هویّت ایرانی در شاهنامه
پس از فردوسی، هویّت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامۀ ملّی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی روزگار کهن را زنده کنند که کردند.
پس از پدید آمدن شاهنامه تا پانصد سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، بهرغم وجود حکومتهای محلّی، مفهوم ایرانشهر همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحههای شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان ممدوح خود را، هرچند بر قلمروی در گوشهای از ایرانزمین حکم میراندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب میکردند.
هویّت ایرانی در شاهنامه در تحقیر ملّتهای دیگر نیست که رنگ و جلا مییابد بلکه خود بر بنیادهای فکری و معنوی و اخلاقی نیرومند استوار است. از همین رو، ملّیگرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به نژادپرستی نفرتانگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدّل نشد. در قرن بیست و یکم، ایرانیان میتوانند بر پایۀ همان بنیادها، بهویژه بنیادهای اخلاقی که در سرتاسر شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر پیشرفتهای برقآسا در فناوری ارتباطات، بیم آن میرود که بسیاری از فرهنگهای بومی فراموش شوند، هویّت ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند.
سخن آخر اینکه، اگر دیوان حافظ ناخودآگاهِ جمعی ایرانیان را بازمیتاباند، شاهنامه خودآگاهِ جمعی ایرانیان است.
«هویّت ایرانی در شاهنامه»، ابوالفضل خطیبی، نامۀ فرهنگستان، شمارۀ ۳۲، ۱۳۸۵، ص ۷۴-۷۵.
#هویت_ایرانی
#ابوالفضل_خطیبی
#شاهنامه_فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
پس از فردوسی، هویّت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامۀ ملّی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی روزگار کهن را زنده کنند که کردند.
پس از پدید آمدن شاهنامه تا پانصد سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، بهرغم وجود حکومتهای محلّی، مفهوم ایرانشهر همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحههای شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان ممدوح خود را، هرچند بر قلمروی در گوشهای از ایرانزمین حکم میراندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب میکردند.
هویّت ایرانی در شاهنامه در تحقیر ملّتهای دیگر نیست که رنگ و جلا مییابد بلکه خود بر بنیادهای فکری و معنوی و اخلاقی نیرومند استوار است. از همین رو، ملّیگرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به نژادپرستی نفرتانگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدّل نشد. در قرن بیست و یکم، ایرانیان میتوانند بر پایۀ همان بنیادها، بهویژه بنیادهای اخلاقی که در سرتاسر شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر پیشرفتهای برقآسا در فناوری ارتباطات، بیم آن میرود که بسیاری از فرهنگهای بومی فراموش شوند، هویّت ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند.
سخن آخر اینکه، اگر دیوان حافظ ناخودآگاهِ جمعی ایرانیان را بازمیتاباند، شاهنامه خودآگاهِ جمعی ایرانیان است.
«هویّت ایرانی در شاهنامه»، ابوالفضل خطیبی، نامۀ فرهنگستان، شمارۀ ۳۲، ۱۳۸۵، ص ۷۴-۷۵.
#هویت_ایرانی
#ابوالفضل_خطیبی
#شاهنامه_فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اجرای نمایشی دربارهٔ فردوسی و زبان فارسی توسط دانش آموزان عشایر.
مدارس عشایری که زندهنام بهمنبیگی بنیان گذاشت، یکی از بزرگترین خدمات یک ایرانی به ملت ایران بود؛ جایی برای آموزش فرزندان ایل، و برای پرورش انسانِ ایرانی. در آنجا عشق به ایران درس داده میشد.
این فیلم، اجرای نمایشی است دربارهٔ فردوسی، توسط دانشآموزان قشقایی.
شاهنامه آینهٔ فرهنگ ایرانی و شناسهٔ ملی ماست، هویت ماست.
و هرگز نمیشود شاهنامه را از فرهنگ ایران بهویژه فرهنگ عشایر دور کرد و مایهٔ مباهات است که ایل قشقایی این سنت را همچنان حفظ کرده است.
#شاهنامه_فردوسی
#بهمن_بیگی
#ایل_قشقایی
#فرهنگ_ایرانی
@kheradsarayeferdowsi
مدارس عشایری که زندهنام بهمنبیگی بنیان گذاشت، یکی از بزرگترین خدمات یک ایرانی به ملت ایران بود؛ جایی برای آموزش فرزندان ایل، و برای پرورش انسانِ ایرانی. در آنجا عشق به ایران درس داده میشد.
این فیلم، اجرای نمایشی است دربارهٔ فردوسی، توسط دانشآموزان قشقایی.
شاهنامه آینهٔ فرهنگ ایرانی و شناسهٔ ملی ماست، هویت ماست.
و هرگز نمیشود شاهنامه را از فرهنگ ایران بهویژه فرهنگ عشایر دور کرد و مایهٔ مباهات است که ایل قشقایی این سنت را همچنان حفظ کرده است.
#شاهنامه_فردوسی
#بهمن_بیگی
#ایل_قشقایی
#فرهنگ_ایرانی
@kheradsarayeferdowsi
هجدهم خردادماه، زادروز سعید نفیسی (۱۲٧۴-۱۳۴۵)
فردوسی و روحیات ایرانیان
در هر جای این دیار که پای فرزند آدمی باز شده باشد پهلوانان فردوسی نیز راه یافتهاند. بر فراز دروازههای شهر، بر در گرمابههای روستا، بر در زورخانهها، بر فراز قلعهها و حصارها رستم و دیو سفید و یا رستم و سهراب و یا رستم و اسفندیار و یا رستم و اشکبوس را نقش بستهاند. روی قالیها و قلمکارها یا روی ظروف سیمین و مسین و زرّین همهجا فردوسی اثری از خویش گذاشته است.
در معماری، در حجاری، در نقاشی، در موسیقی ایران، فردوسی مانند پهلوان باستانی خویش یکهتازی و کشورستانی میکند. در هر خانهای اگر یک نسخه از شاهنامۀ او نباشد نقشی از پهلوانان او است.
از قدیمترین زمان همواره معمول بوده است که برای شهنامۀ او مجالس و تصاویر میساختهاند و این تصاویر چنان با روح ملّت ایران توأم شده است که هرجا لازم آید که چیزی را نقش کنند صورت رستم و دیگر پهلوانان فردوسی لازم آن است. به همین جهت است که فردوسی در میان ملّت ایران مقامی دارد که هنوز هیچ سرایندهای را در میان قوم خویش آن مقام فراهم نشده است و شاید فراهم نگردد. هیچ گویندهای نتوانسته است مانند وی روحیّات ملّتی را سخرۀ خویش کند و هیچ شاعری چون وی نتوانسته است تمام آرزوهای چندین هزار سالۀ ملتی را در میان سخنان خود بپروراند. فردوسی تنها شاعر نیست، بلکه هزار سال است که فرمانروای روح ایرانی است. هزار سال است که در دلهای مردم ایران از شهری و بیابانگرد، از پیر و از جوان، از زن و از مرد، از خردسال و سالخورده پادشاهی میکند.
(سعید نفیسی، تهران، ۲ شهریور ۱۳۱۳)
#سعید_نفیسی
#فردوسی
#شاهنامه
@kheradsarayeferdowsi
فردوسی و روحیات ایرانیان
در هر جای این دیار که پای فرزند آدمی باز شده باشد پهلوانان فردوسی نیز راه یافتهاند. بر فراز دروازههای شهر، بر در گرمابههای روستا، بر در زورخانهها، بر فراز قلعهها و حصارها رستم و دیو سفید و یا رستم و سهراب و یا رستم و اسفندیار و یا رستم و اشکبوس را نقش بستهاند. روی قالیها و قلمکارها یا روی ظروف سیمین و مسین و زرّین همهجا فردوسی اثری از خویش گذاشته است.
در معماری، در حجاری، در نقاشی، در موسیقی ایران، فردوسی مانند پهلوان باستانی خویش یکهتازی و کشورستانی میکند. در هر خانهای اگر یک نسخه از شاهنامۀ او نباشد نقشی از پهلوانان او است.
از قدیمترین زمان همواره معمول بوده است که برای شهنامۀ او مجالس و تصاویر میساختهاند و این تصاویر چنان با روح ملّت ایران توأم شده است که هرجا لازم آید که چیزی را نقش کنند صورت رستم و دیگر پهلوانان فردوسی لازم آن است. به همین جهت است که فردوسی در میان ملّت ایران مقامی دارد که هنوز هیچ سرایندهای را در میان قوم خویش آن مقام فراهم نشده است و شاید فراهم نگردد. هیچ گویندهای نتوانسته است مانند وی روحیّات ملّتی را سخرۀ خویش کند و هیچ شاعری چون وی نتوانسته است تمام آرزوهای چندین هزار سالۀ ملتی را در میان سخنان خود بپروراند. فردوسی تنها شاعر نیست، بلکه هزار سال است که فرمانروای روح ایرانی است. هزار سال است که در دلهای مردم ایران از شهری و بیابانگرد، از پیر و از جوان، از زن و از مرد، از خردسال و سالخورده پادشاهی میکند.
(سعید نفیسی، تهران، ۲ شهریور ۱۳۱۳)
#سعید_نفیسی
#فردوسی
#شاهنامه
@kheradsarayeferdowsi
هجدهم خرداد ماه، زادروز استاد دکتر محمدجعفر یاحقی (۱۳۲۶، فردوس، خراسان)
گرچه دوریم، به یاد تو قدح مینوشیم
بُعدِ منزل نبود در سفر روحانی
ایشان در سال ۱۳۴۶ در کنکور رشته ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شدند. سپس در سال ۱۳۵۰ رتبه نخست را در کنکور فوقلیسانس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مشهد به دست آوردند و در سال ۱۳۵۴ با درجه ممتاز از پایاننامه خویش دفاع کردند و به پیشنهاد غلامحسین یوسفی بهعنوان مربی در بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی استخدام شدند. در همان زمان، با رتبه اول به دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران راه یافته، همزمان با تدریس در دانشگاه فردوسی، در دورهٔ دکتری دانشگاه تهران بهتحصیل پرداختند. ایشان در سال ۱۳۵۹ از پایاننامه دکتری در دانشگاه تهران با درجه ممتاز دفاع کردند. در سال ۱۳۶۷ دانشیار شدند و در سال۱۳۷۲ بهمرتبه استادی ادبیات فارسی ارتقا پیدا کردند. از دی ۱۳۸۱ مدیریت قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان را بهعهده گرفتند.
