بدهند.
با درخواست هرمزان موافقت شد و کاسه ی آب را به هرمزان دادند ، او در آشامیدن آب درنگ کرد.
عمر سبب این کار را پرسش نمود ، هرمزان پاسخ داد ، بیم آن دارم ، در هنگام نوشیدن آب مرا بکشند.
عمر گجستک قول داد تا آن آب را ننوشد، کشته نخواهد شد.
پس از این که هرمزان این قول را گرفت ، آب را بر زمین ریخت.
عمر گجستک نیز ناچار به قول خود وفا کرد و از کشتن او درگذشت.
این شوه ی به وجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین ، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و تندرست بماند....
@khashatra
هرمزان در سمت فرمانداری خوزستان انجام وظیفه میکرد.
وی که یکی از فرماندهان جنگ قادسیّه بود.
پس از نبردی در شهر شوشتر و در نتیجه ی خیانت یک شهروند با وضعی نا امید کننده روبرو شد ، نخست در قلعهای پناه گرفت و به ابوموسی اشعری پست و پلشت، فرمانده ی سپاه تازیان آگاهی داد که هر گاه او را امان دهد ، خود را تسلیم وی خواهد کرد.
ابوموسی اشعری پست و پلشت موافقت کرد از کشتن او بگذرد و وی را به مدینه نزد عمر گجستک بفرستد تا خلیفه درباره ی او تصمیم بگیرد.
با این وجود ، ابوموسی اشعری پست و پلشت دستور داد ، تمام ۹۰۰ تن سربازان هرمزان را که در آن قلعه اسیر شده بودند، گردن بزنند.
پس از این که هرمزان را وارد مدینه کردند ، لباس رسمی هرمزان را که ردایی از دیبای زربافت و ابریشمین بود که تازیان بیابان گرد تا آن زمان به چشم ندیده بودند ، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را که «آذین» نام داشت بر سرش گذاشتند و وی را به مسجدی که عمر گجستک در آن خفته بود ، بردند تا تکلیف هرمزان را تعیین سازد.
عمر گجستک در گوشهای از مسجد خفته و تازیانهای زیر سر خود گذاشته بود. هرمزان ، پس از ورود به مسجد، نگاهی به دور و بر انداخت و پرسید :
پس امیرالمؤمنین کجاست؟
سپس عمر گجستک از خواب برخواست و با هرمزان گفتگو کرد و سپس خلیفه فرمان داد او را بکشند.
هرمزان درخواست کرد که ، پیش از کشته شدن به او آب بدهند.
با درخواست هرمزان موافقت شد و کاسه ی آب را به هرمزان دادند ، او در آشامیدن آب درنگ کرد.
عمر سبب این کار را پرسش نمود ، هرمزان پاسخ داد ، بیم آن دارم ، در هنگام نوشیدن آب مرا بکشند.
عمر گجستک قول داد تا آن آب را ننوشد، کشته نخواهد شد.
پس از این که هرمزان این قول را گرفت ، آب را بر زمین ریخت.
عمر گجستک نیز ناچار به قول خود وفا کرد و از کشتن او درگذشت.
این شوه ی به وجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین ، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و تندرست بماند....
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز خور ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. شنبه ۵ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۷ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ خور = خیر ، خورشید. @khashatra
#امروز
نَبُر
به روز، پیروز و فرخ روز ماه ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
یک شنبه ۶ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲۸ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ ماه = ماوَنگهِه ، ماه.
✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان.
پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.
@khashatra
نَبُر
به روز، پیروز و فرخ روز ماه ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
یک شنبه ۶ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲۸ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ ماه = ماوَنگهِه ، ماه.
✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان.
پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.
@khashatra
#ماه_ایزد
ماه به اوستایی «ماوَنگَ» مانند خورشید ستودنی است.
در اساتیر، ماه سازندهی نژاد ستوران شناخته شده است.
در ماهیشت این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خوانده میشود.
این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است.
زرتشتیان این روز را «نَبُر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خوداری میکنند.
در این روز اوستای «ماه نیایش» از سوی زرتشتیان خوانده میشود.
دوازدهمین روز از ماه سیروزهی زرتشتی «ماه» و سی روز از سال ماه نامیده میشود.
ماه نام سیارهای ست كه در فرهنگستان ادب پارسی به همان ماونگهه نوشته و خوانده مىشود.
ماونگهه در اوستا آمده و یشت هفتم به ماه است.
در ماه نیایش از ماهیشت گفته شده است.
در اوستا سازندهیِ تخمه و نژاد جانوران و آدمی ست و پرورش دهنده ی گیاه و رستنی ست.
نَبُر به چمار (: معنای) كشتار نكردن جانوران در این روزها و پرهیز از خوردن گوشت است.
پرهیز از خوردن گوشت در خوراک خود برای چهار روز در ماه، در درازای روز (روزه) كار ناپسند میشمارند. اما در هر ماه و تنها در چهار روز به نامهای بهمن، دومین روزِ ماه،
«ماه»، دوازدهمین روزِ ماه،
گوش، چهاردهمین روز به ماه،
و رام، بیست و یكم روز به ماه زرتشتی و مزدیسنا هست.
در اوستا نگهداری از چارپایان آمده و سفارش شده است، جانورانی که از كشتار آنها پرهیز شده، سگ و گربه و بره و بز و اسب…
و هرگاه پیر شدند، از آن ها به درستی نگهداری كنند.
در مزدیسنا از كشتن جانوران ویرانگر و موذی سفارش شده …
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ماه روز ای به روی خوب چو ماه،
باده لعل مشکبوی بخواه.
گشت روشن چو ماه بزم كه گشت،
نام این روز ماه و روی تو ماه.
اندرزنامهی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم):
می خور و با دوستان گفت و گو کن.
اندرزنامهی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
بخور باده با دوستان، روز (ماه)،
ز ماه خدای، آمد کارخواه.
🌺 گل نرگس نماد ماه ایزد است.
@khashatra
ماه به اوستایی «ماوَنگَ» مانند خورشید ستودنی است.
در اساتیر، ماه سازندهی نژاد ستوران شناخته شده است.
در ماهیشت این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خوانده میشود.
این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است.
زرتشتیان این روز را «نَبُر» مینامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خوداری میکنند.
در این روز اوستای «ماه نیایش» از سوی زرتشتیان خوانده میشود.
دوازدهمین روز از ماه سیروزهی زرتشتی «ماه» و سی روز از سال ماه نامیده میشود.
ماه نام سیارهای ست كه در فرهنگستان ادب پارسی به همان ماونگهه نوشته و خوانده مىشود.
ماونگهه در اوستا آمده و یشت هفتم به ماه است.
در ماه نیایش از ماهیشت گفته شده است.
در اوستا سازندهیِ تخمه و نژاد جانوران و آدمی ست و پرورش دهنده ی گیاه و رستنی ست.
نَبُر به چمار (: معنای) كشتار نكردن جانوران در این روزها و پرهیز از خوردن گوشت است.
پرهیز از خوردن گوشت در خوراک خود برای چهار روز در ماه، در درازای روز (روزه) كار ناپسند میشمارند. اما در هر ماه و تنها در چهار روز به نامهای بهمن، دومین روزِ ماه،
«ماه»، دوازدهمین روزِ ماه،
گوش، چهاردهمین روز به ماه،
و رام، بیست و یكم روز به ماه زرتشتی و مزدیسنا هست.
در اوستا نگهداری از چارپایان آمده و سفارش شده است، جانورانی که از كشتار آنها پرهیز شده، سگ و گربه و بره و بز و اسب…
و هرگاه پیر شدند، از آن ها به درستی نگهداری كنند.
در مزدیسنا از كشتن جانوران ویرانگر و موذی سفارش شده …
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ماه روز ای به روی خوب چو ماه،
باده لعل مشکبوی بخواه.
گشت روشن چو ماه بزم كه گشت،
نام این روز ماه و روی تو ماه.
اندرزنامهی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم):
می خور و با دوستان گفت و گو کن.
اندرزنامهی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
بخور باده با دوستان، روز (ماه)،
ز ماه خدای، آمد کارخواه.
🌺 گل نرگس نماد ماه ایزد است.
@khashatra
#چهار_روز_نبر
روزهای نبر در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را میگیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.
این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان #وهمن #ماه #گوش و #رام میباشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم منش نیک است.
روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.
"نبُر" فعلی جزو سنت زرتشتیان میباشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی، #اندیشه و #احساس همیشه کوشا باشند.
به آن چم که با این سه حس،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.
@khashatra
روزهای نبر در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را میگیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.
این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان #وهمن #ماه #گوش و #رام میباشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم منش نیک است.
روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.
"نبُر" فعلی جزو سنت زرتشتیان میباشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی، #اندیشه و #احساس همیشه کوشا باشند.
به آن چم که با این سه حس،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.
@khashatra
#گنجینه_ی_اوسـتـا
اَوِستا نسکی(کتابی) بسیار کهن است که پیش از اشوزرتشت هم بوده است،
و تا پایان دوران ساسانیان هم آن را نگاشتهاند.
اوستا نوشتار و سرودههای نیاکان ماست که همانا دانشنامه ی ایرانیان بوده که در روزگار باستان ٢١ نسک داشته و هماکنون دارای پنج بخش است.
بخشهای اوستا براین پایهاند :
١ - یَسنه یا یسنا سرودهها و سخنان خود اشو زرتشت شناخته شده با نام گاهان که در اوستا گنجانده شده است.
٢ - یشتها = درباره سرودههای نیایشی است که با ارزشترین و مهمترین ادبیات مزدیسنا است و ۷۲ تا سروده هست. سرودههایی در ستایش مزدا اهورا و ایزدان گوناگون.
این سرودهها بُن مایه ی مهمی برای استوره شناسی ایرانی به شمار می روند که فردوسی توسی در شاهنامه خود از آن ها به بزرگی یاد کرده است.
٣ - وندیداد = دربرگیرنده ی دستورهای دینی و مسایل بهداشتی است.
در وندیداد باور به داشتن بهداشت و جلوگیری از بیماری ها. شأن دارایی. یاری به دیگران. ازدواج. کاروکوشش در زندگی است.
وندیداد نسک دینی زرتشتیان نیست و اندیشه اشوزرتشت در آن نقشی نداشته است اما دارای دانش ارزشمندی است که نشان می دهد در زمانی که قومهای دیگر جهان به گونهی نیمه وحشی زندگی می کردهاند و برای به دست آوردن خوراک و جای زندگی همانند جانوران به یک دیگر می تاختند و کشتارهای خونین انجام می شده است، چگونه نیاکان ما به دنبال قانون گذاری در بخش های گوناگون بهداشتی، درمانی، اجتماعی و دیگرها بودهاند.
وندیداد بخش بزرگ آن بسیار کهن است و به باور بسیاری، اوستا جزو منابع کهن پیش از زمان اشوزرتشت می باشد که در هزارههای بعد و در زمان اشکانیان و ساسانیان به مجموعه ی این نسک به اشتباه هم افزوده شده و از باب استورهشناسی و تاریخی تنها می تواند آن ها را خواند و باره پژوهش قرار گیرد.
۴ - ویسپرد = سرودههای نیایش مزدیسنی و آیینِ شش گهنبار است و مجموعهای از افزوده های یسنا است.
۵ - خرده اوستا = اوستای فشرده شده یا گلچینی از نیایش های اوستا که گزیدهای از متون : یسنا، ویسپرد، یشت و متنهای کوتاه و نیایشدهای کوتاه مانند پنج نیایش است.
این مجموعه به عنوان نسک نیایش برای استفاده ی روزانه در نظر گرفته شده است.
باور بر این است که این نوشتار را موبد آذرپاد ماراسپندان در زمان ساسانیان به عنوان نوشتار دینی به نگارش در آورد که در برگیرنده ی مجموعهای از نیایش هاست.
📚 بُن مایه :
برگرفته از تارنمای روانشاد ؛ موبد دکتر کوروش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
اَوِستا نسکی(کتابی) بسیار کهن است که پیش از اشوزرتشت هم بوده است،
و تا پایان دوران ساسانیان هم آن را نگاشتهاند.
اوستا نوشتار و سرودههای نیاکان ماست که همانا دانشنامه ی ایرانیان بوده که در روزگار باستان ٢١ نسک داشته و هماکنون دارای پنج بخش است.
بخشهای اوستا براین پایهاند :
١ - یَسنه یا یسنا سرودهها و سخنان خود اشو زرتشت شناخته شده با نام گاهان که در اوستا گنجانده شده است.
٢ - یشتها = درباره سرودههای نیایشی است که با ارزشترین و مهمترین ادبیات مزدیسنا است و ۷۲ تا سروده هست. سرودههایی در ستایش مزدا اهورا و ایزدان گوناگون.
این سرودهها بُن مایه ی مهمی برای استوره شناسی ایرانی به شمار می روند که فردوسی توسی در شاهنامه خود از آن ها به بزرگی یاد کرده است.
٣ - وندیداد = دربرگیرنده ی دستورهای دینی و مسایل بهداشتی است.