هر آنکس زِ دانش بَرَد توشهای
جهانیست بنشسته در گوشهای
👈 بخشی از فعالیتهای فرهنگی و افتخارات استاد یاحقی
- بنیانگذاری و مدیریت گروه فرهنگ و ادب بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی ۱۳۶۳
- تأسیس مرکز خراسان شناسی و انتصاب بهعنوان مدیرعامل این مؤسسه ۱۳۷۵
- برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران برای «فرهنگنامه قرآنی» ۱۳۷۵
- برندهٔ جایزهٔ پژوهش برتر پنجمین نمایشگاه علوم قرآنی برای «تفسیر ۲۰ جلدی ابوالفتوح رازی» ۱۳۷۶
- انتخاب بهعنوان استاد نمونه کشوری و دریافت لوح تقدیر درسال ۱۳۷۸
- دریافت لوح تقدیر به مناسبت انتخاب بهعنوان مؤلف برتر کتب درسی ۱۳۷۶
- دریافت لوح تقدیر از جهاد دانشگاهی بهمناسبت انتخاب بهعنوان استاد راهنمای برتر کشور ۱۳۸۷
- برندهٔ جایزهٔ دومین جشنواره بینالمللی فارابی برای کتاب «فرهنگ اساطیر و داستانوارهها در ادب فارسی» تهران ۱۳۸۷
- برندهٔ جایزه چهارمین جشنوارهٔ بینالمللی فارابی برای «تصحیح و گزارش تاریخ بیهقی» تهران، اول آبان ۱۳۸۹
- معرفی بهعنوان دانشمند برگزیده کشور توسط بنیاد نخبگان ۱۳۹۶
👈 برخی از فعالیتهای علمی ـ اجرایی استاد یاحقی:
- عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از اردیبهشت ۱۳۸۸
- تألیف، تصحیح و ترجمه بیش از ۴۲ عنوان کتاب و نگارش بیش از ۲۶۰ مقاله
- عضویت در شورایعالی گسترش زبان فارسی در خارج از کشور
- عضویت در هیئت ممیزه دانشگاه فردوسی مشهد
- عضویت در هیئت مدیره انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
- مدیرعامل مؤسسهٔ فرهنگی خردسرای فردوسی
- مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی مشهد
- عضویت در هیئت مؤسس مجمع مشهدپژوهان
-مدیریت مرکز پژوهشهای آسیای مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد
- عضویت در هیئت تحریریه ۵ مجله علمی، پژوهشی داخلی ودو مجله خارجی بهشرح زیر:
- مجلهٔ علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز
- نشریه دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان
- مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
- مجلهٔ گوهرگویا وابسته به انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
- مجلهٔ نامه پارسی وابسته بهشورای گسترش زبان و ادب فارسی
- فصلنامهٔ رودکی وابسته به رایزنی ایران در تاجیکستان
- مجلهٔ کمند کویته پاکستان.
👈 در روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ بههمت بنیاد نخبگان خراسانرضوی مراسم «نکوداشت نیمقرن تلاش علمی و فرهنگی دکتر یاحقی» با حضور جمعی از شخصیتهای برجسته علمی، فرهنگی و هنری کشور برگزار شد.
لازم به یادآوری است، نصب «کاشی ماندگار» بر سر در منزل ایشان، رونمایی از کتاب «دیهیم هفتاد (مجموعه مقالات اهدایی بهدکتر یاحقی)» رونمایی از کتاب «آن سالها» و تمبر یادبود مراسم نکوداشت استاد یاحقی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
🔹به قلم: دکتر ابوالفضل رنجبر راد
@kheradsarayeferdowsi
گرچه دوریم، به یاد تو قدح مینوشیم
بُعدِ منزل نبود در سفر روحانی
ایشان در سال ۱۳۴۶ در کنکور رشته ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شدند. سپس در سال ۱۳۵۰ رتبه نخست را در کنکور فوقلیسانس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مشهد به دست آوردند و در سال ۱۳۵۴ با درجه ممتاز از پایاننامه خویش دفاع کردند و به پیشنهاد غلامحسین یوسفی بهعنوان مربی در بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی استخدام شدند. در همان زمان، با رتبه اول به دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران راه یافته، همزمان با تدریس در دانشگاه فردوسی، در دورهٔ دکتری دانشگاه تهران بهتحصیل پرداختند. ایشان در سال ۱۳۵۹ از پایاننامه دکتری در دانشگاه تهران با درجه ممتاز دفاع کردند. در سال ۱۳۶۷ دانشیار شدند و در سال۱۳۷۲ بهمرتبه استادی ادبیات فارسی ارتقا پیدا کردند. از دی ۱۳۸۱ مدیریت قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان را بهعهده گرفتند.
هر آنکس زِ دانش بَرَد توشهای
جهانیست بنشسته در گوشهای
👈 بخشی از فعالیتهای فرهنگی و افتخارات استاد یاحقی
- بنیانگذاری و مدیریت گروه فرهنگ و ادب بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی ۱۳۶۳
- تأسیس مرکز خراسان شناسی و انتصاب بهعنوان مدیرعامل این مؤسسه ۱۳۷۵
- برندهٔ جایزهٔ کتاب سال ایران برای «فرهنگنامه قرآنی» ۱۳۷۵
- برندهٔ جایزهٔ پژوهش برتر پنجمین نمایشگاه علوم قرآنی برای «تفسیر ۲۰ جلدی ابوالفتوح رازی» ۱۳۷۶
- انتخاب بهعنوان استاد نمونه کشوری و دریافت لوح تقدیر درسال ۱۳۷۸
- دریافت لوح تقدیر به مناسبت انتخاب بهعنوان مؤلف برتر کتب درسی ۱۳۷۶
- دریافت لوح تقدیر از جهاد دانشگاهی بهمناسبت انتخاب بهعنوان استاد راهنمای برتر کشور ۱۳۸۷
- برندهٔ جایزهٔ دومین جشنواره بینالمللی فارابی برای کتاب «فرهنگ اساطیر و داستانوارهها در ادب فارسی» تهران ۱۳۸۷
- برندهٔ جایزه چهارمین جشنوارهٔ بینالمللی فارابی برای «تصحیح و گزارش تاریخ بیهقی» تهران، اول آبان ۱۳۸۹
- معرفی بهعنوان دانشمند برگزیده کشور توسط بنیاد نخبگان ۱۳۹۶
👈 برخی از فعالیتهای علمی ـ اجرایی استاد یاحقی:
- عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی از اردیبهشت ۱۳۸۸
- تألیف، تصحیح و ترجمه بیش از ۴۲ عنوان کتاب و نگارش بیش از ۲۶۰ مقاله
- عضویت در شورایعالی گسترش زبان فارسی در خارج از کشور
- عضویت در هیئت ممیزه دانشگاه فردوسی مشهد
- عضویت در هیئت مدیره انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
- مدیرعامل مؤسسهٔ فرهنگی خردسرای فردوسی
- مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه دانشگاه فردوسی مشهد
- عضویت در هیئت مؤسس مجمع مشهدپژوهان
-مدیریت مرکز پژوهشهای آسیای مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد
- عضویت در هیئت تحریریه ۵ مجله علمی، پژوهشی داخلی ودو مجله خارجی بهشرح زیر:
- مجلهٔ علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز
- نشریه دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان
- مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد
- مجلهٔ گوهرگویا وابسته به انجمن ترویج زبان و ادب فارسی
- مجلهٔ نامه پارسی وابسته بهشورای گسترش زبان و ادب فارسی
- فصلنامهٔ رودکی وابسته به رایزنی ایران در تاجیکستان
- مجلهٔ کمند کویته پاکستان.
👈 در روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ بههمت بنیاد نخبگان خراسانرضوی مراسم «نکوداشت نیمقرن تلاش علمی و فرهنگی دکتر یاحقی» با حضور جمعی از شخصیتهای برجسته علمی، فرهنگی و هنری کشور برگزار شد.
لازم به یادآوری است، نصب «کاشی ماندگار» بر سر در منزل ایشان، رونمایی از کتاب «دیهیم هفتاد (مجموعه مقالات اهدایی بهدکتر یاحقی)» رونمایی از کتاب «آن سالها» و تمبر یادبود مراسم نکوداشت استاد یاحقی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
🔹به قلم: دکتر ابوالفضل رنجبر راد
@kheradsarayeferdowsi
هجدهم خردادماه، زادروز دکتر محمدجعفر یاحقی (۱۳۲۶، فردوس)
شاهنامه یک فرهنگ است
شاهنامه نه صرفا یک کتاب بلکه به معنای وسیع کلمه یک فرهنگ است. پس نباید آن را با کتابهای دیگر مقایسه کرد.
فردوسی پدیدآورنده شاهنامه و شاهنامه پشتیبان زبان فارسی است. در شاهنامه، به غیر از فرم و صورت، همهچیز متنوع است. یعنی آهنگ و طنین سخن که به اصطلاح در بحر متقارب قرار میگیرد. همچنین از نظر هدف و چشمانداز اثر که عبارت است از فرهنگ فاخر آریایی، برای ابراز هویت و آزادگی. در باقی زمینهها شاهنامه عرصه متنوعی است که میتواند روانهای گوناگون را سیراب کند و به این دلیل است که به هر جای آن توجه میکنیم، اگر چشم دل باز کنیم، موارد تازهای را مشاهده خواهیم کرد.
فردوسی در نقاشی جنبههای زندگی اقوام آریایی نقش و آنقدر توانایی داشته که بتواند به گوشه و کنار زندگی مردمان گذشته سر بکشد و ظرافتها و باریکنگریهای آنها را از نظر بگذراند. هنر برتر و فاخرتر آن است که توانسته است این ظرافتها را نه تنها برای روزگار خود بلکه برای مردمان دورههای پس از خود نیز هموار، ملموس و دلپذیر کند. به طوری که گویی مردمان این و آن روزگار، به تن خویش آن را آزموده و فراز و فرود آن را از سر گذارندهاند.
آنکه از دور به شاهنامه نگاه میکند، اگر تیزبین نباشد، آن را کتابی از سنخ باقی کتابها میبیند که چنانکه از نامش بر میآید، کتاب شاهان است و سرگذشت آنان. آنکه کمی نزدیکتر میآید و چشمان خود را اندکی میمالد، شاهنامه را سرگذشت جنگها و پهلوانی قهرمانان ملی میداند که در راه دفاع از وطن جانفشانیها کردهاند و آنکه خود را شاهنامهشناس میداند و سالها در زیر و بم کلمات دقت میکند و در تحقیق و پژوهش موشکافی میکند، شاهنامه را فاخر و پاشکوه میبیند که به عنوان میراثی گرانسنگ به یادگار برای ما برجای مانده و باید به مثابه پایه استوار زبان و فرهنگ و فارسی از کیان آن محافظت شود.
#دکتر_محمدجعفر_یاحقی
#فردوسی
#شاهنامه
#فرهنگ
@kheradsarayeferdowsi
شاهنامه یک فرهنگ است
شاهنامه نه صرفا یک کتاب بلکه به معنای وسیع کلمه یک فرهنگ است. پس نباید آن را با کتابهای دیگر مقایسه کرد.