در وندیداد باور به داشتن بهداشت و جلوگیری از بیماری ها. شأن دارایی. یاری به دیگران. ازدواج. کاروکوشش در زندگی است.
وندیداد نسک دینی زرتشتیان نیست و اندیشه اشوزرتشت در آن نقشی نداشته است اما دارای دانش ارزشمندی است که نشان می دهد در زمانی که قومهای دیگر جهان به گونهی نیمه وحشی زندگی می کردهاند و برای به دست آوردن خوراک و جای زندگی همانند جانوران به یک دیگر می تاختند و کشتارهای خونین انجام می شده است، چگونه نیاکان ما به دنبال قانون گذاری در بخش های گوناگون بهداشتی، درمانی، اجتماعی و دیگرها بودهاند.
وندیداد بخش بزرگ آن بسیار کهن است و به باور بسیاری، اوستا جزو منابع کهن پیش از زمان اشوزرتشت می باشد که در هزارههای بعد و در زمان اشکانیان و ساسانیان به مجموعه ی این نسک به اشتباه هم افزوده شده و از باب استورهشناسی و تاریخی تنها می تواند آن ها را خواند و باره پژوهش قرار گیرد.
۴ - ویسپرد = سرودههای نیایش مزدیسنی و آیینِ شش گهنبار است و مجموعهای از افزوده های یسنا است.
۵ - خرده اوستا = اوستای فشرده شده یا گلچینی از نیایش های اوستا که گزیدهای از متون : یسنا، ویسپرد، یشت و متنهای کوتاه و نیایشدهای کوتاه مانند پنج نیایش است.
این مجموعه به عنوان نسک نیایش برای استفاده ی روزانه در نظر گرفته شده است.
باور بر این است که این نوشتار را موبد آذرپاد ماراسپندان در زمان ساسانیان به عنوان نوشتار دینی به نگارش در آورد که در برگیرنده ی مجموعهای از نیایش هاست.
📚 بُن مایه :
برگرفته از تارنمای روانشاد ؛ موبد دکتر کوروش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز نَبُر به روز، پیروز و فرخ روز ماه ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. یک شنبه ۶ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ ماه = ماوَنگهِه ، ماه. ✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان. پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.…
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز تیر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
دو شنبه ۷ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲۹ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ تیر = تیشتر ، نماد و نشانه ی باران.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز تیر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
دو شنبه ۷ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲۹ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ تیر = تیشتر ، نماد و نشانه ی باران.
@khashatra
#تیر_ایزد
روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هرماه و چهارمین ماه هر سال، در گاه شمار زرتشتی «تیر» نام گرفته است.
تیر یا تیشتر، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران میشوند، هم چنین نگهبان ستوران است.
در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است.
ستاره ی عطارد تیر نامیده میشود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند.
ایرانیان باستان هنگام خشک سالی در این روز آیین ویژهای برگزار میکردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشک سالی(اپوش) به در و دشت میرفتند و تیریشت میخواندند.
بخشی از یشت های اوستا دربارهی این ایزد است.
تیر نام ستارهای است كه امروزه آن را «شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) مینامیم.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ای نگار تیر بالا روز تیر،
خیز و جام باده ده بر لحن زیر.
عاشقی در پردهی عشاق گوی،
راههای طبع خواه دلپذیر.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
بفرمای بر کودکان روز (تیر)،
نبرد و سواری و پرتاب.
🌺 گل بنفشه نماد تیر ایزد است.
@khashatra
روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هرماه و چهارمین ماه هر سال، در گاه شمار زرتشتی «تیر» نام گرفته است.
تیر یا تیشتر، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران میشوند، هم چنین نگهبان ستوران است.
در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است.
ستاره ی عطارد تیر نامیده میشود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند.
ایرانیان باستان هنگام خشک سالی در این روز آیین ویژهای برگزار میکردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشک سالی(اپوش) به در و دشت میرفتند و تیریشت میخواندند.
بخشی از یشت های اوستا دربارهی این ایزد است.
تیر نام ستارهای است كه امروزه آن را «شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) مینامیم.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
ای نگار تیر بالا روز تیر،
خیز و جام باده ده بر لحن زیر.
عاشقی در پردهی عشاق گوی،
راههای طبع خواه دلپذیر.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
بفرمای بر کودکان روز (تیر)،
نبرد و سواری و پرتاب.
🌺 گل بنفشه نماد تیر ایزد است.
@khashatra
#خبری_افتخار_آفرین
✅ خبری افتخار آفرین برای جامعه ی
زرتشتیان و ایرانیان
بنا بر اعلام مرکز زرتشتیان کالیفرنیا با کمال افتخار به آگاهی میرسانیم که :
#پروفسور_سروش_سروشیان ، استاد برجسته ی دانشگاه کالیفرنیا در ارواین (UCI) ، در سال ۲۰۲۵ موفق به دریافت مدال ویلیام بویی از سوی اتحادیه ژئوفیزیک ایالات متحده ی آمریکا (AGU) شد.
این مدال که عالیترین نشان افتخار AGU به شمار میآید ، تنها به دانشمندانی اعطا میشود که نه تنها دستاوردهای برجسته علمی دارند ، بلکه در همکاریها و خدمات بینالمللی جامعه ی علمی نیز نقش آفرین بودهاند.
پروفسور سروشیان برای خدمات ارزشمند خود در حوزه ی هیدرولوژی ، بارش و اقلیم و تأثیر جهانی پژوهشهایش در مدیریت منابع آب و توسعه ی فناوریهای نوین سنجش بارش از فضا ، شایسته ی دریافت این مدال معتبر شناخته شد.
این دستاورد بزرگ ، که برای نخستین بار توسط یک ایرانی کسب شده است ، مایهی فخر و مباهات جامعه ی ایرانی و زرتشتیان سراسر جهان میباشد.
این موفقیت ارزشمند را به ایشان و همهی ایرانیان دانشدوست و دانش پژوه و همه ی خدمت گذاران شایسته شاد باش میگوييم.
@khashatra
✅ خبری افتخار آفرین برای جامعه ی
زرتشتیان و ایرانیان
بنا بر اعلام مرکز زرتشتیان کالیفرنیا با کمال افتخار به آگاهی میرسانیم که :
#پروفسور_سروش_سروشیان ، استاد برجسته ی دانشگاه کالیفرنیا در ارواین (UCI) ، در سال ۲۰۲۵ موفق به دریافت مدال ویلیام بویی از سوی اتحادیه ژئوفیزیک ایالات متحده ی آمریکا (AGU) شد.
این مدال که عالیترین نشان افتخار AGU به شمار میآید ، تنها به دانشمندانی اعطا میشود که نه تنها دستاوردهای برجسته علمی دارند ، بلکه در همکاریها و خدمات بینالمللی جامعه ی علمی نیز نقش آفرین بودهاند.
پروفسور سروشیان برای خدمات ارزشمند خود در حوزه ی هیدرولوژی ، بارش و اقلیم و تأثیر جهانی پژوهشهایش در مدیریت منابع آب و توسعه ی فناوریهای نوین سنجش بارش از فضا ، شایسته ی دریافت این مدال معتبر شناخته شد.
این دستاورد بزرگ ، که برای نخستین بار توسط یک ایرانی کسب شده است ، مایهی فخر و مباهات جامعه ی ایرانی و زرتشتیان سراسر جهان میباشد.
این موفقیت ارزشمند را به ایشان و همهی ایرانیان دانشدوست و دانش پژوه و همه ی خدمت گذاران شایسته شاد باش میگوييم.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز تیر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. دو شنبه ۷ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۹ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ تیر = تیشتر ، نماد و نشانه ی باران. @khashatra
#امروز
نَبُر
به روز، پیروز و فرخ روز گوش ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
سه شنبه ۸ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۳۰ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ گوش = گئوش ، روان جهان.
✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان.
پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.
@khashatra
نَبُر
به روز، پیروز و فرخ روز گوش ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
سه شنبه ۸ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۳۰ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ گوش = گئوش ، روان جهان.
✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان.
پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.
@khashatra
#گوش_ایزد
امروز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاه شمار زرتشتی است.
بنابر گاه شمار زرتشتی، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است.
گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که هتا یکی از یشت های اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که در آن از «گوشایزد» سخن رفته است.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است.
واژهی گئوش هم چون واژگان بسیار دیگری که چم های گوناگون دارند، چند چم دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد.
این واژه به چمار «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به چم «گاو» است، البته این چم یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است.
گوش یا گئوش در اوستا هم به چم گاو و هم به چم گیتی آمده است. «اورو» نیز كه به چم روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاه دار گلهها و چارپایان سودمند است.
گاو در استورهها، نماد گیتی ست و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویش کاری با چم این ایزد، همخوانی دارد.
یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به چم آزار آفرینش، به چم آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ«وهمن امشاسپند» میشتابد.
پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویش کاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران هم چون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» هم چون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یاد آوری میکند.
گوشایزد، هم چون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
گوشروز ای نگار مشكین خال،
گوش بربط بگیر و نیک بمال.
من ز بهر سماع خواهم گوش،
بیسماعم مدار در هر حال.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامهی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز،
ببند و بیامرز بر گاو، ورز.
🌺 گل میزورس نماد گوش ایزد است.
@khashatra
امروز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاه شمار زرتشتی است.
بنابر گاه شمار زرتشتی، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است.
گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آنچیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی دادههای نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوشایزد، ستودنی است آن اندازه که هتا یکی از یشت های اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوشیشت» یا «درواسپیشت»، آن یشتی است که در آن از «گوشایزد» سخن رفته است.
واژهی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سرودههای اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشتههای پهلوی آمده است.
واژهی گئوش هم چون واژگان بسیار دیگری که چم های گوناگون دارند، چند چم دارد که بیگمان باید در جمله معنایش کرد.
این واژه به چمار «گیتی» و «مجموعهی آفرینش» و از سویی دیگر به چم «گاو» است، البته این چم یعنی گاو نیز در استورههای ایرانی، همان «آفریده» یا گیتی است.
گوش یا گئوش در اوستا هم به چم گاو و هم به چم گیتی آمده است. «اورو» نیز كه به چم روان است همراه با واژهی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را میرساند. «گئوشارورون» نگاه دار گلهها و چارپایان سودمند است.
گاو در استورهها، نماد گیتی ست و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.
بنابر باور ایرانیان گوشایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویش کاری با چم این ایزد، همخوانی دارد.
یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به چم آزار آفرینش، به چم آزار گیتیست.
ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رامایزد» به یاریِ«وهمن امشاسپند» میشتابد.
پس ماه ایزد، رامایزد و گوشایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویش کاری هستند.
زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آنها پرهیز میکنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسانها انجام میشود.
پرهیز از کشتن و خوردن جانوران هم چون یک قرارداد کلی است برای آنکه در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.
تصور کنید که این قرارداد از این دایرهی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراکهای گوشتی بپرهیزند؛ بیگمان که آمار کشتار جانوران به اندازهی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسانها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراکهای گیاهی.
روز «گوشایزد» هم چون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعهی آفرینش» را یاد آوری میکند.
گوشایزد، هم چون رامایزد و ماه ایزد و وهمنامشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش :
گوشروز ای نگار مشكین خال،
گوش بربط بگیر و نیک بمال.
من ز بهر سماع خواهم گوش،
بیسماعم مدار در هر حال.
اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.
اندرزنامهی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز،
ببند و بیامرز بر گاو، ورز.
🌺 گل میزورس نماد گوش ایزد است.
@khashatra
#چهار_روز_نبر
روزهای نبر در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را میگیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.
این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان #وهمن #ماه #گوش و #رام میباشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم منش نیک است.
روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.
"نبُر" فعلی جزو سنت زرتشتیان میباشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی، #اندیشه و #احساس همیشه کوشا باشند.
به آن چم که با این سه حس،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.
@khashatra
روزهای نبر در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را میگیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.
این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان #وهمن #ماه #گوش و #رام میباشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم منش نیک است.
روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.
"نبُر" فعلی جزو سنت زرتشتیان میباشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی، #اندیشه و #احساس همیشه کوشا باشند.
به آن چم که با این سه حس،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.
@khashatra
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فلسفه جشن مهرگان🌹
از زبان موبد دکتر مهربان پولادی، فرنشین انجمن موبدان
برگرفته از کانال امرداد
@khashatra
از زبان موبد دکتر مهربان پولادی، فرنشین انجمن موبدان
برگرفته از کانال امرداد
@khashatra
#زایش_و_رویش_در_باور_زرتشتی.
✅ زاده شدن فرزندان ، چه پسر و چه دختر در فرهنگ و باور نیاکان ما از جایگاهی ارزشمند و شکوهی ویژه برخوردار بوده است.
در روزگاران گذشته هنگامی که بانوی خانواده کودکی را به زندگی پیشکش می کرد ، پدر خانواده نیز در زمستان همان سال ، به نشان یادگاری فرزندشان ، نهالی از درخت همیشه سبز مانند سرو ، مورد و کاج را در جایی مناسب و نزدیکی خانه در خاک می کاشت و برای رشد و سرسبزی آن درخت همانند فرزندش کوشش می کرد تا درخت یادبود هر فرزندی ، زاستار (:طبیعت) را زیباتر گرداند.