فردوسی پدیدآورنده شاهنامه و شاهنامه پشتیبان زبان فارسی است. در شاهنامه، به غیر از فرم و صورت، همهچیز متنوع است. یعنی آهنگ و طنین سخن که به اصطلاح در بحر متقارب قرار میگیرد. همچنین از نظر هدف و چشمانداز اثر که عبارت است از فرهنگ فاخر آریایی، برای ابراز هویت و آزادگی. در باقی زمینهها شاهنامه عرصه متنوعی است که میتواند روانهای گوناگون را سیراب کند و به این دلیل است که به هر جای آن توجه میکنیم، اگر چشم دل باز کنیم، موارد تازهای را مشاهده خواهیم کرد.
فردوسی در نقاشی جنبههای زندگی اقوام آریایی نقش و آنقدر توانایی داشته که بتواند به گوشه و کنار زندگی مردمان گذشته سر بکشد و ظرافتها و باریکنگریهای آنها را از نظر بگذراند. هنر برتر و فاخرتر آن است که توانسته است این ظرافتها را نه تنها برای روزگار خود بلکه برای مردمان دورههای پس از خود نیز هموار، ملموس و دلپذیر کند. به طوری که گویی مردمان این و آن روزگار، به تن خویش آن را آزموده و فراز و فرود آن را از سر گذارندهاند.
آنکه از دور به شاهنامه نگاه میکند، اگر تیزبین نباشد، آن را کتابی از سنخ باقی کتابها میبیند که چنانکه از نامش بر میآید، کتاب شاهان است و سرگذشت آنان. آنکه کمی نزدیکتر میآید و چشمان خود را اندکی میمالد، شاهنامه را سرگذشت جنگها و پهلوانی قهرمانان ملی میداند که در راه دفاع از وطن جانفشانیها کردهاند و آنکه خود را شاهنامهشناس میداند و سالها در زیر و بم کلمات دقت میکند و در تحقیق و پژوهش موشکافی میکند، شاهنامه را فاخر و پاشکوه میبیند که به عنوان میراثی گرانسنگ به یادگار برای ما برجای مانده و باید به مثابه پایه استوار زبان و فرهنگ و فارسی از کیان آن محافظت شود.
#دکتر_محمدجعفر_یاحقی
#فردوسی
#شاهنامه
#فرهنگ
@kheradsarayeferdowsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 شب محمدجعفر یاحقی در یک نگاه🔹
(ششصد و پنجاه و پنجمین شب بخارا)
✅برگزارکنندگان: مجلهٔ بخارا با همکاری دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، قطب علمی فردوسی و شاهنامه، انجمن پایندان و خردسرای فردوسی
پنجشنبه ۴ اسفندماه ۱۴۰۱، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی دانشگاه فردوسی مشهد، تالار فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
(ششصد و پنجاه و پنجمین شب بخارا)
✅برگزارکنندگان: مجلهٔ بخارا با همکاری دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، قطب علمی فردوسی و شاهنامه، انجمن پایندان و خردسرای فردوسی
پنجشنبه ۴ اسفندماه ۱۴۰۱، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی دانشگاه فردوسی مشهد، تالار فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
#فصلنامه_پاژ
ویژهٔ فردوسی و شاهنامه
دورهٔ جدید ـ سال چهاردهم ـ شمارهٔ اول ـ بهار ۱۴۰۴ (شمارهٔ پیاپی ۵۷)
این فصلنامه با مجوّز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره ثبت: ۹۰/۸۰۹۰ منتشر میشود.
#صاحب_امتیاز: مؤسسّۀ فرهنگی خردسرای فردوسی
#مدیرمسئول وسردبیر: دکتر محمّدجعفر یاحقی
#مدیر_علمی: دکتر حمید طبسی
#تحریریه: دکتر کیمیا تاج نیا، دکتر محمود حسنآبادی، دکتر حمید طبسی، دکتر علیرضا قیامتی، رجبعلی لبافخانیکی، دکتر جواد محقّقنیشابوری، دکتر حامد مهراد، دکتر محمّدجعفر یاحقّی
ویراستار: لیلا بختآور
تنظیم و صفحه آرا: مرضیه دلیری اصل
طراح جلد: فرید یاحقی
تلفن و دورنگار: ۳۵۰۱۹۲۷۴-۰۵۱
صفحه خانگی: www.fcwh-ngo.com
▫️ سرمقاله: همه جای ایران سرای من است
دکتر محمدجعفر یاحقی
#فهرست_مقالات:
✳️ واکاوی چالشها و لغزشها در شاهنامهپژوهی
مهندس فرهاد وداد
✳️ شومیِ خاک در شاهنامه و تصحیح بیتی از داستان شیرویه با رویکرد بینادانشی
موسیالرضا نظری
✳️ دشت سواران نیزهگذار شاهنامه، کجاست؟
مهندس محسن مستوفی
✳️ بازتاب شاهنامه در احسنالتواریخ و ظفرنامهٔ شامی
دکتر مژگان حسنپور
✳️ حبالوطن فی فکر ابیالقاسم الفردوسی
دکتر محمدجعفر یاحقی
✳️ نظری دیگر دربارهٔ نحوست سیزده بدر (پژوهشی در یک باور مشترک اقوام هند و ایرانی)
دکتر علیاصغر فیروزنیا
✳️ جنبههای ایرانیِ سنت رمانس (نویسندگان ایرانی داستان اسکندر)
دکتر ریچارد استونمن - ترجمه دکتر کامران ارژنگی
✳️ پژوهشهای حافظ محمود شیرانی در حوزهٔ شاهنامهپژوهی
دکتر معصومه محیامحمود
✳️ صخرهنگارههای سرخکوه ندوشن
علیرضا حصارنوی
✳️ تازههای شاهنامهپژوهی و اسطورهشناسی
دکتر محمد بیانی
✳️ «متنپژوهی شاهنامه از شیراز تا طوس» (گوشهای از گزارش چاپ نشدۀ بزرگداشت فردوسی در سال ۱۳۸۵)
تحریریه پاژ
✳️ گزارشی مختصر از درسگفتارهای دکتر ابوالفضل خطیبی
دکتر علیاصغر بشیری
✳️ «بهاریست خرم در اردیبهشت» (گزارش نشستها و همایشهای مؤسسهٔ خردسرای فردوسی در بهار ۱۴۰۴)
تحریریه پاژ
✳️ «گناباد در شاهنامه» (گزارش چهارمین نکوداشت فردوسی و حماسهٔ دوازدهرخ در زیبد)
فاطمه شکفته
✳️ گزارشی از نمایشگاه «خاک تا خیال؛ تجلی اساطیر ایرانی بر بوم دیجیتال»
به قلم: حورا حقشنو
🔸شعر و داستان با آثاری از:
استاد ملکالشعرای بهار / محمودرضا آرمین سهی سیستانی / فردوس فراهانی / شعبان کرمدخت / رستم وهابزاده/ علی بابک / دکتر علیاصغر فیروزنیا
🌺🍃🌺
@kheradsarayeferdowsi
فصلنامۀ پاژ شماره ۵۷ (بهار ۱۴۰۴) در ۲۳۲ صفحه از ۲۵ خرداد در محلّ مؤسسه و انتشارات امام (مشهد) در دسترس است.
(پذیرش سفارش و ارسال برای سایر شهرها): ۰۹۱۵۱۵۹۰۴۸۹
#مؤسسه_خردسرای_فردوسی را در صفحه اینستاگرام همراهی کنید
🆔https://instagram.com/kheradsarayeferdowsi?igshid=12hsf58inenpo
ویژهٔ فردوسی و شاهنامه
دورهٔ جدید ـ سال چهاردهم ـ شمارهٔ اول ـ بهار ۱۴۰۴ (شمارهٔ پیاپی ۵۷)
این فصلنامه با مجوّز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شماره ثبت: ۹۰/۸۰۹۰ منتشر میشود.
#صاحب_امتیاز: مؤسسّۀ فرهنگی خردسرای فردوسی
#مدیرمسئول وسردبیر: دکتر محمّدجعفر یاحقی
#مدیر_علمی: دکتر حمید طبسی
#تحریریه: دکتر کیمیا تاج نیا، دکتر محمود حسنآبادی، دکتر حمید طبسی، دکتر علیرضا قیامتی، رجبعلی لبافخانیکی، دکتر جواد محقّقنیشابوری، دکتر حامد مهراد، دکتر محمّدجعفر یاحقّی
ویراستار: لیلا بختآور
تنظیم و صفحه آرا: مرضیه دلیری اصل
طراح جلد: فرید یاحقی
تلفن و دورنگار: ۳۵۰۱۹۲۷۴-۰۵۱
صفحه خانگی: www.fcwh-ngo.com
▫️ سرمقاله: همه جای ایران سرای من است
دکتر محمدجعفر یاحقی
#فهرست_مقالات:
✳️ واکاوی چالشها و لغزشها در شاهنامهپژوهی
مهندس فرهاد وداد
✳️ شومیِ خاک در شاهنامه و تصحیح بیتی از داستان شیرویه با رویکرد بینادانشی
موسیالرضا نظری
✳️ دشت سواران نیزهگذار شاهنامه، کجاست؟
مهندس محسن مستوفی
✳️ بازتاب شاهنامه در احسنالتواریخ و ظفرنامهٔ شامی
دکتر مژگان حسنپور
✳️ حبالوطن فی فکر ابیالقاسم الفردوسی
دکتر محمدجعفر یاحقی
✳️ نظری دیگر دربارهٔ نحوست سیزده بدر (پژوهشی در یک باور مشترک اقوام هند و ایرانی)
دکتر علیاصغر فیروزنیا
✳️ جنبههای ایرانیِ سنت رمانس (نویسندگان ایرانی داستان اسکندر)
دکتر ریچارد استونمن - ترجمه دکتر کامران ارژنگی
✳️ پژوهشهای حافظ محمود شیرانی در حوزهٔ شاهنامهپژوهی
دکتر معصومه محیامحمود
✳️ صخرهنگارههای سرخکوه ندوشن
علیرضا حصارنوی
✳️ تازههای شاهنامهپژوهی و اسطورهشناسی
دکتر محمد بیانی
✳️ «متنپژوهی شاهنامه از شیراز تا طوس» (گوشهای از گزارش چاپ نشدۀ بزرگداشت فردوسی در سال ۱۳۸۵)
تحریریه پاژ
✳️ گزارشی مختصر از درسگفتارهای دکتر ابوالفضل خطیبی
دکتر علیاصغر بشیری
✳️ «بهاریست خرم در اردیبهشت» (گزارش نشستها و همایشهای مؤسسهٔ خردسرای فردوسی در بهار ۱۴۰۴)
تحریریه پاژ
✳️ «گناباد در شاهنامه» (گزارش چهارمین نکوداشت فردوسی و حماسهٔ دوازدهرخ در زیبد)
فاطمه شکفته
✳️ گزارشی از نمایشگاه «خاک تا خیال؛ تجلی اساطیر ایرانی بر بوم دیجیتال»
به قلم: حورا حقشنو
🔸شعر و داستان با آثاری از:
استاد ملکالشعرای بهار / محمودرضا آرمین سهی سیستانی / فردوس فراهانی / شعبان کرمدخت / رستم وهابزاده/ علی بابک / دکتر علیاصغر فیروزنیا
🌺🍃🌺
@kheradsarayeferdowsi
فصلنامۀ پاژ شماره ۵۷ (بهار ۱۴۰۴) در ۲۳۲ صفحه از ۲۵ خرداد در محلّ مؤسسه و انتشارات امام (مشهد) در دسترس است.