او در همان سال از انگور شربتی فراهم می کرد تا چندی از آن سپری شود.
سپس بخشی از آن را به هنگام جشن پیوند زناشویی فرزندش از مهمانان اروسی پذیرایی کند.
شایسته است تا این تراداد (:سنت) زیبا که سبب سرسبزی و خرمی زمین و جایگاه زندگی بوده ، شادمانی بیشتر همگان را در پی داشته است.
بار دیگر به شادی روان و فروهر نیاکان خوش اندیش خویش بازسازی کنیم و هر فرزندی که در خانواده چشم به این جهان می گشاید ، نهال درختی را به یادمان او در زمین بکاریم تا یادمان سرسبز او نیز پیوسته در هستی زنده و برافراشته بماند.
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک یادگار دیرین.
نگارش روان شاد ؛ موبدکورش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
✅ زاده شدن فرزندان ، چه پسر و چه دختر در فرهنگ و باور نیاکان ما از جایگاهی ارزشمند و شکوهی ویژه برخوردار بوده است.
در روزگاران گذشته هنگامی که بانوی خانواده کودکی را به زندگی پیشکش می کرد ، پدر خانواده نیز در زمستان همان سال ، به نشان یادگاری فرزندشان ، نهالی از درخت همیشه سبز مانند سرو ، مورد و کاج را در جایی مناسب و نزدیکی خانه در خاک می کاشت و برای رشد و سرسبزی آن درخت همانند فرزندش کوشش می کرد تا درخت یادبود هر فرزندی ، زاستار (:طبیعت) را زیباتر گرداند.
او در همان سال از انگور شربتی فراهم می کرد تا چندی از آن سپری شود.
سپس بخشی از آن را به هنگام جشن پیوند زناشویی فرزندش از مهمانان اروسی پذیرایی کند.
شایسته است تا این تراداد (:سنت) زیبا که سبب سرسبزی و خرمی زمین و جایگاه زندگی بوده ، شادمانی بیشتر همگان را در پی داشته است.
بار دیگر به شادی روان و فروهر نیاکان خوش اندیش خویش بازسازی کنیم و هر فرزندی که در خانواده چشم به این جهان می گشاید ، نهال درختی را به یادمان او در زمین بکاریم تا یادمان سرسبز او نیز پیوسته در هستی زنده و برافراشته بماند.
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک یادگار دیرین.
نگارش روان شاد ؛ موبدکورش نیکنام.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز نَبُر به روز، پیروز و فرخ روز گوش ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. سه شنبه ۸ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۳۰ سپتامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ گوش = گئوش ، روان جهان. ✔️ نَبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سود رسان. پرهیز از خوردن خوراک های گوشت دار.…
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز دی به مهر از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
چهار شنبه ۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۱ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به مهر = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز دی به مهر از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
چهار شنبه ۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۱ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ دی به مهر = آفریدگار.
✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان.
@khashatra
#دی_به_مهر
«دی» اوستایی «دَثوش» به چم پروردگار و دادار است.
روزهای دی به چم (:معنی) پروردگارست، در هر ماه روزهای نیایش همگانی ، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است (روز استراحت)، روز اورمزد نیز که نام پروردگار و خدا در دین مزدیسنا هست نیز شامل این روزها می شود.
دی بهمهر است مهربانی کن،
که از همه چیز مهربانی به.
روز پانزدهم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی دی به مهر نام گرفته است. سه روز در هر ماه زرتشتی با پیشوند «دی» همراه است. روزهای هشتم، پانزدهم و بیستوسوم ماه زرتشتی كه برای پرهیز از اشتباه با پسوند نام روز پس از خودش شناخته میشوند ؛ برای نمونه فردای روز دی به مهر روز مهر است.
«سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش»
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی،
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی.
مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.
🌺 گل کاردک نماد دی به مهر (آفریدگار) است.
@khashatra
«دی» اوستایی «دَثوش» به چم پروردگار و دادار است.
روزهای دی به چم (:معنی) پروردگارست، در هر ماه روزهای نیایش همگانی ، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است (روز استراحت)، روز اورمزد نیز که نام پروردگار و خدا در دین مزدیسنا هست نیز شامل این روزها می شود.
دی بهمهر است مهربانی کن،
که از همه چیز مهربانی به.
روز پانزدهم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی دی به مهر نام گرفته است. سه روز در هر ماه زرتشتی با پیشوند «دی» همراه است. روزهای هشتم، پانزدهم و بیستوسوم ماه زرتشتی كه برای پرهیز از اشتباه با پسوند نام روز پس از خودش شناخته میشوند ؛ برای نمونه فردای روز دی به مهر روز مهر است.
«سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش»
روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی،
ای ترک، مِی بیار كه تركی گرفت دی.
مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.
🌺 گل کاردک نماد دی به مهر (آفریدگار) است.
@khashatra
#راستی_در_فرهنگ_نیاکانی_ما_ایرانیان.
✅ راستی در فرهنگ ایران باستان و از این رو در دو جلوه ی بزرگ مینوی آن یعنی اوستا و شاهنامه ، چنان جایگاه بلندی دارد و آن چنان در هر «جای» و «گاهی» بازگو می شود که بررسی آن و شناخت تیز و ژرف معنای آن ، در خور هر گونه ژرف نگری است.
چرا اوستا و شاهنامه این همه بر «راستی» پای می فشرند و چرا این جستار از چنان جایگاهی برخوردار است که هتا در سنگ نبشته ها پیوسته از راستی یاد می شود و داریوش «دیو دروغ» را هم پایه ی «دیو خشک سالی» و چه بسا بدتر از آن می داند و در دل سنگ ها این نیایش خویش را به درگاه اهورامزدا حک می کند که داریوش شاه گوید :
«این کشور را اهورامزدا از لشگر دشمن و بدسالی (= قحطی) و دروغ نگهبان باشد ... این کشور گرفتار سپاه دشمن و بدسالی و دروغ مباد.»
فروردین یشت ، پیکر مینوی یا فروهر اهورامزدا را دارای بهترین راستی و روان او را کلام مقدس یا سخن هستی ساز (= منثر سپنته) می داند ، حال آن که فیثاغورس یونانی ، پیکر اهورامزدای ایرانیان را از نور و روان او را «راستی» می پندارد.
۱
@khashatra
✅ راستی در فرهنگ ایران باستان و از این رو در دو جلوه ی بزرگ مینوی آن یعنی اوستا و شاهنامه ، چنان جایگاه بلندی دارد و آن چنان در هر «جای» و «گاهی» بازگو می شود که بررسی آن و شناخت تیز و ژرف معنای آن ، در خور هر گونه ژرف نگری است.
چرا اوستا و شاهنامه این همه بر «راستی» پای می فشرند و چرا این جستار از چنان جایگاهی برخوردار است که هتا در سنگ نبشته ها پیوسته از راستی یاد می شود و داریوش «دیو دروغ» را هم پایه ی «دیو خشک سالی» و چه بسا بدتر از آن می داند و در دل سنگ ها این نیایش خویش را به درگاه اهورامزدا حک می کند که داریوش شاه گوید :
«این کشور را اهورامزدا از لشگر دشمن و بدسالی (= قحطی) و دروغ نگهبان باشد ... این کشور گرفتار سپاه دشمن و بدسالی و دروغ مباد.»
فروردین یشت ، پیکر مینوی یا فروهر اهورامزدا را دارای بهترین راستی و روان او را کلام مقدس یا سخن هستی ساز (= منثر سپنته) می داند ، حال آن که فیثاغورس یونانی ، پیکر اهورامزدای ایرانیان را از نور و روان او را «راستی» می پندارد.
۱
@khashatra
✅ راستی برابر با سامان هستی.
«بهترین راستی» یا «اَش و هیشته» ، در گاهان ، یکی از شش مینوی بنیادی دین زرتشت است و معنای آن نظام گیتی و سامان هستی است.
هنگامی که اهورامزدا می گوید : «من با بهترین راستی (= أش) ، فضای روشن درخشان و منزل های خورشید سان بیافریدم»
(اردی بهشت پشت . بندا) ، و یا زردشت گاهان می گوید : «ای اهورا تو همانی که از آغاز با فروغ اندیشه ات ، اَش را اندیشیدی و با خرد خویش آفریدگار آشی گشتی...» (هات ۳۱- بند ۷)، پیداست که منظور از «اَش» یا راستی ، نه راست گویی بلکه سامان و نظام هستی و آفرینش است. ...
در گفتار درباره ی «امشاسپندان» از نمونه های بیشتری از گاهان یاد شده است و از نمونه آوری افزون تر در می گذرم.
تنها می افزایم که بسیاری از پژوهندگان نیز این حقیقت را دریافته اند.
«نیبرگ» سوئدی جای به جای از «اَش» به معنای «نظم راست ، نظم جهانی ، نظم زندگانی اجتماعی و دینی ، روش درست طبیعت ، زندگی مرتب و منظم موجودات طبیعی ، پرورش در ست چارپا» و جز آن یاد می کند.
«و لنگانگ کنارت» آلمانی نیز نظر نیبرگ را می پذیرد و «راستی» را برابر انتظام و جهان دانی» می نامد و آن را هم چون نیبرگ با واژه ی هندی «رته» (= rata) و فارسی باستان «ارته» (= arta) برابر می داند و می افزاید که پلو تارخ نیز واژه atta را برابر واژه ی althtia معنی می کند که تقریبا هم معنای واژه ی عربی «حق» است که لقب خداوند نیز هست.
دوشن گیمن فرانسوی نیز داد و راستی را برابر قانون کیهانی می داند.
و سرانجام دکتر معین نیز از «اشه به عنوان «نظم جهانی» و «قانون ایزدی» یاد می کند.
در شاهنامه ی فردوسی ، نماینده ی خسرو پرویز شاه ایران ، در یک گفت گوی هوشمندانه دینی - فلسفی با قیصر روم ، سخنی می گوید که همین یک نمونه برای شناخت اهمیت جایگاه راستی» در دین مزدیسنا بسنده است: . . .
جز از راستی هرک جوید ز دین
بر او باد نفرین بی آفرین
۲
@khashatra
«بهترین راستی» یا «اَش و هیشته» ، در گاهان ، یکی از شش مینوی بنیادی دین زرتشت است و معنای آن نظام گیتی و سامان هستی است.
هنگامی که اهورامزدا می گوید : «من با بهترین راستی (= أش) ، فضای روشن درخشان و منزل های خورشید سان بیافریدم»
(اردی بهشت پشت . بندا) ، و یا زردشت گاهان می گوید : «ای اهورا تو همانی که از آغاز با فروغ اندیشه ات ، اَش را اندیشیدی و با خرد خویش آفریدگار آشی گشتی...» (هات ۳۱- بند ۷)، پیداست که منظور از «اَش» یا راستی ، نه راست گویی بلکه سامان و نظام هستی و آفرینش است. ...
در گفتار درباره ی «امشاسپندان» از نمونه های بیشتری از گاهان یاد شده است و از نمونه آوری افزون تر در می گذرم.
تنها می افزایم که بسیاری از پژوهندگان نیز این حقیقت را دریافته اند.
«نیبرگ» سوئدی جای به جای از «اَش» به معنای «نظم راست ، نظم جهانی ، نظم زندگانی اجتماعی و دینی ، روش درست طبیعت ، زندگی مرتب و منظم موجودات طبیعی ، پرورش در ست چارپا» و جز آن یاد می کند.
«و لنگانگ کنارت» آلمانی نیز نظر نیبرگ را می پذیرد و «راستی» را برابر انتظام و جهان دانی» می نامد و آن را هم چون نیبرگ با واژه ی هندی «رته» (= rata) و فارسی باستان «ارته» (= arta) برابر می داند و می افزاید که پلو تارخ نیز واژه atta را برابر واژه ی althtia معنی می کند که تقریبا هم معنای واژه ی عربی «حق» است که لقب خداوند نیز هست.
دوشن گیمن فرانسوی نیز داد و راستی را برابر قانون کیهانی می داند.
و سرانجام دکتر معین نیز از «اشه به عنوان «نظم جهانی» و «قانون ایزدی» یاد می کند.
در شاهنامه ی فردوسی ، نماینده ی خسرو پرویز شاه ایران ، در یک گفت گوی هوشمندانه دینی - فلسفی با قیصر روم ، سخنی می گوید که همین یک نمونه برای شناخت اهمیت جایگاه راستی» در دین مزدیسنا بسنده است: . . .
جز از راستی هرک جوید ز دین
بر او باد نفرین بی آفرین
۲
@khashatra
✅ اما ، چنان که بارها یاد کرده ایم ، نظم آسمانی و زمینی الگوی یک دیگرند و در بستگی تنگاتنگ باهم هستند ، چرا که نهادهای اجتماعی و سیاسی زمینی ، چیزی جز تحقق مادی مینوهای آسمانی و مینوهای دینی یک قوم نیستند.