(پذیرش سفارش و ارسال برای سایر شهرها): ۰۹۱۵۱۵۹۰۴۸۹
#مؤسسه_خردسرای_فردوسی را در صفحه اینستاگرام همراهی کنید
🆔https://instagram.com/kheradsarayeferdowsi?igshid=12hsf58inenpo
۷۰۰ سال با حافظ در پاریس
«هفتصد سال با حافظ» عنوان کنفرانسی بود که روز پنجشنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۱ خرداد ۱۴۰۴ در مقر سازمان یونسکو در پاریس برگزار شد.
برگزار کنندۀ این همایش هیأت اعزامی تاجیکستان به استعداد نزدیک به سی نفر با سرپرستی وزیر فرهنگ تاجیکستان بانو مطلوبهخان ستاریان بود با همکاری بنیاد رودکی پاریس.
همایش ساعت ۱۰ صبح روز مذکور پس از پذیرش و نامنویسی و پذیرایی معمول در اینگونه همایشها با اعلام دبیر همایش (دکتر مسعود میرشاهی) و سخنرانی کوتاه خانم ستاریان وزیر فرهنگ تاجیکستان و خیرمقدم و سخنرانی کوتاه ارنستو اوتو مدیر کل فرهنگی یونسکو آغاز شد.
در این همایش یکروزه و فشرده ۵۳ سخنرانی در شش بخش ارائه شد، که از این تعداد ۱۴ سخنرانی به صورت ویدئویی و بقیه حضوری بود. سخنرانان از کشورهای تاجیکستان (۲۲ مقاله)، ایران (هشت مقاله+ تعدادی از ایرانیان مقیم فرانسه) و از دیگر کشورها از جمله فرانسه، افغانستان، قزاقستان، بنگلادش، جمهوری آذربایجان، آمریکا، بلژیک، هلند و پاکستان هرکدام یک یا دو سخنران در این همایش به ارائۀ مقاله پرداختند.
هشت تن سخنرانانی که از داخل ایران مقاله فرستاده بودند همگی به صورت ویدئویی ارائه داشتند و این از دشواری سفر از ایران به اروپا و عدم حمایت لازم از اینگونه برنامهها حکایت میکرد. در پایان هر یک از بخشهای ششگانه غزلی از حافظ خوانده میشد.
سفیر ایران در سازمان یونسکو، دکتر احمد پاکتچی هم با خیرمقدمی کوتاه در آغاز برنامه و ارائۀ سخنرانی، تقریباً تا آخر به همراه نمایندهٔ تاجیکستان در یونسکو در برنامه حضور داشت. ساعت ۵ تا ۶ عصر هم در یکی دیگر از تالارهای همان ساختمان برنامهٔ کنسرت موسیقی شش مقام با هنرنمایی گروهی از هنرمندان تاجیکستان برقرار بود.
نمایشگاه آثار حافظ از ساعت ۹ تا ۱۵ آن روز در تالار میرو ساختمان یونسکو بر پا بود که تا ۱۴ ژوئن هم ادامه خواهد داشت.
به جز من که در پاریس حضور داشتم، دو تن دیگر از همکاران خردسرا، دکتر فرنگیس فرهود و دکتر علیرضا قیامتی هم از قبل برای همایش مقاله فرستاده بودند. عنوان سخنرانی دکتر فرهود که به صورت ویدئویی از امریکا فرستاده بودند «مراحل تابآوری حافظ در بحران سیاسی- اجتماعی زمان خود» بود و به صورت پاورپوینت و متفاوت ارائه شد و نظر مخاطبان را به خود جلب کرد.
عنوان سحنرانی دکتر قیامتی: «مفهوم آزادی در شعر حافظ» و مقالۀ من (یاحقی) هم که پیشتر از ایران به همایش فرستاده بودم، بود: «حافظ همگان»؛ علاوه بر این در نخستین جلسهٔ بعدازظهر هم نام مرا به عنوان رئیس جلسه اعلام کرده بودند. بنابراین عملاً خردسرا با سه مقاله در این همایش حضور فعال داشت.
چیزی که جایش در همایش حافظ یونسکو خالی بود حضور رسمی ایران و سخنرانانی از ایران بود که بتوانند با ارائۀ حضوری مقاله این خلأ را که از سوی برخی از سخنرانان هموطن مقیم فرانسه حمل بر بیاعتنایی دولت ایران به حافظ و این قبیل برنامهها هم شده، پر کنند؛ این درحالی بود که تاجیکستان با حضوری پررنگ و همهجانبه اساساً همایش را از آن خود کرده و حافظ را عملاً به پاریس آورده بود.
قرائت شعر حسن سلطان شاعر معاصر تاجیک که در پایان جلسه خوانده شد، سفر مجازی حافظ را بیشتر درخاطرهها نشاند:
عشق در پردۀ «شهناز» به پاریس آمد
هاتف از انجمن راز به پاریس آمد
رفت آوازۀ این جمع چو بیرون ز فلک
جبرئیل از ره پرواز به پاریس آمد
شانزهلیزۀ پاریس مصلی است دگر
خواجه از انجمن راز به پاریس آمد
اوکه از خطۀ شیراز نمیرفت برون
رفت و برگشت و سرافراز به پاریس آمد
لفظ شکرشکن پارسی تاجیکی
با همه شوکت و اعجاز به پاریس آمد
مطربا پرده مگردان و مزن راه دگر
عشق در پردۀ «شهناز» به پاریس آمد
۲۲ خردادماه ۱۴۰۴
#همایش
#هفتصدسال_با_حافظ
#دکتر_محمدجعفر_یاحقی
#دکتر_علیرضا_قیامتی
#دکتر_فرنگیس_فرهود
#سازمان_یونسکو
#خردسرای_فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
«هفتصد سال با حافظ» عنوان کنفرانسی بود که روز پنجشنبه ۱۱ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۱ خرداد ۱۴۰۴ در مقر سازمان یونسکو در پاریس برگزار شد.
برگزار کنندۀ این همایش هیأت اعزامی تاجیکستان به استعداد نزدیک به سی نفر با سرپرستی وزیر فرهنگ تاجیکستان بانو مطلوبهخان ستاریان بود با همکاری بنیاد رودکی پاریس.
همایش ساعت ۱۰ صبح روز مذکور پس از پذیرش و نامنویسی و پذیرایی معمول در اینگونه همایشها با اعلام دبیر همایش (دکتر مسعود میرشاهی) و سخنرانی کوتاه خانم ستاریان وزیر فرهنگ تاجیکستان و خیرمقدم و سخنرانی کوتاه ارنستو اوتو مدیر کل فرهنگی یونسکو آغاز شد.
در این همایش یکروزه و فشرده ۵۳ سخنرانی در شش بخش ارائه شد، که از این تعداد ۱۴ سخنرانی به صورت ویدئویی و بقیه حضوری بود. سخنرانان از کشورهای تاجیکستان (۲۲ مقاله)، ایران (هشت مقاله+ تعدادی از ایرانیان مقیم فرانسه) و از دیگر کشورها از جمله فرانسه، افغانستان، قزاقستان، بنگلادش، جمهوری آذربایجان، آمریکا، بلژیک، هلند و پاکستان هرکدام یک یا دو سخنران در این همایش به ارائۀ مقاله پرداختند.
هشت تن سخنرانانی که از داخل ایران مقاله فرستاده بودند همگی به صورت ویدئویی ارائه داشتند و این از دشواری سفر از ایران به اروپا و عدم حمایت لازم از اینگونه برنامهها حکایت میکرد. در پایان هر یک از بخشهای ششگانه غزلی از حافظ خوانده میشد.
سفیر ایران در سازمان یونسکو، دکتر احمد پاکتچی هم با خیرمقدمی کوتاه در آغاز برنامه و ارائۀ سخنرانی، تقریباً تا آخر به همراه نمایندهٔ تاجیکستان در یونسکو در برنامه حضور داشت. ساعت ۵ تا ۶ عصر هم در یکی دیگر از تالارهای همان ساختمان برنامهٔ کنسرت موسیقی شش مقام با هنرنمایی گروهی از هنرمندان تاجیکستان برقرار بود.
نمایشگاه آثار حافظ از ساعت ۹ تا ۱۵ آن روز در تالار میرو ساختمان یونسکو بر پا بود که تا ۱۴ ژوئن هم ادامه خواهد داشت.
به جز من که در پاریس حضور داشتم، دو تن دیگر از همکاران خردسرا، دکتر فرنگیس فرهود و دکتر علیرضا قیامتی هم از قبل برای همایش مقاله فرستاده بودند. عنوان سخنرانی دکتر فرهود که به صورت ویدئویی از امریکا فرستاده بودند «مراحل تابآوری حافظ در بحران سیاسی- اجتماعی زمان خود» بود و به صورت پاورپوینت و متفاوت ارائه شد و نظر مخاطبان را به خود جلب کرد.
عنوان سحنرانی دکتر قیامتی: «مفهوم آزادی در شعر حافظ» و مقالۀ من (یاحقی) هم که پیشتر از ایران به همایش فرستاده بودم، بود: «حافظ همگان»؛ علاوه بر این در نخستین جلسهٔ بعدازظهر هم نام مرا به عنوان رئیس جلسه اعلام کرده بودند. بنابراین عملاً خردسرا با سه مقاله در این همایش حضور فعال داشت.
چیزی که جایش در همایش حافظ یونسکو خالی بود حضور رسمی ایران و سخنرانانی از ایران بود که بتوانند با ارائۀ حضوری مقاله این خلأ را که از سوی برخی از سخنرانان هموطن مقیم فرانسه حمل بر بیاعتنایی دولت ایران به حافظ و این قبیل برنامهها هم شده، پر کنند؛ این درحالی بود که تاجیکستان با حضوری پررنگ و همهجانبه اساساً همایش را از آن خود کرده و حافظ را عملاً به پاریس آورده بود.