از این رو ، «راستی» نیز همانند مینوهای دیگر ، تحقق اجتماعی و اخلاقی و سیاسی زمینی نیز دارد و جز این هم نباید باشد.
شاهنامه ی فردوسی ، همه ی راستاهای معنای «راستی» را در می یابد و در بر می گیرد.
این جنبه ها در پیوند جدا نشدنی با یک دیگرند و دریافت درست آن ها در درون یک دستگاه اندیشه ای کلی و هم بافت (= منسجم) شدنی است.
📚 بُن مایه :
شاهنامه ی فردوسی و فلسفه ی تاریخ ایران ،
نوشته ی :
مرتضی ثاقب فر ،
انتشارات قطره - انتشارات معین ، ۱۳۷۷خورشیدی چاپ اول ، ص ۲۲۳-۲۲۵ (به تلخیص و ویرایش این گفتار)
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
از این رو ، «راستی» نیز همانند مینوهای دیگر ، تحقق اجتماعی و اخلاقی و سیاسی زمینی نیز دارد و جز این هم نباید باشد.
شاهنامه ی فردوسی ، همه ی راستاهای معنای «راستی» را در می یابد و در بر می گیرد.
این جنبه ها در پیوند جدا نشدنی با یک دیگرند و دریافت درست آن ها در درون یک دستگاه اندیشه ای کلی و هم بافت (= منسجم) شدنی است.
📚 بُن مایه :
شاهنامه ی فردوسی و فلسفه ی تاریخ ایران ،
نوشته ی :
مرتضی ثاقب فر ،
انتشارات قطره - انتشارات معین ، ۱۳۷۷خورشیدی چاپ اول ، ص ۲۲۳-۲۲۵ (به تلخیص و ویرایش این گفتار)
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
۳
@khashatra
پایان🔺🔺
#سال_روز_لغو_جزیه_ی_زرتشتیان_ایران
سال روز لغو جزیه زرتشتیان در ایران به همت بانوی نیکوکار گلستان بانو
در تاریخ ۹ مهرماه ۱۲۶۱ خورشیدی انجام گرفت.
و آن روزدزرتشتیان ایران آزادی خود را به مناسبت لغو جزیه جشن گرفتند.
حقوق یک کارگر در ماه ( سال ۱۲۶۱ خورشیدی ) مبلغ ۱۰ ( ده ) ریال یعنی سالانه ۱۲۰ ( یکسد و بیست ) ریال بوده است و در سال ۱۲۶۱ سالانه ۴۵ ( چهل و پنج ) ریال یعنی معادل ۳۷/۵% حقوق سالانه خود را جزیه میداده است.
#گلستان_بانو_کیست؟
چکیده ای کوتاه از زندگی نامه ی این بانوی پاک سرشت و نیکوکار.
این نام شاید برای برخی از ما زرتشتیان آشنا باشد و شاید هم برخی از ما این بانو را نمیشناسیم.
بی شک همه ما مانکجی صاحب یا مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا را میشناسیم، همان نمایندهای که توسط انجمن اکابر پارسیان هند برای بهبود اوضاع زندگی زرتشتیان به ایران فرستاده شد.
زرتشتیانی که اگر مانکجی صاحب نماینده ی آن انجمن به ایران نیامده بود و مشکلات بسیار مهمی را که زرتشتیان آن روز گرفتارش بودند برطرف ننموده بود اکنون دیگر زرتشتی ای در ایران وجود نداشت.
همگی خوب میدانیم که زرتشتیان برای زندگی داخل شهر میبایست جزیه ( مالیات ) پرداخت نمایند و مبلغ این جزیه به حدی زیاد بود که بهدینان آن زمان توان پرداختش را نداشتند و ناچاراً یا مهاجرت میکردند و یا دین شان را ترک میگفتند که در هر صورت روز به روز از شمارشان کم می گشت.
به همت مانکجی و با پولی که انجمن اکابر پارسیان هند می دادند این مالیات پرداخت می شد تا این که سرانجام با هزینه ی هنگفتی که این انجمن پرداخت کرد، پادشاه ایران، ناصرالدین شاه قاجار به تاریخ ۱۲۶۱/۷/۹ خورشیدی فرمان لغو جزیه را صادر نمود.
بی شک می پرسیم این همه سخن در مورد مانکجی و انجمن اکابر پارسیان هند چه ربطی به گلستان بانو دارد؟
پس گلستان بانو کیست ؟؟
در سال ۱۱۴۴ خورشیدی در زمان حکومت افشاریه، حاکم محلی کرمان شرایط سختی را برای زرتشتیان به وجود آورده بود و زرتشتیان به ناچار برای نگهداری دین مهاجرت می کردند، دو خانواده به نام های آدرباد و ایزدیار نیز به همین منظور به یزد مهاجرت نمودند.
در آن جا پسر ایزدیار به نام کیخسرو با دختر آدرباد ازدواج می کند که از آنان دختری زیبا متولد می شود که نامش را گلستان بانو می گذارند.
در شهر یزد نیز زرتشتیان از آتش تعصب غیر هم کیشان در امان نبودند. چون گلستان بانو ۱۰ ساله شد همسایگان غیر زرتشتی قصد ربودن و ترک دینش را داشتند که پدر گلستان بانو با گروه دیگری از زرتشتیان آن زمان چاره ای به جز مهاجرت ندیدند و بنابراین رهسپار هند شدند.
گلستان بانو به تنهایی رنج دوری از وطن و خانواده را تحمل می کرد و همیشه غم این حوادث روحش را آزرده می ساخت. گلستان بانو در بمبئی با جوانی پارسی به نام فرامجی ازدواج می کند و خوشبختانه او نیز به مانند همسرش از رنج و آزار ایرانیان پریشان خاطر بود. در آن زمان گلستان بانو با کمک همسرش خدمتی برای ایرانیان زرتشتی انجام داد که بی شک بودن امروز ما زرتشتیان ایران از فکر نیک این بانوی اندیشمند است.
آری تاسیس انجمن اکابر پارسیان هند و اعزام مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا به عنوان نماینده یراین انجمن و ارسال این همه پول در آن زمان همه با سعی و تلاش گلستان بانو انجام پذیرفت.
این بانوی فرهیخته توانست بار جزیه را برای همیشه از دوش ایرانیان بردارد و ساخت این همه آموزشگاه و برپایی دوباره مراسم و جشن ها و ساخت آتشکده و دخمه ها همگی توسط نماینده محبوب او مانکجی صاحب و با پول دهشمندان پارسی در ایران انجام پذیرفت و سرانجام در روز ورهرام ایزد مهرماه ۱۲۴۴ خورشیدی با خاطری آسوده به آرامش ابدی رسید.