قرائت شعر حسن سلطان شاعر معاصر تاجیک که در پایان جلسه خوانده شد، سفر مجازی حافظ را بیشتر درخاطرهها نشاند:
عشق در پردۀ «شهناز» به پاریس آمد
هاتف از انجمن راز به پاریس آمد
رفت آوازۀ این جمع چو بیرون ز فلک
جبرئیل از ره پرواز به پاریس آمد
شانزهلیزۀ پاریس مصلی است دگر
خواجه از انجمن راز به پاریس آمد
اوکه از خطۀ شیراز نمیرفت برون
رفت و برگشت و سرافراز به پاریس آمد
لفظ شکرشکن پارسی تاجیکی
با همه شوکت و اعجاز به پاریس آمد
مطربا پرده مگردان و مزن راه دگر
عشق در پردۀ «شهناز» به پاریس آمد
۲۲ خردادماه ۱۴۰۴
#همایش
#هفتصدسال_با_حافظ
#دکتر_محمدجعفر_یاحقی
#دکتر_علیرضا_قیامتی
#دکتر_فرنگیس_فرهود
#سازمان_یونسکو
#خردسرای_فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
🔸برنامه «پند پارسی»
تهیه کننده: سیده زهرا حسینی
گوینده: زهرا شهرکی
کارشناس: فاطمه شکفته
موضوع: فغان از جغد جنگ در شعر
ملکالشعرا بهار (۸)
@kheradsarayeferdowsi
تهیه کننده: سیده زهرا حسینی
گوینده: زهرا شهرکی
کارشناس: فاطمه شکفته
موضوع: فغان از جغد جنگ در شعر
ملکالشعرا بهار (۸)
@kheradsarayeferdowsi
Telegram
attach 📎
ایران من
آوازخوانی در شبم سرچشمهٔ خورشید تو یار و دیار و عشق تو سرچشمهٔ امید تو
ای صبح فروردین من ای تکیهگاه آخرین ای کهنه سرباز زمین جان جهان ایران زمین
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
ای داغ دیده بازگو بلخ و سمرقندت چه شد صدها جفا ای مادرم دیدی و مهرت کم نشد
از خون سربازان تو گل گون شده رویت وطن ای سرو سبز بی خزان ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم ایران زمین آغاز تو پایان تویی بر دشت من باران تویی در چشم من تابان تویی
ایران من ایران من آن مهر جاویدان تویی ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
در ظلمت جان کاه شب مرغ سحر خوان منی در حصر هم آزاده ای تنها تو ایران منی
اینجا صدای روشنت در آسمان پیچیده است گویی لبانت را خدا روز ازل بوسیده است
ای مرغ حق در سینه ات با شور خود بیداد کن آوازخوان شب شکن بار دگر فریاد کن
ظلم ظالم جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن ...
ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن
ای مادرم ایران زمین آغاز تو پایان تویی بر دشت من باران تویی در چشم من تابان تویی
ایران من ایران من آن مهر جاویدان تویی ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
#ایران_من
آواز: همایون شجریان
@kheradsarayeferdowsi
آوازخوانی در شبم سرچشمهٔ خورشید تو یار و دیار و عشق تو سرچشمهٔ امید تو
ای صبح فروردین من ای تکیهگاه آخرین ای کهنه سرباز زمین جان جهان ایران زمین
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
ای داغ دیده بازگو بلخ و سمرقندت چه شد صدها جفا ای مادرم دیدی و مهرت کم نشد
از خون سربازان تو گل گون شده رویت وطن ای سرو سبز بی خزان ای مهر تو در جان و تن
ای مادرم ایران زمین آغاز تو پایان تویی بر دشت من باران تویی در چشم من تابان تویی
ایران من ایران من آن مهر جاویدان تویی ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
در ظلمت جان کاه شب مرغ سحر خوان منی در حصر هم آزاده ای تنها تو ایران منی
اینجا صدای روشنت در آسمان پیچیده است گویی لبانت را خدا روز ازل بوسیده است
ای مرغ حق در سینه ات با شور خود بیداد کن آوازخوان شب شکن بار دگر فریاد کن
ظلم ظالم جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن ...
ای خدا ای فلک ای طبیعت شام تاریک ما را سحر کن
ای مادرم ایران زمین آغاز تو پایان تویی بر دشت من باران تویی در چشم من تابان تویی
ایران من ایران من آن مهر جاویدان تویی ...
ای در رگانم خون وطن ای پرچمت ما را کفن دور از تو بادا اهرمن ایران من ایران من
ایران من ایران من ...
#ایران_من
آواز: همایون شجریان
@kheradsarayeferdowsi
Telegram
attach 📎
ای کاش میشد
آن روز که بار میبستم
-بیست و هشتم اردیبهشتماه،
در یادروز خیام-
کلّ همین وطنم را
مثل دیوان کوچک حافظ
–به سفارش دخترم نگار-
یا نه، مانند شارژر لپتاپم
پیچیده در نایلونی حبابدار
-در امان از آسیب هر فشار-
در گوشۀ کولهام
همراه خود میبردم،
در روشنای باران،
یا آفتاب اندک حومۀ پاریس
یا هرکجا که سفر میکنم.
تا امروز ناگزیر نباشم
خاک خوب وطنم را
در معرض گرما و گردباد
یا کام این تنورههای آتش و دود
-رفته تا نیمه راه ثریا-
بر صفحۀ سیاهجامۀ لپتاپ
از روزن فضای مجازی
با خود نظاره کنم،
حال آن که این «خودِ غمگینم»
آنجاست،
- در کنار شما یاران-
همراه آتش و دود و درد.
و اینک من
در این فضای همهجا سبز
و برابر این درختان بی درد و سرفراز
هنگام حرفنگاری این واژههای درد
ناگاه سرنوشت وطنم را
-دود و شهادت بیماران،
آوارگی این کرورکرور آدم -
با یاد خاک خوب وطن
بر بال امواج
ببینم و با خود
زمزمه کنم:
«ای کاش آدمی
وطنش را
میتوانست
مثل بنفشهها
در جعبههای خاک
همراه خویشتن میبرد»
هرجا که خواست
در بیخیالی غرب
یا روشنای شرق
تا در امان بماند
از کینههای کهنه و
از شعلههای جنگ!
محمدجعفر یاحقی. پاریس
۲۸ خردادماه ۱۴۰۴
@kheradsarayeferdowsi
آن روز که بار میبستم
-بیست و هشتم اردیبهشتماه،
در یادروز خیام-
کلّ همین وطنم را
مثل دیوان کوچک حافظ
–به سفارش دخترم نگار-
یا نه، مانند شارژر لپتاپم
پیچیده در نایلونی حبابدار
-در امان از آسیب هر فشار-
در گوشۀ کولهام
همراه خود میبردم،
در روشنای باران،
یا آفتاب اندک حومۀ پاریس
یا هرکجا که سفر میکنم.
تا امروز ناگزیر نباشم
خاک خوب وطنم را
در معرض گرما و گردباد
یا کام این تنورههای آتش و دود
-رفته تا نیمه راه ثریا-
بر صفحۀ سیاهجامۀ لپتاپ
از روزن فضای مجازی
با خود نظاره کنم،
حال آن که این «خودِ غمگینم»
آنجاست،
- در کنار شما یاران-
همراه آتش و دود و درد.
و اینک من
در این فضای همهجا سبز
و برابر این درختان بی درد و سرفراز
هنگام حرفنگاری این واژههای درد
ناگاه سرنوشت وطنم را
-دود و شهادت بیماران،
آوارگی این کرورکرور آدم -
با یاد خاک خوب وطن
بر بال امواج
ببینم و با خود
زمزمه کنم:
«ای کاش آدمی
وطنش را
میتوانست
مثل بنفشهها
در جعبههای خاک
همراه خویشتن میبرد»
هرجا که خواست
در بیخیالی غرب
یا روشنای شرق
تا در امان بماند
از کینههای کهنه و
از شعلههای جنگ!
محمدجعفر یاحقی. پاریس
۲۸ خردادماه ۱۴۰۴
@kheradsarayeferdowsi
برگزاری نشست فرهنگی و گشایش
خردسرای فردوسی فرانسه
شهر مولان فرانسه، شاهد برگزاری نشست فرهنگی ارزشمندی در عصر روز پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ (برابر با ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵)، با هدف گشایش چهارمین خردسرای فردوسی در خارج از ایران بود
این نشست، به دلیل شرایط بحرانی و جنگی حاکم بر میهن عزیزمان ایران، بهصورت غیررسمی و محدود تشکیل گردید.
در این مراسم، مدیر محترم خردسرای فردوسی مشهد، آقای دکتر محمدجعفر یاحقی، چهره سرشناس و استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه برجسته، به همراه همسر فرهیختهشان، خانم دکتر بوزرجمهری، حضور به هم رساندند و در جمعی دوستانه دربارهٔ فرهنگ و ادب ایران زمین، سخن گفتند.
این رویداد فرهنگی با همکاری انجمن فرهنگی CSI برگزار گردید.
گشایش خردسرای فردوسی همزمان شد با برگزاری نمایشگاهی با عنوان «خلیج فارس» که در آن تابلوهایی از اسناد تاریخی مربوط به هویت و پیشینهٔ ایران بزرگ و خلیج همیشه فارسش در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت همچنین در این برنامه، دربارهٔ ترجمهٔ فرانسوی شاهنامه، به قلم پییر لوکوک، ایرانشناس فقید فرانسوی، بحث و تبادل نظر شد.
گفتنی است انجمن زرتشتیان مقیم فرانسه و یک شاهنامه پژوه از ایران نیز، در قالب سخنرانی مجازی اعلام آمادگی برای شرکت در مراسم را کرده بودند که متأسفانه به دلیل شرایط پیش آمده امکان برگزاری آن فراهم نشد.
با وجود تمامی دشواریها، این نشست، جلوهای روشن از پایداری فرهنگ ایرانی با الهام از اموزههای شاهنامه در دل بحران بود؛ ادای دِینی بیصدا اما پرمعنا به فردوسی و میراث جاودان او.
✍ #آبنوس_غلامی_جام
#خردسرای_فردوسی_فرانسه
پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴
۱۹ ژوئن ۲۰۲۵
مولان- پاریس
@kheradsarayeferdowsi
خردسرای فردوسی فرانسه
شهر مولان فرانسه، شاهد برگزاری نشست فرهنگی ارزشمندی در عصر روز پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ (برابر با ۱۹ ژوئن ۲۰۲۵)، با هدف گشایش چهارمین خردسرای فردوسی در خارج از ایران بود
این نشست، به دلیل شرایط بحرانی و جنگی حاکم بر میهن عزیزمان ایران، بهصورت غیررسمی و محدود تشکیل گردید.
در این مراسم، مدیر محترم خردسرای فردوسی مشهد، آقای دکتر محمدجعفر یاحقی، چهره سرشناس و استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه برجسته، به همراه همسر فرهیختهشان، خانم دکتر بوزرجمهری، حضور به هم رساندند و در جمعی دوستانه دربارهٔ فرهنگ و ادب ایران زمین، سخن گفتند.
این رویداد فرهنگی با همکاری انجمن فرهنگی CSI برگزار گردید.
گشایش خردسرای فردوسی همزمان شد با برگزاری نمایشگاهی با عنوان «خلیج فارس» که در آن تابلوهایی از اسناد تاریخی مربوط به هویت و پیشینهٔ ایران بزرگ و خلیج همیشه فارسش در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت همچنین در این برنامه، دربارهٔ ترجمهٔ فرانسوی شاهنامه، به قلم پییر لوکوک، ایرانشناس فقید فرانسوی، بحث و تبادل نظر شد.
گفتنی است انجمن زرتشتیان مقیم فرانسه و یک شاهنامه پژوه از ایران نیز، در قالب سخنرانی مجازی اعلام آمادگی برای شرکت در مراسم را کرده بودند که متأسفانه به دلیل شرایط پیش آمده امکان برگزاری آن فراهم نشد.
با وجود تمامی دشواریها، این نشست، جلوهای روشن از پایداری فرهنگ ایرانی با الهام از اموزههای شاهنامه در دل بحران بود؛ ادای دِینی بیصدا اما پرمعنا به فردوسی و میراث جاودان او.
✍ #آبنوس_غلامی_جام
#خردسرای_فردوسی_فرانسه
پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴
۱۹ ژوئن ۲۰۲۵
مولان- پاریس
@kheradsarayeferdowsi
🔸🔸همزمان با نمایشگاه خلیج فارس در فرانسه؛
چهارمین شعبه خردسرای فردوسی مشهد در مولان فرانسه افتتاح شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، همزمان با نمایشگاه خلیج فارس در فرانسه، چهارمین شعبه مؤسسهٔ فرهنگی خردسرای فردوسی با حضور محمدجعفر یاحقی، مدیر مؤسسۀفرهنگی خردسرای فردوسی مشهد، که اولین شعبه آن سال ۱۳۸۴ در مشهد راهاندازی شد، در شهر مولان فرانسه افتتاح شد.
این نشست که با همکاری انجمن فرهنگی CSI برگزار شد، به دلیل شرایط بحرانی و جنگی حاکم بر میهن عزیزمان ایران، بهصورت غیررسمی و محدود تشکیل شد.
گشایش خردسرای فردوسی همزمان شد با برگزاری نمایشگاهی با عنوان «خلیج فارس» که در آن تابلوهایی از اسناد تاریخی مربوط به هویت و پیشینه ایران بزرگ و خلیج همیشه فارساش در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت.
یکی دیگر از رویدادهایی که در حاشیه افتتاح خردسرای فردوسی فرانسه برگزار شد، نشست فرهنگی درباره ترجمه فرانسوی شاهنامه به قلم پییر لوکوک، ایرانشناس فقید فرانسوی بود که در این نشست در خصوص ترجمه این شاهنامه بحث و تبادل نظر شد.
🔸ز جنگ آشتی بیگمان بهتر است
محمدجعفر یاحقی، چهره سرشناس فرهنگ و ادبیات فارسی در این رویداد فرهنگی گفت: قدر روزهای آشتی را نیک بدانیم و امیدوار باشیم که تا همیشه بپاید که «مرا آشتی بهتر آید که جنگ».
وی افزود: روزهای سهمگین و رنجناکی را گذراندیم که دیگر مباد! اکنون وقت آن است که باز گردیم با همه توانمان به شاهنامه و فرهنگ ایران سربلند که این روزها سوخت و خم به ابرو نیاورد. پایدار باد این سرزمین اهورائی و دلاور.
خردسراها تمام جهان باید با نیروی بیشتری به شاهنامه و ارزشهای ادبی روی بیاورند
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: اینک خردسراها در ایران و جهان هرکجا که هستند با توان و نیروی بیشتر به شاهنامه و ارزشهای ادبی و تاریخی فارسی روی بیاورند و همه توان خود را با زبان و سخنوری و شاهنامهخوانی یا پژوهش و هنرآفرینی در راه دل دادن به این مردم سرفراز و هموار کردن راه برای سربلندی این سرزمین خداآفرید، به کار گیرند.
🔸ما دلمان برای ایران میتپد
وی افزود: این مکانهای فرهنگی باید همچون همیشه نشان بدهند که ما دلمان برای ایران میتپد و سربلندی آن را سر فرازی خود میدانیم و به آواز بلند میگوییم:
بزرگی و فر و بلندی و داد
همان بزم و رزم از تو داریم یاد
🔸گسترش نام فردوسی در جهان با تأسیس خردسراها
احمد جاودانی، مدیر خردسرای فردوسی واشنگتن نیز در حاشیه این رویداد گفت: باعث شادی و مباهات است که با ایجاد و تأسیس خردسراهای متعدد در سراسر گیتی، نام پرآوازه حکیم طوس و شاهنامه فردوسی روز به روز گسترش پیدا میکند.
وی افزود: هر روزه در بسیاری از شهرها و کشورهای دنیا با برپایی جلسات شاهنامهخوانی و محافل ادبی در راه گسترش و اشاعه فرهنگ اصیل ایرانشهری قدمهای محکم و استواری برداشته میشود.
🔸دو نماد بزرگ از هویت و فرهنگ ایرانی
آبنوس غلامی، ایرانی مقیم فرانسه و مدیر خردسرای فردوسی فرانسه نیز در حاشیه این رویداد گفت: این نشست جلوهای روشن از پایداری فرهنگ ایرانی با الهام از آموزههای شاهنامه در دل بحران است و ادای دِینی بیصدا اما پرمعنا به فردوسی و میراث جاودان او است.
او در انتها با اشاره به لوحی که برای ارائه و اهدا به مهمانان فرانسوی حاضر در این رویداد تدارک دیده شده بود، گفت: این لوح شامل ۲ نماد بزرگ از هویت و فرهنگ ایرانی است، حکیم فردوسی، شاعر بلندآوازه حماسه ملی ایران، و خلیج فارس، نماد ریشهدار تاریخ و جغرافیای ایرانزمین.
مدیر خردسرای فردوسی فرانسه افزود: اجتماع امروز ما، بزرگداشتی است برای زبان، تاریخ، حافظه ملی و دوستی میان فرهنگها.
به گزارش ایبنا؛ سه شعبه دیگر خردسرای فردوسی در خارج از کشور پیش از این در کشورهای ترکیه، واشنگتن و ونکوور راهاندازی شدهاند.
مؤسسه فرهنگی خردسرای فردوسی مؤسسهای است کاملاً آزاد، غیرانتفاعی است که در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۸۴ به همت محمدجعفر یاحقی افتتاح شد، این مؤسسه با برگزاری کلاسها و کارگاهآموزشی، همایشهای متداول میانفصلی، نشستهای علمی و فرهنگی ماها، انتشار فصلنامه پاژ، سفرهای علمی و.. سهم زیادی در گسترش فرهنگ و ادب فارسی در جهان دارد.
گزارش کامل را در #ایبنا بخوانید:
ibna.ir/x6zrG
@kheradsarayeferdowsi
چهارمین شعبه خردسرای فردوسی مشهد در مولان فرانسه افتتاح شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، همزمان با نمایشگاه خلیج فارس در فرانسه، چهارمین شعبه مؤسسهٔ فرهنگی خردسرای فردوسی با حضور محمدجعفر یاحقی، مدیر مؤسسۀفرهنگی خردسرای فردوسی مشهد، که اولین شعبه آن سال ۱۳۸۴ در مشهد راهاندازی شد، در شهر مولان فرانسه افتتاح شد.
این نشست که با همکاری انجمن فرهنگی CSI برگزار شد، به دلیل شرایط بحرانی و جنگی حاکم بر میهن عزیزمان ایران، بهصورت غیررسمی و محدود تشکیل شد.
گشایش خردسرای فردوسی همزمان شد با برگزاری نمایشگاهی با عنوان «خلیج فارس» که در آن تابلوهایی از اسناد تاریخی مربوط به هویت و پیشینه ایران بزرگ و خلیج همیشه فارساش در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت.
یکی دیگر از رویدادهایی که در حاشیه افتتاح خردسرای فردوسی فرانسه برگزار شد، نشست فرهنگی درباره ترجمه فرانسوی شاهنامه به قلم پییر لوکوک، ایرانشناس فقید فرانسوی بود که در این نشست در خصوص ترجمه این شاهنامه بحث و تبادل نظر شد.
🔸ز جنگ آشتی بیگمان بهتر است
محمدجعفر یاحقی، چهره سرشناس فرهنگ و ادبیات فارسی در این رویداد فرهنگی گفت: قدر روزهای آشتی را نیک بدانیم و امیدوار باشیم که تا همیشه بپاید که «مرا آشتی بهتر آید که جنگ».
وی افزود: روزهای سهمگین و رنجناکی را گذراندیم که دیگر مباد! اکنون وقت آن است که باز گردیم با همه توانمان به شاهنامه و فرهنگ ایران سربلند که این روزها سوخت و خم به ابرو نیاورد. پایدار باد این سرزمین اهورائی و دلاور.
خردسراها تمام جهان باید با نیروی بیشتری به شاهنامه و ارزشهای ادبی روی بیاورند
این استاد زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: اینک خردسراها در ایران و جهان هرکجا که هستند با توان و نیروی بیشتر به شاهنامه و ارزشهای ادبی و تاریخی فارسی روی بیاورند و همه توان خود را با زبان و سخنوری و شاهنامهخوانی یا پژوهش و هنرآفرینی در راه دل دادن به این مردم سرفراز و هموار کردن راه برای سربلندی این سرزمین خداآفرید، به کار گیرند.
🔸ما دلمان برای ایران میتپد
وی افزود: این مکانهای فرهنگی باید همچون همیشه نشان بدهند که ما دلمان برای ایران میتپد و سربلندی آن را سر فرازی خود میدانیم و به آواز بلند میگوییم:
بزرگی و فر و بلندی و داد
همان بزم و رزم از تو داریم یاد
🔸گسترش نام فردوسی در جهان با تأسیس خردسراها
احمد جاودانی، مدیر خردسرای فردوسی واشنگتن نیز در حاشیه این رویداد گفت: باعث شادی و مباهات است که با ایجاد و تأسیس خردسراهای متعدد در سراسر گیتی، نام پرآوازه حکیم طوس و شاهنامه فردوسی روز به روز گسترش پیدا میکند.
وی افزود: هر روزه در بسیاری از شهرها و کشورهای دنیا با برپایی جلسات شاهنامهخوانی و محافل ادبی در راه گسترش و اشاعه فرهنگ اصیل ایرانشهری قدمهای محکم و استواری برداشته میشود.