یکسال بعد بهرامجی پسر گلستان بانو به یاد مادرش دخمه ای را در شهر کرمان با یاری یکی از خویشاوندان خود به نام ملا ظهراب گشتاسب بنا کرد تا یادش از خاطر نرود.
📚 بُن مایه :
برگرفته از پژوهش های ؛
دکتر آرش ضیاتبری پژوهش گر تاریخ زرتشتی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
سال روز لغو جزیه زرتشتیان در ایران به همت بانوی نیکوکار گلستان بانو
در تاریخ ۹ مهرماه ۱۲۶۱ خورشیدی انجام گرفت.
و آن روزدزرتشتیان ایران آزادی خود را به مناسبت لغو جزیه جشن گرفتند.
حقوق یک کارگر در ماه ( سال ۱۲۶۱ خورشیدی ) مبلغ ۱۰ ( ده ) ریال یعنی سالانه ۱۲۰ ( یکسد و بیست ) ریال بوده است و در سال ۱۲۶۱ سالانه ۴۵ ( چهل و پنج ) ریال یعنی معادل ۳۷/۵% حقوق سالانه خود را جزیه میداده است.
#گلستان_بانو_کیست؟
چکیده ای کوتاه از زندگی نامه ی این بانوی پاک سرشت و نیکوکار.
این نام شاید برای برخی از ما زرتشتیان آشنا باشد و شاید هم برخی از ما این بانو را نمیشناسیم.
بی شک همه ما مانکجی صاحب یا مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا را میشناسیم، همان نمایندهای که توسط انجمن اکابر پارسیان هند برای بهبود اوضاع زندگی زرتشتیان به ایران فرستاده شد.
زرتشتیانی که اگر مانکجی صاحب نماینده ی آن انجمن به ایران نیامده بود و مشکلات بسیار مهمی را که زرتشتیان آن روز گرفتارش بودند برطرف ننموده بود اکنون دیگر زرتشتی ای در ایران وجود نداشت.
همگی خوب میدانیم که زرتشتیان برای زندگی داخل شهر میبایست جزیه ( مالیات ) پرداخت نمایند و مبلغ این جزیه به حدی زیاد بود که بهدینان آن زمان توان پرداختش را نداشتند و ناچاراً یا مهاجرت میکردند و یا دین شان را ترک میگفتند که در هر صورت روز به روز از شمارشان کم می گشت.
به همت مانکجی و با پولی که انجمن اکابر پارسیان هند می دادند این مالیات پرداخت می شد تا این که سرانجام با هزینه ی هنگفتی که این انجمن پرداخت کرد، پادشاه ایران، ناصرالدین شاه قاجار به تاریخ ۱۲۶۱/۷/۹ خورشیدی فرمان لغو جزیه را صادر نمود.
بی شک می پرسیم این همه سخن در مورد مانکجی و انجمن اکابر پارسیان هند چه ربطی به گلستان بانو دارد؟
پس گلستان بانو کیست ؟؟
در سال ۱۱۴۴ خورشیدی در زمان حکومت افشاریه، حاکم محلی کرمان شرایط سختی را برای زرتشتیان به وجود آورده بود و زرتشتیان به ناچار برای نگهداری دین مهاجرت می کردند، دو خانواده به نام های آدرباد و ایزدیار نیز به همین منظور به یزد مهاجرت نمودند.
در آن جا پسر ایزدیار به نام کیخسرو با دختر آدرباد ازدواج می کند که از آنان دختری زیبا متولد می شود که نامش را گلستان بانو می گذارند.
در شهر یزد نیز زرتشتیان از آتش تعصب غیر هم کیشان در امان نبودند. چون گلستان بانو ۱۰ ساله شد همسایگان غیر زرتشتی قصد ربودن و ترک دینش را داشتند که پدر گلستان بانو با گروه دیگری از زرتشتیان آن زمان چاره ای به جز مهاجرت ندیدند و بنابراین رهسپار هند شدند.
گلستان بانو به تنهایی رنج دوری از وطن و خانواده را تحمل می کرد و همیشه غم این حوادث روحش را آزرده می ساخت. گلستان بانو در بمبئی با جوانی پارسی به نام فرامجی ازدواج می کند و خوشبختانه او نیز به مانند همسرش از رنج و آزار ایرانیان پریشان خاطر بود. در آن زمان گلستان بانو با کمک همسرش خدمتی برای ایرانیان زرتشتی انجام داد که بی شک بودن امروز ما زرتشتیان ایران از فکر نیک این بانوی اندیشمند است.
آری تاسیس انجمن اکابر پارسیان هند و اعزام مانکجی لیمیجی هوشنگ هاتریا به عنوان نماینده یراین انجمن و ارسال این همه پول در آن زمان همه با سعی و تلاش گلستان بانو انجام پذیرفت.
این بانوی فرهیخته توانست بار جزیه را برای همیشه از دوش ایرانیان بردارد و ساخت این همه آموزشگاه و برپایی دوباره مراسم و جشن ها و ساخت آتشکده و دخمه ها همگی توسط نماینده محبوب او مانکجی صاحب و با پول دهشمندان پارسی در ایران انجام پذیرفت و سرانجام در روز ورهرام ایزد مهرماه ۱۲۴۴ خورشیدی با خاطری آسوده به آرامش ابدی رسید.
یکسال بعد بهرامجی پسر گلستان بانو به یاد مادرش دخمه ای را در شهر کرمان با یاری یکی از خویشاوندان خود به نام ملا ظهراب گشتاسب بنا کرد تا یادش از خاطر نرود.
📚 بُن مایه :
برگرفته از پژوهش های ؛
دکتر آرش ضیاتبری پژوهش گر تاریخ زرتشتی.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز دی به مهر از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. چهار شنبه ۹ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۱ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ دی به مهر = آفریدگار. ✔️ روز آرامش و نیایش همگانی زرتشتیان. @khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز مهر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
پنج شنبه ۱۰ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ مهر = فروغ و روشنایی.
✔️ جشن مهرگان بر همه ی ایرانیان ایران دوست و ایران ساز ، در سراسر گیتی خجسته و همایون باد.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز مهر ایزد از مهر ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.
پنج شنبه ۱۰ مهر ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.
۲ اکتبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)
✔️ مهر = فروغ و روشنایی.
✔️ جشن مهرگان بر همه ی ایرانیان ایران دوست و ایران ساز ، در سراسر گیتی خجسته و همایون باد.
@khashatra