🔸دو نماد بزرگ از هویت و فرهنگ ایرانی
آبنوس غلامی، ایرانی مقیم فرانسه و مدیر خردسرای فردوسی فرانسه نیز در حاشیه این رویداد گفت: این نشست جلوهای روشن از پایداری فرهنگ ایرانی با الهام از آموزههای شاهنامه در دل بحران است و ادای دِینی بیصدا اما پرمعنا به فردوسی و میراث جاودان او است.
او در انتها با اشاره به لوحی که برای ارائه و اهدا به مهمانان فرانسوی حاضر در این رویداد تدارک دیده شده بود، گفت: این لوح شامل ۲ نماد بزرگ از هویت و فرهنگ ایرانی است، حکیم فردوسی، شاعر بلندآوازه حماسه ملی ایران، و خلیج فارس، نماد ریشهدار تاریخ و جغرافیای ایرانزمین.
مدیر خردسرای فردوسی فرانسه افزود: اجتماع امروز ما، بزرگداشتی است برای زبان، تاریخ، حافظه ملی و دوستی میان فرهنگها.
به گزارش ایبنا؛ سه شعبه دیگر خردسرای فردوسی در خارج از کشور پیش از این در کشورهای ترکیه، واشنگتن و ونکوور راهاندازی شدهاند.
مؤسسه فرهنگی خردسرای فردوسی مؤسسهای است کاملاً آزاد، غیرانتفاعی است که در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۸۴ به همت محمدجعفر یاحقی افتتاح شد، این مؤسسه با برگزاری کلاسها و کارگاهآموزشی، همایشهای متداول میانفصلی، نشستهای علمی و فرهنگی ماها، انتشار فصلنامه پاژ، سفرهای علمی و.. سهم زیادی در گسترش فرهنگ و ادب فارسی در جهان دارد.
گزارش کامل را در #ایبنا بخوانید:
ibna.ir/x6zrG
@kheradsarayeferdowsi
زبان فارسی راز ماندگاری ایران
منظور از راز ماندگاری این است که در دنیا کشورها و اقوام زیادی بودند که تمدن داشتند، اما بیشترشان از بین رفتند؛ مثلاً در منطقۀ ما روزگاری دولت اکدی، دولت آشور، دولت بابل و فنقیها بودند که همه از صحنۀ گیتی محو شدند، اما ایران هنوز هست و با همان زبانی که ۳ هزار سال پیش قوم ایرانی صحبت میکرد، صحبت میکنند. البته طبعاً زبان تغییر کرده و میکند. مصر را در نظر بگیرید با آن تمدن کهن و قدیمی که اهرام را ساخته، ابوالهول را ساخته و دانش هندسه در کنار رود نیل به وجود آمده است، چنان تغییر کرده که شباهتی به آن ملت قدیم مصر ندارد. امروزه این کشور جزو کشورهای عربی است و هویت خود را کاملاً از دست داده است.
در سال ۱۳۱۳ که در ایران کنگرۀ بینالمللی فردوسی برقرار شد، معروف است یک دانشمند ایرانی از یک دانشمند مصری پرسید چطور شد شما با آن تمدن عالی و قدیمی، خودتان را باختید و عرب شدید؟ آن دانشمند مصری گفت: «برای اینکه ما کتابی مثل شاهنامه نداشتیم». نمیدانم این روایت درست است یا نه، ممکن است ساختگی باشد، اما به هر حال بیانکنندۀ یک مسئله است؛ اینکه ایران در طول سالها هویت خود را نگه داشته است.
صحبتم این است چه عاملی باعث شده ایران هویت خود را نگه دارد؟
به نظرم عامل زبان؛ زبان فارسی عامل این بوده که ایران هویت خود را از دست ندهد. البته در کنار این عوامل دیگری هم هست؛ مثلاً یکی از عوامل این است که قوم ایرانی، قوم بااستعداد و هوشمندی است. دانشمندانی که در ایران به وجود آمدند در دنیا یگانه هستند؛ ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و حتی در زمان حاضر مریم میرزاخانی که بزرگترین ریاضیدان جهان امروز بود.
دکتر حسن انوری
@kheradsarayeferdowsi
زبان فارسی راز ماندگاری ایران
منظور از راز ماندگاری این است که در دنیا کشورها و اقوام زیادی بودند که تمدن داشتند، اما بیشترشان از بین رفتند؛ مثلاً در منطقۀ ما روزگاری دولت اکدی، دولت آشور، دولت بابل و فنقیها بودند که همه از صحنۀ گیتی محو شدند، اما ایران هنوز هست و با همان زبانی که ۳ هزار سال پیش قوم ایرانی صحبت میکرد، صحبت میکنند. البته طبعاً زبان تغییر کرده و میکند. مصر را در نظر بگیرید با آن تمدن کهن و قدیمی که اهرام را ساخته، ابوالهول را ساخته و دانش هندسه در کنار رود نیل به وجود آمده است، چنان تغییر کرده که شباهتی به آن ملت قدیم مصر ندارد. امروزه این کشور جزو کشورهای عربی است و هویت خود را کاملاً از دست داده است.
در سال ۱۳۱۳ که در ایران کنگرۀ بینالمللی فردوسی برقرار شد، معروف است یک دانشمند ایرانی از یک دانشمند مصری پرسید چطور شد شما با آن تمدن عالی و قدیمی، خودتان را باختید و عرب شدید؟ آن دانشمند مصری گفت: «برای اینکه ما کتابی مثل شاهنامه نداشتیم». نمیدانم این روایت درست است یا نه، ممکن است ساختگی باشد، اما به هر حال بیانکنندۀ یک مسئله است؛ اینکه ایران در طول سالها هویت خود را نگه داشته است.
صحبتم این است چه عاملی باعث شده ایران هویت خود را نگه دارد؟
به نظرم عامل زبان؛ زبان فارسی عامل این بوده که ایران هویت خود را از دست ندهد. البته در کنار این عوامل دیگری هم هست؛ مثلاً یکی از عوامل این است که قوم ایرانی، قوم بااستعداد و هوشمندی است. دانشمندانی که در ایران به وجود آمدند در دنیا یگانه هستند؛ ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و حتی در زمان حاضر مریم میرزاخانی که بزرگترین ریاضیدان جهان امروز بود.
دکتر حسن انوری
@kheradsarayeferdowsi
◽گنج خرد
بکوشید تا رنجها، کم کنید
دلِ غمگِنان، شاد و بیغم کنید
که گیتی، بمانْد و نمانَد به کس
بیآزاری و داد، جویید و بس
به دانش، روان را توانگر کنید
خِرد را ز بُن، بر سَر افسر کنید
به پاکان گرایید و نیکی کنید
دل و پشت ِ خواهندگان، مشکنید
#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
بکوشید تا رنجها، کم کنید
دلِ غمگِنان، شاد و بیغم کنید
که گیتی، بمانْد و نمانَد به کس
بیآزاری و داد، جویید و بس
به دانش، روان را توانگر کنید
خِرد را ز بُن، بر سَر افسر کنید
به پاکان گرایید و نیکی کنید
دل و پشت ِ خواهندگان، مشکنید
#حکیم_ابوالقاسم_فردوسی
@kheradsarayeferdowsi
#جشن_تیرگان
دکتر «میر جلالالدین کزازی» استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته ایرانی، اعتقاد دارد که جشن تیرگان، جشنی با کاربردی دوگانه و دو خاستگاه است؛ خاستگاه آیینی و اسطورهای که به تیر یا تشتر (ایزد باران) ارتباط دارد و خاستگاه افسانهای که همان افسانه رزمی آرش کمانگیر است. از این جهت، آمیختگی این دو جشن به یکدیگر، یعنی جشن تشتر و جشن بزرگداشت آرش و تیر، هر دو به واژه «تیر» بر میگردد که در زبانهای پارسی گذشته، هم کوتاهشده نام تشتر است و هم بهمعنای آنچه با کمان میافکنند.
دکتر کزازی دراینباره میگوید:
جشن تیرگان جشن بزرگداشت تیر یا تشتر است. تشتر، ایزد باران بوده است؛ در ایران کهن، به همان سان، نام ستارهای است که نشانه برترین این ایزد است؛ ستارهای که پیشینیان بر آن بودهاند، هر زمان در آسمان پدیدار میشود، بارانهای بسیار باریدن خواهد گرفت.
در ایران، ابر، باران و آب، همواره ارزش آیینی و باورشناختی داشته است؛ زیرا از نگاهی فراخ، ایران همواره سرزمینی کموبیش خشک بوده است. از همین روی، ایزد تشتر یا تیشتر که سرانجام به تیر فرو کاسته و کوتاهی گرفته است، ایزدی شمرده میشده است، بسیار گرامی و ارجمند، از همین رو است که جشنی باشکوه را که به نام این ایزد نامیده میشده است و میشود، به پاس بزرگداشت او برمیگزاردهاند؛ جشن تیرگان...
استاد کزازی در ادامه، به خاستگاه دیگر جشن تیرگان و افسانههای کهن مرتبط به آن اشاره میکند:
جشن تیرگان جشنی است که به پاس کاری بزرگ و بیمانند و ورجاوند که کماندار نامبردار ایران، آرش انجام داد، برگزار میشود. هفت سال، ایرانیان با تورانیان که به ایران تاخته بودند، گرم نبرد بودند. خشکی و تنگسالی هم بر دشواریها و گرفتاریهای جنگ افزوده بود. بهگونهای که هم ایرانیان و هم تورانیان در رنج افتاده بودند از تنکتوشگی، نبرد هم به فرجام نمیآمد. سرانجام بر آن نهادند که به شیوهای دیگر، آن کشاکش و نبرد دیریاز را به پایان بیاورند.
آن راه چاره که یافته بودند، این بود که کمانداری از ایران، تیری بیفکند و مرز میان ایران و توران را با آن تیر، نشانه بزند. تورانیان این راه چاره را بسیار پسندیدند و آن را یکسره به سود خود پنداشتند؛ زیرا بر این باور بودند که تیر به هر پایه پرشتاب باشد و تیزپر، پهنهای را هرگز در بر نخواهد گرفت.
کمانداری که برگزیده شد تا بدین کار شگرف دست بیازد، جنگآوری پیر بود به نام آرش. او در روزی بر نهاده بر ستیغ کوه رویان در طبرستان برآمد؛ همه توان و جان خود را در تیری که میخواست افکند؛ در دمید و فرو فشرد؛ تیر را در انداخت. تیر با نیرویی فراسوی و شگفتآور، بیابانها، جنگلها، دریاها، شهرهای گوناگون را درنوردید، در دور جای، در کنده گردو بنی، فرو رفت؛ در شهری به نام حلم در فرارود.
افراسیاب تیر را نشان زده بود؛ هنگامی که تیر را پس از زمانی دراز، از آنجا به نزد وی آوردند، نشان و مهر خویش را بر تیر دید و سخنی بیش نداشت که بر زبان براند؛ مگر آنکه، آن مرز را درست و روا بشمارد و سپاه خود را از ایران بیرون بکشد. هنگامی که این تیر افکنده شد و آن مرز نشان گرفت، خشکسال و تنکتوشگی هم به پایان آمد؛ بارانهای سیلآسا باریدن گرفت. این رخداد فرخنده بنیاد، انگیزهای شد که ایرانیان، آن روز را روزی بزرگ بشمارند و آن را جشن بگیرند.
#جشن_تیرگان
#سیزدهم_تیرماه
#میرجلال_الدین_کزازی
#آرش_کمانگیر
@kheradsarayeferdowsi
دکتر «میر جلالالدین کزازی» استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته ایرانی، اعتقاد دارد که جشن تیرگان، جشنی با کاربردی دوگانه و دو خاستگاه است؛ خاستگاه آیینی و اسطورهای که به تیر یا تشتر (ایزد باران) ارتباط دارد و خاستگاه افسانهای که همان افسانه رزمی آرش کمانگیر است. از این جهت، آمیختگی این دو جشن به یکدیگر، یعنی جشن تشتر و جشن بزرگداشت آرش و تیر، هر دو به واژه «تیر» بر میگردد که در زبانهای پارسی گذشته، هم کوتاهشده نام تشتر است و هم بهمعنای آنچه با کمان میافکنند.
دکتر کزازی دراینباره میگوید:
جشن تیرگان جشن بزرگداشت تیر یا تشتر است. تشتر، ایزد باران بوده است؛ در ایران کهن، به همان سان، نام ستارهای است که نشانه برترین این ایزد است؛ ستارهای که پیشینیان بر آن بودهاند، هر زمان در آسمان پدیدار میشود، بارانهای بسیار باریدن خواهد گرفت.
در ایران، ابر، باران و آب، همواره ارزش آیینی و باورشناختی داشته است؛ زیرا از نگاهی فراخ، ایران همواره سرزمینی کموبیش خشک بوده است. از همین روی، ایزد تشتر یا تیشتر که سرانجام به تیر فرو کاسته و کوتاهی گرفته است، ایزدی شمرده میشده است، بسیار گرامی و ارجمند، از همین رو است که جشنی باشکوه را که به نام این ایزد نامیده میشده است و میشود، به پاس بزرگداشت او برمیگزاردهاند؛ جشن تیرگان...
استاد کزازی در ادامه، به خاستگاه دیگر جشن تیرگان و افسانههای کهن مرتبط به آن اشاره میکند:
جشن تیرگان جشنی است که به پاس کاری بزرگ و بیمانند و ورجاوند که کماندار نامبردار ایران، آرش انجام داد، برگزار میشود. هفت سال، ایرانیان با تورانیان که به ایران تاخته بودند، گرم نبرد بودند. خشکی و تنگسالی هم بر دشواریها و گرفتاریهای جنگ افزوده بود. بهگونهای که هم ایرانیان و هم تورانیان در رنج افتاده بودند از تنکتوشگی، نبرد هم به فرجام نمیآمد. سرانجام بر آن نهادند که به شیوهای دیگر، آن کشاکش و نبرد دیریاز را به پایان بیاورند.
آن راه چاره که یافته بودند، این بود که کمانداری از ایران، تیری بیفکند و مرز میان ایران و توران را با آن تیر، نشانه بزند. تورانیان این راه چاره را بسیار پسندیدند و آن را یکسره به سود خود پنداشتند؛ زیرا بر این باور بودند که تیر به هر پایه پرشتاب باشد و تیزپر، پهنهای را هرگز در بر نخواهد گرفت.
کمانداری که برگزیده شد تا بدین کار شگرف دست بیازد، جنگآوری پیر بود به نام آرش. او در روزی بر نهاده بر ستیغ کوه رویان در طبرستان برآمد؛ همه توان و جان خود را در تیری که میخواست افکند؛ در دمید و فرو فشرد؛ تیر را در انداخت. تیر با نیرویی فراسوی و شگفتآور، بیابانها، جنگلها، دریاها، شهرهای گوناگون را درنوردید، در دور جای، در کنده گردو بنی، فرو رفت؛ در شهری به نام حلم در فرارود.
افراسیاب تیر را نشان زده بود؛ هنگامی که تیر را پس از زمانی دراز، از آنجا به نزد وی آوردند، نشان و مهر خویش را بر تیر دید و سخنی بیش نداشت که بر زبان براند؛ مگر آنکه، آن مرز را درست و روا بشمارد و سپاه خود را از ایران بیرون بکشد. هنگامی که این تیر افکنده شد و آن مرز نشان گرفت، خشکسال و تنکتوشگی هم به پایان آمد؛ بارانهای سیلآسا باریدن گرفت. این رخداد فرخنده بنیاد، انگیزهای شد که ایرانیان، آن روز را روزی بزرگ بشمارند و آن را جشن بگیرند.
#جشن_تیرگان
#سیزدهم_تیرماه
#میرجلال_الدین_کزازی
#آرش_کمانگیر
@kheradsarayeferdowsi
Telegram
attach 📎
نظر افکند آرش سوی شهر، آرام.
کودکان بر بام؛
دختران بنشسته بر روزن؛
مادران غمگین کنار در؛
مردها در راه.
سرود بی کلامی، با غمی جان کاه،
ز چشمان بر همی شد با نسیم صبحدم همراه.
کدامین نغمه میریزد،
کدام آهنگ آیا میتواند ساخت،
طنین گامهای استواری را که سوی نیستی مردانه میرفتند؟
طنین گامهایی را که آگاهانه میرفتند؟
دشمنانش، در سکوتی ریشخندآمیز،
راه وا کردند.
کودکان از بامها او را صدا کردند.
مادران او را دعا کردند.
پیرمردان چشم گرداندند.
دختران، بفشرده گردنبندها در مشت،
هم او قدرت عشق و وفا کردند.
آرش، اما همچنان خاموش،
از شکاف دامن البرز بالا رفت.
وز پی او،
پردههای اشک پیدرپی فرود آمد.
بست یک دم چشمهایش را عمونوروز،
خنده بر لب، غرقه در رویا.
کودکان، با دیدگان خسته و پیجو،
در شگفت از پهلوانیها.
شعلههای کوره در پرواز،
باد در غوغا.
شامگاهان،
راهجویانی که میجستند آرش را به روی قلهها، پی گگیر،
باز گردیدند،
بی نشان از پیکر آرش،
با کمان و ترکشی بی تیر.
آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش.
کار صدها صدهزاران تیغهٔ شمشیر کرد آرش.
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز ایرانشهر و توران باز نامیدند.
(بخشی از منظومه آرش کمانگیر، سیاوش کسرایی)
#جشن_تیرگان
#سیزدهم_تیرماه
#آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
@kheradsarayeferdowsi
کودکان بر بام؛
دختران بنشسته بر روزن؛
مادران غمگین کنار در؛
مردها در راه.
سرود بی کلامی، با غمی جان کاه،
ز چشمان بر همی شد با نسیم صبحدم همراه.
کدامین نغمه میریزد،
کدام آهنگ آیا میتواند ساخت،
طنین گامهای استواری را که سوی نیستی مردانه میرفتند؟
طنین گامهایی را که آگاهانه میرفتند؟
دشمنانش، در سکوتی ریشخندآمیز،
راه وا کردند.
کودکان از بامها او را صدا کردند.
مادران او را دعا کردند.
پیرمردان چشم گرداندند.
دختران، بفشرده گردنبندها در مشت،
هم او قدرت عشق و وفا کردند.
آرش، اما همچنان خاموش،
از شکاف دامن البرز بالا رفت.
وز پی او،
پردههای اشک پیدرپی فرود آمد.
بست یک دم چشمهایش را عمونوروز،
خنده بر لب، غرقه در رویا.
کودکان، با دیدگان خسته و پیجو،
در شگفت از پهلوانیها.
شعلههای کوره در پرواز،
باد در غوغا.
شامگاهان،
راهجویانی که میجستند آرش را به روی قلهها، پی گگیر،
باز گردیدند،
بی نشان از پیکر آرش،
با کمان و ترکشی بی تیر.
آری، آری، جان خود در تیر کرد آرش.
کار صدها صدهزاران تیغهٔ شمشیر کرد آرش.
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز ایرانشهر و توران باز نامیدند.
(بخشی از منظومه آرش کمانگیر، سیاوش کسرایی)
#جشن_تیرگان
#سیزدهم_تیرماه
#آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
@kheradsarayeferdowsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجید بهزاد، عکاس ایرانی، در ده سال گذشته به اطراف قلهٔ دماوند سفر کرده و از این قله و دامنهٔ آن تصاویر زیبایی ثبت کرده است.
آقای بهزاد درباره این تصاویر که به مناسبت «روز دماوند» در سالیان گذشته منتشر کرده، نوشته:
«یازده سال پیش و قبل از اینکه عکاسی را به صورت حرفهای شروع کنم، هر زمان که روبروی دماوند میایستادم حس عجیبی داشتم ... همیشه دوست داشتم که بتوانم این حس را با خانواده و دوستان و مخاطبانم به اشتراک بگذارم. نمیدانم حس استقامت است یا شاید هم حس وطندوستی و این که دماوند از ماست و همیشه در کنار این مردم بزرگ در روزهای تلخ و شیرین حضور داشته است.»
موسیقی متن:
تصنیف «ایران من» با صدای همایون شجریان
#سیزدهم_تیرماه
#روز_دماوند
#همایون_شجریان
#مجید_بهزاد
@kheradsarayeferdowsi
مجید بهزاد، عکاس ایرانی، در ده سال گذشته به اطراف قلهٔ دماوند سفر کرده و از این قله و دامنهٔ آن تصاویر زیبایی ثبت کرده است.
آقای بهزاد درباره این تصاویر که به مناسبت «روز دماوند» در سالیان گذشته منتشر کرده، نوشته:
«یازده سال پیش و قبل از اینکه عکاسی را به صورت حرفهای شروع کنم، هر زمان که روبروی دماوند میایستادم حس عجیبی داشتم ... همیشه دوست داشتم که بتوانم این حس را با خانواده و دوستان و مخاطبانم به اشتراک بگذارم. نمیدانم حس استقامت است یا شاید هم حس وطندوستی و این که دماوند از ماست و همیشه در کنار این مردم بزرگ در روزهای تلخ و شیرین حضور داشته است.»
موسیقی متن:
تصنیف «ایران من» با صدای همایون شجریان
#سیزدهم_تیرماه
#روز_دماوند
#همایون_شجریان
#مجید_بهزاد
@kheradsarayeferdowsi